مقدمه
در خلال جنگ جهانی دوم و بعد از آن با وجود پیشرفت صنایع و با طراحی وتوسعه خودروهای زرهی متوسط و سنگین بازهم تا مدتها قسمتی از ستون فقرات نیروهای زرهی ارتش آمریکا را ادوات زرهی مانند تانک ها و خودروهای زرهی ضد تانک / پشتیبانی آتش/ توپهای خودکششی سبک تشکیل میدادند، عمده دلیل نیاز ارتش آمریکا به خودرو های زرهی سبک داشتن یک واحد زرمی با قابلیت ایجاد پشتیابی آتش مستقیم برای نیروهای هوابرد و پیاده نظام بود که دارای سرعت و چالاکی بالایی نیز باشد.علاوه براین ارتش آمریکا خواهان این بود تا این ادوات قابلیت جابه جایی هوایی را با کمک هواپیماها و بالگردهای ترابری داشته باشند پس همیشه به دنبال توسعه خودروهای زرهی سبک و کوچک بود زیرا در این دوره تاریخی هواپیماها و بالگردهای ترابری عمدتا محدودیت شدیدی در حمل بار داشتند همچنین فضای داخلی هواپیماهای ترابری نیز بسیار کم ومحدود بود. پیشرانه های خودروهای زرهی نیز هنوز کاستی های داشتند. در صورت افزایش وزن خودرو ها، در تحرک ادوات زرهی ، قدرت و سرعت کاهش محسوسی ایجاد می شد که در تانک های سبک با وظیفه شناسایی و یا پشتیبانی آتش بسیار اهمیت دارد. پس توسعه دهنگان و سازندگان، وزن و اندازه ی این دست از خودروهای نظامی را باید پایین نگه می داشتند و آنها را کوچک و سبک می ساختند. بعضی از این ادوات زرهی طوری طراحی وساخته شده بودن که قابلیت هوابرد بودن را داشته اند. در ادامه ادوات زرهی سبک ارتش ایالات متحده آمریکا که نقش پرنگی داشتند معرفی میشوند.
M22 Locust
اولین تانک سبک هوابرد ایالات متحده امریکا M22 معروف به ملخ (Locust) در طول جنگ جهانی دوم ساخته شد. توسعه M22 در سال 1941 به درخواست دفتر جنگ بریتانیا از دولت ایالات متحده آمریکا طراحی شد. M22 یک تانک سبک با قابلیت هوابرد ، که برای حمایت از نیروهای هوابرد بریتانیا ساخته و طراحی شده بود. کمپانی مارمون-هرینگتون در ماه مه سال 1941 مسولیت ساخت وطراحی این تانک را برعهده گرفت. در سال1940 انگلستان در حال ساخت و نوسازی نیروی هوابرد خود بود و پروژه های مختلفی را در این زمینه در دست ساخت داشت. به عنوان مثال انگلستان در 16 ژانویه 1941 به دنبال توسعه گلایدر نظامی Hamilcar بود. انگلستان می خواست تا این گلادریا توانایی حمل یک تانک سبک یا دو خودرو زرهی سبک را دارا باشند. در این زمان انگلستان تانکهای سبک Mk VII را به خاطر نتایج ضعیف در جنگ فرانسه از خدمت کنار گذاشت و به دنبال به خدمت گرفتن یک تانک تخصصی هوابرد بود. دفتر جنگ انگلستان به شدت احساس نیاز میکرد تا یک تانک سبک جدید با قابلت هوابرد را به خدمت بگیرد اما کارخانجات انگلیسی به دلیل جنگ، ظرفیت پایینی در تولید داشتند و نمی توانستند این نیاز را برآورده کنند. به همین دلیل انگلستان از دولت ایالات متحده آمریکا در خواست کرد تا نیازش را برآورد کند. این درخواست توسط کمیسیون هوایی بریتانیا در واشنگتن دی سی مطرح شد، که در آن پیشنهاد داده شد تا یک تانک با محدود وزنی بین 9 الی 10 تن ساخته شود. همچنین ابعاد آن به گونه ای باشد که بتوان آن را با گلایدرهای نظامی جا به جا کرد. همچنین سلاح اصلی باید توپ 37 میلیمتری، سلاح ثانویه نیز یک مسلسل برونینگ مدل M1919A4 و تعداد خدمه نیز سه نفر باشد. دولت ایالات متحده امریکا از 3 شرکت جنرال موتور، والتر کریستی و مارمون-هرینگتون در خواست کرد تا هرکدام برای این پروژه طرحی پشنهادی خود را ارائه دهند.
تانک سبک Mk VII
تانک سبک M22به وسیله ی گلایدر Hamilcar جابه جا می شد
یکی از طرح ها برای جا به جایی تانک سبک M22 نصب آن در زیر بدنه هواپیمای ترابری داگلاس C-54 بود.
بالاخره در یک کنفرانس در ماه مه 1941 طرح شرکت مارمون-هرینگتون برای ساخت این تانک پذیرفته شد. اولین نمونه این تانک هوابرد با نام T9 در اواخر سال 1391 ساخته شد. وزن این تانک ،6.7 تن بود و به یک توپ 37 میلیمتری و مسلسل هم محور براونینگ M1919A4 مسلح شده بود. پیشرانه نیز یک موتور 6 سیلندر هواخنک با 162 اسب بخار قدرت در نظر گرفته شده بود که این قابلت را به تانک میداد که به حداکثر سرعت 64 کیلومتر بر ساعت دست پیدا کند. اما نمونه اولیه T9 نمونه نهایی برای تولید نبود. در نمونه تولیدی بعدی در سال 1942 که به نام T9E1 نامگذاری شد اصلاحاتی در ساختار تانک ایجاد شد. به عنوان مثال برای افزایش حفاظت بدنه، سیستم تعلیق و ساختار برجک تغییر داده شد. وزن کلی تانک به حداکثر وزن بارگیری با گلایدرهای نظامی یعنی 7 تن رسید. اما با وجود مشکلاتی تولید انبوه این تانک تا اوریل سال 1943 به تعویق افتاد. با رفع بعضی از ایرادات در سال 1943 تانک سبک با نام M22 تولید شد و تا سال 1945 تعداد 830 دستگاه تانک ساخته شد. با این وجود ارتش ایالات متحده از نتایج به دست امده راضی نبود و این پروژه را غیر قابل اعتماد می داستند از جمله دلایل بی اعتماد به تانک M22 ، نبود هواپیمای ترابری مناسب، در دسترس نبودن سیستم فرود مطمئن، نداشتن زره و حفاظت همه جانبه بود. همچنین به علت اینکه فرمانده تانک علاوه بر وظیفه خود باید کار بارگزاری مهمات را نیز انجام میداد که توان زیادی از فرمانده می گرفت و فرمانده تانک نمی تواست عملکر واقعی خود را انحام دهد. ارتش ایالات متحده امریکا از این تانک بیشتر برای اموزش خدمه استفاده می کردو همچگاه به آن را عملیاتی نکرد.
