امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

ارجمندی گرامی واقعیتش نمیشه تا ابد منتظر توافق یا عدم توافق یا سازش یا تقابل با غرب بود. ما در اولین سالهای بعد از جنگ تحمیلی  از شوروی میگ 29 و سوخو 24 گرفتیم. اگرچه بهترین محصولات ممکن نبودند و میگ 31 و سوخو 27 هم وجود داشت ولی بازهم نفسی به ناوگان خسته ما دادند. همین حالا هم قرار نیست سوخو 57 یا درنای سپید رو از روسیه بگیریم ولی دیگه گرفتن سوخو 30 که به کشورهای زیادی داده شده و یا میگ 35 در برهوت بازار این شرکت که شق القمر نیست. همت و پیگیری شهید ستاری باید باشه  که انگار نیست و ما زمان رو هدر دادیم و از این به بعد نباید بیشتر وقتو تلف کنیم. فقط هم روسیه نیست .چین هم کشوریه که میل به همکاری داره. خود چین مگه کم مشکل با آمریکا داره؟ در دوران جنگ سرد اقتصادی اند ولی باز تاپ ترین محصولات رو از روسیه خریداری میکنه با ایکه خودش تلید کننده قابل اعتنای محصولات نظامیه.

  • Like 1
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

میگ ۲۹ که دسته دوم گرفتیم و از وقتی که دست ماست اورهال کارخانه سازنده رو نداشته به میگ۳۵ارتقا بدیم؟ آفتابه خرج لحیم نیست ؟دوستان کار تجهیزات ارتش از ارتقا و بازسازی گذشته و پایان عمر عملیاتی اونهاست اگه شرایط فراهم شده که بشه جنگنده خرید خوب بریم یه چیز بهتر بخریم سوخو۳۰ یا جی ۱۰  پیش کشیدن بحث بروز رسانی فقط باعث گمراهی ما و مصرف بودجه میشه .فانتومها اف۵ها میراژاها کلا از رده خارج بشن میگ ۲۹ و اف ۱۴برن ذخیره سوخو۲۴ها فعلا حفظ بشن سوخو ۳۰ یا سوخو۳۵ (از نظر بنده اگه بشه سوخو۳۴ خرید )و جی۱۰ جان میده به نیروی هوایی هزینه جاری اش هم پایین میاد

 

ویرایش شده در توسط arjmandi
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

فعلا عمر میگ های 29 یا سوخو 24 ها تموم نشده و قابل ارتقا هستند به ویژه وقتی این میگ 29 ها تبدیل به جنگنده ای از نسل 4++ بشن که جون میده برای شکار اف 15، اف 16 و یا اف 18 که رقبای همطرازشن. این مورد بجز سوخو 30 و 35 است که بهترین گزینه هان یا جی 10 که اونهم گزینه خوبیه. ما تجربه کار با میگ 29 رو داریم و لازم نیست همه چیو از آموزش و تعمیر و نگهداری  و ...  از 0 شروع کنیم. فانتوم یا میراژ اف 1 موارد جداییه و داستانش فرق میکنه چون یا  50 سال از عمر اون جنگنده گذشته  یا با کشورش روابط حسنه ای نداریم ولی در مورد میگ 29 این امر مصداقی نداره.

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
8 hours قبل , arjmandi گفت:

میگ ۲۹ که دسته دوم گرفتیم و از وقتی که دست ماست اورهال کارخانه سازنده رو نداشته به میگ۳۵ارتقا بدیم؟ آفتابه خرج لحیم نیست ؟دوستان کار تجهیزات ارتش از ارتقا و بازسازی گذشته و پایان عمر عملیاتی اونهاست اگه شرایط فراهم شده که بشه جنگنده خرید خوب بریم یه چیز بهتر بخریم سوخو۳۰ یا جی ۱۰  پیش کشیدن بحث بروز رسانی فقط باعث گمراهی ما و مصرف بودجه میشه .فانتومها اف۵ها میراژاها کلا از رده خارج بشن میگ ۲۹ و اف ۱۴برن ذخیره سوخو۲۴ها فعلا حفظ بشن سوخو ۳۰ یا سوخو۳۵ (از نظر بنده اگه بشه سوخو۳۴ خرید )و جی۱۰ جان میده به نیروی هوایی هزینه جاری اش هم پایین میاد

 

