امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

1 ساعت پیش, karmania20152015 گفت:

حالا که بحث شایعات و حدس داغه یه دفعه ایران نسخه داخلی سوخو 30 اس ام رو نشون بده البته خیلی تخیلیه اما خوب ارزو بر جوانان عیب نیست !

بعید هم نیست!البته نمایش چند فروند سوخو 30 خریداری شده (که بیشتر به واقعیت نزدیکتره)میتونه تا مدتها نظر مردم رو جلب کنه با این حال تنها چند ساعت مونده تا پایان شایعات و ان شاالله که رونمایی در شان نیروهای مسلح باشه(هر چیزی که میخواد باشه) تا به حال همچین جو رسانه ای در مورد یک رونمایی وجود نداشت 

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دوستان توجه نکردید به این نکته که گفته شده پشتیبانی نزدیک هست این هواپیما.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نمی دونم چرا برخی از دوستان از ترس مرگ خودکشی می کنند. بابا اجازه بدین رونمایی بشه ببینیم چیه بعد اگر افتضاح بود همه با هم می زنیم تو سر و کله ی همدیگه، اگر هم چیز خوبی از آب در اومد همه با هم شادی می کنیم.

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
43 minutes قبل , hossein9 گفت:

نمی دونم چرا برخی از دوستان از ترس مرگ خودکشی می کنند. بابا اجازه بدین رونمایی بشه ببینیم چیه بعد اگر افتضاح بود همه با هم می زنیم تو سر و کله ی همدیگه، اگر هم چیز خوبی از آب در اومد همه با هم شادی می کنیم.

البته این نکته هست که فقط برای نشان دادن به عموم هست یا آیا ما واقعا توانایی و زیرساخت لازم برای تولید انبوه را داریم ؟

 

  • Upvote 2
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام
هرچند معقدم قاهر پرنده ای بین jf17  و j31 خواهد بود اما تو بین پروژه های غربی تقریبا (تقریبا) همطراز قاهر فعلی (چه ماموریت تعریف شده، چه پلتفرم) در کنار اسکورپین این ares هم جای تامل دارد!!!!
.
http://uupload.ir/files/lx1x_38853585_288991968594132_6847467662906386366_n.jpg
.
http://uupload.ir/files/ashq_888538bcc8db8d21fbef954350317e4e.jpg
.
http://uupload.ir/files/q326_fs2002fs2004-scaled-composites-ares-2.jpg

  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به رنگ پریدگی قسمت بالای نمایشگر سمت چپ دقت کنید.

کاملا مشخصه که این هواپیما در سال ۱۳۹۷ تولید نشده و یک هواپیمای جدید نیست! بلکه از اف ۵ اف یا آذرخش دو کابین به عنوان بستر تست اویونیک استفاده کردند و روی هواپیما اسم جدید گذاشتند.

حتی از عنوان پروژه درج شده بر روی بنر هم این موضوع قابل اثباته.

 

vlcsnap-2018-08-21-11h09m10s406.jpg

ppev_ice_screenshot_20180825-174319.jpeg

 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

درود...

اگر ایران بتواند موتور توربوفن RD-33 مهندسی معکوس کند و با کیفیت بالا تولید کند این احتمال دارد که اف ۳۱۳ تولید انبوه شود؟ مثل جنگنده جی ۲۰ چین که با موتور بومی خود ws-15 که مشکلات آن رفع کرد تولید انبوه خواهد شد.

به نظر میاد موتور تورفن RD-33 مناسب اف ۳۱۳ ایران باشد

ویرایش شده در توسط Raymond
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 28 مرداد 1397 در 14:34 , Goebbels گفت:

قاهر 313 یک بازیه نه چیزی بیشتر. بازی که زمان دولت احمدی نژاد شروع شد و با پرواز یک نمونه اش تمام میشه که این مورد هم برای جمع کردن آبرو ریزی گذشته اش خواهد بود ولاغیر

برای این مسئله زمان ارزشمند خودتان را صرف نکنید. حضراتی که در صنایع هوایی هستند عمری است دارن پوزخند میزنن و قرار هم نیست از امثال قاهر چیزی دربیاد ولی خوب خوراک سر کار گذاشتن ملت رو فراهم میکنن باهاش

همانطور که سال ها با امثال شفق سر کار بودیم و بعد ادامه سر کار رو با برهان رفتیم

 

ببين دوست عزيز، شما ملت رو يك مشت انسانهاى سر كارى ميدونيد كه خودشون توان فكر كردن و فهميدن رو ندارند. 

اول اينكه از صنايع هوايى ايران فعلا خبرچينى پيدا نشده كه بخواد براى ما اطلاعات دقيق رو منتشر كنه و بعد خودش هم پوزخند بزنه. 

دوم اينكه اگر چيزى در ايران اونهم در اين حد و اندازه ها بخواد دروغ و بازى باشه، دست خيلى ها بايد تو كار باشه، از صدا و سيما گرفته تا زمينشورهاى بخش مربوطه. 

پس اين زياد منطقى نيست كه ايران دروغ ميگه يا مردم رو سر كار گذاشته باشند.  

اين رو در نظر داشته باشيد كه بودجه نظامى ايران محدود هست و  تبليغات اش بسيار ضعيف. اين نمونه ها رو كه نشون ميدند ، اون هم با در نظر گرفتن نكات امنيتى و اطلاعاتى، بايد تشويق بشه. بله ايران كه آمريكا يا اروپا نيست با اون پيشينه در سرقت اطلاعات از آلمان نازى و همكارى با شركت هاى بزرگ، دزد اطلاعات عالم. ايران يك موشك نشون ميده بايد ١٠٠ جا حساب پس بده. شما منتظر اينى كه ببينى قدرت دفاعى ايران تا چه اندازه هاست به RQ-170 نگاه كن. به تكنولوژى موشكى نگاه كن. هواپيماى جنگى گرونه بعد در جنگ هاى احتمالى ما شانس زيادى در اين صنعت در مقايسه با دشمن نداريم. چون پولشو نداريم. بزنم به تخته ماليات نميديد و از اين توقع ها داريد اگه مثل غربى ها ماليات ميداديد چه ميكرديد. شوخى

اين هواپيما رو ايران لازم داره براى اينكه دشمن رو در آسمان مشغول كنه. قدرت مانور بالا .. ارزون، طراحى مناسب. 

