reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

[align=center][color=red][b]توقیف کشتی ایرانی با مستندات تکذیب شد[/b][/color][/align]

سفارت جمهوري اسلامي ايران با انتشار بيانيه اي برخي اخبار منتشره درباره ادعاي توقيف کشتي ايراني حامل سلاح براي حوثي ها را تکذيب کرد و آن را از پايه بي اساس خواند.

به گزارش روز چهارشنبه پايگاه اطلاع رساني شبکه خبري العالم، پيش از اين نيز منابع آگاه ايراني خبر توقيف يک کشتي ايراني حامل سلاح در آب هاي يمن در سواحل درياي سرخ را تکذيب کرده و آن را ساختگي اعلام کرده بودند.

سفارت ايران در اين بيانيه تاکيد کرد که اين کشتي تابع يک شرکت خصوصي بدون محموله از شارجه به سواحل کشور عمان حرکت و به مدت يک هفته در آنجا لنگر انداخت که دليل اين توقف مرگ يکي از پرسنل اين کشتي بود که تابعيت هندي داشت.

سفارت ايران اعلام کرد اين کشتي پس از پايان تدابير قانوني لازم درياي سرخ را به مقصد درياي مديترانه ترک کرد.

از سوي ديگر سازمان کشتي راني ايران با رد ادعاي مطرح شده درباره توقيف کشتي حامل سلاح در سواحل شمالي يمن در بيانه اي اين خبر را جعلي و کاملا بي اساس توصيف کرد.

سازمان کشتي راني ايران در اين بيانيه تاکيد کرد که کشتي هاي ايراني در چارچوب قوانين بين المللي در آبها و بنادر بين المللي تردد مي کنند.

به گزارش شبکه خبري العالم ، اين کشتي که در سواحل کشور امارات متحده عربي توقف داشته خالي بودن آن به تاييد مسوولين بندر شارجه رسيده است .

کشتي پس از حرکت از آبهاي سواحل امارات متحده عربي به دليل فوت يکي از پرسنل کشتي مجبور به توقف در ساحل عمان به مدت يک هفته شده است.

شخص فوت شده هندي الاصل بوده و اين مساله مورد تاييد سفارت هند نيز قرار گرفته است

در همین حال، صاحب شناور توقيف شده در آب هاي يمن تاکيد کرد : يمني ها بر خلاف مدارک و اسناد شناور ،اقدام به شايعه پردازي کرده اند.

عبداللطيف ميمني مالک شناور ماهان تاکيد کرد: با توجه به اينکه به دنبال استفاده از شناور ماهان در درياي خزر بوديم ، اين شناور از بندر عباس ايران به سمت بندر شارجه امارات حرکت کرد تا از آنجا به مقصد نهايي درياي خزر راهي شود.

وي افزود: يک هفته پس از خروج از بندر شارجه به سبب فوت يکي از ملوانان هندي الاصل شناور، در بندر صلاله عمان توقف کرديم تا جنازه ملوان متوفي را تخليه کنيم. کشتي پليس عمان پس از هماهنگي هاي صورت گرفته با سفارت هند در مسقط و کنسولگري آن در صلاله از ساحل براي بررسي اوضاع به سمت شناور ما حرکت کرد و پس از بررسي وضعيت ، جنازه متوفي را تخليه کرد و ما ملوان ديگري از ايران را از طريق کشور عمان جايگزين کرديم.

ميمني در ادامه گفت: شناور پس از هفت روز توقف با هماهنگي پليس بندر صلاله ، بندر را ترک ، و به سمت باب المندب و درياي سرخ حرکت کرد.

وي افزود: در حوالي ظهر روز يک شنبه 25 اکتبر سال جاري ميلادي، اين شناور توسط قايق هاي مسلح يمني در آب هاي درياي سرخ توقيف شد.

مالک شناور ماهان 1 تاکيد کرد: علاوه بر اسناد و مدارکي که در اختيار داشتيم گواهي گمرک شارجه نيز خالي بودن شناور را اثبات مي کرد. يمني ها پس از مطالعه مدارک و اسناد از آنها کپي گرفته و به ما اعلام کردند که براي بررسي بيشتر، کپي مدارک را با خود مي برند و به ما اطلاع خواهند داد.

ميمني در ادامه گفت: پس از چند ساعت نيروهاي يمني با بازگشت به شناور اقدام به بردن ناخداي شناور به مقر نيروهاي انتظامي خود کردند.

مالک کشتي ماهان 1 آخرين تماس خود با شناور را ساعت 24 روز بيست و پنج اکتبر اعلام کرد و گفت: در اين تماس به ما اعلام شد که شناور همچنان در توقيف نيروهاي يمني است و در حال حاضر هيچ اطلاعي از وضع کشتي و پرسنل آن در اختيار نداريم.

وي تاکيد کرد: همه اسناد و مدارک ثابت مي کرد که پرسنل شناور همگي از افراد عادي هستند و شناور فاقد هرگونه محموله يا بار است.

مالک اين کشتي با تاکيد بر اينکه شناور ماهان ، يک کشتي باري خصوصي است، خاطر نشان کرد:
اين شناور به نام "ماهان يک" ثبت بندر بوشهر ايران به شماره 853 است، که وابسته به هيچ شرکت دولتي نيست و کاملا خصوصي است.

