Recommended Posts

این امکان وجود داره که با تاباندن فرکانسی مخالف امواج هارپ به لایه یونوسفر اسمان کشور اثر این پرتوها رو خنثی یا تا حدودی کم اثر کنیم ! به لحاظ تءوری حتمآ امکان پذیره !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اگه سلاح لازم دارین من بهترشو سراغ دارم.

میدونین که آمریکا مهد شبکه است و اکثر تجهیزات شبکه در آمریکا تولید یا زیر نظر آمریکا تولید میشن!

این تجهیزات همه باید یک پروتکل مخصوص cia رو پشتیبانی کنن تا اجازه تولید داشته باشن.

این دروتکل بسیار پسیو است و هیچ کس چیزی راجع به چیستی آن نمیداند!

حالا اگه ما بتونیم این پروتکل رو مهندسی کنیم و به اون نفوذ کنیم شک نکنید ما ابر قدرت اول دنیا خواهیم شد!

تا جایی که من اطلاع دارم این قضیه در بحث در پدافند غیر عامل مورد توجه است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام.در مورد موضوع زلزله هاییتی چند روز پیش برام یه میل اومد که مطالب جالبی توش نوشته شده بود در این مورد و اینکه کاره کی بوده و اینکه هارپ چیه.من یه تاپیک ایجاد کردم تو این سایت در این مورد ولی نمیدونم چرا ایجاد نشد!!! :mrgreen: به این وبلاگ برید.

http://baziran.blogfa.com/post-131.aspx

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با عرض سلام خدمت تمامی دوستان عزیز و گرانقدر سایت میلیتاری که باری به مانند سابق همیشه ما را بهره مند ساخته اند.
متاسفانه یکی از مشکلات نبود شایسته سالاری و جهان سومی بودن این می باشد که برای حوادث و اتفاقات طبیعی دنیا شایعه سازی و دلایل غیر واقعی ارائه می شود. مباحث امیخته می شوند. 2 مورد متفاوت به یکدیگر ربط داده می شوند و یا از روی نا اگاهی و دشمنی و بغض ان اتفاق را نیز از همان نگاه دنبال می کنند.
در این اتفاق اخیری که به وقوع بیوسته است نیز همین موضوع دنبال شد و عده ای افراد اسم دار و در عین حال متوهم دنیا برای اغراض خود افکار تعدادی از مردم نا اگاه(در این زمینه) را بازی داده و خواهند داد.
ربط دادن این زلزله به موضوعات متافیزیک و ... کار نادرستی می باشد. این اتفاق یک اتفاق طبیعی بوده است. باید در این گونه موارد و حوادث انسانها به متخصص ان موضوع مراجعه کنند. نه به مانند این قضیه که یک سری افراد معلوم الحال و مکار و دارای منافع مشخص سخنانی بسیار عجیب را به زبان رانده اند و یا علت ان را در موضوعات کاملا بی ربط متا فیزیکی جستجو کرد.
همان طور که قبلا ذکر کردم اینجانب افتخار بسیار دارم که در این سایت از محضر دوستان استفاده های زیادی برده و اطلاعات بسیار زیادی را کسب کرده ام. دوستانی که هر کدام در مواردی خبره و دارای اطلاعات مناسبی هستند. در این پست قصد جسارت نداشته اما به عنوان یک برادر کوچک دوستان که کمی مطالعه در این زمینه داشته ام نظر شخصی خود را نیز اعلام کنم.

این حادثه ناگوار و درداور که ذهن تمام انسانهای بشر دوست و کسانی را که احترام به حقوق انسانها و بشریت می گذارند را جریحه دار کرد دارای علل طبیعی زمین شناسی می باشد و به هیچ عنوان به دلایل عجیب و یا احیانا ساخته های شایعه شده ربطی ندارد.

