امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

تمام سعي ايران جلوگيري از بروز جنگ است چون حتي در صورت پيروزي خسارتهاي زيادي به كشور وارد مي شود بنابراين تمام رزمايشها و نمايشهاي نظامي براي منصرف كردن دشمن از حمله به ايران است تا زمان لازم جهت بدست اوردن بعضي تواناپيها كسب بشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بارها و بارها از اين قبيل بحثها تو انجمنها شده ولي بدليل نداشتن اطلاعات از توان رزمي ايران و آمريكا و ندانستن استراتژي و دكترين اين دو كشور و همچنين خيال پردازي برخي از دوستان اين تاپيكها به جايي نرسيده

اگر به جايي رسيديد منو هم خبر كنيدتصویر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
انشاالله كه واقعيت داشته باشد .جون من براي نيروي هوايي و توان آن واقعا نگرانم!!!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اولين محموله اس 300 بعد از اموزش دوستان در كشور ثالث و ايران در شهريور تحويل شد كه يكي از دلايل جابجايي تيپ 55 هوابرد در عرض يك شب همين بود و.....


ممکنه قضیه انتقال هوابرد رو و دلیل انجامش و زمانش رو بفرمائید؟

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این مطلب خیلی قدیمی است و تمامی عکس هایی که با پرچم ایران هستند مونتاژ می باشند. هیچ مدرکی برای رد یا تایید این گونه ادعاها در دست نیست پس بهتر است تا بدست آمدن یک دلیل محکم از وارد کردن این ارقام توان هوایی خودداری کرد.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

درصورت يك جنگ حمله به چاههاي نفت عراق و قطع صادرات نفت عراق و كويت براي ايران كار بسيار راحتي حتي ممكن يكي از قدمهاي سناريوهايي جنگ احتمالي باشه ضمنا جنگ سوم خليج فارس اصلا ممكن نتيجه اي فراتراز دو تا جنگ قبلي باشه اتفاقاتي رخ بده كه اصلا غربيها فكرشو نكرده باشند تعداد كشته انقدر بالا باشه و خسارت وارده به مراكز نفتي انقدر بالا باشه كه باور كردني نباشه يعني يك جنگ تمام عيار براي دوطرف هيچكس نمي دونه ايران توي اين سالهاي بعد از جنگ چه تتجهيزات نظامي رو خريداري كرده همه روي مسيله اتمي زوم كردند ولي رو ي تجهيزات نظامي خريداري شده فقط اطلاعات كم كه همه بيشتر جنبه شايعه داشته توي اين سالها ايران در روز ارتش يك مشت لوازم و تجهيزات درب داغون نشون دنيا داده كه با توجه به پنهان كاري كه ما در زمينه اتمي داريم بايد در زمينه نظامي حرفي براي گفتن داشته باشيم كه رو كنيم .....


shahm جان بنده با نظر شما در مورد پنهانکاری ایران در مورد سلاح های استراتژیک کاملا موافقم همان گونه که مسولین ما نیز بارها اعلام کرده اند