وي افزود: اين شناور داراي 6 نفر پرسنل که پنج نفر از آنها ايراني و يک نفر هندي بود که قصد داشت با مجوزهاي لازم از سازمان بنادر و دريانوردي ايران و با هماهنگي وزارت امور خارجه از خليج فارس به درياي خزر منتقل شود.

ميمني درباره مسير انتقال اين شناور اظهار داشت: اين شناور قرار بود از خليج فارس به درياي عمان و از آنجا از طريق کانال سوئز به درياي مديترانه و سپس درياي سياه آنگاه درياي اژه برود سپس از طريق درياي آزوف و رودخانه هاي ولگا و دن در خاک روسيه، وارد درياي خزر شود و در بندر انزلي لنگر بياندازد.

وي افزود: علاوه بر اسناد و مدارکي که در اختيار داشتيم گواهي گمرک شارجه نيز خالي بودن شناور را اثبات مي کرد.

صاحب شناور ماهان تاکيد کرد: به هيچ وجه نمي دانيم يمني ها با چه هدفي اقدام به شايعه سازي در زمينه اين شناور کردند زيرا همه مدارک خالي بودن شناور را ثابت مي کرد و ما همه اسناد و مدارک را در اختيار آنها قرار داده بوديم.

____________________________________________________________________

سیداد جان بعدا به امید خدا در فرصتی مناسب به گفتگوهات پاسخ می دم. فعلا این خبر رو داشته باش!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]به این عربستان پر فیص و افاده نگاه نکنید در دنیا کسی به داخل عربستان کار ندارد و خبر های داخلی این کشور رو اعلام نمی کنه. امروز در عربستان شیعه ها حتی نمی تونن در داخل خانه ها نماز جماعت بخوانند مساجد اهل تشیع رو که بسته اند. ولی مطمئن باشید این کار ها آغاز نابودی آل سعود است چونکه دنیا با کفر می مونه ولی با ظلم نه[/quote]

حرف بنده هم چیزی جز این نیست! شما به آمار اعدام های وحشیانه ای کشور هم نگاه کنید متوجه می شید! در این کشور هنوز دارند دست قطع می کنند! بله موافقم به نظر بنده این کشور بزودی پاسخ وحشیگری هایش رو می گیرد!

و به نظر من ما هم باید مراسم حج رو متوقف کنیم تا هم از خارج شدن ارض از کشور جلوگیری بشه و هم از وارد شدن ارض به عربستان! ملت نمی رند عربستان که به اونها توهین بشه، و به بهانه های واهی دستگیر و انگشت نگاری بشند!

[quote]مشکلات اقتصادی ایران به بحث تاپیک ربط نداره ولی به حمایت ما از مردمی مثل لبنان و فلسطین و یا یمن مربوط نمی شه بلکه این ایرادی در اقتصاد است که در بیشتر کشور های انقلابی رخ می ده و با اصلاح نگاه ها تغییر می کنه . در حال حاضر در ایران هم همینطوره.
[/quote]

دوست عزیزم اتفاقاً مشکلات اقتصادی ما رابطه مستقیمی با حمایت از مردم لبنان و فلسطین داره و در واقع ما تنها بخاطر مخالفت با صیهونیست ها داریم تحریم می شیم! وگرنه اسرائیل تهدید مستقیمی برای کشور ما نمی تونه باشه، چون همسایه ما نیست و غیر از سلاح های هسته ایش هم پتانسیل چندانی برای درگیر شدند با ما نداره! ولی ایکاش حداقل کشورهای نامبرده کمی قدر شناس می بودند!

[quote]اینکه مشکلات ما به فلسطین و لبنان مربوط می شه حرف VOA و BBC است. واگر نه اینها از روز اول انقلاب ما رو تحریم کردند و فلسطین و لبنان رو برای بیخرد ها بهانه کرده اند.[/quote]

بدلیل این تحریم کردند که ما با پیشدستی توطئه اونها رو خنثی کردیم! و بیشتر از این بخاطر این ناراحت هستند که چرا سفیر اسرائیل رو با خواری از ایران بیرون کردیم! پس ما رو تحریم کردند...

[quote]دوست من اقتصاد ربطی به مسئله یمن به صورت مستقیم و در این تاپیک نمی تونه داشته باشه و این تاپیک برای صحبت های اقتصادی نیست ولی حتما می دونید که دلار پشتوانه نداره و دولت آمریکا بدهی ناشی از دلار رو بر دوش کشور های دیگر دنیا می اندازه .البته این راهکار آمریکا انشاالله سبب نابودی آمریکا می شود.
[/quote]

چرا دوست عزیز اقتصاد یعنی چرخه زندگی! شما بدون اقتصاد چطور می خوای مواد خام بخری؟! چطور می خوای تولید نظامی کنی؟! چطور می خواهی پول کارکنان دولت رو بدی؟! و... خیلی چطورهای دیگر! متاسفانه همه ایدئولوژی دفاع از کشور با جان و دل رو ندارند!

