cgp

Members
  • تعداد محتوا

    97
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

اعتبار در انجمن

25

11 دنبال کنندگان

درباره cgp

  • رتبه حساب کاربری
    سرجوخه

Profile Information

  • Gender
    Male

Contact Methods

  • Yahoo
    hossein.dp72@yahoo.com
  1. به عنوان کوچکترین عضو این سایت من هم نوروز رو به همه تبریک میگم. [color=olive][b]یا مقلب، قلب ما در دست توست یا محول، حال ما سرمست توست کن تو تدبیری که در لیل و نهار حال قلب ما شود همچون بهار[/b][/color]
  2. ایمیل ایرانی دیگه ای هم هست. اطلاعات شخصی هم که از شما می خواد نام و نام خانوادگی و شماره تلفن همراهه. [url=www.mihanmail.ir]www.mihanmail.ir[/url]
  3. [center][size=4][b][color=darkblue]به نام خدا[/color] [color=blue]با سلام و عرض ادب خدمت دوستان[/color] [color=green]خودروی تاکتیکیMXT ساخت آمریکا[/color][/b][/size] [color=darkred][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/navistar_mxt.jpg[/img][/color][/center] [color=darkred][b]خودروی بین المللی MXT توسط صنایع دفاعیNavistar توسعه داده شده است و در ابتدا به عنوان یک وانت تجاری بزرگ طراحی شده بود که بعد ها متناسب با لزومات خودروهای جنگی تغییر کرد و نمونه ی نظامی آن در سال 2006 معرفی شد. این خودرو برای گشتی های مرزی، عملیات های شناسایی و پشتیبانی در نظر گرفته شده است در واقع این خودرو جای خالی بین هاموی ها و امرپ های بزرگتر را پر می کند. ارتش انگلستان در سال 2009 این خودرو را با نام Husky برای خدمت در افغانستان انتخاب و جایگزین خودروهای [url="http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=20346"] Pinzgauer 2[/url] ، [url="http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=20478"] Land Rover Defender[/url] و [url="http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=19925"] Reynolds Boughton RB 44 [/url] کرد. در حال حاضر این خودرو دارای سه نمونه ی متفاوت است که بسته به نمونه ی آن می توان تا پنج سرباز کاملا مجهز را در آن جا داد همچنین این خودرو در دو نوع زرهی و غیر زرهی نیز وجود دارد که نمونه ی زرهی می تواند در برابر سلاح های کوچک انفرادی، خمپاره ها و بمب های کنار جاده ای مقاومت کند که نوع زرهی به صورت مشترک با صنایع Plasan Sasa طراحی شده است همچنین نمونه زرهی توانایی حمل 1678 کیلوگرم و نمونه ی غیر زرهی یا معمولی توانایی حمل حدود 2500 کیلوگرم را دارد البته هر دو نوع زرهی و معمولی می توانند یک تریلر سبک یا قطعات توپ با بیشینه وزن 8600 کیلوگرم را به دنبال خود بکشند. این خودرو از یک پیشران دیزل MaxxForce با حجم 6 لیتر، تقویت شده با توربو شارژر که توانایی تولید 340 اسب بخار را دارد بهره می برد که پیشران این خودرو به یک گیربکس 6 دنده ساخت Allison متصل شده است از دیگر مزایای این خودرو می توان به یک وینچ خود بازیابی که به عنوان یک استاندارد روی آن نصب شده است اشاره کرد مزیت دیگر این خودرو توانایی حمل هوایی آن به وسیله هواپیمای ترابری نظامی C-130 Hercules است. خودروی Husky ارتش انگلستان در سه نمونه کاربردی، آمبولانس و واحد فرماندهی وجود دارد.[/b][/color] [b][color=olive]ویژگی ها:[/color] [color=blue]کشور سازنده: آمریکا ورود به خدمت: 2009 پیکربندی: 4×4 صندلی های کابین: 5+1 وزن خالی: 7.19 تن حداکثر ظرفیت بار: 2.42 تن درازا: 6.4 متر پهنا: 2.44 متر بلندا: 2.3 متر پیشرانه: MaxxForce دیزل 6 لیتری قدرت پیشرانه: 340 اسب بخار بیشینه سرعت در جاده: حدود 100 کیلومتر بر ساعت برد: حدود 640 کیلومتر[/color] [color=olive]قدرت مانور:[/color] [color=blue]شیب: %60 شیب جانبی: %40 گام عمودی: حدود نیم متر عبور از گودال: حدود نیم متر[/color][/b] [b][color=orange]تصاوير بيشتر:[/color][/b] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/navistar_mxt_l1.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_navistar_mxt_l1.jpg[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/navistar_mxt_l2.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_navistar_mxt_l2.jpg[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/navistar_mxt_l3.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_navistar_mxt_l3.jpg[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/navistar_mxt_l4.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_navistar_mxt_l4.jpg[/img][/url] [url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/navistar_mxt_l5.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_navistar_mxt_l5.jpg[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/navistar_mxt_l6.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_navistar_mxt_l6.jpg[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/navistar_mxt_l7.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_navistar_mxt_l7.jpg[/img][/url][url="http://gallery.military.ir/albums/userpics/navistar_mxt_l8.jpg"][img]http://gallery.military.ir/albums/userpics/thumb_navistar_mxt_l8.jpg[/img][/url] [b][url="http://www.military-today.com/trucks/navistar_mxt.flv"][color=orange]دانلود کلیپ(حجم 4.6 مگابایت)[/color][/url][/b] --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- [b][url="http://www.military-today.com/trucks/navistar_mxt.htm"][color=orange]منبع[/color][/url][/b] [b][color=blue]ترجمه: حسین با تشکر از جناب nasirirani به خاطر انتقال تصاویر به گالری[/color][/b]
  4. خیلی خیلی ممنون واقعا جالب بود میگم عجب استفاده گسترده ای داشته این کفتر مثل اینکه موجود به درد بخوریه.
