zed

کلاه سبزها از زبده ترين نيروهاى جهان هستند

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

[align=justify]گفت و گو با فرمانده تيپ 65 نيروهاى ويژه هوابرد
کلاه سبزها از زبده ترين نيروهاى جهان هستند


لباس نظامی سرهنگ سید کمال پیمبری، کلکسیونی از نشان های مختلف است.
نشان هایی که هر کدام حاکی از گذراندن دوره ای ویژه است اما با اطمینان می توان گفت هشت سال جنگ مهم ترین دوره ای است که وی آن را تجربه کرده و ایمان و توکل به پروردگار بارزترین خصوصیتی است که نشان آن را می توان در آرامش کلام و نگاه این فرمانده مقتدر یافت.
فرمانده تیپ 65 نیروهای ویژه هوابرد ارتش جمهوری اسلامی(معروف به کلاه سبزها)، اقتدار و خضوع را با یکدیگر آمیخته است و چه جای تعجب دارد، که اینان شاگردان مکتب مولای متقیانند. سرهنگ پیمبری پس از هشت سال جنگ و دیدن آن همه دوره های خاص و سخت نظامی، توکل به خدا را مهم ترین رکن موفقیت یک نیروی عملیاتی می داند.
وقتی ماجرای نجات سرباز مجروح لشگر64 از پشت خطوط دشمن را تعریف می کند ناخودآگاه به یاد فیلم «نجات سرباز رایان» می افتم و افسوس می خورم که چنین سوژه های نابی مغفول مانده اند.
[b]¤ ضمن عرض تبریک روز ارتش، به عنوان اولین سؤال می خواهم بپرسم به نظر شما آیا ارتش جمهوری اسلامی ایران با سایر ارتش های جهان تفاوتی دارد و اگر جواب مثبت است این تفاوت در چیست؟[/b]
- من هم متقابلاً روز ارتش را به همه دلیر مردان ارتش جمهوری اسلامی ایران و امت شهیدپرورمان تبریک عرض می کنم و جا دارد یادی کنیم از شهدای دفاع مقدس، به خصوص 48 هزار شهید ارتش جمهوری اسلامی ایران.
در پاسخ به این سؤال می توان گفت ارتش ها در دنیا تفاوت هایی دارند اما آنچه ارتش ما را از سایر ارتش ها متمایز
می کند، تفاوتی عمده و قابل توجه است و آن هم اتکا نیروهای آن به حق تعالی است و این اتکا در تمام امورات ارتش جمهوری اسلامی اعم از خودکفایی و آموزش و عملیات رزمی و سایر موارد دیده می شود.
این توکل و اتکا باعث شده طی این 30 سال پس از انقلاب ارتش جمهوری اسلامی ایران بین ارتش های دنیا بدرخشد.
دستاوردهای این اتکا به خداوند و اعتماد به نفسی که حاصل این توکل است، باعث شده ارتش نیاز های خود را در داخل تهیه کند و به نقطه ای برسد که قابل اطمینان برای دفاع از کشور و مردم باشد.
[b]¤لطفاً ما و خوانندگان روزنامه را با این تیپ بیشتر آشنا کنید.[/b]
- تیپ نیروهای ویژه هوابرد در پیروزی انقلاب اسلامی نقش درخشانی داشته است و افسران و نیروهای زیادی از این تیپ در کمک به پیروزی انقلاب نقش داشته اند. بعد هم با توجه به روحیه حاکم بر نیروها، تیپ 65 جزء اولین یگان هایی بود که منسجم شد و برای مبارزه با گروهک های ضد انقلاب در مناطق مختلف کشور عملیات های موثری را انجام داد.
در ابتدای دفاع مقدس هم پرسنل این تیپ ارتباط خیلی خوبی را با شهید دکتر چمران در بحث عملیات های چریکی و پارتیزانی داشتند و بعد از شهادت ایشان هم عملیات ها ادامه یافت و این تیپ در ماموریت های مختلف برون مرزی و درون مرزی شرکت فعال و بسزایی داشت و در این راه شهدای بسیار زیادی هم تقدیم انقلاب کرد.
