reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

 

 

 مطابق با منطق آمریکایی اگر اتهاماتشون درست باشه و ما حمله کرده باشیم، اونی که داره از گزینه نظامی استفاده میکنه ما هستیم، پس دیگه این همه مسخره بازی برای تهدید ایران به استفاده از گزینه نظامی واسه چی هست؟!!

 

تصویر از نیویورک تایمز:

 

image-annotated-900.jpg

 

 

  • Like 2
  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
8 minutes قبل , OMID313 گفت:

با احترام به نظر همه دوستان و عزيزان بنظر حقير اين حمله نه توسط موشك كروز صورت گرفته نه پهباد انتحاري

 

به تصاوير ماهواره ايي توجه كنيد

دليل اول

حداقل ٢٠ نقطه اسيب در اين تصوير مشاهده ميشود

با توجه به اين نكته كه در چنين عملياتهايي تعدادي از موشكها يا پهبادها به هدف اصابت نميكنند و يا  همان بين راه فيل ميشوند ،بايد در اين حمله تعداد ٣٠ فروند موشك و پهباد يا حتي تعداد بيشتري بكار رفته باشد كه خيلي دور از انتظار هست

 

5A2DC4F0-A27C-4522-B66D-07715783CF04.jpe

 

 

FED90E3C-4967-42CC-BBD5-2F4B0DFB36FC.jpe

 

نكته دوم

همانطور كه دوستان اشاره كردند موشك كروز و انفجار سر جنگي ان اثر تخريبي زيادي روي مخازن ايجاد ميكند پس يك يا دو سوراخي كه روي مخازن ايجاد شده حاصل انفجارهاي بسيار ضعيفي هستند

نكته سوم

چرا تمام انفجارها در نيمه ي بالاي مخازن اتفاق افتاده؟؟؟؟؟!!!!!!!!

با توجه به ابعاد بزرگ  و ارتفاع بلند مخازن بخش مياني و پاييني هم تحت تاثير حمله پهبادها 

و كروزها قرار ميگرفت اما تمام انفجارها روي مخازن صورت گرفته و جالبتر اينكه به صورت خطي در يك راستا قرار دارند

پر واضح هست كه ما با يك بمباران هوايي بوسيله پهباد با بمب هاي كوچك مواجه هستيم نه حمله موشكي يا انتحاري

 

 

سوال اينجاست كه ايا انصارالله

اين بمبهاي دقيق و پهبادهاي بمب افكن رادارگريز  را در اختيار دارد؟؟؟؟

اگر دارد كه خدا بركت بدهد اما اگر ندارد چه؟؟؟

 

حدس اين حقير اين هست كه يك طرفي كه اينها را در اختيار دارد با هفت الي ده پهباد به همراه ٢٠ الي ٣٠ بمب دقيق به بقيق و يك طرف ديگر با كروز و پهباد و تسليحات هم قواره خودش به خريص حمله كرده و مسئوليت كليت حمله را بر عهده گرفته 

جبهه مقابل هم در گل گير كرده و مانده كه رو به سازش بياورد يا به قاطعيتي كه از ان هيچ خيري نديده

 

 

خدا به اين گل هم بركت بدهد

 

 

در یکی از فیلم های زمان حمله صدای تیر اندازی شنیده میشه، سخنگوی انصارالله و ارتش هم گفته که این حمله رو با کمک افرادی در داخل خاک عربستان انجام داده، طراحی حمله به این صورت بوده که:

 

یک سری پهپاد به نزدیکی محل میرسند، کنترل رو گروهی در نزدیکی هدف بدست میگیرند و بمب ریزی رو به دقت انجام میدن.