سلام و وقت بخیر

جسارتا بر اساس کدوم سند میفرمایید که دسته دوم

اما بحث پشتیبانی هم روسها مکلف بودند تا ده سال پشتیبانی کنند اما بعد از توافق گور چرنومردین کلا زدن زیرش مثل سوخو 24 

و بعد هم تحریم و بعد هم عدم خواست خودمون در زمان خاتمی  که حتی شایعاتی بود مبنی بر پیشنهاد روسها برای خط مونتاژ میگ29 و فروش میراژ از فرانسه و لیبی و ...که به خاطر سیاستهای دولت وقت مبنی بر تنشزدایی (خداییش عجب جکی بود) و اولویتهای دیگر مسولان نظامی رد شد

اما در مورد ارتقا خوب یه بحثی هست در مورد عمر سازه که اون رو هم باید در نظر گرفت هر چند با کلیت صحبت شما موافقم کار ارتش از ارتقا گذشته کلا باید کوبید از نو ساخت ....

ترکیب جی 10 سی و سوخو 30 اس ام 2 بد نیست

  • Like 1
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
12 hours قبل , aminf14 گفت:

فعلا عمر میگ های 29 یا سوخو 24 ها تموم نشده و قابل ارتقا هستند به ویژه وقتی این میگ 29 ها تبدیل به جنگنده ای از نسل 4++ بشن که جون میده برای شکار اف 15، اف 16 و یا اف 18 که رقبای همطرازشن. این مورد بجز سوخو 30 و 35 است که بهترین گزینه هان یا جی 10 که اونهم گزینه خوبیه. ما تجربه کار با میگ 29 رو داریم و لازم نیست همه چیو از آموزش و تعمیر و نگهداری  و ...  از 0 شروع کنیم. فانتوم یا میراژ اف 1 موارد جداییه و داستانش فرق میکنه چون یا  50 سال از عمر اون جنگنده گذشته  یا با کشورش روابط حسنه ای نداریم ولی در مورد میگ 29 این امر مصداقی نداره.

ارتقا میگ۲۹ و خرید میگ۳۵ میتونه یه برنامه کوتاه مدت و کم‌هزینه باشه برای رفع مقداری از خلا های موجود که‌عاقلانه هم هست ولی در یک برنامه توسعه بلند مدت چنین خریدی جایی نداره‌.

  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 6 تیر 1400 در 13:06 , Overdose گفت:

ارتقا میگ۲۹ و خرید میگ۳۵ میتونه یه برنامه کوتاه مدت و کم‌هزینه باشه برای رفع مقداری از خلا های موجود که‌عاقلانه هم هست ولی در یک برنامه توسعه بلند مدت چنین خریدی جایی نداره‌.

منم با فرمایش شما موافقم البته باید ببینید آینده چه شرایطی رو برای ما در نظر می گیره:

1) اگر میگ 35 تنها گزینه خرید ما باشه بشرط انتقال فناوری می تونیم از اون در ترکیب با میگ 29 بهره بگیریم و در دفاع بسیار کارآمد و در حمله سیاستی رو به کار ببریم که رژیم بعث در دفاع مقدس در استفاده از میراژ اف 1 به کار برد.

2) اگر ما گزینه هایی بهتر نظیر سوخو 30 و 35 رو هم داشته باشیم ، ترکیب میگ 35 با اونها بسیار خوبه ولی دیگه نمیتونه ستون اصلی نیروی هوایی ما باشه و در درازمدت کم کم باید به سمت محدود کردن نیروی هوایی به جنگنده های مولتی رول با برد رزمی بالا باشیم که سوخو 30 و 35 در این زمینه دست برتر رو دارند. میگ 35 جهش خوبی نسبت به میگ 29 داره ولی فعلا تا رسیدن به جنگنده مولتی رول تمام عیار که بتونه تمامی نیازهای ما رو از نظر دفاع هوایی و تهاجم پوشش بده جای کار داره.

  • Like 1
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

میگ 35 اکر جنگنده قابلی بود خود روسیه انرا خریداری میکرد. ظاهرا کلا 12 فروند از ان تولید شده هند هم حاضر به خرید ان نشده است. خود میگ 29 تا کنئن هیچ پیروزی تایید شده ای ندارد. 

