امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

3 hours قبل , SardarJangal گفت:

این لینک ها شاید بهتر توضیح داده باشن

http://iut90.blogfa.com/post/401

http://javanhavafaza.ir/16238/موج-ضربه‌ای/#more-16238

خیر 08 معنی خاصی نداره، اینا صرفا عددهایی هستند که برای گمراه کردن کشورهای دیگه روی مدل ها نوشته میشن، تکنیک مرسومی که تو همه نیروهای هوایی جهان استفاده میشه، دلیلش هم اینه که ببینید همین عددها که نصف قوطی رنگ هم خرجشون نشده چه بحث هایی که تو اینترنت راه نیانداخته اند.

 

اخه چه گمراه کردنی برادر من !! مثلا جای 08 بنویسی 04 چه تاثیری توی گمراه کردن دشمن داره ! 08 تعداد نمونه های ازمایشی ساخته شده هستش 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کد درج شده در دماغه و تیل قاهر الکی نیست و بلکه کاملا بر مبنای یک استاندارد تولید صنعتی هست.

پیش از تولید یک طرح ارائه شده نمونه های مختلفی از اون تولید میشه که در خصوص قاهر احتمالا چنین مسیری طی شده:

 

1- نمونه تونل باد تک موتوره

thumb_07~3.JPG

 

2-نمونه تونل باد با تیل و کاناردهای اصلاح شده که تصویرش موجود نیست

thumb_F-313_287629.jpg

 

3- نمونه رادیوکنترل یا RC

thumb_313-RC.jpg

 

4-ماک آپ مقیاس کامل

5-نمونه تست استاتیک

6-نمونه پروازی تک موتوره

thumb_f313_13~0.jpg

 

7-نمونه تونل باد دوموتوره

8-نمونه تست استاتیک دوموتوره

9-نمونه پروازی دوموتوره

 

احتمالا به دلیل تشابه ساختاری یکی از مراحل بالا در خصوص نمونه دو موتوره طی نشده و الا باید کد 09 بر روی بدنه درج میشد.

در ضمن ماکت ها رو فاکتور گرفتیم که در حقیقت نمونه آزمایشی هم محسوب نمیشن.

 

در خصوص نمونه تک موتوره نمایش داده شده هم باید بگم که به دلیل جزئیات زیادی که داشت, این مدل یا یک نمونه تست استاتیک بود یا یک نمونه ارزان قیمت پروازی که هنوز تکمیل نشده بود!که با توجه به نمایشگرهای داخل کابین فرض دوم محتمل تره.

ایرادی اصلی که برای پروازی بودن این نمونه گرفته میشد نداشتن مکانیزم قفل کانوپی بود که به راحتی و با سوراخ کردن دیواره کابین میشد این مکانیزم رو به کابین اضافه کرد که همین کار در نمونه دو موتوره انجام شده.

کانوپی هم احتمالا آماده نبوده و به صورت سمبلیک نصب شده بود و به رادوم هم که نیازی نبود.

 

در نمونه ماک آپ نیازی نیست که جزئیات زیادی داشته باشه. در حالی که نمونه نمایش داده شده در سال 91 بر روی بالها و بدنه و دم جزئیات خیلی زیادی داشت که در ماک آپ برهان این جزئیات با رنگ بر روی بدنه ترسیم شدن!

thumb_313-9516.jpgthumb_313-9242.jpg

 

به نظر بنده نمونه تک موتوره نمایش داده شده در سال 91 در سال های گذشته پرواز کرده و تست های پرواز در ارتفاع بسیار پائین رو هم پاس کرده که با نمونه رادیو کنترل نمیشد انجامشون داد و این نمونه برای همین ساخته شده بود. همونطور که در سال 91 گفته بودن قاهر آماده تاکسی بود اما تا سال 96 چنین اتفاقی رخ نداد! جوابش در همین نکته هست که عرض شد.متاسفانه آزمایشات پروازی نمونه تک موتوره رسانه ای نشد و سرنوشت این پروژه رو به مدت چهار سال در ابهام قرار دادند.

 

پ.ن:

شاید براتون جالب باشه که بدونید 6 فروند نمونه غیر پروازی از اف35 برای تست های استاتیک تولید شده.

thumb_F-35B-BG-1-static-test-article.jpgthumb_F-3A-AG-1-static-test-article.jpgthumb_F-35C-static-test-airframe-CG-1.jp

 

------------

 

thumb_4934193.jpgthumb_Wingtest_Wisley_4.jpgthumb_NIO2_001.jpgthumb_NIO2_002.jpgthumb_NIO6_002.jpg

 

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 19 اسفند 1396 در 11:51 , mahdimousavi گفت:

همه این تحلیل ها و نظرات جای خود داره ولی شما به فیل داخل اتاق توجه نمیکنین. به نظر شما نباید طراحی کانوپی عوض بشه؟؟؟

توی این عکس محل اتصال قسمت متحرک و ثابت دقیقا جلوی صورت خلبانه و دیدشو محدود میکنه. یا باید کانوپی رو تغییر بدن یا هواپیما رو بزرگتر کنن. این مشکل دیگه مربوط به نسل چندمی بودن هواپیما ربط نداره ایراد بنیادیه طرف برای فرود و بلند شدن باندو نمیبینه تو اسمون افقو نمیبینه

این تصویر رو قبلا ارسال کرده بودم:

thumb_F-313-85.jpg

جالبه که ایگل در اصل جنگنده برتری هوایی محسوب میشه.

 

نمونه جدیدتر قاهر :

thumb_n3441109-5772208.jpg

 

20 hours قبل , arjemandi گفت:

کلا کاکپیت بسیار تنگ و ناراحت به نظر میاد اگه این هواپیما تولید بشه خلبان با قد و وزن خاصی باید براش جذب کنند

کلا در کابین خلبان فضا بسیار محدوده اما کابین قاهر مشکل خاصی نداره.

F-16:

thumb_global_air_force_20180009_16799691

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, Skyhawk گفت:

این تصویر رو قبلا ارسال کرده بودم:

جالبه که ایگل در اصل جنگنده برتری هوایی محسوب میشه.

