GOLDEN-CROWN

تحلیل و پیگیری تحولات سوریه - بخش دوم ( از July 2015 )

Recommended Posts

ارسال شده در · مخفی شده توسط MR9، 4 تیر 1395 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط MR9، 4 تیر 1395 - دلیلی ارایه نشده است

یه جوری حرف میزنی انگار ظریف با راه حلی که به زانو در آمدن ایرانه موافقه ! فعلا فرماندهی ضعیف مقاومت تو این 5 سال در سوریه باعث به زانو درآمدن ایران شده است.
بعضیا یا خودشون را به خواب زدن یا دچار توهم هستند!


دوست عزیز همین فرماندهی ضعیف وقتی دست حاج قاسم بود پاشو گذاشته بود رو خرخره جیشالفتح.یهو بحث آتش بس و این چیزا اومد وسط.رسما اعلام شد که آقای شمخانی پرونده سوریه رو به دست گرفتن و بعدش همه میدونیم که چی شد.
شاید خیلی ها بگن مگر سپاه زیر مجموعه وزارت خارجه است؟؟؟اما به وضوح مشهصه که سپاه سعی داره با دولت همکاری کنه و پرونده سوریه رو هم به دستگاه دیپلماسی یسپاره تا فردا روز نگن نگذاشتنت ما کار کنیم.

اینو از تخلیع نیروهای ما از جنوب حلب،رها کردن تقریبی متصرفات و ... میشه فهمید.البته یک اشتباه بزرگ آقایون برجامی دارن و اونم اینکه اصولا هفتاد درصد همین جماعت جیش الفتحی اصلا نمیدونن مذاکره چیه و فقط خون ریزی طبیعتشونو ارضا میکنه.ما بقی هم که میدونن صدتا ارباب دارن با صدتا نگرش.
  • Upvote 3
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
ارسال شده در · مخفی شده توسط MR9، 4 تیر 1395 - دلیلی ارایه نشده است
مخفی شده توسط MR9، 4 تیر 1395 - دلیلی ارایه نشده است

دوست عزیز همین فرماندهی ضعیف وقتی دست حاج قاسم بود پاشو گذاشته بود رو خرخره جیشالفتح.یهو بحث آتش بس و این چیزا اومد وسط.رسما اعلام شد که آقای شمخانی پرونده سوریه رو به دست گرفتن و بعدش همه میدونیم که چی شد.
شاید خیلی ها بگن مگر سپاه زیر مجموعه وزارت خارجه است؟؟؟اما به وضوح مشهصه که سپاه سعی داره با دولت همکاری کنه و پرونده سوریه رو هم به دستگاه دیپلماسی یسپاره تا فردا روز نگن نگذاشتنت ما کار کنیم.

اینو از تخلیع نیروهای ما از جنوب حلب،رها کردن تقریبی متصرفات و ... میشه فهمید.البته یک اشتباه بزرگ آقایون برجامی دارن و اونم اینکه اصولا هفتاد درصد همین جماعت جیش الفتحی اصلا نمیدونن مذاکره چیه و فقط خون ریزی طبیعتشونو ارضا میکنه.ما بقی هم که میدونن صدتا ارباب دارن با صدتا نگرش.

دقیقا اشتباه حاج قاسم همینجاست البته اگر واقعیت داشته باشه! بجای اینکه پاشو روی خرخره دشمن بذاره باید سر دشمن را قطع میکرد که نکرد!در مورد بحث آتش بس تا انجایی که به یاد دارم ایران یا محور مقاومت دست پیش را داشتند و دشمن را به زانو در آورده بودن که با مذاکره موافقت کردن icon_cheesygrin اما بعد از آن به دلیل فرماندهی ضعیف زمینهایی را که به زور و با کمک نیروی هوایی روسیه با ازدست دادن بهترین خون جوانان وطنمان از دست دادیم و این ربطی به آقای شمخانی نداره.

لطفا بحث ها را قاطی نکنید با آوردن کلماتی مانند آقایون برجامی!اگر همین آقایون برجامی نبودند مشخص نبود الان حال روز ایران چگونه بود.

