Recommended Posts

تصویر

F-117 نایت هاوک (شاهین تاریکی) نخستین هواپیمای عملیاتی است که به منظور استفاده از فناوری پنهانکاری طراحی شد. طراحی منحصر بفرد این هواپیمای تک سرنشینه تواناییهای استثنایی را به این هواپیمای تهاجمی می افزاید. اندازه این هواپیما در حدود F-15 ایگل می باشد که دو موتور توربو فن F404 که هرکدام نیرویی معادل 48 کیلو نیوتون (10800 پوند) ایجاد می کنند دارد. هم چنین دارای کنترل با سیم می باشد. قابلیت سوختگیری هوایی برد نایت هاوک را افزوده و آن را به یک سلاح بازدارنده و ترساننده ی ایالات متحده تبدیل کرده است. توانایی حمل انواع سلاح ها با سیستمهای ناوبری و حمله یکپارچه و سیستمهای الکترونیک پروازی ( اویونیک) موثر بودن این هواپیما را در عملیات مختلف اثبات می کند و بار کاری خلبان را کم می کند. کشیدن نقشه های با جزییات ریز برای عملیات روی نقاط با پدافند سنگین و قوی با استفاده از سیستم طراحی نقشه خودکار به ارزشهای این هواپیمای منحصر بفرد می افزاید.اولین F-117 در سال 1982 تحویل داده شد و آخرین تحویل در سال 1990 بود. تصمیم تولید F-117 در سال 1978 گرفته شد. اولین پرواز آن در سال 1981 انجام شد.

جزییات :


وظیفه : هواپیمای تهاجمی پنهانکار

سازنده : لاکهید

استفاده کننده : نیروی هوایی ایالات متحده

موتور : دو موتور توربو فن بدون پس سوز F404-GE-F1D2 با قدرت 48 کیلو نیوتن (10800پوند)

ابعاد : طول 10.08 متر، ارتفاع 3.78 متر، دهنه بال 13.20 متر

اوزان: وزن خالی آن 13.381 کیلوگرم برآورد شده است، حداکثر وزن برخاست 13.814 کیلوگرم

اجرا : حداکثر سرعت 0.98 ماخ یا 1040 کیلومتر بر ساعت(656 مایل بر ساعت)، سقف پرواز 15.240 متر برآورد شده است ( 50000 پا)

سلاحها : تا 2268 کیلوگرم (5000 پوند) انواع بمب های هدایت شونده، موشکهای هوا به زمین، موشکهای زد رادار یا موشکهای هوا به هوای AIM-9 که در یک جایگاه درونی حمل می شوند.



تصویر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
البته هدف قرار گرفتن یک فروند f117در بالکان به اعتبار این جنگنده تا حدودی خدشه وارد کرد :D

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
hosseingmn نوشته:البته هدف قرار گرفتن یک فروند f117در بالکان به اعتبار این جنگنده تا حدودی خدشه وارد کرد . جواب: دوست عزيز هدف قرار گرفتن تنها 1 فروند در طول بيش از ربع قرن خدمت و حضور در چند جنگ و نشان دادن قابليت ها اين هواپيما را موفق ترين جنگنده بمب افكن نشان ميدهد.(با يك گل كه بهار نميشه) :D

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

hosseingmn نوشته:البته هدف قرار گرفتن یک فروند f117در بالکان به اعتبار این جنگنده تا حدودی خدشه وارد کرد .



جواب:
دوست عزيز هدف قرار گرفتن تنها 1 فروند در طول بيش از ربع قرن خدمت و حضور در چند جنگ و نشان دادن قابليت ها اين هواپيما را موفق ترين جنگنده بمب افكن نشان ميدهد.(با يك گل كه بهار نميشه) :D


حرف شما کاملا درست است ولی باید به چند نکته هم توجه شود
اول تکنولوژی پنهانکار بکار رفته در این جنگنده و دوم تعداد محدود تولیدش
پس انهدام حتی یک فروند هم زیاد خوشایند نیست

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
يكي از قدرتمندترين جنگنده هاي موجود جهان، هواپيمایF-117 ، ملقب به «شاهين شب» است. شاهين شب نخستين هواپيماي رادارگريز (Stealth) است و اين خصوصيت مهم آن را از ديگر جنگنده هامانندF-15 متمايز مي سازد. تصميم ساخت اين هواپيما در سال ۱۹۶۸ ميلادي با دادن مجوز شركت هواپيماسازي لاكهيد مارتين گرفته شد. اين شركت نيز به سرعت تنها پس از ۳۱ ماه، نخستين پرواز آزمايشي شاهين شب را در ۱۸ ژوئن سال ۱۹۸۱ ميلادي در منطقه آزمايشي نوادا به نمايش گذاشت. از ميان ۵۹ فروند هواپيمايF-117، نخستين شان در سال ۱۹۸۲ ميلادي به نيروي هوايي آمريكا تحويل داده شد و در تابستان سال ۱۹۹۰ ميلادي نيز آخرين فروند اين هواپيما ساخته شد. به واسطه تكنولوژي رادارگريزي (Stealth) اين هواپيما و با استفاده از بمب هاي هدايت شونده ليزري، شاهين شب توانايي حمله به نقاط بحراني و غيرقابل نفوذ دشمن را دارد. نوآوري در طراحي كه يكي از شاخص هاي منحصربه فرد F-117 است توانايي جنگي بسيار بالايي را به اين پرنده آهني داده است. شاهين شب، تك سرنشين و مجهز به دو موتور توربوفن مدلF404 ساخت شركت جنرال الكتريك است كه تجهيزات گوناگوني را مي تواند به كار گيرد و مجهزبه يك سيستم ناوبري و نيز سيستم شكاري ـ رهگير وايونيك (الكترونيك هواپيما)پيشرفته اي است كه كار خلبان را سهل و قدرت عملياتي آن را افزايش مي دهد. آمريكا از اين جنگنده نامريي استفاده هاي بسيار زيادي مي برد. هر كجا كه احساس كند تجهيزات راداري دشمن قوي و پرقدرت است از شاهين شب براي انجام هرگونه عمليات نفوذي استفاده مي كند و با اطمينان در انتظار شنيدن خبرهاي خوش از عمليات شاهين هايش مي نشيند. شاهين شب تنها هواپيمايي بود كه توانست در عمليات توفان صحرا عليه عراق مجوز حمله به مركز شهر بغداد را بگيرد. در اين عمليات، آمريكا از ۳۶ فروندF-117 استفاده كرد اما همين چند فروند هواپيما ركوردهاي بسيار جالبي را بر جاي گذاشتند. به طور مثال از ۲۰۰۰ تن بمب و موشك براي انهدام نيروگاه هاي برق، پايگاه هاي نظامي، مركز رادارهاي دفاعي و. . . استفاده كردند، كه اكثر آنها بمبهاي هدايت شونده ليزري بود. شاهين هاي آمريكايي در اين عمليات حدود ۶۹۰۰ ساعت پرواز داشتند و با توجه به رادارگريز بودنشان به راحتي از تمامي حريم هاي هوايي عراق و كويت استفاده كردند بدون اينكه هيچ مزاحمتي از سوي رادارهاي دشمن را متوجه خود ببينند و خطري حس كنندپس از اين عمليات موفق بود كه به درخواست ناتو ۲۴ فروند از اين هواپيما در سال ۱۹۹۹ ميلادي به خدمت دو پايگاه هوايي اروپايي (پايگاه هوايي آويانو در ايتاليا و اشپانگاهلم در آلمان) درآمد. نخستين حمله شاهين شب در ۲۴ مارس ۱۹۹۹ ميلادي برعليه يوگسلاوي ثبت شده است. اين پرنده شب در يكي از شاهكارهاي خود كه پرواز بدون توقفي از هولومان ،يك پايگاه هوايي در آمريكا، به سمت كويت داشت ۱۸/۵ساعت به طول انجاميد و ركوردي براي هواپيماهاي تك سرنشين بر جاي گذاشت كه تا به امروز شكسته نشده است. F-117 اين ركورد را مديون مهندساني است كه قابليت سوختگيري در هوا را براي اين مخلوق شگفت انگيز منظور كردند. علاوه بر اين شاهين شب داراي دو محفظه تسليحاتي است كه انواع گوناگوني از موشك ها و بمب هاي هدايت شونده را مي تواند حمل كند و خلبان تنها با فشار يك كليد مي تواند سرنوشت يك منطقه يا يك پايگاه نظامي يا يك نيروگاه را تغيير دهد. این هواپیما در عمليات توفان صحرا در سال ۱۹۹۱ موفق شد با ۱۳۰۰ پرواز، ۱۶۰۰ نقطه و هدف مهم را مستقيماً مورد حمله قرار دهد . جدول مشخصات: نوع هواپيما: جنگنده تاكتيكي شركت سازنده: شركت هواپيماسازي لاكهيد مارتين قدرت موتور : ۱۰۶۰۰ پوند براي هر موتور طول: ۴/۱۹ متر (۶۳ فوت) ارتفاع: ۹/۳ متر (۱۲ فوت + ۵ اينچ) فاصله دو سر بال: ۱۳/۲متر (۴۳ فوت + ۱۴ اينچ) وزن: ۲۳۶۲۵ كيلوگرم (۵۲۵۰۰ پوند) سقف پرواز: ۴۵۰۰۰ فوت سرعت: ۶۰۰ مايل در ساعت (سطح دريا)حدود ۰/۹۲ Avia.ir