دلار پشتیبان نداره؟!!! دوست عزیز تا حالا اسم فورت ناکس رو شنیدید؟! بیش از 4.603 تن شمش طلا در اون نگه داری می شه! پشتیبانی از این بالاتر؟! تازه یورو هم که ثبات نداره! پیشنهاد می کنم که به مدت یک هفته نرخ یورو رو چک کنید.

[quote]
تمام هزینه های نظامی آمریکا به صورت بدهی برای دلار منظور می شه که به عهده سایر کشور ها می افتد. ایران اولین کشوری بود که خودش رو رسما از سیطره دلار بر اقتصادش راحت کرد کشور های دیگه هم کم کم این کار رو می کنند (مثلا چین)و اونوقت هر کی با دلار بمونه به خاک سیاه می شینه. چون آمریکا بی تردید به زودی یک تورم 5000% رو باید تحمل کنه و این آغاز نابودی آمریکا است و جواب تمام ظلم های این کشور به ملت های جهان از جمله مسلمین
[/quote]

راستش تا اونجایی که من می دونم خبر جایگزینی دلار تکذیب شد و حتی بانک مرکزی چین هم که پیشنهاد جایگزینی ارض جدیدی بجای دلار برای معادلات بین المللی داده بود رو پس گرفت!

[quote]
منظورتون رو می فهمم و خودم هم با جنوب و شرایط اون بیگانه نیستم.

عرب ندیده هم نیستم و از حس و حالشون با خبرم، باید بگم باهاشون حتی هم خونه بودم وخیلی بهتر از دوستان مساله رو درک کردم.[/quote]

دوست عزیز من بچه خوزستان هستم و 18 سال با عرب ها بصورت روزانه سروکله می زدم! با انواع گوناگون آنها! تیم ملی ایران که از عربستان باخت باید می دیدی چکار می کردند!

[quote]ولی نگران نباشید. منافع ایران با گرو کشی در مناطق اطراف تامین نمی شود. ما دم خونه خودمون هستیم و نباید انتظار داشت برای منافع ملی مون مانند آمریکایی ها و انگلیسی ها اقدام کنیم. اولین نیاز ملی ما حفظ امنیت است، که در سایه اون می تونیم منافع خودمون رو تامین کنیم.[/quote]

وقتی مهره های ما بر علیه ما بلند می شوند متاسفانه تامین امنیت دشوار می شود! چه بسی که همین افراد بر ضد ما بلند نشند! مثل بلایی که آفت دست پرورده ISI در حال حاضر داره به سر مردم پاکستان میاره!

[quote]
ما نسبت به این اعرابی که شما می گید نقطه ضعف پیش نگرفته ایم که بشود گفت ضرر کرده ایم. ما باید با در نظر گرفتن شرایط منطقه ای خودمون و با در نظر گرفتن اینکه ما هزاران سال اینجا بودیم و سالیان آینده هم خواهیم بود . پس باید با دور اندیشی بیشتر عمل کنیم. [/quote]

متاسفانه ضرر کردیم! شما ببینید همین تحریم ها برداشت ما از ذخایر مشترک رو تحت شعاع قرار داده! الان قطر بیش از سه و نیم برابر ما از ذخایر مشترک ما برداشت می کنه و جدیدا کویت هم برای سکوی نفتی آرش نقشه هایی کشیده! متاسفانه دوستان زیادی نداریم و این باعث شده که حتی افراد حقیری مثل این مرد هم در صدد باج گیری از ما باشند!

[quote]حالا این مقتدی صدر یه چیزی گفته اینم یکم مغزش پاره سنگ گویا بر می داره ما باید باهاش درگیر بشیم. یا مثلا نونمردم عراق رو به خاطر این بزنیم آجر کنیم.
[/quote]
این مرد تنها در بصره قدرت محدودی دارد و چندان قدرتی ندارد که بخواد باعث به خطر افتادن منافع ما شود!

[quote]ولی اینها که من دیدم با اون همه سربازای پاکستانی در ارتش ها شون نمی تونند کاری از پیش ببرند و اگرنه تا حالا باید با اینها بارها می جنگیدیم. در مورد بقیه شون هم باید گفت مال این حرفا نیستن[/quote]

عربستان با پاکستان تفاهمنامه دفاعی مشترک داره و پولهای خاندان آل سعود هم با سرمایه گزاری های کلان در کشورهای خارجی و مخصوصا آسیای شرقی داره با مبالغ زیادتر برگشت داده می شه و به گسترش تروریسم دامن می زنه! شما که انتظار ندارید عرب ها خودشون بجنگند؟!

با تشکر از شما دوست عزیز بحث جالبی بود!
icon_biggrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نویسنده: علی آقایی

آینده عربستان، عامل اصلی جنگ در یمن:

سوالی که در طی دو ماه جنگ در صعده بوجود آمده شدت عمل دولت مخصوصا در جنگ ششم، در قبال شیعیان الحوثی است.