  5. [quote][quote]همزمان تصویر هم اولین نمونه صاعقه (رنگ آبی روشن) رو نشون میداد![/quote] هرگردی که گردو نیست عزیز![/quote] یعنی صاعقه نسل پنجم رادار گریزی هم داره؟! انشاالله ما که بدمون نمی یاد! در ضمن پست بالا رو هم به خاطر اشتباهی که بعضی دوستان داشتن زدم.
  6. کسی جبهه نگرفته توی مستند صراط نگفت نسل پنجم صاعقه گفت هواپیمای نسل پنجمی صاعقه بعدش هم گوینده خیلی با احساس گفت: «صاعقه رادار گریزه»!!! همزمان تصویر هم اولین نمونه صاعقه (رنگ آبی روشن) رو نشون میداد!
  7. از دوستان به خاطر اشتباهم عذر خواهی می کنم این پروژه [b]پایگون[/b] اشتباهه و تلفظ درستش [b]پیجن[/b] هست که دوست خوبمون جناب rainbow به من اطلاع دادند تا درستش کنم. دوستان لطفا این سوتیه مارو ندیده بگیرید
  8. [quote]تصورش هم برام سخته !! عجب فکری..[/quote] [quote]خيلي جالب بود اصلا تصور همچنين ابتکاري رو نداشتم. چند وقت پيش يک روبات تعقيب خط ديده بودم که يک سوسک بهش فرمان ميداد! ولي موشک رو اصلا فکرشو نميکردم.... البته اين موشک در ايران کاربردي نداره چون براحتي جم و منحرف ميشه...... بيا بيا بيا......!!!!!!!!(بالا پشت بوم)![/quote] ای کاش همین یکی بود از این ایده های عجیب وغریب بازم هست مثل خفاش های بمب افکن ، سگ های ضد تانک و.... [quote]....... که هیچ کس او را جدی نگرفته گله و شکایت می کرد.[/quote] از این قسمتش به میزان شعور این روانشناس خوشحال پی بردم. واقعا که. این طرح به نظر میرسه نمونه پیشرفته ی همین کفتر بازی خودمونه .
  9. به نام خدا پروژه پیجن(کبوتر) موشکی که به وسیله کبوتر هدایت می شد پروژه پیجن(کبوتر) تحلیلگر رفتاری، نویسنده، مبتکر، شاعر، فیلسوف اجتماعی و استاد روانشناسی دانشگاه هاروارد، بورهوس فردریک اسکینر (1990-1904) که در همه این زمینه ها تاثیر گذار بود. چیزی که شاید باعث شود برای او احترام کمتری قائل شویم سیستم هدایت موشک منحصر به فرد و خطرناک او در طول جنگ جهانی دوم است. بورهوس فردریک اسکینر نیروی دریایی آمریکا به سلاحی که بتواند با کشتی های جنگی نیرومند کلاس بیسمارک مقابله کند نیاز داشت. فناوری موشکی در آن زمان وجود داشت اما مشکل این بود که سیستم های هدایت کننده برای موشک ها بیش از حد بزرگ و ابتدائی بودند. در حالی که ارتش به شدت بر روی سیستم هایی ابتدایی هدایت الکترونیکی کار می کرد، اسکینر برای حل کردن این مشکل به دنبال کمک های مالی دولت برای پروژه ای محرمانه بود. ایده او ساده بود ایده او این بود که کبوتر ها را برای هدایت موشک ها آموزش بدهد که بتوانند با نوک خود به هدفی که روی پرده بود برای کنترل مسیر ضربه بزنند. دماغه مخروطی شکل این موشک از سه محفظه تشکیل می شود که در هر محفظه یک لنز، تصویر هدف مورد نظر را بر روی پرده ای که در مقابلش قرار دارد طرح ریزی می کند. در هر محفظه یک کبوتر تربیت شده به روش شرطیسازی وجود دارد که می تواند هدف را تشخیص داده و به آن به طور مستمر نوک بزند.نوک زدن به مرکز پرده باعث می شود تا موشک مستقیم به راه خود ادامه دهد درصورتی که نوک زدن به اطراف مرکز باعت شیب پیدا کردن و کج شدن پرده می شود که این کار مسیر موشک را تغییر می دهد. دماغه موشک جایی که کبوترها قرار داشتند در ابتدا دولت بودجه ای برای این پروژه در نظر نگرفت که باعث سرخوردگی اسکینر شد. ولی بعد ها پس از این شروع متزلزل، کمیته تحقیقات دفاع ملی با غلبه بر شک و تردید های اولیه 25000 دلار برای مشارکت در این پروژه اختصاص داد. آزمایش ها موفقیت آمیز بودند، به نوک زدن کبوتر ها می شد اعتماد کرد، موشک حتی زمانی که در حال سقوط سریع بود در مسیر نگه داشته می شد، و کبوترها نسبت به سر و صدای جنگ بی توجه بودند. پروژه کبوتر به نظر قابل استفاده می آمد، در حقیقت کبوتر ها در آزمایش ها بسیار خوب ظاهر شدند و همچنین در رفتار کلی خود بسیار سریع بودند. با وجود این موفقیت، اسکینر نمی توانست احترام لازم از طرف مقامات را برای پروژه اش احساس کند و به این ترتیب در 8 اکتبر 1944 این پروژه لغو شد. ارتش بر این عقیده بود که ادامه دادن به این پروژه باعث تاخیر در برنامه