reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

توجه کنید ه اگر پدافند بخواد بصورت نامتقارن (الان نمی دونم این حماقته یا نه) درگیر بشه،‌ نمیاد با هر هدفی در گیر شه، میذار طرف احساس امنیت بکنه و بعد در گیر میشه یا نقطه کلیدی از پکیج حمله رو میزنه.

باید دید تاثیر این حملات چقدر بوده.

نکته خیلی بد اینه که به خبرگزاری های دروغگویی مثل مشرق و فارس نمیشه اعتماد کرد،‌ در عوض الجزیره رو ببینید چقدر حرفه ای پروپاگاندا می کنه. چهار نفر با آی کیوی کلم چپوندن که فقط مجیز بگن آخرش شد این!

خبرگزاری های فارس و مشرق کاملا دولتی هستند و مخصوصا فارس نیوز وظیفه اصلیش انعکاس به روز اخبار و حوادث سیاسی و نظامی ایران هست..

لحظه به لحظه اخبار فارس نیوز در خارج و داخل ایران توسط کارشناسان نظامی و سیاسی رصد میشه..

بطور مثال وقتی آقای کردوغان  درنیمه دوم  سال 2011 تهدید کرده بود که اگر ارتش بشار الاسد در فلان شهر سوریه عقب نشینی نکند ما مستقیما وارد عمل خواهیم شد..(در زمان کوفی عنان که نماینده سازمان ملل بود و برای صلح طرفین در سوریه تلاش میکرد)..

یک سرهنگ تمام سپاه (و نه سردار) تهدید میکنه که اگر ترکیه بخواهد وارد جنگ با سوریه بشه ما با ترکیه میجنگیم..و دقیقا 15 دقیق بعد خبر از روی خروجی سایت فارس نیوز حذف میشه..ترکیه هم کلا دیگر حرفی از حمله به اسد نمی زد..

ما هم فارس نیوز رو بعلاوه ی سایر سایت های خبری پنتاگون و غیره دنبال میکنیم..همین دیروز اگر اخبار فارس نیوز رو کاملا رصد کرده باشید متوجه خیلی از موضوعات می شدید..

حوادثی که مربوط به رخدادهای طبیعی نیست اعم از آتش سوزی های عمدی و خرابکاری ها در موسسات و غیره..وقتی در سایت فارس نیوز اعلام میشود..به اغلب به این معناست که  خرابکاری در داخل ایران و توسط عوامل سرویس های امنیتی بیگانه برنامه ریزی و اجراء شده..در صورتیکه خلاف این امر ثابت بشود معمولا فارس نیوز در خبری جداگانه دلیل اون رو ذکر میکند..

حالا الجزیره و العربیه رو هم ما دیدیم..الجزیره کاش فقط مجیز شیخ تمیم رو بگویند..

ویرایش شده در توسط ProphecyUpdate
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با دهها تفاوت،‌یکیش اینه العربیه و الجزیره،‌در خبر هاشون هیچ وقت به ادعای مقامات Credibility نمی دن و به عنوان فکت بیانش نمی کنن، اما چون فارس و مشرق هم به شدت آماتور هستند و هم اصول سیاسی اخلاقی بجز تبلیغ کردن ندارند هر ادعایی رو به صورت فکت مطرح می کنن بدون منبع. این حداقل تفاوته، حداقل. بعد وقتی الجزیره خبرنگارش رو می فرسته جائی یا میگه من به این نتیجه رسیدم که اینجا پدافند نیست این حرفش اعتبار داره.

با الجزیره و حرفه ای گریش که قابل مقایسه نیستن این دو وبلاگ آماتور.

به رصد شدنشون هم خیلی افتخار نکنید وقتی تمام بقیه رسانه ها یا سانسور شدن یا بایکوت، اینکه دو سیستم وابسته به قدرت اخبار رسمی رو بدن بیرون افتخار نیست،‌خبرگزاری کره شمالی هم رصد میشه! دقیقا هم اینها مثل هم هستن، دریغ از اینکه فارس یا مشرق یک دهم کاری که اجزیره برای این درگیری کرده رو بکنن و حتی یک کد اینتراکتیو داشته باشند.

ریشه همه بدبختی ها اینجاست دیگه، ما نیروی نظامی توانمند نداریم، رسانه توانمند نداریم چون همیشه خدا پشت شعارهایی که بی ربط هستند به واقعیات پنهان شدیم و بعضی وقتها چون این شعارها 180 ردجه با واقعیت تفاوت داشته،‌هر کسی که خواسته واقعیت رو جلو بیاره بایکوت یا سانسور کردیم نتیجه اینکه نتونستیم ضعفهامون رو اصلاح کنیم.

