بررسی اهمیت ژئواکونومیک و ژئوپلیتیک طرح اتصال دریای کاسپین به آب های جنوب

[kereshti 2,855]

من مثل خیلی از دوستان مخالفم

اما برای مساله مهم اب

بتونیم اب شیرین کن احداث کنیم و اب رو با کانال هایی به مناطق مرکزی متصل کنیم برای کشاورزی .../

نیازی به دریاچه و اتصال امثالهم هم نیست .../

چون کلا همه چیز بهم میریزه.../

[arminheidari 24,175]

این طرح را نباید از یک زاویه دید ، بلکه اول نیازهایی که این پروژه را تعریف کرده باید دید 

مثل ارتباطات ارزان، آب، تغییر آب و هوا و ...

 

خب راه اول ایجاد ارتباط شمال با جنوب است 

راه دوم بهره گیری از خطوط راه آهن، لوله کشی آب شیرین و ایجاد دریاچه های مصنوعی با آب شور با کمک دریای خزر و دریای عمان 

 

هر دو راه مزایا و معایبی دارند در نگاه ساده

راه اول شدیدا در بحث آب و هوایی خوب خواهد بود 

همچنین حالت جهانگردی هم پیدا می کند 

ولی به هم خوردن شرایط طبیعی، صحراهای بکر را منجر می شود 

و مهمتر از همه به شدت پول می بلعد 

 

راه دوم هم به نظر ارزان ، قابل حصول تر است 

ولی در بحث تضمین رسیدن آب به مناطق بالادست کمی دچار مشکل است 

 

طرح باید چندین نیاز را برطرف کند تا مفید باشد 

تولید برق، تولید آب شیرین، ایجاد راه ارتباطی، اشتغال زایی، سرعت بالای سود دهی 

[bidar 331]

یه موردی که هست

مسئله جرئت هستش همچین پروژه هایی هر چقدر خوب باشند یا بد وقتی میخوان وارد فاز اجرایی بشن هر دولتی ریسک نمی کنه

مثلا سر همین هدفمندی یارانه ها دولت قبلی واقعا کلی حرف به جون خرید

ما حتی منابع کافی هم در اختیار داشته باشیم نیاز به مسئولین شجاع هم واسه طرح های اینچنینی میخواییم

[hosm 5,920]

بنده یک محاسبه ساده انجام دادم و نتیجه جالبی گرفتم
مساحت کویر لوت 175000 کیلیومتر مربع است و عمق حداکثر آن 190. اگر عمق متوسط را 100 متر و عرض و عمق کانال را 50 در 40 متر و سرعت آب را یک متر بر ثانیه فرض کنیم
.
.
.
.
بدون در نظر گرفتن جذب در خاک و تبخیر شدید در آفتاب کویر و و نمک گذاری و گرفته شدن راه آب و ...
.
.
زمان پرشدن دریاچه لوت 100000 روز تقریبا 300 سال خواهد بود. پس از فکر دریاچه و ... بیایید بیرون

[sasasasa 3,082]

عمق صد متر خیلی زیاد است. اینها عمق های بسیار کمتری را مد نظر دارن. این نوع بررسی ها هم قبلا انجام شده. از این نظر ها عملی است

[meysam93 242]

اگر از حرکت کشتی وسط کویر صرفنظر کنیم و به جای اون از ریل استفاده کنیم میشه کارهای ذیل رو انجام داد

 

۱ - احداث خطوط لوله انتقال آب شور به نقاط مرزی کویرهای کشور

۲ - احداث نیروگاههای خورشیدی و سیستم‌های آب شیرین کن الکتریکی و تبخیری خورشیدی

۳ - کشاورزی گسترده در مرزهای کویر و غنی کردن تدریجی خاک

۴ - استفاده از آفتاب کویر برای تبخیر آب و استحصال مواد معدنی بسیار مهم از معدن آبی

۵ - ایجاد دریاچه‌های آب شور تفریحی در نقاطی که احتمال نفوذ آب شور به سفره‌های زیرزمینی بالا نباشد

با این اطلاعاتی که دوستان دادن به نظر من جدای از اینکه عملا اتصال دریای شمال ب جنوب کاری غیرممکن و بدون توجیه هست بهترین گزینه همین هست ک نقل قول کردم یعنی انتقال لوله ای آب ب مرزهای کویر و کوهپایه ها (و حتی شهرها) و در هرجا ک صحیح بود تاسیسات مورد نیاز ساخته بشه و پیشرفت کم کم صورت بگیره که هم هزینه کمتری داره و هم موفقیت بالاتر/ریسک مشکلات و مضرات پایین تری داره نیازی هم ب سرمایه خارجی نیست

