Recommended Posts

نتايج بررسي هاي مشترک نشريه سياست خارجي و مرکز امنيت جديد آمريکا از بيش از سه هزار و چهارصد نفر از افسران فعال و بازنشسته در عالي ترين رده هاي فرماندهي ارتش آمريکا نشان مي دهد اعزام و پراکندگي بيش از حد نيروهاي ارتش اين کشور به نقاط مختلف جهان فشار مضاعفي بر آنها وارد کرده است.
به گزارش البرز به نقل از نشريه سياست خارجي، ارتش آمريکا در حال حاضر درگير لشگر کشي و يک رشته عمليات جنگي است که از تمام تجربيات اين ارتش طي يک نسل گذشته طاقت فرساتر و سخت تر بوده.
جنگ در افغانستان و عراق ادامه دارد و به ترتيب وارد هفتمين و پنجمين سال خود شده است. اين جنگ ها بسيار طولاني تر از هر درگيري نظامي ارتش آمريکا - به استثناي جنگ ويتنام- در يک قرن گذشته بوده اند. بيش از بيست و پنج هزار نظامي امريکايي در اين دو جنگ ها زخمي و بيش از چهار هزار تن ديگر کشته شده اند. اعزام شمار ديگري از نظاميان امريکايي به مناطق بالکان و شبه جزيره کره و نقاط ديگر بر منابع محدود ارتش فشار زيادي وارد کرده است. هر لحظه نيز ممکن است نظاميان آمريکايي براي مداخله در يکي از چند کانون بحران جهان سوريه، کره شمالي يا تنگه تايوان فراخوانده و اعزام شوند. حتي اين امکان هم وجود دارد که از ارتش آمريکا خواسته شود عمليات خود را در اقصي نقاط جهان به حال تعليق درآورد؛ خيلي از آمريکايي ها هنوز هم به طور تکان دهنده اي درباره وضع نيروهايي که مسئوليت دفاع و محافظت از آنها را به عهده دارند چيزي نمي دانند. نزديک به هفتاد درصد از آمريکايي ها مي گويند آنها به ارتش اعتماد بسيار بالايي دارند ولي کمتر از يک دهم از آنها در ارتش خدمت کرده اند. سياستمداران آمريکايي هم اغلب در حمايت از نظاميان اين کشور صحبت مي کنند ولي کمتر از يک چهارم نمايندگان کنگره آمريکا لباس نظامي به تن کرده اند. مشخص نيست که صحبت ها و حرف هايي که از سياستمداران آمريکايي و کارشناسان شنيده مي شود واقعا برخاسته از نگراني هايي کساني است که مسئول محافظت از مردم اين کشور هستند؟ اوضاع واقعي ارتش آمريکا چگونه است؟ ميزان سلامت نيروهاي مسلح آمريکا چقدر است؟ ميزان آمادگي آنها براي درگيري ها و مناقشات احتمالي آينده چه ميزان است؟ و جنگ هاي عراق و افغانستان واقعا چه تاثيري بر نيروهاي مسلح ارتش آمريکا داشته است؟
براي يافتن پاسخ اين سوالات، نشريه سياست خارجي و مرکز امنيت جديد آمريکا بررسي مشترکي به عمل آورده اند. با درک اين موضوع که ارتش آمريکا بسيار پراکنده و تحت فشار قرار گرفته است، اين مطالعه سعي کرده است دريابد مقامات بالاترين رده هاي نظامي آمريکا درباره اوضاع ارتش اين کشور، ميزان سلامت ارتش آمريکا، روند جنگ عراق و چالش هاي پيش روي آمريکا چطور فکر مي کنند؟ اين مطالعه از جمله بررسي هاي جامع انگشت شماري است که طي پنجاه سال گذشته درباره ارتش آمريکا صورت گرفته است. در اين مطالعه، از بيش از سه هزار و چهارصد افسر فعال و بازنشسته درجات سرگرد و بالاتر رده هاي مختلف ارتش آمريکا نظر سنجي شده است.
حدود سي و پنج درصد از سوال شوندگان از نيروي زميني، سي و سه درصد از نيروي هوايي ، بيست و سه درصد از نيروي دريايي و هشت درصد ديگر نيز از تفنگداران نيروي دريايي تعريف و تمجيد کرده اند.
چند صدتن از سوال شوندگان از ژنرال هاي عالي رتبه و دريا سالاراني بوده اند که در رده هاي بسيار بالاي فرماندهي خدمت کرده اند. نزديک به يک سوم آنها نيز سرهنگ، ناخدا و افسراني هستند که فرماندهي هزاران سرباز، ملوان و درجه دار نيروي هوايي را به عهده دارند. سي و هفت درصد از آنها نيز ستوان دو و يا ناخدا سوم هستند. هشتاد و يک درصد از اين افراد بيش از بيس سال سابقه خدمت در ارتش آمريکا دارند. دوازده درصد از آنها از يکي از آموزشگاه هاي نظامي آمريکا فارغ التحصيل شده اند. و بيش از دو سوم آنها نيز تجربه شرکت در جنگ دارند. نزديک به ده درصد از آنها هم در جنگ هاي عراق و افغانستان يا هردو شرکت داشته اند.
به اعتقاد اين افسران، اين جنگ هاي فرسايشي دستگاه نظامي آمريکا را به شدت تحت فشار قرار داده است.
شصت و شش درصد از سوال شوندگان مي گويند ارتش آمريکا هم اينک نسبت به پنج سال پيش ضعيف تر شده است. اين افراد علت تضعيف ارتش آمريکا را جنگ هاي عراق و افغانستان و استعداد بالاي نيروهاي اعزامي به اين دو کشور مي دانند. بيش از نيمي از افسران مي گويند نيروهاي ارتش آمريکا نسبت به ده يا پانزده سال پيش ضعيف تر شده اند. ولي پنجاه و شش درصد از افسران سوال شونده به اين سوال که "آيا تقاضا براي جنگ عراق فعاليت هاي ارتش آمريکا را مختل کرده است؟" پاسخ منفي داده اند. اين گروه مي گويند اين کار خالي از نگراني نبوده است. با اين حال نزديک به نود درصد از افسران معتقدند استقرار نيروهاي ارتش آمريکا در عراق، بر تشکيلات دستگاه نظامي آمريکا فشار مضاعفي وارد کرده است.
از نکات جالب اين مطالعه آن است که همه افسران سوال شونده درباره سلامت نيروهاي نظامي آمريکايي مستقر در عراق به شدت ابراز نگراني کرده اند.
اين افسران در پاسخ به اين سوال که اگر قرار باشد درباره ميزان سلامت هريک از نيروهاي آمريکايي مستقر در عراق از يک تا ده يک عدد را انتخاب کنند - به طوري که عدد يک نشانه نداشتن هيچ نگراني و عدد ده نشانه بالاترين درجه نگراني باشد- ميانگين عدد هفت و نه دهم را براي نيروهاي زميني ارتش آمريکا و عدد هفت را براي تفنگداران نيروي دريايي آمريکا انتخاب کرده اند. بر اساس اين بررسي پرسنل نيروي هوايي آمريکا با ميانگين پنج و هفت دهم از بهترين وضع سلامتي برخوردارند.
بيش از هشتاد درصد از سوال شوندگان مي گويند با توجه به شمار نيروهاي کنوني آمريکا در نقاط مختلف عراق، درخواست براي عمليات نظامي و يا جنگ گسترده ديگري در شرايط کنوني نامعقول و به دور از عقل سليم است. نکته قابل توجه اينکه هيچ يک از افسران سوال شونده درباره ميزان آمادگي ارتش براي عمليات نظامي يا جنگي گسترده و جديد اعتماد ندارند. مثلا، اين افسران مي گويند آمريکا از آمادگي لازم و کامل براي براي پشت سر گذاشتن موفقيت آميز عمليات نظامي احتمالي عليه ايران يا کره شمالي برخوردار نيست.
جمع کثيري از اين افسران نيز مي گويند برخي از تصميمات سياسي که در خلال جنگ عراق اتخاذ شده اند، بر دورنماي موفقيت آمريکا در عراق تاثير گذاشته است. کوتاه کردن دوره مرخصي نيروهاي مستقر در عراق و به خدمت گرفتن نيروهاي جديدي که توانمندي هاي آنها با معيارهاي ارتش مطابقت ندارد از جمله نقاط ضعف اين تصميمات سياسي است. حتي به اعتقاد بيشتر اين افسران ، ارتش آمريکا نمي تواند از پس مداواي بيماري هاي روحي - رواني نظاميان فعلي و کهنه سربازان بازنشسته ارتش بر بيايد. هر چند شماري از اين افسران مي گويند نظاميان آمريکايي از روحيه بالايي برخودارند ولي نگران آينده آنها هستند. بنابر اذعان اکثر قريب به اتفاق افسران سوال شونده، جنگ پنج ساله در عراق باعث شده است کشورهايي مانند چين و ايران - و نه آمريکا- از قِبَلِ اين جنگ به پيروزي هاي راهبردي دست يابند. در حالي که طي اين پنج سال به شدت از استعداد نيروهاي ارتش آمريکا کاسته شده است، اين بيم نيز وجود دارد که هنوز هم چالش بسيار بزرگي در پيش روي آنها باشد.
وقتي از به اصطلاح تهديداتي مانند برنامه هسته اي ايران و کره شمالي بحث مي شود، بسياري از مقامات آمريکايي مي گويند "همچنان همه گزينه ها درباره اين کشورها مطرح است." ولي با توجه به مناقشات کنوني در عراق و افغانستان، اين تصور چقدر صحت دارد که آمريکا بتواند عمليات نظامي بزرگ ديگري را در نقطه اي ديگر از جهان با موفقيت پشت سر بگذارد؟ افسران سوال شونده در اين مطالعه احتمال اين موفقيت را چندان زياد ندانسته اند.در پاسخ به اين سوال که آيا منطقي يا غير منطقي است که انتظار داشت ارتش آمريکا در جنگ ديگري در شرايطي کنوني موفق و پيروز شود، هشتاد درصد از سوال شوندگان گفته اند اين کار غيرمنطقي است.
