reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

سلام

 

 

عربستان بعد از مرگ عبدالله کارش تموم شده 

 

 

رهبری در سخنان خودشان بسیار بسیار واضح بیان کردند این مساله رو : قبلا عربستان وقار و متانتی حداقل در رفتار خارجی شون داشتند ... الان همون هم دیگه ندارند ! ( نقل به مضمون)

 

عربستان فینیش

 

عربستانی ها باید منتظر مرگ این پادشاه و اومدن پادشاه بعدی و مرگ اون پادشاه و اومدن پادشاه بعدی باشند !!!

 

در رابطه با یمن هم شک نکنید ، بدتر از اوضاع الان سوریه نمیشه ! به واقع یعنی خیلی هنر کنند میتونند چیزی شبیه امروز سوریه بعد از کلی جنگ و نبرد بسازند .... به واقع یعنی :

 

هیچ !

 

البته برای اونها هیچ !

 

برای شیعیان علی و زهرا .... لشکر یمانی ساخته میشه از مردان تمام عیار یمنی

 

بی جهت نیست عقیق .... فقط عقیق یمن هست !

 

 

یا حق

  • Upvote 7
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نیرو های انصارالله بر "جبل حدید" در عدن مسلط شدن

 

 

Screenshot_2015-04-11-12-29-45-1.png

 

 

 

العالم فارسی هم یه فیلم در این رابطه گذاشته ( حجم فیلم 11.62 مگابایت ) : http://wpc.be1e.edgecastcdn.net/00BE1E/news/2015/04/11/alalam_635643488199610284_25f_4x3.mp4

 

به نقل از :  http://fa.alalam.ir/news/1693854

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

شبکه خبری العربیه اعلام کرد که یک افسر ایرانی در جنوب یمن به اسارت نیروهای هوادار عبدربه منصور هادی رئیس جمهور مستعفی این کشور درآمده است.

 

العربیه که همزمان با حملات رژیم سعودی به خاک یمن دروغ پراکنی و شایعه سازی خود را افزایش داده است افزود: این افسر ایرانی سرگرد قاسم آصف زاده است که در منطقه خورمکسر و در ابتدای ورودی المعلا دستگیر شده است.

 

جمهوری اسلامی ایران مسائل و تحولات یمن را صرفا یک امر داخلی می‌داند و ضمن رد هرگونه توسل به زور جهت حل مسائل این کشور بر راه حل سیاسی تاکید کرده است.

چهارشنبه گذشته نیز در پی اظهارات بی‌اساس و واهی «العسیریی» سخنگوی حملات نظامی عربستان سعودی به یمن مبنی بر دخالت جمهوری اسلامی ایران در آموزش نیروهای انصارالله جهت ضربه زدن به مردم یمن و تخریب زیرساخت‌های حیاتی این کشور، کاردار عربستان به وزارت امور خارجه فراخوانده و مراتب اعتراض شدید جمهوری اسلامی ایران به وی ابلاغ گردید.

دروغ گویی و اتهام‌های واهی العربیه برای توجیه جنایات عربستان و آمریکا علیه غیرنظامیان و تاسیسات عمومی و خدماتی یمن صورت می‌گیرد. این دروغ پردازی‌ها در چارچوب تبلیغات گسترده رسانه‌ای برای گمراه کردن افکار عمومی و خدشه وارد کردن به وجهه مبارزان یمن صورت می‌گیرد که از سرزمین و عزت و کرامت خویش دفاع می‌کنند.

 

f48e645eb35c1c5d92834d1262f2e58b.jpg
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یمن ویتنام عربستان

 

 

بامداد پنج‌شنبه(۶ فروردین)  سفیر عربستان در آمریکا از آغاز عملیات «توفان قاطع» برای تجاوز نظامی به  یمن خبر داد. ۱۰کشور در این تجاوز نظامی مشارکت دارند که شامل اعضای شورای همکاری خلیج فارس‌  جز کشور عمان، به علاوه ترکیه، اردن، مصر، الجزائر و سودان است  زمزمه‌هایی نیز از پیوستن پاکستان و حتی افغانستان به این ائتلاف به گوش می‌رسد .اما سؤالاتی که در این میان ذهن تحلیگران را به خود مشغول کرده این است که چرا عربستان دست به چنین ماجراجویی خطرناکی زد؟ فرجام تجاوز نظامی به خاک یمن چه خواهد بود؟ و آیا عربستان خواهد توانست از این گردابی که خود را در آن وارد کرده خارج شود یا اینکه یمن به ویتنامی دیگر برای عربستان تبدیل خواهد شد؟
 
