amiramar

Members
  • تعداد محتوا

    55
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

اعتبار در انجمن

4

درباره amiramar

  • رتبه حساب کاربری
    سرجوخه

آخرین بازدید کنندگان پروفایل

بلوک آخرین بازدید کننده ها غیر فعال شده است و به دیگر کاربران نشان داده نمیشود.

  1. amiramar

    اگر من آمریکایی بودم!

    ما باید اول مظلوم نمایی کنیم تا دنیا بهمون ایراد نگیره.1 حمله ناگهانی و بدون برنامه ریزی هزینه سنگینی برامون داره.چون نمیتونیم به اشغال ایران ادامه بدیم.از طرفی اصلا به نفعمون نیست تا با حمله به ایران موجبات ضعف خودمونو فراهم کنیم.چون دشمنایی داریم که هرروز دارن قوی تر میشن.پس حمله نظامی فقط موقعیت خاص ما در جهان رو ازبین میبره.بهترین کار اینه که کشور های عرب منطقه رو مسلح کنیم.اینطوری هم با فروش سلاح های قدیمیمون یک پول هنگفت به جیب میزنیم و هم از حس نژاد پرستی دیرینه ای که بین مردم دو ملت وجود داره استفاده میکنیم و میتونیم اونارو به جون هم بندازییم.به هر حال ایجاد یک جبهه جنگی جدید مارو نابود می کنه.از طرفی جنگ بین ایران و اعراب عملا تمام نگرانیهای ما در دنیارو از بین میبره.درسته که 1 مدت دنیا نا آروم میشه اما فکر اون موقعیو بکنید که جنگ تموم شده و ............................ :mrgreen:
  2. مقامات نیروی هوایی اسرائیل از یک پهپاد جدید با قابلیت‌های پیشرفته پرده‌برداری نمودند. این پهپاد استراتژیک که دامینیتور 2 نام دارد بر اساس طرحی از یک هواپیما متعلق به بخش هوانوردی عمومی به نام دیاموند دی‌ای 42 توین‌استار ساخته شده است. این هواپیمای بی‌سرنشین تمام کامپوزیت که توسط دو موتور دیزل ثیلرت شتاب می‌گیرد، عرض بالی برابر 5/13 متر و دارد و می‌تواند محموله‌های 2000 کیلوگرمی را با خود حمل کند. نمونه قبلی این سری از پهپادها، هواپیمای تک موتور با مداومت پروازی بالا می‌باشد که عرض بال آن ۸ متر بوده و توانایی حمل محموله 400 کیلوگرمی را دارد. این پهپاد که طی همکاری کمپانی البیت و دیاموند ساخته شده است، برای پرواز بر روی مناطق استراتژیک غرب و شمال غرب ایران در نظر گرفته شده است. http://www.avia.ir/News/avia-861117-d.jpg منبع: www.flightglobal.com
  3. احتمالا بعد از حمله اونا ایران معذرت خواهی میکنه!!!!درسته که نیروی هوایی اونا قوی تره.اما ازنظر نیروی زمینی و دریایی ما حرفهای زیادی برای گفتن داریم.امریکاییها با این حرفها میخوان به اسرائیلیها و مردم کشورشون روحیه بدن.ایران رو نمیشه اشغال نظامی کرد.پس هزینه های سرسام آور حمله به این کشور بر نمیگردند.بنابراین آمریکا هیچ وقت حمله نمیکنه :? :lol:
  4. بهتره به جای آتشنشانها،جنازه برهاشون تمرین کنن!!!!!!!!!!!!!!! applause nailbiting hypnotized :lol: :?
  5. من فکر میکنم این سیاست آمریکاییهاست که از افراد احمق و سستی مثل صدام برای رسیدن به مقاصدشون استفاده میکنن.اگر آمریکا اون زمان به ایران حمله میکرد فکر میکنید الان چه وضعی داشت؟ :lol:
  6. amiramar

    اگر من آمریکایی بودم!