از اين افسران همچنين درباره ايران، کره شمالي، سوريه و تنگه تايوان و ميزان آمادگي نظاميان آمريکايي براي موفقيت در عمليات جنگي گسترده اي در اين نقاط سوال و از آنها خواسته شده است از عدد يک تا ده شماره اي را انتخاب کنند- به طوري که عدد ده به معناي آمادگي کامل آمريکا و عدد يک به معناي قادر نبود آمريکا براي عملياتي از اين دست باشد- اين افسران به آمادگي آمريکا براي جنگ با ايران نمره چهار و نيم دادند. معدل نمرات آمادگي نيروهاي مسلح آمريکا براي جنگ با چهار کانون ديگر چهار و هشت دهم بوده است.
مسلما هرگونه جنگ احتمالي آينده بر بخش هايي از ارتش آمريکا بيش از قسمت هاي ديگر فشار وارد خواهد کرد. اينکه عواقبل هريک از اين جنگ ها چقدر ناگوار خواهد بود، موضوعي است که به حريف مقابل، جغرافياي منطقه جنگ، راهبرد فرماندهان ارتش آمريکا و چندين عامل ديگر بستگي دارد. يکي از اين عوامل ميزان آمادگي کنوني نيروهاي ارتش آمريکاست. وقتي از اين افسران خواسته شد به ميزان آمادگي هريک از نيروهاي مسلح (زميني- دريايي- هوايي) آمريکا نمره از يک تا ده بدهند ، به نيروي زميني آمريکا پايين ترين نمره و به نيروي هوايي اين کشور بالاترين نمره داده شد. معدل نمره آمادگي نيروي دريايي آمريکا نيز چهار و هفت دهم است.
يکي از اساس دمکراسي هاي امروز آن است که به جاي فرماندهان نظامي، سران غير نظامي کشورها درباره جنگ يا صلح تصميمات راهبردي اتخاذ مي کنند. البته اين بدان معنا نيست که فرماندهان نظامي هميشه با اين تصميمات موافقند و يا به آنها اعتماد کامل دارند.
اما افسران مذکور در پاسخ به اين سوال که آنها چقدر به موسسات و ادارات دولتي آمريکا اعتماد دارند، گفتند اعتماد آنها به اين نهادها و ادارات کم است. براي مثال در خصوص اعتماد به نهاد رياست جمهوري آمريکا، اين افسران از نمره يک تا ده عدد پنج و نيم را انتخاب کردند. در اين رده بندي نمره يک به معناي نداشتن اعتماد و نمره ده بالاترين اعتماد بود. شانزده درصد از افسران سوال شونده گفته اند آنها اصلا به بوش اعتماد ندارند. معدل اعتماد اين افسران به سازمان جاسوسي آمريکا (سيا) چهار و هفت، به وزارت امور خارجه چهار و يک، به اداره امور بازنشستگان نيروهاي مسلح چهار و نيم و معدل اعتماد آنها به وزارت دفاع پنج و شش دهم بوده است. و در اين ميان کنگره آمريکا با معدل دو و هفت دهم پايين ترين نمره را به خود اختصاص داده است.
شصت و شش درصد از اين افسران مي گويند به اعتقاد آنها رهبران منتخب آمريکا تا حدي يا به شدت از وضع ارتش آمريکا بي اطلاع هستند.
اما نظر اين افسران درباره شکنجه به عنوان نوعي ابزار بازجويي جالب توجه است.
به اعتقاد بسياري از اين افسران سوال شونده اگر آمريکا مظنونان بازداشتي را براي بازجويي شکنجه کند درست مثل آن است که سربازان آمريکايي توسط دشمنان اين کشور شکنجه شوند.
افسران مذکور در پاسخ به اين سوال که آيا آنها با اين جمله که "شکنجه هرگز پذيرفتني نيست" موافق يا مخالفند نظرات مختلفي داشتند.
پنجاه و سه درصد افسران اين جمله را قبول دارند. چهل و چهار درصد قبول ندارند و نوزده درصد از آنها يعني يک پنجم آنها مي گويند به شدت با اين جمله مخالفند که گفته شود شکنجه هرگز پذيرفتني نيست.
چهل و شش درصد از افسران سوال شونده اين جمله را که "ايجاد خفگي ساختگي در آب نوعي شکنجه است" قبول دارند. و چهل و سه درصد نيز آن را قبول ندارند. اين نتايج نشان مي دهد نيروهاي مسلح آمريکا درباره بکارگيري شکنجه و تعريف آن به دو گروه تقريبا برابر تقسيم مي شوند.
با وجود گذشت پنج سال از جنگ عراق، اکثر قريب به اتفاق افسران سوال شونده درباره مهمترين تصميماتي که روند اين جنگ را شکل دادند نظري منفي دارند. آنها معتقدند در ابتداي عمليات براي شروع جنگ عراق به نيروي زميني بيشتري نياز بود. بعلاوه به اعتقاد نظاميان مذکور خلع سلاح و انحلال ارتش عراق کاري اشتباه بوده است.
وقتي از افسران سوال شونده خواسته شد درباره مهمترين تصميمات فرماندهي آمريکا در جنگ عراق از يک تا ده نمره بدهند - به طوري که نمره يک به معناي تاثير منفي يک تصميم و نمره ده به معني تاثير مثبت باشد- آنها به ميزان شمار نيروهاي آمريکا در ابتداي جنگ نمره سه و سه دهم و به فرمان آمريکا مبني بر انحلال ارتش عراق نمره سه و يک دهم دادند.
اما درپاسخ به اين سوال که آيا اهدافي که سران غير نظامي آمريکا در خصوص عراق پس از صدام براي ارتش آمريکا تعيين کردند معقولانه يا غير معقولانه بودند؟ نزديک به سه چهارم افسران سوال شونده گفتند اهداف مذکور غير معقولانه بوده است.
ارتش آمريکا سال گذشته ميلادي با کمبود سه هزار سروان و سرگرد مواجه بود. انتظار مي رود اين رقم تا سال دو هزار و ده ميلادي دو برابر شود. جبران اين کمبود و ديگر نشانه هاي مشکل ساز در روند بهبود وضع ارتش آمريکا اختلال ايجاد کند.
در اين ميان براي کمک به حل مشکل استخدام در ارتش آمريکا و حفظ نيروهاي موجود پيشنهادهاي زيادي شده است. هشتاد درصد از سوال شوندگان مي گويند دولت آمريکا بايد به فکر گزينه هاي ديگري باشد. به اعتقاد اين افراد دولت آمريکا مي تواند از اين پس اعطاي تابعيت و شهروندي دائمي اين کشور را براي اتباع خارجي به خدمت در ارتش اين کشور مشروط کند. شصت درصد از افسران نيز مي گويند ارتش مي توان شرط داشتن ديپلم دبيرستان را براي عضويت در ارتش لغو کند. چهل درصد از افسران نيز مي گويند بايد قانون استخدام و گرفتن نيرو در ارتش آمريکا بازنگري شود.
با اين حال تقريبا هيچيک از افسران سوال شونده با استخدام مجرمان و قاچاقچيان سابق در ترکيب ارتش موافق نيستند. اين در حالي است که ارتش آمريکا در سال دو هزار و سه چهار هزار و ششصد و چهل و چهار نفر از اين افراد را به خدمت گرفت. شمار اين افراد سال گذشته ميلادي تقريبا سه برابر شد و به دوازده هزار و پنجاه و هفت نفر رسيد.
تقريبا نيمي از سوال شوندگان بر لزوم بازنگري در قانون حداکثر سن استخدام در ارتش آمريکا که هم اکنون چهل و دو سال است تاکيد دارند.
پاسخ سوال شوندگان به اين سوال که "ارتش آمريکا براي پيروزي در جنگ با تروريسم به چه چيزي نياز دارد؟ جالب توجه است.
نزديک به چهل درصد از سوال شوندگان مي گويند براي پيروزي در جنگ با تروريسم، ارتش امريکا بايد شمار نيروهاي عمليات ويژه خود را بيشتر کند.
اما اکثر سوال شوندگان معتقدند بخت و شانس پيروزي آمريکا در برابر تروريسم تنها به توانمندي هاي ارتش اين کشور بستگي ندارد. نزديک به سه چهارم از افسران مذکور مي گويند آمريکا بايد توانمندي هاي اطلاعاتي و جاسوسي خود را تقويت کند. اين افسران معتقدند به جز جنگ، به منظور آماده سازي آمريکا براي مقابله با تهديدات گسترده تر و چالش هاي بزرگ قرن بيست و يکم، هيچ اقدامي مهمتر از آن نيست که شمار نيروهاي زميني ارتش آمريکا افزايش داده شود. همچنين اين افسران توصيه کرده اند شمار نيروهاي عمليات ويژه اين کشور نيز افزايش يابد.
بيست درصد از سوال شوندگان نيز گفته اند به اعتقاد آنها بايد توانمندي هاي فضايي و اينترنتي ارتش آمريکا بهبود يابد. همين تعداد نيز مي گويند آمريکا بايد توانمندي خود را در موارد خاص مانند عمليات رواني و مهندسي روانشناختي که خلاء آنها در عراق و افغانستان به شدت محسوس است، تقويت کند.
نکته قابل توجه آنکه تنها دو درصد از سوال شوندگان گفته اند لازم است ارتش آمريکا به نسل جديد تسليحات هسته اي دست يابد.
منبع alborznews

