امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

بدليل تهديدات روز افزون اسراييل و آمريكا و من اولين كاري كه ميكردم سعي ميكردم ضد هوايي هاي اس 300 رو كه 5 ساله پولشو به روسها داديم و هرجه زودتر ازشون ميگرفتيم حالا به هر قيمتي كه شده . اينجوري اسراييل از فكر حمله به تاسيسات اتمي ما دست بر ميداشت .
دوما با برزيل قرار داد ميبستم كه ما به اونا ساخت موشك رو ياد بديم و اونا هم به ما ساخت هواپيما . الته ميدونم اونا تازه كار هستن اما از ما تو ساخت هواپيما جلوتر هستن و ميتونن كمك خوبي باشن .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
به نظر من فانتوم- اف4 از همه موثرتر بوده چون به قول دوستمون چون اولا حمله به اچ3 توسط اف4 ها صورت گرفت و ثانيا بيشترين بمباران ها توسط اين هواپيماي خوش قيافه صورت گرفته . اما خودم تامكت- اف14 رو خيلي دوست دارم .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]بسم الله فی الاول والاخر

همین چند روز پیش بود که با یکی از پرسنل ارتش که توی یکی از مناطق بد آب و هوا خدمت می کرد یه جرو بحث حسابی داشتم!!!

به شخص فرمانده ارتش اعتراض داشت که چرا برای افزایش حقوق فعالیتی نمی کنه! منتها بدترین روش اعتراض یعنی(ف ح ش) رو اونهم پشت سر!

انجام داد! که من اول از در تهدید و عتاب و در آخر نصیحت در آمدم،ولی خوب اینهم یه انتظار و درخواسته دیگه! البته از فرماندهی کل!!![/quote]

عجججببب???!!!! شوکه کردي مارو :| :(

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote][quote][quote]درستکه در جنگ تحمیلی از هواپیمای فانتوم استفاده ی بیشتری شد اما قدرت تامکت های ایرانی به قدری زید بوده(چه از نظر سرعت و چه از نظر قدرت) که من در یکی از مجله ها خواندم که موقع نزدیک شدن تامکت ها به میگ های 25 از گفتگو های خلبان های عراقی شنیده شده که به یکدیگر هشدار فرار داده اند و سریعا از منطقه خارج شده اند و بدانید که در اول جنگ براحتی چند میگ 25 توسط تامکتها شکار شد :| [img][/img][/quote]

دقيقا جنگنده اف 4 به دليل قابليت همه كاره يا multi role زياد استفاده مي شد ولي از همه لحاظ تامكت ها برتر بودند مخصوصا در رهگيري هوايي البته قبل از ورود (فروش) جنگنده نوع اول اف 22 به نيروي هوايي عراق بعد از 2 سال جنگ كه ديگر تامكت ها حرف چنداني براي گفتن نداشتن[/quote]

به عراق اف22 فروختن؟! icon_razz

در جنگ برای اف14های ایران مشکل طولانی مدت هرگز ایجاد نشد و فقط با ورود میراژ اف1 با مشکل جزئی مواجه شدیم که با تغییر تاکتیک رفع شد. قابل ذکر است که دوربردترین شکار تاریخ توسط اف14 ایرانی در برابر میراژ اف1 بدست آمده است که هدف را از فاصله 150 کیلومتری شکار کرد.[/quote]


من اين موضوع اف 22 ها رو تو يه مجله ي نظامي خوندم اتفاقا خودمم تعجب شديدي كردم ولي فكردم كه درسته[/quote]

خوب قرار نیست هر چی که شنیدی رو بیای تو سایت بیان کنی! سایت مکانی برای هر چه میخواهد دل تنگت بگو نیست. :(

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
انتخاب من اف 14 هست چون بدون اونها هم هواپيماهاي عراقي راحت تر بمب بارونمون ميكردن هم بمب افكن ها بدون اسكورت اون ها نميتوستن راحت وظايفشون رو انجام بدن

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من اگر فرمانده بودم

1-بروي رفاه نيروهام اول كار مي كردم
2-روي جنگنده هاي بومي سريع كار مي كردم
3-اگرم فرمانده پدافند مي شدم بر روي ساخت انواع رادار بيشتر كار مي كردم
ولي ترجيح مي دم هميني كه هستم بمونم از قديم مي گن هرچه بامت بيشتر برفت بيشتر يا سري كه درد نمي كه دسمال نمي بندن :|

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بنده اگر فرمانده نيروي هوايي بودم!(خدا پرسنلو بيامرزه!! :| )

اگر بودجه زير 2 ميليارد دلار در سال بود كه هيچ!!!