نمونه جدیدتر قاهر :

کلا در کابین خلبان فضا بسیار محدوده اما کابین قاهر مشکل خاصی نداره.

F-16:

چرا از کانوپی یکسره مثل اف 22 یا اف 35 استفاده نمیکنن؟؟ اینطوری دید خلبان خیلی بیشتره یه چی شبیه ماکتی که رونمایی کرده بودن 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , Skyhawk گفت:

 

به نظر بنده نمونه تک موتوره نمایش داده شده در سال 91 در سال های گذشته پرواز کرده و تست های پرواز در ارتفاع بسیار پائین رو هم پاس کرده که با نمونه رادیو کنترل نمیشد انجامشون داد و این نمونه برای همین ساخته شده بود. 

 

من با این نظر شما مخالفم به این عکس نگاه کنین

به قسمت داخلی بدنه دقت کنین این به نظر من یه نمونه ساخته شده از فایبرگلاس یا پلاستیکه حالا این نظر منه مگه اینکه  از موادی ساخته شده که شبیه فایبر گلاس یا پلاستیکه که من خبر ندارم به نظر من این ماک اپهf313_17~0.jpg

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, mahdimousavi گفت:

چرا از کانوپی یکسره مثل اف 22 یا اف 35 استفاده نمیکنن؟؟ اینطوری دید خلبان خیلی بیشتره یه چی شبیه ماکتی که رونمایی کرده بودن 

سلام علیکم

su-35.jpgEurofighter_Cockpit.jpg

کابین خدمه سوخو-35 ( تصویر مربوط به شبیه ساز ) //////////////  کابین خدمه  یوروفایتر تایفون

f14-detail-cp-d-pilot.jpgc1a2c46abc213b48cf87d4f5c7696adf.jpg

کابین خدمه اف-14 تامکت   /////////////////////   کابین خدمه  اف-16

 

9936e0a68a16deebf286449a0b5505d4.jpg

کابین خدمه اف-35

Gripen.jpg

کابین خدمه گریپن

 

پی نوشت : از میان کابین 6 جت معرفی شده ، کابین اف-16 ، شاید بی همتا ترین کابین  طراحی شدن تا حال حاضر باشد

78f622f4a135d67e1555ff0f0231e866.jpg

کابین  F-16I

به شیوه قرار گیری خلبان و نوع دسترسی وی به پنل ها ، نشان گر ها ، ارگونومیک بودن طراحی کابین ، قرار گرفتن هاد (HUD) درست در خط دید افقی خدمه ، کنترل های هوتاس ( Hands On Throttle-And-Stick ) و در مجموع استفاده از همه تجارب پیشین در طراحی یک کابین برای جتهای رزمی  دقت کنید

سئوال : اجکشن سِت قاهر از چه مدلی هست ؟ مارتین بیکر یا زوزدا K-36 ؟؟ 

پی نوشت : حق بدید که وقتی گفته میشود قاهر یک پرنده نسل 5 یا حتی دروازه ورود به نسل 5 هست ، بخشی از دوستان علاقه مند به این مساله شک کنند !!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

برای قضاوت کردن کابین قاهر نباید عجله کرد.

نمونه تک موتوره به وضوح از نمونه دو موتوره کوچیکتره و دماغه خیلی کوچیکتری هم داشت.احتمالا نمونه 70 درصده!

در این عکس شما میبینید که سایز کابین نرماله

n3441109-5772208.jpg

نقل قول

 

1- نمونه تونل باد تک موتوره

thumb_07~3.JPG

 

2-نمونه تونل باد با تیل و کاناردهای اصلاح شده که تصویرش موجود نیست

thumb_F-313_287629.jpg

 

3- نمونه رادیوکنترل یا RC

thumb_313-RC.jpg

 

4-ماک آپ مقیاس کامل

5-نمونه تست استاتیک

6-نمونه پروازی تک موتوره

thumb_f313_13~0.jpg

 

7-نمونه تونل باد دوموتوره

8-نمونه تست استاتیک دوموتوره

9-نمونه پروازی دوموتوره

 

چون ماک آپ یا پیکر نما یک نمونه آزمایشی نیست بنابراین میشه از لیست نمونه های آزمایشی حذفش کرد که در اینصورت 8 نمونه آزمایشی تولید شده که شماره 08 منطقی به نظر میرسه.

 

1 ساعت پیش, mahdimousavi گفت:

چرا از کانوپی یکسره مثل اف 22 یا اف 35 استفاده نمیکنن؟؟ اینطوری دید خلبان خیلی بیشتره یه چی شبیه ماکتی که رونمایی کرده بودن 

مشکل کانوپی یک تکه و بدون تقویت کننده در قسمت جلو اینه که ضعیفه و در برابر برخورد اجسام و پرنده ها آسیب پذیره! در اف 35 با اینکه کانوپی به ظاهر یک تکه هست اما از دو قسمت تشکلیل شده.

رپتور برای ارتفاع بالا ساخته شده اما قاهر برای ارتفاع پست که پرنده های بیشتری در این ارتفاع پرواز میکنن.

در ضمن اون قطعه تقویت کننده هم دید خلبان رو چندان محدود نمیکنه. زاویه دید خلبان مثل چیزی که در بازی کامپیوتری دیده میشه نیست و از قسمت بالای کانوپی هم دید داره.

 

در نمونه ژاپنی اف 16 هم کانوپی رو تغییر دادند.

thumb_1280px-F-2A_2852629_of_6_Sqn_taxis

38 minutes قبل , mahdimousavi گفت:

من با این نظر شما مخالفم به این عکس نگاه کنین

به قسمت داخلی بدنه دقت کنین این به نظر من یه نمونه ساخته شده از فایبرگلاس یا پلاستیکه حالا این نظر منه مگه اینکه  از موادی ساخته شده که شبیه فایبر گلاس یا پلاستیکه که من خبر ندارم به نظر من این ماک اپه


فایبرگلاس ماده بسیار مقاومی هست که در صنایع هوایی هم استفاده میشه! اگر فیبر کربن اختراع نشده بود و کامپوزیت فیبر کربن وجود نداشت قطعا فایبرگلاس کاربرد بیشتری داشت.