ساعت ۲۴ روز پنج شنبه(۶فروردین سال جاری) «محمد بن سلمان» فرزند پادشاه و وزیر دفاع جوان و بی‌تجربه  عربستان فرمان حمله نظامی به یمن را صادرکرد. طبق این فرمان هواپیماهای عربستان اهدافی را در صنعا پایتخت یمن بمباران کردند (به گفته برخی منابع در این حملات ۱۷۰ هواپیما شرکت داشتند که تعداد زیادی از آنها متعلق به عربستان بوده است)و در عین حال حدود ۱۵۰ هزار نظامی این کشور در پشت مرزهای این کشور با یمن مستقر شدند. به دنبال این حملات و در سکوت تائید آمیز سازمان ملل تا کنون صدها غیرنظامی یمنی که بیشترشان نیز زن و کودک هستند کشته و زخمی شده‌اند و بسیاری از زیرساخت‌های یمن نیز  نابود شده است.
 بلافاصله پس از شروع تجاوز نظامی به یمن وزرای خارجه ۲۲ کشور عربی  در نشستی در شهر «شرم‌الشیخ» مصر با پیش‌نویس قطعنامه‌ای که خواستار تشکیل ارتش متحد عربی است موافقت کردند. کشورهای عربی مدعی‌اند خواستار تشکیل این ارتش برای مقابله با تهدیدهای امنیتی در منطقه  هستند.
ائتلاف ۱۰ کشور تحت رهبری عربستان اعلام کرده اند که بنا به  درخواست «منصور هادی» رئیس جمهور مستعفی و متواری یمن تصمیم به مقابله با حوثی‌ها گرفته‌اند و اینکه هدف از این حمله نظامی نجات مردم یمن از دست حوثی‌ها است! و چون یمن به اشغال نظامی ایران!! درآمده ائتلاف تحت رهبری عربستان مجبور به این مداخله نظامی شده است .سخنگوی نیروهای متجاوز به یمن موسوم به عملیات «توفان قاطع» نیز هدف از حملات در یمن را نابودی انصارالله و بازگرداندن حکومت «منصور هادی» در این کشور ذکر کرد.
اما بلافاصله تحلیگران مسائل منطقه سؤالات متعددی را پیش روی عربستان و ائتلاف تحت رهبری او قرار دادند؛ اگر هدف از این تجاوز  نجات مردم یمن است چرا عربستان در موارد مشابه برای نجات سایر ملت‌های عرب منطقه از اشغال نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی در عراق و لبنان و فلسطین دست به کار نشد؟ چرا عربستان برای رهایی فلسطین که بیش از ۶۰ سال است تحت اشغال نظامی رژیم اسرائیل قرار دارد، دست به تشکیل ائتلاف و حمله به سرزمین‌های اشغالی نمی‌زند؟ اگر عربستان واقعا از عملیات نظامی در یمن حسن نیت داشت چرا در مورد حمله اخیر نظامی رژیم صهیونیستی به نوار غزه و کشتار صدها زن و کودک مظلوم فلسطینی دست به چنین  قاطعیتی نزد؟ اگر کشورهای عربی توانایی گردهم آمدن و حمایت از اعراب را داشتند چرا برای حمایت از ملت فلسطین که هم عرب است و هم سنی وارد عمل نمی‌شوند؟ اگر هدف حمایت از دولت مشروع یک کشور عربی می‌باشد پس چرا  برای حمایت از بشار اسد در سوریه وارد عمل نشدند؟ اگر «عبد ربه منصور هادی» رئیس جمهور مشروع و مورد حمایت مردم یمن است. پس چرا  هیچ کس در یمن حاضر نیست از او حمایت کند و وی مدام در حال فرار است؟
اما جدای از نیات واقعی عربستان در این تجاوز نظامی به کشور یمن نکته‌ای که نباید در تحلیل‌ها آن را فراموش کرد این است که در این حمله یک اجماع معنی‌دار و یک اتحاد طبیعی بین آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی و حتی گروه‌های تروریستی وابسته به القاعده نیز شکل گرفته است.
 حمله به یمن با چراغ سبز جناح غربی شورای امنیت انجام شد و این تجاوز نظامی ۲ روز بعد از پایان سفر «فیلیپ هامون» وزیر امور خارجه انگلیس به ریاض آغاز شد. وی آخرین مقام غربی بود که با مسؤلان سعودی پیش از حمله به یمن دیدار کرده بود. مقامات آمریکایی اعلام کردند که  واشنگتن در جریان این حمله بوده و با عربستان همکاری اطلاعاتی و لجستیکی داشته است. باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا نیز  در  یک تماس تلفنی با پادشاه عربستان، از تجاوز هوایی این کشور به یمن حمایت کرد. دیوید کامرون نیز در تماس تلفنی با ملک سلمان  تأکید کرد انگلیس تمامی آنچه در توان دارد را برای حمایت از عربستان» انجام خواهد داد. یک مقام آمریکایی نیز اعلام کرد که این کشور، اهدای هواپیماهای سوخت‌رسان و ردیاب به عربستان برای شرکت در حملات هوایی علیه یمن را بررسی می‌کند. هم‌اکنون عربستان با استفاده از جنگنده‌های اف-۱۵ آمریکایی و تورنادوی انگلیسی، مناطق مسکونی یمن را بمباران می‌کند. دیپلمات‌های فرانسوی آمریکایی و انگلیسی در کنار دیپلمات‌های عرب و ترک نیز در سازمان ملل به شدت مشغول رایزنی‌های دیپلماتیک هستند تا در کنار حمله نظامی به یمن با وضع قطعنامه، تحریم اقتصادی و تسلیحاتی فشارها به ملت مبارز یمن را تشدید کنند.
در کنار اروپا، آمریکا، اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس گروه‌های تروریستی متحد القاعده و داعش نیز از حامیان این حمله هستند.گروه تروریستی تکفیری موسوم به «جیش الاسلام» در صفحه اختصاصی خود در پایگاه اجتماعی تویتر اعلام کرده که «در حمله به یمن  در کنار عربستان قرار دارد».«زهران علوش» سرکرده این گروه تروریستی اعلام کرد ۵ هزار جنگجو به یمن برای جنگ با حوثی‌ها اعزام کرده است.این گروه تروریستی تکفیری تاکید کرده اعزام این تعداد تروریست به یمن به درخواست رسمی عربستان صورت گرفته است.
«حسن زید» دبیر کل حزب «الحق» یمن نیز گفته که نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی در این تجاوز نظامی به یمن شرکت دارد. حسن زید در صفحه فیسبوک خود نوشت: «این اولین بار است که یهودی‌های صهیونیست در ائتلافی مشترک با عرب‌ها، عملیاتی مشترک اجرا می‌کنند. از طرف دیگر تجاوز نظامی عربستان به یمن چند هفته پس از آن صورت گرفت که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سخنانی در مراسم معرفی «گادی آیزنکوت» به عنوان رئیس ستاد مشترک ارتش این رژیم از اینکه حوثی‌ها بر باب المندب تسلط پیدا کنند ابراز نگرانی کرده و در واقع یکی از ماموریت‌های وی را مقابله با آن اعلام کرده بود.روزنامه عبری زبان «یلی» نیز به نقل از « امیر ایشیل» فرمانده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی فاش کرد که در حال حاضر یک اسکادران از جنگنده‌های اسراییلی به کشورهای عربی برای سیطره بر یمن کمک کرده و به اهدافی در این کشور عربی حمله می‌کنند. براساس برخی گزارش‌های درز کرده از منابع اطلاعاتی منطقه نیز پیش از حمله نظامی به یمن، کارشناسان نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی مدلی جامع از چگونگی حمله و حواشی آن را از طریق سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان منتقل کرده بودند. در مدل رژیم صهیونیستی، به ضعف مفرط ارتش آل سعود اشاره و مروری بر رویارویی ارتش سعودی با حوثی‌ها در سال ۲۰۰۹ شده است که در آن، شکست سنگینی را عربستان متحمل شد بر همین اساس پیشنهاد شده از ارتش های منطقه که با عربستان سعودی نزدیک هستند از جمله مصر، پاکستان و اردن در این حمله مشارکت داشته باشند.
اما سؤال اینجاست که علت اصلی ایجاد این اجماع بی‌سابقه بر ضد مردم یمن و حمله عربستان به این کشور چیست؟ پاسخ به این سؤالات  را باید در  شعارهای جنبش انصارالله، جاه طلبی‌های عربستان، جغرافیای یمن  و  تحولات میدانی این کشور باید جست وجو کرد.