 

این مسئله ساختن حوضچه و لاک هم سوالم اینه ک تو این مسیر ب این بلندی چند تا از اینها دقیقا باید ساخته بشه؟؟ اون هم با این تغییر ارتفاع های تقریبا نامنظم

[EMP 6,861]

درود به دوستان گرامی

ببینید کشور ما نیازمند یک طرح آبادانی بزرگ ملی است که هم آینده ساز باشد و هم میلونها نفر را سر کار بگذارد و هم نا امیدها را امیدوار بکند. بهترین طرح ممکن هم گسترش بنادر مدرن و راه آهن کمربندی سریع السیر به همه مراکز جمعیتی و اقتصادی است که

از کارگر ساده تا پسا دکترای مهندسی و علوم انسانی را سر کار می گذارد، تورم را درمان و اقتصاد را شکوفا و درون زا می سازد. میگویند در اقتصاد اگر یک سری کارگر چاله بکنند و یک سری دیگر همان چاله را پر بکنند بهتر از بیکاری است.

البته پروژه های دفاعی هم چنین بستری را می توانستند ایجاد بکنند که با توجه به رویکرد دولتهای اخیر امیدی به آنها نیست و هر وزیری سر کار می آید بودجه کم می کند و نیرو تعدیل می کند و عملکرد انقباضی دارد.

 

پولی که به عنوان یارانه به تورم و بدهی دولت تبدیل می شود باید خرج رهایی ایران از بنادر امارات و ساخت پروژه راه آهن سراسری می شد اما به همان دلایلی که ساخت فرودگاه امام خمینی (آریامهر سابق) هیچ گاه ادامه نیافت و به همان دو باندی که در زمان شاه ساخته شده بود اکتفا شد (لطف کردند باندهای طاقوت را تخریب نکردند فقط) و اتفاقاتی به بهانه امنیت افتاد که معلوم نبود تکمیل فرودگاه با پیمان کار خارجی چه مشکل امنیتی دارد، این پروژه ها هم از طرف آقایان مسئول پی گیری نمی شود. اگر فرودگاه امام خمینی مطابق طرح اولیه  (4 باند با دسترسی غیر همسطح، سوله های تعمیر و نگهداری و انبارهای سوخت وسالنهای ترانزیت و موزه و هتل و ....) امروز تکمیل شده بود سالانه 13 میلیارد دلار درآمد خالص داشت درآمدی که امروز توسط اسرائیل خلیج فارس (امارات) غصب می شود و هر کاری می کنند که ما این فرودگاه را به همین شکل ابلهانه و ناقص اداره بکنیم و زمینهایش را هم کم کم بدهیم به این و آن که ساخت و ساز مرتفع بکنند نزدیک فرودگاه !!! به جای فضای سبز اجباری مورد نیاز فرودگاه استاندارد. در مورد بنادر قادر به پهلوگیری کشتی بزرگ هم دقیقا همینطور است هر کاری می کنند که ما نسازیم.

 

خوب این طرح آب رسانی در نگاه اول جالب است اما در دراز مدت به نظر من نتیجه خوبی ندارد. در زمان شاه این طرح را مطرح کردند تا بتوانند خرید 20 رآکتور اتمی از آمریکا و چند راکتور دیگر از کنسرسیوم آلمان-فرانسه را توجیه بکنند. هدف داشتن راکتورها بود نه ایجاد دریاچه. به شاه ایراد می گرفتند که نیروگاههای هسته ای لامپ نیست که بشود در هنگام کم باری شبکه آنها را خاموش کرد و در شب که کشور شما نیازی به انرژی ندارد چگونه باید انرژی خود را تلف بکنند این همه نیروگاه او هم از مهندسها راه حل خواست که یکی از راه حلها چنین چیزی بود.

 

در مورد اینکه این طرح به نفع اکوسیستم و اقتصاد ایران است باید بگویم که اینگونه نیست. هرگونه ساخت سد در مرکز و جنوب ایران هم بیشتر مخرب است تا مفید. سد 15 خرداد قم مثال خوبی از حرام کردن منابع و شور کردن آب شیرین است.

این طرح فقط در سریلانکا جواب داده که اینها 3000 دریاچه مصنوعی ساختند تا آبهای بارانهای موسمی را که باعث سیل و بدبختی بود برای فصل خشک جمع آوری بکنند و کشور را آباد بکنند که کردند.

شرایط خاص آن کشور که بارانهای ممتد بسیار شدید و سیل آسا  در فصل باران داشت برای آن راه حل بسیار مفید بود اما برای ایران که بارش ناچیز دارد اینگونه نیست. اگر ما همین تالاب های طبیعی را زنده بکنیم، کافی است. همین دریاچه ارومیه را نجات بدهیم کافی است.

