i-ronin

Members
  • تعداد محتوا

    1,110
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

پست ها ارسال شده توسط i-ronin


  1. دوستانی که میگن عملیات ترور علوش دقیق نبوده و از بمبهای غیرهوشمند استفاده شده این فیلم رو ببینند...

    فیلم کاملتری از ترور این ملعن هستش...

     

    اکثر هدفهای مورد نظر در اون منطقه مورد هدف قرار میگرین تو فیلم کامل... خدمت شما :

    http://v.alalam.ir/news/2015/12/26/alalam_635867137607572694_25f_4x3.mp4

     

    اینم عکس تازه از حاجی توی الانبار:

    منبع: ابنا

    02.1_567e2de5f421b_567e3d79edc56.jpg

    به نظرم میاد اینها همه اون طراف بودن و محض اطمینان کل محل رو زدن ترکوندن...به هر حال ما که راضی هستیم icon_cheesygrin

    • Upvote 2

  2. ‎رسالت ‫#زینب‬ گونه به این می گن ... دم شما گرم شیخ ابراهیم با چنین شیردختری که تربیت کردی ....

    ‎بیانیه دختر شیخ ابراهیم ‫#زاکزاکی‬
    ‎بسم الله الرحمن الرحیم

    ‎من یک ‫#شیعه‬ مسلمان نیستم، من تنها یک ‫#مسلمان‬ هستم و هیچ چیزی نباید قبل از نام مسلمان بیاید. ما مسلمانان نباید چنین نام هایی را قبول کنیم؛ نام هایی که ما را به اقسام مختلفی از اسلام تقسیم می کند، تنها یک اسلام وجود دارد که توسط حضرت محمد صلی الله علیه و اله آورده شده است.

    ‎ما مسلمانان نباید نام هایی مانند مسلمان شیعه و مسلمان ‫#سنی‬ و مسلمان نیجریه ای و مسلمان آمریکایی و مسلمان مدرن و مسلمان معاصر و مسلمان معتدل و غیره را قبول کنیم.

    ‎واقعا جای تاسف است که برخی از برادران و خواهران ما به واقعه قتل عام زاریا بعنوان قتل عام شیعیان نگاه می کنند. کانه این افراد (حکومت ‫#نیجریه‬ و ارتش) بخاطر شیعه بودنمان به ما حمله کردند. انگار که در نیجریه شیعیانی نیستند که مورد این حملات قرار نگرفته باشد. وقتی که این حرکت آغاز شد اکثر قریب به اتفاق اعضای آن را اهل تسنن شکل می دادند و همان دوران نیز تقریبا همانند امروز مورد حمله قرار گرفتند. آنها هم به زندان افتادند و برای روش های فاسدانه و ناعادلانه حکومت تهدید تلقی شدند؛ چرا؟ برای اینکه ما تصمیم گرفته ایم تا به ظلمی که به مردم نیجریه روا می دارند خاتمه بدهیم. اگر ما نیز مانند اغلب مردم این کشور رفتار می کردیم که در برابر فساد و ظلمی سکوت کرده اند که همه از آن رنج می برند، آنگاه ما نیز در صلح و امنیت زندگی می کردیم. همانگونه که شما می توانید در کشوری زندگی کنید اما از هیچ حقی ولو حقوق اولیه بهره ای نداشته باشید.

    ‎پدر من هیچ وقت خود را بعنوان رهبر یک مذهب خاص معرفی نکرد و حرکت اسلامی را حرکت متعلق به یک مذهب خاص ننامید. هدف اصلی حرکت اسلامی این بود که در برابر بی عدالتی نظامی قیام کند که مجبور بودیم در این کشور تحت آن زندگی کنیم. هر کسی از هر کجایی، از جمله غیر مسلمانان، آزاد است تا ما در این مبارزه همراهی کند. در نهایت هر مذهبی را که دنبال کنیم ما همگی می خواهیم که همان چیزی را محقق کنیم که پیامبر اسلامی حضرت ‫#محمد‬ صلی الله علیه و آله برایمان به ارمغان آورده اند.

    ‎ما تنها چند هفته ای به هفته ‫#وحدت‬ داشتیم؛ هفته ای که همه مسلمانان برای شادی بر سر مشترکاتشان بجای اختلاف بر سر تفاوت ها، در کنار هم جمع می شوند. مراقب باشید دروس ارزشمندی را که در خلال سال ها از این هفته آموخته ایم بواسطه آنچه رخ داده است را از یاد ببریم.