روزگاری،‌ روزگاری خیلی دور ما در عمان دولت تعیین می کردیم امروز در عراق و یمن موندیم.

  • Upvote 4
  • Downvote 20

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با دهها تفاوت،‌یکیش اینه العربیه و الجزیره،‌در خبر هاشون هیچ وقت به ادعای مقامات Credibility نمی دن و به عنوان فکت بیانش نمی کنن، اما چون فارس و مشرق هم به شدت آماتور هستند و هم اصول سیاسی اخلاقی بجز تبلیغ کردن ندارند هر ادعایی رو به صورت فکت مطرح می کنن بدون منبع. این حداقل تفاوته، حداقل. بعد وقتی الجزیره خبرنگارش رو می فرسته جائی یا میگه من به این نتیجه رسیدم که اینجا پدافند نیست این حرفش اعتبار داره.

با الجزیره و حرفه ای گریش که قابل مقایسه نیستن این دو وبلاگ آماتور.

به رصد شدنشون هم خیلی افتخار نکنید وقتی تمام بقیه رسانه ها یا سانسور شدن یا بایکوت، اینکه دو سیستم وابسته به قدرت اخبار رسمی رو بدن بیرون افتخار نیست،‌خبرگزاری کره شمالی هم رصد میشه! دقیقا هم اینها مثل هم هستن، دریغ از اینکه فارس یا مشرق یک دهم کاری که اجزیره برای این درگیری کرده رو بکنن و حتی یک کد اینتراکتیو داشته باشند.

ریشه همه بدبختی ها اینجاست دیگه، ما نیروی نظامی توانمند نداریم، رسانه توانمند نداریم چون همیشه خدا پشت شعارهایی که بی ربط هستند به واقعیات پنهان شدیم و بعضی وقتها چون این شعارها 180 ردجه با واقعیت تفاوت داشته،‌هر کسی که خواسته واقعیت رو جلو بیاره بایکوت یا سانسور کردیم نتیجه اینکه نتونستیم ضعفهامون رو اصلاح کنیم.

روزگاری،‌ روزگاری خیلی دور ما در عمان دولت تعیین می کردیم امروز در عراق و یمن موندیم.

آقامن شبکه الجزیره هم عربی هم انگلیسی رو دیدم و حتی تحلیل های سیاسی اونها رو هم دیدم..یه کم حرفای راست قاطی حرفای دروغشان میکنند..دوستان این احساس براشون القاء میشه که این خیرگزاری یک رسانه ی آزاد است و بدون غرض..این خصوصیت رو هم در فاکس نیوز و هم در سی ان ان ما میبینیم..در صدای آمریکا هم میبینیم..ولی خوب اخبار درست و غلط رو باید با رصد کردن همزمان همه رسانه ها تمیز داد و تشخیص داد..بنده دارم میگم..اخبار فارس نیوز بیان کننده ی نقطه نظرات مقامات سیاسی و لشگری ایران هست..خیلی از پاسخ های سیاسی و نظامی رو توی خبرگزاری ها میدهند..مثال های زیادی هست..شا مثل اینکه اصلا فکر نمی کنی..به یک نقطه خیره شدی و فقط از زاویه دید خودت حرف میزنی..بنده دلیل میارم که چرا فارس نیوز رو رصد میکنم..میخوای ویدئوهای فیصل القاسم(مجری و تحلیل گر الجزیره)رو برات اینجا بزارم ببینی چقدر تناقض در گقتار و خبرهاشون هست؟؟.. چقدر دودوزه بازی میکنن توی الجزیره...بقولی دکترفیصل القاسم رو که باید بشناسی اگر اخبار الجزیره رو دنبال میکنی..یا اون برنامه تحلیلی Empire و خیلی های دیگه..

