امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

210 فروند جنگنده چند ماموریته و سبک گریپن ویژگیهای یک رهگیر برتر هوایی و بمب افکن توانا و چابک را همزمان ارائه میدهد و طرحی جدید برای خانواده‌ای منحصر به فرد و کار آمد از جنگنده‌های نسل چهارم به شمار می‌رود.






بهره‌گیری از تجهیزات دیجیتال به خلبان گریپن امکان میدهد تا هواپیمایش را برای انجام ماموریت‌های مختلف آماده سازد. این تجهیزات به گونه‌ای طراحی شده‌اند که امکان هر گونه تغییر وبهینه سازی انها برای تطابق با نیازهای آتی و به کار گیری فنآوری جدید به سادگیی امکان‌پذیر است.



طرح تولید

در ماه نوامبر سال 1978 دولت سوئد طبق مصوبه ای فرماندهی عالی ارتش این کشور را موظف به جایگزینی هواپیما های ای. جی / اس اف / اس . اچ – 37 ویگن با هواپیما ی چند ماموریته با مشخصه جی . ای . اس – 39 کرد. در ماه فوریه 1980 فرماندهی عالی ارتش طرح پیشنهادی برای ساخت 37 فروند هواپیما با مشخصات مطرح شده ارائه داد و در پی ان کمیته مالی برای تعیین هزینه طرح از اعضای گروه صنایع هوا فضایی سوئد شامل ساب اسکانیا ، ولوو، فیلدینگ موتور، اریکسون، صنایع مخابراتی اس ای آر و اف اف دی تشکیل شد.

قرار شده بود گریپن از موتوری مشابه اف 404 جنرال الکتریک با قدرت 18 هزار پوند نیرو بگیرد. طبق طرح پیش بینی شده بود چنین موتوری میبایست در سوئد تحت امتیاز ویا با مشارکت جنرال الکتریک و ولوو و فیلدینگ موتور ساخته شود.

در ماه ژوئن 1982 قراردادی برای ساخت 5 فروند پیش نمونه و 30 فروند هواپیما بسته شد و تقریبا 5 سال بعد در ماه آوریل 1987 نخستین پیش نمونه تکمیل و 9 دسامبر 1988 به پرواز در آمد.



رادار

رادار چند وضعیتی پی . اس – 5/0 ای محصول اریکسون در باند ایکس کار میکند توانایی اجرای ماموریتهای سه گانه گریپن را فراهم میکند.

در وضعیت هوا به هوا امواج با فرکانس بلند و متوسط توانایی بیشتری برای تجسس دور برد ، رهگیری حین جستجوی اهداف چند گانه ،و هدایت بمب و موشک فراهم می آورد.امواج کوتاه برای عملیات ضربتی بر علیه اهداف زمینی و دریایی و کنترل آتش موشکها به کار میرود.



تسلیحات گریپن

جی . ای .اس 39 مجهز به یک قبضه توپ 27 میلیمتری بی . کا -37 ، موزر نصب شده در زیر بدنه ودر سمت چپ است.دو تیر موشک آر. بی -74 ساین ویندر با سیستم هدایت فرو سرخ برای دفاع نزدیک هوایی به کار میروند.

گریپن میتواند با استفاده از موشک برد متوسط ساب آر . بی -15 اف اهداف زمینی و شناور را از فاصله 100 کیلومتری هدف قرار دهد.

این موشک مجهز به سیستم ناوبری آی . ان . اس است که امکان تعقیب مسیر برنامه ریزی شده ازقبل را در ارتفاع زیاد یا کم فراهم می آورد.در ماه آگوست 1994 ارتش سوئد 100 فروند موشک ایم -120 ، آمرام برای تجهیز گریپن های خود به ارتش آمریکا سفارش داد.

گریپن نوعی اخلال گر الکترونیکی با نام اری جمر -300 برای دفاع شخصی حمل میکند به نظر میرسد سیستم پخش پوشالو تله های حرارتی در مقر های خارجی نصب خواهد شد.



موتور

گریپن از یک موتور تو بوفن آر . ام -12 با نیروی کشش 18 هزار پوند نیرو میگیرد. این موتور در ماهژوئیه 1985 نخستین آزمون عملی خود را پشت سر گزاشت . این موتور برای افزایش مقاومت در برابر برخورد اجسام خارجی از جمله پرندگان دارای فن کمپرسور مقاموتری نسبت به نمونه اصلی شد
http://www.avia.ir/Nsite/FullStory/?Id=4001

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

JAS-39 Gripen :
30 سال پیش ، تقریبا در چنین روزهایی ، شرکت ساب سوئد ، اولین طرح ها و اطلاعات رسمی در مورد جنگنده ای جدید و ششمین نسل از جنگنده های جت خود را با عنوان JAS-39 Gripen در نمایشگاه هوافضایی 1981 پاریس عرضه کرد . برنامه ، ان بود که این هواپیما پیش از اغاز دهه 70 میلادی ( 70 شمسی ) وارد خدمت شود ، با اینحال ، این طرح ریشه در یک دهه پیش از ان داشت .

از سال 1971 ( 1350 ) ، اداره مواد دفاعی ( FMV ) سوئد ، مبالغ قابل توجهی را در برنامه ای با عنوان " هواپیما -80 " ( Flygplan-80) با هدف تولید جایگزینی برای جنگنده جدید ویگن – که خود در تاریخ 21 ژوئن ( 31 خرداد ) همان سال وارد خدمت شده بود – هزینه کرد . با این هدف که تولید این هواپیمای جدید در نیمه اول دهه 80 میلادی ( 60 شمسی ) اغاز شده بود و در نیمه دوم همان دهه وارد خدمت شود . این برنامه بعدا به پروژه -85 تغغیر نام داد و تکمیل نمونه پیشرفت ای از جنگنده ویگن با عنوان A-20 در دستور کار قرار گرفت . در اواسط دهه 70 میلادی ، اعتقاد بر این بود که تولید ویگن در حدود 10 سال ادامه خواهد یافت و در پی به پایان رسیدن تولید ان در سال 1985 ( 1364 ) ، تولید نمونه جدید تهاجمی A-20 برای جایگزینی نمونه های قدیمی ویگن اغاز شده و تا دهه 90 میلادی ( 70 شمسی ) ادامه خواهد یافت . ولی با افزایش شدید هزینه ها و بهای این هواپیما ، نیرو هوایی سوئد ، طرح های کم هزینه تر دیگری را نیز مورد توجه قرار داد که از میان انها ، هواپیمای پیشرفته سبک تهاجمی / اموزشی B-3AL بیش از از سایر طرح ها مورد توجه قرار گرفت .

B-3AL هواپیمایی بود که به منظور اموزش خلبانان در زمان صلح و نیز یک هواپیمای پیشرفته تهاجمی در زمان جنگ ، طراحی شد . این هواپیما از یک موتور پیشرفته توربوفن از نوع " RB-199 " که برای جنگنده تهجم اروپایی تورنادو ساخته شد و یا F-404 که برای جنگنده تهاجمی ناونشین امریکایی F/A-18 تکمیل گردید ، نیرو می گرفت و به سیستم های مادون قرمز دید مقابل ( FLIR ) و ناوبری اینرسی برای انجام حملات دقیق در شب و روز در تمامی شرایط جوی به همراه تجهیزات الکترونیک پروازی دیجیتال و جنگ الکترونیک ، مجهز بود . این هواپیما توانایی حمل چندین تن مهمات ، شامل موشک های هوا به سطح و انهدام هدف های متععد در طی یک نوبت پروازی را داشت . B-3LA دارای بال های فوق بحرانی و کمابیش همتای جنگنده تهاجمی مادون صوت AMX - ساخت مشترک ایتالیا و برزیل – محسوب میشد و می توانست ار باندهای نیمه اماده با طول حداکثر 3000 فوت ( 915 متر ) به پرواز درامده و یا فرود اید و دارای حداقل نیازمندی به پشتیبانی افراد فنی می باشد .

کار بر روی B-3LA از سال 1976 ( 1355 ) اغاز شد و حتی در پاییز 1978 ( 1357 ) یک برنامه همکاری مشترک میان سوئد با یک طرح هواپیمای B-3LA و ایتالیا با طرح هواپیمای AMX مورد بررسی قرار گرفت ؛ ولی پشتیبانی سیاسی لازم برای این برنامه بدست نیامد و علی رغم اعلام فرماندهی عالی نیروهای مسلح سوئد مبنی بر ترجیح این هواپیما به هواپیمای A-20 ، برنامه B-3LA در 21 نوامبر 1978 ( 30 ابان 1357 )توسط نمایندگان مجلس سوئد به دلیل هزینه های زیاد لغو شده و سپس در حدود 3 ماه بعد ، در 23 فوریه 1979 ( 4 اسفند 1357 ) ، برنامه جنگنده تهاجمی A-20 نیز لغو شد . این تصمیمات می توانستند صنعت پویا و پیشتاز هوانوردی سوئد را تا مرحله نابودی بکشاند . در این تمامی ناوگان هواپیماهای رزمی نیرو هوایی این کشور را با هواپیمایی کاملا جدید در قالب پروژه JAS پیشنهاد کرد .

منبع : ماهنامه دو هواپیما / ش10


برداشته شده از

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

مرحله تببین طرح :


در پی پیشنهاد نیروهای مسلح سوئد ، مر حله تازه ای از مطالعات در ماه مارس 1979 ( اسفند 1357 ) اغاز شد . ویژگی های اصلی طرح جدید عبارت بود از "


1- یک هواپیمای چند منظوره برای انجام ماموریتهای رهگیری ، حملات زمینی / دریایی و اکتشاف .


2- استفاده از تکنولوژی جدید برای ساخت یک هواپیمای کوچک و ارزان قیمت با هدف دستیابی به 50% وزه ویگن ، ولی با مقدورات پروازی بهتر و توانایی حمل همان وزن مهمات .


