امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با سلام خدمت دوستان 

 

"توّهم بزرگ

 

flm001946.jpg

 

 

توهم بزرگ، از يک ديدگاه فيلمی پاد-جنگ و آشتی‌جويانه است. نمود آشکار این مساله  در اين فيلم، در بستگيهای مهرآميز ميان زندانيان (فرانسويها و ...) و زندانبانان (آلمانها) می‌توان ديد. در چارچوب اين فرآیند ، نه‌تنها جنگ، بلکه مرزبنديهای استوار بر نژاد و مليت و ... نيز، بيهوده‌تر از آنکه هست به‌ديده می‌آيد. از اين ديدگاه، توهم بزرگ، سرشت طبيعی آدمی و نياز درونی او به هم‌پيوندی با ديگران را، در جايگاهی بسيار والاتر از مرزبنديهای ساختگی می‌نشاند و بر آن است که پديده ناخجسته‌ و ويرانگری مانند جنگ نيز نمی‌تواند بر آن کارگر افتد. از همين‌روست که فون روفنشتين افسر اشرافزاده آلمانی، در فراسوی مرزهايی که او را از بوالديو، همپالکی اشرافزاده فرانسوی‌اش جدامی‌کند، او و دو همراهش را به‌گرمی پذيرا می‌شود، آن زندانبان آلمانی، با دادن سازدهنی‌اش به مارشال، با او همدلی می‌کند، آن زن آلمانی نزديک مرز سوييس، مارشال و ديگر زندانی فرانسوی همراه او، روزنتال را در خانه خود جامی‌دهد و برای گريز از تنهايی و بی‌کسی، هرچند گذرا با مارشال نزديک می‌شود و ...

 

La_Grande_Illusion_28193729.jpgfilm-la-grande-illusion3.jpeg

 

توهم بزرگ را، از ديدگاه ديگری نيز می‌توان نگريست. اين ديدگاه،  رويکرد ژرف‌انديشانه‌ای بر پيامدهای جنگ است. از اين ديدگاه، توهم بزرگ نمايشگر فروپاشی شماری از ساختارهای اجتماعی و گريزناپذيری شماری ديگر است. جنگ جهانی نخست، رويدادی است که زمينه نابودی اشرافيت سده ۱۹ اروپايی را آماده می‌کند. فون روفنشتين و بوالديو، نمايندگان اين ساختار در فيلم هستند. دژی که پايگاه فون روفنشتين است، همانا زندان اوست. او، به‌گفته خود، در جنگ آسيب بسيار ديده و به نيروی ميله‌های نقره‌ای کارگذاشته در گردن و کمر و پاهايش سرپاست. کالبد ديرينه‌سال و رو به ‌فروپاشی دژ، که بازمانده از سده‌های ۱۱ و ۱۲ و ۱۳ است، نشانه‌ای از سرنوشت گريزناپذير او و بوالديو است. هم‌نهاد راستين اين فروپاشی در جهان راستين آن روزگار، نابودی سامانه پادشاهی در آلمان قيصری و روسيه تزاری است، که نازيسم هيتلری و بلشويسم لنينی جايگزين آنها می‌شود. 

 

11690432.jpgrenoir.jpg

 

ساختار ازهم‌پاشيده ديگر، جابه‌جايی طبقات اجتماعی است. بوالديوی اشرافی، خودخواسته نابود می‌شود تا مردانی از طبقات فرودست‌تر از او (مارشال و روزنتال)، جان به‌دربرند. فون روفنشتين اشرافزاده، که پايبند پيمانهای طبقه‌ای است،  به دژی پرت‌افتاده پس‌رانده شده‌است و صندوق کتابهای باارزش شاهزاده  تزاری نيز، به‌دست خود روسهای زندانی به آتش کشيده می‌شود تا نمودی از خيزش انقلابی روسها در راه نابودکردن اشراف‌منشی تزاری باشد.
چهار کاراکتر کانونی فيلم، با رشته‌های آشکار و پنهان مرزبنديهای اجتماعی، به همديگر بسته و از هم جدامی‌شوند: مرزهای استوار بر مليت، جايگاه اجتماعی و طبقه، باورهای آيينی و ... فون روفنشتين و بوالديو، با جايگاه طبقه‌ای همسان، به هم بسته‌اند، اما با مرزبندی مليتهای خود ازهم جدامی‌شوند. بوالديو و مارشال، در چارچوب مليت يکسان، با هم بستگی دارند، اما جايگاه طبقه‌ای ناهمانند، آنها را ازهم جدامی‌کند و ....

 

 

پی نوشت :

 

فیلم ، با فرمت سیاه و سفید ، تصویربرداری شده است و برای نسل امروز ، جذابیت زیادی نخواهد داشت ، اما فیلمی بشدت فلسفی است که بیننده را در مورد ماهیت جنگ ، وادار به تامل خواهد نمود 

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

 


17774_2.jpg

پروپاگاندای وحشتناک این فیلم رو به زور تحمل کردم. حتی تو تیتراژش هم ول نمیکرد!

 

اما یه سوالی ذهنمو مشغول کرده ، تو قسمتی که میخواستن اون خانم رو نجات بدن ، وقتی میرفتن تو برکه چرا کلاه شون از سرشون جدا نمیشد؟ و اینکه اصلا چطور میرفتن زیر آب و از اون بدتر ، زیر آب قدم میزدن؟؟؟!!!!

بعدش اون اولین نفری که هد شات شد از کجا معلوم قرار بود بیوفته تو آب؟؟؟ دستاشم به آب نخورد؟؟؟

بعد میاد میگه (تو خود فیلم) داستانش واقعیه!

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

American_Ultra_poster.jpg

 

American Ultra یک فیلم اکشن و کمدی - درام آمریکایی به نویسندگی مکس لاندیس و کارگردانی نیما نوری‌زاده است.

داستانش درمورد استفاده ابزاری CIA از افراد به عنوان ماشین جنگ هست.

normal_American_Ultra_2015_720p_BluRay_H

 

بیشتر اکشنه تا جنگی ولی چون CIA توش بود گفتیم بگیم.

دو صحنه از فیلم:

http://www.aparat.com/v/0Zbxt

http://www.aparat.com/v/286pQ

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام 

 

سینمای دفاع مقدس ، الحق و الانصاف ، با توجه به پتانسیل غنی موضوعات موجود ، جای پیشرفت بسیار زیادی دارد . با این حال ، شاید یکی از معدود آثار سینمایی در این ژانر ، که در آن ارتش عراق به شکل نسبی و فارغ از تبلیغات نامتعارف و نادرست سالهای اخیر ، بصورت یک نیروی تا دندان مسلح و قابل اعتنا به تصویر کشیده شده است ، فیلم سینمایی " سجاده آتش" ساخته جناب احمد مرادپور ، بشمار می رود 

 

Sajadeye-Atash.jpg

 

111~6.jpg1~78.jpg

 

 

تقابل دو فرمانده با دو روش فرماندهی متفاوت 

 

ژنرال خلیل النوری و "مهدی" فرمانده گردان مالک 

 

 

به یادماندنی ترین دیالوگ این فیلم ارزشمند :

 

مهدی : مثل آدم های مهم حرف می زنی ، چرا بخودت گرفتی ؟؟

 

ژنرال خلیل النوری : این افتخار به تو می دم که با من آشنا شوی ، من ژنرال خلیل النوری فرمانده انتصابی شورای فرماندهی عراق در منطقه یک شلمچه هستم ، حالا خودت را معرفی کن !!!!

 

مهدی : اسمم را که می دونی ، یک بسیجی ام و الان لباس رزم تنم هست ، مخل آسایشت ام ، بلای جونتم ، خار توی چشمتم ، استخوان توی حلقوم ات ام ، چوب لای چرختم و..... 

 

 

پی نوشت :

 

بطور مشخص این  فیلم دو ویژگی هم دارد که اولی بسیار جالب توجه  و دومی مقداری غیر قابل باور است :

 

1- سکانس بمباران صف واحدهای زرهی ارتش عراق توسط  یکفروند فانتوم نیروی هوایی که در نوع خودش جالب توجه است . 

 

2- سکانس پرواز ژنرال عراقی با یکفروند کبری هوانیروز که شاید نویسنده محترم فیلمنامه اگر دقت بیشتری می کرد ، متوجه می شد که عراق هیچ گاه بالگرد ضد تانک AH-1J در اختیار نداشت بخواهد از آن برعلیه نیروی های ایرانی استفاده نماید . 

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

وصل نیکان

فیلمی به کارگردانی و نویسندگی ابراهیم حاتمی‌کیا ساخته سال 1370

http://s1.khazarmusic.org/Files/Movie/Old%20Movie/1393/01/18/Vasle%20Nikan%201370/Vasle%20Nikan.jpg

امیر و مریم قرار است با هم ازدواج کنند اما روز عروسی، شهر توسط دشمن موشک باران می‌شود و مردم، شهر را خالی می‌کنند. ولیکن مریم با وجود خطرات ناشی از موشک باران ترجیح می‌دهد که عروسی برگزار شود. امیر بعد از انجام مأموریتش برای مراسم عقد به خانه برمی گردد. اما برخلاف تصورش …

 

بازیگران: حسن عباسی، کبری فرخی، حبیب الله بهمنی، اصغر نقی زاده
==========================================================

شاید بشه گفت حاتمی کیا استاد ساخت فیلم های دفاع مقدس با سوژه های ناب وخاص هست!

