MOHAMMAD

«طرح عملیات» مقابله با خودروها انتحاری داعش و سایر گروههای تروریستی

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

برای صاعقه نمیشه روی پرتاب سرد حساب باز کرد، مگر اینکه الان انجام شده باشه. وگرنه معلوم نیست چند سال دیگه (یا شاید هم چند ماه البته) بتونیم به این فناوری برسیم، بعد چقدر طول بکشه که به تولید صنعتی برسه و کی به سوریه برسه.
الحاق اپتیک دید در شب عملی تره اما اون هم ممکنه چند ماه طول بکشه.

 

با استفاده تکنولوژی فوق پیشرفته ایربگ پراید یا با طراحی همون کپسولی که سام 7 رو پرت میکنه میشه پرتاب سرد رو براتون در کمتر از 2 ماه عملیاتی کرد ...

گزینه هایی غیر از دراگون هم هست که پرتاب سرد دارند  اما قابلیت برد کمتری دارند و اطمینان پذیری نا مشخص مثل بومبار که ظاهرا همون اریکس هست ولی ساخت صربستان . اگر تروریست ها زودتر بهش دست پیدا نکن !

https://en.wikipedia.org/wiki/Bumbar

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

فکر کنم در تاپیک سوریه یکجا یک سوارم انتحاری بود که چند ده تا خودرو فرستاده بودن ولی ۸ تاش واقعی بود و بمب داشت بقیه مشقی بودن اینجا دیگه ضد زره زمینی و هوایی تکی هم کارایی کامل نداره این رو هم فکر کنید چون طرف مقابل بیکار نمیشینه و حرکت بعدیشو رو میکنه

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با توجه به حفاظت فیزیکی کم ماشین انتحاری، نظر دوستان درباره استفاده از نارنجک اتدازها چیه؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

باسلام 

توی مستند سلاحهای آینده (متاسفانه فصل و قسمتش یادم نیست)  یک نوع تور برای متوقف کردن خودرهای معرفی شد. عملکرد تور هم به این صورت بود که با پیچیدن دور محور خودرو باعث توقف خودرو به نظر من میشه از دو تا کوادکوپتر برای پهن کردن سریع تور در مسیر انتحاری استفاده کرد با توجه به اینکه کوادکوپترها میتونن تور رو نزدیک به خودرو رها کنن  دور زدن تور خیلی سخت خواهد بود در صورتی هم که راننده موفق بشه اینکار باعث میشه سرعتش کاهش پیدا کنه. حالا بعد از کاهش سرعت یا زمین گیر شدن خودروی .

انتحاری میشه راحت تر با خودرو درگیر شد.

-----

 

ویرایش: اسم تور X-Net هست.

 

http://www.cargeek.ir/%D9%81%D9%86%D8%A7%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D8%A7%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%B9%D8%A7%D8%AA-%D9%BE%D8%A7%DB%8C%D9%87/394-%D8%AA%DA%A9%D9%86%D9%88%D9%84%D9%88%DA%98%DB%8C-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%AA%D9%88%D9%82%D9%81-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%B1%D9%88-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%B1%D8%B3%DB%8C-vehicle-lightweight-arresting-device-vlad

ویرایش شده در توسط moon
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با توجه به محیط میتوان گستره وسیعی از تسلیحات را بکار برد که همگی موثر هستند بشرطی که هدایت آتش صحیح باشد.

علیرغم وجود امکانات در زمینه ISTAR ضعیف هستیم و گلوگاه اصلی همین است.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

78950-235739-1402137913.jpg

یاد یه داستانی تو دروان دبستان و راهنمایی پیگیر بودم افتادم

وقتی کوچیکتر بودم مسائل علمی رو کم و بیش دنبال میکردم

یکی از داستان هایی که دنبال میکردم داستان دایناسور  ها بود و دلیل انقراضشون

چندین چند نظریه مطرح بود برای انقراضشون یکیش میگفت برخورد شهاب سنگا با زمین علت این امره یکی دیگه سرد شدن زمین و یخ بندان و یکی دیگه علت رو شیوع یک بیماری همگانی میدونستن

 

برخلاف اینکه دلایل روشنی برای هر نظریه مطذح بود ولی هیچ وقت هیچکدومو به عنوان نظریه اصلی و دلیل انقراض دایناسور ها انتخاب نشدن!!!