3- هواپیمای جدید می بایستی دارای ظرفیت عملیاتی بالاتر ، ولی هزینه ای فقط 65-60 درصد هزینه طول خدمت ویگن بود .


4- هواپیمای جدید می باید دارای برای عملیات از پایگاه های پراکنده طراحی میشد . به این معنا که عملیات پرواز و فرود می بایستی با استفاده از بخش هایی از جاده های سراسر کشور با طول فقط 800 متر و پهنای 12 متر انجام میشد . ضمن انکه گروهی مرکب از 5 نفر سرباز تحت امر یک درجه دار کادر ، بدون استفاده از تجهیزات سنگین و پیچیده می بایستی تمامی عملیات بازرسی ، مسلح کردن و اماده پرواز کردن گریپن را در مدت 10 تا 20 دقیقه – با توجه به نوع ماموریت – انجام می دادند . اولین ارائه مفهوم jas به نیروی هوایی و مدیریت مواد دفاعی ( fmv ) سوئد در 10 اکتبر 1979 ( مهر 1358 ) انجام شد . این پیشنهاد مورد تصویب " کمیته ملی دفاعی " قرار گرفت و اولین کارهای طراحی در اکتبر 1979 ( مهر 1358 ) اغاز شد . 4 ماه بعد ، فرماندهی عالی به کمیته پیشنهاد کرد که به عنوان بخشی از طرح کلی برای توسعه پدافند هوایی سوئد ، این هواپیمای جدید پیشرفته چند ماموریته پیشنهادی ، جایگزین تمامی ناوگان جنگنده های ویگن – حتی نمونه جدید jas-37 – در دهه 90 میلادی ( 70 شمسی شود .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
گروه صنعتی jas :


از همان اغاز برنامه jas ، کنسرسیومی مرکب از 4 شرکت ساب ( سازندعه بدنه و یک پارچه کننده نهایی سیستم ها ) ، ولوو فلایگ موتور ( سازنده موتور ) ، اریکسون ( سازنده سیستم های رادار ، کامپیوتر و سایر سیستم های الکترونیکی ) و ffv ( با مسوولیت طراحی و ساخت تجهیزات تعمیر و نگهداری و انجام برخی تعمیرات سنگین ) تاسیس شد تا به دولت اطمینان دهد که هر طرح پیشنهادی توسط یک گروه صنعتی و نه شرکت های منفرد ، ارائه می شود .


از سوی دیگر ، تشکیل این گروه صنعتی به ان معنی بود که انها ، اکنون در ریسک برنامه سهیم می شدند . در حای که این موضوع در برنامه طراحی و ساخت جنگنده های پیشین این کشور ، مطرح نبود . در هر حال ، یازاریابی هواپیمای ساخته شده فقط به شرتک ساب محول شد .
در فوریه 1980 ( بهمن 1358 ) ، فرماندهی عالی نیروهای مسلح سوئد نتایج بررسی های خود را اعلام کرد و توصیه کرد که " سیستم jas " برای جایگزینی تمامی ناوگان ویگن خریداری شود . در تابستان همان سال ، یک درخواست رسمی برای ارائه پیشنهاد به شرکتهای امریکایی جنرال داینامیکز ، مکدانل داگلاس و نورث روپ ، شرکت فرانسوی داسو و نیز گروه صنعتی jas ارسال شد و کمی پس از ان ، مجلس سوئد مبلغ 200 میلیون کرون را برای تامین هزینه های طراحی و تکمیل jas از ژوئیه 1980 ( خرداد 1359 ) تا پایان 1981 ( 10 دی 1360 ) اختصاص داد . در این درخواست به شرکتهای خارجی تا اوریل 1981 ( فروردین 1360 ) برای ارائه پیشنهاد فرصت داده شد . گروه صنعتی jas نیز دو ماه بیشتر فرصت دریافت کرد ؛ زیرا این گروه برخلاف رقبای خارجی ، هواپیمای اماده ای در اختیار نداشت . هدف از این کار ان بود که به نیرو هوایی سوئد امکان انجام بهترین انتخاب ممکن را از طریق یکی از گزینه های زیر داده شود :



- خرید مستقیم هواپیمای خارجی ، شامل یکی از جنگنده های f-16 /// f/a-18 /// f-5s /// یا میراژ 2000 .


- ساخت هواپیمای خارجی تحت مجوز در سوئد .


- طراحی و ساخت مشترک با یک یا چند کشور خارجی .


- طراحی و ساخت یک هواپیمای کاملا جدید در سوئد ، با استفاده از بخش مهمی از تجهیزات و وسایل خارجی به منظور کاستن از هزینه ها .


در حالی که شرکتهای جنرال داینامیکز ، مکدانل داگلاس و داسو ، به ترتیب نمونه ای استاندارد f-16 ، f/a-18 ، و میراژ 2000 خود را برای این رقابت ارائه کردند ؛ شرکت نورث روپ نمونه ای از جنگنده تایگر شارک خود را با بالهایی تقریبا 30% بزرگتر – 240 فوت مربع ( 3/22 متر مربع ) به جای بال استاندارد با مساحت 186 فوت مربع ( 3/17 متر مربع ) – با نام f-5s پیشنهاد کرد .


از میان گزینه های پیش روی فرماندهی نیروهای مسلح سوئد ، گزینه خرید مستقیم به دلیل عدم اشتغال زایی و دلایل دیگر ، به سرعت کنار زده شد . ساخت تحت امتیاز یکی از هواپیماها نیز از انجایی که هیچ کدام از انها دقیقا منطبق با نیازهای عملیاتی و زیر ساخت های نظامی این کشور نبودند و انطباق انها نیز بسیار پرهزینه و دشوار بود کنار زده شدند . ایده همکاری مشترک بین المللی برای طراحی و ساخت یک جنگنده جدید نیز ، هر چند از نظر صرفه جویی مالی بسیار جالب توجه به نظر می رسید ؛ با این حال ، ان هم به دلیل ضرورت غیر قابل اجتناب مصالحه میان چند کشور بر سر طراحی و توانایی های عملیاتی ، تولید هواپیمایی که قادر به پاسخگویی به نیازهای عملیاتی سوئد و در نتیجه ف جایگزینی ناوگان جنگنده ویگن و گریپن در زمان تعیین شده امکان پذیر خواهد بود یا خیر ، را بی پاسخ می گذاشت .
سرانجام ، در اول دسامبر 1981 ( 10 اذر 1360 ) دولت سوئد به نفع طرح پیشنهادی گروه صنعتی jas رای داد و در نتیجه ، مدیریت مواد دفاعی اقدام به مذاکره برای عقد قرارداد با این گروه صنعتی برای ساخت جنگنده جدید کرد . دلایل این تصمیم ، علاوه بر اشتغال زایی ، حفظ ظرفیت صنعتی کشور و نیز ، بی طرفی سوئد اعلام شد . با این حال ، تذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که یک سوم قطعات و اجزای این هواپیما و بویژه موتور ان ، ساخت امریکاست و از دو سوم باقی مانده نیز ، دیگر کشورهای اروپایی سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده اند .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مطالعات طراحی jas :


مطالعات طراحی در مورد هواپیمایی که نهایتا گریپن نامیده شد ، از سال 1979 ( 1358 ) اغاز گردید ، در این میان 3 طرح اصلی مورد توجه قرار گرفتندکه عبارت بودند از : " تیپ 2102 " ، " تیپ 2105 " ، " تیپ 2107 " .


هواپیمای تیپ 2102 یک هواپیمای متعارف یک موتوره ، دارای سکان افقی با بال میانی و زایده ریشه لبه حمله ( lerx ) بود و ورودیهای هوا در طرفین بدنه داشت . تیپ 2105 نیز هواپیمای مجهز به کانارد و بال مثلثی بود و ورودیهای هوای موتور ان هم در طرفین بدنه قرار داشتند . طرح سوم تیپ 2107 نامیده می شد که انهم هواپیمایی بود با بال پیکانی و سکان افقی . مهم ترین تفاوت این مدل با نمونه های دیگر مطالعاتی و بویژه تیپ 2102 ، محل استقرار ورودی هوای ان بود – که همانند f-107 امریکایی – در بالای بدنه قرار داشت و هوای تنها موتور انرا تامین می کرد .



مطالعات نشان دادند که تیپ 2102 دارای توان خوبی از نقطه نظر انجام ماموریت های حملات زمینی بود ؛ ولی از انجایی که شرکت ساب نتوانست به طور موثری پسای انرا کاهش دهد ، لذا عملکرد ان در سرعت های مافوق صوت چندان رضایت بخش نبود .



تیپ 2102 که بعدها مبنای گریپن شد به گزارش نیرو هوایی سوئد بهترین پاسخگوی نیازهای این کشور به شمار می رفت و با اینکه هزینه ان اندکی بیش از گرانقیمت ترین هواپیمای خارجی بود ، با این حال ، این طور استدلال شد که این هزینه اضافی به دلیل حفظ زیرساخت صنعتی نیرومند به منظور پشتیبانی از نیرو هوایی این کشور قابل قبول است . ضمن انکه هزینه عملیاتی ان به دلیل اندازه کوچک ، وزن کم و استفاده از کوچکترین موتور جنگنده موجود ، از همه هواپیماهای پیشنهادی – به جز f-5s – کمتر بود .


ازمایش تونل باد تیپ 2107 اشکار کرد که علی رغم اینکه این هواپیما دارای سرعت گردش بیشتری نسبت به تیپ 2105 بوده و عملکرد ان در زوایای حمله زیاد قابل قبول به شمار می رفت ، با این حال ، ساخت نمونه دو نفره اموزشی ان ، به دلیل موقعیت ورودی هوا دشوار بود و نگرانی هایی نیز در رابطه به پرواز در زوایای حمله زیاد همراه با انحراف سمتی در مورد ان وجود داشت .


