• مطالب مشابه

    • توسط ali_64
      تانك آرجون يكي از تانك هاي ميدان نبرد اصلي هند است كه به وسيله سازمان تحقيقات و توسعه دفاعي هند( DRDO=Defence Research and Development Organisation )
      طراحي شد.نام اين تانك از نام آرجونا،یکی از قهرمانان حماسی هند گرفته شده است.


      تاریخچه
      به طور کلی هند قصد داشت،آرجون را به یک تانک40 تنی که با یک توپ 150 میلیمتری مجهز می شد،تبدیل کند.اما احتیاجات پروژه به یک تانک 5/58 تنی که با یک قبضه توپ 120 میلیمتری مسلح می شود،تغییر کرد.پروژه این تانک به دلیل سازگار کردن آن با شرایط آب و هوایی خشن هند به طول انجامید.
      در طی مراحل توسعه تانک آرجون،هند کار را به کارخانه ماشین آلات سنگین که در شهر آوادی قرار گرفته،واگذار کرد.این کارخانه پیش از این تانک T-72 و Vickers را توليد كرده بود.در نهايت نيروي زميني هند،سفارش 124 دستگاه از این تانک را داد.15 تانک اول هم اکنون فعال هستند و از 109 دستگاه باقی مانده،5 دستگاه دیگر در حال گذراندن مراحل آزمایشات هستند.همچنین دوباره از الباقی تانک ها،14 دستگاه از آنان باید در سپتامبر 2007 تحویل نیروی زمینی هند می شدند.هم اکنون ظرفیت تولید این کارخانه 30 دستگاه از این تانک در سال است که نیروی زمینی هند،خواهان افزایش آن به 50 دستگاه در سال می باشد.

      آرجون جزء بیشترین تانک های تست شده در دنیا می باشد.(فقط به عنوان مثال این تانک بیش از 10000 آزمایش شلیک انجام داده)،نیروی زمینی هند نیز از نتایج آزمایشات انجام شده،کاملا راضی بوده است.
      DRDO هم اكنون در حال برنامه ريزي براي توسعه تانكي با نام Arjun Mark-2 براي آينده مي باشد.اين تانك از يك سيستم پيشرفته مديريت رزمي،هدف گیری اتوماتیک و یک سیستم حفاظت فعال استفاده خواهد کرد.
      ویژگی ها

      1-تسلیحات:
      این تانک به وسیله یک توپ 120 میلیمتری مسلح شده است.به علاوه این تانک توانایی شلیک تسلیحات انرژی جنبشی (APFSDS) و موشك هاي ضد تانك اسرائیلی لاهات(LAHAT) را نیز دارا می باشد. همچنین این تانک با یک مسلسل 7/12 میلیمتری و یک مسلسل 62/7 میلیمتری هم محور،مسلح شده است.
      توپ اصلی این تانک،یک سلاح بی نظیر است که برای فواصل دور بسیار دقیق می باشد.


      2-هدایت و...
      سیستم دید گرمایی این تانک ابتدا به وسیله ساژم تولید شد،اما سپس به جای این سیستم از یک سیستم بومی(BEL) ، استفاده شد و طراحی این سیستم بومی گامی بسیار مهم در صنایع دفاعی هند به شمار می رود.سیستم های الکترونیکی این تانک توانایی استقامت تا دمای 60 درجه سلسیوس را دارا می باشد.
      هدایت این تانک نیز بر پایه سیستم GPS می باشد،همچنین سیستم مدیریت نبرد این تانک توانایی ایجاد شبکه و ارتباط با سایر تانک ها را دارا می باشد.


      3-حفاظت
      تانک آرجون با شیوه های غربی طراحی شده است که این نحوه کار مخصوصا در روش های حفاظتی این تانک مشهود است.خدمه این تانک 4 نفر بوده و زره این تانک یک زره کمپوزیت سنگین می باشد.همچنین در حفاظت این تانک نکات بسیاری لحاظ شده است،از جمله،تفکیک بخش مهمات از خدمه،سیستم آشکار سازی یکپارچه،حفاظت N.B.C و ....
      همچنین قطعات واکنشگر(ERA) نیز می تواند بر روی تانک نصب شود،هرچند که زره کمپوزیت کانچان(به معنی طلا) نیز به تنهایی برای حفاظت تانک،کافی است.آرجون دارای سیستم هشدار دهنده لیزری می باشد و نارنجک های دودزا برای استتار تانک استفاده می شود.
      برجک این تانک به شدت به وسیله زره کمپوزیت حفاظت می شود.طراحی منحصر به فرد زره ،توانایی مقاومت در برابر گلوله های HEAT و APFDS را به آن می دهد.

      تحرک و موتور
      توان موتور این تانک 1400 اسب بخار می باشد،که با یک جعبه دنده داخلی یکپارچه شده است.همچنین خنک کننده آرجون،مخصوص شرایط آب و هوایی بیابان ساخته شده است.همچنین این تانک توانایی عبور از آب خود را با 20 دقیقه حرکت در زیر 6 فیت آب نشان داد.
      یک موتور جدید نیز با توان 1500 اسب بخار برای این تانک،در حال توسعه می باشد.


      مشخصات کلی
      نوع:MBT
      کشور سازنده:هند
      وزن:5/58 تن
      طول:638/10 متر
      عرض:864/3 متر
      ارتفاع:32/2 متر
      خدمه:4 نفر(شامل:فرمانده،توپچی،لودر و راننده)
      سلاح اصلی:توپ 120 م.م به همراه موشک ضد تانک LAHAT
      توان موتور:1400 اسب بخار(1040 کیلووات)
      برد عملیاتی:450 کیلومتر
      سرعت:72 کیلومتر بر ساعت
      ..................................
      اطلاعات بیشتر: http://en.wikipedia.org/wiki/Arjun_MBT
      مترجم:Ali_64
      استفاده از این مطلب با ذکر نام وب سایت میلیتاری مجاز است.
    • توسط worior
      به نام حق


      مقدمه

      نبرد دريايي هند و پاکستان در سال 1971 به سري تهاجماتي دريايي گفته ميشود که بين نيروي دريايي اين دو کشور در خلال جنگ 1971 صورت گرفت . اين نبردها که بخش جدايي ناپذير این جنگ و درگیری های پاکستان در بنگلادش نیز محسوب میشوند . درگیری های متوالی از سوی نیروی دریایی هند برای اعمال فشار از سمت دریا صورت می گرفتند آنهم در زمانی که نیروی زمینی و هوایی هندوستان حلقه درگیری در شرق پاکستان را از چند جهت تنگ تر میکردند . عملیات دریایی با ماموریتهای محاصره دریایی ، پدافند هوایی ، پشتیبانی زمینی و عملیات لجستیک صورت میگرفت .
      در چند عملیات موفق نیروی دریایی هند در شرق پاکستان ، نیروی دریایی هند دو عملیات بزرگ دریایی با نامهای " عملیات ترایدنت " و عملیات پیتون " را در جبهه غربی خود ، قبل از آغاز جنگ رسمی میان هند و پاکستان به اجرا گذاشته بود .








      پیش زمینه
      نیروی دریایی هند در دوره نبردهای 1965 هند و پاکستان نقش حیاتی و درستی در جنگ ایفا نکرد ، چرا که بیشتر جنگ در آن دوران بر روی حملات و درگیری های زمینی متمرکز بود . در 7 سپتامبر ناوگان کوچکی از نیروی دریایی پاکستان تحت فرماندهی ناخدا انوار ، بر روی پایگاه راداری نیروی دریایی هند در ورکا اجرای آتش کرد ، این پایگاه در 300 کیلومتری جنوب بندر پاکستانی کراچی قرار داشت . که با همین عنوان یعنی عملیات ورکا شناخته میشود . این عملیات یکی از مهمترین ترین عملیات های جنگ 1965 محسوب میشود . این موفقیت نیروی دریایی پاکستان سبب شد تا نیروی دریایی هند به سرعت میسر توسعه و مدرنیزه شدن را در پیش بگیرد . متعاقبا ، بودجه 350 میلیون روپیه ای نیروی دریایی به رقمی در حدود 1.15 میلیارد روپیه رشد کرد ، ناوگان جنگی نیروی دریایی هند با بکار گیری چند اسکادران اضافه زیردریایی و به خدمت گرفتن 6 کشتی موشک انداز اوزا از شوروی سابق تقویت شد . نیروی هوادریای هند نیز متعاقبا تقویت گشت . همچنان که بحران در شرق و غرب پاکستان آغاز شده بود ، نیروهای مسلح هندی با هدف مداخله و ورود به درگیری ، جنگ آزاد سازی بنگلادش را آغاز کردند .
      برای مطالعه بیشتر پیش زمینه ؛
      http://www.military....-جنگ-اول-کشمیر/

      http://www.military....-جنگ-دوم-کشمیر/

      فرماندهی ناوگان شرقی پاکستان
      فرماندهی شرقی نیروی دریایی پاکستان در سال 1969 پایه گذاری شد و دریادار محمد شریف (بعدها دریادار 4 ستاره) بعنوان فرمانده این پایگاه انتخاب شد . دریادار شریف فرماندهی شرقی را بصورت اداری مدیریت میکرد ، و اعتباری در رهبری اداری عملیاتهای شرقی نیروی دریایی پاکستان محسوب میشد . در جایی که باید عملیات پنهانهای و پیدا را در لبه شرقی پاکستان به اجرا گذاشته میشد . تحت فرماندهی دریادار شریق گروه خدمات ویژه (نیرو مخصوص) ، تفنگداران دریایی و سیلز نیز به خوبی تاسیس گشتند .
      با دارا بودن فرماندهی مدبرانه دریایی مناسب ، نیروهای مسلح پاکستانی GQH ، برای سرفرماندهی نیروی زمینی پاکستان ، نیاز به عملیات های تصادفی و احتمالی دفاعی در شرق پاکستان کاهش یافت . نیروی دریایی پاکستان از نظر تعداد کشتی برابری کافی برای تقابل با نیروی دریایی هند را در جبهه های پیش رو نداشت ، نیروی هوایی پاکستان قادر به حفاظت از این نیرو در برابر دو نیروی هوا دریایی و نیروی هوایی هند نبود . وانگهی ، رییس ستاد نیروی دریایی ، دریابان مظفر حسین ، دستور داده بود تا تمام قوای نیروی دریایی پاکستان در جبهه غربی مستقر شود . بیشتر ناوهای جنگی پاکستانی در غرب پاکستان مستقر شده بودند ، در حالی که تنها یک ناو PNS Sylhet برای ماموریت در شرق پاکستان به درخواست شخصی دریادار شریف مستقر شده بود .
      در خلال درگیری ، بندرگاههای شرقی نیروی دریایی پاکستان ، بدون دفاع رها شده بودند بطوری که فرماندهی نظامی شرق پاکستان مجبور میشود بدون نیروی دریایی به یک نبرد ناامیدانه با احتمال بالای در هم کوبیده شدن وارد شود . نیروی دریایی تصمیم به ماندن در بندرگاه در هنگامه شروع جنگ میگیرد .
      در بال شرقی ، نیروی دریایی پاکستان به فرم سنگینی متکی بر اسکادران قایق های توپدار است . فرماندهی شرقی بطور مستقیم تحت فرماندهی دیاردار شریف کسی که بعنوان دست راست سپهبد نیازی خدمت میکرد قرار دارد . نیروی دریایی شرقی 4 قایق توپ دار با عناوین (PNS Jessore, Rajshahi, Comilla, and Sylhet) در اختیار دارد ، این قایقها قادر بودند به سرعت نهایی 20 نات دست یابند و هر کدام در حدود 29 ملوان به عنوان خدمه در اختیار داشتند . باید بدانیم ناوگان آبهای قهوه ای نیروی دریایی (منظور قایق های تندروی حفاظ ساحلی) ، قایق های توپدار آن به تجهیزات مختلفی مجهز هستند که مسلسل های سنگین را نیز شامل میشود ، که این توانایی برای گشت زنی و حفاظت و همچنین اجرای عملیات های ضد شورش تنظیم شده بود . که به طرز نا امید کننده ای خارج فرم تسلیحات متعارف برای جنگ های دریایی بودند .
      در حوالی آپریل، نیروی دریایی پاکستان در منطقه شرق عملیاتی تحت عنوان جستجوی نور با هدف پشتیبانی نیروی زمینی به اجرا میگذارد . دریادار شریف فرماندهی و هدایت تمامی این عملیات هارا برعهده داشت. در 26 آپریل نیروی دریایی پاکستان عملیات دیگری با نام بریسال را با موفقیت به اجرا میگذارد ، که در نتیجه باعث اشغال موقت شهر بریسال میشود .
      در پاسخ جنگ شهری خونینی بواسطه عملیات جکپات که توسط چریک های آزادی بخش بنگلادشی و هندی صورت میگرفت به قابلیت های عملیاتی نیروی دریایی پاکستان ضربات مهلکی وارد کرد . قبل آغاز خصومت ها، تمامی قایق های توپ دار پاکستانی در چیتاگونگ مستقر شده بودند . زمانی که حمله هوایی آغز شد ، نیروی هوایی هندوستان توانست به رجاشی آسیب وارد آورد ، در هنگامه این درگیری ناو کومیلا نیز در 4 دسامبر غرق شد و در 5 دسامبر نیروی هوایی هند توانست 2 قایق گشت زنی خولنا غرق کند . PNS Sylhet در 6 دسامبر و بلاغت در 9 دسامبر بواسطه هواگرد های هندی غرق شدند . در 11 دسامبر PNS Jessore نیز منهدم شد ، در همین زمان ناو رجاشی تعمیر و تحت فرماندهی ناوبان شیکدر حیات برای از بین بردن محاصره دریایی هندی و رسیدن به مالزی قبل از تسلیم در 16 دسامبر قرار گرفت .









      وضعیت استقرار نیروی دریایی پاکستان در پاکستان شرقی


      عملیات دریایی در صحنه شرقی
      نیروی دریایی هند عملیات مخفیانه دریایی ای را آغاز میکند که سرانجامی موفقیت آمیز در پی دارد . در ماههای پایانی 1971 نیروی دریایی هند به شکل موثری عملیات محاصره دریایی را به اجرا میگذارد در حالی که پیشتر محاصره کامل خلیج بنگال محقق شده بود و توانسته بودند در آن عملیات نیروی دریایی پاکستان و 8 کشتی تجاری را در تله خود گرفتار کنند . سر فرماندهی رزمی نیروی زمینی پاکستان GHQ ، بر ورود زیر دریایی PNS Ghazi و افزایش ماموریت های آن به نیروی دریایی پا فشاری میکند و در نتیجه این زیر دریایی به سواحل شرقی پاکستان وارد میشود . بدلیل فاصله زیاد و طولانی بودن ماموریت ، افسر فرماندهی زیر دریایی غازی با این ایده که یک زیر دریایی کهنه وارد ماموریتی در خلیج بنگال شود مخالفت میکند ، چرا که در نبود کامل تجهیزات ، پشتیبانی ، تعمیرات و تاسیسات بازسازی مجاور ، این عملیات با دشواری های فراوانی روبرو میشد .در آن زمان ، تاسیسات تعمیر زیردریایی در چیتاگونگ که تنها بندرگاه دریایی مجاور به منطقه درگیری بود وجود نداشت . فرماندهی و سایر افسران این زیر دریایی در زمانی که نقشه این عملیات توسط فرماندهان ارشد نیروی زمینی و دریایی چیده میشد به آن معترض شدند .
      در سمت شرق پاکستان ، نیروی دریایی تا آن لحظه هیچ ناوگانی را مستقر نکرده بود و نیروی دریایی هند خود را در برابر تهدید خاصی از این سمت نمی دید ، نیروی دریایی هند با استفاده از ناو هواپیمابر ویکرانت و سری ناو های لندینگ کرافت همراه وی INS Guldar, INS Gharial, INS Magar, و همچنین زیر دریایی INS Khanderi, عملیات خود را ترتیب داد .
      در 4 دسامبر 1971 ویکرانت که مجهز به جنگنده های هاوکر سی هاوک در عملیات نیروی هوایی در شرق پاکستان مشارکت نمود و توانستند حملات موفقی علیه شهرهای ساحلی پاکستان نظیر چیتاکونگ و کوکس بازار و .. به اجرا بگذارند . این حملات پی در پی با هدف انتقام جویانه و به منظور از بین بردن توانایی های نیروی هوایی پاکستان صورت میگرفت .
      نیروی دریایی پاکستان در پاسخ به این حملات زیردریایی کهنه اما دور برد PNS Ghazi خود را بالاخره در منطقه تهدید برای رویارویی با تهدیدات نیروی دریایی هند مستقر میکند ، این زیردریایی به فرماندهی ظفر محمد خان برای ماموریت اصلی رهگیری و شکار ویکرانت ارسال شده بود اما موفق به چنین کاری نمیشود و تصمیم میگیرد در بند ویشاکاپاتانام هند به مین گذاری بپردازد ، بر همین اساس فرماندهی اطلاعات نیروی دریایی هند تصمیم میگیرد تا با ارسال اطلاعات غلط از موقعیت ویکرانت ، این زیردریایی را به دام بی اندازد ،نیمه های شب سوم یا چهارم دسامبر زیردریایی غازی عملیات مین ریزی خود را آغاز میکند ، برای مقابله با این تهدید ، نیروی دریایی هند ناو INS Rajput را به منطقه اعزام میکند .
      سونار Rajput اختلالاتی در عمق آب را گزارش میکند ، ناو تصمیم میگیرد دو بمب زیر آبی را در محدوده این کشف شده رها سازد ، بازی مرگ پایان می یابد و به شکل مرموزی زیردریایی حین مین گذاری غرق میشود و تمامی 92 سرنشین آن کشته میشوند .
      غرق شدن PNS Ghazi ضربه بزرگی به عملیات دریایی در شرق وارد می آورد و باعث کاهش توانایی و امکان اجرای عملیات برای نیروی دریایی پاکستان در خلیج بنگال و حذف یک قابلیت مهم در برابر تهدیدات آینده از جانب نیروی دریایی هند میشود .
      در 26 نوامبر ماموریت شناسایی آغاز میشود و برای این منظور غازی طی دستور موظف به ارسال گزارش و بازگشت به پایگاه خود و همینطور ستاد فرماندهی نیروی دریای شده است . با توجه به اینکه به نظر میرسید زیردریایی در بازگشت به پایگاه خود ناتوان شده است ، اظطراب روز به روز افزایش میابد ، تلاشهای دیوانه وار ستاد فرماندهی برای ایجاد ارتباط با زیردریایی ناکام مانده و از زیردریایی هیچ پاسخی دریافت نمیشود .
      در سوم دسامبر پیش از شروع جنگ ، شبهات در مورد سرنوشت این زیردریایی فرماندهان ستاد فرماندهی نیروی دریایی پاکستان را بسیار آشفته کرده است .
      در 5و6 دسامبر عمیات هوایی نیروی دریای در سواحل چیتاکونگ ، خولنا ، و مانگلا و بر علیه کشتی های موجود در رودخانه پوسور به اجرا گذاشته شده بود .تاسیسات نفتی موجود در چیتاکونگ منهدم شده بودند ، و کشتی حمل کالای یونانی Thetic Charlie نرسیده به لنگرگاه غرق شده بود . در 7و8 دسامبر ، پایگاه های هوایی پاکستان منهدم شده بود ، و حملات تا 9 دسامبر ادامه داشت . در 12 دسامبر ، نیروی دریایی پاکستان در سواحل چیتاکونگ در برای مقابله با عملیات ساحل نشینی مین گذاری میکند . این کار در برخی مواقع تله کاربردی به شمار میرود ، و سبب شد تا هرگونه دسترسی مستقیم به بندرگاه چیتاکونگ را برای مدت طولانی مانع شود ، حتی در زمانی که کلیات متن تسلیم نامه امضا شده بود امکان دسترسی به این سواحل وجود نداشت . نیروی دریایی هند تصمیم میگیرد تا عملیات ساحل نشینی در کاکس بازار را با هدف قطع مسیر عقب نشینی نیروی زمینی ارتش پاکستان به اجرا گذارد . در 12 دسامبر گردان عملیات ساحلی دیگری که در کشتی های INS Vishwa Vijaya مستقر بود و به آرامی از بندرگاه کلکته به حرکت درامده بود در شب 15یا 16 دسامبر به سرعت پس از حمله هوایی نیروی هوایی هندوستان در سواحل مذکور عملیات ساحل نشینی را به اجرا میگذارد . بعد از یک روز جنگیدن نیروهای پاکستانی تلفات بسیار زیادی متحمل میشوند در حالی که هیچ گونه مقاومتی در برابر نیروهای هندی صورت نداده اند ، نیروهای هندی در این عملیات تنها 2 کشته میدهند و صدها کشته تلفات نیروهای پاکستانی ست . در سحرگاه 17 دسامبر نیروی دریایی هند برای اجرای هرگونه عملیات در خلیج بنگال آماده است .
      علاوه بر ان عملیات هوایی هند و عملیات جک پات که توسط واحد های بنگالی و به پشتیبانی نیروی زمینی هند حمایت میشد قابلیت های عملیاتی نیروی دریایی پاکستان را به طور جدی تضعیف نموده بود . بسیاری افسران نیروی دریایی (عمدتا بنگالی) به نیروهای هندی پناهنده شده بودند و بر علیه نیروی دریایی پاکستان میجنگیدند . در این زمان نیروهای تدافعی پاکستان تسلیم شده بودند و نیروی دریایی خسارات بسیاری نظیر از بین رفتن تمامی قایق های توپ دار ، ناوشکن PNS Sylhet و همچنین زیردریایی دوربرد PNS Ghazi و تمامی خدمه آن .
      16 دسامبر ، در ساعت 16:13 ، جانشین فرماندهی شرق و فرمانده ناوگان شرقی دریادار محمد شریف ، فرماندهی خود را به دریابان کریشنا تسلیم کرد . در سال 1972 فرماندهی عملیات دریایی آمریکا و همچنین فرماندهی منابع انسانی نیروی دریایی هند به ملاقات وی رفته و برای او سبدی از میوه و کیک می اورند که باعث شگفتی وی میشود در این ملاقات آدمیرال شریف چنین مینویسد ؛

      در پایان درگیری ، ما (فرماندهی شرقی نیروی دریای) هیچ اطلاعاتی نداشتیم ، از این رو هم کر بودیم و هم کور در حالی که نیروی دریایی و هوایی هند ما را شبانه روز در هم میکوبید .
      - آدمیرال محمد شریف در گفتگو با آدمیرال زوم والت 1971















      ناو هواپیمابر ویکرانت در جریان جنگ 1971 هند و پاکستان نقش بسیار مهمی در محاصره دریایی پاکستان داشت .


      هلیکوپتر سی کینگ


      -







      زیر دریایی USS-DIABLO آمریکایی که زیردریایی پاکستانی PNS Ghazi از این کلاس محسوب میشود



      -






      ناو هندی INS Rajput در واقع ناو انگلیسی کلاس HMS Rotherham محسوب میشود که در سال 1948 به هندوستان واگذار شد و در سال 1976 از رده خارج شد




      غرق شدن INS Khukri

      هنگامی که حملات نظامی هندوستان به شرق پاکستان در حال افزایش بود ، نیروی دریایی پاکستان تمامی اسکادران زیردریایی های خود را در هر دو جبهه پخش کرده بود . با رمز عملیاتی شاهین ، نیروی دریایی پاکستان ماموریت شناسایی خود را با مستقر کردن زیردریایی PNS Hangor (دافنه کلاس ساخت فرانسه) در نزدیکی آبهای ساحلی غرب پاکستان و همچنین زیر دریایی دوربرد تر PNS Ghazi ( تنچ کلاس ساخت امریکا) در سواحل شرقی پاکستان به اجرا گذاشت .
      بر اساس گفته های ناوبان R. Qadri افسران مهندی برق زیردریایی هانگور در جریان این عملیات با شرایط بسیار سخت و خطرناکی روبرو بودند ، برای اسکادران زیردریایی ها دریانوردی با فرض شرایط عادی و ریسکی پایین تر از این ماموریت نیز بسیار خطرناک و کشنده برای زیردریایی و خدمه آن محسوب میشود .

      در نیمه های شب 21 نوامبر 1971 ، هانگور تحت فرماندهی احمد تسنیم ، عملیات شناسایی خود را آغاز میکند . هر دو زیردریایی هم غازی و هم هانگور در هنگام گشت زنی ارتباط و هماهنگی عملیات خود را حفظ میکردند .
      در دوم و سوم دسامبر ، هانگور دسته بزرگی از کشتی های ناوگان غربی نیروی دریایی هند شامل کروزر INS Mysore را کشف میکند . هانگور اطلاعات را به نیروی دریایی پاکستان ارسال کرده و اعلام میدارد که امکان حمله Indian Armada ( فرماندهی غربی نیروی دریایی هند ) به کراچی وجود دارد . اطلاعات نیروی دریایی هند این پیام را رهگیری کرده و اقدام به ارسال دو فریگیت ضد زیردریایی به منطقه می نماید که شامل ناوهای INS Khukri و INS Kirpan از اسکادران چهاردم ناوگان غربی هند هستند.
      در 9 دسامبر 1971 ساعت 19:57 ، هانگور بوسیله دو اژدر هدفیاب INS Khukri را غرق میکند . بر اساس گفته های فرمانده این زیردریایی ، Khukri در حدود 2 دقیقه بطور کامل غرق شد . فریگیت با 192 خدمه اش به قعر دریا رفت و همچنین هانگور با دو اژدر دیگر بصورت مجز به INS Kirpan حمله برد اما این دو اژدر در یافتن هدف خود ناتوان ماندند و INS Kirpan بسرعت از عملیات انصراف داد و از مهلکه گریخت .









      ناو هندی INS Khukri که توسط زیردریایی پاکستانی هانگور غرق شد


      -







      زیردریایی PNS Hangor


      حمله به کراچی

      در 4 دسامبر نیروی دریایی هند با مجهز به موشک های ضد کشتیP-15 termit عملیات ترایدنت را بر علیه بندر کراچی به اجرا گذاشت .در آن زمان کراچی محل استقرار سرفرماندهی نیروی دریایی پاکستان و همچنین ستون فقرات اقتصاد این کشور بشمار میرفت ، همچنین کراچی قطب تجارت دریایی پاکستان نیز بود که محاصره آن به معنای یک فاجعه برای اقتصاد پاکستان محسوب میشد . دفاع از این بندر به برترین نیروی فرماندهی کل پاکستان سپرده شده بود و در برابر حملات هوایی و دریایی به شدت تجهیز شده بود ، کراچی بهترین تجهیزات دفاعی پاکستان را دریافت کرده بود بخوبی توسط جنگنده های دو پایگاه هوایی موجود در محدوده آن حمایت میشد . ناوگان دریایی هند از نظر مسافت در 250 مایلی این بندرگاه مستقر بود که خارج از محدوده توان تهاجمی جنگنده های پاکستانی محسوب میشود و این جنگنده ها نیز به قابلیت بمباران در شب مجهز نبودند . برای مقابله با حرکات دریایی هند ، نیروی دریای پاکستان عمیات زیر سطحی را در دستور کار داشت . حتی پس از چند مورد عملیات اطلاعاتی که به واسطه زیردریایی ها پشتیبانی میشد ،براثر اطلاعات گمراه کننده ، نیروی دریایی نتوانست از آن برای حملات سطحی بهره جوید .
      عملیات پیش دستانه نیروی دریایی هند با موفقت کامل روبرو میشود . کشتی های موشک انداز هندی مین جمع کن PNS Muhafiz و دیسترویر PNS Khaibar و همچنینMV Venus Challenger که بر اساس گفته های منابع هندی از اقدام به انتقال مهمات از بندر سایگون که نیروی های آمریکایی در آن مستقر بودند برای پاکستان میکرد را غرق کردند ، دسترویر PNS Shah Jahan نیز به شکل غیر قابل تعمیر آسیب دید . کشتی های موشک انداز همچنین به تانکر های نگهداری نفت Kemari موجود در بندگاه حمله بردند . که آتش گرفتن آن باعث نابودی و خسارات سنگین به بندرگاه کراچی شد . عملیات ترایدنت موفقیت های عظیمی برای نیروی عمل کننده هندی داشت بدون اینکه حتی یک کشتی آن سیب فیزیکی ببیند و همه آنها در نهایت امنیت به پایگاه خود بازگشتند .
      نیروی هوایی پاکستان این اقدام هند را با حمله انتقام جویانه به بندر Okha پاسخ گفت ، که در نتیجه آن تاسیسات تامین سوخت کشتی موشک انداز و انبارهای مهمات و اسکله این قایق منهدم شد . هندی ها برای این حمله آمادگی داشتند و پیشتر کشتی های موشک انداز خود را برای جلوگیری از انهدام به نقطه دیگری منتقل کرده بودند . اما تخریب تانکر های ذخیره سوخت سبب شد جلوی تاخت و تاز های بعدی هند تا عملیات پیتون گرفته شود . در مسیر برگشت از این عملیات ، هواپیماهای پاکستانی هواپیمای Alize 203 هندی را شناسایی و منهدم کردند .
      در 6 دسامبر ، هشدار غلط هواپیمای فوکر پاکستانی که عملیات شناسایی دریایی را به اجرا میگذاشت سبب شد تا آتش به خودی میان نیروی دریایی و هوایی پاکستان به وقوع بپیوندد ، در نتیجه یک جت جنگنده پاکستانی ناو PNS Zulfikar را زیر آتش مسلسل های خود قرار داد و سپس به سرعت از این اقدام ناشیانه خود با شناسایی ناو خودی منصرف شد ، در نتیجه این اقدام برخی از خدمه دچار مجروحیت شدند و به ناو نیز خساراتی وارد شد و برای تعمیر به بندرگاه خود بازگشت .
      نیروی دریایی هند دومین عملیات بزرگ خود را در نیمه های شب 8 و 9 دسامبر 1971 به اجرا گذاشت . این عملیات با نام پیتون تحت فرماندهی رئیس ستاد فرماندهی نیروی دریایی هند آدمیرال S.M. Nanda صورت گرفت . کشتی موشک اندازه INSVinash و دو کشتی چند کاربره INS Talwarو INS Trishul در اسکادران تهاجمی حضور داشتند . در جریان تهاجم ، شناور پانامایی Gulf Star و کشتی انگلیسی SS Harmattan نیز غرق شدند ، تانکر نیروی دریایی پاکستان کشتی PNS Dacca نیز خسارات سختی دید .بیشتر از 50 درصد ذخایر نفتی کراچی در این حمله نابود شد . رقمی بیش از 3 میلیارد دلار به بخش غیر نظامی بند کراچی خسارت وارد شد . بیشتر تانکر های نگهداری سوخت کراچی نابود شدند کارگاه ها و انبارهای تجهیزات نیروی دریایی پاکستان نابود شد . این عملیات خسارات سنگینی به اقتصاد پاکستان وارد اورد و جلوی عملیات نیروی دریایی پاکستان در سواحل غربی را گرفت









      چینش نیروها و امکانات پاکستان در بندر کراچی


      -






      موشک روسی ترمیت P-15


      -






      موشک P-15 در حال شلیک از ناوچه اوزا نیروی دریایی هند


      خاتمه

      پس از عملیات های موفق نیروی دریایی هند ، هندی ها کنترل کاملی بر راه های ورود نفت از خلیج فارس به بنادر پاکستانی وضع کردند ، کشتی های اصلی نیروی دریایی پاکستان یا نابود شده بودند و یا امکان خروج از بندرگاه را پیدا نمیکردند . محاصر دریایی جزئی که بواسطه نیروی دریایی هند در بندر کراچی ایجاد شده بود باعث شد تا هیچ کشتی حمل کالایی به این بندرگاه نزدیک نشود ، ترافیک کشتی رانی از و به بندرگاه کراچی ، تنها بندرگاه بزرگ و مهم پاکستان در آن زمان متوقف شد . در طی چند روز پس از این حمله ناوگان شرقی هند توانست موفقیت دیگری در برابر نیروی های مستقر در شرق پاکستان بدست آورد . در پایان جنگ ناوگان دریایی هند کنترل کاملی بر دریاهای اطراف شرق و غرب پاکستان بدست اورده بود .
      جنگ در هر دو جبهه بعد قبول پیشنویش تسلیم توسط نیروهای موجود در شرق پاکستان در داکا متوقف شد و در 16 دسامبر 1971 ، توسط سپهبد امیر عبدالله خان نیازی ، فرمانده نیروهای پاکستانی در شرق و سپهبد جاگیت سینگ آرورا افسر جنرال فرماندهی شرقی نیروی زمینی هند امضا شد ..

      خسارت متحمل شده توسط نیروی دریایی پاکستان ؛
      7 قایق توپ دار
      1 مین جمع کن
      1 زیردریایی
      2 دسترویر
      3 شناور گشتی متعلق به گارد ساحلی
      18 کشتی حمل و نقل ، تامین و مخابرات
      - خسارات بزرگی به پایگاه های دریایی و اسکله کراچی
      - به اسارات درامد 3 کشتی حمل کالای نیروی دریایی و همچنین 10 کشتی کوچکتر
      - در حدود 1900 نفر کشته و 1413 نفر اسیر شده توسط نیروهای هندی در داکا
      بر اساس گفته های یکی از اساتید پاکستانی (طارق علی) ، یک سوم توان دریایی پاکستان در این جنگ از بین رفت

      آدمیرال شریف در تز 2010 خود مینویسد ؛ " ژانرال ها در نیروی هوایی و زمینی ، یکدیگر را بخاطر این شکست تقبیح میکردند در حالی که هر کدام دیگری را بعنوان قهرمان جنگ کسانی که که به خوبی جنگیدند و تلفات سنگینی به نیروهای پیشرفته هند وارد کردند معرفی میکردند ." شریف در ادامه میگوید ؛ در پایان هر یک از فرماندهان نیروی هوایی و زمینی ژنرال " نیازی " را مسئول شکستها و در پاسخگویی نسبت به خسارات جنگ مقصر دانستند . همچنین شریف این نوشته را اورده است ؛

      " موفقیت های ابتدایی جنگ (عملیاتهای نور افکن و باریسال(نام بندری در خلیج بنگال)) در ایجاد نظم و قانون در شرق پاکستان در مارچ 1971 اشتباها بعنوان عملیات های کاملا موفق از آنها یاد شده است .. در واقع ، برقراری نظم و قانون در آن زمان رو به وخامت گذاشت ، بویژه بعد از سپتامبر همان سال جمعیت این مناطق بشکل وسیعی بر علیه نیروهای نظامی پاکستان (دولت نظامی یحی) در آمدند . گسترش سریع تعداد نیروهای نیروهای که به بطور کلی پفی بیش نبود هیچ قدرتی به توان نظامی ما به اندازه آنچه نیاز بود اضافه نکرد . بخش قابل توجهی از نیروهای جدید پیر ، بی تجربه و نامید بودند ."

      - آدمیرال محمد شریف ، فرماندهی ناوگان شرقی پاکستان










      پایان


      استفاده از مطلب تنها با ذکر آدرس این صفحه به عنوان منبع مجاز است


      http://www.military.ir/




      با تشکر از دوست عزیزمون reza2250 که در کار ترجمه همراهی کردند



      منبع انگلیسی ؛



      http://en.wikipedia.org/wiki/Indo-Pakistani_Naval_War_of_1971
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.