امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

بررسی شناورهای آینده را با شناورهای آمریکا شروع کردیم و با شناورهای آمریکا به پایان می رسانیم. همان گونه که در قسمتهای اول تا سوم این سلسله مقالات بررسی کردیم، نیروی دریایی آمریکا هنوز برای ساخت نسل بعدی شناورهایی به یک جمع بندی کامل نرسیده است. ساخت شناورهای کلاس دی دی-1000 نیز تلاشی است برای حفظ برتری دریایی آمریکا در قرن بیستم ویکم.

در ماه نوامبر 2001 دپارتمان دفاعی آمریکا در پروژه ناوشکنهای جدید کلاس دی دی-21 تجدید نظر کرد و پروژه دیگری با نام "ناوشکن کلاس ایکس" را جایگزین آن نمود. در ماه آوریل سال بعد، شرکت نورث روپ-گرومن برای طراحی شناورهای جدید به عنوان مقاطعه کار اول انتخاب شد. این شرکت نیز شرکتهای رایتئون، جنرال دینامیکز، لاکهید مارتین، بوئینگ و بی آئی سیسیتمز را برای کار بر روی قسمتهای مختلف شناور به عنوان مقاطعه کار جزء انتخاب کرد. تقریبا تمامی شرکتهای بزرگ تسلیحاتی ایالات متحده به نوعی در طراحی یا ساخت این شناور جدید سهیم هستند.

پروژه ناوشکن اکس در کنار پروژه های "رزمناواکس" و "شناورهای رزمی ساحلی" پیشرفت خود را آغازکرد. در سال 2006 نیروی دریایی ایالات متحده اولین نمونه ناوشکن جدید خود را "دی دی جی-1000 زوم والت" نامید.

تا ماه سپتامبر 2005، نورث روپ-گرومن کار طراحی 11 سیستم حیاتی زوم والت مانند سیستم توپخانه پیشرفته، سیستم پیشرانه یکپارچه، بدنه ساخته شده از مواد مرکب، سیستم پرتاب موشک عمودی پیرامونی، سونار مجتمع و رادار را به اتمام رسانده بود. یک فروند ناوشکن بازنشسته از کلاس اسپورانس در اختیار این شرکت گذاشته شد تا به عنوان یک سکوی آزمایشی برای نصب سیستمهای یادشده بکاربرده شود. باید به خاطر داشت که بسیاری از تجهیزات پیشرفته این شناور قبلا برای ناوشکن های کلاس دی دی-21 طراحی شده بودند ،که با لغو شدن طرح آن شناور، این تجهیزات در ناوشکن کلاس دی دی جی-1000 بکارگرفته خواهند شد.

نیروی دریایی تحویل اولین نمونه ناوشکنهای جدید را برای سال 2012 برنامه ریزی کرده است. در ابتدا، تعداد ساخت 32 فروند از این ناوشکنهای جدید برای نیروی دریای درنظر گرفته شده بود ولی کمی بعد مشکلات مالی این تعداد را به 24 و سپس به 7 فروند کاهش داد. در حال حاضر، تنها بودجه کافی برای ساخت 2 فروند ناوشکن جدید تصویب شده است و درصورت موفقیت آمیز بودن طرح، این تعداد افزایش خواهد یافت. هر کدام از این دو شناور آزمایشی 1.3 میلیارد دلار هزینه دربرخواهندداشت. درنهایت، تعداد کلی شناورهای ساخته شده بین 8 تا 12 فروند برآورد می شود.

برخلاف نسلهای قبلی ناوشکن های آمریکایی ،که برای عملیات در آبهای عمیق و دور از ساحل ساخته شده بودند، شناورهای کلاس زوم والت بیشتر برای عملیات در آبهای کم عمق ساحلی طراحی شده اند. وظیفه اصلی این شناورها پشتیبانی از عملیات آبی-خاکی، پدافند هوایی، عملیات ضدسطحی و ضدزیردریایی می باشد. یکی دیگر از وظایف احتمالی شناورهای جدید استفاه از آنها به عنوان سکوهای متحرک ضدموشک بالستیک است. این شناورها با استفاده از تکنولوژیهای ارتباطی می توانند اطلاعات مسیر حرکت موشکهای بالستیک دشمن را از ماهواره ها دریافت کرده و با موشکهای ضدموشک خود آنها را هدف قراردهند.