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مدير دفاع سايبر ناتو هشدار داد كه تروريسم رايانه‌يي به اندازه‌ي يك حمله‌ي موشكي امنيت ملي كشورها را مورد تهديد قرار مي‌دهد.

به گزارش سرويس فن‌آوري اطلاعات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به گفته‌ي سليمان آنيل متوقف كردن يك حمله سايبر مشخص به زيرساخت آنلاين يك كشور عملا غيرممكن است.

وي كه در كنگره جرايم الكترونيكي در لندن صحبت مي‌كرد كه خطاب به حاضران اظهار كرد كه كشورها بايد بهبود قابليت احيا و بازگرداندن سيستم‌هاي خود به صورت آنلاين را مورد توجه قرار دهند كه در اين عرصه تقريبا تمامي كشورها در حال حاضر ضعيف هستند.

وي در بخش ديگري از سخنان خود به حملات سايبر به كشور استوني در سال گذشته ميلادي اشاره كرد كه در جريان آن از كار افتادن سيستم‌هاي مالي و دولتي كليدي نشان داد چگونه تروريسم سايبر مي‌تواند زيرساخت اينترنتي ملي يك كشور را با عواقب بسيار جدي از كار بيندازد.

به اعتقاد اين مقام ناتو - سازمان پيمان آتلانتيك شمالي - با آگاهي يافتن گروه‌هاي تروريستي از پتانسيل حمله به زيرساخت‌ها براي ايجاد حداكثر خسارت با صرف حداقل هزينه، اين تهديدات به رشد خود ادامه مي‌دهند.

سليمان آنيل با اشاره به پيشرفته شدن حملات اينترنتي و مثال زدن از تروجان كه به شبكه باز ناتو نفوذ كرد، سلاح منتخب ناتو در مبارزه با جنگ سايبر را اسكنرهاي ويروس و فن‌آوري جلوگيري از نفوذ اعلام كرد :lol:
منبع ایسنا

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اقتصاددان معروف دانشگاههای امریکا با انتشار کتابی جنجالي به افشای هزینه های سرسام آور اشغال عراق و افغانستان توسط امریکا پرداختند.