یکی از دلایل این اجماع بی‌سابقه در شعارها و آرمانی است که رهبران  جنبش انصارالله دنبال می‌کنند.«حسین بدرالدین حوثی»، نماینده شیعیان صعده در مجلس یمن و دبیر کل حزب الحق، در ۱۷ ژانویه ۲۰۰۲ خواستار تحریم کالاهای آمریکایی و اسرائیلی شد. وی شعار« الله اکبر، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، نفرین بر یهود و پیروز باد اسلام» را شعار رسمی شیعیان منطقه اعلام کرد. پس از این خواسته حوثی‌ها، جمعیت زیادی از مردم یمن از آن استقبال کردند. و درست بعد از اعلام رسمی این شعار و همبستگی بخش زیادی از ملت یمن با این جنبش بود که دولت علی عبدالله صالح به همراه آل سعود و همچنین در ائتلاف با آمریکا تصمیم  به مقابله جدی با جنبش حوثی‌ها گرفتند که این مقابله علی رغم تحمیل چند جنگ هیچ موفقیتی که نداشته هیچ بلکه حتی علی رغم شهادت شماری از رهبران حوثی‌ها از جمله حسین الحوثی این جنبش روز به روز بر وجهه مردمیش نیز افزوده شده است.
چرایی حمله  به یمن
 دخالت نظامی عربستان در یمن تازگی ندارد و این رژیم تا کنون چندین جنگ را به مردم یمن تحمیل کرده است.اما حمله اخیر ابعاد گسترده تری داردکه نشان از برنامه‌ریزی قبلی دارد. شواهدنشان می‌دهد‌عربستان از چند ماه پیش در تدارک  تجاوز نظامی به یمن بوده است. و برگزاری رزمایش‌های متعدد نظامی و  افزایش خریدهای تسلیحاتی مقدمه‌ای برای این تجاوز بوده است. عوامل تاثیر گذار برتجاوز نظامی عربستان به یمن را می‌توان در مجموعه‌ای از عوامل داخلی منطقه‌ای و بین‌المللی دانست.
سطح داخلی
جابجایی قدرت و کنار زدن منسوبین و فرزندان شاه سابق از ساختار سیاسی به شدت سنتی و قبیله‌ای عربستان و انتقال قدرت به نسل دوم از شاهزادگان سعودی موجب شد که این شاهزادگان برای مانور قدرت و اثبات کارآمدی به چنین قمار خطرناکی دست بزنند. نسل جدید شاهزادگان سعودی دیگر سیاست محافظه کارانه سلف‌های خود را کنار گذاشته‌اند. محمد بن سلمان وزیر دفاع جدید عربستان که دستور حمله نظامی به یمن را صادر کرد از جوان‌ترین شاهزادگان سعودی است که به این مقام منصوب شده است.
تصمیم‌گیری‌های کنونی عربستان حول محمد بن سلمان وزیر دفاع جدید این کشور و فرزند مورد علاقه پادشاه جدید که «جوانی بین ۲۷ تا ۳۵ ساله» و «بی‌تجربه» است شکل می‌گیرد که تنها از دو ماه قبل سابقه فعالیت نظامی دارد. وی در حالی در نشست کابینه سعودی شرکت می‌کند که کسانی چون سعود الفیصل در آن شرکت دارند، که پیش از به دنیا آمدن وی، وزیر خارجه بوده است. افرادی مثل سلمان با بی‌تجربگی تمام آل سعود را وارد معرکه‌ای کرده است که معلوم نیست دولت ضعیف و ناکارآمد سعودی بتواند از آن خارج شود. بر این اساس می‌توان گفت بخشی از تجاوز  گسترده عربستان به یمن از بی‌تجربگی و ناپختگی محمد بن سلمان وزیر دفاع کنونی ناشی می‌شود و از این دید اگر یکی از شاهزادگان نسل اول همچنان در این مقام حضور می‌داشت شاید عربستان بی‌محابا بی‌گدار به آب نمی‌زد و  می‌کوشید با  احتیاط کار را پیش ببرد .
سطح منطقه ای
در بعد منطقه‌ای  شاید بتوان یکی از مهم‌ترین  دلایل حمله به یمن را استیصال عربستان در مقابل جبهه مقاومت و رسیدن گفتمان مقاومت به یک منزلت هژمونیک در سطح منطقه دانست. هم اینک در عراق، بحرین، سوریه، لبنان و فلسطین این تنها گفتمان مقاومت است که توانسته عزت و اعتبار را برای امت اسلامی پس از چند دهه تحقیر در مقال تجاوزگری بازگرداند. جنبش انصارالله یمن نیز دقیقا تحت تاثیر این گفتمان به دنبال کسب عزت و استقلال واقعی برای مردم یمن بود که دهه‌ها تحت اشغال  غیرمستقیم عربستان سعودی قرار داشت.  آل سعود به شدت از این وحشت داشت که در داخل یمن نیز به تاسی از گفتمان مقاوت جنبش انصارالله  تبدیل به مدل دیگری از حزب الله لبنان شود.  اشتباه بزرگ آل سعود این است که فکر می‌کند این روند را می‌تواند با مداخله نظامی متوقف کند.
 حمله به یمن را می‌توان حاصل نگرانی شدید عربستان از سونامی گفتمان مقاومت از عراق تا بحرین و از فلسطین تا لبنان و از بحرین تا یمن دانست. شاید دلیل این اجماع بی‌سابقه آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی نیز در همین نکته باشد عربستان می‌خواهد نقشی را که ایران در جبهه مقاومت ایفا می‌کند در جبهه سازش ایفا کند ولی چون در صحنه بازی را به حریف واگذار کرده است سعی دارد با این لشکر کشی‌ها موقعیت خود را به عنوان یک رهبر منطقه‌ای از سوی سایر بازیگران به رسمیت بشناساندو غرور جریحه‌دار شده خود را در نزد ملت‌های منطقه بازیابی کند.
سطح بین المللی
در سطح بین‌المللی نیز  عربستان همچون رژیم صهیونیستی به شدت از این مسئله وحشت دارد که آمریکا و اروپا در سایه توافق با ایران آل سعود را در منطقه خاورمیانه تنها بگذارد. عرصه برای یکه تازی بیش از پیش ایران فراهم شود. بر این اساس حمله نظامی به یمن را می‌توان واکنش عجز آلود آل سعود  به  افزایش احتمال تقویت موقعیت منطقه‌ای و بین‌المللی  ایران به دنبال توافق احتمالی در مذاکرات هسته‌ای دانست.
تحولات داخلی یمن را نیز می‌توان از عوامل تسریع‌کننده تجاوز نظامی عربستان به این کشور داست. به عبارت دیگر تجاوز نظامی به یمن  واکنش وحشت زده عربستان به تحولات داخلی یمن بود. اما علت این وحشت زدگی را  در جغرافیا و موقعیت استراتژیک یمن باید جست وجو کرد.
تسلط مردم یمن بر سرنوشت خودشان و به وجود آمدن یک نظام سیاسی مستقل در یمن می‌تواند تاثیرات ژئوپلتیکی گسترده‌ای داشته باشد. اشراف یمن بر تنگه باب المندب و بر دریای سرخ در واقع وضعیت یمن را ویژه کرده است همگرایی با شیعیان عربستان و احتمال به خطر افتادن منابع نفتی عربستان  نیز می‌تواند از دلایل حمله شتابزده عربستان به یمن باشد.
یمن از لحاظ استراتژیکی دارای اهمیّت ویژه‌ای است، زیرا جنوب یمن  در بخش شمال غربی و شامل شرقی «باب المندب» قرار گرفته و این تنگه بین دریای سرخ و اقیانوس هند واقع شده است و نزدیک‌ترین آبراه بین شرق و غرب است. این کشور یکی از نقاط حساس استراتژیکی مورد نظر شرق و غرب است. یمن با تسلط بر تنگه «باب‌المندب» قادر به کنترل دریای سرخ بوده و حتّی می‌تواند آنجا را با دارا بودن جزیره مهم و استراتژیکی«بریم» ببندد. این جزیره، تنگه «باب‌المندب» را به ۲ بخش آبراه شرقی به نام «باب‌الاسکندر» و آبراه غربی به نام «میون» تقسیم کرده است.علاوه بر جزیره «بریم»، جزیره «زقر» که در فاصله ۲۹ کیلومتری یمن قرار دارد، امکان کنترل و مراقبت فعالیت‌های دریایی آن نقطه را میسر می‌سازد. محاصره «باب‌المندب» از سوی نیروهای ارتش مصر در جنگ ۵ روزه سال ۱۹۴۶ یک تجربه تاریخی برای رژیم اشغالگر قدس بود، لذا امنیّت یمن برای آن رژیم نیز دارای اهمیّت حیاتی است.دارا بودن سواحل طولانی در دریای سرخ و دریای عرب و نیز به علّت وجود بنادر مهمّی مانند عدن، حدید و فحاء که به اهمیّت استراتژیکی یمن می‌افزاید. کشف نفت نیز در مرزهای مشترک یمن و عربستان  موجب درگیری‌هایی بین دو کشور شده است و دولت عربستان در صدد ضمیمه کردن مناطق نفت‌خیز یمن به خاک خود می‌باشد.