    البته هنوز ّf22 عملیاتی نشده.اما خراب کاری در جریان صادرات نفتی ایران چند ماه قبل از حمله کارسازه.به هر حال با توجه به اینکه از قدرت ایران اطلاعات دقیقی نداریم باید اول تا جای ممکن از نظر اقتصادی ضعیفشون کنیم!!! مرگ بر ما آمریکاییها!!!!!!!!!!! :? :lol:
  7. مقامات امنیتی اسرائیل اعلام کردند: در پی بالا گرفتن احتمال حمله سوریه به اسرائیل و افزایش تلاش های ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای، بزرگترین مانور اضطراری در خاک اسرائیل برگزار می شود. به گزارش عصر ایران (asriran.com) به نقل از روزنامه اسرائیلی جروزالم پست، این تمرین 5 روزه که به گفته مقامات امنیتی بزرگترین مانور اضطراری در تاریخ اسرائیل است، از ششم ماه آوریل شروع می شود. اما پیش از برگزاری این مانور، فردا یک تمرین اورژانس بیمارستانی به منظور آزمایش ظرفیت مرکز پزشکی "بارزیلای" شهر آشکلون در صورت اصابت یک فروند موشک گراد به ساختمان 5 طبقه بیمارستان و آزمایشگاه کلینیک بیماران سرپایی که مملو از مواد شیمیایی سمی است، برگزار می شود. در حدود یکصد مامور آتش نشان به همراه 10 خودروی آتش نشانی و تجهیزات مختلف در کنار پزشکان و پرستاران در این تمرین اضطراری شرکت می کنند. قرار است ایهود اولمرت نخست وزیر اسرائیل در اولین روز تمرین ماه آوریل، با اعضای کابینه خود جلسه ای درخصوص راهکار مقابله با حملات دشمن، برگزار کند. پلیس اسرائیل، یگان مقدم داخلی آی دی اف و دیگر بخش های نظامی، کلیه بیمارستان ها، خدمات آتش نشانی و امداد و سرویس های امنیتی به منظور آمادگی هرچه بیشتر در مقابل حمله موشکی هسته ای از سوی ایران و مقابله با سلاح های شیمیایی و بیولوژیکی دشمن، در این مانور شرکت می کنند. همچنین قرار است آژیر خطر به صدا درآید و نیروهای امداد به عملیات تخلیه عمومی از مناطق مورد اصابت قرار گرفته بپردازند. بیمارستان ها نیز توانمندی های خود را برای درمان هزاران زخمی به آزمایش خواهند گذاشت. کلیه وزراتخانه های دولتی نیز در این مانور شرکت می کنند و در یکی از روزهای تمرین، به پرسنل خود نحوه ورود به پناهگاه ها را آموزش می دهند. به گفته یکی از مقامات دفاعی بلندپایه اسرائیل، اجرای این مانور به معنای قریب الوقوع بودن جنگ نیست بلکه بخشی از آموزه هایی است که از جنگ دوم لبنان به دست آمده است.
  8. ماهم جنگ نمی خواهیم.اما اگر به وطن ما،اعتقادات ما و شرف ما حمله شد هر هزینه ایرا برای شکست دشمن می پردازیم. به امید روزی که ارزشهای انسانی بر زمین حکم فرما شوند............ :lol:
  9. amiramar

    اگر من آمریکایی بودم!

    از نظرات دوستان ممنونم.اما فرض کنید به عنوان یک نظامی آمریکایی مسئول برنامه ریزی برای حمله به ایرانید.این کار کمک زیادی به شناسایی تواناییهای دشمن می کند. با تشکر از همه ی دوستان :lol:
  10. منم موافقم.برنده جنگ کسی نیست که تجهیزات بهتری داره!کسیه که انگیزه بیشتری داره!!!! :lol:
  11. amiramar

    ابتکارات جنگ : زور خانه جنگی

    شرمنده!حواسم نبود!!! :lol:
  12. مطلب جالبی بود. دستت درد نکنه! :lol: applause
  13. amiramar

    اگر من آمریکایی بودم!