    ‎وقتی سه تن از برادران من سال گذشته کشته شدند، آنها در حال تظاهرات در حمایت از مردم ‫#فلسطینی‬بودند که اکثرشان اهل تسنن هستند. آنها بخاطر شیعه بودن کشته نشدند بلکه آنها بدین خاطر کشته شدند که در دفاع از مظلومین ایستاده بودند. مسوولین نیجریه ای از این اقدام ترسیدند برای اینکه می دانستند خود این مردم تحت ظلم قرار دارند والا برای چه یک تظاهرات مسالمت آمیز مردم غیر مسلح اینگونه مورد حمله مسلحانه قرار می گیرد و مجروحین را رها کنند تا بسبب ساعت ها خونریزی جان بدهند؟

    ‎آنچه رخ داد قتل عام شیعیان نبود بلکه دوره ای از قتل عام بود. هرکسی در دنیا باید در برابر آنچه رخ داد قیام کنند؛ از جمله غیر مسلمانان و علی الخصوص نیجریه ای ها. اگر دولت و یا مردمی که قسم خورده اند تا از شما دفاع کند می توانند به بهانه ای واهی مانند بسته شدن مسیر عبور، فیلمی منتشر کنند و صدها بلکه هزارها انسان را بکشند، تصورش را بکنید که دیگر به چه بهانه هایی می توانند شما را بکشند؟ اگر شما علیه این مساله صحبت نکنید روزی همین بلا بر سر شما خواهد آمد و آن روز چه کسی خواهد بود که در دفاع از شما سخن براند؟

    ‎نصیبه ابراهیم زاکزاکی
    • Upvote 5
    • Downvote 1

  3. انقدر گفته شده دیگه شاید از معنا تهی شده باشه و عمق واقعی ماجرا را نشون نده. یک گروه کوچک تحت فشار تقریبا همه. از داخل کشور خودشون گرفته تا بزرگترین قدرت جهانی در حال حاضر، از اکثر کشورهای عربی که به خاطر هم زبانی و هم قومی بیشترین ضربات را میتونند بزنند تا لبنانی ها که ممزوجند. اون هم تحت دشمنی یا بهتر بگم در مقابله با مجهزترین ارتش منطقه که میشه گفت چکیده آپگرید شده تر ارتش خود ایالات متحدست در ابعادی بهینه تر شده. ( مثل یک نیروی ویژه در دل یک نیروی نظامی ).
     
    امیدش هم که غیر از خدا و تا حدودی ایران ( در خود ایران هم کم دشمن صریح یا منافق گونه نداره ) به هیچ کس دیگه ای نیست. یک زمانی برخی وجدان های بیدار بودند که دشمن به خوبی با برنامه های هوشمندانه اون را هم تا حدودی مدیریت کرد. شبیه مرثیست هر بار که مرور میکنم ولی خب مگر غیر از این بوده عصاره ی تاریخ شیعه زمانی که امثال حزب الله بودند؟


    اسراييل هر چه كه باشد و هر كه باشد مقابل حزب الله خوار و ذليل و بى مقدار است،
    فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلًا مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاَقُو اللّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللّهِ وَاللّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿۲۴۹﴾

    و چون طالوت با لشكريان [خود] بيرون شد گفت‏خداوند شما را به وسيله رودخانه‏اى خواهد آزمود پس هر كس از آن بنوشد از [پيروان] من نيست و هر كس از آن نخورد قطعا او از [پيروان] من است مگر كسى كه با دستش كفى برگيرد پس [همگى] جز اندكى از آنها از آن نوشيدند و هنگامى كه [طالوت ] با كسانى كه همراه وى ايمان آورده بودند از آن [نهر] گذشتند گفتند امروز ما را ياراى [مقابله با] جالوت و سپاهيانش نيست كسانى كه به ديدار خداوند يقين داشتند گفتند بسا گروهى اندك كه بر گروهى بسيار به اذن خدا پيروز شدند و خداوند با شكيبايان است (۲۴۹)


    وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿۲۵۰﴾
    و هنگامى كه با جالوت و سپاهيانش روبرو شدند گفتند پروردگارا بر [دلهاى] ما شكيبايى فرو ريز و گامهاى ما را استوار دار و ما را بر گروه كافران پيروز فرماى (۲۵۰)

    فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلاَ دَفْعُ اللّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۲۵۱﴾
    پس آنان را به اذن خدا شكست دادند و داوود جالوت را كشت و خداوند به او پادشاهى و حكمت ارزانى داشت و از آنچه مى‏خواست به او آموخت و اگر خداوند برخى از مردم را به وسيله برخى ديگر دفع نمى‏كرد قطعا زمين تباه مى‏گرديد ولى خداوند نسبت به جهانيان تفضل دارد (۲۵۱)

    • Upvote 13
    • Downvote 3

  4. جناب رونین اینطوری هم که میگید نیست. اهمیت اتوبان حلب دمشق نه برای خود حلب که برای شاخک هایی هست که ازش منشعب میشوند. کار حلب به این سادگی ها تمام نمیشود مگر گذرگاه اعزاز در شمال بسته شود. توان مخالفین در حلب از اون ناحیه تامین میشه.


