جستجو در انجمن

مشاهده نتایج برای برچسب های 'دستگاه های اطلاعاتی در دوران پهلوی'.



تنظیمات بیشتر جستجو

  • جستجو بوسیله برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


انجمن ها

  • بخش داخلی
    • اخبار و قوانین
    • ماهنامه میلیتاری
    • گالري عكس و فيلم
    • کتابخانه میلیتاری
    • مقالات برتر
  • War and History - بخش جنگ و تاریخ
    • مباحث جامع نظامی
    • پیمان ها - قراردادها و معاملات تسلیحاتی
    • دکترین و استراتژی
    • عملیات های نظامی
    • جنگ تحمیلی
    • تحولات روز امنیتی نظامی بین الملل
    • General Military Discussions
  • Air force Forum - بخش نیروی هوایی
    • هواپیماهای نظامی
    • بالگردهای نظامی
    • تسلیحات هوایی
    • متفرقه در مورد نیروی هوایی
    • سایر بخشهای نیروی هوایی
    • Airforce - English
  • Army Forum - بخش نیروی زمینی
    • ادوات و تسلیحات زمینی
    • خودروهای نظامی و زره پوش ها
    • مباحث جامع زرهی
    • توپخانه زمینی
    • موشک های زمین پایه
    • الکترونیک زمینی
    • تجهیزات و تسلیحات انفرادی
    • متفرقه نیروی زمینی
    • سایر بخشهای زمینی
    • Ground forces - English
  • Navy Forum - بخش نیروی دریایی
    • شناورهای سطحی
    • شناور های زیرسطحی
    • هوا دریا
    • تسلیحات دریایی
    • سایر بخش های نیروی دریایی
    • علوم و فنون دریایی
    • راهبردها و راهکنش های دریایی
    • تاریخ نیروی دریایی
    • اخبار نیروی دریایی
    • Navy - English
  • News Section - بخش خبر
    • اخبار روز ایران و جهان
    • اخبار صفحه اول
    • رایانه و شبکه
    • English News
  • Non-Military Forums - سایر بخشها
    • دیگر موضوعات و مطالب

پیدا کردن نتایج در ...