در نمونه آزمایشی تک موتوره هم استفاده از چنین موادی منطقی به نظر میرسه.

thumb_68771.jpgthumb_composite.jpgthumb_composite_materials.jpgthumb_fiberglass_boat_bulldozer.jpg

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نمونه کابین اولیه و نهایی یک جت رزمی نسل 5

bec5a258a2f954444a82f5d32d36f56a.jpg

تفاوت کابین ها در نسخه اولیه و نمونه نهایی آنقدرها هم نباید زیاد باشد

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

توجه داشته باشید که قاهر تک موتوره صرفا یک اثباتگر فناوریه که در سایز کوچکتر و با یک  موتور جی 85 ساخته شده بود.همین مسئله موجب تحت تاثیر قرار گرفتن کابین هم میشه.

از طرف دیگر ما هنوز یک گلس کاکپیت عملیاتی نداریم و تا حالا صرفا نمونه مهندسی اون برای کوثر88(و بالگردها) تولید شده که وضعیتش مشخص نیست. بنابراین از نمایشگرهای چند منظوره غیر نظامی وارداتی استفاده شده که اتفاقا خیلی پیام مثبتی داره!

میشد در کابین این هواپیما از نمایشگرهای آنالوگ و هاد صاعقه/اف5 استفاده کرد! اما همینکه اینکار رو نکردند یعنی اینکه برنامه ای وجود داره که این جنگنده به گلس کاکپیت مجهز بشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تصویر جالبی از قسمت کانوپی جنگنده JAS-39 Gripen NG:

vlcsnap-2018-03-18-22h34m15s312.jpg

برگرفته از کلیپ تبلیغاتی این جنگنده

 

موقعیت خلبان در کابین:

JAS-39_NG.jpg

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , Skyhawk گفت:

تصویر جالبی از قسمت کانوپی جنگنده JAS-39 Gripen NG:

vlcsnap-2018-03-18-22h34m15s312.jpg

برگرفته از کلیپ تبلیغاتی این جنگنده

 

چقد کوچیک و تنگه ! بیچاره خلبان . بعد به قاهر گیر میدن که خلبان میتونه توش دراز بکشه :)

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
10 hours قبل , Skyhawk گفت:

 

JAS-39_NG.jpg

تصویر جالبی است ، فقط به کشورهایی که در تولید زیر سیستم های گریپن مشارکت داشتند ، دقت کنید ، حتی کشوری نظیر سوئد با بیشتر از 6 دهه سابقه در تولید هواگردهای رزمی و غیر رزمی ، برای تولید یک محصول با ارزش رزمی که وارد خط تولید شده و الان در خط پرواز ، حضور دارد ، به این تشخیص رسید که در زمانه فعلی ، تولید همه اجزاء ( یک جنگنده بومی )  بیشتر در حد ادعا هست و برای تولید یک محصول که ارزش رزمی داشته باشد ، شما نیازمند تعامل با دیگران هستید .

الته این مدل ظاهرا گونه FX-2  گریپن هست که برزیل قصد  دارد آن را تولید کند .

Su-30MKM.jpg

کابین خدمه جت رزمی SU-30 MKM  ( ادعایی  هم در خصوص نسل 5 بودن برای این جت وجود ندارد )

su-35_cockpit-2_1298472756Su-35.jpg

کابین جت رزمی SU-35 ( ادعایی  هم در خصوص نسل 5 بودن برای این جت وجود ندارد )

F-16_block_60.jpg

کابین اف-16 بلاک 60

پی نوشت :

این حجم نفر- ساعت کاری که برای طراحی ، تولید پیش نمونه  ها ، پیدا کردن پیشرانه ، تستهای متنوع سازه ای و غیره و ذالک برای این محصول انجام شده ، اگر صرف تدوین یک راهبرد مناسب برای تعامل با کشورهایی صادر کننده این فناوری ( حالا کشورهایی به غیر از مواردی که با انها مشکل داریم )  شده بود ، الان هم نیروی هوایی یک جت نسبتاً ارزان قیمت جدید در اختیار داشت ( حالا حداقل برای جایگزینی ایرگاردها و تایگر ها ) و هم ورود فناوری باعث میشد تا دوستان در مجموعه صنعت هوانوردی ، پیش فرض های موجود خودشان را به محک می گذاشتند تا ببینند فاصله انها با کشورهای صاحب سبک تا چه اندازه هست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , MR9 گفت:

تصویر جالبی است ، فقط به کشورهایی که در تولید زیر سیستم های گریپن مشارکت داشتند ، دقت کنید ، حتی کشوری نظیر سوئد با بیشتر از 6 دهه سابقه در تولید هواگردهای رزمی و غیر رزمی ، برای تولید یک محصول با ارزش رزمی که وارد خط تولید شده و الان در خط پرواز ، حضور دارد ، به این تشخیص رسید که در زمانه فعلی ، تولید همه اجزاء ( یک جنگنده بومی )  بیشتر در حد ادعا هست و برای تولید یک محصول که ارزش رزمی داشته باشد ، شما نیازمند تعامل با دیگران هستید .

الته این مدل ظاهرا گونه FX-2  گریپن هست که برزیل قصد  دارد آن را تولید کند .

 

سوئد توانایی تولید زیر سیستم ها رو داره اما به نظر میرسه که این کارش یک نوع سیاست بازاریابی و یک نوع باج به کشورهای اروپایی و آمریکا هست.

بهتره در تجزیه و تحلیل مسائل همه ابعاد رو ببینیم و تک بعدی قضاوت نکنیم.

