reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

وزارت امور خارجه که همینو گفته بود
به کشور های درگیر در جنگ یمن اجازه بازرسی نخواهیم داد، نقل به مضمون از خانم افخم سخنگوی وزارتخانه
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کشتی به نظر منتظره تا وارد بندر بشه با توجه به ترافیک بندر. امیدوارم زیاد معطلش نکنند. ترکینگ انلاینش که مقصد را زده الحدیده همچنان. اگر بره به سمت بند حدیده ما تقریبا به هدفمون رسیدیم.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اتفاقا بد نیست اگر بشه این رو به رویه تبدیل کرد. یعنی کشتي‌های کمک از سمت ما برن جیبوتی و بازرسی بشن و بعدش هم در هر بندری از یمن که صلاح دونستیم بارشون رو تخلیه کنند. اینطوری یک خط کمک غیر نظامی می‌تونیم راه بیندازیم. این آل سقوط بیشتر روی محاصره کالایی و اقتصادی یمن امید بسته تا نظامی.

 

کمک نظامی هم اگر لازم بشه هزار راه داره

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ارسال در تاپیک اشتباه؛ لطفاً حذف شود!

ویرایش شده در توسط GRIPEN

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
 
 

 

ارتش یمن یک پایگاه نظامی عربستان را بمباران کرد

ارتش یمن در پاسخ به تجاوزهای عربستان، پایگاه نظامی این کشور در ظهران در جنوب عربستان را بمباران کرد. 
 
به گزارش «تابناک»، شبکه خبری المیادین خبر داد که ارتش یمن پایگاه نظامی آلاباء در ظهران در جنوب عربستان را بمباران کرد.
 
همچنین ارتش یمن پایگاه نظامی "عین الحاره" در جیزان در جنوب عربستان را با توپ و موشک بمباران کرد.
 
از سوی دیگر ارتش یمن و کمیته‌های مردمی پس از بیرون راندن افراد مسلح القاعده ، بر مناطقی در اطراف نجد العتق و شرق صلب در استان الجوف سیطره یافتند.
 
نیروهای ارتش یمن و کمیته‌های مردمی دو پایگاه نظامی "برج ابوالکساف" و "الردیف" عربستان را با 5 گلوله توپ هدف قرار دادند.
 
نیروهای ارتش و کمیته‌های مردمی یمن همچنین کوه نظامی "الردیف" را به کنترل خود در آوردند و تعدادی از خودروها را به آتش کشیدند. این در حالی است که نظامیان سعودی نیز پا به فرار گذاشتند.
 
نظامیان سعودی بعد از حمله ارتش و کمیته‌های مردمی به پایگاه نظامی "المخروق"، به طور دسته جمعی از این پایگاه گریختند.
 
در پی حمله موشکی و توپخانه‌ای نیروهای ارتش و کمیته‌های مردمی یمن به پایگاه نظامی "وعوع" عربستان، حدود 17 نظامی سعودی کشته شدند.
 
از سوی دیگر در پی حمله موشکی و توپخانه‌ای نیروهای ارتش و کمیته‌های مردمی یمن به پایگاه نظامی "علیب" در شمال گذرگاه البقع بیش از 10 نظامی سعودی کشته شدند.
 
ویرایش شده در توسط ali_special
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نظر من مشکل اینجاست که هر کسی در هر مقامی هر روز مصاحبه میکنن و هر کی حرف خودش را میزنه.

 

روال چیزی که تا حالا تو دنیا دیدیم اینه که غیر از دستگاه دیپلماتیک از نظامی ها غالبا وزیر دفاع حرفی میزنه و یا سخنگوی وزارت دفاع (به عنوان مثال سخنگوی پنتاگون)، کمتر میشه که مثلا فرماندهان دیگه صحبت کنند.

 

البته این روال یه مشکل داره، اون هم اینکه مقامات رسمی حرفی بگن موضع اون کشور حساب میشه و بعضا پیام هایی که باید غیر مسقیم داده بشه از طریق فرماندهان محترم داده میشه ولی به نظر من وقتی اظهارات مختلف از سوی اشخاص مختلف زیاد بشه بعد یه حدی هم زیاد جدی گرفته نمیشه و هم هر کس حرف خودش را میزنه.

 

 

-------------

البته اگر بعد بازرسی در جیبوتی کشتی در یمن پهلوگیری کنه و بارش پس از تخلیه بلافاصله بمباران نشه (قبلا به این مورد اشاره کرده بودم) باز برای ایران یه پیروزی محسوب میشه.

ویرایش شده در توسط Ice_Man
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

از نظر من، رفتن کشتی به جیبوتی هیچ ایرادی نداره و حتی پیروزی هست برای ما...(البته اگر بارش رو خودش ببره یمن)...

