امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

2 hours قبل , EMP گفت:

درود به دوستان گرامی

صنعت هوانوردی بسیار به صنعت خودرو سازی نزدیک هست. شما همین "رضوانی موتورز" را بررسی بکنید. در این بازار خشن جهانی، خیلی ساده کمپانی هایی مثل "مکلارن" را پشت سر گذاشت. چرا؟ چون شرکتی ثبت شده در جهان آزاد هست و به هر قطعه سازی که بخواهد دسترسی کامل دارد. بنابراین یک ایرانی می تواند در بالاترین کلاس ایمنی و قابلیت اطمینان محصول قابل رقابت  تولید کند اگر محدودیتی نباشد. عبدالقدیر خان هم یک مهندس متالورژی بود اما می دانست که قطعات بمب را از کجا بخرد و چگونه به هم متصل بکند و به همین سادگی پاکستان تقریبا بدون تحقیق و توسعه صاحب بمب اتمی شد. برای سوئد هیچ کاری نداشت که همه هواپیما را با سیستمهای داخلی بسازد اما دستمزد در سوئد بسیار بالا است و هزینه محصولات هم همچنین پس فقط آنچه را که اصلا نمی توانند یا نمی خواهند وارد بکنند، در داخل می سازند تا هزینه ها پایین بیاید.

در صنعت خودرو یک بار ما این راه را رفتیم تا با تعامل با خودرو سازهاو قطعه سازهای برتر به جایی برسیم تحریم خاصی هم نبودیم اما شرکتهای قطعه ساز بزرگ به ما قطعات بی کیفیت عرضه می کردند و خودرو سازها هم فقط پلتفرم های از رده خارج خود را ارائه کردند. قابل توجه است که در دوره پهلوی دوم که هیچ دشمنی در ظاهر با غرب وجود نداشت و بالاترین سطح دوستی با غرب را داشتیم هیچ کشور غربی حاضر به فروش کارخانه تولید پولاد یا حتی ریل ساخته شده راه آهن به ایران نبود تا اینکه ایران از دشمن سنتی خود شوروی کمونیست ذوب آهن را وارد کرد! پس از آن بود که دیگران هم حاضر شدند به ما ریل بفروشند و .... .

وضعیت ایران با تمام کشورهای جهان متفاوت است. این کشور بیش از هزار سال ابر قدرت بوده و وارث بزرگترین امپراطوری های تاریخ شناخته شده بشر است. در این کشور همین 270 سال پیش یک نادر قلی افشار ظهور کرد که در زمان بسیار کوتاه و باور نکردنی همه دشمنان ایران را منهدم کرد. بر خلاف ما غربی ها شدیدا اعتقاد دارند که تاریخ تکرار می شود. در این کشور 73 نژاد مختلف با مهربانی در کنار هم زندگی می کنند که بی نظیر است. وضعیت ما با همه جا فرق دارد. همین دیروز مصاحبه سفیر مالزی را پخش کردند که می گفت اگر کارهای ایران نبود داعش بوجود نمی آمد و داشتن صنعت موشکی حق ایران هست اما اگر مردم با سواد و خرد باشند نیازی به موشک ندارند زیرا با گفتگو همه چیز قابل حل هست برای افراد تحصیل کرده!!!! یک آدمی که الان کشور خودش یک نیروی هوایی قدرتمند دارد، از ایران می خواست که خود را در اختیار دیگران قرار بدهد زیرا مسلح شدن کار بی سواد ها است.

در دولت دهم که مستقیم صنعت خودرو را تحریم کردند اینها دیدند که اگر ECU های خودرو را به ما ندهند تولید ما متوقف می شود و بیکاری سراسری بوجود می آید و پیشرفت تکنولوژیک ایران را به کل متوقف می کنند. فورا فروشش را قطع کردند و یک سال طول کشید تا محصول داخلی به بازار بیاید و دوباره تولید جدی شروع بشود. بعد از برجام آمدند که ما را به دلیل کپی کردن محصول مجازات بکنند ولی دیدند که آنچه ما ساخته ایم کاملا متفاوت و برتر است پس حاضر شدند به قیمت پایین تری یک مدل بالاتر از ECU موتور را به ما بدهند نه برای اینکه ما را دوست دارند برای اینکه مجبورمان کنند که درب واحد های تحقیق و توسعه را ببندیم تا حدود زیادی هم موفق شدند.

امروز در صنعت برق این یک امر اثبات شده هست که RTU ها و PLC های زیمنس (که در همه جا نصب هستند) را سازنده از راه دور می تواند خاموش بکند!!!! (حالا ما RTU ها و PLC های دیجیتال ساخت داخل را تولید نکنیم چون خارجی ارزانتر است؟) به این هم بسنده نکردند از طریق عوامل داخلی خودشان مرتب بر علیه خودرو سازی تبلیغ می کنند (مثلا پزشکی رانتی که تریبون دارد می گوید که "اگر بلد نیستید خودرو نسازید" یا اداره استاندارد استانداردهایی را که از درک معنی آنها هم عاجز است اجباری اعلام می کند! یا در صدا و سیما افرادی که فرق هویج و خودرو را نمی دانند باقیمانده صنعت را می کوبند. رئیس دانشکده خودرو را می آورند که از خودرو سازی ها بدگویی کند در حالیکه ایشان رئیس دانشکده ای با سه گرایش مکانیک هست که هیچکدام در قرن 21 گلوگاه خودرو سازی نیست و دانشکده ایشان فاقد گرایش الکترونیک خودرو و نرم افزار خودرو هست که گلوگاه جهانی صنعت امروز هست یعنی طرف این قدر با صنعت بیگانه هست که گلوگاه های آن را هم نمی شناسد) تا خودمان کاری را بکنیم که خارجی ها نتوانستند بکنند مثلا آمار می دهند که این میزان از تلفات جاده ای و آلودگی به علت خودرو های نا ایمن داخلی است نه جاده های خراب و قانون شکنی یک سری افراد و روغن ریزی امداد خودرو ها و اشتباهات پزشکی و نبود پزشک در تعطیلات و خودرو های فرسوده سنگین ترابری و گازوئیل خراب و .... همه خودرو سازهای خارجی هم می دانند که در جاده های ایران اگر بنز ضد گلوله "آنگلا مرکر" هم شاخ به شاخ به نیسان یا پراید یا حتی موتور سیکلت بزند، همه سرنشینان آن کشته می شوند و بهترین ماشین خارجی هم فقط برای برخورد با سرعت 70 کیلومتر در ساعت با مانع ثابت مقاومت دارد خارج از این اگر کسی زنده بماند صرفا کار خدا بوده نه کمپانی سازنده خودرو. در چنین مواردی اگر راکب خودرو بنز یا پورش زنده بماند ما می گوییم "این است کیفیت" اگر بمیرد می گوییم "عمر راننده به دنیا نبود".

در مورد قاهر باید بگویم که شروع پروژه و ادامه آن کار بسیار درستی بوده است. فقط با این پرنده می شد خیلی کارهای جالب تری انجام داد. می شد در برخی روزها کنار باند پارکش کرد با محافظت شدید ولی عمدا اشتباه طوری که تصاویر ماهواره ای آن به دست دشمن برسد و روی کشف چیستی این پرنده مجبور بشوند وقت و سرمایه بگذارند نه اینکه بیایند ماکاپ را مفت و مجانی رونمایی بکنند و همه جایش را هم نشان بدهند. حتی اگر ما مثل سوئد هم دسترسی داشتیم باز ساخت یک پرنده ای که هر قطعه آن از یک کشوری تامین شده کار چندان ایمنی نبود زیرا یک پرنده نا شناخته هست که ممکن است برای ما بازدارندگی ایجاد بکند نه یک پرنده ای که موتورش را "پرات اند ویتنی" می سازد و الکترونیک هوایی آن را BAE-Systems. اما با هر میزان تعامل با جهان خارج هم وقتی کشوری دشمنانی مثل ایران دارد که از نظر منابع تقریبا می توان آنها را بی نهایت فرض کرد، هر گونه مسابقه متعارف تسلیحاتی با آنها منجر به زمینگیر شدن اقتصادی ما می شود پس باید به سرعت به سراغ تسلیحاتی رفت که در انبار دشمنان ما مشابه نداشته باشد آنگاه است که کسی جرات نمی کند از گزینه روی میز صحبت بکند یا مسافر ایرانی را در مرز چوب بزند و ... .

سلام

تشکر میکنم بابت پست هایی که ارسال میکنید و تجربیات ارزنده ای که در اختیار ما قرار میدید.

با اجازتون چند قسمت از این پست رو رنگی کردم که باید بیشتر مورد توجه قرار بگیرند. خصوصا برای تحلیل گران نظامی و علاقه مندانی مثل ما که گاها موضوعات رو احساساتی تحلیل میکنیم.

بحث وضعیت ویژه کشور ایران جا داره که بیشتر از این بهش پرداخته بشه.هند و پاکستان هم سالهاست که برنامه هسته ای نظامی دارند اما مثل ایران تحت فشار نیستند و ساده لوحی هست که تمام این فشارها رو به نزاع با رژیم اسرائیل خلاصه کرد!

در واقع خود رژیم اسرائیل هم به خودی خود موجودیت و هویت مستقل نداره و بازوی استعمار نوین در منطقه بسیار مهم خاورمیانه محسوب میشه که ده ها سال پیش این منطقه و مردمان و حکامش رو با ظرفیت هایی که داشتند در اختیار و کنترل مطلق غرب قرار داد! همونطور که رژیم پهلوی چنین نقشی داشت که الان این نقش به چند کشور دیگر محول شده!البته وزن رژیم اسرائیل کجا و وزن رژیم و حکام پهلوی کجا!

 

موضوع امنیت و نفوذ ناپذیری قطعات و سیستم ها هم از مباحث مهمه که حتی رژیم اسرائیل با وجود نزدیکی که با آمریکا داره از سیستم ها و اویونیک ساخت صنایع خودش در هواگردهای خریداری شده اش(مثل اف 35)استفاده میکنه! همین مسئله موجب میشه که ساخت سیستم های الکترونیکی برای ما با هر هزینه ای توجیه پذیر جلوه کنه!

این روزها(به صورت خاص)نیروی هوایی کشورهای عربی خیلی مورد توجه و غبطه علاقه مندان ایرانی قرار دارند اما باید توجه داشت که این توانمندی حکام عربی که در واقع سپر رژیم اسرائیل محسوب میشن, تنها در برابر کشورهایی مثل ایران یا گروه هایی مثل انصارالله کاربرد دارند و این جنگ افزارها رو(خصوصا انواع جدیدتر که به سیستم های هوشمند مجهز هستند)نمیشه در برابر رژیم اسرائیل یا غربی ها استفاده کرد!در واقع تایفون,رافال,فاکون و ایگل هایی که به اعراب داده میشه جهت حفظ امنیت رژیم اسرائیل با پول اعرابه!

2 hours قبل , MR9 گفت:

از یک نظر این تحلیل درست هست ولی از نظر دیگر ، برای اینکه محصول شما ، در نهایت کار قیمت تمام شده معقولی داشته باشد( معادل مفهوم "محصول اقتصادی "// که معتقدیم قاهر را نمیشود یک محصول اقتصادی مد نظر قرار داد و در نهایت باید ان را بستری برای نمایش پیشرفتهای فناورانه داخلی که می بایست در یک طرح معقولانه تر استفاده شود )  نیازمند این هست که اجزاء و قطعات ، به گونه ای انتخاب شوند ( در اینجا از تولید کنندگان غیر بومی ) که علاوه بر برآورده کردن استاندارد و نیازمندی شما ، دیگران  را به گونه ای وارد پروژه کنند که هزینه های شما در یک حد قابل قبول نگاه داشته شود .

icon_arrowu

" البته این مساله بطور غیر مستقیم تداعی کننده راهبرد " امنیت دسته جمعی " هم هست که توضیح ان مفصل خواهد بود.

اگر درمنطقه خاورمیانه مثال بزنیم ، شاید پروژه مصر برای تولید جت رزمی  Helwan HA-300 بود در حالی که پشتیبانی مهندسی طراحان شرکت مسراشمیت را هم پشت سر خودش داشت . این پروژه 5 سال طول کشید ( 1969-1964) ولی در نهایت متوجه شدند که  روشی که دنبال کردند اشتباه بوده  یا علت سیاسی / فناورانه باعث عقیم ماندن شده  .

