hans

نبرد نورماندی.بزرگترین نبرد جنگ جهانی دوم

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[align=center]تصویر[/align]

[align=center]The Battle Of Normandy[/align]

در ششم ژوئن سال ۱۹۴۴ ميلادی نيروهای متفقين تحت رهبری آمريکا و بريتانيا ، برای آزاد سازی اروپای تحت اشغال آلمان نازی اقدام به اجرای يکی از جسورانه ترين عمليات آبی- خاکی تاريخ بشر کردند.


در اين روز که به D-Day شهرت يافته، نيروهای دريايی متفقين با برخورداری از پشتيبانی هوايی، تحت فرماندهی ژنرال دوايت آيزنهاور سربازان خود را به ساحل شمالی فرانسه رساندند.

تصویر

بعد از آنکه اين سربازان در خاک فرانسه فرود آمدند ژنرال آيزنهاور اين پيام را فرستاد:



"مردم اروپای غربی! امروز صبح سربازان نيروی اعزامی متفقين در ساحل فرانسه فرود آمدند. اعزام اين سربازان بخشی از طرح ملل متحد برای آزادسازی اروپاست که با همکاری متحدين روس ما صورت گرفته است.پيام من به همه شما اين است: ساعت آزادسازی شما فرا رسيده است. حتی اگر اين حمله از کشور شما آغاز نشده باشد."


ورود نيروهای متفقين به سواحل نرماندی در واقع آغاز عمليات آزادسازی نواحی تحت اشغال آلمان در اروپا بود. سه سال طول کشيد تا طرح اين حمله ريخته شد و حاصل آن عمليات گسترده ای بود که از لحاظ ابعاد بی سابقه بوده است.

تصویر

ژنرال جوليان تامسون که يک مورخ نظامی است، در مورد عمليات D-Day گفت: "عمليات عظيمی بود - فقط در روز D-Day به تنهايی - يکصد و پنجاه و شش هزار سرباز وارد خاک فرانسه شدند. يکصد و سی هزار نفر از طريق دريا و بيست و سه هزار نفر از راه هوا. طبيعی است که برای انتقال اين همه سرباز به کشتی و هواپيمای زيادی نياز است. چيزی حدود شصت هزار ناو و هواپيما در عمليات اين روز شرکت داشت."


در حالی که سربازان به همراه خودروهای نظامی شان وارد خشکی می شدند، گروهی از خبرنگاران آنها را همراهی می کردند و از صحنه نبرد گزارش می دادند.
سربازان بريتانيايی، آمريکايی و کانادايی در نبرد عليه آلمان تحت رهبری هيتلر تنها نبودند و نيروهای لهستانی، نروژی، بلژيکی، فرانسوی و چک نيز از آنها حمايت می کردند.


سيدنی گلدبرگ که يکی از افسران اطلاعاتی نيروی هوايی سلطنتی بريتانيا در سال ۱۹۹۴ بود و در آن زمان در يک کشتی جنگی خدمت می کرد، وضعيت موجود را چنين توصيف می کند:


"برخی از سربازان درست قبل از آنکه پايشان به خشکی برسد هدف قرار گرفتند. تمام آتشبارها و توپخانه های ساحلی نقش موثری نداشتند اما در عين حال برخی از آنها شديدا موثر واقع شدند. سرانجام سربازان بريتانيايی موفق شدند در بخشی از ساحل استقرار يابند. اين کار ساده ای نبود اما نسبتا سريع انجام شد. واضح است که عده زيادی جان خود را از دست دادند. وضعيت آمريکايی ها در ساحل اوماها بسيار دشوارتر بود زيرا آنها به تمام تجهيزاتی که دردسترس بريتانيایی ها قرار داشت مجهز نبودند. در بعد از ظهر روز D-Day جنگ خونينی در گرفت. برخی از کوماندو های نيروی دريايی سلطنتی که مجروح شده بودند برای درمان و بازگردانده شدن به انگلستان به کشتی من منتقل شدند. برخی از آنها جراحتهای شديدی ديده بودند. از ما هم خواسته شد که برای کمک به اين افراد چيزهايی مثل حوله - جوراب و لباس زير اهدا کنيم."