پس از دفاع مقدس هم ماموریت های تیپ 65 به پایان نرسید و با توجه به اینکه نیروهای ما باید از آمادگی و مهارت های بالایی برخوردار و برای اجرای ماموریت های ویژه هر لحظه آماده باشند، آموزش ها با توجه به تجارب هشت سال جنگ ادامه یافت و این تجارب به نیروهای جوان نیز انتقال یافت و به حول و قوه الهی الان در نقطه ای هستیم که تیپ 65 هوابرد در سطح کشور منحصر به فرد و یکی از با تجربه ترین و ماهرترین واحدهای نظامی دنیاست. عملیات های مختلفی هم انجام داده ایم که به دلایل امنیت قابل تشریح نیست.
[b]¤ چه معیارهایی برای سنجش آمادگی یک فرد نظامی یا یگان وجود دارد؟ چه چیزی تبحر یک یگان را مشخص می کند؟[/b]
- در این زمینه فرم هایی وجود دارد که یک واحد نظامی را در طول سال ارزیابی می کنند. در این تیپ چون عملیات و آموزش های آن منحصر به فرد است این فرم ها و ارزیابی ها هم خاص است.
مجموعه این ارزیابی ها در عملیات های رزمایشی تکمیل شده و تست نهایی انجام می شود و افراد، تجهیزات و آموزش ها مورد کنترل قرار می گیرند تا نقاط قوت یا ضعف های احتمالی برای برطرف کردن مشخص شود.
[b]¤ چه آموزش های خاصی در این تیپ به نیروها داده می شود؟[/b]
- کارکنان جدید الورود، چه درجه دار یا افسر ابتدا تست های ورزشی و پزشکی می دهند تا آمادگی آنان مشخص شود. اولین دوره چتربازی اتوماتیک است که تحت نظر اساتید مجرب تعداد مشخصی پرش را باید انجام دهند.
پس از آن نیروهایی که موفق به گذراندن دوره شده اند در دوره نیروهای ویژه هوابرد شرکت می کنند. در این دوره پنج مهارت به نیروها آموزش داده می شود تا بتوانند در عملیات های گوناگون شرکت کنند. این مهارت ها عبارتند از آموزش های ویژه تخریب، اطلاعات و عملیات، بهداری، مخابرات و سلاح های انفرادی و جمعی.
یک سری آموزش های دیگر هم در کنار این دوره به نیروها داده می شود که به دوره نوهد معروف است. پس از دوره نوهد که 9 ماه طول می کشد، نیروها در واحدهای عملیاتی سازماندهی شده و می توانند به ماموریت های مختلف اعزام شوند.
دوره نوهد بسیار سخت و از جهاتی بسیار شیرین است، چون آموزش های بسیار متنوعی را به نیروها می دهد. از بین نیروهایی که این دوره ها را می بینند، افراد ممتاز برای طی دوره رهایی گروگان انتخاب می شوند. در ابتدا تست های مختلفی از جمله پزشکی و حتی روانشناسی روی آنها انجام می شود. چرا که این دوره خیلی سخت تر است و افراد باید یک سری ویژگی های جسمی و روحی-روانی را در ابتدا داشته باشند.
این دوره یک سال و نیم طول می کشد و نیروها آموزش های ویژه ای را برای جلوگیری از گروگانگیری و یا رهایی گروگان از چنگ تروریست ها در شرایط و مناطق مختلف از جمله در خشکی، دریا و هوا می بینند.
پیش زمینه دوره رهایی گروگان، گذراندن دوره سقوط آزاد است. سقوط آزاد فراتر و مشکل تر از پرش اتوماتیک است. مهارت سقوط آزاد در مجامع
بین المللی یک ورزش هم محسوب می شود اما در این یگان این مهارت متفاوت و بسیار تکنیکی و خاص است.