به گزارش رجانیوز به نقل از هفته نامه تایم، "جوزف ایی استیگلیتز" برنده جایزه نوبل در اقتصاد از دانشگاه کلمبیا و "بیلمز" از دانشگاه هاروارد، با انتشار کتابی به نام "جنگ 3 تریلیون دلاری" در یک برآورد خوشبینانه از هزینه جنگ عراق، ادعا کرده اند ادامه اشغال عراق هر ماه بیش از 12 میلیارد دلار برای امریکا هزینه دربردارد.
این نویسندگان تخمین زده اند که ادامه اشغال عراق و افغانستان تا سال 2017 به رقمی بیش از 7/1 تا 7/2 تریلیون دلار هزینه نیاز خواهد داشت.
این در حالیست که در صورت سرمایه گذاری این رقم، سود آن حدود 816 میلیارد دلار خواهد بود. قابل ذکراست که این هزینه ها بدون در نظر گرفتن هزینه هایی است که در دیگر نقاط جهان در طی جنگ خرج می شود و حتی مبالغ هزینه شده در شروع جنگ برای بمباران مناطق شهری، مدارس، بیمارستا ن ها، کارخانجات و تأسیسات زیر بنایی در این برآورد نظر گرفته نشده است.

به گفته سخنگوی صندوق بین المللی پول سازمان ملل، هیچ کس نیست که بتواند صدمات حاصله از این جنگ بر مردم عراق را محاسبه کند زیرا آنچه که از این جنگ حاصل شده است ویرانی بخش عظیمی از منابع مالی و انسانی و افزایش مهاجرت، بیکاری و معضل آوارگان است که این موارد را نیز باید به لیست هزینه ها اضافه کرد.

استیگلیز و بیلمز در کتاب خود ادعا می کنند که بنا بر اظهارات کنگره تنها هزینه جنگ در عراق در سال 2007 برابر با هزینه 12 سال جنگ ویتنام بوده است. بنا بر اخبار منتشر شده توسط اداره بوجه کنگره آمریکا CBO بودجه جنگ عراق درسال 2008 نسبت به 2004 حدود 155 درصد افزایش داشته است و تنها امسال برای حفظ امنیت سربازان امریکایی از بمب های کنار جاده ای 17 میلیارد دلار هزینه خرید خودروهای زره ای شده است.
بنا بر اظهارات مشابه اداره بودجه کنگره آمریکا CBO و تحقیقات استیگلیتز- بیلمز شمار سربازان از سال 2009 به طور تدریجی باید از 30 هزار نفر به 55 هزار نفر در سال 2012 برسد. همچنین هزینه نگهداری و درمان مجروحان تا سال 2012 از 9 میلیارد به 13 میلیارد دلار خواهد رسید. هزینه نگهداری معلولان جنگی نیز از 422 ملیارد دلار به 717 میلیارد دلار افزایش خواهد یافت.

اقتصاددان نویسنده این کتاب همچنین تأکید کرده اند بسیاری از هزینه های پنهان قابل دسترس نبوده و در یافته های آنان لحاظ نشده است.

گفتني است افشاي اين ارقام در مورد هزينه هاي سرسام آور اشغال عراق و افغانستان بازتاب هاي فوق العاده منفي در جامعه امريکا داشته است. به ويژه اينکه اقتصاد امريکا در بحراني ترين وضعيت خود به سر مي برد.


منبع rajanews

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان عزيز اگر نبردي به وقوع بپيوندد و آمريكا به بهانه هاي واهي در گير اين جنگ نشود قطعا ونزولا پيروز ميشود چون تنها كشوري است كه هم خودش را به خوبي تجهيز كرده ( مانند خريداري سوخو 27!‌!‌! از روسيه) وهم به اندازه كافي انگيزه هاي روحي در مردم ونزولا و رهبر آن وجود دارد . به اميد آن روز .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سه شنبه 21 اسفند 1386

[align=center]'ارتباط شیمیایی' بیماریهای جنگ خلیج فارس[/align]



بر اساس تحقیقی که در آمریکا انجام شده شواهدی وجود دارد که حاکی از ارتباط بیماری های مزمن سربازان جنگ خلیج فارس (۱۹۹۱) با برخی مواد شیمیایی ضد گاز اعصاب است.
این گزارش می افزاید یک سوم از سربازان این جنگ دچار دردهای مفصلی، ماهیچه ای، خستگی، بی خوابی، خارش و دشواری های تنفسی هستند.
یک تیم تحقیقاتی که توسط کنگره آمریکا منصوب شده بیش از یکصد مطالعه انجام شده در این زمینه را مورد تحلیل قرار داده است.
این تیم ارتباطی بین این بیماری ها با یک گروه از مواد شیمیایی پیدا کرده است.
این گروه از مواد عبارتند از: یک نوع ماده شیمیایی ضد گاز اعصاب که به سربازان داده شده بود، مواد شیمیایی استفاده شده برای مقابله با طوفان شن و نیز گاز اعصاب سارین که بعضی از سربازان ممکن است در هنگام نابودی یک انبار مهمات در معرض آن قرار گرفته باشند.
دکتر بیترایس گولومب سرپرست تیم دانشمندان گفته است که برخی افراد با ترکیبات ژنتیک خاص ممکن است بیش از سایرین در مقابل مواد شیمیایی یاد شده آسیب پذیر باشند.

وی می گوید این افراد اگر در معرض این مواد قرار گیرند شانس بالاتری برای بیمار شدن دارند.
دکتر گولومب به خبرگزاری رویترز گفته است "شواهد موجود رابطه ای بسیار قوی بین یک گروه از مواد شیمیایی – بازدارنده های کلینستاراس استیل- و بیماری سربازان جنگ خلیج فارس نشان می دهد."
به گفته او تاکنون توجه زیادی به عوامل روانشناختی شده است.
او افزود اما بر خلاف جنگ اخیر در عراق، در درگیری سال ۱۹۹۱ جنگ زمینی تنها چند روز بطول انجامید.
دکتر گولومب که در دانشگاه کالیفرنیا در سن دیه‎گو تحقیق می کند تاکید کرد: "فشارهای روانی به تنهایی نمی توانند عامل این همه بیماری باشند."
این مطالعه در نشریه آکادمی ملی علوم منتشر شده است.BBC