 

thumb_Gripen_NG_02.jpgthumb_4vqdrTV.jpg

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

درود به دوستان گرامی

صنعت هوانوردی بسیار به صنعت خودرو سازی نزدیک هست. شما همین "رضوانی موتورز" را بررسی بکنید. در این بازار خشن جهانی، خیلی ساده کمپانی هایی مثل "مکلارن" را پشت سر گذاشت. چرا؟ چون شرکتی ثبت شده در جهان آزاد هست و به هر قطعه سازی که بخواهد دسترسی کامل دارد. بنابراین یک ایرانی می تواند در بالاترین کلاس ایمنی و قابلیت اطمینان محصول قابل رقابت  تولید کند اگر محدودیتی نباشد. عبدالقدیر خان هم یک مهندس متالورژی بود اما می دانست که قطعات بمب را از کجا بخرد و چگونه به هم متصل بکند و به همین سادگی پاکستان تقریبا بدون تحقیق و توسعه صاحب بمب اتمی شد. برای سوئد هیچ کاری نداشت که همه هواپیما را با سیستمهای داخلی بسازد اما دستمزد در سوئد بسیار بالا است و هزینه محصولات هم همچنین پس فقط آنچه را که اصلا نمی توانند یا نمی خواهند وارد بکنند، در داخل می سازند تا هزینه ها پایین بیاید.

در صنعت خودرو یک بار ما این راه را رفتیم تا با تعامل با خودرو سازهاو قطعه سازهای برتر به جایی برسیم تحریم خاصی هم نبودیم اما شرکتهای قطعه ساز بزرگ به ما قطعات بی کیفیت عرضه می کردند و خودرو سازها هم فقط پلتفرم های از رده خارج خود را ارائه کردند. قابل توجه است که در دوره پهلوی دوم که هیچ دشمنی در ظاهر با غرب وجود نداشت و بالاترین سطح دوستی با غرب را داشتیم هیچ کشور غربی حاضر به فروش کارخانه تولید پولاد یا حتی ریل ساخته شده راه آهن به ایران نبود تا اینکه ایران از دشمن سنتی خود شوروی کمونیست ذوب آهن را وارد کرد! پس از آن بود که دیگران هم حاضر شدند به ما ریل بفروشند و .... .

وضعیت ایران با تمام کشورهای جهان متفاوت است. این کشور بیش از هزار سال ابر قدرت بوده و وارث بزرگترین امپراطوری های تاریخ شناخته شده بشر است. در این کشور همین 270 سال پیش یک نادر قلی افشار ظهور کرد که در زمان بسیار کوتاه و باور نکردنی همه دشمنان ایران را منهدم کرد. بر خلاف ما غربی ها شدیدا اعتقاد دارند که تاریخ تکرار می شود. در این کشور 73 نژاد مختلف با مهربانی در کنار هم زندگی می کنند که بی نظیر است. وضعیت ما با همه جا فرق دارد. همین دیروز مصاحبه سفیر مالزی را پخش کردند که می گفت اگر کارهای ایران نبود داعش بوجود نمی آمد و داشتن صنعت موشکی حق ایران هست اما اگر مردم با سواد و خرد باشند نیازی به موشک ندارند زیرا با گفتگو همه چیز قابل حل هست برای افراد تحصیل کرده!!!! یک آدمی که الان کشور خودش یک نیروی هوایی قدرتمند دارد، از ایران می خواست که خود را در اختیار دیگران قرار بدهد زیرا مسلح شدن کار بی سواد ها است.

در دولت دهم که مستقیم صنعت خودرو را تحریم کردند اینها دیدند که اگر ECU های خودرو را به ما ندهند تولید ما متوقف می شود و بیکاری سراسری بوجود می آید و پیشرفت تکنولوژیک ایران را به کل متوقف می کنند. فورا فروشش را قطع کردند و یک سال طول کشید تا محصول داخلی به بازار بیاید و دوباره تولید جدی شروع بشود. بعد از برجام آمدند که ما را به دلیل کپی کردن محصول مجازات بکنند ولی دیدند که آنچه ما ساخته ایم کاملا متفاوت و برتر است پس حاضر شدند به قیمت پایین تری یک مدل بالاتر از ECU موتور را به ما بدهند نه برای اینکه ما را دوست دارند برای اینکه مجبورمان کنند که درب واحد های تحقیق و توسعه را ببندیم تا حدود زیادی هم موفق شدند. امروز در صنعت برق این یک امر اثبات شده هست که RTU ها و PLC های زیمنس (که در همه جا نصب هستند) را سازنده از راه دور می تواند خاموش بکند!!!! (حالا ما RTU ها و PLC های دیجیتال ساخت داخل را تولید نکنیم چون خارجی ارزانتر است؟) به این هم بسنده نکردند از طریق عوامل داخلی خودشان مرتب بر علیه خودرو سازی تبلیغ می کنند (مثلا پزشکی رانتی که تریبون دارد می گوید که "اگر بلد نیستید خودرو نسازید" یا اداره استاندارد استانداردهایی را که از درک معنی آنها هم عاجز است اجباری اعلام می کند! یا در صدا و سیما افرادی که فرق هویج و خودرو را نمی دانند باقیمانده صنعت را می کوبند. رئیس دانشکده خودرو را می آورند که از خودرو سازی ها بدگویی کند در حالیکه ایشان رئیس دانشکده ای با سه گرایش مکانیک هست که هیچکدام در قرن 21 گلوگاه خودرو سازی نیست و دانشکده ایشان فاقد گرایش الکترونیک خودرو و نرم افزار خودرو هست که گلوگاه جهانی صنعت امروز هست یعنی طرف این قدر با صنعت بیگانه هست که گلوگاه های آن را هم نمی شناسد) تا خودمان کاری را بکنیم که خارجی ها نتوانستند بکنند مثلا آمار می دهند که این میزان از تلفات جاده ای و آلودگی به علت خودرو های نا ایمن داخلی است نه جاده های خراب و قانون شکنی یک سری افراد و روغن ریزی امداد خودرو ها و اشتباهات پزشکی و نبود پزشک در تعطیلات و خودرو های فرسوده سنگین ترابری و گازوئیل خراب و .... همه خودرو سازهای خارجی هم می دانند که در جاده های ایران اگر بنز ضد گلوله "آنگلا مرکر" هم شاخ به شاخ به نیسان یا پراید یا حتی موتور سیکلت بزند، همه سرنشینان آن کشته می شوند و بهترین ماشین خارجی هم فقط برای برخورد با سرعت 70 کیلومتر در ساعت با مانع ثابت مقاومت دارد خارج از این اگر کسی زنده بماند صرفا کار خدا بوده نه کمپانی سازنده خودرو. در چنین مواردی اگر راکب خودرو بنز یا پورش زنده بماند ما می گوییم "این است کیفیت" اگر بمیرد می گوییم "عمر راننده به دنیا نبود".