از تعداد مجروحان و کشته شدگان در D-Day آمار رسمی موجود نيست. تخمين زده مي شود که در اين روز حدود سه هزار نفر کشته و هفت هزار نفر مجروح شده باشند. و اين در حالی است که پيش از حمله رهبران نظامی متفقين نگران بودند که ميزان تلفات از اين بيشتر باشد.

تصویر

در طی سه ماه بعد، دويست هزار نفر از نيروهای متفقين و دويست و پنجاه هزار نفر از نيروهای آلمانی کشته و يا مجروح شدند. پانزده هزار شهروند فرانسوی نيز در اثر اين درگيريها جان خود را از دست دادند.


فرماندهان متفقين که نگران تلفات بالای احتمالی بودند در طرح ريزی عمليات خود دقت زيادی به خرج دادند. يکی از عوامل کليدی که به موفقيت آنها کمک کرد غافلگير شدن آلمانيها بود.


متفقين با حقه ای حساب شده آلمانيها را به گونه ای فريب دادند که آنها تصور کردند حمله نه در نرماندی، بلکه در منطقه کاله که در شمال آن واقع است، صورت خواهد گرفت.


جان کيگان که متخصص امور نظامی است در شرح ترفند متفقين گفت: "پيش از آغاز حمله متفقين ارتش مجازی ای را در قسمت باريک کانال مانش در جنوب انگلستان ايجاد کردند. يعنی در قسمتی که درست مقابل منطقه "کاله" در خاک فرانسه قرار ميگيرد. آلمانيها فکر می کردند که نيروهايی در اين منطقه مستقر شده اند. اما اصلا چنين چيزی واقعيت نداشت. متفقين موفق شدند تا با ايجاد ترافيک راديويی در اين منطقه آلمانيها را فريب دهند. آلمانی ها تصور مي کردند که يک ارتش عظيم به فرماندهی مارشال پتن در آنجا استقرار يافته. بعد هم در شب D-Day متفقين با ايجاد اخلال در امواج رادار و روشهای ديگر تظاهر کردند که ناوگانی از نيروهای آنها بريتانيا را ترک کرده و از طريق کانال مانش عازم منطقه کاله شده است. به اين ترتيب اين علائم مجازی صفحه رادار آلمانيها را پوشاند و آنها متوجه نزديک شدن ناوگان واقعی نيروهای متفقين نشدند."

تصویر

به اين ترتيب حقه متفقين موثر واقع شد. آلمانيها پر قدرت ترين واحد نظامی خود را به کاله فرستادند و يک واحد نظامی ضعيفتر را مسئول محافظت از نرماندی کردند.


مورخان می گويند اگر روند رويدادها در D-Day به گونه ای ديگر بود، ممکن بود يک فاجعه به وجود آيد. شرايط بد آب وهوايی هم به نفع متفقين عمل کرد. زيرا آلمانی ها تصور نمی کردند که متفقين در چنين آب وهوای بدی اقدام به حمله کنند.


از سوی ديگر بسياری از افسران ارشد آلمانی در حال انجام تمرينات جنگی بودند و فيلد مارشال "اروين رومل" که کارآمدترين فرمانده نظامی آنان بود برای جشن تولد همسرش به آلمان رفته بود.


علاوه بر اين، سيستم ارتباط آلمانيها در اثر بمباران به شدت مختل شده بود.