    اگه قرار نباشه از مالیات ما برای دفاع!!!!از ما در برابر تروریستا استفاده کنن پس از کجا بیارن؟نفت عراق و تریاک افغانستانم دیگه جوابگوی مخارج جنگ نیست!!!! :lol: بهتره راه های آسیب زدن به ایرانو پیدا کنیم.به نظر من اول محاصره اقتصادیشون کنیم تا ضعیف بشن.بعدا حمله میکنیم!!!راه های حمله روهم دوستان پیشنهاد بدن :?
  14. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، صدام حسین با این تصور که با رفتن شاه جای او را در خلیج فارس پر می کند و نقش رهبری اعراب را بازی می کند، از همان روزهای اول پیروزی انقلاب چندین بار دست به تحرکات مرزی زد تا بهانه و انگیزه لازم را به دست آورد. این تحرکات از تاریخ 13 فروردین ماه سال 1358 شروع شد. در این روز شهر مهران مورد حمله هوایی عراق قرار گرفت و روز بعد یک گروه از ارتش عراق به شهر قصر شیرین حمله کردند. در 18 فروردین ماه سال 1358 تاسیسات نفتی مهران نیز مورد حمله عراق قرار گرفت. در بیست و چهارم خرداد سال 1358 نیروی هوایی عراق پاسگاه های مرزی انجیره، نی خزر و هلاله را در غرب و جنوب کشور بمباران کرد. در چهاردهم آبان سال 1358 کنسولگری ایران در بصره اشغال و دو دیپلمات آن نیز بازداشت شدند که مردم کرمانشاه بلافاصله به تلافی این عمل کنسولگری عراق در این شهر را اشغال کردند. در چهاردهم آذر سال 1358 یک گردان عراقی به پایگاه مرزی ایران در منطقه امیرآباد تجاوز کردند و آن جا را تصرف کردند که مردم خرمشهر نیز به تلافی مدرسه عراقی را اشغال کردند و معلم های آن را نیز دستگیر کردند. در هشتم خرداد ماه سال 1359 عراق بار دیگر به شهر مهران حمله هوایی و توپخانه ای کرد. در این حمله 12 تن از هم میهنان عزیز به شهادت رسیدند و 36 تن نیز زخمی شدند و این درحالی بود که همه آنها غیر نظامی بودند. در 12 شهریور ماه سال 1359 مهران بار دیگر مورد حملات موشکی قرار گرفت که در این حمله نیز 2 نفر شهید و 5 تن زخمی شدند. تحرکات عراق بخصوص تحرکات هوایی آنها در این ماه شدت گرفته بود و این دو علت داشت. اول به خاطر این که نیروی هوایی به تازگی از یک کودتای نافرجام رهایی یافته بود و این نیرو درحال بازسازی و سازماندهی بود، و دوم این که نیروی هوایی ایران در این زمان مشغول دفع ضد انقلاب در کردستان بود. لذا عراق که موقعیت را مناسب دیده بود، بارها حریم هوایی ایران را نقض می کرد و دست به عملیات شناسایی هوایی در خاک ایران می زد. همزمان شهرهای مرزی ایران را از جمله پیرانشهر، پاوه، سردشت، دهلران، قصر شیرین، نفت شهر و موسیان را نیز مورد حملات پراکنده قرار می داد به طوری که تا 31 شهریور سال 1359 عراق جمعا 636 مورد تجاوز زمینی، هوایی، بمباران، غارت احشام مرزنشینان و به آتش کشیدن خطوط لوله های نفتی را به ثبت رسانیده بود. که ازاین تعداد 148 مورد