reza4087

تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)

Recommended Posts

48 minutes قبل , worior گفت:

 

 

کار پهپادها به هم ریختن پدافند بوده.

اقدام بسیار دقیقی هم هست، یه سایت توپخانه رو بخوای مشغول کنی، جهت توپها رو میبری به سمتی تا یه حفره برای موشک کروز و لویتر ها باز بشه، البته برخی معتقدند که هیچ اقدامی علیه پدافند انجام نشده و مهاجمین به ناتوانی پدافند واقف بوده اند.

 

 

 

 

نقاطی که بهتر بود منفجر میشد:

1- زدن مخزن باعث نشت و آتش سوزی کل محوطه، کمپرسورها و منیفولد میشد.

2- خروجی کمپرسور به منیفولد باعث خطای کاتاستروفیک بزرگ در پالایشگاه میشد.

3- خود کمپرسور ها 

 

 

abqaiq_where_to_be_destroyed.jpg

 

 

 

مثل بالا

 

abqaiq_where_to_be_destroyed-2.jpg

 

 

دفعه بعد از گزارشهای isis استفاده نکنید.

عدم تلفات انسانی پایه طرح ریزی عملیات بوده و بر این اساس بیشترین خسارت زده شده است.
طراحان عملیات دستشان بسته بوده و احتمال انتشار مواد سمی هم بوده که برای مردم مشکل ایجاد میکرد.

  • Like 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نقل قول

«مایک پامپئو» وزیر خارجه آمریکا در آستانه سفر به ابوظبی، به تمجید از اقدام امارات متحده عربی و عربستان سعودی در پیوستن به ائتلاف دریایی آمریکا در خلیج فارس پرداخته است.

 

اگر اون خبر روزنامه های غربی ( که بعد از زدن گلوبال این عربستان و امارات بودند که با ترامپ برای عدم کشیدن منطقه به جنگ رایزنی کردند) را بزاریم کنار فضاسازی های خیلی نمایشی پمپئو از لحظات اول حمله، حالا هم این سفرش و گرفتن امتیاز برای ائتلاف مدنظرشون با پیوستن امارات و عربستان ( به نظر چاره ای نداشتند و یک معامله کردند با فشار پمپئو، من اتش اتهام زنی و تحریک برای شروع جنگی جدید را پایین میارم و در عوض شما هم به ائتلاف بپیوندید به علاوه کمی مزایای پنهان دیگه ) شاید مشخص بشه بخشی از این نمایش پرصروصداشون مبنی بر متهم کردن ایران به چه منظور بوده و هست در حالیکه عربستان خودش بسیار محتاط هیچ حرفی از مبدا حملات فعلا نمیزنه با اینکه قاعدتا وقتی با این اطمینان میگن حملات از شمال بوده خب میدونند مبدا کجاست.

 

از طرفی یک از مسئولان انصارالله هم تحلیل جالبی داشت از این سر و صدای امریکاییها، اشاره میکرد هدف دور کردن ایران ( محافظه کار کردنش با این تهدیدات) از موضوع یمن هست تا حمایت و پشتیبانیهاش از یمنی ها را کاهش بده ( و البته دستشون را ببنده برای تکرار چنین حملاتی چون اینطور به نظر میرسه که در همین حمله هم امریکا قصد تلافی داره چه برسه به حملات بعدی)

 

نکته جالب نقض محوری چند رسانه (خصوصا بخش مرتبط رسانه ایشون با عنوان بخش پنتاگون) در آمریکا برای فضاسازی هاست. خصوصا CBS به به نقل از مقامات تماما ناشناس از لحظات اول که پرونده «تصاویر امریکا از اماده سازی پهپادها از ایران» را کلید زدند مدام در حال نشت دادن اطلاعات مبهم و تدریجی از همین مقامات ناشناس پنتاگون هست. یکبار که تصاویر وجود داره - محل تصاویر پادگان اهوازه- آیت الله خامنه ای به طور مشروط حمله را شخصا! تایید کرده - آیت الله خامنه ای گفته به شرط اینکه بشه انکار کرد - مقامات امریکایی اجازه انکار را با مدارک نمیدند و الی آخر ...  به نظر در این مورد پنتاگون بر خلاف دفعات قبل، با بازیگردانی اسپر کاملا با وزارت امور خارجه هماهنگ عمل میکنه.

