GOLDEN-CROWN

تحلیل و پیگیری تحولات سوریه - بخش دوم ( از July 2015 )

Recommended Posts

ظاهرا این قیچی داره بد جور می بره و جلو میره . داعش به سمت شهر حمص-- النصره و جیش الفتح به سمت شهر حما

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یه عده در خلافت ، فقط تیپ سازی می کنن

 

اینا شبیه هم نیستن یه خورده ؟

 

 

CS_Vl8NXAAELis2.jpg

 

 

Assassins-Creed-Brotherhood-assassins-cr

 

 

آخه یه زمانی به این نیرو ها هم می گفتن " فدایی مطلق "

این چیزایی که میخوام بگم یک برگی از تاریخ هستند که احتمالا اکثر عزیزان اینجا درجیانشون هستند بنده من باب تکرار عرض میکنم

ببینید در دوران سلجوقی گروه شبهه نظامی در ایران شکل گرفت به نام حشاشین. این گروه اولین شیعیانی بودند که دست به اسلحه بردند. شیعیان باطنی بهشون میگن که الان دیگه تقریبا وجودی ندارند. حالا داستان این عزیزان چی بوده. ببینید اینها پیشه دارو سازی و پزشکی داشتند در الموت قزوین. از پزشکی امرار معاش میکردند و دینشون در نقاط مختلف خاورمیانه از جمله قزوین کردستان خوزستان (بهبان) مشهد (طبس) سوریه (حلب) و سجستان یا همون سیستان پراکنده بوده. قلاعی در اختیار داشتند و به خاطر اینکه از نظر مذهبی در اقلیت بودند در قلعه زندگی میکردند از طرفی دینشون پنهانی بوده یعنی کسی نمیدونسته اینها شیعه باطنی هستند. تا در زمان پادشاهی ملک شاه سلجوقی ، حسن صباح که امام این شیعیان بوده اعلام جهاد میده یعنی باید دست به اسلحه بشند علت هم ظلم حکومت مرکزی علیه شیعیان بوده. ببینید اینا که میگم ربط پیدا میکنه تا حدودی به این قضایا. این شیعیان به خاطر اینکه میشه گفت قطب مرکز پزشکی دنیا بودند یعنی از الموت قزوین دارو به تقریبا تمام دنیا از چین تا فرانسه صادر میکردند. میگن انبار های طلایی در قزوین داشتند که به اندازه کوه بوده. از طرفی برای اینکه همیشه در خطر بودند شیوه جنگیدن متفاوتی رو انتخاب میکنند. یعنی تمام مردان شیعه باطنی باید در طول هفته یک بار تمرینات نظامی انجام بدهد. یک چیزی مثل سربازی امروز اما مادام العمر و بدون محدودیت سنی. اون زمان مردم عادی از نظامی گری چیزی نمیدونستند اما شیعیان تمام مردانشون نظامی بودند. فارغ از این بحث تیپ متفاوتی داشتند. گروهی داشتند به نام فاداییان مطلق. اینجاست که قضیه جالب میشه. به حسن صباح لقب اولین تروریست تاریخ رو میدهند به خاطر همین فداییان مطلق بوده. اینها نیرو های انتحاری باطنی ها و یا حشاشین بودند. به نوعی به دل دشمن مرفتند و هدف رو هرکه بود ترور میکردند و سیانور میخوردند و خودکشی میکردند. این فداییان مطلق بعد ها به مصر و اروپا برای عملیات هایی اعزام شدند و با خودشون واژه حشاشین رو بردند. در اروپا این واژه تغیر تلفظ به اساسین پیدا کرد. شد چیزی که امروز به نام قاتل به انگلیسی میگیم اساسین. حالا وجه تشابه داعش با اینها چه بوده. بنده از اول شکل گیری داعش این بحث برام جالب بوده که چقدر شبیه به حشاشین هستند اینها. (البته بحث مذهب و مرام دینی رو فاکتور بگیرید از نظر نظامی میگم.) اول از همه منابع مالی بسیار زیادی در اختیار دارند که از طلای بانک های عراق به دستشون افتاد. دوم تیپ های مختلفی برای انجام عملیات دارند. سوم تیپ های انتحاری برای انجام عملیت های غیر ممکن دارند. چهارم تقریبا تمام مردان رو الزام به یادگیری فنون نظامی میکنند. پنجم تحرک پذیریشون هست که کاملا بدون فرم و با تحرک بسیار بالا میجنگند و ششم و از همه جالب تر اینه که دقیقا در مناطقی درگیر هستند که زمانی حشاشین درگیر بودند. یعنی حلب موصل و کردستان عراق. البته باطنی ها این مناطق رو در کنترل کامل گرفتند در کنار کنترل کامل ایران اما اینکه داعش هم دقیقا در این نقاط حضور مستقیم داره برای من از روز اول خیلی جالب بود. حالا این تیکه اخر که دیگه داعش تیپ فداییان مطلق راه اندازی کرده بنده رو به اطمینان کامل رسوند که داعش داره سبک و سیاق باطنی ها رو اجرا میکنه و تنها تفاوتشون در مذهبشون هست. اگر این اتفاق بیوفته باید وعده ترسناکی رو بدم چون باطنی ها هیچگاه در جنگ شکست نخوردند بلکه پس از چند بار دست به دست شدن قدرت مرکزی از هم پاشیدند. اگر داعش هم به این قدرت برسه باید قید شکست نظامی رو بزنیم و منتظر اختلاف مدیریتی درونش باشیم. 