ی ضروری دیگر جنگ یعنی رادار می شود. اسکینر از این اتفاق ناراحت بود و به خاطر لغو پروژه اش با این استدلال که هیچ کس او را جدی نگرفته گله و شکایت می کرد. البته این پروژ در سال 1948 دوباره توسط نیروی دریایی آمریکا اینبار با نام پروژه ارکان (Orcon) احیا شد ولی در آخر در سال 1953 یعنی زمانی که سیستم های هدایت الکترونیکی قابل اطمینان و استفاده شدند برای همیشه کنار گذاشته شد. موشک "پلیکان" که قرار بود هدایت کبوتری باشد تصاویر بیشتر: منابع: Military-History Wikipedia ترجمه: حسین(cgp) با تشکر از جناب nasirirani به خاطر انتقال تصاویر به گالری سایت
  10. خوب دهه فجر و با اجازتون این تاپیک باید بیاد بالا . حالا برای اینکه دست خالی هم نباشم این آهنگ یار دبستانی: [url=http://www.p30island.com/2009/06/post-867.php]http://www.p30island.com/2009/06/post-867.php[/url] این ها هم برای این که یه مقدار حس میهن دوستی دوستان بزنه بالا : [url=http://www.4shared.com/get/zUjeA_U0/Iran_Iran___Mohammad_Noori_.html]ایران ایران (استاد محمد نوری)[/url] [url=http://www.4shared.com/get/soRN0crS/iran_ma_wwwhnbpersianblogir_.html]ایران ما (استاد محمد نوری)[/url] [url=http://svr76.ehostpros.com/~songsd76/songsdaily/songs/safar_noori.mp3]سفر برای وطن یا رنج دوران(استاد محمد نوری)[/url] این هم مربوط به فیلمه سیمرغه منتها با کیفیت خیلی بیشتری به همراه موسیقی متن: [url=http://www.soundtracks.ir/51-Mohammad-Reza-Aligholi---Simorgh-Soundtrack.html]http://www.soundtracks.ir/51-Mohammad-Reza-Aligholi---Simorgh-Soundtrack.html[/url]
  11. [quote][quote][quote][quote]نمونه ی جدید منظورتون سریره؟ اون رو هنوز نساختم. انشاالله هر وقت طراحی شد.[/quote] منظورم اینه [img]http://i43.tinypic.com/2ewo3o9.jpg[/img][/quote] داداش این سایتی که عکس رو توش آپلود کردی ایران شیلتره کجایی مگه شما؟[/quote] مگه عکسو نشون نمیده من خارجم[/quote] نه نشون نمیده شما باید یه جایه دیگه آپلودش کنی در ضمن گذاشتن عکس خارج از گالری سایت ممنوعه باید به صورت لینک بذاری وگرنه مدیران به حسابت می رسن . این یه آپلود سنتر [url=http://www.up.98ia.com/]http://www.up.98ia.com/[/url]
  12. [quote][quote]نمونه ی جدید منظورتون سریره؟ اون رو هنوز نساختم. انشاالله هر وقت طراحی شد.[/quote] منظورم اینه [img]http://i43.tinypic.com/2ewo3o9.jpg[/img][/quote] داداش این سایتی که عکس رو توش آپلود کردی ایران شیلتره کجایی مگه شما؟
  13. [align=center]به نام خدا[/align] [align=center]استراتژی فتح خرمشهر روزی که یک ملت شاد شد[/align] [align=center][/align] [align=center]عکس: سعيد صادقي/منبع: همشهری آنلاین[/align] [align=justify]محمد رضا هدایت پناه/ ایران در نخستین روزهای پس از انقلاب اسلامی در حال دست و پنجه نرم کردن با وقایع پس از آن بود؛ درگیری های داخلی و اشتباهات دیپلماتیک کوچک و بزرگ دست به دست هم داده بودند تا ایران در وضعیت خطرناکی قرار بگیرد. اکثر مسوولان تجربه بزرگی در اداره یک کشور نداشتند و با روی آوردن به مردمی کردن کارها علاوه بر دستیابی به موفقیت های بزرگ، نکات زیادی هم مورد غفلت قرار گرفت مثل تحرک و آرایش رزمی ارتش بعث در مرزهای غربی که بزرگ ترین آن ها بود. در سوی دیگر مرز، صدام حسین با دقت فراوان در حال رصد اتفاقات ایران بود. تغییرات و اقدامات انجام شده به خاطر شرایط انقلابی به قدری گسترده بودند که فرماندهی نیروی زمینی به یک سرهنگ سپرده شده بود و نیروی دریایی بیش از 50 درصد از خدمه متخصصش را از دست داده بود. ولی اوضاع هیچ بخشی به اندازه نیروی هوایی وخیم نبود. نیروی هوایی تعداد زیادی از نخبه ترین خلبانانش را از دست داده بود و ظاهرا همه چیز آماده بود و صدام تنها باید دست دراز می کرد و خوزستان را مانند سیبی که از درخت جدا می کنند به چنگ می آورد. سرانجام روز موعود فرا رسید و ارتش عراق در 31 شهریور 1359 یورش وسیع خود را در جبهه هایی به طول 1351 کیلومتر به درون خاک ایران آغاز کرد. اما