زمین دارای چندین صفحه در پوسته ی خود می باشد که به مرور زمان تعداد ان با گسترش کف اقیانوسها بیشتر خواهد شد. مناطقی از زمین در مرز 2 صفحه قرار گرفته اند به مانند هائیتی و همین طور ایران. نشانه های مناطق مرز 2 صفحه وجود اتشفشان و گسل و زلزله در ان مناطق می باشد.
هائیتی بین 2 صفحه امریکای شمالی و جنوبی و ایران بین 2 صفحه روسیه و عرب قرار گرفته است. به همین علت است که با تغییرات و برخورد و فشار این صفحات در این مناطق زلزله رخ می دهدو هاییتی و کشور همسایه آن، جمهوری دومنیکن بر روی صفحه کوچکی واقع شدند که در سال هفت‌میلیمتر، بدون محاسبه کنش و واکنش با صفحات دیگر، جابه‌جا می‌شود و این صفحه که یکی از جزایر اقیانوس اطلس است‎ در طبقه‌بندی کلاسیک علم زمین‌شناسی جزو مناطق زلزله‌خیر جهان به شمار می‌آید.
کنش و واکنش صفحات آمریکای مرکزی و شمالی که در سال ۲۰ میلیمتر یکدیگر را جابه‌جا می‌کنند موجب جمع شدن انرژی عظیمی در حد فاصل این دو صفحه شده و این انرژی در اثر برخورد این دو صفحه با یکدیگر آزاد شده و این زلزله به وقوع پیوسته است.
اماری از زمین شناسی را برای دوستان قرار می دهم که در نوع خود برای فهم قدرت زلزله مفید خواهد بود.
شدت زمین‌لرزه‌ای به قدرت ۲ / ۷ ریشتر در مقایسه با زمین‌لرزه‌ای به قدرت ۶ ریشتر، ۳۰ مرتبه بیشتر است. بر اساس آمار زمین‌شناسی زمین‌لرزه‌هایی با قدرت ۶ ریشتر صدها بار در سال، زمین‌لرزه‌های ۷ ریشتری حدود ده بار در سال، و لرزه‌هایی با قدرت ۸ ریشتر یا بیشتر احتمالأ یکبار در سال رخ می‌دهد.
البته این امار احتمالات می باشد.

در ادامه، مطلب دیگری در مورد ایران مخصوصا شهر بزرگ تهران می باشد که یکی از مدیران موفق و بسیار محترم سایت ارشیای گرامی مطلبی را در مورد ان عرض کردند که خواستم در مورد ان نیز توضیحی عرض کنم.

[quote]این واقعیت داره که دیر یا زود تهران هم دچار همچین سرنوشتی میشه و در این صورت بزرگترین فاجعه تاریخ به وقوع میپیونده

تهران بر روی گسلهای فراوانی هست و لزوم انتقال پایتخت به جایی امن بیشتر از پیش مطرح شده چرا که اگر آمریکا هم با سلاح هارپ اینکار رو نکنه دیر یا زود خود طبیعت دست بکار میشه[/quote]

کاملا صحیح می باشد که تهران بر روی گسلهای زیادی می باشد که 3 گسل اصلی و بزرگ دارد.
اما در مورد راهکار ان به نظرم انتقال پایتخت پاک کردن صورت مساله می باشد.
به مانند هائیتی تهران نیز بر روی رسوب نرم بنا شده است.و با توجه به موقعیت ان و گسلهای ان و زمان طولانی اخرین زلزله، زلزله ای که به وقوع بپیوندد قدرت ان بیشتر از 7 ریشتر خواهد بود.
اما با یک ساخت و ساز صحیح و مقاوم می‌توان جلوی وقوع فاجعه در تهران را گرفت و این امکان هم از نظر اجرایی نیز وجود دارد که در صورت ان نه خرابی‌ای در ساختمان‌ها ایجاد شود و نه حتی کسی کشته شود.
اگر صحبتهای متخصصان را توجه کنیم همه اعلام می دارند ما ابزار این که خوب بسازیم را داریم.