در همین زمینه ما برای اولین بار در ایران توانستیم سقوط آزاد را به صورت دو نفره با یک چتر انجام بدهیم. از آموزش های دیگر می توان رزم در برف را مثال زد که شامل مهرت هایی مثل زنده ماندن در برف و کوهستان، احداث سنگر و شلیک با اسکی و اسنوبرد می باشد.
دوره های عرضی دیگری هم مثل پاراگرایدر، پاراموتور و کایت های موتوردار وجود دارد که برای ماموریت های خاص به نیروها داده می شود.
[b]¤ با این آموزش ها گمان می کنم این تیپ مدال های زیادی در مسابقات ورزشی آورده باشد.[/b]
- ما غالباً در مسابقات ورزشی در سطح نیروی زمینی مقام های اول و در کل ارتش و نیروهای مسلح هم مقام های بالا را به دست می آوریم. تعدادی از کارکنان این تیپ همیشه جزء مسئولین هیئت های ورزشی ارتش و نیروهای مسلح بوده و هستند.
[b]¤به نظر می رسد نیروهایی ویژه به دلیل شرایط خاصی که ممکن است با آن روبرو شوند باید آموزش های خاصی در مورد مسائل روانشناسی هم ببینند. آیا چنین آموزش هایی وجود دارد؟[/b]
- سئوال بسیار خوبی کردید. در سازمان تیپ 65، گروهانی به نام عملیات روانی وجود دارد. این اولین واحد عملیات روانی در سطح نیروهای مسلح کشور است. این واحد عملیات روانی مثبت روی نیروهای خودی و عملیات منفی علیه دشمن را برعهده دارد. نیروهای این واحد دوره های خاصی مثل خبرنگاری، صدا و تصویربرداری و یک سری مهارت های دیگر را طی کرده اند.
این واحد بسیار اثرگذار بوده و زمینه روانی لازم را برای عملیات در نیروها بوجود می آورد.
[b]¤در عالم رسانه می بینیم آمریکایی ها از طرق مختلف اعم از سینما و روزنامه و سایر ابزار، چهره ای خاص، جذاب و شکس ناپذیر از نیروهای ویژه خود نشان می دهد اما در واقعیت می بینیم اینطور نیست و در صحنه عمل - مثل عراق یا افغانستان- آنها آن کارآیی های تبلیغ شده را ندارند. شما چه تمهیدی برای جلوگیری از افتادن در چنین ورطه ای اندیشیده اید؟ آیا برای یک نیروی ویژه صرفاً این آموزش های خاص کافی است و موفق بودن او در میدان عمل را تضمین می کند؟[/b]
- همانطور که در ابتدا گفتم، ویژگی قابل اعتماد برای یک رزمنده توکل است. این ویژگی در میدان رزم تعیین کننده است. بقیه عوامل کمک کننده هستند. با توجه به این مسئله، به همراه عقیدتی- سیاسی این تیپ،با دوره ها و برنامه های مختلف توانسته ایم در این موضوع به سطح خیلی خوبی دست پیدا کنیم.
ما مرتب دشمنان خود را رصد کرده و اطلاعات به دست آمده از آنها را تجزیه و تحلیل و بر اساس آن در آموزش هایمان تغییرات لازم را اعمال می کنیم. ما در این فرآیند به این نتیجه رسیده ایم که دشمنان ما اتکای خیلی زیادی به تجهیزات خود دارند و اگر از تجهیزات خود دور شوند
نمی توانند کارآیی داشته باشند، لذا ما این نقطه ضعف را در آموزش هایمان لحاظ کرده ایم تا نیروهای ما طوری بار بیایند که با حداقل امکانات، بیشترین تاثیر را در میدان رزم داشته باشند.
برای این منظور مهارت های خاص زنده ماندن در شرایط سخت و حفظ خود در محیط های مختلف را به آنها آموزش داده و بنیه اعتقادی و مذهبی آنان را به حدی برسانیم که اتکا به خداوند در شرایط سخت را در خود نهادینه کنند که این را در عمل و عملیات های مختلف نشان داده اند.
هر چه عملیات سخت تر باشد، توکل بیشتری می طلبد و این نقطه قوت ما در عملیات های ویژه است و به آن افتخار می کنیم.