سرانجام در 17 سپتامبر 1981 ( 26 شهریور 1360 ) فرماندهی نیرو هوایی سوئد در گزارشی به فرماندهی عالی نیروهای مسلح این کشور اعلام کرد که " ... پس از انجام بررسی های دقیق کلیه هواپیماهای پیشنهادی خارجی و طرح های داخلی ، تیپ 2105 به دلیل انکه بهترین پاسخگوی نیازهای این نیرو به شمار می رود ، انتخاب شده است .. " . در پی ان ، دولت سوئد انتخاب نیروی هوایی را تایید کرد و تصویب کرد که مدیریت مواد دفاعی مذاکراتی را با گروه صنعتی jas با هدف جایگزینی ناوگان دراکن و ویگن با جنگنده جدید انجام دهد .


در اینجا تذکر این نکته لازم است که 3 طرح اصلی فوق ، تنها طرح های مطالعاتی شرکت ساب به شمار نمی رفتند و این شرکت طرح های گوناگونی را مورد مطالعه و بررسی قرار داد . از میان این طرح ها می توان به نمونه ای مجهز به کانارد ولی با ورودی هوا در زیر بدنه ، مشابه جنگنده های تایفون و نیز لاوی ، اشاره کرد . ساب این طرح را به دلایل متعددی کنار گذاشت . از جمله این دلایل می توان به خاطر مکش اجسام خارجی به درون موتور ، افزایش ارتفاع هواپیما از سطح زمین که به مسئله تعمیر و نگهداری هواپیما کمکی نمی کرد و سرانجام ، به کاهش فاصله میان ارابه فرود دماغه ، که می بایستی در زیر ورودی های هوای موتور قرار می گرفت ، با ارابه فرود اصلی اشاره کرد که اندازه و وزن مهمات محمول هواپیما را محدود می کرد ، اشاره کرد .


از دیگر طرح های مورد مطالعه ، تیپ 2108 و تیپ 2111 بودند . تیپ 2108 ، همان طرح پیروز 2105 ، ولی با بال دارای زاویه عقب رفتگی بیشتر بود و تیپ 2111 نیز طرحی بود که بال ان توسط شرکت امریکایی ( راک ول اینتر نشنال )و بر مبنای تجربیات این شرکت از کار در برنامه " تکنولوژی هواپیمای با قابلیت مانور زیاد " ( himat ) سازمان ناسا طراحی گردید ، مطالعات نشان دادند که علی رغم قابلیت مانور قابل توجه ان در سرعت های مادون صوت ان چندان رضایت بخش نبوده و این طرح نیز همانند سایر طرح های مطالعاتی دیگر ، به استثنای 2105 ، به کنار گذاشته شد . سرانجام ، تیپ 2105 نیز پس از انجام اصلاحاتی ، عمدتا به منظور کاستن از وزن ، با عنوان تیپ 2110 به عنوان نمونه نهایی این جنگنده کوچک سبک وزن چند منظوره ، انتخاب و ساخته شد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
انتخاب موتور :


موتور هواپیما بر ایجاد نیروی پیشرانش ، نیروی برق و هیدرولیک هواپیما را نیز تامین می کند . لذا انتخاب موتور مناسب ، از اهمیتی در حد شکل ائرودینامیک هواپیما برخوردار است .



در مورد گریپن ، انتخای موتور می بایستی در مراحل اولیه برنامه انجام می شد و موتور متخب می بایستی علاوه بر نیروی رانش کافی ، از کارایی بالا و توان توسعه قابل توجهی نیز برخوردار می بود .


3 موتور جدید برای نیرو دادن به این هواپیمای جدید مورد بررسی قرار گرفتند که عبارت بودند از : موتور 3 محوره " RB-199 " ساخت کنسرسیوم اروپایی توربو یونیون با نیروی رانش 16 تا 17 هزار پوند ( 7711-5-7257 کیلوگرم معادل 77/75 – 124/71 کیلو نیوتن ) که در جنگنده تهاجمی پاناویا تورنادو نصب شده ؛ موتور دو محوره PW-1120 ساخت شرکت پرات اند ویتنی امریکا که نمونه کوچک شده ای از موتور F-100 ساخت همین شرکت که بر روی جنگنده های F-15 و F-16 نصب شده به شمار می رفت و با نیروی رانش 21-20 هزار پوند ( 9525-9070 کیلوگرم معادل 35/95 -9/88 کیلونیوتن ) برای نصب در جنگنده های لاوی و سوپر فانتوم انتخاب شده بود ولی پس از لغو هر دو برنامه ، هرگز وارد مرحله تولید نشد ؛ و سرانجام ، موتور دو محوره F-404 ساخت شرکت امریکایی جنرال الکتریک که برای جنگنده های ناونشین F/A-18 تکمیل گردید .


پس از انجام بررسی های گسترده ، سرانجام نمونه ارتقا یافته ای از موتور F-404 با نام RM-12 برای نصب بر روی گریپن و تولید تحت امتیاز توسط شرکت ولوو انتخاب شد .


همانطور که اشاره شد ، RM-12 یک موتور توربوفن با " نسبت کنارگذار " ( Bypass Ratio ) کم دو محوره ، با حداکثر نیروی رانش 18100 پوند ( 8210 کیلوگرم معادل 46/80 کیلو نیوتن ) با پس سوز است . برای دستیابی به این عملکرد – نسبت به نمونه های در دست تولید f-404 در ان زمان – طراحان ، 5% به جریان هوای ورودی موتور افزوده و دمای هوای ورودی به توربین را 105 درجه سانتیگراد افزایش دادند . در مرحله توسعه RM-12 ، شرکت ولوو در برنامه تبدیل F-404 به موتور بهینه گریپن مشارکت فعال داشت . ازمایشات این موتور در ژانویه 1985 ( دی 1363 ) اغاز شد و شامل ازمایشات برخورد یک پرنده نیم کیلویی با موتور نیز بود .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
رادار و تجهیزات الکترونیک :


گریپن به یک رادار پیشرفته سبک وزن پالس داپلر باند " x " موسوم به PS-05/A مجهز است . این رادار توسط شرکت سونی اریکسون سوئد با همکاری شرکت انگلیسی GEC-Marconi طراحی و ساخته شده و مبتنی بر تکنولوژی رادار BLUE VIXEN است که برای نسل دوم جنگنده SEA HARRIER یعنی SEA HARRIER F/A MK2 تولید گردیده .


رادار اریکسون دارای 3 برابر توان محاسباتی نسبت به رادار PS-64A که در جنگنده JAS-37 ویگن نصب شده می باشد ؛ در حالیکه حجم ان تنها 60% رادار ویگن است . توان خروجی ( تشعشعی ) PS-05/A معادل یک کیلووات می باشد . انتن این رادار از جنس الیاف کربن بوده و در وضعیت عملیاتی هوا به هوا قادر به کارکرد در " فرکانس های پالس داپلر " ( PRE ) زیاد و متوسط برای انجام عملیات جستجو ، تعقیب در حین جستجو از فواصل زیاد ، جستجوی سزیع در زوایای زیاد ، قفل بر روی هدف در فواصل کوتاه و کنترل اتش برای موشکها و توپ هواپیماست .


در فرکانس تکرار پالس پایین ، با قابلیت تغییر سریع فرکانس تشعشعی ( طول موج ) ، این رادار قادر به جستجوی هدف در میان اغتشاشات زمینی و در یایی ، مشخص کردن هدف برای موشکهای هوا به زمین و ضد ناو ، انجام عملیات ناوبری ، اجتناب از عوارض زمینی ، نقشه برداری زمین با وضوح بالا ، " نمایش هدفای متحرک زمینی " ( MTI ) و ردگیری هدف هایی به کوچکی یک اتومبیل می باشد .


این رادار در عملیات هوا به هوا قادر به کشف ، تعیین موقعیت و شناسایی هدف های پرنده از فاصله 120 کیلومتری است و توانایی تعقیب خودکار چندین هدف پرنده در وضعیت های دید بالا و دید پایین در تمامی شرایط جوی را دارد . رادار PS-05/A در ضمن ، قادر به هدایت چندین موشک برد متوسط AIM-120 AMRAAM به سوی چندین هدف هوایی است .
از سال 2003 میلادی ( 1382 ) ، " شرکت ساب و صنایع هوافضایی بریتانیا " ( BAe ) تکمیل سیستم نمایشگر ] اطلاعات و هدف گیری [ مستقر در کلاه خود ( HMDS ) خلبان را برای جنگنده گریپن و سایر هواپیماها اغاز کردند . در سال 2008 ( 1387 ) ، این سیستم نمایشگر با نام " کبرا " با سیستم الکترونیک پروازی گریپن یکپارچه سازی شد و در حال با سیستم های الکترونیک پروازی گریپن های نیرو هوایی سوئد ، به عنوان گزینه ای برای خریداران خارجی این هواپیما ، عرضه می شود . در طراحی سیستم کبرا ، توجه ویژه ای به جدا شدن سریع و ایمن این سیستم ، در صورت ضرورت استفاده از صندلی پرتاب شونده شده است .
گریپن در زمره اولین جنگنده های جهان بود که از نمایشگرهای چند منظوره – در ابعاد 6*5 اینچ ( 2/15 * 7/12 سانتیمتر ) – به جای سیستم های نمایش عقربه ای متداول ، استفاده کرد . نسل اول این نمایشگرها که در مدل های A و B این هواپیما استفاده شد ، صفحات نمایشگر تلویزیونی ( CRT ) تک رنگ بودند . ضمن انکه 4 نمایشگر عقربه ای به عنوان سیستم پشتیبانی اضطراری در ان باقی ماند .
در نسل بعدی این نمایشگرها که در مدل های C و D گریپن استفاده گردیدند ، صفحات بزرگ کریستال مایع ( LCD ) رنگی با قابلیت انعطاف با دوربین های دید شبانه ( NVG ) به کار گرفته شدند . این نمایشگر که سبکتر ، روشنتر ، شفاف تر و کم مصرف تر از نمونه های تلویزیونی هستند ، با همکاری شرکت های سونی اریکسون و لاکهید مارتین تهیه و تولید شدند .