اما در مورد حمله به چاههای نفت عراق و کویت و عربستان و....زمانی ما می توانیم این کار را بکنیم که عراق و کویت و دیگر کشور های منطقه نیز در حمله به ایران مشارکت داشته باشند.
در ضمن با این کار عملا خاورمیانه را علیه خود بسیج می کنیم بگذریم از خراب شدن چهره ایران در نظر ملت های منطقه و خساراتی که به ملت های منطقه هم در بعد اقتصادی و ... وارد می شه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
یه مثال: در مورد a-50 که از عراق اومده بود نه کسی این هواپیمای غول پیکر را در حین پرواز دیده بود نه گزارشی مبنی بر عملیاتی شدن آن وجود داشت ولی ما با کمال تعجب اون را تو رژه دیدیم. پس دیده نشدن یه پرنده حتی به بزرگی tu-22 دلیلی بر نبود اون نیست.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اين خبرو بايد جدي گرفت: حمله به ایران بدون درگیری مستقیم مناقشه در گرجستان توجه جامعه جهانی را از اوضاع پیرامون ایران پرت ساخته است. احتمال حمله به تاسیسات هسته ای ایران هنوز هم محفوظ است. در این رابطه روزنامه "ایزویستیا" در مقاله خود تحت عنوان "چه کسی، از کجا و چه زمان به ایران حمله می کند؟" مورخ 27 اوت سال جاری توضیحات مشروحی در این باره داده است. حال ما می خواهیم به برخی از جهات نظامی آن اشاره کنیم. چه چیز می تواند هدف اصلی حمله باشد؟ پیش از هر چیز نیروگاه اتمی بوشهر و دیگر تاسیسات هسته ای ایران در اصفهان، اراک و نطنز. اهداف در اعماق زمین مستقر شده اند و بدون بمب های فوق دقیق و وزن بیش از نیم تن نمی توان آنها را تخریب نمود. خوشبینان معتقدند که آمریکا نمی تواند در آینده نزدیک وارد مناقشه جدیدی شود چونکه بر اساس دکترین نظامی آمریکا، همزمان بیش از دو جنگ برای ایالات متحده مجاز نیست. در حال حاضر آمریکایی های در دو جنگ عراق و افغانستان درگیر هستند. اما نباید خود را منحرف ساخت: آمریکایی ها بی دلیل اختیار جنگ در افغانستان را به ناتو محول نکرده اند. این مسئله دستان واشنگتن را باز می گذارد. در جریان جنگ هایی که آمریکایی ها علیه یوگسلاوی سابق، عراق و افغانستان انجام داده اند گزینه های مختلف نمونه ای از جنگ را تمرین کرده اند که به آن "جنگ بدون درگیری" می گویند. این به معنای استفاده گسترده از موشک های بالدار و حملات هوایی برای وارد آوردن خسارات هنگفت بر توان اقتصادی و نظامی دشمن است. در این صورت گزینه عملیات زمینی به خاطر خطر تلفات زیاد نظامیان خودی حذف می شود. کاملا امکان پذیر است که اولین حمله به نقاط پدافند هوایی ایران انجام شود که دست نیروی هوایی استراتژیکی آمریکا را باز کند. تهران "بچه توسری خور" نیست. روحیه ارتش این کشور عالی و از قایق های تندرو موشک انداز مدرن مجهز به موشک های بالدار و همچنین چند هنگ مجهز به مجموعه های پدافند موشکی "اس-200 " و سیستم های روسی "اس-300" و "تور-ام1" برخوردار است (بر اساس برخی از گزارشات به وسیله سیستم های "تور-ام1" هواپیمای توپولف-22 روسیه در جریان مناقشه اخیر با گرجستان هدف قرار گرفت و سرنگون شد). واشنگتن و متفقان این کشور عملا تهران را با پایگاه های نظامی خود در ازبکستان، قرقیزستان و تاجیکستان محصور کرده اند. همچنین بمب افکن های واشنگتن می توانند از فرودگاه های به مراتب دورتر برای حمله هوایی به ایران به پرواز درآیند. بعنوان مثال از پایگاه های هوایی در کشورهای اروپایی و پایگاه "دیگو-گارسیا" در اقیانوس هند. به اعتقاد کارشناسان حمله اصلی از طریق دریا انجام خواهد شد. بر اساس تجارب جنگ اول خلیج فارس (1991) آمریکایی ها می توانند از بیش از صد فروند کشتی خود حملات احتمالی نظامی را انجام دهند و اگر بریتانیایی ها هم، که احتمال آن بسیار زیاد است، به کمک آیند، تعداد کشتی های آنها در منطقه به 150 فروند خواهد رسید. در سال 1991 برای حمله به عراق شش فروند ناو هواپیما بر چند منظوره (چهار فروند در خلیج فارس و دو فروند در دریای سرخ)، 2 نبرد ناو (لینکور)، 5 کشتی هلیکوپتر بر تفنگداران دریایی و 8 فروند زیر دریایی اتمی چند منظوره به منطقه اعزام شدند. تعداد کل نیروی دریایی ائتلاف در آن زمان قابل توجه است: 2000 فروند هواپیماهای جنگی و کشتی هایی که هم همزمان می توانستند هزاران موشک بالدار را شلیک کنند. همین کار می تواند در حال حاضر هم تکرار شود. اما تنها یک چیز تغییر خواهد کرد و آن اینست که کشتی ها در خلیج فارس مستقر نخواهند شد چرا که خطر حمله از سوی قایق های تندرو ایرانی وجود دارد؛ آنها در اقیانوس هند، دریای سیاه و دریای سرخ مستقر خواهند شد. این در حالیست که مدت زمان پرواز موشک ها کمتر از یک ساعت خواهد بود. تمرین این عمل در دریای سیاه در برابر چشمان ما انجام می شود: به بهانه حمایت از گرجستان ، ناتو 18 فروند از کشتی های نظامی خود را در محل مستقر کرده است. "ایزویستیا"، خبرگزاری «ریا نووستی» روسیه، 11 شهریورماه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
نميخام صحبت شما رو نقض كنم ولي اواكس سيمرغ قبل از رژه هم ديده شده بود و بارها در فاروم ها به ديدن اون در جاهاي مختلف اشاره شده بود