واقعیت موضوع اینست که دولت بعد از جنگ پنجم ـ در بهار سال گذشته ـ به این یقین دست یافت که در ارزیابی از قدرت حوثی‏ها دچار یک اشتباه استراتژیک شده است. در سال گذشته رزمندگان الحوثی حتی جنگ را تا نزدیکی پایتخت یمن صنعا (منطقه بنی حشیش) نیز به پیش بردند. نهایتاً دولت به وساطت کشور قطر رضایت داد و موضوع موقتاً خاتمه یافت. اما زنگ خطری که جنگ سال گذشته به صدا درآورد بیش از آنکه صنعا را هوشیار کند، ریاض و واشنگتن را بیدار نمود. به طوریکه غرب به شکلی ملموس خطر ایجاد حکومتی با ماهیت ضد آمریکایی را در مرزهای جنوبی عربستان احساس کرد. جالب اینجاست که فاش شدن نقش سعودی‏ها بر ضد جنبش الحوثی، باعث بالا رفتن محبوبیت حوثی ها در میان اهل سنت یمن شده است؛ زیرا اهل سنت شافعی‏ مذهب یمن که از فرقه‏های نزدیک اهل سنت به شیعیان هستند نیز در ضدیت با غرب و دولت سعودی چیزی کم از شیعیان ندارد.

اما مهم‏ترین نگرانی غرب در موضوع یمن یقینا به تحولات آتی در عربستان باز می‏گردد. توجه خوانندگان عزیز را به "گزارش مؤسسه‏ی پژوهشی واشنگتن" که به وسیله‏ی «سیمون هاندرسون» تنها یک روز پس از ورود «باراک اوباما» به کاخ سفید به وی ارائه شده است را جلب می‏کنم. در این گزارش نسبت به چگونگی تعامل با حکومت عربستان هشدار داده شده و در قسمتی از آن آمده است:

«پیش‏بینی می‌شود که نظام عربستان سعودی طی 5 سال آینده شاهد تغییر و تحولات بسیار گسترده‌ای باشد به طوریکه 5 پادشاه به ترتیب در طول این مدت بر این کشور حکومت خواهند کرد.


گفتنی است کارشناسان مسائل سیاسی و بین المللی از مدت‌ها قبل پیش بینی کرده‌اند که به محض مرگ پادشاه فعلی عربستان، نبرد قدرت بر سر جانشینی وی میان شاهزادگان خاندان سلتنطی آغاز خواهد شد. اهمیت موضوع زمانی آشکار می شود که بدانیم اولین کشور متاثر از تحولات درونی در عربستان، کشور یمن می باشد».


واقعیت این است که غرب به خوبی دریافته که در آینده ای نزدیک عربستان دست خوش جنگ قدرت در داخل خواهد شد و این جنگ قدرت در هر اندازه ای که باشد عربستان را برای زمانی نامشخص درون گرا خواهد کرد و این درون‏گرایی باعث تنهایی دولت علی عبدالله صالح در سرکوب شیعیان در شمال و شافعی‏ها در جنوب خواهد شد. البته آمریکا نیز به نوبه‏ی خود از حامیان پشت پرده ی دولت یمن به حساب می آیند اما علنی شدن این حمایت‏ها نه تنها کمکی به دولت یمن نخواهد کرد بلکه با توجه به روحیه‏ی ضد آمریکایی مردم یمن سقوط حکومت را تسریع خواهد کرد. از طرفی امتداد یافتن جمعیت شیعیان به داخل خاک عربستان و الهام پذیری آنان از هم‏مسلکان خود نیز خطرات احتمالی را چند برابر می‏کند. این همان نکته‏ای است که غرب را به این نتیجه رسانده تا عربستان را به حمایت همه‏جانبه از دولت علی عبد الله صالح وادار نماید تا با انجام عملیات باصطلاح "مشت آهنین" کار شیعیان را یکسره کند. لذا مقاومت شیعیان حتی اگر در همین حد نیز ادامه یابد اثرات بسیار مثبتی در آینده دارد.


---------------------------------------------------------------------------------------------

روزنامه جام جم :يكشنبه 26 مهر 1388 - ساعت 09:07



خاورميانه پس از مبارك و عبدالله

جام جم آنلاين: حسني مبارك ، رئيس‌جمهور مصر و عبدالله بن‌عبدالعزيز، پادشاه عربستان‌سعودي در حالي 80 سالگي را پشت سر گذاشته‌اند كه هر دو در زمره بازيگران قديمي عرصه سياست در خاورميانه تلقي مي‌شوند.





پا گذاشتن مبارك و ملك عبدالله به دوران پيري موجب شده گمانه‌زني‌ها در مورد جانشيني آنها به سوژه‌اي داغ در مصر، عربستان‌سعودي و ساير كشورهاي منطقه تبديل شود.



كافي است سري به مصر و عربستان‌سعودي بزنيد تا تصاوير و تمثال‌هاي مبارك و ملك عبدالله كه از در و ديوار آويزان شده يا روي ديوارها نقاشي شده‌اند را در همه جا ببينيد. در اين تصاوير آنها بي‌توجه به نجواهايي كه روز به روز بلندتر مي‌شوند و بر مساله جانشيني قدرت متمركز شده‌اند به نقطه‌اي در دور دست چشم دوخته‌اند.



