امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

بسیار عالی بود . خوب است که در گفتگوهای روزمره خود به این نکته توجه داشته باشیم که همه از هر نژاد و قومیت و زبان و رنگ که باشیم بنده خدا هستیم و سرانجام باید در پیشگاه او قرار گیریم . پس بار گناهان خویش را با تمسخر بندگان دیگر خدا سنگین تر نکنیم . 

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مقاله ای بسیار مفید و پربار

باشد که مردم و مسئولین عبرت بگیرن

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با عرض سلام خدمت دوستان و تشکر از احمد عزیز بابت تاپیک خوبشون
بر اساس این تاپیک فکر میکنم, بحث اصلی در مورد جوکهای سیاسی و قومی باید باشه.
پس بنده هم روی این دو مورد توضیحاتی رو خدمتتون میدم.
به صورت کلی چند نظریه در مورد شوخ طبعی به طور عام وجود داره که این نظریات ریشه در علوم مختلفی دارند که بنده به یکی از اونها که از باقی مهمتر هست می پردازم.
نظریه برتری جویی یا خصومت: این نظریه شاید قدیمی ترین نظریه موجود در مورد شوخ طبعی باشه که حتی توسط ارسطو هم بیان شده, در این نظریه گفته که شما به یک نفر یا یک اتفاق میخندین, چون یک احساس تحقیر نسبت به طرف مقابل و یک حس خود بزرگ بینی در شما ایجاد میشه.
این نظریه در ظاهر خیلی خوب روی جوکهای قومی و بعضا سیاسی میشینه.
ولی تحقیقات زیادی انجام شده, یکی از مهترین و طولانی ترین تحقیقات انجام شده توسط کریستی دیویس انگلیسی و با سفر بت کشورهای زیادی انجام شده, دیویس با جمع اوری جوکها از اقصی نقاط جهان به این نتیجه میرسه که در هر جامعه ای جوک رو در مورد گروه ها و اقوامی گفته میشه, که با گوینده جوک اشتراکات بسیاری دارند و به یکدیگر احساس نزدیکی میکنند. و این نظریاتی مثل برتری جویی و ... چقدر میتونه اشتباه بر انگیز باشه, و این نظریات در نهایت میتونه بخش کوچکی از اون فرهنگ بزرگی هست که به عوامل تاریخی, زبانی , جامعه شناسی, مساله مهاجرت و .... بستگی داشته باشه.
دیویس نشون میده که این جوکها چقدر سیال و در گردش از زبان به زبان, و از منطقه جغرافیایی به منطقه جغرافیایی دیگر هستند.
ان شالله اگر فرصتی بود, در پست بعدی توضیحات بیشتری خواهم داد.
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

صرفا جهت بازخوانی دوباره این تاپیک به در خواست برادر عزیز @mostafa_by

فقط دوستان خواهشن بحث سیاسی راه نندازن تو این تاپیک صرفا بخوانید big_grin

  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یک جمله از کتاب  آینده پژوهی با روش تحلیل لایه‌ای علت‌ها - جلد اول

امکان شکست طالبان از طریق نظامی وجود ندارد ، بلکه برای شکست آنها باید بر راهبرد های عمیق تر رسانه ای تمرکز شود . راهبردی که پیشنهاد شده است ، نامشروع جلوه دادن طالبان با استفاده از جک و مزاح است .

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم

دستگاههای امنیتی با هوشیاری میتوانند با ایجاد ساختارهایی مشخص

شایعات را در قالب جوک خنثی نمونده و منتقل کننده شایعه را بی اعتبار نمایند

بعنوان مثال

"پرسپولیس 2__2 استقلال

فرار پرسپولیس از شکست با گل دقایق پایانی

از اولم‌ معلوم بود به خاطر ۲۲ بهمن باید بازی مساوی میشد (این مطلب سالها با عنواین مختلف در سطح جامعه پخش میشد یک بار به دلیل انتخابات یک بار به دلیل التهابات اجتماعی و.....)