هر طرفی در درگیری‌های داخل یمن پیروز شود، به‌ صورت عملی کنترل گذرگاهی که نفت دریای سرخ را از طریق گذرگاه‌های دریایی اقیانوس هند به آسیا می‌رساند، در اختیار خواهد داشت«سلطه کامل بر تنگه استراتژیک باب المندب» از سوی یمن و جنبش انصارالله از یک سو و تسلط ایران بر تنگه هرمز از سوی دیگر یعنی ۲ شاهراه مهم اصلی و استراتژیک انتقال نفت منطقه به بازاهای بین‌المللی کابوسی است که هم عربستان و هم آمریکا و رژیم صهیونیستی را به شدت نگران کرده است.
آل سعود با آگاهی کامل از این موقعیت استراتژیک همواره در طول چند دهه گذشته تلاش  کرده  بر سیاست و حکومت یمن سیطره داشته و همواره سعی کرده بود با دخالت‌های سیاسی و حتی  لشکر کشی نظامی دولت حاکم بر یمن را در مدار خود حفظ کند. جنبش انصارالله یمن این بازی آل سعود را به هم ریخت و  یمن به تدریج طی چند سال گذشته از حوزه نفوذ عربستان خارج شد. سیاست‌های غلط عربستان در یمن و نفرت تاریخی یمنی‌ها از آل سعود نیز عامل تسریع‌کننده این روند و قدرت گرفتن جنبش مردمی انصارالله بود. به گفته دبیر کل حزب الله لبنان دلیل واقعی برای این جنگ آن بود که عربستان در یمن شکست خورد و احساس کرد که یمن حق حاکمیت واقعی خود را پیدا کرده و در برابر کسی سر تعظیم فرود نمی‌آورد و هدف از این جنگ بازگرداندن سیطره و سلطه عربستان  بر یمن بود.
 با قدرت گرفتن روز افزون جنبش مردمی انصارالله در یمن و حمایت گسترده مردمی از این جنبش تمامی نقشه‌های عربستان  که در طول چند سال گذشته برای آن تلاش کرده بود در یمن نقش بر آب شد و در نهایت حتی صنعا پایتخت نیز به دست انقلابیون افتاد. با سقوط پایتخت به دست انقلابیون، عربستان تلاش زیادی کرد که یک دولت موازی در شهر «عدن» تشکیل دهد. بر این اساس ریاض «عبد ربه منصور هادی» رئیس جمهور مستعفی و مزدور خود و وزرای کلیدی وی را از صنعا به عدن فراری داد و در یک هماهنگی به همراه چهار کشور عرب ‌امارات، کویت، بحرین و قطر سفارت خانه‌های خود را نیز از صنعا به عدن منتقل کرد تا با تشکیل دولت موازی جنوب یمن را تحت اختیار خود بگیرند. آل سعود برای پشتیبانی این دولت خیالی خود و تحمیل خواسته‌های نامشروع خود به انقلابیون حتی دست به تهدید زده و اعلام کرد که عدن خط قرمز عربستان است.اما این طرح نیز به سرعت و با پیشرفت سریع انقلابیون به سمت عدن و سقوط این شهر به دست ارتش و نیروهای مردمی جنبش انصارالله نقش بر آب شد و رژیم آل سعود مجبور شد اشتباه استراتژیک خود را مرتکب شده و وارد باتلاق یمن شود.
۶ دلیل برای شکست عربستان
عربستان، مصر و کم و بیش سایر دولت‌های شرکت‌کننده در ائتلاف نظامی علیه یمن اعلام کرده‌اند که اگر حملات هوایی نتواند جنبش مردمی انصارالله را نابود کند آنها به حمله زمینی دست خواهند زد. اما حتی در صورت آغاز حمله زمینی نیز دلایل عدیده‌ای را می‌توان مطرح کرد که حمله نظامی به یمن نه تنها شکست می‌خورد بلکه در نهایت به  ضرر عربستان که صحنه گردان اصلی این معرکه نیز هست  منتهی خواهد شد؛
۱- تاریخ ثابت کرده که حملات هوایی برای دست یابی به موفقیت‌های نظامی و سیاسی در سطح زمین به هیچ وجه قرین موفقیت نبوده است. حمله ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا جدیدترین مورد این شکست‌ها است.اگر حملات هوایی آمریکا در عراق برای نابودی داعش و در پاکستان، افغانستان، سومالی و یمن برای نابودی القاعده  موثر بود در آن صورت می‌شد انتظار داشت حملات هوایی عربستان نیز با هدف نابودی جنبش انصار الله موثر باشد. این حملات قادر نخواهد بود در روی زمین موازنه قوا را به نفع دوستان آل سعود و به ضرر جنبش انصارالله تغییر دهد. در همین چند روز شروع حملات هوایی عربستان نیز این حملات در متوقف کردن انقلابیون یمنی هیچ توفیقی نداشته است.
۲- نظامیان سعودی فاقد هنر جنگیدن هستند. آل سعود از نظامی گری تنها خرید و انبار کردن سلاح را به خوبی می‌داند. عربستان  فاقد توانایی برجسته نظامی از بعد نیروی زمینی  است و همین شرایط درباره سایر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نیز صدق می‌کند. ارتش کوچک عربستان ترکیبی است از نیروهای پاکستانی، افغانی، بنگلادشی، سومالیایی و بعضی از ملیت‌های دیگر است و این ارتش اجاره‌ای هیچ انگیزه‌ای غیراز پول برای جنگیدن ندارد و مهمتر از آن فاقد تجربه جنگیدن نیز است و قادر نیست اهداف بلند پروازانه عربستان را در یمن تحقق بخشد. عربستان پیش از این نیز تجربه مداخله نظامی در کشورهای منطقه را داشته که  بلااستثناء در همه موارد شکست خورده است. لشکر کشی نظامی عربستان به بحرین  با هدف مقابله با انقلاب بحرین شکست خورد آن هم در شرایطی که انقلابیون بحرینی مسلح نبوده و فقط با برپایی تظاهرات مبارزه می‌کنند! در یمن نیز تاریخچه طولانی درگیری‌ها  همه از شکست مداخله گران خارجی حکایت  دارد.
۳- توانایی ذاتی مبارزان جنبش انصارالله یمن دلیل دیگری است که چشم‌انداز مداخله نظامی عربستان را در یمن تیره و تار می‌کند.  ارتش کلاسیک و اجاره‌ای عربستان در صورت حمله زمینی در مقابل چند صدهزار نیروی مردمی یمن که از بدو تولد سلاح در دستشان است و چریک از مادر زاده می‌شوند هیچ شانسی نخواهد داشت. جنگ‌های ۶ گانه‌ای که  مبارزان حوثی ‌ بر ضد دولت یمن انجام داده‌اند، تجربه نظامی گسترده‌ای را در اختیار آنها قرار داده است. در جنگ  سال ۲۰۰۹ میلادی  مبارزان حوثی در همان ابتدای درگیری‌ها با نفوذ در عمق ۳۰ کیلومتری خاک عربستان بر ۲۵ روستای مرزی عربستان سعودی در کمتر از یک هفته مسلط شدند و شماری از ادوات نظامی سعودی‌ها را نیز به غنیمت گرفتند .در آن زمان عربستان مجبور شد برای بازپس گرفتن تجهیزات نظامی خود پول بپردازد. ارتش عربستان یک هفته پس از درگیری مستقیم زمینی با مبارزان الحوثی، در هفته اول دسامبر ۲۰۰۹، در یک فراخوان از نیروهای ذخیره و احتیاط ارتش خواست که خود را برای شرکت در جنگ معرفی کنند.ارتش عربستان در این جنگ سه پایگاه نظامی خود را به نام‌های قمرا، الجابری و جبل الدخان از دست داد و این پایگاه‌ها به تصرف مبارزان الحوثی در آمد. عربستان در جنگ سال ۲۰۰۹ و پس از استیصال در مقابل مبارزان حوثی حتی از بمب فسفری علیه مرزنشینان غیرنظامی شیعه نیز استفاده کرد. حتی با شکست ارتش یمن و ارتش عربستان در مقابل مبارزان حوثی جنگنده‌های آمریکایی نیز در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۹ چندین نوبت مناطقی از استان صعده، شرق شهر ضحیان و مناطق طخیه و یسنم را هدف حملات هوایی قرار دادند. عفو بین‌الملل نیز در همان زمان اعلام کرد که بنابر شواهد و مدارک موجود، در این حملات از موشک‌های کروز و بمب‌های خوشه‌ای ساخت آمریکا استفاده شده است. توانمندی نظامی حوثی‌ها با در نظر گرفتن تسلیحات تحت اختیار آنها نشان می‌دهد این گروه قادر به ورود در دو نوع جنگ نظامی و چریکی هستند. توانمندی انصارالله نسبت به سال ۲۰۰۹ پیشرفت بسیار چشمگیری داشته است و نسبت به چند سال گذشته در شرایط کنونی توانایی و ادوات جنگی و زرهی ارتش یمن نیز در کنار مبارزان الحوثی برای مقابله با این جنگ تحمیلی قرار دارد. در همین  جنگ اخیر نیز  منابع آگاه یمنی درصنعا تاکید کرده‌اند که جنبش «انصار الله»  و کمیته‌های مردمی با نفوذ به عمق خاک عربستان بیش از ۳۰ نظامی سعودی را به اسارت گرفته‌اند. علاوه بر آن تا کنون چندین جنگنده سعودی نیز توسط پدافند هوایی یمن سرنگون شده است.