مهاجر ،چ و آژانس شیشه ای در صدر این سبک هست بنظرم

ولی یه اثر تقریبا کمیاب ایشون ک متاسفانه1بار از شبکه3(حدود5-6سال پیش)و2بارهم ازنمایش پخش شده تا الان همین وصل نیکان هست

داستان اصلی فیلم در مورد یک گروه خنثی سازی موشک های بالستیک عمل نکرده عراق و نحوه ی شناسایی و پیدا کردن و...هست که انصافا بار علمی اون رعایت شده...قطعات موشک ها و نحوه ی خنثی کردنش برای من خیلی جالب بود

نکته جالب آگاهی پدافند از وجود موشک های بالستیک وقصد مقابله با توپ های ضدهوایی بود!!(البته نقل های متفاوتی از شناسایی در مبدا تا قابلیت بعضی رادار ها درشناسایی حین رسیدن موشک به سرعت حد سقوط آزاد هست ک منافاتی با یکدیگر ندارند)

 

لینک دانلود:

http://shatelland.com/upload/files/53e5934e-2669-4bca-ac49-67b9f7ba5ecc

 

(از سرور شاتل لند تا دوستان شاتلی ازپروموشن پاییزی استفاده ببرند)

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

وصل نیکان

فیلمی به کارگردانی و نویسندگی ابراهیم حاتمی‌کیا ساخته سال 1370

http://s1.khazarmusic.org/Files/Movie/Old%20Movie/1393/01/18/Vasle%20Nikan%201370/Vasle%20Nikan.jpg

امیر و مریم قرار است با هم ازدواج کنند اما روز عروسی، شهر توسط دشمن موشک باران می‌شود و مردم، شهر را خالی می‌کنند. ولیکن مریم با وجود خطرات ناشی از موشک باران ترجیح می‌دهد که عروسی برگزار شود. امیر بعد از انجام مأموریتش برای مراسم عقد به خانه برمی گردد. اما برخلاف تصورش …

 

بازیگران: حسن عباسی، کبری فرخی، حبیب الله بهمنی، اصغر نقی زاده
==========================================================

شاید بشه گفت حاتمی کیا استاد ساخت فیلم های دفاع مقدس با سوژه های ناب وخاص هست!

مهاجر ،چ و آژانس شیشه ای در صدر این سبک هست بنظرم

ولی یه اثر تقریبا کمیاب ایشون ک متاسفانه1بار از شبکه3(حدود5-6سال پیش)و2بارهم ازنمایش پخش شده تا الان همین وصل نیکان هست

داستان اصلی فیلم در مورد یک گروه خنثی سازی موشک های بالستیک عمل نکرده عراق و نحوه ی شناسایی و پیدا کردن و...هست که انصافا بار علمی اون رعایت شده...قطعات موشک ها و نحوه ی خنثی کردنش برای من خیلی جالب بود

نکته جالب آگاهی پدافند از وجود موشک های بالستیک وقصد مقابله با توپ های ضدهوایی بود!!(البته نقل های متفاوتی از شناسایی در مبدا تا قابلیت بعضی رادار ها درشناسایی حین رسیدن موشک به سرعت حد سقوط آزاد هست ک منافاتی با یکدیگر ندارند)

 

لینک دانلود:

http://shatelland.com/upload/files/53e5934e-2669-4bca-ac49-67b9f7ba5ecc

 

(از سرور شاتل لند تا دوستان شاتلی ازپروموشن پاییزی استفاده ببرند)

..

404 !

فایل درخواستی وجود ندارد یا حذف شده است.

 

گویا لینک اشتباه فرستادید

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

..

404 !

فایل درخواستی وجود ندارد یا حذف شده است.

 

گویا لینک اشتباه فرستادید

!!!
شرمنده
گویا حذف کردند!!اجازه بدین دوباره آپلود می کنم

 

وصل نیکان

فیلمی به کارگردانی و نویسندگی ابراهیم حاتمی‌کیا ساخته سال 1370

http://s1.khazarmusic.org/Files/Movie/Old%20Movie/1393/01/18/Vasle%20Nikan%201370/Vasle%20Nikan.jpg

امیر و مریم قرار است با هم ازدواج کنند اما روز عروسی، شهر توسط دشمن موشک باران می‌شود و مردم، شهر را خالی می‌کنند. ولیکن مریم با وجود خطرات ناشی از موشک باران ترجیح می‌دهد که عروسی برگزار شود. امیر بعد از انجام مأموریتش برای مراسم عقد به خانه برمی گردد. اما برخلاف تصورش …

 

بازیگران: حسن عباسی، کبری فرخی، حبیب الله بهمنی، اصغر نقی زاده
==========================================================

شاید بشه گفت حاتمی کیا استاد ساخت فیلم های دفاع مقدس با سوژه های ناب وخاص هست!

مهاجر ،چ و آژانس شیشه ای در صدر این سبک هست بنظرم

ولی یه اثر تقریبا کمیاب ایشون ک متاسفانه1بار از شبکه3(حدود5-6سال پیش)و2بارهم ازنمایش پخش شده تا الان همین وصل نیکان هست

داستان اصلی فیلم در مورد یک گروه خنثی سازی موشک های بالستیک عمل نکرده عراق و نحوه ی شناسایی و پیدا کردن و...هست که انصافا بار علمی اون رعایت شده...قطعات موشک ها و نحوه ی خنثی کردنش برای من خیلی جالب بود

نکته جالب آگاهی پدافند از وجود موشک های بالستیک وقصد مقابله با توپ های ضدهوایی بود!!(البته نقل های متفاوتی از شناسایی در مبدا تا قابلیت بعضی رادار ها درشناسایی حین رسیدن موشک به سرعت حد سقوط آزاد هست ک منافاتی با یکدیگر ندارند)

 

لینک دانلود:

http://shatelland.com/upload/files/53e5934e-2669-4bca-ac49-67b9f7ba5ecc

 

(از سرور شاتل لند تا دوستان شاتلی ازپروموشن پاییزی استفاده ببرند)

 

http://s1.khazarmusic.org/Files/Movie/Old%20Movie/1393/01/18/Vasle%20Nikan%201370/Vasle%20Nikan%201370%20%5BKhazarMusic%5D.mp4

 

http://uploadboy.com/yv8z85wik0ae.html

 

http://shatelland.com/upload/files/9ccce69a-69f3-4fec-a16b-62f1c82b297f

ویرایش شده در توسط mjb

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام 

 

 

هنگ هفتم را چه کردی !!!!!!

 

:mrgreen:  :mrgreen: 

 

اگر چه جنگ پدیده ای زشت و تاسف برانگیز بشمار می رود ، اما جادوی هنر هفتم ، این پدیده نامیمون را با زبانی طنز به تصویر می کشد . 

 

در ژوئن 1940 ، ورماخت بسرعت در خاک فرانسه در حال پیشروی است و در این میان ، گروهان مخابرات از هنگ هفتم نیروی زمینی فرانسه  ، ماموریت جمع آوری اخبار را از نیروی های دشمن دارد که در یک غافلگیری توسط نیروی های آلمانی شناسایی ، محاصره و به اسارت در می آیند ، اما سه نفر از سربازهای بی دست و پای  گروهان مخابرات از هنگ هفتم ارتش فرانسه  از نیروی اصلی جدا  و ناخواسته باعث خرابکاری در ارتش آلمان نازی می شوند…

 

download~9.jpg

 

0000281_gal_002_med.jpg

 

12-28-2015_9-36-28_PM.jpg

  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

Band_of_Brothers_poster.jpg

 

 

اين مینی سريال ماجراي گروهاني از نيروهاي چترباز آمريکايي را از دوران آموزش در آمريکا و انگليس تا پايان جنگ‌ جهاني دوم در آلمان تعقيب مي‌کند. ماجرا کاملا بر اساس واقعيت است و به نحوي که در انتهاي هر قسمت کهنه سربازهايي که در سريال دوران جواني آنها را مي‌بينيم، هر کدام چند جمله‌اي مرتبط با مضمون سریال توضيح مي‌دهند…

 

این بالایی توضیح خود سایت بود

ولی من خودم یه توضیح رو اضافه میکنم

فیلم در مورد گروهان e با نام Easy Company از لشکر 101 هوابرد آمریکا هست . که در روز D-Day و حمله به نرماندی در پشت خطوط آلمان ها فرود میان و مراحل جالب نبرد تا حمله ی آخر آلمان ها به چنگل آردن که توسط این نیروها سد میشه تا چنرال پاتون با نیروی زرهی میاد و خط دفاعی آلمان ها رو میشکنه و نهایتا تسلیم آلمان

همونطور که بالا هم گفته شد داستان واقعی هست و خود کهنه سرباز هایی که هنوز زنده موندن میان و توضیحاتی میدن . به نظر خودم یکی از باخالترین خاطره ها این بود

 

" یکی میرفت نیروی هوایی یکی دیگه نیروی دریایی اون وسط یکی بود که داشت برای هوابرد تبلیغ میکرد . به گوشم نخورده بود گفتم ماجراش چی هست ؟ گفت از هواپیما با چتر پشت دشمن میپری پایین . بلند گفتم کدوم خری حاضر میشه همچین کاری بکنه ؟ گفت حقوق ش ماهی 50 دلار بیشتره . و من همون لحظه ثبت نام کردم " ( البته نقل به مضمون بود )  :laughing:  :laughing:  :laughing:

 

یکی از نکته های جالب این سریال اینه که یکی از نویسنده هاش تام هنکس icon_cheesygrin  icon_cheesygrin  icon_cheesygrin  هست . 

