امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

16 minutes قبل , aminf14 گفت:

در مورد پیشنهاد روسیه و چین به ایران بابت فروش جنگنده...

بعد از سال های طولانی که نیروی هوایی ما از داشتن جنگنده محروم بوده... اگر واقعا قراره اتفاقی بیافته  در این زمینه الان اصلا قابل قبول نیست که بخوایم سراغ جنگنده هایی کمتر از نسل 4++ بریم... به بیان واضح تر دیگه زمانی باقی نمونده برامون!!! نیروی هوایی ما الان بشدت تشنه جنگنده است اون هم جنگنده های تاپ... متاسفانه الان این نیرو رو با نیروی مشابه هر کشوری مقایسه کنیم نتیجه فاجعه است یه چیزی تو مایه های اختلاف خودروهای حاضر در کشور کوبا با دیگر کشور ها :mellow: از اونجایی که غرب جنگنده ای به ما نخواهد داد با وضعیت فعلی ما در کنار اس یو 30 اس ام باید هرطور شده وارد معامله با روس ها برای اس یو 57 بشیم... و از اون واجب تر باید و باید فناوری یک موتور توربوفن کارآمد و به روز رو به داخل انتقال بدیم چون حقیقتا ما زمان زیادی صرف ساخت موتور کردیم ولی هنوز خروجی مناسبی دیده نشده پس نیاز به یک جرقه برای باز شدن گره ها داریم... (ترجیحا موتور ساترون-117 یا همون Al-41FL)

  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
1 ساعت پیش, zAa9 گفت:

بعد از سال های طولانی که نیروی هوایی ما از داشتن جنگنده محروم بوده... اگر واقعا قراره اتفاقی بیافته  در این زمینه الان اصلا قابل قبول نیست که بخوایم سراغ جنگنده هایی کمتر از نسل 4++ بریم... به بیان واضح تر دیگه زمانی باقی نمونده برامون!!! نیروی هوایی ما الان بشدت تشنه جنگنده است اون هم جنگنده های تاپ... متاسفانه الان این نیرو رو با نیروی مشابه هر کشوری مقایسه کنیم نتیجه فاجعه است یه چیزی تو مایه های اختلاف خودروهای حاضر در کشور کوبا با دیگر کشور ها :mellow: از اونجایی که غرب جنگنده ای به ما نخواهد داد با وضعیت فعلی ما در کنار اس یو 30 اس ام باید هرطور شده وارد معامله با روس ها برای اس یو 57 بشیم... و از اون واجب تر باید و باید فناوری یک موتور توربوفن کارآمد و به روز رو به داخل انتقال بدیم چون حقیقتا ما زمان زیادی صرف ساخت موتور کردیم ولی هنوز خروجی مناسبی دیده نشده پس نیاز به یک جرقه برای باز شدن گره ها داریم... (ترجیحا موتور ساترون-117 یا همون Al-41FL)

 

 

وقتی آمریکا بخواد به اعراب ف 35 قالب کنه به روسیه پیشنهاد میده که با ایران قرارداد پاکفا رو ببنده، بعد صهیونیست ها میرن پیش تزار التماس میکنن که نفروشه، تا بیاد مذاکره جواب بده، یه 400 میلیارد دیگه آمریکا کرده تو پاچه اعراب، و ...

 

 

 

  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اگر به گذشته نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که روسیه عملا به ما حاضر نیست هواپیما بخصوص هواپیمای به روز بفروشد مگر اینکه در اثر سیاست های اخیر امریکا که بسیار تهاجمی شده سیاست های روسیه نیز عوض شده باشد. یعنی به این نتیجه رسییده باشد که نیاز به یک ایران قدرتمند مقابل امریکا در این قسمت جهان است.

اما اگر واقعا بخواهد به ما بفروشد. قبلا اعلام شده. سیاست نهاجا تولید سوخو 30 در ایران به عنوان یک جنگنده چند منظوره برای جایگزینی فانتوم- میراژ  اف 1 و شاید سوخو 24 باشد. در مرحله بعد یعنی چند سال بعد خرید تعدادی محدود سوخوپکفا به عنوان  جایگزین اف 14. یعنی یک رهگیر تخصصی. البته خود سوخو 30 نیز یا تعویض اویونیک میتواند تبدیل به یک رهگیر بسیار خوب شود.