  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام و وقت بخیر

قصد دفاع از میگ35 ندارماما چند مورد هم لازم به ذکر تا کمتر در حق این جوجه زشت ظلم بشه

اول کشورهایی که اون رو انتخاب نکردن همشون گزینه های بهتر خارجی و یا مثل هند یه محصول پر سر و صدای داخلی داشتند 

دوم خود روسیه با توجه به وسعتش و بودجه محدودش مطمعنا با خرید تعداد کمتر از هواپیماهای دوربرد تری مثل سوخو35 و سوخو 30 و این خانواده یا حتی ارتقا میگ 31 میتونه بهتر نتیجه بگیره با توجه به عوامل مختلف در کاربری یک سلاح مثل نفرات و اموزش و تجهیزات زمینی و پشتیبانی و .......

سوم برای کشوری مثل ما که حتی در دادن قطعات معمولی هم تحت تحریمیم خدای ناکرده ورود به تعداد کافی همین میگ 35 مخصوصا با انتقال تکنولوژِی و خط تولید خودش و کل قطعاتش مخصوصا موتور بازم خدای نا کرده ..... که مطمعنا از تمام جنگنده های ما یک سر و گردن بالاتر است و در مقابل حریفان منطقه ای هم در صورت تعداد.. اموزش و تسلیحات مناسب در دفاع هوایی که اولویت اول ماست یک موازنه مناسب در پی خواهد داشت...هر چند اگر ماهم تحریم نبودیم وجود اف 35 و رافال و اف 15 ایی ایکس و .... کمترین خواسته ما بود

 

  • Like 1
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
19 minutes قبل , archersarash گفت:

سلام و وقت بخیر

قصد دفاع از میگ35 ندارماما چند مورد هم لازم به ذکر تا کمتر در حق این جوجه زشت ظلم بشه

اول کشورهایی که اون رو انتخاب نکردن همشون گزینه های بهتر خارجی و یا مثل هند یه محصول پر سر و صدای داخلی داشتند 

دوم خود روسیه با توجه به وسعتش و بودجه محدودش مطمعنا با خرید تعداد کمتر از هواپیماهای دوربرد تری مثل سوخو35 و سوخو 30 و این خانواده یا حتی ارتقا میگ 31 میتونه بهتر نتیجه بگیره با توجه به عوامل مختلف در کاربری یک سلاح مثل نفرات و اموزش و تجهیزات زمینی و پشتیبانی و .......

سوم برای کشوری مثل ما که حتی در دادن قطعات معمولی هم تحت تحریمیم خدای ناکرده ورود به تعداد کافی همین میگ 35 مخصوصا با انتقال تکنولوژِی و خط تولید خودش و کل قطعاتش مخصوصا موتور بازم خدای نا کرده ..... که مطمعنا از تمام جنگنده های ما یک سر و گردن بالاتر است و در مقابل حریفان منطقه ای هم در صورت تعداد.. اموزش و تسلیحات مناسب در دفاع هوایی که اولویت اول ماست یک موازنه مناسب در پی خواهد داشت...هر چند اگر ماهم تحریم نبودیم وجود اف 35 و رافال و اف 15 ایی ایکس و .... کمترین خواسته ما بود

 

تحریم تحریمه میگ 35 سوخو35نداره وقتی میشه میگ35خرید که این موانع برطرف شده باشه خوب چه کاریه سوخو30یا35 میگیریم  ما مشکلمون از روسیه حادتره هم کشور پهناوری هستیم (تقریبا مربع)هم محدودیت بودجه داریم و برعکس روسیه تولید کننده جنگنده هم نیستیم با خرید جنگنده مولتی رول و دوربرد سوخو35(به تعداد کمتر نسبت به میگ35)هم تنوع جنگنده ها رو از بین میبریم که هزینه های جاری رو پایین میاره و هم تعداد کمتر سوخو35 هزینه های نگهداری و عملیاتی و حتی هزینه های خرید اولیه رو کاهش میده

  • Like 1
  • Upvote 5

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

سلام و وقت بخیر

دوست دانشمند و گرامی خیلی جدی نگیرین ...