۴- جنبش انصارالله یک جنبش زودگذر در یمن نیست بلکه به شدت در تاریخ یمن ریشه دارد. جنبشی که در تاریخ یمن ریشه دارد با حملات هوایی نه تنها نابود نمی‌شود بلکه همبستگی با آن بیشتر شده و موقعیتش نیز تقویت می‌شود.۴۰ درصد از ساکنان یمن که بالغ بر ۲۴ میلیون نفر جمعیت دارد وابسته به زیدی‌ها هستند که حوثی‌ها موقعیت ویژه‌ای در میان آن‌ها دارند. اکثر قبایل یمن که از قضا به دلایل تاریخی به شدت نیز از عربستان متنفرند مسلح بوده و در صورت وقوع جنگ به سرعت می‌توانند نیرویی چندصد هزار نفری را برای مقابله با نیروی زمینی اجاره‌ای عربستان تشکیل داده و جنگ را تا عمق خاک عربستان بکشانند.شاید بتوان اعلام آماده ‌باش عربستان برای ۱۵۰ هزار نظامی این رژیم در مرزهای یمن را که رسانه‌های عربستان اعلام کرده‌اند، دلیلی بر اطلاع ریاض از این ظرفیت قوی دانست. انصارالله و دیگر مبارزان و مردم یمن نفرت انباشته‌ای از عربستان و شرکای منطقه‌ای‌اش دارند و چنین اتفاقی مشروعیت مردمی مبارزه و مقاومت را افزایش داده و مسیر مبارزه را تسهیل خواهد کرد و در صورت شروع جنگ زمینی در محتمل‌ترین حالت اگر جنگ به عمق خاک عربستان کشیده نشود تبدیل به یک جنگ فرسایشی خواهد شد.
۵- از دیگر دلایل شکست احتمالی ائتلاف تحت رهبری عربستان در تجاوز نظامی به یمن  اهداف متعارض کشورهای عضو ائتلاف و مسائل و بحران‌های داخلی آنها است که هر کدام با آن دست به گریبان هستند. مصر با ترکیه، عربستان با قطر،  قطر با امارات دچار اختلافات سیاسی هستند. بیشتر  کشورهای عضو ائتلاف جدای از اختلافات عدیده سیاسی  و مرزی دچار بحران‌های داخلی نیز هستند. مصر یک دولت ورشکسته و با مشکلات سیاسی و اقتصادی بسیار است و ضرورتی برای مداخله در یمن بیشتر از آنچه که عربستان در آن کشور انجام می‌دهد نمی‌بیند و تنها از ترس قطع کمک‌های مالی عربستان است که با آل سعود همراه شده است. ترکیه نیز انگیزه‌ای مثل عربستان در یمن ندارد و بعید است که حاضر به فرستادن نیروی زمینی به یمن باشد. تنها نفع ترکیه از این همراهی خروج آنکارا از انزوایی است که بعد از شکست طرحهای بلندپروازانه اردوغان در منطقه با آن مواجه شده است. در مجموع با توجه به عمق اختلافات بین حکام بلاد عربی بعید به نظر می‌رسد که عربستان بتواند یک اتحاد پایدار جدید یا ارتش مشترکی به وجود بیاورد یا سایر کشورها را  قانع کند که نیروی زمینی به یمن اعزام کنند در حملات هوایی نیز بیشتر هواپیماها و تجهیزات نظامی به کار گرفته شده از سوی دولت عربستان بوده و سایر کشورها مشارکت چندانی در این تجاوز نظامی ندارند.
۶- عربستان فاقد یک حکومت کارآمد و منسجم است و در صورت طولانی شدن و فرسایشی شدن جنگ در یمن و کشیده شدن جنگ به داخل خاک عربستان (که با توجه به تجربه جنگ‌های قبلی حوثی‌ها با آل سعود و مرزهای طولانی دو کشور بعید نیست) به نظر می‌رسد که اختلاف و دو دستگی  داخل ساختار حاکمیتی آل سعود، آنها را به عقب نشینی مفتضحانه از یمن متقاعد کند. شاهزادگان سعودی مخالف جریان حاکم و مقاماتی که اخیرا و پس از جابه جایی قدرت کنار گذاشته شده‌اند در کمین شکست جنگ یمن نشسته‌اند در همین چند روز شروع این جنگ نیز گروه «ائتلاف جوانان الجزیره» از گروه‌های معارض عربستان در بیانیه‌ای از اختلافات میان سران آل سعود درباره این جنگ خبر داد و اعلام کرد همزمان با ادامه عملیات «توفان قاطع» عربستان علیه یمن، شاهزادگان سعودی درباره این عملیات و تاثیرات و پیامدهای آن بر آینده نظام عربستان سعودی دچار اختلاف و تردید شده‌اند و حتی برخی از آنان درباره موفق بودن نتیجه جنگ تردید کرده‌اند.ائتلاف جوانان الجزیره اعلام کرد: برخی از شاهزادگان در ساعات اولیه این عملیات علیه یمن، مخالفت خود را اعلام کرده‌اند و از جمله اینها، مقرن بن عبدالعزیز ولیعهد سعودی و «متعب بن عبدالله» پسر ملک عبدالله و رئیس گارد ملی هستند که مخالفت خود را اعلام کرده‌اند. مسئله دیگری نیز که جدای از اختلاف در بین شاهزادگان آل سعود را نگران می‌کند اعلام همبستگی شیعیان عربستان و قبایلی که در مرز مشترک و طولانی دو کشور زندگی می‌کنند با مردم یمن است. بسیاری از اهالی جنوب عربستان هم مرز با یمن نیز همزمان با تشدید نگرانی از پاسخ ارتش یمن و انصارالله به حملات جنگنده‌های سعودی مجبور شدند خانه و کاشانه خود را ترک کنند. در صورت شروع حرکت‌های اعتراضی در مناطق شیعه نشین عربستان از یک سو و حرکت‌های اعتراضی ناگهانی و پیش بینی نشده در سایر مناطق عربستان( مثل اقدامات مخالفان حمله به یمن در شهر‌های بزرگ عربستان) معلوم نیست آل سعود چگونه خود را از این گرداب خود ساخته باید خلاصی دهد. هزاران یمنی در عربستان زندگی می‌کنند که ظرفیت ویژه‌ای را به انصارالله می‌دهد تا پاسخ به این تجاوزگری را در داخل خاک عربستان و در شهرهای بزرگ این کشور انجام بدهد.
نتیجه گیری
روزنامه «واشنگتن پست» پس از شروع تهاجم نظامی عربستان به یمن در یادداشتی با نگاهی به تاریخچه مداخلات خارجی در یمن می‌نویسد: «در سال‌های دهه ۱۹۶۰، مصر به باتلاق نبردی طولانی و پرهزینه در یمن وارد شد و دولت  قاهره بهای بسیار هنگفتی برای این مداخله  نظامی در یمن  پرداخت: بیش از ۱۰  هزار سرباز مصری کشته شدند و بدهی بزرگی روی دست کشور ماند. این درگیری با عنوان «ویتنام مصر» لقب گرفت و رسانه‌های غربی نیز در آن زمان، مداخله در یمن را اشتباه کلاسیک در اوضاع درهم و برهم، سرزمینی دور ترسیم کردند.هم‌اکنون این داستان می‌تواند بیشتر از مصر، برای عربستان سعودی که در عملیات «توفان قاطع» شرکت کرده، قابل تامل باشد. عملیاتی که شرکت مصری‌ها در آن به نوشته نیروانا محمود، بلاگر مصری، «مهر تاییدی بر این امر است که رهبران قاهره نمی‌توانند به عربستان سعوی «نه» بگویند.«توفان قاطع» عملیاتی برای ایجاد ثبات در یمن نیست بلکه عملیاتی است که بناست غرور فرسوده شده سعودی‌ها دربرابر سلطه رو به رشد ایران در منطقه را به آنها بازگرداند. اما ماجراجویی خارجی‌ها در تاریخ یمن، به ندرت آن طور که برنامه‌ریزی شده بود، پیش رفته است.» خیلی طول نخواهد کشید که رسانه‌ها از یمن به ویتنام عربستان نیز یاد خواهند کرد باید منتظر بود.