مبارك و ملك عبدالله كه از متحدان قديمي ايالات‌متحده در خاورميانه تلقي مي‌شوند يد طولايي در سركوب مخالفان داخلي خود دارند. اين روزها صحبت از مساله جانشيني در مصر و عربستان‌سعودي در شرايطي بالا گرفته كه واشنگتن به همان اندازه قاهره و رياض به دنبال ترسيم تصويري از آينده منطقه در غياب اين دو چهره تاثيرگذار است.هيچ‌يك از اين دو نشانه‌اي از اين كه قصد دارند از قدرت كناره‌گيري كنند، نشان نداده‌اند. دوره رياست‌جمهوري مبارك در سال 2011 به پايان مي‌رسد در حالي كه ملك عبدالله لااقل به لحاظ تئوريك مي‌تواند مادامي كه زنده است بر عربستان‌سعودي حكمراني كند. با اين حال اين دو فرتوت شده‌اند و به وضوح شكننده به نظر مي‌رسند.



در مصر زمزمه‌هايي دال بر تصميم مبارك براي معرفي جمال، پسر كوچكش به عنوان رئيس‌جمهور بعدي به گوش مي‌رسد و در عربستان‌سعودي سناريوهاي متعددي در داخل خاندان حاكم آل‌سعود در حال چهره‌گشايي است.



يكي از مقامات ارشد وزارت امور خارجه آمريكا مي‌گويد روابط ايالات‌متحده با مصر و عربستان‌سعودي به اندازه‌اي عميق و گسترده هست كه فارغ از شكلي كه قدرت از زمامداران كنوني بر نسل بعدي رهبران منتقل شود روابط با آنها از تزلزل در امان بماند.



با اين حال اين مقام كه به دليل حساسيت موضوع خواستار عدم افشاي هويتش است، يادآوري مي‌كند كه در غياب مبارك كه از سال 1981 قدرت را در مصر به دست داشته و در صورت فقدان ملك عبدالله كه در سال 2005 بر تخت پادشاهي نشست اما در عمل از سال 1992 هدايت عربستان‌سعودي را عهده‌دار بود دغدغه‌هاي واشنگتن در مورد آينده خاورميانه دو چندان خواهد شد.



تبعات رخت بر بستن مبارك و ملك عبدالله از صحنه سياسي خاورميانه عميق خواهد بود. مبارك با وجود هزيه سنگيني كه حفظ صلح با رژيم‌صهيونيستي براي اعتبار او در داخل مصر داشته مانع از احياي تنش‌ها با اين رژيم شده و در عين حال در راستاي طرح‌هاي آمريكا از تشكيل كشور مستقل فلسطين حمايت مي‌كند.



ملكه عبدالله هم كه سعي كرده از دلارهاي نفتي براي افزايش نفوذ ديپلماتيك كشورش استفاده كند هم‌اكنون از بيروت، پايتخت لبنان گرفته تا كابل، پايتخت افغانستان چهره‌اي با نفوذ و تاثيرگذار تلقي مي‌شود.مبارك و ملك عبدالله با عبور از خصومت‌هاي ديرينه دو كشور توانسته‌اند براي مقابله با تهديدات مشتركي كه متوجه امنيت كشورهاي‌شان و البته حاكميت خود آنان است با يكديگر همكاري كنند. اهداف مشترك اين دو مواردي چون مقابله با موج افراط‌گري و خشونت‌هاي ناشي از آن كه از اندونزي تا شمال آفريقا را در بر گرفته است، شامل مي‌شود.



استراتژي كلي مبارك و ملك عبدالله كه به نوعي مكمل منافع ايالات‌‌متحده در منطقه است در غياب آنان و توسط كساني كه از اين دو قدرت را به دست خواهند گرفت به احتمال زياد دچار تغيير چنداني نخواهد شد چراكه رهبران بعدي قاهره و رياض از بطن رژيم‌هاي حاكم كنوني ظهور خواهند يافت.



آنچه از دست خواهد رفت دو رهبر باتجربه و البته متمايل به غرب خواهد بود. گروه‌هاي اصلاح‌طلب اپوزيسيون داخلي با مرگ اين دو به‌ويژه جنبش اخوان‌المسلمين مصر بر تحركات خود براي باز شدن فضاي سياسي و مقابله با نهادهاي امنيتي كه عملكردشان از ديرباز با انتقاد نهاد حقوق بشري بين‌المللي مواجه بوده است، خواهند افزود.عمر همزاوي، از كارشناسان امور خاورميانه در موسسه صلح بين‌المللي كارنيج معتقد است آمريكا بايد نگران مرگ مبارك و ملك عبدالله باشد اما نبيل مخملي، سفر پيشين مصر در ايالات‌متحده برخلاف او مي‌گويد «مصر و عربستان‌سعودي از هواداران ديرينه رابطه با غرب به خصوص ايالات‌متحده بوده‌اند و به همين دليل جايي براي نگراني وجود ندارد.»



نگراني درباره روند جانشيني در مصر و عربستان‌سعودي نقطه اشتراك ديدگاه‌هاي همزادي و مخملي است. در صدر فهرست جانشينان احتمالي مبارك نام جمل پسر 45 ساله او و عمر سليمان، رئيس سازمان اطلاعاتي اين كشور كه 70 سالگي را پشت سر گذاشته، به چشم مي‌‌خورد.



جمال كه از عناصر پيشرو بانفوذ حزب حاكم ناسيونال‌دموكراتيك است، فقدان تجربيات مديريتي كلان و ديدگاه ديپلماتيك است اما از انجام اصلاحات اقتصادي و اعضاي آز‌ادي‌هاي بيشتري به مخالفان حمايت مي‌كند.