 

تا اینکه آخرین نظریه ای که خوندم و از همه هم بنظرم صحیح تر عنوان شده بود این بود که همه این نظریه ها درسته ولی در منطقه خودش،یعنی چی یعنی دلیل اینکه دایناسورها تو قاره آمریکا منقرض شدن ، برخورد شهاب سنگاست و در شمال آسیا و شمال اروپا بدلیل شروع یخبندان در قاره آفریقا بدلیل بیماری و و خشکسالی و .....

 

حالا اصلا چرا این داستانو مطرح کردم 

این راهیی که ما برای حل این مسئله داریم میریم از بیخ و بن اشتباه است

ما از کوه های لاذقیه تا صحراهای عراق رو که تقریبا همه نوع شرایط جغرافیایی وجود داره نمیتونیم با یک طرح جلوی انتحاری هارو بگیریم 

مثلا میشه تو شرایط کوهستانی لاذقیه که دو سه تا جاده برای حرکت انتحاری نیست رو با مین و دندون اژدها پوشش بدیم در کویرهای عراق که تا 3 4 کیلومتری با چشم قابل دیدن و از هر طرفی امکان رسیدن انتحاری به سنگر هست رو با موشک تاو پوشش بدیم

 

پ ن: اگر سوتی هست خودتون ببخشید چون کار دارم و شدیدا دیرم شده  :rose:  icon_cheesygrin  :kiss:

  • Upvote 8
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام 

 

با توجه به محیط میتوان گستره وسیعی از تسلیحات را بکار برد که همگی موثر هستند بشرطی که هدایت آتش صحیح باشد.

 

ماه ها قبل این مساله در تاپیک سوریه عرض شد و بسادگی هر چه تماتر از آن عبور گردید 

 

65~0.jpg

 

 

پی نوشت :

عناصر موجود در داخل کادر سفید رنگ !!

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام


ماه ها قبل این مساله در تاپیک سوریه عرض شد و بسادگی هر چه تماتر از آن عبور گردید
 

 

پی نوشت :
عناصر موجود در داخل کادر سفید رنگ !!

رعایت یا عدم رعایت نسبی همین موارد باعت تفاوت در پیشروی های گروه های تحت حمایت آمریکا و گروه های تحت حمایت ایران میشه...
ایا در دانشکده های نظامی ما این موارد تدریس میشه و اگه جواب مثبته به درستی تدریس میشه؟ و اگر درست تدریس میشه در عمل استفاده میشه؟! :neutral:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام علیکم 

 

رعایت یا عدم رعایت نسبی همین موارد باعت تفاوت در پیشروی های گروه های تحت حمایت آمریکا و گروه های تحت حمایت ایران میشه...
ایا در دانشکده های نظامی ما این موارد تدریس میشه و اگه جواب مثبته به درستی تدریس میشه؟ و اگر درست تدریس میشه در عمل استفاده میشه؟! :neutral:

 

سئوال این هست که اگر در سیلابسها این مورد که یکی از صدها مفهوم در حوزه  مفهوم عمیق تر "دکترین رزم مشترک " یا joint operation doctrine   هست ، تدریس می شد ، بنده اجازه استفاده از آن را داشتم یا خیر .

 

همین مفهوم سه واژه ای مبین تفاوت میان ماهیت یک سازمان مسلح موج دومی با یک سازمان مسلح موج سومی  بشمار می رود که در جنگ دوم به شکل کاملاً ابتدایی ( بلیتزگریک ) و از ویتنام بدین سو ، کاملاً آکادمیک و علمی ، توسعه پیدا کرده ، دریک عملیات محدود ( گرانادا ) و  چهار جنگ (بوسنی ،   خلیج پارس 1991 ، افغانستان 2001 ، عراق 2003 ) عملاً به بوته اجرا گذاشته شده ، نقاط ضعف آن بررسی و بتدریج رفع و در بستر زمان ، در حال تکمیل شدن هست . 