صحبت من پهلو گرفتن کشتی و این مسائل نیست....

 

صحبت من، فرماندهانی هست که پرستیژ و پشتوانه‌ی امنیت این مملکت هستن، و حرفهایی که میزنن توی کل دنیا می‌پیچیه ولی به حرفهاشون فکر نمیکنن...

 

همین اقا میگفت کسی کشتی رو چپ نگاه کنه منطقه رو اتیش میزنم...

چرا باید فرمانده‌ی با درجه‌ی ایشون این حرف رو بزنه؟؟؟

 

کدوم ژنرال امریکایی یا انگلیسی یا فرانسوی همچین حرفایی میزنه؟؟؟

 

چرا ایشون باید کاریزمای نیروی نظامی مملکت رو بیاره پایین؟ ارزش و اعتبار فرماندهان نظامی رو بیاره پایین؟ چرا و به چه حقی؟ چهارتا قپه‌ی بالای دوشش بهش این اجازه رو میده؟؟؟

 

یه روزی نیروهای سپاه سوار قایق موتوری میشدن و به ناو امریکایی یا تانکر تحت حمایت امریکا حمله میکردن...

یه رویز نیروهای سپاه سوار قایق 13-14 تا از رویال مرینز انگلیس رو اسیر میکردن...

 

چرا باید این اقا به خودش اجازه بده حرفی بزنه که کل نیروی نظامی مملکت رو، کل کاریزما و اقتدار و افتخار نظامی کشور رو که نه ده‌ها که صد‌ها هزار شهید، و میلیون ها نفر مردم با تحمل بیشترین سختی ها و نابرابری ها به دست اوردن رو تو یه لحظه به فنا بده؟؟؟

کی این حق رو بهش میده؟؟

 

انقدر سخته فکر کردن، انقدر سخته اینده نگری؟ انقدر سخته پیش‌بینی کردن؟ ایشون فرمانده‌ی نظامی یه مملکته....

نباید وقتی این کشتی داره میره، اگر من جنگ ندیده و بیسواد نظامی به قول دوستمون، 10 تا اتفاق رو میتونم پیش‌بینی کنم، ایشون نباید 50 تا حالت رو پیش‌بینی کنه و واکنش همه رو مقایسه کنه و بعد بر اساس کل اون مطالب حرف بزنه تا غرور مملکت جریحه دار نشه؟؟؟؟ اقتدار نظامی کشور جریحه دار نشه؟؟؟

 

این مسئله فقط این کشتی نیست... ما خیلی جاهای دیگه از این حضرات صحبت‌هایی رو شنیدیم که فقط خنده‌ی دنیا رو به همراه داشته و بس...

 

برای روشن شدن موضوع کشتی ایرانی بیایید گریزی بزنیم به وقایع جاری عراق.

در عملیات تکریت آمریکا اعلام کرد در صورت شرکت نیروهای مردمی در اون عملیات شرکت نخواهد کرد.و نکرد. وقتی دیدن تکریت توسط نیروهای شیعه داره تصرف میشه و یه گام دیگه تا شکست داعش مونده برای اینکه قدرت این نیروهارو زیر سوال ببرن به دولت فشار آوردن تا این نیروهارو عقب بکشه و ائتلاف بیاد و دخالت کنه که موفق هم شدن.با وردو ائتلاف وبمباران داعش و بعد برداشته شدن گام نهایی گفتن ائتلاف کارو تموم کرده و پیروزی رو به نام ائتلاف زدن! البته به زعم خودشون! حتی بعضیا تو این سایت شده بودن مامور سایبریه ائتلاف و آمریکا و مدام از شکست نیروهای مردمی حرف میزدن و می گفتن باید ائتلاف تو تکریت دخالت کنه!

در چند روز گذشته با وجود پشتیبانی ائتلاف و حضور نیروهای ویژه تعلیم دیده بوسیله ائتلاف و وجود تجهیزات پیشرفته و سنگین رمادی سقوط کرد!

و این سوال پیش اومد که اگه پیروزی تکریت کار ائتلاف بود چرا رمادی سقوط کرد در حالی که ارتش عراق در داخل شهر دست برترو داشت!؟

اینجا بود که همه فهمیدن که در واقع پیروزی تکریت کار نیروهای مردمی بوده نه ائتلاف!

آمریکا هم اومد و برخلاف ادعاهای گذشته و با یک عقب نشینی کامل اعلام کرد پشتیبانی هوایی بر ضد داعش موثر نیست ودر صورت حضور نیروهای مردمی در عملیات تصرف رمادی آمریکا از اونها حمایت می کنه!

امیدوارم تشخیص دوگانگی در حرف و عقب نشینی از موضع قبلی زیاد سخت نباشه!