 

رتبه ی سریال هم که 9.6 از 10 هست

 

نمیدونم چی باعث میشه کسی این سریال رو نبینه

 

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10266/band_of_brothers_banner_by_social_iconoclastd5gthsa.png]thumb_band_of_brothers_banner_by_social_[/url]

( برای دیدن عکس در سایز بزرگ روی آن کلیک کنید )

بازیگر ها به همراه نام شخصیت های حقیقی

 

ecompany.jpg

کهنه سرباز های جوان

  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام 

 

صلیب آهنین

 

iron.jpg

 

 

سال 1943، جنگ جهانی دوم، جبهه شوروی.

ارتش آلمان در حال عقب نشینی در برابر حملات روس‌ها است و «اشتاینر» ( جیمز کابرن)، سرجوخه آلمانی که از یونیفورم خود نفرت دارد و نه به نازیسم بلکه به گروهی از همرزمانش وفادار است، صرفاً برای بقاء می‌جنگد. «سروان اشترانسکی» (بابازی فوق العاده مکسیمیلیان شل) که اشراف‌زاده‌ای متفرعن و خود شیفته است، فرمانده جدید گروه می‌شود و تنها هدفش، کسب نشان صلیب آهنی، بزرگ‌ترین نشان افتخار ارتش آلمان است. او به هیچ وجه نمی‌تواند با «اشتاینر» کنار بیاید...

 

 

 

4338_1.jpg

 

 

می توان چنین گفت که فیلم فوق العاده سام پکین پا ، بخوبی چهره زشت و نفرت برانگیز جنگ را به تصویر کشیده است و  نابودی ارزش‌های اخلاقی و لگدمال شدن معصومیت‌ها را بطور کاملاً روشنی بر پرده سینما آورده است . فیلم با تدوینی درخشان (کارتونی لاوسن و مایک الیس) از فیلم‌های خبری دوران جنگ شروع می‌شود و نقطه اوجی غریب و حتی سوررآل دارد.

 

 

cross_2.jpg

 

 

نکته جالب این فیلم ، ترکیب موسیقی رزمی و شاد کودکانه به شکل برعکس بر تصاویر مربوط به زندگی روزمره آلمانی ها و صحنه های رزم خونین است که تضاد عجیبی را در ذهن بیننده بوجود می آورد . کشمکش های میان کابرن و اشترانسکی و ادبیات تند سرجوخه آلمانی نسبت به مافوقش ، بخوبی نشان می دهد که حتی در ارتشی با دیسیپلین بالای آلمان ، شرایط رزمی ، چه تاثیری در روابط میان انسانها برجای می گذارد .

 

Cross_of_Iron_04.JPG

 

 

James_Mason.jpg

 

دیالوگهای افسر ارشد آلمانی ( جیمز میسون ) با آجودان شخصی اش ، یکی از نقاط عطف فیلم بشمار می رود 

 

 

 

ما زمانی که جنگ رو باختیم چیکار میکنیم ؟

 

برای جنگ بعدی آماده می شویم!!!

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام 

 

صلیب آهنین

 

سال 1943، جنگ جهانی دوم، جبهه شوروی.

ارتش آلمان در حال عقب نشینی در برابر حملات روس‌ها است و «اشتاینر» ( جیمز کابرن)، سرجوخه آلمانی که از یونیفورم خود نفرت دارد و نه به نازیسم بلکه به گروهی از همرزمانش وفادار است، صرفاً برای بقاء می‌جنگد. «سروان اشترانسکی» (بابازی فوق العاده مکسیمیلیان شل) که اشراف‌زاده‌ای متفرعن و خود شیفته است، فرمانده جدید گروه می‌شود و تنها هدفش، کسب نشان صلیب آهنی، بزرگ‌ترین نشان افتخار ارتش آلمان است. او به هیچ وجه نمی‌تواند با «اشتاینر» کنار بیاید...

 

یکی از نقاطی که از این فیلم در ذهنم بیش از همه به یاد مانده است زمانی است که 

سرجوخه آلمانی پسر روس را آزاد می کند و ناگاه حمله روس ها آغاز می شود و در آن لحظه تیربار آلمانی ها شروع به آتش  می کند و نکته جالب ارتفاع خاک بلند شده از برخورد گلوله با زمین بود از قد سربازان روس بیشتر است

 

عکسی از جوخه وفادار اشتاینر

http://ww2live.com/sites/default/files/cross%20iron%201.jpg

 

پوستر فیلم

https://encrypted-tbn2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcRslJJ7BqKzOzd7drtXemCJD2NV6UjTbgQKgpO3-h9oH3sZDS4Skw

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام 

 

The Challenger Disaster

 

1422258569_the-challenger-disaster.jpg

 

 

فضا پیمای رفت و برگشتی اسپیس شاتل ، یکی از مشهورترین وسایل نقلیه ساخته دست بشر برای فتح فضا بشمار می رود که در طول تاریخ فضانوردی ( از زمان پرتاب اسپوتنیک توسط اتحاد شوروی) رکوردهای مختلفی را از خود برجای گذاشته است . با این حال ، یکی از تلخ ترین حوادث بازه زمانی خدمت این فضاپیما ، حادثه چالنجر ( 28 ژانویه 1986) بشمار می رود که منجر به کشته شدن تمامی سرنشینان آن شد . به همین دلیل کارگردان  نسبتاً گمنام سینما ، جیمز هاوس ، بسراغ ان موضوع رفته و با محور قرار دادن دو شخصیتاصلی ، یعنی ژنرال نیروی هوایی " کوتیان" و پرفسور " ریچارد فیمن" ، بعنوان دو حلقه اصلی کمیته حقیقت یاب حادثه چالنجر ، می کوشد تا نشان دهد که از دانش می توان استفاده های بهتری نمود . 

 

پی نوشت :

این فیلم شاید جنبه نظامی نداشته باشد ، اما بیان این نکته که ، این فضا پیما ، با قطع بودجه موشکهای سری "تیتان" ، به تنها وسیله ارسال ماهواره های جاسوسی نیروی هوایی ارتش ایالات متحده  به فضا تبدیل شد  ، جای مطالعه بیشتری بوجود می آورد . 

 
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      موقعیت قرارگاه مرکزی منافقین :
       
      در 90 کیلومتری شمال بغداد ،پس از عبور از شهر "الخالص" به "قرارگاه  اشرف" خواهید رسید.این پادگان با وسعت6 در 8کیلومتر مربع تا سال 1365 هجری شمسی تحت عنوان "معسگر الخالص الخاص" محل استقرار یکی از تیپ های گارد ریاست جمهوری صدام حسین بود.این پادگان از شمال به انبارهای بزرگ مهمات و تسلیحات و یک روستای کوچک عراقی،از شرق به یک فرودگاه متروکه،از جنوب شرق به روستای "شیخ شنیف" ، از جنوب به یک مرکز مرغداری و از غرب به جاده بغداد- کرکوک محدود شده است."اشرف بزرگ" 12*10 کیلومتر مربع است  که پادگان اشرف و زمین های اطراف آن را شامل می شود.
       
        
       
       
       
       
      پس از اخراج مسعود رجوی به عراق و ملاقات او با صدام حسین ، این پادگان بطور کامل تحویل گروهک منافقین  شد و  آنها پایگاه های خود در سلیمانیه و کرکوک را جمع آوری کرده و از سال 1366 هجری شمسی تحت عنوان به اصطلاح "ارتش آزادیبخش ملی " در این محل تجمع کنند.
      در کیلومتر 90 جاده قدیم بغداد-کرکوک انشعابی از قسمت شرقی، شما را به درب اصلی پادگان اشرف هدایت خواهد کرد.شمال و جنوب این جاده آسفالته و فرعی محل استقرار 2 گردان ارتش صدام حسین ،گروهان رادار،گروهان موشکی پدافند هوایی و مقر سازمان استخبارات صدام حسین است که در نزدیکی ورود به پادگان قرار دارد.از سال 1365 شمسی تا زمان سرنگونی صدام  حسین ،نقش این نیروها پدافند هوایی،حفاظت بیرونی و کنترل ورود و خروج به پادگان اشرف بود .
       