این سیاست چند علت اصلی دارد

1- ایران قبلا در مورد میگ 29 و سوخو 24 پشتیبانیضعیف روس ها رو دیده است.  بخصوص موتورهای روسی دارای عمر کم هستند و بعد از مدتی باید تعویض شوند. این مسئله بارها باعث زمین گیر شدن میگ ها و سوخوهای ما شده. سیاست نهاجا این است که هواپیمای خریداری شده در کشور تولید شود تا وابسته به روس ها نباشیم. زیرا در شرایط حساس ممکن است پشت ما را خالی کنند. 

2- روس ها حاضر نیستند تکنولوژی تولید هواپیمایی مثل سوخو 35 که هواپیمای روز انها است را به ما بدهند. سیاست نهاجا این است که صاحب یک هواپیما ولی صاحب تکنولوژی تولید ان باشد. هر چند دارای تکنولوژی پایین تری باشد. 

3- یکی از مشکلات نهاجا تعداد زیاد مدل های هواپیماهای موجود در این نیرو است. فانتوم- اف 14 اف 5 میراژ- میگ 29 سوخو 24.  و...این تعداد هزینه پشتیبانی و اموزش را بالا برده. سیاست این نیرو کاهش تعداد مدل ها است. سوخو 30 یک هواپیمای چند منظوره است

4 اگر ما سوخو30 را در کشور تولید کنیم به علت شباهت ان به مدل های دیگر سوخو مثل پکفا در شرایط اصطراری قادر به پشتیبانی پکفا نیز هستیم. مثلا موتور های این جنگنده ها بسیار شبیه و همه ورژن هایی از AL31 هستند و میتوان موتور یکی را به دیگری خوراند. نهاجا به دنبال تولید AL31 نیز است.

5- با تعویض  اویونیک و ارتقاهایی بتدریج میتوان سوخو 30 را تبدیل به یک رهگیر تخصصی کرد. حتی در اینده با الگو برداری از پکفا میتوان سوخو 30 را به نسل 5 نزدیک کزد. مثل الگو برداری از تی 90 که با ارتقا تی 72 تانک کرار زاده شد.

6- در صورت تولید سوخو 30 در کشور و تولید موتور ان، میتوان با خوراندن موتور AL31 به اف 14 های فرسوده در صورت لزوم انها را نیز احیا کرده و جان دوباره بخشید. 

 

در کل به نظر من این انتخاب نهاجا با فکر بوده و انتخاب درستی بوده است. 

ویرایش شده در توسط sasasasa
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , sasasasa گفت:

اگر به گذشته نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که روسیه عملا به ما حاضر نیست هواپیما بخصوص هواپیمای به روز بفروشد مگر اینکه در اثر سیاست های اخیر امریکا که بسیار تهاجمی شده سیاست های روسیه نیز عوض شده باشد. یعنی به این نتیجه رسییده باشد که نیاز به یک ایران قدرتمند مقابل امریکا در این قسمت جهان است.

1~6

 

 

 

 

مدتها پیش مقاله ای میخوندم که مقایسه ای بین اف 16 و تاماهاوک انجام داده بودن. اصل مقایسه این بود که با پول مثلا 36 فروند اف 16 به قیمت وقت(20 میلیون دلار) میشود مثلا 1500 موشک کروز مثل تاماهاوک خرید یا ساخت. بدون هیچ یک از دردسر های تعمیر و نگهداری، آموزش و خلبان و حتی دردسر های نظامی مثل طرح ریزی عملیات هوایی و عبور از پدافند و از همه بدتر وابستگی نظامی.

 

 

ماحصل مطالعه فوق این بود که روی برنامه موشکی سرمایه گذاری شد و نیروی هوایی حتی در بخش تحقیق و توسعه تا سر حد پروژه های دانشجویی نزول پیدا کرد.

 

جدی بودن این برنامه رو از حجم عظیم ذخایر موشکی، پایگاه های موشکی وسیع و تکنولوژی پیشرفته موشکی ایران میشه فهمید.

 

امروز هم اوضاع فرقی نکرده، عملا با پول یک پاکفا (حدود 40-60 میلیون دلار) میتونیم بصورت تقریبی دست کم 50 موشک سومار بسازیم، و اگر بخواهیم 36 فروند تهیه کنیم، میتونیم 1800 سومار داشته باشیم و یا 2 برابر این تعداد موشک های با برد کمتر. و این در عمل بسیار بازدارنده تر از این هست که بخواهیم با مثلا 36 فروند جنگنده جلوی نیروی 1500 فروندی ائتلاف عربی یا آمریکایی بایستیم.