 

احتمال افزوده دیگر در مورد فوق این هست:

https://www.aparat.com/v/8sRji

 

  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عربستان افتاده گوشه رینگ، فرقی نمی کنه کی زد چطور زد مهم اینه که دیگه قدرت پاسخ دادن به این حملات رو نداره، یمن را بمباران کنه خوب کار هر روزشونه از اسراییل کمک بخواد خودش درگیره، از امریکا کمک بخواد که هر جنگ دیگه ای در منطقه رخ بده اولین قربانیان اون کشور های عرب حاشیه خلیج فارس هستند تازه انتخابات ریاست جمهوری امریکا به کنار. کم کم مذاکرات صلح شروع میشه یا عربستان هر روز در این باتلاق بیشتر فرو میره.

در واقع میشه گفت "ناتو عربی" افتاده گوشه رینگ.

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

گزینه حماقت را ورای همه تحلیل ها همیشه باید گزینه معتبری فرض کرد در هر شرایطی.

 

واشنگتن پست از پیشنهادات پنتاگون و به پنتاگون گفته که دو موردش نظامی است. حمله موشکی و یا  حمله ای محرمانه به چند زیرساخت انرژی ایران.

 

خطرناک از اون جهت که یک طرف چون داره حملات ابهام آمیز در منطقه انجام میده (خب قطعا ما میدونیم صهیونیستها هستند) ممکنه چنین حملاتی به چند زیرساخت انرژی کشور خصوصا حالا که اون حملات به عراق هم کشیده شده به خارک و یا جزایر و یا تاسیسات دریایی ما در شمال خلیج فارس انجام بشه و کسی مسئولیتش را بر عهده نگیره. ( با پهپاد یا موشک و یا سلاح های کوچک دورایستا با صدمات محدود) ازا ونجا که رینگ پدافندی خصوصا در مورد تاسیسات دریایی ما مناسب برای مواجهه با چنین تسلیحاتی نیستند. و تصور کنند ایران اینچنین در موقعیتی قرار میگیره که یا باید فرض کنه حمله از طرف اسراییل بوده یا امریکا یا عربستان و همین عدم تعیین مقصر میتونه باعث بشه ایران نتونه پاسخی بده (در حالیکه اگر یک نفر متهم بود پاسخ هم طبیعی بود)

 

برای همین به نظرم در این مورد هم باید روشنگری بشه که: از اونجا که حملات مبهم از طرف اسراییل بوده ما چنین حمله ای را اول در اسراییل پاسخ میدیم و دوم چون متعاقب حمله به عربستان بوده اون را از سمت عربستان هم فرض میکنیم پس در عربستان هم پاسخ میدیم. یعنی یک حمله دو پاسخ قطعی را در همون ابعاد تحویل میگیره و اگر هم که ادامه دادند جنگ گسترده ناچارا. این را خوب بتونیم تبیین کنیم شاید به چنین حربه ای متوسل نشند.

 

- برای حملات سایبری هم باید یک پاسخ معتبر را برنامه ریزی کنیم در صورت وقوع.

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 10
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

هزار دستان بود و ابر دست

غافل که دست خداست بالاترین دست ها

  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
7 hours قبل , alala گفت:

گزینه حماقت را ورای همه تحلیل ها همیشه باید گزینه معتبری فرض کرد در هر شرایطی.

 

واشنگتن پست از پیشنهادات پنتاگون و به پنتاگون گفته که دو موردش نظامی است. حمله موشکی و یا  حمله ای محرمانه به چند زیرساخت انرژی ایران.

 

خطرناک از اون جهت که یک طرف چون داره حملات ابهام آمیز در منطقه انجام میده (خب قطعا ما میدونیم صهیونیستها هستند) ممکنه چنین حملاتی به چند زیرساخت انرژی کشور خصوصا حالا که اون حملات به عراق هم کشیده شده به خارک و یا جزایر و یا تاسیسات دریایی ما در شمال خلیج فارس انجام بشه و کسی مسئولیتش را بر عهده نگیره. ( با پهپاد یا موشک و یا سلاح های کوچک دورایستا با صدمات محدود) ازا ونجا که رینگ پدافندی خصوصا در مورد تاسیسات دریایی ما مناسب برای مواجهه با چنین تسلیحاتی نیستند. و تصور کنند ایران اینچنین در موقعیتی قرار میگیره که یا باید فرض کنه حمله از طرف اسراییل بوده یا امریکا یا عربستان و همین عدم تعیین مقصر میتونه باعث بشه ایران نتونه پاسخی بده (در حالیکه اگر یک نفر متهم بود پاسخ هم طبیعی بود)