       
        
       
       
      مرصاد ، کمینگاه منافقین 
      ببرها وارد می شوند :
       
      اگر چه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران ( ارتش  جمهوری اسلامی ایران ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  ، بسیج و..)  در جریان عملیات مرصاد ، شکست سنگینی بر پیکره گروهک منافقین وارد آورد ، بازماندگان فرقه رجوی ، مجدداً نیروی های باقی مانده خود را در قرارگاه های  متعدد خود در عراق ، جمع آوری و با حمایت رژیم بعثی ، فعالیتهای خود را از سر گرفتند . اما بدنبال شکست مفتضحانه رژیم بعثی حاکم بر بغداد در مقابل تهاجم گسترده نیروهای ائتلاف به منظور بازپس گیری کویت در ماه مارس 1991 و بغرنج شدن وضعیت در این کشور که همراه با بروز تشنجات و حرکتهای مسلحانه در شمال و جنوب آن گردید ، باعث شد تا گروهک منافقین  با یک بن بست غیر قابل تصور مواجه گردد .
       
       

       
       
      به همین دلیل ، تروریستهای مسلح این گروهک ، دست به تحرکات جدیدی در داخل خاک ایران زده و در یکم آوریل 1991 ، با استفاده از شرایط حاد منطقه ، یکسری اقدامات مسلحانه تروریستی  در غرب ایران ، بویژه ارتفاعات استان کرمانشاه  را رقم زدند که موجبات به شهادت رسیدن صدها نفر از شهروندان کرد ساکن در این منطقه را فراهم آورد .
      بنابراین در پاسخ به شرارتهای این گروهک تروریستی ، در بامداد روز 5 آوریل ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران  با استفاده از 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-4E ، جمعی پایگاه سوم شکاری (TFB-3)  یک ضربت اساسی را به پادگان اشرف که قرار گاه مرکزی این گروهک بشمار می رفت ، وارد آورد که درعمق 80 کیلومتری داخل خاک عراق و در 28 کیلومتری شمال شهر  خالص  قرار داشت . 5 دقیقه بعد از این حمله ، 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-5E جمعی پایگاه چهارم شکاری (TFB-4) بقیه تاسیسات این قرار گاه را با مهمات سنگین مورد حمله قرار دادند که براساس اطلاعات منتشر شده ، تلفات گسترده ای را موجب گردید .
       

       
       
      با این حال ، در جریان این حمله غافلگیرانه  ، خدمه یکی از فانتوم های شرکت کننده ( سریال 6688-3) موفق به اجرای صحیح مانور POP-UP نگردید و هر دوخدمه مجبور به اجکت شده و توسط شبه نظامیان مستقر در منطقه  بازداشت و بسرعت به دولت عراق تحویل داده شدند
       
       

       
      بقایای فانتوم ساقط شده نیروی هوایی به سریال 6688-3
       
       
      در شمال عراق ، دولت ترکیه که سالهاست در حال جنگ غیر رسمی با شورشیان حزب کارگران کرد که به شکل محرمانه از حمایتهای اطلاعاتی و تسلیحاتی دولت وقت عراق بهره می برد ، قرار داشت ، به منظور سرکوب این شورشیان ، چندین عملیات رزمی را در امتداد مرز با ایران ، طراحی و اجرا نمود .
       

       
       
      در جریان این عملیات رزمی ، فانتوم های  نیروی هوایی ترکیه بارها و بارها حریم هوایی ایران را مورد تجاوز قرار داده و نقض نمودند و در این سو ، در موارد متعددی  ، رادار مراقبت منطقه ، هشدارهای لازم را به ترکها ارسال نمود ولی علی الظاهر نیروی هوایی ایران هرگز عملیات رهگیری را اجرا ننمود . این مساله  را می توان بدین دلیل تشریح نمود که  تایگرهای مستقر در پایگاه دوم شکاری ،اگر چه بسیار سریع تر از فانتوم های ترک بودند اما بدلیل اینکه  تیم های ضربتی نیروی هوایی ترکیه توسط جنگنده های F-16C این نیرو  اسکورت می شدند ، حضور تایگر عملاً بی اثر بشمار می رفت . به همین علت ، فرماندهی وقت نیروی هوایی ایران تصمیم گرفت تا سازمان رزم پایگاه دوم شکاری را با اعزام جنگنده های MIG-29 که به تازگی از اتحاد شوروی تحویل گرفته شده بودند ، تقویت نماید .
       
       

       
       
      اعزام فالکروم های تهرانی  ، اگر چه در ابتدا به شکل موقت به این پایگاه مامور شده بودند ، اما با تغییر شرایط ، این استقرار به شکل دائمی در آمد و اسکادران 22 تاکتیکی نیروی هوایی (TFS-22) با حضور میگ های روسی تشکیل گردید و از آن سو ، تمامی  تایگرهای موجود در این پایگاه (F-5E) به اسکادارن 21 تاکتیکی (TFS-21) انتقال یافتند .
       
      با فروکش کردن آتش جنگ در آسیای جنوب غربی ، شرایط تقریباً به حالت عادی بازگشت ، اما این آرامش زیاد بطول نیانجامید ، چرا که در سال 1994 ، گروهگ منافقین مجدداً با اعزام تیم های ترورویستی بداخل کشور ، به شکل منظم دست به تخریب ، ترور مردم عادی و شماری از مقامات ارشد نظامی و غیر نظامی  زدند .
       
       

      سپهبد شهید صیاد شیرازی 
       
       
      د رنتیجه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مجدداً ماموریت یافت تا حملات هوایی خود را علیه قرارگاه مرکزی این گروهک در داخل خاک عراق ، از سر بگیرد .
      این ماموریت کمتر شناخته شده ، توسط یکفروند جنگنده- بمب افکن F-5F و سه فروند جنگنده – بمب افکن F-5E جمعی پایگاه دوم شکاری در 9 نوامبر 1994 اجرا گردید . در این حمله جمعاً 16 تیر مهمات هوا به زمین مارک-82 به روی هدف حمل شد و پرنده های رزمی با موفقیت کامل و بدون خسارت جانبی ، ماموریت خود را به انجام رساندند .
       
       

       
       
      اما بدلیل اینکه این حمله غافلگیرانه  در داخل محدوده موسوم به منطقه پرواز ممنوع (NO FLY ZONE) شمال عراق که توسط ایالات متحده و بریتانیا حفاظت می گردید ، انجام شد ، به محض اطلاع از وقوع این حمله ، 20 فروند جنگنده  متحدین شامل  جنگنده – بمب افکن های F-16  و F-15 نیروی هوایی ایالات متحده به منظور رهگیری این دسته پروازی از پایگاه های خود واقع در خاک ترکیه به پرواز در آمدند که با توجه به پایان ماموریت دسته رزمی نیروی هوایی ایران ، برخوردی میان این دو پیش نیامد . 
       

       
       
       
      پی نوشت :
       
      1- پلان های رزمی ارائه شده در این تاپیک در سطح وب وجود ندارد و توسط مترجم طراحی شده است 
      2-  در این انجمن ، بیشتز از حماسه های گردان های تامکت و فانتوم گفته شده ، باشد که  این تاپیک گوشه ای از حماسه های تایگرهای مظلوم نیروی هوایی که تلفات قابل توجهی را هم در جنگ تحمیلی متحمل شده است ، بیان نماید .
       
       
       
      منبع : با اندکی تصرف ، IRANIAN TIGERS AT WAR  BY BABAK TAGHVAEE
       
       
        این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ،
      بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . 
      در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .
       
       مترجم : MR9      
    • توسط worior
      به نام حق
       
      پیشگفتار
      این تاپیک جهت بررسی و طرح ایده های مختلف در زمینه تهاجم موشکی کروز و پاسخ پدافند بصورت ارزان و گسترده ایجاد گشته است.
      سایر سناریو ها نظیر حملات موشک های بالستیک، و یا بمب های دورایستا(گلاید، بدون موتور)، همچنین موشک های هایپرسونیک موضوع این تاپیک نیست.
       
      طرح حمله:
      در دسترس بودن سامانه های موشکی کروز در خدمت بسیاری از ارتشهای منطقه و استفاده گسترده از این سامانه ها در منطقه خاورمیانه، لزوم دارا بودن یک سامانه مقاومت پدافندی موثر را گوشزد میکند، اما چنین سامانه ای با چه وضعیتی روبروست و چگونه باید پاسخ بدهد؟
       