[b]¤ مواردی از عملیات هایی که خودتان در آنها شرکت داشته اید را بیان می کنید؟[/b]
- در سال 1364 من فرمانده تیم الف این یگان بودم. به من ماموریت دادند سربازی از لشگر 64 ارومیه را که در عملیات قادر، زخمی شده و پشت نیروهای دشمن جا مانده بود را نجات بدهم. عملیات قادر در مناطق مرتفع و صعب العبور و در شرایط سختی انجام شده بود.
با مشقت ها و ماجراهای زیاد ما از دشمن عبور کرده و درمنطقه ای که مختصاتش را داشتیم جستجو را آغاز کردیم و بالاخره آن سرباز زخمی را در یک سنگر یافتیم. با اینکه دو هفته از مجروحیتش می گذشت و به سختی هم زخمی شده بود اما هنوز زنده بود.
نصف صورتش به شکل دردآوری مجروح بود و یک چشمش از بین رفته و عفونت تمام صورتش را گرفته بود. حالتی نیمه هوش داشت و عراقی ها هم فکر می کردند اینجا را پاکسازی کرده اند. همه افراد تیم اول بهت زده شده بودند. نه اینکه مجروح ندیده باشیم. زیاد دیده بودیم اما شرایط آن سرباز خاص بود و با جیره بندی آب قمقمه اش دوام آورده بود. این فقط خواست خدا و معجزه ای الهی بود که ما به چشم خود می دیدیم.
به سرعت کارهای درمانی اولیه انجام شد و آماده بازگشت شدیم. بازگشت به جبهه خودی هم پرماجرا و البته به دلیل داشتن مجروح خیلی سخت تر بود ولی به حول و قوه الهی با دور زدن دشمن و پیمودن مسیری بسیار طولانی توانستیم این مجروح را به نیروهای خودی برسانیم که الان جزو جانبازان دفاع مقدس هستند.
خاطره دیگری که یادم می آید یک بار به همره چند نفر در مسیری برای شناسایی پشت خط دشمن حرکت می کردیم که مین گذاری شده بود و ما نمی دانستیم. ساعت دو نیمه شب بود که یکی از نیروها روی مین رفت و پایش از مچ قطع شد و شرایط خاصی بوجود آمد.
ما بالای سرش رفتیم و او هم شروع کرد به وصیت کردن که به خانواده ام این را بگویید، اینقدر به چند نفر بدهکارم، اینها را طلب ندارم و از فلانی حلالیت بگیرید.
من هم شروع کردم به روحیه دادن که ما تو را می بریم اما او اصرار داشت که به خاطر من ماموریت را متوقف نکنید و شما بروید. این روحیه همه را دگرگون کرده بود. ما با گردان تماس گرفتیم و قرار شد برگردیم.
کار سختی بود. ایشان خیلی تنومند بود. فاصله زیادی با خط خودی داشتیم و تاریکی و دشمن هم به سختی کار می افزود. درد زیادی هم داشت. 10 نفر بودیم. ایشان را به نوبت کول کردیم و راه افتادیم. چند بار هم به طرفمان تیراندازی شد که نمی دانم متوجه ما شده بودند یا تیراندازی ها کور بود. در نهایت موفق شدیم ایشان را به عقب برگردانیم.
خاطرات خیلی زیاد و هر روز دفاع مقدس خاطره است. تجارب هشت سال جنگ مشعل فروزانی برای آیندگان است که راه این انقلاب را با استفاده از آن ادامه دهند.
[b]¤اگر حرفی باقیمانده می شنویم.[/b]
- ضمن تشکر از شما که گوشه ای از توانمندی های این واحد را به اطلاع مردم می رسانید، از طرف من به مردم بگویید ما با یاری خداوند تا آخرین قطره خونمان در جهت اعتلای کلمه حق و دفاع از دین، مردم و خاک میهنمان ایستادگی خواهیم کرد و
ان شاء الله بتوانیم سرباز کوچکی برای آقا امام زمان و ولایت مطلقه فقیه باشیم.