 

برای همین به نظرم در این مورد هم باید روشنگری بشه که: از اونجا که حملات مبهم از طرف اسراییل بوده ما چنین حمله ای را اول در اسراییل پاسخ میدیم و دوم چون متعاقب حمله به عربستان بوده اون را از سمت عربستان هم فرض میکنیم پس در عربستان هم پاسخ میدیم. یعنی یک حمله دو پاسخ قطعی را در همون ابعاد تحویل میگیره و اگر هم که ادامه دادند جنگ گسترده ناچارا. این را خوب بتونیم تبیین کنیم شاید به چنین حربه ای متوسل نشند.

 

- برای حملات سایبری هم باید یک پاسخ معتبر را برنامه ریزی کنیم در صورت وقوع.

 

اگه کشور مسلح به سلاح های هسته ای باشه ، خودشون ماست ها را کیسه می کنند ...

تهدید رهبران یک کشور هسته ای  مسلما خریدار بیشتری داره

  • Like 4
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
25 minutes قبل , worior گفت:

بارتون میشه وجدانا! این متن رو BBC گذاشته:

 

Senior US officials told media outlets that the locations were in southern Iran, at the northern end of the Gulf.

Saudi air defences did not stop the drones and missiles because they were pointed southwards, to prevent attacks from Yemen, they added.

علت اینکه پدافند سعودی نتونسته رهگیری کنه این هست که پدافند به سمت جنوب و یمن بوده و موشکا از شمال اومدن!

مرغ پخته از این استدلال خنده اش میگیره.

https://www.bbc.com/news/world-middle-east-49733558

سلام امیدوارم همانند قضیه سلاح های کشتار جمعی عراق نشه !!

اما هدف از این کارها چیه آیا با این ادعا ها تنها آسیب به باورپذیری عموم در آینده نیست ؟ ... بعد هماهنگی بین دپارتمان های دولت آمریکا و متحداشون پرا انقدر کمه ؟

بعد مگه سامانه های پدافند سمت دارن جدا از شوخی ؟... icon_eek:mellow::mrgreen:

با تشکر 

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
9 hours قبل , AM4 گفت:

سلام امیدوارم همانند قضیه سلاح های کشتار جمعی عراق نشه !!

اما هدف از این کارها چیه آیا با این ادعا ها تنها آسیب به باورپذیری عموم در آینده نیست ؟ ... بعد هماهنگی بین دپارتمان های دولت آمریکا و متحداشون پرا انقدر کمه ؟

بعد مگه سامانه های پدافند سمت دارن جدا از شوخی ؟... icon_eek:mellow::mrgreen:

با تشکر 

 

تناقضاتشون انقدر زیاده حتی فرصت پاسخگویی هم پیش نمیاد.

- اصولا ضعف عمودپرتاب نبودن پاتریوت ها چینش خاصی را طلب میکنه که معمولا با چینش لانچرها این ضعف را پوشش میدند ولی حالا چرا اصرار دارند عربستان اونقدر احمق بوده که یک چینش ساده را که خودشون رعایت کردند در عربستان را عمل نکرده. تازه  اینها مثلا مشاور نظامی/تسلیحاتی سعودیها هم هستند.