برخلاف آنچه تصورش را می کرد با مقاومت و از جان گذشتگی مردان عرب خوزستان مواجه شد. ولی این تمام ماجرا نبود و صدها سورتی پرواز هواپیماهای ایرانی و بمباران های کوبنده آن ها نشان از اشتباه اطلاعاتی غرب در پیش بینی زمین گیر بودن نیروی هوایی ایران بود. «همت مردم ایران زمین برای دفاع از مرزهایشان» در محاسبات بعثی ها جایی نداشت. این لقمه خیلی بزرگ تر از دهان پر از لاف صدام بود و ارتشی که قرار بود فرمانده آن پس از یک هفته در تهران صبحانه بخورد، بعد از یک ماه از آغاز نبرد و پس از انتقال لشگر 16 زرهی به خوزستان، با اشغال زمینی به مساحث 14000 کیلومتر مربع که حتی به اندازه یک درصد خاک ایران هم نبود در حوالی اهواز متوقف شد. عراق بازی خود را کرده بود و حالا زمان آن فرا رسیده بود تا فرزندان این سزمین دست به مهره شوند تا به این لشگر بی رحم، آداب رزم آوری بیاموزند.[/align] شیر خفته بر می خیزد [align=justify]یک سال اول نبرد صرف توقف ماشین جنگی عراق در 80 کیلومتری اهواز شده بود و دیگر زمانش رسیده بود که ماشین جنگی ایران کارش را آغاز کند. ایران که حالا سازمان رزمش را بازیافته بود با اتکا به جنگ آوری نیروهای رزمنده، موفق شد در عملیات ثامن الائمه، شهر آبادان را از محاصره دشمن خارج کند. دو ماه بعد، در آذر 1360 با اجرای موفق عملیات طریق القدس، بستان هم از دست اشغالگران خارج شد. پس از این پیروزی های بزرگ بود که چزابه و شوش با پدافند جانانه خود، صدام را متوجه کردند که پیشروی در ایران دیگر ممکن نیست، حالا نوبت آن رسیده بود که عراقی ها طعم سرب گداخته ایرانی را بچشند. نوروز سال 1361 از راه رسید و جوانان ایرانی (متاسفانه با چند هزار شهید) با اجرای عملیات فتح المبین، بیش از 2200 کیلومتر از خاک کشور را آزاد کرد. حالا خرمشهر، عروس شهرهای حاشیه خلیج فارس، تبدیل به مهم ترین و استراتژیک ترین نقطه جبهه های جنگ شده بود. صدام که روز به روز شاهد اضمحلال در نیروهای خود بود، برای روحیه دادن به آن ها اعلام کرد که اگر ایران توانست خرمشهر (به قول صدام محمره) را پس بگیرد، خودش کلید بصره را تقدیم ایران خواهد کرد. اما در این طرف کار، تنها یک روز بعد از پایان عملیات فتح المبین فرماندهی نیروی زمینی ارتش، سرهنگ توپخانه، علی صیاد سیرازی، با توجه به روحیه جنگ آوری بالای نیروهای ایران و سرخوردگی شدید سربازان عراقی دستور تشکیل جلسه ای برای آماده سازی یک طرح عملیاتی آفندی جدید را صادر کرد.[/align] سرداران و نقشه ها [align=justify]به نظر می رسید نیروی عراقی پس از دریافت این ضربه های کاری، حسابی گیج شده و همان گونه که فرماندهان ایرانی نتیجه گیری کردند، این لحظه بهترین زمان برای یورش به آن ها و خرد کردن توان رزمی تحلیل رفته شان بود. بر خلاف تمام عملیات های بزرگ دیگر قرارگاه مشترک کربلا که حالا فرماندهی عملیات را بر عهده گرفته بود، قصد داشت تا به جای فاصله دو ماهه معمول بین عملیات های بزرگ، بزرگ ترین عملیات انجام گرفته تا آن روز را در زمان کمتر از یک ماه به جریان بیندازد تا علاوه بر استفاده از روحیه جنگ آوری بالای نیروها، دشمن را هم غافلگیر کند. [/align] [align=center] [/align] [align=justify]اهداف در نظر گرفته شده برای عملیات بسیار هیجان انگیز بودند. قرارگاه کربلا قصد داشت با یک شورش سراسری و حساب شده در جبهه جنوب علاوه بر آزادسازی این منطقه و شهرهای مهمی همچون طلاییه، جفیر و دارخوین، شهرهای اهواز، سوسنگرد و آبادان را هم از برد توپخانه عراق خارج کند. ولی بدن شک هیچ هدفی به اندازه ی آزادسازی خرمشهر نمی توانست باعث رضایت افکار عمومی در ایران شود. البته این تمام برنامه نبود و ارتش قصد داشت با عبور از مرزهای بین المللی و رساندن خود به غرب اروند رود، بصره دومین شهر بزرگ عراق و تنها راه ارتباطی این کشور با آب های آزاد را محاصره کند تا در مذاکرات صلح احتمالی، دیپلمات های ایران دست بالا را به دست آورند. قرارگاه فرماندهی کربلا منطقه ای به مساحت 8000 کیلومتری مربع را برای طرح عملیاتی کربلای 3 انتخاب کرد. سرزمین بزرگی که از شمال به رودخانه کرخه کور، از شرق به