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سخنگوی پنتاگون اعلام کرد آمریکا از ترکیه خواسته است تا در این کشور یک سامانه دفاع موشکی مستقر نماید. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از خبرگزاری آناتولی ترکیه، سخنگوی پنتاگون اعلام کرد که وزیر دفاع آمریکا در دیدار اخیر خود با مقام های ترکیه در آنکارا سیستم دفاع موشکی و استقرار آن در ترکیه را مورد بحث قرار داده است. "جف مورل" در جمع خبرنگاران گفت: بخشی از گفتگوهای ما با مقام های ترکیه در واقع در ارتباط با سیستم دفاع موشکی بوده است و باید به شما بگویم که عبور و مرور تروریستها از مرزها نیز از مباحث اصلی آن دیدار بود. مورل اضافه کرد که مسئله استقرار سامانه موشکی نه تنها با مقام های نظامی ترکیه بلکه با عبدالله گل رئیس جمهوری و رجب طیب اردوغان نخست وزیر این کشور نیز مورد بحث قرار گرفت. این سخنگوی پنتاگون در پاسخ به پرسشی در ارتباط با جزئیات این موضوع گفت که در این باره فعلاً جزئیاتی ارائه نخواهد شد. وی همچنین گفت که وزارت دفاع آمریکا به هیچ وجه از گفتگو با حزب کارگران کردستان موسوم به پ. ک.ک حمایت نمی کند، بلکه خواهان نگرش جامع به این مسئله است. گفتنی است که وزیر دفاع آمریکا در اواخر دهه اول اسفند سال جاری دیداری کاری از ترکیه داشت و طی این دیدار با مقام های ارشد این کشور در خصوص مسائل امنیتی گفتگو کرد. :lol: waitung

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بر اساس تحقیقی که در آمریکا انجام شده شواهدی وجود دارد که حاکی از ارتباط بیماری های مزمن سربازان جنگ خلیج فارس (۱۹۹۱) با برخی مواد شیمیایی ضد گاز اعصاب است.

چه عجب :| بالاخره این یانکی ها هم کم کم دارن موضوع سندروم خایج فارس رو به رسمیت می شناسند :? البته بعد از اون همه کشته و از کار افتاده ای که در چند سال گذشته روی دست خانواده های ارتشیان امریکایی گذاشتند و حتی حاضر به تقبل هزینه های اون ها هم نشدند، البته به به غیر از مواد شیمیایی از بمب های کثیف و مهمات اروانیومی هم استفاده می کردند.
قابل توجه تمام کسانی که فکر می کنند جان انسان ها در امریکا ارزش دارد :? :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
فرمانده ارشد نظامی آمریکا برای منطقه خاور میانه در خلال گمانه زنی هایی در مورد شکاف میان او و دولت جورج بوش در مورد سیاست مربوط به ایران از مقام خود استعفا داده است.

رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا، روز سه شنبه گفت که با درخواست دریاسالار ویلیام فالون برای بازنشستگی زودهنگام موافقت شده است.

این مقام 63 ساله نظامی ماه مارس 2007 پس از خدمت به عنوان فرمانده نیروهای آمریکایی در ناحیه اقیانوس آرام "فرماندهی مرکزی آمریکا" در خاورمیانه را به عهده گرفت.

هفته گذشته مقاله ای در مجله "یو اس اسکوایر" حکایت از آن داشت که آقای فالون با سیاست سرسختانه دولت جورج بوش با ایران مخالف است.

آقای گیتس گفت هرچند با اکراه استعفای آقای فالون را می پذیرد اما فکر می کند تصمیم درستی بوده است.

وزیر دفاع آمریکا افزود هرچند او فکر نمی کند که هیچ اختلاف نظر عمده ای میان دیدگاه های دریاسالار فالون و دولت بوش وجود داشته باشد اما برداشتی شکل گرفته دایر بر این که چنین است.

براساس مقاله نشریه "اسکوایر" آقای فالون با طرح های دولت بوش برای حمله نظامی به ایران مخالف بود.

این مقاله ادعا کرد که دریاسالار فالون با تامل درباره اقدام نظامی علیه ایران مخالف بود و او را "قوی ترین مردی که در سر راه دولت بوش و جنگ با ایران ایستاده بود" توصیف کرد.

براساس بیانیه فرماندهی مرکزی آمریکا، آقای فالون گفت او به دلیل تصورات به وجود آمده در مورد ناهمخوانی نظرات او با رئیس جمهور آمریکا استعفا می دهد چرا که دیگر نمی تواند به شکلی موثر به منافع آمریکا خدمت کند.

وی که درحال سفر در عراق است طی بیانیه ای که دفترش در فلوریدا منتشر کرد نوشت: "گزارش های اخیر مطبوعاتی حاکی از وجود انفصالی میان دیدگاه های من و سیاست های رئیس جمهور است که مانع تمرکز (بر وظایف) در مقطعی حیاتی شده است."

وی افزود: "هرچند من باور ندارم هرگز هیچ اختلافی در زمینه اهداف آن بخش از سیاست های ما که به حیطه مسئولیت های فرماندهی مرکزی مربوط می شود وجود داشته، اما وجود چنین برداشتی مانع می شود تا به طور موثر به منافع آمریکا در ناحیه خدمت کنم."

آقای گیتس هرگونه اشاره ای به اینکه استعفای آقای فالون به معنی برنامه ریزی آمریکا برای رفتن به جنگ با ایران است را "مسخره" خواند.

رئیس جمهور آمریکا نیز طی بیانیه ای به تقدیر از خدمات دریاسالار فالون پرداخت.

"فرماندهی مرکزی" ارتش آمریکا ناحیه ای از شاخ آفریقا تا آسیای میانه را در بر می گیرد و جنگ های عراق و افغانستان در حیطه مسئولیت های آن بوده است.


thinking

منبع BBC

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
درخواست آمریکا برای استقرار سپر موشکی در ترکیه سخنگوی پنتاگون اعلام کرد آمریکا از ترکیه خواسته است تا در این کشور یک سامانه دفاع موشکی مستقر نماید. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از خبرگزاری آناتولی ترکیه، سخنگوی پنتاگون اعلام کرد که وزیر دفاع آمریکا در دیدار اخیر خود با مقام های ترکیه در آنکارا سیستم دفاع موشکی و استقرار آن در ترکیه را مورد بحث قرار داده است. "جف مورل" در جمع خبرنگاران گفت: بخشی از گفتگوهای ما با مقام های ترکیه در واقع در ارتباط با سیستم دفاع موشکی بوده است و باید به شما بگویم که عبور و مرور تروریستها از مرزها نیز از مباحث اصلی آن دیدار بود. مورل اضافه کرد که مسئله استقرار سامانه موشکی نه تنها با مقام های نظامی ترکیه بلکه با عبدالله گل رئیس جمهوری و رجب طیب اردوغان نخست وزیر این کشور نیز مورد بحث قرار گرفت. این سخنگوی پنتاگون در پاسخ به پرسشی در ارتباط با جزئیات این موضوع گفت که در این باره فعلاً جزئیاتی ارائه نخواهد شد. وی همچنین گفت که وزارت دفاع آمریکا به هیچ وجه از گفتگو با حزب کارگران کردستان موسوم به پ. ک.ک حمایت نمی کند، بلکه خواهان نگرش جامع به این مسئله است. گفتنی است که وزیر دفاع آمریکا در اواخر دهه اول اسفند سال جاری دیداری کاری از ترکیه داشت و طی این دیدار با مقام های ارشد این کشور در خصوص مسائل امنیتی گفتگو کرد. به اين ميگن دست بسته بودن! اين كار براي ما فاجعه است. براي روسيه هم با اين همه ادعا متاسفم