تجاوز هوایی، 295 مورد تجاوز زمینی و 21 موردر تجاوز دریایی بوده است. عراق در این زمان تبلیغات وسیعی برای فریب افکار مردم عراق و کشورهای عربی به راه انداخته بود و به منظور جلب حمایت آنان، این جنگ را جنگ عرب با فارس قلمداد می کرد و یادآور جنگ قادسیه می شد و خود را سردار قادسیه دوم می نامید. نخستین درگیری های هوایی آغاز می شود در این هنگام نیروی هوایی که وظیفه محافظت از مرزهای هوایی ایران را به عهده داشت، از اوایل شهریور ماه با دیدن وضعیت بحرانی، گشت های هوایی خود را بیشتر کرد و به نیروهای عراقی نیز اخطار نمود که حریم هوایی ایران را نقض نکنند که کارساز نبود و سرانجام بعد از حمله 12 شهریور عراق به مهران، دستوری مبنی بر رهگیری و شکار هواپیماهای دشمن که وارد مرز ایران می شوند، صادر می شود. در تاریخ 16 شهریور سال 1359 یک فروند هلی کوپترعراقی که کیلومترها در مرز نفوذ کرده بود، با مسلسل یکی از اف 14 های نیروی هوایی سرنگون شد. در تاریخ 23 شهریور سال 1359 یک فروند بمب افکن سوخو عراقی که با مهمات وارد خاک ایران شده بود، به وسیله یک تیر موشک دوربرد هواپیمای اف 14 نیروی هوایی سرنگون شد. ولی عراق دست بردار نبود. در تاریخ 26 شهریور سال 1359 یک فروند شکاری میگ 21 عراقی که وارد حریم هوایی ایران شده بود، بوسیله یک فروند موشک دوربرد هواپیمای اف 14 ایرانی سرنگون شد. درتاریخ 27 شهریور سال 1359 نیز دو فروند هواپیمای شکاری ما نیز مورد هدف قرار گرفتند که یکی از آنها در منطقه فکه در داخل خاک ایران توسط هواپیمای دشمن هدف قرار گرفت و خلبان آن به شهادت رسید و خلبان هواپیمای دیگر سرلشکر خلبان "حسین لشگری" بود که به اسارت درآمد. او مدت 18 سال در چنگال بعثیون گرفتار بود و سرانجام در سال 1377 آزاد شد. عراق از زمین و هوا به ایران حمله کرد صدام حسین در 26 شهریور سال 1359 درمجلس ملی عراق قرارداد 1975 الجزایر را به صورت یک جانبه لغو و آن را در جلوی دوربین تلویزیون پاره می کند. سرانجام عراق نقشه خود را عملی کرد و در 13:45روز 31 شهریور، تجاوز هوایی و زمینی خود را آغاز کرد و 10 مرکز مهم نظامی ایران را توسط جنگنده بمب افکن های خود بمباران نمود و همزمان با حمله هوایی با 12 لشکر مکانیزه نیز از راه زمینی به ایران حمله کرد. نیروی هوایی ایران با توجه به مطالب ذکر شده و همچنین تغییراتی که به موجب انقلاب در آن بوجود آمده بود، درگیر نبردی شده بود که اصلا انتظار آن را نداشت. حملات هوایی آغاز شد در ساعت 13:45 دقیقه با 6 فروند میگ 23 به فرودگاه اهواز، ساعت 14:15 دقیقه با سه فروند میگ 23 به فرودگاه تهران، ساعت 14:45 دقیقه با 4 فروند میگ 21 به فرودگاه همدان و سه فروند میگ به فرودگاه سنندج، هشت فروند میگ به فرودگاه تبریز و با چند فروند هم به شهرهای بوشهر، کرمانشاه و