در مورد قاهر باید بگویم که شروع پروژه و ادامه آن کار بسیار درستی بوده است. فقط با این پرنده می شد خیلی کارهای جالب تری انجام داد. می شد در برخی روزها کنار باند پارکش کرد با محافظت شدید ولی عمدا اشتباه طوری که تصاویر ماهواره ای آن به دست دشمن برسد و روی کشف چیستی این پرنده مجبور بشوند وقت و سرمایه بگذارند نه اینکه بیایند ماکاپ را مفت و مجانی رونمایی بکنند و همه جایش را هم نشان بدهند. حتی اگر ما مثل سوئد هم دسترسی داشتیم باز ساخت یک پرنده ای که هر قطعه آن از یک کشوری تامین شده کار چندان ایمنی نبود زیرا یک پرنده نا شناخته هست که ممکن است برای ما بازدارندگی ایجاد بکند نه یک پرنده ای که موتورش را "پرات اند ویتنی" می سازد و الکترونیک هوایی آن را BAE-Systems. اما با هر میزان تعامل با جهان خارج هم وقتی کشوری دشمنانی مثل ایران دارد که از نظر منابع تقریبا می توان آنها را بی نهایت فرض کرد، هر گونه مسابقه متعارف تسلیحاتی با آنها منجر به زمینگیر شدن اقتصادی ما می شود پس باید به سرعت به سراغ تسلیحاتی رفت که در انبار دشمنان ما مشابه نداشته باشد آنگاه است که کسی جرات نمی کند از گزینه روی میز صحبت بکند یا مسافر ایرانی را در مرز چوب بزند و ... .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , Skyhawk گفت:

سوئد توانایی تولید زیر سیستم ها رو داره

از یک نظر این تحلیل درست هست ولی از نظر دیگر ، برای اینکه محصول شما ، در نهایت کار قیمت تمام شده معقولی داشته باشد( معادل مفهوم "محصول اقتصادی "// که معتقدیم قاهر را نمیشود یک محصول اقتصادی مد نظر قرار داد و در نهایت باید ان را بستری برای نمایش پیشرفتهای فناورانه داخلی که می بایست در یک طرح معقولانه تر استفاده شود )  نیازمند این هست که اجزاء و قطعات ، به گونه ای انتخاب شوند ( در اینجا از تولید کنندگان غیر بومی ) که علاوه بر برآورده کردن استاندارد و نیازمندی شما ، دیگران  را به گونه ای وارد پروژه کنند که هزینه های شما در یک حد قابل قبول نگاه داشته شود .

icon_arrowu

" البته این مساله بطور غیر مستقیم تداعی کننده راهبرد " امنیت دسته جمعی " هم هست که توضیح ان مفصل خواهد بود.

اگر درمنطقه خاورمیانه مثال بزنیم ، شاید پروژه مصر برای تولید جت رزمی  Helwan HA-300 بود در حالی که پشتیبانی مهندسی طراحان شرکت مسراشمیت را هم پشت سر خودش داشت . این پروژه 5 سال طول کشید ( 1969-1964) ولی در نهایت متوجه شدند که  روشی که دنبال کردند اشتباه بوده  یا علت سیاسی / فناورانه باعث عقیم ماندن شده  .

HA-300

،HA-300_tail.jpg

و یا حتی پروژه "لاوی" رژیم عبری

1200px-IAI-Lavi-B-2-hatzerim-2.jpg

1 hour قبل , Skyhawk گفت:

 یک نوع سیاست بازاریابی و یک نوع باج به کشورهای اروپایی و آمریکا هست.

شخصاً سیاست بازار یابی را قبول دارم ولی به هیچ عنوانی ، بحث باج دادن مورد قبول نیست . در حالی که همزمان ، قطعات ایرباس در ایتالیا و آلمان و چین و سایر کشورها تولید میشود و همه در مجموع می روند در خط تولید اصلی در تولوز فرانسه تا یک پرنده فلزی از خط تولید بیرون بیاید .

اگر این شکلی که جنابعالی میفرمایید ، تحلیل کنیم ، الان فرانسه دارد به همه کشورهای درگیر برنامه  ایرباس باج می دهد تا ایرباس تولید شود و این با سیاست کلی کشورهای مغروری به اسم فرانسه ، آلمان ، ایالات متحده و....   که منافع در ان حرف نخست را می زند ، تناقض دارد . ( اساساً یکی از مهمترین دلایلی که پیمان ماستریخت را به اتحادیه اروپا تبدیل کرد ، همین مساله ،یعنی رقابتی کردن هر چه بیشتر با در نظر گرفتن تعامل بود )

به نظرم کاربرد واژه باج دادن ، زیاد صحیح به نظر نمیرسد و مسیر  تحلیلی که با این پیش فرض شروع شود ، به سرانجام مشخصی ختم نخواهد شد . نوع استراتژی که امثال "ساب" ، ایرباس ، بویینگ ، لاکهید - مارتین و .... در پیش گرفتند ، نوعی تعامل بر روی بستری از رقابت تحلیل میشود ( البته نظر شخصی هست ) و روند پیشرفت آنها ، امضاء قراردادها ، نوع محصولات تولید شده و .... هم به نظرم همین روند را تایید میکند .

پی نوشت :

1- یکی از مهمترین دلایلی که باعث شده که همکاری شرکتهای تسلیحاتی را به مثابه باج دادن تعبیر کنیم ، این هست که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، به هیچ عنوان ( حتی موردی نظیر صنعت خودروسازی ) موفق نشدیم تا تعامل درستی با شرکتهای صاحب فناوری داشته باشیم و این عدم موفقیت باعث شده همکاری شرکتهای فوق الذکر باهم را در قالب باج دادن تحلیل کنیم .