نمایشگر اصلی گریپن ، ( HUD ) هولوگرافیک با زاویه دید وسیع 22*28 درجه ( ساخت شرکت هیوز ) اکنون شرکت ریتیون می باشد که اطلاعات مهم پروازی ، داده های هدف گیری و شلیک را به خلبان ارائه می دهد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اسلحه :


گریپن قادر به حمل گسترده ای از سلاح ها ، هم ساخت سوئد و هم کشورهای خارجی بویژه امریکا است .


سلاح ثابت سازمانی گریپن – فقط در نمونه های تک نفره ان – یک توپ قدرتمند 27 میلیمتری با 120 تیر فشنگ است که در سمت چپ بخش جلویی داخل بدنه نصب شده است . این توپ با نواخت اتش منتخب هزار و 1700 تیر در دقیقه ، ساخت شرکت MAUSER المان بوده و در جنگنده های تورنادو و تایفون نیز نصب شده است . گریپن در ضمن ، دارای 8 مقر حمل سلاح در بیرون بدنه است که شامل 6 مقر در زیر بالها و 2 مقر در زیر بدنه می باشد .


برای نبردهای هوایی ، این جنگنده قادر به حمل ترکیبی از سلاح های زیر می باشد که عبارتند از :


1- حداکثر 6 موشک هدایت شونده گرمایاب برد کوتاه سایدوایندور با شناسه RB-74 در ارتش سوئد و یا IRIS-T با شناسه RB-98 .


2- حداکثر 4 تیر موشک هدایت شونده میانبرد راداری با سیستم هدایت عامل از نوع AIM-120 امریکا با شناسه RB-99 ، ونیز ، در اینده نزدیک ، موشک برد بلند با سیستم هدایت عامل مجهز به موتور راکت – رمجت " متئور " ( Meteor ) ساخت مشترک کشورهای اروپایی . در حال حاضر ، این موشک مراحل ازمایش را طی می کند . این جنگنده در ضمن ، قادر به حمل 4 موشک فرانسوی میان برد با سیستم هدایت دوگانه مادون قرمز / راداری میکا – در صورت انتخاب خریدار – است . برای ماموریت هوا به سطح ( هوا به هوا – هوا به دریا ) ، تسلیحات قابل حمل توسط گریپن – در حال حاضر – عبارتند از ترکیبی از :


// حداکثر 4 راکت انداز با راکت های 135 میلیمتری .


// حداکثر 2 موشک ضد ناو برد بلند RBS-15 ساخت سوئد .


// حداکثر 2 موشک کروز BK-39 ساخت مشترک المان و سوئد با برد 350 کیلومتر .


// حداکثر 8 بمب سقوط ازاد 500 پوندی ( 227 کیلوگرمی ) (MK-82) .
// حداکثر 2 بمب خوشه ای ( BK-90 ) .


// حداکثر 4 بمب هدایت شونده لیزری ( GBU-12 ) .


// حداکثر 4 موشک هوا به سطح ماوریک با شناسه RB-75 در نیرو هوایی سوئد .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
مدل های مختلف :


گریپن a و b :
گریپن a ، اولین نمونه تولیدی جنگنده گریپن به شمار می رود که اولین فروند ان در 8 ژوئن 1993 ( 18 خرداد 1372 ) و اخرین ان ، در 13 دسامبر 1996 ( 22 اذر 1375 ) ، جمعا به تعداد 96 فروند – با اضافه 5 فروند نمونه اولیه – به نیرو هوایی سوئد تحویل داده شدند .


گریپن b نمونه دو نفره اموزشی / رزمی این هواپیما می باشد که به تعداد 14 فروند ساخته و به نیرو هوایی سوئد تحویل گردید . از جمله مهم ترین تفاوت های این نمونه با مدل یک نفره ان ، افزودن 66 سانتیمتر سانتیمتر به طول بدنه و کاستن از ظرفیت سوخت داخلی برای جای دادن خدمه دوم به همراه حذف توپ داخلی در این مدل است . گریپن تقریبا تمامی امکانات رزمی و مقدورات پروازی نمونه a را ، به جز برد کمتر حفظ کرده است .

مدلهای C و D :


این مدلها ، نمونه های ارتقا یافته گریپن می باشند که علی رغم مشابهت ظاهری با نمونه های قبلی این هواپیما ( مدلهای A و B ) ، دارای تفاوت های داخلی عمده ای با انها هستند .


این دو مدل ، تحت عنوان " دسته سوم " ( Batch 3 ) در ژوئن 1997 ( خرداد 1376 ) سفارش داده شدند که شامل 50 فروند نمونه یک نفره C و 14 فروند نمونه D بود . تحویل این هواپیماها از سال 2002 اغاز شد . این مدلها به گفته کنسرسیوم سازنده ، برای رزم و پیروزی در نبردهای هوایی اینده با استفاده از مفهوم جنگ شبکه ای ( Network Warfare ) ساخته شده اند . یک ویژگی مهم این مدلها ، پاسخگویی به نیازهای عملیاتی داخلی وبین الملل است . لذا انها قابلیت کامل انجام عملیات مشترک با نیروها و هواپیماهای ناتو را داشته و به نمایشگرهای بزرگ تمام رنگی کریستال مایع ( LCD ) با قابلیت انطباق با سیستم های دید شبانه برای خلبان ، مجهزند .


از دیگر ویژگی های این دو مدل ، دارا بودن سیستم سوختگیری هوایی ( قیفی ) قابل جمع شدن ، سیستم یکپارچه ناوبری مبتنی بر سیستم های ناوبری اینرسیایی .


INS و GPS ، سیستم داخلی مولد به جای مخازن اکسیژن به دلیل افزایش زمان پرواز با استفاده از سوختگیری هوایی و پیشرفته ترین تجهیزات شناسایی دوست از دشمن ( IFF ) ، منطبق بر استانداردهای ناتو است . کلیه دکمه ها ، نمایشگرها و عملکرد سیستم ها نیز بر مبنای زبان و سیستم انگلیسی ( به عنوان مثال ، فوت و نات به جای متر و کیلومتر بر ساعت ) می باشند . در سال 2007 برنامه ای برای ارتقای 31 فروند از مدلهای A و B به استاندارد C و D اغاز شد .


در نمونه D گریپن ، کابین عقب کاملا مستقل از کابین از جلو طراحی شده و خدمه کابین عقب قادر به فرماندهی و کنترل نبرد در اطراف خود است . این مدل ، به خدمه کابین عقب ، امکان فرماندهی و کنترل همزمان چندین هواپیمای بدون سرنشین ( رزمی و غیر رزمی ) را داده و قادر به انجام وظایف دیگری نظیر جنگ الکترونیک و سرکوب پدافند هوایی دشمن ( SEAD ) می باشد .


نسل بعدی گریپن :


در سال 2007 ، شرکت ساب ، برنامه " اثباتگر تکنولوژی جدید " را اغاز کرد و در 23 اوریل 2008 ( 3 اردیبهشت 1387 ) به معرض تماشای عموم گذاشته شد . این اثباتگر تکنولوژی که اولین پرواز خود را در 27 مه 2008 ( 6 خرداد 1387 ) انجام داد ، نمونه تغییر یافته ای از گریپن d به شمار می رود و به نام های gripen ng به معنای" گریپن نسل بعد " و نیز " e/fgripen " ( نمونه های یک و دو نفره ) نامیده می شود .


این اثباتگر تکنولوژی ، به یک موتور جدید و نیرومند تر f-414 g – که نمونه توسعه یافته ای از موتور f-404 می باشد – با نیروی حدود 22000 پوند ( 10 تن معادل 98 کیلو نیوتن ) مجهز شده که ان را قادر به پرواز مافوق صوت ( بیش از 1/1 ماخ ) بدون استفاده از پس سوز ، ضمن حمل موشک های هوا به هوا می سوزاند .


در قیاس با گریپن d ، حداکثر وزن برخاستن نمونه اثباتگر gripen ng از 14000 کیلوگرم به 16000 کیلوگرم افزایش یافته ، در حالیکه وزن خالی ان فقط 200 کیلوگرم بیشتر است . در ضمن ، به دلیل تغییر محل ارابه فرود اصلی ان ، ظزفیت سوخت داخلی این نمونه 40% افزایش یافته که باعث افزایش چشمگیر در برد و شعاع عمل رزمی ان شده است . به طوریکه برد این هواپیما در حال حاضر به 2200 ناتیکال مایل ( 4070 کیلومتر ) و شعاع عمل رزمی ان به 1300 کیلومتر – ضمن حمل 6 موشک هوا به هوا به اضافه مخازن سوخت خارجی و 30 دقیقه گشت زنی در منطقه عملیاتی – بالغ می گردد .


در ضمن gripen e/fبه یک رادار جدید " ارایه کاوش فعال الکترونیک " ( aesa ) موسوم به es-05 مجهز خواهد بود . انتن این رادار بر خلاف تمامی رادارهای مشابه ، به مکانیسم مکانیکی تغییر جهت انتن نیز مجهز می باشد و اولین رادار aesa با زاویه 200 درجه ( 100 درجه به طرفین ) در جهان می باشد . لازم به ذکر است که زاویه پوشش رادارهای متعارف aesa با انتن ثابت که در سایر جنگنده های جهان و از جمله ، f-22 و f-35 نصب شده اند ، به دلیل محدودیت قوانین فیزیک ، فقط 120 درجه ( 60 درجه به طرفین ) است .


این جنگنده در ضمن ، اولین جنگنده جهان خواهد بود که به سیستم irst که در 2 باند مختلف فعالیت می کند مجهز می شود و به این ترتیب ، اولین تصاویر رنگی مادون قرمز ( از ترکیب دو رنگ کاذب برای باندهای دوگانه مادون قرمز ) را به خلبان ارائه می دهد .