اندازه کوچک M22مناسب برای جا به جایی هوایی بود اما اندازه کوچک برای راحتی خدمه مشکل ساز بود.
تانک M22 در حال پیاده شدن از هواپیمای ترابری C-119
در عوض نیروهای انگلیس طرح M22 را کارآمد و مناسب جبهه های اروپا می دانستند اما در کامل ناباوری انگلیس ها، M22 یک شکست در طراحی از آب درامد. در سال 1945 در عملیات هوابرد وارسیتی، گلایدر های Hamilcar انگلیسی 8 دستگاه M22 را به میدان جنگ رساندند. از 8 دستگاه که برای نیروهای پیاده نظام ارسال شده بود فقط دودستگاه به منطقه مورد نظر رسید. بعضی از آنها در مناطق تحت کنترل دشمن فرود امدند، بعضی دیگر به علت فرود نادرست صدمه جدی دیده بودند و گروهی نیز به خاطر فرود مشخص گلایدر های توسط آلمانها از بین رفتند.( فرود گلایدر های حدود 10 دقیقه طول میکشید )
یکی از وظایف تانک سبک M22 پشتیبانی از نیروهای پیاده بوده است
بعد از این عملیات انگلستان نیز متوجه شد این طرح ناکارامد است به همین منظور تعداد باقی مانده این تانک هوابرد را به بلژیک فروخت . ایالات متحده نیز بعد از مدتی تعدادی از این تانکها را به تراکتورهای کشاورزی تبدیل کرد البته تعدادی نیز به مصر فروخته شد که این کشور در مقابل رژیم صهیونیستی در سال 1948 از این تانکها استفاده کرد.
تانک منهدم شده M22 توسط تانک پنتر آلمانی بعد از پیاده شدن از گلایدر
تانک سبک M22 متعلق به ارتش مصر
مشخصات
سال تولید :1942-1945
تعداد تولید شده : 830 دستگاه
طول: 3.94 متر
عرض: 2.23 متر
ارتفاع: 1.85 متر
وزن: 7.4 تن
خدمه: 3 نفر
تسلیحات: توپ 37 میلیمتری و مسلسل 7.62 میلیمتری برونینگ مدل M1919A4
پیشرانه: موتور 6سیلندری با قدرت 165 اسب بخار
حداکثر سرعت: 64 کیلومتر بر ساعت
تانک سبکM24
تانک سبک M24 در اواخر جنگ جهانی دوم ساخته و به کارگرفته شد. امریکایی ها این تانک را به نام Chaffee به افتخار جنرال چافی که در توسعه و ساخت این تانک کمک های بسیاری به ارتش ایالات متحده کرده بود نامگذاری کردند. نیاز به توسعه این تانک به جنگ های انگلستان در شمال افریقا برمیگردد . زمانی که نیروهای انگلیسی متوجه شدند تانهای سبک M3 استوارت مسلح به توپ 37 میلیمتری ناکارآمد هستند. نیروهای انگلیس متوجه شده بودند توپ های 75 میلمتری در این نبردها عملکرد قابل قبولی تری داشتند. پس تصمیم گرفته شد تا توپ 75 میلیمتری را بروی یک تانک جدید پیاده سازی کنند. اولین تلاش برای ساخت تانک مورد نظر نیروهای متفقین تانکی به نام T7 بود اما به علت افزایش وزن تانک به 25 تن ، این تانک جز تانک سبک کلاس بندی نمی شد، در نتیجه نیروهای آمریکایی این تانک را بانام تانک متوسط M7 تولید کردند. نیروهای آمریکایی متوجه شده بودند افزایش وزن بدون افزایش قدرت، عملکرد دلخواهی در میدان نبرد نخواهد داشت. پس طرح تولید M7 با تولید 7 نمونه متوقف شد. پس از این اتفاق نیروهای نظامی ایالات متحده به دنبال توسعه یک تانک سبک باهمان قدرت پیشرانه و محدوده ی وزنی تانکهایM5 ( نمونه قدرتمند تر و قوی تر تانک سبک M3) اما مسلح به توپ 75 میلیمتری رفتند. در آوریل سال 1943، ساخت تانک سبکM24 با همکاری کارخانه کادیلاک و سازمان مهمات سازی امریکا شروع شد. تلاش سازندگان برای پایین نگهداشتن وزن تانک کمتر از 20 تن با نصب زره های با ضخامت 25 میلی متر همراه بود اما برای جبران این زره ضعیف، زره هل با حداکثر شیب ممکن نصب شدند تا باعث افزایش مقاومت تانک بشود. سلاح اصلی یک توپ 75 میلیمتری مدل T13E1 بوده است که در بمب افکن B-25H نیز استفاده شده بود. این مدل با توپ های 75 ملیمتری سری M3 که در تانک های ارتش ایا لات متحده امریکا استفاده می شد در بخش لوله توپ و مکانیزم لگد توپ متفاوت بود.