بیان یک حرف و بعد عقب نشینی از موضع بهر دلیلی در دنیای سیاست امری رایجه.قبلا هم گفتم سیاست یعنی بازی با داشته ها و مهره ها.

ایران کشتی رو فرستاد و گفت اجازه نمیده طرفهای درگیر جنگ از کشتی بازرسی کنن.درسته که با رسیدن کشتی به یمن قدرت ایران ثابت میشد ولی اینکار تاثیری در جنگ و جلوگیری از کشتار مردم یمن نداشت.ایران هم اینو می دونست. پس فرستادن کشتی برای چی بود!؟  برای ضربه زدن به حیثیت ائتلاف و آمریکا!! برای گرفتن امتیاز از اونها!!

اگر کشتی رو میزدن با ایران بشدت مشکل پیدا می کردن و اگه نمی زدن اعتبار و حیثیتشون از بین می رفت! آمریکا هم حاضر نیست بخاطر عربستان حیثیت جهانی خودشو بخطر بندازه و یا بخاطر حماقت اونها در جنگ یمن که به گفته کالین پاول قرار بود در 10 روز تموم بشه با یک کشور قدرتمند مثل ایران درگیر جنگ بشه.در واقع وقتی فهمید که تهدید ایران جدیه و با وخامت اوضاع انسانی در یمن و کشتار شیعیان بطور یقین ایران ساکت نمی مونه  و با زدن اون کشتی غیر نظامی بوسیله عربستان بهانه لازم رو به ایران میدن که با قدرت سخت وارد کارزار بشه و آمریکا هم با توجه به شرایط منطقه خواستار اون نبود پس برای جلوگیری از وخامت اوضاع از موضعشون در قبال صلح در یمن عقب نشستن. البته در برابر عقب نشینی ایران از موضعش در عدم دادن اجازه بازرسی از کشتی.

همه دیدیم که ائتلاف با وجود اصرار در برگزاری مذاکرات در ریاض اونهم با شروط ظالمانه برای حوثی ها از موضعش عقب نشست وگفت مذاکرات صلح در ژنو برگزار بشه اونم بدون پیش شرط. ایران هم در مقابل اجازه بازرسی رو داد.

برگزاری عادلانه مذاکرات صلح و پایان جنگ در یمن و کنترل شیعیان حوثی بر یمن پیروزی فوق العاده بزرگتری برای ایران به حساب میاد که میتونه نبردهای عراق و سوریرو هم تحت تاثیر قرار بده. پیروزی که با رسیده چندین کشتی کمک رسانی به یمن هم بدست نمی اومد. 

احساساتی نباشید و بخاطر عقب نشینی از موضع ناراحت نشید.برای ما پیروزی انصارالله در یمن مهمه نه رسیدن یک کشتی به یمن! بیان یک حرف و بعد عقب نشینی چیزی غیرعادی در روابط بین الملل نیست. همونطور که چندین کشور در ابتدای جنگ یمن گفتن در جنگ عربستان رو همراهی می کنن ولی مدتی بعد با عقب نشینی از مواضع قبلی گفتن در این جنگ شرکت نمی کنن.مثل پاکستان. سیاست یعنی همین.

  • Upvote 8
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

امیدوارم تشخیص دوگانگی در حرف و عقب نشینی از موضع قبلی زیاد سخت نباشه!

 

 

در تکریت خود ما به بهانه‌ی مین گذاری و امثالهم عقب کشیدیم، ائتلاف مقداری زمین رو شخم زد با نیروی هوایی و ما رفتیم و گرفتیم....

 

با این حال، در رمادی اصلا چنین چیزی رو ندیدیم.... شاید همونجوری که ما میگیم اگر ما نباشیم ارتش هیچ کاری از پیش نمی‌بره، ائتلاف هم کاری نکرد تو رمادی تا به عزیزان بگه اگر نیروی هوایی اونها نباشه ارتش هیچ کاری نمیکنه...

 

با این حال، امریکا مال اینجا نیست و با ملاک های خودش جنگ های ما رو مدیریت میکنه واسه همین هم هست که تنها کاری که از دستش بر میاد کشتن هست و بس...

ما مال این منطقه‌ایم و حرف هم رو می‌فهمیم و بهتر از اونها عمل میکنیم....

 

اگر تنها بریم تو، تو همون جهنمی گیر میکنیم که 2006 مرینز گیر کرد و تاریخ جنگشون رو عوض کرد.... دقیقا همین شهرهای رمادی و فلوجه و اینا بودن....

بنابراین بهتره غرور و صحبت ها رو کنار بذاریم و پشتیبانی هوایی رو که خودمون از پسش بر نمیایم رو بسپریم به امریکایی ها....

همچنین استفاده از پهپاد ها و سایر تجهیزات اونها که نبرد رو برامون روشن تر میکنه هم کاربردیه....

