امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

 

بسمه تعالی

 

 

خلاصه سیاستی نیروهای مسلح و مساله نخبگان 2 

نوشته ابراهیم واریور 

images~26.jpg

 

 

 

بحث های نظری زیادی در مطالعات توسعه در مورد نحوه ی توسعه در جریان است. یکی از مهمترین مفاهیم در امر توسعه نظامی همچون دیگر مباحث مربوط به توسعه ، توازن در توسعه است. این امر به دلیل رابطه توانمندی نظامی با مساله ی امنیت ملی بیشتراز توسعه ی متوازن در امور اقتصادی و اجتماعی رخ می نماید، ارکان توسعه ی متوازن نظامی به عنوان بخشی از توسعه ی متوازن آن است که نخست توسعه نیروهای مسلح مانعی در برابر توسعه سایر بخشها نباشد، و سپس خود نیروهای مسلح نیز به نحوی توسعه نیابند که شمای یک سازمان با کارکردها و کارامدی های نامتوازن را به نمایش بگذارند، مانند داشتن نیروی زمینی بسیار قدرتمند در کنار نیروی هوایی بسیار ضعیف، ویا داشتن تجهیزات  روزآمد در برابر ضعف در حقوق و دستمزد و رسیدگی به پایوران . توازن در توسعه ی نظامی نیازمند پایش دقیق و مستمر سازمان از درون ( سازمان خود کاونده ) و از بیرون توسط سازمان های ناظر، مجموعه های اندیشه ورز و یا ناظران مستقل است . 

به جهت گریز از بحث های نظری مفصل در مورد مفهوم توازن در توسعه ی نظامی ، باید به کارکرد سازمان نیروهای مسلح نظر کرد. کارکرد اصلی نیروهای مسلح در جمهوری اسلامی پاسخ به نیاز های امنیتی-نظامی موجود کشور و آینده جامعه در چهارچوب فرامین فرماندهی کل قواست. افزایش و کاهش تهدیدات و یا شکل گیری تعاریف جدید برای نیروهای مسلح، به شکل نیازها و نحوه برآورد آنها نیز در عمل تغییر خواهند داد.بنابراین نیروهای مسلح مطابق با وظایف دایمی و یا مقطعی خود نیازهای ثابت و متغیری در بخش دفاعی، در بخش منابع انسانی و در بخش تحقیق و توسعه خواهند داشت.

این نیروها به عنوان مالکان و مصرف کنندگان بخش قابل توجهی از دارایی های ثابت و سرمایه های در گردش کشور دارای نیازهایی با خواستگاه های متفاوت هستند:

 

1-     نیازهای با منشاء پیشین:

o       نیازهای پدید آمده بر اثرنواقص، ضعف ها و کمبودهای گذشته ناشی از سوء مدیریت

o       نیازهای پدید آمده بر اثر استفاده از تجهیزات و یا از دست دادن نیروهای انسانی (جنگ)

2-     نیاز های با منشاء روزمره:

o       نیاز های پدید آمده بر اثر توزیع بودجه ( تعمیر و نگهداری تجهیزات و هزینه های مستمر نیروی انسانی شامل حقوق ، خدمات و آموزش)

o       نیازهای پدید آمده بر اثر لزوم کارنامه محاسباتی پیوسته در برابر افکار عمومی، سازمان های ناظر و نخبگان نظامی کشور

3-     نیاز های با منشاء آینده:

o       نیازهای پدید آمده از تهدیدات قطعی آینده شامل تحقیق و توسعه، بهینه سازی و تولید مفاهیم و ادبیات نظامی

o       نیاز های ناشی از تغییر مبهم تهدیدات و رشد و توسعه علوم و فناوریهای نظامی  

 

نتیجه آنکه همواره به دلیل لزوم داشتن یک سنجه اساسی، در سازمان های نظامی سه جنبش در پاسخ به این نیازها بوجود می اید :

-          در صورتی که نیازهای نخست در سازمان غلبه کنند ( به دلیل وقوع جنگ و یا سوء مدیریت ) سازمان را از توجه به تهدیدات پیش رو باز خواهند داشت . پاسخ به نواقص گذشته جنبش هایی چون نهضت قطعه سازی ( احیاو تعمیر تجهیزات قدیمی) در بعد تجهیزات و یا نهضت خاطره گویی و راهیان نور برای حفظ ارزش ها و تجربیات آن دوره در بعد نیروی انسانی را به دنبال خواهد داشت، اما این نهضت ها پاسخگوی کامل، هدایت شده و دقیقی برای دستیابی به توسعه متوازن نظامی مطابق با نیازهای امروزو آینده نیروهای مسلح نبوده و نیستند.

-          در صورتی که نیازهای شماره 2 در سازمان غلبه کنند جنبش هایی چون جهاد خودکفایی در بعد تجهیزات و یا حمایت از نخبگان و طرح ها و ایده ها در بعد نیروی انسانی به عنوان پاسخ مطرح میشوند . به دلیل ماهیت مدیریت دولتی و نحوه مصرف بودجه در بعد تجهیزات پیوسته در سالهای اخیر شاهد آن بوده ایم که تجهیزات غیر کاربردی متعددی ساخته شده است. همچنین ابزارهای جنگی ناکارآمد و از رده خارج بسیاری تولید شده اند که برخی حتی در زمان تولید نیز کاربردی نبوده اند و هزینه های بسیاری از نظر زمانی و انرژی به کشور تحمیل کرده اند. همه ی این طرح ها در ذهن نخبگان و مجریان در زمان خود  قطعا دارای تعاریف عملیاتی و یا علمی خاصی در ابتدای کار بوده اند که بواسطه طولانی شدن پروژه و یا درست و جامع نبودن پاسخگویی ایده نسبت به نیاز ها، در روز دستیابی به آن دانش یا تجهیزات، همگی یا منسوخ شده بودند یا راهکارهای بسیار کارآمد تر دیگری در برابر خود یافته اند.  نمونه های بسیار معروف شامل تلاش 23 ساله کشور برای تولید یک جنگنده بومیست که این جنگنده با وجود اسامی فراوان و رونمایی های مکرر بر اساس یک طرح از رده خارج دهه 60 غربی صرفا در چند نمونه ساخته شده است. در حالی که بسیاری از کشورها جنگنده مذکور را با وجود بروزرسانی های فراوان کنار گذاشته اند و حتی با بهترین کیفیت لازم تولید کردن این جنگنده، نمیتوان هیچ کاربرد عملیاتی در رزم امروز و آینده برای آن یافت. مورد دیگر تلاش 27 ساله کشور برای تولید تانک ایرانی است که با سر هم بندی شاسی روسی و برجک تقلید شده از تانک آمریکایی به هیچ نقطه تولیدی مشخصی نرسیده و نه تنها به هیچ نیازی در نیروهای مسلح پاسخ نداده که در صورت وقوع یک درگیری احتمالی هیچ زیرساخت فنی و عملیاتی برای تولید و بهره برداری از آن دیده نشده است. دو مثال فوق حتی در صورت تامین بودجه فراوان و یک اقدام جامع ملی، فاقد ارزش رزمی و عملیاتی برای جنگ و حتی پاسخگویی به تهدیدات گذشته هستند چه رسد به رفع نیازهای آینده. این مهم، لزوم بازنگری در شیوه های حل مسئله، تعریف نیاز و طرح ها و ایده ها در نیروهای مسلح را گوشزد میکند.

-          در صورتی که توجه به نیازهای مبتنی بر تهدیدات پیش رو در سازمان مورد توجه قرار بگیرند. نهضت هایی چون تحقیق وتوسعه در بعد نیروی تجهیزات و برون سپاری نخبگانی در بعد نیروی انسانی به عنوان پاسخ مطرح خواهند شد.  مثالهای موفق این رویکرد تولید موشک های میانبرد پس از جنگ تحمیلی است. گرچه بسیاری از آن موشک ها بخصوص رده های سوخت مایع در دورانی که به تولید انبوه رسیدند، دردرگیری های نظامی پس از دفاع مقدس، فاقد ارزش عملیاتی و همزمان فاقد صرفه لازم اقتصادی بوده اند، اما با کسب تکنولوژی، با عزم علمی و عملی بالا، بسرعت بروزرسانی هایی به خود دیدند که به تسلیحات کارآمد آینده بدل شدند، و امروز وزنه ای راهبردی برای کشور در معادلات  جهانی محسوب میشود. هم اکنون نیز ممکن است ایده های فراوانی برای پاسخ به این نیازها وجود داشته باشد، ولیکن این ایده ها باید در ظرف زمانی، شامل زمان دستیابی به مقدار مورد نیاز و زمان احتمالی استفاده از محصول نهایی مورد توجه قرار گیرند

 

جنبش پاسخ جامع :

 

به عنوان یک پاسخ جامع و جهت پرهیز از غلبه ی یک دسته از نیازها در نیروهای مسلح جنبش " بازنگری پیوسته نیاز سنجی" به عنوان یک پاسخ جامع مطرح میگردد .

اصول این پاسخ جامع به شرح زیر است:

-          بازنگری مستمر در شیوه پرداختن به مسئله ایده، طرح و ابتکار:

در دوره های مشخص و در یک فرآیند سازمان‌یافته و نظام‌مند، بایستی اقدام به مشخص کردن نیازها ، شناسایی شکاف ها میان پاسخ های موجود و نیازها ، و سرانجام تعیین اولویت‌ها برای عمل و پیاده‌سازی راه‌حل‌ ها گردد. دراین راه بر گردآوری و واکاوی اطلاعاتی که به شناسایی نیازهای افراد و گروه‌های عملیاتی منتج می‌شود تاکید می گردد .

دستیابی به توان بالا در رفع نیاز ، یعنی داشتن زیرساخت صنعتی-نظامی پویا، که در هر لحظه بتواند به هر نیازی واکنش نشان داده و آنرا برطرف کند. لازمه چنین پویایی، به توانایی در اداره و مدیریت سه قشر از نخبگان اشاره دارد که :

1-     صنایع دفاعی کشور را مدیریت میکنند(عمدتا فرماندهان نظامی)،

2-     افرادی که صنایع مذکور را به حوزه های تولیدی و دانشی پیوند میدهند(واسطه های پژوهشی-سفارشی) که این افراد شاید صاحب هیچ اختراع ثبت شده و یا اسم و رسم خاصی نباشند اما دارای توانایی بالایی در روابط انسانی و ایجاد درک مشترک میان دانشگاه و صنایع دفاعی هستند، 

3-     نخبگانی که در بدنه اجرایی و مقننه کشور هستند و میبایست درک صحیحی از نیاز های موجود در نیروهای مسلح از  نظر تامین بودجه و ایجاد آزادی عمل داشته باشند.

توضیح مورد آخر آنکه بودجه یک میلیارد دلاری وزارت دفاع نمیتواند جوابگوی تولید تسلیحات لازم برای تامین امنیت کشور در بازه ده ساله را داشته باشد، این بودجه اجحاف بزرگی در حق آینده امنیت کشور است و نمیتواند به تولید ملزومات اولیه گسترش ناوگان و تجهیزات متقارن نیروهای مسلح چون کشتی، تانک، جنگنده و نفربر به مقدار لازم در یک بازه میان مدت بیانجامد. عدم داشتن بودجه کافی و یا بزرگ به نوعی نقص محسوب میشود، نه به این مفهوم که وزارت دفاع در تولید انبوه تسلیحات پیچیده  ضروری در بازه زمانی لازم ناتوان است، بلکه وزارت دفاع، ارتش و سپاه و سایر صنایع وابسته نیازمند نخبگان و ایده هایی در جریان تولید هستند که در امر تامین بودجه و بهینه سازی زیرساخت های خود یاری رسان باشند. هم اکنون در بسیاری از کشورهای دنیا، طرح های بزرگ ملی تولیدی دفاعی، برنامه و بودجه های تعریف شده عملیاتی ده ساله وجود دارد، دربرخی کشورها(آمریکا) بودجه تولید جنگنده تا سال 2044 هزینه شده و شرکت های خصوصی وابسته بخوبی دولت ها و بانک ها را برای سرمایه گذاری در این پروژه ها مجاب کرده اند. این سرمایه گذاران با اطمینان ازین که یک بازار دایمی دارند، با بودجه های مشخص و از پیش تامین شده یک بازار بین المللی تامین سرمایه نیز برای رفع چالش های احتمالی پیش روی طرح های تولیدی ایجاد کرده و در این راه از نخبگان غیر نظامی بسیار زیادی نیز ازین تامین مالی  بهره جسته اند، این نخبگان  هم در طراحی و هم در برنامه ریزی و تولید و هم در کسب بودجه و بازاریابی بین المللی درگیر بوده اند. این ابتکار از سوی خود تصمیم گیران دولتی بوده است که یک پروژه بزرگ مانند جنگنده را بصورت مشترک برای همه سازوکارها و سازمان های تولیدی زیردست خود تعریف کند و آنرا به یک شرکت یا یک مجموعه یا حتی یک وزارتخانه به تنهایی وانگذارد تا با داعیه منابع محدود و عدم همکاری سازمانی و نهادی، برای همیشه زخمی و زمینگیر بماند.

نهایتا بایستی توجه داشت که بسیاری از مردم دست کم در یک بعد صاحب طرح، ایده و یا ابتکار عمل هستند و از آن مهمتر اینکه کشور ایران استعداد های ملی و مردمی بی پایانی دارد و توجه به نخبگان نبایستی مانع استفاده ازین ذخایر بزرگ مردمی و ملی گردد.

-          تعریف صحیح نیاز های روز با توجه به ماهیت متغیر تهدیدات :

تعریف صحیح نیاز روز نیازمند دید کلی و سامانه ای به مجموعه نیروهای مسلح به عنوان عامل مواجهه با تهدیدات است . در این قسمت تلاش می گردد با دید تحلیل سازمانی ، نیازهایی که  پیوسته در حال بسیج منابع و نیروها به سمت خود است شناسایی و برطرف گردد. اما نه به صورت پراکنده با ایده های فراوان، غیر هم ربط و غیر هم پوشان، با نخبگانی که هرکدام خواستار سرانجامی برای طرح، جایگاه و یا موفقیت خود باشند. بنابراین سازمان های مسئول مثلا در بعد تجهیزات وزارت دفاع لازم است برای تعریف یک هدف میان مدت مانند تولید یک جنگنده ملی حقیقی برای بکارگیری همه زیرساخت های موجود در کشور اقدام نماید و با تعریف بودجه مشخص از سوی حاکمیت برای طرح های اساسی مشابه، انجام آنها را بر اساس مکانیزم تقسیم کار صحیح به نخبگانی که بتوانند؛ منابع مالی، دانشی و نیروی انسانی و یا زیرساختی آن را تهیه کنند و به مشارکت عمیق سه قشر مذکور به سرانجام رسانند، بسپارد. هم اکنون که به این باور رسیده ایم که" ما میتوانیم " ، به نظر میرسد وقت آن است که از جنبش " ما چه نیاز داریم" سخن بگوییم.

هنگامی که وزارت دفاع به پروژه هایی مانند تولید ماسک یا کارت ملی و یا کامپیوتر خودرو مشغول میشود، هم از هدف و ماموریت اصلی خود دور میماند و هم این پروژه های فرعی سودآوری لازم از جنبه های مختلف مانند ایجاد سرمایه دانشی و یا مالی ندارند. جنبش ما چه نیاز داریم بایستی  به دنبال رفع مهم ترین گلوگاه های دفاعی آینده کشور باشد و بجای تولید و درآمدزایی بخشی و موردی بتواند، امور خود را ملی کرده و نهایتا چرخ های اقتصاد ملی را به جریان درآورد.

در این راه بایستی به تفکیک نیازها از خواسته ها، علایق و دلبستگی ها توجه نموده و با رویکرد واقع گرایانه به نیاز های امنیتی توجه نمود. نیازها اموری بنیادی هستند که برآورده شدن آنها ضامن بقای سازمان، و در مرحله ی بعد ضامن اصلی دستیابی به خواسته ها و علایق هستند. همچنین بایستی به بی پایان بودن نیازها و خواسته ها و لزوم اولویت بندی در دستیابی بر اساس راهبرد های اصولی ابلاغ شده از سوی رهبر معظم انقلاب بالاخص در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی توجه شود. این اولویت بندی نه تنها بر اساس یک راهبرد دفاعی-صنعتی، بلکه  بر اساس نیازهای گذشته، حال و آینده کل کشور باید تنظیم گردد.

 

 

 

 

 

 

 

 

  • Like 1
  • Upvote 13

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
32 minutes قبل , seyedmohammad گفت:

خلاصه سیاستی نیروهای مسلح و مساله نخبگان 2 

نوشته ابراهیم واریور

جناب واریور چرا خودشان مقاله را منتشر نکردند ؟ این احتجاب و اختفا دلیل خاصی دارد ؟;)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
12 hours قبل , MF44 گفت:

جناب واریور چرا خودشان مقاله را منتشر نکردند ؟ این احتجاب و اختفا دلیل خاصی دارد ؟;)

ابراهیم کشتش. خونشو من باید توی جوب می ریختم. 

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

با سلام

از نظر هزینه ، در کشور های پیشرفته چند درصد از بودجه نظامی صرف نخبه پروری میشه ؟؟؟

یا بهتر بگم چند درصد از بودجه های نظامی صرف آموزش میشه ؟؟ در کشور ما چطور؟؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این متنی که من نوشتم خلاصه اش اینه:

ما میتوانیم برای کسیه که هنوز هیچ تجربه ای در تولید نداره و با استفاده از تکرار و تمرین، آزمون و خطا تولید رو یاد میگیره، اما این تا ابد ادامه نداره و از یه جایی به بعد توان تخصصی پیدا میکنه و از اونجا دیگه باید از خودش بپرسه که چی میخواد.

بنابراین وقتی میتونیم باید به سمت چی میخواهیم حرکت کنیم اونم در تمامی حوزه ها حتی سیاست و اقتصاد و...

 

چه میخواهیم؟ حمایت از نخبگان رو هدایت خواهد کرد. از پراکندگی و بی برنامگی و روزمرگی جلوگیری خواهد کرد.

 

رفتن به سمت چه میخواهیم یعنی گام گذاشتن در مسیر راهبرد و نفوذ تفکر راهبردی میان نخبگان. 

 

 

  • Like 3
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط SAEID
      [align=center]توسط متخصصين داخلي؛

      سامانه موشك زمين به هواي "اس200" بهينه‌سازي شد

      همزمان با سالگرد عمليات والفجر 8، سامانه موشكي "اس 200" به دست متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شد.

      [/align]

      به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از روابط عمومي نيروي هوايي ارتش، سامانه‌‌ي موشكي زمين به هواي "اس200" توسط متخصصين پدافند نيروي هوايي ارتش بهينه و بازسازي شده و صبح امروز يكشنبه با حضور مقامات لشكري و كشوري پرتاب آزمايشي خود را با موفقيت انجام داد.
      احمد ميقاني، فرمانده نيروي هوايي ارتش در تشريح ويژگي‌ها و توانايي‌هاي برجسته‌‌ي اين موشك گفت: بررسي ميزان كارايي سامانه‌هاي پدافند اعم از موشكي و راداري در مقابل تهديدات احتمالي عليه كشور ايران و همچنين ارتقاء سطح مهارت و دانش كاركنان عملياتي و فني در مراحل مختلف و آماده‌سازي تجهيزات موصوف از اهداف آزمايش اين سامانه‌ موشكي است.
      وي با اشاره به تلاش‌هاي متخصصين نيروي هوايي براي بومي‌سازي و نهادينه كردن علوم پيشرفته دنيا در راستاي دفاع از حريم هوايي كشور، گفت: توان نظامي ايران در خدمت صلح و آرامش كشور و منطقه است و تاريخ پرافتخار انقلاب اسلامي ايران نشان‌دهنده‌ي متخصصين و اتكاء به توانمندي‌ داخلي است كه قابليت‌ تأمين تمامي نيازهاي كشور را به استفاده از اقدامات تخصصي و امكانات موجود فراهم مي‌كند.
    • توسط marmoolak
      دکتر مصطفي چمران، در همان هفته اولي که جنگ تحميلي آغاز شد، با حدود سي نفر از مرداني که با وي در نبردهاي کردستان شرکت داشتند، با قطار به اهواز آمد. او ستاد عملياتي خود را در دانشگاه اين شهر تشکيل داد تا عملاً کار مقابله با تهاجم همه جانبه ارتش بعثي به سرزمين‌هاي ايران را آغاز کند. چمران پيشتر با دستور حضرت امام خميني ـ رضوان الله تعالي عليه ـ به کردستان رفته و نقش مهمي در انهدام گروه‌هاي مسلح وابسته به صدام در آن ديار ايفا کرده و با شجاعت‌هاي خود، شهر پاوه را از محاصره دشمن نجات داده بود. او بر اين باور بود که اگر اعلاميه امام و درخواست ايشان از مردم و نيروهاي مسلح براي حرکت به سوي شهر پاوه نبود، ما در پاوه شکست خورده بوديم. او قدر انقلاب اسلامي و حاکم شدن مکتب اسلام را در ايران به خوبي درک مي‌کرد، زيرا طعم تلخ نداشتن حکومت مردمي را در لبنان چشيده و با چشم خود، حملات اسرائيل را به مردم بي‌پناه فسطين و لبنان ديده بود. وي زماني به اهواز آمد که ترس تصرف شهر از سوي دشمن مي‌رفت و ارتش و سپاه و مردم، همه در پي راهي براي مقابله با دشمن بودند. او چند شبي را در محله گلستان در جنوب اهواز و در نزديکي خط مقدم در منزل دوستش، شيخ علي شوشتري گذراند؛ شخصي که مغازه‌اي داشت که آن را مغازه «صلوات» مي‌ناميدند، زيرا بر بالاي مغازه‌اش نوشته بود: «اللهم صل علي محمد و آل محمد». دکتر چمران، ستاد عمليات جنگ‌هاي نامنظم را با کمک انسان‌هايي با انگيزه و داوطلب از همه نوع و از سراسر کشور فعال کرد تا با شيوه خود و با تاکتيک‌هاي چريکي به مصاف دشمن برود. البته شيوه جذب نيروي انساني شهيد چمران، که از همه ‌گروه‌‌ها، افراد رزمنده را مي‌پذيرفت، مورد اعتراض برخي از کساني که معتقد بودند افراد مؤمن‌تر بايد در سازمان‌هاي رزمي شرکت کنند، قرار مي‌گرفت، ولي چمران بر اين باور بود: هرکس که آماده دفاع در برابر تهاجم ارتش صدام است، مي‌تواند در جبهه حضور يابد و جزو همراهان رزمنده وي قرار گيرد. او از درد و رنج و سختي جبهه و جنگ استقبال مي‌كرد و بر اين باور بود که درد، دل آدمي را بيدار مي‌کند، روح را صفا مي‌دهد، غرور و خودخواهي را نابود مي‌کند، نخوت و فراموشي را از بين مي‌برد و انسان را متوجه وجود خود مي‌کند و ارزش هر انساني به ‌اندازه درد و رنجي است که در راه خدا تحمل کرده است. دکتر چمران در آن زمان، نماينده مجلس و از طرفي، نماينده حضرت امام خميني ـ رضوان الله تعالي عليه ـ در شوراي عالي دفاع هم بود. در اوايل پيروزي انقلاب اسلامي و در دوره دولت موقت، مدتي نيز وزير دفاع بود. در همان روزهايي که او با تمام وجود در جبهه‌هاي جنوب حضور يافته بود، برخي از افراد و نمايندگان مجلس از وي خواسته بودند تا به مجلس بازگردد و در تدوين قوانين مناسب، فعال شود، ولي چمران به آنان گفت: «خدايا، تو شاهد باش که من ميدان رزم را بر نشستن بر صندلي مجلس ترجيح مي‌دهم». او حتي در ميدان جنگ هم به سنگرهاي مطمئن يا پايگاه‌هاي نظامي داراي دفاع نسبتـاً مناسب نرفت، بلکه با شجاعت فوق‌العاده‌اي که داشت، مرتب در خط مقدم درگيري با دشمن حاضر مي‌شد و با تمام قدرت در زير رگبار گلوله‌هاي دشمن، با خصم مي‌جنگيد و پايداري خود را نشان مي‌داد. چمران بهتر از هر کسي، معني «جنگ»، «اشغال»، «آوارگي»، «دشمن» و «مقاومت» را مي‌دانست و پيشتر در صف مقدم جبهه عليه اسرائيل و در جريان جنايات غاصبان بي‌رحم فلسطين، مفهوم اين لغات را به خوبي دريافته بود. چمران پس از تحصيل در رشته فيزيک هسته‌اي، تصميم گرفت به قدس شريف برود و عليه اسرائيل بجنگد. او براي آزادي قدس، پاي به خاک لبنان گذاشت و توانست در کنار امام موسي صدر قرار گيرد و به همراه ‌ايشان جنبش حرکت محرومان لبنان را پايه‌گذاري كند. چمران در اين ايام با سفر به فلسطين و مصر، توانست جنگ‌هاي چريکي را فراگيرد تا در کنار مقاومت مردم لبنان باشد. چمران پس از آغاز جنگ تحميلي و حضور در جبهه‌هاي جنوب، شرايط آن روز کشور را ارزيابي کرده و دريافته بود که نمي‌توان تنها با تکيه بر توان ارتش موجود، با دشمن مقابله کرد و ارتش بعثي را از تهاجم بازداشت. در آن دوران، ارتش ايران با مشکلات عديده‌اي؛ از جمله مسئله فرماندهي، ساختار، سازمان و مسائل روحي ـ رواني روبه‌رو بود و نياز به يک بازسازي اساسي داشت تا بتواند با ديدگاه‌هاي جديدي، خود را سازمان داده و وارد عمل عليه دشمن شود. از طرفي، چنانچه حتي اين مشکلات هم براي ارتش وجود نداشت استعداد و قدرت سازماني آن نسبت به توان رزمي دشمن کمتر بود، به ويژه از نظر تعداد يگان‌هاي زرهي و مکانيزه، نسبت به دشمن در شرايط نامساعدتري بود. چمران همانند بسياري ديگر از فرماندهان و برجستگان دفاع مقدس، به ‌اين نتيجه رسيده بود که بايد در برابر برنامه گسترده دشمن، قدرت عظيم مردم را وارد صحنه نبرد کرد تا توازن قوا پديد و امکان غلبه بر دشمن فراهم آيد، براي همين، با آموزش افراد داوطلب، آنان را در گروه‌هاي کوچک چريکي سازماندهي کرده و به محورهايي که ارتش بعثي در حال پيشروي بود، اعزام مي‌کرد تا بتواند در کنار ارتش و سپاه و ديگر رزمندگان، جلوي تهاجمات دشمن را گرفته نگذارد شهرهاي بزرگي چون اهواز و سوسنگرد به تصرف دشمن درآيند. او خود هميشه اسلحه بر دوش داشت و در خط مقدم جبهه حضور مي‌يافت و با دشمن از نزديک درگير مي‌شد. چمران يک چريک واقعي بود و نحوه جنگيدن با دشمن و نيز شيوه جنگ تن به تن را به خوبي مي‌دانست و بر اين باور بود که تنها با تکيه بر روش‌ها و تاکتيک‌هاي کلاسيک ـ که معمولاً ارتش‌هاي منظم در نبردها به کار مي‌برند ـ نمي‌توان با دشمني که با قدرت انبوه آتش و با يگان‌هاي زرهي و مکانيزه متعدد در دشت‌هاي خوزستان براي اشغال سرزمين ايران به سرعت مي‌تازد، مقابله و او را متوقف كرد. شبيخون زدن به واحدهاي دشمن و انجام جنگ‌هاي پارتيزاني و آرام نگذاشتن دشمن، يکي از تاکتيک‌هايي بود که چمران عارف با کمک مردان جنگي‌اش عليه دشمن انجام مي‌داد. او به قدري در جنگيدن با دشمن مصمم بود که ‌اين روحيه و اطمينان به نفس را به هم‌رزمانش تزريق مي‌کرد و به اين ترتيب، روح سلحشوري را در ميان ديگران مي‌دميد و با نترسيدن از مرگ، روش چگونه جنگيدن با دشمن را در ميدان نبرد به ديگران مي‌آموخت و به نيروهايش توصيه مي‌کرد تلاش كنند تا سلاح و مهمات و حتي غذايشان را از دشمن بگيرند. دکتر چمران در روزهاي نخست جنگ تحميلي، نيروهاي خود را در جبهه‌هاي اطراف اهواز و سوسنگرد از جمله محورهاي نوَرد، طراح و کرخه نور گسيل داشته بود و خود متناوب در اين جبهه‌ها حاضر مي‌شد و با دشمن به صورت رو در رو و از نزديک مي‌جنگيد. چمران فردي ورزيده‌اي و از نظر جسمي بسيار قوي بود و يك رزمنده به تمام معنا و بسيار چابک و ورزشکار بود. در ورزش‌هاي صبحگاهي با اسلحه مي‌دويد و ديگران را آنقدر مي‌دوانيد که همه رزمندگان را از نفس مي‌انداخت. دوره‌هاي کامل چريکي را ديده بود و مي‌توانست يک تنه بجنگد. از دشمن نمي‌ترسيد و خيلي خوب تيراندازي مي‌کرد و با شجاعت تمام با نيروهاي دشمن مي‌جنگيد. يک بار در نبرد با ارتش صدام در جاده حميديه ـ سوسنگرد مجروح شد و با پاي زخمي به يک کاميون ارتش بعثي حمله کرد و آن را با سرنشينانش به تصرف خود درآورد و با آن کاميون به عقب برگشت و نفرات آن را نيز اسير کرد. چمران در نجات سوسنگرد، نقش مهمي داشت؛ زماني که ارتش صدام، يگان‌هاي زرهي و مکانيزه خود را براي محاصره شهر سوسنگرد گسيل داشته بود، اين چمران بود که توانست با نيروهاي چريکي‌اش به تيپ زرهي دشمن حمله کند و جلوي تهاجم آنان را بگيرد و با کمک رزمندگان سپاه و ارتش، شهر سوسنگرد را از محاصره ارتش دشمن درآورد. چمران در عين حال، انساني يکپارچه صفا، محبت، صميميت و مهرباني بود؛ اهل تظاهر و مطرح کردن «خود» نبود، هرچند سخنان زيبايي مي‌گفت و مطالب عارفانه جالبي مي‌نوشت. دکتر چمران آنچه را که مي‌گفت و مي‌نوشت در عمل خود پياده مي‌کرد. نگاه چمران به جهاد، نگاهي هنرمندانه بود. او خود، الگوي يک مجاهد هنرمند است. چمران به امام خميني ـ رضوان الله تعالي عليه ـ عشق مي‌ورزيد و او را با تمام وجود دوست مي‌داشت. امام هم به او علاقه‌مند بود. علاقه امام به وي را مي‌توان از نوشته ‌ايشان در شهادت دکتر چمران دريافت. امام خميني، چمران را «سردار پرافتخار اسلام»، «مجاهد بيدار و متعهد راه تعالي و پيوستن به ملأ اعلي»و «معلم متعهد» مي‌دانستند. ايشان در پيامي که در اول تير ماه سال1360 به مناسبت شهادت دکتر مصطفي چمران چنين مرقوم فرمودند: «او با سر افرازي زيست و با سرافرازي شهيد شد و به حق رسيد. هنر آن است که بي‌هياهوي سياسي و خودنمايي‌هاي شيطاني، براي خدا به جهاد برخيزد و خود را فداي هدف کند نه هوي، و اين هنر مردان خداست. او در پيشگاه خداي بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و يادش به خير». برخي بزرگان مانند شهيد آيت‌الله سيد اسدالله مدني(ره)، او را «مالک اشتر امام خميني» مي‌ناميد، زيرا وي در اوايل آغاز جنگ تحميلي، توانست با تمام قواي فکري و جسمي اش به مقابله با تجاوز بعثيان بپردازد. چمران خداي بزرگ را که لذت معراج را بر روحش ارزاني داشت، شکر مي‌گذاشت و خود، مصداق کساني بود که خداوند آنان را دوست دارد و مي‌فرمايد: «ان الله حب الذين يقاتلون في سبيله صفاً کانّهم بنيانٌ مَرصوص» (سوره صف ـ آيه 4). چمران هميشه مي‌خواست مظهر فداکاري و شجاعت باشد و پرچم شهادت در راه خدا را به دوش خويش کشد. او احساس مي‌کرد که ‌اين دنيا، ديگر جاي او نيست و مي‌خواست که تنها با خداي خود باشد و از خداوند بزرگ مي‌خواست او را در جوار رحمتش سکني دهند و سرانجام نيز اينچنين شد و او پس از گذشت حدود نه ماه از آغاز جنگ تحميلي در جبهه جنوب و در حين حضور در خط مقدم در دهلاويه و در 31 خرداد ماه سال 1360 به فوز عظيم شهادت و به آرزوي بزرگ خويش رسيد. «روحش شاد و راه امامش پر رهرو باد».
    • توسط Skyhawk
      اژدر والفجر:
       


    • توسط alala
      سردار باقری در بازدید از همین نمایشگاه دستاوردهای دفاعی (محل حضور باور) اشاره کردند: در این نمایشگاه شاهد سامانه هایی برای پوشش ارتفاع بلند، متوسط و پست هستیم. ما تنها ارتفاع بلند را مشاهده کردیم و به نظر قسمتی از این نمایشگاه در معرض دید عموم نیست. شاید اون سامانه پست و یا حتی عقاب احتمالی هنوز برای رونمایی اماده نیست ولی ساخته شده نمونه مهندسیش.
    • توسط Salem
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سلاح مصاف / MASAF

       
       
      با سلام خدمت تمامی اساتید و دوستان میلیتاریست 
      توی نمایشگاه ایپاس 2016 ، سلاح کاربین جدیدی رونمایی شد توسط غرفه ی وزارت دفاع که نظر من رو به شدت به خودش جلب کرد و به محض دیدنش تنها چیزی که به ذهنم اومد اسم و تصویر HK 416 بود.
      با توجه به صحبت هایی طولانی که با سر طراح سلاح داشتیم ، خوشبختانه این امکان برای تیم میلیتاری فراهم شد تا از نزدیک به صورت دقیق نگاهی به اسلحه بندازیم.
      نکات خوبی در مورد سلاح توسط طراح عزیز و بسیار با سواد مصاف بیان شد که در ادامه به همراه تصاویر و نظر شخصی خودم در اختیار شما دوستان قرار میدم.
       
       
      پلتفرم

      اسلحه ی مصاف بر اساس پلتفرم AR و کالیبر 45*5.56 طراحی شده
      پلتفرم AR به دلیل طراحی اصولی و ارگونومیک کاربری بسیار راحتی رو برای سربازان  به ارمغان میاره ، اما به دلیل ضعف ذاتی خودش یعنی بقاع پذیری پایین و ضعف در مقابل عوامل خارجی و استفاده از سیستم فشار مستقیم گاز ( تزریق مستقیم گاز به درون رسیور و کثیف کاری بیش از حد ) از این نظر نتیجه ی خوبی رو از خودش در شرایط عملی و جنگی به نمایش نگذاشت. در سلاح تک 224 این ویژگی منفی شناسایی شد و با توجه به تجارب کمپانی آلمانی HK در استفاده از پیستون کورس کوتاه در پلتفرم AR و کاربردی بودن این سیستم در شرایط مختلف که اکثر ضعف های وارده به این پلتفرم رو جبران کرده ، تیم طراحی مصاف نیز به این نتیجه رسید تا از سیستم مشابه در سلاح مصاف استفاده کنه ، در نتیجه این سلاح بر پایه مکانیزم پیستون کورس کوتاه گاز طراحی و ساخته شد . البته پیستون نمونه ایرانی تفاوت هایی در ظاهر با نمونه ی آلمانی داره.
      رسیور پایینی سلاح بدون تغییر نسبت به نمونه ی قبلی خودش ( تک 224 ) در سلاح مصاف نیز مورد استفاده قرار گرفته که شامل ناظم برگه ی آتش سه وظعیتی ( ضامن ، تک تیر ، رگبار ) و forward assist ای با شکل و شمال اولیه و همچنین گارد ماشه ی صاف هست اما رسیور بالایی در قسمت ریل همانند HK 416 دچار افزایش ارتفاع شده.
      همچنین یکی از ویژگی های خیلی خوب این سلاح استفاده از گلنگدن ambidextrous ( قابل استفاده توسط هر دو دست ) هست که عمل مسلح کردن رو خیلی راحت تر کرده.
       
      سایت نشانه روی 

      سلاح از سایت نشانه روی جداشونده/تاشونده استفاده می کنه که به نظر کیفیت مناسبی داشت و در صورت وارد شدن ضربات جزئی ، دقت خودش رو از دست نمیداد.
       
      قنداق

      مصاف از یک قنداق تلسکوپی با ظاهر شبیه به قنداق سلاح M4 بهرمند هست که متاسفانه در این نمونه قسمت پلیمری به خوبی به تیوب چفت نشده بود و اصطلاحا لق میزد اما با این حال از وزن کم و راحتی خیلی بالایی برخوردار بود. 
      همچنین قنداق از یک cheek riser ( بالشتک قابل تنظیم برای گونه ) برخوردار بود که به صورت دستی به قنداق پیچ شده بود .
      با توجه به صحبت هایی که با طراح داشتیم ، نمونه ی مورد استفاده ی ما بیشتر برای نشان دادن در نمایشگاه در نظر گرفته شده بود و قبل از این تست هایی رو پشت سر گذاشته بود که به همین دلیل قنداق ظاهر خسته ای داشت ... و این اطمینانُ داد که در نمونه های دیگه قنداق دارای چنین ضعف هایی نیست.
       
      قبضه

       
      مشخصا مصاف از قبضه ی استاندارد و با ظاهری شبیه به قبضه ی M16/M4 با تغییرات بسیار جزئی به دلیل تولید داخل بودن استفاده می کنه که طبق تجربه ی شخصی خوش دستی رو برای سلاح فراهم کرده ، البته این نکته رو ذکر کنم که در مواقعی که سلاح رو با یک دست میگرفتم قسمت آخر گارد ماشه که با قبضه در تماس هست هست کمی انگشتم رو اذیت می کرد ... البته ممکنه به خاطر اشتباه شخصی خودم در قبضه کردن قبضه بوده باشه !
       