بر طبق اخرین گزارشات ، اولین نمونه واقعی gripen ng در سال اینده میلادی 2012 پرواز خواهد کرد .به موجب همین گزارشات ، تلاش های بسیاری برای کاستن از سطح مقطع راداری این مدل به عمل امده است که از ان میان می توان به ورودی های هوای موتور فاقد صفحه جدا کننده لایه مرزی ، مشابه جنگنده f-35 و j-20 اشاره کرد . در نتیجه ، شکل ظاهری ان تفاوت های اشکاری با نمونه های عملیاتی گریپن خواهد داشت . به علاوه ، احتمال می رود که نمونه های عملیاتی e/fgripen به نمونه های قویتر موتور f-414 مجهز شوند . این نمونه در حالت بدون استفاده سیستم پس سوز قادر به تولید نیرویی معدل 90% حداکثر نیروی رانش با پس سوز موتور rm-12 مورد استفده در مدل های c و d ، خواهد بود .

گریپن دریایی :


با توجه به توانایی های بسیار خوب گریپن در پرواز و فرود در مسافت های بسیار کوتاه ، شرکت ساب در دهه 90 میلادی ( 70 شمسی ) ، مطالعات مقدماتی بر روی نمونه ناو نشین گریپن را اغاز نموده و در سال 2009 ( 1388 ) این شرکت رسما برنامه گریپن دریایی را شروع کرد . هدف از این برنامه ، ساخت نوعی جنگنده بمب افکن نسبتا سبک ولی بسیار قدرتمند برای قدرت های نو خواسته نظیر برزیل و هند می باشد که با خرید و یا ساخت ناوهای هواپیمابر – البته نه با هزینه و ابعاد " ابر ناوهای هواپیمابر امریکا " قصد نمایش قدرت دریایی در فواصل دور از سرزمین اصلی خود را دارند.


بنا به گزارشات موجود ، این هواپیما که از gripen ng مشتق شده است ، دارای حداکثر وزن برخاست 16500 کیلوگرم و وزن فرود ( شامل وزن سوخت و مهمات ) 13500 کیلوگرم می باشد . برخی از تفاوتهای عمده گریپن با مدل ng این هواپیما عبارتند از : ارابه فرود قویتر و طویلتر با چرخ های بزرگتر و ضربه گیر نیرومندتر ؛ ارابه فرود اصلی جدید با قابلیت تحمل ضربه فرود عمودی با سرعت 3/6 متر بر ثانیه ؛ قلاب فرود مستحکم تر ؛ مقاومت بدنه در برابر شرایط خورنده محیط دریا ؛ استفاده از شیوه ها و مواد جدید و یک پارچه سازی سیستم کنترل پرواز با سیستم تقرب و فرود بر روی ناو .


وزن خالی این هواپیما کمتر از 8000 کیلوگرم و حداکثر وزن سوخت و مهمات ان در حدود 8500 کیلوگرم می باشد . تخمین زده شده که شعاع عمل رزمی این هواپیما در حدود 1250 کیلومتر در ماموریتهای تهاجم دریایی و یا 1400 کیلومتر در ماموریت ها پدافند هوایی است . عمر خدمتی این هواپیما در حدود 8000 ساعت – شامل ترکیبی از عملیات از خشکی و نیز ، ناو هواپیمابر ( به دلیل شرایط خورنده محیط دریا ) – تخمین زده می شود .


به موجب اخبار موجود ، گریپن دریایی می تواند حتی بر روی ناوهای هواپیمابری با ظرفیت فقط 25000 تن فرود اید . بر طبق اخرین گزارشات ، طراحی گریپن دریایی کامل شده و انتظار می رود که تحویل ان به خریداران بالقوه از سال 2018 اغاز شود .


سوپر گریپن :

یکی از جالب ترین طرح هایی که برای ارتقای گریپن مورد بررسی قرار گرفت ، برنامه سوپر گریپن بود که 10 سال پیش در نمایشگاه هوافضایی پاریس در سال 2001 به اطلاع عموم رسید .


این طرح ، علاوه بر ارتقای سیستم ها ، کمابیش مشابه gripen ng دارای تفاوت ظاهری قابل ملاحضه ای با نمونه های قبلی این هواپیما بود . از جمله این تفاوتها می توان به بدنه ای طویل تر ، قابلیت حمل مخازن سوخت خارجی منطبق با بدنه و اگزوز موتور با سطح مقطع راداری کم اشاره کرد . برای موتور این هواپیما نیز f-414 – که بعدها برای gripen ng انتخاب شد و یا نمونه pw-7000 شرکت پرات اند ویتنی مورد بررسی قرار گرفتند . سرانجام این طرح کنار گذاشته شد و gripen ng با تمام موارد ارتقای سیستم های الکترونیکی و تسلیحاتی مطالعه شده برای سوپر گریپن به جای ان طراحی شد و قرار است که به زودی وارد خدمت شود .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خریداران :


سوئد
نیرو هوایی سوئد در مجموع 204 فروند گریپن را در 3 مجموعه سفارش داد که شامل 28 فروند نمونه 2 نفره بود . اولین گریپن در 8 ژوئن 1993 ( 18 خرداد 1372 ) به نیرو هوایی این کشور تحویل شد .


اولین هواپیمای سری دوم در 19 دسامبر 1996 ( 28 اذر 1375 ) تحویل گردید . اخرین گریپن سری دوم در 26 نوامبر 2008 ( 5 اذر 1387 ) به نیرو هوایی سوئد – هر یک به بهای کمتر از 30 میلیون دلار – تحویل گردید . این نمونه به سیستم سوختگیری هوایی مجهز شده و قادر به دریافت سوخت از هواپیمای ویژه سوخت رسان هرکولس بود .


نیرو هوایی سوئد به منظور صرفه جویی در هزینه ها – با توجه به از میان رفتن تهدیدیات جنگ سرد – با بازنشسته کردن گریپن های موجود در خدمت ، در حال حاضر دارای 120 فروند jas-39 است که شامل 53 فروند ajas-39 ، 10 فروند bjas-39 ، 45 فروند cjas-39 و 12 فروند djas-39 می باشد .



در 29 مارس 2011 ( 9 فروردین 1390 ) ، نخست وزیر سوئد اعلام کرد که 8 فروند گریپن را برای پشتیبانی از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در مورد منطقه ممنوع پرواز لیبی ، اعزام می کند . عملیات این جنگنده ها – همانطور که اشاره شد – فقط برای پشتیبانی از عملیات پرواز ممنوع است و در عملیات حملات زمینی مشارکت ندارند . در 8 ژوئن ( 18 خرداد ) ، دولت سوئد توافق خود را برای تداوم ماموریت 5 فروند از این هواپیما در لیبی اعلام کرد .


جمهوری چک
در دسامبر 2001 ( اذر 1380 ) ، دولت جمهوری چک اعلام کرد که جنگنده گریپن را برای تجهیز نیرو هوایی این کشور انتخاب کرده است . در پی ان ، قراردادی برای اجاره 14 فروند از این هواپیما را امضا کرد . دلیل اصلی این تصمیم جمهوری چک ، اعطای تخفیف ها و تسهیلات چشمگیری بود که به این کشور ارائه شد . در حال حاضر ، نیرو هوایی این کشور دارای 14 فروند گریپن است که 2 فروند از ان ، نمونه 2 نفره می باشد .



مجارستان

این کشور نیز همانند جمهوری چک اقدام به اجاره 14 فروند گریپن کرد . تصمیم تعجب برانگیز مجارستان در انتخاب این هواپیما به جای f-16 ، تخفیف ها و اعتبارات مالی فوق العاده ای بود که این کشور در ازای این کار دریافت کرد .


در ابتدا ، مجارستان قصد اجاره گریپن سری دوم را داشت ، ولی عدم توانایی این هواپیما در انجام سوختگیری هوایی و حمل سلاح های هدایت شونده دقیق امریکایی منجر به ارتقای این نمونه برای انطباق با استاندارد های مورد نیاز ناتو گردید . سوختگیری هوایی گریپن مجارستان از یک هواپیمای سوخت رسان ناتو در ماه مه 2010 ( اردیبهشت 1389 ) انجام شد که اولین سوختگیری هوایی یک جنگنده ساخن سوئد از یک هواپیمای ناتو به شمار می رود .


افریقای جنوبی
در سال 1999 ( 1378 ) ، دولت افریقای جنوبی قرادادی را با تیم ساب / صنایع هوافضایی برتانیا برای خرید 26 فروند گریپن ( استاندارد هواپیمای c و d ) و با انجام حداقل تغییرات برای انطباق با نیازهای خاص این کشور امضا کرد . تحویل این هواپیماها از اوریل 2008 ( فروردین 1387 ) اغاز شد و تا ماه مه ( اردیبهشت ) سال جاری ، در مجموع 18 فروند هواپیما ، شامل 9 فروند نمونه تک نفره و 9 فروند نمونه 2 نفره تحویل شده بودند .


تایلند
نیرو هوایی تایلند 6 فروند گریپن ( 2 فروند یک نفره مدل c و 4 فروند دو نفره مدل d ) را در فوریه 2008 ( بهمن 1387 ) سفارش داد که تحویل انها از سال جاری میلادی ( 2011 ) اغاز شد . این کشور ، 6 فروند gripen c دیگر نیز در نوامبر 2010 ( ابان 1389 ) سفارش داد که تحویل انها از سال 2013 ( 1392 ) اغاز می شود . این هواپیماها جایگزین جنگنده های قدیمی f-5 ساخت نورث روپ می شوند که در نیرو هوایی این کشور به خدمت مشغولند . انتظار می رود که تایلند در مجموع 40 فروند گریپن سفارش دهد .



