امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

   

شیردال افسانه‌ای .........

 

https://uupload.ir/view/saab_14000814_204326355_cd9.mp4/

 

کوییک آلرت کم دردسر ترین  جنگنده برای خدمه......

 

https://uupload.ir/view/saab_14000814_204353700_fk8r.mp4/

ویرایش شده در توسط Overdose
  • Like 3
  • Upvote 3

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

برزیل خیلی از قطعات ساب را قراره خودش بساره در صورتی که در در نمونه خود سوئدی اکثر قطعات آلمانی و انگلیسی هستند ان شالله اکر تحریم ها برداشته بشن قرار داد با ساب میتونه صنایع هوافضای ما رو بهبود ببخشه 

jas39 هزینه بسیار کمی هم برای پرواز داره کمتر از 5 هزار دلار برای هر ساعت 

یک جنگنه بسیار پیشرفته مجهز به رادار ارایه فازی فعال و هزینه پرواز کم 

 

jgz0adokzop11.jpg

 

 

B1Mq9HKCUAA59nE.jpg

 

 

  • Like 3
  • Upvote 10

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
19 minutes قبل , MR9 گفت:

قابلیت نیروی هوایی سوئد در استفاده از زیرساختهای غیرنظامی برای پروازهای رزمی

مطالعه موردی جنگنده گریپن 

سلام و وقتتان بخیر ...

بسیار عالی ...چقدر ساده و راحت ....مدیریت رو چه راحت نشون دادن 

.................................................................................................چه بسیارند عبرتها و چه اندکند عبرتگیران ...............................................

  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
12 hours قبل , archersarash گفت:

سلام و وقتتان بخیر ...

بسیار عالی ...چقدر ساده و راحت ....مدیریت رو چه راحت نشون دادن 

.................................................................................................چه بسیارند عبرتها و چه اندکند عبرتگیران ...............................................

 

12 hours قبل , MR9 گفت:

بسم ا...

 

قابلیت نیروی هوایی سوئد در استفاده از زیرساختهای غیرنظامی برای پروازهای رزمی

مطالعه موردی جنگنده گریپن 

سلام فقط یه چنتا چیز تو فیلم دیده نشد یکی سوخت گیری جنگنده چطوری انجام میشه؟دوم استارت جنگنده.آیا گریپن قابلیت استارت مستقل از واحد استابلایزر زمینی رو داره؟

  • Like 2
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
26 minutes قبل , scorpion57 گفت:

 

سلام فقط یه چنتا چیز تو فیلم دیده نشد یکی سوخت گیری جنگنده چطوری انجام میشه؟دوم استارت جنگنده.آیا گریپن قابلیت استارت مستقل از واحد استابلایزر زمینی رو داره؟

 

سلام 

واحد سوخت رسانی که مشخص هست ، آن موردی که فرمودید ( مولد هوای فشرده خارجی ) هم که بعنوان استارتر خارجی عمل می کند با توجه به ابعادی که دارد می تواند دریکی از همین خودروها ، نصب شده باشد ( مثلا در تصویر سمت راست ، خودروی موجود در پشت تانکر ) 

 

 

maxresdefault~24.jpg 32234.jpg

 

 

https://www.aparat.com/v/mTCnq

 

  • Like 2
  • Upvote 11

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بر 9 آذر 1401 در 21:22 , MR9 گفت:

بسم ا...

 

قابلیت نیروی هوایی سوئد در استفاده از زیرساختهای غیرنظامی برای پروازهای رزمی

مطالعه موردی جنگنده گریپن 

مسلما همه جاده ها قابل استفاده نیستند .اینکه دید افقی خوبی داشته باشه تا اینکه دستکم چند کیلومتر کاملا مستقیم باشه هیچ موانعی اعم از گاردریل و موانع جدا سازی لاین ها و پل عابر پیاده و تابلو ها و علائم راهنمایی و رانندگی بزرگ نداشته باشه جاده عرض مناسب داشته باشه مه گیر و لغزنده نباشه در مناطق پر ترافیک و شلوغ و ترجیحا مسکونی نباشه .....البته مشخصا نوع و شکل طراحی جنگنده مهمه گریپن جنگنده نسبتا کم عرضی ست حمل و نقل جاده ای و تیک آف و لندینگش بسیار راحت تره تا جنگنده ایی مثل اف14 یا سوخو35

ویرایش شده در توسط scorpion57
  • Like 2
  • Upvote 8

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

https://www.forsvarsmakten.se/siteassets/6-information-och-fakta/historia/vagbaserna/fortv_rapport_2006.1.pdf

لینک دیگری که عموما نگاه تاریخی دارد.

 

در اواخر جج۲ المان این جاده ها را تبدیل کردند.با امدن جت ها و نیاز به ۱۷۰۰ متر باند پرواز حداقل ۱۰ مکان در اتوبان ها برای این منظور انتخاب شدند. ۸۰۰ تا ۲۰۰۰ متر اسفالت شدند.

 

پیش نیازهای چنین جاده هایی به این گونه هست:
حداقل ۱۲۰۰ متر  طول مستقیم جاده

۱۰ الی ۱۲ متر پهنای باند سفت شده

حداقل ۳۰ متر پهنای کل لاین جاده

شیب یک به ۶۰ که یک درجه میشود. یا دو درصد

۵۰۰۰ متر طول در صورت محدب بودن جاده. ۳۰۰۰ متر طول در صورت معقر بودن جاده. این دو کلمه معنی دقیق ان را متوجه نمیشوم.

با زاوایه ی فرود ۱ به شصت و ۳۰۰ متر مانده به تاچ یا لندینگ، هیچ مانعی نباشد.


با ازمایشهای اولیه این نوع جاده ها، برای ازادی عملیاتها ضروری تلقی شدند. با توجه به تولید سوخو۲۴

 در شهر Lahr المان غربی اولین تمرینات این منظوره با ۵۰ بار نشست به وسیله ی fiat g-91 انجام شد.

این نوع جاده ها در جبهه بندی شرق و غرب وجود داشتند. تنها اختلاف اشان، استانداردها بوده.