2-  البته شاید موفقترین نمونه  از چنین همکار هایی را میشود در ورود شرکت بل هلیکوپترز به ایران و ایجاد زیرساختهای پایه به شکل اصولی مثال زد ( اگر چه نقدهایی به ان وارد هست ) // هر چند امیدوارم برخی دوستان این مساله را به ساختار سیاسی وقت ارتباط نداده و بیشتر جنبه فنی ان را مد نظر قرار دهند //

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط SAEID
      [align=center]توسط متخصصين داخلي؛

      سامانه موشك زمين به هواي "اس200" بهينه‌سازي شد

      همزمان با سالگرد عمليات والفجر 8، سامانه موشكي "اس 200" به دست متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شد.

      [/align]

      به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي نيروي هوايي ارتش، سامانه‌‌ي موشكي زمين به هواي "اس200" توسط متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شده و صبح امروز يكشنبه با حضور مقامات لشكري و كشوري پرتاب آزمايشي خود را با موفقيت انجام داد.
      احمد ميقاني، فرمانده نيروي هوايي ارتش در تشريح ويژگي‌ها و توانايي‌هاي برجسته‌‌ي اين موشك گفت: بررسي ميزان كارايي سامانه‌هاي پدافند اعم از موشكي و راداري در مقابل تهديدات احتمالي عليه كشور ايران و همچنين ارتقاء سطح مهارت و دانش كاركنان عملياتي و فني در مراحل مختلف و آماده‌سازي تجهيزات موصوف از اهداف آزمايش اين سامانه‌ موشكي است.
      وي با اشاره به تلاش‌هاي متخصصين نيروي هوايي براي بومي‌سازي و نهادينه كردن علوم پيشرفته دنيا در راستاي دفاع از حريم هوايي كشور، گفت: توان نظامي ايران در خدمت صلح و آرامش كشور و منطقه است و تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامي ايران نشان‌دهنده‌ي متخصصين و اتكاء به توانمندي‌ داخلي است كه قابليت‌ تأمين تمامي نيازهاي كشور را به استفاده از اقدامات تخصصي و امكانات موجود فراهم مي‌كند.
    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی 
       

       
      نیروهای مسلح و مساله ی نخبگان  
       
       
       
      پیشگفتار: مساله ی نخبگی و نخبگان امروزه در هر سازمانی مطرح است . سازمان های غیر دولتی معمولا به دنبال سیاست هایی برای جذب نخبگان هستند. سازمان های دولتی عموما  از سیاست هایی همچون نوآوری باز[1] برای بهره بردن از نخبگان بدون نیاز به جذب و استخدام ایشان را دنبال میکنند. در برخی سازمان های دولتی مانند مجموعه های نظامی، امنیتی به دلیل سیاست های مرتبط با طبقه بندی اطلاعات ، موضوع نخبگان و نحوه ی تعامل سازمان با ایشان پیچیده تر است .
      دو خلاصه ی سیاستی  زیر توسط دو نویسنده نوشته شده اند ولی ایده ی مولف در هر دو تقریبا یکسان است. هر یک از مقالات میکوشد استدلال کند که رویکرد توجه به نخبگان از اساس دارای مشکلاتی است و نهاد های نظامی بایستی رویکرد دیگری را پیش بگیرند. استدلال ها  بر مبنای لزوم  توجه به نیازها و تعریف درست آنها بجای حمایت از ابزارها، ایده ها و وسایل است. با این استدلال سرمایه انسانی(شامل نخبگان) نیز بخشی از ابزارهای نیل به حل مسائل و نیازها در نظر گرفته می شود. مقاله دوم توسط واریور نوشته شده و در پست بعدی منتشر می شود انشالله. 
      ***
       
       
       
      سازمان های نظامی در جمهوری اسلامی ایران، به دلیل شرایط خاص عقیدتی و ایدئولوژیک مصداق سازمان های ارزش محور در علم مدیریت هستند.
      در علوم مدیریتی گفته میشود که  سازمان های ارزش محور، معمولا دارای فرصت هایی هستند: ارزش هاي محوري سازمان و مديريت سازمان بر اساس اين ارزشها مي تواند راهنماي بسيار خوبي جهت رشد و ادامه حيات سازمان باشد ، زیرا اين سازمان ها، به عنوان واكنش در برابر تغييرات محيطي ، ارزش هاي محوري خود را تغيير نمي دهند بلكه در صورت لزوم سعي مي كنند محيط خود يا ساختار هاي قبلي خود را تغيير دهند ، تا بتوانند ارزشهاي سازمان خود را حفظ نمايند. ارزش محوری موجب ایجاد و رشد سازمان هايي می شود كه رفتارشان حاصل تصميم و انتخاب آگاهانه خودشان و مبتني بر ارزش هاست نه ثمره اوضاع و شرايط محیطی. فرصت دیگر آن است که این سازمان ها عموما سازمان هايي عامل ، موثر و مسئوليت پذيرند . همچنین، این نوع سازمان دهی جهت مديريت استراتژيك نیز مناسب اسب زیرا در همه جنبه هاي تدوين ، اجرا و ارزيابي استراتژي ها و به هنگام تصميم گيري در اين زمينه ها بايد ارزش هاي محوري رعايت شوند و مورد توجه قرار گيرند.
      گذشته از نوع طراحی سازمانی در نیروهای مسلح ایران، نوع مدیریت نیز غالبا ارزش محور[2] است. در مديريت بر مبناي ارزش ها همه طرح ها ، تصميمات و عمليات در سازمان بر اساس ارزش ها هدايت و رهبري مي گردند. در این رویکرد هدف کلی به حداکثر رساندن ارزش سازمان است. این بدان معناست که تصمیمات صرفاً برای دستیابی به سود کوتاه‌مدت نباشند. گفته می شود که اگر تأثیرات بلندمدت تصمیمات بر سودآوری و پایداری سازمان در نظر گرفته شود، بازتاب آن را درآینده و در موفقیت های  به دست آمده توسط سازمان، مشاهده خواهد شد.
      اما این سازمان ها دارای نقاط ضعف و آسیب هایی نیز هستند. مهمترین آسیب ارزش محوری چه در طراحی سازمانی و چه در نوع مدیریت  آن است که در صورت تصویب و پذیرش یک ارزش از سوی سازمان – توسط فرهنگ غالب جامعه، فرهنگ سازمان یا اجبار مدیران – ارزش به عنوان هدف غایی سازمان تلقی شده و در صورت تامین آن ارزش ها، سازمان به هدف خویش رسیده است حتی اگر هیچ کار مفیدی درون سازمان صورت نگرفته باشد.
      در میان ارزشهایی که حقیقتا جزو ارزشهای اصیل هستند ولی به دلیل نوع و ساختار سازمان نیروهای مسلح ما آسیب زا شده اند می توان به برخی موارد اشاره نمود. به دلیل نوع وابستگی به حاکمیت، در ساختار نیروهای مسلح ایران مهمترین ارزش پیش فرض که همواره در معرض آسیب زایی قرار دارد، ارزش بودجه است. ارزش های دیگری که میتوان در این حوزه شناسایی نمود به شرح ذیل است:
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس[3]،
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی،
      تحقق شعار ما می توانیم،
      ارزش تبلیغات
      و به نظرمی رسد رویکرد توجه به نخبگان نیز با توجه موارد پیش گفته رویکرد صحیحی نبوده و موجب آسیب زایی می گردد.
       