هم اکنون راننده تاکسی های سراسر کشور"

همین جمله آخر یک شایعه جدی مخدوش کننده را بی اثر مینماید

ازاین دست مثال ها بسیار میتوان بیان کرد

 

 

ویرایش شده در توسط ahmad1361
  • Like 1
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بسم الله الرحمن الرحیم

جهت ورود ویروس کرنا

نمونه جدید برای خنثی سازی شایعات پزشکی معتبر

هر ایرانی در حال حاضر یه فامیل پرستار تو بخش داره که دیده چندنفر مشکوک به کرونا رو اوردن تو بیمارستان! شما تعداد این پرستارای فامیل ملت رو توی استوری و توییتا جمع کنی از تعداد پرستارای ایران میزنه جلو

 

ویرایش شده در توسط ahmad1361
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
7 minutes قبل , ahmad1361 گفت:

بسم الله الرحمن الرحیم

جهت ورود ویروس کرنا

نمونه جدید برای خنثی سازی شایعات پزشکی معتبر

هر ایرانی در حال حاضر یه فامیل پرستار تو بخش داره که دیده چندنفر مشکوک به کرونا رو اوردن تو بیمارستان! شما تعداد این پرستارای فامیل ملت رو توی استوری و توییتا جمع کنی از تعداد پرستارای ایران میزنه جلو

 

با سلام خدمت همه احمد جان مشکل اینجاست که همیشه شایعات زودتر از مسئولین خبر رسانی میکنن و مسئولین اولش تکزیب میکنن میگن شایعست ولی بعد معلوم میشه شایعه درست بوده و مسئولین دروغ میگفتن رو این حساب اعتبار شایعه نزد مردم بیشتر از مسئولین هست

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
37 minutes قبل , ahmad1361 گفت:

بسم الله الرحمن الرحیم

جهت ورود ویروس کرنا

نمونه جدید برای خنثی سازی شایعات پزشکی معتبر

هر ایرانی در حال حاضر یه فامیل پرستار تو بخش داره که دیده چندنفر مشکوک به کرونا رو اوردن تو بیمارستان! شما تعداد این پرستارای فامیل ملت رو توی استوری و توییتا جمع کنی از تعداد پرستارای ایران میزنه جلو

 

 

اگر بین شایعات و تکذیبیه های مسئولان یکی رو بخواهید انتخاب کنید کدوم هست؟!

 

 

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
15 minutes قبل , worior گفت:

 

اگر بین شایعات و تکذیبیه های مسئولان یکی رو بخواهید انتخاب کنید کدوم هست؟!

 

 

شایعه چون احتمال راست بودنش خیلی بیشتر از حرف مسئولانه

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
38 minutes قبل , worior گفت:

 

اگر بین شایعات و تکذیبیه های مسئولان یکی رو بخواهید انتخاب کنید کدوم هست؟!

 

 

بستگی به این داره که این انتخاب ما چه تأثیری بر ما و اطرافیان ما خواهد گذاشت و چقدر زمان برای انتخاب گزینه مناسب داریم .  وقتی چیزی را نمی دانیم و باید انتخاب کنیم ، از عمل دست نگه می داریم و تحقیق و سنجش بیشتری می کنیم . حقیقت که مشخص شد بهتر اقدام می کنیم .

 

یکی از مواردی را که باید مد نظر داشته باشیم آن دسته از افرادی هستند که برای تصمیم گیری سریعتر ما را تحت فشار می گذارند تا با محدود شدن زمان و عدم امکان تحقیق و تشخیص درست ، به هدف خود از ایجاد شایعات دست یابند .

 

جامعه ایرانی در خصوص شایعات خیلی بهتر شده بود ، اما بعضی ها جامعه آشفته را می خواهند چون با این آشفتگی و موج سواری به مقصود خود می رسند .

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
10 minutes قبل , warjo گفت:

بستگی به این داره که این انتخاب ما چه تأثیری بر ما و اطرافیان ما خواهد گذاشت و چقدر زمان برای انتخاب گزینه مناسب داریم .  وقتی چیزی را نمی دانیم و باید انتخاب کنیم ، از عمل دست نگه می داریم و تحقیق و سنجش بیشتری می کنیم . حقیقت که مشخص شد بهتر اقدام می کنیم .

 

یکی از مواردی را که باید مد نظر داشته باشیم آن دسته از افرادی هستند که برای تصمیم گیری سریعتر ما را تحت فشار می گذارند تا با محدود شدن زمان و عدم امکان تحقیق و تشخیص درست ، به هدف خود از ایجاد شایعات دست یابند .

