reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

عربستان اعلام کرده که موشک رو با پاتریوت منهدم کرده و ناوشکن آمریکایی هم اعلام کرده که در فاصله 1 ساعت 2 موشک به سمت ما شلیک شد که با عملیات تدافعی جلوی اصابت موشکها گرفته شد.( حالا منظورشون از عملیات تدافعی فکر می کنم جنگ الترونیک باشه )
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در صفحه ی اول سایت شبکه المسیره  هیچ خبری که موشک اسکاد به جایی شلیک بشه نداره و شلیک موشک ضد کشتی رو هم نفی کردن و گفتن ما موشکی شلیک نکردیم

این حمله ی موشکی اسکاد از کدوم خبرگزاری نقل شده؟

ویرایش شده در توسط armagdon

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در صفحه ی اول سایت شبکه المسیره  هیچ خبری که موشک اسکاد به جایی شلیک بشه نداره و شلیک موشک ضد کشتی رو هم نفی کردن و گفتن ما موشکی شلیک نکردیم

این حمله ی موشکی اسکاد از کدوم خبرگزاری نقل شده؟

 

http://www.almasirah.net/%D8%A8%D8%B1%D9%83%D8%A7%D9%86-1-%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%84%D9%8A%D8%B3%D8%AA%D9%8A-%D9%8A%D8%B6%D8%B1%D8%A8-%D9%82%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A9-%D8%B9%D8%B3%D9%83%D8%B1%D9%8A%D8%A9-%D9%81%D9%8A-%D8%A7/

 

در خبرهای توئیتری بود که یک موشک به سمت مارب و یک موشک هم به سمت خمیس مشیط شلیک شده دیشب .

 

اینم فهرست تعدادی از نظامی های کشته و مجروح شده در حمله به مراسم ختم صنعا هست ( صحت و سقمش رو نمیتونم تائید کنم ) :

 

CuWi3XOXEAAP-nx.jpg

ویرایش شده در توسط Blanco
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اینم فهرست تعدادی از نظامی های کشته و مجروح شده در حمله به مراسم ختم صنعا هست ( صحت و سقمش رو نمیتونم تائید کنم ) :

 

 

حالا علاوه بر تلاشی که رسانه های پرتعدادشون دارند می کنند تا با لیست یک سری اسامی جنایت 900 نفره را تخفیف بدند به زعم خودشون که بله وجود چند نظامی در یک تجمع مردمی بهانه ی خوبی است برای به خاک و خون کشیدن اون تجمع، و دروغ بافی ها مستمرشون در این رابطه البته! میشه گفت بر فرض صحت چنین لیست هایی هم میشه حدس زد که اولا همکاری اطلاعاتی که میگند از جانبی برخی کشورها هم بوده همچین بیراه نبوده و ثانیا گویا یمنی ها و سرانشون زیادی به شرف نداشته ی سعودی ها احتمال می دادند که در کشوری زیر پرواز ثانیه ای بمب افکن های دشمن و بمباران هر نقطه همشون در یک مکان عمومی تجمع کردند.

 

ولی خب، هم سعودی ها و هم جامعه ی جهانی نشون دادند وقاعا از شرف که سهله، از خیلی چیزها بی بره اند و در این به قول یکی از دوستان "طویله ی " چهانی هر کاری مجازه به شرطی اینکه یا یکی از اربابان باشی یا برده ی یکی از اربابان.

 

 

کاخ سفید: حمله سعودی ها  به یمن با حملات سوریه فرق دارد / سعودی ها از مرزهایشان دفاع می کنند. / سعودی‌ها توسط موشک‌هایی که ایران در اختیار یمنی‌ها قرار داده تهدید می‌شوند.

 

لابد حوثی ها مثلا اول به عربستان حمله کردند؟ همه هم خرفت تشریف دارند. که چه کسی اول با دخالت در یک کشور دیگه بهش حمله کرد به بهانه های واهی ای که هیچ ربطی بهش نداشت و بعد حوثی ها را مجبور کرد از خودشون دفاع کنند.و لابد سوری ها با کمک تاوهای عربستان و قطر تشویق!! میشند؟!

 

 

خبرنگاری در خصوص ایمیل کلینتون پرسید که در آن گفته شده بود باید به عربستان و قطر برای قطع کمک به داعش فشار وارد شود. کربی اظهار داشت که این دو کشور بخشی از ائتلاف ضد داعش هستند و ما می خواهیم این شراکت با آنها ادامه یابد. کربی عملا پاسخ شفافی به این سوال نداد.

 

و شما همزمان هم در باطن از داعش حمایت عملی کنید و هم در ظاهر برائت لفظی دیگه همه چیز درسته! خوبه واقعا!

  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

عکس کلاهکی که در عکس به عنوان کلاهک موشک ضدکشتی سی 802 ذکر شده در اصل عکس کلاهک موشک اگزوسه می باشد. واقعا اعتبار این آقا از همین عکسی که گذاشته معلوم می شه.

  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

درود به دوستان

به نظر نمی رسد که یمنی ها اینقدر سهمیه موشک داشته باشند که برای یک ناو دو تا پرتاب بکنند.