      ارزش بودجه: ارزش بودجه به معنی آن است که نیروهای مسلح ایران به عنوان مصرف کننده ی بودجه دارای ارزش های سازمانی جهت جذب حداکثر ممکن از بودجه، گسترش حداکثر بوروکراسی سازمانی برای مصرف این بودجه و تضمین ادامه دار بودن این جریان بودجه می باشد. نمود این مساله را نیز می توان در تعریف پروژه ها بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی نیروهای مسلح جهت مصرف بودجه های تحقیقاتی پژوهشی و یا سیاست گران تمام کردن پروژه ها توسط وزارت دفاع دید که مورد اخیر موجب گسترش نهاد های موازی در سپاه، ارتش و ناجا ( ساتخ ها) و تامین نیاز های اصلی این مجموعه ها به صورت درون سازمانی شده است.
       
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس: در نظر گرفتن توجه به دفاع مقدس اگر به عنوان یک تجربه ی تاریخی عظیم و یک گنج بزرگ جهت تجربه اندوزی و شناخت تهدیدات و راهکارهای دفاعی و نظامی باشد میتواند بسیار سودمند باشد ولی هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان های نیروهای مسلح در نظر گرفته می شود موجب آسیب هایی از این دست می شود.
      ·        عدم گردش نسلی و عدم اطمینان به نسل های جدیدتر به بهانه عدم حضور ایشان در دفاع مقدس و یا لزوم حفظ فرماندهان دفاع مقدس.
      ·        عدم به روز آوری جدی و عملی تاکتیک ها و تجهیزات به بهانه جواب گو بودن آنها در زمان دفاع مقدس و تهدیدات آن زمان.
      ·        برگزاری مراسمات یادواره های شهدا و بزرگداشت مناسبات دفاع مقدس و صرف بودجه های کلان جهت امور فوق که در این مورد می توان به انتقاد مقام معظم رهبری و نارضایتی ایشان از صرف بودجه ی کلان جهت ساختمان یادمان شهدا در جریان بازدید از دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام اشاره نمود. در صورتی که مطابق موارد گفته شده توجه به دفاع مقدس به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان درآید، با توجه به ارزش محور بودن سازمان نیروهای مسلح ایران،  با حاصل شدن نتایجی که منجر به بزرگداشت یاد دفاع مقدس گردد اهداف سازمان محقق شده است.
       
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی:  آسیب های متعدد ارین ناحیه را می توان از ارزش های دوره ای و گذرای سیاسی در سازمان نیروهای مسلح نیز مشاهده نمود. مهم ترین نمود آن به خصوص در وزارت دفاع به دلیل وابستگی به دولت و تغییر جناح های سیاسی قابل مشاهده است. بدین ترتیب که در دوره ی قدرت هر یک از جناح های سیاسی گفتمان آن جناح غالب با تغییرات مدیریتی و هدایت جریان بودجه بر روال کاری وزارت خانه مذکور اثرات عمده گذاشته و بعضا مسیر برنامه های کلان را نیز دست خوش تغییر می سازد. برای مثال در دوره دولت احمدی نژاد بودجه های کلان فضایی برای اهداف غیر واقعی و دور از نیازهای کشور اختصاص داده شد در حالی که با سیاست های تنش زدایی دولت روحانی نه تنها مسیر بودجه فضایی به کل مسدودشد بلکه تلاش شد کل سازمان های مرتبط با این دانش ازبین رفته و دانشمندان فضایی نیز با سرخوردگی جذب کارهای دیگر شوند. 
       
      تحقق شعار ما می توانیم: شعار "ما می توانیم" نیز گرچه یکی از هوشمندانه ترین راهبرد های مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در همه عرصه های اقتصادی، نظامی و صنعتی ست، ولی توجه افراطی به این شعار به عنوان یک ارزش مستقل به خصوص در عرصه نظامی موجب تعریف نمودن پروژه های بی حاصل و بدون استفاده در سازمان رزم نیروهای مسلح ایران، حمایت از ایده های نامتناسب با میدان و رشد نامتوازن فناوری ها جهت اثبات توانایی داخلی شده است که در نهایت نیز خروجی این پروژه ها پس از هزینه بسیار زیاد جهت کسب فناوری و ساخت پیش نمونه های اولیه بایگانی شده و هیچگاه به صحنه ی عمل و استفاده نرسیده است. در صورتی که چنانچه جنبش" ما می توانیم  " به معنی بهره گیری از حداکثر ظرفیت تولید داخلی جهت برآورده کردن نیازهای واقعی نیروهای مسلح به کار گرفته شود موجب جهش عظیم هم در تولیدات نظامی و هم در اقتصاد ایران خواهد شد. 
       