ساخت دریاچه در کویر لوت بیشتر به بارش در افغانستان کمک می کند تا به ایران. همانطور که تالابهای مصنوعی که در عراق با آب تیگرس و فرات وجود داشتند و با بستن سد 45 میلیارد متر مکعبی دولت دوست و برادر ترکیه و کاهش آب این دو رود تمدن ساز خشک شدند باعث شد که کل ایران از رطوبت موجود در عراق محروم شده و خشکتر شده و ریز گرد را تجربه بکند.

ما دارای معادن و منابع بسیار مهمی در دشت کویر و لوت هستیم که با این طرحهای عجیب همه را به نفع حمل و نقل دیگران از دست می دهیم و مساحت کشور هم بسیار کاهش می یابد. کویرها ثروتهای ملی هستند و نباید به این راحتی از بین بروند.

اگر ما مدیر بودیم کل ناحیه مرکزی و استانهای سمنان و خراسان ایران امروز دارای فضای سبز قابل قبول بود. کشورهایی مثل هلند دریا را خشک می کنند و تبدیل به زمین قابل استفاده می کنند. اسرائیل خلیج فارس (امارات) هم همین کار را می کند حالا ما بیاییم برعکس عمل بکنیم بسیار نسنجیده و اشتباه است.

 

 

بد نیست به راه حل معکوس هم فکر بشود. اگر ما یک سازه در مناطق شرجی (مثلا استان هرمزگان) بسازیم که ارتفاع آن از سطح دریا به 4000 متر برسد خیلی ارزانتر است و در واقع تبدیل شن روان و رمل بیابان به کوه مصنوعی ارزانتر از این است که کانالهایی به این عمق زده بشود. کوه مصنوعی هم اگر درست محاسبه شده باشد بیشترین میزان آب شیرین را تهیه خواهد کرد به صورت برف علاوه بر مزایای دیگری که می تواند داشته باشد. اگر از مصالح سبک و بسیار مقاوم استفاده بشود نباید از نظر تکنولوژیک غیر ممکن تر از این طرح باشد.

 

پیشینیان متفکر، عالم، سیاس و هنرمند ما با توجه به جمعیتشان راه حل را در ساخت کاریز و همزیستی مسالمت آمیز با طبیعت دیدند و در این راستا حتی دین زرتشت هم تبدیل به یک دین بسیار محیط زیست دوست شد.

اما ما آمدیم و کاریز ها را کور کردیم، به طبیعت بی احترامی کردیم و جنگلها را نابود کردیم و حالا به چه کنم افتاده ایم.

برداشت بی رویه آب از دشتهایی مثل دشتهای سمنان باعث نشست زمین شده و در مناطقی که استخراج  نفت داریم هم برداشت بی رویه نفت از زیر سنگ پوشه و جایگزین نکردن آن به صورت طبیعی یا مصنوعی باعث خواهد شد که سنگ پوشه روی وزن خودش شکسته شده و از ترکهای آن نفت و گاز به سطح زمین برسد که در مسجد سلیمان این پدیده ممکن است باعث تخلیه جمعیت از این مناطق بشود. حالا حساب بکنید اگر سنگ پوشه سمنان به دلیل بهره برداری از منابع نفتی آن در آینده ترک بخورد چه می شود. دامغان پایتخت اشکانیان مهتر است یا نفت زیر آن؟

 

بنابراین تزریق آب به دشتهای ایران یک الزام است. اما این کار باید به صورت علمی انجام بشود نه اینکه یک مهندسی نقشه بدهد تا میلیاردها متر مکعب آب شور را به دشتها بریزیم. باید کل زمین شناسی منطقه بررسی بشود و تزریق آب شیرین با خطوط لوله پلاستیکی انجام بشود به طوری که نشست زمین کم کم متعادل بشود. چند تا پروژه دکترا در کشور ایران بابت تحقیق روی کشند قرمز، آفتهای دریایی دریاهای جنوب و شمال تعریف شده که بودجه تحقیق دارند؟ چند تا پروژه دکترا تعریف شده برای نجات دشتهای گداخته ایران؟ بدون کار علمی دقیق نمی شود با سرنوشت آیندگان بازی کرد.