    حرفتون درسته منم در ادامه همينو گفتم....ولى خوب اين پيروزى بزرگيه و ادامه اش خيلى مهمه
    • Downvote 1

  5. یک اصطلاح انگلیسی هست که می گوید رزمنده آزادی بخش یک طرف؛ تروریست طرف دیگری است.

    شاید یکی از بارزترین مثال های این جمله سمیر قنطار باشد که روز شنبه در حمله هوایی اسراییل به محله جرامنه دمشق همراه با یکی از هم رزمانش عصام شعلان به شهادت رسیدند.


    سمیر قنطار ۵۳ ساله یکی از قدیمی ترین زندانیان لبنانی در بند اسراییل بود که از سال ۱۹۷۹ به جرم کشتن اعضای یک خانواده اسراییلی به سه بار حبس ابد محکوم شده بود. بنابر روایت اسراییلی ها قنطار ۱۶ ساله به همراهی گروهی از رزمنده های جبهه آزادی فلسطین از طریق دریا به خانه یک اسراییلی به نام دنی هاران در نهاریا وارد می شوند. آنها دنی و دختر ۴ ساله اش اینات را با خودشان به ساحل می برند و او را با شلیک گلوله می کشند.


    اسراییلی ها مدعی اند قنطار اینات را با قنداق تفنگش کشت. قنطار گفته بود بچه در درگیری با نیروهای امنیتی اسراییل کشته شد. در آن تیراندازی ها یک نیروی اسراییلی هم کشته شد.


    از طرفی دیگر؛ همسر دنی هاران وقتی فلسطینی ها به خانه اش حمله می کنند با یک بچه دو ساله در کمد پنهان می شود و از ترس جلوی دهان بچه را می گیرد تا گریه نکند و بچه خفه می شود. البته اسراییلی ها هرگز فاش نکردند علت حمله این گروه فلسطینی به خانه دنی هاران چه بود یا این فرد چه شغل و سمتی داشت؟


    قنطار یکی از گزینه های همیشگی حزب الله برای تبادل اسرا با اسراییل بود تا نهایتا در سال ۲۰۰۸ حزب الله موفق شد آزادی قنطار را بعد از ۳۰ سال با معاوضه او با جنازه دو سرباز اسراییلی تضمین کند.


    او با وجود اینکه در دهه ۴۰ عمرش بود بعد از آزادی به حزب الله پیوست. اسراییلی ها مدعی اند او در منطقه بلندی های جولان جایی که اکثر جمعیت آن دروز هستند (قنطار هم دروز بود) شبکه ای تشکیل داده و به نیابت از ایران به نیروهای اسراییلی حمله می کرده اند.

    بهرترتیب شهید شدن سمیر قنطار وشعلان جدیدترین فصل کتاب ترور های افراد مهم حزب الله به دست اسراییل در چند سال اخیر است.

    عماد مغنیه ۲۰۰۸ ؛ ژنرال سوری محمد سلیمان (رابط سوریه و حزب الله) ۲۰۰۸ ؛ حسن شاطری فرمانده سپاه ۲۰۱۳ ؛ حسن القیس فرمانده حزب الله ۲۰۱۳ ؛ جهاد مغنیه ؛ محمد علی الله دادی فرمانده سپاه ؛ ابو علی رضا طباطبایی فرمانده سپاه؛ محمد احمد عیسی فرمانده حزب الله؛ ابو عباس الحجازی فرمانده حزب الله و سه نفر دیگر از کادرهای حزب الله در ۲۰۱۵.


    سید حسن نصرالله بعد از آخرین حمله تهدید کرد اگر بازهم اسراییل از نیروهای حزب الله کسی را به شهادت برساند ؛ واکنش حزب الله سخت خواهد بود. بعضی عقیده دارند این بار انتقام سمیر قنطار را نه حزب الله بلکه ایران خواهد گرفت و واقعا معلوم نیست آیا حمله هوایی اسراییل به جرامنه و کشتن قنطار برای تلافی اتفاقی بود که ۳۰ سال پیش افتاد یا پیش دستی برای حملاتی که ممکن بود از طرف بلندی های جولان علیه اسراییل صورت بگیرد؟


    این میان چند موضوع مهم دیگر باقی مانده اند:


    ۱- اسراییل سیاستی به نام ابهام Ambiguity دارد به این معنا که هیچ وقت حملات تروریستی یا هوایی منسوب به خودش را نه تایید و نه تکذیب می کند و در این موارد سکوت می کند. در مورد مرگ قنطار دولت اسراییل تا بحال سکوت کرده است.