 

متاسفانه این وسط مردم بیچاره‌ی عراق موندن بین شیعه‌ها و امریکایی ها که هر کسی میخواد به دیگران و دنیا ثابت بکنه خودش زورش بیشتره و این وسط مردم عراق دارن قیچی میشن... در صورتی که همکاری خوب بین این دو طرف در زمین و هوا میتونه خیلی سریع کار داعش رو یکسره کنه...

 

 

احساساتی نباشید و بخاطر عقب نشینی از موضع ناراحت نشید.برای ما پیروزی انصارالله در یمن مهمه نه رسیدن یک کشتی به یمن! بیان یک حرف و بعد عقب نشینی چیزی غیرعادی در روابط بین الملل نیست. همونطور که چندین کشور در ابتدای جنگ یمن گفتن در جنگ عربستان رو همراهی می کنن ولی مدتی بعد با عقب نشینی از مواضع قبلی گفتن در این جنگ شرکت نمی کنن.مثل پاکستان. سیاست یعنی همین.

 

 

من برا مردن پدرم احساسی نشدم! حالا برا یه کشتی احساسی بشم؟؟؟

بحث اینه که اقای سردار یه چیزی گفت، و دقیقا برعکسش اتفاق افتاد و بی‌اعتباری و بی‌سوادی این حضرات اثبات شد که بدون دید درست دهنشون رو باز میکنن...

  • Upvote 9
  • Downvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در تکریت خود ما به بهانه‌ی مین گذاری و امثالهم عقب کشیدیم، ائتلاف مقداری زمین رو شخم زد با نیروی هوایی و ما رفتیم و گرفتیم....

 

با این حال، در رمادی اصلا چنین چیزی رو ندیدیم.... شاید همونجوری که ما میگیم اگر ما نباشیم ارتش هیچ کاری از پیش نمی‌بره، ائتلاف هم کاری نکرد تو رمادی تا به عزیزان بگه اگر نیروی هوایی اونها نباشه ارتش هیچ کاری نمیکنه...

 

با این حال، امریکا مال اینجا نیست و با ملاک های خودش جنگ های ما رو مدیریت میکنه واسه همین هم هست که تنها کاری که از دستش بر میاد کشتن هست و بس...

ما مال این منطقه‌ایم و حرف هم رو می‌فهمیم و بهتر از اونها عمل میکنیم....

 

اگر تنها بریم تو، تو همون جهنمی گیر میکنیم که 2006 مرینز گیر کرد و تاریخ جنگشون رو عوض کرد.... دقیقا همین شهرهای رمادی و فلوجه و اینا بودن....

بنابراین بهتره غرور و صحبت ها رو کنار بذاریم و پشتیبانی هوایی رو که خودمون از پسش بر نمیایم رو بسپریم به امریکایی ها....

همچنین استفاده از پهپاد ها و سایر تجهیزات اونها که نبرد رو برامون روشن تر میکنه هم کاربردیه....

 

متاسفانه این وسط مردم بیچاره‌ی عراق موندن بین شیعه‌ها و امریکایی ها که هر کسی میخواد به دیگران و دنیا ثابت بکنه خودش زورش بیشتره و این وسط مردم عراق دارن قیچی میشن... در صورتی که همکاری خوب بین این دو طرف در زمین و هوا میتونه خیلی سریع کار داعش رو یکسره کنه...

 

میثم جان 

نکته اینه که امریکایی ها نمی خوان کار داعش رو یکسره کنن!

فقط می خوان تا حد مورد نظرشون قدرت داشته باشه ..../

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

رویترز حدود 14 دقیقه قبل از بمباران ساختمان ریاست جمهوری در صنعا و برخی مواضع حوثی ها در نواحی کوهستانی مجاور توسط ائتلاف تحت رهبری عربستان خبر داده است.

 

لینک:

 

http://www.reuters.com/article/2015/05/22/us-yemen-security-idUSKBN0O70O920150522

 

***

 

رویترز می گوید حمله راکتی از داخل خاک یمن به روستای الحُسن در استان ظهران عربستان به کشته شدن یک نفر و زخمی شدن دو نفر دیگر انجامیده است؛ العربیه آمار زخمیان را 6 نفر اعلام کرده است.

 

لینک رویترز:

 

http://uk.reuters.com/article/2015/05/22/uk-saudi-yemen-war-idUKKBN0O70L020150522

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این شیعه هایی که شما می فرمائید مثل آمریکائیها  از اونور زمین اومدن یا مال کشور دیگه ای هستن ؟ جون من تا به حال فکر می کردم اونها هم جزئی از ملت عراق محسوب میشن !

 

 

والا تا جایی که من شنیدم مردم رمادی اهل سنت هستن؟

  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.