Recommended Posts

میگم چقدر خوبه ادم نفت داشته باشه حتی اگه ما این تانکر های نفتمونو رایگان هدیه کرده باشیم یه متحد خوب رو پیدا کردیم کم کم داریم نزدیک خلیج خوکا میشم .

ظاهرا دیگه باید بگم تامام.

یا علی .

با توجه به اینگه امریکا کلی خرج کرد بعد از چند سال هوس کرد انقلاب راه بندازه و ایران نزاشت خودش یه دنیا ارزش داره بقیه مسائل سیاسی که دیگه به کنار .

  • Upvote 3
  • Downvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

آقدام ایران حتی اگر طلا هم در بین نبود یک اقدام صحیح، بر طبق منافع ملی، به چالش کشیدن تحریم های غیرقانونی یکجانبه و کاملا منطبق بر قوانین بود. اصولا واقعا مضحک و دردناکه که این همه در مورد رسیدن یا نرسیدن این تانکرها بحث شد و میشه چون حقی کاملا طبیعی بود و هست که حتی طبق استانداردهای خود امریکا هم ( تحریم ها و شورای امنیت و ...) نباید هیچ مانعی میبود در تجارت آزاد در آب های بین المللی. توجه داریم که در رابطه با کلیدواژه ای داریم صحبت میکنیم که آمریکا در تمام این اسالها اون را بهانه کرده و میکنه که حضورش را در خلیج فارس توجیه کنه و نه اون هم تجاری بلکه نظامی. (حق حضور در مسیر و راه های بین المللی دریایی شده حتی بیخ گوش سواحل مثلا ایران و بعضا ورود غیرقانونی و حتی برگزاری تمرین های نظامی کاملا هدفدار تحریک آمیز کاملا جنگی ) پس مشخص هست که چقدر مسخره است که در مورد حضور تجاری ما "با موفقیت" این موج خبری و جنجال را ایجاد کرده.

 

جالب بود دیروز همزمان با رسیدن اولین تانکر ایرانی پنتاگون بیانیه داد که طی 19 و 21 می در خلیج فارس تمرین نظامی هدف قراردادن اجسام هوایی و دریایی را برگزار کرده تا یک پیام باشه برای اقدامات احتمالی دشمنان! و حمایت از شرکا.

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, baktari گفت:

میگم چقدر خوبه ادم نفت داشته باشه حتی اگه ما این تانکر های نفتمونو رایگان هدیه کرده باشیم یه متحد خوب رو پیدا کردیم کم کم داریم نزدیک خلیج خوکا میشم .

ظاهرا دیگه باید بگم تامام.

یا علی .

با توجه به اینگه امریکا کلی خرج کرد بعد از چند سال هوس کرد انقلاب راه بندازه و ایران نزاشت خودش یه دنیا ارزش داره بقیه مسائل سیاسی که دیگه به کنار .

البته ما این متحد خوب رو بیش از 13 سال قبل پیدا کردیم. اون زمانی که بعضیا می گفتن چرا بین جهان سومی ها دنبال متحد می گردید. حتما میشناسیدشون چه کسایی رو می گم;). منتها در این مدت نسبت به این متحد خوبمون کاملا بی مهر و بی تفاوت بودیم متاسفانه...
امیدوارم این حرکت ضمن کمک به ثبات ونزوئلا و دولت اون کشور، باب جدیدی در همکاری های دو طرف باز کنه. بخصوص همکاری های تجاری - اقتصادی که الان هر دو طرف به شدت به اون نیاز دارند!

  • Like 1
  • Upvote 8
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کامل شدن تدریجی یک پازل  

 

yrn2Bw2Bamrykh.jpg

 

 

با  عبور نفتکشهای ایران از دریایی کارائیب و رسید  اولین نفتکش  به ونزوئلا  همچنین سکوت  رسانه های  غربی- آمریکایی  ( کافی است با نفتکش گریس 1 مقایسه شود )  روز به روز این  احتمال بیشتر تقویت می شود که یک اتفاقاتی در جریان است  هرچند همه ابعاد آن هنوز به درستی نمایان نشده است

 

همان طور که در تحلیل وضعیت عراق و انتخاب مصطفی الکاظمی  حدس و گمان هایی از وجود یک تفاهم بین ایران و امریکا برای کاهش تنش در  منطقه حکایت اشت  که  پس از تفاهم اشرف غنی و عبدالله عبدالله در افغانستان  کم کم  ابعاد دیگر  این تفاهم روشن تر می شد .  

 می توان  این تفاهم احتمالی  را اینگونه توصیف کرد  " تفاهم برای عبور از دوران گذار  در وضعیت نه جنگ و نه مذاکره  "  بوجود آمدن   این وضعیت   بخاطر شیوع کرونا و  همچنین در پیش بودن انتخاب امریکا در 13 ابان  امسال خواهد بود  ( سال 2020 پر از اتفاقات نمادین است )  که  باعث شد پرونده ایران  از اولویت دولت ترامپ خارج شود  و  سیاست فشار  حداکثری  جای خود را به یک تفاهم موقت بدهد 

 

 این تفاهم  احتمالی حول محور دادن امتیازات سیاسی  در مقابل گرفتن امتیازات اقتصادی است که تمدید معافیت عراق  برای واردات برق از ایران و باز شدن  دوباره مسیر صادرات  نفتی  بخشی از امتیازات  اقتصادی می باشد  .  

 

اما باتوجه به مرتبط بودن پرونده های منطقه این احتمال بسیار قوی وجود دارد  که  وضعیت کاهش تنش به سایر کشورها  منتقل شود  سفر وزیر امور  خارجه امریکا  به اسرائیل  که با محوریت  ایران صورت گرفت  و موافقت امریکا با  الحاق کرانه باختری به اسرائیل  که امتیاز بسیاربزرگی است ممکن است  در پی کسب موافقت دولت جدید اسرائیل بنی گانتز- نتانیاهو  با شرایط تفاهم  و عدم سنگ اندازی  در ان و شاید پایین کشیدن فتیله تنش ها در سوریه باشد  که صحبت های امریکا و اسرائیل در مورد کاهش تعداد نیروهای ایرانی در سوریه  مقدمه سازی برای این وضعیت باشد.  در یمن و لبنان هم باتوجه به این تفاهم احتمالی  باید شاهد این آرامش نسبی  باشیم  

 

 

اما سوال بی پاسخ مربوط می شود به بحث  برداشته شدن تحریم  تسلیحاتی  ایران  وتلاش امریکا برای بازگرداندن  این تحریم ها  ایا صرفا یک مانور سیاسی بود و یا  این هم بخشی  از تفاهم احتمالی  باید کمی صبر کرد  و منتظر نتیجه شد . 