1-انهدام همه تجهيزات
2-اعدام همه پرسنل
3-خودكشي

اگر بودجه بالاي 2 ميليارد دلار بود تازه مي شينم يه فكري مي كنم!!!

اما مهمترين نكته اي كه رعايت مي كردم اين بود!!!!!!!!!!!!

1-تهديد به مجازات اعدام در صورت به نتيجه نرسيدن طرح ها!!!!!!!!!

:(

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سلام

اول بايد برآورد تمام امكانات موجود ، پتانسيل ها و نقاط قوت و ضعف خودمان را داشته باشيم .
دوم شناخت كامل دشمن و طرح هاي تهاجمي و تاكتيكي ، تجهيزات و قابليت آنها است .
سوم عامل زمان
سركار استوار Athor براي ما نگفتي كه تهديد دشمن در چه زماني به حد بحراني و جدي مي رسد !

با وجود اين شرايط تحريم ، خريد جنگنده ها به صرفه نيست . چون حتي اگر بخريم باز دوباره لنگ هزارتا قطعه يدكي ، آموزش و ... مي شويم . ( بايد از 8 سال جنگ درس گرفت )

من توصيه ام اينه كه روي جنگنده هاي خودي ، ساخت موتور ، ساخت موشك و ... چنان كار بشود كه بتوانيم آنها را صادر كنيم .