یافتن نتایج که ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروز رسانی

  • شروع

    پایان


Filter by number of...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


Website URL


Yahoo


Skype


Location


Interests

پیدا کردن 1 result

  1. ادامهء ماجرا از کتاب خاطرات منصور رفيع زاده: بعد از رسیدگی های بسیار دقیق توسط ساواک، کشف گردید که اتومبیلی که متعلق به سفارت شوروی، اما بدون پلاک سیاسی، به طور معمول مقابل منزل ویلایی سرلشگر مقربی در قلهک توقف می‏کند. سپس راننده پیاده شده، درب صندوق عقب را باز می‏کند و پس از چند دقیقه دوباره آن را بسته و از آنجا دور می‏شود. در این بین، هیچگونه تماس مستقیمی با مقربی انجام نمی شود. در نهایت مشخص شد که تیمسار مقربی و روسها، نیازی به تماس شخصی و فیزیکی برای انتقال اطلاعات نداشته اند. مقربی، اطلاعات حساس ارتش ایران را به درون دستگاههای الکترونیکی پیشرفتهء درون منزلش منتقل می کرد و اتومبیل عامل روسها که در مقابل منزل مقربی توقف کرده بود، از دستگاههای گیرندهء درون صندوق عقب، برای تقویت آن اطلاعات و ارسال مستقیم آن به مسکو و دفتر اصلی سازمان KGB استفاده می کرده اند. وقتی که ماموران KGB حوالی نیمه شب به مقابل خانهء مقربی رسیدند، یک اتومبیل پژوی 504 ساواک، از طرف مقابل ظاهر شده و شاخ به شاخ و به طور عمد به اتومبیل KGB کوبید. مقربی از خانه اش بیرون پرید که ببیند چه شده، اما با دیدن پژوی 504 که اتومبیل معمول ساواک در آن دوران بود، به سرعت به داخل منزلش برگشت. راننده ها از اتومبیل ها پیاده شدند و دعوایی سر گرفت. هر دو طرف درگیر، به محوطه ای در آن حوالی برده شدند و پلیس (که در واقع پلیس تهران نبوده و ماموران زبدهء ساواک بودند) دخالت کرد. ابتدا روسها وانمود کردند که زبان فارسی نمی دانند و سعی داشتند مسئله را یک تصادف کوچک جلوه دهند و قبول کردند که خسارت اتومبیل مقابل را بپردازند. آنها گفتند که روسی بوده اما دیپلمات نیستند. ولی پس از بازپرسی دقیق تر توسط ساواک، معلوم شد که از از دیپلماتهای ارشد سفارت شوروی در تهران هستند. روسها، مصونیت سیاسی خود را ارائه کردند و اصرار کردند که اتومبیل سفارت به آنها بازگردانده شود. به آنها گفته شد که چون اتومبیلشان درگیر تصادف بوده، لذا پلیس (ساواک) موقتن از آن نگهداری خواهد کرد. در همین حین، تیمسار مقربی توسط ساواک بازداشت شد و خانه اش مورد جستجوی دقیق قرار گرفت. اتومبیل او و همهء دستگاههایی الکترونیکی خانه اش که توسط KGB به وی داده شده بود، ضبط شد. همه چیز در اختیار ساواک قرار گرفت. به محض آنکه این موضوع به سفارت شوروی اطلاع داده شد، روسها درخواست نمودند که دیپلماتهایشان به دلیل مصونیت سیاسی، فورن به سفارتخانه تحویل داده شوند، اما موضوع تجهیزات الکترونیکی بسیار پیشرفته یافته شده در صندوق عقب اتومبیل روسها، مطرح بود. بعد از آزادی دیپلماتها، اتومبیل سفارت شوروی نیز تحویل گردید اما بدون لوازم جاسوسی. سفارت شوروی، یادداشتی به وزارت خارجه ارسال کرد و طی آن اعلام کرد که مقداری «لوازم شخصی» موجود در اتومبیل، هنوز بازگشت داده نشده است. زیرکی تیمسار نصیری وزارت خارجه به تیمسار نصیری تلفن زد و درخواست آنها را مطرح کرد و تیمسار جواب داد که به آنها بگویند اگر ممکن است لطف نموده لیست آن اقلام را به طور مجزا، دقیق و کاربردشان برای ما ارسال کنند و ما بسیار خوشحال خواهیم شد که این لوازم را از انبار پلیس (ساواک) یافته و خواستهء روسها را پیگیری نمائیم! اما سازمان CIA بسیار خوشحال بود که یک جاسوس ارشد KGB گیر افتاده است. هرچند که قبل از دستگیری مقربی، هیچ اطلاعیه ای دال بر وجود چنان ماموری در ایران از طرف ساواک دریافت نکرده بود و در واقع ساواک به دور از چشمان CIA این عملیات موفقیت آمیز را به انجام رسانده بود. اما پس از اطلاع از دستگیری مقربی، ماموران ارشد CIA از ساواک دو خواهش کردند: 1) از ساواک خواستند قبل از افشای اطلاعات ذی قیمت وی، مقربی اعدام نشود و با وی مصاحبه ای انجام دهند. 2) درخواست نمودند ابزارهای بسیار پیشرفتهء الکترونیکی ضبط شده در اتومبیل سفارت شوروی، توسط CIA مورد بررسی قرار گیرد. کمی بعد از آن، دریادار Stanfield Turner (ریاست وقت سیا) تیمسار نصیری را برای صرف ناهار در دفتر مرکزی CIA در واشینگتن دعوت کرد. من (رفیع زاده) نیز برای ناهار دعوت شده بودم. CIA توضیح داد که سفیر ایران که قاعدتن در این گونه ملاقاتهای رسمی می بایستی گروه ایرانی را همراهی می کرد، دارای مجوز امنیتی لازم جهت حضور در دفتر مرکزی CIA نمی باشد! لذا از اینکه نتوانسته بودند سفیر ایران را دعوت کنند، عذرخواهی کردند. دریادار «ترنر» از نصیری در مورد نشانه ای که ساواک را از فعالیتهای مقربی مطلع نموده بود، سوال کرد و در واقع می خواست بداند چگونه ساواک در این زمینه، بسیار موفق تر از CIA عمل کرده است!