       
      فرض کنیم، در تهاجم یک روزه 8 ساعته، با هدف گشایش مسیر پدافند و بدست گرفتن آسمان ایران، ائتلاف مهاجم، اقدام به اجرای تهاجمی با مشخصات ذیل بنماید:
      - 4000 موشک کروز، در برد های مختلف، بدون خطا(فرض میشود، این تعداد موشکی هست که به هدف خواهد رسید)
      - اهداف عمقی و مرزی
      - شانس اصابت موشک های پدافندی در صورت رهگیری 75 درصد.
      مشاهده میکنید که با شلیک 4000 موشک پدافندی، تنها قادر به انهدام 3000 موشک کروز مهاجم خواهیم بود، و این به معنای اصابت دست کم 1000 موشک به هدف و مشغولیت 8 ساعته پدافند بر روی تعداد بسیار زیادی هدف خواهیم بود. با توجه به تصویر فوق این رقم حتی بیش از موشک هایی ست که در سال 2003 به عراق شلیک شده است. 
      آیا چنین حمله ای از نظر هزینه ای و لجستیک برای ائتلاف مهاجم دشوار خواهد بود؟
      - قیمت هر موشک تاماهاوک کلاس 4 که از آخرین و بیشترین حجم امکانات مسیریابی بهره میجوید، 1.87 میلیون دلار با نرخ شناور 2017 محاسبه شده است، بنابراین 4000 موشک حداکثر 8 میلیارد دلار هزینه خواهد داشت و این رقم حتی اگر به 10 یا 20 میلیارد دلار نیز برسد، با توجه بودجه نظامی کشورهایی مانند آمریکا و اعراب منطقه، همچنین تامین هزینه در چند سال مالی، رقمی دور از ذهن و دست نیافتنی نیست. هم اکنون نیز فقط دو کشور عربستان و امارات در حدود 1200 موشک کروز در اختیار دارند. اگر به دو کشور، سایرین چون ایالات متحده، فرانسه، انگلستان و ... اضافه شوند، مقدار 4000 موشک رقم کاملا دست یافتنی خواهد بود.
      - از نظر لجستیک نیز، با توجه به تعداد بسیار پایگاه های اجاره ای و تسخیری دشمن در منطقه، و گستردگی پهنه جغرافیایی مرزهای کشورمان، استقرار چنین موشک هایی فقط به ناوها محدود نمیشود، و تمامی پایگاه های زمینی میتوانند به عنوان محل پرتاب استفاده شوند، و میتوان این فرض را گرفت که طی سالهای اخیر این انبار سازی موشک های کروز صورت گرفته باشد و به زمان حمله موکول نگردیده است.
       
      هزینه مقابله؟
      - دفع موثر 4000 موشک بالستیک برای پدافند به تنهایی بسیار دشوار به نظر میرسد، و طبیعی ست که برای این منظور نمیتوان صرفا بر پدافند موشکی متکی بود. اگر خطای 0.75  برای پدافند را بپذیریم، به رقمی در حدود 5400 موشک پدافندی،مقدار بسیاری تجهیزات کشف و شناسایی و مقدار بالایی شانس نیاز است. فلذا عقلانه است که پایگاه ها و محل های شلیک دشمن پیش از اقدام یا در همان دقایق اولیه حمله شود (که این موضوع بحث این تاپیک نیست).
      - اخلال gps و حتی انهدام ماهواره های هدایت کننده نیز با توجه به تجهیزات مدرن ترکام و وجود عوارض طبیعی بسیار در ایران مزیتی در حدود بالابرد چند درصد خطا به سامانه های کروز وارد میکند. این میزان خطا را بدلیل عدم وجود اطلاعات کافی از کیفیت و دقت سامانه های مهاجم همچنین بروز پیشرفت های آینده باید فاکتور گرفت و به تنها به برخورد سخت پدافند متکی بود.
       
      با توجه به موارد فوق یک مجتمع پاسخ برای مقابله طراحی کنید، به نحوی که قادر باشد:
      - 100 درصد موج اول حمله که علیه پدافند و تجهیزات راداری ثابت است را از کار بی اندازد
      - 80 درصد کل موشک ها در موج های بعدی را منهدم کند
      - بعد از 8 ساعت تهاجم سنگین همزمان با انواع اخلال با دست خالی مواجه نشود.
      - اقدام سخت یا hard kill باشد.
      - این پاسخ در سامانه خلاصه شود. اقدامات غیر عامل نظیر استتار، تعدد و اخلال نادیده گرفته شود.
      - موج اول 800 موشک
      - موج دوم 1200 موشک
      - موج سوم 600 موشک
      - موج چهارم 1400 موشک
      - هر موج حمله 2 ساعت.
      - از همه مهمتر، سیستم بسیار ارزان و موثر باشد.
       

       
       
       
      دارایی کنونی پدافند موشکی ایران:

       
       
      با تشکر، از حضورتون در بحث
       
       
       
       
       
       
    • توسط bell214
      مرواریدی در ژرفا
      مصاحبه با خانواده شهيد سرهنگ خلبان «محمدهاشم آل‌آقا»
      قهرمان شکاری (F-14)
      مقدمه:
      مدتها بود كه به صورت جسته و گريخته در محافل گوناگون كه از جنگ و نيروي هوايي صحبتي به ميان مي‌آمد و يادي از شهدا و همچنين شهيد سرهنگ خلبان «محمدهاشم آل‌آقا» مي‌شد، همرزمان و دوستانش در شجاعت، دلاوري، صداقت و خاكي بودن وي اتفاق نظر داشتند. ما نيز پيرو وظيفه‌مان مترصد فرصتي بوديم كه خدمت خانواده معظم شهيد رسيده و نسبت به احوالات وي معرفت بيشتري حاصل كنيم. اشاره كتاب «تامكت‌هاي ايران در جنگ تحميلي» به اين شهيد بزرگوار كه در شماره پيشين از نظرتان گذشت، بهترين بهانه براي اين منظور بود كه به لطف خداوند با دريافت اذن شرفيابي از خانواده شهيد مقصودمان حاصل شد.

      باز هم مثل هميشه خود را در آن‌قدر مرتبه‌اي نمي‌بينم كه رمز و راز شهداي ميهن را بنگارم و به تصوير بكشم، با اين حال براي رسالتي كه بر دوشم سنگيني مي‌كند بهانه خوبي دارم.

      سايلي را گفت آن پير كهن چند از مردان حق‌گويي سخن

      گفت خوش آيد زبان را بر دوام تا بگويد ذكر ايشان را مدام

      گر نيم زايشان از ايشان گفته‌ام خوشدلم كاين قصه از جان گفته‌ام

      محمدهاشم در 27 آبان سال 1324 در خاندان بزرگ «آل‌آقا» كه از خانواده‌هاي سرشناس شهر كرمانشاه مي‌باشد پا به عرصه وجود گذاشت. دوران تحصيل خود در مقاطع ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان را در شهر كرمانشاه گذراند. با اعلام مخالفت مادرش با وجود عشقي كه به پرواز داشت از اين كار منصرف شد اما علاقه وافر وي به ارتش كه همانا عشق خدمت به وطن بود باعث شد كه نهايتا به جمع نيروهاي مسلح بپيوندد. به دنبال آن وي پس از شركت در آزمون ورودي، موفق به راهيابي به دانشكده افسري نيروي زميني ارتش شده و با توجه به عطش دروني‌اش در ميل به بال گشودن همزمان در جهت جلب رضايت مادر گام بر مي‌دارد. پس از فارغ‌التحصيلي از دانشگاه افسري اصرار وي كارگر افتاده و مادر به خلبان شدن فرزند راضي مي‌شود. هاشم كه گويي در ابتداي راه قرار دارد با نيروي مضاعفي بلافاصله اقدام كرده و با شركت در آزمون دانشكده خلباني از اين امتحان نيز سربلند بيرون آمده و با رسيدن به آرزوي ديرينه خود به جرگه دانشجويان خلباني نيروي هوايي ارتش مي‌پيوندد. با اتمام كلاسهاي زميني و آموزش مقدماتي پرواز، طبق روال آن روز نيروي هوايي براي تكميل دانش پرواز خود راهي ايالات متحده مي‌شود. با اتمام دوره، مفتخر به دريافت وينگ خلباني شده و راه بازگشت به وطن را در پيش مي‌گيرد. سروان خلبان هاشم آل‌آقا مقارن با سال 1350 به كشور بازگشته و با امريه ستاد فرماندهي نيروي هوايي به عنوان كمك خلبان جنگنده F-4، فانتوم، به پايگاه هفتم شكاري شيراز منتقل مي‌شود. در ادامه در سال 1351 برابر امريه ديگري براي ادامه انجام وظيفه به پايگاه يكم شكاري تهران فرستاده مي‌شود. هاشم در همين سال با دختري در همان محله سكونت پدر و مادرش در شهر كرمانشاه آشنا شده و اين آشنايي به ازدواج اين دو ختم مي‌شود.