طرح بدنه شناورهای کلاس زوم والت برای کاهش سطح مقطع راداری به گونه ای است که بیشتر بدنه شناور در زیر آب قرارمی گیرد. پل شناور تنها قسمتی از بدنه زوم والت است که در بالای سطح آب قرارگرفته و آن هم به گونه ای طراحی شده تا کمترین میزان امواج رادیویی را به سمت منبع فرستنده امواج بازگرداند. علاوه بر آن، حرارت خروجی و اثرمغناطیسی شناور به گونه ای کاهش یافته اند که رهگیری شناور توسط حسگرهای مادون قرمز و مغناطیسی به کمترین میزان ممکن کاهش یابد. تصویر مادون قرمز شناور توسط آب پاشهایی که در اطراف بدنه نصب شده اند و به همراه سیستم خنک کننده هوای غیرفعال کاهش داده می شود.

اسکلت شناور و عرشه آن از مواد کامپوزیتی ساخته شده اند. با اینکه بدنه زوم والت 40 درصد بزرگتر از ناوشکنهای کلاس "آرلیک بورک" می باشد اما سطح مقطع راداری آن به اندازه یک قایق ماهیگیری کاهش یافته است. سینه شناور به گونه ای طراحی شده است که بتواند به راحتی موجها را بشکافد تا شناور بتواند در دریای متلاطم بدون تکان و با پایدارای زیاد حرکت کند.

برای دی دی جی-1000 یک سیستم پیشرانه یکپارچه با موتورهای الکتریکی در نظرگرفته شده است. این سیستم دارای حداقل صدا است و می تواند بیشترین نیرو را برای تسلیحات و تجهیزات شناور تهیه کند. دو دستگاه توربین گازی رولزرویس "ام تی-30" به قدرت 36 مگاوات نیروی لازم برای به حرکت درآوردن موتورهای الکتریکی را تهیه می کند. بنا بر اظهارات مسئولان شرکت رولزرویس، این موتور قویترین توربین گازی دریایی جهان است. سیستم یکپارچه تولید قدرت دی دی جی-1000 از بعضی جهات مانند سیستمهای قدیمی توربو-الکتریک است اما با استفاده از موتورهای جدیدی که قرار است برای این شناورها ساخته شود این سیستم می تواند 10 برابر کمتر از روشهای قدیمی انرژی الکتریکی مصرف کند.

یک رادار آرایه فازی ،که در دو باند "اس" و "ایکس" کار می کند، به همراه لینکهای ارتباط داده به آنتن رادار شناور متصل شده و آن را تغذیه می کنند. این
تجهیزات ساخت شرکت "هریس" می باشند. رادار اصلی زوم والت یک رادار چندکاره "آ ان/اسپای-3" است که به صورت یکپارچه با یک رادار دوبانده جستجوی افق و یک رادار باند ،ال، جستجوی حجم کارمی کند. اسپای-3 ساخت رایتئون بوده و یک رادار آرایه فازی در باند "ایکس" است که برای کشف هواگردهایی که در ارتفاع پایین پرواز می کنند ساخته شده است. این رادار می تواند موشکهای ضدکشتی را یافته و هدایت آتش موشکهای ضدموشک را برعهده بگیرد.

یک سونار در قسمت زیرین سینه کشتی نصب شده است که با یک سونار یدک کش چندکاره اطلاعات لازم را برای جنگ ضدزیردریایی فراهم می آورد.
تمامی سیستمهای الکترونیکی دی دی جی-1000 به وسیله یک شبکه کامپیوتری بزرگ به یکدیگر متصل شده و کنترل می شوند. شناورهای آینده نیروی دریایی آمریکا را می توان یک ابرکامپیوتر واقعی دانست. در طراحی این سیستمها سعی شده است تا حد امکان از سخت افزار و نرم افزارهای تجاری موجود استفاده شود. آی بی ام به همراه رایتئون و لاکهید وظیفه توسعه این سیستمها را برعهده گرفته اند.

خدمه این شناور در حدود 140 نفر می باشد که با خدمه 330 نفری ناوشکنهای کلاس اسپورانس و خدمه 200 نفری کلاس الیورهازارد پری قابل مقایسه است. استفاده از سیستمهای خودکار تعداد خدمه را تا حدی باورنکردنی کاهش داده است. باوجودی که زوم والت در رده ناوشکن طبقه بندی شده است اندازه و وزن آن این شناور را در حد یک رزمناو قرارمی دهد. اندازه زوم والت 50درصد بزرگتر از ناوشکنهای آلری-بروک و تقریبا هم اندازه نبردناو آلمانی گراف اسپی ، متعلق به جنگ جهانی دوم، است.