 

و برای دفاع هوایی به نظرم باید کار رو به پدافند سپرد و بیشتر روی حملات در دور دست تمرکز کرد. احتمالا بتونیم نوعی رادار گریز از سومار درست کنیم که تا 3هزار کیلومتر برد داشته باشه و در ادامه به 5هزار هم برسونیمش، تا اهدافی رو محقق کنه که حتی یک نیروی هوایی 500 فروندی از اف 22 هم قادر به انجامش نباشه. مثل زدن تاسیسات دفاع موشکی آمریکا در رومانی،...

 

 

  • Like 1
  • Upvote 11
  • Downvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مضاف بر اینکه حتی با وجود اولی دونستن توسعه موشکی به جای نیروی هوایی که در بازه ای منطقی هم بود، در حال حاضر شکاف بین این دو در نیروهای دفاعیمون به سطحی رسیده که باید بر پر کردن این شکاف تمرکز کرد، یعنی توان بازدارندگی موشکیمون به حدی رسیده (البته در پدافند حداقل از نظر کمی هنوز جا داریم) که کشور بتونه بخشی از سرمایه و انرژیش رو بر ترمیم و تقویت نیروی هوایی متمرکز کنه.

 

شخصا هنوز معتقد به توسعه یک سوپر تایگر در کوتاه مدت با الهام از F_20 ( نه به این معنا که لزوما تک موتوره باشه) جهت افزایش مداومت پروازی، برد و حمل تسلیحات و با امکان لینک شدن با شبکه راداری و اپتیکی زمین پایه جهت شناسایی و درگیری با اهداف مهاجم در فواصل دورتر و زمان کمتر هستم، 

ویرایش شده در توسط M-ATF
  • Like 1
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نگاه اشتباهی که هنوز وجود داره نگاه تک بعدی هست 

نگاهی که فراموش کرده که سلاح های متفاوت در مکان خودشون و در کنارهم قوی ظاهر می شوند 

نمی شود یک تیم فوتبال داشت با 11 بازیکن حمله یا با 11 دروازبان

تمام اجزا وقتی در کنار هم کار می کنن بهترین عملکرد رو دارن

 

و نکته دوم بحث تخصیص منابع و بودجه هست که نقشه راه رو اولویت بندی و زمان بندی میکنه 

که این یکی هم کم رنگ دیده میشه

  • Upvote 7

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
16 minutes قبل , MR9 گفت:

 

سلام علیکم و رحمت ا...

یک نکته ای که این مساله ذهن بنده را بخودش مشغول کرده ، این هست که اگر مقاله فوق الذکر غربی بوده باشد ، چرا بنیاد اعمال قدرت کشورهایی غربی ، به جای تولید موشک در مقیاس انبوه ( کروز ، بالستیک ، موشکهای تاکتیکی  و ....  ) سرمایه گذاری غیر قابل تصور روی فناوری هوایی و بویژه تلاش برای ایجاد و حفظ استمرار برتری هوایی هست ؟؟!!!

 

 

 

نکته ای که در سرمایه گذاری غربی ها وجود داره 

توجه به زیرساخت فناوری ها و تحقیقات هست 

در آمریکا قدرت اصلی بر پایه نیروی هوایی و بعد نیروی دریایی هست 

ولی نیروی موشکی بصورت تحقیقاتی رشد کرده و جاهایی که لازم بود تولید شد، ( موشک های قاره پیما و تاماهوک ) 

شاید در قیاس با نیروی هوایی رقم چشمگیری نبود ولی خیلی تخصصی به سمت فضا تمایل داده شد 

و شرایط طوری برنامه ریزی شد که پیشرفت هایش رو داشته باشه و هر لحظه که اراده شد تولید در تیراژ بالا در دستور کار قرار بگیره 

 

این همان نکته ای هست که ما زیاد توجه نمی کنیم 

درست ه که برنامه ریزی و اولویت بندی بر اساس تهدید و بودجه هست 

ولی این بهانه نمی شود که از تحقیقات چشم پوشی کنیم چون تحقیقات زیرساخت ها رو فراهم میکنه 

و شاید 10 درصد هزینه تولید خود تحقیقات بشه و 90 درصد تولید صنعتی هست 

 

در مورد نیروی هوایی و زرهی 

متاسفانه بودجه تحقیقاتی زیاد چشمگیر و هدف مند نبود 

نیازی نبود بخواهیم تیراژ بالا تولید کنیم 

ولی میشد تولیدات هدفمند جهت توسعه دانش و تکنولوژی انجام بدیم تا از پیشرفت عقب نمونیم 