فرودگاههاي جديد اعم از نظامي و غير نظامي ! حتما بايد ساخته بشود و تمام فرودگاهها براي مقابله با بمب هاي هوشمند آماده باشند .
سركار استوار ! فرماندهي نيروي هوايي از فرماندهي پدافند هوايي جدا شده است .
:| خواي ؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من نمیدونم چرا خیلیها میگن تولید بمب اتم،موشک بالستیک یا خیلی چیزایه عجیب دیگه.اول از همه آقای خامنه ای تولد سلاح هسته ای رو حرام اعلام کردن.پس این کلا منتفی شد.تولید موشک بالستیک هم جزو وظایف نیروی زمینی هست.طراحی و ساخت سیستمهای پدافندی هم که بعد از جدا شدن نیروی هوایی از پدافند هوایی به عهده قرارگاه خاتم الانبیا هست.الان نیروی هوایی فقط مسئول طراحی و ساخت هواپیما،پهپاد و تسلیحات هوا پرتاب و همینطور اورهال و ارتقا هواپیماهای موجوده.البته تا جایی که من میدونم.بهتره کمی واقع بینانه تر فکر کنیم.بنظر من باید اول از همه از تمام جزئیات چیزایی که داریم سر در بیاریم.بعد هم کم کم باید به فکر ساخت هواپیماهایی مثل F-14 و F-4 باشیم.ما اگه حتی همین دو نوع هواپیما رو بتونیم خودمون تنها بسازیم آمریکا حتی با استفاده از F-22 و F-35 و B-2 هم جرات نمیکنه به ایران بگه تو.چه برسه که بخواد حمله کنه.ما صاعقه و آذرخش رو ساختیم اینا دارن مثل...از ما میترسن.حالا اگه یک رهگیر دور برد مثل تامکت رو بسازیم که دیگه جای خود داره.الان ما نیازمون به بمب افکن خیلی کمتره.چون با داشتن تعداد زیادی موشک از خانواده شهاب و سجیل تو منطقه هدفی روی زمین نیست که نتونیم منهدم کنیم.نیاز ما بیشتر یک رهگیر قدرتمنده تا از حمله ی هوایی دشمن با کمک سیستم های پدافندی جلوگیری کنه و اگر خدای نکرده حمله ای در کار بود بتونه سریعا اونو خنثی کنه.البته باید آموزش خلبانهامون هم چندین برابر بشه تا توانایی اونها مثل خلبانهای قدیمی بشه.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
من با شماره چند مورد رو شرح می دم که ان شا الله مفید باشه.
1- یکی از مشکلات کل بدنه ارتش نگرش و تفکر اشتباهیه که توی این سازمان رسوخ کرده و خیلی وقته بر تمام بخش ها سایه انداخته و اون اینکه باید همینی رو که هست استفاده کردو در صورت خراب شدن هم برای اینکه القا بشه که فرماندهی بسیار توانا بوده اطلاعی داده نشه.
مثلا بارها دیده شده که فرماندهان رده های پایین تا لگر از ارایه واقعیات به فرماندهان در مورد میزان وافعی نیرو و توان وتجهیزاتشون خود داری می کنن و در بازدیدهای دوره ای هم که از بالا انجام میشه و تمام لشگر ها توسط ستادهای فرماندهی چهارگانه انجام میشه مثلا با اوردن امبولانس از گرزداتن بغلی و یا دادن امار اماده به کاری بالای 90 درصدی تجهیزات مثل تانک لودر و غیره می خوان به شکلی مدیدریت عالی فرمانده گردانو القا کنن و در نهایت یکی از دلایل این موضوع هم این قضیه است که رده های بالا هم برای مسایل کوچک ممکنه خیلی مته به خشخاش بزارن که رده های پایینی در فکر در رفتن از زیر این زره بینها هستن و بارها دیده شده دلیل این کار رو خواستن بالایی ها می دونن(به صورت ضمنی )و اینکه در صورت اعلام ما هم یا کاری نمیشه و یا فرماندهان رده های \ایین مواخذه هم می شن و امکان تغییر اونها بسیار زیاده.
مورد دیگه در این زمینه اینه که این بازدیدها توسط کسانی که رسته تخصصی دارن انجام میشه مثلا تو\خانه توسط افسر تو\خانه یکی از مشکلات همین جاست که این افسران همه در زمان دانشگاه با هم هم دوره و یا حداقل دوست هستن و روابط بر ضوابط اینجا می چربه این روند نهایتا منجر به گزارش های خلاف واقعی می شه که می بینیم همیشه ارتش از نبود تجهیزات و تسلیحات کافی یا سرپا رنج می بره.
اما این نگرش در سپاه برعکسه مثلا بارها دیده شده فرمانده ادعای مستعمل بودن و خرابی و یا حتی کمبود تسلیحات و یا وسیله ای شده که حتی طبق جدول سازمان تمام و کمال در اختیار اون یگان قرار گرفته(بر خلاف ارتش که همیشه از جدول سازمان در رده پایینتری قرار دارن و کم دارن) و و در نهایت خواستار ارایه اون هستن و این باعث شده که مضیقه نداشته و رده های بالا هم این براشون جا افتاده که به هر حال هر وسیله ای عمر مفیدی داره و حتما جدول سازمان جواب نمی ده.
مثلا اعلام میشه ما طبق جدول سازمان برای گردان باید سه امبولانس داشته باشیم داریم اما کافی نیست ۳ تا دیگه هم بدین و با مستندات و منطق هم ثابت می کنن و اینجا دیگه جدول سازمان رو در نظر نمی گیرن و در اختیار یگان قرار می دن.
نهایتا برای همینه که سپاه همیشه دستش پره.

2- دوستان ما نیازی به بمب اتم نداریم چون اعتقادی به داشتن و استفادش نداریم مگر در صورتی که دشمن استفاده کنه و ما مقابله به مثل من اگر جای مسیولین کشوری بودم (نه نیروی هوایی) تکنولوژی هسته ای رو تا جایی پیش می بردم که توان دست پیدا کردن به اون رو در کوتاه مدت برای زمانی که به ما حمله اتمی شد داشته باشیم اما نمی ساختم.
بعضی موقه ها اگر ما اینجا اینطور حرف بزنیم که بمب اتم می خوایم خیلی راحت امریکایی ها می گن نگاه کنین ایرانی ها در کل می خوان به بمب برسن واگر کسانی که این اعتقاد رو دارن به رده های بالای مسیولیت دست \یدا کنن این کار رو می کنن پس باید کاری کرد.
خواهشا دوستان حرف این مورد رو هم نزنن که حوصله جنگ روانی بعضی ها رو نداریم.
در ضمن دوستان بمب اتم و مراحل تحقیق و توسعه اون بسیار هزینه بره من این سرمایه رو ترجیح می دم در جاهای دیگری که در بندهای پایین به اون اشاره کردم خرج کنم.