 

بنده این مساله را بیشتر باز نمی کنم ، ولی گرفتاری اساسی ما این هست که تجربه وجود دارد ، افرادی که این تجارب را پشت سرگذاشتند هم خوشبختانه حضور دارند ، بستر هم  فراهم هست ، تنها اراده تغییر باید وجود داشته باشد . این به معنی نابود کردن وضعیت فعلی نیست . تغییر باید در بستر زمان بوجود آید و براساس یک ضرب المثل قدیمی " ماهی را هر وقت از آب بگیرید ، تازه است " باید شروع کرد 

 

نکته : متاسفانه نوع نگاه فعلی ، علوم نظامی را در دانشکده های نظامی محصور کرده ، در حالی که تجربه نشان داده ، این مساله بیشتر به کند شدن روند جریان توسعه دانش نظامی می انجامد ( بدلیل شرایط خاص سازمان های مسلح  که دستورات همیشه از بالا به پایین می رود ) بنابراین نیاز هست تا ابتدا روند تغییر پیدا کرده ، تا اثرات آن دومینو وار ، خودش را در سه سطح راهبردی ، رهکنشی و فناوری نشان دهد . 

 

پی نوشت :

 

1- در حال حاضر ، عمیقاً نیاز به یک مجموعه شبیه به TRADOC ، یا بعبارت بهتر " فرماندهی آموزش و دکترین" بومی نیاز داریم ( حالا با ادغام بخش مرتبط در سپاه و ارتش ) و با ایجاد یک ید واحده ، ساختار را بتدریج از یک نیروی مسلح موج  دومی مبتنی بر کمّیت به یک نیروی مسلح کمّی / کیفی موج سومی تبدیل کنیم . این مساله به نظرم از ساخت هواپیما و تانک بومی ، حیاتی تر هست / 

 

2- این سطور بدین دلیل در این تاپیک عرض شد که نشان داده شود ، بدون زیرسئوال بردن یا توهین به مجموعه نیروهای مسلح ، می شود به شکل کاملاً محترمانه و به دور از هر حاشیه ای ، ساختار را نقد کرد و مشخصاً این روند ، اثرات مثبت خودش را بر جای خواهد گذاشت /

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با استفاده تکنولوژی فوق پیشرفته ایربگ پراید یا با طراحی همون کپسولی که سام 7 رو پرت میکنه میشه پرتاب سرد رو براتون در کمتر از 2 ماه عملیاتی کرد ...

گزینه هایی غیر از دراگون هم هست که پرتاب سرد دارند  اما قابلیت برد کمتری دارند و اطمینان پذیری نا مشخص مثل بومبار که ظاهرا همون اریکس هست ولی ساخت صربستان . اگر تروریست ها زودتر بهش دست پیدا نکن !

https://en.wikipedia.org/wiki/Bumbar

 

خب با این کار باز موشک ما نیازمند هدایت است. بومبار هم هدایت سیمی است و شلیک کن و فراموش کن نیست. در نتیجه مدل عملیاتی استفاده از این سلاح چطور خواهد بود؟

یعنی باید یک سنگر ضد زره داشته باشیم که از داخل آن این موشک را شلیک کنیم؟ خطرات و معایب این سنگر از استفاده از زره پوش کمتر نیست : هدف موشک ضدزره متقابل قرار خواهد گرفت.

اگر از سنگر هم استفاده نکنیم باز مشکل قبلی وجود خواهد داشت. یعنی نفر شلیک کننده در اثر آتش تهیه زمینگیر خواهد شد و نمی تواند شلیک و هدایت صحیح داشته باشد.

 

به نظر میرسه که یک مزیت مهم دراگون و صاعقه به بومبار، نیاز کمتر به سه پایه و دم و دستگاه برای شلیک باشه. اگر درست فهمیده باشم.

 

پ.ن. مشکل اصلی در ایجاد و توسعه، فناوری نیست بلکه «بوروکراسی» هست! این کار دوماهه تا مطرح بشه، بعد تا تصویب بشه، بعد تا تست و تأیید بشه، بعد تا تولید بشه، بعد تا تولید انبوه بشه، بعد تا برسه اون جایی که باید برسه بعیده کمتر از یک سال بشه!