اسلام آباد حمله شد. ولی این پایان کار نبود. در هنگام حمله به فرودگاه مهرآباد تهران، با اعلام اسکرامبل دو فروند فانتوم، این پایگاه اقدام به رهگیری میگ ها می کنند. در جریان این حمله، جمعا 5 فروند از هواپیماهای عراق ساقط شد که سه فروند آن توسط پدافند فرودگاه همدان، یک فروند توسط خلبانان فرودگاه تبریز و یک فروند هم در غرب تهران مورد هدف فانتوم های ایرانی قرار می گیرد. از این مجموع یکی از خلبانان اقدام به خروج اضطراری از هواپیما می کند که به اسارت درمی آید و مشخص می شود که این شخص یک مصری می باشد. واکنش سریع نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران سرهنگ خلبان شهید "جواد فکوری" فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی، با اعلام وضعیت اضطراری از کلیه فرماندهان پایگاه ها برای جلسه ای دعوت می کنند و درجلسه تاکید می کنند باید جواب قاطع و سریعی به این حملات داده شود. لذا به پایگاه های سوم و ششم شکاری ماموریت داده می شود تا در عملیات های جداگانه ای و با در نظر گرفتن اصل غافلگیری جوابی سریع به این حمله هوایی عراق داده شود. دو عملیات در کمتر از دوساعت لذا سریعا عملیاتی با نام انتقام از سوی نیروی هوایی طرح ریزی می شود که بر اساس آن دو گروه پروازی به نام های "البرز" و "آلفارد" از دو پایگاه سوم شکاری همدان و پایگاه ششم شکاری بوشهر به پرواز در می آمدند. طرح عملیات بدین شکل بود که ابتدا در ساعت 16:30 نخستین گروه پروازی با نام البرز از پایگاه ششم به پرواز در می آمد و پایگاه هوایی شعبیه را بمباران می کرد. سپس در ساعت 17:25 گروه پروازی دوم با نام آلفارد از پایگاه سوم شکاری به پرواز در می آمد و پایگاه هوایی کوت را بمباران می کرد. پایگاه هوایی بوشهر آماده حمله نخست برنامه عملیاتی به پایگاه ها ابلاغ شد. پایگاه ششم شکاری زودتر باید وارد عمل می شد پس خلبانان بلافاصله کار روی نقشه و برنامه پروازی البرز را شروع نمودند و بعد از حدود نیم ساعت برنامه پروازی آماده شد و قرار شد با 4 فروند فانتوم مسلح به بمب های 1000 پوندی به پایگاه شعبیه حمله کنند. خلبان ها هم انتخاب شدند که سرتیپ سپید موی "آذر" به عنوان فرمانده دسته پرواز، شهید "د‍ژپسند" به عنوان شماره 2، شهید یاسینی به عنوان شماره 3، و جناب "فعلی زاده" هم به عنوان شماره 4 انتخاب شدند. سرلشکر خلبان شهید "داوود اکرادی"، سرلشکر خلبان شهید "حسین خلتعبری"، سرتیپ خلبان "مسعود اقدام"، سرگرد خلبان شهید "حسن طالب مهر"، به عنوان کمک ها یا همان افسران ناوبری در این پرواز انتخاب شدند. شرح عملیات بعد از چک کردن سیستم ها، در ساعت 16:30 دقیقه بعدازظهر روز 31 شهریور سال 1359 هر چهار فروند هواپیما بر روی باند قرار گرفتند و سپس یکی پس از دیگری در دل آسمان جای گرفتند تا اولین تجربه