  • Upvote 3
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست

قصد جسارت ندارم 

ولی این چند پست اخیر و دیالوگ برقرار شده دقیقا ضعف نیروهای ما هست یعنی تفکر دنبال مقصر گشتن

در حالی که دشمن ما شکست و ضعفش را می بیند ودنبال راه حل می رود 

 

این همه تحلیل های خوب در این تاپیک در مورد اشتباهات در سوریه ارائه شد ولی کدام یک را در میدان بکار بستند ؟

متاسفانه مشکل ما چیزی در عمق تفکر رزمی ماست و نبود این صحبت که " اشتباهت را بپذیر و در صدد جبران آن باشد " 

 

در زمینه آتش بس دوستان صحبت زیاد کرده اند و من هم تنها تکرار کننده هستم

همه ما می دانستیم که دشمن در آتش بس به تجدید قوا می پردازد و حمله می کند 

ولی ما چه کردیم؟ خطوط دفاعی را آماده کردیم؟ از شناسایی بهره بردیم؟ 

چه میزان در این زمان به اصلاح ساختار نیروها پرداختیم ؟

 

ما باید یادبگیریم که کسی در این مسیر به ما کمک نخواهد کرد و باید خودمان این بار را تنها بدوش بکشیم 

و رحمت و نعمت خدا هم به مردمی است که تلاش کنند و در مسیرشان از ریختن عرق نترسند 

  • Upvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اتفاقن باید همیشه دنبال مقصر و علت و راهکار درست اشتباهات با هم بود ولی نه به دلیل توبیخ بلکه برای جلوگیری از اشتباهات آینده

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ضربت خوردن و بستر شهادت امیرالمومنین علی (ع):

سحر بود و غم و درد

سحر بود و صدای نفس خستهٔ یک مرد

که آرام در آن کوچه به روی لب خود زمزمه می‌کرد

غریب و تک و تن‌ها

در آن شهر، در آن وادی غم‌ها

دلی خسته و پر از غم و شیدا

دلی زخم و ترک خورده پر از روضهٔ زهرا

شبِ راحتیِ شیر خدا از همۀ مردمِ دنیا

عجب شام عجیبی ست

روان بود سوی مسجد کوفه

قدم می‌زد و با هر قدمش عرش به هم ریخت در آن شب

و لرزید به هر گام، دلِ حضرت زهرا

دلِ حضرت زینب

غریب و تک و تن‌ها

نه دیگر رمقی مانده در آن پا

نه دیگر نفسی در بدن خستهٔ مولا

به چشمان پر از اشک و قدی تا

پُر از وصله، عبایش

پُر از پینه دو دستان عطایش

رسید او به در مسجد و پیچید در آفاق نوایش

علی گرم اذانی ملکوتی و ملائک همه حیران صدایش

گُلِ خلقتِ حق رفت روی منبر گلدسته و تکبیر زنان

ساکت خاموش، زمین

رام، زمان

محو تماشا، همه ذرات جهان

باز در آن بذمِ اذان

نالهٔ آهستهٔ یک مادرِ محزونِ کمان

گفت عجب شام غریبی شده امشب

امان از دل زینب


و گلبانگ اذان گشت تمام و شده بی‌تاب

دل خاکیِ محراب

بُوَد منتظر مَقدَم ارباب

علی آمد و مشغول مناجات

زمین گرم مباهات

در آن جلوهٔ می‌قات

عجب راز و نیازی

عجب سوز و گدازی

عجب مسجد و محراب و عجب پیش نمازی

علی بود و خدا بود

خدا بود و علی بود

علی گرم دعا بود

خدا گرم صفا بود

علی بود به محراب عبادت

علی رکن هدایت

ه‌مان مرد غریبی که به تاریکیِ شب‌ها

به یک دوش خودش نان و یکی کیسهٔ خرما

بَرَد شامِ یتیمان عرب را

علی بود

ه‌مان خانه نشین، شاهِ عرب، همسر زهرا

علی بود و نماز و دل محراب، پر از عطر گل یاس

در آن لحظهٔ حساس

قیامی که تجلاّش بُوَد روز قیامت

رکوعی پُرِ از بارش انگش‌تر خیرات و کرامت

چه زیباست کلامش

قعودش و قیامش

ولی لحظهٔ زیبای علی با شرری یک دفعه پاشید

از آن سجده که در آن بدن فاطمه لرزید

لب تیغ ستم بر سر خورشید درخشید

فرود آمد و شیرازهٔ توحید فرو ریخت

علی ناله زد و آهِ علی با نفس فاطمه آمیخت:

که‌ای وای خدا،

جانِ علی آمده بر لب

امان از دل زینب

ه‌مان سجدهٔ آخر

که در آن فرق علی با لب شمشیر دو تا شد

ه‌مان سجدهٔ آخر

که علی از غم بی‌فاطمه گی رست و‌‌ رها شد

ه‌مان سجدهٔ آخر که حسن آمد

و یک بار دگر بر پدر خسته عصا شد

تن غرق به خون پدرش را

به درِ خانه رساند و به دعا گفت خدایا

کمک کن نرود جان ز تَن زینب کبری

به این حال، چو بیند پدرم را

دوباره حسن و یاد شب کوچهٔ غم‌ها

دوباره حسن و قِصهٔ پُر غُصهٔ بابا

بمانَد...

که چه آمد سر زینب

سَرِ شیرِ خدا، زخمی و مجروح، نشد باور زینب

دوباره بدنی خونی و رخسارهٔ زرد و غم و بی‌تابیِ دختر

دوباره نفسی سوخته و غربت و بستر

دوباره به دل زینب کبری

شده تازه غم و غصهٔ مادر

کنار بدنِ خستهٔ حیدر

فضای در و دیوار پُر از درد و مَحَن بود

نه صبری، نه قراری، به دل زینب و کلثوم و حسن بود

در آن سوی دگر باز به جوش آمده غیرت به رگ غیرت دادار

چه طوفانِ عجیبی شده بر پا به دلِ پاک علمدار

در آن سوی دگر مرد غریبی، غریبانه پر از غم

فقط ناله زد و گفت که بابای غریبم

علی چشم گشود و به هر آنچه که رمق بود،

سوی صاحب آن ناله نظر کرد و بفرمود:

عزیزم! اگر چه که رسیده ست چنین جان به لب من

کنارم تو دگر گریه نکن، تشنه لب من

و رو کرد به عباس و صدا زد که بیا نور دو عینم

ابالفضل، عزیز دل من، جانِ تو و جانِ حسینم

و با دختر غمدیدهٔ خود گفت که‌ای محرم بابا

هنوز اول راهی

بیا همدم بابا

تو باید که تحمل کنی این رنج و مَحَن را

پس از من غم پرپر زدن و اوج غریبیِ حسن را

تو هستی و بلا، دختر بابا

تو و کرب و بلا، دختر بابا

تویی و بدن بی‌سر دلدار

نه عباس و حسین‌اند کنارت

تو و کوچه و بازار

علی اشک شد و گفت، نگهدار همه طاقت خود را

برای غم فردا

علی رفت و صفا رفت ز خانه

دوباره غم تشییع شبانه

حسین و حسن و زینب و کلثوم

همه خسته و مغموم

و اندازهٔ یک کوه، غم و درد به سینه

دوباره همه رفتند مدینه

گذشت آن همه درد و پس از آن زینب کبری

به خود دید غم مرگ حسن را

پس از آن سفر کرب و بلا دید

غم رأس جدا دید

نه عباس علمداری و نه یاری و نه صبر و قراری

نه شاهی و امیری

به تن جامهٔ تاریک اسیری

از آن شهرِ پُر از غربتِ کوفه گذر کرد

ولی آه وجودش همه لبریز شد از درد

ه‌مان طفل یتیمی که علی بال و پَرَش بود

و از روز یتیمی پدرش بود

به همراه یتیمان، دگر غرق تماشا

و در یاد ندارند دگر حرمت آن نان و نمک را

همه گرم تماشا، همه گرم تماشا

و انگار نه انگار که این طائفهٔ حضرت زهراست

و انگار نه انگار که این خانم غم دیده‌‌ همان زینب کبراست

به روی لبشان طعنه و دشنام

همه بر لبهٔ بام

پَرانند همه سنگ به روی سر زینب

که ناگاه سری رفته به نیزه

صدا زد که عجب شام غریبی شده امشب

امان از دل زهرا

امان از دل زینب...
  • Upvote 10
  • Downvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جدا خیلی حیف بود با این همه نیرو این همه جلو رفتن هزینه ی از دست دادن مناطق جنوب حلب رو پذیرفتن بعد اینقدر سریع همه ی راه رو برگشتن بلاخره یا نمیرفتن یا اگر میرفتن هم به بهانه ی انهدام نیروی داعش کمی مقاومت میکردن. قطعا اگر این حجم نیرو رو برای پیشروی از شاعر تا اثریا گذاشته بودن الان هم رسیده بودن به اثریا هم دخل داعشی های محاصره شده رو اوره بودن سودش هم این بود که تهدید داعش برای حمص و حما کمتر میشد هم راه برای پیشروی به سمت سخنه بازتر میشدن داعش هم با خیال راحت تری نیروهاش رو برای شکستن محاصره منبیج اعزام میکرد ولی خداییش الان از این همه وقت تلف کردن چه سودی بردن حالا هم بهتره یه قسمت رو برای متوقف کردن پاتک داعش بزارن یه قسمت رو برای جلوگیری از فاجعه (سقوط الحاضر و جاده) ببرن یه قسمت هم ببرن شرق حمص

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

‌ نصرالله: در حلب استقامت می‌کنیم

دبیرکل حزب‌الله لبنان گفت نیروهای مقاومت در حلبِ سوریه حضور خواهند داشت و در برابر حملات تکفیری‌ها مقاومت خواهند کرد.

سید حسن نصرالله این سخنان را در مراسمی که برای بزرگداشت مصطفی بدرالدین برگزار شده بود، بیان کرد.

نصرالله، روز جمعه در مراسم چهلمین روز شهادت مصطفی بدرالدین از فرماندهان ارشد حزب الله در بیروت از وی به عنوان رهبر بزرگ مقاومت و ذهنی خلاق یاد کرد که در مقابل طوفان‌ها خم نشد.

شهید مصطفی بدرالدین از فرماندهان حزب‌الله بود که بر اثر حملات توپخانهای عناصر تکفیری در حومه دمشق پایتخت سوریه به شهادت رسید.

او گفت بدرالدین نقش مهمی در آزادی اسیران حزب الله از بند اسرائیل داشته است.

دبیر کل حزب الله لبنان تصریح کرد: «حزب الله ظرف چند ساعت پس از تماس نیروهای عراقی برای اعزام کادر و فرماندهان (نظامی) به منظور کمک به مبارزه با داعش پاسخ داد.»


شکست سنگین تروریست‌ها در حلب

نصرالله با اشاره با افزایش درگیری‌ها در جبهه حلب گفت: «طرح عربستان، ایالات متحده و تکفیری این است که به موفقیتی در حلب دست پیدا کنند».

سید حسن نصرالله با اشاره به اینکه حزب الله حضورش را در حلب تقویت خواهد کرد گفت: «تروریست ها از ژوئن (12 خرداد) تاکنون 617 ستیزهجو از جمله ده ها تن از فرماندهان خود، بیش از 80 نفربر زرهی، تانک و خودروی خود را از دست داده و بیش از 800 تن از آنها نیز زخمی شده اند».

سید حسن نصرالله گفت: «چندین پیروزی در حلب حاصل شده است. ما محاصره را شکسته ایم و در برابر حملات شدید استقامت کردیم.»

نصرالله شمار تلفات حزب الله در جنگ حلب از 12 خرداد امسال تاکنون را 26 شهید و همچنین یک اسیر و یک مفقود الاثر اعلام کرد و گفت: «وظیفه ما است که در حلب باشیم و در حلب بمانیم

‌ شکست طرح تروریستها برای رسیدن به دمشق

نصرالله گفت همه طرح‌های تروریستها برای رسیدن به دمشق شکست خورده است.