 

بهترین کاری که متصور است و برای پیمانکارهای با نفوذ هم کار ایجاد می کند (و ساکت می شوند) این است که مخازن بتونی بزرگ آب در ارتفاعات مرکزی ایران ساخته بشود و آب دریا با استفاده از آب شیرین کنهای خورشیدی شیرین شده و به این مخازن در شبها پمپ بشود در نتیجه مناطقی که این مخازن به آنها اشراف دارند آرام آرام که مخازن و تولید آب شیرین گسترش می یابد بیشتر شده و در نهایت کل کشور دارای شبکه تامین آب قابل اعتماد می شود. آب باران را هم می گذاریم برای احیای تالابها و دیگر نیازی نیست که همیشه چشممان به اسمان باشد.

از آب دریای کاسپین هم نباید استفاده بکنیم به این راحتی زیرا خود این دریا دارای مشکلات فراوانی است و رفع آلودگی از آن آسان نیست ولی آب دریای سواحل مکران بسیار آب خوبی است. در کنار این سواحل می شود پالایشگاههای آب ساخت و از آب مواد معدنی گران بها هم بدست آورد. انرژی مجانی خورشید و جذر و مد هم که در دسترس است.

ایرانیان 700 هزار کیلومتر کاریز ساختند این کار را هم می توانند بکنند.

[nova 18]

درود به دوستان گرامی

ببینید کشور ما نیازمند یک طرح آبادانی بزرگ ملی است که هم آینده ساز باشد و هم میلونها نفر را سر کار بگذارد و هم نا امیدها را امیدوار بکند. بهترین طرح ممکن هم گسترش بنادر مدرن و راه آهن کمربندی سریع السیر به همه مراکز جمعیتی و اقتصادی است.

سپاس و درود 

بررسی این طرح در حد توجیه فنی و اقتصادی نه تنها مشکلی ندارد بلکه بسیار هم پسندیده است اما به شرطی که مشاور فقط قصد توجیه طرح را نداشته باشد و تمامی جوانب را بررسی کند.

از طرف دیگر عدم مطرح شدن طرح هایی همچون راه آهن سراسری شمال به جنوب با توان حمل کانتینر و ارتباط با سیستم های حمل و نقلی چون حمل و نقل آبی خود ناراحت کننده است .

بندر شهید رجایی تنها بندر متصل به شبکه راه آهن است که به نظر نمیرسد به خوبی به آن لینک شده باشد. عمق فاجعه را در دو حادثه اخیر در خطوط ریلی استان سمنان مشاهده کنید.

[worior 25,641]

ایرانیان 700 هزار کیلومتر کاریز ساختند این کار را هم می توانند بکنند.

 

 

اونا ایرانی بودن ، اینا...

[aalipoor 495]

اونا ایرانی بودن ، اینا...

اینا هم ایرانی هستن منتها مشکل نداشتن خودباوری و داشتن مدیران کوتوله یا فاسده

[Juicer 1,034]

عزیزان اگه خیلی هنر دارند ... این آب رو وارد تالاب شادگان کنند ... یا همون نیروگاه مربوطه رو صرف شیرین سازی آب شهرهای جنوبی کنند که مجبور نشوند این رودها رو به چپ یا راست تغییر بدهند و به « فنا » بدهندشون ...

ویرایش شده در مرداد 94 توسط Juicer

[koloot 642]

چطور طرحی که بسیاری از دکتران و مهندسان برجسته سالها روی آن کار کردند و می کنند و آن را یک پروژه ملی طراحی کردند چندین دولت روی آن بحث کردند می تواند به بدی کامنت های دوستان باشه آیا از اطلاعات بیشتر دوستان است و یا....

[armageddon67 5]

بحثی که دوستان کردند جالب بود ، فقط یک مشکل داشت. همه دوستان فقط می گفتند باید این کار را کرد که فلان مشکل حل شود. مثلا راه آهن کشید ، مثلا لوله های انتقال آب شیرین. مثلا ...

...........................................................................................................................

...........................................................................................................................

بحث تمام دوستان درست ولی مشکلی که اینجاست سه چیزه : دوستان همه راه حل هایی که به جای این طرح دادن کوتاه مدت هست و مشکل دوم رو مسئولین می دونن سومین مشکل محیط زیستی است.

خب مشکل دوم کاریش نمیشه کرد مگر اینکه هر کی سر جای خودش باشه.

مشکل اول رو باید در نظر گرفت و اصل هم در این است. واقعا باید راه حل های کوتاه مدت رو داد و راه حل های بنیادین و اساسی رو فدای این ها کرد.