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این هواپیماها نمی توانند پرواز نکنند و مدام در اشیانه باشند نمی شود دائما هم شب پرواز کرد چون شرایط پرواز در شب روز متفاوت است با توجه به وجود اکثر پایگاهای نیروی هوایی در کنار شهرها این هواپیماها در کجا پرواز میکنند تا حالا اطلاعات موثقی از وجود انها گزارش نشده بنابراین قبول وجود این هواپیماها در ایران سخت هست درواقع در صورت وجود مخفی کردن انها کاری بزرگتر است

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

منظورتون از لو رفته بود چيه؟چي چيزي از عمليات امريكا و متحدينش لو رفته بود؟ لابد از روي آرايش نيرو ها توي منطقه ميگين لو رفته بود؟


درسته ، منظورم تقريبا همين بود ، شما اگه به قبل از شروع جنگ اول يا دوم خليج فارس دقت كنيد متوجه تقييرات وسيعي در آرايش نيروهاي اعتلاف در منتقه مي‌شيد ، اما يه چيز ديگه هم هست ، اگه كشوري بخواد يه حمله‌ي غافلگير كننده انجام بده معمولا تعداد نيروها رو كم اما شدت ضربه رو زياد مي‌كنه تا هم اصل غافلگيري حفظ بشه و هم ضربه‌ي سهمگيني باتوجه به غافلگير كردن دشمن وارد بشه ، اما اون آماري كه دوستمون ارائه كرد رو اگه شما در نظر بگيري مستلزم جابجايي‌ها و زمينه‌چيني‌هاي زيادي هست كه مطمئناً باعث لو رفتن عمليات مي‌شه (با توجه به حجم گسترده‌ي زمينه‌چيني‌ها )

بستن قرار داد حضور دائمی در عراق دارد که در این صورت این کشور به راحتی می تونه نقش ایران را در استفاده از حربه نفت و تنگه هرمز با چالشی اساسی روبرو کند


در اين مورد اصلا عراق در اين حد نيست (از نظر جغرافيايي) شما اين رو در نظر بگيريد كه عراق قدر خط ساحلي داره و اينكه در كجاي خليج فارس واقع شده و آيا در صورت بسته شدن تنگه‌ي هرمز راه ديگري براي صادرات نفتش داره ؟

ببينيد دوستان ، آمريكا كشوري نيست كه تحمل تلفات رو داشته باشه و اين رو تمام جنگ‌هاي اين كشور شاهد بوديم (عكس العمل دلتمردان و مردم آمريكا نسبت به كشته‌ها) پس براي شروع جنگ كاري مي‌كنه كه حداقل تلفات رو بده براي انجام اين كار تا شعاع 3000 كيلومتري بايد از ايران دور بشه و در غير اين صورت مطمئناً تلفات سهمگيني رو بايد تحمل كنه ، حالا شما اين رو در نظر بگيريد كه براي حمله از فاصله‌ي 3000 كيلومتري با چه مشكلاتي روبرو هست ؟
1- سوختگيري پياپي هواپيماها براي رفت و برگشت
2- تعداد كم هواپيماهاي عمل كننده
3- به ناچار استفاده از بمب‌افكن‌هاي استراتژيك و بمب‌باران از ارتفاع بسيار بالا به دليل ترس از مورد هدف قرار گرفتن توسط پدافند ايران
و ...(جواب ايران نسبت به اين حملات رو نديد مي‌گيريم)