تسلیحات شناورهای کلاس دی دی جی-1000 برای عملیات ساحلی و شبکه محور مناسب هستند. بر خلاف شناورهای قدیمی که از پرتاب کننده های عمودی استفاده می کنند در زوم والت تعداد 20 خانه عمودی پرتاب موشک "مارک-57" در دو لبه عرشه جلویی شناور نصب شده اند تا در صورت هدف قرارگرفتن شناور کمترین آسیب به موشک اندازهای آن وارد شود. این سیستم پرتاب موشک عمودی توسط شرکتهای بی آ ئی سیستمز و رایتئون طراحی شده است و می تواند انواع موشک مانند موشک های کروز، استاندارد و سی اسپارو را شلیک کند. سیستم پرتاب موشک عمودی کوششی است برای استفاده بهینه از فضای باارزش مرکز بدنه شناور به گونه ای که امنیت کشتی نیز به بیشترین میزان ممکن افزایش یابد. مارک-57 دارای بارگذاری خودکار بوده و مجموعا 80 تیر موشک در خزانه زوم والت برای آن درنظرگرفته شده است.

نبردناوها -که امروزه از رده خارج شده اند- برای حمله به ساحل دشمن به صورت سنتی از 6 تا 12 قبضه توپ با کالیبر بالا (کالیبر 16 اینچ در برابر کالیبر 6.1 اینچ توپهای نصب شده در ناوشکن زوم والت) استفاده می کردند اما برای دی دی جی-1000 تنها دو قبضه توپ 155 میلیمتری در نظر گرفته شده است. این توپها با استفاده از گلوله های راکت دار بردی برابر با 100 مایل دریایی خواهند داشت و نرخ آتش آنها 12 گلوله در دقیقه خواهد بود. گلوله های این توپ مجهز به سیستم "جی پی اس" بوده و شناور زوم والت با استفاده از این گلوله ها می تواند بدون وارد شدن به آبهای ساحلی دشمن دقیقترین آتشباری را بر روی مواضع حریف اجرا کند. هر شناور دی دی جی-1000 می تواند 900 عدد از این نوع گلوله ها را حمل کند که 600 عدد از گلوله های در خزانه بارگذار خودکار توپها قراردارند. در حال حاضر این گلوله ها در شلیکهای آزمایشی تا فاصله 59 مایل دریایی شلیک شده اند. ناظران نظامی قدرت آتش این توپها را برابر با 18 قبضه توپ متعارف "ام-198" می دانند.

توپ 57 میلیمتری "مارک-110" ساخت بی آئی سیستمز نیز برای نبرد در فواصل نزدیک در نظرگرفته شده است. نرخ آتش این توپ 220 گلوله در دقیقه و برد آن 14 کیلومتر است. هدایت این توپ به وسیله دست و یا از راه دور صورت می گیرد. توپ مارک-110 مهمات چندمنظوره مارک-295 را بکارمی گیرد و با استفاده از این مهمات می تواند با اهداف هوایی، زمینی یا سطحی درگیرشود.

قرار است که سیستمهای تسلیحاتی این شناورها به اندازه ای باهوش باشند که کاملا بدون دخالت انسان هدفگیری و شلیک کنند. این اتوماسیون گسترده یکی از دلایل کاهش تعجب انگیز خدمه شناور می باشد.

بر خلاف بیشتر ناوشکنهای متعارف دی دی جی-1000 دارای دو باند پرواز هلیکوپتر است. در پاشنه شناور یک سطح شیبدار برای به آب انداختن قایقهای کوچک درنظرگرفته شده است که می توان از آن برای به آب انداختن قایق و روباتهای شناور یا زیرآبی حتی در دریای متلاطم استفاده کرد.
در صورت موفقیت آمیز بودن طرح زوم والت این شناور تا سالهای طولانی ستون فقرات شناورهای رزمی سطحی نیروی دریایی ایالات متحده خواهدبود.
دی دی جی 1000 زوم والت مشخصات
تاریخ سفارش ؟
تاریخ شروع پروژه 2007
تاریخ به آب انداختن ؟
تاریخ به خدمت گرفته شدن برنامه ریزی شده برای2012
وزن کامل 14564 تن
طول 183 متر
عرض 24.1 متر
آبخور 8.4 متر
پیشرانه 2 توربین گازی رولزرویس مارین ترنت-30 هر یک به توان 36 مگاوات؛؟ دستگاه دیزل ژنراتور
سرعت 30.3 گره دریایی
برد
خدمه 140 نفر
هلیکوپتر 2 فروند هلیکوپتر اس اچ-60 یا 1 فروند هلیکوپتر ام اچ-60؛3 فروند پهپاد فایراسکات
تجهیزات الکترونیک 1 دستگاه رادار3 بعدی چندمنظوره آ ان/اسپای-3؛رادارجستجوی حجم؛سونارسینه کشتی؛سونار یدککش
تسلیحات موشک انداز 20خانه عمودی مارک-57 به همراه 80 تیر موشک سی اسپارو،موشک کروز توماهاوک،موشک استاندارد بلاک2؛موشک انداز عمودی ضدزیردریایی آسروک؛2 قبضه توپ 155میلیمتری به همراه 920 گلوله؛2 قبضه توپ دریایی مارک-110 با کالیبر57میلیمتر برای دفاع نزدیک