 

 

پی نوشت :

 

1- در حال حاضر ، عمیقاً نیاز به یک مجموعه شبیه به TRADOC ، یا بعبارت بهتر " فرماندهی آموزش و دکترین" بومی نیاز داریم ( حالا با ادغام بخش مرتبط در سپاه و ارتش ) و با ایجاد یک ید واحده ، ساختار را بتدریج از یک نیروی مسلح موج  دومی مبتنی بر کمّیت به یک نیروی مسلح کمّی / کیفی موج سومی تبدیل کنیم . این مساله به نظرم از ساخت هواپیما و تانک بومی ، حیاتی تر هست / 

 

2- این سطور بدین دلیل در این تاپیک عرض شد که نشان داده شود ، بدون زیرسئوال بردن یا توهین به مجموعه نیروهای مسلح ، می شود به شکل کاملاً محترمانه و به دور از هر حاشیه ای ، ساختار را نقد کرد و مشخصاً این روند ، اثرات مثبت خودش را بر جای خواهد گذاشت /

 

دقیقا راه حل اصلی همینه

اصلاح ساختار

 

اما چون کار مشکلیه به نظر میرسه که در این تاپیک فرض شده که با همین وضع فعلی و بدون اصلاح چکار میشه کرد؟

برای همین راهکارها تا جای ممکن باید به دور از «رزم مشترک» باشند.

یعنی مستقل باشند و نیاز به هماهنگی نداشته باشند.

اشکال اصلی راهکار «پهپاد» همینه... استفاده از پهپاد یک رزم مشترک هست. پهپاد مشخصا در اختیار یک گردان که از یک روستا دفاع میکنه نخواهد بود. اگر هم مثل قدیم بخوان درخواست پشتیبانی آتش هوایی بدهند و بعد پهپاد بخواد بلند بشه (یا حتی رو آسمون منطقه باشه و بخواد هدف رو شناسایی کنه و تایید کنه ) و بقیه بوروکراسی ها ... انتحاری نامحترم رسیده و زقوم ها خورده میشه! وگرنه معلومه که پهپاد رزمی راه بسیار خوبیه.

 

پی نوشت : البته این کار خیلی بازدهی و حتی اثربخشی رو کم می کنه. اما در کوتاه مدت چاره ای نیست. حتی اگر روش اصلاح ساختار هم بخواد دنبال بشه که باید دنبال بشه، ولو با پرتاب پفک! باید یک روشهایی برای کوتاه مدت ایجاد کنیم.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

حالا اصلا چرا این داستانو مطرح کردم 

این راهیی که ما برای حل این مسئله داریم میریم از بیخ و بن اشتباه است

ما از کوه های لاذقیه تا صحراهای عراق رو که تقریبا همه نوع شرایط جغرافیایی وجود داره نمیتونیم با یک طرح جلوی انتحاری هارو بگیریم 

مثلا میشه تو شرایط کوهستانی لاذقیه که دو سه تا جاده برای حرکت انتحاری نیست رو با مین و دندون اژدها پوشش بدیم در کویرهای عراق که تا 3 4 کیلومتری با چشم قابل دیدن و از هر طرفی امکان رسیدن انتحاری به سنگر هست رو با موشک تاو پوشش بدیم

 

پ ن: اگر سوتی هست خودتون ببخشید چون کار دارم و شدیدا دیرم شده  :rose:  icon_cheesygrin  :kiss:

به نام خدا 

با سلام

در روی زمین دسته از اینور تا اونور کلی با هم فرق دارن اما گمان نمی کنم در آسمان فرقی داشته باشن icon_cheesygrin

حرفتون درسته باید در روی زمین در هر شراید از رهکار های متفاوتی استفاده کرد و این رهکار ها رو با کمک پوشش هوایی پهپاد ها تکمیل نمود.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام علیکم

 

اما چون کار مشکلیه به نظر میرسه که در این تاپیک فرض شده که با همین وضع فعلی و بدون اصلاح چکار میشه کرد؟برای همین راهکارها تا جای ممکن باید به دور از «رزم مشترک» باشند.یعنی مستقل باشند و نیاز به هماهنگی نداشته باشند.
پی نوشت : البته این کار خیلی بازدهی و حتی اثربخشی رو کم می کنه. اما در کوتاه مدت چاره ای نیست. حتی اگر روش اصلاح ساختار هم بخواد دنبال بشه که باید دنبال بشه، ولو با پرتاب پفک! باید یک روشهایی برای کوتاه مدت ایجاد کنیم.

 

البته این مساله ای که فرمودی کاملاً درست هست با این حال ما در اینجا با دو مفهوم سرو کار داریم : آینده کوتاه مدت // آینده بلند مدت // با توجه به این دو مفهوم ، آن را بر اساس یک تجربه تاریخی بررسی می کنیم

 

ارتش ایالات متحده ، در جنگ ویتنام ، به مانند شرکتهای مشهوری نظیر "جنرال موتورز " طور کامل برای درگیر شدن بر اساس جنگ موج دومی سازماندهی شده بود و به مانند این شرکتها برای اجرای عملیات انبوه و متمرکز و خطی ( که شاخصه آن وجود صرفا" ارتباط از بالا به پایین بود ) سازماندهی و تجهیز می گردید .

