reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

احتمالا خطوط انتقال آب و برق به صنعا رو قطع میکنن تا شهر فلج بشه

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
باز خوبه یمنی ها در حج امثال حضور نداشتن
وگرنه احمق های سعودی میگفتن حادثه منا کار یمن بود!
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ﺩﻭﻟﺖ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺳﻌﻮﺩﻱ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻛﺎﻫﺶ ﺷﺪﻳﺪ ﻗﻴﻤﺖ ﻧﻔﺖ و ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻫﺎﻱ ﺟﻨﮓ ﻳﻤﻦ ﺩﭼﺎﺭ ﻛﺴﺮﻱ ﺑﻮﺩﺟﻪ ﺷﺪﻩ.

ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﻓﺎﻳﻨﻨﺸﻴﺎﻝ ﺗﺎﻳﻤﺰ ﮔﺰاﺭﺵ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﺩﻭﻟﺖ ﺳﻌﻮﺩﻱ ﺣﺪﻭﺩ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻣﻴﻠﻴﺎﺭﺩ ﺩﻻﺭ اﺯ ﺩﺭاﺭاﻳﻲ ﺧﺎﺭﺟﻲ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻭ اﺯ ﺣﺴﺎﺏ ﻫﺎﻱ ﺧﺎﺭﺝ ﻛﺸﻮﺭ ﺧﺎﺭﺝ ﻛﺮﺩﻩ ﺗﺎ ﻣﺮﻫﻤﻲ ﺑﺸﻪ ﺑﺮاﻱ اﻳﻦ ﻛﺴﺮﻱ ﺑﻮﺩﺟﻪ.

ﻣﺤﺾ اﻃﻼﻉ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ, ﻛﻞ ﺩاﺭاﻳﻲ ﺧﺎﺭﺟﻲ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺣﺪﻭﺩ 670 ﻣﻴﻠﻴﺎﺭﺩ ﺩﻻﺭ ﻫﺴﺖ. اﻳﻦ ﻳﻌﻨﻲ ﺩﺭ ﻋﺮﺽ ﺣﺪﻭﺩ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ 10 ﺩﺭﺻﺪ ﺫﺧﺎﻳﺮ اﺭﺯﻱ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﻭ ﺧﺮﺝ ﻛﺮﺩﻩ.

اﮔﺮ ﻗﻴﻤﺖ ﺩﻻﺭ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺷﻜﻞ ﻛﺎﻫﺶ ﭘﻴﺪا ﻛﻨﻪ و ﺟﻨﮓ ﻳﻤﻦ ﻫﻢ ﻃﻮﻻﻧﻲ ﺑﺸﻪ, ﻋﺮﺑﺴﺘﺎﻥ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﺩﭼﺎﺭ ﻣﺸﻜﻞ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ. اﻟﺒﺘﻪ اﻳﻦ ﺷﺮاﻳﻄ ﺑﺎﻳﺪ ﺣﺪﻭﺩ 6-7 ﺳﺎﻝ ﻃﻮﻝ ﺑﻜﺸﻪ. ﻣﻨﺒﻊ: ﻓﺎﻳﻨﻨﺸﻴﺎﻝ ﺗﺎﻳﻤﺰ و ﺗﺤﻠﻴﻞ ﺧﻮﺩﻡ.

ویرایش شده در توسط observer
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

فکر کردید صد سال سیاه این همه شوت! زاده وارد یمن میشدند با لباس نظامی و پشت جبهه عکس یادگاری بگیرند برای مبارزه با حوثی ها؟

 

خیر! این ها در تصوراتشون اینه که دارند با ایران می جنگند! تمام عقده ها و کینه هاشون را با این تصور خام! تسکین می بخشند. با هر گلوله ای که از پشت جبهه شلیک می کنند یادگاری فکر می کنند به ایران حمله می کنند!! میزان تنفرش و عقده هاشون به قدری زیاده که در تخیلاتشون حتی در جایی که منتصب به دخالت ایران هست (البته جایی کم خطر که اوف نشن! یک موقع) حضور پیدا می کنند تا بالاخره انتقامشون را از ایران گرفته باشند. 

 

صحبت های پرخاشگرانه ی وزیر امور خارجه عربستان موید همین ماجراست! :)

نمیدونم خرچی با خودم کلنجار میرم،دلم اروم نمیگیره 500 ایرانی را کشتن(همین جریانات حج امسال)بدترین رفتارو کردن الانم مطمینم کلی حال کردن باینکارشون اما مطمینم تلافی نمیکنیم و شکایتامونم به جایی نمیرسه.....ایکاش میشد تو یمن یه خودی نشون بدیم و حالشونو بگیریم....