ویرایش شده در توسط spiderkiller
  • Upvote 6
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ستون نیروهای سوری در دشت

 

9~2.jpg

 

 

 

راجع به این توضیح میدید؟ من کلا یک تانک میبینم و یک نفربر اگر اشتباه نکنم. در نهایت 5 آدم. بقیه در دید نیستند یا کلا همین هستند؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ارسال شده در · مخفی شده توسط amirarsalankhan، 3 آذر 1394 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط amirarsalankhan، 3 آذر 1394 - دلیلی ارایه نشده است

راجع به این توضیح میدید؟ من کلا یک تانک میبینم و یک نفربر اگر اشتباه نکنم. در نهایت 5 آدم. بقیه در دید نیستند یا کلا همین هستند؟

 کل نیروهاشون در همین حد بوده، پیاده هاشون بیشتر بودن احتمالا ، فکر نمیکردن داعش اونجا انقدر نیرو داشته باشه

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست

کل نیروهاشون در همین حد بوده، پیاده هاشون بیشتر بودن احتمالا ، فکر نمیکردن داعش اونجا انقدر نیرو داشته باشه

ادم می خواد سرشو بکوبه تو دیوار .با همین وضع پیش بره تا ابد این جنگ پایان نداره.جنگ سوریه خیلی درس داشت.خیلی.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ارسال شده در · مخفی شده توسط amirarsalankhan، 3 آذر 1394 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط amirarsalankhan، 3 آذر 1394 - دلیلی ارایه نشده است
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست

این چیزایی که میخوام بگم یک برگی از تاریخ هستند که احتمالا اکثر عزیزان اینجا درجیانشون هستند بنده من باب تکرار عرض میکنم
ببینید در دوران سلجوقی گروه شبهه نظامی در ایران شکل گرفت به نام حشاشین. این گروه اولین شیعیانی بودند که دست به اسلحه بردند. شیعیان باطنی بهشون میگن که الان دیگه تقریبا وجودی ندارند. حالا داستان این عزیزان چی بوده. ببینید اینها پیشه دارو سازی و پزشکی داشتند در الموت قزوین. از پزشکی امرار معاش میکردند و دینشون در نقاط مختلف خاورمیانه از جمله قزوین کردستان خوزستان (بهبان) مشهد (طبس) سوریه (حلب) و سجستان یا همون سیستان پراکنده بوده. قلاعی در اختیار داشتند و به خاطر اینکه از نظر مذهبی در اقلیت بودند در قلعه زندگی میکردند از طرفی دینشون پنهانی بوده یعنی کسی نمیدونسته اینها شیعه باطنی هستند. تا در زمان پادشاهی ملک شاه سلجوقی ، حسن صباح که امام این شیعیان بوده اعلام جهاد میده یعنی باید دست به اسلحه بشند علت هم ظلم حکومت مرکزی علیه شیعیان بوده. ببینید اینا که میگم ربط پیدا میکنه تا حدودی به این قضایا. این شیعیان به خاطر اینکه میشه گفت قطب مرکز پزشکی دنیا بودند یعنی از الموت قزوین دارو به تقریبا تمام دنیا از چین تا فرانسه صادر میکردند. میگن انبار های طلایی در قزوین داشتند که به اندازه کوه بوده. از طرفی برای اینکه همیشه در خطر بودند شیوه جنگیدن متفاوتی رو انتخاب میکنند. یعنی تمام مردان شیعه باطنی باید در طول هفته یک بار تمرینات نظامی انجام بدهد. یک چیزی مثل سربازی امروز اما مادام العمر و بدون محدودیت سنی. اون زمان مردم عادی از نظامی گری چیزی نمیدونستند اما شیعیان تمام مردانشون نظامی بودند. فارغ از این بحث تیپ متفاوتی داشتند. گروهی داشتند به نام فاداییان مطلق. اینجاست که قضیه جالب میشه. به حسن صباح لقب اولین تروریست تاریخ رو میدهند به خاطر همین فداییان مطلق بوده. اینها نیرو های انتحاری باطنی ها و یا حشاشین بودند. به نوعی به دل دشمن مرفتند و هدف رو هرکه بود ترور میکردند و سیانور میخوردند و خودکشی میکردند. این فداییان مطلق بعد ها به مصر و اروپا برای عملیات هایی اعزام شدند و با خودشون واژه حشاشین رو بردند. در اروپا این واژه تغیر تلفظ به اساسین پیدا کرد. شد چیزی که امروز به نام قاتل به انگلیسی میگیم اساسین. حالا وجه تشابه داعش با اینها چه بوده. بنده از اول شکل گیری داعش این بحث برام جالب بوده که چقدر شبیه به حشاشین هستند اینها. (البته بحث مذهب و مرام دینی رو فاکتور بگیرید از نظر نظامی میگم.) اول از همه منابع مالی بسیار زیادی در اختیار دارند که از طلای بانک های عراق به دستشون افتاد. دوم تیپ های مختلفی برای انجام عملیات دارند. سوم تیپ های انتحاری برای انجام عملیت های غیر ممکن دارند. چهارم تقریبا تمام مردان رو الزام به یادگیری فنون نظامی میکنند. پنجم تحرک پذیریشون هست که کاملا بدون فرم و با تحرک بسیار بالا میجنگند و ششم و از همه جالب تر اینه که دقیقا در مناطقی درگیر هستند که زمانی حشاشین درگیر بودند. یعنی حلب موصل و کردستان عراق. البته باطنی ها این مناطق رو در کنترل کامل گرفتند در کنار کنترل کامل ایران اما اینکه داعش هم دقیقا در این نقاط حضور مستقیم داره برای من از روز اول خیلی جالب بود. حالا این تیکه اخر که دیگه داعش تیپ فداییان مطلق راه اندازی کرده بنده رو به اطمینان کامل رسوند که داعش داره سبک و سیاق باطنی ها رو اجرا میکنه و تنها تفاوتشون در مذهبشون هست. اگر این اتفاق بیوفته باید وعده ترسناکی رو بدم چون باطنی ها هیچگاه در جنگ شکست نخوردند بلکه پس از چند بار دست به دست شدن قدرت مرکزی از هم پاشیدند. اگر داعش هم به این قدرت برسه باید قید شکست نظامی رو بزنیم و منتظر اختلاف مدیریتی درونش باشیم.