فقط باید نوعی شعور و آگاهی اجتماعی ایجاد شود تا صرفه‏ جویی‏های بی ارزش 5 تا 10 درصدی در ساخت و ساز نکنیم به خاطر این که ارزان‏تر اما خراب‌تر و صدمه‏ پذیرتر بسازیم.
از مشکلات دیگر باید تکنیسنهای فنی و کارگران ماهر را در امر اموزش انها بهای بیشتری به خرج دهیم.ما در ایران مهندسین خوب و کار امد داریم، اما این‏گونه نیروهای متخصص پایین تر به مانند کارگران و تکنیسنهای فنی ماهر و اموزش دیده را کم دارد.
متاسفانه توان ایران در زمینه مقاوم‌سازی بسیار کم است و ما بسیار عقب هستیم، زیرا حل این مشکل به فرهنگ عمومی ما و اهتمام جامعه نیاز دارد. یعنی اصلا کاری نیست که دولت انجام بدهد. دولت در یک سری بخش‏هایی که خود مالک آن است، باید این کار را انجام دهد. بقیه‏ ی آن به عرصه‏ی تمهیدات و استراتژی‏هایی برمی‏گردد که مردم تشویق شوند؛ قوانینی گذاشته شود که مردم اگر عمل نکنند، یک سری تنبیهات را بپردازند و اگر هم در این جهت اقدام کنند، تشویقاتی را به‏دست بیاورند که یک حرکت و موجی در مقاوم‏سازی ساختمان‏های عادی شهری ایجاد شود.