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
لازم ديدم مقاله اي درباره ي خود بنويسم icon_frown
نایت هاوک اولین هواپیمای استیلس قابل بهره برداری (operation) جهان است.این هواپیمای تک نفره به منظور حملات پیشگیرانه و نفوذهای سریع و عمیق به نقاط استراتژیک دشمن و نابودی اهدافی که از آنها به شدت محافظت می شود طراحی گردیده است. مهمات گوناگونی بر روی آن قابل نصب است و دارای سيستم های هدايتی - تهاجمی پيشرفته ای است که باعث دقت در حمله و کاهش کار خلبان می گردد. به طوري كه قادر است بمب هاي هدايت ليزري را در شب با اختلاف فقط 1 متر به هدف بزند.
طراحی منحصر به فرد این هواپیما توانایی های استثنایی به آن می بخشد. آندازه آن حدود F-15 است و از دو موتور توربوفن F404 جنرال الکتریک بهره می بردو توانایی سوخت گیری هوایی آن را به هواپیمایی با برد نا محدود تبدیل کرده است. مهمات گوناگونی بر روی آن قابل نصب است و دارای سیستم های هدایتی - تهاجمی پیشرفته ای است که باعث دقت در حمله و کاهش کار خلبان می گردد.
به طور عمده از آلمینیوم ساخته شده و پنل های بدنه آن صاف هستند که وظیفه آنها انعکاس دادن امواج راداری در جهتی خلاف فرستنده و منحرف کردن انهاست که از دیده شدن هواپیما در رادار جلوگیری می کند.کلیه سطوح و اجزای این هواپیما با مواد گوناگونی که امواج راداری را جذب می کنند پوشیده شده است. برای کاهش بیشتر بازتاب امواج راداری لبه های آن را با زوایای خاصی طراحی کرده اند.ورودی پره پره و خروجی باریک موتور این هواپیما که به (platypus) معروف است از قطعات کوچکی که جاذب گرمایند پوشانده شده است. این طراحی باعث کاهش شناسایی آن توسط سنسور های حرارتی می شود.
این هواپیما در عملیات طوفان صحرا در عراق و عملیات ناتو در یوگسلاوی مورد استفاده قرار گرفته است.در جریان عملیات طوفان صحرا ۳۶ فروند از این هواپیما برای حمله به اهداف محافظت شده به کار برده شد و تنها هواپیمایی بود که اجازه حمله به اهداف داخل شهر بغداد به آن داده شد. این هواپیما به طور عام با دو بمب ۲۰۰۰ پوندی GBU-27 مسلح می شد که برای نابودی نیروگاههای برق دفاع ضدهوایی فرودگاهها و انبارهای مهمات بسیار مناسب بود.
در این زمان ۳۰۰۰ توپ ضدهوایی و ۶۰ سایت پرتاب موشک های زمین به هوا از شهر بغداد محافظت می کرد.ولی با این وجود این هواپیما با انجام ۶۹۰۰ ساعت پرواز بیش از ۲۰۰۰ تن بمب را بروی اهداف تعیین شده پرتاب کرد.
در جنگ یگسلاوی این هواپیما از پایگاه های خود در ایتالیا و آلمان به پرواز در می آمد. در دو شب اول حمله این هواپیما به ۹۰ هدف تعیین شده حمله و انها را نابود کرد.در جریان همین حملات بود که اولین فروند از آنها مورد اصابت موشک قرار گرفت و سقوط کرد.

براي هواپيما،پنهانكاري در نگاه اول به معناي مخفي ماندن از ديد رادار است.از زماني كه حسگرهاي الكترونيك جايگزين چشم شدند تا هواپيماها را كشف كنند و به خصوص بعد از جنگ جهاني دوم فرماندهان نظامي و طراحان هواپيما به اين نتيجه رسيدند كه نياز به هواپيمايي است كه بتواند خود را از ديد دشمن پنهان سازد و ماموريتها ي مرگبار را بر فراز خاك دشمن در بالاترين درجه امنيت به انجام برساند.F-117Aبه طور مثال در طي جنگ خليج فارس در سال 1991 ،هواپيماهاي نايت هاوك اف-117 آ در نخستين شب حمله تولانستند بدون اينكه كشف شوند بر فراز بغداد به پرواز درآيند و بمبهاي هدايت ليزري خود را با هدفگيري دقيق رها سازند.نايت هاوك ها با استفاده از فناوري پنهانكاري خود توانستند 1271 عمليات مرگبار را بدون از دست دادن حتي يك فروند از هواپيماها به انجام برسانند.البته اين تصور كه يك هواپيما مي تواند صد در صد پنهانكاري ساخته شود اشتباه است.تا كنون هيچ هواپيمايي به طور كامل نامرئي ساخته نشده است.به طور كلي هواپيماهاي پنهانكار ا كاهش سطح مقطع راداري خود تا كوچكترين حد ممكن توانسته اند خود را از ديد بسياري از سامانه هاي دفاعي متعارف پنهان سازند.

فناوري پنهانكاري
همانطور كه اشاره شد بعد از جنگ جهاني دوم طراحان هواپيما دست به كار شدند تا هواپيمايي بسازند كه بتواند از ديد رادار پنهان بماند اما اين كار براي مدتها انجام نپذيرفت.يكي از مهمترين دلايل آن ناتواني طراحان براي تعيين مقدار دقيق بازتابش امواج رادار از سطح هواپيما بود.در قرن نوزدهم«جيمز كلرك مارسول» فيزيكدان اسكاتلندي يك سري فرمولهاي رياضي را تكميل نمود تا مقدار پرتو الكترومغناطيسي كه از روي يك شكل هندسي خاص بازتابش مي يابد را تعيين نمايد.معادلات او بعدها توسط يك دانشمند آلماني به نام«آرنولد يوهانس سامرفيلد» تصحيح شد اما باز هم براي مدتي طولاني حتي پس از آنكه طراحان هواپيما تلاش كردند تا سطح مقطع رادار هواپيمايي مانند u-2و.A-12را در اواخر دهه 1950 كاهش دهند.بزرگترين مانع بر سر راه آنان،نقص مدلهاي تئوري براي چگونگي بازتابش رادار از روي يك سطح بود.در دهه 160 يك دانشمند روس به نام«پيوتر اوفينتسف» شروع به تكميل معادلاتي براي پيشگويي ازتابش امواج الكترو مغناطيسي از روي اشكال ساده دو بعدي كرد.نتايج او به طور منظمي گردآوري شده سپس به انگليسي ترجمه گرديد و در نهايت براي دانشمندان ايلات متحده فراهم شد.در اوايل دهه 1970 تعداد كمي از دانشمندان،رياضي دانان و طراحان هواپيماي امريكا دست به كار شدند تا دريابند آيا مي توانند با استفاده از اين تئوريها هواپيمايي بسازند كه سطح مقطع راداري آن به طور اساسي كاهش يافته باشد يا خير.سرانجام شركت لاكهيد مارتين در چارچوب يك قرار داد با موسسه طرحهاي تحقيقاتي پيشرفته كار بر روي جنگنده پنهانكار F-117 A Nighthawk را آغاز كرد.
F-117 ANighthawkجزو پرونده هاي سياه امنيتي و پژوهشي امريكا بود و عنوان فوق سري را يدك ميكشيد.اين هواپيما تاسال 1980 در انظار عمومي قرار نگرفت.
F-117 ANighthawkنهايتا در 1989 وارد جنگ شد و در طول جنگ پاناما و دو سال بعد در جنگ خليج مورد استفاده قرار گرفت.