  • Upvote 4
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

وقایع دوران ظهور «حدیث لوح» حضرت فاطمه(س)
 
در کتاب «کمال‌الدین و تمام النعمه»، باب ۲۸ از شیخ صدوق روایاتی درباره لوح حضرت زهرا(س) آمده است که در آن لوح به نام و تعداد امامان(ع) اشاره شده است، به مناسبت سالروز ولادت ام ابیها انسیه حورا حضرت فاطمه زهرا(س) متن این روایت در ادامه آورده می‌شود:
 
امام صادق(ع) فرمود: پدرم محمد بن على باقر(ع) روزى به جابر بن عبدالله انصارى گفت: جابر! سخنى با تو داشتم، چه موقع فارغ بال مى‌شوى تا درباره موضوعى با تو سخن گویم؟
 
جابر به حضرت(ع) عرض کرد: هر وقت شما اراده کنید.
 
فرصتى پیش آمد و امام با جابر خلوت کرد و به گفت‌وگو پرداختند، در این گفتگو امام از جابر خواست تا آنچه را که در جریان مشاهده لوحى که در دست جده‌اش حضرت فاطمه(س) دیده بود، براى او بازگو کند و او را از آنچه حضرت فاطمه(س) از مطالب مکتوب در لوح به او خبر داده، آگاه کند.
جابر پاسخ داد: شهادت مى‌دهم که روزى در ایام حیات رسول الله(ص) مادرت فاطمه(س) را ملاقت کردم تا ولادت حسین را به او تبریک بگویم که در دستان آن بانوى بزرگ، لوح سبزینه را دیدم که گمان کردم زمرّد است، در آن لوح، کتاب سفیدى را که به درخشندگى خورشید بود مشاهده کردم.
 
به آن حضرت عرض کردم: پدر و مادرم فداى تو باد! این لوح چیست؟
فاطمه(س) فرمود: «این لوحى است که خداوند ـ عزوجل ـ آن را به رسولش محمد مصطفى(ص) اهدا کرد، در این لوح نام پدر و همسر و فرزندانم(حسن و حسین) و نام اوصیا و امامانى که از نسل فرزندم (حسین) هستند ذکر شده است، پدرم رسول الله(ص) آن را به من بخشیده است تا با نگاه کردن در آن دلم شاد شود».
جابر آن گاه اضافه کرد: سپس مادرت فاطمه(س) آن لوح را در اختیار من قرار داد سپس آنچه در لوح نوشته شده بود خواندم و نسخه‌اى از آن را در ذهن نگاه داشتم(یا از روى آن نوشتم)..
امام صادق(ع) در ادامه روایت مى‌فرماید: آنگاه پدرم به جابر فرمود: جابر! آیا آن نسخه هنوز هم در دست توست؟ آیا آن را بر من عرضه مى‌کنى؟
 
جابر بن عبدالله گفت: آرى! آن گاه پدرم با جابر همراه شد تا به منزل جابر رسیدند، جابر صحیفه‌اى از پوست نازک آورد، آن را گشود و به رؤیت پدرم رسانید.
 
پدرم به جابر فرمود: جابر! حال به صحیفه‌اى که در نزد توست بنگر تا براى تو از حفظ بخوانم، جابر به نسخه‌اى که در دستش بود، نگریست پدرم تمام مطالب صحیفه را از حفظ براى جابر خواند. سوگند به خدا حرفى از کلام امام با حرفى از صحیفه‌اى که در دست جابر بود، مخالف نبود.
پس از آنکه قرائت امام به پایان رسید، جابر گفت: خداى بزرگ را شاهد مى‌گیرم که آنچه در صحیفه نزد فاطمه(س) دیدم، همین بود که شما خواندید، اما متن این لوح طبق نقل چنین است:
 
*حدیث لوح
 
بسم اللّه الرحمن الرحیم
این کتابى است از سوى خداوند شکست ناپذیر و حکیم به محمد(ص) نور و فرستاده خدا و حجاب، دلیل و آیت او در زمین.
 
این نوشته توسط جبرئیل امین از جانب رب العالمین آورده شد.
اى محمد(ص)! اسماء الهى را بزرگ شمار، نعمتهایم را شکرگزار باش، هرگز نشانه‌هایم را انکار نکن. من پروردگار و معبود جهانیانم و جز من خدایى نیست؛ درهم کوبنده جباران و خوار کننده ستمگران و حسابرس روز جزایم، من همان الله و معبود شمایم که جز من الله و معبودى نیست، هر که به فضل کسى جز من امیدوار باشد یا از چیزى جز عدل الهى خوف داشته باشد، او را به عذابى سخت گرفتار خواهم ساخت که احدى از جهانیان آن را نچشیده است، سپس فقط مرا پرستش کن و بر من توکل کن، من هیچ رسولى را مبعوث نکردم و رسالت او را تکمیل نکردم و دوران تبلیغ و رسالت او را به پایان نرساندم مگر اینکه براى او وصى‌اى قرار دادم.
-اى محمد(ص)- تو را بر تمام پیامبران برترى بخشیدم؛ وصى تو را نیز بر تمام اوصیا برترى دادم. سپس از وصى و جانشینت، تو را به وجود دو فرزند دلاور، حسن و حسین گرامى داشتم. بعد از پایان دوره -حیات و امامت- پدرش-على (ع)- حسن را معدن علم خود و حسین را نگهبان و حافظ وحى خود قرار دادم؛ نعمت شهادت را به حسین بخشیدم و او را بدین سبب گرامى داشتم و براى او سعادت خواستم.
 
حسین با فضیلت‌ترین کسى است که شهید گشت و در بین شهیدان بالاترین درجه و مقام را داراست؛ امامت و توحید تمام و کمال را با او همراه کردم، حج بالغه خود را نزد او قرار دادم؛ بر اساس-رضایت و غضب- اهل بیت و عترت او پاداش مى‌دهم و طالحان و بدکاران را به سزاى اعمال خوش مى‌رسانم.
اولین فرزند و عترت حسین(ع)، (على) سرور پرستندگان و زینت دوستان من است، پس از او فرزندش که شبیه و همنام جدش است محمد، شکافنده علم الهى و معدن حکمت اوست. به زودى تردیدکنندگان -در حقانیت- جعفر بن محمد هلاک خواهند شد؛ هر کس به او (و مکتب او) باز گردد، گویى به من -و دین من- باز گشته است.
سخن حق از من است: سوگند مى‌خورم که منزلت دانش جعفر بن محمد -و هر آن که بر او ایمان آورد- را گرامى بدارم؛ محبت و عشق به او را در دل دوستان، شیعیان، پیروان و یارانش قرار خواهم داد، سپس فتنه کور و سیاه گمنامى و تقیه را از برابر امام موسى(ع) کنار خواهم زد؛ چرا که سیر فرمان و اطاعت الهى هرگز منقطع نخواهد شد و حجت و دلیل من از دید مردم پنهان نخواهد ماند و دوستانم هرگز تیره بخت نخواهند شد.
-اى محمد! به خلق بگو- اگر کسى یکى از حُجج مرا انکار کند، نعمتى را که داده‌ام انکار کرده است و هر که آیه‌اى از کتابم را تغییر دهد بر من تهمت بسته است، واى بر افترا زنندگانِ انکارگر، آن زمان که دوران امامت بنده و دوست و برگزیده‌ام موسى-بن جعفر(ع)-به پایان رسد.
آگاه باشید! هر که هشتمین حجت مرا دروغ شمارد، گویى همه اولیاى مرا انکار کرده است. على-بن موسى(ع)- دوست و یاور من -و رهبر شما- است و من ثِقل علم و عصمت و صفات نبوت را در او قرار مى‌دهم؛ توان او را در پاسدارى از آن مى آزمایم؛ عفریت ستمگر و متکبر او را مى‌کشد و در شهرى که عبد صالح ذوالقرنین ساخت دفن مى‌شود.
سخن حق آن است که من بگویم: دیدگان موسى را با تولد فرزندش محمد و خلیفه و جانشین پس از او روشنى بخشم. محمد-بن على بن موسى الرضا(ع)- وارث علم و دانش من و معدن حکمت و جایگاه راز من و حجت من بر بندگانم است. بهشت را جایگاه او قرار دادم و او را شفیع هفتاد نفر از افراد خانواده-منسوبان او- که جهنم بر آنان واجب شد قرار دادم.
 