      خشاب 

       
      استفاده از خشاب استاندارد استانگ در مصاف که متاسفانه بقاپذیری پایینی داره ...  نمونه ی ایرانی هم کمی متفاوت هست در قطعات که میتونین مشاهده کنین
      تستی هم که در ریلیز خشاب انجام دادم متاسفانه خشاب دچار رها سازی آزاد نشد ! کاری که براش طراحی شده
      یعنی با فشار دادن ضامن بدونی دخالت دست دوم خشاب از رسیور خارج شه و به زمین بیوفته 
      دلیلی هم که طراح آوردن نو بودن خشاب بود که به گفته ی ایشون سطح اصطحکاک رو افزایش میداد که بنده قبول ندارم این حرفُ ... کما این که خشاب های مورد استفاده توسط ارتش آمریکا یا مردم هم علی رقم نو بودن قابلیت رها سازی آزاد رو دارن ، پس این موضوع بر میگرده به کیفیت خشاب یا تنگ بودن رسیور
       
      خشاب مربوط به مصاف 


      خشاب های مربوط به کشور ها و کمپانی های خارجی
        
       
       
      روپوش لوله
       
       
      بالاخره در ایران شاهد طراحی کاملا کاربردی و استاندارد روپوش بودیم 
      روپوش آلمینیومی با کیفیت این سلاح که از سیستم quad rail بهره میبره قابلیت شخصی سازی فراوانی داره و کاربر میتونه با جدا سازی ریل های ساعت 3 و 9 ( چپ و راست ) اونا رو به دلخواه در نقاط مختلف روپوش که در نظر گرفته شده متصل کنه .همچنین روپوش طوری طراحی شده تا کاملا با ریل رسیور بالایی سلاح مچ بشه و یک ریل سراسری رو برای سلاح به ارمغان بیاره ... این روپوش به وسیله ی دو پیچ به barrel nut متصل و در جای خودش قرص و محکم میشه ...
       
      لوله

       
      لوله ی سلاح از نوع hammer forged کروم اندود بوده و استاندارد Mil-Spec را دارا می باشد ( قند توی دلم آب شد  :mrgreen: ) ، طول لوله 14.5 اینچه که در دهانه ی خودش پذیرای یک شعله پوش نوع vortex هست ، همچنین لوله قابلیت نصب انواع و اقسام muzzle device ها رو دارا میباشه و مشکلی از بابت استفاده از شعله پوش ، ترمز دهانه و... نداره
      طبق صحبت ها ، تا تست 8000 گلوله رو این لوله پشت سر گذاشته و همچنان دقت مناسب خودش رو حفظ کرده ( شخصا اعتقاد دارم تا 10000 شلیک رو با کمی افت دقت و باز شدن گروپ پشت سر بزاره کاملا کیفیت راضی کننده ای رو دارا هست )
      لازم به ذکر هست طول لوله ی مختلف برای سلاح در نظر گرفته شده و لوله به راحتی قابل تعویض هست ...
      barrel nut ایی که ( پیچ چفت کننده ی لوله ) براش در نظر گرفتن این قابلیت رو داره که خیلی سریع لوله رو از بدنه جدا کنه و اونقدری محکم بسته بشه که به راحتی باز یا شل نشه
      در ضمن نوعی دیگه از لوله هم برای این اسلحه در نظر گرفته شده که از نوع شیار دار هست و سطح تماس لوله با هوا رو افزایش میده و قابلیت خنک شوندگی بالاتری داره  
      در مجموع سلاح از لوله با ویژگی های خوبی بهرمند هست
       
       
       
       
      باز بست کردن و مشاهده ی درون سلاح ( متاسفانه هیچ فیلم و عکسی از این قسمت گرفته نشده )
      در همون حالی که طراح سلاح داشتن توضیحاتی رو بیان می کرد کمی دچار کنجکاوی شدم و اسلحه رو باز کردم تا قطعات داخلیُ بررسی کنم ، به راحتی با فشار دادن پین از سمت چپ میتونین اونُ از سمت راست خارج کنین تا سلاح باز شه
      بولت کریِر و بولت اصلی هیچگونه خوردگی یا دفرمگی ای نداشتن و فقط دچار کمی رنگ پریدگی به دلیل سایش شدن که کاملا طبیعیه . همچنین بولت کریر دچار تغییر برای پذیرفتن پیستون کورس کوتاه شده بود .
      سیستم چکاننده و چکش یا چخماق هم ظاهر خوبی داشت ، جان لوله کاملا سالم بود اما کثیف 
      کنجکاوی من به همینجا خلاصه نشد و بعد از بستن سلاح ، به سراغ باز کردن پیستون هم رفتم ، پیستون به راحتی با فشار دادن ضامن و چرخاندن ساعت گرد از جای خودش در میاد و میتونین اونُ تمیز یا در صورت نیاز تعویض کنین 
       
      صحبت آخر
      اسلحه ی مصاف واقعا کار تمیزی بود توسط وزارت دفاع ، جا داره از سر طراح و تیمش کمال تشکر و قدر دانی رو به عمل بیاریم و خسته نباشید بگیم بهشون  :rose: 
      جوابگوی تمامی نیاز های یک نیروی ویژه هست ، و قابلیت تبدیل شدن به یک سلاح سازمانی برای کل نیروهای مسلح رو داره 
      طبق گفته ی سر طراح ، در حال توسعه دادن کالیبر 51*7.62 برای این سلاح مثل HK 417 هستن که ان شاء الله تا سال دیگه کارش تموم میشه 
      ستاد کل نیرو های مسلح اعلام نیاز کرده بود برای همچین سلاحی و به احتمال خیلی زیاد طی بازه ی زمانی 10 ساله قراره کاملا جایگزین بشه 
       
      فیلم مربوط به اولین کار کردنم با اسلحه
      [aparat]bAXaf?[/aparat]
       
      http://www.aparat.com/v/bAXaf
       
      ویدیو کامل تر در مورد عملکرد سلاح 
      [aparat]3TEjK?[/aparat]
       
      http://www.aparat.com/v/3TEjK
       
       
      تصاویر بیشتر و ویدیو کامل در پست بعدی قرار داده میشه
       
      این تاپیک به صورت اختصاصی برای میلیتاری می باشد
      نویسنده : محمد سالم اسرمی
      تیم بازدید کننده : Salem , Senaps , VenomSnake , 7mmt , yazdan1 , Stuka , shahabe3 , siavash75 , reza_2250
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.