normal_SHIP_DDG-1000_Fleet_Defense_Conce

normal_SHIP_DDG-1000_Features_lg.jpg

LCS_Bofors57mm.jpg
اینهم توپ اعجوبه ساخت سوئد

normal_SHIP_DDG-1000_2_Ships_Firing_Conc

دوستان توجه کنند که عکسها همه تخیلی هستند نه واقعی.

نویسنده:رضاکیانی موحد
منبع:مجله جنگ افزار

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عالی بود رضا جان
با این ترتیب نیروی دریایی باید خودش برای سال 2012 با کار مشابه روی ناوهای ضد رادار شروع کنه البته زیردریایی های کوچک و بی صدا جواب خوبی میتونن باشن ولی ....

میشه گفت این ناو بزرگتر شده همون ویزبی جنجالیه اما با امکانات ایالات متحده.
توی تصویر موشک ضد کروز هم دیده شده و توپهای راکت داری با برد 100 مایل دریایی یعنی تقریبا 180 کیلومتر :mrgreen: توی این برد چه دیدی دارند این کشتی ها برای زدن ناوها شاید این توپها برای زدن سواحل کاربرد داشته باشند اما برای کشتی ها.....

قرار است که سیستمهای تسلیحاتی این شناورها به اندازه ای باهوش باشند که کاملا بدون دخالت انسان هدفگیری و شلیک کنند. این اتوماسیون گسترده یکی از دلایل کاهش تعجب انگیز خدمه شناور می باشد.


قضیه پیچیده است کار سخت میشه دوستان به نظر شما موفقیت این کار چقدر میتونه باشه سیستم یا روش مشابهی برای فراروی دید وجود داره با توجه به اینکه تا 2012 ناوهای جنگی حریف هم به تکنولوژی مشابهی وارد میشن

در صورت موفقیت آمیز بودن طرح زوم والت این شناور تا سالهای طولانی ستون فقرات شناورهای رزمی سطحی نیروی دریایی ایالات متحده خواهدبود.


باید یه فکری بصورت قطعی کرد و بهترین راه هم زیردریایی های کوچک و سریع اما مشکل شناسای پیش میاد چیزی به ذهن شما میرسه. یا روشی درجایی برای اینکار وجود داره.

بازهم تشکر از تهیه مطالب بدرد بخور عالی بود جنگ آور.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
قربونت برم هنوز که نساختنش
شما اجازه بده اول عملیاتی بشه و مشکلاتش برطرف بشه بعد یه فکری به حالش می کنیم.
انشاءالله

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اصولا طرحهاي كانسپت براي جنگهاي آينده مي باشند و ساخت آنها منوط به تغيير موازنه نظامي و تكنولوژيك در دنياست.اما اين طرحها در فاز صفر و يك (مطالعات و طراحي اوليه)مورد بررسي قرار گرفته و در صورت نياز وارد فازهاي اجرايي مي شوند.