 

پ ن: یک سایت دیگه پاتریوت نزدیک بقیق، نشر شده توسط AmirGm  ( پوشش کاملی داشته منطقه به خاطر اهمیتش)

EEy723ZUEAA-BII.jpg

ویرایش شده در توسط alala
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ولی چند مورد وجود داره که حمله توسط طرف/مکان سوم را توجیه میکنه:

 

یکی زوایای حمله

یکی ریسک پذیری و فوق العاده پیچیده بودن حمله از خاک ایران ( عبور از حریم کویت یا عراق حتی)

یکی هم برخی عبارات:

در مصاحبه cnn با ظریف بعد یک پاراگراف صحبت ظریف که بله یمنی ها به هر حال حق دفاع دارند و در شرایط سخت ادم مبتکر میشه و میتونه بقیه را شگفت زده کنه وقتی مجری شبکه صریحا پرسید یعنی شما قطعا میگید حمله کار حوثی ها بوده، ظریف پاسخ داد: چیزی که من قطعا میگم اینه که حمله توسط ایرانی ها نبوده! ( به نظرم خیلی معناداره از اونجا که ظریف قطعا اگر بدونه حمله از ایران بوده، پس میدونه امریکا ممکنه اسناد معتبری داشته باشه و با توجه به شخصیتش! خودش را در موقعیت یک دروغگویی آشکار نمیزاره ولی همچنان که در مورد یمنی ها هم صریح چیزی نمیگه، حالا این را بزاریم کنار تشکر همون ابتدای یمنی ها از عوامل شرافتمند در خاک عربستان)

 

شاید فشار همه جانبه امریکا برای این هست که از این شبکه احتمالی اطلاعاتی/نفوذی عامل حمله سر در بیاره و ایران و یمنی ها را مجبور کنه برای تبرئه اطلاعات بیشتری منتشر کنند.

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خبری اومد به شرح زیر 

 

https://fararu.com/fa/news/412295/%D8%A7%D9%86%D8%B5%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%DB%8C%D9%85%D9%86-%D8%AA%D9%88%D9%82%D9%81-%D8%AD%D9%85%D9%84%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D9%87-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%B1%D8%A7-%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%DA%A9%D8%B1%D8%AF
نقل قول

رئیس شورای عالی سیاسی یمن توقف حملات پهپادی و موشکی و تمامی انواع هدف‌گیری‌ها علیه عربستان را اعلام کرد و خواستار مقابله به مثل عربستان در این باره شد.

به گزارش ایسنا، مهدی المشاط، رئیس شورای عالی سیاسی یمن وابسته به انصارالله در صنعا در قالب اعلام طرح تحقق صلح با اعلام توقف هدف گیری خاک عربستان با پهپادها، موشک‌های بالستیک و بالدار و تمامی انواع هدف‌گیری‌ها تاکید کرد: منتظر پاسخ مثبت و متقابل و بهترین واکنش و اعلام متقابل در خصوص توقف هرگونه هدف‌گیری و حملات هوایی به خاک یمن هستیم و در عین حال حق پاسخگویی را در صورت عدم پاسخ به این طرح برای خود محفوظ می‌دانیم.

 

اقدام منطقی و درستی هست 

عملا با موج خبری اعلام شده یک عقب نشینی تاکتیکی برای اخذ یک امتیاز منطقی هست

انصار الله حملاتش رو متوقف میکنه که یک پیروزی برای موج خبری عربستان محسوب میشه ولی در ازای اون آرامش کوتاهی برای مردم یمن میخره 

البته عربستان احتمالا دست پیش میگیره و به خبرسازی ادامه میده و از دو روز بعد حملات رو شروع میکنه 

و انصارالله هم جواب میده

 

تنها سوالی که پیش می آید آیا بهتر نبود کاری می کردن که پیشنهاد از سمت عربستان بیاید یا نه ؟

پیشنهاد از سمت یمن ممکنه به ضعف تلقی بشه و صلحی برقرار نشه

از سمت دیگه هر صلحی که عربستان ارائه بده به معنای ضعف و شکست هست

 

در اینجا مهم ایجاد آرامش و صلح پایدار برای مردم یمن هست و نه اینکه چه گروهی ضعف نشان داد

 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نوش جونشون باشه پهباد امریکا رو زدیم اینم از پالایشگاه عربستان تا دیگه خط و نشون نکشن فقط مونده اسراییل اونم بزنن تا دلمون حسابی خنک بشه 

  • Like 1
  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ترامپ از نظر استراتژی تحریم حماقت عجیبی کرد و همه فرصت هاشو یک جا سوزوند. اصولا اگر ترامپ کم کم ایران را تحریم می کرد و سیاست چماق و هویج را پیش می گرفت می تونست خیلی از ایران امتیاز بگیره. ولی ترامپ یه لگد زد زیر تمام توفقات و تقریبا همه چیز ایران را یکباره تحریم کرد. ایران هم دیگه چیزی برای از دست دادن نداره و با خیال آسوده دست به اقدامات آفندی می زنه چون می دونه آمریکا برای پاسخ دادن اهرم فشار و تهدیدی نداره به جز گزینه نظامی که اون هم فعلا قابلیت اجرایی نداره.