 

به نظرم بیشتر اشاره لفافه ای به این موضوع بود که بله، امارات و عربستان تنها نیستند و ما من بعد شلیک های دریایی را جواب خواهیم داد. برای توجیه هم این سناریوی مضحک را نمایش نامه نویسی! کردند تا جائیکه روزنامه ی انگلیسی زبان در مطلبی عنوان کنه " حمله عربستان به مجلس ختم اشتباهی(!) رخ داده که آمریکا خودش هم قبلا مرتکب شده و نباید عربستان را به خاطر اون شماتت کرد! بلکه باید انتقام شلیک دو موشک یمنی به ناو آمریکایی را گرفت" به نظرم محمد بن سلمان و جبیر حتی در مورد خرج کردن پول ها و خریدن آدم ها هم از پادشاه و سیستم قبلی قوی تر هستند.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ظاهرا دوباره موشکی سمت ناو های امریکا شلیک شده 

 یک موشک  دوباره به سمت ناوشکنUSS Mason شلیک شده

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آمریکایی ها میگن از مناطق حوثیها شلیک شده. همین الان هم آمریکاییها به شکل مستقیم حضور دارند و چیزی کم نذاشتند در حق مردم یمن. جرات وارد کردن نیروی پیاده هم ندارند به این باتلاق. عملیات فریب نیست و عربستان سعودی هم جرات گاز گرفتن پاچه صاحب چماق بدست رو نداره...


احتمالا موشک بعدی به هدف بخوره...احتمالش زیاده ویرایش شده در توسط i-ronin
  • Upvote 4
  • Downvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
امریکا مستقیم وارد جنگ شد و ادعا کرده چند رادار رو با تامهوک زدن
حالا این رادارها تا الان و زیر بمباران سعودی ها چطور فعال موندن جای بسی تعجبه
  • Upvote 1
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

امریکا یه ابرقدرت نظامیه و همه باید در رفتارشون این مسئله رو رعایت کنن!!

یمنی ها حتی با کلاش هم نباید به سمت کشتی امریکایی شلیک میکردن چه برسه به موشک زدن یا راکت زدن...

  • Upvote 6
  • Downvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

امریکا یه ابرقدرت نظامیه و همه باید در رفتارشون این مسئله رو رعایت کنن!!

یمنی ها حتی با کلاش هم نباید به سمت کشتی امریکایی شلیک میکردن چه برسه به موشک زدن یا راکت زدن...

اب از سر یمنی ها گذشته اتفاقا حالا که بمب داره میخوره توسرشون بهتر که توسط امریکایی ها بمباران بشن اینطوری میرن توی سر تیتر خبرها و دیگه حاشیه نشین نیستن .
فشار ها هم برای پایان دادن جنگ بیشتر میشه.
این اتفاقا همه نشون میده دیگه نمیتونن پشت سعودی ها قایم بشن.
باید ورود مستقیم امریکایی ها رو به فال نیک گرفت.
ویرایش شده در توسط farhad29
  • Upvote 5
  • Downvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

اب از سر یمنی ها گذشته اتفاقا حالا که بمب داره میخوره توسرشون بهتر که توسط امریکایی ها بمباران بشن اینطوری میرن توی سر تیتر خبرها و دیگه حاشیه نشین نیستن .
فشار ها هم برای پایان دادن جنگ بیشتر میشه.
این اتفاقا همه نشون میده دیگه نمیتونن پشت سعودی ها قایم بشن.
باید ورود مستقیم امریکایی ها رو به فال نیک گرفت.

 

با این تفصیر جناب عالی...کل دنیا اگه این مظلومان را بمباران کنند باید بیشتر به فال نیک گرفت.....فکر میکنی چه جوری میرن سر تیتر خبر ها...بت قول میدم...تیترها ناجوانمردانه تر  از قبل بشه.......البته زدن چند ایستگاه رادار...به معنی...ورورود امریکا به جنگ نیست.....ورود مستقیم امریکا...دست سعودی هارا بیشتر باز میکنه.....یه نگاه تو صفحات این زامبیا بنداز...با دم دارن گردو میشکونند....

  • Upvote 7
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

انصارالله مسئولیت این شلیک موشک ها رو به عهده گرفته یا نه؟؟ اگه این کارو کرده باشه که یه بی تدبیری کامله اونم در حالی که عربستان به خاطر جنایت اخیرش و همینطور مصوبه کنگره آمریکا در مورد 11 سپتامبر، داشت تا حدی محکوم میشد.

 

اما احتمال داره یک بازی کثیف باشه و برای فریب افکار عمومی طراحی شده باشه. عربستان واقعا در باتلاق گرفتار شده و خیلی نیازمند دخالت بیشتر آمریکا است. دقت کنید که آمریکایی ها هم اخیرا گفته بودن سطح کمک های ما به این ائتلاف کمتر شده و کمتر شدنش هم بررسی میکنیم. واقعا اوضاع یه جوریه که انگار دارن بچه گول میزنن البته بخش زیادی از افکار عمومی دنیا حقیقتا در حد همون بچه 5 ساله میفهمن.

به هر حال دوستان اهل فن بهتر میتونن جواب بدن که قضیه چی بوده.

 

اما در کل چرا هر وقت عربستان یک جنایت انجام میده بلافاصله یه اتفاقاتی میفته که افکار کاملا از جنایت سعودی به یک طرف دیگه منحرف بشه و سعودی ناگهان از بدهکار به طلبکار تبدیل بشه؟!!

ویرایش شده در توسط rs7000
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.