تانک متوسط M7
تانک M24 ارتش ایالت متحده امریکا در جبهه اروپا
سیستم تعلیق از نوع میله ای پیچشی مشابه زره کوب M18 طراحی شد. تعداد خدمه 5 نفر شامل راننده ، فرمانده ، توپچی ، لودر ، و اوپراتور رادیو در نظر گرفته شد. به همین منظور یک برجک سه نفر برای تانک طراحی شد. در 15 اکتبر، سال 1943 اولین دستگاه ساخت شد و قرار شد تا 1000 دستگاه از این تانک ساخته شود ولی دلیل طراحی موفق و استقبال مقامات از این تانک سبک تعداد درخواستی به 5000 دستگاه افزایش یافت. تولید صنعتی در سال 1944 تحت عنوان تانک سبک M24 آغاز شد. تولید این تانک در آگوست سال 1945 پایان یافت و 4،731 دستگاه در دو کارخانه کادیلاک و مسی هریس تولید شد. اولین تانکهای سبک M24 که 34 دستگاه بودند در نوامبر سال 1944 به نیروهای مکانیزه آمریکایی مستقر در فرانسه تحویل داده شد. بعد از آن این تانک به واحدهای شناسایی و دیگر نیروها داده شد . اما سرعت این انتقال به نیرو ها با کندی همراه بود به طوری که با پایان یافتن جنگ هنوز بعضی از یگان ها از تانک های منسوخ شده استوارت M3 / M5 استفاده می کردند.
تانک M24 ارتش ایالت متحده امریکا در طول جنگ کره
هواپیمای ترابری C-124 توانایی جابه جای یک دستگاه تانک سبک یا 20 دستگاه جیپ 4x4 و یا 200 سرباز هوابرد را داشته است.
گزارشهای واحدهای که از این تانک در طول جنگ استفاده می کردند مثبت بود. یکی از علل رضایت نیروها ، نصب توپ 75 میلی متر به جای توپ 35 میلی متری بروی تانک بود . بزرگترین عیب این تانک زره بسیار ضعیف بود که در برابر تمامی تانکهای آلمانی ، تسلیحات ضد تانک و تسلیحات دستی ضد تانک آسیب پذیر بود. به دلیل فرایند تحویل کند این تانک به نیروها در جنگ جهانی خصوصا جبهه اروپا اثر گذاری بسیار ناچیز داشت . در جنگ کره تانک های M24 امریکا جز اولین تانکهای بودند که در مقابل تانکهای کره شمالی T-34-85 قرار گرفتند. M24 در مقابل تانکهای متوسط با زره قوی تر ، تسلیحات قوی تر و خدمه ماهر مغلوب شدند در نتیجه تعدادی قابل توجه ای از این تانک های از دست رفتند و در مقابل تانکهای کره شمالی T-34 خسارت جزئی دیدند. چند ماه بعد امریکا و کشورهای همپیمان درجنگ برای مقابل با تانکهای کره شمالی تصمیم به ورود تانکهای سنگنین تر به جنگ کره گرفتند. در نتیجه بعد از این نقش تانک سبک M24 به عنوان خودرو شناسایی و پشتیبانی آتش برای حمایت از تانک های M4 شرمن، M26 پرشینگ، و M46 پاتن بود که البته در این نقش ها موفق تر عمل کرد. این تانک نیز مانند تمامی پروژهای موفق ارتش ایالات متحده آمریکا در اختیار متحدان این کشور قرار گرفت. فرانسه از این تانک در عملییات نظامی هند و چین برای پشتیبانی از نیروهای پیاده نظام خود استفاده کرد. همچنین فرانسه تعدادی از این تانک را در الجزایر مستقر کرده بود. پاکستان نیز از این تانک در برابر کشور هند بهره گرفت. گفته میشود این تانک در جنگ ایران و عراق نیز حضور داشته است. هردو کشور قبل از اغاز جنگ این تانک را در اختیار داشتند.
تانک M24 متعلق به ارتش یونان
تانک M24 متعلق به ارتش ایران در کودتای 28 مرداد
مشخصات
سال تولید : 1944–1945
سال خدمت : 1944–1953 در ارتش آمریکا
تعداد تولید شده : 4,731 دستگاه
طول: 5.56 متر
عرض: 3 متر
ارتفاع: 2.77 متر
وزن: 18.4 تن
خدمه: 5 نفر
تسلیحات: توپ 75 میلیمتری - مسلسل، 12.7 میلیمتری برونینگ 7.62 - M2HB میلیمتری برونینگ مدل M1919A4
پیشرانه: دو موتور 8 سیلندری قدرت 110 اسب بخار
حداکثر سرعت: 56 کیلومتر بر ساعت در جاده
تانک سبک M41
تانک سبک M41 واکر بولداگ در حقیقت جایگزینی برای تانک سبک M24 بود. اسم این تانک به افتخار جنرال والتون واکر که در تصادف جیپ اش در کره کشته شد نامگذاری شد. در 7 نوامبر سال 1950 ، ارتش ایالات متحده آمریکا دسته بندی تانکها را براساس میزان کالیبر جنگ افزار اصلی انجام میداد . به این صورت که کالیبر 120 میلیمتری و 105 میلیمتری جز تانک های فوق سنگین و سنگین ، کالیبر 90 میلیمتری متوسط و 76 میلیمتری جز تانک های سبک طبقه بندی می شدند. بر همین اساس تانک M41 به علت مسلح بودن به توپ76 میلیمتری با وجود وزن 23.5 تن جز تانکهای سبک طبقه شده است.