سليمان كه مورد اعتماد مبارك است ميانجي اصلي بين گروه‌هاي فلسطين است و در عين حال روابط نزديكي با واشنگتن دارد. او هيچ علاقه آشكاري به رسيدن به رياست‌جمهوري مصر بعد از مبارك نشان نداده است.



مصر كه به واسطه كمك سالانه 2/1 ميليارد دلاري آمريكا پيوندي ناگسستني با واشنگتن دارد تاكنون فراز و نشيب‌هاي بسياري را در روابط با آمريكا پشت سر گذاشته ‌است. ديار شوات، از تحليلگران مركز تحقيقات سياسي و استراتژيك الاهرام مصر مي‌گويد: مبارك و جورج بوش، رئيس‌جمهور پيشين آمريكا روابط چندان خوبي با هم نداشتند اما اين مساله تاثيري بر مراودات استراتژيك 2 كشور نگذاشت. وي افزود: دو كشور با وجود تماس فراز و نشيب‌هاي همپيمان و متحد هم تلقي مي‌شوند.



مساله جانشين در عربستان‌سعودي به واسطه پير بودن شاهزاده‌هاي در صف رسيدن به پادشاهي، بيماري آنان و منازعات داخلي خيلي پيچيده‌تر است. اولين نفر در صف پادشاهي سلطان بن‌عبدالعزيز، وليعهد هشتاد و اندي ساله است كه به لحاظ جسماني در وضعيت مناسبي به سر نمي‌‌برد.



پس از او نوبت به نايف عبدالعزيز 76 ساله، وزير كشور مي‌رسد كه اوايل امسال از سوي ملك عبدالله به عنوان معاون دوم نخست‌وزير منصوب شد و به نوعي ارتقا درجه يافت. نايف به روحانيون بنيادگراي وهابي كه در برابر اصلاحات ملك عبدالله مقاومت مي‌كنند، نزديك است.



هركس بر جاي ملك عبدالله تكيه بزند بايد با مشكلات زيادي دست و پنجه نرم كند. اگرچه عربستان‌سعودي كشوري نفت‌خيز و ثروتمند است اما نرخ بيكاري در اين كشور بالا است و 35 درصد مردم زير خط فقر زندگي مي‌كنند و تنها 22 درصد مردم مالك خانه‌هاي خود هستند.



منبع: تايم / مترجم: ‌فرزين تكل

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]حرف بنده هم چیزی جز این نیست! شما به آمار اعدام های وحشیانه ای کشور هم نگاه کنید متوجه می شید! در این کشور هنوز دارند دست قطع می کنند! بله موافقم به نظر بنده این کشور بزودی پاسخ وحشیگری هایش رو می گیرد![/quote]

من هم همینو می گم

[quote]و به نظر من ما هم باید مراسم حج رو متوقف کنیم تا هم از خارج شدن ارض از کشور جلوگیری بشه و هم از وارد شدن ارض به عربستان! ملت نمی رند عربستان که به اونها توهین بشه، و به بهانه های واهی دستگیر و انگشت نگاری بشند! [/quote]

شاید اگه همین طور ادامه بدن همین کار رو هم بکنیم

[quote]
راستش تا اونجایی که من می دونم خبر جایگزینی دلار تکذیب شد و حتی بانک مرکزی چین هم که پیشنهاد جایگزینی ارض جدیدی بجای دلار برای معادلات بین المللی داده بود رو پس گرفت! [/quote]



هیچ کس نمی خواد با آمریکا از بین بره ولی به هر حال این یک روند غیر قابل اجتناب است.

اگه چینی ها راست می گن چرا اینقدر طلا می خرن

[quote]
دوست عزیز من بچه خوزستان هستم و 18 سال با عرب ها بصورت روزانه سروکله می زدم! با انواع گوناگون آنها! تیم ملی ایران که از عربستان باخت باید می دیدی چکار می کردند! [/quote]

باید بگم من چیزایی دیدم که این تازه خوبشه ولی بیا دیگه اینو نگیم چون مطرح شدنش ممکنه باعث یه نوع ناراحتی برای بعضی ها تو سایت بشه

[quote]وقتی مهره های ما بر علیه ما بلند می شوند متاسفانه تامین امنیت دشوار می شود! چه بسی که همین افراد بر ضد ما بلند نشند! مثل بلایی که آفت دست پرورده ISI در حال حاضر داره به سر مردم پاکستان میاره! [/quote]

درسته ولی این مقتدی صدر هیچوقت مهره ما نبوده من کلا به این آدم شک دارم. شما خودت هم بهتر می دونی

ما نمی تونیم از کسانی که با ما در ارتباط هستند سوگند وفاداری بگیریم. همیشه خیانت این افراد اول به خودشونه بعد به دیگران


[quote]متاسفانه ضرر کردیم! شما ببینید همین تحریم ها برداشت ما از ذخایر مشترک رو تحت شعاع قرار داده! الان قطر بیش از سه و نیم برابر ما از ذخایر مشترک ما برداشت می کنه و جدیدا کویت هم برای سکوی نفتی آرش نقشه هایی کشیده! متاسفانه دوستان زیادی نداریم و این باعث شده که حتی افراد حقیری مثل این مرد هم در صدد باج گیری از ما باشند! [/quote]