-پس از او- فرزندش على-بن محمد بن على بن موسى الرضا(ع)- دوست و یاورم را سعادتمند کردم؛ او امانتدار وحى من خواهد بود؛ از صُلب او، حسن-بن على بن محمد- را بر خواهم آورد که دعوت کننده مردم به راه خدا و نگاهبان علم الهى است.
 
آنگاه -پس از او- حجت خویش را با آمدن فرزندش-قائم آل محمد(عج)- که رحمت واسعه براى جهانیان است تکمیل خواهم کرد، قدرت و کمال موسوى، عظمت و نور عیسوى و صبر ایوب همه را در او مى‌بینید؛ او در زمانى خواهد آمد که دوستان من خوار شده و چون مغولان و دیلمیان مشرک، سرافکنده گشته و به آتش کشیده مى‌شوند، سرهاى آنان به عنوان هدیه به اطراف و اکناف فرستاده مى‌شود و ترسان و لرزان مى‌شوند، زمین از خون آنان رنگین مى‌شود و هلاکت و فریاد و شیون در بین زنانشان همه گیر مى‌شود.
آنان به حقیقت حجّت و اولیاى من در زمین خواهند بود. به واسطه اینان هر فتنه کور و سیاه را از خلق دور خواهم ساخت و با آن‌ها حرکت‌هاى ظریف و پنهان -معاندان دین الهى- کشف مى‌شود و قید و بندها و زنجیرهاى بندگى از دوش خلق برداشته مى‌شود، صلوات و رحمت خداوند بر آنان باد! اینان همان هدایت یافتگانند».
 
*موضوعات مطرح شده در حدیث لوح
 
- تنصیص به امامت ائمه اثنى عشر(ع)
– پیش‌بینى برخى حوادث که هم‌زمان با حیات ائمه اتفاق خواهد افتاد، از جمله علم امام، چگونگی شهادت امام، محل شهادت امام و نوع برخوردهاى مخالفان و معاندان با امام.
 
- توصیف خصوصیات ظاهرى و معنوى امام مهدى(عج) و بیان وضعیت سیاسى، اجتماعى و فرهنگى عصر ظهور و نیز وقایع و اصلاحات اجتماعى که پس از ظهور آن حضرت اتفاق خواهد افتاد.
– تمام امامان روح واحدى در کالبدهاى مختلف هستند، اهداف آنان منطبق بر یکدیگر و عالى‌ترین مقصد آنان سعادت بشر از طریق پرستش صحیح خداى واحد و به کار بستن عقل و درایت به منظور بهبود وضعیت زندگى و رسیدن به کمال است، بنابراین راه سعادت در پذیرش امامت هر دوازده امام معصوم است، توقف بر یکى از ائمه به معناى انکار و نادیده گرفتن بقیه ائمه خواهد بود.
 
- اکمال سلسله امامت به وجود حضرت حجت(ع) است، در واقع تحقق اهداف اصلى امامت تام ائمه در امامت حضرت مهدى(عج) خواهد بود، همان طور که امامت حضرت امیرالمومنینِ على(ع) اکمال رسالت رسول اللّه(ص) است.
 
- امامت حضرت مهدى(عج) فقط مخصوص مسلمانان یا شیعیان نیست، بلکه امامت آن حضرت رحمت گسترده‌اى است که همه مردم را فرا مى‌گیرد، در حدیث لوح از وجود آن حضرت به رحمه للعالمین تعبیر شده است و در سایه حکومت و امامت ایشان همه مستضعفان به حقوق خود مى‌رسند، حق همه افراد از غاصبان ستانده و به ایشان بازگردانده مى‌شود.

  • Upvote 9
  • Downvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

تصاويري از نيروهاي مرزي سعودي در مرزهاي يمن

 

471456193364.jpg

 

thumb_161348597146.jpg  thumb_173309525707.jpg   thumb_269633699441.jpg   thumb_338482453487.jpg

 

thumb_533437955425.jpg  thumb_660786881110-700x503.jpg   thumb_829094969201.jpg

سعودیها وقتی پست دیده بانی و یا سنگر کمین خود را در خط الراس جغرافیائی بر قرار میکنند و تجهیزاتی از قبیل خودرو های خود را چسبیده به سنگر پارک و استتار میکنند،این به احتمال قوی نشان از بی خبری از اصول اولیه نظامیگری آنان است(به عکس اول دقت بفرمائید).این گونه عمل کردن ،خوراکی بسیار عالی برای دیده بانان توپخانه فراهم میکند تا آتشی دقیق را بر روی آنان اجرا کنند.اگر تاکتیکهای سعودیها اینگونه باشد جنگ زمینی را از قبل باخته اند.

  • Upvote 5
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام

با تشکر از دوستانی که پستهای خبری از سایتهای دیگر قرار میدن...

اما لطف کنید مطلب را بخونید و خلاصش رو بزارید و همچنین لینک خبر را  .

چون با این وضعیت خرابی همیشگی سایت ، همچنین کندی این روزهای اینتر نت ( لا اقل برای من)  ، شاید صفحات سایت سریعتر لود بشن .

  • Upvote 11
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ترکیه از موافقت با طرح ایران برای یمن خبر داد

چاووش اغلو از توافقی چهاربندی خبر داد که بند اول آن توقف درگیری‌ها و حملات عربستان به یمن است و گفت: با تهران بر سر طرحی چهاربندی توافق کردیم که با توقف حملات آغاز می‌شود.

بنا بر گفته وزیر امور خارجه ترکیه، رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه که هفته گذشته به تهران آمد، بزودی به عربستان سفر خواهد کرد تا ریاض را به اجرای این توافق متقاعد کند.

گفته می‌شود بندهای این توافق،

1- توقف حمله،

2- ارسال کمک‌های بشردوستانه،

3- آغاز گفت‌وگوهای داخلی و

4- تشکیل دولت فراگیر در یمن است.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

خلط مبحث نکنید اینجا دیگه رژیم صهیونیستی نیست بگیم به اهدافشون نرسیدند یمن یک کشور بزرگ است که باید قدرت دفاع از خودش را داشته باشد باید توازن خسارت ایجاد بشود تا طرف مقابل دست از تهاجم بردارد یا سست شود امتیاز دهد با برنو و کلاش که نمیشه جواب این خبیث ها رو داد ضربات باید کاری باشد تا برق از سه فازشون بپره 

 

 

اشتباه غرب در افغانستان در تسلیح بدون دید مخالفان را بیاد آورید، چه تضمینی وجود دارد سلاحی که می دهیم تنها بر علیه عربستان بکار رود؟

شاید دادن موشک های ضد زره و زمین به زمین به درد زمین گیر کردن ارتش عربستان بخورد ولی موشک های دریایی و دوش پرتاب به راحتی می توانند بر علیه امنیت هوایی و دریایی بکار روند و دودش مستقیما به چشم ما می رود 

 

شاید اکنون بیش از سلاح غذا و دارو برای مردم یمن نیاز باشد چون پیوستگی و مقاومت مردم را حفظ می کند