از رضاي عزيز هم تشكر مي كنم.عالي بود. :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

قربونت برم هنوز که نساختنش


شما اجازه بده اول عملیاتی بشه و مشکلاتش برطرف بشه بعد یه فکری به حالش می کنیم.
انشاءالله


آقا رضا فردا دیر است. :mrgreen:
باید همیشه یک پله جلوتر بود از الان به فکر اینده باشیم بهتره .
بعد مطمئنی تا 2012 این تاپیک هستش روش دوباره بحث کنیم icon_eek :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خیلی عالی یود. دستت درد نکنه رضا جان. به نظرم همان کامپیوتری شدن سیستمهایش که نقطه قدرتش به حساب می اید به عنوان نقطه ضعفشم هست و برای مقابله با ان باید انها رو مختل کرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]خیلی عالی یود. دستت درد نکنه رضا جان. به نظرم همان کامپیوتری شدن سیستمهایش که نقطه قدرتش به حساب می اید به عنوان نقطه ضعفشم هست و برای مقابله با ان باید انها رو مختل کرد.[/quote]
این شد یه راه حل + + emp

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مطلب جالبی بود جناب کیانی. از همه مهمتر مربوط به سال 2012 بود و زیاد به اینده دوری حواله نمیداد. به احتمال زیاد وقتی تحویل در این سال باشه پس الان در حال طی مراحل ازمایشی است و نه طراحی.
در مورد نحوه مقابله هم شاید تا این سال روشهای جدید و یا نوعی موشک خاص طراحی و عملیاتی بشه. البته نمیشه که تمام سیستمها رو توسط رایانه کنترل کرد ولی همین که این تعداد نفرات کاهش پیدا کرده جالب بود.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مختل کردن سیستمهای کامپیوتری فکر خوبیه. به شرط اینکه سیستم عامل خاصی برای این کامپیوترها طراحی نشده باشه.

آرمانی عزیز همون طور که در متن تاپیک امده دارند یه ناوشکن قدیمی رو آماده می کنند تا این سیستمها به صورت آزمایشی روش نصب بشه ببینند که چه جوری جواب می گیره . برای کاملتر شدن بحث بهتر قسمتهای قبلی این مقالات رو هم در همین سایت دوستان یه نیگاهی بندازند.
با تشکر
رضا

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]مطلب جالبی بود جناب کیانی. از همه مهمتر مربوط به سال 2012 بود و زیاد به اینده دوری حواله نمیداد. به احتمال زیاد وقتی تحویل در این سال باشه پس الان در حال طی مراحل ازمایشی است و نه طراحی.
در مورد نحوه مقابله هم شاید تا این سال روشهای جدید و یا نوعی موشک خاص طراحی و عملیاتی بشه. البته نمیشه که تمام سیستمها رو توسط رایانه کنترل کرد ولی همین که این تعداد نفرات کاهش پیدا کرده جالب بود.[/quote]

[quote]در صورت موفقیت آمیز بودن طرح زوم والت این شناور تا سالهای طولانی ستون فقرات شناورهای رزمی سطحی نیروی دریایی ایالات متحده خواهدبود.[/quote]

به احتمال زیاد تا 2012 اولین نمونه ها تکمیل میشه و بعد از اون شروع به ساخت و جایگزینی با نسل های قدیمی متناسب با نیاز هاشون میکنند.البته در صورت موفقیت آمیز بودن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خیلی عالی و مفید بود رضا جان و دست شما درد نکند.

قضیه این توپهای با برد 180 کیلومتر چیه؟ مگه قرار نبود الکترومغناطیسی باشن؟ :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تا اونجا که من می دونم الان دارند سرمایه گذاری زیادی روی گلوله های راکت دار برای توپهای دوربردشون می کنند. این جور گلوله ها علاوه بر داشتن راکت که برد گلوله رو افزایش می دهند جی پی اس هم دارند تا دقت زیادی در زدن هدف داشته باشند.
دیگه داره دوران بمباران به سبک جنگ جهانی دوم به سرمی رسه. همین الان توی پاکستان نیگاه کنید ببینید با پهپادهاشون دارن چه جور دقیق اهدافشون رو می زنند!!!!!!!!!!1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آره دیگه جنگها دارن عوض میشن و کشورهایی که توان و پولش رو دارن خودشون سلاح مدرن میسازن و بقیه هم بعد چند دهه التماس میکنن برای خرید!

ولی اگر بشه چنین توپی رو در خشکی به بهره برداری رسوند دیگه نیازی به موشکهای تاکتیکی نیست! موشکهایی مثل فاتح110 یا موشک ATACMS از رده خارج میشن! یجوری شاهد تولد مجدد جنگهای کلاسیک هستیم که تقویت شدن و فاصله ها افزایش یافته! دیگه توپخانه با برد 20 30 کیلومتر فایده نمیده و توپهای خودکششی 155 میلیمتری بردشون به 65 70 کیلومتر رسیده و میشه توپ 203 میلیمتری با برد 100 کیلومتر هم ساخت.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شبیه به یه زیر دریایی که روی اب اومده باشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط mehdipersian
      شناور شهید باقری به بالگرد، موشک و پهپاد مجهز خواهد شد 
      فرمانده نیروی دریایی سپاه:

      شناور شهید باقری که در آینده ساخت آن به اتمام می‌رسد، علاوه بر داشتن یک ناوگروه در داخل خود، باند پرواز هم دارد که پهپاد می‌تواند از روی آن حرکت کرده و به پرواز درآید و در بازگشت هم می‌تواند بر روی آن بنشیند.
      شناور شهید باقری با ۲۴۰ متر طول و ۲۱ متر ارتفاع، مجهز به بالگرد، موشک و پهپاد است.
      این شناور به گونه‌ای در حال ساخت است که از روی عرشه آن حدود ۶۰ پهپاد می‌تواند پرواز کند و بنشیند.
      وستانیوز
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط farmandekoll
      F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

      جزییات :


      وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

      سازنده : لاکهید

      استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

      موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

      ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

      اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

      اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

      سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.




    • توسط onin
      در ۲۵ فوريه ۵(۱۹۲۵ اسفند ۱۳۰۴) اولين خلبان ايراني كه كلنل احمدخان نخجوان نام داشت يك هواپيماي برژت -۱۹ را با پرچم و نشان ايران از فرانسه به پايگاه قلعه مرغي تهران پرواز داد. كلنل نخجوان در فرانسه دوره ديده بود و فقط ۲۰۰ ساعت پرواز داشت. بدين ترتيب در اين تاريخ اولين هواپيماي نيروي هوايي ايران با خلباني يك ايراني مرزهاي بين المللي را درنورديد و به فضاي پروازي ايران رسيد. در اين زمان ديگر خلبانان ايراني تحت نظارت يك استاد خلبان آلماني به نام «شفر» در ايران دوره مي ديدند. خريد هواپيما قسمت آسان كار بود. آموزش خلبانان براي پرواز كردن با آنها، نفرات پشتيباني زميني براي نگهداري و تعمير آنها و ساختن فرودگاه ها قسمت سخت كار بود كه زمان هم مي برد. در همين دوره زماني نيروي هوايي ايران از قالب يك اداره كوچك در ستاد فرماندهي ارتش خارج شده و به يك نيروي جداگانه تبديل شده بود كه «نيروي هوايي ارتش شاهنشاهي ايران» نام گرفته بود؛ اولين فرمانده نيروي هوايي ايران هم كسي نبود به جز كلنل احمدخان نخجوان. در سال ۱۹۲۴ (۱۳۰۳) اولين گروه از دانشجويان دوره خلباني و تكنسين پرواز به روسيه و فرانسه فرستاده شدند. بعدها در سال ۱۹۲۹ (۱۳۰۸) ايران ۱۵ خلبان داشت كه شش نفر از آنها در مدرسه پرواز ايستر فرانسه و ۹ نفر ديگر در مدرسه پرواز سباستوپول روسيه آموزش خلباني ديده بودند. در اين سال IIAF مخفف Imperial Iranian Air Force داراي ۳۳ فروند هواپيما از ۹ مدل مختلف بود. طي ۱۵ سال به يعني تا آغاز جنگ جهاني دوم بيش از ۳۰۰ هواپيما از ۱۸ مدل مختلف در اختيارنيروي هوايي ايران بود. در همان زمان هشت پايگاه هوايي كه مدارس آموزش خلباني و يك مركز آموزش تعميرات و نگهداري را شامل مي شدند ساخته شده بود. يك كارخانه مونتاژ هواپيما به نام «شهباز» هم ساخته شده بود كه قادر بود سه مدل مختلف هواپيما را مونتاژ كند. در سال ۱۹۴۱ (سوم شهريور ۱۳۲۰) بي طرفي ايران در جنگ جهاني دوم نقض شد و نيروهاي هوايي و دريايي انگليس و روسيه از شمال و جنوب به ايران حمله كردند. نيروي هوايي جوان ايران كه به تازگي به ساختن ساختارهاي اساسي خود مشغول شده بود، تحت هيچ شرايطي توانايي رويارويي با اين نيروي عظيم و توانمند را نداشت. با اين وجود تعدادي