به قول اسانيد علوم غريبه :) core business اين قضايا همين كسانى هستند كه از مرگ نميترسند، نترسيدن از مرگ با يه مقدار تكنولوژى به عنوان چاشنى از هر گروهى ميتونه يه سيستم پولادى بسازه كه به هر جا رو كنن فتحش ميكنن...و البته شما رو ارجاع ميدم به اين فرمايش امام على عليه السلام در مورد ياران امام زمان كه فرمودند همه شيرانى اند كه از بيشه ها خارج شده اند و اگر اراده كنند كوه ها را از جا بر مى كنند...

پانوشت: داعش و غير داعش جلوى حزب الله ذليلند
  • Upvote 7
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام
 
خاطرم هست یکی از افراد سایت مطلبی راجع به جهاد و نکاح و صحت ایناش میگفت و نهایتا هم ردش میکرد .... با توجه به سوابق ش هم تو سایت خیلی ها هنک کردند .... البته اون موقع میشد جوابشو داد ولی الحمدلله ، شهید سردار حسین همدانی جواب قاطع رو در این زمینه میدهند :»
 
** جهاد نکاح عامل اختلاف بین ارتش آزاد و داعش
جهادی‌ها (داعش و جبهه النصره) پنج وعده نماز می‌خوانند، نماز شب می‌خوانند، ولی لائیک‌ها نماز نمی‌خوانند و مشروب می‌نوشند. اما این اختلاف ریشه‌ای نبود و در عملیات‌ها تقسیم کار می‌کردند و هر یک از محوری جدا حمله می‌کردند.
اما در دوره‌ای، این‌ها در موضوع تقسیم غنایم با هم به مشکل برخوردند. سوری‌ها و غیر سوری‌ها نیز با هم درگیر شدند. چون غیرسوری‌ها و عمدتا جهادی‌ها پس از تصرف هر منطقه، تجهیزات و لوازم صنعتی را به سوی ترکیه می‌بردند، اما ارتش آزاد به اصطلاح می‌خواست مملکت را آزاد کند و آن را اداره کند. و این موجب اختلاف بینشان شد.
سعودی‌ها و ترک‌ها یکی دوبار این‌ها را خواستند و اختلافات برطرف شد ولی باز هم در صحنه عمل درگیری‌هایی بین این دو رخ داد. اما باز هم این اختلاف اساسی نبود.
از وقتی که حکم جهاد نکاح صادر شد، این اختلافات بسیار جدی شد و این دو گروه، بین هفت تا هشت هزار نفر از همدیگر را کشتند و مقرهای یکدیگر را منهدم کردند. چون خانم‌ها خودشان سوری بودند و عرب‌ها و به‌خصوص عشایر دیرالزور و رقه روی این موارد تعصب دارند. اگر به یکی از خانم‌های این عشایر تجاوز شود، افراد آن قبیله قتل عام راه می‌اندازند. اینجا بود که اختلاف بین تروریست‌های سوری (ارتش آزاد) و خارجی‌ها (داعش و النصره که کاملا خارجی هستند) شدت گرفت. (البته سوری‌ها هم جذب این دو گروه شده‌اند که عمدتا حنبلی‌ها هستند که آن‌ها هم تنها 2 درصد از جمعیت سوریه را تشکیل می‌دهند.) این اختلافات در مجموع هم به نفع نظام سوریه شد.
** ماجرای شکل‌گیری جهاد نکاح!
ماجرای جهاد نکاح نیز از آنجا آغاز شد که امام جمعه استان درعا ـ که محل آغاز درگیری‌های سوریه بود ـ در یکی از خطبه‌ها نماز جمعه آیاتی از عظمت مجاهد فی سبیل‌الله قرائت کردو صفات زیادی از مجاهدین را برشمرد. در ادامه هم خطاب به زنان گفت اگر شما هم می‌خواهید در تمام امتیازاتی که خدای متعال برای مجاهدان برشمرده است شریک شوید، با یک مجاهد هم‌بستر شوید و عین همان صواب نصیب شما خواهد شد. او همانجا به چهار همسرش گفت شما از فردا می‌توانید در این عرصه پیشتاز باشید و این کار را انجام دهید.
مدتی پیش هم فردی با ظاهر سلفی از استان حماه، به دوستان ایرانی ما در سوریه پناهند شد. گفت اگر خودم را به دستگاه‌های امنیتی سوریه تسلیم می‌کردم، من را می‌کشتند. من می‌خواهم شما کاری کنید که من انتقام بگیرم. پرسیده بودند چه اتفاقی افتاد؟ گفت من الان بیش از یک‌سال است که در جبهه النصره حضور دارم. وقتی حکم جهاد نکاح صادر شد ما فکر می‌کردیم در حد همین حکم است و عملا چنین اتفاقی نمی‌افتد. من مدتی با همسرم به صورت تلفنی صحبت می‌کردم و او تنهایی‌اش اظهار نگرانی می‌کرد. بعد از چندبار تماس تلفنی، زد زیر گریه و گفت می‌خواهم خودکشی کنم چون خیلی من را اذیت می‌کنند. گفته بود خانم من از نظر سیما، خیلی خوش‌چهره بود و بعضی وقت‌ها یک‌شب، چندنفر با او همبستر می‌شدند.
ما او را آزاد کردیم و او به همراه یک تیم به میان جبهه النصره برگشت و کارهای بزرگی برای ما انجام دادند. از جمله اینکه صد زندانی ارتش سوریه را از چنگ آن‌ها نجات دادند. همچنین ترورها و انفجارهای زیادی نیز انجام دادند و سرانجام در یکی از عملیات‌ها کشته شد.