اما یک عامل مهمتر که باعث توجه به استفاده از جاده ها شد، جنگ شش روزه و زمین گیر شدن نیروی هوایی مصر بود.
پاکستان نیز ۲۰۰۲ این تمرینها را انجام داده که پیام سیاسی مهمی برای هند بوده. این تمرین بین اسلام اباد تا لاهور انجام شد. سپس پاکستان قسمتهایی از جاده ی اسلام اباد تا لاهور را برای این منظور سفت شده، و نشانه های مخصوص فرودگاه نیز نصب شده.

 

هند نیز مطالعاتی برای این نوع تمرین و عملیات نشست برخواست انجام داد، نتیجه ی هندیها این بود غیر ممکن هست. مهمترین دلایل، لجستیک  بوده. در عوض هند باند بیشتر ساخته، و تمرینهایی برای استفاده از لاین تاکسی فرودگاه را گنجانده است.

 

  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
3 hours قبل , bmosavi گفت:

https://www.forsvarsmakten.se/siteassets/6-information-och-fakta/historia/vagbaserna/fortv_rapport_2006.1.pdf

لینک دیگری که عموما نگاه تاریخی دارد.

 

در اواخر جج۲ المان این جاده ها را تبدیل کردند.با امدن جت ها و نیاز به ۱۷۰۰ متر باند پرواز حداقل ۱۰ مکان در اتوبان ها برای این منظور انتخاب شدند. ۸۰۰ تا ۲۰۰۰ متر اسفالت شدند.

 

پیش نیازهای چنین جاده هایی به این گونه هست:
حداقل ۱۲۰۰ متر  طول مستقیم جاده

۱۰ الی ۱۲ متر پهنای باند سفت شده

حداقل ۳۰ متر پهنای کل لاین جاده

شیب یک به ۶۰ که یک درجه میشود. یا دو درصد

۵۰۰۰ متر طول در صورت محدب بودن جاده. ۳۰۰۰ متر طول در صورت معقر بودن جاده. این دو کلمه معنی دقیق ان را متوجه نمیشوم.

با زاوایه ی فرود ۱ به شصت و ۳۰۰ متر مانده به تاچ یا لندینگ، هیچ مانعی نباشد.


با ازمایشهای اولیه این نوع جاده ها، برای ازادی عملیاتها ضروری تلقی شدند. با توجه به تولید سوخو۲۴

 در شهر Lahr المان غربی اولین تمرینات این منظوره با ۵۰ بار نشست به وسیله ی fiat g-91 انجام شد.

این نوع جاده ها در جبهه بندی شرق و غرب وجود داشتند. تنها اختلاف اشان، استانداردها بوده.

اما یک عامل مهمتر که باعث توجه به استفاده از جاده ها شد، جنگ شش روزه و زمین گیر شدن نیروی هوایی مصر بود.
پاکستان نیز ۲۰۰۲ این تمرینها را انجام داده که پیام سیاسی مهمی برای هند بوده. این تمرین بین اسلام اباد تا لاهور انجام شد. سپس پاکستان قسمتهایی از جاده ی اسلام اباد تا لاهور را برای این منظور سفت شده، و نشانه های مخصوص فرودگاه نیز نصب شده.

 

هند نیز مطالعاتی برای این نوع تمرین و عملیات نشست برخواست انجام داد، نتیجه ی هندیها این بود غیر ممکن هست. مهمترین دلایل، لجستیک  بوده. در عوض هند باند بیشتر ساخته، و تمرینهایی برای استفاده از لاین تاکسی فرودگاه را گنجانده است.

 

سلام

مشابه این جاده ها در اطراف پایگاه های هوایی ایران وجود داره . در تصاویر هوایی اونطور که مشخصه این جاده های مستحکم سازی شده در راستای جاده های فرعی کم عرض و کم ترافیک ساخته شده اند و طولی برابر با 5000 متر ، عرض آسفالت ( باند ) 30 متر و عرض مفید 50 متر دارند .

  • Like 1
  • Upvote 4

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
7 hours قبل , 951 گفت:

سلام

مشابه این جاده ها در اطراف پایگاه های هوایی ایران وجود داره . در تصاویر هوایی اونطور که مشخصه این جاده های مستحکم سازی شده در راستای جاده های فرعی کم عرض و کم ترافیک ساخته شده اند و طولی برابر با 5000 متر ، عرض آسفالت ( باند ) 30 متر و عرض مفید 50 متر دارند .

بله. پیمان ورشو و غرب هردو این نوع را داشتند. بعد از زمین گیر شدن نیروی هوایی مصر (زدن باندها و فرودگاه) این رویه را خیلی از کشورها به کار بستند.

  • Like 2
  • Upvote 2

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

 

 

جنگنده چندمنظوره گریپن E ساب به برخی نقاط عطف دست یافته است

 

 

 جالب اینجاست که برای یکی از جت‌ها شروع به طراحی پلان بال اصلاح‌شده‌ای کرده اند که به طور ناگهانی اضافاتی در لبه انتهایی بال یکی از نمونه‌های اولیه ظاهر می‌شود که منجر به بال با ابعاد مساحت کلی بزرگ‌تر می‌شود. 

 

20240104_103249.jpg

 

نمونه بال اصلاح شده Gripen E به طور رسمی توسط این شرکت  اعلام و معرفی نشده است ( حداقل تاکنون).

با این حال، در عکس‌های رسمی اخیر منتشر شده از Saab E serial 6002، کاملاً واضح است که سطح اضافی به بال اضافه شده است و در نتیجه ظاهر ذوزنقه‌ای‌تری به جای دلتای ساده برش خورده قبلی ایجاد می‌کند. برخی از ناظران حتی ظاهر جدید را با جنگنده کلاسیک ویگن دوران جنگ سرد ساب با پیکربندی کانارد/دو دلتای بزرگ مقایسه کرده اند.

 

به نظر می‌رسد که طرح اصلاح‌شده با جایگزینی ایلوون‌های داخلی و بیرونی اصلی * ( سطوح کنترلی لبه‌های انتهایی که عملکرد الواتور(آسانسور_فلپ انتهای دم)و ایلرون(وینگ فلپ در پیکربندی مرسوم بال و دم) را ترکیب می‌کنند )

 با نسخه‌های بزرگ‌تر به دست آمده است. این ممکن است راهی سریع برای افزایش مساحت بال به نظر برسد، اما به آزمایش و اصلاحات گسترده در سیستم کنترل پرواز وبخصوص نرم افزار پرواز نیز نیاز دارد.

 

یوهان سگرتفت، رئیس واحد تجاری بازاریابی گریپن، ساب، دقیقاً دلیل ایجاد این تغییرات را توضیح داد:

 

"در مراحل اولیه فرآیند توسعه، فرصتی برای بهبود قابلیت‌های حمل بار سنگین Gripen شناسایی شد، به عنوان یک مزیت واضح برای عملیات‌های آینده. تصمیم برای اجرای این بهبود در سریع‌ترین زمان ممکن گرفته شد. ما به‌روزرسانی‌هایی را در نرم افزار پرواز و برخی تغییراتی که بر سطوح کانارد و الوان تأثیر می گذارندانجام داده‌ام.

این تغییرات فوایدی را به همراه دارد، توانایی ما در ارائه رشد قابل اعتماد را اثبات می کند و پتانسیل هواپیما را به طور مداوم بهبود می بخشد.

 

کرت راسنر رئیس سیستم‌های هواپیمای رزمی ایرباس، گفت: در تغییراتی مشابه این در مورد ایجاد پایداری طولی حتی بالاتر از آیرودینامیک هواپیما به ادغام سلاح‌های بالقوه جدید است برای یک تایفون، این بدان معناست که حتی یک جت با بار سنگین از افزایش سرعت چرخش، شعاع چرخش باریکتر و بهبود توانایی اشاره دماغه در سرعت کم برخوردار خواهد بود.

 

 

 

از سوی دیگر، برای Gripen E، پلان بال جدید اکنون قرار است به عنوان استاندارد برای این پرنده نصب شود. مطمئناً جالب خواهد بود که ببینیم چگونه اپراتورهای آن - در حال حاضر، سوئد و برزیل - از قابلیت‌های پیشرفته‌ای که این اصلاح وعده داده است بهره مند شوند!

 

قابل تصور است که قابلیت حمل بار سنگین‌تر می‌تواند باعث شود که Gripen E برای استفاده از انواع مختلف پایلونها تطبیق داده شود و امکان نصب همزمان تعداد بیشتری سلاح را فراهم کند. با مجموع 10 آویزگاه سخت (هارد پوینت)در حال حاضر، مطمئناً به نظر می رسد گزینه هایی در این زمینه وجود داشته باشد.

 

گسترش پتانسیل جنگی گریپن E نیز با سیاست دفاعی اخیر سوئد مطابقت دارد، که تاکید مجدد بر ناوگان جنگنده خود را در حالی که این کشور با وخامت بیشتر در سیاست امنیتی منطقه‌ای از جمله افزایش خصومت روسیه دست و پنجه نرم می‌کند افزایش یافته است.

به عنوان بخشی از این امر و همچنین پیوستن به ناتو سوئد تصمیم گرفته است ناوگان قدیمی گریپن C/D خود را برای مدت طولانی‌تری حفظ کند و همچنین 60 دستگاه نسل جدید Gripen Es را تهیه کند. 

در عین حال نباید تاثیری که بال جدید بر قدرت مانور گریپن E می گذارد را نادیده گرفت. بال با مساحت بزرگتر مطمئناً به بهبود عملکرد پرواز در سرعت های پایین کمک کند.باز هم، باید توجه داشت که هندلینگ و مانورپذیری با سرعت پایین، محرک اصلی طرح اصلاح شده Gripen E نیست، اما مطمئناً بیش از یک محصول جانبی مفید به نظر می رسد.

- به ویژه برای نبردهای درون برد بصری مفید است. به طور کلی، elevonهای (وینگ فلپ انتهای بال پرنده‌های دلتا)  بزرگتر به این معنی است که Gripen E کنترل زمین و کنترل چرخش را بهبود بخشیده است که برای بهینه سازی چابکی اساسی است. این تغییر همچنین احتمالاً مزایایی برای هندلینگ عمومی در انتهای طیف سرعت پایین از جمله برخاستن و فرود، به ویژه با بارهای سنگین‌تر خواهد داشت.

امکان‌سنجی این بهبود در مراحل اولیه توسعه Gripen E با استفاده از تکنیک‌های طراحی مبتنی بر مدل سازی ساب شناسایی شد.

اکتشافات بیشتر در برنامه تخصصی آزمایش‌های اولیه بر مزایای عملیات‌های آتی تأکید کرد و در سال 2021 تصمیم گرفته شد که این پیشرفت‌ها در طراحی خط پایه انجام شود.

امروز ۱۶ جنگنده گریپن E در سوئد و برزیل پرواز می کنند .(*مطلب برای سال۲۰۲۱ هست و این تعداد تغییر کرده است) 

کشور برزیل از آمریکای لاتین اولین و تاکنون تنها مشتری صادراتی از این وارتیه جت هست  و همچنین خط تولید داخلی را افتتاح کرده است که 15 فروند از 36 هواپیمای قراردادی فعلی را می سازد نیروی هوایی برزیل. در مورد مزایایی که بال جدید به همراه خواهد داشت با توجه به نیاز به حمل تسلیحات سنگینتر بسیار علاقه مند است!

ساب تاکید کرده است که توانایی گریپن E را برای حمل بارهای سنگین تر، به شکل تسلیحات خارجی، مخازن سوخت و سایر انبارها، افزایش می دهد. برای جنگنده کوچکتری مانند گریپن این به وضوح یک امتیاز قابل توجه است، اگرچه در حال حاضر مشخص نیست که چگونه انواع بارهایی را که می تواند حمل کند تغییر می دهد. همچنین شایان ذکر است که Gripen E در حال حاضر می‌تواند بارهای نسبتاً سنگینی را حمل کند، از جمله تا چهار موشک ضد کشتی بزرگ ساب RBS 15، اگرچه این پیکربندی تاکنون در هوا دیده نشده است. سایر بارهای سنگین شامل حداکثر 9 موشک هوا به هوا یا 16 بمب sdbبا قطر کوچک است، البته به قیمت حذف مخازن سوخت خارجی.

 

 

همچنین لازم به یادآوری است که Eurofighter هم چنین بسته ای را برای بهبود قابلیت های حمل بار سنگین جنگنده تایفون خود ارائه می دهد. کیت اصلاح آئرودینامیک (AMK) شامل اضافه کردن خطوط بدنه، امتداد ریشه‌های لبه‌ای و elevons افزایش‌یافته است که حداکثر برآمدگی ایجاد شده توسط بال را تا ۲۵ درصد افزایش می‌دهد.

با این حال، تاکنون هیچ مشتری Typhoon که اصلاحات AMK را انتخاب کرده باشد، شناخته نشده است.

Screen-Shot-2023-10-24-at-3_59_08-PM.png

 

تصویرخطوط بدنه و پسوندهای ریشه پیشرو موجود در کیت اصلاح آیرودینامیک برای Typhoon را نشان می دهد. 

 

_منبع

 

_*تغییر و اصلاح یه پرنده در دست ساخت بسیار جذاب میاد امیدوارم برای طرح های داخلی پهپادی و با سرنشین شاهد بهبود روزافزون باشیم.

ویرایش شده در توسط Overdose
  • Like 4
  • Upvote 6

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط farmandekoll
      بعد از ظهور جنگنده رهگیر Su-27 و آشکار شدن تواناییهای بالقوه آن( بخصوص در برابر نمونه غربی یعنی F-15 Eagle) روسیه در پی تغییر و بهبود این جنگنده متناسب با نیازها و خواستهای مشتریان شد. در نتیجه مدلهای مختلفی از این هواپیما طراحی و عرضه شد که یک گروه از آنها جنگنده سوخوی Su-30 بود که به کشورهای هند، چین، اندونزی، ویتنام و مالزی صادر شد. در ادامه به معرفی انواع مختلف Su-30 می پردازیم.

      Su-30 : جنگنده رهگیر دو سرنشینه

      این مدل که در واقع Su-27PU می باشد - بعدها Su-30 خوانده شد – در اواخر دهه 80 میلادی به عنوان جنگنده رهگیر دور برد و پست فرماندهی هوایی توسعه و ظهور یافت.در شروع پروژه Su-27UB هواپیمای آموزشی رزمی به عنوان پایه این مدل انتخاب شد. زیرا این مدل هم مزیت های رزمی Su-27 و هم دو سرنشینه بودن را داشت. برای برآورده کردن برد زیاد امکان سوختگیری هوایی به Su-27UB داده شد. سیستمهای اویونیک( الکترونیک پروازی) آن بهبود یافت. سیستمهای ویژه ارتباطی و هدایتی برای فرماندهی پروازهای جمعی با جنگنده های تک سرنشینه Su-27 نیز بر روی این هواپیما قرار داده شد. در کاکپیت عقب یک نمایشگر بزرگ CRT ( نمایشگرهایی مانند تلویزیون) قرار داده شد که به لیدر آرایش، اطلاعات تاکتیکی مانند هدف ها و رهگیر ها را نشان می دهد. سیستمهای ناوبری و پرواز با سیم نیز ارتقا یافته اند. فقط تعدادی از این هواپیما در نیروی هوایی روسیه وارد خدمت شدند.


      Su-30MK : جنگنده چند منظوره دو سرنشینه


      در سال 1993 سوخوی نمونه های نخستین Su-30 را به نمونه اثباتگر برای به فروش رساندن مدل های چند منظوره که Su-30MK خوانده می شدند، تبدیل کرد. MK که در آن M به جای Modified و K به جای Commercial (در زبان روسی) است نشان می دهد که این نمونه برای بازار صادراتی توسعه یافته است. در هسته این مدل سیستم کتنرل آتش چند منظوره ارتقا یافته با توجه به درخواست مشتریان قرار داده می شود. توانایی هوا به زمین هواپیما به طور قابل ملاحظه ای ارتقا داده شده است و موشکها و بمب های متنوعی نیز برای انتخاب تسلیحات آن افزوده شده است. برای نقشهای هوا به هوا موشک میان برد RVV-AE ( R-77 اَدر یا آمرامسکی) با سیستم هدایت راداری فعال قابلیت نصب پیدا کرده است.

      Su-30K و Su-30MKI: فلانکر های دو سرنشینه هند

      هند اولین خریدار جنگنده Su-30MK بود. برای برآورده کردن نیازهای هند، Su-30MKI توسعه یافت. Su-30MKI تفاوت قابل توجهی با Su-30MK دارد. بطوریکه در آن کانارد(پیش بال) و دو موتور AL-31 جدیدتر با توانایی تغییر بردار رانش قرار داده شده است که مانور پذیری هواپیما را بسیار بالا برده است. این موتور ها با تراست 130 کیلو نیوتون هواپیما را به حداکثر سرعت 2125 کیلومتر در ساعت (2 ماخ ) می رساند. دریچه موتورها قابلیت چرخش تا 15 درجه افقی و عمودی را دارد. البته موتور های نمونه Su-30K دارای سیستم تغییر بردار رانش نمی باشند. رادار Su-30MKI ، NIIP N011M بوده که همان رادار استفاده شده در جنگنده Su-35 و Su-37 می باشد و سازگار با انواع موشکهای هوا به زمین و هوا یه هوا از جمله R-60 آفید، R-73 آرچر، R-27 آلامو و R-77 اَدر را می باشد. سیستمهای ناوبری و نمایشگر های سربالا نیز با سیستمهای ساخت سکستانت اویونیک فرانسه جایگزین شده اند.



      Su-30MKK : جنگنده چند منظوره دوسرنشینه چین

      Su-30MKK چندمنظوره، دوسرنشینه و برای چین توسعه یافته است.این مدل نیز مانند Su-30MKI دارای کاکپیت دو سرنشینه بوده که از نمایشگرهای چند منظوره در آن استفاده شده است. بعلاوه این مدل دارای توانایی سوختگیری هوایی می باشد. در این مدل از بالهای بزرگتر Su-35 برای جای دادن سوخت بیشتر استفاده شده است. Su-30MKK فاقد کانارد بوده و موتور آن مانند دیگر مدلها توربو فن Al-31F بدون سیستم تغییر بردار رانش می باشد که البته از نمونه MKI تراست کمتری تولید می کند (122.58 کیلو نیوتون) که هواپیما را به حداکثر سرعت 2125 کیلومتر در ساعت(2 ماخ ) می رساند. رادار Su-30MKK، N001VE بوده که سازگار با موشک R-77 اَدر می باشد. این هواپیما مانند دیگر هم خانواده های خود قادر به حمل طیف وسیعی از موشکهای هوا به زمین و هوا به هوا می باشد که در 12 جایگاه تعبیه شده قرار می گیرند. از دیگر سلاحهای قابل حمل این مدل می توان به R-60، R-73 آرچر و R-27 آلامو به همراه یک توپ 30 میلیمتری با 150 توپ اشاره کرد. همچنین حداکثر وزن برخاست با تقویت ارابه فرود و بدنه به 38000 کیلوگرم افزایش یافته است. در سال 1999 سوخوی، T10PU-5 ( نمونه اولیه Su-30) را به مدل MKK تغییر داد و اولین پرواز آن در 9 می 1999 انجام شد. در ادامه در 19 می همان سال تولید Su-30MKK با شماره سریال 501 آغاز شد.




    • توسط EBRAHIM
      ميتوان به جرات اظهار کرد که ديگر همانند گذشته توانايي ساخت هواپيماهاي جنگنده تنها تحت سلطه کشور بخصوصي مانند ايالات متحده نيست و کشورهاي ديگر نيز همگام با صنعت روز هوانوردي با جديت مشغول به طراحي و توليد هواپيماهاي جنگندهي بومي هستند.اما در اين ميان دو کشور اروپايي يعني انگليس و فرانسه البته تا حدودي نيز آلمان گوي سبقت را از ديگران ربوده و به سرعت در حال توليد جنگنده هايي هستند که به خوبي از پس حريفان امريکايي خود بر آمده و انان را از ميدان نبرد به در ميکنند.کشور فرانسه با سابقه ي زياد در طراحي و ساخت هواپيماهاي مسافربري و نظامي هم اکنون در حال طراحي مدل هاي جديدي از هواپيما هاي جنگنده بوده که نمونه شاخص آن جنگنده رافالRafale با کدM09است در ادامه به بررسي اين هواپيماي مدرن ميپردازيم.

      اين جنگنده که در حقيقت ادامه دهنده راه اسلاف خود يعني جنگنده هاي مشهور ميراژ جگوار سوپر اتاندارد و... است به منظور جايگزيني جنگنده هاي قديمي توسط نيروي هوايي فرانسه سفارش داده شده. اين جنگنده که ميتوان آن را تا حدودي جنگنده اي جوان وجديد ناميد در سال 2001 و در عمليات جنگ افغانستان عملکرد و برتري آشکار خود را بر شناخته شده ترين هواپيما هاي ناو نشين يعني f-18 و f14 به جهانيان ثابت نمود.رافال هواپيمايي دو موتوره با قابليت حمل بازه گسترده از تسليحات هوا به هوا و هوا به زمين بوده که در عين حال هواپيمايي بي نهايت تغير پذير است و به سرعت ميتواند نقش خود را از برتري هوايي به شناسايي حملات دريايي و يا زميني تغير دهد.در کاکپيت اين جنگنده از سيستم هاي اويونيک يا سيستم هاي الکترونيکي بسيار پيشرفته اي بهره برداري شده است مانند سيستم HUDهولوگرافيک با زاويه ديد بالا ساخت شرکت تالس اويونيک که اطلاعات ماموريت را به وفور در جلوي ديد خلبان حاضر مي نمايد.دوربين هاي CCDو همچنين صفحه نمايش هاي لمسي در طرفين خلبان که اطلاعات تاکتيکي موقعيت حاضر را ارايه کرده و به او امکان تصميم گيري به موقع را ميدهد.

      در مورد تسليحات اين جنگنده بايد اظهار نمود که اين هواپيما قادر به حمل بيش از 9 هزار کيلوگرم جنگ ابزار هوا به هوا و هوا به زمين از انواع مختلفي چون موشکهاي ميکا ما÷يک سايدوايندر آپاچي اگزوست ماوريک هارپون و بمب هاي هدايت ليزريGBU-12 بسته به نوع ماموريت است.چنانکه پيش بيني نيز ميشود قرار بر اين است که اين جنگنده مدرن از سال 2006 به بمب هاي فوق دقيق هدايت ليزري يا GPSماهواره اي سا÷مAASM نيز براي منهدم کردن هدف هاي دشوار زميني مجهز گردد.اين جنگنده همچنين از دو توپ مسلسل با قدرت آتش 2500گلوله در دقيقه ساختGIAT نيز براي نبرد هاي هوايي نزديک نيز بهره مي جويد.

      اين جنگنده از نظر جنگ الکترونيک نيزبرتري خود را حفظ کرده است ،چه،با در اختيار داشتن سيستم هاي هشدار تهاجم،گيرنده و آشکار سازي ليزري و سيستم هاي مغشوش کننده رادار هاي دشمن از توانايي قابل قبولي برخوردار است.با مجهز شدن اين هواپيما به سيستم راداريRBE2،اين جنگنده از قابليت هايي چون نگاه به پايين شليک به پايين نيز بهره مند شده قابليت شناسايي همزمان 8 هدف وشناسايي تهديدات هوايي را به نحو احسن را نيز دارا است.طول بال هاي دلتا شکل اين جنگنده حدود 11متر و طول خود هواپيما حدود 10 متر است و در عين حال، از مساحت بالي به ميزان 45 متر مربع بهره ميبرد. اين جنگنده مدرن از دو موتور M88-2ساخت سنکنما،براي فراهم آوردن نيروي پيشران خود استفاده مينمايد ک هالبته هر يک نيروي کشش استاتيکي معادل 75کيلو نيوتون را با پس سوز فراهم مي آورد که در اصل ورودي هاي اين موتور ها ، در زير سکان افقي هواپيما واقع شده است!البته تعجب نکنيد.واقه شدن ورودي هاي هوا زير سکان افقي، به اين دليل است که اين هواپيما از نوع کانارد مي باشد،يعني سکان افقي ان که غلتش حول محور عرضي را کنترل ميکند،به صورت دو بالچه در جلو واقع شده است و در عوض، در قسمت انتهاي هواپيما هيچ گونه سطح کنترلي مشاهده نشده و بال ها تا خروجي هاي موتور ادامه يافته اند.

      موتور هاي قدرتمند اين جنگنده،رسيدن ان را به سرعتي معادل1/8ماخ و داشتن سقف پروازي برابر با 55 هزار پا را امکان پذير ساخته اند که توانايي هاي بهينه براي جنگنده اي در اين کلاس محسوب مي شود.
      ناگفته نماند که اين جنکنده در انواع گوناگوني براي ماموريت هاي متواوت عرضه ميشود.اين مدل ها عبارت اند از:مدلBاين جنگنده در اصل براي استفاده نيروي هوايي طراحي گشته و هواپيمايي دو نفره شامل سرخلبان و افسر تسليحات نظامي است.مدلCنيز مانند مدل قبل براي نيروي هوايي توليد شده و در چندي موارد داراي بهبود يافتگي هايي نيز نسبت به مدل قبلي مشاهده ميشود.مدل Mنيز جنگنده تک نفره و مدل ناونشين رافال محسوب ميشود که به منظور انجام ماموريت هاي حفاظتي از ناوهاي هواپيمابر توليد گشته است.قابل توجه است که باز هم سازنده اين هواپيما،يعني شرکت داسالت،سنت شکني نکرده و هواپيماي رافال را نيزهواپيمايي با بال هاي دلتا شکل طراحي نموده است،يعني همان سنتي که در هواپيما هاي پيشين فرانسوي مانند ميراژ4000 رعايت شده است.جنگندهي رافال اولين هواپيماي نظامي جهان است که به منظور انجام ماموريت هاي هوا به هوا و هوا به زمين به صورت همزمان طراحي شده است.

      به علاوه توانايي هاي اين هواپيما براي انجام عمليات در حالت هاي ماوراي ديد بصري(BVR)و ارتفاع بسيار پايين نسبت به سطح زمين،امکانات گسترده اي را به آن،براي جنگنده اي جند ماموريته بودن و قابليت بقاي فراوان در مقابل دشمن را داده است،و به هر سخن،اين هواپيما قادر است که نه تنها نيروي هوايي فرانسه،بلکه کشور هاي زيادي در جهان را که بعد ها از سفارش دهنده گان اين هواپيما خواهند بود،به سهلوت و با شايستگي هر چه تمامتر مرتفع نمايد.

      ماهنامه نوآور
    • توسط karkas
      با سلام

      CV90 یک نفربر سوئدی است که توسط کمپانی BAE Systems Hägglunds طراحی و ساخته شده است نام دیگر این نفربر Stridsfordon 90 است که بیشتر به همان نام CV90 شناخته می شود . تولید نفربر CV 90 از سال 1993 آغاز شد و هم اکنون هم در حال خدمت است . این نفربر هم یک نفربر عملیاتی هست و هم یک نفربر حمل نیرو چراکه این نفربر قادر است به توپ های 40 م م و 30 م م تجهیز شود . یکی دیگر از سلاح های اصلی این نفربر این است که به یک کالیبر 7.62 mm و موشک های ضد تانک و نفربر قابل تجهیز است . این نفربر علاوه بر اینکه قادر است به سلاح هایی گوناگونی تجهیز شود می تواند بیش از 11 نفر را حمل کند . حدود 17 کشور از این نفربر نیز استفاده می کنند . اين نفربر وبيشرفته به بيش از 13 دستگاه مخابراتي و ارتباطي مجهيز هست كه مي توان از جمله اين دستگاه ها را سيستم ويشرفته و مخابراتي ANTIM LIKETEN نام برد . يكي ديگر از ويژگي هاي اين نفربر سيستم ضد هوايي آن هست . اين نفربر با بهره گيري از سيستم ضد هوايي larekn مي تواند جنگنده ها و هواويما ها را تا برد 5 كيلومتر رهگيري كند . سيستم light snow اين نفربر يك وسيله ديگر شناساپي هست كه قادر است تا ده كيلومتر را مورد بررسي و جست و جو قرار دهد . 5700دستگاه از اين نفربر هم اكنون در جهان كاربرد دارد كه بيش از 500 نمونه از آن براي شناساپي استفاده مي شود و بقيه آن براي حمل نفر . اين نفربر در كشور هاي ژاپن و ايالات متحده بيشتر كاربرد براي پليس دارد تا نيروي نظامي و البته اشايان ذكر است كه بيش از دو سوم نيروي نفربر هاي زميني هلند را اين نفربر قدرتمند تشكيل مي دهد . نمونه اخر اين نفربر كه به تازگي در نيروي زميني سوپيس به خدمت در امده اند نفربر هاي دو منظوره آبي خاكي هستند كع قادر هستند با بهره گيري از برجك جديد و با بهره گيري از سيستم HGFT-32 ‌‌‌ در آب با سرعتي معادل 10 كيلومتر در ساعت حركت كنند . اين نفربر همانطور كه گفته شد به برجك جديد تجهيز شده است كه قادر است با استفاده از اين برجك بيش از 2 راكت زمين به هوا و 4 راكت ضد تانك و نفربر بر روي آن نصب كرد . و همينطور قادر خواهد بود كه برد رهگيري جنگنده و هواپيما ها را تا برد 1 كيلومتر افزايش دهد . البته از اين سيستم رهگيري ضد هوايي زياد در نفربر ها مورد استفاده قرار نمي گيرد چراكه كاربرد زيادي در نيروي زميني ندارد و در حال قيمت بالايي براي نيروي زميني خواهد داشت . بيش از این نفربر به 12 نمونه مختلف تقسیم می شود که انها را بیشتر به نام های :
      CV9040
      CV9030
      CV9035
      CV90105
      CV90120
      CV9040
      CV90
      CV90B
      CV90C
      CV90D
      CV9040B
      CV9040C
      CV9056




      کشور سازنده : سوئد
      سال ساخت : 1993
      وزن : 26 تن
      طول : 6.471 m
      عرض : 3.01 m
      ارتفاع : 2.5 م
      سرنشینان : 10 نفر
      سلاح ها :
      توپ 40 م م
      توپ 30 م م
      موشک ضد تانک و نفربر
      کالیبر 7.62
      اسب بخار : 550 hp
      نیروی حرکت : 320 km بدون سوختگیری
      سرعت : 70 کیلومتر در ساعت
      کشور های استفاده کننده از این نفربر :
      دانمارک
      فنلاند
      هلند
      نروژ
      لهستان
      سوئیس
      سوئد
      اتریش
      اسپانیا
      انگلستان
      آلمان
      ایتالیا
      ژاپن
      روسیه
      اکراین
      سنگاپور
      ایالات متحده آمریکا


      در فیلم زیر شما با کاربرد های این نفربر بیشتر آشنا می شوید .
      http://video.google.ca/videoplay?docid=-2183503996258860586


      عیدتون هم مبارک rose
    • توسط RezaKiani
      تانک سوئدی اشتریدس واگن 103 که به تانک اس103 یا اس تانک معروف است از طرحی نامتعارف در بین تانکهای پس از جنگ دوم جهانی سود می برد. اس تانک بخش عمده ای از نیروی زرهی سوئد را در دهه 70، 80 و ابتدای دهه 90 تشکیل می داد.

      پیش زمینه

      دکترین تانک آلمانها در جنگ جهانی دوم این طرح را در برابر تانکهای اصلی صحنه نبرد مطرح کرد. این ادوات زرهی جدید با طرح جدید به شکارچی تانک و یا توپهای هجومی معروف بودند.
      خلاصه اینکه، آلمانها با جمع کردن تانکها از میان نیروهای پیاده و تمرکز تانکها در لشکرهای زرهی، نیروهای پیاده را از داشتن توپهای هجومی متحرک محروم کردند. برای جبران این نقص و امکان پشتیبانی پیاده نظام، آلمانها تانکهایی بدون برجک و یا با برجک ثابت طراحی کردند که ارزانتر و ساده تر از تانکهای معولی بودند و آن را توپ هجومی نامیدند.
      پس از آن، آلمانها در صحنه نبرد به اشکال دیگری برخوردند. پیاده نظام به علت نداشتن تانک، توان مقابله با نیروهای زرهی دشمن را نداشت. در آن زمان موشک اندازهای ضدتانک و ادواتی مانند آرپی جی یا بازوکا –که توسط پیاده نظام شلیک می شوند- هنوز اختراع نشده بود و بار اصلی نبرد بر علیه تانکها بر دوش خود تانکها بود. بنابراین دوباره ماشین طراحی هیتلر تانکهای بدون برجک ولی اینبار مجهز به توپهای ضدتانک را به میدان فرستاد که شکارچی تانک نام گرفتند.
      طرح برجک ثابت یا تانک بدون برجک پس از جنگ جهانی دوم منسوخ شد چرا که انواع مختلف گلوله که برای تانکها تولید شد و نیز پیشرفت در تکنولوژی توپ، به تانکها اجازه می داد تا هم در نقش ضدتانک و هم در نقش ضدنفر به خوبی در میدان نبرد ظاهر شوند و دیگر احتیاجی نبود که سه وسیله مختلف زرهی را وارد کارزار کرد. ظاهرا دیگر دوران هتزر ها به سرآمده بود.

      تاریخچه

      در میانه دهه 50 ارتش سوئد به فکر جایگزین کردن تانک موفق انگلیسی سنچورین افتاد. با اینکه سنچورین بهترین تانک زمان خود بود اما تانکهای جدید رقیب مانند تی55 روسی آن را به حاشیه می راندند. هدف این بود که تانکی طراحی شود که قدرت بقای آن در میدان نبرد زیاد باشد و برای اینکار برجک تانک را حذف کردند و توپ اصلی را بر روی بدنه نصب کردند. این طراحی باعث شده بود که ارتفاع تانک تا حد مناسبی کاهش پیدا کند تا احتمال دیده شدن تانک و در نتیجه هدف قرارگرفتن آن کم شود.
      در 1958 قرار داد ساخت دو نمونه کامل بسته شد که آنها در سال 1961 کامل شدند. تولید رسمی آنها در سال 1967 آغاز شده و تا سال 1971 ادامه یافت.
      اس تانک هیچوقت در میدان نبرد بکارگرفته نشد. در برنامه "بهترین تانکها" در کانال دیسکاوری، اس تانک رتبه ششم جدول را به دست آورد. در سال 1967 ارتش نروژ یک آزمایش تطبیقی از اس تانک به همراه لئوپارد1 انجام داد و دریافت که اس تانک می تواند اهداف بیشتری را هدف گیری کرده و سریعتر از لئوپارد1 آنها را هدف قرار دهد. از آوریل تا سپتامبر 1968، 2 دستگاه از آنها را برای آزمایش به مدرسه زرهی بریتانیا در باوینگتن فرستادند و گزارش شد که اس تانک به صورت شایان توجهی از تانکهای دارای برجک برتر است. در سال 1973، اس تانک را در بوآر در برابر چیفتن آزمایش کردند. در گزارش آمد که ناتوانی اس تانک در شلیک و حرکت به صورت همزمان ناتوانی آن را در نبرد ثابت نمی کند. در سال 1975 نیز 2 دستگاه از آنها را برای آزمایش به مرکز زرهی آمریکا در فورت ناکس فرستادند. اس تانک از ام60 آمریکایی دقیقتر بود اما به صورت متوسط نیم ثانیه کندتر از ام60 عمل می کرد.
      تمام اس تانکهای موجود در زرادخانه سوئد پس از به خدمت گرفتن تانک آلمانی لئوپارد2 در دهه90 به انبار فرستاده شدند و این تانک بدون اینکه فرصت داشته
      باشد در یک نبرد واقعی توانایی هایش را نشان دهد از رده خارج شد. آخرین سال خدمت اس103 سال 1997 بود.

      مشخصات

      یک اشکال آشکار -و البته بزرگ- این طراحی این نکته بود که برای هدف گیری باید تمام تانک را می چرخاندند تا توپ در مقابل هدف قرارگیرد. این اشکالی بود که در توپهای هجومی و شکارچی تانکهای جنگ دوم جهانی نیز مشترک بود. به منظور کم کردن مشکل نشانه روی، طراحان از یک سیستم انتقال نیرو و سیستم تعلیق تمام اتوماتیک استفاده کردند که کج شدن و چرخیدن تانک را در اختیار توپچی قرار می داد. به هرحال آنها نتوانستند از یک توپ تثبیت شده -که اجازه می داد در حال حرکت بتوان آن را شلیک کرد- استفاده کنند.
      دیگر تغییرات تانک نیز ریشه ای بود. برای افزایش قدرت دفاعی اس103، خدمه سوم تانک در عقب تانک و رو به عقب قرارمی گرفت و یک سیستم رانندگی کامل برای او نصب شده بود که می توانست به همان سادگی و با همان سرعت که تانک را به جلو می رانند، تانک را به صورت دنده عقب حرکت دهد. این ترکیب اجازه می داد که درحالیکه توپ اصلی به سمت دشمن نشانه رفته با حداکثر سرعت از دشمن فاصله گرفت. باید به یاد داشته باشید که بیشترین زره تانکها در قسمت جلوی آنها بکار می رود و اگر یک تانک معمولی بخواهد با حداکثر سرعت از میدان نبرد دور شود حتما باید دور بزند و قسمت پشتش که آسیب پذیر ترین قسمت تانک است را در معرض حمله دشمن قرار دهد. با روشی که در اس تانک بکاررفت دیگر نیازی به دور زدن تانک در هنگام عقب نشینی نبود.
      خدمه عبارت بودند از 3 نفر: فرمانده، راننده -که درضمن توپچی هم بود- و بیسیمچی که باید نقش راننده دنده عقب را نیز بازی می کرد.
      توپ بکار رفته در اس تانک یک قبضه توپ بوفورس ال62 به کالیبر 105 میلیمتر بود که از همان مهمات توپ انگلیسی ال7 -که در تانک سنچورین بکار رفته بود- استفاده می کرد. بارگذاری به صورت اتوماتیک انجام می گرفت و در نتیجه نیازی به بارگذار نبود و خدمه تانک به 3 نفر کاهش پیداکرده بود. توپچی و فرمانده هر دو می توانستند نشانه گیری و شلیک توپ و هدایت تانک را انجام دهند.
      عجیبترین نکته بکارگیری دو موتور مختلف برای اس تانک بود. یک موتور دیزل رولزرویس کا60 برای حرکت و چرخش تانک در نظرگرفته شده بود و یک موتور جت بوئینگ 502 برای شتابگیری و حمله با حداکثر سرعت.
      برای کم کردن قدرت نفوذ مهماتی که از خرجهای با قدرت انفجاری بالا استفاده می کردند یک نرده فلزی کوچک در جلوی تانک نصب شده است. این نرده تا سالها مخفی بود و قرار بود که تنها در زمان روی دادن جنگ، آن را بر روی تانک نصب کنند.
      اس تانک را می توان در ظرف 25 دقیقه آماده گذر از رودخانه نمود. این تانک کاملا توانایی عملیات آبی خاکی داشته و می تواند با سرعت 6 کیلومتر بر ساعت در زیر آب حرکت کند.
      در هر دسته تانک یک تانک را مجهز به تیغه کرده اند که بتواند زمین را کنده و حفاظت بیشتری ایجاد نماید.

      انواع

      اس103آ: 80 نمونه اولیه که از اس تانک ساخته شدند.
      اس103بی: موتور جت قویتری که توسط کاترپیلار ساخته شده بود بر روی اس تانک نصب کردند. این تغییر از تانک 80 به بعد اعمال شد و پس از آن تانکهای قبلی را نیز به مدل بی ارتقا دادند.
      اس103سی: در سال 1986 تصمیم گرفته شد که سیستم هدایت تانکها را بهبود ببخشند. در سال 88/1987 نیز تصمیم گرفتند که موتور اصلی تانک را با یک موتور 290 اسبی دیترویت دیزل تعویض کنند. یک سیستم فاصله یاب لیزری جدید به همراه مخازن سوخت اضافی نیز بر روی آن نصب شد.
      اس103دی: تنها یک نمونه از این مدل ساخته شد. یک سیستم هدایت آتش کامپیوتری بر روی آن نصب شد و برای توپچی و فرمانده تانک سیستم دید مادون قرمز استفاده شد که به آنها اجازه درگیری در شب و در هوای بد را میداد. این نمونه اکنون در موزه زرهی آکسوال به نمایش درآمده است در حالکیه هنوز در شرایط عملیاتی به سر می برد.

      وزن:42500 کيلوگرم
      طول:9 متر
      عرض:3.6متر
      ارتفاع:2.14متر
      خدمه:3 نفر

      نيروي محرکه
      قدرت:240 و 300 اسب بخار
      موتور: 1موتور دیزل رولزرویس کا60 و یک موتور جت بوئینگ 502
      سرعت: 60 کیلومتر بر ساعت
      برد:300کیلومتر

      تسليحات و زره
      1 قبضه توپ 105ميليمتري بوفورس ال62
      3قبضه مسلسل کاليبر7.62 ميليمتري
      حداکثر زره:45ميليمتر

      توليد
      تعداد:290دستگاه
      سال ورود به خدمت:1966
      تا:1971
      سال پایان خدمت:1997

      نویسنده:رضاکیانی موحد
      منبع:مجله جنگ افزار




  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.