    ۲- اگر این حمله را اسراییل از طریق هوا انجام داده باشد؛ چون در حال حاضر قدرت هوایی اصلی در سوریه روسیه است پس اسراییل عملا غیرممکن است توانسته باشد بدون اطلاع روسیه دست به حمله هوایی در اطراف دمشق بزند. روس ها همین حالا هم سیستم دفاع موشکی S-400 را در آسمان سوریه فعال کرده اند و البته تهدید آنها بیشتر متوجه ترکیه است اما دو احتمال برای حمله هوایی اسراییل وجود دارد:

    یا اسراییلی ها روس ها را غافلگیر کرده اند و پس از یک حمله هوایی سریع و دقیق بلافاصله آسمان سوریه را ترک کرده اند یا روس ها از حمله هوایی آنها اطلاع داشته اند و در این صورت در وضعیت کنونی در حالی که ایران و حزب الله عملا مشغول همکاری با روس ها در خاک سوریه هستند این به نوعی می تواند حاکی از بازی دوجانبه روس ها باشد که در این صورت عواقب خوبی برای هیچ کدام از این طرف ها نخواهد داشت.

    ۳-جاسوس های اسراییل هنوز هم در سوریه با وجود جنگ داخلی و تروریسم و وضعیت نا به سامان حضور جدی دارند و دستگاه اطلاعاتی اسراییل همچنان مشغول شکار و از بین بردن دشمنانش است. جرامنه یکی از محلات دمشق است که اکثریت ساکنان آن دروزها و مسیحیان هوادار دولت هستند اما این محله هم نتوانست امنیت چندانی نصیب قنطار کند.

    #فرشته_صادقی

     

     

    منبع این مطلب را ذکر کنید !

    • Upvote 6
    • Downvote 2

  6. اینجور جاهاست که میشه فهمید امام موسی صدر وقتی میگه ما حاضریم با شیطان علیه اسراییل متحد بشیم یعنی چی...

     

     

    لعنت خدا به تکفیری ها و عربستان سعودی و همه سگهای قلاده ای صهیونیست ها که اینطوری دست ما رو جلوی این اراذل بی شرف بستند...

     

     

    الحق که باید همه صهیونیست ها رو از دم تیغ گذروند...حتی به یک نفرشون هم نباید رحم کرد

    • Upvote 21
    • Downvote 7

  7. بى بى سى نوشته:
    در هفته‌های اخیر و با انتشار مکرر خبر کشته شدن اعضای سپاه پاسداران ایران در سوریه، توجه‌‌‌‌ها بار دیگر به نقش نظامی ایران در این کشور جلب شده است. در این میان اخیرا بیش از هر جای دیگری، از منطقه جنوب حلب نام برده می‌شود که درگیری‌ها در آن بزرگترین موج تلفات نظامیان ایرانی در خاک سوریه را از آغاز جنگ داخلی در پی داشته است.
    پیشینه عملیات نیروهای وابسته به‌ ایران در شمال سوریه
    حمله اخیر در استان حلب را می‌توان سومین عملیات گسترده‌‌ای خواند که نظامیان وابسته به سپاه قدس ایران در طول یک سال گذشته در این ناحیه ترتیب می‌دهند.
    این نیروها در آذرماه ۱۳۹۳ در عملیاتی مشترک با ارتش سوریه تلاش کردند جاده کاستیلو، تنها جاده مرتبط با نیمه شرقی شهر حلب که تحت کنترل مخالفان بشار اسد است را ببندند و این بخش از شهر را محاصره کنند.
    وقتی مصطفی صدرزاده، از نیروهای ایرانی پشت خاکریزی در مخیم حندرات رو به دوربین می‌گفت «حلب در حال محاصره شدن کامل است»، با پیروزی‌های اولیه این اطمینان خاطر برای آنان به وجود آمده بود که تا ساختن یک «جنوب دمشق» دیگر فاصله‌ای ندارند. جنوب دمشق همزمان صحنه اجرای تاکتیکی بود که عموماً به نام «الجوع او الرکوع» (گرسنگی یا تسلیم) شناخته می‌شود و طی آن، نیروهای ارتش سوریه در کنار حزب‌الله لبنان و سپاه قدس ایران با محاصره کامل این منطقه، که عمدتا شامل شهرک‌های ببیلا، یلدا، بیت سحم، یرموک، تضامن و حجرالاسود می‌شد، موجب بروز قحطی شدند.
    مخالفان در حلب نگران تکرار شرایط مشابهی در مناطق تحت کنترلشان با جمعیت تقریبی سیصدهزار نفر بودند، اما طرح نیروهای حامی اسد به نتیجه نرسید و کار در جنوب مزارع ملاح گره خورد.
    شواهد حضور ایران در جنگ copyright
    Image caption
    مخالفان اسد شواهد مختلفی از حضور ایران در جنگ سوریه منتشر می‌کنند
    ارتش سوریه و نیروهای ایرانی در اواسط بهمن ماه ۹۳ این بار در دو جبهه به طور هماهنگ به این منطقه یورش بردند. نخست نیروها از شمال حلب به سمت ملاح و حندرات سرازیر شدند تا بار دیگر برای قطع جاده کاستیلو تلاش کنند و هم‌زمان از غرب از سمت محور سیفات به سمت دو شهرک شبه‌محاصره نبل و الزهراء خیز برداشتند تا به نیروهای حز‌ب‌الله محصور در این منطقه برسند.
    فشار حمله چنان بود که در دو روز اول به طور برق‌آسا تا شهرک‌های حردتنین و رتیان جلو آمدند اما در پی ضدحمله مخالفان در پشت شهرک بیانون متوقف شدند و مخالفان مسلح نواحی از دست‌رفته را پس گرفتند. به این ترتیب اگر تصرف روستای باشکوی را مستثنی کنیم، این عملیات نتوانست به اهداف از پیش‌تعیین‌شده خود دست یابد. گفته می‌شود که بین ۸۰ تا ۱۳۰ نفر از نیروهای حامی اسد در این درگیری‌ها کشته شدند و حدود ۵۰ تن از آنها هم به اسارت مخالفان در آمدند.
    طی درگیری‌ها در جریان این دو عملیات بزرگ در حومه حلب، تصاویری از تجهیزات مخابراتی ایرانی (محصول شرکت "مبین")، غذای نظامیان (خوراک‌های‌ آماده کارخانه "پارس کادوس")، اوراق شناسایی افتاده در کنار اجساد (برگه عبور موقت ویژه اتباع افغان) و پهپادهای شاهد-۱۲۹ ساخت صنایع نظامی سپاه در آسمان منتشر شد که شواهدی روشن بر حضور نیروهای تحت حمایت ایران تلقی شد.
    پس از پایان این دو عملیات به نظر می‌رسید نیروهای طرفدار بشار اسد متقاعد شده‌ بودند که امکان پیروزی موثر در جبهه حلب وجود ندارد، مگر با تزریق پرشمار جنگجویان؛ امری که در آن مقطع زمانی غیرممکن می‌نمود تا آنکه با ورود روسیه، آرایش نیروها و استراتژی جنگ تغییر کرد.
    بالا گرفتن بحران و دخالت مستقیم ایران و روسیه
    عکس هوایی همدانImage copyright
    Image caption
    عکس‌های هوایی که اخیرا از پایگاه هوایی نوژه همدان منتشر شده، هواپیماهای نظامی روسی را نشان می‌دهد
    سقوط زنجیروار شهرهای استان ادلب در بهار ۹۴ به دست مخالفان بشار اسد و سخنرانی تاریخی او در اعلام ناتوانی ارتش سوریه و مشکل کمبود نیروی انسانی، فصل جدیدی را در تحولات سوریه رقم زد. توازن قوا در شمال کشور به هم خورده بود و ارتش یک به یک مناطق تحت کنترل خود را از دست می‌داد و عقب می‌نشست تا آنجا که خط مقدم درگیری‌ها به سهل‌الغاب در شرق لاذقیه کشیده شد. حالا دیگر پایگاه مطمئن ساحلی و قلب حکومت در معرض تهدید قرار گرفته‌ بود و همین وضع را بحرانی می‌ساخت.