منبع:انجمن نيروي هوايي-وبلاگ هواپيماي جنگنده
تصویر

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[align=center]اولین سری از F-117A بازنشست شدند[/align]

[align=center]تصویر[/align]

درست پیش از آغاز سال جدید میلادی ده فروند F-117A به طور رسمی بازنشست شدند تا جای خود را به F-22A Raptor بدهند.
سخنگوی پایگاه هلمن، که این هواپیماها در آن مستقر بودند گفت انتظار می‌رود اولین سری از Raptorها بین سپتامبر تا دسامبر سال 2008 مستقیماً از خط تولید به پایگاه منتقل شوند. هم اکنون Raptorهای پایگاه هوایی لانگلی عملیاتی شده‌اند. پایگاه بعدی که به این جنگنده مجهز خواهد شد، پایگاه المندورف در آلاسکا خواهد بود که در سال جاری هواپیماهای خود را دریافت خواهد کرد.

Avia.ir

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

نايت هاوك ها با استفاده از فناوري پنهانكاري خود توانستند 1271 عمليات مرگبار را بدون از دست دادن حتي يك فروند از هواپيماها به انجام برسانند.

چندین فروند در یوگسلاوی سرنگون شدند که مقامات امریکایی یکی از آنها را تایید کردند
در این سایت هم در موردشون صحبت شده فکر کنم در بخش تاریخ نیروی هوایی باشه

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

چه بد icon_frown


جواب:

ناراحت نباش خاطره خوشي ازش باقي موند:

نايت هاوك ها با استفاده از فناوري پنهانكاري خود توانستند 1271 عمليات مرگبار را بدون از دست دادن حتي يك فروند از هواپيماها به انجام برسانند

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
درباره اف-117های ساقط شده و آسیب دیده آمریکا در نبرد بالکان حرف و حدیثهای متفاوتی وجود دارد که بعضی معتبر یا تقریبا معتبر بعضی نیز بر اساس شواهد و مدارک ارایه شده اند. تاکنون ساقط شدن دو فروند اف-117 توسط میگ-29 یکی با موشک R-27R و دیگری با موشک R-60 و یک فروند هم توسط پدافند سام-3 توسط منابع معتبر تایید شده است اما بقیه موارد تا این لحظه تحت تبلیغات شدید آمریکا به کناری زده شده است! مطالبی که در ادامه میخوانید اکثر اتفاقات درباره اف-117 میباشد هر چند بعضی موارد را صلاح دیدم بعدا پست کنم از جمله درگیری میگ-29 با اف-117 که منجر به پیروزی اولی شد.


اف-117
- 24 مارس: یک فروند هواپیمای ناتو با شلیک موشک هوا به هوا توسط میگ-29 سرنگون گشت. به احتمال زیاد اف-117 بوده است.
- 25 مارس: یک فروند هواپیما به احتمال زیاد اف-117 سرنگون شد و خلبان آن ایجکت کرد و در روستای کروسدال دستگیر و تحویل نزدیکترین پایگاه پلیس شد.
- 25 مارس: یک فروند هواپیمای تورنادوی آلمان سرنگون گشت و خلبانان آن ایجکت کردند. خلبان مرد آن کشته شد ولی خلبان زن در روستای رمتا دستگیر و تحویل پلیس گشت. ماموران پلیس اظهار داشتند که دستگیر شونده خلبان اف-117 بوده است.
- 27 مارس: دو فروند اف-117 در جریان موج سوم حملات درنزدیکی روستای بودجانوسی سرنگون شدند ولی پنتاگون سقوط یک فروند را تایید کرد. این جنگنده ها توسط سایت سام-6 یا سام-3 مورد هدف قرار گرفتند.
پنتاگون سقوط یک فروند اف-117 با مشخصات USAF 49th FW / 8th FS F-117A 82-0806/'HO' را تایید کرد که توسط سیستم ضد هوایی قدیمی یوگسلاوی در نزدیکی روستای بودجانوسی سقوط کرد. بر پایه برخی گزارشات رسیده آثار گلوله های 23 میلیمتری ضد هوایی در یکی از بالهای این جنگنده دیده شده است! ولی بیشترین مدارک دال بر هدف قرار گرفتن توسط موشکهای زمین به هوا میباشد که آخرین اخبار حکایت از رهگیری جنگنده توسط یک سایت سام-3 با هدایت چشمی است؟ (این دیگه از اون حرفهاست چون احتمال اصابت یک موشک به هواپیما در آسمان بدون سیستم هدایتی تقریبا صفر است.) پنتاگون رسما این موضوع را که هواپیما توسط رادار دشمن شناسایی و ترک شده و سپس دو فروند موشک سام بطرفش شلیک شده است را تایید کرد. در گفتگوی آسوشیتد پرس با ژنرال بازنشسته نیروی هوایی ریچارد هاولی -که پیشتر فرمانده مرکز نبرد هوایی در ویرجینیا بود- وی خبر از دست دادن اف-117 به شماره سریال 82-0806 را در کوزو تایید کرد. و ...
خبر سرنگونی اف-117 دوم را خبرگزاری بین الملی روسیه در بخش اخبار ویژه در تاریخ 27 مارس اعلام کرد. اولین بار اعلام شد که اف-117 در حالی سرنگون گشت که سعی در فرار از موشکهای شلیک شده دشمن را داشت. همچنین برپایه اطلاعات دیگر آثاری از گلوله های 23 میلیمتری در یکی از بالهای هواپیما دیده شده است. به هر حال پنتاگون فقط از دست دادن یک فروند اف-117 را در این روز تایید کرد!
(با توجه به تایید سرنگونی یک فروند توسط موشکهای زمین به هوا پس چرا دو لاشه وجود دارد که در بال یکی آثار گلوله ضد هوایی است؟ احتمال میدهم که دو فروند اف-117 با آتش پدافند هوایی دشمن روبرو شده و یک فروند آنها قبل از شلیک موشکها توسط توپ ضد هوایی با هدفگیری چشمی منهدم شده است و هواپیمای دیگری سعی در فرار داشت که گردش تندی حول محور طولی خود داشته است که این امر باعث از بین رفتن موقتی پنهانکاری هواپیما و در نتیجه شناسایی و رهگیری توسط سایت موشکی شده است.)
- 1 آوریل: رادیو زاگرب گزارش داد که یک فروند اف-117 در فرودگاه زاگرب فرود اضطراری داشته است. گویا این هواپیما توسط رادار مخصوص تامارا شناسایی شده و مورد حمله پدافند ضد هوایی یوگسلاوی قرار گرفته است که با وجود آسیب فراوان موفق به فرود شده است.
(رادار تامارا نوعی رادار غیر فعال پیشرفته است که میتواند از چند صد کیلومتری کوچکترین امواج ساطع شده از هواگردها را آشکارسازی کند.)
- 30 مارس: یک فروند اف-117 بعد از آسیب دیدن در مقدونیه سقوط کرد.
- 5 آوریل: یک فروند هواپیمای ناتو سرنگون گشت. خلبان آن در نزدیکی کارخانه پوبدا ایجکت کرده و فورا دستگیر شد. احتمالا خلبان اف-117 بوده است.
- 6 آوریل: طبق گزارش تلویزیون صربستان امروز صبح یک فروند هواپیمای ناتو (به احتمال زیاد اف-117) در منطقه فروسکا گورا در 100 کیلومتری جنوب بلگراد بعد از بمباران پالایشگاه نزدیک شهر ناوی ساد بوسیله نیروهای ناتو سرنگون شده است. این دومین هواپیمای ناتو در این روز است سرنگون شد که در حال بمباران پلی بر روی رودخانه دانوب بودند.
(هویت این هواپیماها بصورت رسمی اعلام نشد هر چند منابع غیر رسمی حکایت از سرنگونی یک فروند اف-117 و یک هواپیمای ناشناس دیگر دارند.)
- 21 آوریل: اف-117 به شماره 86-0837/'OT' در هنگام فرود به کلی آسیب دید. اخبار بیشتری از این حادثه منتشر نشد.
- 30 آوریل: یک فروند اف-117 از اسکادران 49 در جریان حملات ضربتی به به یک سایت سام-3 آسیب دید. این هواپیما علیرغم خسارات فراوان موفق شد به سلامت به پایگاه هوایی Spangdahlem در آلمان بازگردد.
- 5 آوریل 2000: خبرگزاری ITAR-TASS روسیه اخباری به نقل از سازمان جاسوسی ارتش روسیه منتشر کرد که حکایت از ان داشت که ناتو حداقل 3 فروند اف-117 و به همراه 40 هواپیمای دیگر و بیش از 1000 موشک خود را در جنگ از دست داده است.
- 30 جولای 2000: طبق اعلام منابع پنتاگون هواپیمای اف-117 ای که در جریان حملات متحدین آسیب دیده بود اوراق شد. بر پایه اطلاعات موجود این هواپیما باید همانی باشد که در 30 آوریل در حملات ضربتی از اسکادران 49 آسیب دید.