انشاالله کمبود ها رو جبران می کنیم. اینها رو هم که خودت می دونی مرض دارند و هزار جور قصد و غرض

[quote]این مرد تنها در بصره قدرت محدودی دارد و چندان قدرتی ندارد که بخواد باعث به خطر افتادن منافع ما شود! [/quote]

حق با شماست و نباید این آدمو جدی گرفت ولی ازش هم نباید غافل شد

[quote]عربستان با پاکستان تفاهمنامه دفاعی مشترک داره و پولهای خاندان آل سعود هم با سرمایه گزاری های کلان در کشورهای خارجی و مخصوصا آسیای شرقی داره با مبالغ زیادتر برگشت داده می شه و به گسترش تروریسم دامن می زنه! شما که انتظار ندارید عرب ها خودشون بجنگند؟! [/quote]


مطلب بالا رو بخون چیزی ازشون نمونده دیگه

خدا خودش مارو (انشالله) بر اونها مسلط می کنه

پاکستانی ها هم به نظر می یاد بنده پول هستند و بس و این به خاطر جهل حاکم بر پاکستان و مردمشه
[quote]
با تشکر از شما دوست عزیز بحث جالبی بود! [/quote]

لطف داری برای من هم همینطور بود

با تشکر سیداد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در حالی که یک مقام سعودی بمباران هواپیماهای عربستان علیه مواضع گروه الحوثی یمن را تأیید کرد، وزارت دفاع یمن در اقدامی سؤال‌برانگیز دخالت سعودی‌ها در حمله علیه شیعیان یمنی را رد کرد.

به گزارش پایگاه اینترنتی وزارت دفاع یمن با انتشار بیانیه‌ای ادعای گروه الحوثی درباره حمله هواپیماهای عربستان به مناطقی در استان صعده یمن را رد کرد و افزود: آنچه که اعضای تروریست و خرابکار حوثی درباره بمباران روستاهای یمن ادعا می‌کنند، صحت ندارد.

وزارت دفاع یمن به نیابت از عربستان در بیانیه خود اعلام کرد: این اخبار ساختگی و دروغ است و گروه‌‌های الحوثی با انتشار این اخبار و شایعات تلاش می‌کنند برادران ما را در عربستان در تنگنا قرار دهند تا به دلیل آتش فتنه‌ای که در صعده روشن کرده‌اند با آنها مقابله نکنند.

وزارت دفاع یمن با انتشار این بیانیه رسماً دخالت عربستان به کشتار مردم شمال یمن اعتراف کرده و به جای اعتراض به نقض تمامیت ارضی و حاکمیت کشور خود، از بمباران استان صعده توسط هواپیماهای سعودی حمایت کرده است.

در همین حال روزنامه القدس‌العربی به نقل از یک مقام سعودی که نخواست نامش فاش شود، حمله جنگنده‌های عربستان به مواضع گروه الحوثی در شمال یمن را تأیید کرد. این برای اولین بار است که مقامات سعودی دخالت خود در اوضاع یمن را تأیید می‌کنند. این مقام سعودی از حمله هواپیماهای تورنادو و اف 15 عربستان علیه شیعیان یمن خبر داد، حال آنکه در گذشته مقامات سعودی دخالت کشورشان در حوادث یمن را تکذیب می‌کردند.

بر اثر حمله هواپیماهای سعودی به یمن 40 نفر جان خود را از دست دادند. منابع خبری چند روز پیش، از درگیری نیروهای امنیتی عربستان با اعضای گروه الحوثی در داخل خاک یمن خبر دادند. در این درگیری‌ها دو نیروی امنیتی سعودی کشته و 11 نفر دیگر مجروح شدند.

در همین حال سخنگوی مبارزان الحوثی یمن در گفت‌وگو با شبکه خبری العالم از استفاده عربستان از بمب‌های فسفری در حمله هوایی جنگنده‌های سعودی به شیعیان یمن خبر داد. محمد عبدالسلام با تأکید مجدد بر همکاری عربستان با ارتش یمن در عملیات علیه شیعیان این کشور افزود: عربستان با دخالت آشکار در جنگ صعده، دخالت‌های گذشته خود در امور داخلی یمن را به اوج رسانده و حتی از بمب‌های فسفری استفاده می‌کند.

رژیم صهیونیستی در جنگ علیه غزه که با حمایت عربستان و مصر انجام می‌شد، از بمب‌های فسفری استفاده وسیع کرد و بسیاری از فلسطینیان را به کام مرگ فرستاد.

سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا بدون اشاره به هم پیمانی ریاض و واشنگتن در عملیات علیه کشورهای مستقل خاورمیانه گفت:‌ما از طرفین درگیری در یمن می‌خواهیم از هیچ تلاشی برای حفاظت از جان غیرنظامیان و جلوگیری از خسارت دیدن زیرساخت‌ها دریغ نکنند.

یان کلی در حالی این سخنان را ایراد می‌کند که عربستان به نیابت از آمریکا و با استفاده از سلاح‌های آمریکایی و انگلیسی علیه شیعیان یمن دست به عملیات نظامی می‌زند.