در قسمت‏های فقیرنشین تهران، مانند جنوب تهران، ساختمان‏ها بیشتر با آجر ساخته شده‏اند و بتن و فولاد در ساختمان‏‌سازی به آن صورت به کار نرفته است. در نتیجه این ساختمان‏ها در مقابل یک زلزله‏ی قوی هیچ استقامتی ندارند.
از معضلاتی که ما داریم جدا از ان این می باشد که تراکم جمعیت در کشور ما خیلی خیلی بالا می باشد،مخصوصا در شهرهای بزرگ. تراکم جمعیت در شهرهای ما نسبت به شهرهای اروبایی خیلی بیشتر است؛ در المان به عنوان مثال در فرانکفورت حتی در نقاطی که جمعیت خیلی زیاد است، تراکم جمعیت بیش از ۳۰۰۰ نفر در یک کیلومتر مربع نیست. در حالی که در شهری مانند تهران در بعضی‏ نقاط ممکن است از ۱۰۰هزار نفر در یک‏ کیلومتر مربع هم بیشتر باشد.
مشکل دیگر رعایت نشدن فاصله ها در ساخت و ساز است و همین امر در هنگام وقوع زلزله باعث می شود خانه‌های زیادی خراب ‌شوند بدون اینکه امکان کمک‌رسانی به آنها وجود داشته باشد و در مناطقی به مانند جنوب شهر تهران هرسه مشکل با هم وجود دارد؛ نبودن امکانات برای کمک‏رسانی، عدم استقامت کافی ساختمان‏ها در برابر زلزله و عدم امکانات زیربنایی که حتما لازم است
همین مسائل باعث شده عده ای به فکر تغییر پایتخت بیافتند این کار تنها پاک کردن صورت مسئله است. مناطق مسکونی ایران که بین دو رشته کوه البرز و زاگرس قرار دارند، زلزله‌خیز هستند.
انتقال پایتخت دردی را دوا نمی کند. به هرحال ۸ تا ۹ میلیون آدم در این شهر دارد زندگی می‏کند. گذشته از آن که ۱۳ میلیون آدم در روز در تهران تردد می‏کنند. جابه‏ جایی پایتخت، این آدم‏ها را جابه‏جا نمی‏کند. باید مساله را در جای خود حل کرد. جابه‏جا کردن وزارت‏خانه و بخش‏های اداری و دولتی ممکن است افراد کم‏تری را در روز به تهران بیاورد، ولی جمعیتی که در تهران ساکن است که از آن‏جا نمی‏روند. افزایش جمعیت تهران هم دقیقا رشد طبیعی خود را دارد و ما مهاجرت خیلی خاصی به سمت تهران نداریم.در نتیجه‏ یک ابرشهر داریم که باید به مقاوم‏سازی آن بپردازیم. این‏گونه صورت مساله‏ها را پاک کردن و انتقال دادن و این‏ها، راه‏حل‏های دمکراتیک و راه‏حل‏های خیلی روشن و فکر کرده‏ای نیستند.
اگر از متخصصان امر بپرسید به شما راهکارها را خواهند گفت برای کوچک کردن ابعاد فاجعه زلزله در تهران سه کار عمده باید انجام داد: یکی به وجود آوردن یک مدیریت بحران مرکزی، دوم روش‌های بهینه مهار آتش‌سوزی و سوم آمادگی و پیش‌بینی‌های لازم برای مدیریت امدادرسانی.
به این قضیه اتش سوزی باید خیلی توجه کرد زیرا بعد از زلزله مهار اتش سوزی بسیار مهم می باشد و باید گروههای زیادی ایجاد و تربیت شوند. حتی در هر محله ای . اموزش فردی نیز بسیار مفید است.
در پایان نیز عرض کنم که بعد از زلزله های منجیل و بم حرکتهایی شروع شد و پیشرفتهایی در مدیریت بحران انجام شده است اما با نقطه مطلوب فاصله زیاد است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام به دوستان هارپ سلاحي كه به نظر ميايد اطلاعات كمي از او وجود داره هيچكس بدرستي اطلاع دقيقي از اون نداره حتي هيچكس نمي دونه در چه مرحله اي قدرت و نيروي ويرانگري اون چقدر هست آيا ميشه با اون مقابله كرد يا منحرفش كرد ما چقدر روي اين سلاح كار كرديم آيا كشور ما با توجه به اينكه فيزيكدانهاي قابلي رو داريم تا كنون تونستيم نمونه اي براي مقابله بسازيم هيچكس هيچي نمي دونه با حدث زدن وگمان كردن و نقل قول كردن نميشه توي دل مردم خالي كرد شما اطمينان داشته باشيد اگه قرار باشه اونا اين سلاح رو بر عليه ما بكار بگيرند ما بدنبال راه خنثي كردنش هستيم تا به نتيجه برسيم و اگر سردمداران آمريكا بخواند روزي از چنين سلاحي استفاده كنند اطمينان داشته باشيد كه عاقبتي همچون صدام و علي شيمياي نخواهند داشت دنيا اونهارو بعنوان جنايت عليه بشريت محاكمه خواهد كرد!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من یکجایی خونده بودم ( متاسفانه منبعش یادم نیست ) برای ایجاد سامانه های هارپ نیازی به نیروگاه های برق برای تامین برق مورد نظر اونهاست

همون جا نوشته بود یکی از دلایلی که غرب در مورد سوخت و انرژی برق هسته ای با ایران اینقدر مشکل داره نگرانی از ساخت سامانه ای مشابه سامانه های هارپ هست


فکر کنم آمریکا وروسیه روی این سامانه ها با توجه به وسعت زیادی که دارند زیاد کار کردند ولی تا اونجایی که می دونم این سامانه روی شرایط جوبی و دمای کره ی زمین و ایجاد یخبندان ها یا طوفان های مهیب کاربرد داره نه تو زلزله