نویسنده: سعید
وب سایت میلیتاری

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مطالب مشابه

    • توسط parsneet
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      تاپیک حاضر با محوریت پوشش خبر ها و اطلاعات مسابقات نظامی برگزار شده در ایران و همچنین شرکت تیم های ایرانی در سایر مسابقات بین المللی نظامی می باشد .
       
      مقدمه :
      مسابقات نظامی هر ساله در سراسر جهان با شرکت پرسنل نظامی ( به صورت داخلی و یا بین المللی ) برگزار می گردد . این گونه مسابقات علی رقم اینکه از قواعد و استاندارد متحدی برخوردار نیستند ( منظور نبودن کمیته جامع و قوانین واحده بین المللی در رشته های تخصصی می باشد ) اما تا حدودی پیرو قواعد و ضوابط برگزاری رزمایش های نظامی هستند . ( البته تیم های ورزشی و مسابقات ارتش های جهان (CISM) تا حدودی متفاوت از سایر مسابقات تخصصی هستند که در ذیل به آن اشاره خواهد گردید )
      اساساً هدف از برگزاری این گونه مسابقات تخصصی بالا بردن آمادگی پرسنل و ایجاد حس رقابت و افزایش انگیزش پرسنل نظامی جهت فراگیری مهارت های تخصصی است . و همچنین سنجش توانمندی پرسنل در مقایسه با واحد های مشابه در ارگان های نظامی داخلی و یا ارتش های خارجی دیگر است . پس تا حدودی می توان بیان کرد که تیم های شرکت کننده ( در مسابقات بین المللی ) عموماً از بین کشور های دوست و یا هم پیمان ( و یا حداقل غیر متخاصم ) انتخاب می شوند و برای سنجش توانایی های تخصصی شان گرد هم می آیند . و همچنین حتی گاهی می تواند بیان گر همسویی کشور های شرکت کنند و حامل پیام های خاص برای ارتش های رقیب شان نیز باشند .
       
       
       
      تاریخچه :
      می توان به نوعی اولین مسابقات نظامی ( با تاکید و اولویت دادن به پرسنل نظامی ) را به یونان باستان نسب داد . در رویدادی جشن گونه که عموما" ( و نه اختصاصاً ) پرسنل نظامی در آن شرکت می کردند تا آمادگی جسمانی و مهارت های کار با سلاح در رقابت با حریفان را بسنجند . در ادامه و ظهور امپراطوری روم باستان این نوع مسابقات چهره خشن تر و جدی تری به خود گرفت به گونه ای که مکان های اختصاصی مانند کلوزیوم (Colosseum) و همچنین شرکت کنندگان مخصوص بنام گلادیاتور (Gladiator) برای شرکت در آن تربیت می گردیدند .
      این مسابقات شرحی مفصل دارد ولی به اختصار : برگزاری آن در قرون مختلف تکامل یافته و عموماً شرکت کنندگان آن از بین سربازان قوای شکست خورده در جنگ با امپراطوری روم انتخاب می شدند و در بین خیل عظیم از این سربازان که در مسابقات محلی و ایالات های مستعمره روم برگذار می شد برگزیدگان ( که یقیناً تعداد کمی از آنان بودند) می توانستند آزادی خود را به دست آورند . ولی جنگجویانی نیز بودند که به خاطر بدست آوردن پول و یا شهرت نسبت به شرکت در این مسابقات خونین اقدام می کردند . این مسابقات که به خشونت بی پروا و ضد انسانی اش معروف گشته بود بدون فایده هم البته نبود . ( البته فواید آن از دید فرماندهان نظامی ) باید اشاره کرد که تمامی این مسابقات به نبرد های خونین تن به تن اختصاص نداشت بلکه اکثر این رویداد ها به باز سازی نبرد های روم در مقابل دشمنانش مختص می شد ( یقیناً آن نبردهای که در آن پیروز گردیده بودند تا خاطرات ، تکنیک های رزم و قهرمانان آن را مرور و زنده نگاه دارند ) عده ای از سربازان لباس های قوای دشمن را بر تن می کردند و سربازانی دیگر که نقش نیروهای رومی را داشتند با بکارگیری ارابه و اسب و سلاح های آن دوران در چندین پرده که گاهی تا چند روز نیز ادامه می یافت آن نبرد خاص را باز سازی می کردند . از نحوه یورش قوای مهاجم گرفته تا نبرد های تن به تن ، عبور از رودخانه ، یورش سواره نظام ، محاصره قلعه ها و یقیناً نمایش پیروز مندانه و دلاورانه ارتش رومی بر حریف خود !
       
      در عصر جدید ایده مسابقات نظامی بعد از پایان جنگ جهانی اول شکل گرفت . در سال 1919 پس از جنگ جهانی اول ، بازی های بین متفقین توسط شورای ورزشی نیروهای متفقین ژنرال جان پرشینگ سازماندهی شد و 1500 ورزشکار از 18 کشور را گرد هم آورد تا در 24 رشته ورزشی به رقابت بپردازند. این رویداد در Joinville-le-Pont فرانسه برگزار شد . و طی سالهای بعد در ماه مه 1946 ، پس از جنگ جهانی دوم ، شورای ورزشی نیروهای متفقین توسط سرهنگ هانری دبروس و پنج‌گانه المپیک توسط سرگرد رائول مولت احیا شد و در  7 تا 8 سپتامبر همان سال دومین بازی‌های بین متفقین در برلین (در المپیاستادیون , محل برگزاری بازی های المپیک 1936) برگزار شد .
       


      چند ماه بعد، با پایان دادن به شورای ورزش نیروهای متفقین ، سرهنگ دبروس و سرگرد مولت مسابقات ارتش های جهان (CISM) را در 18 فوریه 1948 تأسیس کردند . اعضای موسس آن بلژیک ، دانمارک ، فرانسه ، لوکزامبورگ و هلند بودند . در سال 1950، آرژانتین و مصر به عضویت آن درآمدند. در سال 1951 ایالات متحده به آن پیوست . در سال 1952 عراق ، لبنان ، پاکستان و سوریه و دو سال بعد برزیل به عضویت آن درآمدند . و همچنین کانادا در سال 1985 وارد آن شد . سپس در سال 1991 با پایان جنگ سرد سازمان رقیب پیمان ورشو کمیته ورزش ارتش متفقین (SKDA) با CISM ادغام شد و خبر از پیوستن 31 کشور و عضو جدید و سایر کشورهای مرتبط با بلوک شوروی را داد. این پیشرفت سریع منجر به رسمیت شناختن توسط نهادهای بین المللی از جمله IOC شد. قبل از سال 1995 CISM هر سال 15 تا 20 مسابقات جهانی را برگزار می کرد. از سال 1995  CISM هر چهار سال یک بار بازی های جهانی نظامی را که یک رویداد چند ورزشی است با شرکت نمایندگانی از ارتشهای 127 کشور دنیا سازماندهی می کند .
       