از پرسنل جوان اين نيرو تصميم به مقابله با بيگانه گرفتند و با كنترل پادگان قلعه مرغي دو هواپيما از اين پادگان به خلباني سروان وثيق و استوار شوشتري كه با شليك ضدهوايي مواجه شده و به ناچار آسمان تهران را ترك كردند. نيروهاي ائتلاف انگليس و روسيه كنترل دو پايگاه هوايي ايران را در دست گرفتند. آنها به ترتيب در مهرآباد و قلعه مرغي مستقر شدند. از نيروي هوايي جوان ايران تقريباً هيچ چيز باقي نماند. پس از پايان جنگ ارتش بريتانيا ايران را ترك گفت اما ارتش روسيه از ترك ايران سر باز مي زد و كنترل شمال ايران را در اختيار داشت. سه ماه پس از اين اتفاق نيروهاي سرخ روسيه ايران را ترك گفتند. پس از اين نيروي هوايي ايران هميشه به عنوان نيروي برتر در خاورميانه شناخته مي شود. موقعيت استراتژيك ايران توسط آمريكا ناديده گرفته نشد و آمريكا از اوايل دهه ۱۹۶۰ شروع به فروش تعداد زيادي از هواپيماهاي پيشرفته خود به ايران كرد. در سال ۱۹۶۵ ميلادي ايران اولين هواپيماجت خود با نام اف - ۸۴ جي جت ثاندر دريافت كرد. در سال ۱۹۶۵ هواپيماهاي اف-۵ فريدم توسط ايران خريداري شدند و به دنبال آن در سال ۱۹۶۸ اف-۴ فانتوم هم به ايران فروخته شد. در سال ۱۹۷۰ ايران داراي قوي ترين نيروي نظامي در منطقه بود. قبول فروش هواپيماهاي فوق پيشرفته اف-۱۴ اي تام كت به همراه موشك هاي پيشرفته اي آي ام - ۵۴ فينيكس از سوي آمريكا به ايران نشان دهنده روابط بسيار گرم بين ايران و آمريكا بود. در پي وقوع انقلاب اسلامي در سال ۱۹۷۹ دكترين و استراتژي نظامي ايران تغيير يافت و ايران ديگر به خريد تسليحات پيشرفته و گرانقيمت علاقه نشان نداد و همين باعث ايجاد نوعي تغيير قدرت در منطقه شد. ايران ديگر نه تنها دوست صميمي آمريكا نبود، كه به خاطر سياست هاي امپرياليستي و ضد انساني آمريكايي به دشمن اصلي آن تبديل شد. آمريكا و ديگر كشورهاي غربي تحريمي نظامي عليه ايران اتخاذ كردند. كمك هاي آمريكا قطع شده بود و نيروي هوايي ايران از فرار و بركناري افسران زمان شاه رنج مي برد كه همين امر به پايين آمدن سطح سرويس دهي در نيروي هوايي منجر شده بود. به دليل تحريم تسليحاتي ايران و نرسيدن قطعات مورد نياز، آمار عملياتي نيروي هوايي ايران سريعاً رو به كاهش بود. پس از انقلاب نيروي هوايي به «نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايران» كه خود ارتشيان به آن «نهاجا» مي گويند تغيير نام داد. نام انگليسي آن هم Islamic Republic of Iran Air Force است كه به اختصار IRIAF خوانده مي شود. در همين اوضاع و احوال عراق با مناسب يافتن فرصت درصدد برآمد تا با حمله به ايران قسمت هاي وسيعي از خاك ايران را ضميمه قلمرو خود كند؛ به همين خاطر در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ (۳۱ شهريور ۱۳۵۹) با يورشي عظيم به خاك ايران از طريق هوا، زمين و دريا جنگ تحميلي هشت ساله را عليه ايران آغاز كرد. جنگ با حمله هوايي نيروهاي عراقي به شش پايگاه نيروي هوايي ايران و چهار پادگان آغاز شد و همزمان چند لشكر و تيپ مستقل عراق در چهار محور از طول ۷۰۰ كيلومتر مرز مشترك با ايران به عمق خاك ايران يورش بردند. اولين حمله هوايي عراق چندان موفقيت آميز نبود. دلايل آن را مي توان به برنامه ريزي ناكافي و نادرست عمليات، نداشتن اطلاعات كافي از اهداف و استفاده نامناسب از بمب هاي جي پي(بمب هايي كه هدف خاصي ندارند و براي انهدام كلي به كار مي روند) برشمرد. در مهرآباد يك هواپيماي اف-۴ اي در هنگام جابه جايي براي در امان ماندن از حملات