 

این ارتش در مواجه با یک تهدید کاملاً ناهمتراز ( و نه نامتقارن ) تا میانه های دهه 60 ، با تمرکز روی قدرت آتش انبوه خودش ، جنگ را اداره می کرد تا اینکه فرسایش میدان نبرد به گونه ای شد ( بعنوان مثال فیلم " جوخه" را به یاد بیاورید ) که عملاً استراتژی جنگ موج دومی مبتنی بر قدرت آتش غیر هوشمند ، تاثیر خودش را از دست داد و جنگ به یک زد و خورد فرسایشی ( یک چیزی شبیه سوریه فعلی و البته نه به پیچیدگی شرایط آن ) تبدیل شد و تا آخر نبردها هم ادامه پیدا کرد ( هرچند موج تغییر از همان زمان در راهروهای پنتاگون ، دانشکده های جنگ ارتش و حتی در میان سیاستمداران ونظامیان محافظه کار که اصولاً با هرگونه تغییر مخالفت داشتند و جبهه ویتنام را چیزی شبیه به جنگ کره در مقیاس وسیع تر می دیدند ، آغاز شده بود و سرعت پیدا کردن آن تنها به یک جرقه کوچک نیاز داشت ) 

 

بعد از جنگ ، این ارتش که در عملاً در باتلاق شکست روحی ( که به مراتب بدتر و فاجعه بار تر از شکست نظامی بشمار می رفت )  گرفتار شده بود ولی همین شکست ، موجب رشد یک روحیه مثبت که در اینجا ما آن را افزایش روحیه خودکاوی (SELF-ANALYSIS)  می نامیم در ارتش این کشور شد .

 

تشریح اثرات مثبت این روحیه نیاز به مثنوی هفتاد من کاغذ دارد ، با این حال در تاپیک سوریه یک نمودار ارائه شد

 

DDD~0.jpg

 

خوب ، مرحله نخست : فرآیند تشخیص خطر یا تهدید هست که باید مورد توجه قرار گیرد که فی الحال ، خطر یا تهدید انتحاری هاست

 

در مرحله دوم : ارزیابی این خطر هست . بدین معنی که کاربران تاکتیک انتحاری در چه زمانی ، در چه شرایطی ، به چه دلایلی ، با کدام جامعه آماری ، در کدام مناطق ، و به چه شکلی آن را اجرا می کنند

 

این دو مرحله ، مرحله تصمیم گیری است

 

در مرحله سوم : فرآیند کنترل و فرماندهی فضای نبرد هست . بدین معنی که شما برای مقابله با این تاکتیک ، چه ضد تاکتیکی را باید اجرا کنید ، تجهیزات مناسب برای اجرای این ضد تاکتیک کدام هستند ؟

 

( به این سئوالات تا حد امکان در پستهای قبل پاسخ داده شده )

 

یاد آوری : برای اجرای ضد تاکتیک با قید " باید " مدافعان ، برتری حداقلی هوایی ، برتری حداقلی اطلاعاتی را داشته باشند (بقیه موارد در حوزه فرعیات قرار می گیرد )

 

مرحله چهارم : اجرای بدون کم و کاست ضد تاکتیک با تجهیزات مناسب ( بدون تجهیزات  ، بهترین تاکتیکها هم نتیجه ای جز شکست ندارند )

 

مرحله پنجم: ارزیابی ضد تاکتیکها و بروزرسانی آنها در جریان نبرد (که این نیازمند یک سلسله مراتب هوشمند و مسلط به وقایع فضای نبرد خواهد داشت )

 

این دو مرحله ، مرحله مدیریت است

 

 

 

برای همین راهکارها تا جای ممکن باید به دور از «رزم مشترک» باشند. یعنی مستقل باشند و نیاز به هماهنگی نداشته باشند

 

متاسفانه ، چنین چیزی ، حداقل در صحنه نبرد در سوریه ، امکان ندارد ، تلاشهای مجزا ، جدا از هم ، بدون هماهنگی ، بدون تجهیزات مناسب ، بدون برتری حداقلی اطلاعاتی ، صرفاً هدر دادن منابع ارزشمند انسانی است که در طولانی مدت برای جمعیت محدود علوی ها در سوریه و در یک مقیاس کوچک و شیعیان در یک مقیاس بزرگ ، یک خطر جدی است .

 

یکی دوسال قبل ، در تاپیک سوریه عرض شد که ماموریت حزب ا... ، خنثی کردن خطر اشغالگران قدس هست و ایجاد یک بازدارندگی حداقلی در نزدیکترین نقطه به سرزمین های اشغالی ، در نتیجه وارد شدن توان رزمی این عزیزان به سوریه در مقیاس وسیع ( و نه محدود ) موجبات تضعیف توان آن در مقابل IDF را فراهم می آورد . این مساله شاید در کوتاه مدت اهمیت نداشته باشد ، اما در بلند مدت ، و با توجه به حرکات خزنده مرتجعین منطقه ، موجب نگرانی شدید خواهد بود .

 

 

پی نوشت :

 

1- بخوبی می شود طیف وسیع و متنوع و خوش آب و رنگ تسلیحات مورد نیاز را در این تاپیک ردیف کرد که همه از دیدن آن غش و ضعف کنند ، اما شرایط میدانی چیز دیگری را به ما نشان می دهد . در وضعیتی که خرید تسلیحات مدرن برای ما ، حتی بر رفع نیاز داخلی امکان ندارد یا بسختی امکان پذیر هست ، تقویت مواردی که در بالا گفته شد ، عجالتاً باید در اولویت قرار بگیرد تا از تجهیزات موجودی که در کشور ساخته شد و در تبلیغات از آنها نام برده می شود ( طیف وسیع تسلیحات سنگین و پهپادها و تجهیزات کنترل/ فرماندهی و .... ) به نحو احسن استفاده گردد .

 

2-  به قول کاپیتان میخاییل پولنیون در فیلم " K-19" (در سکانس آغازین و هنگامی که شرایط پرتاب موشک شبیه سازی می شد و بدلیل عدم استفاده از عایق های مناسب در مدار شلیک موشک ، شبیه سازی ناموفق بود ) شما قبل از نبرد باید تکلیف این موارد را مشخص کنید .

  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام...

استفاده صفحات مستطیل در سایزهای با ابعاد کوچک و بزرگ لولا شده به هم که درکل مثلا حتی 50سانت *100سانت بشوند و برروی آنها تیغ قرارگرفته باشد که تیغها هم باعث پنچر شده لاستیک شده و هم صفحات به واسطه فرورفتن تیغها به دور لاستیک گره میخورند و چون صفحات نا متقارن هستند در نتیجه از ادامه مسیر جلوگیری میکنند... 

اینکار هزینه بسیار کمی دارد که بوفور میتوان در مسیرهای منتهی به خاکریز قرار داد بمانند مین ریزی و مزیت آن عدم معضلات مین در استفاده  و جمع آوری میباشد...

0qd7_12.gifh87e_123.gif
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این نکته کاملا درسته.بارها دیده شده در منطقه ای که با انتحاری سقوط کرده چندین قبضه کورنت و غیره بوده و استفاده نشده.یا سایر سلاح هایی که دوستان اشاره کردن.
مشکل اصلی بحث آموزش و انگیزه است.مثال بارزش همون کلیپ معروف که در حضور تانک و تاکتیکال ارتش سوریه هیشکی در برابر انتحاری کاری نمیکنه جز سرباز مادر مرده روس که اونم فقط کلاش داره.
قطعا اگر اون سرباز روس پشت اون تیربار بود انتحاری رو از کار مینداخت اما تموم سوریها مشغول فرار بودن.
به همین نسبت در عراق هم میبینید عملکرد حشد در برابر انتحاری ها از ارتش بهتره.طرف از مرگ نباید بترسه که بتونه وایسه و مثلا کورنت یا دراگون رو به سمت انتحاری شلیک کنه.
به نظر من بهترین تاکتیک آموزش بیشتر نیروهاست و صد البته در جبهه هایی که بچه های خودمون کنار سوری ها هستن موشک های ضد زره در اختیار ما باشه.
البته این برای مناطقیه که این موشک ها واقعا توش موجود هست.جاهایی که این امکانات نیست که از پایبست ویرانه.
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.