      آنها زندگي مشتركشان را در تهران آغاز كرده و پس از حدود 4 سال، در سال 1356 آماده سفري طولاني مي‌شوند. سروان خلبان آل‌آقا براساس صلاحديد فرماندهان وقت به همراه تني چند از خلبانان فانتوم، با خانواده‌هايشان براي آموزش هدايت پرنده پيچيده، انقلابي و جديد نيروي هوايي ارتش، گرومن F-14 تامكت عازم پايگاه نيروي دريايي ايالات متحده در ايالت ويرجينيا مي‌شوند. براي خلبانان باتجربه فانتوم همچون هاشم آل‌آقا پرواز با گربه گرومن و كاربري تسليحاتش كار آنچنان سختي نبود. زيرا در درجه اول F-4 و F-14 هر دو اصلا براي نيروي دريايي ايالات متحده طراحي و ساخته شده و بديهي است كه از يك استاندارد يكسان براي طراحي و ساخت آنها استفاده شده است و در درجه دوم از سه موشك هوا به هواي مورد استفاده تامكت‌هاي ايران، فانتوم قابليت شليك دو موشك آن (AIM-7 اسپارو و AIM-9 سايدوايندر) را دارد. با توجه به اينكه آل‌آقا و همرزمانش در جنگنده فانتوم در چگونگي استفاده از اين دو موشك تجربه كافي و وافي داشتند، فقط مي‌بايست اسلحه اصلي تامكت، موشك اسطوره‌اي هيوز AIM-54 فينيكس و رادار آن هيوز AWG-9 را به‌طور كامل بشناسند. اگر عوامل مذكور را به اضافه هوش و جسارت ايراني كنيم مي‌شود حدس زد كه تمام نفرات اعزامي به راحتي بتوانند دوره خلباني F-14 را با موفقيت و سربلندي طي كنند. پس از پايان دوره در مدت حدود 18 ماه، خلبانان جديد جنگنده جديد در آبان 57 به سرزمين اجدادي خود باز مي‌گردند. با توجه به اينكه كانون فعاليت F-14 در ايران پايگاه هشتم شكاري مي‌باشد، هاشم به همراه خانواده خود از تهران به اصفهان نقل مكان مي‌كند. سكونت آنها در اصفهان مصادف مي‌شود با اوج‌گيري تظاهرات مردمي عليه حكومت پهلوي كه در نهايت به پيروزي انقلاب اسلامي ايران در بهمن 57 منجر شد. وقوع انقلاب در كشورمان سنگ محك بسيار جالبي براي تعيين عيار ارق ملي و حس وطن‌پرستي كاركنان نيروهاي مسلح بود و چه زيبا كه آل‌آقا و همرزمان ميهن‌پرستش در اين آزمون كوچكترين ناخالصي از خود نشان ندادند.

      سروان خلبان محمدهاشم آل‌آقا كه در زمان پيروزي انقلاب از افسران ارشد نيرو محسوب مي‌شد و مدتها بود كه به عنوان استاد خلبان، آموزش خلبانان را به عهده گرفته بود پس از پيروزي انقلاب امر آموزش را با جديت بيشتري پيگير شد. آري او نيز مي‌دانست آموزش صحيح و كامل مهمترين رمز پيروزي بر دشمنان ملت است.

      با شروع جنگ تحميلي فعالانه وارد صحنه نبرد شد و در عين حال از آموزش جوانان غافل نشد تا اينكه به علت رشادت، جديت و جسارت در امور محوله در سال 1362 از طرف فرماندهي وقت نيرو به سمت جانشين فرماندهي عمليات نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران منصوب مي‌شود.

      رسيدن به پست معاونت عمليات نيرو بهانه خوبي بود تا هاشم در كنار سرهنگ خلبان «عباس بابايي» خود را هرچه بيشتر درگير جنگ كرده و تواناييهاي خود را در اين عرصه، عرضه دارد. بابايي و آل‌آقا همواره پيش از انجام هر عملياتي ابتدا خود مبادرت به شناسايي و ارزيابي هدف از لحاظ موضع پدافندي، سمت حمله و غيره كرده تا عمليات اصلي با خطر كمتر و ديد بازتري صورت گيرد. نكته جالب توجه در اين مطلب اين است كه آنها هرگز گرفتار جو پست و مقام نشده و فقط به اين مساله كه در كجا مي‌توانند منشا اثر باشند توجه داشتند «آري ما چنين جان بركفاني داشتيم».

      هاشم آل‌آقا در درجه اول همانطور كه ذكر شد از فرماندهان ارشد نيرو بود و در درجه دوم مشغله‌هاي فراواني به عنوان طراح عمليات داشت و اين دو مورد كافي بود تا نتواند پروازهاي عملياتي انجام دهد، با اين حال فعالانه در پروازهاي گشتي و اسكورت نفتكش‌ها و كشتيهاي تجاري شركت مي‌كرد و اين‌چنين بود تا به خواست خدا خليج نيلگون و هميشه فارس ايران، مشهد شهيد سرهنگ خلبان محمدهاشم آل‌آقا باشد.

      تقويم‌ها روز 20 مرداد 1363 را نشان مي‌داد و آسمان آبي خليج فارس يكي از گرمترين روزهاي خود را سپري مي‌كرد. هاشم آل‌آقا و كمك خلبانش در يك تامكت طي ماموريتي مشغول اسكورت نفتكش‌ها و كشتيهاي تجاري كشورمان بود. در همين اثنا ناگهان مورد حمله چند فروند جنگنده ميراژ F1 عراقي قرار مي‌گيرد. درگيري آغاز و پس از مدتي جنگ و گريز تامكت‌ها آل‌آقا مورد اصابت موشك شليك شده از طرف جنگنده عراقي قرار گرفته و به درون آب سقوط مي‌كند. شاهدان عيني حادثه كه دورادور ناظر درگيري آنها بودند خطر شليك شدن موشك سوپر 530F-1 به سمت تامكت را به آل‌آقا گوشزد مي‌كنند اما آل‌آقا در جواب آنها مي‌گويد هيچ نشانه‌اي دال بر حمله موشك به سمتشان در سامانه‌هاي هشداردهنده مشاهده نمي‌كند. اين مطلب گوياي آن است كه عراقي‌ها با استفاده از اطلاعات فني كه امريكايي‌ها در اختيار آنها قرار داده بودند در استفاده از نقاط ضعف F-14 كاملا موفق عمل كرده‌اند.

      همسر هاشم كه از چند روز پيش براي ديدن اقوام به كرمانشاه رفته بود در روز بازگشت به تهران كه مصادف مي‌شود با روز شهادت هاشم با شكسته شدن ديوار صوتي شهر كرمانشاه توسط جنگنده‌هاي عراقي مواجه مي‌شود. با مشاهده اين اتفاق گويي به وي الهام مي‌شود كه براي هاشم اتفاقي افتاده اما با ذكر و ياد خدا آرامش يافته و به خود تلقين مي‌كند كه انشاءا... اتفاقي نيفتاده. پس از رسيدن به تهران هرچه منتظر مي‌ماند از تلفن هاشم خبري نمي‌شود. صبرش لبريز شده و با پايگاه هشتم تماس مي‌گيرد. ديسپچ پايگاه با توجه به اينكه تامكت آل‌آقا بازنگشته و هيچ خبر دقيقي دال بر شهادت يا زنده بودنش در دست نيست با جوابهاي سربالا به همسر وي مي‌گويد: «همين الان دوباره براي ماموريتي ديگر به پرواز درآمد. به محض بازگشت مي‌گوييم با شما تماس بگيرد.» با شنيدن اين جوابها و طولاني شدن انتظار، همسر شهيد از وقوع سانحه براي هاشم يقين حاصل مي‌كند. با سقوط تامكت آل‌آقا با توجه به اينكه از اسارت به دست عراقي‌ها و يا شهادتش اطلاعي در دست نبود به اضافه اينكه وي به عنوان جانشين عمليات نيرو در جريان تمام عملياتهاي آتي و استراتژي جاري نيروي هوايي بود به همين علت بلافاصله تمامي طرحهاي نيرو دستخوش تغييراتي اساسي شد. اين قضيه گذشت و نيروي هوايي با اعلام مفقودالاثر شدن هاشم بر ابهامات و سوالات سقوط وي افزود.

      همسر هاشم كه همچنان منتظر بازگشت وي به خانه بود چندين سال پس از مفقودالاثر شدن همسرش در يكي از شبهاي قدر خالصانه دست به دامن ائمه اطهار شده و از آنها مي‌خواهد وجود يا عدم وجود هاشم را براي وي معلوم كنند. توسل وي جواب داده و همان شب خواب شهيد بزرگوار را مي‌بيند. هاشم كه در سبزه‌زارمانندي با لباس خلباني به ديدن همسرش آمده بود در جواب سوال وي كه پرسيد: «هاشم، مي‌خواهم بدانم كه تو هستي يا نيستي؟» مي‌گويد: «من نيستم.» پس از مدت كوتاهي گفتگو، شهيد اظهار مي‌دارد «من سردم است و بايد بروم». همسر شهيد صبح فردا خوابي كه ديده بود را با يكي از علما در ميان مي‌گذارد. در جواب مي‌شنود با توجه به اظهار سرما توسط شهيد، پيكر پاك وي در درون آب قرار دارد. همسر هاشم پس از اين واقعه از شهادت همسرش يقين حاصل مي‌كند و جالب آنكه مدت كوتاهي بعد از طريق نامه رسمي نيروي هوايي اعلام شهادت همسرش را دريافت مي‌دارد.

      ناگفته نماند هاشم آل‌آقا تا پيش از آرام گرفتن در قعر آبهاي خليج فارس چندين بار تا مرز شهادت پيش رفت. حدود سه ماه پيش از شهادت، در بهار سال 1363 صبح يك روز همسر شهيد با كمك مادرش بدون نيت قبلي گوسفندي را قرباني كرده و بين مردم تقسيم مي‌كنند. حوالي ظهر شهيد بابايي با منزل آل‌آقا تماس گرفته و جوياي احوال هاشم مي‌شود. با توجه به اينكه هاشم پس از ترك منزل تماس نگرفته بود، همسر شهيد از وضعيت وي اظهار بي‌اطلاعي مي‌كند. شهيد بابايي از اينكه كسي به همسر هاشم اطلاعات ضد و نقيض نداده، آرام شده و در جواب نگراني وي مي‌گويد كه اتفاقي نيفتاده و هاشم تا ساعاتي ديگر به خانه مي‌رسد. پس از بازگشت شهيد به منزل، هاشم مي‌گويد كه در درگيري با جنگنده‌هاي عراقي، هواپيمايش به شدت صدمه ديده و هيچ اميدي به بازگشت نداشته است. شايد آن قرباني نطلبيده بلاگردانش شده بود!!!