HA-300

،HA-300_tail.jpg

و یا حتی پروژه "لاوی" رژیم عبری

1200px-IAI-Lavi-B-2-hatzerim-2.jpg

شخصاً سیاست بازار یابی را قبول دارم ولی به هیچ عنوانی ، بحث باج دادن مورد قبول نیست . در حالی که همزمان ، قطعات ایرباس در ایتالیا و آلمان و چین و سایر کشورها تولید میشود و همه در مجموع می روند در خط تولید اصلی در تولوز فرانسه تا یک پرنده فلزی از خط تولید بیرون بیاید .

اگر این شکلی که جنابعالی میفرمایید ، تحلیل کنیم ، الان فرانسه دارد به همه کشورهای درگیر برنامه  ایرباس باج می دهد تا ایرباس تولید شود و این با سیاست کلی کشورهای مغروری به اسم فرانسه ، آلمان ، ایالات متحده و....   که منافع در ان حرف نخست را می زند ، تناقض دارد . ( اساساً یکی از مهمترین دلایلی که پیمان ماستریخت را به اتحادیه اروپا تبدیل کرد ، همین مساله ،یعنی رقابتی کردن هر چه بیشتر با در نظر گرفتن تعامل بود )

به نظرم کاربرد واژه باج دادن ، زیاد صحیح به نظر نمیرسد و مسیر  تحلیلی که با این پیش فرض شروع شود ، به سرانجام مشخصی ختم نخواهد شد . نوع استراتژی که امثال "ساب" ، ایرباس ، بویینگ ، لاکهید - مارتین و .... در پیش گرفتند ، نوعی تعامل بر روی بستری از رقابت تحلیل میشود ( البته نظر شخصی هست ) و روند پیشرفت آنها ، امضاء قراردادها ، نوع محصولات تولید شده و .... هم به نظرم همین روند را تایید میکند .

پی نوشت :

1- یکی از مهمترین دلایلی که باعث شده که همکاری شرکتهای تسلیحاتی را به مثابه باج دادن تعبیر کنیم ، این هست که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، به هیچ عنوان ( حتی موردی نظیر صنعت خودروسازی ) موفق نشدیم تا تعامل درستی با شرکتهای صاحب فناوری داشته باشیم و این عدم موفقیت باعث شده همکاری شرکتهای فوق الذکر باهم را در قالب باج دادن تحلیل کنیم .

2-  البته شاید موفقترین نمونه  از چنین همکار هایی را میشود در ورود شرکت بل هلیکوپترز به ایران و ایجاد زیرساختهای پایه به شکل اصولی مثال زد ( اگر چه نقدهایی به ان وارد هست ) // هر چند امیدوارم برخی دوستان این مساله را به ساختار سیاسی وقت ارتباط نداده و بیشتر جنبه فنی ان را مد نظر قرار دهند //

 

ما برای تحلیل چرایی توقف پروژه های لاوی و حلوان مصری اطلاعات کافی در اختیار نداریم!

فقط به صورت کلی میدونیم که مصر زیرساخت صنعتی لازم برای تولید انبوه این جنگنده رو در اختیار نداشته و شاید فشار های شوروی هم بی تاثیر نبوده باشه!

حتی مشخص نیست که چرا مهندسین مسراشمیت در یک کشور عربی جنگنده طراحی و(با چه کیفیتی)تولید کردند! شاید اصلا هدفی غیر از تولید انبوه داشتن! مثل اثبات توانایی فنیشون و ....

در خصوص لاوی هم باید توجه داشت که این جنگنده تقریبا در سطح اف 16 ای قرار داشته و در صورت تولید انبوه میتونسته به عنوان یک رقیب برای فالکون در بازار جهانی مطرح بشه! به این ترتیب ممکنه فشارهای سیاسی از جانب آمریکا وجود داشته!

البته باید توجه داشت که رژیم اسرائیل به تولید جنگنده نیاز چندانی نداره! در واقع ارائه یارانه ای تسلیحات از سوی آمریکا و اروپا این رژیم رو از ساخت خیلی از جنگ افزار ها بی نیاز کرده, اما با اینحال این رژیم صنایع داخلی رو به منظور تولید جنگ افزار ها ایجاد کرده که جا داره ما از این مسئله درس بگیریم.

در زمینه هوایی این رژیم با تولید جنگنده های نشر,کفیر و لاوی تونسته یک ظرفیتی ایجاد کنه که برای ارتش این رژیم در زمینه تامین تسلیحات و قطعات امنیت ایجاد کنه!  در واقع (با تجربه ای که در جنگ با کشورهای عربی داشتند)صنایع داخلی این رژیم این پیام رو به غرب مخابره کردند که در صورت عدم پشتیبانی و فروش تسلیحات, ظرفیت تولید داخل مهیاست که این باعث دسترسی راحت تر این رژیم به جنگ افزارهای مورد نیازش شده.

 

در خصوص مسئله بازاریابی و باج دهی بحث تامین منافع شرکت های رقیب مد نظر بود. برای مثال شرکت ایرباس که ذکر کردید با تقسیم بخش تولیدش در کشورها اونها رو هم سهیم کرده و به این ترتیب بازار فروشش رو گسترش داده و رقبای احتمالی رو که ظرفیت ساخت داشتند حذف یا تضعیف کرده.این رو میشه یک نوع رشوه در بازاریابی  هم محسوب کرد که شاید این عبارت دقیق تر باشه!

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , EMP گفت:

درود به دوستان گرامی

صنعت هوانوردی بسیار به صنعت خودرو سازی نزدیک هست. شما همین "رضوانی موتورز" را بررسی بکنید. در این بازار خشن جهانی، خیلی ساده کمپانی هایی مثل "مکلارن" را پشت سر گذاشت. چرا؟ چون شرکتی ثبت شده در جهان آزاد هست و به هر قطعه سازی که بخواهد دسترسی کامل دارد. بنابراین یک ایرانی می تواند در بالاترین کلاس ایمنی و قابلیت اطمینان محصول قابل رقابت  تولید کند اگر محدودیتی نباشد. عبدالقدیر خان هم یک مهندس متالورژی بود اما می دانست که قطعات بمب را از کجا بخرد و چگونه به هم متصل بکند و به همین سادگی پاکستان تقریبا بدون تحقیق و توسعه صاحب بمب اتمی شد. برای سوئد هیچ کاری نداشت که همه هواپیما را با سیستمهای داخلی بسازد اما دستمزد در سوئد بسیار بالا است و هزینه محصولات هم همچنین پس فقط آنچه را که اصلا نمی توانند یا نمی خواهند وارد بکنند، در داخل می سازند تا هزینه ها پایین بیاید.

در صنعت خودرو یک بار ما این راه را رفتیم تا با تعامل با خودرو سازهاو قطعه سازهای برتر به جایی برسیم تحریم خاصی هم نبودیم اما شرکتهای قطعه ساز بزرگ به ما قطعات بی کیفیت عرضه می کردند و خودرو سازها هم فقط پلتفرم های از رده خارج خود را ارائه کردند. قابل توجه است که در دوره پهلوی دوم که هیچ دشمنی در ظاهر با غرب وجود نداشت و بالاترین سطح دوستی با غرب را داشتیم هیچ کشور غربی حاضر به فروش کارخانه تولید پولاد یا حتی ریل ساخته شده راه آهن به ایران نبود تا اینکه ایران از دشمن سنتی خود شوروی کمونیست ذوب آهن را وارد کرد! پس از آن بود که دیگران هم حاضر شدند به ما ریل بفروشند و .... .

وضعیت ایران با تمام کشورهای جهان متفاوت است. این کشور بیش از هزار سال ابر قدرت بوده و وارث بزرگترین امپراطوری های تاریخ شناخته شده بشر است. در این کشور همین 270 سال پیش یک نادر قلی افشار ظهور کرد که در زمان بسیار کوتاه و باور نکردنی همه دشمنان ایران را منهدم کرد. بر خلاف ما غربی ها شدیدا اعتقاد دارند که تاریخ تکرار می شود. در این کشور 73 نژاد مختلف با مهربانی در کنار هم زندگی می کنند که بی نظیر است. وضعیت ما با همه جا فرق دارد. همین دیروز مصاحبه سفیر مالزی را پخش کردند که می گفت اگر کارهای ایران نبود داعش بوجود نمی آمد و داشتن صنعت موشکی حق ایران هست اما اگر مردم با سواد و خرد باشند نیازی به موشک ندارند زیرا با گفتگو همه چیز قابل حل هست برای افراد تحصیل کرده!!!! یک آدمی که الان کشور خودش یک نیروی هوایی قدرتمند دارد، از ایران می خواست که خود را در اختیار دیگران قرار بدهد زیرا مسلح شدن کار بی سواد ها است.

در دولت دهم که مستقیم صنعت خودرو را تحریم کردند اینها دیدند که اگر ECU های خودرو را به ما ندهند تولید ما متوقف می شود و بیکاری سراسری بوجود می آید و پیشرفت تکنولوژیک ایران را به کل متوقف می کنند. فورا فروشش را قطع کردند و یک سال طول کشید تا محصول داخلی به بازار بیاید و دوباره تولید جدی شروع بشود. بعد از برجام آمدند که ما را به دلیل کپی کردن محصول مجازات بکنند ولی دیدند که آنچه ما ساخته ایم کاملا متفاوت و برتر است پس حاضر شدند به قیمت پایین تری یک مدل بالاتر از ECU موتور را به ما بدهند نه برای اینکه ما را دوست دارند برای اینکه مجبورمان کنند که درب واحد های تحقیق و توسعه را ببندیم تا حدود زیادی هم موفق شدند. امروز در صنعت برق این یک امر اثبات شده هست که RTU ها و PLC های زیمنس (که در همه جا نصب هستند) را سازنده از راه دور می تواند خاموش بکند!!!! (حالا ما RTU ها و PLC های دیجیتال ساخت داخل را تولید نکنیم چون خارجی ارزانتر است؟) به این هم بسنده نکردند از طریق عوامل داخلی خودشان مرتب بر علیه خودرو سازی تبلیغ می کنند (مثلا پزشکی رانتی که تریبون دارد می گوید که "اگر بلد نیستید خودرو نسازید" یا اداره استاندارد استانداردهایی را که از درک معنی آنها هم عاجز است اجباری اعلام می کند! یا در صدا و سیما افرادی که فرق هویج و خودرو را نمی دانند باقیمانده صنعت را می کوبند. رئیس دانشکده خودرو را می آورند که از خودرو سازی ها بدگویی کند در حالیکه ایشان رئیس دانشکده ای با سه گرایش مکانیک هست که هیچکدام در قرن 21 گلوگاه خودرو سازی نیست و دانشکده ایشان فاقد گرایش الکترونیک خودرو و نرم افزار خودرو هست که گلوگاه جهانی صنعت امروز هست یعنی طرف این قدر با صنعت بیگانه هست که گلوگاه های آن را هم نمی شناسد) تا خودمان کاری را بکنیم که خارجی ها نتوانستند بکنند مثلا آمار می دهند که این میزان از تلفات جاده ای و آلودگی به علت خودرو های نا ایمن داخلی است نه جاده های خراب و قانون شکنی یک سری افراد و روغن ریزی امداد خودرو ها و اشتباهات پزشکی و نبود پزشک در تعطیلات و خودرو های فرسوده سنگین ترابری و گازوئیل خراب و .... همه خودرو سازهای خارجی هم می دانند که در جاده های ایران اگر بنز ضد گلوله "آنگلا مرکر" هم شاخ به شاخ به نیسان یا پراید یا حتی موتور سیکلت بزند، همه سرنشینان آن کشته می شوند و بهترین ماشین خارجی هم فقط برای برخورد با سرعت 70 کیلومتر در ساعت با مانع ثابت مقاومت دارد خارج از این اگر کسی زنده بماند صرفا کار خدا بوده نه کمپانی سازنده خودرو. در چنین مواردی اگر راکب خودرو بنز یا پورش زنده بماند ما می گوییم "این است کیفیت" اگر بمیرد می گوییم "عمر راننده به دنیا نبود".

در مورد قاهر باید بگویم که شروع پروژه و ادامه آن کار بسیار درستی بوده است. فقط با این پرنده می شد خیلی کارهای جالب تری انجام داد. می شد در برخی روزها کنار باند پارکش کرد با محافظت شدید ولی عمدا اشتباه طوری که تصاویر ماهواره ای آن به دست دشمن برسد و روی کشف چیستی این پرنده مجبور بشوند وقت و سرمایه بگذارند نه اینکه بیایند ماکاپ را مفت و مجانی رونمایی بکنند و همه جایش را هم نشان بدهند. حتی اگر ما مثل سوئد هم دسترسی داشتیم باز ساخت یک پرنده ای که هر قطعه آن از یک کشوری تامین شده کار چندان ایمنی نبود زیرا یک پرنده نا شناخته هست که ممکن است برای ما بازدارندگی ایجاد بکند نه یک پرنده ای که موتورش را "پرات اند ویتنی" می سازد و الکترونیک هوایی آن را BAE-Systems. اما با هر میزان تعامل با جهان خارج هم وقتی کشوری دشمنانی مثل ایران دارد که از نظر منابع تقریبا می توان آنها را بی نهایت فرض کرد، هر گونه مسابقه متعارف تسلیحاتی با آنها منجر به زمینگیر شدن اقتصادی ما می شود پس باید به سرعت به سراغ تسلیحاتی رفت که در انبار دشمنان ما مشابه نداشته باشد آنگاه است که کسی جرات نمی کند از گزینه روی میز صحبت بکند یا مسافر ایرانی را در مرز چوب بزند و ... .