 

- بعد رادارهای پر تعداد منطقه پس چی میشه؟ اف-15 های همیشه اماده چی؟ به قول اکانتهای توییتری عربستانی اف-15 هاشون که دیگه اوستا! شده بودند در هدف قرار دادن پهپادهای یمنی! پدافند برد کوتاه؟

 

- اگر حمله از طرف ایران بوده باشه اون هم شمال خلیج فارس و بیخ گوش کویت و عبور از حریم هوایی کشور کوچکی که یک پایگاه بزرگ امریکایی درش هست که بدتر؟ نکنه پدافند امریکا هم رو به جنوب بوده از بیم حملات حوثی ها؟ :)

 

- بعد هم پس این متخصصان نظامی چرا انقدر ضدو نقیضند؟ پاتریوت بالاخره اصلا یک سامانه ضد کروز و پهپادی نیست یا حواسش نبوده و روش اونور بوده؟ اگر قابلیت برخورد با کروز و پهپاد را نداشته پس اصلا چرا رو به یمن بوده همه لانچرها؟ جنگنده که ندارند حوثی ها، به خاطر موشک های بالستیک دوربرد یمنی ها که مدتهاست شلیک نکردند و تازه پرتعدادترین شلیکهاشون هم یک فروند و دو فروند بوده؟ برای همین خطر تمام لانچرهای اون چندین اتش بار پاتریوت را همه به سمت جنوب قرار دادند و در حالیکه ده ها سایت هاوک را در ساحل شرقی همچنان رو به ایران حفظ کردند تهدید از شمال را به نیت متحد ایران بودن؟! لابد بی خیال شدن؟ بی خیال!!

 

- مگر در چند خبر عنوان نکردند (لابد برای معتبر کردن حمله از سمت ایران) نهادهای اطلاعاتی امریکا چند روز قبل تر حملاتی از خاک ایران به تاسیسات نفتی عربستان را برآورد کرده بودند؟ یعنی یک برآورد به این مهمی هم در چینش پدافندی تاثیر نگذاشته اگر فرضا به قول خودشون همه توجه به دشمن کوچکی مثل انصارالله 1000 کم اونورتر معطوف بوده؟ یا مثلا خست کردند و این اطلاعات را در اختیار سعودیها قرار ندادند؟

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
13 hours قبل , AM4 گفت:

بعد مگه سامانه های پدافند سمت دارن جدا از شوخی ؟

 

 

در حوزه  پدافند هوایی ، یک اصطلاحی وجود دارد به نام " دیواره آتش " یا " سد آتش "  

در این وضعیت ، سمت اصلی تهدید وقتی مشخص شد ، موقعیت چینش همه سامانه ها ، از پست فرماندهی تا لانچرها ، رادارهای اکتساب هدف و.... به گونه ای انتخاب میشود که  رو به سمت اصلی تهدید قرار بگیرد .

Flak_88mm_anti_aircraft_guns.jpg

 

چهار قبضه توپ 88 م.م و ایجاد یک دیواره آتش مقیاس کوچک

 

casemate_hp_arab_migs_v6_page_041.jpg

 

دیواره آتش شبکه دفاع هوایی ارتش عربی سوریه ، جولان ، 1973

 

=====

بعنوان مثال در جریان بمباران های پالایشگاه نفتی عراق در نزدیکی بغداد ، طرح پروازی به شکلی نوشته می شد که جتهای مهاجم در خلاف جهت دیواره آتش پدافند بغداد و پالایشگاه اقدام به بمباران کنند و یا در مثالی بهتر ، فانتوم های نیروی هوایی ایران ، درست بر خلاف دیواره آتش پدافندپایگاه های اچ-3 به این موقعیت حمله ور شدند.

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
12 hours قبل , worior گفت:

 

 

هنوز نفهمیدن تانکرها رو کی زده.

اینم نمیفهمن کی زده.

با دشمنی مواجه هستیم که نمیتونه با واقعیت روبرو بشه. در واقع نمیخواد بفهمه چون در صورت فهمیدن قادر به پاسخگویی به انتظارات نیست،..