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
روز:روزنامه مورنینگ استار، ناشر نظرات حزب کمونیست انگلستان، در شماره روز گذشته خود اطلاعات زیر را در ارتباط با هزینه های جنگی انگلستان منتشر کرد: هزینه های عملیات جنگی انگلستان برای سال مالی جاری 3.297 میلیارد پوند در نظر گرفته شده است. این رقم، افزایش 94 درصدی نسبت به سال قبل را نشان میدهد. سال قبل این هزینه ها 1.698 میلیارد پوند بوده است. ارقام تفکیکی این هزینه چنین است: 52 درصد برای عملیات نظامی در عراق با 1.449 میلیارد پوند، برای افغانستان 1.424 میلیارد پوند یعنی48 درصد افزایش نسبت به سال قبل.اين ارقام حکایت از ادامه و حتی تشدید سیاست جنگی انگلستان در منطقه، در سال آینده دارد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

روز:روزنامه مورنینگ استار، ناشر نظرات حزب کمونیست انگلستان، در شماره روز گذشته خود اطلاعات زیر را در ارتباط با هزینه های جنگی انگلستان منتشر کرد:

هزینه های عملیات جنگی انگلستان برای سال مالی جاری 3.297 میلیارد پوند در نظر گرفته شده است. این رقم، افزایش 94 درصدی نسبت به سال قبل را نشان میدهد. سال قبل این هزینه ها 1.698 میلیارد پوند بوده است. ارقام تفکیکی این هزینه چنین است: 52 درصد برای عملیات نظامی در عراق با 1.449 میلیارد پوند، برای افغانستان 1.424 میلیارد پوند یعنی48 درصد افزایش نسبت به سال قبل.اين ارقام حکایت از ادامه و حتی تشدید سیاست جنگی انگلستان در منطقه، در سال آینده دارد.


من فكر ميكنم كه اين خبر خوبي نيست و من احتمال ميدهم كه انگلستان در عمليات احتمالي جنگي بر ضد ايران همراه ايالات متحده در صورت بن بست كامل در حل پرونده هسته اي ايران از طريق ديپلماسي و تحريم شركت كند و با توجه به اينكه بودجه عمليات جنگي انگلستان سه برابر! :lol: شده اين ميتواند خبر از اين احتمال دهد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=center]چین آمریکا را به دخالت در امور خود متهم کرد [/align]

وزارت دفاع آمریکا بودجه نظامی واقعی چین را بیش از ارقام اعلام شده تخمین زده است
دولت چین نسبت به انتقاد مقامات آمریکایی از افزایش بودجه نظامی این کشور واکنشی تند نشان داده است.


روز سه شنبه، 4 مارس، چین گانگ، سخنگوی دولت جمهوری خلق چین، گزارش وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) حاوی ارزیابی برنامه های نظامی این کشور را مردود دانست و مقامات ایالات متحده را به تحریف واقعیات و تلاش برای دخالت در امور داخلی سایر کشورها متهم کرد.
سخنگوی دولت چین گفت ایالات متحده باید دیدگاه متعلق به دوران جنگ سرد را کنار بگذارد، درکی صحیح از واقعیات چین و روند توسعه این کشور داشته باشد و با اصلاح اشتباهات خود، به پیشبرد اعتماد و همکاری متقابل کمک کند.

روز دوشنبه یکی از مقامات کنگره ملی خلق - پارلمان چین - خبر داد که لایحه بودجه دفاعی سال آینده این کشور با افزایشی بیش از هفده در صد نسبت به سال قبل برای تصویب به اجلاس سالانه کنگره تسلیم خواهد شد.

بودجه نظامی سال 2008 به حدود 72 میلیارد دلار بالغ خواهد شد و انتظار می رود این بودجه در جریان اجلاس جاری کنگره ملی خلق، که از روز چهارشنبه آغاز به کار می کند، به تصویب برسد.
این مقام چینی افزود که بودجه دفاعی در سال مالی آینده به همان نسبت سال گذشته افزایش خواهد یافت و این افزایش را برای جبران کمبودهای موجود در تشکیلات دفاعی این کشور ضروری دانست.
به گفته وی، هزینه نظامی جمهوری خلق چین تنها به حدود 1.4 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور بالغ می شود در حالیکه این رقم برای ایالات متحده 4.6 درصد و برای بریتانیا حدود 3 درصد است.
به گفته مقامات چینی، با وجود افزایش سال های اخیر در بودجه دفاعی این کشور، حجم این بودجه همچنان یک دهم هزینه های نظامی ایالات متحده است.

نگرانی پنتاگون

وزارت دفاع آمریکا در گزارشی که روز دوشنبه انتشار داد آنچه را که رشد سریع توان نظامی جمهوری خلق چین خواند مایه نگرانی توصیف کرد و گفت که عدم شفافیت در هزینه های نظامی چین می تواند ثبات منطقه و جهان را به مخاطره اندازد.

به گفته وزارت دفاع آمریکا چین در صدد توسعه توانایی موشکی و ماهواره ای خود برای اهداف نظامی است
مقامات آمریکایی پیش از این نیز گفته بودند که دولت چین مبالغی به مراتب بیش از آنچه را که در بودجه دفاعی این کشور منعکس می شود به مصارف نظامی اختصاص می دهد.

در گزارش اخیر پنتاگون آمده است که جمهوری خلق چین با اختصاص بودجه ای قابل توجه، در نظر دارد در تلاش برای کسب اعتبار داخلی و خارجی، توانایی موشکی و ماهواره ای خود برای اهداف دفاعی را افزایش دهد.

در این گزارش هزینه نظامی واقعی چین بین 97 تا 139 میلیارد دلار در سال عنوان شده اما منابع رسمی چین این ارقام را مبالغه آمیز خوانده اند.

وزارت دفاع آمریکا همچنین گفته است که مقاصد نظامی چین در سطح منطقه ای و بین المللی ابهام آمیز است و این وضعیت می تواند به بروز مسابقه تسلیحاتی در منطقه منجر شود.

در مقابل، سخنگوی دولت چین تاکید ورزیده که نیروهای مسلح این کشور هیچ کشور دیگری را مورد تهدید قرار نمی دهند و تنها ماموریت آنان دفاع از خاک این کشور است.
چین گانگ متقابلا دولت آمریکا را به دلیل ادامه فروش اسلحه به تایوان مورد انتقاد قرار داده و از ایالات متحده خواسته است تا روابط نظامی خود با تایوان را قطع کند.

در سال 1949، دولت وقت چین از چریک های کمونیست شکست خورد و به تایوان گریخت و "جمهوری چین" را در این جزیره ایجاد کرد در حالیکه سرزمین اصلی با عنوان جمهوری خلق چین تحت نظام کمونیستی قرار گرفت.

جمهوری خلق چین و تایوان متقابلا یکدیگر را فاقد مشروعیت می دانند و هریک بر حق خود برای حکومت بر تمامی خاک چین تاکید می ورزد اما در حال حاضر، اکثر کشورهای جهان از جمله ایالات متحده تنها با جمهوری خلق چین روابط سیاسی رسمی دارند و کرسی چین در سازمان ملل نیز در اختیار جمهوری خلق است.