       

       
      رویدادها
      برگزاری مسابقات مرتبط با ارتش های جهان طیف متنوعی را در بر می گیرد و بلوک های سیاسی و جغرافیایی متعدد سعی در برگزاری رویدادهای مشابه زیادی جهت بالا بردن مهارت پرسنل خود دارند . اما به نوعی اهداف برگزاری این چنین مسابقاتی تنها به بالا بردن مهارت ها محدود نمی گردد . بلکه برپایی نمایشگاه های تخصصی تجهیزات تیراندازی و حتی ماشین آلات زرهی و تسلیحات انفرادی و البسه نظامی و ... در حاشیه این مسابقات بیان گر این است که این رویدادها مکانی است تا برنامه ریزان و دست اندرکاران نظامی کشور های مختلف به عرضه و کسب اطلاعات و سنجش آمادگی قوای نظامی پیرامونی خود اقدام نمایند .
       
      به برخی از این رویدادها می توان به اختصار اشاره کرد مانند :
      - مسابقات بین المللی پنج گانه ورزشی ( تیراندازی سرعت و دقت ، میدان موانع ، شنا ۵۰ متر با مانع ، دو صحرانوردی ۸ کیلومتر و پرتاب نارنجک )
      - مسابقات بین المللی نظامی پهپادی ارتش های جهان
      - مسابقات بین‌المللی نظامی غواصی در عمق
      - مسابقات بین‌المللی نظامی جهت یابی
      - مسابقات بین‌المللی نظامی بیاتلون زرهی روسیه
      - مسابقات سراسری امنیت سایبری در آمریکا
      و ...
       

      بازتاب و آثار
      برای بیان تاثیر حضور بین المللی تیم های نظامی و ترتیب دادن این چنین مسابقاتی منعکس کردن دیدگاه بعضی از تحلیل گران غربی شاید مفید باشد به عنوان نمونه :
      «واشنگتن فری بیکن» «جوزف هومیر» تحلیلگر امنیت ملی : روسیه و چین در نمایش قدرت به آمریکا قصد شرکت در یک بازی‌های بین‌المللی در آمریکای لاتین ( ونزوئلا ) تحت عنوان « تک تیرانداز مرز » را دارند . این  بازی‌های نظامی یکی از واضح ترین نشانه‌ها  از شکل گیری یک ائتلاف ضد ایالات متحده در آمریکای لاتین است. روسیه و متحدانش ( ایران و چین ) با حضور در این مسابقات نظامی در ونزوئلا در حال نمایش قدرت هستند . با عادی سازی تحرکات نظامی دشمنان ایالات متحده در دریای کارائیب ، ما در معرض خطر در آمریکای لاتین هستیم .
       
       
      در حال حاضر به نظر می رسد که برگزاری این گونه مسابقات در بین نیرو های نظامی منطقه ای و جهانی در حال افزایش هست . مسابقاتی که هم در رشته های عمومی ( آمادگی جسمانی و ورزشی ) و هم رشته های تخصصی ( تیر اندازی ، زرهی و توپخانه ، پهپادی و ... ) با حضور تیم های چندگانه به جدیت پیگیری می شود . قطعا انتخاب تیم های ورزیده در این گونه رقابت ها باعث افزایش اعتماد به نفس پرسنل و همچنین تبلیغات مثبت برای نیرو های نظامی ما نیز خواهد گردید  . همچنین برگزاری مسابقات کشوری و درون مرزی برای ما موجبات حس رقابت و افزایش انگیزش سازمانی را برای نیروهای مسلح ما در پی خواهد داشت . انشالله 
       

       
       
       
      بن پایه :
      https://www.milsport.one/cism/members-nations
      https://www.ilsf.org/about/recognition/cism/
      https://armedforcessports.defense.gov/CISM/Military-World-Games/
      https://en.wikipedia.org/wiki/Colosseum
      https://freebeacon.com/national-security/iran-russia-china-to-run-war-drills-in-latin-america/
       
      گرد آوری جهت انجمن میلیتاری
       
       
    • توسط amirarsalankhan
      بمب افكن تهاجمي نسل بعد، LRS-B
       
                                 
       
       
      بمب افكن نسل بعد ( NGB، قبلا به نام بمب افكن 2018 شناخته مي شد ) يك برنامه به منظور توسعه يك بمب افكن جديد براي نيروي هوايي ايالات متحده بود. NGB قرار بود تا در حدود سال 2018 و به عنوان يك بمب افكن پنهانكار، مادون صوت، برد متوسط و با قابليت متوسط حمل سلاح وارد خدمت شود و به تدريج جايگزين بمب افكن هاي پير و پا به سن گذاشته (  B-52 Stratofortress  و B-1 Lancer ) گردد. ولي برنامه توسعه NGB با ظهور طرح بمب افكن دور برد تهاجمي سنگين ايالات متحده به فراموشي سپرده شد.
       
         
       
      اين اتفاق زماني افتاد كه در ژوئن 2010 سپهبد Breedlove  در مصاحبه اي بيان كرد كه اصطلاح بمب افكن نسل بعد مرده و از اين به بعد نيروي هوايي بر روي طراحي بمب افكن هاي دور برد تهاجمي كار خواهد كرد كه در آن از سيستم هاي به كار رفته در جنگده هاي F-22 و F-35 استفاده خواهد شد تا بمب افكني مقرون به صرفه و با قابليت هاي استثنايي هر دو جنگنده فوق جهت انجام ماموريت ها طراحي و توليد گردد.
       
             
       
       
      بمب افكن دور برد تهاجمي (Long Range Strike Bomber)
      برنامه توسعه بمب افكن دور برد تهاجمي ( LRS-B ) به معناي واقعي كلمه پنهانكار است! و اطلاعات خيلي كمي از آن منتشر شده است ولي اهميت آن را به خوبي مي توان در رفتار پنتاگون و شركاي صنعتي بزرگ آن احساس كرد.بسياري از كارشناسان معتقدند كه برنامه توسعه اين بمب افكن ساختار نيروي هوايي ايلات متحده را در 20 سال آينده شكل خواهد داد و هر شركتي كه برنده مناقصه توليد اين بمب افكن شود پول پارو خواهد كرد و بازنده نيز مي تواند مطمئن باشد كه جايگاهي در آينده هوانوردي نظامي ايلات متحده نخواهد داشت مگر ان كه معجزه اي كند!
      هر چند امروزه لاكهيد ماريتن به لطف پروژه F-35 آينده خود را در صنعت هوانوردي نظامي ايالات متحده تضمين كرده است و بويينگ نيز به مدد توليدات هوانوردي غير نظامي خود مي تواند از اين بحران عبور كند و تنها نورث روپ است كه چاره اي ندارد و  بايد اين مناقصه را برنده شود تا بتواند با خيال راحت به آينده خود فكر كند
      شناخته ها و ناشناخته ها
      پيش بيني شده 80 تا 100 فروند از اين بمب افكن جديد جايگزين ناوگان فعلي بمب افكن هاي ايالات متحده شود.  
      پنهانكار بودن ،قابليت حمل سلاح هاي هسته ايو داراي بودن هر دو حالت پروازي سرنشين دار و بي سرنشين از الزامات طراحي LRS-B است.قيمت تعيين شده براي هر فروند بمب افكن جديد 550 ميليون دلار در سال 2010 پيش بيني شده و قرار است به جهت كم كردن هزينه ها از فناوري موجود در طراحي ان استفاده شود ولي ساختار طراحي آن بايد به شكلي باشد كه بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز استفاده كند.دو رقيب اصلي در طراحي اين بمب افكن يكي كمپاني  Northrop Grumman, با سابقه طراحي بمب افكن پنهانكار و گرانقيمت B-2 است و ديگري مشاركت كمپاني هاي بويينگ و لاكهيد مارتين با سابقه طراحي جنگنده هاي F-22 و F-35 .همچنين پيش بيني مي شود در اواسط دهه 2020 اولين پروازهاي اين بمب افكن انجام شود.طبق حدس هايي كه كارشناسان مي زنند نيروي هوايي آمريكا به دنبال يك بمب افكن در اندازه اي حدودا نصف B-2 است كه از دو موتور F-135 همانند F-35 سود ببرد.
       