منبع: [url=http://www.rajanews.com/detail.asp?id=39252]رجانیوز[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]عربستان مگه بمب فسفری هم داره؟! icon_biggrin[/quote]


لابد به آمریکایی ها گفتن از همونایی که به اسرائیلی ها دادید باید به ما هم بدید اونها هم قبول کردند دادند به شرطی که تو سر مردن شیعه یمن بزنند

از اینا هر چی بگی بر می آید

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]عربستان مگه بمب فسفری هم داره؟! icon_biggrin[/quote]


لابد به آمریکایی ها گفتن از همونایی که به اسرائیلی ها دادید باید به ما هم بدید اونها هم قبول کردند دادند به شرطی که تو سر مردن شیعه یمن بزنند

از اینا هر چی بگی بر می آید[/quote]

ولی فکر نمی کنم برادر! اگر اینطور بود که باید هوثی ها جزغاله می شدند! بمب فسفری به مراتب از بمب شیمیایی و میکروبی خطرناکتره چون راه جلوگیری از آتش گرفتن وجود نداره! چنین چیزی در اختیار عربستان غیر ممکنه! حتی اگر شده بخاطر امنیت اسرائیل! البته درسته که خاندان آل سعود مترسک صیهونیست ها هستند ولی در این خاندان نفوذی طالبان و القاعده هم وجود داره و آمریکا چنین ریسکی نمی پذیره!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
قبل از اینکه این تسلیحات به اسراییل برن به افغانستان اورده شدن ...
و احتمالا به عربستان هم برده شدند ...

فکر کنم طالبان هم از این سلاحها به غنیمت گرفته بود ...

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote][quote]عربستان مگه بمب فسفری هم داره؟! icon_biggrin[/quote]


لابد به آمریکایی ها گفتن از همونایی که به اسرائیلی ها دادید باید به ما هم بدید اونها هم قبول کردند دادند به شرطی که تو سر مردن شیعه یمن بزنند

از اینا هر چی بگی بر می آید[/quote]

ولی فکر نمی کنم برادر! اگر اینطور بود که باید هوثی ها جزغاله می شدند! بمب فسفری به مراتب از بمب شیمیایی و میکروبی خطرناکتره چون راه جلوگیری از آتش گرفتن وجود نداره! چنین چیزی در اختیار عربستان غیر ممکنه! حتی اگر شده بخاطر امنیت اسرائیل! البته درسته که خاندان آل سعود مترسک صیهونیست ها هستند ولی در این خاندان نفوذی طالبان و القاعده هم وجود داره و آمریکا چنین ریسکی نمی پذیره![/quote]

شاید آمریکایی ها کنترل کاملی بر طالبان نداشته باشند ولی به راحتی توسط مزدوران سعودی خودشون می تونند این کار رو انجام دهند. اعضای طالبان هم بیش از آنکه مبارز باشند شرور هستند و اینها هم خودشون رو به خطر نمی اندزند.

در سته که در محدوده برخورد این سلاحی بسیار خطرناکه ولی عملا به یک ناحیه محدود می شود و این سبب می شود که مقایسه آن با سلاح شیمیایی و میکروبی از این نظر منتفی باشد.

با تشکر سیداد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سیداد جان درسته ولی توجه کن که مثلا اگر شما در شعاع 100 متر این سلاح رو استفاده کنید تاثیر مخرب تری خواهد داشت تا مثلا یک سلاح شیمیایی رو در شعاع 500 متری استفاده کنید! در زمان کنونی تجهیزات جلوگیری از حملات ش.م.ر در تمام نقاط جهان وجود داره و حتی خبرهایی رسیده بود که اسرائیل در خیابان هاش ماسک ها ش.م.ر رو بخاطر وحشت از حملات غافلگیر کننده ایران!!! توزیع کرده. بخاطر همین بمب های فسفری با توجه به پوشش دادن شعاع نسبتاً کمتری به تناسب بمب های شیمیایی و میکروبی ولی در عوض مخربتر بودن تاثیر بیشتری دارند.

به به وارک جان! خوشبحال طالبان بده چندتاشو بیارن اینجا بندازیم تو سر ریگی! icon_biggrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خبرها حاکیست که شیعیان توسط وهابی های خونخوار در حال قتل عام شدن هستند! عرب های ترسو حتی جرات زمینی جنگیدن هم ندارند و فقط با جنگنده حمله می کنند!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
میگم امکان کمک به برادران شیعی نبود؟
چهارتا دوشپرتابم می دادیم بس بود هاااا

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
امروز تو اخبار شنیدم که نیروهای سعودی در درگیری با شیعیان یمن 7 کشته و حداقل 30 زخمی دادند . البته چشمشون کور حقشونه ولی انگار با اتش سنگین توپخانه دارند شبه نظامیان الحوثی رو تحت فشار قرار میدن .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بالاخره ارتش عربستان هم یه ارتش مجهزه...فکر نکنم شیعیان بتونند به همین راحتی از پس نیرو های سعودی بر بیایند...
عربستان هم خواسته بعد از مدتی یه حرکتی به ارتشش بده ، حداقل تجهیزات جدیدشو آب بندی کنه icon_biggrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.