      شهيد سرهنگ خلبان محمدهاشم آل‌آقا كه از باتجربه‌ترين و ارزشمندترين خلبانان تامكت نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران محسوب مي‌شد با مورد اصابت قرار گرفتن جنگنده‌اش درون كابين ماند تا پيكر پاكش به قعر آبها سقوط و روح بلندپروازش به اوج آسمانها عروج كند. براي خليج هميشه فارس چه افتخاري از اين بالاتر كه چنين مرواريدهاي نابي را در درون خود جاي داده است. مگر مي‌شود خليجي كه فرزندان اين ديار را در دل خود جاي داده نام مجعول عربي را پذيرا باشد، چه اين شيران خصم خروش براي مقابله با همين اعراب خودفروخته به پا خواستند.

      شهيد محمدهاشم آل‌آقا فردي آرام و صبور بود و نسبت به خانواده خود تعصب خاصي داشت و همسرش عامل اخير را مهمترين علت ازدواجش با وي مي‌داند. هاشم هيچ‌گاه از اسرار شغلي خود با همسرش صحبتي به ميان نمي‌آورد و اين مورد تا بدانجا پيش رفته بود كه همسر وي پس از شهادتش به پست واقعي هاشم در نيروي هوايي پي مي‌برد!

      جا دارد در اين جا خاطره‌اي كه سرهنگ خلبان «مسعود اقدام» در كتاب «انتخابي ديگر»1 بيان كرده را بياوريم. اقدام در اين مطلب كه با عنوان «برخورد با پرندگان سيگال» در كتاب مزبور به چاپ رسيده عنوان مي‌كند كه در اوايل جنگ در پروازي به همراه شهيد بزرگوار «عليرضا ياسيني» به قصد انهدام سه سايت موشكي زمين به دريا كه از پشت پايگاه هوايي شعيبيه كشتيهاي كشورمان را مورد اصابت قرار مي‌داد در يك جنگنده F-4 عازم ماموريت مي‌شود. طبق برنامه براي درامان ماندن از رديابي توسط رادارهاي دشمن قرار بود آنها با عبور از 30 مايلي «خورموسي» و پرواز بر فراز باتلاقهاي «فاو» و «ام‌القصر» خود را در موقعيت مناسب به روي هدف برسانند. با عبور از مرز اقدام به عنوان خلبان كابين عقب تمام حواس خود را معطوف بررسي سامانه‌هاي مختلف هواپيما و تهديدات موشكي دشمن مي‌كند تا در صورت شليك بتوانند به موقع با مانور مناسب آن را منحرف كنند.

      خطري احساس نمي‌شد و جنگنده با سرعت بسيار بالا در ارتفاع پايين بر فراز ني‌زارها به حركت خود ادامه مي‌داد كه ناگهان زمين و زمان در جلو چشمان هر دو خلبان تيره و تار شد. اقدام حدود 20 ثانيه بعد به هوش آمده و مشاهده مي‌كند كه جنگنده در يك صعود 50 درجه‌اي در حال گردش به راست است. بلافاصله فرامين هواپيما را در اختيار گرفته و از طريق راديوي هواپيما سعي در برقراري ارتباط با ياسيني مي‌كند. خلبان كابين جلو هيچ عكس‌العملي از خود نشان نمي‌داد. اقدام در همين زمان به بررسي شرايط پرداخت تا متوجه شود چه اتفاقي افتاده. تكه‌هاي گوشت و پر اطراف كابين نشان از برخورد دسته‌اي از پرندگان دريايي (كه در آن سرعت حكم يك گلوله ضدهوايي را دارد) به جنگنده را داشت.

      هواپيما در كنترل بود اما تمام سامانه‌هاي ناوبري از كار افتاده بود. تعيين مسير درست بازگشت تنها با كمك رادار كنترل زمين ميسر بود كه تماسهاي متعدد اقدام با رادار هيچ نتيجه‌اي دربر نداشت. اقدام براي چندمين بار در راديوي هواپيما گفت:

      ـ از ابابيل به رادار! اگر صداي مرا مي‌شنوي جواب بده!

      ناگهان صداي مبهمي به گوش رسيد. بلافاصله تكرار كرد:

      ـ از ابابيل به رادار!

      ناگهان صداي روشن و واضحي در راديو طنين‌انداز مي‌شود!

      ـ ابابيل، من عقابم، به گوشم!

      اين پيام كه در واقع نويد زندگي براي فانتوم و خلبانانش محسوب مي‌شد، صداي خلبان F-14 حاضر در منطقه، شهيد والامقام سروان خلبان «هاشم آل‌آقا» بود. آل‌آقا در ادامه مي‌گويد:

      ـ مشكلي برايتان پيش آمده؟!

      ـ هواپيمايمان صدمه ديده. نمي‌دانم خلبان كابين جلو بيهوش شده يا به شهادت رسيده.

      ـ خونسردي خودت را حفظ كن! سعي كن كنترل هواپيما را به دست بگيري! دارم به سمت شما حركت مي‌كنم.

      وقتي كه آل‌آقا به بالاي سر فانتوم زخمي رسيد گفت:

      ـ ابابيل! همين‌طور به پرواز ادامه بده. مراقب باش از دستگيره صندلي‌پران استفاده نكني! چون چتر صندلي باز شده و بالاي هواپيما رهاست. هواپيمايتان شبيه «آواكس»2 شده است.

      ـ متشكرم! سعي مي‌كنم هواپيما را هدايت كنم. ولي نمي‌دانم چه بلايي سر ياسيني آمده است.

      ـ خونسردي خودت را حفظ كن و همين‌طور به پرواز ادامه بده! من پشت سرت در حركت هستم، نگران نباش!

      موتورها با آن كه با قدرت صد در صد در حال پيشراندن جنگنده بودند با اين حال فانتوم صدمه ديده سرعتي حدود 180 نات داشت كه براي جنگنده سرعت كمي است. پس از مدتي ياسيني نيز به هوش آمده و با اعلام اين كه مي‌تواند جنگنده را هدايت كند، فرمان را در دست مي‌گيرد. نهايتا هواپيما به سلامت در پايگاه فرود آمده و بدين وسيله هاشم آل‌آقا جنگنده F-4 باارزش و دو خلبان ارزشمندتر را به دامان وطن باز مي‌گرداند.

      همسر قهرمان شهيد از آن زمان كه هاشم ديگر به خانه بازنگشت، نگهداري و پرورش دو يادگار شهيد (بابك و بهزاد) را به تنهايي به عهده گرفت و نشان داد كه از حماسه‌سازان ميدانهاي نبرد حق عليه باطل چيزي كم ندارد. وي كه براي فرزندان خود هم پدر بود و هم مادر با تلاشي خستگي‌ناپذير توانست آنها را به سمت مدارج بالاي علمي رهنمون شود. دكتر «بابك آل‌آقا» فرزند ارشد شهيد با ارايه پايان‌نامه دكتراي خود با عنوان «بررسي تاثير محيط هوا ـ فضا بر فيزيولوژي بدن هوانوردان» در سال 1379 توانست در سطح خاورميانه مقام اول را كسب و به دريافت لوح تقدير از دست رييس‌جمهور وقت جناب آقاي «خاتمي» مفتخر شود. لازم به ذكر است پايان‌نامه وي هم‌اكنون در تعدادي از خطوط هوايي به عنوان مرجع تدريس مي‌شود.



      افتخاري ديگر

      از افتخارات ديگر همسر سرافراز شهيد آل‌آقا اين است كه وي خواهر شهيد نيز مي‌باشد. شهيد سروان خلبان «مصطفي صغيري» كه از خلبانان جنگنده F-4، فانتوم نيروي هوايي بود در ماموريتي در روز 23 مهر 1359 كه از پايگاه سوم شكاري همدان به قصد هدفي در شهر سليمانيه عراق برخاسته بود، مركبش در خاك عراق مورد اصابت قرار گرفته و به فيض عظيم شهادت نايل مي‌آيد. متاسفانه باخبر شديم كه چندي پيش همسر اين دلاورمرد عرصه پيكار دارفاني را وداع گفته. ما نيز به نوبه خود با تسليت به خانواده آل‌آقا براي اين مرحومه علو درجات را از درگاه ايزد منان خواستاريم.

      هم‌اكنون براي بزرگداشت مقام والاي 70 تن از خلبانان شهيد نيروي هوايي ارتش كه پيكر پاكشان هرگز به آغوش وطن بازنگشت، يادماني در بهشت زهرا ساخته شده است.

      در پايان از خانواده معظم شهيد آل‌آقا به خصوص همسر بزرگوارشان كه ما را به گرمي پذيرفتند و با شكيبايي پاسخگوي سوالات ما بودند تشكر و قدرداني مي‌كنيم.