لينك منبع : http://www.kayhannews.ir/detail.aspx?cid=11542[/align]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
با سلام حضور زد عزيز و تشكر از مطلبي كه ارسال كردي يك خاطره اي در سايت يادداشت هاي يك خبرنگار ديدم كه زياد بي ربط به موضوع نبود شخص مورد نظر از دوستان جناب مدرسي و بدلايل امنيتي نام خود رو ذكر نكرده بود و فكر كنم چند ماموريت هم با جناب مدرسي بر فراز عراق داشته اند يكي از خاطراتي كه ايشان نقل كرده بود خيلي جالب و آموزنده است كه خواندن آن خالي از لطف نيست:

با سلام حضور جناب مدرسی بدلیل مسائل امنیتی كه به شما شرح داده ام و حضورم در ارتش از بیان نام عذر می خواهم:

همانطور که قبلا" گفتم بنده در زمان خدتمتم در یکی از تیپ های نیروی های ویژه ماموریتی جهت شناسایی و انهدام مخازن سوخت نیروهای دشمن بعثی که سوخت مورد نیاز قوای زرهی دشمن را تامین می کرد. به من و تیم من محول شد با رعایت اصول حفاظتی و انتخاب بهترین و زبده ترین نیروها و بررسی نقشه منطقه مورد نظر طرح ریزی عملیات را شروع کردیم بررسی عملیات و نقشه ها و نقش آن مخازن سوخت در تامین قوای زرهی دشمن و فشار بر رزمندگان در جبهه ها ما را بر آن داشت تا عملیات را با وجودی که احتمال بازگشت نزدیک صفر بود را به هر قیمت ممکن انجام دهیم طرح ریزی عملیات پایان یافت و گروه 10 نفره ما متشکل از متخصصین زیده در زمینه انفجار و رزم کوهستان و بیابان بود نقطه مورد نظر ما در قلب خطوط دفاعی دشمن و در جایی که دشمن حتی به فکرش هم نمی رسید تا به نقطه مورد نظر حمله ای صورت بگیرد با هماهنگی با فرمانده محترم هوانیروز قرار شد تا دو فروند بالگرد یکی اصلی و دیگری ذخیره با بهترین خلبانان برای عملیات به یگان معرفی شوند که این امر هم به حمداله صورت پذیرفت و دو تن از بهترین خلبانان ارتش ما را در این عملیات همراهی می کردند در ضمن قرار شد تا فانتوم های پایگاه هوایی همدان سر دفاع ضد هوایی دشمن را گرم کنند تا ما با خیالی آسوده از مرز بگذریم با توکل به خداوند متعال و توسل به ائمه اطهار عملیات را با رمز نیلوفر آبی و با کد البرز آغاز گردید کلیه درجه ها و اتیکت ها کنده شد و مهمات لازم برای عملیات در اختیار اعضای تیم قرار گرفت با گذشتن از زیر قرآن و سوار شدن به هلیکوپتر اصلی و استارت غول آهنی که روزی در خدمت منافع جهانخواران بود و اکنون در زیر پای بهترین مردان خدا قرار گرفته بود و از این بابت به همنوعان خود می بالید که به جای نوای ننگین قتل و کشتار نوای دلنشین دعای توسل را به جان می خرید و نیروهایی که روزی عده ای گمان می کردند با شروع جنگ فرار را بر قرار ترجیح می دهند . اکنون با بالی که آنها را تا پیش خدا برده بود مشغول مناجات با خدا بودند و فرشتگان درگاهش به حال آنها غبطه می خوردند از همدیگر حلال بود می طلبیدند با گذر از نقطه صفر مرزی و اعلام خلبان نیروها آماده نبردی شدند که شاید هیچ بازگشتی از آن نبود با اعلام وضعیت عادی هلیکوپتر ذخیره راه خود را به خاک وطن پیش گرفت و ما همچنان پیش می رفتیم با گذر از میان کوهها و قلل سر به فلک کشیده به نقطه ایستایی رسیدیم و همه نیروها با پیاده شدن از هلیکوپتر به سوی سرنوشت نامعلوم دنیوی و آشکار اخروی خود حرکت کردند