وی با اشاره به اهمیت شهر حلب برای تروریست‌ها گفت مرزهای ترکیه به سوریه باز است و هزاران تروریست خارجی با حمایت عربستان و ترکیه وارد سوریه شده اند.

او با اشاره به اهمیت جنگ در حلب گفت: جنگ جدیدی در سوریه در جبهه شمالی در جریان است. دفاع از حلب، دفاع از دمشق، لبنان، عراق و اردن است.

وی افزود: «سوریه و متحدان آن به مدت چهار سال قبل از مداخله روسیه می جنگیدند.»
هشدار نصرالله به آل خلیفه

نصرالله با اشاره به اقدام اخیر رژیم بحرین در سلب تابعیت آیت‌الله شیخ عیسی قاسم، روحانی برجسته شیعی، گفت:«رژیم بحرین این کار را با حمایت کامل عربستان انجام شده است. آنچه این رژیم انجام داده است، بسیار خطرناک است.»

نصرالله همچنین ضمن تمجید از شخصیت آیت الله قاسم، رژیم بحرین را به سرکوب هرگونه تلاش برای گفتگو متهم کرد و گفت:« آل خلیفه دنباله رو آل سعود و نماینده انگلستان است. آل سعود مانع اصلی گفتگوها در بحرین است زیرا موفقیت مردم بحرین، راه را برای قیام مردم عربستان آماده می‌کند. عربستان سعودی می‌خواهد که لبنانی‌ها، بحرینی‌ها و شهروندان دیگر کشورها در برابر آن تسلیم شوند ولی ما هرگز در برابر این کشور تسلیم نخواهیم شد»
  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سید حسن نصرالله گفت که حزب الله باید نیروهاشو در حلب زیاد کنه و از دیگر متحدان هم خواست نیروهاشونو در حلب زیاد کنند و گفت مهم ترین جبهه امروز حلب هست

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

لحظه کشته شدن افسر روس

علی رغم بیانیه رسمی وزارت دفاع روسیه این نظامی روس در حال مشارکت در عملیات نیروهای ارتش سوریه جهت جلوگیری از نزدیک شدن یک عامل انتحاری گروه تروریستی تکفیری داعش به منطقه بیابانی شمال شرقی شهر تاریخی و باستانی پالمیرا (تدمر) مشاهده می شود که علی رغم تلاش های آنها عامل انتحاری خود را به کاروان خودروهای آنها رسانده و در اثر این انفجار 10 نظامی سوری و یک افسر مستشار نظامی روس جان خود را از دست می دهند.

 

1710557_908.jpg

 

 

 

 

normal_1710559_275.jpg

 

normal_1710560_996.jpg

 

 

«لعنة الله علی عدوک یا علی»

دقت کردین روسه تا آخرش مردانه ایستاد و جنگید ولی سوریها الفرار !!!! خوبه برا کشورشون میجنگند اگه مثله روسه اومده بودن کشور دیگه چطور میجنگیدن؟؟

  • Upvote 12

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

لحظه کشته شدن افسر روس

علی رغم بیانیه رسمی وزارت دفاع روسیه این نظامی روس در حال مشارکت در عملیات نیروهای ارتش سوریه جهت جلوگیری از نزدیک شدن یک عامل انتحاری گروه تروریستی تکفیری داعش به منطقه بیابانی شمال شرقی شهر تاریخی و باستانی پالمیرا (تدمر) مشاهده می شود که علی رغم تلاش های آنها عامل انتحاری خود را به کاروان خودروهای آنها رسانده و در اثر این انفجار 10 نظامی سوری و یک افسر مستشار نظامی روس جان خود را از دست می دهند.


«لعنة الله علی عدوک یا علی»

 

فیلمش رو ندارید؟؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مهمان
این موضوع نسبت به پاسخ بیشتر بسته شده است.

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.