      منبع

      مدیران محترم لطفا منتقل کنن...
    • توسط EBRAHIM
      ميتوان به جرات اظهار کرد که ديگر همانند گذشته توانايي ساخت هواپيماهاي جنگنده تنها تحت سلطه کشور بخصوصي مانند ايالات متحده نيست و کشورهاي ديگر نيز همگام با صنعت روز هوانوردي با جديت مشغول به طراحي و توليد هواپيماهاي جنگندهي بومي هستند.اما در اين ميان دو کشور اروپايي يعني انگليس و فرانسه البته تا حدودي نيز آلمان گوي سبقت را از ديگران ربوده و به سرعت در حال توليد جنگنده هايي هستند که به خوبي از پس حريفان امريکايي خود بر آمده و انان را از ميدان نبرد به در ميکنند.کشور فرانسه با سابقه ي زياد در طراحي و ساخت هواپيماهاي مسافربري و نظامي هم اکنون در حال طراحي مدل هاي جديدي از هواپيما هاي جنگنده بوده که نمونه شاخص آن جنگنده رافالRafale با کدM09است در ادامه به بررسي اين هواپيماي مدرن ميپردازيم.

      اين جنگنده که در حقيقت ادامه دهنده راه اسلاف خود يعني جنگنده هاي مشهور ميراژ جگوار سوپر اتاندارد و... است به منظور جايگزيني جنگنده هاي قديمي توسط نيروي هوايي فرانسه سفارش داده شده. اين جنگنده که ميتوان آن را تا حدودي جنگنده اي جوان وجديد ناميد در سال 2001 و در عمليات جنگ افغانستان عملکرد و برتري آشکار خود را بر شناخته شده ترين هواپيما هاي ناو نشين يعني f-18 و f14 به جهانيان ثابت نمود.رافال هواپيمايي دو موتوره با قابليت حمل بازه گسترده از تسليحات هوا به هوا و هوا به زمين بوده که در عين حال هواپيمايي بي نهايت تغير پذير است و به سرعت ميتواند نقش خود را از برتري هوايي به شناسايي حملات دريايي و يا زميني تغير دهد.در کاکپيت اين جنگنده از سيستم هاي اويونيک يا سيستم هاي الکترونيکي بسيار پيشرفته اي بهره برداري شده است مانند سيستم HUDهولوگرافيک با زاويه ديد بالا ساخت شرکت تالس اويونيک که اطلاعات ماموريت را به وفور در جلوي ديد خلبان حاضر مي نمايد.دوربين هاي CCDو همچنين صفحه نمايش هاي لمسي در طرفين خلبان که اطلاعات تاکتيکي موقعيت حاضر را ارايه کرده و به او امکان تصميم گيري به موقع را ميدهد.

      در مورد تسليحات اين جنگنده بايد اظهار نمود که اين هواپيما قادر به حمل بيش از 9 هزار کيلوگرم جنگ ابزار هوا به هوا و هوا به زمين از انواع مختلفي چون موشکهاي ميکا ما÷يک سايدوايندر آپاچي اگزوست ماوريک هارپون و بمب هاي هدايت ليزريGBU-12 بسته به نوع ماموريت است.چنانکه پيش بيني نيز ميشود قرار بر اين است که اين جنگنده مدرن از سال 2006 به بمب هاي فوق دقيق هدايت ليزري يا GPSماهواره اي سا÷مAASM نيز براي منهدم کردن هدف هاي دشوار زميني مجهز گردد.اين جنگنده همچنين از دو توپ مسلسل با قدرت آتش 2500گلوله در دقيقه ساختGIAT نيز براي نبرد هاي هوايي نزديک نيز بهره مي جويد.

      اين جنگنده از نظر جنگ الکترونيک نيزبرتري خود را حفظ کرده است ،چه،با در اختيار داشتن سيستم هاي هشدار تهاجم،گيرنده و آشکار سازي ليزري و سيستم هاي مغشوش کننده رادار هاي دشمن از توانايي قابل قبولي برخوردار است.با مجهز شدن اين هواپيما به سيستم راداريRBE2،اين جنگنده از قابليت هايي چون نگاه به پايين شليک به پايين نيز بهره مند شده قابليت شناسايي همزمان 8 هدف وشناسايي تهديدات هوايي را به نحو احسن را نيز دارا است.طول بال هاي دلتا شکل اين جنگنده حدود 11متر و طول خود هواپيما حدود 10 متر است و در عين حال، از مساحت بالي به ميزان 45 متر مربع بهره ميبرد. اين جنگنده مدرن از دو موتور M88-2ساخت سنکنما،براي فراهم آوردن نيروي پيشران خود استفاده مينمايد ک هالبته هر يک نيروي کشش استاتيکي معادل 75کيلو نيوتون را با پس سوز فراهم مي آورد که در اصل ورودي هاي اين موتور ها ، در زير سکان افقي هواپيما واقع شده است!البته تعجب نکنيد.واقه شدن ورودي هاي هوا زير سکان افقي، به اين دليل است که اين هواپيما از نوع کانارد مي باشد،يعني سکان افقي ان که غلتش حول محور عرضي را کنترل ميکند،به صورت دو بالچه در جلو واقع شده است و در عوض، در قسمت انتهاي هواپيما هيچ گونه سطح کنترلي مشاهده نشده و بال ها تا خروجي هاي موتور ادامه يافته اند.

      موتور هاي قدرتمند اين جنگنده،رسيدن ان را به سرعتي معادل1/8ماخ و داشتن سقف پروازي برابر با 55 هزار پا را امکان پذير ساخته اند که توانايي هاي بهينه براي جنگنده اي در اين کلاس محسوب مي شود.
      ناگفته نماند که اين جنکنده در انواع گوناگوني براي ماموريت هاي متواوت عرضه ميشود.اين مدل ها عبارت اند از:مدلBاين جنگنده در اصل براي استفاده نيروي هوايي طراحي گشته و هواپيمايي دو نفره شامل سرخلبان و افسر تسليحات نظامي است.مدلCنيز مانند مدل قبل براي نيروي هوايي توليد شده و در چندي موارد داراي بهبود يافتگي هايي نيز نسبت به مدل قبلي مشاهده ميشود.مدل Mنيز جنگنده تک نفره و مدل ناونشين رافال محسوب ميشود که به منظور انجام ماموريت هاي حفاظتي از ناوهاي هواپيمابر توليد گشته است.قابل توجه است که باز هم سازنده اين هواپيما،يعني شرکت داسالت،سنت شکني نکرده و هواپيماي رافال را نيزهواپيمايي با بال هاي دلتا شکل طراحي نموده است،يعني همان سنتي که در هواپيما هاي پيشين فرانسوي مانند ميراژ4000 رعايت شده است.جنگندهي رافال اولين هواپيماي نظامي جهان است که به منظور انجام ماموريت هاي هوا به هوا و هوا به زمين به صورت همزمان طراحي شده است.

      به علاوه توانايي هاي اين هواپيما براي انجام عمليات در حالت هاي ماوراي ديد بصري(BVR)و ارتفاع بسيار پايين نسبت به سطح زمين،امکانات گسترده اي را به آن،براي جنگنده اي جند ماموريته بودن و قابليت بقاي فراوان در مقابل دشمن را داده است،و به هر سخن،اين هواپيما قادر است که نه تنها نيروي هوايي فرانسه،بلکه کشور هاي زيادي در جهان را که بعد ها از سفارش دهنده گان اين هواپيما خواهند بود،به سهلوت و با شايستگي هر چه تمامتر مرتفع نمايد.

      ماهنامه نوآور
    • توسط TAHA-SH
      به گزارش جهان به نقل از تسنیم، سردار محمد حجاری معاون آماد و پشتیبانی ستاد‌ کل نیروهای مسلح در همایش سلاح‌های هواپایه که صبح امروز در دانشگاه امام حسین(ع) برگزار شده، طی سخنانی گفت: پروژه موشک برد بلند و هوا به هوای "مقصود" در آینده نزدیک به بهره برداری می‌رسد.

      وی همچنین به مواضع اخیر رئیس جمهور آمریکا اشاره کرد و افزود: فاصله لبخند و اخم دشمن خیلی کوتاه است و فکر نکنیم با یک لبخند همه چیز حل می‌شود چرا که این لبخند خیلی سریع به اخم تبدیل می‌شود همانطور که دیدیم که لحن رئیس جمهور آمریکا طی دو روز متفاوت شد.

      معاون ستاد‌ کل نیروهای مسلح همچنین تاکید کرد: در سال ۹۲، ۶۰درصد تحقیقات ما به حوزه هواپایه و سلاح های هواپایه اختصاص یافته است.

      سردار حجازی تأکید کرد: ۱۷ پروژه عمده و سطح یک در هوافضا در دست تولید داریم که در واقع سامانه هستند و ۱۱ پروژه سطح یک در صنایع هوایی نیز در دست تولید داریم.
      http://www.jahannews.com/vdcdx90s9yt0fj6.2a2y.html



      منتظر گمانه زنی دوستان راجع به این موشک هستم
      دقت کنید که این موشک بعنوان برد بلند معرفی شده است یعنی چقدر؟؟؟؟
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.