در خصوص مثالهایی که زدید کاملا مشخصه که شما دانش و درکی در خصوص معضلاتی که در کشور  به خصوص در صنایع  به دلیل عدم امکان برقراری رابطه با جهان خارج در دسترسی به تکنولوژی و دانش مطلوب در حال و بخصوص در آینده به وجود خواهد آمد ندارید. شما اگه با یک پروژه بزرگ صنعتی و یا حتی متوسط صنعتی در حد سطحی آشنایی داشتید ( حالا فعالیت بماند ) به راحتی به عمق فاجعه پی میبردید و این ادعاها رو بسیار مضحک و خنده دار می دیدید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
35 minutes قبل , Skyhawk گفت:

فقط به صورت کلی میدونیم که مصر زیرساخت صنعتی لازم برای تولید انبوه این جنگنده رو در اختیار نداشته

خوب ، تا اینجا ممکن هست درست باشد ( البته بطور کامل تایید نمی شود ) ولی سئوال  اینجاست که سرمایه گذاری در پروژه ای که زیرساختها و فناورهای لازم در ان وجود ندارد ( بحث نسل 5 بودن یا دروازه ورود به نسل 5 بودن قاهر ) با توجه به عدم شفافیت ساختارهای مسئول که مشخص نیست به چه کسی پاسخگو هستند ( بابت خرج بوجه ) چقدر منطقی هست ؟؟ ( صرف نظر از اثبات توانایی های فنی )

35 minutes قبل , Skyhawk گفت:

 شاید فشار های شوروی هم بی تاثیر نبوده باشه!

کتاب جنگ 1973 نوشته ژنرال سعد الدین شاذلی ، شروع این فشارها را از سال 1972ذکر میکند ( آن هم با بالا گرفتن اختلافات در ستاد ارتش مصر ) در حالی که پروژه در سال 1969 متوقف شد ( با سه  سال فاصله )

35 minutes قبل , Skyhawk گفت:

حتی مشخص نیست که چرا مهندسین مسراشمیت در یک کشور عربی جنگنده طراحی و(با چه کیفیتی)تولید کردند! شاید اصلا هدفی غیر از تولید انبوه داشتن! مثل اثبات توانایی فنیشون و ....

شاید مصر بدلیل پشتیبانی روسها توانایی بازسازی چند باره نیروی هوایی خودش را داشت و همزمان برای اثبات توانایی خودش ، این برنامه را کلید زد ولی در خصوص ما که حداقل تا حال حاضر ، هیچ کشوری جرات نکرده حتی زمزمه فروش سلاح را ذکر کند ، این چنین ولخرجی هایی مقرون به صرفه است ؟؟

35 minutes قبل , Skyhawk گفت:

در خصوص لاوی هم باید توجه داشت که این جنگنده تقریبا در سطح اف 16 ای قرار داشته و در صورت تولید انبوه میتونسته به عنوان یک رقیب برای فالکون در بازار جهانی مطرح بشه! به این ترتیب ممکنه فشارهای سیاسی از جانب آمریکا وجود داشته!

در خصوص لاوی ، قضیه مبهم تر هست ، یعنی کشوری که بتواند با ارتباطات مناسب ، نقشه های جت میراژ را سرقت کند و لابی آن ، آنقدر قدرتمند باشد که طرح پهپادی را علناً از یک شرکت آمریکایی دزدیده  و بعد به نام خودش بازاریابی کند ، توانایی ادامه برنامه لاوی را بطور مستقل و بدون توجه به فشار آمریکایی ها نداشته باشد ؟

به نظرم ، شرکت مسئول برنامه لاوی به این نتیجه رسید که با توجه به تسهیل خرید جتهای رزمی ، نیازی به ادامه پروژه نیست ( مفهوم " مقرون به صرفه بودن اقتصادی ") و بهتر هست به جای صرف سرمایه ارزشمند در این پروژه ، کل برنامه کنسل شود ( اگر چه شایعاتی هست که بخشی از این فناوری بسمت برنامه  J-10 چینی رفت و اگر این مبنا باشد ، که دراین صورت ، به احتمال زیاد هزینه ابتدایی این برنامه هم جبران شده ) 

35 minutes قبل , Skyhawk گفت:

صنایع داخلی این رژیم این پیام رو به غرب مخابره کردند که در صورت عدم پشتیبانی و فروش تسلیحات, ظرفیت تولید داخل مهیاست که این باعث دسترسی راحت تر این رژیم به جنگ افزارهای مورد نیازش شده.

اسراییل نیازی به مخابره پیام به غرب نداشت ، اگر به شکل عادی سلاح را می فروختند که خوب ، مساله ای نبود ، ولی اگر تحریمی هم میشد ( بعنوان مثال فرانسه در دهه 60 و70) ، بخش غیر رسمی رژیم عبری قضیه را  فیصله میداد ( که در دو مقطع یکی در جریان نبردهای 1948 و بعدی در دهه 70 میلادی این را هم انجام داد )

وقاحت این حضرات هم تا جایی بود که حداقل 4 تا 5فروند شناور رزمی را شبانه از بندر شربورگ فرانسه دزدیدند و به اسراییل بردند ( درزمان ریاست جمهوری شارل دوگل )

35 minutes قبل , Skyhawk گفت:

در خصوص مسئله بازاریابی و باج دهی بحث تامین منافع شرکت های رقیب مد نظر بود. برای مثال شرکت ایرباس که ذکر کردید با تقسیم بخش تولیدش در کشورها اونها رو هم سهیم کرده و به این ترتیب بازار فروشش رو گسترش داده و رقبای احتمالی رو که ظرفیت ساخت داشتند حذف یا تضعیف کرده.این رو میشه یک نوع رشوه در بازاریابی  هم محسوب کرد که شاید این عبارت دقیق تر باشه!

بله این شکلی  هم میشود تحلیل کرد ولی نکته اینجاست آیا رقبای ایرباس ، بطور کامل ظرفیت و سرمایه  لازم برای حمایت از روند کامل پروژه ( ایده پردازی ، طراحی و ایجاد خط تولید و بعد بازاریابی ) آن را داشتند ؟؟ مسلما جواب منفی هست .

بعنوان مثال شرکت " کاسا" اسپانیا ، داسو فرانسه ،  شرکتهای آلمانی ، پرتغالی ، انگلیسی و ... میتوانستند به تنهایی برنامه A-400 یا یوروفایتر را دنبال کنند ؟؟؟ قطعا جواب بازهم  منفی است . 

 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
35 minutes قبل , habdollahi83 گفت:

در خصوص مثالهایی که زدید کاملا مشخصه که شما دانش و درکی در خصوص معضلاتی که در کشور  به خصوص در صنایع  به دلیل عدم امکان برقراری رابطه با جهان خارج در دسترسی به تکنولوژی و دانش مطلوب در حال و بخصوص در آینده به وجود خواهد آمد ندارید. شما اگه با یک پروژه بزرگ صنعتی و یا حتی متوسط صنعتی در حد سطحی آشنایی داشتید ( حالا فعالیت بماند ) به راحتی به عمق فاجعه پی میبردید و این ادعاها رو بسیار مضحک و خنده دار می دیدید.

 

این نوشته از یک جوان کم تجربه نیست عزیز جان

مردی با دانش و تجربه بسیار بالا در های تک و سوابق کاری بالا پشت این نوشتاره، پس احترام را رعایت کنید لطفا

 

اتفاقا فرمایش ایشان را با توجه به اندک تجربه‌ای که دارم (امسال شد ۲۰ سال کار) کاملا صحیح می‌بینم. ساخت اتومبیل و حتی هواپیما و ... کار سختی نیست. اصلی ترین مساله فرهنگ سازی و آدم سازی است که بسیار سخته

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
45 minutes قبل , habdollahi83 گفت:

در خصوص مثالهایی که زدید کاملا مشخصه که شما دانش و درکی در خصوص معضلاتی که در کشور  به خصوص در صنایع  به دلیل عدم امکان برقراری رابطه با جهان خارج در دسترسی به تکنولوژی و دانش مطلوب در حال و بخصوص در آینده به وجود خواهد آمد ندارید. شما اگه با یک پروژه بزرگ صنعتی و یا حتی متوسط صنعتی در حد سطحی آشنایی داشتید ( حالا فعالیت بماند ) به راحتی به عمق فاجعه پی میبردید و این ادعاها رو بسیار مضحک و خنده دار می دیدید.

اگر دقت کرده باشید ، نوع نگاه ها در اینجا متفاوت و گاها" متضاد هست ولی بحث محترمانه  بوده و باید باشد . در نتیجه حرمت اساتید انجمن را داشته باشید ، حتی اگر با انها مخالفت داشته باشیم ، چون تجربه این عزیزان ، بسیار گرانقدر هست

9 minutes قبل , hosm گفت:

این نوشته از یک جوان کم تجربه نیست عزیز جان

مردی با دانش و تجربه بسیار بالا در های تک و سوابق کاری بالا پشت این نوشتاره، پس احترام را رعایت کنید لطفا

ممنون از تذکر به موقع :rose:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , habdollahi83 گفت:

در خصوص مثالهایی که زدید کاملا مشخصه که شما دانش و درکی در خصوص معضلاتی که در کشور  به خصوص در صنایع  به دلیل عدم امکان برقراری رابطه با جهان خارج در دسترسی به تکنولوژی و دانش مطلوب در حال و بخصوص در آینده به وجود خواهد آمد ندارید. شما اگه با یک پروژه بزرگ صنعتی و یا حتی متوسط صنعتی در حد سطحی آشنایی داشتید ( حالا فعالیت بماند ) به راحتی به عمق فاجعه پی میبردید و این ادعاها رو بسیار مضحک و خنده دار می دیدید.

سطح دانش و تجربیات هر شخص با پست هایی که ارسال کرده قابل سنجش هست.

ایشون اونقدر اعتبار داشتند که با تصمیم جمعی مدیران سایت به عنوان کاربر ویژه انتخاب شدند و علاوه بر این در بین کاربران هم از چنین جایگاهی داشتند.

پس مشخصه که اون کسی که باید خودش رو اثبات کنه ایشون نیستند!

سعی نکنیم با زدن حرف های تند دیگران رو به واکنش احساسی وادار کنیم.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , MR9 گفت:

خوب ، تا اینجا ممکن هست درست باشد ( البته بطور کامل تایید نمی شود ) ولی سئوال  اینجاست که سرمایه گذاری در پروژه ای که زیرساختها و فناورهای لازم در ان وجود ندارد ( بحث نسل 5 بودن یا دروازه ورود به نسل 5 بودن قاهر ) با توجه به عدم شفافیت ساختارهای مسئول که مشخص نیست به چه کسی پاسخگو هستند ( بابت خرج بوجه ) چقدر منطقی هست ؟؟ ( صرف نظر از اثبات توانایی های فنی )

قاهر نسل پنج نیست! فعلا پروتوتایپ ارائه شده و تا زمان عملیاتی شدنش نمیشه در خصوصش قضاوت دقیق کرد! اما به صورت کلی میشه گفت یک جنگنده نسل چهار(حداکثر چهار و نیم)با قابلیت پنهانکاری مطلوب هست که جهت انجام ماموریت های تهاجمی به صورت خاص طراحی و ساخته شده که در کنارش توانایی پشتیبانی نزدیک هوایی رو هم خواهد داشت.

پس با در نظر گرفتن این نکات هزینه بالا(به دلیل اویونیک و نرم افزار نسل پنج)رد میشه و به تبع اون به زیر ساخت خاصی نیاز نیست!

با همون زیر ساخت های لازم جهت تولید جنگنده ای مثل شفق رزمی میشه قاهر هم تولید کرد. 

