ALI

پیشرانه تانک / معرفی ،بررسی و تحلیل

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

با سلام خدمت همه دوستان عزیز
در این تاپیک قصد داریم با موتورهای تانک و انواع آن آشنا شده و در باره موتور چند تانک مطرح جهان بررسی کنیم
موتور هر وسیله را میگویند که صورتهای مختلف انرژی را به انرژی مکانیکی تبدیل کند.وسیله تبدیل انرژی شیمیایی به مکانیکی موتورهای درونسوز هستند. موتورهای درونسوز به انواع دیزلی بنزینی وانکل هیبریدی استرلینگ و .. تقسیم میشوند. در این نوشتار ما موتورهای دیزلی که در تانکها استفاده میشود را بررسی خواهیم کرد. موتورهای دیزلی به این علت در تانکها و نفربرها استفاده میشوند که اولا گازئیل دارای انرژی بیشتری نسبت به بنزین است (سوخت دیزل (گازوئیل ) چگالی انرژی بالاتری نسبت به بنزین دارد . به طور متوسط ، یک گالن (3.8 L) گازوئیل تقریباً 155x106 j (147,000 BTU), انرژی دارد ، در حالیکه یک گالن بنزین 132x106 j (125,000 BTU) انرژی دارد . این (انرژی بالای گازوئیل) با بازده بالای موتور دیزل تلفیق می شود و این دلیل برتری موتور های دیزل بر موتور های بنزینی است .)ثانیا موتورهای دیزلی دارای انعطاف پذیری و استحکام بالایی نسبت به موتورهای بنزینی دارند.موتورهای دیزلی در صورت نبود گازوییل با بنرین الکل نفت و حتی روغن نباتی هم کار میکند.(این آخریش را خودم امتحان کردم. موتورهای دیزلی با روغن نباتی هم کار میکنند)
موتور تانک از اجزای مهم یک تانک به شمار میرود. یک تانک هر چقدر دارای زره قوی باشد و تسلیحات دوربرد و قدرتمند باشد بدون داشتن یک موتور مستحکم و قوی نمیتواند در برابر تانکهای دیگر مقاومت کند. طراحان و سازندگان تانک نیز هنگام طراحی موتور تانک به سه مولفه توجه دارند: 1- اندازه کوچک 2- قدرت متناسب با وزن تانک 3 - مصرف بهینه. با این پیش درآمد به سراغ طرز کار موتورهای تانک میرویم.
موتورهای تانک یا در مجموع موتورهای دیزلی در مرحله مکش برخلاف موتورهای بنزینی که مخلوط هوا و بنزین را مکش میکنند ، تنها هوا را میمکند و در مرحله تراکم هوا را متراکم میکنند. وقتی که هوا متراکم شد دمای آن بالا میرود در این مرحله نازل انژکتور توسط بلانچر باز شده و سوخت را به داخل سیلندر میپاشد و تولید قدرت میکند. یکی از اجزای بسیار مهم موتور تانک توربو شارژ میباشد
توربو شارژ هوای موجود را به شدت متراکم میکند و در مرحله مکش هوا را به شدت و قدرت تمام وارد سیلندر میکند . به جرات میتوان گفت که موتورهای دیزلی بدون توربو شارژ هیچند. اگر شما حتی به کامیونها و تریلر ها هم توجه کنید در پشت آن یک لوله سیاه رنگ وجود دارد که در واقع هواکش توربوشارژ است. سوپر شارژ هم همان کار توربو شارژ را انجام میدهد ولی با این تفاوت که سوپر شارژ قدرت چرخش خود را بوسیله تسمه از میللنگ دریافت میکند و با این کار اقلا 20 درصد توان موتور را میگیرد ولی توربو شارژ بوسیله توربینهای مخصوص از محل دود حاصل از احتراق مانیفولد میچرخد.
انشاالله با این پیش درامد ذهنتان آماده شده باشد. حالا برویم سر اصل مطلب

به تصاویر زیر خوب دقت کنید

موتورهای دیزلی از نظر آرایش سیلندرها به انواع مختلفی تقسیم میشوند: خورجینی دومیللنگ / V شکل نیم میللنگ / V شکل تمام میللنگ / خطی / دوار / تخت / ...


موتور وی شکل تانک تی 72 ساخت ایران
تصویر
این موتور دارای آرایش وی شکل است و توسط متخصصین داخل طراحی شده است. این موتور همانطوریکه در شکل میبینید دارای 8 سیلندر بوده و دارای 1000 اسب بخار قدرت و بدنه محکمی میباشد. به سوپاپها و فیلرهای سر سیلندر دقت کنید. این فیلر ها سالهای سال کار میکنند ولی عیبی پیدا نمیکنند.
نمای دیگری از موتور تی 72
تصویر
توربوشارژ موتور تی 72 ساخت ایران
تصویر
موتور تی 72 دارای دو توربوشارژ کوچک است.اگر به عکس موتور تی 72 دقت کنید میبینید که برای افزایش کارایی موتور از زنجیر به جای تسمه استفاده شده است. چرا که احتمال پاره شدن تسمه وجود دارد ولی زنجیر نه.
انواع آرایش سیلندر ها را در شکل زیر ببینید
آرایش وی شکل تمام میللنگ
تصویر
آرایش تخت
تصویر
تصویر
آرایش خطی
تصویر
دو نوع دیگر از موتورهای وی شکل (عکس دومی متعلق به موتور هامر میباشد)
تصویر
تصویر
عکس از موتور تانک لئوپارد
تصویر
تانک لئو پارد دارای موتور 12 سیلندر وی شکل نیم میللنگ است که دارای 1500 اسب بخار قدرت بوده و دارای 2 توربو شارژ متوسط میباشد.این موتور دارای 12 بلانچر و نازل انژکتور و سه پمپ انژکتور میباشد. یعنی به ازای هر 4 سیلندر یک پمپ انژکتور. موتور تانک لکلرک هم کاملا مشابه موتور لئوپارد میباشد با این تفاوت که تمام میللنگ است.
نازلها و پلانچر های موتور تانک لئو پارد و لکلرک
تصویر
تانکهای تی 90 ، چالنجر و آریت هم مشابه تانک لئوپارد بوده و فقط در حجم موتور با هم کمی فرق میکنند.

تانک مرکاوا (فکر کنم نسل سوم ) از موتور خورجینی استفاده میکند این موتور دارای دو میللنگ بوده و بوسیله دو گرانویل به فلایویل و شافت مرکزی متصل میشود. این موتور دارای مصرف سوخت کاملا بهینه ای میباشد بصورتی که مصرف آن از همه موتورهای بالا کمتر است.این موتور تمام فورجینگی بوده و قدرت و گشتاور فوق العاده ای است. سیستم تزریق سوخت این موتور الکترونیکی است و توربوشارژهای آن تماما دارای تراشه های الکترونیکی بوده و سرعت چرخش توربو شارژ را تنظیم کرده و از ریتارد کردن موتور جلوگیری به عمل می آورد. این موتور (البته به نظرمن) شاهکار طراحی موتور های دیزلی است. متاسفانه هیچ عکسی از موتور این تانک ندارم.

حالا میرسیم به موتور بحث برانگیز تانک آبرامز
موتور این تانک از نوع پیستونی نیست و اگر به داخل این موتور توجه کنید متوجه این موضوع میشوید.
تصویر
تصویر
تصویر
تصویر
این نوع موتورها را موتورهای وانکل یا دوار (ROTARY) مینامند. تصویر چهارمی روتور موتور وانکل است. این موتور دارای سه روتور گریز از مرکز میباشد. در این نوع موتورها سیلندر و پیستون وجود ندارد بجای پیستون روتور وجود دارد. مزیت این موتور این است که با اندازه کوچکی که دارد قدرت فراوانی تولید میکند. شاید باورش برایتان سخت باشد که موتور تانک آبرامز اندازه ای معادل موتور پزو 405 دارد ولی دارای قدرت 1500 اسب بخار است. ولی عیب بزرگ این موتور هم این است که دارای مصرف سوخت بالایی است و برد تانک را کاهش میدهد. این موتور دارای سوپر شارژ است. نسل چهارم مرکاوا هم از این نوع موتور استفاده میکند.

سوپر شارژ موتور تانک آبرامز

تصویر

شافت خروجی موتور آبرامز(حکم میل لنگ را در موتورهای پیستونی دارد)
تصویر


موتور نفر بر برادلی
تصویر
موتور این نفربر دارای 6 سیلندر بوده و آرایش خطی دارد (به انژکتورهای نصب شده در سر سیلندر دقت کنید_ قطعات آبی رنگ). قدرتی معادل 750 اسب بخار دارد. این موتور دارای یک توربوشارژ متوسط میباشد. از موتورهای تخت و خطی بیشتر در نفربرها استفاده میشود.

موفق باشید

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
زنده باشي داش علي حقيقتا از خواندن اين مقاله خوب و جامع لذت بردم ممنون از شما و ساير دوستان فعال در اين سايت :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بسم الله في الاول و الاخر با سلام ممنون از لطف تان عالي بود مويد باشيد ____________ خدا را شکر مولايم علي شد صل الله عليه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
داش علی، خیلی خوب و جالب بود. تا حالا مطلب فارسی درباره موتور تانکها ندیده بودم. به پاس قدردانی درجه شما به استوار دو ارتقا یافت و مشخصات اکانت گالری پی ام شد. :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دوستان شرمنده محبت شما شدم :mrgreen: قابلی نداشت. انشاالله هر موقع که باز هم مطلب جدید دستم بیاید تقدیم حضورتان خواهم کرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خداوکیلی دمت گرم شیر مادرت حلالت باشه. بازم اگه از این مسائل فنی داره بنویس. در ضمن اگه ممکنه در مورد سیستم تعلیق تانکها هم بنویس چون واسه یه تانک 40-50 تنی خیلی مهمه که یه سیتستم تعلیق حسابی داشته باشه. خسته نباشی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خواهش میکنم دوست من قابلی نداشت در باره سیستم تعلیق تانکها تانک تی 72 را مثال میزنم این تانک دارای دو سیستم تعلیق میباشد. اکسلها از محل اتصال سگدست حالت کشویی دارند. همینطور سیستم دوکفه آن که از نوع تعلیق مستقل است یعنی هر کدام از چرخها دارای این سیستم میباشد. هر کدام از این کفه ها بوسیله چهار قنر مارپیچی که جنس آن از فولاد 28./ و کروم و سیلیسیم است به شاسی تانک متصل میشود. کفه بالایی به شاسی یاتاقان بندی میشود و کفه پایینی هم به اکسل و شغالدست متصل میشود و برای ایجاد تعادل بین فنر ها ار اهرمهای پانارد استفاده میشود. اکثر تانکهای جهان دارای این سیستم تعلیق میباشند. تانک تی 72 هم از همین لحاظ که نسبت به وزن کم سیستم تعلیق قدرتمندی دارد تانک فوق العاده نرم و راحت و دنجی برای خدمه آن است. سگدستهای این تانک 5 اینچ قطر دارند. و اکسلهای آن هم حدود 7.5 اینچ قطر دارند. فیلمی از مانورهای این تانک را در ایران دیدم که این تانک تپه هایی با شیب بسیارتند را با قدرت تمام بالا میرفت و از آنطرف تپه که شیب تندی داشت به شدت زمین میخورد بدون داشتن چنین سیستم تعلیقی خدمه تانک نمیتوانند دوام بیاورند و آسیب خواهند دید. بیخود نیست که آمریکا هم در سابق از استفاده کنندگان این تانک بود. یک مطلب هم الان یادم افتاد انژکتورهای تانکهای یادشده در بالا تماما 8 نازلی است ولی موتور مرکاوا دارای انژکتورهای 14 نازلی بوده و سیستم کنترل نازلهای آن هم الکترونیکی است. همین موضوع سبب شده که این موتور دارای قدرت و استحکام و گشتاور فوق العاده ای باشد و لی در عین حال دارای حداقل مصرف سوخت باشد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
واقعا مطلب بسيار جالب و مفيدي بود داش علي . آقا علي تاپيك هاي شما روز به روز در حال بهتر شدن هست . واقعا خسته نباشيد . اميدوارم اين قسمت ادامه داشته باشه . يه چند وقت بود تاپيك تخصصي در اين سايت نبود ولي حالا به همت شما دوست عزيز و گرامي يك تاپيك جالب و عالي در مورد نيروي زميني داريم . اميدوارم هميشه موفق باشيد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خواهش میکنم کرکس جان ممنونم از اظهار لطف شما به هر حال استاد ما شما هستی :mrgreen:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
داش علی عکس هم داری از این سیستم تعلیق اگه داری لطف کن براش یه تاپیک دیگه درست کن. مرسی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نه متاسفانه عكس ندارم ولي در آينده با عكسهاي جديد تر اين تاپيك را كاملتر خواهم كرد.
خب حالا كه حرف از سيستم تعليق افتاد اجازه بدهيد درباره سيستم تعليق خودروي وكسترا 105 كمي توضيح بدهم. اين خودرو همانطور كه ميدانيد داراي 4 اكسل و 8 چرخ ميباشد. واقعا خودروي بي نظيري است. سرعت 120 كيلومتر در جاده هاي ناهموار و 200 كيلومتر در جاده هاي اسفالته. اين سرعت كمي نيست. يك نفر بر مثل برادلي در جاده هاي ناهموار بيش از 50 كيلومتر نميتواند سرعت داشته باشد.
فرض كنيد شما در اين خودرو نشسته ايد و سيستم تعليق اين خودرو هم از همان نوع دو كفه اي است كه قبلا توضيح دادم. اين خودرو با سرعت 120 كيلومتر دارد ميدود ناگهان خودرو داخل يك چاله نيم متري ميافتد. تصور هم سخت است واقعا انسان نميتواند چنين شرايطي را تحمل كند. براي رفع اين مشكل و كاهش ويبره خودرو در حين كار كردن( كاهش ويبره خودرو باعث جلوگيري از خستگي زود رس در خدمه خودرو ميشود) اين خودرو از سيستم تعليق مستقل استفاده ميكند. به اين صورت كه هر كدام از 8 چرخ خودرو بوسيله يك جك هيدروليكي از نوع واسكازين و يك سيستم دو كفه پانارد به شاسي خودرو ياتاقان بندي ميشود. جكهاي هيدروليكي هم بوسيله دو پمپ هيدروليك كه در پشت خودرو تعبيه شده است تقويت ميشوند. و پمپهاي هيدروليك هم توسط كامپيوتر داخل خودرو تنطيم ميشود به اين صورت كه در جاده هاي اسفالته قدرت جكها را كم ميكند تا خودرو با كمك سيستم دو كفه به حركت خود ادامه دهد و در صورتي كه خودرو بخواهد وارد مناطق خاكي و ناهموار شود بطور اتوماتنك پمپهاي هيدروليك تقويت شده و جكها را به حالت فعال در مياورند تا فشار وارده بين سيستم دوكفه و جكها تقسيم شده و خدمه بدون تحمل هيچ گونه ناراحتي به كار خود ادامه ميدهند.( تانك مركاوا هم از اين سيستم دوگانه تعليق استفاده ميكند)

درباره توربوشارژ كمي بيشتر توضيح ميدهم
دوستان همانطور كه گفتم موتور تانكها و در مجموع موتورهاي ديزلي بدون توربوشارژ هيچند. اجازه بدهيد درباره اين قطعه بيشتر توضيح دهم.
فرض كنيد به نوك قله اورست صعود كرده ايد. در آن ارتفاع نفس كشيدن انسان مشكل است. چرا كه هوا به اندازه كافي متراكم نيست. حالا فرض كنيد كه دستگاهي باشد كه هواي ارتفاع را متراكم كند. در اين صورت مشكل تنفس انسان در ارتفاعات هم حل ميشود.
توربوشارژ در موتور تانك دقيقا همين كار را انجام ميدهد. تراكم هواي موجود در سطح زمين براي تنفس انسان كافي است ولي براي موتور تانك نه. موتورهاي ديزلي در مرحله مكش هوا را ميمكند و در مرحله تراكم همان هوا را متراكم ميكنند و دماي هواي متراكم شده را بالا ميبرند. پس از پايان تراكم انژكتور بوسيله نازلها سوخت را به داخل سيلندر ميپاشد و سوخت در داخل سيلندر ميسوزد و توليد انرژي ميكند . حالا اگر در مرحله مكش به جاي اينكه سيلندر در اثر پايين رفتن پيستون پر شود توسط يك توربوشارژ كه هوا را از قبل متراكم و پر فشار كرده است وارد سيلندر شود قدرت موتور چند برابر خواهد شد.
توربوشارژها هواي موجود را ميمكند و پس از متراكم و پر فشار كردن آن آنرا به سيلندر ميفرستند. توربوشارژ ها نيروي حركت خود را از دودهاي حاصل از احتراق بدست مياورند. به اين صورت كه دود ها پس از خروج از موتور از طريق مانيفولد به پره هاي توربوشارژ برخورد كرده و آنرا ميچرخاند. پس ميبينيد كه توربو شارژ براي چرخش خود نيرويي از موتورتانك تلف نميكند. سوپر شارژ هم دقيقا همين كار توربوشارژ را انجام ميدهد با اين تفاوت كه نيروي حركت خود را بوسيله يك تسمه از ميللنگ موتور ميگيرد و با اين كار مقداري از توان موتور را ميگيرد. در موتور تانكهاي روز جهان تانكهاي آبرامز و مركاوا نسل چهارم كه از موتور وانكل استفاده ميكنند داراي سوپرشارژ بوده و مابقي تانكها مثل لپوپارد لكلرك و تي 90 و... از توربوشارژ استفاده ميكنند.
استفاده از توربوشارژ در موتور تانكها با همه مزاياي خود داراي محدوديتهايي هم هست ( البته قابل رفع است) به عنوان مثال حدود يك و نيم ثانيه طول ميكشد تا موتور دور بگيرد و دود توليد كند و توربوشارژ را بچرخاند. در موتور تانكهاي قديمي مثل تي 62 اين مشكل وجود داشت كه به علت دير دور گرفتن موتور يكي دو ثانيه پس از گاز دادن به موتور ناگهان تانك از جاي خود ميپريد و تمركز خدمه را به هم ميزد . اين مشكل در سوپرشارژها وجود ندارد. براي برطرف كردن اين مشكل ميتوان به جاي استفاده از يك توربوشارژ بزرگ از چند توربوشارژ كوچك يا متوسط استفاده كرد چرا كه توربوشارژ كوچك خيلي زود دور ميگيرد.راه دوم استفاده از توربينهاي مقاوم و سبك از جنس سراميك است كه به تازگي مرسوم شده است.(تكنولوژي ساخت اين توربوشارژهاي سراميكي در دست 11 كشور پيشرفته جهان قرارداشت ولي الحمدلله ايران هم دوازدهمي آنها شد)
مشكل ديگري كه استفاده از توربوشارژ داراي محدوديت است اين است كه در دورهاي بالاي موتور كه دود زيادي توليد شده و توربوشارژ به سرعت خيلي زيادي ميچرخد هوا را بيش از اندازه مورد نياز فشرده ميكند كه اين در طول زمان باعث از بين رفتن سرپيستون و بدنه سيلندر ميشود. براي جلوگيري از اين مشكل هم از يك بوستر و يك فنر زگلاژ استفاده ميشود تا سرعت توربوشارژ از حد معيني بالا نرود.
در موتور تانك مركاوا سرعت توربوشارژ بوسيله تراشه هاي نصب شده به صورت كيتهاي الكترونيكي بر روي توربوشارژ تنظيم ميشود و بدين وسيله عمر موتور آن افزايش چشمگيري خواهد داشت.(واقعا اين صهيونيستهاي پست چه موتور فوق العاده اي ساخته اند)
اينتر كولر هم يكي ديگر از قطعاتي است كه در موتور تانك بكار ميرود. توربوشارژ در اثر متراكم ساختن هوا باعث گرم شدن آن ميشوند و هواي گرم در داخل سيلندر منبسط شده و حجم تراكم را پايين آورده و باعث كاهش قدرت موتور ميشود. در اينجا اينتركولر به داد موتور ميرسد و هواي خروجي توربوشارژ را قبل ار اينكه وارد سيلندر شود بسيار سرد ميكند و با اين كار حجم بيشتري از هوا را وارد سيلندر ميكند.

اينتر كولر موتور تانك تي 72 ساخت ايران
تصویر

اينتركولر استفاده شده در موتور مركاوا
تصویر

ادامه دارد

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ََعکسهایی از موتور تانک مرکاوا
تصویر
تصویر
تصویر
تصویر
تصویر
محوطه و مصفظه موتور در شاسی تانک
تصویر
موتور تانک مرکاوا همانطور که قبلا گفتم 12 سیلندر و از نوع خورجینی دو میل لنگ میباشد. این موتور دارای دو میل لنگ میباشد و هر دو این میل لنگها توسط گرانویل به فلایویل و شافت مرکزی متصل میشود. این موتور دارای چهار توربوشارژ کوچک میباشد که هر کدام به تراشه های الکترونیکی مجهز میباشند که سرعت چرخش توربوشارژ را تنظیم کرده و از ریتارد کردن موتور جلوگیری به عمل می آورد. توربوشارژهای این موتور از نوع سرامیکی و فوق العاده سبک و محکم است. بدنه و تمام اجزای این موتور تمام فورجینگی میباشد و استحکام و دوام فوق العاده ای دارد. جالب اینجاست که در ساخت این موتور از پیچ استفاده نشده است. ( احتمال باز شدن قطعات آن در تکانهای شدید وجود دارد. همچنین موتور در جلوی تانک مستقر است و در اثر اصابت راکتهای ضد تانک به موتور اسیب نرسد) به جای پیچ از سنتر بولت استفاده شده است. انژکتورهای این موتور دارای بارلها و پلانچر های 14 نازلی میباشند و تزریق سوخت به روش الکترونیکی انجام میشود و همین موضوع باعث شده است که قدرت و گشتاور این موتور به نسبت موتورهای مشابه افزایش یابد. از نظر بهینگی مصرف سوخت این موتور در بین موتورهای تانکهای روز جهان مقام اول را دارد. این موتور( البته از نظر من) شاهکار طراحی موتورهای دیزلی است.
فلسفه قرار گرفتن موتور این تانک در جلوی آن این است که خود موتور هم به دلیل استحکام فوق العاده همانند زره عمل میکند و جان خدمه تانک را در برابر راکتهای ضد تانک حفاظت میکند.( به عکس پنجم از بالا توجه کنید)

تصاویری از داخل تانک مرکاوا


تصویر
تصویر
تصویر
تصویر
تصویر

خط تولید تانک مرکاوا در تل ها شومر واقع در تل آویو

تصویر
تصویر

تصاویر مختلف از مرکاوا

تصویر
تصویر
تصویر
تصویر
تصویر
تصویر
تصویر
تصویر
تصویر
تصویر

البته دوستان به این نکته توجه کنید که صهیونیستها خود توان ساخت چنین موتور پیشرفته ای را ندارند. صهیونیستها برای ساخت این موتور یک کنسرسیوم با شرکت چهار شرکت معروف جنرال دینامیکز آمریکا ، OSHKOSH اشکش آمریکا ، KENWORTH آمریکا ، MTU آلمان تشکیل دادند و این موتور حاصل همکاری این چهار شرکت است. قابل ذکر است که این چهار شرکت که نام بردم یکی از قدرتمند ترین و تواناترین تولیدکنندگان موتورهای دیزلی و شاسی کشنده ها و کامیونها هستند.
ببینید که این صهیونیستهای بی پدر و مادر ، برای ساخت فقط موتور تانکشان چه کنسرسیوم عظیمی را تشکیل داده اند. چه قدرتی که این صهیونیستها ندارند؟؟؟؟
راستی دوستان کسی از قیمت این تانک خبر ندارد؟ با این خرجی کلانی که این صهیونیستها برای این تانک کرده اند فقط موتور این تانک میبایست حدود 600 تا 700 هزار دلار قیمت داشته باشد.
موفق و موید باشید
داش علی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون داش علي خيلي عالي مطالب تكميلي هم بسيار مفيد بود عكس هاي جالبي بود ممنون icon_frown :cry:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ممنون داش علی جان خیلی مفید بود. قیمت تانک مرکاوا چون صادراتی نیست اعلام نشده ولی این تانک را میتوان گرانترین تانک جهان نامید که با این وجود قیمتی بیش از 5 میلیون دلار خواهد داشت.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط 951
      تاپیک جامع تحولات زرهی در نیروهای نظامی ایران
       
      با سلام
      این تاپیک برای ثبت نظرات و پیشنهادات علمی و عملی در خصوص تجهیز نیروهای زمینی ایران به یک تانک اصلی میدان نبرد برای جنگهای نوین ایجاد گردیده است .
       
       
      پلتفرم های موجود در نیروهای نظامی ایران به شرح زیر میباشند که هر کدام میتوانند در صورت برخورداری از مشخصات لازم بستر ی برای توسعه تانک اصلی میدان نبرد برای کشورمان باشند .
       
      ام۴۷ پاتون
       

      ام۴۷ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که با پیشرفت طرح تانک ام۴۶ پاتون در اوایل دهه ۱۹۵۰ ساخته شد. این تانک به عنوان تانک اصلی نیروی زمینی و تفنگداران دریایی و جایگزین تانک‌های ام۴۶ و ام۴ شرمن وارد ارتش آمریکا شد اما در این ارتش در هیچ جنگی شرکت نکرد.
      ام۴۷ تنها پس از چند سال با ساخت تانک پیشرفته‌تر ام۴۸ پاتون از استاندارد خارج شد و در اختیار متحدان آمریکا قرار گرفت و در جنگ‌های متعددی از جمله توسط اردن در جنگ شش‌روزه علیه اسرائیل، توسط پاکستان در جنگ‌های هند و پاکستان، از سوی ترکیه در حمله سال ۱۹۷۴ ترکیه به قبرس، توسط ایران در جنگ ایران و عراق و در خدمت استقلال‌طلبان کروات در جنگ استقلال کرواسی شرکت داشت.
       
      ام۴۸ پاتون
       

      ام۴۸ پاتون یک تانک متوسط آمریکایی بود که سومین و آخرین تانکی به شمار می‌رفت که به نام ژنرال جرج پاتون فرمانده سپاه سوم ایالات متحده در جنگ جهانی دوم و از هواداران کاربرد تانک در میدان نبرد، نامگذاری شد. البته ام۶۰ تانکی که بعد از ام۴۸ طراحی و تولید شد هم به طور غیر رسمی ام۶۰ پاتون نامیده می‌شود. طراحی ام۴۸ بر اساس پیشرفت و توسعه ام۴۷ پاتون تانک متوسط قبلی آمریکایی ها صورت گرفت و شباهت ظاهری زیادی با آن دارد اما از نظر ساختار کلی تانکی متفاوت و مستقل است.
       
      ام۶۰ پاتون
       

      ام۶۰ پاتون نخستین تانک رزمی اصلی آمریکایی بود که در سال ۱۹۶۰ تولید شد و سال‌ها مورد استفاده آمریکا و متحدان آن در جنگ سرد قرار داشت. ام۶۰ هرچند در ارتش آمریکا با ام۱ آبرامز جایگزین شده اما استفاده از آن هنوز در بسیاری از کشورها ادامه دارد.
      طراحی ام۶۰ بر اساس تانک متوسط ام۴۸ پاتون صورت گرفت که تا پیش از تولید ام۶۰ تانک اصلی ارتش آمریکا بود. پیشرفت‌های ام۶۰ نسبت به‌ام۴۸ شامل استفاده از توپ نیرومندتر ۱۰۵ میلی‌متری به جای توپ ۹۰ م‌م ام۴۸، استفاده از چرخ‌های آلومینیومی به جای فولادی، زره قوی‌تر و ضخیم‌تر، موتور دیزلی قوی‌تر با توان ۷۵۰ اسب بخار، و افزایش برد عملیاتی به ۴۸۰ کیلومتر می‌شد.
       
      چیفتن
       

      چیفتن (به انگلیسی: Chieftain) نوعی تانک اصلی میدان نبرد بریتانیایی است که از سال ۱۹۶۵ وارد نیروی زمینی بریتانیا شد. هنوز نیز در نیروهای مسلح اردن و ایران از آن استفاده می‌شود.
      طراحی چیفتن بر پایه گروهی از تانک‌های بریتانیایی انجام شد که از ماتیلدا ام‌کا ۲ در سال ۱۹۳۹ (با توپ ۴۰ میلی‌متری) آغاز شده و با تانک‌های کرامول (۵۷ و ۷۵ میلی‌متر)، کومه (۷۶ میلی‌متر) ادامه یافته و در پایان به تانک موفق سنچوریون (۷۶، ۸۳ و ۱۰۵ میلی‌متر) می‌رسد. چیفتن با پیشرفت این طرح ساخته شده و جایگزین تانک متوسط سنچوریون و تانک سنگین کانکوئرر به عنوان نخستین تانک اصلی میدان نبرد نیروی زمینی بریتانیا شد. تولید تانک چلنجر ۱ که بر پایه پیشرفت تانک چیفتن صورت گرفته بود از سال ۱۹۸۳ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به‌طور کامل جایگزین چیفتن شد. تولید چلنجر ۲ هم در سال ۱۹۹۸ با توسعه چلنجر۱ آغاز شد. چیفتن از پیشرفته‌ترین تانک‌های عصر خود به‌شمار می‌آید که قدرتمندترین توپ و سنگین‌ترین زره را در بین همه تانک‌های آن هنگام را داشت. اما در برابر آن، توانایی تحرک و سرعت آن کاهش یافته بود.
       
      تی-۵۵
       

      تی-۵۴ یا تی ۵۵ نوعی تانک اصلی میدان نبرد ساخت شوروی است که نخستین پیش‌نمونهٔ آن در سال ۱۹۴۵ تولید شده و تولید انبوه آن از سال ۱۹۴۷ آغاز و به سرعت به مهمترین تانک جنگی ارتش سرخ شوروی و کشورهای عضو پیمان ورشو و بسیاری از کشورهای دیگر دنیا تبدیل شد.
      تی-۵۴ بیش از هر تانک دیگری در طول تاریخ تولید شده و برآورد می‌شود که در حدود ۸۶ تا ۱۰۰ هزار دستگاه از مدل‌های مختلف آن در کشورهای مختلف تولید شده باشد. این تانک از زمان آغاز تولید خود تاکنون شاهد بهینه‌سازی‌ها و اصلاحات متعددی بوده‌است. تی-۵۵ مهمترین بهینه‌سازی تی-۵۴ به شمار می‌رود که در سال ۱۹۵۸ وارد ارتش شوروی شد؛ برخورداری از سیستم محافظتی در برابر حملات اتمی-میکروبی-شیمیایی، حذف تیربار قسمت راننده، نصب موتور قوی‌تر (۵۲۰ به ۵۸۰ اسب بخار) و افزایش ظرفیت مهمات توپ اصلی تانک (از ۳۴ گلوله به ۴۳ گلوله) مهمترین تفاوت‌های آن بودند. این تانک علاوه بر شوروی در لهستان، چکسلواکی، چین (با عنوان تایپ ۵۹) هم تولید می‌شد.
       
      تی-۶۲
       

      تی-۶۲ نوعی تانک رزمی اصلی ساخت شوروی است که بر اساس پیشرفت طرح تانک‌های خانواده تی-۵۴/۵۵ طراحی شده و تولید آن از سال ۱۹۶۱ آغاز شد. این تانک به تدریج جای تانک‌های تی-۵۴ را در واحدهای زرهی و موتوری ارتش سرخ گرفته و تولید آن در شوروی تا سال ۱۹۷۵ ادامه یافت، تا اینکه در دهه ۱۹۸۰ با تانک‌های مدرن‌تر تی-۶۴، تی-۷۲ و تی-۸۰ در خطوط مقدم ارتش شوروی جایگزین شد.
      تی-۶۲ نخستین تانکی بود که از توپ بدون خان استفاده می‌کرد. تفاوت‌های اصلی این تانک با تی-۵۴ شامل شاسی طولانی‌تر و عریض‌تر، توپ بلندتر و پرقدرت‌تر و بدون خان ۱۱۵ میلی‌متری می‌شوند.
       
      تی-۷۲
       

      تانک تی-۷۲ یک تانک اصلی میدان نبرد است که تولید آن از اوایل دهه ۱۹۷۰ در شوروی آغاز شد. این تانک شباهت‌هایی با تانک قدیمی‌تر اما پیشرفته‌تر تی-۶۴ دارد. تی-۷۲ پس از تانک دیگر شوروی‌ها؛ تی-۵۴/۵۵ پرتیراژترین تانک تولیدشده پس از جنگ جهانی دوم است و در مجموع بیشتر از ۲۵ هزار دستگاه از آن ساخته شده و کماکان برای مشتریان خارجی تولید می‌شود که توسط ده‌ها کشور مورد استفاده قرار گرفته‌است. تانک تی-۹۰ مدل توسعه‌یافته تی-۷۲ و جدیدترین تانک ارتش روسیه محسوب می‌گردد. سلاح اصلی این تانک، یک قبضه توپ بدون خان کالیبر ۱۲۵ میلی‌متری از نوع ۲A46M است.
       
       
    • توسط bmyazdani
      تانک رزمی چلنجر 2


      Challenger 2 Main Battle Tank


      تانک چنلجر2 جدید ترین تانک زراد خانه ارتش انگلستان بحساب می آید که جایگزین سری تانک های چلنجر1 این کشور شده است.زره چابهام نسل جدید این تانک شهرت فراوانی دارد و در نتیجه مقاومت زیاد این زره، این تانک لقب مقاوم ترین تانک ناتو را یدک می کشد. تانک چلنجر2 علاوه بر ارتش انگلستان در ارتش عمان نیز عملیاتی است.
      طراحی و ساخت تانک چلنجر نخستین بار توسط کارخانجات اسلحه سازی سلطنتی انگلستان (ROF) انجام شد.
      طراحی تانک چلنجر نتیجه سفارشی از سوی ایران برای ساخت نمونه ی بهسازی شده ای از تانک چیفتن با نام پروژه ی شیر ایران بود. پس از درخواست ایران مبنی بر ساخت تانکی پیشرفته مشابه تانک چیفتن که در ارتش آن کشور در حال خدمت بود، کارخانجات اسلحه سازی سلطنتی انگلستان کار ساخت تانک را بصورت دو پروژه مجزا با مشخصه های FV4030/2(شیر1) و 4030/3(شیر2) آغاز کرد.اما در پی سقوط رژیم شاهنشاهی ایران عملاٌ سفارش ساخت این تانک از سوی ایران منتفی گردید. ظاهراٌ روند ساخت تانک جدید متوقف شده و پایان یافته بود ولی بعد ها وقایعی به وقوع پیوست که روند ساخت تانک را مجدداٌ احیا نمود.پس توقف پروژه ی مشترک تانک MBT-70 بعلت مشکلات مالی، ارتش انگلستان که به نتایج این پروژه بسیار امیدوار بود تصمیم گرفت تا پروژه تانک شیر ایران را از کارخانجات اسلحه سازی سلطنتی خریداری کند و آن را به عنوان گزینه ی اصلی خود برای ساخت یک تانک رزمی جدید ادامه دهد. با خرید این پروژه از سوی ارتش انگلستان این پروژه به پروژه چلنجر تغییر نام داد.
      تانک چلنجر1 دارای یک طراحی انقلابی بود که در آن از جدیدترین فناوری های نظامی عصر خود استفاده شده بود. یکی از معروفترین این فناوری ها زره چابهام بود که حفاظت به مراتب بیشتر از دیگر تانک ها به تانک چلنجر می بخشید. این زره هموژن نورد خورده (RHA) که ساختار آن بسیار پیچیده و محرمانه بود آنقدر پر قدرت بود که بعد از آن بعنوان استانداردی برای سنجش مقاومت زره دیگر تانک ها استفاده گردید. لازم به ذکر است که این زره در پروژه های دیگری همچون تانک آبرامز ایالات متحده نیز به کار گرفته شد که این امر توانایی بالای آن را ثابت می کند. اما زره خوب بتنهایی عامل برتری یک تانک رزمی به حساب نمی آید. این ادعا در مورد تانک چلنجر دقیقاٌ به اثبات رسید. در سال 1987 میلادی و طی رقابت زرهی اترش کانادا برای خریداری یک تانک زرمی جدید، تانک چلنجر در مقایسه با دیگر رقبای غربی اش آنچنان عملکرد وحشتناکی از خود بجا گذاشت که ارتش انگلستان نیاز خود را به یک تانک رزمی جدید را مطرح کرد. طی مراحل سنجش تانکهای رزمی شرکت کننده در مناقصه، تانک چلنجر1 در بین دیگر تانک های شرکت کننده بیشترین اصابت مستقیم در اثر گلوله ی دشمن را ثبت کرد که این امر مصیبت بار بود.این نقص به همراه سیستم های کنترل آتش و هدف یابهای ضعیف تانک باعث شد تا این تانک در بین دیگر رقابایش کند ترین سرعت آتش را داشته باشد.بدین ترتیب تانک چلنجر1 در انتهای جدول رده بندی تانک های رزمی شرکت کننده قرار گرفت. بعلت این حضور ضعیف، پیشنهاد ها به سوی بکار گیری ویژگی های منحصر به فرد تانکهای آبرامز ایالات متحده،لکلرک فرانسه و لئوپارد2 آلمان منعطف شد. سر انجام بخش طراحی سیستم های دفاعی شرکت ویکرز طراحی جدیدی از تانک را با نام چلنجر برگزید.اگرچه نام تانک جدید مشابه تانک قبلی بود ولی این تانک تنها چهار درصد با تانک قبلی وجه تشابه داشت و 150 مورد عملیات بهسازی بر روی آن انجام گرفته بود.
      علیرغم همه ی این مشکلات تانک چلنجر1 در نبردهایی همچون جنگ خلیج فارس و نبردهای بالکان بکار گرفته شد و عملکرد قابل قبولی در مقابل نمونه تانک های بلوک شرق از خود بر جای گذاشت. طی جنگ خلیج فارس 180 دستگاه تانک چلنجر1 به عربستان سعودی منتقل شد و در خطوط مقدم نبرد بکار گرفته شد. مقامات ارتش انگلستان ادعا کرده اند که واحدهای زرهی ارتش انگلستان توانسته اند تا 300 دستگاه خودروهای زرهی عراقی را بدون آسیب دیدگی حتی یک تانک چلنجر1 نابود نمایند.همچنین تانک چلنجر1 طی جنگ خلیج فارس از خود رکوردی بر جای گذاشت که در تاریخ نظامی تانکهای رزمی بی نظیر بوده است. این تانک موفق شد تا از فاصله چهار هزار متری یک دستگاه تانک عراقی را هدف قرار داده و منهدم نماید. لازم به ذکر است که تانک چلنجر1 در راستای ماموریت صلح بانی در بوسنی نیز بکار گرفته شده است. از سال 1998 روند جایگزینی تانک چلنجر1 با مدل بهسازی شده ی آن یعنی چلنجر2 آغاز گردید و تا سال 2002 میلادی به اتمام رسید.

      روند طراحی تانک چلنجر2 در آگوست 1989 میلادی به اتمام رسید و در فوریه سال 1990، اولین نمونه آزمایشی آن تکمیل گردید. در این نمونه ی آزمایشی ، از جدید ترین فناوری آنزمان استفاده شده بود.در اوایل آگوست سال 1990 هفت دستگاه نمونه آزمایشی و پس از آن دو دستگاه دیگر آماده گرید.از نه دستگاه نمونه آزمایشی، هفت دستگاه آن در لیدز و دو دستگاه دیگر در نیوکاسل ساخته شدند. همچنین یک برجک اضافی در لیدز ساخته شد تا از آن برای آزمایشات شلیک و اثر برخورد گلوله ی دشمن بر روی زره استفاده شود. این نمونه های آزمایشی از جهاتی با یکدیگر تفاوت داشتند ولی در همه ی آنها 156 مورد بهینه سازی انجام شده بود.عملیات بهسازی طوری طرح ریزی شده بود تا امکان انجام برخی از این بهسازی ها بر روی تانکهای چلنجر1 در محلهای نگهداری آنها امکانپذیر باشد.

      شرکت سیستمهای دفاعی ویکرز که در آنزمان مسئولیت پروژه را بر عهده داشت در سپتامبر سال 1990 تانک چلنجر2 را در معرض نمایش گذاشت. (لازم به ذکر است که بعد ها سرکت بی ای ایی سیستمز با خریداری شرکت ویکرز مسئولیت پروژه راعهده دار شد).

      پس از بررسی های انجام شده از سوی ارتش سلطنتی انگلستان این تانک برای خدمت در ارتش مناسب تشخیص داده شد. در ژوئن سال 1991 میلادی دولت انگلستان درخواست خرید 127 دستگاه تانک چلنجر 2و 13 دستگاه تانک آموزشی به ارزش 520 میلیون پوند را ارائه کرد.در سال 1993 تولید تانک در کارخانجات ویکرز در لیدز آغاز شد و اولین مرحله ی سفارش در جولای سال 1994 آماده تحویل گردید. در 16می سال 1994 ارتش انگستان آزمایشات تکمیلی تانک چلنجر2 را آغاز کرد. پس از اتمام آزمایشات متفاوت مقامات ارتش از عملکرد تانک ابراز رضایت کردند.در جولای سال 1994 وزارت دفاع انگلستان سفارش دیگری را برای خرید تانک ارائه کرد. این سفارش که ارزش آن بالغ بر یک میلیارد و دویست میلیون پوند بود شامل 259 دستگاه تانک چلنجر2،نه دستگاه آموزشی بعلاوه ی پشتیبانی آموزشی و لجستیکی میشد.فرآیند تولید از همان سال آغاز شد.
      تولید تانک در کارخانجات لیدز تا سال 1999 به اتمام رسید ولی کار تولید در نیوکاسل همچنان ادامه پیدا کرد تا آنکه در سال 2002 آخرین سری از تانکهای تولید شده نیز به ارتش انگلستان تحویل داده شد.در سال 1993 سلطان نشین عمان هجده دستگاه تانک چلنجر2 را سفارش داد و در سال 1997 سفارش خدید بیست دستگاه تانک دیگر را ارائه کرد. ارزش این معاله 240 میلیون پوند برآورد شده است.


      در سال 1999 وزارت دفاع انگلستان تایید کرد که تانک چلنجر2 توانسته است طی سخت ترین آزمایشات مطابق شرایط میدان نترد بهتر از هرتانک دیگری در سراسر جهان به اهداف مورد نظر دست یابد.با این حال برخی از کارشناسان مسائل نظامی معتقد بودند که این ادعا بیشتر بمنظور بازاریابی برای فروش تانک مطرح شده است. با روشن شدن جزئیات بیشتری از این آزمایشات، توانمندیهای تانک چلنجر2 بر همه گان آشکار گردید و از آن بعنوان یکی از بهترین تانکخای رزمی تام برده شد.

      جزئیات از این قرار بود:
      یک اسکادران مرکب از از دوازده دستگاه تانک چلنجر2 که خدمه ی آنها گلچینی از بهترین و با تجربه ترین پرسنل ارتش انگلیس بودند، موفق شدند تا آزمایشات زرهی تکمیلی واحدها موسوم بهATDU را با موفقیت به اتمام برساند.این اسکادران با پوشش دادن 5040 کیاومتر طی 84 نبرد شبیه سازی شده و شلیک 2856 گلوله از انواع مختلف مهمات 120 میللیمتری و 84000 گلوله ی کالیبر 7.62 میلیمتری مسلسل کار خود را به اتمام رساند. هر روز نبرد شبیه سازیس شده 33 کیلومتر پیشروی در زمینهای ناهموار، 27 کیلومتر حرکت در سطوح جاده ای و شلیک 34 گلوله ی توپ 120 میلیمتری و 1000 گلوله مسلسل موازی با توپ اصلی را شامل میشد.

      این آزمایشات اعتبار از دست رفته ی تانک چلنجر را به آن بازگرداند ولی با این حال در بازار فروش جهانی توفیق چندانی نصیب تانک نشد.علیرغم آزمایش تانک توسط کشورهای قطر ، عربستان سعودی و یونان هیچکدام از انی کشورها تمایلی به خرید تانک چلنجر2 از خود نشان ندادند. علت این امر رقابت فشرده در بازار جهانی و حضور رقبای سرسختی همچون سری تانکهای ابرامز ، لئوپارد2 ولکلرک بود. بدین ترتیب عمان به عنوان تنها مشتری خارجی تانک چلنجر2 باقی ماند و آخرین سری از سفارشات عمان در سال 2001 میلادی به ارتش آن کشور تحویل داده شد.

      بدنه تانک چلنجر2 از سه بخش تشکیل شده است: اتاقک راننده که در جلوی بدنه قرار دارد، بخش فرماندهی و کنترل که در برجک قرار گرفته و بخش موتور که در انتهای بدنه قرار دارد.بدنه و قطعات موتوری تانک چلنجر1 در تانک چلنجر2 نیز مورد استفاده قرار گرفته است که علت آن کارایی بالای آنها بوده اما برجک تانک کاملاٌ از طراحی تازه ای بهره می برد و با تانک قبلی تفاوت دارد.برجک تانک به زره چابهام نسل دوم مجهز شده است. این زره از ساختار محرمانه ای مرکب از لایه های سرامیک مخلوط در داخل زره فولادی تشکیل شده است و به آن زره ساندویچی نیز گفته می شود.این زره جدید به شدت مقاوم است و در مقابل سلاحهای هدایت شونده ی ضد تانک (ATGM) و مهمات انفجاری شدید ضد تانک (HEAT) که به خرجهای شکلدار مجهزند، از تانک مخوبی محافظت مینماید. علاوه بر تانک چلنجر، در تانک ابرامز ایالات متحده نیز ازفناوری این نوع زره استفاده شده است.برجک تانک توسط یک سیستم گرداننده الکتریکی حرکت میکند و در آن از سیستم الکترو هیدرولیکی استفاده نشده است.
      تانک چهار نفر خدمه دادر که عبارتند از:فرمانده، راننده، توپچی، و گلوله گذار.علت استفاده از چهار نفر،بالا بردن قابلیتهای رزمی و توان درگیری بیست و چهار ساعته تانک بوده است زیرا در اینگونه ماموریتهای سنگین تعداد نفرات تاثیر گذار خواهد بود (لازم به ذکر است که تانکهایی همچون لکرک یا T-72 از سه خدمه استفاده می کنند که این امر موجب افزایش خستگی روحی و جسمی نفرات در ماموریتهای طولانی خوهد شد).

      اتاقک راننده به یک پریسکوچ غیر فعال (PDP) مجهز اشت. این پریسکوچ از یک سیستم تقویت کننده تصاویر بهره میبرد در نتیجه حرکت در شب برای راننده امکان پذیر شده است. در نتیجه استفاده از این سیستم ها تانک میتواند در شب با سرعتی معدل سرعت روز خود حرکت کند و از وسایل روشنایی خارجی نیز استفاده ننماید.
      جایگاه فرمانده ی تانک که در سمت راست برجک واقع شده به هشت عدد پریسکوپ با قابلیت پوشش 260 درجه ای مجهز است. در زیر هر پریسکوچ کلید قرمز رنگی تعبیه شده است که در صورت فشار دادن آن برجک به سرعت با پریسکوپ هم سو خواهد شد.فرمانده تانک به یک هدف یاب متعادل با میدان دید وسیع به نام
      VS580-10 مجهز می باشد یک مسافت یاب لیزری نیز در آن تعبیه شده است.این هدفیاب قادر است تا دامنه +35 الی -35 درجه عمودی را پوشش دهد. کار طراحی و ساخت این هدف یاب را شرکت ساژم بر عهده داشته است.
      جایگاه توپچی که در جلوی فرمانده قرار دارد به یک سیستم تصویر ساز حرارتی مجهز است که شرکت تیلز اپتروسیس سازنده ای آن است. این سیستم که از حسگر UKTICM2 استفاده مینماید امکان دید در شب را برای توپچی فراهم کرده است. تصویر حرارتی با بزرگنمایی 4 الی 11.5 برابر در هدفیاب ها و نیز نمایشگرهای دیجیتالی فرمانده و توپچی تانک قابل رویت است.
      توپچی تانک به یک هدفیاب اصلی متعادل مجهز است که از یک مجرای نشانه روی بصری، یک مسافت یاب لیزری چهار هرتزی با دقتی در حدود 5 متر و بردی بین 200 الی 10000 مترو همچنین یک صفحه نمایش تشکیل شده است.کار طراحی این هدفیاب نیز توسط شرکت تلیز اپتروسیس انجام شده است.علاوه بر هدفیاب اصلی، تانک به یک هدفیاب فرعی نیز مجهز است که بصورت موازی با توپ نصب شده است تا در صورت نیاز توسط توپچی مورد استفاده قرار گیرد.خدمه گلوله گذار نیز به یک پریسکوپ روزانه مجهز است و در صورت نیاز می تواند از آن استفاده نماید.

      تانک چلنجر2 به یک سیستم کنترل آتش دیجیتالی ساخت شرکت جنرال داینامیکس کانادا(سابقا شرکت کامپیوتیگ دیوایسس) مجهز است.این سیستم از یک کامپیوتر تشکیل شده که بصورت خودکار محاسبات مربوط به فرآیند شلیک را انجام می دهد.سیستم کنترل آتش تانک قادر است تا شش هدف متفاوت را بصورت یکجا ردیابی کند. تانک های چلنجر2 ارتش انگمستان به یک سیستم کاربردی اطلاعات میدان نبرد (PBISA) مجهز شده اند که شرکت جنرال داینامیکس انگلستان کار طراحی آنرا بر عهده داشته است.این سیستم برای جمع آوری از دیگر تانک ها به منظور هماهنگی بیشتر و گرفتن دستورات لازم از ستاد فرماندهی مرکزی بکار میرود.اطلاعات این سیستم پس از پردازش کامپیوتری در نمایشگرهای فرمانده و راننده تانک به نمایش در می آید تا آخرین اطلاعات صحنه نبرد و آرایش نیروهای خودی یا دشمن را در اختیار آنها قرار دهد. همچنین برای تانکهای ارتش انگلستان یک سیستم تاکتیکی ارتباطات دیجیتالی به نام بومن (کماندار) در نظر گرفته شده که علاوه بر امکانپذیر کردن ارتباطات امن، به طور خودکار موقعیت جغرافیایی تانک را نیز نمایش می دهد تانکهای چلنجر2 ارتش انگلستان که در عراق خدمت می کنند در سال 2006 به این سیستم مجهز شدند.

      سلاح اصلی تانک چلنجر2 را یک توپ 120 میلیمتری خاندار بنام ال-30 تشکیل میدهد که از فولاد تصفیه شده ESR ساخته شده است. این نوع فولاد جزو مرغوبترین انواع فولاد در جهان بحساب می آید و استحکام بسیار بالایی دارد.این توپ به یک روکش عایق حرارت، یک سیستم مرجع نصب شده در دهانه لوله و همچنین یک سیستم تخلیه کننده دود مجهز است.

      سطح داخلی توپ ال-30 با روکشی از فلز کروم پوشیده شده تا ساختاری محکمتر و سطحی نرم تر به آن ببخشد.
      این روکش باعث می شود تا گلوله سایش کمتری با سطح لوله داشته باشد، دقت بیشتری پیدا کند، سرعت آن افرایش یابد و در نتیجه قدرت نفوذ آن بالاتر برود.توپ ال-30 دارای زاویه حرکت عمودی 10- الی 20+ درجه است و از آنجا که برجک تانک قابلیت حرکت 360 درجه ای دارد، توپنیز دارای زاویه گردش 360 درجه ای است و از یک سیستم کنترل و تثبیت کننده برقی استفاده مینماید.این توپ تفریباٌ با تمامی مهمات های فعلی 120 میلیمتری سازگار می باشد و می تواند گلوله های ثاقب ضد زره APFSDS-T مجهز به میله ی نفوذ کننده از جنس اورانیوم ضعیف شده ، گلوله های دودزا و انواع دیگری از گلوله های دیگری از جنس اورانیوم ضعیف شده نیز شلیک نماید از جمله چارم-1(CHARM-1) و چارم-3 (CHARM-3) که جزو مهمات اصلی تانک بحساب می آیند.در سال 2004 میلادی بخش سیستمهای زمینی شرکت بی ای ایی سیستمز طبق قراردادی متعهد شد تا تانکهای چلنجر2 ارتش انگلیس را به یک توپ 120 میلیمتری بدون خان مجهز کند.دین ترتیب تانکهای چلنجر2 ارتش انگلستان به توپ بسیار معروف و پر قدرت ال-55 ساخت شرکت راین متال آلمان مجهز شدند.این توپ که یکی از بهترین و قابل اعتماد ترین سلاحهای جهان بشمار می آید تاکنون بر روی سری تانکهای ابرامز ایالات متحده و ائوپارد2آ6 آلمان نصب گردیده است. این توپ قدرتمند از ژانویه سال 2006 تاکنون مضغول گذراندن مراحل آزمایشی بر روی تانک چلنجر2 می باشد.
      علاوه بر توپ اصلی تانک به یک مسلسل کالیبر 7.62 موازی با توپ و یک مسلسل GPMGL37A کالیبر 7.62 بر روی برجک برای دفاع هوایی مجهز میباشد.
      موتور تانک یک موتور دیزلی دوازده سیلندر پرکینز کاترپیلار با نام CV12 می باشد که 1200 اسب توان تولید میکند. همچنین تانک چلنجر2 به یک سیستم تعوض دنده ی اتوماتیک به نام TN54 مجهز است که شش دنده ی جلو و دو دنده ی عقب دارد.حداکثر سرعت جاده این تانک 59 کیلومتر بر ساعت و حداکثر سرعت آن در مناطق ناهموار 40 کیلومتر بر ساعت است.برد عملیاتی تانک نیز 450 کیلومتر در حالت معمول و 250 کیلومتر در مناطق ناهموار میباشد.
      لازم به ذکر است که مدل صادراتی تانک چلنجر2 به یک موتور دیزلی جدید به نام MTUMT883 مجهز شده است که به آن قدرتی معادل 1500 اسب میدهد. حجم کم این موتور باعث میشود که فضای بیشتری برای دخیره سوخت بوجود بیاید که این امر باعث افزایش برد عملیاتی تانک تا شعاع 550 کیلومتری شده است.

      تانک چلنجر2 به یک سیستم حفاظتی شیمیایی- میکروبی-هسته ای (ش م ه) مجهز است که از خدمه تانک در برابر عوامل غیر متعارف حفاظت می کند.سیستمهای الکترونیکی تانک نیز در برابر امواج الکترومغناطیس ناشی از انفجارات هسته ای مقاوم هستند. این خصوصیات باعث شده است تا تانک برای نبردهای غیر متعارف نیز آمادگی داشته باشد.قابل ذکر است که تانک چلنجر2 یکی از معدود تانکهایی است که از فناوری پننهانکاری استفاده مینماید. شکل خاص بدنه و برجک باعث گردیده تا اثر راداری تانک به حداقل برسد.
      علیرغم عدم شهرت زیاد تانک چلنجر این تانک واقعاٌ یکی از بهترین تانکهای امروز جهان است.زره مستحکم، قدرت آتش خوب ، قابلیت تحرک مناسب و ایمنی بالا از تانک چلنجر2 تانکی مناسب و قابل اطمینان ساخته است که توانمدندی هایش را در عرصه نبرد و نه روی کاغذ به اثبات میرساند.

      مشخصات تانک رزمی چلنجر 2
      خدمه : 4 نفر
      جرم کلی تانک : 62500 کیلو گرم
      طول بدنه تانک :8،3 متر
      عرض تانک : 3،5 متر
      ارتفاع تانک از سطح زمین : 2،5 متر

      جنگ افزار های موجود روی تانک : یک توپ 120 میلیمتری + یک مسلسل 7،62 میلیمتری موازی با توپ + یک مسلسل با کالیبر 7،62 نصب شده روی برجک
      ظرفیت گلوله توپ : 50 گلوله از انواع مختلف
      ظرفیت گلوله مسلسل : 4000 گلوله
      قابلیت دید در شب : دارد
      قابلیت شلیک در حین حرکت : دارد
      موتور : CV12 دیزلی با 1200 اسب بخار قدرت
      حداکثر سرعت : 59 کیلومتر بر ساعت : جاده ای -- 40 کیلو متر بر ساعت : غیر جاده ای
      حداکثر برد عملیاتی : 250 الی 450 کیلومتر
      سیستم استتار : بهمراه دو سری پنج تایی نارجک دودزا، تخلیه کننده دود از اگزوز ال-8

      منبع : ماهنامه جنگ افزار شماره 29
    • توسط EBRAHIM
      IRIS و پدید آمدن برنامه فضایی ایران (قسمت اول )

      مدتیست که از رسانه های جهانی،خبرهایی به گوش میرسد که ایران در حال تولید موشکی است که توانایی حمل ماهواره به فضا دارد.آيا چنين چيزي امكان دارد؟آيا اين ماجرا يك بلوف سياسيست يا حقيقت دارد؟
      دوستان از نظرات مفيد خودشون دريق نكنند امیدوارم مبحث جالبی شود.
      با تشكر



      چند نکته قبال از خواندن مقاله :مطمئنا نظرات نویسنده با نظرات مترجم یکی نیست!!!
      در این مقاله موشک IRIS معادل موشک شهاب 3 دی فرض شده که آن هم به نوبه خود معادل موشک نو دونگ کره شمالی را در اختیار گرفته
      موشک IRIS ویا شهاب 3 دی اولین موشک ماهواره بر سبک ایران فرض شده اند (پراکنده بودن اطلاعات اجازه سخن قطعی را نمیدهد )
      موشک شهاب پنج معادل تائه دو پونگ دو کره شمالی فرض شده (البته از سوی نویسنده آن که آمریکایی هستند ) و عنوان اولین ماهواره بر سنگین ایران را بر دوش میکشد
      =============================================

      نخستین ظهور موشک ماهواره بر IRIS/IRSL-X-1

      با وجود ادعاهای ایران مبنی بر عدم بالابردن برد شهاب 3 دولت ایران در حال حاضر مشغول به ساخت و توسعه نخستین ماهواره بر خود موسوم به IRIS میباشد .
      پرتابگر ماهواره IRIS در ظاهر دارای ترکیب ساختمانی از موشک بالستیکShahab3 است که در مرحله اول از طراحی
      ان بهره میبرد و در مرحله دوم پرتابگر دارای دوقسمت موتور جامد و نیز محل حمل ماهواره (قسمت سوم) توسط پرتابگر است که قطر این مرحله از مرحله اول کمی بیشتر است و میتواند ماهواره های مخابراتی و علمی را در مدار زمین قرار دهد .
      .پرتابگر IRIS با پیکر بندی انجام شده بر روی آن پرتابگریست ایده آل به عنوان کاوشکر یا موشک اکتشافی که میتواند برای حمل کلاهک جنگی و یا توسعه کلاهک های فضایی قابل بازگشت و یا در نهایت برای ارسال محموله های علمی به فضا مورد استفاده قرار گیرد .البته این پرتابگر درحال حاضر نمیتواند ماهواره ها و یا محموله های با جرم بالا را به سمت مدار پرتاب کند . مگر اینکه مرحله سومی نیز به آن اضافه شود تا تبدیل به یک پرتابگر سنگین گردد .
      با توجه به آزمایش موشک چند مرحله ای شهاب 3 نویسنده بر این عقیده است که در صورتی که پرتاب آز مایشی موشک Shahab-3D نخستین پرواز آزمایشی پرتابگر IRIS باشد در آن صورت پرتابهای موشک های
      Shahab - 5 دومین و سومین مرحله از برنامه ساخت یک پرتابگر ماهواره ای است که ایران ادعا دارد در حال توسعه آن است .
      اولین تصویر از موشک IRIS در یکی از نمایشگاههای هوا و فضای ایرانیان در اندازه یک ماکت یک متری به نمایش گذاشته شد . نویسنده ادعا دارد که تستهای ناموفق پرتابی این موشک علت اصلی به تاخیر افتادن توسعه موشک حامل پرتابگر شهاب 5 تا کنون بوده است ولی با تردید بیان میکند که فقط زمان قادر به روشن ساختن این مطلب میباشد .

      نویسنده مقاله ادعا دارد که اختمال توسعه نوع جدیدی از موشک های بالستیک از روی این نسخه پرتابی با نامهای جدیدتر از Shahab - 3d وجود دارد ، ونیز باتوجه به موتور سوخت جامد مورد استفاده در مرحله فوقانی و نیز تمام اطلاعاتی که از موشک شهاب 3 در اختیار است ، طراحی نمایش داده شده از IRIS یقینا طرحی مناسب با استفاده از طراحی موشک بالستیک شهاب 3 است . هرچند که پرتاب این سیستم آزمایشی پیشرفته که پیش از این در غرب و شرق مورد استفاده قرار گرفته و از متدهای غربی و شرقی نیز برای توسعه استفاده کرده برای ملل چیز چندان غیر عادی نخواهد بود ، ولی به سرعت بخشیدن برای توسعه اولین ماهواره بر سنگین ایران قبل از پرتاب کمک شایانی خواهد کرد .
      نویسنده در ادامه با بیان شباهت موجود بین شهاب 3d و نسخه های دوم و سوم موشک تائه دو پونگ کره شمالی این پرسشها
      را مطرح میکند که آیا شهاب 3D میتواند نسخه اصلاح شده از ماهواره بر ایرانی IRIS باشد که تست نخست خود را سپری کرده است ؟ آیا این موشک همان نسخه بالستیک فضایی از موشک تائه دو پونگ 2 کره شمالی وترکیب ماهواره بر شهاب 5 است و یا اینکه موشک بالستیکی ساخت ایران است ؟
      شاید تاحد زیادی بتوان گفت که ایران در حال همکاری با کره شمالی برای ساخت نسخه دوم و سوم ماهواره بر شهاب 5 است و هر دو در انجام این طرح مشارکت جدی دارند. کره شمالی که در سال های پایانی قرن 20 نسخه جدید و بهسازی شده ای از موشک تائه دو پونگ 1 را آزمایش کرده بود در بین 26 Juan و 2 Julay سال 2001 نخستسن نمونه پرتابی از موشک تائه دو پونگ دو را برای پرتاب بر روی سکوی تاسیسات پرتاب خود قرار داده بود .
      این کاملا واضح است که موشک شهاب 3 دی چند ثانیه پس از پرتاب و قبل از پایان مرحله اول در اولین تست خود در آسمان منفجر شد . با وجود طراحی متناسب موتور سوخت جامد آن و نیز پوشش آیرو دینامیک موشک متاسفانه انفجار باعث جلوگیری از آزمایش این قسمت ها گردید . در کل باید به این نتیجه رسید که در صورت تداوم برای ساخت و تکمیل شهاب 5 گلی به یاد ماندنی برای مردم ایران در بخش فضا به ثمر خواهد رسید .


      ========================================
      اما مشخصات موشک IRIS

      حد اکثر بار قابل حمل توسط کلاهک موشک (کیلوگرم ): 760-987-1,158 بار فضایی و یا کلاهک جنگی .
      حداکثر برد ( کیلومتر ) : 1500
      تعداد مراحل : 2
      قطر موشک (متر ) : 1.32 - 1.35 – 1.85
      ارتفاع موشک : 17.1 متر
      وزن در حالت پرتابی سبک : 16000 کیلوگرم
      وظیفه : برای پرتاب محموله های فضایی علمی و تحقیقاتی و نیز ماهواره ها

      اطلاعات مربوط به مرحله اول موشک
      ارتفاع : 14 متر
      قطر : 1.32 – 1.35 – 1.85 متر
      جرم :15092 کیلوگرم
      تراست : موثر 26051 کیلوگرم بر فوت مربع - واقعی 26,760-26,600 کیلوگرم بر فوت مربع
      زمان سوخت : 110 ثانیه
      نوع سوخت : TM-185 (20% Gasoline + 80% Kerosene)
      نوع اکسید کننده : AK-27I (27% N2O4 + 73% HNO3 + Iodium Inhibitor)
      جرم سوخت :12912 کیلو گرم

      اطلاعات مربوط به مرحله دوم موشک
      ارتفاع : 3 الی 4 متر در کل
      قطر : 1.3 ای 2 متر
      وزن : نا معلوم
      تراست موتور : نامعلوم
      مدت زمان سوخت : 100 ثانیه
      نوع سوخت : جامد

      لطفا اگر کسی تصویری از این پرتابگر داره در تاپک قرار بده

      ادامه دارد ..........
      ======================
      منبع خبر:وبلاگ هوانوردی قرن 21
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.