با اینهمه، ایالات متحده روابط نزدیک خود با تایوان را حفظ کرده و از تامین کنندگان اصلی اسلحه برای حکومت تایوان است.
‌‌BBC

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
درگيري و اختلاف‌نظر دولت بوش و پنتاگون درباره سياست‌هاي خاورميانه‌اي دولت بوش که از آغاز جنگ آمريکا و عراق در سال 2003 آغاز شده بود، سرانجام به استعفاي فرمانده ارشد آمريکايي منجر شد و درياسالار «ويليام فالون»، فرمانده نيروهاي مشترک آمريکا در منطقه خاورميانه، ديشب به صورت ناگهاني از سمت خود در سن 63 سالگي استعفا داد.
به گزارش خبرنگار «تابناك»، او که سال پيش، پس از جنگ 33 روزه حزب‌الله با اسرائيل، مسئوليت نيروهاي آمريکايي در خاورميانه را به عهده گرفته و با سياست‌هاي ژنرال «پترائوس» در زمينه عراق مخالفت داشته، اعتقاد داشته است که به جاي کشاندن بيش از حد نظاميان آمريکايي به عراق، اين کشور بايد نيروهاي خود را در افغانستان مستقر كند.
او که پيشتر نيروهاي آمريکايي را در منطقه «پاسيفيک» هدايت مي‌كرده است، بر اين باور بود كه بايد در آن منطقه هم سوءتفاهمات با کشور چين برطرف شود و در کوتاه مدت، به درک متقابل با اين کشور دست يابند.
فالون که به سياست نرمش ـ نرمش اعتقاد داشته است، در آخرين گفت‌وگو‌هاي خود در مرکز فرماندهي آمريکا در «تمپا»، ايالت فلوريدا با نظاميان عالي‌رتبه کشورهاي عربي منطقه خليج‌فارس، آنان را به مدارا با ايران دعوت كرده است، اما برخي از نظاميان کشورهاي حاشيه خليج‌فارس با اين سياست او مخالفت کرده بودند.
به نظر مي‌رسد لابي اسرائيل به همراه کشورهاي عربي حوزه خليج فارس، در استعفاي اجباري او نقش مهمي داشته است.
پس از آن‌که شانزده سازمان اطلاعاتي آمريکا اعلام نمودند ايران در زمينه هسته‌اي به دنبال سلاح نيست، فالون گفته بود، هم‌اکنون ثابت شده که باورهاي او در زمينه مراوده با ايران، پايه قوي داشته است.
او همچنين در ماه ژانويه سال گذشته، در نشست مجلس سنا گفته بود: همه راه‌هاي ديپلماسي و مذاکره با ايران باز است و در اين زمينه، آمريکايي‌ها مي‌توانند از راه‌هاي گوناگون به اين مهم دست يابند.
در همين زمينه، سناتور «هري ريد»، رهبر دمکرات‌ها در مجلس سناي آمريکا اعلام نمود: اين استعفا، نشانه‌اي بسيار قوي است،‌ مبني بر اين که دولت بوش، نسبت به هزينه‌‌ها و سرمايه‌هايي که در عراق از دست مي‌رود، چه ميزان نابيناست.
هم‌اکنون تنش بين فرماندهان نظامي پنتاگون و دولت بوش به رسانه‌هاي آمريکايي هم رسيده و اين در حالي است كه سياست‌هاي گوناگون دولت بوش براي جلوگيري از اين شکاف، کارساز نبوده است.
به گزارش «بي.بي.سي»، رابرت گيتس، وزير دفاع آمريکا، روز سه‌شنبه گفت: با درخواست درياسالار ويليام فالون براي استعفا موافقت شده است.

اين مقام 63 ساله نظامي ماه مارس 2007 پس از خدمت به عنوان فرمانده نيروهاي آمريکايي در ناحيه اقيانوس آرام «فرماندهي مرکزي آمريکا» در خاورميانه را به عهده گرفت.
هفته گذشته، مقاله‌اي در مجله «يو اس اسکواير»، حکايت از آن داشت که فالون با سياست سرسختانه دولت ‌جورج بوش با ايران مخالف است.

گيتس گفت: هرچند با اکراه استعفاي فالون را مي‌پذيرد، اما گمان مي‌کند تصميم درستي بوده است.
وزير دفاع آمريکا افزود: هرچند او گمان نمي‌کند که هيچ اختلاف‌نظر عمده‌اي ميان ديدگاه‌هاي درياسالار فالون و دولت بوش وجود داشته باشد، اما برداشتي شکل گرفته داير بر اين که چنين است.

بنا بر مقاله نشريه «اسکواير»، فالون با طرح‌هاي دولت بوش براي حمله نظامي به ايران مخالف بود.
اين مقاله ادعا کرد: درياسالار فالون با تأمل درباره اقدام نظامي عليه ايران مخالف بود و او را «قوي‌ترين مردي که در سر راه دولت بوش و جنگ با ايران ايستاده بود» توصيف کرد.

بنا بر بيانيه فرماندهي مرکزي آمريکا، فالون گفت او به دليل تصورات پديد آمده درباره ناهمخواني نظرات او با رئيس‌جمهور آمريکا استعفا مي‌دهد، چرا که ديگر نمي‌تواند به شکلي مؤثر به منافع آمريکا خدمت کند.
وي که در حال سفر در عراق است، در بيانيه‌اي که دفترش در فلوريدا منتشر کرد نوشت: گزارش‌هاي اخير مطبوعاتي حاکي از وجود انفصال ميان ديدگاه‌هاي من و سياست‌هاي رئيس‌جمهور است که مانع تمرکز (بر وظايف) در مقطعي حياتي شده است.

وي افزود: هرچند من باور ندارم هرگز هيچ اختلافي در زمينه اهداف آن بخش از سياست‌هاي ما که به حيطه مسئوليت‌هاي فرماندهي مرکزي مربوط مي‌شود وجود داشته، اما وجود چنين برداشتي، مانع مي‌شود تا به طور مؤثر به منافع آمريکا در ناحيه خدمت کنم.

گيتس هرگونه اشاره‌اي به اين‌که استعفاي فالون به معني برنامه‌ريزي آمريکا براي رفتن به جنگ با ايران است را مسخره خواند.
فرماندهي مرکزي ارتش آمريکا، ناحيه‌اي از شاخ آفريقا تا آسياي ميانه را در بر مي‌گيرد و جنگ‌هاي عراق و افغانستان در حيطه مسئوليت‌هاي آن بوده است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
شایعه استعفای دسته جمعی ژنرال های آمریکایی در صورت حمله به ایران

این روزها شایعه ای در واشنگتن سر زبان ها افتاده، مبنی بر اینکه در صورت صدور فرمان جنگ علیه ایران توسط جورج بوش رئیس جمهوری آمریکا، شماری از ژنرال های بلندپایه ایالات متحده به نشانه اعتراض استعفا خواهند کرد.