هری ترومن رئيس جمهور آمریکا در حال بازدید از نمونه اولیه تانک تانک سبک M41
تست تانک سبک M41
ساخت تانک سبک M41 در کارخانه کادیلاک
با وجود طرح موفق تانک سبک M24 اما سلاح اصلی به اندازه کافی برای از بین بردن تهدیدات موثر نبود. با وجود اینکه استفاده اصلی آن در ماموریت های شناسایی بود ، ارتش ایالات متحده خواستار یک جنگ افزار قدرتمند برای نسل های بعدی تانکهای سبک بود. توسعه تانک جدید با نام T37، در سال 1947 آغاز شد. این تانک جدید توانایی جابه جایی هوایی را دارا بود و به خاطر داشتن توپ جدید 76 میلیمتری و فاصله یاب به عنوان یک ضدتانک قدرتمند توانایی خدمت را داشت. در سال 1949 با ایجاد تغیراتی، پروژه به T41 تغییر نام داد. سرانجام در سال 1951 تولید تانک در کارخانه کادیلاک آغاز و در سال 1953 به طور کامل جایگزین تانک سبک M22 شد. طرح M41 دارای یک سلاح مناسب و چالاکی متناسب بود، با این حال این تانک نیز خالی از مشکل نبود موتور پر سو صدا و پر مصرف ، فضای داخلی کم برای خدمه و اندازه سنگین که مشکلاتی را در جابه جایی هوایی ایجاد می کرد از جمله مشکلات این تانک بود. تانک M41 در جنگ کره در تعداد محدودی شرکت داشت . در این جنگ این تانک بیشتر به عنوان یک نمونه آزمایشی حضور داشت خصوصا برای بررسی فاصله یاب آن مورد تست قرار میگرفت. در آن زمان این تانک هنوز در مرحله تولید نمونه اولیه یعنی طرح T41 قرار داشت . یکی از دلایل عجله ارتش آمریکا حضور تانکهای T-34 کره شمالی بود. در جنگ ویتنام در سال 1964 ارتش ایالات متحده به ارتش ویتنام جنوبی تانکهای سبک M41 را به عنوان جایگزینی برای تانک های M22 تحویل داد ( ارتش ویتنام جنوبی تانک های M24 را از فرانسه در طول نخستین جنگ هند و چین دریافت کرده بود). در سال 1971 نیروهای امریکایی و ویتنام جنوبی در طی عملیات Lam Son 719 برای قطع کردن خطوط تدارکاتی نیروهای ویتنام شمالی که منشا آن کشور لائوس بود در سه محور با حضور نیروهای هوابرد و زرهی اغاز کردند. در این عملیات برای اولین بار تانکهای ارتش ویتنام شمال در مقابل ارتش ویتنام جنوبی قرار گرفتند. 17 دستگاه تانک سبک M41 ویتنام جنوبی، 6 تانک T-54 و 16 تانک ابی-خاکی PT-76 ویتنام شمالی ا را نابود کردند . بعد از تانکM41 ارتش ایالات متحده امریکا به متحدین خود تانک ها متوسط M 48 پاتون را ارائه کرد تا وظایف این تانک را بر عهده بگیرد. با این حال هنوز ارتش ایالات متحده به دنبال ساخت تانک های سبک بود و سعی میکرد در تانک های نسل بعد وزن آنها را کاهش دهد.
از جمله اشکات فنی تانک سبک M41 پیشرانه پر سروصدا و پرمصرف بود.
تانک سبک M41 متعلق به ارتش ویتنام جنوبی
مشخصات
سال خدمت : 1953 تا اواخر دهه 1960 در ارتش آمریکا
طول: 5.819 متر
عرض: 3.2 متر
ارتفاع: 2.71 متر
وزن: 23.5 تن
خدمه: 4 نفر
تسلیحات: توپ 76 میلیمتری - مسلسل، 12.7 میلیمتری 7.62 - میلیمتری
پیشرانه: موتور 6سیلندر بنزینی با قدرت 500 اسب بخار
حداکثر سرعت: 72 کیلومتر بر ساعت
تانک سبک T92
تانک سبک T92 با قابلیت هوابرد یک طرح جدید و نو با وزن 18.5 تن و طول 5 متر جایگزینی برای تانک سبک M41 در دهه 1950 بود. توپ اصلی این تانک یک توپ با کالیبر 75 میلیمتری که بروی یک برجک با ارتفاع کم نصب شده بود. علاوه براین این تانک به دو مسلسل 12.7 و 7.62 میلیمتری با توانایی در گیری با اهداف پرنده دشمن در ارتفاع کم، مسلح بوده است. پیشرانه این تانک در قسمت جلویی بدنه قرار دارد قدرت این پیشرانه حدود 375 اسب بخار و حداکثر سرعت این تانک 56 کیلومتر بر ساعت بوده است.
تانک سبک T92 در کنار تانک سبک M41
به رغم طراحی نو و مبتکرانه هیچ وقت تانک سبک T92 به تولید انبوه نرسید.
یک درب برای ورود و خروج خدمه در بخش عقبی تانک تعببیه شده است. T92 دارای 4 خدمه می باشد و به یک سیستم بارگذار نیمه اتوماتیک مجهز بوده است ، در این تانک پوکه گلوله های به طور خودکار از تانک بیرون انداخت میشدند. برای کاهش وزن بدنه این تانک سبک بعضی از قطعات مثل درب های خروج عقبی از آلومنیوم ساخته شده بودند . این تانک توانایی حمل 60 گلوله را داشته است . البته این تانک با وجود طراحی مبتکرانش نتوانست نظر ارتش ایالات متحده و کنگره را به خود جلب کند و فقط 4 نمونه از آن توالید شد. یکی از دلایل لغو این طرح، تانک آبی- خاکی PT-76 شوروی بود. چون تانک T92 قابلیت دوزیست بودن را نداشت اما رقیبش این توانایی داشت ، اعضایی کنگره در مورد توانایی و عملکرد تانک سبک T92 تردید کردند در نتیجه این پروژه در سال 1958 لغو شد.
مشخصات
سال خدمت : طرح پذیرفته نشد
طول: 5 متر
عرض: ؟؟؟
ارتفاع: ؟؟؟
وزن: 18.5 تن
خدمه: 4 نفر
تسلیحات: توپ 76 میلیمتری - مسلسل، 12.7 میلیمتری 7.62 - میلیمتری
پیشرانه: حدود 375 اسب بخار قدرت
حداکثر سرعت: 56 کیلومتر بر ساعت
ادامه دارد...