3- در مورد ساخت \رنده بمب افکن دوربرد باید بگم که جز \ول حرام کردن چیزی برای ما نداره ما روی فناوری موشکی کار می کنیم چون هم هزینه پایین تری داره هم زودتر به دست می اد هم درصد موفقیت اون برای حمله بالاتره هم تلفات انسانی نداره و خیلی دلایل دیگه من فکر می کنم فعلا در این شرایط و برهه زمانی نیاز چندانی دبه بمب افکن دوربرد نداریم و موشکهای ما این کار رو بهتر انجام میدن.

4- خرید تعدادی جنگنده رهگیر قوی رو در دستور کار قرار می دادم چون نیاز مبرم برای وضعیت کنونی ماست مثل میگ ۳۱ یا سوخو ۳۰ حالا اگر شده گرانتر هم چاره ای نیست.
ما باید فضای کشور رو به هر شکلی شده امن کنیم اما بعضی دوستان همچین از خرید تعداد بالای جنگنده حرف می زنن انگار می خوان تخمه بخرن ما 150 فروند می خوایم چه کار فعلا اگر 50 تا رهگیر خوب هم داشته باشیم کافیه در کنار اف ۱۴ کار ما رو انجام میدن.

5- در مورد شرق هم باید بگم این ناحیه هم مثل تمام نواحی کشور فقط امنیت هوایی نیاز داره و بجز نواحی مرکزی نیاز چندانی به گذاشتن سنگین سرمایه در اون نیست اما ساخت فرودگاه و باند چندکاره برای این مناطق و در کل کشور به نظر لازم میاد تا در زمان مقتضی از اونها استفاده کرد.
اما باید توان هوایی رو روی جنوب و غرب متمرکز کرد و در نهایت باید فقط امنیت منطقه هوایی رو در شرق انجام داد که توسط فرودگاههای مناطق مرکزی امکانپذیره و یا از همون فرودگاههای اضطراری که گفتم می شه استفاده کرد.

6-اگر من فرمانده نیروی هوایی بودم مثلا برای موتور ملی و رادار ملی و همچنین موشک هوایی کمیته هایی از نفرات و علوم لازم برای این موارد رو جمع می کردم و معاونی برای رسیدگی قرار می دادم با تمام امکاناتی که در اختیار دارم که مثلا در طرح موتور ملی با بررسی و باز کردن موتور اف ۴ و اف ۵ و میگهای ۲۹ کشور و در نهایت یک فروند اف ۱۶ ی که هست از تکنولوژی و فنون اونها سر در بیارن و کار برداشتن خوبی ها و بدی ها و انجام بدن و یک طرح شسته رفته برای دو سه موتور کوچک متوسط و بزرگ رو ارایه بدن البته طرح های متوسط و کوچک الان واجب هستن و برای ساخت اونا سعی و تلاش می کردم که حداقل یکبار برای همیشه این درد رو بعد از سی سال بخشکونم.
در رادار و موشک هم همین کار رو اناجم می دادم البته من از کارهایی که شده اطلاع کامل ندارم اما این به نظرم واجب اومد.

7- پهبادها وسایل خوبی هستن ولی برای بردهای دور نیاز به رله هوایی و یا هدایت ماهواره ای دارن که ما چون سیستم ماهواره ای فعلا در اختیار نداریم روی ساخت بد بلند اون هم برای ما فعلا میسر نیست اما ساخت و طراحی بمب افکنی مثل سفره ماهی رو در دستور کار همون کمیته ها قرار می دادم.