کارون، از جنوب به خلیج فارس و از غرب به بصره محدود می شد. منطقه عملیات فاقد هرگونه پستی و بلندی شاخص بود و پوشش گیاهی کمی داشت که در آن هیچ عوارض مناسبی که نیروهای ایران بتوانند از آن به عنوان سنگر استفاده کنند وجود نداشت. این در حالی بود که واحدهای مهندسی عراقی بر ایجاد میادین مین بزرگ، خاکریزهای را نیز به وجود آورده بودند که نیروی زرهی و تانک های برتر خود را پوشش دهند. مشکل اصلی فرماندهان پیدا کردن محل مناسب برای وارد کردن نیروها به منطقه بود. تنها معبر منطقی موجود منطقه شمالی و رودخانه کرخه کور و جناح جنوبی و شهر خرمشهر بود که عراق با هوشیاری تمام در هر دوی آن ها مواضع پدافندی چند لایه زده بود. خرمشهر تبدیل به یک دژ نظامی شده بود و مواضع نیروی متجاوز در جنوب رودخانه کرخه به صورت چند لایه درآمده بود. تنها محلی که در آن خبری از پدافند متراکم نیروی عراقی نبود ساحل کارون بود. ساحل تنها رو دخانه قابل کشتیرانی ایران که البته خودش بزرگترین مانع طبیعی بود. کارون با عرض 200 تا 300 متری که دارد به خودی خود غیر قابل عبور است ولی از بخت بد آب گرفتگی های عظیمی که لودرهای شرکت برق منطقه ای خوزستان برای کند کردن مسیر حرکت ارتش بعثی در آغاز جنگ به وجود آورده بود بیشتر نواحی کم عرض رودخانه را و ایجاد سرپل در این نواحی را ناممکن می کرد. با این اوصاف تنها محل ورود ممکن جنوب کارون خروشان بود. این در حالی بود که نیروهای ایرانی تا پیش از این تا به حال هیچ عملیات عبور از رودخانه ای را اجرا نکرده بودند و احتمال اجرای آن برای ایران آن هم در عرض رودخانه بزرگی مثل کارون به قدری کم بود که عراق حتی زحمت ایجاد یک خط دفاعی یک لایه را هم به خود نداده بودند.[/align] [align=center] [/align] بهترین انتخاب [align=justify]طرح عملیاتی کربلای 3 یا بیت المقدس علاوه بر اهداف تاکتیکی مانند آزادی شهرها، اهداف استراتژیکی همچون ضربه زدن به اعتبار رژیم بعث و حتی ایجاد جو مناسب برای سرنگونی آن را با استفاده از نفوذ ایران بین شیعیان عراق را دنبال می کرد. در عین حال سرفرماندهی قرارگاه کربلا با یک تصمیم گیری درست باید یورش خود را هرچه سریع تر آغاز می کرد. طرح های پیشرو برای انجام این عملیات بسیار گسترده بودند و تصمیم گیری برای انتخاب بهترین تاکتیک ممکن آن هم در این زمان کم، وظیفه ای به غایت دشوار بود که بر عهده مردان رزم آزموده ای همچون سرهنگ توپخانه صیاد شیرازی، سردار پاسدار محسن رضایی، سرهنگ زرهی لطفی، سردار پاسدار(شهید) حسن باقری و بسیاری دیگر از مردان به نام ارتش و سپاه گذاشته شده بود و طبیعی بود که اختلاف نظرهای فراوانی در مسیر طراحی عملیات به وجود آید. آختلاف هایی که در نهایت با انتشار فرمان زیر تا اندازه زیادی رنگ باخت:[/align] ب- فرماندهی: این عملیات از قرارگاه کربلا در جنوب (قرارگاه تاکتیکی مشترک نیروی زمینی و سپاه پاسداران انقلاب) هدایت می گردد با توجه به این که: 1.رهبری این عملیات سرنوشت ساز همچنان به عهده ولی عصر(عج) می باشد، برای حفظ وحدت فرماندهی، مسوولیت فرماندهی و هدایت این عملیات را شخصا و با توکل به خدا بر عهده می گیرم. 2.چون این جنگ و رزم در راه الله است پیروزی آن به نام الله و رزمندگان اسلام به ثبت می رسد. انشاالله فرمانده نیروی زمینی سرهنگ صیاد شیرازی [align=justify]پس از ابلاغ این دستور بود که طرح کلی به آرامی شکل گرفت. ازمیان راه های ورود به دشت، عبور از کارون و غافلگیری دشمن در نقطه مرکزی انتخاب شد. از میان دو طرح، ایجاد سرپل کوچک و بزرگ ایجاد یک سرپل وسیع در منطقه مورد قبول واقع شد. انتخاب هایی که در آن روز با شک و تردید همراه بود پس از پایان عملیات و به دست آمدن اسناد عراقی ها، درست بودن ان های ثابت شد. در این میان تسلط بی نظر فرماندهی اطلاعات و عملیات سپاه، سردار پاسدار حسین باقری بر منطقه نقاط استراتژیک ارتش عراق، کلید اصلی برنامه ریزی عملیات بود. در پایان طرح کلی عملیات بیت المقدس در چهار مرحله تدوین شد و به صورت زیر به یگان های در گیر در منطقه ابلاغ شد: مرحله اول: عبور از کارون و تصرف و تحکیم سرپل و همزمان درگیر کردن دشمن در جبهه کرخه کور. مرحله دوم: عبور از سرپل و پیشروی به سوی خط مرزی همزمان احاطه کردن خرمشهر و حلبچه و پیشروی در جبهه کرخه کور در صورت امکان یا عقب نشینی دشمن. مرحله سوم: ادامه از خط در سمت شرق بصره و رسیدن به کرانه شرقی اروند رود در حد فاصل نشوه تا بصره. مرحله چهارم: پدافند در ساحل شرقی اروند رود. همه چیز آماده بود و به رغم کمبود یگان های زرهی موجود که برای نبرد در این منطقه بسیار ضروری اند و نیز کمبود تجهیزات عبور از رودخانه، فرماندهان تصمیم گرفتند هجوم خود را آغاز کنند.[/align] حمله [align=center] [/align] [align=justify]تجهیزات عبور از رودخانه کافی نبودند و خبر رسید که سه تیپ زرهی عراق در ناحیه غربی رود مستقر شده اند. قرارگاه سرفرمانده کربلا، تمام نیروهای درگیر عملیات را در قالب سه قرارگاه قدس، فتح و نصر سازماندهی کرد. قرارگاه قدس شامل نیروهای لشگر 16 زرهی و تیپ هایی از لشگر قدس سپاه وظیفه عبور از رودخانه کرخه و نبرد با نیروی عراقی موجود در این منطقه را بر عهده داشت. این نیرو وظیفه داشت تا با یک تک گسترده فرماندهان عراقی را درباره محور اصلی تهاجم نیروی ایران دچار اشتباه کند و از این رهگذر با درگیر کردن نیروی عراق در این محل به واحدهای قرارگاه فتح و نصر زمان مناسب برای عبور از کارون و ایجاد سرپل اصلی در منطقه مرکزی جبهه را هدیه کند. قرارگاه فتح معبر محور مرکزی عملیات را بر عهده داشت و باید با بهره برداری مناسب از واحدهای لشگر 92 زرهی و لشگر پیاده فتح سپاه، پس از عبور از کارون در شامگاه 9 اردیبهشت به صورت هماهنگ با نیروهای قرارگاه نصر نیروی عراقی موجود در منطقه را غافلگیر می کرد و پس از به دست آوردن سرپل مناسب و تثبیت آن، با حمله به جناح پشتی خطوط دفاعی عراق در کرخه، نیروی متجاوز را در یک گازنبر بزرگ گرفتار و نابود می کرد. سومین قرارگاه درگیر عملیات نیروهای لشگر 21 و لشگر پیاده نصر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که در قالب قرارگاه نصر وظیفه عبور از کارون در منطقه جنوبی کارون و غافلگیری دشمن در این منطقه را به صورت هماهنگ با فتح و در کنار آن آماده سازی مسیر مورد نظر برای یورش به نیروی عراقی مستقر در شلمچه را در مرحله اول عملیات بر عهده داشت. سرانجام روز موعود فرارسید و نیروهای دو قرارگاه فتح و نصر حدود ساعت 18 حرکت خود به سمت غربی کارون را به وسیله قایق، پل های PMP و واحدهای عبور از رودخانه خود آغاز کردند و پس از چند ساعت با استفاده از تاریکی ها به سرعت و با اجرای فوق العاده اصل غافلگیری به نیروهای عراقی موجود در میدان مرکزی یورش بودند به غیر از چند مورد نا هماهنگی بین نیروهای ارتش وسپاه قرارگاه نصر، همه چیز به خوبی می گذشت. پس از عبور نیروی اصلی از عرض کارون و غافلگیری دشمن در ناحیه مرکزی منطقه سرانجام عملیات بیت المقدس در ساعت 00:30 بامداد 10 اردیبهشت با صدور رمز«بسم الله الرحمن الرحیم بسم الله قاصم الجبارین یا علی ابن ابیطالب» توسط قرارگاه سرفرماندهی کربلا به صورت رسمی آغاز شد تا برگ زرینی باشد در دفتر تاریخ رشادت ایرانیان و نشانه ای باشد از ارزش این آب و خاک مقدس برای آیندگان این مرز و بوم. پس از دریافت دستور تهاجم، نیروی قرارگاه قدس در پناه آتش توپخانه سنگین خود وبهره گیری از غافلگیری دشمن، خود را به کرخه زد و تلاش برای عبور از رودخانه و نفوذ به درون خط پدافندی متراکم ارتش بعث را آغاز کرد. پس از یک نبرد جانانه قرارگاه قدس بخش هایی از سرپل مورد نظر را به دست آورد. وظیفه مهم تر قرارگاه قدس، سرگرم کردن توان توپخانه ای و هوایی دشمن برای سادگی عملیات دو قرارگاه دیگر بود که آن هم با موفقیت کامل انجام شد.