دوستان هفته پیش گمونم  توی خبرها خوندم که امارات دستور عقب نشینی داده پس اینا اونجا چکار میکنند؟

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

غمتون نباشه اوضاع اینجوری پیش بره مجبوره بین مردمش بازم پول پخش کنه که شلوغ نشه ....... برای حادثه منا مثل همیشه باج بده نمیبینین کسی جز ایران اعتراض نمیکنه.......... این جوری پولشون زودتر ته میکشه ...... تازه به دوستان غربی باج میده که در مورد یمن چیزی نگن

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با توجه به این نقشه به نظر می رسه که ما به راحتی می تونیم به یمنی ها سلاح های ضد زره و منپد برسونیم. در بدترین شرایط میشه در شب و با استفاده از غواص و زیردریایی های السابحات و حتی کیلوها (احتمالا) این سلاح ها رو دست یمنی ها رسوند هرچند راه های راحت تری هم وجود دارند. خیلی راحت تر از سلاحی که دست فلسطینی ها می رسه این امکان وجود داره.

 

همچنین با توجه به این که بسیاری از تجهیزات پشتیبانی و زرهی نیروهای ائتلاف در مارب از راه گذرگاه الودیعه و از اتوبان مستقیم می رسه و بسیاری از این نقل و انتقالات با استفاده از تریلی های تانکبر و خودروهای سبک هست میشه با کار گذاشتن چند IED در بین مسیر در نقاط مختلف و در زمان های متفاوت هم تلفات و خسارات سنگینی از این نیروها گرفت و هم سرعت پشتیبانی اونهارو کند کرد.

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با توجه به این نقشه به نظر می رسه که ما به راحتی می تونیم به یمنی ها سلاح های ضد زره و منپد برسونیم. در بدترین شرایط میشه در شب و با استفاده از غواص و زیردریایی های السابحات و حتی کیلوها (احتمالا) این سلاح ها رو دست یمنی ها رسوند هرچند راه های راحت تری هم وجود دارند. خیلی راحت تر از سلاحی که دست فلسطینی ها می رسه این امکان وجود داره.

 

 

 

خب با توقیف این قایق امروز که به گفته العربیه حامل 12 ایرانی بوده و سلاح اون هم در دریای عرب معلومه هم حواسشون هست ( احتمالا کمک های جامع اطلاعاتی از کشورهای مختلف به صورت دقیق باهاشون به اشتراک گذاشته میشه، کلی ناوگان خارجی حضور داره در منطقه) و هم مترصد چنین فرصت هایی برای پروپاگاندا هستند. نکته عجیب این هست چرا با چنین قایقی این همه ایرانی باید همراه باشند؟ نیاز مستشاری؟ ولی به اینصورت؟ آیا ایرانی بودند واقعا یا العربیه داره شلوغ میکنه تا حوادث هر روز مشکوک تر منا را لاپوشانی کنه.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خب با توقیف این قایق امروز که به گفته العربیه حامل 12 ایرانی بوده و سلاح اون هم در دریای عرب معلومه هم حواسشون هست ( احتمالا کمک های جامع اطلاعاتی از کشورهای مختلف به صورت دقیق باهاشون به اشتراک گذاشته میشه، کلی ناوگان خارجی حضور داره در منطقه) و هم مترصد چنین فرصت هایی برای پروپاگاندا هستند. نکته عجیب این هست چرا با چنین قایقی این همه ایرانی باید همراه باشند؟ نیاز مستشاری؟ ولی به اینصورت؟ آیا ایرانی بودند واقعا یا العربیه داره شلوغ میکنه تا حوادث هر روز مشکوک تر منا را لاپوشانی کنه.

 

قایق با پلاک ایران و خدمه ایرانی سلاح ثبت شده ساخت ایران ببره یمن، اون هم از سواحل عمان و نه اریتره؟

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

قایق با پلاک ایران و خدمه ایرانی سلاح ثبت شده ساخت ایران ببره یمن، اون هم از سواحل عمان و نه اریتره؟

باسلام 

این  هم یه بازی رسانه ای نخ نمای دیگه   از آل سقوطه شبیه ادعای  ترور سفیرشون در آمریکا توسط ایران در سال 2011 ،هدف شون هم  فشار به  ایران در خصوص مسائل منطقه هست و  تحت الشعاع  قراردادن فاجعه منا.   

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.