 

در مورد حمله محرمانه، این مسئله به اعراب و یمن مربوط هست، در تجاوز به خاک ایران شوخی نداریم، در خاک آمریکا پاسخ خواهیم داد...

 

 

---

 

تو یه سایتی تحلیلی میخوندم در مورد رقابت بورس آمریکا و انگلیس بر سر گرفتن سهام آرماکو که انگلیس برنده شد و الان چند هفته مونده به اجرا این مسئله براش پیش میاد اینم باید در نظر بگیریم که ما این وسط قربانی میشیم یه جورایی این حمله از هر نظر نگاه کنی به نفع آمریکاست 1. به آرماکو و بورس لندن یه درس درستو حسابی داد 2. اجماع جهانی رو علیه ما چند برابر میکنه . در واقع اگه 2 سال پیش بر سر جنگ ما و آمریکا هیچ تفاهمی بین جمهوری خواه و دموکرات نبود ولی الان خیلی نظراتشون بر سر فشار بر ما و حتی جنگ به هم نزدیکه و این نشان دهنده اشتباهات بزرگ ما در سیاست خارجه هستش . اگر ما به جای تغییر سیاست هسته ای به صورت مستقیم ضرب العجل برای اعلام جنگ مستقیم با آمریکا در صورت عدم اتمام تحریمها میدادیم با اعلام اینکه به برجام تعهد کامل داریم وضع سیاست خارجمون بهتر نبود ؟ آیا در اون صورت اروپا از وحشت یک جنگ فشار خودشو به آمریکا چند برابر نمیکرد ؟ آیا در اون صورت جامعه جهانی و جامه داخلی آمریکا دولت ترامپ را مصبب شروع یک جنگ نمیدانست ؟ اما الان نوک پیکان همه به سوی ماست و اینکار با پرونده سازی و استفاده گسترده از بازوی رسانه ای داره انجام میشه .

  • Upvote 3
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
42 minutes قبل , MR9 گفت:

 

در حوزه  پدافند هوایی ، یک اصطلاحی وجود دارد به نام " دیواره آتش " یا " سد آتش "  

در این وضعیت ، سمت اصلی تهدید وقتی مشخص شد ، موقعیت چینش همه سامانه ها ، از پست فرماندهی تا لانچرها ، رادارهای اکتساب هدف و.... به گونه ای انتخاب میشود که  رو به سمت اصلی تهدید قرار بگیرد .

=====

بعنوان مثال در جریان بمباران های پالایشگاه نفتی عراق در نزدیکی بغداد ، طرح پروازی به شکلی نوشته می شد که جتهای مهاجم در خلاف جهت دیواره آتش پدافند بغداد و پالایشگاه اقدام به بمباران کنند و یا در مثالی بهتر ، فانتوم های نیروی هوایی ایران ، درست بر خلاف دیواره آتش پدافندپایگاه های اچ-3 به این موقعیت حمله ور شدند.

دیوار آتش مگه فقط برای این توپ های ضد هوایی نیست؟ برای پاتریوت دیوار آتش چه معنایی داره؟ خب از هر طرف که تهدید بیاد باید بزنه! خب چرا میگن شعاع برد عملیاتی؟ باید میگفتن قطاع برد عملیاتی!

 

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

آیا واقعا کار ایران بوده؟ یعنی از داخل ایران زدن اینجوری که آمریکایی ها ادعا می کنند؟ و بعد اینکه آیا میشه دلیل محکمه پسند برای این موضوع آورد؟ به نظر من بعیده چون به هیچ وجه برای افکار عمومی داخل ایران نمیشه دلیل اقناع کننده و توجیه کننده آورد.

اون چیزی که من فکر می کنم اینه که مدیریت داستان کلا دست ایران بوده از کمک به ساخت پهباد تا طراحی نقشه عملیاتی. اما در ظاهر طوری رفتن جلو که انگار توسط یمنی ها انجام شده.

ویرایش شده در توسط habdollahi83

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.