جنگی خود را کسب کنند. هر چهار فروند هواپیما در کنار هم از روی بندر دیلم، قروه و خسروآباد گذشتند و پس از عبور از اروندرود، وارد خاک عراق شدند و مسیر را به سمت پایگاه "شعیبیه" در استان بصره پیش گرفتند. در بین راه، هواپیماها از روی پادگان های ام القصر و بصره هم گذشتند ولی عراقی ها که فکر نمی کردند نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در این زمان کم بتواند عملیاتی را طرح ریزی و آن را اجرا کند، در خواب فرو رفته بودند و هیچ پدافندی به سوی فانتوم ها شلیک نکرد. در این لحظات، به دلیل غروب آفتاب، تابش نور خورشید مشکلاتی را برای خلبانان به وجود آورده بود که کار را برای پیدا کردن هدف سخت می کرد. ولی تیزپروزان شجاع نیروی هوایی، به هر قیمتی که بود هدف را پیدا کردند. فانتوم ها ارتفاع گرفته و از سمت چپ پایگاه برای رها کردن بمب ها شیرجه رفتند. ابتدا شماره 1، پشت سر آن شماره 2، پشت سر آن شماره 3 شیرجه رفتند و تمامی بمب های خود را رها کردند. نقل می شود که خلبان هواپیمای چهارم به دلیل این که اکثر هدف ها منهدم شده بود، به سختی هدفی را پیدا و آن را منهدم می کند. در این حمله صدمات جبران ناپذیری به این پایگاه وارد شد. نکته جالب در این جاست که حتی در این زمان هم چون کسی انتظار حمله را نداشت، حتی یک تیر هم به سوی فانتوم ها شلیک نشد. فانتوم ها با گردشی سریع، با حداکثر سرعت مسیر پایگاه را در پیش گرفتند و بدون کوچک ترین مزاحمتی در پایگاه هوایی بوشهر فرود آمدند. به فاصله زمانی 55 دقیقه پایگاه هوایی همدان آماده حمله دوم در ساعت 17:25 گروه پروازی آلفارد نیز با مرور برنامه پروازی یکی پس از دیگری در دل آسمان جای گرفتند. هدف آنها پایگاه هوایی کوت در استان میسان عراق بود. یک نکته مهم در این عملیات وجود داشت و آن هم هوشیار شدن عراقی ها بود که خلبانان باید بیشتر مواظب اطراف خود بودند. خلبانان پس از رسیدن به هدف، آن جا را به طور کامل بمباران کردند ولی حادثه ای تلخ در راه بود. بلافصله پس از بمباران هواپیماها با یک گردش به سمت مخالف قصد داشتند که راه کشور عزیزمان را در پیش بگیرند که ناگهان یک فروند فانتوم مورد هدف موشک پدافند زمین به هوای پایگاه کوت قرار گرفت و شادی حاصل از این عملیات را از دلاوران تیز پرواز گرفت. تیزپروازنی که پروازشان جاودانه شد فانتوم به خلبانی سرلشکر خلبان شهید "خالد حیدری" و کمک سرلشکر خلبان شهید "محمد صالحی" مورد هدف موشک زمین به هوای پایگاه کوت قرار گرفت و این عزیزان همراه با جنگنده خود، در عراق جا ماندند و دوستان خود را تنها گذاشتند. شاید روح بزرگ آنها عطر امام حسین (ع) را احساس کرده و عشق به امام حسین (ع) روح آنها را به بارگاه مطهرش کشانده بود. ماندند و هرگز هم پیکر پاک و مطهرشان پیدا نشد. :lol:
  15. amiramar