8- ما نیاز به سه رده موشک هوایی در برد های کوتاه متوسط نیمه راداری و برد بلند راداری فعال داریم تا جای سایدویندر اسپارو و فپنیکس رو برای ما پر کنن و در نهایت تمام این رده های موشک از انواع رنگ و نوع رو که توان هوایی ما رو تبدیل به لحاف چهل تیکه کردن از رده خارج می کردم .
ما موشکی میانبرد با برد حدود 30 کیلومتر و سرعت ۳ تا ۴ چهار ماخ و میانبرد نیمه فعال راداری با برد در حدود 100 کیلومتر و نهایتا فعال راداری با برد بالای 150 کیلومتر داریم که فکر می کنم سرعت میانبرد در حدود 5 و برد بلند در حدود 7 کافی باشه چون ما مجبوریم برای فرار از دست جنگ الکترونیک و نابودی موشکهای هواییمون از عنصر غافلگیری استفاده کنیم که یکی از شاخصهع های اون سرعت بالاست.
این وضیفه رو هم به همون کمیته ها می دادم.

9-روزی اقای خامنه ای از مسیولین نظامی پرسیدن چقدر از هزینه هاتون رو صرف نیروی انسانی و رفاه اون می کنین گفتن مثلا گفتن بیشترش رو هزینه تحقیق و ساخت سلاح می کنیم اقا فرمودن اگر من بودم بیشترش رو هزینه رفاه نیروها می کردم .
به هر حال رفاه نیروها هم باید در نظر گرفته بشه اما این برمیگرده به توان کشور در بودجش که ایا می تونه اون رو برای نیرو بالا ببره یا نه و نمیشه ساخت تجهیزات رو هم مسکوت گذاشت که کشور در خطر می افته.

10- کمیته ای برای همکاری بین جهادهای خودکفایی ارتش و مراکز تحقیقاتی س\اه در نظر می گرفتم تا هم از تجربیات طرفین استفاده بشه و هم دوباره کاری نشه که هزینه و تونا بالایی رو هدر می ده .
عمدتا یکی از مشکلات کشور موازی کاری در بخش یکسان هست.

11- در نهایت من بیشتر توان رو در بخش طراحی جنگنده داخلی می گذاشتم تا در طپل زمان هم از خرید و هم از نگهداری راحت بشیم من اگر بودم روی طرح شفق پافشاری خاصی به خرج مید ادم چون روسیه هم هنوز هواپیمای عملیاتی رادارگریز نداره و اگر ما در چند سال بتونیم این کار رو انجام بدیم یعنی میانبر به سطح کشورهای تراز اول می رسیم و این در گرو کار همون کمیته های است که گفتم.
روی صاعقه به عنوان جنگنده ای برای پشتیبانی نزدیک ّ و بمباران اهداف زمینی در برد تا 1000 کیلومتر و برتری هوایی نزدیک در اسمان خودی کار می کردم و طرح اذرخش رو با این طرح ادغام می کردم که توان و هزینه ما در ۲ جا هدر و تحلیل نره در هر صورت میشه هواپیمایی برای انجام کار این دوتا هواپیما ساخت و راه اون ارتقا صاعقه هست.
در کل من نظرم روی ساخت داخلی هست میشه شفق رو سبک و با دو موتور کوچکی که اشاره کردم ساخت و صاعقه رو با موتور متوسط و سنگینی که بتونه سوخت و مهمات بیشتری حمل کنه.
به هر حال حتما مسیولین بیشتر از ما این موارد رو در نظر دارن.
و اینکه به هر حال خدا با صابرین است.
ان الله مع الصابرین......

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]الان وضع مالي ما خوب.اينهمه پول درامد نفتي بود و هست بايد ضربتي و بي سرو صدا 20 ميليارد دلار برداشت مي كرديم[/quote]

حرف خوبي زدي اما براي مثال ما 20 ميليارد دلار هم از صندوق ذخيره ملي برداشت كرديم و اين هواپيماها رو خريديم . اگه يه جنگ رخ داد اونوقت با كدوم پول جنگ رو اداره كنيم ؟؟؟
حتما در جريان هستي كه وقتي يه جنگ شروع ميشه ديگه معلوم نيست كي تموم ميشه .

[quote]وجود چنین تعداد جنگنده میگ-31 بی ام فقط اساسا برای محافظت از مرز ها های هوایی خواهد بود و نه تهاجم به کشوری مثل اسرائیل .[/quote]

در مورد اين طرح هم با دوستمون موافقم اما فقط در جنگ با اسراييل .
اصولا اگه با يكي از همسايگانمون درگير جنگ بشيم بايد هوايماهاشون رو قبل از پرواز يعني روي زمين از بين ببريم پس داشتن بمب افكنهاي قدرتمند هم ضروريه . ما اگه با بمب افكنهامون تاسيسات حياتي اونها رو نابود نكنيم كه اونها 50 سال هم ميتونن بجنگن و به مشكل نخورن .
پس بايد منابعي كه براي اونا در آمد توليد ميكنه رو از بين برد تا اونها بعد از مدتي از نظر مالي ضعيف بشن و نتونن جنگ رو اداره كنن .

دوستان اين نكته رو مد نظر داشته باشن كه ما با هر كدوم از همسايه هامون وارد جنگ بشيم مطمينا اسراييل به اون كشور از هر نظري ياري ميرسونه و يا خودش هم با ما وارد جنگ ميشه .

در كل نظرات دوستان همگي قابل بررسي و در نوع خود كارشناسي شده است .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
سعید جان خیلی ممنون

واقعا به نکات درستی اشاره کردین

مخصوصا در توضیح خطرات بالقوه ی کشور های همسایه

ولی من یک سوال برام پیش اومده و اونم اینه که :

میزان و نوع جنگنده های پیشنهادی شما برای تجهیز نیروی هوایی به تنهایی می تواند یک نیروی جدید به حساب آید

این که از نظر هوایی ، ارتش ما واقعا مشکل دارد هیچ شکی نیست ولی با این میزان تجدید قوا گویی اصلا نیروی هوایی در کشور وجود ندارد

من به شدت منتظر قسمت دوم توضیحات شما هستم چرا که فرمودید این بخش مربوط به پیشرفتهای نیروی هوایی بعد از جنگ تحمیلی می باشد

احساس شخصی من اینه که : اگر ما در راستای حق و حقیقت گام برداریم و از هیچ گونه تلاش در زمینه تقویت خود دریغ نکنیم وظیفه ی خود را به نحو احسنت انجام دادیم و از آن به بعد این خداست که یار و یاور ماست و دست اوست که در بالای همه ی دست هاست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]اقا سعید .

دستت دردنکنه . بسیار مطلب جالبی بود . خسته نباشید.

ولی همه ی اینها فقط نیاز به یک بودجه نظامی مناسب داره . و تا زمانی که بودجه نظامی ما به اون حد قابل قبول برسه نمی توان شاهد تغییرات اساسی و سریع در نیروی هوایی بود .

باید منتظر بودجه نظامی کشور در سال آینده بود . با پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران و حرف چندی از مسئولین کشوری باید بودجه نظامی امسال افزایش پیدا کنه که امیدوارم اینطور بشه .

اقا سعید سؤالی داشتم :

می شه باخرید حداکثر 200 تا 300 فروند جنگنده میگ-31 بی ام]طی چند سال متوالی با تهدیدات همه ی این کشور ها مقابله کرد ؟؟ مذکور بر اینکه بتونیم تمامی موشک های دوربرد از جمله ار-37 و ار-33 و آر 40 و ... رو در داخل تولید کنیم .
:|[/quote]

مگه چه خبره :( icon_razz

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]

می شه با خرید حداکثر 200 تا 300 فروند جنگنده میگ-31 بی ام طی چند سال متوالی با تهدیدات همه ی این کشور ها مقابله کرد ؟؟ مذکور بر اینکه بتونیم تمامی موشک های دوربرد از جمله ار-37 و ار-33 و آر 40 و ... رو در داخل تولید کنیم .

:|[/quote]


300 تا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چه خبره مگه؟؟؟؟
اصلا خود روسیه 300 تا داره؟

کسی میدونه چند تا تولید شده؟ منظورم به تفکیک مدل هاست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]

می شه با خرید حداکثر 200 تا 300 فروند جنگنده میگ-31 بی ام طی چند سال متوالی با تهدیدات همه ی این کشور ها مقابله کرد ؟؟ مذکور بر اینکه بتونیم تمامی موشک های دوربرد از جمله ار-37 و ار-33 و آر 40 و ... رو در داخل تولید کنیم .

:|[/quote]


300 تا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چه خبره مگه؟؟؟؟
اصلا خود روسیه 300 تا داره؟

کسی میدونه چند تا تولید شده؟ منظورم به تفکیک مدل هاست[/quote]

بهتره بریم تو نخ یه نسل پنجمی

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.