  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

آقامن شبکه الجزیره هم عربی هم انگلیسی رو دیدم و حتی تحلیل های سیاسی اونها رو هم دیدم..یه کم حرفای راست قاطی حرفای دروغشان میکنند..دوستان این احساس براشون القاء میشه که این خیرگزاری یک رسانه ی آزاد است و بدون غرض..این خصوصیت رو هم در فاکس نیوز و هم در سی ان ان ما میبینیم..در صدای آمریکا هم میبینیم..ولی خوب اخبار درست و غلط رو باید با رصد کردن همزمان همه رسانه ها تمیز داد و تشخیص داد..بنده دارم میگم..اخبار فارس نیوز بیان کننده ی نقطه نظرات مقامات سیاسی و لشگری ایران هست..خیلی از پاسخ های سیاسی و نظامی رو توی خبرگزاری ها میدهند..مثال های زیادی هست..شا مثل اینکه اصلا فکر نمی کنی..به یک نقطه خیره شدی و فقط از زاویه دید خودت حرف میزنی..بنده دلیل میارم که چرا فارس نیوز رو رصد میکنم..میخوای ویدئوهای فیصل القاسم(مجری و تحلیل گر الجزیره)رو برات اینجا بزارم ببینی چقدر تناقض در گقتار و خبرهاشون هست؟؟.. چقدر دودوزه بازی میکنن توی الجزیره...بقولی دکترفیصل القاسم رو که باید بشناسی اگر اخبار الجزیره رو دنبال میکنی..یا اون برنامه تحلیلی Empire و خیلی های دیگه..

رسانه آزاد کلا یک عبارت ساده لوحانست. در خود امریکا حتی. رسانه تابع پولی هست که بهش میرسه.

بحث سر حرفه ای بودن رسانه ها و این واقعیته که فارس و مشرق در حد ماهیتابه ای که توش املت می پزن روی خبرشون کار نمی کنن. نه اینکه نخوان، چون تیم خبریشون از بین یکسری آدم "وفادار" انتخاب میشه نه یکسری آدم "توانمند" و معیار وفاداری تملقه، به اینجا میرسه که اعتبار حرفهاشون میشه عین اعتبار سایت خبرگزاری دولتی کره شمالی، یک خط حتی یک خط خبر معتبر نمی تونن در مورد یمن کار کنن،‌تنها اخبار معتبرشون اینه که خبر بدن فلان مقام ایرانی چه ادعایی کرد.

الجزیره از معدود خبرگزاری هایی هست که به دانشگاه استنفورد پول میده برای اختن اینتراکتیو هاش، فارس چی کار می کنه با این پولهای هنگفتی که میرسه دستش، آی بخور بخوره!

 

نمونش هم این کثافت کاریه، حاشا از الاغ، حاشا

کدوم بی شعوری این عکس رو گذاشته تیتر یک فارس؟

 

lsqjvmqw83i55dydxygu.jpg

ویرایش شده در توسط mo313
  • Upvote 7
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
الجزیره انگلیسی شاید کم و بیش دارای اعتبار، حتی جهانی، باشه ولی الجزیره عربی و العربیه بطور کلی فاقد هر گونه اعتبار، از نوعی که دوستمون می فرمایند، هستند.

اون مستند چند سال پیش العربیه در مورد حجاب زنان ایرانی رو شاید دیده باشید. بسا نفرت انگیز بود، ساخت همچین مستندی از یک ارگان تبلیغات مذهبی سطحی بر میاد نه یک رسانه معتبر.
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جنگنده هاي سعودي در پي نابودي تمام سايت هاي پدافند هوايي يمن

 

بقاياي سايت پدافندي SAM-2 در يمن پس از بمباران

 

CBHs32BUwAAIPIf.jpg

 

[url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10312/CBHs3yrUcAEi70l.jpg]thumb_CBHs3yrUcAEi70l.jpg[/url]    [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/10312/CBHs31tUIAAS97p.jpg]thumb_CBHs31tUIAAS97p.jpg[/url]

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عملکرد نیروی هوایی عربستان شاید عالی نباشه ولی راضی کننده است ، با کوبیدن پایگاه های ارتش و زیر ساخت های دفاعی ضمن اینکه حوثی ها رو تضعیف میکنند یک دو دستگی بین نیروهای ارتش و حوثی ها ایجاد خواهند کرد ، تکنیک زمین سوخته ، به نوعی نیروی هوایی داره زمینه رو برای مذاکرات صلح آماده میکنه نه اینکه بخوان توان حوثی ها رو کلا نابود بکنند . عربستانی ها زائیده و وامدار سیاست توازن قوای کیسینجر هستند ، این اقدامات رو بدون مشورت اندیشکده های معتبر آمریکایی انجام نمیدن ، اگر پروژه آمریکا نیست ، مطمئنا پروژه مستقلانه عربستانی ها هم نیست ... .

سقوط جنگنده ها هم ناشی از عملیات واقعی ائتلاف بر علیه یک نیروی کلاسیک هستش ، مشکلی نیست . ضعیف نمایی دشمن کار خوبی نیست .