گردآوری و ترجمه:Crash
نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است
قسمت دوم
M56 Scorpion
M56 یک خودرو ضد تانک / توپ خودکششی ارتش امریکا، که دارای یک توپ 90 میلیمتری است. هدف ساخت این خودرو داشتن یک خودرو ضد تانک/ توپ خودکششی با قابلیت هوابرد و انتقال هوایی به وسیله هواپیماها وبالگردهای ترابری بوده است. M56 توسط کمپانی جنرال موتور ، بخش کادیلاک برای نیروهای هوابرد طراحی و ساخته شد. بعدها این خودرو ضد تانک در اختیار تفنگداران نیروی دریایی اسپانیایی، مراکش و جمهوری کره نیز قرار داده شد.
از جمله ویژگی مهم M56 قابلیت هوابرد بودن آن است.
پرتاب شدن M56 از هواپیمای C-119 و فرود موفق آن
جا به جایی اسکورپین با کمک بالگرد CH-37
M56 دارای 4 خدمه شامل فرمانده، توپچی، لودر و راننده است. وزن این خودرو در حالت آماده برای جنگ 7.7 تن و در حالت استاندارد 6.4 تن بوده است. M56 مجهز به نورافکن فروسرخ خارجی برای رانندگی درشب و فاقد سیستم های حفاظتی ش.م.ر بوده است همچنین این خودرو قابلیت دوزیست بودن را نداشته است. پیشرانه این خودرو موتور بنزینی Continental A01-403-5 با قدرت 200 اسب بخار بوده. به مدد این پیشرانه حداکثر سرعت در جاده 45 کیلومتربر ساعت و برد 230 کیلومتر بوده است. توپ اصلی این ضد تانک یک توپ 90 میلیمتری مدل M54 بود. مهمات توپ مدل M54 با توپ مدل M36 یکسان بوده، توپ مدل M36 بروی تانک اصلی میدان نبرد M48 پاتون نصب شده بود. تعداد گلوله های ذخیره شده در داخل خودرو 29 گلوله می باشد. تنها بخشی محافظتی برای خدمه یک حفاظ زرهی است که در جلویی محل قرار گیری خدمه قرار داشته است. M56 توسط تیپ 173 هوابرد ارتش آمریکا در جنگ ویتنام استفاده شده عمده نقش این خودرو ایجاد پوشش آتش مستقیم برای نیروهای پیاده نظام بوده است. بزرگ ترین اشکال این خودرو در جنگ ویتنام نداشتن یک حفاظت همه جانبه برای محل قرار گیری خدمه بود.
توپ 90 میلیمتری جهت تامین آتش پشتیبانی برای پیاده نظام رضایت بخش بود.
محل ذخیره سازی مهمات در بخش عقبی بدنه بود.
از جمله خودرو های زرهی استثنایی که به جای چرخ های فلزی مجهز به تایر های لاستیکی است
محفظه حفاظ راننده
توپ M56 در کنار نفربر M113 در ویتنام
مشخصات:
سال تولید : 1953–1959
وزن : 7.7 تن
طول : 4.55 متر
عرض: 2.57 متر
ارتفاع : 2متر
تعداد خدمه : 4نفر – فرمانده ، توپچی ، بارگذار و راننده
تسلیحات : توپ 90 میلیمتری M54
پیشرانه : موتور بنزینی A01-403-5 با قدرت 200 اسب بخار
حداکثر سرعت در جاده : 45 کیلومتربر ساعت
برد : 230 کیلومتر
M50 Ontos
Ontos یکی دیگر از خودروهای سبک زرهی ضد تانک ارتش ایالات متحده امریکا میباشد که به توپ 106 میلیمتری مجهز است . این خودرو زرهی در سال 1950 توسعه پیدا کرده بود. سلاح اصلی 6 عدد توپ 106 میلیمتری بدون لگد مدل M40 است، که می توانسته به طور متوالی وبه سرعت یک هدف دشمن را با اطمینان بالا نابود کند . این خودرو زرهی در تعداد محدود برای تفنگداران دریایی ایالات متحده ساخته شد. تفنگداران نیرو دریایی در گزارشات خود از نتیجه عالی Ontos برای پشتیبانی و پوشش آتش مستقیم در طول جنگ ویتنام خبر میدادند. در سال 1969 M50 برای همیشه از خدمت کنار گذاشته شد. ارتش آمریکا در سال 1950 در نظر داشت تا یک خودرو زرهی ضد تانک با قابلیت جابه جایی هوایی با کمک هواپیماهای ترابری با محدوده وزن 10 تا 20 تن را طراحی کند. همچنین درنظر داشت تا از پیشرانه شش سیلندر کامیون های GMC برای نیروی محرک Ontos استفاده کند. سرانجام شرکت آلیس چالمرز قرار دادی با ارتش آمریکا در12اوت سال 1955 منبی بر طراحی و ساخت خودر زرهی با مشخصات مورد نظر ارتش و تولید 297 دستگاه را بست . شرکت آلیس چالمرز اولین نمونه مورد نظر را در سال 1952 ساخت. این نمونه اولیه بروی شاسی توپ خودکششی سبک M56 نصب شده بود . اما بر خلاف M56 به یک برجک فولاد ی برای حفاظت بیشتر خدمه مجهز بود. این برجک دارای دوبازو بود که در هر طرف 3 توپ نصب میشد . برجک این مدل فقط توانایی گردش 15 درجه ای را داشت. در نمونه دوم شرکت آلیس چالمرز تغییرات عمده ای ازجمله به کارگیری سیستم تعلیق جدید، زنجیرهای حرکتی جدید و برجک جدید با توانایی گردش 40 درجه ای را برروی نمونه جدید پیاده سازی کرد. سلاح اصلی نیز 6 توپ 106 میلیمتری بدون لگد M40 بود. سلاح ثانویه برای مبارزه با نیروهای پیاده نظام دشمن یک مسلسل ۷٫۶۲ میلیمتری مدل M1919A4 انتخاب شد. همچنین در بعضی خودروها 4 عدد مسلسل سنگین 12.7 میلیمتری M2 Browning بروی توپ ها نصب شد. انجام تست ها و آزمایشات بروی نمونه اولیه این خودرو زرهی تا سال 1955 ادامه داشت. بعد از تکمیل تست ها تولید این خودرو در سال 1955 تا اواسط سال 1957 ادامه داشت. اولین نمونه های تحویلی به تفنگداران نیرو دریایی در 31 اکتبر سال 1956 بود . اما با این وجود M50 خالی از اشکال نبود , حمل تعداد کم گلوله به نسبت نقش یک خودر وضد تانک- پشتیبانی آتش ( تعداد گلوله های قابل حمل برای توپ اصلی 18 عدد بود) و نیاز به خروج خدمه از خودرو برای بارگذاری مجدد توپ ها که موجب میشد در تیررس دشمن قرار بگیرند از جمله اشکالات این ضدتانک بود.