حالا نظر شما در مورد ميزان موفق در عمليات چيه ؟ چند درصد احتمال داره كه اين عمليات به اهداف خودش برسه ؟

موفق باشيد
ياعلي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

یه مثال:
در مورد a-50 که از عراق اومده بود نه کسی این هواپیمای غول پیکر را در حین پرواز دیده بود نه گزارشی مبنی بر عملیاتی شدن آن وجود داشت ولی ما با کمال تعجب اون را تو رژه دیدیم.
پس دیده نشدن یه پرنده حتی به بزرگی tu-22 دلیلی بر نبود اون نیست.


دوست عزيز مگه قراره من و شما اين هواپيما ها رو ببينيم؟؟دشمن ما نبايد ببينه كه با داشتن ماهواره هاي جاسوسي و رادار هاي پرنده(آواكس) تقريبا محاله كه نتونه از وجود يا عدم وجودشون مطلع نباشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
این جنگنده ها می تونن در شب به پایگاه های متعدد پرواز کنند .

و در روز هم می تونن در دشت ها و مناطق غیر مسکونی پرواز کنند . حتما باید بیان توی شهر .

برای مثال در پایگاه شکاری امیدیه . امیدیه کوه های زیادی در اطرافش هست :mrgreen:

این جنگنده ها می تونن در کوه ها و دشت ها پرواز کنند .

در ضمن همه که کارشناس مسائل هوایی نیستند که تا به محض اینکه هواپیما رو تو اون فاصله ببینند بگن نوع هواپیما چیه ؟؟؟؟


می تونن در ارتفاعات بالا پرواز کنند بدون اینکه با چشم بتونیم ببینیمشون .

هیچ وقت این سری جنگنده ها در شهر پرواز نمی کنند و همچنیناگر بکنند در ارتفاع بالا پرواز می کنند .

هم می شه انکار کرد و هم نمی شه انکار کرد .

ولی اگر واقعا همه ی این ها دروغ باشه این بار واقعا باید گفت که نیروی هوایی داره رو به فنا می ره . مخصوصا موقعی که دشمن اصلیمون قدرتمندترین نیروی هوایی جهان باشه . :crying:

مخفی کردن انها کاری بزرگتر است


مردم که رادار ندارند بتونن تشخیصش بدن بنابراین فقط به چشمشون بسنده می کند .

در شب که نمی شه چیزی رو دید .

مطمئنا در روز هم در شهر پرواز نمی کنند و برا تمرین و یا هر چی به مناطق غیر مسکونی می رن .

خیلی راحت هم می تونن در شب تغییر مکان بدن . حتی در روز . در روز می شه با ارتفاع بالا بدون اینکه هیچ گونه جلب توجهی کنه .

در ضمن هر کسی که تو خیابون راه می ره دلیل بر این نمی شه که همه ی جنگنده ها رو می شناسه و به محض دیدن می گه اسمش چیه و می یاد در میلیتاری عضو می شه و می گه اون جنگنده چی بوده !!!! :sad:

انشاالله كه واقعيت داشته باشد .جون من براي نيروي هوايي و توان آن واقعا نگرانم!!!


باهات کاملا موافقم دوست عزیز واقعا درست می گی . من هم همینطور . :lol:

فقط كشورهاي سازنده ميتونن بفهمن جنگنده هاشون كي و كجا پرواز ميكنن


احتمال 95 درصد باید روسیه باشه و فقط روسیه و مسئولین روسی هستند که اطلاع کامل دارند .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.