تصویر

ژنرال آيزنهاور، فرمانده ارشد متفقين با استفاده از اين فرصت مناسب آلمانی ها را غافلگير کرد. هانس فون لوک که از افسران يک واحد نظامی آلمان در نرماندی بود به خاطر دارد که ضعف ارتباطی آلمانيها تا چه حد به ضررشان تمام شد. او گفت:


"ما آنقدر به ساحل نزديک شده بوديم و آنقدر آماده ، مجهز و آشنا به منطقه بوديم که حتی در تاريکی شب نيز می توانستيم حرکت کنيم. اما با اين حال به ما دستور اکيد داده شده بود که حرکت نکنيم و اين مايه دلسردی فراوان بود. شايد باور نکنيد اما علاوه بر اين، به ما دستور داده شده بود که در صورت وقوع حمله هوايی تمام واحد نظامی ما بايد فورا اقدام به حمله متقابل کند. اما بنا به دلايل نامعلوم ما از اين فرمان اطلاعی نداشتيم. اگر می دانستيم، در شب پنجم و ششم ژوئن که نيروهای بريتانيايی به ساحل نزديک شدند می توانستيم دست به ضد حمله بزنيم. اين مساله خيلی مايوس کننده بود. ما تنها در اوايل بعد از ظهر ششم ژوئن اجازه عمل يافتيم و توانستيم ضد حمله خود را ساعت شش آغاز کنيم. اما ديگر دير شده بود."


درگيریهای سنگين تا پايان ماه ژوئيه ادامه داشت. اما سرانجام قدرت آلمانيها فروپاشيد و متفقين موفق شدند آزادسازی فرانسه و اروپای غربی را آغاز کنند.


هر چند جنگ جهانی دوم ماهها پس از D-Day ادامه يافت اما ترديدی نيست که اين روز نقطه عطفی برای پيروزی متفقين بود.


موفقيت اين عمليات تضمين کرد که هيتلر نتواند متفقين غربی، و ارتش سرخ را که از سمت شرق پيشروی می کرد؛ شکست دهد.


[align=center]تصویر[/align]


forum.persiantools
bbc persian

icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این مطلب تا حدودی اشتباه و یک جانبه و به نفع متفقین است! تا جایی که مطالعه کرده و خوانده ام انگلیسیها و آمریکائیها موفق به ایجاد سرپل در ساحل نرماندی نشدند. تلفات متفقین نیز در روز ششم ژوئن 15000 نفر بود و کلا بیش از از 600 هزار نفر نیروی متفقین منتظر پیاده شدن در ساحل بودند که طی روزهای بعدی این کار انجام شد. بعد از این عملیات آمریکائیها با وارد کردن دهها هزار تانک و نفربر و توپ و در مجموع بیش از صد هزار دستگاه! عین گله بوفالو به سمت برلین حرکت میکردند و هر جنبده بر سر راه خود را له کرده و میکشتند! البته چندان هم در حرکت بوفالویی موفق نبوده و با وجود برتری کمی از کیفیت واحدهای رزمی آلمان و نیروهای زبده وافن اس اس شکستهای بسیاری خوردند و عملیاتی که انتظار میرفت در چند ماه باعث سقوط برلین شود یازده ماه دیگر جنگ را به درازا کشاند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
موفقیت این حمله به دلیل غافلگیری بود. المانیها فکر می کردند انها از کاله حمله می کنند برای همین خط دفاعی بسیار مستحکم تری را در انجا ایجاد کرده بودند و در حالت اماده باش. در نورماندی هم یک خط دفاعی معمولی بود. با این حال المانیها مقاومت سر سختانه ایی داشتند. مسلما اگر خط دفاعی که در کاله ایجاد شده بود و نیروهای که در انجا مستقر بودند در نورماندی بودند به احتمال خیلی زیاد این حمله شکست می خورد. به هر حال متفقین توانستند تو این حمله پیروز شوندو ساحل را بگیرند که بعد از اون حجم عظیم نیرو و تسلیحات را وارد خاک اصلی اروپا کردند. در مورد تلفات متفقین در این حمله تلفات بسیار بالایی داشتند به دلیل حضور تیربارهای فوق العاده MG42 و اتش توپخانه و چیدمان عالی خط دفاعی! ولی اماری در مورد تلفات این حمله منتشر نشده است.و این ارقام تخمینی هست.حتی در فیلمی که در این رابطه ساخته شده است امار را 5000 نفر اعلام کردند. بنده تا حالا امار دقیق و موثقی را مشاهده نکرده ام. اگر منبع موثقی برای امار تلفات متفقین دارید که اعلام کرده اند 15000 ممنون میشوم قرار دهید. یکی از علل اصلی شکست المانها ایجاد چندین جبهه نبرد بود. مطمئنا اگر تنها جنگ در جبهه شرق بود و یا تنها در جبهه غرب المان شکست نمی خورد. بخش اکثریت نیروهای المانی در جبهه ی شرق بودند و بقیه در جبهه غرب.با این حال المانیها واقعا عالی دفاع می کردند. icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تنها شخص هیتلر بود که اعتقاد به حمله متفقین از کاله به علت نزدیکی به سواحل انگلیس را داشت و 60 لشکر مجهز را در این محل زمینگیر کرده بود! ولی نقشه متفین چیز دیگری بود و وقتی هیتلر به هشدارهای ژنرال باهوشی مثل اروین رومل توجه نکرد و به وی اختیار تام نداد همانند شمال آفریقا فرانسه و غرب اروپا و حتی خود آلمان سقوط کرد. درباره تلفات 15000 نفری متفقین در این روز متاسفانه منبعی بخاطر ندارم و آنرا در یکی از مطالب قدیمی نشریات خوانده بودم. ولی مهم اینه که با وجود پشتیبانی 14500 هواپیمای جنگی و دهها نبردناو و رزمناو و ... متفقین فقط موفق به ایجاد سرپلی به عرض 15 و عمق 1 کیلومتر شدند. اگر رومل زنده بود و هیتلر فرماندهی کامل (نه یدک کشیدن اسم فرمانده) لشکرهای پانزر اس اس را به وی میسپرد به احتمال زیاد تمام متفقین به دریا پس زده میشدند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
دو روز قبل از شش ژوئن تمام فرماندهان ارشد براي انجام يك مانور ستادي به برلين رفتند و رومل هم كه فكر نمي‌كرد به علت بدي آب و هوا خطري منطقه را تهديد كند بعد از مدتها به مرخصي رفته بود. طوفان شديد باعث شد تا پروزاهاي شناسايي لغو شوند. شب قبل از حمله مواضع آلمانيها به شدت بمباران شد و تعداد زيادي چتر باز براي از بين بردن باقيمانده توپخانه در پشت خطوط آلمانها پياده شدند كه به علت بدي آب و هوا بمباران خيلي موثر نبود و بسياري از چتر بازان و گلايدرها هنگام فرود از بين رفتند يا درست در ميان نيروهاي دشمن فرود آمدند و يا از نقطه هدف بسيار دورتر پياده شدند. رومل در تمام ساحل نرماندي بيش از هفت ميليون مين و انواع تله‌هاي انفجاري به كار گرفته بود كه اغلب آنها اختراع خود رومل بود و اين تنها يك سوم طرح نهايي خط دفاعي براي نرماندي بود. متفقين تنها در ساحل عروس، تلفان زيادي داشتند ولي به علت زياد بودن نفرات و پشتيباني كشتي‌هاي جنگي توانستند كنترل ساحل را به دست بگيرند. گزارش لحظه به لحظه اين حمله در كتاب «طولاني ترين روز D day » با استنادات تاريخي تحرير شده است. خواندنش بسيار لذت بخش و آموزنده است.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ياد فيلم زيبا و خوش ساخت ؛نجات سرجوخه رايان؛ ساخته اسپيلبرگ افتادم فيلمي كه مو را تن آدم سيخ مي كند icon_cheesygrin آلماني ها در نورماندي نيروي دفاعي زيادي نداشتند ولي همين نيروها هم تلفات سنگيني را بر نيروهاي آمريكايي وارد كردند.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1) علاوه بر کشور هایی که فرمودید ، سربازانی از یونان ، هلند ، استرالیا و نیوزلند نیز حضور داشتند .