  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عملکرد نیروی هوایی عربستان شاید عالی نباشه ولی راضی کننده است ، با کوبیدن پایگاه های ارتش و زیر ساخت های دفاعی ضمن اینکه حوثی ها رو تضعیف میکنند یک دو دستگی بین نیروهای ارتش و حوثی ها ایجاد خواهند کرد ، تکنیک زمین سوخته ، به نوعی نیروی هوایی داره زمینه رو برای مذاکرات صلح آماده میکنه نه اینکه بخوان توان حوثی ها رو کلا نابود بکنند . عربستانی ها زائیده و وامدار سیاست توازن قوای کیسینجر هستند ، این اقدامات رو بدون مشورت اندیشکده های معتبر آمریکایی انجام نمیدن ، اگر پروژه آمریکا نیست ، مطمئنا پروژه مستقلانه عربستانی ها هم نیست ... .
سقوط جنگنده ها هم ناشی از عملیات واقعی ائتلاف بر علیه یک نیروی کلاسیک هستش ، مشکلی نیست . ضعیف نمایی دشمن کار خوبی نیست .


بحث اخیر مطرح شده در این تاپیک به هیچ عنوان ضعیف نمایی نیست، اتفاقا اگر کاربر مرتضی رو بشناسید میدونید که تیغ انتقادش اصولا اینوری میبره و باز هم اصولا اونوری ها رو توی سر ما میکوبه.

حالا ببینید چی شده که داره به عملکرد عربستان انتقاد میکنه.
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عملکرد نیروی هوایی عربستان شاید عالی نباشه ولی راضی کننده است ، با کوبیدن پایگاه های ارتش و زیر ساخت های دفاعی ضمن اینکه حوثی ها رو تضعیف میکنند یک دو دستگی بین نیروهای ارتش و حوثی ها ایجاد خواهند کرد ، تکنیک زمین سوخته ، به نوعی نیروی هوایی داره زمینه رو برای مذاکرات صلح آماده میکنه نه اینکه بخوان توان حوثی ها رو کلا نابود بکنند . عربستانی ها زائیده و وامدار سیاست توازن قوای کیسینجر هستند ، این اقدامات رو بدون مشورت اندیشکده های معتبر آمریکایی انجام نمیدن ، اگر پروژه آمریکا نیست ، مطمئنا پروژه مستقلانه عربستانی ها هم نیست ... .

سقوط جنگنده ها هم ناشی از عملیات واقعی ائتلاف بر علیه یک نیروی کلاسیک هستش ، مشکلی نیست . ضعیف نمایی دشمن کار خوبی نیست .

 

بحث اینه که پدافند نصف و نیمه بدون فرماندهی درست ، تقریبا روزی 1 جنگنده میکشه پایین .... . حالا اگر این پدافند به روز باشه و فرماندهی درستی میداشت ، روزی حداقل 3-4 جنگنده رو میکشیدند پایین ... 

 

دقت کنید حتی یه استتار ساده هم نداره پدافندشون ! آش رو با جاش گذاشتند تو دید ! 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 با سلام

یعنی آنقدر این برادر مرتضی انگیزه دارد

که اگر استاد اسدی داشت به رئال مادرید میرفت :mrgreen:

به هر حال خواستم بگم موضوع سوخو 24 در دزفول صحت نداره

جنگنده ایی جز تایگر و صاعقه و فانتوم به انجا رفت و امد نمیکند...

البته به جز روز هایی که نمایشگاه هوایی هستش

ارادتمند شما

یا مهدی

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

روزگاری،‌ روزگاری خیلی دور ما در عمان دولت تعیین می کردیم امروز در عراق و یمن موندیم.

همزمان درهمان روزها که ما دولت درعمان تعیین میکردیم جزیره بحرین از ایران جدا شد و ما اولین کشوری بودیم که استقلال آن را به رسمیت شناختیم..بدلیل قدرت بی بدیل سیاسی و نظامی ما در آن روزگاران..و ما همچنان نگران ایرانستان شدن ایران بودیم..

اصولا در آن روزگاران ایران مملو بود ازعناصر وفادار..و اصلا در ان روزگاران تعریف عنصر وفا ، اینگونه بود که فردی وفادار ابدا دست بوسی و مجیز گویی  و همچنین استفاده از ادبیات شعارگونه در مرامش نبود...

تدوین و تالیف با همکاری آقایان : علیرضا نوری زاده - شهرام همایون - سیاوش اوستا

 

ویرایش شده در توسط ProphecyUpdate
  • Upvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.