  • Like 1
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نظرات رو در چند سایت خوندم 

خیلی پخته بودن 

 

خلاصه اشون این بود که ایران و عربستان وارد جنگ شوند تا هر دو نابود شوند و در نهایت چین محتاج آمریکا بشه و زانو بزنه 

دومین بحث هم این بود که ایران تهدید ایجاد میکنه و امریکا سلاح میفروشه و این بازی ماهرانه هست

 

جالب بود که همه متوجه شدن ضرر اصلی این جنگ به چین میرسه و چین مهار میشه 

با فرض این قضیه چین رو باید داخل بازی آورد 

به همین دلیل سفر سردار باقری به چین میشه راهبردی تعبیر بشه

  • Like 2
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
14 minutes قبل , arminheidari گفت:

در نهایت چین محتاج آمریکا بشه و زانو بزنه

 

خدمت دوستان عرض کردم تولید نفت امریکا از 13 میلیون در روز هم میتونه رد بشه با بهره برداری از طرح توسعه میادین تگزاس.

امریکا از بیرون رفتن سعودی استقبال میکنه. با یک تیر چند نشان میزنه. 1-هم ظرفیتش میبره بالا 2-هم نفت گران می فروشه(شیل هم مقرون بصرفه میشه) 3-هم پاشنه آشیل چین رو میزنه

 

مساله اینه رهبری هم این نکته رو متوجه شدن و به همین علت برای گرفتن امتیاز حداکثری، "مذاکره" رو بستن و ضربات رو پله ای با دقت اجرا می کنن.

عربستان هم اونقدر باهوشه که متوجه بازی هست. حتی احتمالش هست به صورت داوطلبانه تولیدش کاهش بده که اگر نده احتمال شورشهای داخلی بی سابقه میره...

 

از سال 2000 به این طرف امریکا دانه به دانه تولید کنندگان بزرگ اوت کرده... اول عراق رو گرفتن که پیچ تنظیم دستشان باشه، بعد نفت ایران با تحریم کم شد، بعد لیبی ساقط شد و در ادامه ونزوئلا... و حالا نوبت سعودی رسیده.

ویرایش شده در توسط Deepblue
  • Like 1
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 minutes قبل , Deepblue گفت:

 

خدمت دوستان عرض کردم تولید نفت امریکا از 13 میلیون در روز هم میتونه رد بشه با بهره برداری از طرح توسعه میادین تگزاس.

امریکا از بیرون رفتن سعودی استقبال میکنه. با یک تیر چند نشان میزنه. 1-هم ظرفیتش میبره بالا 2-هم نفت گران می فروشه(شیل هم مقرون بصرفه میشه) 3-هم پاشنه آشیل چین رو میزنه

 

مساله اینه رهبری هم این نکته رو متوجه شدن و به همین علت برای گرفتن امتیاز حداکثری، "مذاکره" رو بستن و ضربات رو پله ای با دقت اجرا می کنن.

عربستان هم اونقدر باهوشه که متوجه بازی هست. حتی احتمالش هست به صورت داوطلبانه تولیدش کاهش بده که اگر نده احتمال شورشهای داخلی بی سابقه میره...

 

از سال 2000 به این طرف امریکا دانه به دانه تولید کنندگان بزرگ اوت کرده... اول عراق رو گرفتن که پیچ تنظیم دستشان باشه، بعد نفت ایران با تحریم کم شد، بعد لیبی ساقط شد و در ادامه ونزوئلا... و حالا نوبت سعودی رسیده.

 

چین چطور میتونه از توی این بازی نجات پیدا کنه؟

بازی در یمن در حال اجرا هست ولی کل جهان رو تاثیر گذاشته 

 

برای چین ایجاد خط صادرات از سمت ایران، چه زمینی از سمت پاکستان و چه دریایی با نفت کش بسیار مهم هست و خودش میتونه امنیتش رو تضمین کنه

ولی راه های دیگه چیه؟

آیا تلاش برای پایان جنگ یمن مفید هست؟

 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
6 minutes قبل , arminheidari گفت:

چین چطور میتونه از توی این بازی نجات پیدا کنه؟

 

چین با شلوغ کردن کشمیر و ایجاد پایگاه دریایی در گوادر دنبال حضور در منطقه هست ولی به واقع سرنوشت چین در دست رهبری ایرانه!! یک جنگ سه ماهه و از بین رفتن زیرساختهای نفتی منطقه، چین رو دچار یه بحران طولانی و جدی می کنه(ایران باید امتیاز حداکثری از چین بگیره).

 

حقیقتش به دوستانم دائم توصیه می کنم سهام پتروپالایشی بورس بخرن(زاگرس، جم پیلن، نوری، شاوان) چون احتمال شکست سقف 100ساله نفت در 120 دلار(برنت) بالاست(طی 2 سال آینده). نمیدونم چطور و با چه حرکتهایی، ولی امریکایی ها بدجور دنبال زدن چین هستند و دعوای تعرفه ای هم در بلندمدت جوابگو نیست(چین یک جامعه پس انداز کننده و غیرمصرف گراست، و ثروت جهان دائما در خودش ذخیره میکنه).

 

فشار طالبان روی امریکایی ها رو هم میشه تلاش چین برای ایجاد مسیر مستقیم از ایران تا چین دید.

 

در نهایت به نظرم جامعه ایران یک جامعه غرب دوست و مسیحی دوست هست(به نسبت تعامل با چین و روسیه)، و اگر امریکا یک امتیاز چاق و چله به ایران بده، نظام و ملت ایران جانانه استقبال می کنند و سرنوشت چین و جهان می تواند دچار یک چرخش تاریخی شود(حتی ممکنه سعودی با احساس چنین خطری، پای ناوگان چین به خلیج فارس باز کند).

  • Like 1
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در صورت شروع جنگ چین تنها بازنده نیست بلکه کل دنیا بازنده میشه و هیچ برنده ای وجود نخواهد داشت.

 

دلیلش هم اینه که اقتصاد دنیا به شدت وابسته به نفت و محصولات پتروشیمی است. آن چه که قیمت نفت را تعیین می کند تقاضای جهانی است نو تولید داخلی کشورها. اگر آمریکا روزی 13 میلیون بشکه نفت تولید کند و بی نیاز از واردات آن باشد، باز هم نفت و محصولات آن با قیمت جهانی به دست مصرف کننده نهایی در آمریکا خواهند رسید. لذا، در ظاهر چند کشور تولید کننده نفت از فروش نفت به قیمت گران تر سود می کنند اما تمام مصرف کننده ها در تمام دنیا ضرر می کنند. کافیست قیمت نفت از یک مقدار بحرانی بالاتر برود و مانند دومینو اقتصاد و زندگی روزمره و عادی در تمام دنیا فرو خواهد ریخت.

  • Like 2
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با عرض سلام

نوشته های دوستان رو میخوندم اشاره خاصی به روسیه به قدرت برگشته به لطف پوتین نشده.انشالله مکر و حیله مکاران به خودشون بر میگرده با حول و قوه الهی ولی اگر بر فرض محال چنین معرکه ای به پا بیفته توسط امریکا و عربستان ،دستی که روسیه تازه در خاورمیانه دراز کرده و چیزی جز وارد شدن در بازی انرژی و صادرات تسلیحات و ارزوی دیرینه تزار یعنی وارد شدن در آبهای گرم نیست ،کوتاه خواهد شد و این یعنی تعارض با منافع مسلم روسیه و بازنده قدرت با امپریالیسم.

بنده فکر میکنم در این داستان حساستر عمل کند و در نهایت اجازه قدرت نمایی و قلدری  امریکا را نخواهد داد .شاید در مخیله همه ما بدعهدیها و نامردیهای روسها جولان بده ولی قطعا دست کشیدن از خاورمیانه و بخصوص ایران براش گران تمام خواهد شد .

و در پایان عرایض احتمال رویارویی ایران و امریکا بعید بنظر میرسه به دلیل اینکه رهبر معظم انقلاب بارها فرمایش کردند که امریکا اگر میتوانست و میدانست که میتواند بر ایران غلبه کند زودتر از اینها حمله کرده بود.

در مورد عربستان هم همین بس که حوثی های شیعه امیرالمومنین با دست خالی چند سال اول جنگ رو تحمل کردند و بعد پنج سال گلوی آل سعود رو دارند میفشارند ،وقتی از باتلاق یمن دراومدند و سر بلند کردند که نخواهند کرد مدعی جنگ با ایرانی جماعت باشند و مال این فعل نیستند 

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط Navard
      سخنی با خوانندگان محترم:
      در مطلب پیش رو سعی بر این شده که به مختصری از شرایط فرهنگی و اجتماعی و تاریخی اعراب پیش از اسلام پرداخته شود. در این نوشته اصل بر رعایت صداقت تاریخی و امانت است و در گرداوری آن از منابع با عقاید گوناگون کمک گرفته شده است. گرد آوری مطالب تاریخی هیچ گاه خالی از اشتباه نیست، علی الخصوص که این مطالب در رابطه با مسائل حساسیت بر انگیز مذهبی باشد. در نتیجه از دوستان خواننده این مطلب درخواست میشود درصورت وجود اشتباه، به منظور تکمیل و اصلاح این مطلب بنده را یاری کنند.
       

      پیشگفتار:
      سرنوشت پیامبران و قومشان و نتایجی که از آن کسب کرده اند را میتوان یکی از مهمترین نشانه های حقانیت آن ها به حساب آورد. این نتایج بعضا چنان معجزه آسا و خیره کننده هستند که در حالت معمول موارد مشابهی برای آنها یافت نمی شود. برای نمونه مسیح (ع) در دل امپراطوری قدرتمند روم شرقی به پیامبری رسید. در سرزمینی که تعداد نامعلوم خدا توسط مردم پرستیده میشد و پیامی که آورد چنان در دل ها رسوخ کرد که در مدت کمتر از چند سده مسیحیت در سه قاره گسترش یافت! از حبشه در آفریقا گرفته تا امپراطوری قدرتمندی چون روم که روزی دشمن مسیحیت بود و همچنین طیف کثیری از اقوام در خاورمیانه و ...! در اسلام نیز ما با چنین پیشرفت معجزه آسایی رو به رو هستیم. محمد (ص) در سن چهل سالگی در جامعه ای بدوی به پیامبری برگزیده شد که جز غارت و ستیز دستاوردی نداشتند و هر روز به بهانه ای با یکدیگر در جنگ بودند و شعرا و نام آوران عرب روزگاری برای بدست آوردن شرافت، خود را به پای پادشاهان ایران و روم می انداختند. در شبه جزیره عربستان اگر در جایی تمدنی دیده میشد به پاس قرابت با ایران یا روم بود. و از دست آورد هایشان در آن ادوار، جز پاره ای از روایات افسانه گونه چیزی بجا نمانده است. در چنین محلی که محمد(ص) شدیدا زیر فشار فرهنگی و البته فشار عوامل ثروت و قدرت  در مدت کمتر از سیزده سال توانست بنیان نخستین حکومت اسلامی را در یثرب بنا نهد که تا پایان عمر ایشان این حکومت به چنان وسعت و قدرتی رسید که در سرحدات خود به تقابل با روم شرقی می‌پرداخت.
       
      قسمت اول: قبیله و معنای متفاوت آن در بین اعراب
       

       
      اعراب از قبل اسلام در پهنه ی وسیعی از خاورمیانه حضور داشتند. و بر خلاف تصور عموم مردم، فتوحات پس از اسلام به تنهایی سبب استقرار آن ها در این پهنه نشد. در تاریخ موجودیت اعراب با سامی نژاد ها گره خورده است. این حضور آنقدر چشمگیر بود که رومیان و یونانیان مناطق عرب نشین را به سه ناحیه عربستان خوشبخت و عربستان بیابانی و عربستان سنگی تقسیم کرده اند که حدود این مناطق از دریای سرخ و شبه جزیره عربستان شروع شده و از سویی به مرز های روم آن روزگار در شامات رسیده و در سوی دیگر در عراق امروزی به رود فرات ختم می شود. در رابطه با وضعیت اعراب قبل اسلام باید به این موضوع اشاره کرد، پیشینه تاریخی که برای آنها ذکر شده به ۲۰۰ سال قبل از سال عام الفیل محدود می شود. عام الفیل همان سالی است که گفته میشود محمد(ص) در آن دیده به جهان گشود. البته این بدان معنا نیست که اعراب قبل از آن موجودیت خارجی نداشته اند‌. برای مثال در دبیره های هخامنشی از آن ها بعنوان خراج گذاران عصر داریوش بزرگ یاد شده است. اما آنچه از این گفته پیداست، اعراب تهی از پیشینه تاریخی و تمدنی غنی بودند و آنچه در آنها یافت می‌شد در حقیقت از هم نشینی و یا دست درازی دیگر اقوام بود. این همان زمانیست که قرآن از آن به عنوان دوره جاهلی اعراب یاد می‌کند.
       

       
      نگاره ای از سرباز ساتراپی عربیا در مقبره خشایارشا، واقع در نقش رستم که بصورت نمادین به شکل یکی از ستون های شاهنشاهی به نمایش در آمده است.
       
      با نگاهی به زندگی اعراب در آن اعصار می توان دریافت که تفاوت عمده‌ای میان نوع زندگی آنان با زندگی مردم ایران و روم و حتی در نزدیکی آنها با دولت های نچندان نامی حبشه دیده میشد. در آن روزگار ایران و روم حکومت مرکزی داشتند حکومتی که تمام شؤون جامعه را از حیث قانون و عمل به قانون و وادار کردن همه به تابعیت از آن در دست داشتند و تمام زوایای آن جامعه زیر سلطه نظامی واحد قرار گرفته بود، به طوری که در هر گوشه آن وجود حکومت مرکزی احساس می‌شد. این در حالی بود که در جزیرة العرب در هر ناحیه ی آن، مردم بر پایه نسبت خانوادگی مشترک به عنوان یک قبیله گرد آمده بودند و هر یک در جغرافیای حضور خود اعمال قدرت می‌کردند. هیچ قبیله‌ای بر دیگری اعمال نفوذ نداشت مگر در داد و ستد و جنگ! جنگ بین قبایل هم نامنظم بود و بیشتر به دعوایی نامنظم و خانوادگی شباهت داشت. این مطلب نشانگر پراکندگی و تضاد بسیار عمیق بین قبایل است. باید گفت برای وحدت در میان یک امت فرهنگی لازم است که نقاط مشترک آنها را در خود جمع کرده و مردمی را گرد هم بیاورد. در شبه جزیره عربستان چنین تفکر یکنواختی وجود نداشت و هدف واحدی برای آنها مطرح نبود. در کنار کعبه هر قبیله بتی مخصوص به خود داشت و بدین ترتیب حتی در این زمینه هم تضاد و خودبینی دیده می‌شد. شرایط سخت و طاقت فرسای جزیرة العرب بر این اختلاف دامن می‌زد. مناطق حاصلخیز و دارای آب محدود و با فاصله زیاد از هم بودند. راه‌های محدودی وجود داشت که آنها هم زیر سلطه راهزنان دیگر قبایل بوده و تحت نفوذ قدرت های خارجی اداره میشد.
       

       
      در این شرایط دشوار اگر قبیله‌ای قادر بود تا چراگاهی را از چنگ دیگری در آورد این کار را بی درنگ می‌کرد. هیچ قبیله ای از این نظر در امنیت نبود و جنگ های بسیار با دلایل ساده و بعضا نا مأنوس بین آن ها رخ می داد. مشخص است که جنگ یکی از رایج ترین اعمال در بین آن ها بود آن چنان که عده ای برای کسب شهرت و آزمون جنگاوری خود مسیر نزاع را هموار میکردند. این جنگ از سر منع ازدواج یک زوج در دو قبیله می‌توانست شکل بگیرد تا بر سر شرایط تجارت و پاسداری از کاروان ها و ... که البته همانطور که گفته شد هیچ کجای آن به جنگ نمی‌ماند و بیشتر به یاغی گری و غارت و دعوای عشیره ای شباهت داشت. در نتیجه از این حیث قبیله جایگاه ویژه‌ای پیدا میکرد. بقای افراد به بقای قبیله گره خورده بود. هر کسی را با قبیله‌اش می‌شناختند و در نتیجه خدای این مردم هم در حقیقت قبیله آنها بود و بت ها هم نمادی برای اعلام وجود هر قبیله بودند و هرچه بزرگان این قبیله ها می‌گفتند هم، حقیقت تام برای آن ها محسوب می‌شد. با این اوصاف هرچه افراد یک قبیله زیادتر بود افتخار آن هم بیشتر میشد. این افراط تا آنجا پیش رفت که در سوره تکاثر قرآن، خداوند خطاب به مشرکان می گوید که آنها به منظور بزرگ نشان دادن تبار خود حتی دست به شمارش مردگان خود می‌زدند. نعمان در خطاب به پادشاه وقت ایران گفت که جز عرب کسی به نسب خود آگاهی ندارد و جز عرب از هر کسی اجدادش را بپرسی آنها را نمی‌شناسد. در حقیقت گذشتگان و نژاد چیزی نبود که اعراب بتوانند اشتباهی هر چند سهوی را به آنها نسبت دهند. شاید تا اینجا مطلب روشن شده باشد که پیامبر اسلام چه کار دشواری در پیش داشت. بخصوص وقتی بدانیم یکی از مهمترین اقدامات پیامبر مقابله با همین برتری جویی نژادی بوده است‌. عملا هر قدمی که به جهت آگاهی و یا مخالفت با سنت های گذشتگان آنها برداشته میشد، از نظرشان نوعی توهین تلقی میگردید. شاید جالب باشد بدانید که بت پرستی اعراب نیز ریشه در همین افراط دارد! یعقوبی در تحلیل خود از بت پرستی و عوامل آن می‌گوید:«بت پرستی از هنگامی آغاز شد که وقتی یکی از مردم می‌مرد، اقوام او مجسمه‌ای از وی ساخته و به یاد او آن را محترم می‌داشتند فرزندان آنها پس از سال‌ها گمان کردند که این‌ها خدایان آنان هستند» . شاهد این امر می‌تواند سخن مشرکین با پیامبر (ص) باشد که می‌گفتند:
      این بت ها اقوام گذشته هستند که مطیع خدا بوده و ما صورتی از آنها ساخته و عبادتشان می‌کنیم. در مورد سه بت مشهور یعوق و یغوث و نسر گفته شده: از قوم نوح بودن و افرادی صالح بودند و بعدها مجسمه آنان به صورت بت درآمد. در مورد لات نیز گفته شده او در واقع مرد صالحی بوده است که غذا برای حاجیان درست می‌کرده وقتی او مرد، تمثالی از او درست کردند و بر آن بنایی ساخته‌اند و اسمش را بیت الربه نهادند. ابن قیم می‌گوید؛ تعظیم مردگان سبب شد تا کم کم صورت هایی از آنها به شکل بت ساخته شود. زمانی که محمد(ص) مکه را فتح کرد در درون آن ۳۶۰ بت وجود داشت. در حقیقت ما با سرزمینی طرف هستیم که ۳۶۰ اعتقاد و ۳۶۰ تضاد در آن میتوان شمارش کرد!
       