 

برای مثال اگر همون جنگنده شفق ادامه پیدا می کرد و به نتیجه می رسید ( منظور نتیجه گیری و عبور از قله های تکنولوژی )

مبنایی میشد برای جنگنده های پنهان کار بعدی و الان طرح کامل و خوبی داشتیم خاطرمون رو از سمت نیروی هوایی آرام تر می کرد و حتی برنامه های ارتقا با هزینه و کیفیت بهتری انجام میشد 

در مورد تانک هم درسته تانک ذوالفقار تولید انبوه نشد ولی توسعه فناوری زرهی بود که اگر بودجه بهتری صرفش میشد و برنامه ریزی بهتری میداشت ما رو در سطح ساخت تانک های اول دنیا میگذاشت ولی با این وجود، همین طرح ذوالفقار یک آرامش خاطری بود که در صورت تغییر شرایط و نیاز به ساخت تانک یک طرح نیمه پخته داریم 

 

 

 

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
33 minutes قبل , MR9 گفت:

 

گرفتاری ما این هست که چون بیشتراز 40 سال ، نیروی هوایی در اولویت قرار نداشته ، انتظارات در کف و پایین ترین سطح خودش قرار دارد . به قول قدیمی ها اگر قصد داشته باشیم برای نمره 15 مطالعه کنیم ، قطعا" در امتحان ، نمره زیر 10 کسب میشود ولی اگر برای نمره 20 تلاش کنیم ، بدون شک نمره 15 تا 17 در انتظار ماست .

 

کاملا درست می فرمایید، اما پیشنهاد شخصی من مبنی بر توسعه سوپرتایگر، نه بخاطر انتظارات پایین ناشی از عقب ماندگی و فرسودگی ۴۰ ساله نیروهوایی است بلکه از سر ناچاریست، یعنی به عنوان درمان اورژانسی و حتی شوک قلبی آخر به پیکر تقریبا بی جان نیروی هوایی هست چرا

 

۱- توسعه یک پلتفرم جدید به صورت بومی در حد نمره ۲۰ زمان زیادی میبره و تا آن زمان این خلا باقی میمونه

 

۲- تامین جنگنده ای در حد نمره ۲۰ هم باز جدای از محدودیت های بین المللی که مشخص نیست ممکن بشه یا نه، از همین الان اگه استارت بخوره باز چند سالی زمان میبره، مضاف بر اینکه ما نیاز منبعی داریم مولد باشه و بتونه خسارات احتمالی رو جبران کنه، با این حال معتقدم تامین خارجی به موازات توسعه بومی باید پیش بره.

 

۳- الان که به نظر میرسه زیرساخت تولید انبوه کوثر یا اف ۵ در حال ایجاد هست، میشه از این زیر ساخت برای توسعه و تولید انبوه یک سوپرتایگر برای دفاع هوایی در کوتاه مدت استفاده کرد تا زمانیکه آپشن های ۱ یا ۲ دردسترس باشن.

 

اگه بخوایم مقایسه ای با پدافند هوایی داشته باشیم، میشه جنگنده با نمره ۲۰ رو مشابه باور ۳۷۳ یا اس ۳۰۰ قلمداد کرد که دسترسی یا توسعش نزدیک به ۱۰ سال طول کشید، اما در این فاصله توسعه تجیزاتی با نمره کمتر از ۱۵ از مرصاد شروع  و با یازهرا  و تلاش و طبس و ۳ خرداد و ۱۵ خرداد و انواع سامانه های راداری مستقل ادامه پیدا کرد تا به باوری با نمره ۱۷ برای هدف نمره ۲۰ رسیدیم. 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
6 hours قبل , worior گفت:

 

 

 

مدتها پیش مقاله ای میخوندم که مقایسه ای بین اف 16 و تاماهاوک انجام داده بودن. اصل مقایسه این بود که با پول مثلا 36 فروند اف 16 به قیمت وقت(20 میلیون دلار) میشود مثلا 1500 موشک کروز مثل تاماهاوک خرید یا ساخت. بدون هیچ یک از دردسر های تعمیر و نگهداری، آموزش و خلبان و حتی دردسر های نظامی مثل طرح ریزی عملیات هوایی و عبور از پدافند و از همه بدتر وابستگی نظامی.

 

 

ماحصل مطالعه فوق این بود که روی برنامه موشکی سرمایه گذاری شد و نیروی هوایی حتی در بخش تحقیق و توسعه تا سر حد پروژه های دانشجویی نزول پیدا کرد.