[/align] مرزهای ایران و خاطره آرش کمانگیر [align=justify]مرحله آغاز عملیات بیت المقدس با موفقیت همراه بود و این موضوعی بود که از همان دستپاچگی اولیه نیروی دشمن، به خوبی می شد به آن پی برد. نبرد در روزهای دوم و سوم بیشتر در پاتک نیروی ایرانی و تثبیت سرپل وسیع به دست آمده در غرب کارون سپری شد. صدام زمانی متوجه رو دست خوردن شد که خیلی دیر بود. قرارگاه های فتح و نصربا هم الحاق شدند و قرارگاه قدس با پشتیبانی نیروی هوایی ارتش جای پای محکمی در جنوب کرخه به دست آورد. در کل شرایط مطلوب بود و زمان آن فرارسیده بود که بخش دوم عملیات آغاز شود. اما با توجه به شرایط و تلفات زیاد قرارگاه نصر در کنار آرایش هوشمندانه عراق در شرق جاده اهواز-خرمشهر و نیز امکان قطع ارتباط نیروها با نابودی پل های روی کارون، قرارگاه سرفرماندهی کربلا تصمیم گرفت تا طرح عملیات را بازبینی کند. با پیش بینی یک حرکت اریب برای قرارگاه فتح به منظور پاکسازی کامل جاده و ایجاد یک معبر امن برای نیرو و خطوط مواصلاتی آن ها و نیز حذف تامین خرمشهر توسط قرارگاه نصر، تامین خط مرزی توسط جبهه مرکزی در دستور کار قرار گرفت، بار دیگر نیرو های ایرانی با بهره گیری از تاریکی هوا در شب 16 اردیبهشت بر نیروی دشمن تاختند تا مرحله دوم عملیات آغاز شود. این یورش به قدری غافلگیرانه بود که سرفرماندهی عراقی سلسله مراتب مربوط را کنار گذاشت و سر نیروهای خود فریاد خشم می زد و آن ها را به اعدام بدون محاکمه در صورت عقب نشینی تهدید می کرد. البته ایت تهدید هم به سرعت جواب داد و نیروهای عراقی به جای فرار خود را تسلیم رزمنده های ایرانی کردند! با آن که غیر ممکن به نظر می رسید، ولی در نهایت واحدهایی از نیروهای قرارگاه فتح موفق شدند در ساعت 00:34 بامداد روز 17 اردیبهشت خود را به مرزهای بین المللی برسانند و پس از 18 ماه از آغاز تهاجم عراق، اولین واحدی باشند که به مرز می رسند. فرار نیروهای عراقی به قدری مفتضحانه بود که در حوالی گرمدشت، 17 دستگاه تانک عراقی در یک شیار عمیق سقوط کرده و روی هم افتاده بودند! ولی هیچ چیز به اندازه عقب نشینی دشمن از خاکریزهای شمالی خود در اطراف کرخه جالب توجه نبود. موفقیت بزرگی حاصل شده بود و روحیه سربازان به شدت افزایش یافته بود. ستون های در حال عقب نشینی عراقی در زمین های باز منطقه هم طعمه فانتوم های اف-4 نیروی هوایی و بالگردهای کبری می شدند.[/align] پیش به سوی خرمشهر [align=justify]پیروزی برق آسای نیروها به قدری بزرگ بود که قرارگاه قدس دستور داشت برای جلوگیری از گرفتار شدن در کمین های احتمالی در روز، مقدار پیشروری را محدود کند. در جای جای مناطق آزاد شده، واحد های جامانده عراقی خود را تسلیم می کردند. هویزه آزاد شده بود و جاده اهواز- خرمشهر به صورت کامل باز پس گرفته شده بود. دیگر طاقت همه در داخل طاق شده بود و مردم در هر لحظه منتظر بودند تا رادیو خبر آزادی خرمشهر را اعلام کند. ولی آن چه مردم از آن بی خبر بودند خستگی بیش از دو هفته نبرد بی امان و تلفاتی بود که پیکر یازمان رزم قوای ایران را تحلیل برده بود. صدام که می دانست سقوط خرمشهر می تواند کار جنگ را یکسره کند و نگاه سنگین رسانه های جهان را بر شهر می دید، هرچه در توان داشت رو کرده بود و خرمشهر را تبدیل به یک دژ دفاعی کامل کرده بود. افسران فراری در صبحگاه ها تیرباران می شدند و خود صدام رأساً در منطقه و در کرانه غربی اروند جای گرفته بود. او که حالا متوجه تهدید احتمالی بصره شده بود به سرعت در حا تقویت نیروهای ارتش بعث در داخل مرزهای خودی بود. سربازان عراقی که حالا در مرزهای خودشان می جنگیدند بر سر غیرت آمده بودند و موضع خود را رها نمی کردند. در این شرایط بود که قرارگاه سرفرماندهی کربلا تصمیم گرفت حمله به بصره را از دستور خارج کرده و تمام نیروی خود را برای پس گرفتن خرمشهر صرف کند. به این ترتیب، مرحله دوم عملیات عملا شکست خورد و به اهدافش نرسید. استراحتی 10 روزه آغاز شد و نیروهای ایران با تقویت و اضافه شدن 6 هزار نفری که نیروی هوایی در یک شب از مشهد به منطقه منتقل کرده بود آماده حمله نهایی می شد. اگرچه نبرد همچنان ادامه داشت و توپخانه و نیروی هوایی دو طرف کاملا فعال بودند. بار دیگر زمان آن فرا رسیده تا فرماندهان ایرانی نبوغ خود را به رخ دشمن بکشند و با پیدا کردن راهی مناسب این دژ چند لایه را فتح کنند. عملیات متعدد نیروها برای تهاجم مستقیم به شهر همگی با شکست مواجه شده بود. هرچند پیشروی های انجام گرفته به قرارگاه سرفرماندهی کربلا اجازه می داد تا راه جدیدی را هم برای فتح شهر بیازماید. در طرح اولیه قرار بود تا قرارگاه نصر با تامین شلمچه تمام خرمشهر را به محاصره نیروهای خودی در آورد و با ایجاد ترس در دل نیروهای دشمن و متزلزل کردن روحیه آن ها شهر را مجبور به تسلیم کند. ولی حالا که فتح شلمچه امکان نداشت، چه می شد کرد حمله از سمت غرب، یک خودکشی واقعی بود و دو یورش قبلی نیز که در منطقه شمال در گرفته بودند با تلفات بالا و پیشروی محدود همراه بود و در عین حال به دلیل محدودیت فضا امکان مانور مناسب را از نیروها سلب می کرد.