    جزئیات آنچه میان قاسم سلیمانی و مقامات روسی در مسکو گذشت روشن نیست، اما نتیجه کار تشکیل ائتلافی جدید بود که اتاق عملیات مشترک با دو شعبه در بغداد و دمشق داشت. شعبه اطلاعاتی این اتاق در بغداد است و شعبه عملیاتی آن در دمشق. در چشم انداز کلی هدف از تشکیل چنین اتحادی محکم کردن جای پای حکومت فعلی و ایمن‌سازی "سوریه حداقلی" شامل استان‌های کرانه غربی است؛ مستقل از این که مذاکرات بر سر آینده سوریه به کجا بینجامد یا پشتیبانان خارجی او چگونه حاضر به معامله شوند. در واقع هر چه حزب بعث سوریه زمین بیشتر و مطمئن‌تری در اختیار داشته باشد، قدرت مانور پشتیبانان خارجی آن به هنگام مذاکره با طرف‌های غربی بالا خواهد رفت. اما در این میان مسئله این است که آیا ارتش سوریه روی زمین می‌تواند اسباب این کار را فراهم کند؟
    در حقیقت اگرچه ایران و روسیه در تبلیغات رسمی ارتش سوریه را به عنوان نیرویی با کفایت معرفی می‌کنند که جهان می‌تواند روی آن حساب کند؛ نگاهی به جریانات جنگ نشان می‌دهد که این ارتش فرسوده با وجود تزریق پیوسته کمک‌های نظامی، مالی و انسانی متحدان خود طی پنج سال اخیر، توان ادامه موثر جنگ روی زمین را نداشته و بمباران‌های هوایی آن هم که مرگ گسترده غیرنظامیان را در پی داشته، با دستاوردی نظامی و استراتژیک همراه نبوده است. درنتیجه هر برنامه تهاجمی بدون حضور مستقیم نظامیان و شبه‌نظامیان متحدین خارجی ارتش لاجرم شکست خورده می‌نمود و بدین صورت برگرداندن بازی امکان پذیر نبود مگر آنکه روسیه با هواپیماهای نظامی خود در هوا و ایران با سرازیر کردن سیل شبه‌نظامیان شیعه روی زمین عهده‌دار امور شوند.
    غذاهای کنسرو شده ایرانی در جنوب حلبImage copyright
    Image caption
    غذاهای کنسرو شده ایرانی که مخالفان اسد از میدان نبرد در اطراف حلب پیدا کرده‌اند
    به این ترتیب نیروهای ارتش سوریه از جنوب حلب به جبهه شمال شرقی و حومه کویرس منتقل شدند و ایران عملا مسئولیت کامل این منطقه را به عهده گرفت. انتقال تجهیزات نظامی به خاک سوریه و رساندن تدارکات برای نقش‌آفرینی روسیه هم محتاج عملیات گسترده‌ای بود که بدون کمک ایران ممکن نمی‌شد. از جمله شواهد متعدد نشان می‌دهد که هواپیماهای روسی برای انتقال تجهیزات به سوریه و انجام حملات هوایی و موشکی در این کشور از حریم هوایی ایران استفاده می‌کنند.
    جبهه تحت فرماندهی ایران را در جنوب حلب چه کسانی تشکیل می‌دهند؟
    در طول سال‌های جنگ داخلی سوریه، ایران تنها کشوری بوده است که به صورت هدفمند و سیستماتیک نسبت به اعزام جنگجویان خارجی به خاک سوریه و تاسیس گردان‌های نظامی اقدام کرده است. در حقیقت اگر حضور کشوری نظیر عربستان عمدتاً در قالب کمک مالی و تسلیحاتی به مخالفان معنا پیدا می‌کند، حضور ایران، علاوه بر کمک مالی و تسلیحاتی، با آموزش، سازماندهی و اعزام شبه‌نظامیان شیعه همراه بوده است. این نیروها که گفته می‌شود طیف متنوعی را، از شیعیان پاراچنار پاکستان تا شیعیان هزاره ولایت دایکندی افغانستان تشکیل می‌دهند، عاملی حیاتی برای سرپا نگاه داشتن ارتش سوریه به شمار می‌روند. با آغاز عملیات جنوب حلب بخشی از نیروها به این جبهه منتقل شدند، هرچند تغییراتی در ترکیب آنها مشاهده می‌شود:
    ۱- نیروهای مستقیم سپاه پاسداران:
    به نظر می‌رسد مقامات نظامی ایران متقاعد شده‌اند که برای شکست دادن مخالفان اسد به چیزی بیشتر از اعزام جنگجویان شبه‌نظامی خارجی و فرماندهان بازنشسته سپاه احتیاج است. در نتیجه برای اولین بار نیروهای خبره که هسته اصلی حملات را تشکیل دهند به منطقه فرستاده شده‌اند. از چندی پیش سپاه پاسداران با فراخوان از میان تیپ‌های تکاوران استان‌ها (موسوم به یگان‌های صابرین)، داوطلبین اعزام به سوریه را انتخاب و برای عملیات به این کشور برده است. در کنار این افراد که از توان رزمی ویژه برخوردارند، اعزام بسیجیان آموزش‌دیده نیز صورت می‌گیرد. تخمین زده می‌شود که تعداد ایرانیان حاضر در سوریه اکنون به حدود چهار هزار نفر رسیده است که نیمی از آنها در جنوب حلب به کار گرفته شده‌اند.
    ۲- عراقی‌ها:
    نیروهای شبه‌نظامی عراقی که توسط ایران تجهیز و برای جنگ به سوریه اعزام شده‌اند همواره رتبه اول را در میان کل جنگجویان خارجی حاضر در سوریه داشته‌اند. این شبه‌نظامیان عمدتاً توسط سپاه بدر در نجف سازمان داده می‌شوند و سپس از بغداد به دمشق و لاذقیه منتقل می‌شوند. در این میان پررنگ‌ترین وظیفه در عملیات جنوب حلب به دوش گروه "حرکت حزب‌الله النجباء" است. حضور قاسم سلیمانی در عملیات جنوب حلب با انتشار تصویری از او در میان این جمع اعلام شد و ظاهرشدن بار دیگر او در گرماگرم نبردها در جلوی مسجد شهرک الحاضر بار دیگر در میان همین جمع بود؛ هرچند شبکه العالم رسانه عرب‌زبان تلویزیون دولتی ایران، با محو کردن آرم پرچم در دست اعضای این گروه، اعلام کرد که قاسم سلیمانی در جمع نیروهای سوری حضور یافته است.
    ۳- افغان‌ها و پاکستانی‌ها:
    Image copyright
    فاطمیون و زینبیون به ترتیب نیروهای افغان و پاکستانی وابسته به سپاه در سوریه هستند. نیروهای افغان را عمدتا طبقات محروم شیعیان هزاره، ساکن حاشیه شهرها و بخصوص قم و مشهد تشکیل می‌دهند که گفته می‌شود در سه سال گذشته توسط سپاه به شکل مستمر به سوریه اعزام می‌شوند. تیپ زینبیون را نیز عموما شیعیان پاراچنار پاکستان تشکیل می‌دهند. افغان‌ها و پاکستانی‌ها در سال ابتدایی اعزام در یک دسته واحد حضور داشتند، سپس با افزایش شمار نیروها، افغان‌ها از این گروه جدا شده و مستقلا گروه فاطمیون را تشکیل دادند.
    ۴- حزب‌الله لبنان:
    نیروهای حزب‌الله لبنان گرچه تا به حال از حیث نیروی انسانی نسبت به دیگر نیروهای اعزامی از شمار کمتری برخوردار بودند، از لحاظ قدرت و تجهیزات بازوی اصلی سپاه پاسداران در سوریه به شمار می‌آیند. با آغاز عملیات ائتلاف جدید، حزب‌الله لبنان وارد جنگ تمام‌عیار شده است و کمتر جبهه‌ای در سوریه است که اعضای این نیرو در آن حضور نداشته باشند. در حال حاضر عمده‌ افراد این نیرو در تپه‌های جب‌الاحمر در شرق لاذقیه، شمال غرب حماه در سهل‌الغاب، شرق حمص و شمال شرق حلب در حومه کویروس متمرکز هستند اما یک واحد از این نیروها نیز همراه با سپاه پاسداران در جنوب حلب می‌جنگند.
    نیروهای سپاه پاسداران با چه کسی می‌جنگند؟
    شهر حلب و نواحی روستایی اطراف آن یکی از نظامی‌ترین مناطق جهان است که بیش از یکصد دسته و گروه از مخالفان مسلح در آن حضور دارند. از زمانی که گروه‌های مخالف بشار اسد در تابستان ۲۰۱۲ عملیات ناکام تصرف حلب را کلید زدند و کنترل نیمی از شهر را به دست گرفتند، تلاش آنها برای نظم گرفتن و تشکیل یک اتاق عملیات مشترک (شامل تمامی گروه‌های درگیر) کمابیش ناموفق بوده است و علیرغم اتحادهای موقت، این مجموعه‌ها در نتیجه اختلافات داخلی و عدم وجود گروه مسلط پی در پی از هم پاشیده‌اند. نمونه این تجربه‌ها در سال گذشته دو مورد اتاق عملیاتی "تحریر حلب" و "جبهه شامیه" در دسامبر ۲۰۱۴ بود که علیرغم موفقیت اولیه به فاصله از یکدیگر منحل شدند. در آوریل ۲۰۱۵ آخرین تلاش‌ها برای همگرایی منجر به تاسیس اتاق عملیاتی "فتح حلب" متشکل از ۵۳ گروه شد (شامل ۱۹ زیرشاخه ارتش آزاد) که همچنان نیز فعال است. جبهه النصره و گروه‌های خارجی مرتبط با آن در "فتح حلب" حضور ندارند و تقریبا تمام گروه‌های سوری که با نام "میانه‌رو" در استان حلب شناخته می‌شوند در آن عضو هستند.
    اتاق عملیاتی فتح حلب که تشکیلش تا حد بسیاری در پی فشار کشورهای حامی مخالفین، به خصوص آمریکا، ترکیه و عربستان برای یک‌دست کردن گروه‌های مخالف اسد در این استان بود، به طور هم‌زمان جنگ علیه داعش و علیه ارتش بشار اسد را پیش می‌برد و در جریان حمله ایران به حومه جنوبی حلب روی کاغذ وظیفه دفاع از این مناطق را به عهده دارد. از میان سه ائتلاف بزرگ مخالفان که علیه حکومت بشار اسد می‌جنگند ("جبهه جنوب" در درعا، "جیش‌الفتح" در ادلب و "فتح حلب" در حلب)، مورد حلب از نظر تشکیلاتی ضعیف‌ترین و به لحاظ طیف ترکیب انسانی آسیب‌پذیرترین نیروی مخالفان است؛ به خصوص در ناحیه جنوبی استان. این‌ موارد به علاوه تجربه حملات ناموفق قبلی ایران در جبهه‌های دیگر حلب دلایلی هستند که می‌توان گفت ایران را بر آن داشت تا حمله جدید خود را از این ناحیه سامان دهد.
    نتیجه مقطعی عملیات
    با شکست اولیه مخالفان مسلح در جنوب حلب و از دست دادن گسترده زمین‌های تحت کنترل، حدود دو هزار جنگجو از دو ائتلاف جیش‌النصر و جیش‌الفتح در استان‌های حماه و ادلب به کمک آن‌ها آمده‌اند. هر چند با رسیدن این قوای جدید پیشروی نیروهای تحت فرماندهی سپاه پاسداران متوقف شده است و آن‌ها نتوانستند به هدف اولیه در قطع شاهراه حلب- دمشق دست پیدا کنند، اما مخالفان نیز توان عقب زدن عمده آن‌ها را نداشتند و با پاتک‌ها تنها از نیروهای وابسته به ایران تلفات گرفته‌‌اند.
    • Upvote 15
    • Downvote 2