مشخصات فنی (gripen a/b/c/d ):


طول ( با استثنای میله پیتوت دماغه ) : نمونه یک نفره : 1/14 متر و در نمونه دو نفره : 8/14 متر .
پهنا ( شامل ریل پرتاب موشک در دو نوک بال ) : نمونه یک نفره : 4/8 متر و در نمونه دو نفره : 4/8 متر .
ارتفاع : 5/4 متر در هر دو نمونه .
سطح بال : 30 متر مربع در هر دو نمونه.
////

وزن :
وزن خالی : در حدود 7000 کیلوگرم .
حداکثر وزن خارجی ( قابل حمل ) : در حدود 5000 کیلوگرم .
حداکثر وزن برخاستن : در حدود 14000 کیلوگرم .
////

مقدورات پروازی :
حداکثر سرعت ( ارتفاع بالا ) : 2 ماخ .
حداکثر سرعت ( سطح دریا ) : 1/2 ماخ .
حداکثر برد عبوری : 3000 کیلومتر .
حداکثر قابلیت مانور : 9g
مسافت مورد نیاز برای برخاستن : 400 متر .
مسافت مورد نیاز برای فرود : 500 متر .
  • Like 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
میگم مگه شرکت ولوو موتور جت هم میسازه
موتورهای دیزلش که معروفه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
خیلی خوب بود .ممنونم

کلا جنگنده های اروپایی خیلی با کیفیت هستن .

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

میگم مگه شرکت ولوو موتور جت هم میسازه


موتورهای دیزلش که معروفه



موتور RM-12 در اصل همون موتور F-404 آمریکایی هست و سوئد این موتور رو تحت امتیاز و با اسمی جدید میسازه ! البته انگار تغییراتی هم نست به نمونه آمریکایی داره!

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط farmandekoll
      بعد از ظهور جنگنده رهگیر Su-27 و آشکار شدن تواناییهای بالقوه آن( بخصوص در برابر نمونه غربی یعنی F-15 Eagle) روسیه در پی تغییر و بهبود این جنگنده متناسب با نیازها و خواستهای مشتریان شد. در نتیجه مدلهای مختلفی از این هواپیما طراحی و عرضه شد که یک گروه از آنها جنگنده سوخوی Su-30 بود که به کشورهای هند، چین، اندونزی، ویتنام و مالزی صادر شد. در ادامه به معرفی انواع مختلف Su-30 می پردازیم.

      Su-30 : جنگنده رهگیر دو سرنشینه

      این مدل که در واقع Su-27PU می باشد - بعدها Su-30 خوانده شد – در اواخر دهه 80 میلادی به عنوان جنگنده رهگیر دور برد و پست فرماندهی هوایی توسعه و ظهور یافت.در شروع پروژه Su-27UB هواپیمای آموزشی رزمی به عنوان پایه این مدل انتخاب شد. زیرا این مدل هم مزیت های رزمی Su-27 و هم دو سرنشینه بودن را داشت. برای برآورده کردن برد زیاد امکان سوختگیری هوایی به Su-27UB داده شد. سیستمهای اویونیک( الکترونیک پروازی) آن بهبود یافت. سیستمهای ویژه ارتباطی و هدایتی برای فرماندهی پروازهای جمعی با جنگنده های تک سرنشینه Su-27 نیز بر روی این هواپیما قرار داده شد. در کاکپیت عقب یک نمایشگر بزرگ CRT ( نمایشگرهایی مانند تلویزیون) قرار داده شد که به لیدر آرایش، اطلاعات تاکتیکی مانند هدف ها و رهگیر ها را نشان می دهد. سیستمهای ناوبری و پرواز با سیم نیز ارتقا یافته اند. فقط تعدادی از این هواپیما در نیروی هوایی روسیه وارد خدمت شدند.


      Su-30MK : جنگنده چند منظوره دو سرنشینه


      در سال 1993 سوخوی نمونه های نخستین Su-30 را به نمونه اثباتگر برای به فروش رساندن مدل های چند منظوره که Su-30MK خوانده می شدند، تبدیل کرد. MK که در آن M به جای Modified و K به جای Commercial (در زبان روسی) است نشان می دهد که این نمونه برای بازار صادراتی توسعه یافته است. در هسته این مدل سیستم کتنرل آتش چند منظوره ارتقا یافته با توجه به درخواست مشتریان قرار داده می شود. توانایی هوا به زمین هواپیما به طور قابل ملاحظه ای ارتقا داده شده است و موشکها و بمب های متنوعی نیز برای انتخاب تسلیحات آن افزوده شده است. برای نقشهای هوا به هوا موشک میان برد RVV-AE ( R-77 اَدر یا آمرامسکی) با سیستم هدایت راداری فعال قابلیت نصب پیدا کرده است.

      Su-30K و Su-30MKI: فلانکر های دو سرنشینه هند

      هند اولین خریدار جنگنده Su-30MK بود. برای برآورده کردن نیازهای هند، Su-30MKI توسعه یافت. Su-30MKI تفاوت قابل توجهی با Su-30MK دارد. بطوریکه در آن کانارد(پیش بال) و دو موتور AL-31 جدیدتر با توانایی تغییر بردار رانش قرار داده شده است که مانور پذیری هواپیما را بسیار بالا برده است. این موتور ها با تراست 130 کیلو نیوتون هواپیما را به حداکثر سرعت 2125 کیلومتر در ساعت (2 ماخ ) می رساند. دریچه موتورها قابلیت چرخش تا 15 درجه افقی و عمودی را دارد. البته موتور های نمونه Su-30K دارای سیستم تغییر بردار رانش نمی باشند. رادار Su-30MKI ، NIIP N011M بوده که همان رادار استفاده شده در جنگنده Su-35 و Su-37 می باشد و سازگار با انواع موشکهای هوا به زمین و هوا یه هوا از جمله R-60 آفید، R-73 آرچر، R-27 آلامو و R-77 اَدر را می باشد. سیستمهای ناوبری و نمایشگر های سربالا نیز با سیستمهای ساخت سکستانت اویونیک فرانسه جایگزین شده اند.



      Su-30MKK : جنگنده چند منظوره دوسرنشینه چین

      Su-30MKK چندمنظوره، دوسرنشینه و برای چین توسعه یافته است.این مدل نیز مانند Su-30MKI دارای کاکپیت دو سرنشینه بوده که از نمایشگرهای چند منظوره در آن استفاده شده است. بعلاوه این مدل دارای توانایی سوختگیری هوایی می باشد. در این مدل از بالهای بزرگتر Su-35 برای جای دادن سوخت بیشتر استفاده شده است. Su-30MKK فاقد کانارد بوده و موتور آن مانند دیگر مدلها توربو فن Al-31F بدون سیستم تغییر بردار رانش می باشد که البته از نمونه MKI تراست کمتری تولید می کند (122.58 کیلو نیوتون) که هواپیما را به حداکثر سرعت 2125 کیلومتر در ساعت(2 ماخ ) می رساند. رادار Su-30MKK، N001VE بوده که سازگار با موشک R-77 اَدر می باشد. این هواپیما مانند دیگر هم خانواده های خود قادر به حمل طیف وسیعی از موشکهای هوا به زمین و هوا به هوا می باشد که در 12 جایگاه تعبیه شده قرار می گیرند. از دیگر سلاحهای قابل حمل این مدل می توان به R-60، R-73 آرچر و R-27 آلامو به همراه یک توپ 30 میلیمتری با 150 توپ اشاره کرد. همچنین حداکثر وزن برخاست با تقویت ارابه فرود و بدنه به 38000 کیلوگرم افزایش یافته است. در سال 1999 سوخوی، T10PU-5 ( نمونه اولیه Su-30) را به مدل MKK تغییر داد و اولین پرواز آن در 9 می 1999 انجام شد. در ادامه در 19 می همان سال تولید Su-30MKK با شماره سریال 501 آغاز شد.




    • توسط EBRAHIM
      ميتوان به جرات اظهار کرد که ديگر همانند گذشته توانايي ساخت هواپيماهاي جنگنده تنها تحت سلطه کشور بخصوصي مانند ايالات متحده نيست و کشورهاي ديگر نيز همگام با صنعت روز هوانوردي با جديت مشغول به طراحي و توليد هواپيماهاي جنگندهي بومي هستند.اما در اين ميان دو کشور اروپايي يعني انگليس و فرانسه البته تا حدودي نيز آلمان گوي سبقت را از ديگران ربوده و به سرعت در حال توليد جنگنده هايي هستند که به خوبي از پس حريفان امريکايي خود بر آمده و انان را از ميدان نبرد به در ميکنند.کشور فرانسه با سابقه ي زياد در طراحي و ساخت هواپيماهاي مسافربري و نظامي هم اکنون در حال طراحي مدل هاي جديدي از هواپيما هاي جنگنده بوده که نمونه شاخص آن جنگنده رافالRafale با کدM09است در ادامه به بررسي اين هواپيماي مدرن ميپردازيم.

      اين جنگنده که در حقيقت ادامه دهنده راه اسلاف خود يعني جنگنده هاي مشهور ميراژ جگوار سوپر اتاندارد و... است به منظور جايگزيني جنگنده هاي قديمي توسط نيروي هوايي فرانسه سفارش داده شده. اين جنگنده که ميتوان آن را تا حدودي جنگنده اي جوان وجديد ناميد در سال 2001 و در عمليات جنگ افغانستان عملکرد و برتري آشکار خود را بر شناخته شده ترين هواپيما هاي ناو نشين يعني f-18 و f14 به جهانيان ثابت نمود.رافال هواپيمايي دو موتوره با قابليت حمل بازه گسترده از تسليحات هوا به هوا و هوا به زمين بوده که در عين حال هواپيمايي بي نهايت تغير پذير است و به سرعت ميتواند نقش خود را از برتري هوايي به شناسايي حملات دريايي و يا زميني تغير دهد.در کاکپيت اين جنگنده از سيستم هاي اويونيک يا سيستم هاي الکترونيکي بسيار پيشرفته اي بهره برداري شده است مانند سيستم HUDهولوگرافيک با زاويه ديد بالا ساخت شرکت تالس اويونيک که اطلاعات ماموريت را به وفور در جلوي ديد خلبان حاضر مي نمايد.دوربين هاي CCDو همچنين صفحه نمايش هاي لمسي در طرفين خلبان که اطلاعات تاکتيکي موقعيت حاضر را ارايه کرده و به او امکان تصميم گيري به موقع را ميدهد.