       
       اوضاع اعراب از ابتدا این گونه نبود. اعراب شهر مکه خود را از نسل عدنان می‌دانستند، که در نتیجه نسب آنها به اسماعیل (ع) باز میگشت. از این گفته مشخص است که نخستین اعراب موحد بودند اما به تدریج به سوی شرک گرایش پیدا کردند. از این منظر اعراب مکه در کنار بنی اسرائیل بودند که به دین حضرت ابراهیم گرایش داشتند و در حقیقت ریشه نسبی مشترک در آن ها می توان یافت. در سال‌های مانده به بعثت پیامبر، افرادی در بین اعراب پیدا شده‌اند که خواهان بازگشت به دین ابراهیم بودند. آنها شروع به تبلیغ علیه اعتقادات آن روزگار اعراب کردند. از معروف‌ترین این افراد ورقة بن نوفل بود که در جستجوی دین خدای یگانه به این سو آن سو رفت و در نهایت مسیحیت را پذیرفت. زید بن عمر شخص دیگری بود که به روایت تاریخ در بین اعراب از بازگشت به آئین ابراهیم سخن گفت. بسیاری از رسوم مشرکین مکه همان چیزی بود که ابراهیم به اجدادشان آموخته بود ولی آنها آنرا شرک آلود کرده بودند. برای مثال اعراب جاهلی نیز به رسومی چون ختنه و کفن و دفن میت و ازدواج نکردن با محارم و حج بیت الله الحرام معتقد بودند. آنها حتی شعار معروف تلبیه را نیز داشتند اما آن را به نوعی شرک آمیز کرده بودند. ( تلبیه همان شعار لبیک اللهم لبیک لاشریک ... است که حاجیان در حین طواف خانه خدا می‌گویند). اعراب جاهلی به افرادی از خود که ختنه کرده و به حج می رفتند حنیف میگفتند . این در حالی است که به پیروان حضرت ابراهیم در گذشته حنیف گفته میشد! این بدان معناست که این کلمه از گذشته های دور در بین اعراب زبان به زبان چرخیده و تغییر معنا یافته است.
       