البته ایده آل برای ما ساخت جنگنده مولتی رول در دو کلاس وزنی متوسط و سنگین(مثل فالکون و ایگل)هست که باید در گام بعدی نبال بشه و امیدوارم واقعا مطالعات اولیه برای رسیدن به طرح مفهومی رو انجام داده باشند. حداقل جنگنده متوسط رو میشه با ارتقای شفق بهش دست پیدا کرد اما همه اینها به موفقیت پروژه های تولید موتورهای توربوفن بستگی دارند چراکه از خارج نمیشه پیشران وارد کرد و تقریبا میشه با قاطعیت ادعا کرد که تحریمهای تسلیحاتی هم برطرف نمیشن!

3 hours قبل , MR9 گفت:

کتاب جنگ 1973 نوشته ژنرال سعد الدین شاذلی ، شروع این فشارها را از سال 1972ذکر میکند ( آن هم با بالا گرفتن اختلافات در ستاد ارتش مصر ) در حالی که پروژه در سال 1969 متوقف شد ( با سه  سال فاصله )

فشار برای چه چیزی؟چون مصر موشک بالستیک هم تولید میکرد.

دلیلی نداره وقتی پروژه کنسل شده باشه چنین کاری انجام بشه!

3 hours قبل , MR9 گفت:

شاید مصر بدلیل پشتیبانی روسها توانایی بازسازی چند باره نیروی هوایی خودش را داشت و همزمان برای اثبات توانایی خودش ، این برنامه را کلید زد ولی در خصوص ما که حداقل تا حال حاضر ، هیچ کشوری جرات نکرده حتی زمزمه فروش سلاح را ذکر کند ، این چنین ولخرجی هایی مقرون به صرفه است ؟؟

منظور بنده اثبات توانایی مهندسین مسراشمیت بود!ممکنه جهت نیات شخصیشون وارد چنین برنامه ای شدند و مصر هم برای پروپاگاندا و حفظ و ارتقای جایگاهش در بین کشورهای عربی!شاید از ابتدا هم قصد تولید انبوه نداشتند!

شاید بگید در خصوص ایران هم این احتمال صدق میکنه اما اینطور نیست! ایران تحت فشار قرار داره و تحریمه، ناچارا باید نگاهش رو به سمت تولید داخل تغییر بده! هرچند با هزینه بیشتر!

به هر حال در خصوص قاهر نیازی تعریف شده و محصولی شکل گرفته که هنوز نمیشه قضاوتش کرد. اگر اشتباه نکنم مهندس محمد اسلامی قبلا در خصوص نحوه پیدایش قاهر مصاحبه داشتند که الان بهش دسترسی ندارم.

 

3 hours قبل , MR9 گفت:

در خصوص لاوی ، قضیه مبهم تر هست ، یعنی کشوری که بتواند با ارتباطات مناسب ، نقشه های جت میراژ را سرقت کند و لابی آن ، آنقدر قدرتمند باشد که طرح پهپادی را علناً از یک شرکت آمریکایی دزدیده  و بعد به نام خودش بازاریابی کند ، توانایی ادامه برنامه لاوی را بطور مستقل و بدون توجه به فشار آمریکایی ها نداشته باشد ؟

فشار تنها یک جنبه ماجراست که در حد احتماله!

همونطور که عرض شد ما اطلاعات کافی در اختیار نداریم.

شاید با تجربه تحریم موقتی که در جنگ با اعراب داشتند به این نتیجه رسیدند که تواناییشون رو اثبات کنن تا این تهدید برطرف بشه.شاید هم در زنجیره تولید انبوه مشکل داشتند.

نمیشه همینطوری با اطلاعات ناکافی تحلیل کرد! در خصوص این رژیم باید مسئله نیروی انسانی رو هم در کنار مسائل مالی و فنی و ... مد نظر قرار داد!

باید توجه کرد که رژیم اسرائیل یک کشور(مانند سایر کشورهای منطقه و‌ جهان)نیست و بیشتر یک پادگانه که مردمش هم نظامی و شبه نظامی محسوب میشن و زنهاشون هم در ارتش خدمت احباری دارند!

 

3 hours قبل , MR9 گفت:

بله این شکلی  هم میشود تحلیل کرد ولی نکته اینجاست آیا رقبای ایرباس ، بطور کامل ظرفیت و سرمایه  لازم برای حمایت از روند کامل پروژه ( ایده پردازی ، طراحی و ایجاد خط تولید و بعد بازاریابی ) آن را داشتند ؟؟ مسلما جواب منفی هست .

بعنوان مثال شرکت " کاسا" اسپانیا ، داسو فرانسه ،  شرکتهای آلمانی ، پرتغالی ، انگلیسی و ... میتوانستند به تنهایی برنامه A-400 یا یوروفایتر را دنبال کنند ؟؟؟ قطعا جواب بازهم  منفی است . 

 

یک زمانی تقریبا فقط بوئینگ بود که در عرصه متوسط و پهن پیکر در دنیا حرف برای گفتن داشت که اروپائی ها با تشکیل شرکت ایرباس و ساخت هواپیمای ایرباس ای۳۰۰ با کابین دیجیتال, بوئینگ رو به چالش کشیدند! 

این نتوانستن یک ناتوانی فنی نیست و بیشتر ذهنی هست که بر اساس نظریات منفعت طلبانه و سودجویانه شکل گرفته که همه چیز رو بر اساس صرفه اقتصادی(یا توجیه اقتصادی)میسنجه اونهم با لحاظ کردن بدترین شرایط!

الان هم در چین و ژاپن و چند جای دیگه شرکتهایی ایجاد شدند که در آینده انتخاب ها رو افزایش خواهند داد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , Skyhawk گفت:

قاهر نسل پنج نیست! فعلا پروتوتایپ ارائه شده 

ما هر جا که حرفی از قاهر را شنیدیم ، ادعای نسل 5 ، اولین  ادعایی بود که رصد شد و هنوز هم روی  این ادعا  پافشاری میشود ، همین هست ، حالا که یک گام عقب نشینی شده و قاهر تبدیل به جت نسل چهارم یا نسل چهارم و نیم  شده ، دوستان  باید جتهای رزمی نسل چهار را بررسی کنند که قاهر به کدام مورد شبیه هست ( اویونیک ، رادار ، پیشرانه ، تسلیحات ، مانور پذیری و نظایر آن ) که خوب هر قدر جستجو کنند و محصولات غربی و شرقی را بررسی کنند ، بعید میدونم حتی در کلاس جتهای شرقی ، چنین موردی پیدا شود !!!!

1 hour قبل , Skyhawk گفت:

 زمان عملیاتی شدنش نمیشه در خصوصش قضاوت دقیق کرد!

جنابعالی با اطمینان میفرمایید که این محصول نسل چهار هست و مجدد باز هم می فرمایید که  تا زمان عملیاتی شدن قضاوت نمی شود کرد . خوب ، در  این 6 صفحه دقیق دنبال چه چیزی بودیم ؟

ابهام بعدی ، فرض براینکه این محصول عملیاتی شده و نیروی هوایی هم تمام تجربیات خودش را یکجا بایگانی و این محصول را انبوه خریداری کند ( در اینده نامعلوم )،، وضعیت الان توان هوایی را باید چه کار کرد با تهدیداتی هرروز خطرناکتر میشود ؟؟

1 hour قبل , Skyhawk گفت:

با همون زیر ساخت های لازم جهت تولید جنگنده ای مثل شفق رزمی میشه قاهر هم تولید کرد. 

مستندی از خط تولید شفق هست یا این هم در اینده نامعلوم قرار هست تولید شود ؟

وقتی خط تولید شفق وجود خارجی ندارد ، چگونه می توانید قاهر را در ان تولید کنید ؟

1 hour قبل , Skyhawk گفت:

البته ایده آل برای ما ساخت جنگنده مولتی رول در دو کلاس وزنی متوسط و سنگین(مثل فالکون و ایگل)هست که باید در گام بعدی نبال بشه و امیدوارم واقعا مطالعات اولیه برای رسیدن به طرح مفهومی رو انجام داده باشند.

بله ، ایده آل هست ولی با کدام زیرساخت؟؟ با کدام شرکتها ؟؟؟ در چه بازه زمانی ؟؟ با کدام  سرمایه گذاری ( که باید صورت بگیرد ؟؟؟) 

وقتی یک پروژه تعریف میشود ، زمان ابتدا و انتها و هدف ان مشخص میشود ؟ در مورد قاهر کدام یکی مشخص شده ؟

( نفرمایید که محرمانه و طبقه بندی هست که به هیچ عنوان  قابل پذیرش نیست ، چون غول های ساخت جتهای رزمی ، برنامه زمان بندی شده را کامل منتشر می کنند )

1 hour قبل , Skyhawk گفت:

فشار برای چه چیزی؟چون مصر موشک بالستیک هم تولید میکرد.

فرمودید مصر و موشک بالستیک ، حتی این برنامه هم  بدلیل نبود فناوری و زیرساختهای لازم و تهدید مهندسین المانی که در مصر بودند( توسط موساد یا سازمان مشابه )  نیمه تمام ماند و کامل نشد .

1 hour قبل , Skyhawk گفت:

منظور بنده اثبات توانایی مهندسین مسراشمیت بود!ممکنه جهت نیات شخصیشون وارد چنین برنامه ای شدند و مصر هم برای پروپاگاندا و حفظ و ارتقای جایگاهش در بین کشورهای عربی!شاید از ابتدا هم قصد تولید انبوه نداشتند!

جت رزمی ماروت " هند"

F~0.jpg

مشکل مصری ها این بود که  اصل این طرح اسپانیایی بود ( زمانی که مسراشمیت در اسپانیا  حضور داشت ) ، مصری ها به این طرح علاقه مند شدند و ان را خریدند بدون اینکه زیرساخت لازم را داشته باشند ، همزمان هندی ها  داشتند جت " ماروت " خودشان را توسعه میدادند و روی موتور این پرنده سرمایه گذاری کردند ولی بعد از تمام شدن کار ، هیچ خلبان اروپایی حاضر به پرواز با ان نشد ، چون ایمنی ان در سطح بسیار پایینی بود تا جایی که حتی خلبان هندی اعتراف کرد که این هواپیما یک " تله مرگ " هست . کل پرواز این پروژه 4 ساله ، 12 دقیقه بود  . بتدریج هندی ها علاقه مندی خودشان از دست دادند تا برنامه بطور کامل کنسل شد ( خلاصه یک مقاله 4 صفحه ای ) 

 در نتیجه ،مواردی که فرمودید ، مصداق ندارد 

حالا سئوال این هست ، قاهر بیشتر به یک برنامه برای حفظ  پرستیژ وزارت دفاع شبیه نیست ؟؟؟؟ ( بک برنامه حیثیتی که افکار عمومی را سرگرم کند !!!!!)

1 hour قبل , Skyhawk گفت:

شاید بگید در خصوص ایران هم این احتمال صدق میکنه اما اینطور نیست! ایران تحت فشار قرار داره و تحریمه، ناچارا باید نگاهش رو به سمت تولید داخل تغییر بده! هرچند با هزینه بیشتر!

تولید داخلی به چه قیمتی ؟؟؟ به قیمت  خالی شدن سایر جنبه های حیاتی تر نیروهای مسلح ؟؟؟؟ 

فکر نمی کنید که این یک بازی دو سر باخت برای ما است ؟؟؟(حالا غیر از ان جنبه اثبات گر فناوری  ) 

1 hour قبل , Skyhawk گفت:

به هر حال در خصوص قاهر نیازی تعریف شده و محصولی شکل گرفته که هنوز نمیشه قضاوتش کرد. اگر اشتباه نکنم مهندس محمد اسلامی قبلا در خصوص نحوه پیدایش قاهر مصاحبه داشتند که الان بهش دسترسی ندارم.

این همه اصرار بر نسل چهارمی بودن قاهر و بعد مجدد نمیشود ان را قضاوت کرد ؟؟ بسیار عجیب هست این تحلیل !!!!!

1 hour قبل , Skyhawk گفت:

همونطور که عرض شد ما اطلاعات کافی در اختیار نداریم.

درمورد لاوی 

کل فلسفه تولید لاوی ، پیش بینی ورود جتهای میگ-29 و سوخو-27 به نیروی های هوایی اعراب در دهه 90 بود ، اول قرار بود موتور فانتوم  را روی ان سوار کنند ، ولی بعد موتور PW1120 یا همان F-100 برای ان انتخاب شد ، ولی وقتی به مرحله تست رسید ، معلوم شد که جلوی فالکروم و فلانکر هیچ شانسی نخواهد داشت . بعد بتدریج ایگل ها و فالکون ها امدند و کل برنامه به نفع  اینها کنسل شد ( باز هم مفهوم  صرفه اقتصادی

1 hour قبل , Skyhawk گفت:

باید توجه کرد که رژیم اسرائیل یک کشور(مانند سایر کشورهای منطقه و‌ جهان)نیست و بیشتر یک پادگانه که مردمش هم نظامی و شبه نظامی محسوب میشن و زنهاشون هم در ارتش خدمت احباری دارند!