                                              
                                         
                                          پيشران F-135 Pratt  & Whitney
       
      الان همه شما ميگوييد اين كه خيلي كوچيكه، خب مسلما بايد بزرگتر بشه ولي با صحبتي كه رابرت گيتس وزير سابق دفاع انجام داد و به اعضاي كنگره گفت كه قيمت هر فروند 550 ميليون دلار ميشود راه را بر روي بزرگتر شدن اين بمب افكن فعلا بست. و اين نگراني را در بين كارشناسان به وجود آورد كه هر شركتي كه بتواند با حداقل آيتم هاي اساسي يك بمب افكن توليد كند برنده اين مناقصه خواهد بود بدون توجه به نيازهاي اساسي نبردهاي آينده.بنابراين يكسري الزامات از سوي كارشناسان هوانوردي نظامي جهت توسعه LRS-B  پيشنهاد شده است :
      پنهانكاري
      امروزه ميدانيم كه 80 درصد قابليت پنهانكاري به شكل و طراحي هواپيما بستگي دارد و فقط 20 درصد به مواد و تكنولوزي پيشرفته به كار رفته در آن وابسته است. كه همين 20 درصد هم بيشترين هزينه را به خود اختصاص مي دهد. پس يايد تعادل خوبي را بين اين دو بخش برقرار كرد تا هزينه هاي طراحي و توسعه سرسام اور نباشد.
      تعمير و نگهداري
      استفاده از مواد جاذب امواج رادار ساخته شده مي تواند نگهداري اين بمب افكن را بسيار راحت تر كند تا استفاده از موادي كه در لبه تكنولوژي روز قرار دارند و بسيار گران قيمت خواهند بود و نگهداريشان نيز بسيار مشكل است.ولي پلت فرم طراحي نيز بايد به شكلي باشد كه اين پرنده بتواند در 50 سال آينده آسمان ها را همچنان تسخير كند و پذيراي مواد جديد و تكنولوژي هاي نوين نيز باشد.
      قابليت حمل بمب هاي هسته اي
      تصميم گيري در اين مورد بايد همين الان صورت بگيرد، هر چند نيروي هوايي علاقه دارد تا چند سال بعد از توليد بمب افكن ها مجوز حمل سلاح هاي هسته اي را براي آنها صادر كند ولي با توجه به پيشرفت هاي سريع در صنعت هوانوردي نظامي از الان اين پرنده بايد طوري طراحي شود كه حداقل نيمي از آنها از ابتدا قابليت حمل بمب هاي هسته اي و هيدروژني را داشته باشند. و توانايي بازدارندگي ايالات متحده را همچنان حفط كنند.
      كنار گذاشتن طرز فكر شواليه تنها!
      بسياري از مردم فكر مي كنند كه پنهانكاري يعني يك جنگنده پنهانكار به تنهايي و با شجاعت به مانند يك شواليه به مواضع دشمن حمله مي كند و تمامي آنها را نابود ميسازد!! از الان بايد اين تفكر را دور ريخت و يك برنامه جامع جهت حملات پر تعداد بمب افكن هاي نسل بعد در نظر گرفت و تمام سناريوهاي موجود و تهديدات لازم را در آنها پيش بيني كرد تا قدرت واقعي بمب افكن ها و تاثير آنها بر روي مواضع دشمن مشخص شود.
      ساخت يك بمب افكن، نه فقط يك پلت فرم صرف
      در سال هاي بعد LRS-B تنها بمب افكن سنگين ايالات متحده خواهد بود. پس بايد به شكلي طراحي شود كه قابليت باز طراحي بسياري از قسمت هاي آن وجود داشته باشد و بتواند از تكنولوژي هاي آينده نيز به خوبي بهره مند شود. همچنين LRS-B بايد بتواند ماموريت هاي دريايي را نيز به خوبي ماموريت هاي زميني انجام دهد.
      نگه داشتن خلبان در كابين
      با وجود داشتن فناوري پروازهاي بي سرنشين اما ما نبايد در دام اين صحبت ها بيافتيم كه LRS-B بايد تنها قابليت بي سرنشين داشته باشد!، نداشتن خلبان در ميدان نبرد يعني نداشتن حس مسئوليت پذيري و ابتكارات لحظه اي نمي توان از جذابيت هاي فراوان پرنده هاي بي سرنشين گذشت ولي يك بمب افكن سنگين بي سرنشي نياز به حمايت زميني بسيار بيشتري از بي سرنشين هاي فعلي دارد كه اين خود هزينه ها را بسيار بالاتر مي برد.مورد بعدي قابليت ضعيف بي سرنشين ها در سوخت گيري هاي هوايي است كه در حين ماموريت هاي يك بمب افكن دوربرد الزامي است و يك خلبان در هر شرايط آب و هوايي يا زماني به راحتي آن را انجام مي دهد.و در آخر فكر كنيد كه يك بي سرنشين بخواهد بمب هسته اي نيز با خود حمل كند، خيلي فكر خوبي نيست و حتي كابوس آور نيز هست. هر چند خيلي ها فكر ميكنند بهتر بمب هاي هسته اي را به دست بي سرنشين ها سپرد!
      فراموش نكردن چيزهاي كوچك
      بايد فضاي كافي براي خلبان در پروازهاي طولاني در نظر گرفت تا اعصابش راحت باشد و تحت فشارهاي جسمي قرار نگيرد. اين مورد حتما بايد لحاظ شود و سعي شود از تجربه B-2 در اين مورد درس گرفته شود.
      در ژانويه 2011 نيروي هوايي فهرستي كوتاه از اهداف مورد نظر خود را براي بمب افكن تهاجمي منتشر كرد
      اهداف طراحي در نظر گفته شده براي يروژه LRS-B در ژانويه 2011
      كل هزينه پروژه نبايد از 40 تا 50 ميليارد دلار بيشتر باشد سرعت مادون صوت حداكثر بردي پروازي بيشتر از 9250 كيلومتر مداومت پروازي 50 تا 100 ساعت براي پروارهاي بي سرنشين قابليت بقا در حملات روزانه به مواضع دشمن با وجو د قدرتمند ترين دفاع هوايي موجود  
      در پايان تصاويري از طرح هاي مفهومي اراده شده توسط سه كمپاني معظم شركت كننده در اين مناقصه
       
                       
                                                           
       طرح پيشنهادي كمپاني نورث روپ گرومن
       
       
       
       
                      
                                                                              
       طرح پيشنهادي كمپاني لاكهيد
       
       
       
       
       
                         
                                           
        طرح پيشنهادي كمپاني بويينگ
       
       
      حال بايد منتظر ماند و ديد كه در چند ماه آينده مقامات نيروي هوايي كدام يك از طرح هاي پيشنهادي را براي آينده توان هوايي ايالات متحده انتخاب خواهند كرد.
      نظر شما چيست؟
      كم و كاستي بود  دوستان به بزرگواري خودتون ببخشيد، تقديم به ارواح طيبه شهداي مرزباني ناجا در حادثه اخير نگور
      با تشكر فراوان از دوست و استاد گرامي جناب 7mmt به جهت پيشنهاد اين موضوع و كمك هاي بسيارشان
      تهيه شده توسط امير ارسلان رهسپار ، فقط براي ميليتاري
       
       
      منابع :
      http://en.wikipedia.org/wiki/Next-Generation_Bomber
       
      http://www.defensenews.com/story/defense/air-space/strike/2015/01/18/air-force-bomber-industry/21805275/
       
      http://defensetech.org/2014/09/15/air-force-plans-major-step-in-long-range-strike-bomber-program/
       
      http://breakingdefense.com/2014/09/b-2-pilots-lessons-for-lrsb-americas-new-bomber/
    • توسط MR9
      بسم الله الرحمن الرحیم
       