تاریکی هوا بهترین فرصت برای عملیات بود با هماهنگی با خلبان هلیکوپتر قرار شد تا ایشان فردا راس ساعت 5 بامداد در نقطه ایستایی منتظر ما باشد حداکثر 5 دقیقه و کد فرود ما هم ایجاد یک فلاش به صورت ضربدر باشد با حرکت به سوی هدف که در 50 کیلومتری ما قرار داشت با سرعت هر چه تمام تر عملیات برون مرزی ما آغاز شد 4 ساعت طول کشید تا ما به نقطه مورد نظر برسیم نیروهای دشمن در تاریکی شب به خواب عمیقی فرو رفته بودند با شناسایی منطقه مورد نظر 6 نفر از نیروها برای خفه کردن تیربارها و گشتی های دشمن عازم پایگاه های متحرک دشمن شدند این نقطه در جایی قرار داشت که امکان حمله هوایی به آن را غیر ممکن می کرد و دشمن بهترین جا را برای این کار برگزیده بود زیرا از دسترس تیز پروازان ما خارج بود در عرض 30 دقیقه کلیه منطقه پاکسازی شد و هر شش نفر از رزمندگان نقطه آلفا بازگشتند سپس مرحله دوم عملیات شروع شد باید در اسرع وقت کلیه مخازن و تانکرها بمب گذاری می شد قرار بر این بود که بمب ها و مواد منفجره در جایی قرار گیرد که دشمن بویی از استفاده از آنها نبرد در صورت شناسایی جهت اطمینان در هر یک از باکس ها یک خرج رادیویی قرار داده شد تا در صورت لو رفتن و با انتخاب بنده بمب ها منفجر شود عملیات بمب گذاری نیز با یاری خداوند متعال به خوبی انجام شد و دشمن بعثی بدون هیچ گونه اطلاعی از بلایی که تا چند ساعت دیگر به سرش خواهد آمد در خواب خوشی فرو رفته بود این را هم بگویم دشمن یکی از بهترین تیپ های تکاور خود را در پایگاه مذبور مستقرر کرده بود ولی غیرت ایرانی همه آنها را ناکام کرد دیگر درنگ جایز نبود تنها 30 دقیقه تا انفجار باقی بود و نیروها که حالا سبکتر شده بودند با تمام توان شروع به برگشت به نقطه دلتا با حداکثر توان شدند در حال برگشت بودیم که انفجار مهیبی که ناشی از انفجار مواد منفجره بود منطقه را مثل روز روشن کرد باور کنید قدرت انفجار به حدی بود که من که آخر از همه در حال حرکت بودم گرمای شدیدی را در پشت خود احساس کردم حسن ختام عملیات ما درگیری با یک گشتی عراقی بود که با کشته شدن شش نفر از نیرو های دشمن همراه بود تاریکی شب سبب شده بود دشمن نتواند از گشت هوایی بهره ببرد ولی تجهیزات مدرن هلیکوپترهای ما امکان پرواز در شب را برای یکسری از هلیکوپترهای ما فراهم می نمود ر موعد مقرر در نقطه دلتا با ارسال رمز به بالگرد خودی و تایید آن همه ده نفر سوار بر مرکب آهنین خود و خوشحال از ضربه ای مهلکی بر پیکر دشمن بعثی وارد شده بود به آغوش میهن بازگشتند و برگ زرین دیگری بر افتخارات نیروهای ویژه ایران افزود. از آن ده نفر سه نفر به افتخار شهادت نائل آمده اند دو نفر جانباز سرافراز میهن هستند و تنها من روسیاه که لیاقت شهادت و جانبازی در راه وطن را نداشتم در حال خدمت هستم و تا چندی دیگر بازنشسته خواهم شد. موفق و پیروز باید.