[/align] [align=center] [/align] [align=justify]اول خرداد ماه، نیروهای ایرانی برای بیش از 20 روز در حال نبرد با دشمن بودند. زمان آن رسیده بود تا سرهنگ توپخانه صیاد شیرازی ثابت کند که مردم ایران از یک ذره از خاکشان هم نمی گذرند. طرح سرهنگ به نظر مغز متفکر سپاه سردار باقری موافق افتاد و بار دیگر در ساعت 22:30 شب اول خرداد سال 1361 بیسیم های دلاور مردان ایرانی پس از دریافت رمز حمله یا محمد ابن عبدالله غریو صلوات و تکبیر گشت و یورش ناگهانی نیروها در سه محور به سمت شرق خرمشهر و دور زدن شلمچه آغاز شد. بدون شک این یک حمله تعیین کننده بود. عراق مانور تبلیغاتی خود را برای پایان دادن به جنگ آن هم در حالی که از دست بالا برخوردار بود آغاز کرده بود و مردم هم هر لحظه منتظر خبر آزادی خرمشهر بودند.[/align] خرمشهر آزاد شد [align=justify]جناح راست (تیپ 27 محمد رسوالله (ص) ) به فرماندهی سردار پاسدار (جاوید الاثر) احمد متوسلیان و همراهی سردار پاسدار محمد ابراهیم همت مانند کاردی که در پنیر فرو می رود، نیروی بعثی را در هم شکست. ولی دو جناح دیگر موفق به پیشروی نشدند و همین امر باعث تحت فشار قرار گرفتن سپاه تهران از هر دو سمت شده بود. لحظات سختی بود و به نظر نمی رسید هیچکدام از دو طرف حاضر به عقب نشینی باشند. تلفات جناح راست در حال افزایش بود که ناگهان در ساعت 4:30 بامداد 2 خرداد صدای تکبیر در تمام بیسیم ها پیچید. جاده شلمچه- خرمشهر به تصرف نیروهای خودی در آمده بود و خرمشهر محاصره شده بود. اتفاقات خوب دوباره آغاز شد. محل استقرار صدام حسین در غرب اروند سهوا به وسیله هواپیماهای نیروی هوایی ایران مورد هدف قرار گرفت و با پخش خبر مجروحیت یا مرگ احتمالی او روحیه سربازان عراقی در هم شکست. تلاش عراق برای بازپس گیری جاده شلکچه- خرمشهر با تلفات بسیار زیاد شکست خورد. در همین گیر و دارها بود که فرمانده نیروی عراقی حاضر در شهر نیز کشته شد، دژ خرمشهر سقوط کرد. سرانجام ساعت 14:20 بعد از ظهر سوم خرداد سال 1361 با ورود اولین یگان ها سپاه نجف آباد به فرماندهی سردار پاسدار (شهید) احمد کاظمی از خیابان کشتارگاه به داخل شهر، سربازان دلاور ایرانی موفق شدند تا بار دیگر شهری که در روز 4 آبان سال 1359 پس از 35 روز پایداری جانانه مردان محمد جهان آرا سقوط کرده بود را پس از زد و خوردهای کوچک شهری که بیشتر در اطراف گمرک روی داد از دشمن عراقی بازپس بگیرند و پرچم پیروزی را برفراز مسجد جامع برافرازند. نامشان جاوید و سرفرازیشان همیشگی باد.[/align] منبع: مجله دانستنیها شماره 30 باتشکر از جناب worior و Goebbels به خاطر انتقال تصاوبر به گالری سایت و همچنین جناب sina12152000 به خاطر باز کردن تاپیک. ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ می دونید چی کیف میده اینکه این عملیات رو به صورت یک کامپاین (Campaign) در آرما 2 بازی کنیم ولی حیف که........
  14. [quote][quote]آقا با اجازتون من شیفته این عکس شدمو زدمش توی امضام . [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/web%7E14.jpg]http://gallery.military.ir/albums/userpics/web%7E14.jpg[/url][/quote] حجمش رو کمتر کن ..[/quote] بله حق با شماست یه مقدار حجمش زیاد بود الان شد 54 کیلوبایت. ای کاش میشد این Su 27 را مجبورشون کرد بشینن تا سریع مهندسی معکوسشون کنیم؟
  15. آقا با اجازتون من شیفته این عکس شدمو زدمش توی امضام . [url=http://gallery.military.ir/albums/userpics/web%7E14.jpg]http://gallery.military.ir/albums/userpics/web%7E14.jpg[/url]