***

درباره کاروان‌های زیارتی نیز ما فعالیت‌هایی را انجام داده‌ایم. ما در هفته یک کاروان از سوری‌ها ـ چه اهل سنت و چه شیعه ـ را برای زیارت به تهران و مشهد می‌آوریم.
 
اعتقاد داریم که کاروان زیارتی به امنیت سوریه کمک می‌‌کند. چندبار این کاروان‌ها را به سوریه بردیم. این‌ها وقتی به بازار اطراف حرم حضرت رقیه بردیم، بازاری‌ها آن‌قدر خوشحال شدند که بیش از 50 درصد به آن‌ها تخفیف می‌دادند. منتها شورای عالی امنیت ملی کشور هنوز با این موضوع موافقت نکرده است.[/size]
 
 
******************[/size]
 
به امید روزیکه وقتی چیزی نمیدونیم حرفی نزنیم که باعث خطای فکری دیگران بشه[/size]
 
یا حق[/size]
حاج ادیب منبعی از این سخرانی سردار شهید در اختیار دارید؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سوال دارم

سوریه قبل اینکه جنگ بشه نیرو هوایی نداشت؟!جنگنده نداشت؟!الان کجا هستن؟!عملیات می کنن؟!

وقتی داعش داره با توپ و انواع زرهی از روی بلندی داره جلوی ارتشو میگیره چرا نیروی هوایی اونا منهدم نمی کنه؟!

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

من موندم سوريه با اين ارتش قرار بوده جلو اسرائيل وايسه ؟ رفيق ما مستند ساخته كه قديم نديما تو جنگ با اسرائيل از اسرائيل تلفات گرفتن و يه عالمه هواپيماهاش رو زدن . ولي اين چيزي كه ما الان داريم ميبينيم كه ... . من موندم چطوري جرأت ميكردن بگن ما با اسرائيل دشمنيم . بعدشم يكي ديگه از دوستان ميگفت يگان هاي تانك هاي تي 72 داشتن كه خيلي تانكاش خوب و سرحال بوده ، ميگفتن ما اينا رو نگه داشتيم برا جنگ با اسرائيل و وارد اين جنگ نمي كنيمشون . يعني اين مدل استكبار ستيزي تو حلقمه !

  • Upvote 10
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.