 

 

اما  استراتژی  احتمالی  ایران  در دوران گذار  فشار حداکثری به آمریکا مخصوصا در ماههای پایانی  و نزدیک  به انتخابات  است تا در شرایط پس از انتخابات  بایدن - ترامپ  فرقی نمیکنه که  کدام طرف  انتخاب شود چرا که با  وضعیت جدیدی روبرو خواهد شد  که مجبور است  بخاطر شرایط  امریکا که در بحران اقتصادی گرفتار است به سرعت پرونده ایران را  مختومه نماید تا به مشکلات داخلی خود رسیدگی کند و این وضعیتی مطلوب برای ایران است تا  بیشترین امتیاز ممکن را از طرف آمریکایی  بدست آورد  

 

توضیح 1  :  تحلیل مربوط به انتخاب الکاظمی به نخست وزیری عراق

 

نخست وزیری مصطفی  الکاظمی .... تفاهم برای بازگشت به توازن ؟  

 

 

توضیح 2 : این مطلب  بر اساس حدس وگمان  اطلاعات موجود می باشد  بنابراین  ممکن است  صرفا  یک نگاه خوشبینانه به این وضعیت  مبهم  باشد نه بیشتر

 

 

ویرایش شده در توسط HAMAD2012
  • Like 1
  • Upvote 3
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
7 hours قبل , ldmdff گفت:

البته اگه دولتمردامون طلا رو دود نکنن بفرستن هوا مثل بقیه منابع مملکت

 

ونزوئلایی ها این کار رو کردن متاسفانه.

ج آ آ هم اگر بخواد این طلاها رو در شرایط دشواری آب کنه، فروختن به مردم بهترین گزینه است.

  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نفت کشها ایرانی میتونند در بازگشت باز هم مفید واقع بشند.

 

ونزوئلا مشکل فروش نفت تولیدیش را داره، همون مقدار هم که میفروشه امریکا در کمال راهزنی! میریزه پولش را به حساب گوایدو!! خب چه کار میشه کرد؟ نفتکشها در صورت امکان نفت ونزوئلا را بار بزنند و در برگشت به سوریه که نیازمند نفت هست منتقل کنند. این یک تجارت خوب هست بین دو کشور ونزوئلا و سوریه. نفت کشهای ما هم خالی برنمیگردند. دردسر انتقال نفت توسط ما هم به سوریه را نداره چون در مسیر بازگشت از کنار سواحل سوریه میگذرند و در ضمن دوباره کاری هم نمیشه.

  • Like 1
  • Upvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, alala گفت:

نفت کشها ایرانی میتونند در بازگشت باز هم مفید واقع بشند.

 

ونزوئلا مشکل فروش نفت تولیدیش را داره، همون مقدار هم که میفروشه امریکا در کمال راهزنی! میریزه پولش را به حساب گوایدو!! خب چه کار میشه کرد؟ نفتکشها در صورت امکان نفت ونزوئلا را بار بزنند و در برگشت به سوریه که نیازمند نفت هست منتقل کنند. این یک تجارت خوب هست بین دو کشور ونزوئلا و سوریه. نفت کشهای ما هم خالی برنمیگردند. دردسر انتقال نفت توسط ما هم به سوریه را نداره چون در مسیر بازگشت از کنار سواحل سوریه میگذرند و در ضمن دوباره کاری هم نمیشه.

 

احسنت. باید این مسیر روتین بشه. ایران - یمن - سوریه - ونزوئلا. (احتمالا این وسط کشور دیگه ای هم هست!)

 

 

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, HAMAD2012 گفت:

کامل شدن تدریجی یک پازل  

 

احتراما با تحلیل جنابعالی مخالف هستم به چند دلیل:

 

از دیدگاه ونزوئلا :

امریکا خیلی وقته ونزوئلا رو تحت تحریم های شدید خودش قرار داده و اقتصاد این کشور رو تخریب کرده و این اقتصاد داغون منجر به کاهش شدید شاخص های رفاهی در بین مردم ونزوئلا شده و این امر منجر به اعتراضات مردمی شده  و به مرور با گسترش این اعتراضات و ایجاد یک رهبر برای آنها ( خوان گایدو) بستر مناسب برای اقدات تخریب زیر ساخت ها هم شروع شد ( مشکلات سوخت و انرژی ) . ((( خیلی جالبه واستون آشنا نیست این اتفاقات؟ آبان 98 حمله به پتروشیمی بندر امام  و ... )))) . یکی از بحران های جدی ونزوئلا که داشت کشور رو رسما فلج میکرد سوخت بود که یهو سرو کله ایران پیدا میشه که علاوه بر انتقال سوخت میخواد زیرساخت های تولید سوخت در ونزوئلا رو بازسازی کنه . 

 
((((این اتفاق صرف نظر از جنبه رفع بحران سوخت یه اتفاق بزرگ دیگه هم برای ونزوئلا هست که اون ایجاد امید (Hope)  که میشه مقابل امریکا ایستاد میشه پیروز شد شما این حس رو با #GraciasIran و پیغام های ملت ونزوئلا می تونین متوجه شین . این امید میتونه تمام برنامه های امریکا رو در ونزوئلا بهم بریزه تازه میتونه مسری به دیگر کشور ها هم بشه ایا امریکا همچین خطر بزرگی و استراتژیکی رو به عنوان معامله با ایران به جان میخرد؟  ))))

 

                                          **پس حکومت گایدو بر ونزوئلا  با این حجم عظیم ذخایر نفتی اولویت اساسی امریکاست و نه معامله کردن با ایران! **

 

از دیدگاه ایران :

آمریکا ابزار فشاری داره به اسم تحریم اقتصادی که در وهله اول هر کشور مخالف با سیاست های خودش رو با این اهرم تحت فشار قرار میده !  و خیلی واسش مهمه این اهرم برای کشور ها ترسناک  و در عمل موثر باشه و خیلی واسش مهم ابهت این اهرم حفظ بشه ! حالا ایرانی که خودش مورد تحریم امریکاست داره علنی جلوی چشم امریکا به ونزوئلا( مورد تحریم امریکا) صادرات سوخت میکنه ! این یعنی :

1- تحقیر امریکا از جانب ایران با ارسال سوخت به حیاط خلوت آمریکا 

2- دور زدن علنی تحریم امریکا جلوی چشمان کل دنیا

3-  این اتفاق به شدت موقعیت و موضع وطنفروشان داخلی و خارجی رو ضعیف میکنه و احساس عزت و اقتدار رو میان ملت افزایش میده و نتیجه ش میشه تمسخر شبکه های اونور آبی ( اینتر نشنال بی بی سی و من و تو و ...) رو این شبکه ها کلی هزینه شده که افکار مردم رو سوق دهی کنن ولی حالا که مورد تمسخر قرار بگیرن ایا باز کارایی خودشون خواهند داشت ؟

 

 

امریکا در این اتفاق یه شکست خورده واقعی هست قبلا اگر دغدغده ش تو خاورمیانه بوده الان باید بترسه از اینکه یه  ایران دیگه در جنوب کشورش پا بگیره ! 

 

 

 

 

ویرایش شده در توسط angel20
  • Like 3
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, angel20 گفت:

احتراما با تحلیل جنابعالی مخالف هستم به چند دلیل:

 

 با تشکر از توجه شما 

 

همان طور  که در مطلب بالا خدمت شما وسایر دوستان  گفته شد  این صرفا یک تحلیل براساس  اطلاعات موجود هست درنتیجه  ممکن تحلیل در ست باشد و یا نادرست باشد  که با این سطح از معلومات امری طبیعی است .

 

 

اما با این وجود اکثر دوستان  با این مسئله که اتفاقاتی در جریان است  موافق هستند  و مشکل  در تفسیر  ابهامات این وضعیت جدید است 

 

اگر  با دقت بیشتری دو مطلب  نخست وزیری مصطفی  الکاظمی .... تفاهم برای بازگشت به توازن ؟ و  کامل شدن تدریجی یک پازل  رو مطالعه فرمایید متوجه میشوید  که جهان درشرایط کاملا متفاوتی نسبت به قبل از  شیوع کرونا  قراردارد  و در شرایط جدید اولویت ها هم تغییر میکند  بنابراین برای تحلیل درست باید هم وضعیت  موجود را  درست شناخت و  البته با مطالعه  و پیگیری  و همراه بااحتیاط زیاد اموری که ظاهر به هم مرتبط نیستند  را از یک دید جامع تر نگاه کرد و آنها را مثل تیکه های یک پازل درهم ریخته کنارهم قرارداد . 

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

CEOFANB کلیپی منتشر کرده از نحوه اسکورت نفت کش فورچون Fortune

 

4 فروند جنگنده، متشکل از Su-30MK2, F-16A/B در فیلم دیده میشود. (فیلمبردار در جنگنده پنجم)

 

fs.png

 

 

  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

کشوری که جنگنده های بهتری نسبت به ما داره، محتاج بنزین ما شده. اولویت اقتصاد به مسائل نظامی رو کاملا نشون میده.

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, h298989 گفت:

کشوری که جنگنده های بهتری نسبت به ما داره، محتاج بنزین ما شده. اولویت اقتصاد به مسائل نظامی رو کاملا نشون میده.

 

ونزوئلا کلا 42 فروند جنگنده داره که برای یک کشور نفتی با این ابعاد از ذخایر و منابع، مقدار خاصی نیست. 

ولی داستان این جنگنده های ونزوئلایی و نیروی هوایی این کشور بسیار مهمتر از اون چیزی هست که فکر میکنید؛

 

ونزوئلا اولین کشوری هست که F-16 خرید، اونم 72 فروند که بعدا بخاطر کمبود منابع مالی به 24 فروند (سال 1982) در اون زمان اف 5، OV10 و میراژ 3 و 5 هم داشتند .

 

در همون دوران دولت طرفدار آمریکای کارلوس پرز دوبار از کودتای ارتش با استفاده از همین نیروی هوایی جان سالم بدر برد، در کودتای دوم، بیشتر پایگاه های نیروی هوایی دست شورشیان میفته ایضا آسمان این کشور موقتا به کنترلشون در میاد، ولی بخاطر نبود خلبان و ضعف در این بخش،همین F-16 ها در اختیار وفاداران به دولت باقی میمونه که کمک میکنه تا بتونند سایر پایگاه های نیروی هوایی رو برگردونند، آسمان رو مجدد به کنترل بگیرند و کودتای به رهبری چاوز رو سرکوب کنند. توی همون درگیری ها تعدادی از جنگنده های خودشون رو روی زمین و هوا از دست میدن.

 

این سوخو های 30 در زمان چاوز خریداری شدند، اون موقع که اقتصاد ونزوئلا مشکل مالی نداشت. ونزوئلای چاوز میخواست نیروی هوایی رو بازسازی کنه، مستقل از آمریکا، اف 16 هایی که داشتند دیگه خدمات و پشتیبانی ایالات متحده رو نداشتند، اون موقع حتی سردار نجار برای بازدید و سرپا کردن و یا خریدشون رفت ونزوئلا،..

  • Like 1
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, worior گفت:

 

ونزوئلا کلا 42 فروند جنگنده داره که برای یک کشور نفتی با این ابعاد از ذخایر و منابع، مقدار خاصی نیست.

 

بسم ا...

 

نيروي هوايي ونزوئلا (FAV)

 

ابراز علاقه برای خرید جی-10 سی

 

 

  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

دیگه انقدر مسئولان مختلف ونزوئلا از رییس جمهور گرفته تا بالاترین مقامات سیاسی و نظامی تشکر کردند و میکنند حتی چندباره و گروه های مختلف هم پیام محبت آمیز منتشر میکنند، شرمندگی ایجاد میکنه. در حالیکه قبلترها زمانی که ایران هم با مشکلات تحریم در زمان چاوز روبرو بود  و با کمبود بنزین روبرو شده بود ونزوئلا هم به ایران صادرات بنزین انجام داده بود. چقدر تحریم و فشارها میتونه کشورها را مستاصل کنه که انقدر از چند تا نفت کش سوخت خوشحال بشند. در خبرها بود حتی مردم برای رساندن بیمار به بیمارستان با کمبود و نبود سوخت روبرو هستند.

ولی شاید یکی از دلایل غلظت این حجم از سپاسگذاری ها به این برمیگرده که تقریبا هیچ کشوری ریسک کمک به ونزوئلا را در این مقطع به جان نخرید ( البته معلوم نیست اگر ما هم تحریم نبودیم چنین ریسکی میکردیم یا خیر ولی به هر حال قسمت مربوط به تهدیدات آمریکا با قوانی نظامی و جسارتی که ایران به خرج داد سر جای خودش باقی است. )

 

کاپیتان تانکر فورچون در مصاحبه ای گفته این سفر جزییاتی و ناگفته هایی داره که اگر مسئولان صلاح بدونند یک روزی فاش میکنند اون جزییات را.

 

نقل قول

حدود 10 سال پیش آمریکایی‌ها مهم‌ترین تحریمی که علیه ما اعمال کردند و گمان داشتند نتیجه‌بخش باشد، تحریم بنزین بود. در آن شرایط ما از کل میزان مصرف بنزین کشور، نیازمند واردات 35 درصدی از خارج بودیم و شرایط خیلی مساعد نبود. آن روز شرایط سخت را گذراندیم و اتفاقا بنزین موردنیاز خود را از ونزوئلا وارد کردیم و این در شرایطی بود که کشورهای دیگر به ما بنزین نمی‌دادند.
وی ادامه داد: «پس از اینکه ونزوئلا در آن ایام بنزین ایران را تامین کرد، تحت تحریم قرار گرفت و هزینه‌هایی را متحمل شد.
حالا اما ماجرا برعکس شده و در ایام تحریم ما صادرکننده بنزین به ونزوئلا شدیم. لذا با ایجاد امکان تولید بنزین، مازاد نیاز کشور را صادر می‌کنیم که این توانمندی مهمی هم در عرصه تولید این محصول استراتژیک و هم در عرصه صادرات آن است.

 

پ ن: ما روابط بسیار خوبی با ونزوئلا ایجاد کرده بودیم و البته تقریبا با امریکای لاتین در کل. ظرفیت خوبی هم ایجاد شده بود از نظر سیاسی و اقتصادی که متاسفانه با ماجرای برجام و نگاه تک بعدی به نظر با اعتماد به غرب همش رها شد. در طول شش سال غیبت ما ترکها برای خودشون بازار بزرگی ایجاد کردند در ونزوئلا (مثل آفریقا (که باز در دوره جدید ارتباط با کشورهای افریقایی مورد تحقیر قرار گرفت و رها شد ) و سایر نقاط جهان ) و ما کاملا رها کردیم تا تحریم های جدید. حالا میشه با کمی همت فعالتر شد و غرب را هم در کنار سایر حوزه ها نگاه کرد نه به عنوان تنها منبع موجود. تمام شواهد و قرائن نشون میده حتی با اودم یک دموکرات در کاخ سفید هم اروپا و هم آمریکا دیگه برجام قبلی را قبول نخواهند داشت و حداقل فشار خواهند آورد برای بندهای جدید. پس بهرته از حالا به فکر آینده بدون توجه به کاخ سفید! باشیم.

 

نقل قول

سبحانی در پایان افزود: «ونزوئلا دارای بیشترین ذخایر نفتی جهان است. همچنین دارای معادن طلای بسیار غنی است که در برخی از آن‌ها بیش از چند 10 تن طلا استخراج می شود. الماس، آهن و بوکسید آلومینا و تقریباً همه مواد اولیه جهانی در ونزوئلا به وفور یافت می‌شود. آب شیرین که مشکل آینده جهان است در ونزوئلا به وفور وجود دارد. بنابراین ونزوئلا کشور ثروت و فرصت است و به خاطر همین امریکا تحت هر شرایطی سعی می‌کند ونزوئلا را به زانو دربیاورد اما حضور ایران می‌تواند هژمونی امریکا در دنیا را به چالش بکشاند و فرصت بزرگی هم برای شکستن تحریم‌ها پدید آورد.»

 

حالا همین واردات و مشکلات روز محصولات کشاورزی را ببینیم که بخش عمده ای از ارز ما را میبلعه. محصولات خوراک دامی و دانه های روغنی و دام .... با برون سپاری و اجاره زمین های کشاورزی در مناطق پرآب تا تجارت طلا و فلزات گرانبها و مواد معدنی و ....

 

ویرایش شده در توسط alala
  • Like 1
  • Upvote 9

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

خوش آمد گویی به کاپیتان نفت کش ایرانی با رعایت دستورالعمل های بهداشتی!

 

2806141.jpg

  • Upvote 8
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم

       



      هفدهم سپتامبر 2010 بود که ژاپن با انتشار استراتژی جدید نظامی خود نخستین «نشانه های جدی» برای خروج از «انزوای نظامی» را نشان داد. ژاپن برای این استراتژی نظامی، رقمی بالغ بر 280 میلیارد دلار برای پنج سال (2010 تا 2014) اختصاص داده و اعلام کرد قصد دارد در این سال ها مواضع دفاعی خود در جنوب و غرب این کشور(مناطق مرزی چین) را تقویت کرده، روی پروژه های موشکی بالستیک سرمایه گذاری کند. در این استراتژی همچنین بر گسترش روابط با همپیمانان کلیدی از جمله آمریکا و افزایش شمار زیر دریایی‌ها و .... تاکید شده است.
       



      اکنون در سال 2014 هستیم و نزدیک به 5 سال از انتشار این استراتژی می گذرد که خبر می رسد، ژاپن برای نخستین بار پس از جنگ جهانی دوم اعلام می کند ضمن شرکت در عملیات نظامی برون‌مرزی، به دنبال فروش تجهیزات نظامی در بازارهای بین المللی است.
      حضور ارتش ژاپن در عملیات جنگی برون مرزی نیز به رغم مخالفت‌های گسترده مردمی و محدودیت های قانونی گویا در حال عملیاتی شدن است. شاهد این ادعا اظهارات اخیر شینزو آبه، نخست وزیر ژاپن است که اخیرا از داشتن یک «ارتش قدرتمند» سخن رانده و گفته این ارتش حق دارد در جنگ های بین المللی حضور داشته باشد.
      طبق اعلام مقامات ژاپنی، این کشور در تلاش است محدودیت‌های قانونی در زمینه صادرات سلاح را نیز برداشته و به بهانه های مختلف از جمله گسترش فعالیت های اقتصادی، به جرگه صادرکنندگان تجهیزات جنگی بپیوندد و از قرار معلوم، آمریکا نخستین بازار ژاپن در این عرصه خواهد بود.
      قانون اساسی ژاپن در سال 1947 نوشته و با فشار نظامیان آمریکایی‌ها به این کشور تحمیل شده است. طبق این قانون، ژاپن اجازه داشتن «ارتش» به معنی مصطلح آن را ندارد و در مقابل می تواند نیروهای محدود نظامی موسوم به «نیروهای دفاع از خود» داشته باشد.
      البته بخشی از این محدودیت ها در ماه آوریل سال جاری( اواخر فروردین) برداشته شد و به احتمال قریب به یقین اواخر ماه جاری میلادی تصمیم نهایی در این زمینه نیز اتخاذ خواهد شد.
      اما سوالاتی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا ژاپن حقیقتا به دنبال خروج از انزوای نظامی و احیای امپراتوری سابق است؟ موضع کشورهای غربی، چین و کشورهای آسیایی و همسایه به این تغییر استراتژی چگونه خواهد بود؟



      به نظر می رسد، لا اقل بخشی از پاسخ این سوال را باید در روحیات خاص ژاپنی ها و در تاریخ این کشور جست و جو کرد.
      در طول تاریخ، برخي آيين ها و اعتقادات خاص مذهبي، همواره زمينه رشد افراط گونه روحيات ملي گرايانه و صد البته نظامي گري ژاپني ها بوده است.
      مقامات نظامي ژاپن به خصوص در دهه30 تحت تاثير فيلسوفي با نام «تويوما» به شدت اعتقاد داشتند كه خداوند ملت ژاپن را برگزيده و يكايك مردم اين كشور موظفند براي ايجاد «ژاپن بزرگ» بكوشند. براساس آيين معروف «شينتوي پاك» نیز امپراتور ژاپن خداي تمام دنيا معرفی شده و ملت ژاپن نيز «مأموريت» دارد سايرين را تحت هدايت بي چون و چراي این امپراتور درآورد.
      بحران شديد اقتصادي دهه 30 ژاپن نیز بر دامنه اين اعتقادات افزود و رشد شديد احساسات ملي گرايانه ايده توسعه ارضي و ايجاد جامعه بزرگ به زعامت ژاپن را در بين توده مردم اين كشور لازم و واجب نشان داد.
      ژاپن با چنین زمینه های تاریخی پس از پایان جنگ جهانی اول توانست یکی از پنج قدرت بزرگ نظامی و صنعتی جهان شده و در «شورای جامعه ملل» آن زمان، صاحب کرسی دائم بود.
      این کشور در همان ماه های نخست جنگ جهانی دوم توانست حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از کره زمین(یک ششم جهان) را تحت استیلا و کنترل خود درآورد. اما به دنبال حملات ناجوانمردانه اتمی آمریکا، از حرکت باز ایستاد. البته نباید فراموش کرد، عده ای نیز معتقدند، ژاپن پیش از حمله اتمی آمریکا به این کشور شکست خورده بود و آمریکا با حمله به این کشور خواست هژمونی خود را به جهانیان تحمیل کند.


       
      این کشور به هر حال پس از جنگ جهانی دوم دیگر اجازه داشتن ارتش به معنی مصطلح امروز و اختیارات کامل را نداشت و خود نیز با وضع قوانینی، محدودیت هایی در ابعاد بین المللی حوزه نظامی وضع کرد.

      اما اکنون رشد اقتصادی بالا این کشور را از شرایط اسفناک پس از جنگ جهانی خارج کرده است و شرایطی که این کشور را به انزوای نظامی کشاند، دیگر وجود ندارد!
      پاسخ دومی نیز برای تحلیل چرایی اتخاذ چنین رویکردی از سوی چشم بادامی ها وجود دارد و آن چیزی نیست جز منافع اقتصادی و سیاسی.
      «جان ميرشاير» صاحب نظريه «رئاليسم تهاجمي» می گوید، قدرت‌هاي بزرگ هميشه مترصد فرصتي هستند تا قدرت خود را در برابر رقبا فزوني بخشند. وي سپس جمعيت و ثروت را به عنوان «پايه‌هاي اصلي قدرت نظامي» تعريف و تصريح مي كند چنانچه كشوري داراي اين مولفه ها باشد، فرصت لازم براي خروش مقابل قدرت ها را به دست آورده است.
      با توجه به مولفه هایی که در جامعه امروز ژاپن دیده می شود، هیچ بعید نیست که این کشور واقعا قصد خروش مقابل سایر قدرت‌ها را داشته باشد.

       

      ژاپن اگر چه به لحاظ سیاسی، استقلال لازم را هنوز کسب نکرده و مانند بسیاری از کشورهای غربی دیگر، پیرو سیاست های آمریکا است؛ اما این کشور حداقل در بعد نظامی، تحرکات جدی از خود نشان داده است.
      وجود پایگاه های متعدد نظامی آمریکا در ژاپن، همواره هزینه‌هایی برای توکیو داشته و این کشور با وجود تقاضاهای زیاد مردمی، هرگز نتوانسته آمریکایی ها را از این کشور بیرون کند. این ناتوانی حتی بعضا باعث سقوط رهبران این کشور شده، همان طور که گاهی شعار علیه حضور نظامی آمریکا، باعث روی کار آمدن رهبرانی در این کشور شده است.
      «یوکیو هاتویاما»، نخست وزیر اسبق ژاپن با شعار جمع آوری پایگاه‌های نظامی آمریکا بود که توانست بر رقیب قدرتمند خود پیروز شود. اما همین فرد به دلیل ناتوانی در عمل به وعده انتخاباتی اش، خرداد ماه سال 89 استعفا کرد و جای خود را به «نائوتو کان» داد. «کان» نیز ماه ها جرئت نکرد راجع به پایگاه های آمریکایی که یکی از قدیمی‌ترین و بزرگترین مشکلات مردم کشورش است، صحبتی به میان آورد.
      بنا بر این به نظر می رسد، ژاپن هنوز پیشرفتی را که در حوزه اقتصاد کسب کرده، در حوزه سیاسی به دست نیاورده است.
      «اقتصاد» نیز می تواند یکی از انگیزه های قوی برای ژاپنی ها جهت ورود جدی به عرصه نظامی باشد.
      ژاپن کشوری است که در حوزه اقتصادی جایگاه ویژه ای دارد. تولید ناخالص ملی ژاپن نزدیک به 6 تریلیون دلار و جمعیت این کشور نیز حدود 128 میلیون نفر است. دو فاکتوری که به اعتقاد «میر شایر» برای خروش کافی است!
      همین چند سال پیش بود که خبر رسید، غول خودروسازی آمریکا یعنی جنرال موتورز، جای خود را به تویوتای ژاپن داده است. آمریکا امروز خود یکی از واردکنندگان اصلی محصولات ژاپنی است. ژاپن در عرصه تکنولوژی و تجهیزات الکترونیکی نیز یکی از پیشرفته ترین کشورهای دنیا است.
      کشوری با چنین مختصات اقتصادی و جمعتی طبیعتا نمی تواند خود را محصور نگاه دارد. بنابر این ورود ژاپن به فاز صادرات تجهیزات نظامی را می توان از این منظر به تحلیل نشست.
       
    • توسط karkas
      [align=center]در پی پرتاب دست کم دو موشک از داخل نوار غزه به شهر سدروت، در جنوب اسرائیل، مقامات اسرائیلی می گویند واکنش به این حمله را مد نظر قرار داده اند. [/align]

      [align=center][/align]



      [align=center]از هنگام به اجرا گذاشته شدن آتش بس توسط حماس و اسرائیل در هفته گذشته، این اولین بار است که آتش بس نقض شده است.

      از تلفات این حمله خبری در دست نیست
      جنبش حماس از سایر گروه های فلسطینی خواسته آتش بس را رعایت کنند. گروه فلسطینی جهاد اسلامی مسئولیت پرتاب موشک را به عهده گرفته است.جهاد اسلامی پیشتر تهدید کرده بود که به حمله اسرائیل به ساحل غربی پاسخ خواهد داد.
      در جریان این حمله نیروهای اسرائیلی به ساختمان یک خوابگاه دانشجویی در شهر نابلس در ساحل غربی یورش برده و دو فلسطینی را به قتل رساندند.
      یکی از کشته شدگان از اعضای گروه فلسطینی جهاد اسلامی بود.
      طبق گزارش های محلی، دومین مقتول پیکارجو نبوده و صرفا یک دانشجو بوده است.
      ارتش اسرائیل می گوید هر دو فلسطینی مسلح بوده اند.
      به گفته ارتش اسرائیل طارق ابوقالی که به جهاد اسلامی تعلق داشته در حال برنامه ریزی برای انفجار بمب بوده ودر اتاقش اسلحه و مواد منفجره کشف شده است.
      خبرگزاری رسمی فلسطینیان اعلام داشته که چندین گلوله به هر دو فلسطینی اصابت کرده و یکی از قربانیان را با شلیک گلوله به سرش از فاصله نزدیک، کشته اند.
      یک سخنگو، اسرائیل را مسئول نقض آش بس دانست و گفت سربازان اسرائیلی همچنین به سوی ماهیگیران فلسطینی در آب های نزدیک به سواحل غزه تیراندازی کرده بودند.
      آتش بسی که بر سر آن توافق شده بود رسما تنها شامل غزه می شود ولی گروه های فلسطینی درخواست کرده بودند که این آتش بس شامل ساحل غربی نیز بشود.
      [/align]

      منبع : بی بی سی

      این هم از دوستی خاله خرسه
      icon_cool
    • توسط RedArmy
      بررسي جايگاه استراتژيك و توان نظامي عربستان باسلام به نظر من موضوع جالبيه چون اگر تحديدي از سوي عرب ها متوجه ما باشه اين تحديد يا از جانب عربستان يا از جانب مصر و ساير كشورهاي عربي توانايي تحديد مارو ندارند. (با زبان رسمي) شبه جزيره عربستان كشوري است پادشاهي كه توسط آل سعود اداره ميشود . اين كشور مساحتي حدود 2149690 كيلومتر مربع و 27 ميليون نفر جمعيت دارد(جمعيت ما حدود 2.5 برابر عربستان هست واز اين جهت ما برتري داريم) آب وهواي اين كشور گرم وخشك بوده و تمركز جمعيت در مر كز عربستان مي باشد كه اطراف آنرا بيابان ها خشك و طولاني فراگرفته است به همين جهت در طول تاريخ كمتر دشمن خارجي ميل و رغبت براي اشغال و يا نبرد طولاني با اين كشور داشته است.(اين براي ما در صورت جنگ احتمالي مشكل ساز خواهد شد البته براي خود عربستاني هايي كه در اين مناطق ميجنگند نيز مشكل به وجود خواهد آمد). از سال 1932 تا كنون عربستان در هيچ جنگ بزرگ و فراگير شركت نكرده اگرچه در نبردهاي سال 1967 و 1973 بر ضد اسراييل و جنگ اول خليج فارس شركت داشته ولي هرگز در يك نبرد بزرگ به تنهايي شركت نكرده است (به طور كلي عرب ها به ويژه عربستاني ها انسان هايي ترسو هستند و نه جرئت يك جنگ طولاني را دارند و نه توان اين جنگ را ، از اين حيث برتري كامل از آن ماست). با وجود اينكه اين كشور هرگز در جنگ بزرگي درگير نشده ولي اين به معني اين نيست كه عربستان از تجهيز و به خدمت گرفتن يك ارتش كارآمد غافل مانده است. خطر اسراييل براي آنها آنقدر بزرگ بوده كه سالانه ميلياردها دلار صرف خريد تسليحات مي كنند(ممكن است برخي با شنيدن جمله قبلي به خود بگويند مگر عربستان با آمريكا و اسراييل متحد نيست و روابط خوبي با آنها ندارد ، در پاسخ به اين سوال بايد بگويم بزرگترين دشمن اسراييلي ها ، عرب ها هستند حتي دشمني آنها با عرب ها از دشمني با ما جدي تر است به طوري كه در آموزش كودكانشان هم از عربها به عنوان جدي ترين دشمن ياد ميكنند كه بايد نابود شوند ، اين چيزي است كه عربستان و تمام كشورهاي عربي مي دانند و هيچگاه از اسراييل غافل نميشوند مثل استالين كه با آلمان توافق صلح امضا كرد اما آلمان ها باز به شوروي حمله كردند ). بعد از انقلاب اسلامي در ايران ، عربستان همواره ايران و گروهايي چون حزب ا... لبنان را دشمن و رقيب خود مي ديده و همواره با ايران بر سر اينكه چه كسي قدرت اول منطقه و جهان اسلام است كشمكش داشته است( تحديد نظامي از سوي ايران داستاني است كه آمريكا و اسراييل آنرا ساختند و اين عرب ها ساده لوح متسفانه آنرا باور كردند ). اقتصاد عربستان وابسته به نفت است به طوريكه 75 درصد از درآمد اين كشور را فروش نفت تامين مي كند . با بروز جنگ بين آمريكا و عراق در سال 2003 و افزايش سرسام آور قيمت نفت كه تا كنون نيز ادامه داشته ، درآمد عربستان افزايش يافته است وبه تبع آن عربستان توانسته بودجه نظامي خود را به ميزان بسيار زيادي افزايش دهد به طوريكه در سال 2006 به رقم شگفت انگيز 31 ميليارد دلار رسيد(چيزي نزديك به بودجه نظامي روسيه). وزارت دفاع عربستان در سال 1962 تاسيس شده و از بدو تاسيس توسط خاندان سلطنتي فرمانده اي مي شود . اين وزارت خانه مسئول هدايت و ساخت و خريد تجهيزات ارتش را بر عهده دارد. خدمت سربازي در عربستان داوطلبانه بوده و دوره خدمت 3سال با حقوق و مزاياي كامل مي باشد. عربستان از سربازان ماهر و آموزش ديده استفاده مي كند. اكثر افسران در ابتدا در مدارس ارتش تحصيل كرده و سپس وارد دانشكده افسري مي شوند(آموزش پايه اي كاري است كه ارتش هاي بزرگ مثل روسيه انجام مي دهند و ما از اين جهت از عربستاني ها عقب تر هستيم). يونيفرم سازماني ارتش عربستان از يونيفرم ارتش هاي آمريكا و انگلستان متاثر شده است. خلبان هاي نيروي هوايي عربستان توسط مربيان انگليسي آموزش مي بينند (از اين لحلظ به دليل كم بود امكانات باز ما عقب تر هستيم). ارتش عربستان براي آموزش نيروهاي خود از كارشناسان فرانسوي ، آمريكايي و انگليسي استفاده مي كند. نيروي زميني عربستان داراي 70تا73 هزار نفر پرسنل است البته 200 هزار نيروي داوطلب نيز در اين نيرو خدمت مي كنند(نيروي زميني ايران ، قوي ترين نيروي زميني در منطقه است). عربستان داراي تعداد زيادي تانك از جمله 315 تانك پيشرفته آبرامز ام-1 است كه اين كشور بعد از مصر بزرگترين دارنده اين تانك در خاورميانه محسوب مي شود. عربستان در سال 1980 تعدادي موشك دانگ فنگ3 با برد 2400 كيلومتر از چين خريد(از لحاظ برد موشكي عربستان تقريبا با ما برابري ميكند اما ما صاحب تكنولوژي هستيم و به زودي برد موشك هايمان از عربستان بيشتره مي شود). در بعد هوايي در گذشته شايد هواپيماهاي ما توان مقابله با اف-15ها و ساير هواپيماهاي عربستان را داشتند اما اكنون عربستان باخريد هواپيماهاي جديد و پيشرفته نظير 72فروند يوروفايتر از لحاظ هوايي از ما برتر است(ما شايد هواپيما جديد نخريده باشيم اما تسليحات ضد هوايي قوي نظير تور ام-1 و اس-300 داريم كه كشورمان را خوب پوشش مي دهند و از لحاظ پدافند هوايي خيلي از عربستان برتر هستيم هرچند بايد نيروي هوايي خودمان را نيز تقويت كنيم اگر بتوانيم بر روي طرح ميگ-39 سرمايه گذاري كنيم كه به مشكلات مالي برخورد كرده است ، و روس ها با ما همكاري كنند و اين هواپيماي فوق پيشرفته را به ما بدهند توان نيروي هوايي ما بسيار افزايش مي يابد ، لازم به ذكر است كه ميگ-39 يك هواپيماي فوق پيشرفته است كه قابليت هاي آن بسيار بالاتر از يوروفايتر مي باشد). در رابطه با نيروي دريايي عربستان بايد بگويم كه هرچقدر هم كه عربستان قوي باشد ما ابزارهايي داريم كه بتوانيم از خودمان دفاع كنيم و خليج فارس را در كنترل كامل خودمان بگيريم. در كل و با در نظر گرفتن فاكتورهاي مختلف توانايي نظامي ايران از عربستان بالاتر است و در صورت بروز جنگ احتمالي ما بيشتر به عربستان ضربه وارد خواهيم كرد ، دليل برتري ما اين است كه نيروهاي مسلح ما از حداقل امكانات حداكثر استفاده را مي كنند. منتظر نظرات ساير دوستان هستم به ويژه دوست خوبم mostafa_by هستم .
    • توسط hamed_713
      فارخور نام پایگاه نیروی هوایی هند در کشور تاجیکستان است! این پایگاه در 130 کیلومتری جنوب شرقی شهر دوشنبه پایتخت تاجیکستان قرار دارد. این تنها پایگاه نیروی هوایی هند در خارج از این کشور است که تنها دو کیلومتر از مرز بین افغانستان و تاجیکستان فاصله دارد. عهدنامه بین هند و تاجیکستان برای احداث پایگاه در این کشور در سال 2003 امضائ شد و در سال 2004 به تصویب رسید. این پیمان یعنی حضور دائمی نیروهای نظامی هندی در تاجیکستان برای دفع هرگونه تهدید احتمالی خارجی و تامین امنیت کشور به تصویب رسیده است.کار بر روی احداث پایگاه بلافاصله اغاز گردید و اکنون پایگاه در حالت امادگی کامل به سرمیبرد واز اوایل سال 2007 کاملا قابل استفاده است. جزئیاتی از ساخت پایگاه در دسترس نیست اما گمان میرود که مصالح نظامی هندی از اسیای مرکزی تامین شده باشند.تقریبا 70 درصد جنگ افزار های هندی از روسیه و اتحاد جماهیر شوروی پیشین بدست امده است. بر طبق اخبار گوناگون گمان میرود که پس از تکمیل بنا پایگاه میزبان 12 الی 14 فروند جنگنده بمب افکن میگ 29 خواهد بود پایگاه فارخور عمق و برد بیشتری را در اختیار نیروهای نظامی هند فرار میدهد که برای انان موجب ایفای نقش بیشتری در اسیای جنوبی و ظهور ملموسی از حرکت هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی است هدف سیاسیی که در سال 2003-2004 رسما اعلام کرده اند دلائل پنهانی تاسیس این پایگاه میتواند رقابت هند و پاکستان بر روی شبه قاره باشد پرویز مشرف رئیس جمهور پاکستان نگرانی شدید خود از این مساله را به مقامات تاجیکستان ابراز داشت در حقیقت هواپیماهای هندی میتوانند در عرض چند دقیقه خود را به پاکستان برسانند! پایگاه فارخور یکی از نمونه های بارز از تلاش هندی ها برای ارتقای ثبات در افغانستان و بالا بردن توان دهلی نو در فراهم اوردن نفت چه از اسیای جنوبی و چه از اسیای مرکزی است. هند بطور معلوم محدود شدن نقش خود به ناحیه سوق الجیشی جنوب اسیا را نخواهد پذیرفت برنامه هند برای برجسته سازی قدرت خود در اسیای مرکزی تنها برای مصارف نظامی نیست بلکه دسترسی به منابع انرژی اسیای مرکزی برای هند امری حیاتی به شمار میرود. دهلی نو به دنبال دسترسی به نفت و گاز قزاقستان وانجام پروژه های ملیونی مثل خط لوله ایران-افغانستان-پاکستان-هند و دیگری پیوستن ترکمنستان افغانستان پاکستان وهند. هرکدام از این خط لوله ها یا هر دوی اینها میتواند در دستیابی هند به منابع انرژی تاثیر مهم و قابل اطمینانی داشته باشند به شرطی که روابط دوستانه بین هند و پاکستان تقویت گردد هند خواهان توسعه شبکه ی قدرت جدیدی در اسیاست که ایالات اسیا را با ان به مبدائیت شبه قاره یکی میکند این نظریه ای است که از سوی ایالات متحده در گذشته بشدت حمایت شده است. هنگامی که هند از شبکه ای جدید در اسیای مرکزی برای بالا بردن نمودار جامع اقتصادی خود بهره جوید واشنگتن این پروژه را راهی برای مقابله با نفوذ اقتصادی و سیاسی چین در اسیای مرکزی میبیند منبع: نوشته شده توسط محمد- مجله هوايي
    • توسط seyedmohammad
      بسمه تعالی شانه  
       
       
      قیام مشت زن ها
       
      .
      نیروهای اتحاد هشت ملیتی که برای سرکوب قیام مشت زنها وارد چین شدند . از راست به چپ: ژاپن-ایتالیا-اتریش مجارستان-فرانسه-آلمان-هند(بریتانیا)-استرالیا-آمریکا-بریتانیا
       
       
       
      چکیده : در اواخر قرن نوزدهم، زندگی سنتی و بی ‏آلایش مردم چین زیر نفوذ غرب‏گرایی رو به اضمحلال بود. در سال 1894، چین، شبه جزیره کره را در برابر جنگ با ژاپن از دست داده بود و کشورهای قدرت‏مند آن روز اروپا هم‏چون انگلیس، آلمان و روسیه قسمت‏هایی از سرزمین چین را اشغال کرده بودند. در گرماگرم چنین دوران ضعف و حقارتی بود که تعدادی از نظامیان چینی یک جنبش ناسیونالیستی ضدغربی به نام بوکسورها یا جامعه مشت‏های موزون و هماهنگ علیه خارجیان پدید آوردند که خواه ناخواه افراد بسیار تندرو و متعصبی هم داخل آن بودند. بوکسورها به مبارزه شدید با مبلّغین اروپایی در چین پرداختند. این حوادث که می‏توانست به قطع کامل نفوذ بیگانگان از خاک چین منتهی گردد به مذاق هیچ یک از کشورهای استعماری آن روز سازگار نبود. بنابراین آنان ارتشی از شش کشور ژاپن، انگلیس، روسیه، فرانسه، آلمان وبه بهانه حفظ جان اتباع خویش تشکیل داده و به سرکوب قیام پرداختند. پس از سرکوب جنبش بوکسورها دولت وقت چین مجبور به پرداخت غرامت سنگینی به استعمارگران شد. این رویداد و وقایع بعدی باعث ظهور سون‏یات سن رهبر انقلاب چین، سقوط خاندان امپراتوری منچو و استقرار نظام جمهوری در سال 1912 گردید.  این گروه شماری از دوره دیده های ارتش چین بودند که بعدها گروه مستقلی را در این کشور تشکیل دادند . گفته می شود قیام  یاد شده با اهداف ضد استعماری در  این کشور به وقوع پیوست . 
       
      .............................................
       
       
       
      شورش مشتزن‌ها که با نام‌های قیام بوکسورها و جنبش ایهتوان نیز شناخته می‌شود، جنبشی میهن‌پرستانه بود که بین سالهای  1898 تا 1901 رخ داد. این جنبش بر ضد امپریالیسم خارجی و مسیحیت بود. این برپاخاستن در جواب تاثیرگذاری‌های بیگانگان در چین بود که ناراحتی معترضان دلایل گسترده‌ای از تجار تریاک، تهاجم سیاسی و دخالت‌های اقتصادی گرفته تا تبلیغات مبلغین مسیحیت را در برمی‌گرفت.   در چین احساسات عمومی علیه بیگانگان با قراردادهای نابرابری که دولت ضعیف چینگ توان مقاومت در برابر آن‌ها را نداشت بیشتر می‌شد. با بهره‌برداری مبلغین مسیحی از وضعیت دولت چین و غصب زمین‌ها و دارایی‌های روستاییان برای کلیسای خود نارضایتی مردم بیشتر می‌شد. این احساسات عمومی سرانجام منجر به شورشی خشونت‌بار شد.     در قرن نوزده میلادی سراسر چین را گردن زنی، اعدام، شکنجه و گرسنگی فرا گرفته بود. شورشیان مشتزن در سراسر این کشور مردم را در ملاعام گردن می زدند و اعدام می کردند. بعد از اعدام،  تکه های بدن آنها که جدا کرده بودند یا اجسادشان را برای عبرت به دیگران نشان می دادند.     ۷ ژوئیه سال ۱۹۰۰، سیصد هزار چینی میهن دوست که عنوان «مشت زنان (افراد بدون تفنگ)» بر خود گذارده بودند در شهر پکن دست به محاصره سفارتخانه های کشورهای بزرگ و محل سکونت خارجیان و چینی های مسیحی شده زدند و بسیاری را به گروگان گرفتند. این کار چند هفته پیش از آن از شهر Tienstin آغاز شده بود. چینیان از این که میهن آنان همچون گوشت قربانی میان قدرتهای وقت قسمت می شد و از حاکمیت ملی تنها نامی باقی مانده بود خشمگین شده بودند و تحمل آنان پایان یافته بود.        این اقدام باعث شد تا ملکه تزی شی که در ابتدا دودل بود،  با اصرار محافظه‌کاران دربار امپراتوری علیه بیگانگان ،  اعلام جنگ کند. دیپلمات‌ها، مردمان غیرنظامی خارجی، سربازان و مسیحیان چینی در منطقه سفارت‌نشین پکن به محاصره نیروهای ارتش امپراتوری درآمدند که این محاصره ۵۵ روز طول کشید.    مقامات دولت چین در برابر مسئله زنده نگه‌داشتن یا کشتن خارجی‌های این منطقه با یکدیگر دچار اختلاف شدند که باعث درگیری بین این دو گروه شد. رهبری کسانی که درخواست توافق و زنده نگه‌داشتن آنان  را داشتند با شاهزاده چینگ بود. فرمانده ارشد نیروهای چینی، رونگلو، سه سال پس از شورش ادعا کرد که برای محافظت از محاصره‌شدگان تلاش می کرده‌است.   کشورهای بزرگ انگلستان، فرانسه، آلمان، آمریکا، روسیه و ژاپن برای سرکوب مشت زنان نیرو فرستادند و با وجود اخطاریه (اسمی و ظاهری) امپراتور چین به نیروهای خارجی که مداخله نکنند، این نیروها به قلع و قمع وطندوستان چینی دست زدند، و بسیاری از آنان را پس از دستگیر کردن گردن زدند .   محاصره هنگامی پایان یافت که اتحاد هشت ملت نزدیک به ۲۰،۰۰۰ نیروی نظامی به چین فرستادند و پس از شکست دادن ارتش امپراتوری چین، پکن را گرفتند. پروتکل مشت‌زن در تاریخ ۷ سپتامبر ۱۹۰۱ به قیام خاتمه داد و در آن مجازاتهای سنگینی بر دولت چین بسته شد؛ از جمله ۶۷ میلیون پوند جریمه (معادل ۴۵۰ میلیون تایل نقره) که بیشتر از مالیات یکساله دولت چین بود. این جریمه می‌بایست در طول سی سال به هشت کشور شرکت‌کننده در نبرد پرداخت می‌شد.          عکس هایی از این جنایاتی که در چین رخ داد گرفته شده است که بیشتر این عکس ها توسط عکاسان غربی مثل جیمز ریکالتون گرفته شده است.   در این عکس یک زندانی در باران روی زمین زانو زده و منتظر سرنوشت تلخ خود است . بالای سر او جلادی از شورشیان مشت زن ایستاده و شمشیرش را پشت خود پنهان کرده است.       لحظاتی بعد گردن زدن انجام می شود و عکاسی چشم در چشم جلاد شد و از او عکسی یادگاری با سر زندانی گرفت.       در عکس آخر محل اعدام ترک شد. سر زندانی که روی زمین خیس کنار بدن افتاده است:       جیمز ریکالتون عکس های زیادی از شورشیان و جنایات آنها گرفت، عکسهای جیمز سال 1990 در کتابی منتشر شد.   دستگاهی که با آن گردن را می بستند یک نوع تنبیه بدنی در چین قدیم به حساب می آمد که شبیه نمونه ی غربی خود بود. این دستگاه از دو تخته ی بزرگ ساخته شده بود و هدف این وسیله این بود که زندانی نتواند غذا بخورد و برای غذا خوردن متکی به شخص دیگری شود. روی این تخته نام و محل زندگی و جرمی که انجام داده بود را می نوشتند تا دیگران نیز جرم آنها را متوجه شوند..           این عکس ها از اعدام شورشیان توسط ارتش فرانسه ( جزو هشت کشوری بود که به چین برای مبارزه با شورشیان رفتند) گرفته شده است:             لحظه ی اعدام یکی از رهبران شورشیان مشتزن به دست مردم چین:     بعد از گردن زدن این رهبر شورشی ، حتی کودکان نیز برای تماشای این اعدام آمدند:     این رویداد که وسیعا در کتب درسی کودکان چینی آمده است از عوامل نیرومند شدن این کشور بزرگ شده است به گونه ای که چینیان اینک  اطمینان دارند که وطنشان دیگر هیچگاه مقهور و در هم شکسته نخواهد شد.   منبع 
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.