شمایی که میگی راه آهن به جای کشتی رانی ، با یه کشتی عظیم باربری میشه معادل چند تا قطار بار حمل کرد ؟

شمایی که میگی لوله های انتقال به جای نیروگاه های اتمی برای آب شیرین کردن و پمپاژ ، میشه بفرمائید چرا؟ یه نیروگاه اتمی علاوه بر آب شیرین کردن ، علاوه بر اشتغال زایی ، علاوه بر کمک به پمپاژ ، به انتقال برق به شهرها نیز کمک کننده هست و می تواند وابستگی ما به نیروگاه های سیکل ترکیبی و نیروگاه هایی که از سوخت های فسیلی استفاده می کنند را به حداقل رسوند و آلودگی رو کمتر کرد.

کسانی که می گویند اکوسیستم کویر به هم نریزه ، سوال این است که گسترش کویر بهتر است یا نابودی کویر. در ایران که متوسط بارش در سال 250 میل هست و داره کمتر میشه و تا چند سال آینده به جای بحت جهانی انرژی بحث جهانی آب مطرح میشه. دیگه کویر و اکوسیستم کویر مهم نیست عزیز من. شما اگر آب نداشته باشی بخوری ، حاضری به حفظ کویر کمک کنی یا حاضری به بیابان زدایی کمک کنی؟

بحث تغییر ارتقاع هم میشه با دریاچه ها ، لاک ها برطرف بشه ، مثل کاری که تو کشورهای دیگه انجام شده.

بحث دریاچه خزر نیز ، نیاز به کمک تمام کشورهای اون داره ، نه فقط به صرف اینکه ما اینکارو نباید بکنیم. روسیه اگر با اون کارش این بلا رو سر خزر نمی آورد این طوری نمیشد. ما هم میتونیم با قرار دادن فیلترهایی این رو حل کنیم. فقط مشکل سر مکان و چگونگی فیلترهاست و بحث ایجاد کردن این فیلتر هاست.

یک داستان جالب براتون بگم :

دیروز رفته بودم روستاهای قوچان برای آمارگیری تحقیقاتی ، یه کشاورزی که ارشد باغبانی هم داشت یه حرف جالب زد. گفت درسته که کشت ارگانیک بهتره ولی وقتی که هشت ـت گرو نه ـت باشه واست فقط پول مهم ـه.

شمایی که میگین بحثاکوسیستم کویر و اکوسیستم خزر و ... . خیلی این کاره هستین. سعی کنین چند روز بدون آب سپری کنین ، یا همین مصرفی که دارین به نصف یا یک سوم یا کمتر کاهش بدین ، بعد اگر مرد تشریف دارین بگین بحث اکوسیستم.

من موندم اینقدر به این ملت فشار اومده که دیگه حتی جلوی پاشون رو هم نمی بینن. اینها دارین جلوی بینیشون رو می بینن. شده مثال اون دو تا دیوونه که یکی داره با انگشت اشاره به ماه اشاره می کنه و اونیکی به جای نگاه کردن به ماه به نوک انگشت اون نگاه می کنه.

اعتقاد به شخصه اینجانب راه حل های دراز مدت و موثرتر به جای راه حل های کوتاه مدت و مشکل زدا است. از قدیم ضرب مثل داریم میگه : به جای اینکه به یکی ماهی بدی بهش ماهیگیری یاد بده.

به جای خط لوله انتقال آب ، که هم باید تعویض بشه هم تهدیدات خودش رو داره ، چرا کانال های آبی نکشیم که بعدا مصارف دیگه ای هم داشته باشه.

 

بحث سر این موضوع خیلی زیاد است و تعداد متخصصینی که می طلبه فوق العاده زیاد ـه و با انجام اینکار بزرگترین پروژه ای که تا حالا در تاریخ دنیا انجام شده ، انجام خواهد شد و به همین منوال که به کشورهای دیگه ای هم مربوطه نباید فقط از توان داخلی استفاده کرد بلکه باید بهترین ها را از تمام دنیا جمع کرد و این کارو شروع کرد. با اینکه اعتقاد دارم ما می توانیم ولی بعضی وقت ها دو کله بهتر از یک کله هست.

 

با سلام ،دوست عزیز - رعایت ادب و احترام ، لازمه نخست یک بحث علمی است - ویرایش شد //MR9

[aalipoor 495]

اگر بحث تاثیر گذاری دریاچه و کانال ها بر روی سفره آب زیر زمینی رفع شود کار خیلی خوبی است

[hightech 1,596]

با عرض معذرت

چرا دوستان ادب رو رعایت نمیکنن

چه معنی داره به دیگران اینهمه اتهام بیسوادی و نفهمی میزنید؟

یا به سایر کشورها توهین میکنید؟

یعنی حتی در گفتگوی علمی هم باید توهین رد و بدل بشه؟

احترام علم بالای شما بالای سر، اما لطفا رعایت کنید