      سرکوب پدافند هوایی دشمن
        (Suppression of Enemy Air Defenses /SEAD)
       

       
       وایلدویزل / استاندارد 
       
      یکی از ماموریتهای اصلی واحدهای پروازی نیروی هوایی پس از ظهورسه عنصرجدید در نبردهای معاصر (رادار/ توپخانه ضدهوایی هدایت راداری و نهایتا" موشکهای هدایت شونده زمین به هوا)، کنترل و ازکارانداختن و نابودی این  سامانه ها  می باشد . بررسی دقیق نبردهای به وقوع پیوسته پس از جنگ دوم جهانی نشان می دهد که هرکدام از این نبردها ، جنبه های نوینی از فناوری را با بکارگیری تجهیزات ، تسلیحات و تاکتیک ها به نمایش گذاشته و نشان داده اند که گاهی استفاده از  وجودبرتری کمی تسلیحات غیر پیشرفته در مقابل برتری کیفی تسلیحات پیشرفته و یا برعکس ، پیروزی های نظامی خیره کننده ای را به ارمغان آورده است. در کنار این مساله و به موازات افزایش توانایی های رزمی یک سامانه تسلیحاتی ،توسعه تاکتیکهای مورد نیاز نیز یک اصل غیر قابل اجتناب بشمار می رود . در چنین شرایطی ، سامانه های پدافند هوایی نیز از این قاعده مستثنی نبوده ، چــنانکه این نوع از سیستم های جــــنگ افــــزاری می بایست دارای قابلیت های پدافندی مناسبی باشند تا درمرحله آغازین تهاجم دشمن ، بتوانند ایمنی مناطق مسکونی ، مراکز ثقل سیاسی، نظامی و اقتصادی را از گزند بمباران و آسیب حفظ نمایند و با ایجاد لطمات عمده به پیکره و استخوان بندی قدرت هوایی دشمن ، باعث لغو ماموریت های تهاجمی وبه احتمال زیاد تغییر نتیجه جنگ شوند . بنابراین، به صورت طبیعی ،  نیروی هوایی مهاجم سعی خواهد نمود تا تهاجم خود را با انجام ماموریت های سرکوب پدافند هوایی آغاز نماید . برهمین اساس و بنا به تعریف وزارت دفاع ایالات متحده ، سرکوبی پدافند هوایی دشمن عبارتند از :
       
      " انجام هرگونه فعالیتی به منظور خنثی سازی ، نابود سازی و ایجاد اختلال موقت یا دائم در سامانه های پدافند هوایی زمین و دریاپایه دشمن بوسیله تجهیزات مخرب یا اخلالگرها "
       

       
       
      جنگنده / بمب افکن F-105G ، یکی از مهمترین جنگ افزارهای ارتش ایالات متحده برای مقابله با آتشبارهای سام ارتش ویتنام شمالی بشمارمی آمد .
       

       
      جنگنده / بمب افکن F-4G  در حال تیک آف از فرودگاهی در عربستان
      در حالی که برای اجرای ماموریت SEAD ، به مهمات متنوعی شامل مشکهای هوا به زمین ماوریک و مهمات ضد تشعشع شرایک و غلاف جنگ الکترونیک مجهز شده است .
       
       

       
       
      ارتش ایالات متحده برای ایجاد برتری هوایی بر فراز منطقه نبرد ، تاکید زیادی بر استفاده از اسکادارن های وایلد ویزل دارد .
      تصویر فوق یکفروند جنگنده / بمب افکن A-7E را بر روی عرشه فوقانی ناو هواپیمابر USS AMERICA نشان میدهد که برای اجرای عملیات بر علیه آتشبارهای دفاع هوایی لیبی (عملیات دره الدورادو ) آماده می شود . به نظر می رسد پرنده فوق برای اجرای این ماموریت به مهمات ضد رادار شرایک و مهمات هوابه زمین راک آی مارک II مجهز شده است .
       

       
       
      ارتش های اروپایی نیز پس از مشاهده تاثیر تسلیحات ضد رادار ، بسرعت خود را به قابلیت های ضد رادار مجهز نمودند .
      تصویر فوق یک فروند تورنادو ECR نیروی هوایی آلمان را که به مهمات ضدرادار هارم مجهز شده است را نشان میدهد
       

       
       
      مهمات ضد تشعشع AGM-88 HARM، جنگنده / بمب افکنF/A-18 C
       

       
       
      نیروی هوایی بریتانیا ، به شکل وسیعی از مهمات ضد رادار درسازمان رزم نیروی هوایی خود بهره می برد .
      تصویر فوق ، یک تیر موشک ضد تشعشع آلارم را بروی یکفروند جنگنده/ بمب افکن تورنادو GR4 نشان می دهد .
       

       
       
      در حال حاضر پرنده ویژه نیروی هوایی ارتش ایالات متحده برای اجرای ماموریتهای سرکوب پدافند هوایی ، جنگنده/بمب افکن F-16 CJ بشمار می آید .
       
      پرنده فوق ، یکفروند F-16 CJ بلاک 50 سری D است که برای اجرای ماموریت SEAD ، به طیف متنوعی از مهمات شامل ، AIM-120 آمرام ، AIM-9 M سایدویندر در جایگاه های دو وهشت  ، مهمات ضد رادار AGM-88 هارم در جایگاه های سه و هفت ، و برای هدفیابی به یک غلاف AN/ASQ-213 ، مسلح شده است .
      با این حال و براساس نظرات خلبانان شرکت کننده در جنگ ویتنام ، قابلیتهای تاندرچیف و فانتوم به مراتب افزون تر از این نمونه فالکون بشمار می آمد .
       
       
      نویسنده و مترجم : کارشناس ارشد جغرافیای سیاسی - MR9
      Military.ir Copyright
      تمامی حقوق برای انجمن میلیتاری محفوظ است
      منابع  :
      1- Davis, Larry and Menard, David, Republic F-105 Thunderchief
      2- Bill Siuru, Bill Holder-General Dynamics F-16 Fighting Falcon
      3-F-4 PHANTOM II IN ACTION
      4- "MODERN MILITARY AIRCRAFT "THUD"
      5- A-7 IN ACTION
      6- ویکی
      7- مطالعات شخصی اینجانب از منابع گوناگون
    • توسط MR9
      موقعیت قرارگاه مرکزی منافقین :
       
      در 90 کیلومتری شمال بغداد ،پس از عبور از شهر "الخالص" به "قرارگاه  اشرف" خواهید رسید.این پادگان با وسعت6 در 8کیلومتر مربع تا سال 1365 هجری شمسی تحت عنوان "معسگر الخالص الخاص" محل استقرار یکی از تیپ های گارد ریاست جمهوری صدام حسین بود.این پادگان از شمال به انبارهای بزرگ مهمات و تسلیحات و یک روستای کوچک عراقی،از شرق به یک فرودگاه متروکه،از جنوب شرق به روستای "شیخ شنیف" ، از جنوب به یک مرکز مرغداری و از غرب به جاده بغداد- کرکوک محدود شده است."اشرف بزرگ" 12*10 کیلومتر مربع است  که پادگان اشرف و زمین های اطراف آن را شامل می شود.
       
        
       
       
       
       
      پس از اخراج مسعود رجوی به عراق و ملاقات او با صدام حسین ، این پادگان بطور کامل تحویل گروهک منافقین  شد و  آنها پایگاه های خود در سلیمانیه و کرکوک را جمع آوری کرده و از سال 1366 هجری شمسی تحت عنوان به اصطلاح "ارتش آزادیبخش ملی " در این محل تجمع کنند.
      در کیلومتر 90 جاده قدیم بغداد-کرکوک انشعابی از قسمت شرقی، شما را به درب اصلی پادگان اشرف هدایت خواهد کرد.شمال و جنوب این جاده آسفالته و فرعی محل استقرار 2 گردان ارتش صدام حسین ،گروهان رادار،گروهان موشکی پدافند هوایی و مقر سازمان استخبارات صدام حسین است که در نزدیکی ورود به پادگان قرار دارد.از سال 1365 شمسی تا زمان سرنگونی صدام  حسین ،نقش این نیروها پدافند هوایی،حفاظت بیرونی و کنترل ورود و خروج به پادگان اشرف بود .
       