به گزارش عصر ایران (asriran.com)، یکی از نامه های ارسالی از سوی کاربران به پایگاه خبری "سانتاماریا تایمز" با پرداختن به این شایعه، دلیل ژنرال های آمریکایی برای دست زدن به چنین اقدامی را این گونه توصیف کرده که این مقامات معتقدند: آمریکا بیش از اندازه وارد مسائل خاورمیانه شده و از پس سه جبهه در آن واحد برنمی آید.
اما پرسش این است که آیا بوش به توصیه های افسران ارشد خود گوش خواهد داد؟ شاید هم این طور نباشد.
تاریخ پر از رهبرانی است که به حرف ژنرال های خود گوش نداده اند. به عنوان مثال، ژنرال های آلمانی نیز بیم داشتند که تمایل هیتلر به گسترش قلمرو خود به همه سوزی عمومی دیگری در اروپا منجر شود. اگرچه دیپلماسی آن زمان به هیتلر اجازه داد تا کشورها را یکی پس از دیگری به زور تصاحب کند، اما ژنرال های آلمانی مجبور شدند که در آن زمان سکوت اختیار کنند و در نهایت نیز ترس آنها به واقعیت تبدیل شد.
ژنرال های نویل چمبرلین (نخست وزیر بریتانیا بین سال های 1937 تا 1940) نیز به وی توصیه هایی کرده بودند. وی در ابتدا با هیتلر بر سر چکسلواکی به توافق رسیده بود و سپس متعهد شد که بریتانیا در صورت حمله آلمان ها به کمک لهستان بیاید. ژنرال های انگلیسی به وی گفته بودند که بریتانیا از پس این مسئله بر نمی آید. این سیاست هیچ گونه فضایی برای مانور دادن باقی نگذاشت و در عمل وقوع جنگ جهانی دوم را رقم زد.
اما اکنون چنین به نظر می رسد که بوش تمایل داشته باشد به توصیه های ژنرال های خود در مورد خروج از عراق گوش کند.
شایان ذکر است دریاسالار ویلیام فالون، فرمانده ارشد نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه در خلال گمانه زنی هایی در مورد شکاف میان او و دولت جورج بوش در مورد سیاست مربوط به ایران از مقام خود استعفا داده است. thinking
منبع عصر ایران

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
جنگنده‌هاي يوروفايتر به پرواز درآمدند


جنگنده‌هاي يوروفايتر ساخت اروپا در اسپانيا به پرواز در آمدند. روزنامه ال‌پاييس روز پنجشنبه ضمن اعلام اين مطلب گزارش داد ۲۵فروند هواپيماي جنگنده يوروفايتر اسپانيا، آلمان ، ايتاليا و انگليس ديروز براي اولين بار در عمليات دفاع از قلمرو هوايي اروپا در كنار هم پرواز كردند. بنابراين گزارش ، پايگاه هوايي مورون در نزديكي شهر سوييا و فضاي هوايي شهر آلباسته صحنه نمايشي مانورهاي تايفون بودند.

اين عمليات مبارزات هوايي نمايشي با شركت حدود ‪۵۰ فروند هواپيماي مختلف و يك هزار و ۵۰۰نظامي انجام شد.

بنابر اين گزارش ، نقش اصلي مانورهاي ديروز را جنگنده‌هاي يوروفايتر كه همچنين آنها رااي اف ۲۰۰۰تايفون مي‌نامند كه ساخت كشورهاي اسپانيا، آلمان ، فرانسه و انگليس است ، بر عهده داشتند.

سرهنگ لئون آنتونيو ماچس فرمانده پايگاه مورون اعلام كرد كه مانورهاي مذكور براي بهبود عمليات ميان يگانهاي مختلف صورت مي‌گيرد و حضور اين جنگنده‌ها از ماه مي‌سال ۲۰۰۴ميلادي در آن پايگاه را تحول مهمي خواند.

سرهنگ ماچس تصريح كرد كه اكنون اسپانيا داراي ۱۸فروند جنگنده يوروفايتر است كه ۱۴فروند از آنها در پايگاه مورون مستقر هستند
منبع خبر www.irna.ir
تصویر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      با سلام
      آزمایش سامانه دریاپایه "lora"

      طبق اخبار منتشر شده ، صنایع هوا- فضای رژیم عبری (IAI) موفق شده تا آزمایشات سامانه تسلیحات توپخانه ای برد بلند ( Long-Range Artillery weapon system) خود را با موفقیت به اتمام رساند که این تستها ، عمدتاً بعنوان  بخشی از برنامه  تبلیغاتی و همچنین گسترش رزمی  که در نهایت منجر به خرید آن توسط IDF خواهد شد ، در نظر گرفته شده است . در این آزمایش ، یک تیر موشک از روی عرشه یک شناور غیر نظامی ، بسوی یک هدف در عمق دریا شلیک گردید . سامانه تسلیحاتی LORA ، در رده  راکتهای توپخانه ای تاکتیکی  برد بلند قرار دارد  که توسط بخش MALAM از صنایع IAI توسعه پیدا نموده  است .

      براساس اطلاعات موجود این سامانه برای انهدام اهداف در بردی فراتر از 400 کیلومتر و با دقتی در حدود 10 متر طراحی و از یک سکوی دریاپایه به مورد آزمایش قرار گرفت . به گفته تحلیلگران دفاعی ، گونه آزمایشی این سامانه راکتی به این دلیل از روی یک شناور غیر نظامی به سوی هدف شلیک گردید تا کارشناسان فنی قادر باشند تا کاراکترهای این سلاح را بطور کامل بررسی و تجزیه و تحلیل کنند . این سامانه رزمی ، از یک تریلر بعنوان پست فرماندهی و یک لانچر زمینی تشکیل شده و می تواند اهداف مورد نظر را در برد مشخص شده ، با دقت مورد اصابت قرار دهد  . در این تست رزمی ، سامانه های اصلی و جانبی و هم راکت شلیک شده ، با موفقیت عمل نموده و رضایت ناظران را برآورده کردند .

      بواز لِوی ، معاون اجرایی IAI و مدیر سیستم های تسلیحات راکتی این شرکت در این زمینه معتقد است :
      " این تست ، یکی از پیچیده ترین آزمایشات IAI در یک دهه گذشته بشمار می رود ، چرا که این رویداد ، یک طرح تمام عیار عملیاتی شامل ارزیابی نحوه مانور سامانه ، نحوه عملکرد در مرحله نهایی (ترمینال ) و همچنین دقت در انهدام هدف ، می گردید . وی تاکید نمود که  این سامانه به بلوغ خود نزدیک شده و یک ترکیب بسیار پیشرفته را برای کاربران احتمالی آن به ارمغان خواهد آورد .
      پی نوشت :
      علی الظاهر ، جمهوری اسلامی ایران ، تنها کشوری نیست که روی سامانه های موشکی تاکتیکی با دقت بالا مشغول کار هست !!!!
      صرفاً برای میلیتاری / مترجم  MR9
       
    • توسط Ahmad6644
      اندونزی به دنبال خرید 6 فروند جنگنده‌ی سوخو است
       
      مقامات اندونزی روز گذشته اعلام کردند که به دنبال خرید 6 فروند جنگنده‌ی روسی سوخوی SU-30 هستند. این قرارداد که در کنار نمایشگاه هوایی روسیه (MAKS-2007) و در روز اول آن منعقد شده است ارزشی در حدود 330 تا 350 میلیون دلار در برخواهد داشت. این جنگنده‌ها که تکنولوژی آنها به اواسط دهه‌ی 90 بازمی‌گردد، به صورت تدریجی و از سال آینده تحویل داده خواهند شد.

      منبع : AVIA.IR
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.