      ارزش تبلیغات: آرامش روانی جامعه، حس امنیت و اقتدار در بعد داخلی، و قدرت نمایی در بعد خارجی نیز مطلبی مهم و بسیار حیاتی ست. اما هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان نیروهای مسلح ایران قرار بگیرد، نتیجه ی آن رونمایی از محصولاتی که هنوز مراحل تست را نیز پشت سر نگذاشته اند، و یا رونمایی های متعدد از برخی پروژه های تکراری با نام های جدید، بزرگ نمایی های خارج از قاعده، و کوچک نمایی های غیر واقعی در مورد تهدیدات موجود است. اوج این مشکل را می توان در رژه ی هر ساله نیروهای مسلح دید که به بدترین شکل ممکن بدون نظم و ترتیب و رعایت اصول رژه دو بار در سال اجرا می شود.پیش ازین نیز مقاله ای با عنوان " نظام رونمایی ها : امنیت زایی و امنیت زدایی" در مورد همین آسیب منتشر شده است. 
       
       
      آخرین ارزش موجود در سازمان نیروهای مسلح که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است و به اندازه ارزش های پیش گفته مورد توجه نیست ولی بیم آن می رود که مانند ارزش های پیش گفته نهایتا منجر به آسب هایی بشود، مساله نخبگی و توجه به نخبگان است. شکی در بهره بردن در نیروهای نخبه و لزوم شایسته سالاری در هیچ سازمانی از جمله سازمان های نظامی وجود ندارد؛ ولی مشکل آنجاست که در یک سازمان ارزش محور، اگر مساله توجه به نخبگان خود به یک ارزش تبدیل شود، هیچگاه نتایج مورد نظر از بکار گیری نخبگان حاصل نخواهد آمد. نمود این داستان در جشنواره ها و فراخوان های ایده ها و جذب نخبگان که مدتی ست در نیروهای مسلح اتفاق می افتد قابل مشاهده است. اگر چنانچه که در ادامه گفته خواهد شد نیروهای مسلح ایران با رویکرد نیاز محور به سراغ نخبگان رفته و از ایشان برای حل مسائل کمک بگیرند، قطعا در یک رابطه ی دو سویه هم نخبگان امکان خدمت به کشور و مورد حمایت قرار گرفتن را بدست خواهند آورد و هم نیروهای مسلح از خدمات آنها به درستی بهره مند می شوند. اما چنانچه توجه به نخبگان خود به ارزش تبدیل شود، رویکرد مورد نظر منجر به جذب، استخدام، و یا حمایت های مقطعی در بعد مالی و مطرح ساختن حاصل دانش نخبگان در سمینار ها، همایش ها و مجلات تخصصی در قالب مقالات و پژوهش هایی که از روی کاغذ فراتر نمی روند خواهد بود.
      حقیقت آن است که در طول سال هایی که مساله توجه به نخبگان در نیروهای مسلح مورد توجه قرار گرفته است خروجی این سیاست نهایتا منجر به خمودگی و سرد شدن نخبگان، و در بسیاری از موارد جذب و هضم آنان در نظام بروکراتیک و سلسله مراتب سازمان های نظامی شده است. بنابر این  جهت بهره بردن از دانش نخبگان، نبایستی مساله توجه به نخبگان، خود تبدیل به یک ارزش در نیروهای مسلح شود، که در نهایت، مانعی برای بهره بردن از نخبگان و وصول به نتایج مورد نظر خواهد شد.
      اکنون و با در نظر گرفتن مطالبی که در مورد دیگر ارزش های حاکم بر سازمان نیروهای مسلح ایران گفته شد دوباره به مساله ی نخبگان نظر کنیم. در یک سازمان ارزش محور، نه تنها تعریف نخبگی تابع ارزش های سازمان است بلکه نحوه ی رفتار با نخبگان نیز مشمول همین قاعده است.
      ارزش هایی چون تظاهر به دینداری و یا ارتباطات خانوادگی که در عرف نیروهای مسلح با عبارت " منًا بودن" از آن تعبیر می شود ( تعریف نخبگی ) و داشتن برخی عقاید سیاسی خاص در دوره های سیاسی ( رفتار با نخبگان) و بسیاری مثال های دیگر از مصادیق غلبه ارزشهای بالاتر در سلسله مراتب ارزش ها بر بر ارزش های پایین تر مانند همین موضوع نخبه سالاری است. این موضوع  تا کنون باعث عدم امکان بهره مندی شایسته نیروهای مسلح از ظرفیت جامعه نخبگانی کشور شده است. در صورتی که با رویکرد نیاز محور و با به روزآوری برخی نکات حفاظتی ( حفاظت اطلاعات هوشمند شامل روش های برون سپاری و تقسیم پروژه) می توان از طیف وسیعی از نخبگان جهت براورده ساختن نیازهای دفاعی و نظامی کشور و رفع تهدیدات پیشرو مدد گرفت. 
      البته کل سازمان نیروهای مسلح، در یک حالت آرمانی بایستی دچار تحول در طراحی سازمانی شده، و از طراحی ارزش محور به طراحی فرایند محور میل کنند. از آنجا که امر فوق در کوتاه مدت و میان مدت امکان پذیر به نظر نمی رسد، پیشنهاد می شود که در مدل مدیریتی، بجای مدیریت مبتنی بر ارزش، رویکرد نیازمحور مورد توجه قرار گیرد. در این رویکرد بایستی نیازهای واقعی نیروهای مسلح (در میدان، آینده ی نزدیک و آینده ی دور ) مرتبا نیاز سنجی شده و جهت پاسخ به این نیاز ها از نخبگان به صورت هدفمند بهره گیری شود.
      در یک مدل پایه نیاز محوری از فرآیند زیر پیروی میکند:
       
       

       
       
       
      نکته ی مهم در این مدل و یا دیگر مدل های پایه در مورد عملکرد نیاز محور آن است که بایستی همواره پایش دقیقی جهت دانستن نیاز های واقعی و تشخیص اولویت آنها و ورود به مراحل بعدی انجام گردد. 
       
       
       
       
       
        [1] Open innovation
      [2] VBM
      [3] مساله ی عظمت دفاع مقدس و مقام رفیع شهداو وجوب توجه به آن از اصول مسلم است ولی ما دراینجا در مقام آسیب شناسی بوده و ناگزیراز بررسی دقیق موضوعات می باشیم.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.