کاملا مشخصه که سوخو 35 یا 30 از میگ 35 برتره و صحبت ما بیشتر همون خرما بر نخیل و دست کوتاه ماست

اما خود سوخو 35 یا 30 هم در نیروی هوایی ما باید در کنار  یک هواپیمای سبکتر مثل جی 10 یا میگ 35 برای تکمیل باشد همونطور که در خود روسیه در کنار ناوگان بزرگی از میگ 29 بازمانده از مرحوم شورویست یا در چین در کنار جی 10  و جی 7 و جی 8 یا در هند در کنار میگ 29 upgیا میراژ 2000 یا رافال یا میگ 21 بیسون یا تجاس یا ....و کلی مثل دیگه 

متاسفانه بی مهری های عمدی در این 42 ساله بر نیروی هوایی چنان خلایی را بوجود اورده که با یک اسکادران دو اسکادران حل نمیشود کلا باید کوبید از نو ساخت از انواع جنگنده در کلاس سبک و سنگین تا انواع هواپیماهای اموزشی در همه کلاس تا کل خانواده ترابری و جنگ الکترونیک و شناسایی و ........... 

  • Like 3
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

بهترین گزینه برای ما( اگر بفروشن) سوخو 30 یا 35 در کنار J10C است. چون J10 در نمونه هایی از همان موتور خانواده سوخو استفاده میکند با این تفاوت که سوخوها دو موتوه و J10  تک موتوره است. میتواند نمونه سفارشی J10 ایران با موتور AL31 یا Al41  ساخته شود و سوخو ها هم از همان موتور است. در نتیجه کل نیروی هوایی از یک نوع موتور استفاده شود و ان موتور هم به تدریج بومی سازی گردد چون ساخت دو نوع موتور در ایران با توجه به هزینه ها و نیازمندی های ایران مقدور نیست. اصولا ساخت موتور زمانی توجیه پیدا می کند که تیراژ از یک مقدار مشخص بالاتر باشد. جالب این است که مطالعات نشان داده که این نوع موتور قابل خوراندن به اف 14 هم هست و با ان  میتوان ناوگان اف 14 را احیا کرد. اف 14 هواپیمای خوبی است و علاوه بر نقش رهگیر توانایی حمل موشک های سنگین را هم دارد و میتوان از ان به منظور حمل و شلیک موشک های کروز استفاده کرد و در اینده میتوان ناوگان ان را احیا و حفظ کرد. نکته اخر اینکه شرکت OTC تا حدی که من خبر دارم در صدد بومی سازی یک توربین  گاز 6 مگاوات روسی برای تولید برق و استفاده در خطوط انتقال گاز به عنوان توربو کمپرسور است که ان توربین گاز نیز بر مبنای Al31 ساخته شده.  اگر موفق شود نصف راه ساخت Al31 را رفته 

در مجموع دیده میشود که بهترین گزینه برای کشور همین  است و  میتوان با یک تیر چند نشان زد. 

  • Like 4
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 hours قبل , archersarash گفت:

 

کاملا مشخصه که سوخو 35 یا 30 از میگ 35 برتره و صحبت ما بیشتر همون خرما بر نخیل و دست کوتاه ماست

اما خود سوخو 35 یا 30 هم در نیروی هوایی ما باید در کنار  یک هواپیمای سبکتر مثل جی 10 یا میگ 35 برای تکمیل باشد همونطور که در خود روسیه در کنار ناوگان بزرگی از میگ 29 بازمانده از مرحوم شورویست یا در چین در کنار جی 10  و جی 7 و جی 8 یا در هند در کنار میگ 29 upgیا میراژ 2000 یا رافال یا میگ 21 بیسون یا تجاس یا ....و کلی مثل دیگه 

متاسفانه بی مهری های عمدی در این 42 ساله بر نیروی هوایی چنان خلایی را بوجود اورده که با یک اسکادران دو اسکادران حل نمیشود کلا باید کوبید از نو ساخت از انواع جنگنده در کلاس سبک و سنگین تا انواع هواپیماهای اموزشی در همه کلاس تا کل خانواده ترابری و جنگ الکترونیک و شناسایی و ........... 

اگه واقعا ما بتونیم و بخواهیم خریدی کنیم سوخو۳۵ بهترین گزینه دسترس در وضعیت فعلی هست !

جنگنده سبک و الزام وجود اون را میشه با خیلی گزینه های دیگه هم پوشش داد مثلا پهپاد ها و یا تولید کوثر(اگر واقعا تولیدی در کار باشه) و ادامه ارتقا و بهبود که مثلا مثل تاندر پاکستانی ها در بلاکهای بعدی به یک سلاح کاربردی بومی تبدیلش کنیم که غیر ممکن هم نیست ولی خرید باید سطح بالا باشه !