اگرچه تجربه نشان داده است سلاح های تدافعی مثل اسلحه سبک و ضد زره در حفظ جان مردم موثر است ولی در کنارش باید بدانیم به که اسلحه می دهیم تا این سلاح بر علیه ما بر نگردد

------------------

 

نکته ای که یادم رفت بحث هدف است

در این داستان ما چه انتظاراتی داریم و اگر هدفمان تضعیف عربستان است این اهداف به چه صورت تحقق می یابند؟

اهدافی کمی و قابل سنجش ما را به سمت پیروزی می برد ولی اهدافی کلی مثل اهداف عربستان به شکست و خود فریبی می انجامد 

  • Upvote 6
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اشتباه غرب در افغانستان در تسلیح بدون دید مخالفان را بیاد آورید، چه تضمینی وجود دارد سلاحی که می دهیم تنها بر علیه عربستان بکار رود؟

شاید دادن موشک های ضد زره و زمین به زمین به درد زمین گیر کردن ارتش عربستان بخورد ولی موشک های دریایی و دوش پرتاب به راحتی می توانند بر علیه امنیت هوایی و دریایی بکار روند و دودش مستقیما به چشم ما می رود 

 

شاید اکنون بیش از سلاح غذا و دارو برای مردم یمن نیاز باشد چون پیوستگی و مقاومت مردم را حفظ می کند

اگرچه تجربه نشان داده است سلاح های تدافعی مثل اسلحه سبک و ضد زره در حفظ جان مردم موثر است ولی در کنارش باید بدانیم به که اسلحه می دهیم تا این سلاح بر علیه ما بر نگردد

------------------

 

نکته ای که یادم رفت بحث هدف است

در این داستان ما چه انتظاراتی داریم و اگر هدفمان تضعیف عربستان است این اهداف به چه صورت تحقق می یابند؟

اهدافی کمی و قابل سنجش ما را به سمت پیروزی می برد ولی اهدافی کلی مثل اهداف عربستان به شکست و خود فریبی می انجامد 

با سلام خدمت همه دوستان گرامی

شکست عربستان که نه ولی فشار بر عربستان می تواند هدف باشد و تا به اینجا ما به هدف خود که درگیر کردن مستقیم عربستان در جنگ است رسیده ایم و جنگ را از حالت نیابتی به جنگ مستقیم برای عربستان تبدیل کرده ایم . مشخص هم شده که عربستان به تنهایی توان حمله زمینی گسترده را ندارد و هر چه زمان می گذرد جنگ برای آنها حالت فرسایشی پیدا می کند که اقتصاد و امنیت آنها را تحت تاثیر قرار می دهد . تسلط بر گلوگاه تجارت عربستان آخرین چیزی بود که آنها انتظار داشتند و این در حال رخ دادن است و تاثیر خود را در سایر میدان ها نبرد نیابتی نظیر سوریه و عراق و لبنان خواهد گذاشت

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

صف هاي طولاني مردم در صنعا جهت خريد نان

( به علت كمبود شديد آرد و نا امني جاده ها بر اثر بمباران ها مردم از لحاظ غذايي به شدت در مضيقه قرار گرفتند)

 

normal_CCTIiMIUMAAgQkk.jpg  normal_CCTIiM1VEAALSNm.jpg

 

 

كمبود سوخت هم باعث به وجود امدن صف هاي طويل خودروها در صنعا شده است

 

CB_xanVUAAAxMuu_jpg_large.jpeg

ویرایش شده در توسط amirarsalankhan
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

شاهزاده سعودي: پاکستاني‌ها مردمي پست و نوکر سعودي‌ها هستند!

 

 

شاهزاده «جلوي بن عبد العزيز بن مساعد»، امير منطقه «نجران» در واکنش به اين اقدام پارلمان پاکستان ملت پاکستان را مردمي دون و فرومايه توصيف کرد.

در واکنش به اقدام اخير پارلمان پاکستان که از دولت اين کشور خواسته بود، در قبال تحولات جاري در يمن و تجاوز رژيم سعودي به اين کشور موضع بي طرفي را اتخاذ کند، يک شاهزاده سعودي به شدت به مردم و دولت پاکستان حمله برد و آنها را خدمتگزار و نوکر سعودي‌ ها توصيف کرد.

شاهزاده «جلوي بن عبد العزيز بن مساعد»، امير منطقه «نجران» در واکنش به اين اقدام پارلمان پاکستان ملت پاکستان را مردمي دون و فرومايه توصيف کرد.

شاهزاده جلوي گفت: اين موضع گيري پارلمان پاکستان دلالت بر پارلماني دون و فرومايه از آن ملتي دون و فرومايه دارد که خدمتگزار ما بوده و هستند.

اين شاهزاده سعودي تهديد کرد که اقداماتي را عليه اتباع پاکستان مقيم در منطقه نجران اتخاذ خواهد کرد.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس، دولت مستعفی یمن آب‌های منطقه‌ای جنوب این کشور را منطقه ممنوعه اعلام کرد و ورود به آن را منوط به اجازه قبلی دانست.

بنا بر اعلام شبکه خبری العربیه، که از دولت مستعفی و رئیس جمهور فراری این کشور به عربستان، حمایت می‌کند، وزارت خارجه دولت مستعفی یمن در بیانیه‌ای با نام «ممنوعیت دریایی» اعلام کرد که هر کشتی تجاری یا نظامی و همه شناورها، قایق‌ها و پرنده‌های وابسته به کشتی‌های نظامی نباید وارد منطقه ممنوعه شوند مگر اینکه اجازه قبلی از دولتی بگیرند که آن را «دولت قانونی یمن» خواند.

در این بیانیه همچنین آمده است که «همه کشتی‌هایی که به آنان اجازه ورود داده می‌شود، قبل از اجازه بازرسی خواهند شد سپس به سوی بندرهای یمن حرکت خواهند کرد».

در عین حال، وزارت خارجه دولت مستعفی یمن اعلام کرد که به کشورهای عضو ائتلاف عربستان برای حمله به یمن موسوم به «عملیات توفان قاطع» اجازه داده است که در اجرای این ممنوعیت به آن کمک کنند.

این در حالی است که شناورهای متعلق به عربستان و متحدان او، همزمان با حملات جنگنده‌های سعودی به مردم یمن، نقاط و شهرهای ساحلی یمن را هدف می‌گیرند و تاکنون در حملات عربستان از بیش از دو هفته گذشته تا کنون نزدیک به 1000 نفر کشته و بیش از 1500 نفر مجروح شده‌اند.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

شاهزاده سعودي: پاکستاني‌ها مردمي پست و نوکر سعودي‌ها هستند!

 

 

شاهزاده «جلوي بن عبد العزيز بن مساعد»، امير منطقه «نجران» در واکنش به اين اقدام پارلمان پاکستان ملت پاکستان را مردمي دون و فرومايه توصيف کرد.

در واکنش به اقدام اخير پارلمان پاکستان که از دولت اين کشور خواسته بود، در قبال تحولات جاري در يمن و تجاوز رژيم سعودي به اين کشور موضع بي طرفي را اتخاذ کند، يک شاهزاده سعودي به شدت به مردم و دولت پاکستان حمله برد و آنها را خدمتگزار و نوکر سعودي‌ ها توصيف کرد.

شاهزاده «جلوي بن عبد العزيز بن مساعد»، امير منطقه «نجران» در واکنش به اين اقدام پارلمان پاکستان ملت پاکستان را مردمي دون و فرومايه توصيف کرد.

شاهزاده جلوي گفت: اين موضع گيري پارلمان پاکستان دلالت بر پارلماني دون و فرومايه از آن ملتي دون و فرومايه دارد که خدمتگزار ما بوده و هستند.

اين شاهزاده سعودي تهديد کرد که اقداماتي را عليه اتباع پاکستان مقيم در منطقه نجران اتخاذ خواهد کرد.

 

منبع انگلیسی موجوده !؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.