اگر کل سرزمین های اشغالی را یک پادگان بزرگ در نظر بگیریم ( که هست ) در اصل موضوع فرقی نمی کند ، انها برای بقای خودشان میجنگند  و ما هم برای بقای خودمان ، موضوع این هست که  عناصر تصمیم گیر در انجا بدلیل تهدید دائمی که با ان  روبرو بودند ، به قول بچه های امروز " بی خیالی طی نکردند " و انقدر تلاش کردند که الان در این وضعیت قرار دارند . ولی در اینجا مابا تجهیزات نسبتا مدرن در زمان خودش  ، خطر عراق را با هر بدبختی و گرفتاری پس زدیم ولی بعد یک دفعه دوستان  بی خیال همه تجربیات شدند و بعد از 30 سال که دشمن موشکی را بهانه کرده ، تازه احساس تهدید کردند !!!!!!

1 hour قبل , Skyhawk گفت:

الان هم در چین و ژاپن و چند جای دیگه شرکتهایی ایجاد شدند که در آینده انتخاب ها رو افزایش خواهند داد.

تا این شرکتهایی که منظور شما هست و بنده نام انهارا نمی دانم ، بخواهند جمع تجربه ایرباس و بویینگ را داشته باشند ( مجموع نزدیک 90 سال تجربه تولید) ، این دوشرکت به همین اندازه ازانها جلوترند . ( در حوزه موتور ، طراحی ماهیواره ، ایرودینامیک ، اویونیک و ... ) 

1 hour قبل , Skyhawk گفت:

این نتوانستن یک ناتوانی فنی نیست و بیشتر ذهنی هست که بر اساس نظریات منفعت طلبانه و سودجویانه شکل گرفته که همه چیز رو بر اساس صرفه اقتصادی(یا توجیه اقتصادی)میسنجه اونهم با لحاظ کردن بدترین شرایط!

عجبا ، بودجه  برای این برنامه ها ، نامحدود که نیست ، شما در یک کشور پیشرفته هم  یک محدودیتهای بودجه ای دارید و مجبورید طبق برنامه عمل کنید چه برسد در کشورهایی مثل ما که هرسال باید با کسر بودجه های انچنانی دولتی روبرو بشوند . 

وقتی ناکارامدی مدیریتی حوزه دفاعی ، به  نظریات منفعت طلبانه وصل میشود ، دیگر باید چه انتظاری داشت ؟؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 hour قبل , MR9 گفت:

ما هر جا که حرفی از قاهر را شنیدیم ، ادعای نسل 5 ، اولین  ادعایی بود که رصد شد و هنوز هم روی  این ادعا  پافشاری میشود ، همین هست ، حالا که یک گام عقب نشینی شده و قاهر تبدیل به جت نسل چهارم یا نسل چهارم و نیم  شده ، دوستان  باید جتهای رزمی نسل چهار را بررسی کنند که قاهر به کدام مورد شبیه هست ( اویونیک ، رادار ، پیشرانه ، تسلیحات ، مانور پذیری و نظایر آن ) که خوب هر قدر جستجو کنند و محصولات غربی و شرقی را بررسی کنند ، بعید میدونم حتی در کلاس جتهای شرقی ، چنین موردی پیدا شود !!!!

 

1 hour قبل , MR9 گفت:

جنابعالی با اطمینان میفرمایید که این محصول نسل چهار هست و مجدد باز هم می فرمایید که  تا زمان عملیاتی شدن قضاوت نمی شود کرد . خوب ، در  این 6 صفحه دقیق دنبال چه چیزی بودیم ؟

2 hours قبل , MR9 گفت:

این همه اصرار بر نسل چهارمی بودن قاهر و بعد مجدد نمیشود ان را قضاوت کرد ؟؟ بسیار عجیب هست این تحلیل !!!!!

بنده با این که چه چیز گفته شده کاری ندارم و در این تاپیک هم برخلاف اون گفته ها تحلیل کردم! البته بر مبنای شواهدی که میشه از نمونه آزمایشی استخراج کرد و اطلاعاتی که در زمینه هواگردهای رزمی دارم.

اینکه شما از روی کابین نمونه تک موتوره که یک نمونه آزمایشی هست که قرار نبوده تولید انبوه بشه قضاوت میکنید چندان منطقی نیست! نمونه تک موتوره(احتمالا با کد 06)جهت ارزیابی صحت عملکرد مورد انتظار در پرواز در ارتفاع پست و با سرعت بالا تولید شده! یعنی قرار بوده تنها چند تست پروازی انجام بده! برای چنین هدفی هیچ نیازی نیست که از اویونیک نظامی گران قیمت استفاده کرد! حتی احتمالا نمونه 08 که دو موتوره هم هست فعلا از همون اویونیک استفاده میکنه تا اینکه کابین اصلی آماده بشه!

 


"پروانه درخصوص بکارگیری نمایشگرهای آنالوگ در کابین جنگنده رونمایی شده نیز توضیح داد: به طور طبیعی چون ما بکارگیری یک سیستم Full glass cockpit (کابین با نمایشگرهای کاملا دیجیتالی) را در دست اقدام داشتیم، ضرورتی ندیدیم در همان آزمایش‌های اولیه ، تمام تجهیزات را بکار ببریم و احتمالات طراحی خاص خودمان را هم در نظر گرفتیم.
وی افزود: در تمام دنیا این این یک امر متداول است که برای اطمینان بیشتر، بخش هایی از تجهیزات آنالوگ را در داخل کابین قرار دادیم تا اگر در مرحله تست، اشکالی پیش آمد، خلبان بتواند از آنها استفاده کند ولی به طور طبیعی بعد از طی مراحل تست، با استفاده از تجهیزات الکترونیکی طراحی شده، مجموعه را به طور کامل آماده و عملیاتی خواهیم کرد.
پروانه اضافه کرد: با شروع مرحله تست و انجام آزمایش‌های اولیه پروازی ، تجهیزات مورد نیاز نیز به مرور روی جنگنده نصب خواهد شد که از جمله آنها، Head of display (نمایشگر سر- بالا) است."

 

قبلا ایشون در خصوص ایجکشن سیت قاهر هم گفته بودند:

"پروانه درخصوص استفاده از صندلی خلبان در این جنگنده نیز گفت: این مدل صندلی که فعلا استفاده کردیم، داخلی نیست ولی ما منتظر مجوز نصب صندلی های داخلی خودمان هستیم که بعد از آن روی جنگنده قاهر نیز نصب خواهد شد."


که محقق شد و هونطور که حدس زده میشد از صندلی سریر استفاده شد.
thumb_HESA.jpgthumb_10bazdid.jpgthumb_Saegheh--_283229.jpgthumb_vlcsnap-2014-08-29-12h41m01s195.jp
 

 

این نمایشگرهایی که در کابین قاهر تک موتوره استفاده شده نمایشگرهایی هستند که در هواپیماهای غیر نظامی و ملخی استفاده میشه! یعنی به هیچ عنوان به کار قاهر نمیان و صرفا برای تست های پروازی اولیه در پنل نصب شدند!
thumb_f313_17~0.jpgthumb_vlcsnap-2016-02-18-23h25m25s265.jp




TruTrak Sorcerer RV10Ap
thumb_background.png
http://www.trutrakap.com/product/sorcerer/
http://www.manualsdir.com/manuals/714904/trutrak-sorcerer-rv10-ap100.html


Garmin SL-30
thumb_4643657.PNG
http://static.garmincdn.com/pumac/SL30Nav_Comm_UserGuide.pdf



Dynon Avionics EFIS D100
thumb_EFIS-D100_Header.jpg
http://www.dynonavionics.com/docs/D100_intro.html



Dynon Avionics EMS-D120
thumb_EMS-D120_Header.jpg
http://www.dynonavionics.com/docs/D120_intro.html


Dynon Avionics EMS-D10
thumb_EMS-D10_Header.jpg
http://www.dynonavionics.com/docs/D10_intro.html


Dynon Avionics EFIS D10A
thumb_EFIS-d10a_straight_on.jpgthumb_EFIS-D10A_Header.jpg
http://www.dynonavionics.com/docs/D10A_intro.html


Garmin GTX-327
thumb_3425.PNG
https://buy.garmin.com/en-US/digital/in-the-air/avionics-safety/transponders/gtx-327/prod124.html
https://static.garmincdn.com//pdfs/specs/gtx327_spec.pdf



Dynon Avionics HS34
thumb_HS34_horizontal_small.jpg
http://www.dynonavionics.com/docs/HS34_intro.html


Garmin GMA-340
thumb_GMA28tm29_340.jpg
https://buy.garmin.com/en-US/US/in-the-air/avionics-safety/audio-panels/gma-340/prod93.html
 

1 hour قبل , MR9 گفت:

مستندی از خط تولید شفق هست یا این هم در اینده نامعلوم قرار هست تولید شود ؟

وقتی خط تولید شفق وجود خارجی ندارد ، چگونه می توانید قاهر را در ان تولید کنید ؟

فرموده بودید که

" ولی سئوال  اینجاست که سرمایه گذاری در پروژه ای که زیرساختها و فناورهای لازم در ان وجود ندارد ( بحث نسل 5 بودن یا دروازه ورود به نسل 5 بودن قاهر ) با توجه به عدم شفافیت ساختارهای مسئول که مشخص نیست به چه کسی پاسخگو هستند ( بابت خرج بوجه ) چقدر منطقی هست ؟؟ ( صرف نظر از اثبات توانایی های فنی ) "

و در جوابش گفته شد که تولید قاهر با تولید یک جنگنده نسل چهار تفاوت خاصی نداره.در زمینه کامپوزیت فیبر کربن هم که ظاهرا مشکلی نداریم, حداقل برای قاهر که یک جنگنده زیر صوته و برای دفاع هوایی ساخته نشده.

2 hours قبل , MR9 گفت:

بله ، ایده آل هست ولی با کدام زیرساخت؟؟ با کدام شرکتها ؟؟؟ در چه بازه زمانی ؟؟ با کدام  سرمایه گذاری ( که باید صورت بگیرد ؟؟؟) 

وقتی یک پروژه تعریف میشود ، زمان ابتدا و انتها و هدف ان مشخص میشود ؟ در مورد قاهر کدام یکی مشخص شده ؟

زیر ساخت اولیه برای ساخت پروتوتایپ وجود داره و در طی زمان طراحی و تکمیل تست ها که چند سال زمان میبره باید خط تولید(و زنجیره تولید قطعات)رو هم محیا کرد که خیلی هم دور از دسترس نیست! کافیه از ظرفیت شرکت های دانش بنیان و خارج از حیطه وزارت دفاع استفاده کرد.

ما چند شرکت سازنده توربین گاز داریم که میتونن در تولید انبوه پیشران نقش داشته باشند.

در خصوص قاهر بنده مدیر پروژه نیستم که انتظار دارید به چنین سوالاتی جواب بدم.

2 hours قبل , MR9 گفت:

تولید داخلی به چه قیمتی ؟؟؟ به قیمت  خالی شدن سایر جنبه های حیاتی تر نیروهای مسلح ؟؟؟؟ 

فکر نمی کنید که این یک بازی دو سر باخت برای ما است ؟؟؟(حالا غیر از ان جنبه اثبات گر فناوری  ) 

خودتون بهتر میدونید که در زمینه هواگردهای رزمی نیروی هوایی علاقه مند هست که جنگنده سوخو30 رو از روسیه خریداری کنه و بعد از انعقاد قرارداد برجام, تلاش هایی هم شد که متاسفانه بی نتیجه بود و به احتمال زیاد هیچگاه چنین برنامه ای تحقق پیدا نمیکنه! چراکه تحریم تسلیحاتی برقراره و دورنمای مثبتی هم نیست که بشه گفت بعد چند سال تحریم ها لغو میشن! بلکه این برجام هست که در آستانه لغو شدن قرار داره و با لغو شدنش تحریم ها و قطعنامه ها مجددا اجرا میشن! چونکه تعلیق شده بودند!

بنابراین چاره دیگری وجود نداره! ادامه این راه به تعطیل شدن نیروی هوایی منجر میشه و از سر ناچاری هم شده باید مسیر ساخت و ایجاد زنجیره تولید انبوه هواگردهای رزمی رو ایجاد کرد.