 

جامعه ایرانی در خصوص شایعات خیلی بهتر شده بود ، اما بعضی ها جامعه آشفته را می خواهند چون با این آشفتگی و موج سواری به مقصود خود می رسند .

 

واقعیت اینه که من حتی سند یقینی رو هم نمیتونم ملاک یقین بر چیزی بگذارم چه رسد به انتخاب بین شایعه سیاسی و تکذیبیه سیاسی تر! اما شما پیچیده اش میکنید،

 

سوال بین دو احتمال اجباری هست. 

اگر شانس کسب اطلاعات با صبر بیشتر هم باشه در این سوال نمیگنجه. 

 

صرفا بین شایعه و تکذیبیه کدوم رو به صحت نزدیک تر میدونید. مثلا اینکه برنج سمی هست و وزارت بهداشت میگه نیست، اینکه در واقعیت اون برنجی که در اون لحظه میخورید چی هست رو هیچ کس نمیدونه اما چه انتخابی بین این دو احتمال میتونه نفس شما رو ملزم به انجام کاری که اجباری هست و باید انجام بشه وادار کنه.

 

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
18 minutes قبل , worior گفت:

 

واقعیت اینه که من حتی سند یقینی رو هم نمیتونم ملاک یقین بر چیزی بگذارم چه رسد به انتخاب بین شایعه سیاسی و تکذیبیه سیاسی تر! اما شما پیچیده اش میکنید،

 

سوال بین دو احتمال اجباری هست. 

اگر شانس کسب اطلاعات با صبر بیشتر هم باشه در این سوال نمیگنجه. 

 

صرفا بین شایعه و تکذیبیه کدوم رو به صحت نزدیک تر میدونید. مثلا اینکه برنج سمی هست و وزارت بهداشت میگه نیست، اینکه در واقعیت اون برنجی که در اون لحظه میخورید چی هست رو هیچ کس نمیدونه اما چه انتخابی بین این دو احتمال میتونه نفس شما رو ملزم به انجام کاری که اجباری هست و باید انجام بشه وادار کنه.

 

 

کسی که سند یقینی را ببینه و نتونه اون را ملاک یقین خودش قرار بده باید در احوالات خودش تعمق و تفکر بیشتری کنه .
 

گفتم که باید صبر کرد ، زمان خرید تا به نتیجه بهتری رسید اما باز هم دارید بحث را بر می گردونید سر خونه اول .

 

در خصوص پاسخ به سؤال "صرفا بین شایعه و تکذیبیه کدوم رو به صحت نزدیک تر میدونید؟"  بستگی به اعتبار منبع شایعه و منبع تکذیبیه داره . مثل مثالی که شما زدید : اینکه افرادی در روزنامه ها ، شبکه های اجتماعی ، وزارت کشاورزی و ... اعلام کنند برنج سمی است و بعد وزارت بهداشت اعلام کنه نیست من حرف وزارت بهداشت را می پذیرم . البته میزان مسئولیت و پاسخگویی منبع هم اهمیت داره .

ویرایش شده در توسط warjo
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , worior گفت:

 

اگر بین شایعات و تکذیبیه های مسئولان یکی رو بخواهید انتخاب کنید کدوم هست؟!

 

سلام

به دلیل کمتر بودن تکذیبیه ها ترجیحم به این گزینه است . شایعات بعضی وقت ها آنقدر متنوع و گسترده می شوند که نمی شود معیارشان قرار داد (حتی معیار خیلی حداقلی) . 

 

12 minutes قبل , warjo گفت:

کسی که سند یقینی را ببینه و نتونه اون را ملاک یقین خودش قرار بده باید در احوالات خودش تعمق و تفکر بیشتری کنه .

 

سوال مهم این است که اینجا تعریف یقینی چیست و ملاک ایجاد یقین چه می باشد ؟

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط najaf47
      بسمه تعالی

      با سلام



      تیم مبارزه دیجیتالی فرماندهی مرکزی آمریکا در خاورمیانه بااستفاده از افسرانی که مسلط به زبان های عربی و فارسی هستند ، رسانه های منطقه را رصد کرده و مطالبی که درباره ارتش آمریکا منتشر می شود را پاسخ می دهند.