 

 

ویرایش شده در توسط Overdose
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

در باب اینکه چرا کشور روسیه که سازنده جنگنده میگ 35 هست اون رو به طور گسترده به کار نمی گیره: اولا سیاست بکار گیری محصولی در داخل و یا برای صادرات ممکنه فرق داشته باشه. میگ 35 اگه تمرکز کنه باید بره به سمت صادرات و ارتقای این فناوری. در مورد استفاده در داخل اولا بعنوان یک جنگنده مولتی روز میگ 35 در مقابل سوخو 35 حرف زیادی برای گفتن نداره. بعنوان یک رهگیر هنوز میگ 31 قدرت بیشتری در حفاظت از مرزهای این کشور داره، از نظر پنهانکاری با سوخو 57 قابل مقایسه نیست، از نظر برد عملیاتی و ... هم با سوخو 30 و 35 توان رقابت نداره فعلا. ولی برای کشورهایی نظیر ایران که در نیروی هوایی اونها یک جنگنده نسل 4++ وجود نداره همچین جنگنده ای اگرچه در حد سوخو 30 یا 35 نیست ولی باز غنیمته. هم میتونه موقتا این ایراد بزرگ نیروهای نظامی مارو حداقل در بعد دفاع هوایی و نه تهاجم (کامل) بپوشونه. از طرف دیگه شرکت میگ دوران رونق خودشو نمیگذرونه که به مانند شرکت سوخو صف فروش محصولاتش پررونق باشه. میشه همون سیاستی رو در مورد میگ 35 به کار برد که در خرید اف 14 به کار بردیم و حتی در طراحی و ساخت جنگنده نسل پنجم شرکت میگ سهیم باشیم و فناوری اون رو در کنار میگ 35 به داخل انتقال بدیم. معمولا تغییرات بزرگ در گروی استفاده از همین شرایط بحرانیه و ما چه در خرید اف 14 و چه میگ 29 و سوخو24 این تجربه موفق رو داشتیم چرا برای بار سوم تکرارش نکنیم؟

  • Like 2
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

اگر گزینه های خرید پیش روی ایران میگ35یا هیچ باشه بله کاملا حق با شماست و اگر منجر به مشارکت در تولید این محصول و محصولات آینده شرکت میگ باشه که فبها المراد و نعم المطلوبه اما برایند بحثهای دوستان در میلیتاری حول این مسئله اینه که نه تنها اراده ایی برای این کار نیست بلکه مقاومتهای جدی هم در این مورد وجود داره

ویرایش شده در توسط arjmandi
  • Like 1
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
2 minutes قبل , arjmandi گفت:

اگر گزینه های خرید پیش روی ایران میگ35یا هیچ باشه بله کاملا حق با شماست و اگر منجر به مشارکت در تولید این محصول و محصولات آینده شرکت میگ باشه که فبها المراد و نعم المطلوبه اما برایند بحثهای دوستان در میلیتاری حول این مسئله اینه که نه تنها اراده ایی برای این کار نیست بلکه مقاومتهای جدی هم در این مورد وجود داره

جناب ارجمندی دقیقا همینطوره که می فرمایید

اولا گزینه های دیگه ای هست و میشه حتی ترکیبی از این گزینه هارو خرید ، اینکه مورد محدود شه فرضیه که خودمون مطرح کردیم وگرنه لزوما شرایط این نیست که میگیم.

دوما دست ادکاران هم از هفت دولت آزادن بحمداله و هم نیازی در این زمینه حس نمیکنن و اگه مقاومتی می کنن از این بابه. امیدوارم قبل از اینکه از این نقصان لطمه ای ببینیم این ضعف بزرگ نیروی هوایی ما پوشش داده بشه.

  • Like 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
    • توسط MR9
      موقعیت قرارگاه مرکزی منافقین :
       
      در 90 کیلومتری شمال بغداد ،پس از عبور از شهر "الخالص" به "قرارگاه  اشرف" خواهید رسید.این پادگان با وسعت6 در 8کیلومتر مربع تا سال 1365 هجری شمسی تحت عنوان "معسگر الخالص الخاص" محل استقرار یکی از تیپ های گارد ریاست جمهوری صدام حسین بود.این پادگان از شمال به انبارهای بزرگ مهمات و تسلیحات و یک روستای کوچک عراقی،از شرق به یک فرودگاه متروکه،از جنوب شرق به روستای "شیخ شنیف" ، از جنوب به یک مرکز مرغداری و از غرب به جاده بغداد- کرکوک محدود شده است."اشرف بزرگ" 12*10 کیلومتر مربع است  که پادگان اشرف و زمین های اطراف آن را شامل می شود.
       