البته اونطور که تصور میکنید نیست! در همین قضیه خرید تانک تی 90 هم اراده خرید وجود داشت اما به دلیل تحریم به بن بست خورد و ظاهرا قرار شده که نمونه مشابه تی 90 که حاصل ارتقاء تی 72 هست تولید بشه! بحث انتقال فناوری هم اصلا مطرح نیست که در واقع چنین اقدامی به معنی فروش تسلیحات هست که روسیه چنین کاری رو انجام نمیده.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
4 minutes قبل , Skyhawk گفت:

 

خودتون بهتر میدونید که در زمینه هواگردهای رزمی نیروی هوایی علاقه مند هست که جنگنده سوخو30 رو از روسیه خریداری کنه و بعد از انعقاد قرارداد برجام, تلاش هایی هم شد که متاسفانه بی نتیجه بود و به احتمال زیاد هیچگاه چنین برنامه ای تحقق پیدا نمیکنه! چراکه تحریم تسلیحاتی برقراره و دورنمای مثبتی هم نیست که بشه گفت بعد چند سال تحریم ها لغو میشن! بلکه این برجام هست که در آستانه لغو شدن قرار داره و با لغو شدنش تحریم ها و قطعنامه ها مجددا اجرا میشن! چونکه تعلیق شده بودند!

هر چند از نظر شما مرغ یک پا داره ولی کمی صبر برای گذشت زمان بهتر از این حرفها است :) .

 

برای این که اسپم نشه : تعریف پروژه قاهر از اول بنا به نیاز در دریا صورت گرفت بنابر این بهتر است در همان حد از این پروژه انتظار داشته باشیم .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, oldmagina گفت:

هر چند از نظر شما مرغ یک پا داره ولی کمی صبر برای گذشت زمان بهتر از این حرفها است :) .

 

برای این که اسپم نشه : تعریف پروژه قاهر از اول بنا به نیاز در دریا صورت گرفت بنابر این بهتر است در همان حد از این پروژه انتظار داشته باشیم .

در خصوص تحریم ها گفته های بنده بر مبنای متن اسناد هست که قبلا بحثش انجام شده و گذشت زمان(بیش از دو سال)نشون داد که استنباط چه کسانی به واقعیت نزدیک بود.

تحریم ها و قطعنامه ها به اسم لغو تعلیق شدند که بر همین مبنا با لغو برجام قطعنامه های قبل(خصوصا 1929)مثل سابق اجرا میشن و نمیشه چیزی خرید.

خود برجام هم که وضعیتش مشخصه و حتی دولت هم دیگه به بقای برجام امید چندانی نداره. در واقع غربی ها با زیاده خواهی ایران رو به سمتی سوق دادند که ادامه برجام منجر به هتک حیثیت کشور میشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
12 hours قبل , Skyhawk گفت:

یعنی قرار بوده تنها چند تست پروازی انجام بده! برای چنین هدفی هیچ نیازی نیست که از اویونیک نظامی گران قیمت استفاده کرد! حتی احتمالا نمونه 08 که دو موتوره هم هست فعلا از همون اویونیک استفاده میکنه تا اینکه کابین اصلی آماده بشه!

اگر ممکن هست حداقل یک نمونه از چنین روشی را که برای تولید یک هواگرد رزمی نسل چهارمی استفاده شده را بفرمایید ، شاید بنده دارم اشتباه می کنم  .

=====

البته تا جایی که اطلاع دارم ، چنین موردی را نمی توان  در روی کره خاکی پیدا کرد . این روش نه تنها استاندارد نیست ،بلکه قطعا اگر این تحلیل بخواهد بعنوان  یک روند تولیدی ثبت شود ، همه دنیا  به ما می خندند . قاهر با هر استانداردی بخواهدمقایسه شود ، اصولا  در هیچ دسته بندی از پرندهای رزمی ( نسل یک تا نسل 5) قرار نمی گیرد . مگر دوستان ما در کره شمالی که هنوز از میگ های خسته  15 ، 17 و 21 استفاده می کنند ، این شیوه را تایید بفرمایند 

این به معنای تحقیر صنعت هوایی بومی نیست ، بلکه هشدار دادن به علاقه مندان به حوزه هوانوردی نظامی هست که سطح ما دارد روز به روز از دنیا فاصله می گیرد . حالا یا خودمان را با نسل چهامی بودن قاهر سرگرم می کنیم و زوال قدرت هوایی کشور را که تهدید کننده امنیت ملی هست را شاهد خواهیم بود یا اینکه اراده کنیم و طرحی نو در اندازیم  .

12 hours قبل , Skyhawk گفت:

پروانه اضافه کرد: با شروع مرحله تست و انجام آزمایش‌های اولیه پروازی ، تجهیزات مورد نیاز نیز به مرور روی جنگنده نصب خواهد شد که از جمله آنها، Head of display (نمایشگر سر- بالا) است."

گذشت زمان ، همه چیز را مشخص می کند ، همانطور که در خصوص ذوالفقار ،  شفق ، کوثر ، نمونه های متعدد سلاح های انفرادی ، این مساله  مشخص شد . 

12 hours قبل , Skyhawk گفت:

زیر ساخت اولیه برای ساخت پروتوتایپ وجود داره و در طی زمان طراحی و تکمیل تست ها که چند سال زمان میبره باید خط تولید(و زنجیره تولید قطعات)رو هم محیا کرد که خیلی هم دور از دسترس نیست! کافیه از ظرفیت شرکت های دانش بنیان و خارج از حیطه وزارت دفاع استفاده کرد.

این خیلی ایده ال هست ولی برای برنامه های قبلی هم این کار شد ؟؟؟  اگر شده ، سراغ نمونه های عملیاتی را باید در کجا جستجو کنیم ؟

12 hours قبل , Skyhawk گفت:

ما چند شرکت سازنده توربین گاز داریم که میتونن در تولید انبوه پیشران نقش داشته باشند.

والا چینی ها هم تا الان چنین ادعایی نداشتند و ندارند که ما داریم  ، مگر اینکه منظور همان  پیشرانه اف-5 باشد که خوب اول دوستان باید فکری به حال پیشران های تایگر ها و اذرخش های موجود بکنند که مجبور نشوند قطعات  حساس را وارد کنند !!!

ضمنا ً فاصله میان " می توانند "  تا  " اجرای عملی این کار " ( بازه بالقوه تا بالفعل ) بسیار زیاد هست . تجارب قبلی ما هم ، این را اثبات کرده  . 

بعنوان مثال تولید لاستیک شکاری در ایران قبل از انقلاب شروع شد(1353)  ولی تا سال 64 هیچ نتیجه ای نداشت . از این سال تا سال 74 کار ادامه پیدا کرد فقط از این سال بود که نیازها تامین میشود ( یک بازه زمانی 21 ساله ) . 

12 hours قبل , Skyhawk گفت:

و در جوابش گفته شد که تولید قاهر با تولید یک جنگنده نسل چهار تفاوت خاصی نداره.در زمینه کامپوزیت فیبر کربن هم که ظاهرا مشکلی نداریم, حداقل برای قاهر که یک جنگنده زیر صوته و برای دفاع هوایی ساخته نشده.

اول که دوستان روی ماموریت پشتیبانی نزدیک قاهر مانور  می دادند ، بعد که تحلیل ها اثبات کرد که این کار شدنی نیست ، شیفت شد روی آموزشی بودن و الان  شیفت شده روی دفاع هوایی . شما اگر یک نمونه مثال بیاورید که یک پرنده رزمی از ابتدای نمایش نمونه ماک -آپ تا نمونه ای که خزش های کوتاه زمینی را شروع کرد، از سمت طراحانش این قدر اظهارات ضد و نقیض بیان شده ، استدلالهای شما را قبول می کنم  و این نشان میدهد که هنوز نقش این برنامه برای طراحانش مشخص نیست . تعجب نمی کنم در اینده دوستان ادعا کنند که قاهر فقط اثبات گر فناوری هست و ماموریت رزمی برای ان تعریف نشده  !!!!

احتمالا انتظار ندارید که این استدلال را قبول کنیم که قاهر در نقش دفاع هوایی قرار هست جلوی فالکون های بلاک 60 ، ایگلهای اپدیت شده سعودی ، سوفاهای عبری ، رافالهای مصری و ناوگان متخاصم   قدرت های فرامنطقه ای قد علم کند ؟؟

متاسفم ولی همین روند باعث شده که امثال "بن سلمان" وقاحت را به حد کمال خودش برسانند و ما تنها نظاره گر این وقاحت بی سابقه باشیم !!!

12 hours قبل , Skyhawk گفت:

در خصوص قاهر بنده مدیر پروژه نیستم که انتظار دارید به چنین سوالاتی جواب بدم.

درست هست ولی ظاهرا تمام تلاش شما  روی این مساله متمرکز شده که این برنامه را علیرغم ابهامات فنی و غیر فنی متعدد ، یک پروژه جدی نشان دهید !!

12 hours قبل , Skyhawk گفت:

خودتون بهتر میدونید که در زمینه هواگردهای رزمی نیروی هوایی علاقه مند هست که جنگنده سوخو30 رو از روسیه خریداری کنه و بعد از انعقاد قرارداد برجام, تلاش هایی هم شد که متاسفانه بی نتیجه بود و به احتمال زیاد هیچگاه چنین برنامه ای تحقق پیدا نمیکنه

فرض بر صحت  این استدلال ، اطلاع دارید چرا این طور هست ؟

در کشور ما به جای یک مجموعه  متمرکز تصمیم گیر که باید نظرات را جمع بندی کند ، دهها مجموعه وجود دارد که نظراتشان هم الی ماشا.... انقدر حاشیه ای و وابسته به اما و اگرهای متعدد هست و اختلاف سلیقه ها انچنان ساختار را تحت تاثیر قرارداده که وقتی فروشنده با  اظهارات ضد ونقیض روبرو میشود ، طبیعتاً تمایلی برای ورود به معامله پیدا نمی کند . 

12 hours قبل , Skyhawk گفت:

بنابراین چاره دیگری وجود نداره! ادامه این راه به تعطیل شدن نیروی هوایی منجر میشه و از سر ناچاری هم شده باید مسیر ساخت و ایجاد زنجیره تولید انبوه هواگردهای رزمی رو ایجاد کرد.

متاسفم که  این تحلیل را بیان میکنم ولی عملکرد دوستان ما نشان میدهد که  این موردی که شما فرمودید ، عمدی هست . والا هیچ ساختار علاقه مندی ، به شکل نظام مند ، خودش را از یک برگ برنده ، محروم نمی کند ،آن هم  بدلیل ناتوانی در تجدید ساختار و بهینه سازی آن .

12 hours قبل , Skyhawk گفت:

بنابراین چاره دیگری وجود نداره

چرا ، وجود دارد . ولی بدلیل حساسیتهایی که ممکن هست ایجاد شود، به ان ورود پیدا نمی کنم  .

12 hours قبل , Skyhawk گفت:

در همین قضیه خرید تانک تی 90 هم اراده خرید وجود داشت اما به دلیل تحریم به بن بست خورد و ظاهرا قرار شده که نمونه مشابه تی 90 که حاصل ارتقاء تی 72 هست تولید بشه! 

اظهارات ضد ونقیض مقامات مسئول در ارتش و سپاه را در همین مورد مجددا مرور بفرمایید . طرف مقابل ( فروشنده ) قطعا این بیانات را رصد کرده  .

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

2 hours قبل , MR9 گفت:

درست هست ولی ظاهرا تمام تلاش شما  روی این مساله متمرکز شده که این برنامه را علیرغم ابهامات فنی و غیر فنی متعدد ، یک پروژه جدی نشان دهید !!

شاید برای شما جالب باشه که بنده مثل دیگران در زمان رونمایی قاهر در سال 1391 مثل دیگران سورپرایز شدم و در عین حال به دلایل خاصی از این رونمایی زیاد هم خوشحال نبودم و این جنگنده مطلوب بنده نبود!

اما سعی کردم این طرح رو واقع بینانه تحلیل کنم, حتی اگر مطلوب خود بنده نبوده باشه!

روندی که تاکنون طی شده نشون میده که قاهر یک پروژه جدی هست! شما اگر اون نمونه تک موتوره با ایجکشن سیت و کابین کوچک و دماغه بدون رادوم و بالهای بدون فلپ رو ببینید و مجددا نمونه دو موتوره رو بدون دخالت دادن احساسات بررسی کنید حتما به این نتیجه میرسید.

با همه این گفته ها قاهر در نقش تهاجمی برای نیروی هوافضای سپاه(یا به عنوان تایپ جدیدی در نهاجا)میتونه بسیار جالب باشه. هواپیمایی با سرعت نزدیک به صوت با توانایی حمله به ناوگان دریایی و پایگاه های دشمن و سرکوب پدافند هوایی.

چیزی مشابه جنگنده سوپر اتاندارد فرانسه که اتفاقا از نظر سرعت, وزن خالی,حداکثر برخاست و میزان حمل سلاح مشخصات نزدیکی هم به قاهر داره!

چطور ممکنه که چنین سلاحی برای فرانسه مفیده اما برای ما...

 

Super Étendard :

Performance

Armament

https://en.wikipedia.org/wiki/Dassault-Breguet_Super_Étendard

2 hours قبل , MR9 گفت:

اگر ممکن هست حداقل یک نمونه از چنین روشی را که برای تولید یک هواگرد رزمی نسل چهارمی استفاده شده را بفرمایید ، شاید بنده دارم اشتباه می کنم  .

=====

البته تا جایی که اطلاع دارم ، چنین موردی را نمی توان  در روی کره خاکی پیدا کرد . این روش نه تنها استاندارد نیست ،بلکه قطعا اگر این تحلیل بخواهد بعنوان  یک روند تولیدی ثبت شود ، همه دنیا  به ما می خندند . قاهر با هر استانداردی بخواهدمقایسه شود ، اصولا  در هیچ دسته بندی از پرندهای رزمی ( نسل یک تا نسل 5) قرار نمی گیرد . مگر دوستان ما در کره شمالی که هنوز از میگ های خسته  15 ، 17 و 21 استفاده می کنند ، این شیوه را تایید بفرمایند 

قاهر یک پلت فرم منحصر به فرد و خاص هست و برای همین غیر از محاسبات و شبیه سازی های نرم افزاری و ساخت مدل رادیوکنترل نیاز هست که پیش از ساخت نمونه اصلی که قطعا قطعات و محاسبات و هزینه بیشتری نیاز داره  برای ارزیابی صحت عملکردش(طبق طرحی که ارائه شده) یک نمونه ارزان قیمت ساخته بشه. نمونه تک موتوره به همین منظور ارائه شده بود که حتی در قسمت دماغه رادوم نداشت!

اینکه با وجود اینهمه اطلاعات موجود در وب شما نمونه های مشابه رو ندیدید جای تعجب داره!

در خصوص نمونه های مشابه قاهر تک موتوره میشه به هواپیماهای سری ایکس اشاره کرد که حتما باهاشون آشنایی دارید.

برای مثال X-29 و X-31

thumb_x-31-EC95-43105-10.jpgthumb_X-29_big.jpg

در زمینه کابین یک نمونه جالب میشه ذکر کرد که با وضعیت ما(آماده نبودن گلس کاکپیت)هم قرابت داره.

زمانی که برنامه ATF مطرح شد نمایشگرهای چند منظوره در ابتدای راه قرار داشتند و طرح ارائه شده لاکهید در این زمینه و امکانات داخل کابین بسیار ضعیف بود.

 

 YF-22 :

Lockheed-Boeing-General_Dynamics_YF-22_R

yf-22_28229.jpg

 

البته همون زمان YF-23 در وضعیت بهتری قرار داشته:

YF-23.jpg

 

و نهایتا F-22 (البته این کابین نمونه پروازی نیست):

5b9c65788924c065c898c68de7e9ef09.jpg

2 hours قبل , MR9 گفت:

احتمالا انتظار ندارید که این استدلال را قبول کنیم که قاهر در نقش دفاع هوایی قرار هست جلوی فالکون های بلاک 60 ، ایگلهای اپدیت شده سعودی ، سوفاهای عبری ، رافالهای مصری و ناوگان متخاصم   قدرت های فرامنطقه ای قد علم کند ؟؟

این فرض ذهنی شماست و تا حالا جایی گفته نشده که قاهر قراره در ماموریت دفاع هوایی ایفای نقش کنه!

البته در این تاپیک دوستان از حمل سلاح هوا به هوای فکور صحبت کردند که حمل و استفاده اون برای قاهر ناممکن نیست اما مطلوب هم نیست!

قاهر صرفا برای دفاع از خودش و مقابله با هواگردهای دشمن در نقش پشتیبانی نزدیک هوایی باید سلاح حرارتی و میانبرد سبک داشته باشه و دلیلش هم مشخصه.

جنگنده دفاع هوایی باید پیشران پس سوز دار داشته باشه و بتونه در سرعت مافوق صوت و ارتفاعات بسیار بالا به صورت مطلوب پرواز کنه.

2 hours قبل , MR9 گفت:

چرا ، وجود دارد . ولی بدلیل حساسیتهایی که ممکن هست ایجاد شود، به ان ورود پیدا نمی کنم  .

ارائه راهکار جهت تامین جنگ افزار چرا باید حساسیت زا باشه؟

شما راهکاری ارائه کنید که با شرایط فعلی و در صورت لغو برجام و اجرا شدن قطعنامه 1929 بتونید از روسیه Su-30 یا از چین J-16 خریداری کنید.

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

احتمالا در بین اظهار نظر مسئولین درباره جنگنده قاهر، گفته ای که مطابقت بیشتری با ماموریت اصلی که از ابتدا براش مدنظر بوده  رو داشته، مربوط به گفته های جانشین سابق وزارت دفاع باشه که در اوایل سال 92 مطرح شده بود.

"جانشین وزیر دفاع همچنین به ساخت جنگنده بومی قاهر اشاره کرد و با اشاره به توانمندی این جنگنده برای پرواز در ارتفاع یک تا 2 متری سطح آب، اظهار داشت: این جنگنده یک جنگنده بسیجی برای حفاظت از خلیج فارس است"

https://www.mashreghnews.ir/news/207308/بکایی-قاهر-یک-جنگنده-بسیجی-است

 

ویرایش شده در توسط MILAD110

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
10 minutes قبل , Skyhawk گفت:

با همه این گفته ها قاهر در نقش تهاجمی برای نیروی هوافضای سپاه(یا به عنوان تایپ جدیدی در نهاجا)میتونه بسیار جالب باشه. هواپیمایی با سرعت نزدیک به صوت با توانایی حمله به ناوگان دریایی و پایگاه های دشمن و سرکوب پدافند هوایی.

خوب  ، پس با این استدلال نقش دفاع هوایی  برای قاهر منتفی است 

17 minutes قبل , Skyhawk گفت:

چیزی مشابه جنگنده سوپر اتاندارد فرانسه که اتفاقا از نظر سرعت, وزن خالی,حداکثر برخاست و میزان حمل سلاح مشخصات نزدیکی هم به قاهر داره!

چطور ممکنه که چنین سلاحی برای فرانسه مفیده اما برای ما...

به نظرم سوپر اتاندارد را در رده نسل چهارمی طبقه بندی نمی کنند . ضمنا ً سوپر اتاندارد بیشتر برای عملیات از روی ناوهواپیمابر طراحی شد ( هر چند توانایی عملیات از روی زمین هم دارد ) و نقش خاص ضد کشتی ( که به ان مشهور شده ) بیشتر به ان منتسب شده ولی شما الان  نقش حمله به ناوگان  ،پایگاه های دشمن و سرکوب پدافند هوایی را برای ان در نظر گرفتید ( حالا بحث سرکوب پدافند هوایی SEAD خودش ماجرایی هست که از تسلیحات ضد رادار گرفته تا غلافهای جنگ الکترونیک و .... در ان دخیل هست و صرف نظر اینکه از ابتدا چنین قابلیتی در نیروی هوایی وجود نداشت وعلی الحساب فنسرهای نیروی هوایی قادرند این ماموریت را با درا ختیار داشتن مهمات مناسب اجرا کنند ( خا-25 / 28/27/31) اینکه ماموریت ضد تشعشع هم به ماموریتهای قاهر اضافه شده حقیقتا باعث تعجب هست .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط SAEID
      [align=center]توسط متخصصين داخلي؛

      سامانه موشك زمين به هواي "اس200" بهينه‌سازي شد

      همزمان با سالگرد عمليات والفجر 8، سامانه موشكي "اس 200" به دست متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شد.

      [/align]

      به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي نيروي هوايي ارتش، سامانه‌‌ي موشكي زمين به هواي "اس200" توسط متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شده و صبح امروز يكشنبه با حضور مقامات لشكري و كشوري پرتاب آزمايشي خود را با موفقيت انجام داد.
      احمد ميقاني، فرمانده نيروي هوايي ارتش در تشريح ويژگي‌ها و توانايي‌هاي برجسته‌‌ي اين موشك گفت: بررسي ميزان كارايي سامانه‌هاي پدافند اعم از موشكي و راداري در مقابل تهديدات احتمالي عليه كشور ايران و همچنين ارتقاء سطح مهارت و دانش كاركنان عملياتي و فني در مراحل مختلف و آماده‌سازي تجهيزات موصوف از اهداف آزمايش اين سامانه‌ موشكي است.
      وي با اشاره به تلاش‌هاي متخصصين نيروي هوايي براي بومي‌سازي و نهادينه كردن علوم پيشرفته دنيا در راستاي دفاع از حريم هوايي كشور، گفت: توان نظامي ايران در خدمت صلح و آرامش كشور و منطقه است و تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامي ايران نشان‌دهنده‌ي متخصصين و اتكاء به توانمندي‌ داخلي است كه قابليت‌ تأمين تمامي نيازهاي كشور را به استفاده از اقدامات تخصصي و امكانات موجود فراهم مي‌كند.
    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی 
       

       
      نیروهای مسلح و مساله ی نخبگان  
       
       
       
      پیشگفتار: مساله ی نخبگی و نخبگان امروزه در هر سازمانی مطرح است . سازمان های غیر دولتی معمولا به دنبال سیاست هایی برای جذب نخبگان هستند. سازمان های دولتی عموما  از سیاست هایی همچون نوآوری باز[1] برای بهره بردن از نخبگان بدون نیاز به جذب و استخدام ایشان را دنبال میکنند. در برخی سازمان های دولتی مانند مجموعه های نظامی، امنیتی به دلیل سیاست های مرتبط با طبقه بندی اطلاعات ، موضوع نخبگان و نحوه ی تعامل سازمان با ایشان پیچیده تر است .
      دو خلاصه ی سیاستی  زیر توسط دو نویسنده نوشته شده اند ولی ایده ی مولف در هر دو تقریبا یکسان است. هر یک از مقالات میکوشد استدلال کند که رویکرد توجه به نخبگان از اساس دارای مشکلاتی است و نهاد های نظامی بایستی رویکرد دیگری را پیش بگیرند. استدلال ها  بر مبنای لزوم  توجه به نیازها و تعریف درست آنها بجای حمایت از ابزارها، ایده ها و وسایل است. با این استدلال سرمایه انسانی(شامل نخبگان) نیز بخشی از ابزارهای نیل به حل مسائل و نیازها در نظر گرفته می شود. مقاله دوم توسط واریور نوشته شده و در پست بعدی منتشر می شود انشالله. 
      ***
       
       
       
      سازمان های نظامی در جمهوری اسلامی ایران، به دلیل شرایط خاص عقیدتی و ایدئولوژیک مصداق سازمان های ارزش محور در علم مدیریت هستند.
      در علوم مدیریتی گفته میشود که  سازمان های ارزش محور، معمولا دارای فرصت هایی هستند: ارزش هاي محوري سازمان و مديريت سازمان بر اساس اين ارزشها مي تواند راهنماي بسيار خوبي جهت رشد و ادامه حيات سازمان باشد ، زیرا اين سازمان ها، به عنوان واكنش در برابر تغييرات محيطي ، ارزش هاي محوري خود را تغيير نمي دهند بلكه در صورت لزوم سعي مي كنند محيط خود يا ساختار هاي قبلي خود را تغيير دهند ، تا بتوانند ارزشهاي سازمان خود را حفظ نمايند. ارزش محوری موجب ایجاد و رشد سازمان هايي می شود كه رفتارشان حاصل تصميم و انتخاب آگاهانه خودشان و مبتني بر ارزش هاست نه ثمره اوضاع و شرايط محیطی. فرصت دیگر آن است که این سازمان ها عموما سازمان هايي عامل ، موثر و مسئوليت پذيرند . همچنین، این نوع سازمان دهی جهت مديريت استراتژيك نیز مناسب اسب زیرا در همه جنبه هاي تدوين ، اجرا و ارزيابي استراتژي ها و به هنگام تصميم گيري در اين زمينه ها بايد ارزش هاي محوري رعايت شوند و مورد توجه قرار گيرند.
      گذشته از نوع طراحی سازمانی در نیروهای مسلح ایران، نوع مدیریت نیز غالبا ارزش محور[2] است. در مديريت بر مبناي ارزش ها همه طرح ها ، تصميمات و عمليات در سازمان بر اساس ارزش ها هدايت و رهبري مي گردند. در این رویکرد هدف کلی به حداکثر رساندن ارزش سازمان است. این بدان معناست که تصمیمات صرفاً برای دستیابی به سود کوتاه‌مدت نباشند. گفته می شود که اگر تأثیرات بلندمدت تصمیمات بر سودآوری و پایداری سازمان در نظر گرفته شود، بازتاب آن را درآینده و در موفقیت های  به دست آمده توسط سازمان، مشاهده خواهد شد.
      اما این سازمان ها دارای نقاط ضعف و آسیب هایی نیز هستند. مهمترین آسیب ارزش محوری چه در طراحی سازمانی و چه در نوع مدیریت  آن است که در صورت تصویب و پذیرش یک ارزش از سوی سازمان – توسط فرهنگ غالب جامعه، فرهنگ سازمان یا اجبار مدیران – ارزش به عنوان هدف غایی سازمان تلقی شده و در صورت تامین آن ارزش ها، سازمان به هدف خویش رسیده است حتی اگر هیچ کار مفیدی درون سازمان صورت نگرفته باشد.
      در میان ارزشهایی که حقیقتا جزو ارزشهای اصیل هستند ولی به دلیل نوع و ساختار سازمان نیروهای مسلح ما آسیب زا شده اند می توان به برخی موارد اشاره نمود. به دلیل نوع وابستگی به حاکمیت، در ساختار نیروهای مسلح ایران مهمترین ارزش پیش فرض که همواره در معرض آسیب زایی قرار دارد، ارزش بودجه است. ارزش های دیگری که میتوان در این حوزه شناسایی نمود به شرح ذیل است:
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس[3]،
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی،
      تحقق شعار ما می توانیم،
      ارزش تبلیغات
      و به نظرمی رسد رویکرد توجه به نخبگان نیز با توجه موارد پیش گفته رویکرد صحیحی نبوده و موجب آسیب زایی می گردد.
       