      به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق، در روز 2 سپتامبر گذشته روزنامه اینترنتی انگلیسی زبان "چورانگی" که پایگاه آن در پاکستان است مطلبی را درباره انفجارها در لاهور پاکستان منتشر کرد. در این انفجارها بیش از 30 نفر کشته و بالغ بر 200 نفر نیز مجروح شدند که زنان و کودکان از جمله مجروحان بوده اند. همانند دیگر مطالب آنلاین، این مطلب نیز اظهارنظرهای پر سر و صدایی به همراه داشت.
      مردی که خود را "جافاکوش" نامیده بود در اظهار نظری زیر این مطلب "باراک اوباما" رئیس جمهور آمریکا و "زبیگنیو برژینسکی" از سیاستمداران کهنه کار آمریکایی را مقصر این حادثه قلمداد کرده بود.
      فرد دیگری که خود را "ابو حمزه" نامیده بود در اظهار نظر دیگری نوشته بود که پاکستان به درون جنگی که متعلق به ما نیست کشیده شده است و شرکت بلک واتر (شرکت خصوصی آمریکایی که عملیات نظامی در برخی کشورها انجام می دهد) عملیات مرگبار مخفیانه ای را از طرف دولت آمریکا در حال انجام دادن است.

      *اتهامات علیه آمریکا در اینترنت از سوی فرماندهی مرکزی (سنتکام) پاسخ داده می شود*

      این اظهار نظرها که به زبان انگلیسی بوده است در 8 هزار مایل آن طرف تر، جایی که مقر فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) در پایگاه نیروی هوایی "مک دیل" قرار دارد، برای آمریکا سنگین تمام شد. اعضای فرماندهی روابط عمومی نه تنها این مطالب را خواندند بلکه پاسخ این اظهار نظرها را نیز ارسال کردند.
      "ویلیام اسپیکس" ازاعضای فرماندهی مرکزی آمریکا در 9 سپتامبر در پاسخ به یکی از این اظهارنظرها نوشت: ابو حمزه، اجازه بده نخست به موضوع سناریویی که در آن گفته بودی "این جنگ خود ما نیست" اشاره کنم. شنیدن اتهامات درباره آمریکا که دیگر کشورها را به نزاع می کشاند و ما هیچ دخالتی در آن نداشته ایم، طعنه آمیز است.

      *سنتکام اگر نتواند به عملیات روانی تغییر افکار بپردازد دست کم دیدگاه آمریکا را مطرح می کند*

      پاسخی که توسط اسپیکس به اظهارات ابوحمزه داده شد بخشی از تلاش ها در حال افزایش ارتش آمریکا در کاربرد رسانه و اینترنت است تا حتی اگر نتواند با این ابزارها به تغییر افکار و عقاید بپردازد دست کم به این اطمینان برسد که دیدگاه ایالات متحده در بحث های آنلاین مطرح شده است.

      *در تیم مبارزه دیجیتال سنتکام افرادی هستند که به فارسی، عربی و اردو صحبت می کنند*

      تلاش های افسران روابط عمومی نظیر اسپیکس تحت قالب تیم مبارزه دیجیتالی است که در این تیم افرادی حضور دارند که به زبان های فارسی، عربی و اردو صحبت می کنند.
      "ویلیام اسپیکس" در مصاحبه با روزنامه "تامپا تریبیون" گفت: پروژه مبارزه دیجیتالی از ژانویه سال 2009 فعالیت خود را آغاز کرده است و به عنوان بخشی از استراتژی وسیعتری است که بر اساس این استراتژی این اطمینان حاصل می شود که پدیده "رسانه های جدید" (شامل رسانه های اجتماعی،وبلاگ ها و غیره) در تلاش های ارتباطاتی فرماندهی مرکزی نادیده گرفته نشده است.
      وی در برابر فعالیت افرادی که او آنها را افراطی و خشونت گرا خواند، گفت : فرماندهان آمریکایی به این نتیجه رسیده اند که کمپین تبلیغات تهاجمی دشمن که توسط افراطی گران خشونت طلب هدایت می شود باعث ایجاد حجم وسیعی از اطلاعات غلط درباره فعالیت های ارتش آمریکا شده و نمی توان مخاطبانی که این اطلاعات غلط به آنها داده می شود را نادیده گرفت.
      بنابراین ویلیام اسپیکس به همراه دیگر اعضای فرماندهی مرکزی آمریکا علاوه بر وظایفی که به آنها محول شده، بخش قابل توجهی از زمان خود را برای مقابله با اظهار نظرات "ابو حمزه" و "جافاکوش" در سایت انگلیسی زبان "چورانگی" منتشر کرده بودند، صرف می کنند.
      به طور مثال اسپیکس درباره این مطلب که بلک واتر در حال انجام عملیات در پاکستان است، مدعی شده بود: داستان ها درباره بلک واتر کاملا مهمل است، مطلبی است که بدون حتی ذره ای مدرک گفته شده است و تطابقی نیز با حقیقت ندارد.

      *سنتکام تمام رسانه های مهم منطقه را رصد می کند*

      اسپیکس در ادامه مصاحبه با تامپا تریبیون گفت که اعضای تیم مبارزه دیجیتالی هر گزارش و هر اظهارنظر در رسانه های مهم منطقه را رصد می کنند که این رسانه ها شامل وبلاگ ها، اتاق های گفت وگواست و به سرعت به تغییر و ویرایش اطلاعاتی می پردازند که درباره عملیات های نظامی آمریکا در منطقه ارائه می شود.
      وی گفت که در هر پاسخ، نویسنده خود را به طور شفاف به عنوان فردی که برای فرماندهی مرکزی فعالیت می کند، معرفی می کند، اگر چه این صراحت ممکن است باعث شود تا مخاطبان گفت وگو را قطع کنند اما برای این پروژه، حفظ شفافیت مهم است.
      این عضو فرماندهی مرکزی آمریکا گفت: لحن گفتار ما محترمانه و حرفه ای است زمانی که با تبلیغات افراطی ها مواجه می شویم، ما با همان لحن گفتار با آنها رفتار کرده و همیشه تلاش می کنیم که حقایق به معرفی خود بپردازند. ما ترجیح می دهیم که جملات ما در هر اتاق گفت و گوی اینترنتی خود گویا باشند. این برنامه بر روی سایت های محبوب متمرکز شده است.
      اسپیکس ادامه داد: هدف ما اطلاع رسانی به هر تعداد ممکن از مخاطبان بوده بنابراین ما بر سایت هایی تمرکز می کنیم که بیشترین میزان بازدید را داشته باشد.ما بر روی سایت های انفرادی تمرکز نمی کنیم و از اتاق های گفت وگوی افراطی ها نیز اجتناب می کنیم. و روی تغییر باورهای افرادی که بر باورهایشان اصرار ندارند تمرکز می کنیم.

      *پروژه تیم مبارزه دیجیتالی بسیار موفقیت آمیز بوده است*

      بر اساس ادعای این مقام فرماندهی مرکزی آمریکا، این پروژه آنقدر موفقیت آمیز بوده است که به زودی به زبان های روسی و پشتو نیز توسعه خواهد یافت اما موفقیت کامل این پروژه نیازمند زمان است.
      وی گفت: تمرکز این تلاش ها در طولانی مدت بر این موضوع است که اطمینان حاصل شود که اطلاعات دشمن بدون پاسخ باقی نماند و مخاطبان دست کم به دیدگاه ما درباره اینگونه موضوعات نزدیک شوند.
      ویلیام اسپیکس هدف خودرا اطلاع رسانی به مخاطبان نامید و تاکید کرد: انتقال این گونه اطلاعات به مخاطبانی که حجم وسیعی از اطلاعات مختلف را دریافت می کنند تا حدودی نیز موفقیت به شمار می آید.
      "فیلیپ سیب" رئیس مرکز دیپلماسی عمومی ایالات متحده آمریکا در دیدار از فرماندهی مرکزی آمریکا و پس از آشنایی با برنامه جدید این فرماندهی برای مقابله اینترنتی با دشمنان گفت: استراتژی مبارزه دیجیتال برای موفقیت در منطقه کلیدی است. من معتقدم که این ایده بزرگی است.
      وی افزود: در فضای مجازی اطلاعات زیادی (درباره عملیات ارتش آمریکا) وجود دارد که به ضرر ماست و دشمنان ما با چیرگی تلاش می کنند که از طریق اینترنت به افزایش اعضای خود بپردازند و ما نمی توانیم اجازه دهیم که این موضوع بدون چالش انجام شود.
      فیلیپ سیب از طریق یکی از دانشجواین که هم اکنون در تیم مبارزه دیجیتال به ترجمه فارسی می پردازد از این برنامه مطلع شد.
      سیب افزود: این دانشجو (که گویا ایرانی است) به دلیل نگرانی از تحولاتی که در کشورش "ایران" روی داده است به این برنامه فرماندهی مرکزی آمریکا پیوسته است.