      در مورد تسليحات اين جنگنده بايد اظهار نمود که اين هواپيما قادر به حمل بيش از 9 هزار کيلوگرم جنگ ابزار هوا به هوا و هوا به زمين از انواع مختلفي چون موشکهاي ميکا ما÷يک سايدوايندر آپاچي اگزوست ماوريک هارپون و بمب هاي هدايت ليزريGBU-12 بسته به نوع ماموريت است.چنانکه پيش بيني نيز ميشود قرار بر اين است که اين جنگنده مدرن از سال 2006 به بمب هاي فوق دقيق هدايت ليزري يا GPSماهواره اي سا÷مAASM نيز براي منهدم کردن هدف هاي دشوار زميني مجهز گردد.اين جنگنده همچنين از دو توپ مسلسل با قدرت آتش 2500گلوله در دقيقه ساختGIAT نيز براي نبرد هاي هوايي نزديک نيز بهره مي جويد.

      اين جنگنده از نظر جنگ الکترونيک نيزبرتري خود را حفظ کرده است ،چه،با در اختيار داشتن سيستم هاي هشدار تهاجم،گيرنده و آشکار سازي ليزري و سيستم هاي مغشوش کننده رادار هاي دشمن از توانايي قابل قبولي برخوردار است.با مجهز شدن اين هواپيما به سيستم راداريRBE2،اين جنگنده از قابليت هايي چون نگاه به پايين شليک به پايين نيز بهره مند شده قابليت شناسايي همزمان 8 هدف وشناسايي تهديدات هوايي را به نحو احسن را نيز دارا است.طول بال هاي دلتا شکل اين جنگنده حدود 11متر و طول خود هواپيما حدود 10 متر است و در عين حال، از مساحت بالي به ميزان 45 متر مربع بهره ميبرد. اين جنگنده مدرن از دو موتور M88-2ساخت سنکنما،براي فراهم آوردن نيروي پيشران خود استفاده مينمايد ک هالبته هر يک نيروي کشش استاتيکي معادل 75کيلو نيوتون را با پس سوز فراهم مي آورد که در اصل ورودي هاي اين موتور ها ، در زير سکان افقي هواپيما واقع شده است!البته تعجب نکنيد.واقه شدن ورودي هاي هوا زير سکان افقي، به اين دليل است که اين هواپيما از نوع کانارد مي باشد،يعني سکان افقي ان که غلتش حول محور عرضي را کنترل ميکند،به صورت دو بالچه در جلو واقع شده است و در عوض، در قسمت انتهاي هواپيما هيچ گونه سطح کنترلي مشاهده نشده و بال ها تا خروجي هاي موتور ادامه يافته اند.

      موتور هاي قدرتمند اين جنگنده،رسيدن ان را به سرعتي معادل1/8ماخ و داشتن سقف پروازي برابر با 55 هزار پا را امکان پذير ساخته اند که توانايي هاي بهينه براي جنگنده اي در اين کلاس محسوب مي شود.
      ناگفته نماند که اين جنکنده در انواع گوناگوني براي ماموريت هاي متواوت عرضه ميشود.اين مدل ها عبارت اند از:مدلBاين جنگنده در اصل براي استفاده نيروي هوايي طراحي گشته و هواپيمايي دو نفره شامل سرخلبان و افسر تسليحات نظامي است.مدلCنيز مانند مدل قبل براي نيروي هوايي توليد شده و در چندي موارد داراي بهبود يافتگي هايي نيز نسبت به مدل قبلي مشاهده ميشود.مدل Mنيز جنگنده تک نفره و مدل ناونشين رافال محسوب ميشود که به منظور انجام ماموريت هاي حفاظتي از ناوهاي هواپيمابر توليد گشته است.قابل توجه است که باز هم سازنده اين هواپيما،يعني شرکت داسالت،سنت شکني نکرده و هواپيماي رافال را نيزهواپيمايي با بال هاي دلتا شکل طراحي نموده است،يعني همان سنتي که در هواپيما هاي پيشين فرانسوي مانند ميراژ4000 رعايت شده است.جنگندهي رافال اولين هواپيماي نظامي جهان است که به منظور انجام ماموريت هاي هوا به هوا و هوا به زمين به صورت همزمان طراحي شده است.

      به علاوه توانايي هاي اين هواپيما براي انجام عمليات در حالت هاي ماوراي ديد بصري(BVR)و ارتفاع بسيار پايين نسبت به سطح زمين،امکانات گسترده اي را به آن،براي جنگنده اي جند ماموريته بودن و قابليت بقاي فراوان در مقابل دشمن را داده است،و به هر سخن،اين هواپيما قادر است که نه تنها نيروي هوايي فرانسه،بلکه کشور هاي زيادي در جهان را که بعد ها از سفارش دهنده گان اين هواپيما خواهند بود،به سهلوت و با شايستگي هر چه تمامتر مرتفع نمايد.

      ماهنامه نوآور
    • توسط karkas
      با سلام

      CV90 یک نفربر سوئدی است که توسط کمپانی BAE Systems Hägglunds طراحی و ساخته شده است نام دیگر این نفربر Stridsfordon 90 است که بیشتر به همان نام CV90 شناخته می شود . تولید نفربر CV 90 از سال 1993 آغاز شد و هم اکنون هم در حال خدمت است . این نفربر هم یک نفربر عملیاتی هست و هم یک نفربر حمل نیرو چراکه این نفربر قادر است به توپ های 40 م م و 30 م م تجهیز شود . یکی دیگر از سلاح های اصلی این نفربر این است که به یک کالیبر 7.62 mm و موشک های ضد تانک و نفربر قابل تجهیز است . این نفربر علاوه بر اینکه قادر است به سلاح هایی گوناگونی تجهیز شود می تواند بیش از 11 نفر را حمل کند . حدود 17 کشور از این نفربر نیز استفاده می کنند . اين نفربر وبيشرفته به بيش از 13 دستگاه مخابراتي و ارتباطي مجهيز هست كه مي توان از جمله اين دستگاه ها را سيستم ويشرفته و مخابراتي ANTIM LIKETEN نام برد . يكي ديگر از ويژگي هاي اين نفربر سيستم ضد هوايي آن هست . اين نفربر با بهره گيري از سيستم ضد هوايي larekn مي تواند جنگنده ها و هواويما ها را تا برد 5 كيلومتر رهگيري كند . سيستم light snow اين نفربر يك وسيله ديگر شناساپي هست كه قادر است تا ده كيلومتر را مورد بررسي و جست و جو قرار دهد . 5700دستگاه از اين نفربر هم اكنون در جهان كاربرد دارد كه بيش از 500 نمونه از آن براي شناساپي استفاده مي شود و بقيه آن براي حمل نفر . اين نفربر در كشور هاي ژاپن و ايالات متحده بيشتر كاربرد براي پليس دارد تا نيروي نظامي و البته اشايان ذكر است كه بيش از دو سوم نيروي نفربر هاي زميني هلند را اين نفربر قدرتمند تشكيل مي دهد . نمونه اخر اين نفربر كه به تازگي در نيروي زميني سوپيس به خدمت در امده اند نفربر هاي دو منظوره آبي خاكي هستند كع قادر هستند با بهره گيري از برجك جديد و با بهره گيري از سيستم HGFT-32 ‌‌‌ در آب با سرعتي معادل 10 كيلومتر در ساعت حركت كنند . اين نفربر همانطور كه گفته شد به برجك جديد تجهيز شده است كه قادر است با استفاده از اين برجك بيش از 2 راكت زمين به هوا و 4 راكت ضد تانك و نفربر بر روي آن نصب كرد . و همينطور قادر خواهد بود كه برد رهگيري جنگنده و هواپيما ها را تا برد 1 كيلومتر افزايش دهد . البته از اين سيستم رهگيري ضد هوايي زياد در نفربر ها مورد استفاده قرار نمي گيرد چراكه كاربرد زيادي در نيروي زميني ندارد و در حال قيمت بالايي براي نيروي زميني خواهد داشت . بيش از این نفربر به 12 نمونه مختلف تقسیم می شود که انها را بیشتر به نام های :
      CV9040
      CV9030
      CV9035
      CV90105
      CV90120
      CV9040
      CV90
      CV90B
      CV90C
      CV90D
      CV9040B
      CV9040C
      CV9056




      کشور سازنده : سوئد
      سال ساخت : 1993
      وزن : 26 تن
      طول : 6.471 m
      عرض : 3.01 m
      ارتفاع : 2.5 م
      سرنشینان : 10 نفر
      سلاح ها :
      توپ 40 م م
      توپ 30 م م
      موشک ضد تانک و نفربر
      کالیبر 7.62
      اسب بخار : 550 hp
      نیروی حرکت : 320 km بدون سوختگیری
      سرعت : 70 کیلومتر در ساعت
      کشور های استفاده کننده از این نفربر :
      دانمارک
      فنلاند
      هلند
      نروژ
      لهستان
      سوئیس
      سوئد
      اتریش
      اسپانیا
      انگلستان
      آلمان
      ایتالیا
      ژاپن
      روسیه
      اکراین
      سنگاپور
      ایالات متحده آمریکا


      در فیلم زیر شما با کاربرد های این نفربر بیشتر آشنا می شوید .
      http://video.google.ca/videoplay?docid=-2183503996258860586


      عیدتون هم مبارک rose
    • توسط RezaKiani
      تانک سوئدی اشتریدس واگن 103 که به تانک اس103 یا اس تانک معروف است از طرحی نامتعارف در بین تانکهای پس از جنگ دوم جهانی سود می برد. اس تانک بخش عمده ای از نیروی زرهی سوئد را در دهه 70، 80 و ابتدای دهه 90 تشکیل می داد.

      پیش زمینه

      دکترین تانک آلمانها در جنگ جهانی دوم این طرح را در برابر تانکهای اصلی صحنه نبرد مطرح کرد. این ادوات زرهی جدید با طرح جدید به شکارچی تانک و یا توپهای هجومی معروف بودند.
      خلاصه اینکه، آلمانها با جمع کردن تانکها از میان نیروهای پیاده و تمرکز تانکها در لشکرهای زرهی، نیروهای پیاده را از داشتن توپهای هجومی متحرک محروم کردند. برای جبران این نقص و امکان پشتیبانی پیاده نظام، آلمانها تانکهایی بدون برجک و یا با برجک ثابت طراحی کردند که ارزانتر و ساده تر از تانکهای معولی بودند و آن را توپ هجومی نامیدند.
      پس از آن، آلمانها در صحنه نبرد به اشکال دیگری برخوردند. پیاده نظام به علت نداشتن تانک، توان مقابله با نیروهای زرهی دشمن را نداشت. در آن زمان موشک اندازهای ضدتانک و ادواتی مانند آرپی جی یا بازوکا –که توسط پیاده نظام شلیک می شوند- هنوز اختراع نشده بود و بار اصلی نبرد بر علیه تانکها بر دوش خود تانکها بود. بنابراین دوباره ماشین طراحی هیتلر تانکهای بدون برجک ولی اینبار مجهز به توپهای ضدتانک را به میدان فرستاد که شکارچی تانک نام گرفتند.
      طرح برجک ثابت یا تانک بدون برجک پس از جنگ جهانی دوم منسوخ شد چرا که انواع مختلف گلوله که برای تانکها تولید شد و نیز پیشرفت در تکنولوژی توپ، به تانکها اجازه می داد تا هم در نقش ضدتانک و هم در نقش ضدنفر به خوبی در میدان نبرد ظاهر شوند و دیگر احتیاجی نبود که سه وسیله مختلف زرهی را وارد کارزار کرد. ظاهرا دیگر دوران هتزر ها به سرآمده بود.

      تاریخچه

      در میانه دهه 50 ارتش سوئد به فکر جایگزین کردن تانک موفق انگلیسی سنچورین افتاد. با اینکه سنچورین بهترین تانک زمان خود بود اما تانکهای جدید رقیب مانند تی55 روسی آن را به حاشیه می راندند. هدف این بود که تانکی طراحی شود که قدرت بقای آن در میدان نبرد زیاد باشد و برای اینکار برجک تانک را حذف کردند و توپ اصلی را بر روی بدنه نصب کردند. این طراحی باعث شده بود که ارتفاع تانک تا حد مناسبی کاهش پیدا کند تا احتمال دیده شدن تانک و در نتیجه هدف قرارگرفتن آن کم شود.
      در 1958 قرار داد ساخت دو نمونه کامل بسته شد که آنها در سال 1961 کامل شدند. تولید رسمی آنها در سال 1967 آغاز شده و تا سال 1971 ادامه یافت.
      اس تانک هیچوقت در میدان نبرد بکارگرفته نشد. در برنامه "بهترین تانکها" در کانال دیسکاوری، اس تانک رتبه ششم جدول را به دست آورد. در سال 1967 ارتش نروژ یک آزمایش تطبیقی از اس تانک به همراه لئوپارد1 انجام داد و دریافت که اس تانک می تواند اهداف بیشتری را هدف گیری کرده و سریعتر از لئوپارد1 آنها را هدف قرار دهد. از آوریل تا سپتامبر 1968، 2 دستگاه از آنها را برای آزمایش به مدرسه زرهی بریتانیا در باوینگتن فرستادند و گزارش شد که اس تانک به صورت شایان توجهی از تانکهای دارای برجک برتر است. در سال 1973، اس تانک را در بوآر در برابر چیفتن آزمایش کردند. در گزارش آمد که ناتوانی اس تانک در شلیک و حرکت به صورت همزمان ناتوانی آن را در نبرد ثابت نمی کند. در سال 1975 نیز 2 دستگاه از آنها را برای آزمایش به مرکز زرهی آمریکا در فورت ناکس فرستادند. اس تانک از ام60 آمریکایی دقیقتر بود اما به صورت متوسط نیم ثانیه کندتر از ام60 عمل می کرد.
      تمام اس تانکهای موجود در زرادخانه سوئد پس از به خدمت گرفتن تانک آلمانی لئوپارد2 در دهه90 به انبار فرستاده شدند و این تانک بدون اینکه فرصت داشته
      باشد در یک نبرد واقعی توانایی هایش را نشان دهد از رده خارج شد. آخرین سال خدمت اس103 سال 1997 بود.

      مشخصات

      یک اشکال آشکار -و البته بزرگ- این طراحی این نکته بود که برای هدف گیری باید تمام تانک را می چرخاندند تا توپ در مقابل هدف قرارگیرد. این اشکالی بود که در توپهای هجومی و شکارچی تانکهای جنگ دوم جهانی نیز مشترک بود. به منظور کم کردن مشکل نشانه روی، طراحان از یک سیستم انتقال نیرو و سیستم تعلیق تمام اتوماتیک استفاده کردند که کج شدن و چرخیدن تانک را در اختیار توپچی قرار می داد. به هرحال آنها نتوانستند از یک توپ تثبیت شده -که اجازه می داد در حال حرکت بتوان آن را شلیک کرد- استفاده کنند.
      دیگر تغییرات تانک نیز ریشه ای بود. برای افزایش قدرت دفاعی اس103، خدمه سوم تانک در عقب تانک و رو به عقب قرارمی گرفت و یک سیستم رانندگی کامل برای او نصب شده بود که می توانست به همان سادگی و با همان سرعت که تانک را به جلو می رانند، تانک را به صورت دنده عقب حرکت دهد. این ترکیب اجازه می داد که درحالیکه توپ اصلی به سمت دشمن نشانه رفته با حداکثر سرعت از دشمن فاصله گرفت. باید به یاد داشته باشید که بیشترین زره تانکها در قسمت جلوی آنها بکار می رود و اگر یک تانک معمولی بخواهد با حداکثر سرعت از میدان نبرد دور شود حتما باید دور بزند و قسمت پشتش که آسیب پذیر ترین قسمت تانک است را در معرض حمله دشمن قرار دهد. با روشی که در اس تانک بکاررفت دیگر نیازی به دور زدن تانک در هنگام عقب نشینی نبود.
      خدمه عبارت بودند از 3 نفر: فرمانده، راننده -که درضمن توپچی هم بود- و بیسیمچی که باید نقش راننده دنده عقب را نیز بازی می کرد.
      توپ بکار رفته در اس تانک یک قبضه توپ بوفورس ال62 به کالیبر 105 میلیمتر بود که از همان مهمات توپ انگلیسی ال7 -که در تانک سنچورین بکار رفته بود- استفاده می کرد. بارگذاری به صورت اتوماتیک انجام می گرفت و در نتیجه نیازی به بارگذار نبود و خدمه تانک به 3 نفر کاهش پیداکرده بود. توپچی و فرمانده هر دو می توانستند نشانه گیری و شلیک توپ و هدایت تانک را انجام دهند.
      عجیبترین نکته بکارگیری دو موتور مختلف برای اس تانک بود. یک موتور دیزل رولزرویس کا60 برای حرکت و چرخش تانک در نظرگرفته شده بود و یک موتور جت بوئینگ 502 برای شتابگیری و حمله با حداکثر سرعت.
      برای کم کردن قدرت نفوذ مهماتی که از خرجهای با قدرت انفجاری بالا استفاده می کردند یک نرده فلزی کوچک در جلوی تانک نصب شده است. این نرده تا سالها مخفی بود و قرار بود که تنها در زمان روی دادن جنگ، آن را بر روی تانک نصب کنند.
      اس تانک را می توان در ظرف 25 دقیقه آماده گذر از رودخانه نمود. این تانک کاملا توانایی عملیات آبی خاکی داشته و می تواند با سرعت 6 کیلومتر بر ساعت در زیر آب حرکت کند.
      در هر دسته تانک یک تانک را مجهز به تیغه کرده اند که بتواند زمین را کنده و حفاظت بیشتری ایجاد نماید.

      انواع

      اس103آ: 80 نمونه اولیه که از اس تانک ساخته شدند.
      اس103بی: موتور جت قویتری که توسط کاترپیلار ساخته شده بود بر روی اس تانک نصب کردند. این تغییر از تانک 80 به بعد اعمال شد و پس از آن تانکهای قبلی را نیز به مدل بی ارتقا دادند.
      اس103سی: در سال 1986 تصمیم گرفته شد که سیستم هدایت تانکها را بهبود ببخشند. در سال 88/1987 نیز تصمیم گرفتند که موتور اصلی تانک را با یک موتور 290 اسبی دیترویت دیزل تعویض کنند. یک سیستم فاصله یاب لیزری جدید به همراه مخازن سوخت اضافی نیز بر روی آن نصب شد.
      اس103دی: تنها یک نمونه از این مدل ساخته شد. یک سیستم هدایت آتش کامپیوتری بر روی آن نصب شد و برای توپچی و فرمانده تانک سیستم دید مادون قرمز استفاده شد که به آنها اجازه درگیری در شب و در هوای بد را میداد. این نمونه اکنون در موزه زرهی آکسوال به نمایش درآمده است در حالکیه هنوز در شرایط عملیاتی به سر می برد.

      وزن:42500 کيلوگرم
      طول:9 متر
      عرض:3.6متر
      ارتفاع:2.14متر
      خدمه:3 نفر

      نيروي محرکه
      قدرت:240 و 300 اسب بخار
      موتور: 1موتور دیزل رولزرویس کا60 و یک موتور جت بوئینگ 502
      سرعت: 60 کیلومتر بر ساعت
      برد:300کیلومتر

      تسليحات و زره
      1 قبضه توپ 105ميليمتري بوفورس ال62
      3قبضه مسلسل کاليبر7.62 ميليمتري
      حداکثر زره:45ميليمتر

      توليد
      تعداد:290دستگاه
      سال ورود به خدمت:1966
      تا:1971
      سال پایان خدمت:1997

      نویسنده:رضاکیانی موحد
      منبع:مجله جنگ افزار




  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.