منبع: http://www.oldpilot.ir/2009/02/post_309.php#more

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
ضمن تشكر از دوستان عزيزم كه زحمت كشيدند و اين مطالب رو در اختيار بقيه گذاشتند.
دو تا خواهش داشتم
1 اگه دوستان خاطرات ديگري از اين تيپ و يا تيپ نوهد دارند لطف كنند تو اين پست يا هر پست ديگه اي كه صلاح مي دونند قرار بدند .
2 تا جاييكه قوانين سايت نقض نشه دوستان لطف كنند اطلاعات بيشتري در خصوص نيروهاي ويژه ارتش جمهور اسلامي ايران عناوين آموزشي و يه كم نحوه آموزش نيروهاي ويژه برامون قرار بدهند ممنون :lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
واقعا آموزشهاي خيلي سطح بالايي ميبينن البته تا اونجايي كه من در جريانم. و بدور از تبليغات ژورناليستي امثال غربي شون. خدا حفظشون كنه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
آموزشهاشون بترتیب:

اجباری:
=====
چتربازی اتوماتیک
نوهد (دوره نیرو مخصوص) الان دوره 37 دیگه داره تموم میشه...
[b]لازم بذکر است که تمام دوره هایی که در پایین میارم را در این دوره بصورت خلاصه ملت میبینند [/b]icon_cheesygrin


اختیاری و در برخی اوقات اجباری:
===================
سقوط آزاد
رهایی گروگان
کوهستان
غواصی
پاراگلایدر
پاراموتور
و .....


در ضمن دوره هایی اطلاعاتی مثل تفسیر عکسهایی هوایی و ... را در واحدهای دیگر مثل دانشگاه فارابی و ... میبینند

:lol:

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
تا اونجايي كه من ميدونم يك دوره دارن به نام عقرب كه مدتش 45 روزه كه اولش فقط يك قمقمه اب بهشون ميدن و يك كوله پشتي سنگين! و بايد تو اين مدت توي بيابون دوام بيارن!
يكيشون كه اين دوره رو تمام كرده بود ميگفت اون وسطاش غذا مارمولك ميخوردم و زمين رو براي رسيدن به يكم اب مي كندم!(البته نه در حد چاه ها!)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بله منم اینو شنیدم! یک قطب نما هم بهت میدن که راهتو پیدا کنی! وسط بیابان یک جا برات غذا در یک کوله پشتی در نقاط مخطلفی از بیابان گذاشتن که مختصات اون نقاط رو بهت میدن و باید بری سراغش! icon_wink

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]بله منم اینو شنیدم! یک قطب نما هم بهت میدن که راهتو پیدا کنی! وسط بیابان یک جا برات غذا در یک کوله پشتی در نقاط مخطلفی از بیابان گذاشتن که مختصات اون نقاط رو بهت میدن و باید بری سراغش! icon_wink[/quote]

درسته
اين نيروها معمولا از تهران به جنوب شرقي درياچه قم هلي برد ميشن و اون قطب نما هم اكثرا به طور عمدي خراب هست !!

يك هفته هم مهلت دارن خودشون رو به پايگاهي در گرگان معرفي كنن !! البته با پاي پياده.

يكي ميگفت كه از جمله آموزشها راه رفتن به طور غريزي در حين خواب هست يعني خودشون رو با طناب بهم ميبندند و يكي از جلو راه ميره و بقيه هم در حين چرت زدن دنبالش راه ميفتن.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
بله این رو هم شنیدم! مجبورن در خواب نیز راه برن! icon_wink خداییش حیف این نیر و در کل نیروی زمینی ما که پشتیبان هوایی نداره وگرنه در دنیا کی جرات میکرد با بمب اتم هم مارو تهدید کنه! icon_wink

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote]به به!!

حالا چطوري مي شه عضو اينا شد؟؟ icon_wink[/quote]

كنكور سراسري و بعد دانشگاه افسري امام علي

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[quote][quote]به به!!

حالا چطوري مي شه عضو اينا شد؟؟ :|[/quote]

كنكور سراسري و بعد دانشگاه افسري امام علي[/quote]





البته جديدا ارتش كنكور مخصوص خودش رو برگزاز ميكنه واز اون طريق دانشجو ميگيره.

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.