  • Like 2
  • Upvote 2
  • Downvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
7 hours قبل , gen گفت:

با سلام . حالا که بحثش پیش اومد ( البته باید در تاپیک قاهر گفته بشه ولی از اونجایی که تجمع در این تاپیک بیشتره پس اینجا گفته میشه ) در این پست قصد داریم تا یکی از موارد و شبهاتی که درباره قاهر مطرح شد رو نقض کنیم ! شبهه : قرار داشتن ورودی هوا روی بدنه و استال کردن موتور در زوایای حمله بالا یا high Angle of Attack .

این همه داستان نوشتن برای چیه؟ اینکه ورودی هوای قاهر در زوایای حمله بالا دچار استال نمیشه؟ خوب معلومه میشه! خود مدیر پروژه اعلام کرده ورودی هوا تا زاویه حمله 26 درجه رو ساپورت میکنه اونوقت شما با تعریف لایه مرزی و استال میخوای نتیجه بگیری استال نمیکنه؟

 

برای دونستن اینکه کدوم جریان ها در چه زاویه حمله ای در کدوم ارتفاع و کدوم سرعت با هم تقاطع پیدا میکنن، اول با چند نفر افزار عمومی مثل fluent و... چند صد تحلیل و گزارش نوشته میشه بعد هم به همین اکتفا نمیکنن و با نرم افزارهای نظامی و در آخر با تست های تونل باد مقیاس کوچیک، ماه ها تست انجام میشه اونوقت شما بصورت کاملا چشمی در یک ثانیه متوجه شدی که در داخل ورودی هوای قاهر گردابه ایجاد میشه؟

این به کنار، اصلا فرض میگیریم ایجاد شد!

گردابه در جدایش لایه مرزی تاخیر میندازه؟ چرا قوانین طبیعت رو برعکس میکنی؟

گردابه جریان رو از ناحیه آرام به آشفته تبدیل میکنه اونوقت این جریان آشفته جدایش لایه مرزی رو تأخیر میندازه؟ جل الخالق!

ورودی هوای قاهر اصلا جدایش لایه مرزی نداره چون اصلا به ناحیه سرعتی وارد نمیشه که جدا کردن لایه مرزی منجر به اختلال هوای ورودی هوا بشه

----

جدای از این حرف ها میشه بنده رو از area rule قاهر مستفیض کنید و به بنده بگید چطور برای پرنده ای که از 0.8 ماخ فراتر نخواهد رفت قانون مساحت رو لحاظ کردند؟

باز هم فرض میگیریم که طراحان قاهر ابله بودند و همینطوری برای خوشگلی برای یک پرنده مادون صوت، قانون مساحت رو هم درنظر گرفتند. میشه لطف کنید و بگید چطور بصورت چشمی میشه متوجه شد که این قانون مساحت با چه کیفیتی و برای چه ناحیه سرعتی به روی قاهر اعمال شده؟ 

  • Upvote 5
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
20 minutes قبل , iliasd گفت:

این همه داستان نوشتن برای چیه؟ اینکه ورودی هوای قاهر در زوایای حمله بالا دچار استال نمیشه؟ خوب معلومه میشه! خود مدیر پروژه اعلام کرده ورودی هوا تا زاویه حمله 26 درجه رو ساپورت میکنه اونوقت شما با تعریف لایه مرزی و استال میخوای نتیجه بگیری استال نمیکنه؟

 

برای دونستن اینکه کدوم جریان ها در چه زاویه حمله ای در کدوم ارتفاع و کدوم سرعت با هم تقاطع پیدا میکنن، اول با چند نفر افزار عمومی مثل fluent و... چند صد تحلیل و گزارش نوشته میشه بعد هم به همین اکتفا نمیکنن و با نرم افزارهای نظامی و در آخر با تست های تونل باد مقیاس کوچیک، ماه ها تست انجام میشه اونوقت شما بصورت کاملا چشمی در یک ثانیه متوجه شدی که در داخل ورودی هوای قاهر گردابه ایجاد میشه؟

این به کنار، اصلا فرض میگیریم ایجاد شد!

گردابه در جدایش لایه مرزی تاخیر میندازه؟ چرا قوانین طبیعت رو برعکس میکنی؟

گردابه جریان رو از ناحیه آرام به آشفته تبدیل میکنه اونوقت این جریان آشفته جدایش لایه مرزی رو تأخیر میندازه؟ جل الخالق!

ورودی هوای قاهر اصلا جدایش لایه مرزی نداره چون اصلا به ناحیه سرعتی وارد نمیشه که جدا کردن لایه مرزی منجر به اختلال هوای ورودی هوا بشه

----

جدای از این حرف ها میشه بنده رو از area rule قاهر مستفیض کنید و به بنده بگید چطور برای پرنده ای که از 0.8 ماخ فراتر نخواهد رفت قانون مساحت رو لحاظ کردند؟

باز هم فرض میگیریم که طراحان قاهر ابله بودند و همینطوری برای خوشگلی برای یک پرنده مادون صوت، قانون مساحت رو هم درنظر گرفتند. میشه لطف کنید و بگید چطور بصورت چشمی میشه متوجه شد که این قانون مساحت با چه کیفیتی و برای چه ناحیه سرعتی به روی قاهر اعمال شده؟ 

دوست عزیز بحث دیرتر استال کردنه و نه اصلا استال نکردن ! فلسفه لرکس و مولد های گرداب و اسلت و غیره هم همینه . بعنوان مثال span wise ها در بال های swept back به طرف نوک بال حرکت میکنند که گشتاور عرضی بیشتری نسبت به ریشه بال تا مرکز جرم دارند و با حرکتشون در طول بال باعث افزایش ضخامت لایه مرزی و جدایش لایه مرزی در نوک بال و نهایت roll کردن هواپبما میشن با توجه به تعریف گشتاور . در حالی که در sewpt forward ها برعکسه ! یکی از دلاعلی که بالهای پیشگرا نسبت به پسگرا مانور دهی بسیار بالاتری دارند همینه . در بال های پسگرا با اضافه کردن لرکس که در واقع یک بال با نسبت منظری بسیار کم و swept بسیار زیاد هستش و گردابی که لرکس بر اساس bound vortex که طبق قانون کلوین و قانون بقا مومنتوم زاویه ای تشکیل میده ، عملا جدایش رو روی بال به تاخیر میندازه . دوست عزیز نیازی به کار کردن با نرم افزار خاصی برای دیدن جریان نیست همونطور که ۵۰ سال پیش با نرم افزار خاصی جریان رو نمیدیدند و تنها با حل معادلات به نتیجه میرسیدن . درگ انواع مختلف داره مثل درگ فشاری - القایی - اصطکاکی - تداخلی و برای سرعت فراصوت ، درگ موجی . شما میگید در ورودی هوای قاهر درگ تشکیل نمیشه ؟!!!! بیخیال مرد مومن ! لااقل جریان داخل لوله و طول توسعه یافتگی رو بخون . گرداب در عدم جدایش لایه مرزی تاثیر میزاره بعلت پروفایل u تری که داره و درگ فشاری رو کاهش میده . لااقل یکم درباره لایه مرزی مطالعه کن . گرداب دو نوع داره یکی متصل یکی منفصل . منفصل زمانیه که گرداب به مرحله گسست یا break down برسه و اثر خودش رو از دست بده ولی گرداب متصل باعث تاخیر در جدایش میشه درست همون رویه ای که مولد های گرداب و لرکس ها دنبال میکنن . درباره ورودی قاهر شگفتا !!! محدوده ی سرعت چیه ؟!!! فک کنم شما همونی بودید که میگفتید مرکز ایرودینامیک در ایرفویل وجود نداره !!! لااقل تئوری ایرفویل نازک رو بخون ! شما اول قانون مساحت رو در ظاهر ببین بعد به محل اتصال بال و کانارد قاهر به بدنه نگاه کن تا قانون مساحت رو ببینی ! تا ماخ بحرانی و Mdd رو بهتر متوجه بشی !

  • Like 2
  • Upvote 10
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
15 hours قبل , gen گفت:

دوست عزیز بحث دیرتر استال کردنه و نه اصلا استال نکردن ! فلسفه لرکس و مولد های گرداب و اسلت و غیره هم همینه . بعنوان مثال span wise ها در بال های swept back به طرف نوک بال حرکت میکنند که گشتاور عرضی بیشتری نسبت به ریشه بال تا مرکز جرم دارند و با حرکتشون در طول بال باعث افزایش ضخامت لایه مرزی و جدایش لایه مرزی در نوک بال و نهایت roll کردن هواپبما میشن با توجه به تعریف گشتاور . در حالی که در sewpt forward ها برعکسه ! یکی از دلاعلی که بالهای پیشگرا نسبت به پسگرا مانور دهی بسیار بالاتری دارند همینه . در بال های پسگرا با اضافه کردن لرکس که در واقع یک بال با نسبت منظری بسیار کم و swept بسیار زیاد هستش و گردابی که لرکس بر اساس bound vortex که طبق قانون کلوین و قانون بقا مومنتوم زاویه ای تشکیل میده ، عملا جدایش رو روی بال به تاخیر میندازه

از طرف پرسیدن به نظرت چرا هیتلر در جنگ جهانی دوم شکست خورد؟ جواب داد: از منظر یک کمونیست، هیتلر یک اگزیستانزیالیسم پیچیده ای رو بنا نهاد که لیبرالیسم غرب رو دچار تنش کرد و در نتیجه چرچیل در کنفرانس تهران نظریه نسبیت نیچه رو رد کرد و به همین خاطر ارتش هیتلر در سرمای سخت ساحل نرماندی در مقابل قوای رضا شاه شکست خورد.

حکایت، دقیقا حکایت شماست که از هر چیزی چند صفحه خوندی و بصورت ترکیبی از هر صفحه یچیزی میچسبونی به هم و آخرش نتیجه دلخواه خودت رو میگیری.

ورودی هوا چه ربطی داره به لرکس و گردابه و اسلت و پسگرایی و پیشگرایی بال؟ چه ربطی داره به جدایش روی بال؟

جدایش لایه مرزی در نوک بال منجر به roll میشه یا pitch-up؟ اصلا یه نگاه به نمودار طولی عرضی سمتی هواپیما انداختی؟

بله، با تنظیم دقیق گردابه ناشی از لرکس و یا کانارد با گردابه های cross flow یک بال دلتایی، میشه یک گردابه در مخالفت cross flow بال ایجاد کرد و استال لبه حمله رو در زوایای بالا تاخیر انداخت که یعنی هواپیما در زاویه حمله بالاتر پایدار میمونه و مانورپذیری افزایش پیدا میکنه. مثل شکل زیر

thumb_Schematic-view-of-flow-over-a-delt

حالا این چه ربطی به لایه مرزی داره که در هر خط صد مرتبه لایه مرزی و قانون مومنتوم و .... رو تکرار میکنی؟ اصلا همه این ها چه ربطی به ورودی هوا داره!

 

17 hours قبل , gen گفت:

در نقطه اتصال سطح افقی به عمودی این دو هوا باهم ترکیب بشن و یک گرداب متصل قدرتمند رو تشکیل بدن و مثل لرکس در جنگنده ها ، این گرداب با تاخیر در جدایش لایه مرزی ، عملا مانور پذیری قاهر رو زیاد میکنه ! به ورودی هوای قاهر دقت کنید . سطح عمودی و افقی !

انصافا چطور تونستی جدایش آنی یک لرکس رو به جریان متخلخل و جریان متخلخل رو به ورودی هوا ربط بدی؟

ذره ای در مورد پیشران ها مطالعه کرده بودی متوجه میشدی که اصلی ترین مولفه طراحی یک ورودی هوا اینه که جریان رو بصورت steady state- steady flow به ورودی کمپرسور تحویل بده، قوی ترین موتورهای جهان در اثر برخورد به کوچکترین جریان آشفته دچار استال و برهم خوردن تعادل پره ها میشن و اگه این جریان آشفته از مدت معینی بیشتر به موتور وارد بشه، موتور حتی تا مرحله منفجر شدن هم پیش میره.

حالا ما اومدیم و از عمد گردابه وارد ورودی هوای قاهر کردیم تا مانورپذیری!!!!!!!!! افزایش پیدا کنه؟ خدایا توبه!

15 hours قبل , gen گفت:

دوست عزیز نیازی به کار کردن با نرم افزار خاصی برای دیدن جریان نیست همونطور که ۵۰ سال پیش با نرم افزار خاصی جریان رو نمیدیدند و تنها با حل معادلات به نتیجه میرسیدن .

اخه چرا در مورد چیزی که ذره ای درموردش نمیدونی اینطوری نظر میدی؟

تمام پیشرفت هایی که در آیرودینامیک اتفاق افتاد، هوابرهای سوپر کریتیکال، سری 64 ناکا، conical camber، sc3، مفهوم sears haack body و... (تا صبح هم مثال بزنم تموم نمیشه) همه و همه در دهه 60 میلادی و با شکوفایی کامپیوترها در آمریکا اتفاق افتاد، نرم افزار هایی مثل wave drag by area rule - sonic boom - w12sc3 - supersonic inlet - conical relaxation - و ... همه در متعلق به دهه 60 میلادی هستند که هنوز هم که حدود 50 سال از تاریخ انقضاشون میگذره، ناسا حاضر نشده تا کدهاشون رو منتشر کنه

حتی تا قبل از دهه 50 میلادی هم هیچ بنی بشری جریان اطراف یک جنگنده رو با معادلات! که هزاران شرط و استثنا و حالت خاص دارند پیش بینی نمیکرد و اصلا هم نمیشه پیش بینی کرد. اول یک مقیاس کوچک درست میکردند، بعد با قرار دادن در تونل باد با رد دود و گاز یا با عبور دادن جریان آب و رنگ از روی مقیاس به وجود، نوع و شرایط جریان ها پی میبردند و اونوقت مشخصه های جریان رو با محاسبات تخمین میزدند.

همین حالا هم با وجود ابر کامپیوترها آزمایش های تونل باد و آب جزو لاینفک طراحی حساب میشن.

اگر قرار بود کسی با حل معادلات ناویر استوکس و تئوری باکینگهام و کوتا جوکوفسکی و قانون بیوساوارت و... ، بتونه جریان اطراف یک جنگنده رو پیش بینی کنه و چیزی مثل اف 14 طراحی کنه، الان ما 60 اسکادران عملیاتی صاعقه 6 داشتیم و قاهر هم 30 سورتی پرواز تا حالا انجام داده بود.

15 hours قبل , gen گفت:

شما میگید در ورودی هوای قاهر درگ تشکیل نمیشه ؟!!!! بیخیال مرد مومن !

توهم زدی؟

15 hours قبل , gen گفت:

گرداب در عدم جدایش لایه مرزی تاثیر میزاره بعلت پروفایل u تری که داره و درگ فشاری رو کاهش میده . لااقل یکم درباره لایه مرزی مطالعه کن . گرداب دو نوع داره یکی متصل یکی منفصل . منفصل زمانیه که گرداب به مرحله گسست یا break down برسه و اثر خودش رو از دست بده ولی گرداب متصل باعث تاخیر در جدایش میشه درست همون رویه ای که مولد های گرداب و لرکس ها دنبال میکنن

دوباره و دوباره و دوباره مربوط کردن مطالبی که هیچ ارتباطی با هم ندارند.

 

15 hours قبل , gen گفت:

فک کنم شما همونی بودید که میگفتید مرکز ایرودینامیک در ایرفویل وجود نداره !!! لااقل تئوری ایرفویل نازک رو بخون !

آفرین. این درسیه که از حضور طولانی در تلگرام و اینستاگرام به خوبی یاد گرفتی. اینکه وقتی جواب مستدلی به طرف مقابل نداری، شروع به شخصی کردن مباحثه کنی

ولی مثل اینکه دوباره توهم زدی عزیزم. حالا که بخش جست و جوی سایت درست شده و من هم نمیتونم پست های قدیمی خودم رو ویرایش کنم بهت 10 سال وقت میدم بری و جمله ای رو که به من نسبت دادی پیدا کنی.

در ضمن این چیزایی که در مورد گردابه و ایرفویل و .. رو که بلغور میکنی، بنده وقتی تمومش کردم که شما داشتی برای امتحان میان ترم هدیه های آسمانی آماده میشدی

اهل این کارها نبودم ولی حالا که شخصی کردن بحث رو دوست داری بزار یکم یادت بدم

فکر میکنی این نظرات مشعشع برای کدوم کاربره؟

 

بر 5 تیر 1397 در 14:19 , gen گفت:

اکانت قبلی ؟ کدوم اکانت قبلی ؟! جنگنده هر چقدر نوکش تیزتر باشه قابلیت هاش بیشتره و سرعتش بیشتره و این کار رو با یه میله اهنی روی دماغه انجام میدن . درگ زمانی وجود داره که هوایی وجود نداشته باشه ینی رابطه عکس دارن و درگ در خلا معنا پیدا میکنه . ارم چیه ؟! من روی قاهر ارمی و نشونه ای نمیبینم !! اگه میشه روی عکس نشدن بدین . اتفاقا بال ضخیم و کانارد بزرگ باعث میشه تا در سرعت بالا تعادل جنگنده بیشتر بشه این مث زمانیه که موقع دومیدانی تو سرعت زیاد بخوایم با گوشی پیامک بفرستیم و قاعدتا نمیشه . در خصوص موتور نیاز به منبع نیست . موتورهای جت دود سفید تولید میکنند ولی قاهر موقع تاکسی دودی تولید نمیکرد و این ینی اختفای بصری و رمجت بودن 

به نظرت کسی که فکر میکنه با گذاشتن یه سیخ نوک تیز روی دماغه قاهر سرعت قاهر به بیشتر از دو ماخ میرسه و کسی که فکر میکنه موتور قاهر توربورمجته، میتونه در مورد نظرات کس دیگه (اصلا آدم بینهایت بیسوادی مثل من) ان قلت بیاره؟

 

15 hours قبل , gen گفت:

شما اول قانون مساحت رو در ظاهر ببین بعد به محل اتصال بال و کانارد قاهر به بدنه نگاه کن تا قانون مساحت رو ببینی ! تا ماخ بحرانی و Mdd رو بهتر متوجه بشی !

دوباره و دوباره و دوباره مربوط کردن مطالبی که هیچ ارتباطی با هم ندارند. موضوعاتی مثل عدد ماخ بحرانی و عدد ماخ واگرایی پسا همون قدری به قانون مساحت ربط داره که جریان تداخلی به ورودی قاهر ربط داشت.

پسای موجی دو بخش داره؛ wave drag due to lift و wave drag due to volume. عدد ماخ بحرانی و عدد ماخ واگرایی پارامترهای مربوط به wave drag due to lift و قانون مساحت پدیده مربوط به wave drag due to volume هست و هیچ ارتباطی هم به هم ندارند.

بزار کمکت کنم، چیزی که در پست قبل هم بهت گفتم و متوجه نشدی اینه که قانون مساحت برای کاهش پسای موجی در ماخ 1 و ماخ بالاتر از 1 کاربرد داره. قاهر اساسا و عملا یک پرنده ی مادون صوته. یعنی چی؟ یعنی اینکه پسای موجی موبوط به قاهر فقط بخش wave drag due to lift رو شامل میشه ( همون بخش عدد ماخ بحرانی که شما میدونی چیه و من بیسواد هیچی ازش نمیدونم) و قاهر به ماخ 1 نمیرسه تا بخوان برای بخش کاهش پسای موجی due to volume قانون مساحت رو لحاظ کنند.

تنها چیزی که از قانون مساحت یادگرفتی اینه که در محل اتصال بال به بدنه، بدنه رو یک مقدار فشرده میکنن. انگلیسی ها بهش میگن bottleneck مثلا اف 5 که کاملا مشخصه

XBpszpT.jpg

یا مثلا اف 102

550_f102-1.jpg

جهنم و ضرر، قاهر هم میگیم مافوق صوت. شما که میگی به  محل اتصال بال و بدنه قاهر دقت کنم لطفا به من نشان بده. من نسبت به رنگ خاکستری قاهر کوررنگی دارم هر چی نگاه میکنم کم شدن حجم بدنه را نمیبینم

thumb_919458_714.jpg

ویرایش شده در توسط iliasd
  • Upvote 13
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 11 آذر 1397 در 19:03 , iliasd گفت:

از طرف پرسیدن به نظرت چرا هیتلر در جنگ جهانی دوم شکست خورد؟ جواب داد: از منظر یک کمونیست، هیتلر یک اگزیستانزیالیسم پیچیده ای رو بنا نهاد که لیبرالیسم غرب رو دچار تنش کرد و در نتیجه چرچیل در کنفرانس تهران نظریه نسبیت نیچه رو رد کرد و به همین خاطر ارتش هیتلر در سرمای سخت ساحل نرماندی در مقابل قوای رضا شاه شکست خورد.

حکایت، دقیقا حکایت شماست که از هر چیزی چند صفحه خوندی و بصورت ترکیبی از هر صفحه یچیزی میچسبونی به هم و آخرش نتیجه دلخواه خودت رو میگیری.

 

دوست عزیز میشه با توهین نکردن هم بحث رو جلو برد و اساسا کسی که چیزی برای گفتن نداشته باشه ، شروع به توهین کردن میکنه ! شما در پست قبل گفتین که گرداب لایه مرزی رو اشفته میکنه بنده هم اثبات کردم که خیر که اگر اینطور بود از لرکس و مولدهای گرداب برای افزایش مانور پذیری استفاده نمیشد . در واقع بحث این بود که در قاهر با استفاده از درگ تداخلی و گرداب متصلی که به وجود میاد ، عملا لایه مرزی که روی دیواره های ورودی هوا بوجود اومده رو کنترل میکنه . جدایش در نوک بال منظور wing tip هستش و نه leading edge . اینکه جدایش در لبه حمله رخ بده یا در لبه فرار به ضخامت ایرفویل بستگی داره . در ایرفویل های ضخیم جدایش ابتدا از انتهای ایرفویل یا لبه فرار شروع و با افزایش زاویه حمله ، جدایش به جلوی ایرفویل نقل مکان میکنه . در ایرفویل های نازک دقیقا برعکسه یعنی جدایش از جلوی ایرفویل شروع و با افرایش زاویه حمله ، جدایش به لبه فرار کشیده میشه . از اونجایی که طبق تئوری ایرفویل نازک برای ایرفویل متقارن ، مرکز فشار و مرکز ایرودینامیک هر دو در C/4 یا یک چهارم وتر قرار گرفتند و برای ایرفویل نامتقارن تنها مرکز ایرودینامیک در C/4  قرار گرفته و مکان مرکز فشار با تغییر زاویه حمله تغییر میکنه پس ایرفویل نوک بال یا wing tip رو نازک در نظر میگیرن تا اگر جدایش رخ داد ، درسته لیفت بشدت کاهش پیدا میکنه چون جدایش از جلوی ایرفویل شروع شده ولی هنوز aileron هارو برای کنترل هواپیما در اختیار داریم . دوست عزیز شما اولا جریان پتانسیل و جریان چشمه و چاه و جریان دو قلو و بیضی رانکین و گرداب رو بخون تا بدونی چرا اصلا گرداب تولید میشه تا نهایتا به نظریه های هلم هولتز و کلوین برسی . گرداب هم محض اطلاع شما دو نوعه یکی ازاد و دیگری اجباری . چون طبق قانون بقا مومنتوم و یا تئوری کلوین و با توجه به شرایط کوتا جوکوفسکی در صورتی که starting vortex داشته باشیم طبق قانون بقا مومنتوم زاویه ای باید یک گرداب دیگه به همون مقدار ولی خلاف جهت تشکیل بشه به اسم bound vortez که اثر همدیگه رو خنثی کنند ( طبق قانون کلوین ) . سپس گرداب bound vortex طبق تئوری ۳ گانه هلم هولتز در طول بال حرکت میکنه و نهایتا گرداب نوک بال یا درگ القایی و زاویه حمله القایی رو شکل میده . نکته : bound vortex بسته به جهت برخورد هوا به بال ، هم فرا وزش یا up wash هم فرو وزش یا down wash  و هم کنار وزش یا side wash  تولید میکنه . بیخی .. پس اگر میگم مومنتوم برای ریشه یابی گرداب هستش . دوست عزیز شما ابتدا درباره طول توسعه یافتگی یه مطالعه کن (  fully developted flow ) تا بتونی داخل ورودی هوا گرداب داریم یا نداریم . که همین طول توسعه یافتگی به دو نوع خطی و گرداب تقسیم میشه که در حالت گرداب ، طول ورودی کاهش میدا میکنه . در مورد نرم افزارهایی که گفتین : دوست عزیز اولا کسی نگفته که همینجوری قاهر رو طراحی کردن چراکه اگر بنا به فرمول ها باشه میتونم فرمول های مربوط به گاز کامل و ناکامل کالریک و فرایند انتروپی ثابت و فرمول های مربوط به امواج شوک و انبساطی و جریان رایلی و فانو رو قرار بدم تا بدونیم که چقد ساخت یک موشک یا پهپاد و غیره سخته . اینجا در حد بضاعت مجازی داریم روی تئوری ها کار میکنیم . از طرفی شما که دیگه از استاد دانشگاه شریف بیشتر نمیدونی که میگفت در دنیا از مدل های صفر بعدی و یک بعدی اکثرا برای طراحی یک محصول استفاده میشه . ! بنده چیزی رو به شما نسبت دادم که تو تاپیک گرداب های بال اگر سرچ کنید هنوز هست . گفتین چیزایی که درباره بال و ایرفویل و غیره میگم شما امتحانشو دادین و من هدیه های اسمانی پاس میکردم اون زمان ! خخخخ اون چیزی که سابقا درباره قاهر گفته شد صرفا مزاح بود چون نمیشد کسی که تا قبلش یک پست در انجمن نذاشته یوهو بیاد بگه معادلات euler !! درباره درگ موجی هم لطفا درباره ماهیت امواج شوک و فرایندهای ادیاباتیک ( بدون انتقال حرارت ) و نان ایزنتروپیک ( انتروپی متغیر ) و برگشت ناپذیر این امواج مطالعه کنید ( خصوصا درباره تداخل موج شوک و لایه مرزی ) تا بعدا بگیم ماخ Mdd چیه . شما میگین قاهر به ترنسونیک نمیرسه ؟! بیخیال ! الان با گوشی ام . انشالله فردا تصویر رو میزارم 

  • Like 1
  • Upvote 2
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط SAEID
      [align=center]توسط متخصصين داخلي؛

      سامانه موشك زمين به هواي "اس200" بهينه‌سازي شد

      همزمان با سالگرد عمليات والفجر 8، سامانه موشكي "اس 200" به دست متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شد.

      [/align]

      به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي نيروي هوايي ارتش، سامانه‌‌ي موشكي زمين به هواي "اس200" توسط متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شده و صبح امروز يكشنبه با حضور مقامات لشكري و كشوري پرتاب آزمايشي خود را با موفقيت انجام داد.
      احمد ميقاني، فرمانده نيروي هوايي ارتش در تشريح ويژگي‌ها و توانايي‌هاي برجسته‌‌ي اين موشك گفت: بررسي ميزان كارايي سامانه‌هاي پدافند اعم از موشكي و راداري در مقابل تهديدات احتمالي عليه كشور ايران و همچنين ارتقاء سطح مهارت و دانش كاركنان عملياتي و فني در مراحل مختلف و آماده‌سازي تجهيزات موصوف از اهداف آزمايش اين سامانه‌ موشكي است.
      وي با اشاره به تلاش‌هاي متخصصين نيروي هوايي براي بومي‌سازي و نهادينه كردن علوم پيشرفته دنيا در راستاي دفاع از حريم هوايي كشور، گفت: توان نظامي ايران در خدمت صلح و آرامش كشور و منطقه است و تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامي ايران نشان‌دهنده‌ي متخصصين و اتكاء به توانمندي‌ داخلي است كه قابليت‌ تأمين تمامي نيازهاي كشور را به استفاده از اقدامات تخصصي و امكانات موجود فراهم مي‌كند.
    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی 
       

       
      نیروهای مسلح و مساله ی نخبگان  
       
       
       
      پیشگفتار: مساله ی نخبگی و نخبگان امروزه در هر سازمانی مطرح است . سازمان های غیر دولتی معمولا به دنبال سیاست هایی برای جذب نخبگان هستند. سازمان های دولتی عموما  از سیاست هایی همچون نوآوری باز[1] برای بهره بردن از نخبگان بدون نیاز به جذب و استخدام ایشان را دنبال میکنند. در برخی سازمان های دولتی مانند مجموعه های نظامی، امنیتی به دلیل سیاست های مرتبط با طبقه بندی اطلاعات ، موضوع نخبگان و نحوه ی تعامل سازمان با ایشان پیچیده تر است .
      دو خلاصه ی سیاستی  زیر توسط دو نویسنده نوشته شده اند ولی ایده ی مولف در هر دو تقریبا یکسان است. هر یک از مقالات میکوشد استدلال کند که رویکرد توجه به نخبگان از اساس دارای مشکلاتی است و نهاد های نظامی بایستی رویکرد دیگری را پیش بگیرند. استدلال ها  بر مبنای لزوم  توجه به نیازها و تعریف درست آنها بجای حمایت از ابزارها، ایده ها و وسایل است. با این استدلال سرمایه انسانی(شامل نخبگان) نیز بخشی از ابزارهای نیل به حل مسائل و نیازها در نظر گرفته می شود. مقاله دوم توسط واریور نوشته شده و در پست بعدی منتشر می شود انشالله. 
      ***
       
       
       
      سازمان های نظامی در جمهوری اسلامی ایران، به دلیل شرایط خاص عقیدتی و ایدئولوژیک مصداق سازمان های ارزش محور در علم مدیریت هستند.
      در علوم مدیریتی گفته میشود که  سازمان های ارزش محور، معمولا دارای فرصت هایی هستند: ارزش هاي محوري سازمان و مديريت سازمان بر اساس اين ارزشها مي تواند راهنماي بسيار خوبي جهت رشد و ادامه حيات سازمان باشد ، زیرا اين سازمان ها، به عنوان واكنش در برابر تغييرات محيطي ، ارزش هاي محوري خود را تغيير نمي دهند بلكه در صورت لزوم سعي مي كنند محيط خود يا ساختار هاي قبلي خود را تغيير دهند ، تا بتوانند ارزشهاي سازمان خود را حفظ نمايند. ارزش محوری موجب ایجاد و رشد سازمان هايي می شود كه رفتارشان حاصل تصميم و انتخاب آگاهانه خودشان و مبتني بر ارزش هاست نه ثمره اوضاع و شرايط محیطی. فرصت دیگر آن است که این سازمان ها عموما سازمان هايي عامل ، موثر و مسئوليت پذيرند . همچنین، این نوع سازمان دهی جهت مديريت استراتژيك نیز مناسب اسب زیرا در همه جنبه هاي تدوين ، اجرا و ارزيابي استراتژي ها و به هنگام تصميم گيري در اين زمينه ها بايد ارزش هاي محوري رعايت شوند و مورد توجه قرار گيرند.
      گذشته از نوع طراحی سازمانی در نیروهای مسلح ایران، نوع مدیریت نیز غالبا ارزش محور[2] است. در مديريت بر مبناي ارزش ها همه طرح ها ، تصميمات و عمليات در سازمان بر اساس ارزش ها هدايت و رهبري مي گردند. در این رویکرد هدف کلی به حداکثر رساندن ارزش سازمان است. این بدان معناست که تصمیمات صرفاً برای دستیابی به سود کوتاه‌مدت نباشند. گفته می شود که اگر تأثیرات بلندمدت تصمیمات بر سودآوری و پایداری سازمان در نظر گرفته شود، بازتاب آن را درآینده و در موفقیت های  به دست آمده توسط سازمان، مشاهده خواهد شد.
      اما این سازمان ها دارای نقاط ضعف و آسیب هایی نیز هستند. مهمترین آسیب ارزش محوری چه در طراحی سازمانی و چه در نوع مدیریت  آن است که در صورت تصویب و پذیرش یک ارزش از سوی سازمان – توسط فرهنگ غالب جامعه، فرهنگ سازمان یا اجبار مدیران – ارزش به عنوان هدف غایی سازمان تلقی شده و در صورت تامین آن ارزش ها، سازمان به هدف خویش رسیده است حتی اگر هیچ کار مفیدی درون سازمان صورت نگرفته باشد.
      در میان ارزشهایی که حقیقتا جزو ارزشهای اصیل هستند ولی به دلیل نوع و ساختار سازمان نیروهای مسلح ما آسیب زا شده اند می توان به برخی موارد اشاره نمود. به دلیل نوع وابستگی به حاکمیت، در ساختار نیروهای مسلح ایران مهمترین ارزش پیش فرض که همواره در معرض آسیب زایی قرار دارد، ارزش بودجه است. ارزش های دیگری که میتوان در این حوزه شناسایی نمود به شرح ذیل است:
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس[3]،
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی،
      تحقق شعار ما می توانیم،
      ارزش تبلیغات
      و به نظرمی رسد رویکرد توجه به نخبگان نیز با توجه موارد پیش گفته رویکرد صحیحی نبوده و موجب آسیب زایی می گردد.
       
      ارزش بودجه: ارزش بودجه به معنی آن است که نیروهای مسلح ایران به عنوان مصرف کننده ی بودجه دارای ارزش های سازمانی جهت جذب حداکثر ممکن از بودجه، گسترش حداکثر بوروکراسی سازمانی برای مصرف این بودجه و تضمین ادامه دار بودن این جریان بودجه می باشد. نمود این مساله را نیز می توان در تعریف پروژه ها بدون در نظر گرفتن نیازهای واقعی نیروهای مسلح جهت مصرف بودجه های تحقیقاتی پژوهشی و یا سیاست گران تمام کردن پروژه ها توسط وزارت دفاع دید که مورد اخیر موجب گسترش نهاد های موازی در سپاه، ارتش و ناجا ( ساتخ ها) و تامین نیاز های اصلی این مجموعه ها به صورت درون سازمانی شده است.
       
      توجه بیش از حد به دفاع مقدس: در نظر گرفتن توجه به دفاع مقدس اگر به عنوان یک تجربه ی تاریخی عظیم و یک گنج بزرگ جهت تجربه اندوزی و شناخت تهدیدات و راهکارهای دفاعی و نظامی باشد میتواند بسیار سودمند باشد ولی هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان های نیروهای مسلح در نظر گرفته می شود موجب آسیب هایی از این دست می شود.
      ·        عدم گردش نسلی و عدم اطمینان به نسل های جدیدتر به بهانه عدم حضور ایشان در دفاع مقدس و یا لزوم حفظ فرماندهان دفاع مقدس.
      ·        عدم به روز آوری جدی و عملی تاکتیک ها و تجهیزات به بهانه جواب گو بودن آنها در زمان دفاع مقدس و تهدیدات آن زمان.
      ·        برگزاری مراسمات یادواره های شهدا و بزرگداشت مناسبات دفاع مقدس و صرف بودجه های کلان جهت امور فوق که در این مورد می توان به انتقاد مقام معظم رهبری و نارضایتی ایشان از صرف بودجه ی کلان جهت ساختمان یادمان شهدا در جریان بازدید از دانشگاه افسری امام حسین علیه السلام اشاره نمود. در صورتی که مطابق موارد گفته شده توجه به دفاع مقدس به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان درآید، با توجه به ارزش محور بودن سازمان نیروهای مسلح ایران،  با حاصل شدن نتایجی که منجر به بزرگداشت یاد دفاع مقدس گردد اهداف سازمان محقق شده است.
       
      ارزش های موقت مربوط به تحولات سیاسی:  آسیب های متعدد ارین ناحیه را می توان از ارزش های دوره ای و گذرای سیاسی در سازمان نیروهای مسلح نیز مشاهده نمود. مهم ترین نمود آن به خصوص در وزارت دفاع به دلیل وابستگی به دولت و تغییر جناح های سیاسی قابل مشاهده است. بدین ترتیب که در دوره ی قدرت هر یک از جناح های سیاسی گفتمان آن جناح غالب با تغییرات مدیریتی و هدایت جریان بودجه بر روال کاری وزارت خانه مذکور اثرات عمده گذاشته و بعضا مسیر برنامه های کلان را نیز دست خوش تغییر می سازد. برای مثال در دوره دولت احمدی نژاد بودجه های کلان فضایی برای اهداف غیر واقعی و دور از نیازهای کشور اختصاص داده شد در حالی که با سیاست های تنش زدایی دولت روحانی نه تنها مسیر بودجه فضایی به کل مسدودشد بلکه تلاش شد کل سازمان های مرتبط با این دانش ازبین رفته و دانشمندان فضایی نیز با سرخوردگی جذب کارهای دیگر شوند. 
       
      تحقق شعار ما می توانیم: شعار "ما می توانیم" نیز گرچه یکی از هوشمندانه ترین راهبرد های مطرح شده از سوی رهبر انقلاب در همه عرصه های اقتصادی، نظامی و صنعتی ست، ولی توجه افراطی به این شعار به عنوان یک ارزش مستقل به خصوص در عرصه نظامی موجب تعریف نمودن پروژه های بی حاصل و بدون استفاده در سازمان رزم نیروهای مسلح ایران، حمایت از ایده های نامتناسب با میدان و رشد نامتوازن فناوری ها جهت اثبات توانایی داخلی شده است که در نهایت نیز خروجی این پروژه ها پس از هزینه بسیار زیاد جهت کسب فناوری و ساخت پیش نمونه های اولیه بایگانی شده و هیچگاه به صحنه ی عمل و استفاده نرسیده است. در صورتی که چنانچه جنبش" ما می توانیم  " به معنی بهره گیری از حداکثر ظرفیت تولید داخلی جهت برآورده کردن نیازهای واقعی نیروهای مسلح به کار گرفته شود موجب جهش عظیم هم در تولیدات نظامی و هم در اقتصاد ایران خواهد شد. 
       
      ارزش تبلیغات: آرامش روانی جامعه، حس امنیت و اقتدار در بعد داخلی، و قدرت نمایی در بعد خارجی نیز مطلبی مهم و بسیار حیاتی ست. اما هنگامی که به عنوان یکی از ارزش های محوری سازمان نیروهای مسلح ایران قرار بگیرد، نتیجه ی آن رونمایی از محصولاتی که هنوز مراحل تست را نیز پشت سر نگذاشته اند، و یا رونمایی های متعدد از برخی پروژه های تکراری با نام های جدید، بزرگ نمایی های خارج از قاعده، و کوچک نمایی های غیر واقعی در مورد تهدیدات موجود است. اوج این مشکل را می توان در رژه ی هر ساله نیروهای مسلح دید که به بدترین شکل ممکن بدون نظم و ترتیب و رعایت اصول رژه دو بار در سال اجرا می شود.پیش ازین نیز مقاله ای با عنوان " نظام رونمایی ها : امنیت زایی و امنیت زدایی" در مورد همین آسیب منتشر شده است. 
       
       
      آخرین ارزش موجود در سازمان نیروهای مسلح که به تازگی مورد توجه قرار گرفته است و به اندازه ارزش های پیش گفته مورد توجه نیست ولی بیم آن می رود که مانند ارزش های پیش گفته نهایتا منجر به آسب هایی بشود، مساله نخبگی و توجه به نخبگان است. شکی در بهره بردن در نیروهای نخبه و لزوم شایسته سالاری در هیچ سازمانی از جمله سازمان های نظامی وجود ندارد؛ ولی مشکل آنجاست که در یک سازمان ارزش محور، اگر مساله توجه به نخبگان خود به یک ارزش تبدیل شود، هیچگاه نتایج مورد نظر از بکار گیری نخبگان حاصل نخواهد آمد. نمود این داستان در جشنواره ها و فراخوان های ایده ها و جذب نخبگان که مدتی ست در نیروهای مسلح اتفاق می افتد قابل مشاهده است. اگر چنانچه که در ادامه گفته خواهد شد نیروهای مسلح ایران با رویکرد نیاز محور به سراغ نخبگان رفته و از ایشان برای حل مسائل کمک بگیرند، قطعا در یک رابطه ی دو سویه هم نخبگان امکان خدمت به کشور و مورد حمایت قرار گرفتن را بدست خواهند آورد و هم نیروهای مسلح از خدمات آنها به درستی بهره مند می شوند. اما چنانچه توجه به نخبگان خود به ارزش تبدیل شود، رویکرد مورد نظر منجر به جذب، استخدام، و یا حمایت های مقطعی در بعد مالی و مطرح ساختن حاصل دانش نخبگان در سمینار ها، همایش ها و مجلات تخصصی در قالب مقالات و پژوهش هایی که از روی کاغذ فراتر نمی روند خواهد بود.
      حقیقت آن است که در طول سال هایی که مساله توجه به نخبگان در نیروهای مسلح مورد توجه قرار گرفته است خروجی این سیاست نهایتا منجر به خمودگی و سرد شدن نخبگان، و در بسیاری از موارد جذب و هضم آنان در نظام بروکراتیک و سلسله مراتب سازمان های نظامی شده است. بنابر این  جهت بهره بردن از دانش نخبگان، نبایستی مساله توجه به نخبگان، خود تبدیل به یک ارزش در نیروهای مسلح شود، که در نهایت، مانعی برای بهره بردن از نخبگان و وصول به نتایج مورد نظر خواهد شد.
      اکنون و با در نظر گرفتن مطالبی که در مورد دیگر ارزش های حاکم بر سازمان نیروهای مسلح ایران گفته شد دوباره به مساله ی نخبگان نظر کنیم. در یک سازمان ارزش محور، نه تنها تعریف نخبگی تابع ارزش های سازمان است بلکه نحوه ی رفتار با نخبگان نیز مشمول همین قاعده است.
      ارزش هایی چون تظاهر به دینداری و یا ارتباطات خانوادگی که در عرف نیروهای مسلح با عبارت " منًا بودن" از آن تعبیر می شود ( تعریف نخبگی ) و داشتن برخی عقاید سیاسی خاص در دوره های سیاسی ( رفتار با نخبگان) و بسیاری مثال های دیگر از مصادیق غلبه ارزشهای بالاتر در سلسله مراتب ارزش ها بر بر ارزش های پایین تر مانند همین موضوع نخبه سالاری است. این موضوع  تا کنون باعث عدم امکان بهره مندی شایسته نیروهای مسلح از ظرفیت جامعه نخبگانی کشور شده است. در صورتی که با رویکرد نیاز محور و با به روزآوری برخی نکات حفاظتی ( حفاظت اطلاعات هوشمند شامل روش های برون سپاری و تقسیم پروژه) می توان از طیف وسیعی از نخبگان جهت براورده ساختن نیازهای دفاعی و نظامی کشور و رفع تهدیدات پیشرو مدد گرفت. 
      البته کل سازمان نیروهای مسلح، در یک حالت آرمانی بایستی دچار تحول در طراحی سازمانی شده، و از طراحی ارزش محور به طراحی فرایند محور میل کنند. از آنجا که امر فوق در کوتاه مدت و میان مدت امکان پذیر به نظر نمی رسد، پیشنهاد می شود که در مدل مدیریتی، بجای مدیریت مبتنی بر ارزش، رویکرد نیازمحور مورد توجه قرار گیرد. در این رویکرد بایستی نیازهای واقعی نیروهای مسلح (در میدان، آینده ی نزدیک و آینده ی دور ) مرتبا نیاز سنجی شده و جهت پاسخ به این نیاز ها از نخبگان به صورت هدفمند بهره گیری شود.
      در یک مدل پایه نیاز محوری از فرآیند زیر پیروی میکند:
       
       

       
       
       
      نکته ی مهم در این مدل و یا دیگر مدل های پایه در مورد عملکرد نیاز محور آن است که بایستی همواره پایش دقیقی جهت دانستن نیاز های واقعی و تشخیص اولویت آنها و ورود به مراحل بعدی انجام گردد. 
       
       
       
       
       
        [1] Open innovation
      [2] VBM
      [3] مساله ی عظمت دفاع مقدس و مقام رفیع شهداو وجوب توجه به آن از اصول مسلم است ولی ما دراینجا در مقام آسیب شناسی بوده و ناگزیراز بررسی دقیق موضوعات می باشیم.
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.