      *تلاش کوچک بهتر از آن است که هیچگونه تلاش صورت نگیرد*

      رئیس مرکز دیپلماسی عمومی ایالات متحده آمریکا ادامه داد: با وجود موفقیت ها، ناامیدی هایی نیز وجود دارد. حقیقت این است که اگر هر فردی بتواند در هر روز یک تعامل یا مبارزه اینترنتی داشته باشد، (با توجه به تعدادی که در فرماندهی مرکزی آمریکا در تیم مبارزه دیجیتالی قرار دارند) حجم این تعاملات اینترنتی بسیار کم است و جهان نیز بسیار وسیع است. این یک ناامیدی ذاتی است.
      وی افزود: اما با این موضوع موافقم که این تلاش ها ضروری به نظر می رسد و یک تلاش کوچک بهتر از آن است که هیچگونه تلاشی صورت نگیرد.

      منبع: مشرق نیوز
    • توسط NIX
      زندان نا امیدی ؛ تسلیم عامل کشتار سربازان امریکا
       
       
      جنگ کره نوعی جدیدی از فشار بر اسرای جنگی را معرفی نمود.
      نرخ مرگ و میر در کمپ های اسرای جنگی در کره شمالی عدد باور نکردنی 38 درصد بود – بیشترین میزان در تاریخ نظامی ایالات متحده
       
      چیزی که فهم این اعداد را دشوار میکند این است که محل اسکان ، آب و غذای کافی در اختیار تمام اسرای جنگی قرار داشت واکثر آن ها شکنجه های فیزیکی نشده بودند (چیزی که در جنگ های قبلی شایع بود)
      بازداشتگاه های سربازان امریکایی کمپ هایی بود که بنابر استاندارد های معمول ظالمانه و یا غیر عادی نبودند ، اسرا سرپناه ، آب و غدای کافی در اختیار داشتند. آن ها در معرض شکنجه های فیزیکی معمول هم نبودند، در حقیقت شکنجه های فیزیکی در اردوگاه های اسرا در کره شمالی از هر اردوگاه اسرای جنگی دیگری در تاریخ جنگ های بزرگ کمتر بود
       
       
      پس چه چیزی در این کمپ ها باعث مرگ و میر این همه سرباز امریکایی می شد؟ چه چیزی برای سربازان جنگی آموزش دیده چنین ویرانگر بود؟
      اسرای امریکایی درون حصاری از سیم های خاردار نبوده و سربازان مسلح کمپ ها را محاصره نکرده بود ؛ با این وجود هیچ سربازی هرگز برای فرار تلاش نکرد ؛ علاوه بر این این مردان بار ها سلسله مراتب (نظامی) را نقض و مقابل یکدیگر قرار گرفتند و گاهی روابط نزدیکی با زندانبانان کره ای بر قرار میکردند
       
      هنگامی که بازماندگان (از کمپ ها) به گروه صلیب سرخ در ژاپن تحویل شدند ، به آن ها فرصت تماس تلفنی با عزیزانشان داده شد که خبر زنده بودنشان را به اطلاع ان ها برسانند، اما تعداد بسیار کمی زحمت تماس به خود دادنند
      این سربازان پس از بازگشت به خانه هیچ دوستی و رابطه ای با یکدیگر ادامه ندادند.