2) آمار کشته ها را با تلفات قاطی نکنید .

3) کل تلفات متفقین 10000 نفر بوده که از این تعداد 2500 نفر کشته شدند . از این 10000 نفر ، تلفات بریتانیا 2700 نفر ، تلفات کانادا 946 نفر و آمریکا 6603 نفر بود . ( منظور از تلفات : کشته ها ؛ زخمی ها و مفقودین و اسرا میباشد )

تلفات آمریکا به تنهایی 1465 کشته و 3184 زخمی ، 1928 مفقود و 26 اسیر بود . ( مجموع تلفات = 6603 نفر که در بالا اشاره شد )

4) تلفات آلمان خیلی تقریبی است . بین 4000 تا 9000 نفر .

5) آمار بالا مربوط به D-Day بود . آمار جنگ نورماندی :

در مجموع تلفات هر دو طرف 423000 نفر بود .
209000 متفقین و بقیه آلمان .

16714 کشته از متفقین .

بین 15000 تا 20000 غیر نظامی فرانسوی کشته شدند .


منبع : سایت موزه D-Day در بریتانیا

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از دوستان ممنونم. babakim عزیز میشه ادرس سایت موزه D DAY در بریتانیا رو بدی. سایت جالبی باید باشه. icon_cheesygrin

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
در مورد D-Day این نکته هست که بدونیم که تقریبا حمله از نرماندی غیر قایل پیش بینی بوده چون با توجه بندر دوور انگلیس کل پیش بینی ها به سمت کاله و دونکر بوده. اما چندین اشتباه وجود داره که بر اساس عدم وجود فرماندهی ارشد در میدان بوجود میاد. اول این که همانطور که میدونیم رومل به جشن تولد همسرش رفته بوده و معاونین وی هم که دو نفر بودن (در حال حاضر اسمشون به خاطر ندارم) هیچ کدوم حضور نداشتن و برای امور شخصی !!!! در پاریس بودن . جالبترش این هست بر اساس عدم وجود فرماندهی ارشد یک لشکر زرهی که فقط منتظر دستور حرکت به سمت ساحل بود به مدت 24 ساعت معطل میشه تا دستور حرکت بگیره! شاید تعجب بکنین اما یک حرکت اطلاعاتی هوشمندانه هم در این عملیات انجام میشه آلمان ها قبل از انجام این عملیات از وقوعش خبر داشتن!!!!! دستگاه اطلاعاتی بریتانیا از طریق یک جاسوس دوجانبه اسپانیایی که در لندن بوده این خبر به آلمان ها میرسونن تا عکس العمل اونها ببیند اما دستگاه اطلاعاتی آلمان این خبر بی ارزش تشخیص میده!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بحث کردن درباره این عملیات نه یه تاپیک بلکه هزاران صفحه کاغذ احتیاج داره. 1- عملیات آماده سازی برای این عملیات توسط چرچیل در اولین روزی که چرچیل به نخست وزیری رسید یعنی حدود 4 سال قبل از این عملیات آغازشد. چرچیل می دونست که باید یه روزی در خاک اروپا نیرو پیاده کنه و از همون اول دستور ساخت وسایلی چون لندینگ کرافت رو صادر کرد. چرچیل یه تجربه خیلی افتضاح در عملیات های آبی-خاکی در زمان جنگ جهانی اول داشت. بله شکست گالی پولی از ترکها سبب شد تا این بار با دقت بیشتری نقشه بریزه/ 2- بزرگترین ضعف آلمانها کشف شدن ارتباطات رادیویی رمز ورماخت بود. یه دستگاه رمز کننده به نام انیگما وجود داشت که آلمان ازش برای رمز کردن پیامها استفاده می کرد. قبل از جنگ تعدادی از ریاضی دانهای لهستانی تونستند این رمز را تا حدودی بشکنند. آلن تورینگ انگلیسی هم پس از حمله آلمان به لهستان با کمک این ریاضی دانها یه دستگاه اختراع کرد که می تونست رمز مخابرات انیگما رو بشکنه. این پروژه اسمش اولترا بود و بزرگترین منبع اطلاعاتی متفقین محسوب می شد و تا سالها پس از جنگ هیچ کس از اون خبر نداشت. در زمانی که آلمان دست به تحرکات نظامی می زد اطلاعات چرچیل از خیلی از فرماندهان آلمانی مستقر در جبهه بیشتر بود. 3- حدود 2 سال قبل از این عملیات یه عملیات آبی-خاکی آزمایشی در ساحل دیپ اجرا شد که متفقین می خواستند یه شهر رو به مدت یه روز اشغال کنند وبعدش به دریا بازگردند. این عملیات قرار بود نقاط ضعف و قدرت آلمان و همین طور بریتانیا و آمریکا رو نشون بده. درباره اش یه سریال توی تلویزیون خودمون نشون دادند. با استفاده از تجربه این عملیات دیپ بود که بعدها عملیات آبی-خاکی نرماندی برنامه ریزی شد. 4- آمریکا و انگلیس قبل از حمله به نرماندی یه چندتا عملیات آبی-خاکی اجرا کردند تا نیروی هتیلر رو تا اونجا که می تونند تضعیف کنند به ترتیب تاریخ: عملیات پیاده شدن در شمال آفریقا، عملیات اشغال سیسیل، عملیات اشغال یونان، پیاده شدن در خاک ایتالیا و حرکت به سمت شمال ایتالیا. مجموعه این عملیات هم باعث افزایش تجربه نیروها می شد و هم اینکه مدافعین رو در نقاط مختلف اروپا پراکنده می کرد. 5- هیتلر یه جاسوس توی انگلیس داشت که این جاسوس ارتباطش توسط بیسیم بوده و بزرگترین منبع اطلاعاتی هیتلر محسوب می شده. این بابا گیر افتاد و با استفاده از بیسیمش به هتیلتر پیام داده شده که عملیات پیاده شدن متفقین در کاله انجام می شه.(کجا خوندمش یادم نیس) 6- قبل از عملیات نرماندی ارتش مقاومت فرانسه با خرابکاری در خطوط تلفن و تلگراف و راه آهن کار مدافعین رو تا حد زیادی سخت کرده بود. زمانی که عملیات آغاز شد و روزهای پس از اون عملا ارتباط موثر بین نیروهای آلمانی از بین رفته بود. 7 - عملیات فریب گسترده ای که قبل از عملیات نرماندی انجام گرفت به قدری کامل بود که حتی پس از حمله به نرماندی هیتلر فکر می کرد که این حمله یه حمله ایذایی هستش و حمله اصلی قراره که چند روز بعد از کاله انجام بشه. 8- در زمان انجام این عملیات آلمان تقریبا نیروی هوایی موثری در خاک فرانسه نداشت و برتری هوایی به صورت مطلق با متفقین بود. 9- آقا سعید فرمودند که آلمانها چند بار تونستند متفقین رو شکست بدهند. برادر جان فقط یه شکست عمده در کارنامه نیروهای آنگلو-آمریکایی بود اونهم عملیات مارکت گاردن برای گرفتن اون 3 تا پل بود. بیشتر اشتباه هم از جانب برنامه ریزی بد خود متفقین بود. البته نمی خوام قدرت آلمانها رو زیر سوال ببرم ولی توان آلمان به صورت زیادی در اون مرحله از جنگ کم شده بود. بسیاری از لشکرهای آلمانی استعدادی در حد تیپ داشتند و در حد و اندازه یه لشکر واقعی نبودند. برای هیتلر فقط کمیت و آمار مهم بود. بسیاری از لشکرهایی که بهشون استناد می شه در حقیقت از خورد شدن چند لشکر دیگه سازماندهی شده بودند. 10- اینکه نوشتید آمریکا با 100 هزار تا تانک حمله کرد غیر منطقی هستش . کل تولید تانک و ادوات زرهی آمریکا در جنگ جهانی دوم در حدود 130 هزار تا هستش که یه مقدار زیادی ش رو به دیگران قرض داده بود(25هزار تا فقط به انگلیس) . یه تعداد زیادی هم در جبهه های دیگه مثه ایتالیا و شمال آفریقا و اقیانوس آرام مشغول بودند. تازه برای حمل اینهمه تانک احتیاج به کشتی های خیلی بیشتری هست. 11- اینکه مهاجمین سرپلی که گرفتند عرض و طولش چقدر بوده مهم نیس. مهم اینه که بالاخره تونستند اون رو وسعت بدهندو پس از محکم کردن جای پاشون به سمت شرق و جنوب حرکت کنند. اطلاعاتی که در زیر نوشتم از کتاب درآمدی بر جنگ سرد نوشته جاناتان ادلمن انتشارات امیرکبیر هستش: آمریکا 50 درصد نیروی انسانی خودش (12میلیون) رو در نیروی دریایی به کار گرفته بود.(یعنی ارزش کمتری برای نیروی زمینی قائل شده بودند.) 40 درصد نیروهای جنگی جبهه غرب را انگلیس و فرانسه تامین کرده بودند. تعداد لشکر های آلمان در جبهه غرب 58 تا با کیفیت پایین تر از جبهه شرق . اصولا جبهه غرب به صورت استراحتگاه و محل سازماندهی دوباره لشکرهای جبهه شرق به کار می رفته. در روز دی-دی از 58 لشکر فقط 24 لشکر در حد لشکرهای جبهه شرق بودند. نیروهای عمل کننده در روز دی :19 لشکر از آمریکا؛ 17 لشکر از انگلیس و کشورهای اقمارش؛ 2 لشکر از فرانسه و لهستان. هواپیماهای متفقین 11هزار در برابر 500 فروند هواپیمای آلمانی طول جبهه ای که آلمان باید با 58 لشکر نگداری می کرد 3000 مایل بود یعنی هر لشکر باید از 50 مایل خط ساحلی دفاع می کرد. تلفات متفقین در روز اول 9هزار نفر نیروهای مستقر شده در روز اول 132 هزار نفر چتربازان پیاده شده در ساحل 16 هزار نفر نیروی پیاده شده تا اول ژویئه 1944 بیش از 1 میلیون نفر؛ تدارکات 1.500 هزارتن؛ وسایل نقلیه 177 هزار دستگاه.(می بینید که با آمار 100 تانکی آقا سعید خیلی جور نیس) به هرحال در کل من فکر می کنم که آمریکا و انگلیس با توجه به ضعفهای آلمان در نبردهای زمینی خیلی آماتوری و ضعیف بودند و همون جور که آقا سعید گفتند از این همه لشکر و نیرو انتظار بیشتر از این می رفت. شاید علتش این بوده که کلا آمریکایی ها از تلفات انسانی واهمه دارند و بیشتر کارشون رو گذاشته بودند روی نیروی هوایی و زرهی. آمریکا برای فتح راین تا رو د الب تنها 9000 نفر تلفات داد در صورتیکه ارتش سرخ در نبرد برلین در حدود 305 هزار نفر تلفات داده بود. به هرحال

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
از دوستان بابک و رضا و بهراد و سلمان و ... بخاطر توضیحات مفید تشکر میکنم.

ولی برادر رضای عزیز،
لطفا جملات را کامل بخوانید. کجای جمله زیر به معنای +100 هزار تانک است؟

بعد از این عملیات آمریکائیها با وارد کردن دهها هزار تانک و نفربر و توپ و در مجموع بیش از صد هزار دستگاه!


من کل تانک و نفربر و توپها را بیش از 100 هزار ذکر کردم نه فقط تانکهای آمریکایی.

9- آقا سعید فرمودند که آلمانها چند بار تونستند متفقین رو شکست بدهند. برادر جان فقط یه شکست عمده در کارنامه نیروهای آنگلو-آمریکایی بود اونهم عملیات مارکت گاردن برای گرفتن اون 3 تا پل بود. بیشتر اشتباه هم از جانب برنامه ریزی بد خود متفقین بود. البته نمی خوام قدرت آلمانها رو زیر سوال ببرم ولی توان آلمان به صورت زیادی در اون مرحله از جنگ کم شده بود. بسیاری از لشکرهای آلمانی استعدادی در حد تیپ داشتند و در حد و اندازه یه لشکر واقعی نبودند. برای هیتلر فقط کمیت و آمار مهم بود. بسیاری از لشکرهایی که بهشون استناد می شه در حقیقت از خورد شدن چند لشکر دیگه سازماندهی شده بودند.


در این مورد هم منظور از شکست خوردنهای متفقین ، شکستهای استراتژیک مانند عملیات مارکت گاردن نبوده و منظور من شکست در تاکتیکها و نبردهای منطقه ای بوده است که همواره نیروهای متفقین از پس نیروهای آلمانی برنیامده و با درخواست کمک از نیروی هوایی و توپخانه و زرهی آنها را به عقب رانده اند. همین شکستهای کوچک یا بهتر بگویم مقاومتهای تا آخرین نفر آلمانیها با تاکتیک مناسب باعث ادامه جنگ به مدت یک سال دیگر شد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

از دوستان ممنونم. babakim عزیز میشه ادرس سایت موزه D DAY در بریتانیا رو بدی. سایت جالبی باید باشه.
icon_cheesygrin



بفرمایید :


www.ddaymuseum.co.uk

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
چند تا عكس در اين مورد دارم
مديران لطف كنن در گالري بزارن
متاسفانه در گالري عشو نيستم
و سايت ايميج كو رو بدترين در اين مورد ميدونم!
آقا رضا وقتي به كاربرا ميگيم كه عكساشون رو اونجا آپلود كنن خبر دارين خيلي از عكسا به دليل بسته شدن يوزر از بين رفتن؟
همينطور پهناي باند كم
ببخشيد كه گزافه گويي كردم:

http://historylink101.com/wwII_b-w/d-day/beaches2/index.html

لینک بعضی عکسها به علت خراب بودن و غیر قابل دیدن برداشته شده است.

هانس

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
shabro, از سایتهای ناشناخته عکس قرار ندهید که باعث باز نشدن تاپیک میشود. در صورت افزایش فعالیت یک اکانت گالری دریافت میکنید. :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
حق با شماس اقا سعید . رضا کیانی بازهم بی دقته کرده. ولی درنهایت من هم با شما موافقم که آمریکا و انگلیس در نبردهای زمینی خیلی بد و ناشیانه و آماتوری عمل کردند. البته انگلیسی ها باز بهتر بودند ولی فرمانده کل که آیزنهاور بوده تا قبل از جنگ جهانی دوم حتی فرماندهی یه لشکر رو هم نداشته.(تا اونجا که من خوندم) درباره عملیات فریب که در نرماندی انجام شد یه کتاب قدیمی هست به نام "حصاری از فریب" 2 جلدی و هر جلد تقریبا 700 صفحه هر کدام از دوستان که این کتابو دید سلام رضاکیانی رو هم بشه برسونه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.