دشمن دچار سانحه شد و از همدان هم گزارش هايي در مورد خسارت يك فروند اف-۴ رسيد. اولين عمليات هوايي ايران در پاسخ اين حمله و بلافاصله پس از آن در خاك عراق موفقيت آميز بود. در اين عمليات چهار فروند هواپيماي اف-۴ به پايگاه دريايي الشعبيه در نزديكي بندر ام القصر حمله بردند. اين چهار فروند هواپيما كه ۴۵۰ كيلوگرم بمب بر سر اين پايگاه ريختند عمليات خود را از پايگاه بوشهر شروع كردند. در ميان اهداف چندباطري موشك ضد كشتي وجود داشت. اين عمليات تلافي جويانه نيروي هوايي ايران به قدري سريع بود كه خط پدافند عراق در طول مسير پرواز دچار غافلگيري شده بود. روز بعد در عملياتي غيرقابل باور ۱۴۰ فروند از جنگنده ها و جنگنده بمب افكن هاي ايران به ويژه اف-۴ و اف-۵هاي پايگاه هاي بوشهر، همدان و تبريز توانستند با نفوذ خود به خاك عراق تلفات سنگيني به پايگاه ها و تاسيسات نظامي عراق وارد كنند. در اولين روزهاي جنگ چندين حمله هوايي ديگر به تاسيسات نظامي عراق از قبيل ام القصر انجام شد. در يكي از اين حملات دو فروند اف-۴ كه هر كدام شش بمب جي پي ۳۴۰ كيلوگرمي حمل مي كردند به تاسيسات نظامي دريايي و كشتي هاي موشك انداز عراق حمله بردند. در حدود ۲۰ دقيقه بعد يك فروند هواپيماي آر اف-۴ اي عكس هاي شناسايي از منطقه گرفت كه نشان مي داد كشتي ها و تاسيسات بندري دچار صدمات و خسارات سنگيني شده اند. تاكتيك كلي در طول انجام چنين عمليات هايي رسيدن به هدف از راههاي مختلف، انجام يك پاپ -آپ بيش از رسيدن به هدف و شيرجه زدن روي هدف براي انهدام آن است. در هنگام بازگشت دو اف-۴ يكي از آنها توسط يك موشك سام مورد اصابت قرار گرفت كه باعث آسيب ديدن برخي از سيستم هاي آن شد اما همچنان مي توانست پرواز كند. اما آتش خاموش كن ها كار نكردند و بال راست - محل اصابت موشك - آتش گرفت. باند فرود نزديك ترين پايگاه هوايي هم به دليل هجوم اوليه ارتش عراق براي فرود مناسب نبود و به همين خاطر مجبور به فرود در يك باند ناآماده با سرعت بالا شد. چرخ ها تركيدند و هواپيما در حالي كه سرنشينان آن اجكت كرده بودند از انتهاي باند خارج شد. بعدها اين هواپيما با تعويض بال و ديگر تعميرات دوباره به جنگنده هاي مورد استفاده در جنگ پيوست. اين تعويض بال كه اولين بار در ايران انجام مي شد را مي توان نقطه آغاز انجام كارهاي غيرممكن در نيروي هوايي دانست. در اولين ماههاي جنگ «نهاجا» تلاش هاي خود را به جلوگيري پيشرفت نيروي زميني ارتش عراق معطوف كرده بود. جنگنده هاي ايراني براي اين كار با استفاده از راكت هاي ضد زره دانه به دانه تانك ها و زره پوش هاي عراق را شكار مي كردند و حتي گاهي اوقات تا ارتفاع سه تا چهار متر زمين هم پايين مي آمدند. در مقابل عراق هم از هواپيماهاي ميگ-۲۱ و ميگ-۲۳ براي پوشش نيروي زميني خود استفاده مي كرد كه اين پوشش به ناچار منجر به درگيري هوايي بين ايران و عراق مي شد كه مي توان پيروزي هاي ايران در اين زمينه را بيشتر از عراق دانست. مخصوصاً در اوايل جنگ كه آنها در مقابل هواپيماهاي اف-۱۴ ايران توانايي انجام هيچ عملي را نداشتند كه در اواخر جنگ با خريد ميراژ اف-۱ از فرانسه توانستند كمي جنگ هاي هوايي را متعادل كنند. جنگ تحميلي عليه ايران علاوه بر خسارات و تلفات جانبي بسيار، دستاوردهاي ارزنده اي براي نيروي هوايي ايران داشت. نيروي هوايي در اين هشت سال توانست به تكنولوژي ساخت بسياري از قطعات مورد نياز خود دست يابد و در برخي موارد به خودكفايي برسد.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.