  8. با عرض سلام خدمت شما...

    .............................................................................

    از جمع عذر میخوام مثل اینکه کامل توضیح ندادم و سوبرداشتی پیش آمده است ... ببینید منظور این حقیر از دوباره نویسی شاکله نظامی گری نیروهای زمینی مملکت این نبود که کُلاً شیوه های رزمی "حزب الله لبنان" رو در کشور پیاده کنیم! و دیگر هیچ! در واقع منظورم اصلاح سیستم و بهره بُردن از تخصص و تجارب و دانش رزم انفرادی و زمینی "حزب الله لبنان" بود.

    حزب الله یعنی اطاعت پذیری مطلق از ولایت فقیه و هر کسی که منتصب به ولایت فقیهه..

     

    راز موفقیت حزب الله همین اطاعت پذیری و نظم بی بدیلش هست و اتفاقا ضعف ما هم همینه...اینو یاد بگیریم 99 رصد راه رو رفتیم

    • Upvote 6
    • Downvote 4

  9. بسم الله الرحمن الرحیم

    جناب رونین

    بنظر در فیلم های موجود هیچ پشتیبانی (دقیقا هیچ پشتبانی ) سنگینی از نیروها انجام نمیشود

    و نیروهای النصره براحتی در دشت باز و تخت در حال پیشروی هستند

    بنظرتان با وجود یگان توپخانه درهمان نزدیکی ها

    این مسئله را چگونه میتوان توضیح داد ؟ (نفرمایید توپخانه ان منطقه در اختیار سوریهاست که نیست )

    راستش من فکر میکنم همین جابجایی نیرو توسط النصره در جایی که تازه فتح شده دلیلش بی خیالی فرماندهان میدانی نیست. هم ما دشمن رو خوب می شناسیم و هم دشمن ما رو خوب میشناسه و من شک ندارم اگه ما اینقدری که این فیلم نشون میده بی مسولیت باشیم قطعا دیگه از اما اطاعت نمی کنند نیروهای فطمیون...

     

    تنها چیزی که بند هم قبلا شنیدم و چندین بار هم بار هم شنیدم متاسفانه اقدام بدون هماهنگی نیروها برای فتح یه نقطه بوده...

     

    ظاهرا قرار بوده فاطمیون فقط با هماهنگی ما کار کنند و نه سوریها...ولی با این وجود باز هم مشکلات زیادی هست. ولی ما تا حالا با حزب الله هیچوقت همچین مشکلی نداشتیم با وجود اینکه همین حالا هم حزب الله توی خط آتش هستش...

     

    در دلاوری و فداکاری برادران افغانمان هیچ شکی نیست اما این ضعفها هم هست و زمان میبره تا اصلاح بشه ولی قابل اصلاحه...

     

    اطاعت پذیری و فرمان پذیری مطلق از فرماندهان میدان نبرد رو دست کم نگیرید.

    • Upvote 5
    • Downvote 2

  10. میگن توی ارتش امریکا عدم پاسخ به تماس رده بالاتر حتی در زمان صلح کمترین عواقبش 10 سال زندانه...حتی مجازات مرگ و حبس ابد هم داره

     

    حتی میگن توی ناوهای هواپیما بر حضو بدون دلیل در بخشی که شما پرسنلش نیستی  مجازات مرگ داره...

     

    این گونه قوانین بنای یه سیستم C4I رو بنیان گذاری میکنه

     

    ولی این عدم تجربه کافی در کار با توپخانه و نیروی هوایی(مراقبت هوایی و پشتیبانی نزدیک) به نظرم حرف مفتیه چون هم رزمایش های سپاه کیفیت خوبی داره و هم سپاه تجربه این درگیری ها رو داره...

     

    تلفات ما اگه واقعا در این حد باش دلیل اصلیش همون سوراخ بودن حفاظت اطلاعات ارتش سوریه و تیمهای ترور هست...

     

    ولی بازم برام جای سوال چطور سردار سلیمانی که بسیار هدف جذابیه به راحتی توی خط مقدم حضور داره؟

    • Upvote 3
    • Downvote 2