      ویلیام . ای . مایر
       
       
      پس از جنگ کره ، سرگرد (دکتر) ویلیام ای مایر که بعد ها رییس (فرمانده) روانشناسی ارتش امریکا شد ، روی 1000 اسیر جنگی امریکایی در کمپ های کره شمالی در اسارت بوده اند مطالعه نمود
      او مشخصا به به آزمایش یکی از مخرب ترین و موثر ترین موارد عملیات روانی ثبت شده علاقمند بود ، موردی که باعث ویرانی افراد میشد
       
       
      دکتر ویلیام مایر یک بیماری جدید در میان اسرای جنگی کره کشف کرد – یک سندرم نا امیدی فراگیر و شدید که آن را (میراسموس Mirasmus) یا فقدان مقاومت و انفعال شدید تعریف نمود
      سربازان به آن میگفتند (بیماری تسلیم)  Give up-itis
      [اصطلاح (تسلیم) افرادی را توصیف می کند که با ایجاد بی خیالی مفرط به فشار های روانی واکنش می دهند ، امید را از دست داده با چشم پوشی از میل به بقا بدون هیچ علت طبیعی (فیزیولوژی) می میرند]
       
      چطور ممکن بود امید کاملا از قلب سربازان رفته باشد؟

       
       
       
      برای نا امید کردن افراد از زندگی از چهار روش استفاده میشد
      اول جاسوسی از بقیه تشویق میشد اگر کسی جاسوسی بقیه را میکرد کره ای ها به او جوایزی مثل شیرینی و یا سیگار می دادند
      نکته شگفت انگیز این بود که نه متخلف (لو رفته) و نه گزارش دهنده تنبیه نمی شدند ، نیت حقیقی این بود که اعتماد بین همرزمان از بین برود

      دوم انتقاد شدید از خود ترویج میشد ، زندانبانان گروه های کوچکی تشکیل می دادند که سربازان نه فقط به کار های بدی که کرده اند ، بلکه به کار های خوبی هم که می توانستند انجام بدهند ولی شکست خورده اند اعتراف کنند
      این اعتراف برای کره ای ها نبود ، بخاطر نابود شدن عزت نفس بین سربازان امریکایی بود

       
      تکنیک سوم شکستن وفاداری به دیگران بود خصوصا به رهبران و کشور
      اینکار برای شکستن روحیه کار گروهی و همکاری و جایگزینی آن با انزوا و علاقه به منافع شخصی بود
      در یک مورد گزارش شد که 40 نفر در مقابل بیرون انداختن سه نفر از سربازان بیمار از کلبه توسط یک زندانی بد خلق ، هیچ کاری نکردند تا آنها از سرما بین بروند
      وقتی از ایشان سوال شد چرا کاری نکردید پاسخ دادند: چون کار ما نبود (به ما ربطی نداشت)

      http://www.angelfire.com/art2/koreanwar_pow/pow-15.JPG
       
       چهارم آخرین طرح ویرانگر این بود که زمانی که سربازان زیر آواری از احساسات منفی هستند همه حمایت های مثبت احساسی از ایشان دریغ میشد
      اگر سربازی نامه ای حمایتگرانه (دلگرم کننده) از خانه دریافت میکرد زندانبانان آن را نگه میداشتند ، در مقابل هر خبر بدی مثل مرگ عزیزان یا خبر ترک همسرانشان سریعا تحویل داده میشد ، این تضعیف روحیه دائمی و ثابت ایجاد یک نا امیدی از افراد مورد علاقه ، کشور و حتی ایمان مذهبی میشد
       
       
      این که سربازی در کلبه ها سرگردان و نا امید دیده شود و تصمیم بگیرد که تلاش برای بقا هیچ سودی ندارد اصلا غیر عادی نبود. او تنها به گوشه ای رفته ، می نشیند و پتویی روی سر میکشد و ظرف دو روز او مرده بود
       
      اگر سربازان کتک میخوردند ، یا به صورت آن ها آب دهان پرتاب میشد عصبانی میشدند . خشم به آنها انگیزه بقا می داد ، اما در نبود انگیزه سربازان به سادگی می مردند ، حتی اگر توجیه پزشکی برای مرگ آنها وجود نداشت
      صرف نظر از موارد جزئی شکنجه فیزیکی ، میراسموس نرخ مرگ کلی سربازان در کمپ های اسارت در کره شمالی را به عدد شگفت انگیز 38% رساند ؛ بالاترین میزان مرگ در بین اسرای جنگی در تاریخ ایالات متحده
      شگفت انگیز تر اینکه نیمی از این سربازان بسادگی بخاطر تسلیم شدن (بیماری تسلیم) مردند
       
      آنها کاملا در حصر بودند  ، هم فیزیکی و هم ذهنی
       
       
      چکیده ای از
       
       
      پ.ن: حساب نگارخانه میلیتاری ندارم ، لطفا تصاویر منتقل شود
       
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.