       
        
       
       
      مرصاد ، کمینگاه منافقین 
      ببرها وارد می شوند :
       
      اگر چه نیروی های مسلح جمهوری اسلامی ایران ( ارتش  جمهوری اسلامی ایران ، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  ، بسیج و..)  در جریان عملیات مرصاد ، شکست سنگینی بر پیکره گروهک منافقین وارد آورد ، بازماندگان فرقه رجوی ، مجدداً نیروی های باقی مانده خود را در قرارگاه های  متعدد خود در عراق ، جمع آوری و با حمایت رژیم بعثی ، فعالیتهای خود را از سر گرفتند . اما بدنبال شکست مفتضحانه رژیم بعثی حاکم بر بغداد در مقابل تهاجم گسترده نیروهای ائتلاف به منظور بازپس گیری کویت در ماه مارس 1991 و بغرنج شدن وضعیت در این کشور که همراه با بروز تشنجات و حرکتهای مسلحانه در شمال و جنوب آن گردید ، باعث شد تا گروهک منافقین  با یک بن بست غیر قابل تصور مواجه گردد .
       
       

       
       
      به همین دلیل ، تروریستهای مسلح این گروهک ، دست به تحرکات جدیدی در داخل خاک ایران زده و در یکم آوریل 1991 ، با استفاده از شرایط حاد منطقه ، یکسری اقدامات مسلحانه تروریستی  در غرب ایران ، بویژه ارتفاعات استان کرمانشاه  را رقم زدند که موجبات به شهادت رسیدن صدها نفر از شهروندان کرد ساکن در این منطقه را فراهم آورد .
      بنابراین در پاسخ به شرارتهای این گروهک تروریستی ، در بامداد روز 5 آوریل ، نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران  با استفاده از 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-4E ، جمعی پایگاه سوم شکاری (TFB-3)  یک ضربت اساسی را به پادگان اشرف که قرار گاه مرکزی این گروهک بشمار می رفت ، وارد آورد که درعمق 80 کیلومتری داخل خاک عراق و در 28 کیلومتری شمال شهر  خالص  قرار داشت . 5 دقیقه بعد از این حمله ، 9 فروند جنگنده- بمب افکن F-5E جمعی پایگاه چهارم شکاری (TFB-4) بقیه تاسیسات این قرار گاه را با مهمات سنگین مورد حمله قرار دادند که براساس اطلاعات منتشر شده ، تلفات گسترده ای را موجب گردید .
       

       
       
      با این حال ، در جریان این حمله غافلگیرانه  ، خدمه یکی از فانتوم های شرکت کننده ( سریال 6688-3) موفق به اجرای صحیح مانور POP-UP نگردید و هر دوخدمه مجبور به اجکت شده و توسط شبه نظامیان مستقر در منطقه  بازداشت و بسرعت به دولت عراق تحویل داده شدند
       
       

       
      بقایای فانتوم ساقط شده نیروی هوایی به سریال 6688-3
       
       
      در شمال عراق ، دولت ترکیه که سالهاست در حال جنگ غیر رسمی با شورشیان حزب کارگران کرد که به شکل محرمانه از حمایتهای اطلاعاتی و تسلیحاتی دولت وقت عراق بهره می برد ، قرار داشت ، به منظور سرکوب این شورشیان ، چندین عملیات رزمی را در امتداد مرز با ایران ، طراحی و اجرا نمود .
       

       
       
      در جریان این عملیات رزمی ، فانتوم های  نیروی هوایی ترکیه بارها و بارها حریم هوایی ایران را مورد تجاوز قرار داده و نقض نمودند و در این سو ، در موارد متعددی  ، رادار مراقبت منطقه ، هشدارهای لازم را به ترکها ارسال نمود ولی علی الظاهر نیروی هوایی ایران هرگز عملیات رهگیری را اجرا ننمود . این مساله  را می توان بدین دلیل تشریح نمود که  تایگرهای مستقر در پایگاه دوم شکاری ،اگر چه بسیار سریع تر از فانتوم های ترک بودند اما بدلیل اینکه  تیم های ضربتی نیروی هوایی ترکیه توسط جنگنده های F-16C این نیرو  اسکورت می شدند ، حضور تایگر عملاً بی اثر بشمار می رفت . به همین علت ، فرماندهی وقت نیروی هوایی ایران تصمیم گرفت تا سازمان رزم پایگاه دوم شکاری را با اعزام جنگنده های MIG-29 که به تازگی از اتحاد شوروی تحویل گرفته شده بودند ، تقویت نماید .
       
       

       
       
      اعزام فالکروم های تهرانی  ، اگر چه در ابتدا به شکل موقت به این پایگاه مامور شده بودند ، اما با تغییر شرایط ، این استقرار به شکل دائمی در آمد و اسکادران 22 تاکتیکی نیروی هوایی (TFS-22) با حضور میگ های روسی تشکیل گردید و از آن سو ، تمامی  تایگرهای موجود در این پایگاه (F-5E) به اسکادارن 21 تاکتیکی (TFS-21) انتقال یافتند .
       
      با فروکش کردن آتش جنگ در آسیای جنوب غربی ، شرایط تقریباً به حالت عادی بازگشت ، اما این آرامش زیاد بطول نیانجامید ، چرا که در سال 1994 ، گروهگ منافقین مجدداً با اعزام تیم های ترورویستی بداخل کشور ، به شکل منظم دست به تخریب ، ترور مردم عادی و شماری از مقامات ارشد نظامی و غیر نظامی  زدند .
       
       

      سپهبد شهید صیاد شیرازی 
       
       
      د رنتیجه نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران ، مجدداً ماموریت یافت تا حملات هوایی خود را علیه قرارگاه مرکزی این گروهک در داخل خاک عراق ، از سر بگیرد .
      این ماموریت کمتر شناخته شده ، توسط یکفروند جنگنده- بمب افکن F-5F و سه فروند جنگنده – بمب افکن F-5E جمعی پایگاه دوم شکاری در 9 نوامبر 1994 اجرا گردید . در این حمله جمعاً 16 تیر مهمات هوا به زمین مارک-82 به روی هدف حمل شد و پرنده های رزمی با موفقیت کامل و بدون خسارت جانبی ، ماموریت خود را به انجام رساندند .
       
       

       
       
      اما بدلیل اینکه این حمله غافلگیرانه  در داخل محدوده موسوم به منطقه پرواز ممنوع (NO FLY ZONE) شمال عراق که توسط ایالات متحده و بریتانیا حفاظت می گردید ، انجام شد ، به محض اطلاع از وقوع این حمله ، 20 فروند جنگنده  متحدین شامل  جنگنده – بمب افکن های F-16  و F-15 نیروی هوایی ایالات متحده به منظور رهگیری این دسته پروازی از پایگاه های خود واقع در خاک ترکیه به پرواز در آمدند که با توجه به پایان ماموریت دسته رزمی نیروی هوایی ایران ، برخوردی میان این دو پیش نیامد . 
       

       
       
       
      پی نوشت :
       
      1- پلان های رزمی ارائه شده در این تاپیک در سطح وب وجود ندارد و توسط مترجم طراحی شده است 
      2-  در این انجمن ، بیشتز از حماسه های گردان های تامکت و فانتوم گفته شده ، باشد که  این تاپیک گوشه ای از حماسه های تایگرهای مظلوم نیروی هوایی که تلفات قابل توجهی را هم در جنگ تحمیلی متحمل شده است ، بیان نماید .
       
       
       
      منبع : با اندکی تصرف ، IRANIAN TIGERS AT WAR  BY BABAK TAGHVAEE
       
       
        این مجموعه با صرف زمان ترجمه  شده است ،
      بنابراین ، هر گونه برداشت با ذکر منبع (MILITARY.IR) خواهد بود . 
      در غیر اینصورت ، برداشت کننده  ، عرفاً و شرعاً ، مسئول خواهد بود .
       
       مترجم : MR9      
  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.