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام دوستم من من حدودا 7 سال كم يا بيشتر دارم روي هارپ تحقيق ومطالعه ميكنم. فيلمهايي نيز دارم.هارپ وجود داردو به عنوان سلاح در حال حاضر از آن نام برده نمي شود چون براي گرا و هدف گيري مشكل دارد وآمريكا اولين بار در تركيه آنرا آزمايش كرد دومين بار بم و سومين بار هائيتي شما اين سه نقطه را بر روي نقشه مشخص كنيد آنها را به هم متصل نماييد..... من عكسهايي ار بم ار تركيه جمع آوري كردم و در حال حاضر نيز دارم ار هائيتي هم جمع آوري ميكنم يك نمونه اين كه تمام ديورا هايي كه فرو نريخته اند در يك سطح شكسته شده اند و........
بله هارپ وجود دارد صدا دارد قدرت دارد اما هدف گيري ندارد...
روسيه هم روي يك همچين سلاحي كار ميكند اما با قدرت دامنه محدود تر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام
دوست گرامي منهم مدتهاي مديدي هست كه راجب اين پروژه مطالعه ميكنيم از روي چند عكس و يا مطلب كه در گوشه و كنار كه نه منبع علمي موثق داره نميشه قضاوت كرد كه اين پديده داراي چه قابيتهايي است مطالب منتشرشده رو اگر بخونيد همه برمناي مشاهده و رويدادهاي پديده هاي طبيعي مثل سيل و گردباد و زلزله است در مكانها و زمانهاي مختلف هيچكس هيچ سند رسمي مبني بر آزمايش اين سلاح وجود نداره شما اگر به مدارك و اسناد آزمايش بمبهاي اتمي مراجعه كنيد بطور رسمي در كشورهاي مختلف آزمايش كننده وجود داره و حتي قدرتهاي رغيب نيز با استفاذه از ماهواره و غيره ...... اقدام به ثبت اسنادي هنگام آزمايش اين سلاح غير متعارف داشتند ولي از هارپ شما هيچ منبع موثق قابل استناد نداري همه براساس حدس و گمان هست آيا كس از دوستان نظر يك فيزيك دان يكي از كشورهاي دنيا رو داريد كه بصورت رسمي و مستند نظر داده باشند و با اطمينان خدمت شما عرض كنم سلاحي كه قابليت هدف گيري نداشته باشه هيچكس با توجه به اينكه عواقب اون غير قابل پيش بيني اجازه آزمايش اون نمي ده چون ممكن بجاي هدف قرار دادن پرتو پرنس شهر واشينگتون رو بلرزونه بازهم هركسي يك فكري داره دوستان همه صاحب نظر و با ظرافت موضوع نظراتشون بگن !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام اگر يك جستجو در اينترنت انجام دهي پيدا ميكني حتي در يوچيو هم فيلمهايي ازش هست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حتما فيزكدانش هم بايد ايراني باشه عزيزم شما درست ميفرماييد ولي اگر تمام پروژها فيلم هايشان منتشر شود و متخصصان سهيم در پروژه شرح حال خود را عرض كنند كه جك ميشه تا پروژه من شخصا فيلم از بندر لنگه گرفتم و.........

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستانی که اعتقاد به این سلاح دارند بفرمایند چرا آمریکایی ها توی این 30 سال از این سلاح علیه ایران استفاده نکردند؟ با وجود همچین سلاحی چرا میلیارد ها هزینه براندازی نظام از طریق جنگ نرم می کنند؟ شما اطمینان داشته باشید که اگر آمریکایی ها همچین سلاحی را داشتند همه جا جار نمی زدند تا بعد از هر زلزله محکوم بشوند.هارپ فقط جنبه تبلیغاتی دارد.برای سست کردن تفکرات , ترساندن و تسلیم کردن ملت های جهان سوم.چند وقتی است خبری از بشقاب پرنده ها نیست مجبور شدند هارپ را علم کنند.احتمالا بعد از صیحه آسمانی هم بعضی ها مدعی بشوند کار آمریکایی ها بوده!!
بنده هم آن فیلمی که فرمودید را مشاهده کردم, اما هیچ ربطی بین آن پدیده و تکنولوژی آمریکایی ها نمی بینم.هر پدیده نادری را که نباید به عنوان پیشرفت علمی غربی ها عنوان کنیم.متاسفانه هالیوود به خوبی توانسه به افکار مردم خصوصا جهان سومی ها نفوظ کند. :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوست عزيز alexander : خبر توسط نيروي روسيه اعلام شده ! به نظر شما اين جاي فكر نداره !
حالا حتما دوستان مدعي زد و بند بين روسيه و امريكا ميشن. البته من فقط ميگم غير ممكن نيست. قصد ندارم بگم حتما بمب امريكايي بوده !

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
کسی جواب من رو نداد که صورت مسعله مشخص میشه .
گفتم اگر کار امریکا بوده پس تکلیف پس لرزه ها چی میشه ! پس لرزها که خود یک زلزله به حساب میاید.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به گزارش فارس، پايگاه خبري "آنتي‌وار " (Antiwar) در مقاله‌اي به قلم "ويليام فاف " (William Pfaff) نويسنده آمريكايي و متخصص روابط بين‌الملل با انتقاد از پايگاه‌هاي نظامي آمريكا در خارج از اين كشور پرسيده است كه آيا 700 مركز نظامي آمريكا در سراسر دنيا، يك اشتباه وحشتناك نبوده است؟ آيا اين اقدام به جاي امنيت، جنگ به ارمغان نمي‌آورد؟
نويسنده 8 كتاب در حوزه علوم سياسي و از جمله سياست خارجي آمريكا اذعان كرد كه طرح اين پرسش از سوي يك مقام رسمي آمريكايي مي‌تواند منجر به اخراج از كار به جرم "خرابكاري شغلي " شود.

* مراكز فرماندهي نظامي آمريكا در شش قاره

اين متخصص روابط بين‌الملل با بيان اينكه اكنون آمريكا براي هر 6 منطقه جهان يك فرمانده نظامي با كارمندان و دستگاه اطلاعاتي و برنامه نظامي مجزا دارد، اظهار داشت: مركز فرماندهي اصلي در فلوريدا قرار دارد كه مسئول جنگ‌هاي آمريكا در خاورميانه و آسياي مركزي است.
وي افزود: پنج مركز فرماندهي ديگر در خارج از آمريكا قرار دارند و مسئول اداره مناطق اقيانوس اطلس، اقيانوس آرام، آمريكاي جنوبي، آفريقا و اروپا مي‌باشند و هر كدام برنامه نظامي مشخص و سناريوهاي تهاجمي و دفاعي از پيش تعيين شده دارند.
"ويليام فاف " محقق روابط بين‌الملل با تأكيد بر اينكه هر كدام از اين مراكز فرماندهي با نيروهاي نظامي منطقه در ارتباط هستند و مبادلات و كمك‌هاي نظامي، مأموريت‌هاي تمريني و خريد تجهيزات را مديريت مي‌نمايد، ادامه داد: فرمانده هر منطقه، پايگاه‌هاي عملياتي را كه شامل مقر نظاميان و يك پايگاه هوايي است، اداره مي‌كند.
وي افزود: علاوه بر اين پايگاه‌ها، "مناطق امنيتي مشاركتي " با همكاري ايالات متحده و هم‌پيمانان، در سراسر جهان برپا شده‌اند.
اين متخصص روابط غرب با كشورهاي غيرغربي با اشاره به معناي سلطه‌جويانه و تنش‌آميز اين پايگاه‌هاي نظامي، يادآور شد كه ساختار نظامي فعلي منجر به مداخله در امور بقيه كشورهاي جهان و حتي بروز جنگ جهاني سوم مي‌گردد.
"ويليام فاف " از پافشاري بر ادامه اين روند اظهار تأسف نمود و تصريح كرد كه با اين حال، اين سيستم از سوي واشنگتن معتبر و سودمند تشخيص داده مي‌شود.

* مضرات پايگاه‌هاي نظامي خارج از كشور براي منافع ملي آمريكا

نويسنده سپس با طرح اين پرسش كه آيا وجود همه اين پايگاه‌هاي نظامي يك اشتباه هولناك نيست، تصريح كرد: بسياري از آمريكايي‌هايي كه مخالف اين سياست دولت هستند معمولا از منظر ضد جنگ يا ضد امپرياليستي يا ضد سياست تهاجمي به مسئله نگاه مي‌كنند.
وي ادامه داد: دليل من براي مخالفت اين است كه هراس، خصومت و آمريكايي‌ترسي و ناامني و آنچه امروز با آن مواجهيم يعني جنگ‌هاي غيرضروري نتيجه در پيش گرفتن اين سياست‌هاست.
اين تحليلگر آمريكايي افزود: پايگاه‌هاي نظامي خارجي مانعي در برابر روابط صلح‌آميز بلندمدت آمريكا با ديگر كشورهاي جهان و جامعه جهاني است.
نويسنده يك ستون ثابت در نشريه "اينترنشنال هرالد تريبيون " با متهم كردن سيستم نظامي آمريكا به باز كردن پاي اين كشور به دو جنگ افغانستان و عراق، افزود: اكنون آمريكا خود را درگير جنگ با طالبان در خاك پاكستان نموده و به همين دليل با دولت و افكار عمومي پاكستان دچار تنش شديد شده است و موضوع حضور و جنگ در يمن نيز در حال جدي شدن است.
محقق تاريخ معاصر با اظهار اينكه علت حملات 11 سپتامبر بنا بر آنچه اسامه بن لادن اعلام كرده، حضور پايگاه‌هاي نظامي آمريكا در سرزمين مقدس عربستان سعودي بوده است، يادآور شد: نيروهاي آمريكايي در جريان جنگ خليج [فارس] (در زمان بوش پدر و عليه عراق) به عربستان سعودي اعزام شدند و عليرغم مخالفت دولت عربستان، پس از جنگ از اين كشور بيرون نرفتند.
نويسنده مقالاتي در سطح جهاني، به سخنان "سليگ اس. هريسون " يكي از كارشناسان خبره آمريكا در جنگ افغانستان استناد كرده است كه گفته بود: "آمريكا بايد نظر همسايگان افغانستان شامل روسيه، ايران، چين و پاكستان را مورد توجه قرار دهد تا مذاكرات با طالبان موفق‌آميز باشد. تمام اين كشورهاي همسايه كم و بيش از گسترش پايگاه‌هاي آمريكا در نزديكي مرزهاي خود آزرده هستند. آنها تشخيص داده‌اند كه امكان توافق صلح‌آميز با طالبان وجود ندارد مگر اينكه ايالات متحده و ناتو تضمين دهند در زمان‌بندي مشخص، نيروهاي خود را از افغانستان خارج و پايگاه‌هاي نظامي را تعطيل نمايند. پيشنهاد مارس 2009 هيلاري كلينتون (وزير امور خارجه) براي تشكيل كنفرانس منطقه‌اي، توسط همسايگان افغانستان با استقبال مواجه نشد زيرا آنها فكر مي‌كردند ممكن است اين موضوع حضور نظاميان آمريكا در منطقه را به مدت نامعلومي افزايش دهد. "
يكي از بانفوذترين صاحب‌نظران روابط بين‌الملل با بيان اينكه پايگاه‌هاي آمريكا در ژاپن - متحد نيم‌قرني آمريكا - اكنون موضوع تنش ميان واشنگتن و دولت جديد ژاپن شده است، افزود: آنچه باعث شد روسيه و گرجستان در آگوست 2008 در اوستياي جنوبي درگير شوند و به جنگ بپردازند فشار آمريكا بر گرجستان براي پيوستن به ناتو بود و اكنون اعتراض‌ها در يمن بر عليه عمليات آمريكا در اين كشور بالا گرفته است.
فاف در پايان گزارش خود تصريح كرد: تمام اين شواهد نشان مي‌دهد كه پايگاه‌هاي نظامي آمريكا در خارج عامل افزايش ناامني براي اين كشور است و اين سوال مطرح مي‌شود كه كدام رئيس جمهور جرأت دارد اين پايگاه‌ها را تخليه نمايد؟

لینک
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8811040744

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      با سلام
      آزمایش سامانه دریاپایه "lora"

      طبق اخبار منتشر شده ، صنایع هوا- فضای رژیم عبری (IAI) موفق شده تا آزمایشات سامانه تسلیحات توپخانه ای برد بلند ( Long-Range Artillery weapon system) خود را با موفقیت به اتمام رساند که این تستها ، عمدتاً بعنوان  بخشی از برنامه  تبلیغاتی و همچنین گسترش رزمی  که در نهایت منجر به خرید آن توسط IDF خواهد شد ، در نظر گرفته شده است . در این آزمایش ، یک تیر موشک از روی عرشه یک شناور غیر نظامی ، بسوی یک هدف در عمق دریا شلیک گردید . سامانه تسلیحاتی LORA ، در رده  راکتهای توپخانه ای تاکتیکی  برد بلند قرار دارد  که توسط بخش MALAM از صنایع IAI توسعه پیدا نموده  است .

      براساس اطلاعات موجود این سامانه برای انهدام اهداف در بردی فراتر از 400 کیلومتر و با دقتی در حدود 10 متر طراحی و از یک سکوی دریاپایه به مورد آزمایش قرار گرفت . به گفته تحلیلگران دفاعی ، گونه آزمایشی این سامانه راکتی به این دلیل از روی یک شناور غیر نظامی به سوی هدف شلیک گردید تا کارشناسان فنی قادر باشند تا کاراکترهای این سلاح را بطور کامل بررسی و تجزیه و تحلیل کنند . این سامانه رزمی ، از یک تریلر بعنوان پست فرماندهی و یک لانچر زمینی تشکیل شده و می تواند اهداف مورد نظر را در برد مشخص شده ، با دقت مورد اصابت قرار دهد  . در این تست رزمی ، سامانه های اصلی و جانبی و هم راکت شلیک شده ، با موفقیت عمل نموده و رضایت ناظران را برآورده کردند .

      بواز لِوی ، معاون اجرایی IAI و مدیر سیستم های تسلیحات راکتی این شرکت در این زمینه معتقد است :
      " این تست ، یکی از پیچیده ترین آزمایشات IAI در یک دهه گذشته بشمار می رود ، چرا که این رویداد ، یک طرح تمام عیار عملیاتی شامل ارزیابی نحوه مانور سامانه ، نحوه عملکرد در مرحله نهایی (ترمینال ) و همچنین دقت در انهدام هدف ، می گردید . وی تاکید نمود که  این سامانه به بلوغ خود نزدیک شده و یک ترکیب بسیار پیشرفته را برای کاربران احتمالی آن به ارمغان خواهد آورد .
      پی نوشت :
      علی الظاهر ، جمهوری اسلامی ایران ، تنها کشوری نیست که روی سامانه های موشکی تاکتیکی با دقت بالا مشغول کار هست !!!!
      صرفاً برای میلیتاری / مترجم  MR9
       
    • توسط Ahmad6644
      اندونزی به دنبال خرید 6 فروند جنگنده‌ی سوخو است
       
      مقامات اندونزی روز گذشته اعلام کردند که به دنبال خرید 6 فروند جنگنده‌ی روسی سوخوی SU-30 هستند. این قرارداد که در کنار نمایشگاه هوایی روسیه (MAKS-2007) و در روز اول آن منعقد شده است ارزشی در حدود 330 تا 350 میلیون دلار در برخواهد داشت. این جنگنده‌ها که تکنولوژی آنها به اواسط دهه‌ی 90 بازمی‌گردد، به صورت تدریجی و از سال آینده تحویل داده خواهند شد.

      منبع : AVIA.IR
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.