       
      قبیله قریش زادگاه قدرت
       
      قریش نامی آشنا و از پر نفوذترین قبایل در میان عرب بوده و بعد اسلام نیز تا قرن‌ها بر جهان اسلام حکومت کرده است. خلفا تا پیش از امپراتوری عثمانی همیشه قریشی بودند. اعراب کسانی را که از نسل مضر بن کنانه باشند را قریشی می گویند. در علم تبارشناسی عرب نیای مضر بن کنانه به اسماعیل (ع) باز میگردد. قریش در آن دوره از آنجا که امور حج را بر عهده داشت به شهرت و ثروت زیادی رسید. امور کعبه در دوره ای به قصی و هاشم و سپس به عبدالمطلب که همه از نسل مضر بودند سپرده شد. در دوران قصی مراسم حج  شکل جدیدی به خود گرفت و این تغییرات زمینه ساز قدرت یافتن قریش در بین دیگر قبایل عرب گردید. در این ایام مردم عرب از نقاط دور دست به این مکه می آمدند تا هم به تجارت بپردازند و هم خدایان پر تعداد کعبه را پرستش کنند. بنوعی مکه و کعبه آن میعاد گاه اعراب بود. در این شهر بازار هایی بر پا میشد که از غرب و شرق عالم تجار به آن رجوع می کردند. راه تجاری مهمی از روم شرقی به یمن و در نهایت به هند ختم می شد که این مسیر از قطب های اقتصادی آن روزگار محسوب می شد که البته نکته مهم برای ما این است که شهر های مکه و یثرب هم در مسیر آن رونق یافته بودند.
       

       
       در بین قریش طایفه بنی هاشم به طور خاص که پیامبر اسلام نیز از آنان بود دارای مقبولیت و شهرت بیشتر گردید. همان طور که گفته شد بعد هاشم، عبدالمطلب زمام امور حج را بر عهده گرفت. وی پدر بزرگ پیامبر اسلام است و او از اعرابیست که قبل اسلام طبق سنت خاندان خود به دین حنفیت معتقد بود و خدای یکتا را می پرستید. عبدالمطلب بعد مرگ والدین محمد(ص) سرپرستی او را پذیرفت و در نتیجه آن محمد(ص) در محیطی با اعتقادات دین حنفیت زندگی میکرد.
       
      از تاریخ چنین بر می‌آید که قریش در میان اعراب به شرافت و عزت معروف بوده و معمولاً با عناوینی چون «آل الله» و «سکان حرم الله» خوانده می‌شدند و مردم آنها را به عنوان بزرگ و شریف قبول کرده بودند. باید افزود که این شهرت در همه طوایف قریش نیست، بلکه تنها در خاندان قصی و بعد از او خاندان هاشم و عبدالمطلب بود چرا که وجود این افراد در نهایت سبب شهرت قریش گردید.
       
      هنگام ظهور پیامبر اسلام در میان طایفه های قریش، از بنی هاشم عباس بن عبدالمطلب مسئولیت آبرسانی به حجاج را بر عهده داشت و از طایفه بنی امیه، ابوسفیان ریاست سپاه قریش را بر عهده داشت. این جبهه بندی در میان قریش تا قرن ها بعد ادامه پیدا کرد. البته باید توجه شود که طوایف دیگر از قریش هم بودند که نقشی در امور حج داشتند اما نقش آنها به پر رنگی دو طایفه نامبرده نبود.
       

       
      دیگر قبایل عرب متوجه عظمت کعبه و نقش آن در فزونی قدرت قبیله قریش شدند در نتیجه برخی از آن ها در مناطق خود نیز کعبه هایی ساختند تا قبیله خود را برای رفتن به مکه بازدارند. این کعبه ها از بسیاری از جهات همچون وجود سنگی مانند حجر الاسود(سنگ سیاه) تا ارکان کعبه به آنچه در مکه بود شباهت داشتند. برای مثال در یمن پرستشگاهی در شهر غَیمان قرار داشت و «حجر الأحمر» یا سنگ سرخ در آن استفاده شده بود و همچنین کعبه ی شهر العَبلات در جنوب مکه، که «حجر الأبیض» یا سنگ سفید داشت!
       
      ادامه دارد ...
       
      این مطلب برای انجمن mililtary.ir  گرداوری شده و هر گونه برداشت از آن با ذکر نام نویسنده و این انجمن بلامانع است. 
       
      نویسنده و گرداورنده: Navard 
       
      منابع و ماخذ:
       
      کتاب تاریخ سیاسی اسلام(جلد1) / نویسنده: رسول جعفریان
      کتاب گنجینه تاریخ ایران(جلد نهم)/ نویسنده: عبدالعظیم رضایی
      کتاب دو قرن سکوت( ویرایش دوم) / نویسنده: عبدالحسین زرین کوب
       
      لینک
       
    • توسط aminor
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      منفک شده از تاپیک تحولات یمن
      1399/11/09
       
      تاپیکهای مرتبط با محوریت حمله به آرامکو
      UAV kent 2.0 concept: عملیات تن ماهی
      سپر صحرا : بررسی شبکه دفاع هوایی ارتش عربستان سعودی
       
       
       منابع یمنی : شلیک موشک قاهر1 به شرکت نفت آرامکو در جیزان عربستان
       

       

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.