        
       
       
       
       
      پس از اخراج مسعود رجوی به عراق و ملاقات او با صدام حسین ، این پادگان بطور کامل تحویل گروهک منافقین  شد و  آنها پایگاه های خود در سلیمانیه و کرکوک را جمع آوری کرده و از سال 1366 هجری شمسی تحت عنوان به اصطلاح "ارتش آزادیبخش ملی " در این محل تجمع کنند.
      در کیلومتر 90 جاده قدیم بغداد-کرکوک انشعابی از قسمت شرقی، شما را به درب اصلی پادگان اشرف هدایت خواهد کرد.شمال و جنوب این جاده آسفالته و فرعی محل استقرار 2 گردان ارتش صدام حسین ،گروهان رادار،گروهان موشکی پدافند هوایی و مقر سازمان استخبارات صدام حسین است که در نزدیکی ورود به پادگان قرار دارد.از سال 1365 شمسی تا زمان سرنگونی صدام  حسین ،نقش این نیروها پدافند هوایی،حفاظت بیرونی و کنترل ورود و خروج به پادگان اشرف بود .
       
       
        
       
       
      مرصاد ، کمینگاه منافقین 
      ببرها وارد می شوند :
       
      اگر چه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران ( ارتش  جمهوری اسلامی ایران ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  ، بسیج و..)  در جریان عملیات مرصاد ، شکست سنگینی بر پیکره گروهک منافقین وارد آورد ، بازماندگان فرقه رجوی ، مجدداً نیروی های باقی مانده خود را در قرارگاه های  متعدد خود در عراق ، جمع آوری و با حمایت رژیم بعثی ، فعالیتهای خود را از سر گرفتند . اما بدنبال شکست مفتضحانه رژیم بعثی حاکم بر بغداد در مقابل تهاجم گسترده نیروهای ائتلاف به منظور بازپس گیری کویت در ماه مارس 1991 و بغرنج شدن وضعیت در این کشور که همراه با بروز تشنجات و حرکتهای مسلحانه در شمال و جنوب آن گردید ، باعث شد تا گروهک منافقین  با یک بن بست غیر قابل تصور مواجه گردد .
       
       

       
       
      به همین دلیل ، تروریستهای مسلح این گروهک ، دست به تحرکات جدیدی در داخل خاک ایران زده و در یکم آوریل 1991 ، با استفاده از شرایط حاد منطقه ، یکسری اقدامات مسلحانه تروریستی  در غرب ایران ، بویژه ارتفاعات استان کرمانشاه  را رقم زدند که موجبات به شهادت رسیدن صدها نفر از شهروندان کرد ساکن در این منطقه را فراهم آورد .
      بنابراین در پاسخ به شرارتهای این گروهک تروریستی ، در بامداد روز 5 آوریل ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران  با استفاده از 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-4E ، جمعی پایگاه سوم شکاری (TFB-3)  یک ضربت اساسی را به پادگان اشرف که قرار گاه مرکزی این گروهک بشمار می رفت ، وارد آورد که درعمق 80 کیلومتری داخل خاک عراق و در 28 کیلومتری شمال شهر  خالص  قرار داشت . 5 دقیقه بعد از این حمله ، 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-5E جمعی پایگاه چهارم شکاری (TFB-4) بقیه تاسیسات این قرار گاه را با مهمات سنگین مورد حمله قرار دادند که براساس اطلاعات منتشر شده ، تلفات گسترده ای را موجب گردید .
       

       
       
      با این حال ، در جریان این حمله غافلگیرانه  ، خدمه یکی از فانتوم های شرکت کننده ( سریال 6688-3) موفق به اجرای صحیح مانور POP-UP نگردید و هر دوخدمه مجبور به اجکت شده و توسط شبه نظامیان مستقر در منطقه  بازداشت و بسرعت به دولت عراق تحویل داده شدند
       
       

       
      بقایای فانتوم ساقط شده نیروی هوایی به سریال 6688-3
       
       
      در شمال عراق ، دولت ترکیه که سالهاست در حال جنگ غیر رسمی با شورشیان حزب کارگران کرد که به شکل محرمانه از حمایتهای اطلاعاتی و تسلیحاتی دولت وقت عراق بهره می برد ، قرار داشت ، به منظور سرکوب این شورشیان ، چندین عملیات رزمی را در امتداد مرز با ایران ، طراحی و اجرا نمود .
       