نمونه ی اولیه M50 که از بدنه ی M56 بهره می گرفت.
این ضد تانک با 6 توپ 106 میلیمتری سلاح قدرتمندی بود.
جابه جایی M50 با کمک هواپیمای ترابری C119
درب پشتی M50 برای ورود و خروج سرنشین ها
در حالی که قرار بود M50 به عنوان یک ضدتانک در میدان نبرد ظاهرشود اما عموما در میدان نبرد به عنوان یک خودرو پشتیبانی آتش برای نیروهای پیاده نظام مورد استفاده قرار می گرفته است .زره سبک این خودرو در برابر تفنگ های انفرادی با کالیبر بالا مقاوم بود اما در مقابل انفجار مین ها و تسلیحات ضد تانک مثل ارپی جی مقاومت چندانی داشت در نتیجه ارتش امریکا از M50 برای خطوط دفاعی و یا عملیات های افندی بهره می گرفت. با این حال خدمه و فرماندهان از عملکرد این خودرو در طول خدمت در میدان نبرد ویتنام راضی بودند. وزن کم این خودرو باعث می شد در هنگام عبور از مناطق صعب العبور و پل های چوبی با ظرفیت وزنی پایین بدون مشکلی به راه خود ادامه دهد در صورتی که تانک های دیگر با وزن بالا در این مناطق دچار مشکل اساسی می شدند.
Ontos در کنار تانک M48
Ontos در کنار تانک شعله افکن زیپو M67
در نبرد Huế ، فرمانده کلنل اسمیت استنلی هیوز بیان کرد که Ontos بیشتر از تمامی سلاح های تفنگداران نیرو دریایی موثر بوده است. Ontos در ماه مه سال 1956 غیر فعال شد و تعدادی از این خودرو به تیپ های سبک پیاده نظام ارتش در ویتنام تحویل داد شد. تا زمان در دسترس بود قطعات یدکی از M50 استفاده میشد و در غیر این صورت با برداشت برجک از آن به عنوان یک سنگر ثابت استفاده میشد. در اخر در سال 1970 تمامی Ontos ها از ویتنام خارج شدند و در آمریکا یا اوراق میشدند ویا از شاسی آنها برای ساخت وسایل نقلیه جدید استفاده میشد. البته چند دستگاه باقی مانده امروزه در موزه های جنگ در ایالات مختلف امریکا نگهداری میشوند.
نقش پرنگ Ontos در جنگ ویتنام
Ontos در حال شکار یک تک تیرانداز در نبرد Huế
حضور محدود Ontos در لبنان- سال 1958
مدل ها
نفربر T55-T56
این مدل ها نفربرهای سبک زرهی بود که از روی شاسی و بدنه M56 ساخته شده اند. مدل T55 همان M56 بدون که برجک است. از این مدل 2 نسخه اولیه ساخته شد اما به علت جای کم برای خدمه و سرنشینان ( ظرفیت این مدل پنج سرنشین بوده است) و فضای کم برای راننده این طرح رد شد. مدل T56 به نسبت مدل قبلی خود کشیده تر است در نتیجه یک تیم 8 نفره با تجهیزات می توانسته در داخل آن قرار بگیرد . با این وجود این طرح نیز توسط ارتش امریکا پذیرفته نشد.
نفربر T55
نفربر T56
Ontos با توپ 105م.م
در این طرح قرار بود توپهای 106 میلیمتری با توپهای جدید 105 میلیمتری به علاوه یک بارگذار خودکار ( عملکرد این بارگذارها همانند فشنگگذاری در هفت تیر بوده است) نصب شوند. با این وجود این طرح نیز رد شد و به مرحله عملیاتی نرسید.
M50A1
در این طرح پیشرانه GMC با یک پیشرانه کرایسلر 361 V8 جایگزین شد. از 297 دستگاه تحویلی به تفنگداران نیروی دریایی تنها 176 دتسگاه ما بین سال ها 1963تا 1965 به این استاندارد رسیدند.
مشخصات :
سال تولید : 1955–1957
تعداد تولید شده : 297 دستگاه
وزن : 8,600 کیلوگرم
طول : 3.83 متر
عرض: 2.59 متر
ارتفاع : 2.13 متر
تعداد خدمه : 3 نفر – توپچی ، بارگذار و راننده
تسلیحات : 6 توپ 106 میلیمتری - مسلسل ۷٫۶۲ میلیمتری – 4 مسلسل 12.7 میلیمتری
پیشرانه : موتور GM 6-cyl با قدرت 145 اسب بخار
حداکثر سرعت در جاده : 48 کیلومتربر ساعت
برد : 185 کیلومتر
M551 SHERIDAN
مدل پیشرفته تر خودروهای زرهی هوابرد و کوچک ارتش ایالات متحده امریکا M551 نام داشت. در سال 1966 با بازنشسته شدن تانک های سنگنین M103 و از رده خارج شدن بیشتر تانک های سبک خصوصا تانک ها سبک M41 و تغییر کلاس بندی تانک ها با ورود تانک اصلی میدان نبرد ، خودرو های زرهی نظیر M551 در ارتش ایالات متحده آمریکا بیشر با عنوان یک خودروی شناسایی/ هوابرد شناخته می شدند. با کنار گذاشته شدن تانک M41 ، پذیرفته نشدن طرح های جدید همانند T92و ورود تانک های سبک آبی- خاکی PT-76 شوروی ، ارتش ایالات متحده آمریکا را مجبور کرد تا یک تانک سبک جدید را به خدمت بگیرد. از جمله شروط ارتش آمریکا برای پذیرفتن طرح جدید علاوه برا قابلت هوابرد بودن ، مجهز بودن تانک به یک برجک تمامی زرهی و مقاومت بدنه در مقابل گلوله های 12.7 میلیمتری و مقاومت قابل مقبول در مقابل تسلیحات ضد زره بود. ( همانند زره نفربر های M113 ارتش آمریکا) همچنین برای ارتش آمریکا بسیار مهم بود که تانک جدید قابلت شناوری را در آب داشته باشد. برهمین اساس طرح تانک M551 در سال 1966 به وسیله کمپانی جنرال موتور تولید شد. از سال 1966 تا 1970 حدود 1,662 دستگاه از این تانک ساخته شد. تانک M551 مجهز به یک بدنه ی آلیاژ الومنیومی و یک برجک فولادی بود. سلاح اصلی این تانک یک توپ 152 میلیمتری به نام M81 بوده است. البته این توپ پس از شلیک ها مکرر دچار ترک می شد بعد از اصلاحاتی توپ M81E1 بروی تانک نصب شد. همچنین به علت سرعت پایین گلوله های این توپ، خدمه برای هدف قرار دادن اهداف خصوصا اهداف متحرک با مشکل مواجه بودند به همین علت قابلیت شلیک موشک های هدایت پذیر ضد زره MGM-51 Shillelagh را برای این تانک فراهم کردند. تسلیحات ثانویه شامل یک مسلسل 7.62 میلیمتری هم محور و مسلسل 12.7 میلیمتری ضد هوایی بود. تعداد خدمه 4 نفر متشکل از راننده ، فرمانده ، توپچی و لودر بوده است. ییشرانه ی دیزیل این تانک ساخت کارخانه دیترویت دیزل مدل 6V53T با قدرت 300 اسب بخار بوده است.
توپ قدرتمند 152 میلیمتری M81E1 تانک شریدان بسیار ویرانگر بود.
موشک ضد زره هدایت شونده MGM-51 که از تانک های M551 شلیک می شد.
جا به جایی هوایی تانک شریدان با بالگرد CH-54
جا به جایی تانک شریدان با هواپیمای ترابری C-130
لحظه خروج تانک شریدان از هواپیمای ترابری C-130 و باز شدن چترهای فرود
در سال 1966 به فرمانده نیروهای آمریکایی در ویتنام جنوبی، ژنرال وستمورلند، دستور داده شد که از تانک شریدان در جبهه های نیرد استفاده شود. اما تا سال 1968 به دلیل مشکلات فنی و نبود مهمات مناسب برای این تانک هیچ تانک شریدانی به جبهه ها فرستاده نشد. البته در این بین افرادی همچون ژنرال آبرامز از به کارگیری تانکی با زره آلومنیومی با مقاومت پایین تردید داشتند. در اواخر سال 1968 ژنرال آبرامز با سرهنگ جورج پاتن ( فرزند ژنرال معروف آمریکایی ژنرال پاتن در جنگ جهانی دوم) که فرمانده هنگ 11 ام سوار نظام ملاقات کرد. ژنرال آبرامز در این دیدار نگرانی خود را از به کارگیری تانک سبک جدید مطرح کرد و سرهنگ جورج پاتن پیشنهاد داد تا تانک سبک جدید در گروه های سوار نظام زرهی مورد آزمایش قرار گیرند. پس بالاخره در همان سال تعدادی از تانک های سبک شیردان به دو گروه سوار نظام زرهی تحویل داده شد. در پایان سال 1970 بیش 200 دستگاه تانک شریدان وارد جبهه ی نبرد ویتنام شد و تا پایان سال 1972 تقریبا در تمامی گروه های سوار نظام زرهی مستقر در ویتنام تانک های شریدان مشغول خدمت بودند. به طوری که دربیشتر دسته های سوار نطام زرهی تانک های M551 در حال جایگزن شدن با تانک های M48 پاتن بودند. بیشتر ماموریتی تانک های سبک شریدان در ویتنام شامل شناسایی، گشت شب و پاکسازی جاده ها بود . سربازان از عملکرد تانک های سبک شریدان راضی بودند اما در عوض فرماندهان میدانی از تلفات بالای خدمه در میدان های نبرد ناراضی بودند به طوری که تهدیداتی مانند راکت های ارپی جی و مین های ضد تانک باعث رسیدن خسارت جزئی به تانک های M48 پاتن می شدند تانک های سبک شریدان را متحمل خسارات سنگین می کردند که باعث از بین رفتن خدمه می شد. به طوری در موقع ورود تازه تانک های شریدان در مناطق غیر نظامی ویتنام حدود 3 دستگاه از این تانک ها به وسیله مین ها به طور کامل از بین رفتند. در یک مورد دیگر نیز در ماه مارس سال 1971 پنج دستگاه از تانک های شریدان در یک روز از بین رفتند. علاوه بر زره ضعیف، در مقایسه با خدمه ی تانک های M48 پاتن که در مدت 1 دقیقه توانایی شلیک 17گلوله 90 میلیمتری را داشتند. خدمه تانک های M551 شریدان فقط توانایی شلیک 2 گلوله در هیمن زمان را داشتند. با وجود این کاستی ها تانک های سبک شریدان برای نیروهای پیاده نظام مستقر در ویتنام ارزشمند بود. علاوه بر اینپ تانک های شریدان در کنار نفربرهای M113 برای پشتبانی آتش مستقیم سربازها حضور فعال داشتند. توانایی جا به جایی بسیار زیاد انها در مقابل تانک های M48 پاتن نیز بسیار مهم بود. به طوری که می توانستند در زمین های ناهموار ویتنام به راحتی حرکت کنند و به انجام ماموریت بپردازند.
تانک شریدان در حال اسکورت یک کاروان لجستیکی در ویتنام
تانک شریدان در ویتنام
تانک آسیب دیده ی شریدان به وسیله مین در ویتنام
بعد از جنگ ویتنام ایالات متحده آمریکا برنامه ای برای باز نشسته کردن تانک های سبک M551 داشت اما به علت اینکه هیچ جایگزنی برای آن در اختیار نبود به ناچار تانک های شریدان را در خدمت نگه داشت. در دهه 80 میلادی نیز ارتش آمریکا با توسعه ی یک کیت جدید برای این تانک مدت زمان خدمت تانک شریدان را افزایش داد. این سری از تانک ها با نام M551A1s شناخته می شوند که به دید های بصری حرارتی برای فرمانده و توپچی مشابه تانک های اصلی میدان نبرد M60A3 مجهز شدند. در طی عملیات های سپر صحرا و طوفان صحرا 51 دستگاه تانک شریدان در اختیار لشکر 82 ام هوابرد قرار داده شد . اگر چه عکس هایی که در آن زمان منتشر شد ردیف تانک های شریدان را آماده ی دفاع در مقابل تانک های تی-72 گارد عراق نشان میداد. اما نقش عمده ماموریت تانک های شریدان در این جبهه با توجه به زره ضعیف به شناسایی ختم میشد. و به نظر میرسد فقط حدود 6 موشک Shillelagh توسط تانک های شریدان بر علیه تانک های تی-55 و ضدتانک های عراقی شلیک شده باشد. در ماموریت بعدی تانک های سبک شریدان که تنها عملیاتی بود که این تانک ها در آن بارریز هوایی شدند عملیات ایالات متحده آمریکا در پاناما سال 1989 بود. در این عملیات 14 دستگاه تانک M551 توسط هواپیمای ترابری C-5 گلکسی در منطقه مورد نظر فرود آمدند . البته در جریان فرود دو دستگاه از آنها در از بین رفتند. 8 دستگاه دیگر نیر توسط هواپیمای ترابری C-130 در ارتفاع بسیار پایین تخلیه شدند. عملکرد این تانک ها در پاناما بسیار رضایت بخش بود. با این حال با وجود اینکه ارتش آمریکا بازهم سعی در بهینه سازی تانک های شریدان داشت ولی بالاخر مجبور شد در سال 2003 تمامی تانک های شریدان را از خدمت کنار برگذارد.
تانک شریدان در پاناما
تانک شریدان در عملیات طوفان صحرا
فرود ناموفق تانک شریدان که باعث نابودی آن شده است
مشخصات :
وزن : 15.2 تن
طول : 6.3 متر
عرض: 2.8 متر
ارتفاع : 2.3 متر
تعداد خدمه : 4نفر – فرمانده ، توپچی ، بارگذار و راننده
تسلیحات : توپ 152 میلیمتری M81E1 – مسلسل 12.7 میلیمتری
پیشرانه : موتور 6V53T با قدرت 220 اسب بخار
حداکثر سرعت در جاده : 70 کیلومتربر ساعت
برد : 560 کیلومتر
تانک سبک RDF
این تانک سبک توسط کمپانی AAI در دهه 1980 طراحی و ساخته شد. و در حقیقت یک طرح برای ساخت نسل جدید تانک های سبک ارتش آمریکا بود. نمونه ی اولیه این تانک به یک توپ 76 میلیمتری مشایه توپ تانک M41 داشت. همچنین مجهز به یک برجک دو نفره بود. در نسخه های بعدی شرکت AAI از توپ 75 میلیمتری استفاده کرد که برای درگیری با اهداف پروازی دشمن در ارتفاع پایین مناسب بود. برجک دونفره نیزتبدیل به یک برجک بی سرنشین شد و محل قرار گیری 3 نفر خدمه ی تانک در داخل بدنه بود. البته کمپانی در نظر داشت تا در نسخه های بعدی با توجه به نوع توپ ، این تانک سبک را با نصب غلاف های موشک ضد هوایی استینگر تبدیل به یک خودرو پدافند هوایی کند. بدنه زرهی تانک از جنس آلیاژ الومنیومی است . برای افزایش حفاظت تانک نیز زره های اضافه شونده از جنس فولاد نیز قابل نصب بروی تانک RDF هستند. محل قرارگیری راننده در بخش جلوی سمت چپ وفرمانده و توپچی در سمت راست بوده است. توپ اصلی تانک به به طور کامل تثبیت شده و مجهز به یک سیستم کنترل آتش پیشرفته شامل یک کامپیوتر دیجیتال بوده است. علاوه بر توپ 75 میلی متر این تانک مسلح به یک مسلسل 7.62 می باشد. البته این طرح نتوانست نظر مثبت ارتش ایالات متحده را به خود جلب کند و هیچ گاه به تولید انبوه نرسید.
نمونه اولیه تانک RDF با توپ 76 میلیمتری
نمونه های بعدی تانک RDF با توپ جدید 75 میلیمتری
به خاطر زاویه ی گردش عمودی بسیار زیاد توپ جدید تانک RDF امکان درگیری با اهداف پرنده دشمن در ارتفاع پایین وجود داشت
نسل بعدی تانک های RDF در نقش خودرو زرهی پدافندهوایی مجهز به موشک استینگر
مشخصات :
وزن : 14.8 تن
طول : 8.2 متر
عرض: 2.5 متر
ارتفاع : 2.2 متر
تعداد خدمه : 3نفر – فرمانده ، توپچی ، و راننده
تسلیحات : توپ 76 میلیمتری – مسلسل 7.62 میلیمتری
پیشرانه : 350 اسب بخار قدرت
حداکثر سرعت در جاده : 64 کیلومتربر ساعت
برد : 480 کیلومتر
گردآوری و ترجمه:Crash
نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است
ادامه دارد...