      ارزش بودجه: ارزش بودجه به معنی آن است که نیروهای مسلح ایران به عنوان مصرف کننده ی بودجه دارای ارزش های سازمانی جهت جذب حداکثر ممکن از بودجه، گسترش حداکثر بوروکراسی سازمانی برای مصرف این بودجه و تضمین ادامه دار بودن این جریان بودجه می باشد. نمود این مساله را نیز می توان در تعریف پروژه ها بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی نیروهای مسلح جهت مصرف بودجه های تحقیقاتی پژوهشی و یا سیاست گران تمام کردن پروژه ها توسط وزارت دفاع دید که مورد اخیر موجب گسترش نهاد های موازی در سپاه، ارتش و ناجا ( ساتخ ها) و تامین نیاز های اصلی این مجموعه ها به صورت درون سازمانی شده است.
       
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس: در نظر گرفتن توجه به دفاع مقدس اگر به عنوان یک تجربه ی تاریخی عظیم و یک گنج بزرگ جهت تجربه اندوزی و شناخت تهدیدات و راهکارهای دفاعی و نظامی باشد میتواند بسیار سودمند باشد ولی هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان های نیروهای مسلح در نظر گرفته می شود موجب آسیب هایی از این دست می شود.
      ·        عدم گردش نسلی و عدم اطمینان به نسل های جدیدتر به بهانه عدم حضور ایشان در دفاع مقدس و یا لزوم حفظ فرماندهان دفاع مقدس.
      ·        عدم به روز آوری جدی و عملی تاکتیک ها و تجهیزات به بهانه جواب گو بودن آنها در زمان دفاع مقدس و تهدیدات آن زمان.
      ·        برگزاری مراسمات یادواره های شهدا و بزرگداشت مناسبات دفاع مقدس و صرف بودجه های کلان جهت امور فوق که در این مورد می توان به انتقاد مقام معظم رهبری و نارضایتی ایشان از صرف بودجه ی کلان جهت ساختمان یادمان شهدا در جریان بازدید از دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام اشاره نمود. در صورتی که مطابق موارد گفته شده توجه به دفاع مقدس به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان درآید، با توجه به ارزش محور بودن سازمان نیروهای مسلح ایران،  با حاصل شدن نتایجی که منجر به بزرگداشت یاد دفاع مقدس گردد اهداف سازمان محقق شده است.
       
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی:  آسیب های متعدد ارین ناحیه را می توان از ارزش های دوره ای و گذرای سیاسی در سازمان نیروهای مسلح نیز مشاهده نمود. مهم ترین نمود آن به خصوص در وزارت دفاع به دلیل وابستگی به دولت و تغییر جناح های سیاسی قابل مشاهده است. بدین ترتیب که در دوره ی قدرت هر یک از جناح های سیاسی گفتمان آن جناح غالب با تغییرات مدیریتی و هدایت جریان بودجه بر روال کاری وزارت خانه مذکور اثرات عمده گذاشته و بعضا مسیر برنامه های کلان را نیز دست خوش تغییر می سازد. برای مثال در دوره دولت احمدی نژاد بودجه های کلان فضایی برای اهداف غیر واقعی و دور از نیازهای کشور اختصاص داده شد در حالی که با سیاست های تنش زدایی دولت روحانی نه تنها مسیر بودجه فضایی به کل مسدودشد بلکه تلاش شد کل سازمان های مرتبط با این دانش ازبین رفته و دانشمندان فضایی نیز با سرخوردگی جذب کارهای دیگر شوند. 
       
      تحقق شعار ما می توانیم: شعار "ما می توانیم" نیز گرچه یکی از هوشمندانه ترین راهبرد های مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در همه عرصه های اقتصادی، نظامی و صنعتی ست، ولی توجه افراطی به این شعار به عنوان یک ارزش مستقل به خصوص در عرصه نظامی موجب تعریف نمودن پروژه های بی حاصل و بدون استفاده در سازمان رزم نیروهای مسلح ایران، حمایت از ایده های نامتناسب با میدان و رشد نامتوازن فناوری ها جهت اثبات توانایی داخلی شده است که در نهایت نیز خروجی این پروژه ها پس از هزینه بسیار زیاد جهت کسب فناوری و ساخت پیش نمونه های اولیه بایگانی شده و هیچگاه به صحنه ی عمل و استفاده نرسیده است. در صورتی که چنانچه جنبش" ما می توانیم  " به معنی بهره گیری از حداکثر ظرفیت تولید داخلی جهت برآورده کردن نیازهای واقعی نیروهای مسلح به کار گرفته شود موجب جهش عظیم هم در تولیدات نظامی و هم در اقتصاد ایران خواهد شد. 
       
      ارزش تبلیغات: آرامش روانی جامعه، حس امنیت و اقتدار در بعد داخلی، و قدرت نمایی در بعد خارجی نیز مطلبی مهم و بسیار حیاتی ست. اما هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان نیروهای مسلح ایران قرار بگیرد، نتیجه ی آن رونمایی از محصولاتی که هنوز مراحل تست را نیز پشت سر نگذاشته اند، و یا رونمایی های متعدد از برخی پروژه های تکراری با نام های جدید، بزرگ نمایی های خارج از قاعده، و کوچک نمایی های غیر واقعی در مورد تهدیدات موجود است. اوج این مشکل را می توان در رژه ی هر ساله نیروهای مسلح دید که به بدترین شکل ممکن بدون نظم و ترتیب و رعایت اصول رژه دو بار در سال اجرا می شود.پیش ازین نیز مقاله ای با عنوان " نظام رونمایی ها : امنیت زایی و امنیت زدایی" در مورد همین آسیب منتشر شده است. 
       
       
      آخرین ارزش موجود در سازمان نیروهای مسلح که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است و به اندازه ارزش های پیش گفته مورد توجه نیست ولی بیم آن می رود که مانند ارزش های پیش گفته نهایتا منجر به آسب هایی بشود، مساله نخبگی و توجه به نخبگان است. شکی در بهره بردن در نیروهای نخبه و لزوم شایسته سالاری در هیچ سازمانی از جمله سازمان های نظامی وجود ندارد؛ ولی مشکل آنجاست که در یک سازمان ارزش محور، اگر مساله توجه به نخبگان خود به یک ارزش تبدیل شود، هیچگاه نتایج مورد نظر از بکار گیری نخبگان حاصل نخواهد آمد. نمود این داستان در جشنواره ها و فراخوان های ایده ها و جذب نخبگان که مدتی ست در نیروهای مسلح اتفاق می افتد قابل مشاهده است. اگر چنانچه که در ادامه گفته خواهد شد نیروهای مسلح ایران با رویکرد نیاز محور به سراغ نخبگان رفته و از ایشان برای حل مسائل کمک بگیرند، قطعا در یک رابطه ی دو سویه هم نخبگان امکان خدمت به کشور و مورد حمایت قرار گرفتن را بدست خواهند آورد و هم نیروهای مسلح از خدمات آنها به درستی بهره مند می شوند. اما چنانچه توجه به نخبگان خود به ارزش تبدیل شود، رویکرد مورد نظر منجر به جذب، استخدام، و یا حمایت های مقطعی در بعد مالی و مطرح ساختن حاصل دانش نخبگان در سمینار ها، همایش ها و مجلات تخصصی در قالب مقالات و پژوهش هایی که از روی کاغذ فراتر نمی روند خواهد بود.
      حقیقت آن است که در طول سال هایی که مساله توجه به نخبگان در نیروهای مسلح مورد توجه قرار گرفته است خروجی این سیاست نهایتا منجر به خمودگی و سرد شدن نخبگان، و در بسیاری از موارد جذب و هضم آنان در نظام بروکراتیک و سلسله مراتب سازمان های نظامی شده است. بنابر این  جهت بهره بردن از دانش نخبگان، نبایستی مساله توجه به نخبگان، خود تبدیل به یک ارزش در نیروهای مسلح شود، که در نهایت، مانعی برای بهره بردن از نخبگان و وصول به نتایج مورد نظر خواهد شد.
      اکنون و با در نظر گرفتن مطالبی که در مورد دیگر ارزش های حاکم بر سازمان نیروهای مسلح ایران گفته شد دوباره به مساله ی نخبگان نظر کنیم. در یک سازمان ارزش محور، نه تنها تعریف نخبگی تابع ارزش های سازمان است بلکه نحوه ی رفتار با نخبگان نیز مشمول همین قاعده است.
      ارزش هایی چون تظاهر به دینداری و یا ارتباطات خانوادگی که در عرف نیروهای مسلح با عبارت " منًا بودن" از آن تعبیر می شود ( تعریف نخبگی ) و داشتن برخی عقاید سیاسی خاص در دوره های سیاسی ( رفتار با نخبگان) و بسیاری مثال های دیگر از مصادیق غلبه ارزشهای بالاتر در سلسله مراتب ارزش ها بر بر ارزش های پایین تر مانند همین موضوع نخبه سالاری است. این موضوع  تا کنون باعث عدم امکان بهره مندی شایسته نیروهای مسلح از ظرفیت جامعه نخبگانی کشور شده است. در صورتی که با رویکرد نیاز محور و با به روزآوری برخی نکات حفاظتی ( حفاظت اطلاعات هوشمند شامل روش های برون سپاری و تقسیم پروژه) می توان از طیف وسیعی از نخبگان جهت براورده ساختن نیازهای دفاعی و نظامی کشور و رفع تهدیدات پیشرو مدد گرفت. 
      البته کل سازمان نیروهای مسلح، در یک حالت آرمانی بایستی دچار تحول در طراحی سازمانی شده، و از طراحی ارزش محور به طراحی فرایند محور میل کنند. از آنجا که امر فوق در کوتاه مدت و میان مدت امکان پذیر به نظر نمی رسد، پیشنهاد می شود که در مدل مدیریتی، بجای مدیریت مبتنی بر ارزش، رویکرد نیازمحور مورد توجه قرار گیرد. در این رویکرد بایستی نیازهای واقعی نیروهای مسلح (در میدان، آینده ی نزدیک و آینده ی دور ) مرتبا نیاز سنجی شده و جهت پاسخ به این نیاز ها از نخبگان به صورت هدفمند بهره گیری شود.
      در یک مدل پایه نیاز محوری از فرآیند زیر پیروی میکند:
       
       

       
       
       
      نکته ی مهم در این مدل و یا دیگر مدل های پایه در مورد عملکرد نیاز محور آن است که بایستی همواره پایش دقیقی جهت دانستن نیاز های واقعی و تشخیص اولویت آنها و ورود به مراحل بعدی انجام گردد. 
       
       
       
       
       
        [1] Open innovation
      [2] VBM
      [3] مساله ی عظمت دفاع مقدس و مقام رفیع شهداو وجوب توجه به آن از اصول مسلم است ولی ما دراینجا در مقام آسیب شناسی بوده و ناگزیراز بررسی دقیق موضوعات می باشیم.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.