       
       
      در جریان این عملیات رزمی ، فانتوم های  نیروی هوایی ترکیه بارها و بارها حریم هوایی ایران را مورد تجاوز قرار داده و نقض نمودند و در این سو ، در موارد متعددی  ، رادار مراقبت منطقه ، هشدارهای لازم را به ترکها ارسال نمود ولی علی الظاهر نیروی هوایی ایران هرگز عملیات رهگیری را اجرا ننمود . این مساله  را می توان بدین دلیل تشریح نمود که  تایگرهای مستقر در پایگاه دوم شکاری ،اگر چه بسیار سریع تر از فانتوم های ترک بودند اما بدلیل اینکه  تیم های ضربتی نیروی هوایی ترکیه توسط جنگنده های F-16C این نیرو  اسکورت می شدند ، حضور تایگر عملاً بی اثر بشمار می رفت . به همین علت ، فرماندهی وقت نیروی هوایی ایران تصمیم گرفت تا سازمان رزم پایگاه دوم شکاری را با اعزام جنگنده های MIG-29 که به تازگی از اتحاد شوروی تحویل گرفته شده بودند ، تقویت نماید .
       
       

       
       
      اعزام فالکروم های تهرانی  ، اگر چه در ابتدا به شکل موقت به این پایگاه مامور شده بودند ، اما با تغییر شرایط ، این استقرار به شکل دائمی در آمد و اسکادران 22 تاکتیکی نیروی هوایی (TFS-22) با حضور میگ های روسی تشکیل گردید و از آن سو ، تمامی  تایگرهای موجود در این پایگاه (F-5E) به اسکادارن 21 تاکتیکی (TFS-21) انتقال یافتند .
       
      با فروکش کردن آتش جنگ در آسیای جنوب غربی ، شرایط تقریباً به حالت عادی بازگشت ، اما این آرامش زیاد بطول نیانجامید ، چرا که در سال 1994 ، گروهگ منافقین مجدداً با اعزام تیم های ترورویستی بداخل کشور ، به شکل منظم دست به تخریب ، ترور مردم عادی و شماری از مقامات ارشد نظامی و غیر نظامی  زدند .
       
       

      سپهبد شهید صیاد شیرازی 
       
       
      د رنتیجه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مجدداً ماموریت یافت تا حملات هوایی خود را علیه قرارگاه مرکزی این گروهک در داخل خاک عراق ، از سر بگیرد .
      این ماموریت کمتر شناخته شده ، توسط یکفروند جنگنده- بمب افکن F-5F و سه فروند جنگنده – بمب افکن F-5E جمعی پایگاه دوم شکاری در 9 نوامبر 1994 اجرا گردید . در این حمله جمعاً 16 تیر مهمات هوا به زمین مارک-82 به روی هدف حمل شد و پرنده های رزمی با موفقیت کامل و بدون خسارت جانبی ، ماموریت خود را به انجام رساندند .
       
       

       
       
      اما بدلیل اینکه این حمله غافلگیرانه  در داخل محدوده موسوم به منطقه پرواز ممنوع (NO FLY ZONE) شمال عراق که توسط ایالات متحده و بریتانیا حفاظت می گردید ، انجام شد ، به محض اطلاع از وقوع این حمله ، 20 فروند جنگنده  متحدین شامل  جنگنده – بمب افکن های F-16  و F-15 نیروی هوایی ایالات متحده به منظور رهگیری این دسته پروازی از پایگاه های خود واقع در خاک ترکیه به پرواز در آمدند که با توجه به پایان ماموریت دسته رزمی نیروی هوایی ایران ، برخوردی میان این دو پیش نیامد . 
       

       
       
       
      پی نوشت :
       
      1- پلان های رزمی ارائه شده در این تاپیک در سطح وب وجود ندارد و توسط مترجم طراحی شده است 
      2-  در این انجمن ، بیشتز از حماسه های گردان های تامکت و فانتوم گفته شده ، باشد که  این تاپیک گوشه ای از حماسه های تایگرهای مظلوم نیروی هوایی که تلفات قابل توجهی را هم در جنگ تحمیلی متحمل شده است ، بیان نماید .
       
       
       
      منبع : با اندکی تصرف ، IRANIAN TIGERS AT WAR  BY BABAK TAGHVAEE
       
       
        این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ،
      بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . 
      در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .
       
       مترجم : MR9      
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.