 

جدی بودن این برنامه رو از حجم عظیم ذخایر موشکی، پایگاه های موشکی وسیع و تکنولوژی پیشرفته موشکی ایران میشه فهمید.

 

امروز هم اوضاع فرقی نکرده، عملا با پول یک پاکفا (حدود 40-60 میلیون دلار) میتونیم بصورت تقریبی دست کم 50 موشک سومار بسازیم، و اگر بخواهیم 36 فروند تهیه کنیم، میتونیم 1800 سومار داشته باشیم و یا 2 برابر این تعداد موشک های با برد کمتر. و این در عمل بسیار بازدارنده تر از این هست که بخواهیم با مثلا 36 فروند جنگنده جلوی نیروی 1500 فروندی ائتلاف عربی یا آمریکایی بایستیم.

 

و برای دفاع هوایی به نظرم باید کار رو به پدافند سپرد و بیشتر روی حملات در دور دست تمرکز کرد. احتمالا بتونیم نوعی رادار گریز از سومار درست کنیم که تا 3هزار کیلومتر برد داشته باشه و در ادامه به 5هزار هم برسونیمش، تا اهدافی رو محقق کنه که حتی یک نیروی هوایی 500 فروندی از اف 22 هم قادر به انجامش نباشه. مثل زدن تاسیسات دفاع موشکی آمریکا در رومانی،...

 

 

اگه از منظر اقصادی نگاه کنیم میشه جنگنده رو یه کالای سرمایه ای حساب کرد و موشکها رو کالای مصرفی.در یک جنگ نه بلند مدت بلکه بسیار میان مدت هزینه تهاجم موشکی نسبت به هواپیما به اهداف زمینی به تصاعدی بیشتر خواهد بود.ما یکبار 40سال پیش اف14خریدیم هنوز داریم ازش منفعت می بریم جالبه این نسخه های اندیشکده های غربی برای کشورهای دیگر هست تا رقیب جدی دیگه ایی وارد میدان نشه که قدرت اول اونها رو به چالش بکشه ماموریتهای متنوع هوایی به هیچ وجه با توان {البته بسیار مهم موشکی}قابل جایگزینی نیست فقط گشتهای هوایی که دارای نقاط کور راداری هستند یا عملیتهای تهاجمی کم هزینه و کم سر وصدایی مثل حمله زمینی با مهمات هوا سرش و اسکورتهای هوایی یا دریایی پشتیبانی نیروی زمینی .....

  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
20 minutes قبل , M-ATF گفت:

کاملا درست می فرمایید، اما پیشنهاد شخصی من مبنی بر توسعه سوپرتایگر، نه بخاطر انتظارات پایین ناشی از عقب ماندگی و فرسودگی ۴۰ ساله نیروهوایی است بلکه از سر ناچاریست، یعنی به عنوان درمان اورژانسی و حتی شوک قلبی آخر به پیکر تقریبا بی جان نیروی هوایی هست چرا

- الان که به نظر میرسه زیرساخت تولید انبوه کوثر یا اف ۵ در حال ایجاد هست، میشه از این زیر ساخت برای توسعه و تولید انبوه یک سوپرتایگر برای دفاع هوایی در کوتاه مدت استفاده کرد تا زمانیکه آپشن های ۱ یا ۲ دردسترس باشن.

 

 

شاید منظور این باشد

 

A_001.jpg

 

به قول یکی از کاربران ، همین که گونه های بومی تایگر بتواند دو تا مهمات هدایت لیزری ببرد نزدیکی هدف و رها کند ، علی الحساب برای ما کافی هست :(

 

پی نوشت :

 

البته مقداری  دور از واقعیت شاید باشد ، ولی " گریپن" معقول ترین گزینه برای ما در میان مدت هست

  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

این عکس واقعی هست ؟یعنی بعضی از تایگرهای نیروی هوایی سلطنتی توان حمل مهمات لیزری رو داشتند؟

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
5 minutes قبل , arjemandi گفت:

این عکس واقعی هست ؟یعنی بعضی از تایگرهای نیروی هوایی سلطنتی توان حمل مهمات لیزری رو داشتند؟

 تا جایی که یادم هست این آرت ورک در کتابiranian tigers at war  درج شده بود ولی توضیح ذیل این آرت ورک را به یاد ندارم ، انشا... دسترسی پیدا کردم ، عرض می کنم

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.