    ابتکارات جنگ : زور خانه جنگی

    قرار بود برای عملیات طریق القدس خاکریزی به طول 18 کیلو متر احداث شود .دو شب مانده به عملیات ، فقط یک کیلو متر خاکریز طی یک شب ساخته شد و تا شروع عملیات فقط یک شب مانده بود و این فرصت کم باعث شده بود که مسئولین قرار گاه در توانایی جهاد فارس برای احداث این خاکریز دچار شک و تردید شوند و این امر با توجه به سابقه خوب جهاد فارس برای آنان غیر قابل باور بود و نگرانی هایی را موجب شده بود . این خاکریز بدین دلیل ایجاد می شد که در این محور فاصله بین خاکریز ایران با خاکریز عراق بیش از سه کیلو متر بود و عبور از این فاصله در شب عملیات برای خط شکنان خسته کننده بود .لذا بر اساس تصمیم قرار گا ه به مهندسی رزمی جهاد دستور داده شده بود که در حدود یک کیلو متری عراقی ها ، خاکریز جدیدی به موازات خاکریز قدیمی بر پا شود تا فاصله ای بین دو نیرو در شب عملیات کمتر شود . این کار در فاصله ای بدین نزدیکی بسیار خطر ناک بود . شهید ناجیان که از طرف مهندسی قرار گاه برای بررسی پیشرفت کار به منطقه عملیاتی آمده بود ؛ در ابتدای ورود به منطقه احداث خاکریز جدید نکته ای توجه اش را جلب کرد . او دید که در یک نقطه از منطقه مزبور حجم آتش بسیار متمرکز و پر حجم است ، بلافاصله احساس کرد که عراقی ها محل ایجاد خاکریز را هدف قرار داده اند و بسیار نگران شد و به آن سمت حرکت نمود .او دید که آتش متمرکز دشمن بر روی خاکریز عمودی که شب قبل ایجاد شده بود ، نه بلدوزری فعال بود و نه کسی مشاهده می شد .این امر باعث تعجب بیشتر او شد . وقتی کمی جلو تر رفت ، صدای بلدوزر ها را شنید ، معلوم شد که آن طرف خبری است ، سراغ مسئول جهاد فارس را از یکی از رزمندگان گرفت و با او به آن سو روان شد .حدود دو کیلو متر بعد از خاکریز عمودی ، بلدوزر ها که با فاصله معینی از هم کار می کردند ، نمایان شدند در آن تاریکی ، شبح خاکریزی طولانی که از روستای "دغاغله" تا "دهلاویه" را به هم مرتبط می ساخت پیدار گشت و این همان چیزی بود که قرار بود انجام گیرد . خوشحال گشت ، اما هنوز آن خاکریز عمودی یک کیلو متری و جهنمی که از گلو له باران عراقی ها در آن منطقه ایجاد شده بود ، ذهنش را مشغول می ساخت .اینکه چرا شب قبل فقط یک کیلو متر خاکریز آن هم به صورت عمودی می زدند و امشب با دو کیلو متر از آن ، خاکریز اصلی را فقط طی یک شب با دو کیلو متر از آن ، خاکریز اصلی را فقط طی یک شب به طول 18 کیلو متر بر پا کردند ؟!در همین فکر بود که جزایری ، معمای خاکریز عمودی یک کیلو متری و آتش حجم توپ خانه دشمن بر روی آن را چنین شرح داد :ما امشب به دشمن تک مهندسی زدیم .ما او را فریب دادیم .اگر ما از دیشب احداث خاکریز اصلی را شروع می کردیم ، امروز صبح عراقی ها گرای خاکریز مزبور را ثبت می نمودند و امشب در هنگامه آغاز حمله خاکریز و رزمندگان مستقر در آن را به شدت زیر آتش قرار می دادند و عملیات را دچار مشکل می کردند .اما اکنون این بلا دارد سر همان خاکریز عمودی یک کیلو متری می آید که ما شب گذشته آن را برای فریب دشمن علم کردیم ؛ جایی که نه بلدوزری در آن قرار دارد و نه رزمنده ای پشت آن موضع گرفته است .عراقی ها صدای بولدوزر را می شنوند ، اما به خیالشان بلدوزر ها در همان خاکریز عمودی کار می کنند و از ابتدای شب تا حال هزاران گلوله توپ و خمپاره نثار آن خاکریز بینوا کردند و ما هم بدون یک شهید و حتی بدون انهدام یک دستگاه بلدورز و لودر کارمان را انجام دادیم . منبع:"فرهنگ جبهه،خلاقیتها"نوشته ی سید مهدی فهیمی ومحسن مهر آبادی،نشر فرهنگ گستروسروش،تهران-1382 :lol: