امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با سلام

دو سه سال تا جنگنده برتر هوایی ؟ فکر کنم اگه جنگنده برتر هوایی را کامل تعریف کنید مطلب روشن تر بشه

 

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, powerman1 گفت:

با سلام

دو سه سال تا جنگنده برتر هوایی ؟ فکر کنم اگه جنگنده برتر هوایی را کامل تعریف کنید مطلب روشن تر بشه

 

 

جنگنده ای که بتونه آسمان رو پاکسازی و در یک جنگ هوا به هوا بالای 60 درصد شانس داشته باشه 

 

چندتا جنگنده برتر هوایی مثال می زنیم که ما با اونها سر شاخیم

اف 22 

اف 15 مدل Silent Eagle

اف 18 سوپرهورنت

 

در این جنگنده ها چه می بینیم

1- رادار خوب و امکان لینک و حمایت راداری

2- جنگ الکترونیک 

3-موشک های زهرآگین

4- مانور خوب بویژه در داگ فایت 

5- کاهش سطح مقطع راداری 

 

- در زمینه جنگ الکترونیک و رادار کارهای خوب انجام داده ایم و فناوری های جالبی ساخته ایم، نمونه زمین پایه خیلی خوب بوده ولی نمونه های هواپایه رو در اف 14 استفاده کردیم 

پس این تکنولوژی و دانش کسب شده است ولی باید رادار و سیستم ها مطابق با جنگنده تطبیق داده شود. 

 

- رادارهای زمین پایه به راحتی می تونن بخشی خدمات آواکس رو برای جنگنده ها را تامین کنن ولی لازم است از پهن پیکرهای موجود استفاده بشه تا نیمه آواکسی برای حمایت از جنگنده ها استفاده شود 

 

- موشک های تولید شده برای جنگنده ها بیشتر قابلیت های که موشک های آمریکایی دارن رو پوشش میده، درسته موشک های نسل جدید دارن میان و ما داریم جا می افتیم ولی موشک های تولیدی ما حرف برای گفتن در صحنه نبرد دارن بویژه موشک های حرارتی و راداری دوربرد

 

- مانور خوب مستلزم بدنه خوب به همراه موتور قوی هست، برای موتور بازارهای سیاه در دسترس هست و برای بدنه استفاده از پلتفرم های جنگنده های خود آمریکایی ها یا روس ها کاربردی هست و به نوعی چرخ را از نو طراحی نکردن، بماند که پلت فرم اف 14 هنوز که هنوز قوی و ایده آل هست

 

- سطح مقطع راداری رو میشه در طراحی بدنه ارتقا بخشید، در گام اول کاهش و بهبود بدنه به همراه مواد جاذب و در گام دوم طراحی بدنه ای خاص و ضد رادار که قبلا آزمایشات و جواب های خوبی بدست اومده ولی کاربردی نشد. 

در مورد بدنه تونل های باد و تجربه و دانش ساخت بدنه های اف 4 و اف 14 و اف 5 همگی زیرساخت کار رو فراهم کرده است و تنها مدیریت می خواهد تا جواب های دلخواه نهایی شود. 

 

 

در مجموع  دانش و فناوری بعضی از پارامترهای لازم برای برتری هوایی موجود است یا زیرساختش موجود است. 

خب چرا منجر به جنگنده نمی شود؟ 

حداقل یک جنگنده عادی نسل 4+ ؟ 

اینجاست که مشخص می شود اراده ای برای جمع کردن این فناوری ها و تولید نیست 

 

 

  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ممنون از توضیحتان در عین حال این را در نظر بگیریم که چند کشور در دنیا سازنده جنگنده هستند ، شاید نیاز کشور توجیه کننده باشد ولی تبدیل تئوری به عمل به این سادگی هم نیست. نمونه بارزش هند با قدرت اقتصادی و صنایع نظامی که دارد و جنگنده موسوم به تجاس که جزئیاتش را بهتر می دانید.

  • Like 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, powerman1 گفت:

ممنون از توضیحتان در عین حال این را در نظر بگیریم که چند کشور در دنیا سازنده جنگنده هستند ، شاید نیاز کشور توجیه کننده باشد ولی تبدیل تئوری به عمل به این سادگی هم نیست. نمونه بارزش هند با قدرت اقتصادی و صنایع نظامی که دارد و جنگنده موسوم به تجاس که جزئیاتش را بهتر می دانید.

 

نکته اراده هست 

این اراده نیست که وضع اینطوری شده

و نه بدلیل عدم نیاز و یا عدم توانایی، بلکه به دلیل نبود مدیری که پروژه رو تا نهایی شدن جمع کنه 

 

خب سوال مهم در این تاپیک اینه که ، این مدیر کارآمد کیه ؟ و چه مشخصاتی داره؟ و چه جور باید تولیدش کرد؟

 

همه ما احمد کاظمی و طهرانی مقدم رو دقیق نمی شناسیم 

چون نمی دونیم که بیشتر مشکل اونها با خارجی ها و تحریم ها نبود بلکه با داخلی هایی بود که یا ناامیدی تزریق می کردن و یا سنگ جلوی پاشون مینداختن 

 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

جواب شما در یک کلام خلاصه می شود : " سیاست " که ورود به آن مورد علاقه مدیران سایت نیست ولی در کل خواهی نخواهی هر کشوری استعدادها و نخبه هایی دارد که کم و بیش می توانند مسائل مختلفش را حل و فصل کنند ولی خوب وقتی مسائل عقیدتی ( آن هم به شکل سطحی و ظاهری ) و وفاداری سیاسی ( آن هم به شکل گل درشت و متظاهرانه ) ملاک این استعدادیابی باشد نمی توان نتیجه ای بهتر از این گرفت ، نهایتا افراد خاصی که شما نام بردید تا زمانی که عمر مدیریتی یا زندگانیشان به سر نیاید کار هایی خواهند کرد. با این همه باز هم تاکید می کنم فرایند ساخت جنگنده آن هم به این صورت ایده ال که فرمودید پیچیده تر از این حرفهاست. قیاس کنید جنگنده های اروپایی و آمریکایی ( کیفیت ، قیمت ، کارایی و ...)

  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, powerman1 گفت:

جواب شما در یک کلام خلاصه می شود : " سیاست " که ورود به آن مورد علاقه مدیران سایت نیست ولی در کل خواهی نخواهی هر کشوری استعدادها و نخبه هایی دارد که کم و بیش می توانند مسائل مختلفش را حل و فصل کنند ولی خوب وقتی مسائل عقیدتی ( آن هم به شکل سطحی و ظاهری ) و وفاداری سیاسی ( آن هم به شکل گل درشت و متظاهرانه ) ملاک این استعدادیابی باشد نمی توان نتیجه ای بهتر از این گرفت ، نهایتا افراد خاصی که شما نام بردید تا زمانی که عمر مدیریتی یا زندگانیشان به سر نیاید کار هایی خواهند کرد. با این همه باز هم تاکید می کنم فرایند ساخت جنگنده آن هم به این صورت ایده ال که فرمودید پیچیده تر از این حرفهاست. قیاس کنید جنگنده های اروپایی و آمریکایی ( کیفیت ، قیمت ، کارایی و ...)

 

امثال شهید طهرانی مقدم رو چه کسانی میشناختن تا بعد از شهادتشون؟

ولی هنوز هیچ کس نمیدونه چقدر درد کشیدن و چقدر نه شنیدن ولی تسلیم نشدن و هر بار زمین خوردن دوباره بلند شدن حتی با روی گریان 

 

اتفاقا این مساله کاملا غیر سیاسی هست، بحث روی صندلی پرستی هست،

چند نفر حاضرن صندلی شون به خطر بیفته ولی کار به جلو بره؟

چند نفر حاضرن از جیبشون پول بره تا کار جلو بره؟ 

چند نفر حاضرن حرف بخورن، التماس بکنن تا کار جلو بره؟

چند نفر حاضرن ....

 

حداقل  200 هزار نفر با علم به مرگ جونشون رو دادن تا یک وجب از این خاک داده نشه و الان ما راحت بشینیم

پس زیاد هست آدم که حاضر باشه از همه چیش بگذره تا کشور جلو بره

ولی نیاز به انگیزه دارن، نیاز دارن روح مسیحایی درشون دمیده بشه

 

حتما این لینک ها رو نگاه کنید تا بفهمید چه جوری یه آدم از حرف و ندونستن به عمل میرسه

چه جوری فردی که نمیدونه و مستاصل شده ولی با یه کور سوی امید به میدان میاد و با تلاش و توکلش راه براش باز میشه

 

11 minutes قبل , arminheidari گفت:

* صحبت های یک مخالف نظام در مورد خصوصیتی از شهید کاظمی که بحث امروز ماست


https://www.youtube.com/watch?v=3Uc5RxFbpkA&list=ULlk-z8m-WDs0&index=676

* توضیح عملکرد شهید حسن باقری در ایجاد اطلاعات و عملیات سپاه در مستند اخرین روزهای زمستان، قسمت سوم ( آغاز به کار با ابزارهای ابتدایی و خلق امیدی بر پایه تلاش و خلاقیت)


https://www.aparat.com/v/o240k?playlist=563444

 

 

 

  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این حرفها مردود نیست ، قابل تامل است و مصداق درستی هم می تواند تلقی شود، ولی سوالی که پیش می آید این است که چرا این نمونه ها تک ستاره اند( اگر تعبیر درستی باشد ) ما از یک جامعه حرف می زنیم وقتی از ساخت جنگنده صحبت می شود پای دهها تخصص و توانمندی مختلف پیش می آید  که اگر بخواهیم جزئی تر مقایسه کنیم از موشک پیچیده تر و حساس تر است، در ضمن بحث های عقلانی و منطقی با در آمیخته شدن با احساسات به بیراهه می رود ( صحبت از جنگی که درباره اداره اش حرف وحدیث فراوان است ، یا آن فرد به قول شما ضد انقلاب که به شدت مشکوک به نظر می آید) عذر می خواهم اگر جسارت شد.

به هر حال همانطور که در پست قبل گفتم اگر مدیریت کلان جامعه روند طبیعی داشته باشد ، خواهی نخواهی استعداد های انسانی در جای خود قرار خواهند گرفت ، در واقع نیاز نیروهای مسلح این کشور ، جنگ افزار نیست ، بلکه گزینش و رشد وتربیت انسان هایی است قرار است کاربر این جنگ افزار باشند ، از سلاح انفرادی گرفته تا موشک و جنگنده

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, powerman1 گفت:

این حرفها مردود نیست ، قابل تامل است و مصداق درستی هم می تواند تلقی شود، ولی سوالی که پیش می آید این است که چرا این نمونه ها تک ستاره اند( اگر تعبیر درستی باشد ) ما از یک جامعه حرف می زنیم وقتی از ساخت جنگنده صحبت می شود پای دهها تخصص و توانمندی مختلف پیش می آید  که اگر بخواهیم جزئی تر مقایسه کنیم از موشک پیچیده تر و حساس تر است، در ضمن بحث های عقلانی و منطقی با در آمیخته شدن با احساسات به بیراهه می رود ( صحبت از جنگی که درباره اداره اش حرف وحدیث فراوان است ، یا آن فرد به قول شما ضد انقلاب که به شدت مشکوک به نظر می آید) عذر می خواهم اگر جسارت شد.

به هر حال همانطور که در پست قبل گفتم اگر مدیریت کلان جامعه روند طبیعی داشته باشد ، خواهی نخواهی استعداد های انسانی در جای خود قرار خواهند گرفت ، در واقع نیاز نیروهای مسلح این کشور ، جنگ افزار نیست ، بلکه گزینش و رشد وتربیت انسان هایی است قرار است کاربر این جنگ افزار باشند ، از سلاح انفرادی گرفته تا موشک و جنگنده

 

سوال درستی پرسیدید چرا این ستاره ها تک ستاره اند؟

چند نگاه داریم

آیا درخشش ستاره ها را در طوفان رسانه ها نمی بینیم؟

آیا حذف ستاره داریم؟

آیا تولید ستاره نداریم؟ 

مسیر رشد یک ستاره چگونه است؟ و آیا ما مهیا این امر هستیم؟ 

 

بررسی زندگی افرادی مثل شهید حسن باقری، طهرانی مقدم، کاظمی، سلیمانی، ستاری و ... خیلی کمک بکنه 

حتی اگر جرئت داشته باشیم و زندگی افرادی مثل دکتر حسابی، دکتر علی اکبر اعتماد و ... رو بخونیم بهتر متوجه موانع و آسیب ها و فرصت ها بشیم

مسلما بخشی از این راه دو دو تا چهارتا است و بخشی کرم چاله های عجیب غریب

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به نکته خوبی اشاره کردید، بررسی زندگی افرادی که شاخص شده اند ، سوالی که پیش می آید این است که این بررسی بدون پیش داوری و علاقه و احساسات خواهد بود؟ آیا جسارت و شجاعت نقد و سوال کردن از عملکرد افراد فوق وجود خواهد داشت ؟

متاسفانه با سابقه ای که از جامعه ایران ثبت شده ( در تمام سطوح و موضوعات ) این رویه به چشم نمی خورد ، مقایسه کنید با جوامع دیگر که در تمام مسائل نظامی و غیرنظامی موفق شده اند.

  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
هم اکنون, powerman1 گفت:

به نکته خوبی اشاره کردید، بررسی زندگی افرادی که شاخص شده اند ، سوالی که پیش می آید این است که این بررسی بدون پیش داوری و علاقه و احساسات خواهد بود؟ آیا جسارت و شجاعت نقد و سوال کردن از عملکرد افراد فوق وجود خواهد داشت ؟

متاسفانه با سابقه ای که از جامعه ایران ثبت شده ( در تمام سطوح و موضوعات ) این رویه به چشم نمی خورد ، مقایسه کنید با جوامع دیگر که در تمام مسائل نظامی و غیرنظامی موفق شده اند.

 

اتفاقا در این بررسی ، جامعه ایران جز سنگ اندازها محسوب میشه و کاملا احساسی 

 

برداشت همه از زندگی افراد متفاوت است ولی هر کدوم از ما بخشی از نکات مدیریت و رشد رو میکشه بیرون و منظم میکنه 

این برداشت ها نگاه بهتری رو ایجاد میکنه تا ببینیم چه نقاطی پرش شدن و چه نقاطی سقوط 

 

در خیلی موارد به دلیل جو روانی صحبت هایی میشه که با واقعیت تطابق نداره 

برای مثال خیلی از مسائل به جمهوری اسلامی ربط داده میشه 

ولی وقتی تاریخ زندگی افراد رو میخونی تکرار تاریخ رو میبینی 

انگار همین حوادث رو یه نفر از گذشته داره برات نقل قول میکنه 

این همون نکته ای هست که نشون میده خیلی از مسائل این مملکت وابسته به جامعه هست نه وابسته به حکومت 

و درک این نکته اغاز راهکار عملی برای پایان به این درد و دردها است

و مطابق استانداردهای مدیریت تکرار یک اشتباه بویژه از سمت جامعه بدترین اشتباه است

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
6 hours قبل , arminheidari گفت:

بررسی زندگی افرادی مثل شهید حسن باقری، طهرانی مقدم، کاظمی، سلیمانی، ستاری و ... خیلی کمک بکنه 

حتی اگر جرئت داشته باشیم و زندگی افرادی مثل دکتر حسابی، دکتر علی اکبر اعتماد و ... رو بخونیم بهتر متوجه موانع و آسیب ها و فرصت ها بشیم

مسلما بخشی از این راه دو دو تا چهارتا است و بخشی کرم چاله های عجیب غریب

 

ضمن تشکر از زحمات شما برادر ارجمند در رابطه با نکات مطرح شده در این تاپیک ارزشمند

همیشه شروع کننده بودن بسیار بسیار سخته و رهرو بودن به نسبت کار راحت تری هست هرچند که آن هم خودش قوائد و دشواری های خواهد داشت .

از بسیاری از برادران شنیده ام و همچنین خودم هم گاهی این را مطرح نموده ام که فلان تکنولوژی و فلان مورد در کشور ما نیست و یا دولت بودجه کافی نمی دهد و یا غیره

- نکته اول این است که هیچ کسی شک ندارد که برای شروع هر امری یک حداقل های نیاز است ( از امکانات سخت افزاری تا نرم افزاری و نیروی انسانی ) اما اشاره من در این قسمت این خواهد بود که این خط مرز حداقل کجاست ؟

- اگر ما یک ظرف مقیاس نداشته باشیم و هر امکاناتی هم داشته باشیم می تواند از طرف نیروهای درگیر تعبیر شود که این کافی نیست و این حداقل هم نیست . لذا کاری نمی توان کرد .

- چقدر زیبا بیان فرمودید :

7 hours قبل , arminheidari گفت:

چون نمی دونیم که بیشتر مشکل اونها با خارجی ها و تحریم ها نبود بلکه با داخلی هایی بود که یا ناامیدی تزریق می کردن و یا سنگ جلوی پاشون مینداختن 

 

- البته که پول ، بودجه ، راهبرد مدیریت کلان ، سیستم آموزشی و غیره...  برای شروع یک کار مورد نیاز خواهند بود . اما به برداشت من اینها فرع است و اصل چیزی دیگر است . ( اراده ) البته معتقدم باید اراده جمعی را مقدم بر اراده مدیران در نظر گرفتچنانچه اراده جمعی و اجتماعی حول یک مسئله وجود داشته باشد مدیر یا مدیران ارشد یک سازمان یا سیستم هم ناگزیر به حرکت خواهند شد . ( البته که دیکتاتور ها در نظام های تک نفره بحثی دیگر است که موضوع این مقال نیست )

- به دیدگاه من عنوان کردن " کلمه نبود بودجه " از طرف بعضی از سازمانها پوششی هست بر توجیح ناکارآمدی برخی مدیران . وگرنه مدیری که کاردان هست روش ایجاد منابع درآمد و همزمان کاهش هزینه های سر بار را می داند .

 

 

- چگونه می توان دریافت که آیا حداقل ها برای شروع یک اقدام را در اختیار داریم یا خیر ؟ چگونه می توان دریافت که آیا از شتاب خوبی در پروسه مد نظرمان برخوردار هستیم یا خیر ؟

- یک راه این است که با کشور های پیشرو خودمان و حداقل ها یمان را با ایشان مقایسه نماییم تا متوجه شویم که آیا حداقل شروع کار را داریم ( به برداشت من این گزینه مفید هست ولی خالی از اشکال هم نیست . چون شرایط ، منابع ، تهدید ها ، فرصت ها و ...  هر کشور متفاوت )

- اگر بنا بر مقایسه باشد باید حداقل مقطع زمانی و پروسه ای آن رعایت شود . در مسائلی مانند صنعت برق ، فولاد ، تحقیقات آر ان بی و ... به گونه ای مقایسه کنیم که شروع پروسه کشور مقایسه شده را با شروع خودمان قیاس کنیم ( مثلاً در فرانسه دانشگاه ها  ( 700 سال ) و انجمن های علمی و تحقیقاتی (500 سال)  سابقه ای دیرینه دارند ) ( البته هستند موضوعاتی که در میابیم عقب افتاده ایم  و نسبت به رقبا زودتر شروع کردیم و دیرتر به مقصد در حال رسیدن هستیم . مانند صنایع خودرو سازی ) اما در بسیاری از موارد به نسبت پیشینه و سابقه موضوع شاید در جایگاه بدی هم قرار نداشته باشیم .

 

-یک راه دیگر برای یافتن مسیر پیش رو دانستن این هست که آیا از امکانات مان به درستی استفاده می کنیم یا خیر ؟ 

- مرور زندگی نامه افراد پیشرو در صد سال گذشته ایران می تواند حداقل های لازم برای شروع یک اقدام را به ما نشان دهد ( حداقل مشابهت های فراوانی با آنان خواهیم داشت از نظر محیط و شرایط اجتماعی و فرهنگی و غیره )

 

( کسانی که برای کشور و برای سایر انسانها تلاش می کنند قابل احترامند . لاوازیه را به جرم انقلابی نبودن گردن زدند اما کسی نیست خدمات ایشان را به علم ارج ننهد ) ( همچنین احترام تمام اقشار به سردار شهید سلیمانی نشان دهنده این است که خدمت به کشور و در کل خدمت به سایر انسانها مورد احترام تمام اقشار و احزاب و تفکرات خواهد بود و یا حداقل مورد تایید تمام آدمهای منصف خواهد بود )
اگر به زندگی نامه افراد موسس و پیشرو در این مملکت نگاه کنید خواهید دید که بودجه اصلاٌ اهمیتی ندارد بلکه اندیشه و پشتکار و همت آنان بوده که موجب آن دست آوردها شده ،

کسانی چون :
علی‌اکبر داور (بنیانگذار دادگستری نوین ایران)
علی‌اصغر حکمت (بنیانگذار سیستم نوین آموزشی ایران)
دکتر محمود حسابی (دانشمند فاخر و بنیانگذار دانشگاه تهران)
دکتر امیر اعلم (بنیانگذار حلال احمر ایران)
دکتر محمد قریب (بنیانگذار سیستم بهداشت و درمان نوین ایران)
مهندس مهدی بازرگان (بنیانگذار نظام مهندسی ایران)
و حتی کسی مانند مورگان شوستر که در دوره قاجار استخدام شد برای ساماندهی قوانین مالیات و گمرک ایران که خدمات و سنگ بناهای گرانقدری را موجب شد.

آری ، تنها یک جو همت و اراده ( هم اراده اجتماعی و هم اراده مدیریتی ) کافی است و باقی بهانه است !

  • Upvote 3
  • Downvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
26 minutes قبل , arminheidari گفت:

صبر مدیریتی یا صبر استراتژیک

امیدوارم از این پس نذاریم کلمه صبر استراتژیک مورد استفاده سیاسیون برای بی عملی یا رفتارهای احساسی قرار بگیرد. 

تقدیم به دوستانی همچون @Overdose @MA5 @Ghalam 

 

 

 

خیلی ممنون از صحبت های شما ، ولی این تعاریف رو به صورت کلی ما هم می دونستیم.

 

یادمه زمان ترور هایی که عبدلمالک ریگی انجام می داد ، بحثی در این انجمن به وقوع پیوست که ما کاربران دو دسته شده بودیم :

  • دسته ی اول دوستانی بودن که می گفتن « ما باید ریشه ی مشکلات یعنی آمریکا و اسرائیل و اعراب رو بزنیم و ریگی فقط یک ابزاره »
  • دسته ی دوم هم من و بقیه بودیم که می گفتیم باید ریگی کشته بشه و امنیت بهبود پیدا کنه

استدلال من این بود که   « تا زمانی که نوک شاخه ای به نام ریگی توی چشمانمون هست و داره کورمون می کنه ، ما اصلا نمی تونیم خم بشیم که بخوایم ریشه رو بزنیم » ( نقل به مضمون ) هست .

 

الحمدالله ریگی از بین رفت و شرایط سیستان و بلوچستان کمی بهتر شد ... اگر می خواستیم « صبر کنیم » تا « ریشه رو بزنیم » فکر کنم تا حالا کل سیستان و بلوچستان و شرق هرمزگان رو از دست داده بودیم .

 

شما زمانی صبر می کنی که امید داشته باشی با « شکیبایی کردن » از وضعیت الف به وضعیت ب تغییر وضعیت بدی ( قاعدتا رو به بهبودی )  و یا گذر زمان شما را در وضعیت بهتری قرار می دهد .

 

اینکه با گذر زمان به خاطر تحریم شدن و اینکه دشمن با اطلاعات بیشتر ، فراق بال بیشتر ، حجم بیشتر به ما حمله کنه و ما به خاطر محدود بودن منابع ، توانمون کمتر بشه و دشمن توانش بیشتر ، اصل اساسی صبر کردن که همن « بهبود اوضاع و قرار گرفتن در شرایط برتر با گذر زمان » هست رو نقض می کنه و این دیگه صبر نیست ، « بزدلی » هست ... یا ما توان رویارویی با دشمن رو داریم یا نداریم .

 

  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
11 minutes قبل , Ghalam گفت:

 

خیلی ممنون از صحبت های شما ، ولی این تعاریف رو به صورت کلی ما هم می دونستیم.

 

 

باوجود دونستن همیشه بحث ها سر این موضوع سراغ حاشیه ها و بد وبیراه به مسئولین میره بدون حرف حساب

در حالی که قرار نیست روی دونسته ها و بدیهات بحث کنیم

 

ما باید بحث کنیم ایا الزامات این روش رعایت شده که مسئول این حرف رو میزنه؟ یا اینکه حرف روی هواست؟

و لازمه این مسیر چه ها هست باتوجه به شرایط و اتفاقات زمانی

از این بابت این تعاریف برای بردن بحث های استاتوس سر اصل مطلب ضروریه 

 

37 minutes قبل , Ghalam گفت:

شما زمانی صبر می کنی که امید داشته باشی با « شکیبایی کردن » از وضعیت الف به وضعیت ب تغییر وضعیت بدی ( قاعدتا رو به بهبودی )  و یا گذر زمان شما را در وضعیت بهتری قرار می دهد .

 

اینکه با گذر زمان به خاطر تحریم شدن و اینکه دشمن با اطلاعات بیشتر ، فراق بال بیشتر ، حجم بیشتر به ما حمله کنه و ما به خاطر محدود بودن منابع ، توانمون کمتر بشه و دشمن توانش بیشتر ، اصل اساسی صبر کردن که همن « بهبود اوضاع و قرار گرفتن در شرایط برتر با گذر زمان » هست رو نقض می کنه و این دیگه صبر نیست ، « بزدلی » هست ... یا ما توان رویارویی با دشمن رو داریم یا نداریم .

 

بحث روی هدف گذاری و برنامه ریزی هست 

چیزی که در کشور ما زیاد مبنا نیست اگرچه که سپاه قدس در لبنان، سوریه و غزه و یمن کارهایی کرد که سال ها بعد جواب دادن 

 

اگر دقت کنید در تعریف و مثالهای کاربردی گام اول شناخت هدف است و مسیر که قصد پیمودن ان را دارد.

بدون درکی از مسیر و هدف صحبت از صبر استراتژی بیشتر بهانه ای برای عدم اقدام است. 

 

1 hour قبل , arminheidari گفت:

در نتیجه جواب وابستگی شدید به نقشه بزرگ و زمان دارد:

- اگر برنامه موثر دارد که در حال توسعه هست میشود صبر استراتژیک 

- اگر برنامه ای ندارد و در فکر از دست دادن داشته های فعلی هست می شود ترس استراتژیک 

- اگر در حال رفع خلاها و سوراخ های نفوذ جهت عدم تکرار اتفاق هست میشود واقع بینی استراتژیک

 

1 hour قبل , arminheidari گفت:

خب با این تعاریف رفتار ما در کدام دسته هست؟ برای این جواب این سوال باید به این سوال ها پاسخ داد؟ 

آیا ما در سوریه روی مزارع موشکی، تونل ها کار می کنیم و در حال توسعه هستیم؟ 

آیا ما روی رادارها و سیستم های جنگ الکترونیک اسرائیلی ها مطالعه می کنیم و روش ها و تاکتیک های اونها را بلد شدیم؟ 

آیا تونستیم از تجهیزاتشون نمونه بدست بیاریم و مهندسی معکوس کنیم ؟ 

و .....

 

  • Like 2
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
44 minutes قبل , Ghalam گفت:

خیلی ممنون از صحبت های شما ، ولی این تعاریف رو به صورت کلی ما هم می دونستیم.

یادمه زمان ترور هایی که عبدلمالک ریگی انجام می داد ، بحثی در این انجمن به وقوع پیوست که ما کاربران دو دسته شده بودیم :

  • دسته ی اول دوستانی بودن که می گفتن « ما باید ریشه ی مشکلات یعنی آمریکا و اسرائیل و اعراب رو بزنیم و ریگی فقط یک ابزاره »
  • دسته ی دوم هم من و بقیه بودیم که می گفتیم باید ریگی کشته بشه و امنیت بهبود پیدا کنه

این دیگه صبر نیست ، « بزدلی » هست ... یا ما توان رویارویی با دشمن رو داریم یا نداریم .

 

ادامه این بحث با شما این تاپیک زیبا رو منحرف میکنه،.

اما در جواب این موضوع رو در نظر داشته باشید:

 

- وقتی اسراییل تشکیل شد، در لبنان جنبش شیعیان وجود نداشت، شیعیان حتی بر خلاف سنی ها و مسیحیان مارونی و کمونیست حتی مجلس و مقری هم نداشتن، جمعیتشون 150 هزار نفر برآورد میشد و هیچ وزنی در لبنان نبودند. به همت صدر، چمران و دیگران  و حتی جنبش فلسطین مدت زیادی طول کشید تا شیعیان زیر کشتار اسراییل تونست صاحب مجلس بشن، صاحب کرسی در مجلس لبنان بشن و کسی تحویلشون بگیره. 

 

بعد بصورت اتفاقی برای اینکه یارانه شکر بدن به مردم، میان سرشماری میکنند، و متوجه میشن که شیعیان بیش از نهصد هزار نفر هستن. از اون موقع به بعد وحشت عظیمی از شیعیان ایجاد و فرصت های عظیمی هم بوجود آمد، صاحب نیروی مسلح منحصر به فردی شدن، صاحب کرسی های بیشتر در پارلمان و ریاست مجلس و ...

در این مدت کشته های بسیاری دادن، تلفات سنگین هم از داخل لبنان و هم از اسراییل و دیگران، اما بالاخره تثبیت شدن. در ایران انقلاب شد که حتی شیعیان لبنانی فکرش رو نمیکردن، عراق بدستشون افتاد که تصورش رو هم نداشتن، و الان یمن ... و از اون تاریخ تا الان اسراییل به نسبت شیعیان شاید هیچ رشدی از نظر جغرافیایی و جمعیتی نداشته! هیچ رشدی و این روند ادامه داره...

 

صبر استراتژیک گاهی مفهومش این هست و گاهی مفهومش کاری هست که چین میکنه:

 

استیون بنون مدتها میچرخید تو آمریکا و این کتاب unrestricted warfare چینی ها رو ترویج میداد، چینی ها راهبردی دارند که بر مبنای اون به همه دنیا دارن حمله غیرنظامی میکنند، و خود کتاب داره شرح میده که طوری حمله میکنند که کشورهای مورد تهاجم نه تنها نفهمند که حمله شده بلکه از اتفاقاتی که داره میفته لذت هم ببرند. این سبک حمله طوری انجام میشه که دشمنان چین فکر میکننددر اوج موفقیت هستن و اوضاع رو کامل در کنترل دارند در حالی که دارند ساختارهاشون رو از دست میدن، فرصت ها و بازارهاشون رو یکی یکی تقدیم چین میکنند. و این یک تهاجم طولانی مدت و پنهانی هست...

 

 

5cd9c0182100003100d0673f.jpeg18e3ef26-5b39-11e9-bbcc-84176f6dd1e7_ima

 

 

  • Like 4
  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.