یکی از عوامل پیشرویهای تروریستهای جنوب حلب، کمبود روحیه نزد نیروهای مقاومت هست، یادمون باشه این نیروها از عراق و لبنان و ایران و افغانستان نرفتن اونجا که تو موضع دفاعی باشن، این عزيزان واسه حمله و تهاجم اونجا رفتن واسه شکستن محاصره برادرامون. یکی دیگه از عوامل هم خروج نیروهای حزب الله از جنوب حلب و اعزام به دیگر جبهه ها( غوطه شرقی و غربی، و حتی دیرالزور واسه کمک به نیروهای عصام زهرالدین)هستش، و توانایی نیروهای حزب الله در مقابل نیروهای عراقی و افغانی و حتی ایرانی غیرقابل انکار هست. درحال حاضر نیروهای کافی و کارآمد در جنوب حلب موجود نبست.

بیشتر دوستانی که به سوریه واسه دفاع رفته اند، از سر غیرت و مردانگی و عاطفه و دلبستگی به ایران و تشیع بوده، این دوستان رفته اند تا کمک حال ارتش سوریه و مردم بی پناهی که در معرض انواع وحشیگری و ظلم و ستم قرار دارند، باشند. رفته اند که بجنگند نه اینکه کشته شوند، هدف اصلی نابود کردن دشمنان است، و خیلی از این دوستان مایلند پس از پایان جهاد، سالم و سرحال و پیروز نزد خانواده خود برگردند.

مثل اینکه هواپیما سوری بوده، ارتش روسیه اعلام کرده هواپیمایی از دست نداده. بعد از آتش بس تصاویر زیادی از دوشپرتاب منتشر شده و حالا هم انگار تصاویر هواپیماهای سقوط کرده و خلبانهای سوری اسیر رو بیشتر خواهیم دید.

این حملات که تروریستها با مالیوتکا به بچه های ما اطراف روستای قراصی کردن اعصاب آدم و خورد میکنه. درسته که آموزش کافی ندیدن نیروهای ما، ولی آیا دو تا کلیپ ( از شکارهایی که تروریستها از تجمعات نیروهای ما کردن) هم نمیشه به بچه ها نشون داد، تا اینطور ساده و مفت ده نفر پونزده نفر یه جا شهید نشن، اصلا خود این بچه ها دوتا از این ویدیو ها ندیدن. یکی به این دوستان نگفته تا سه کیلومتر لبه خط نبرد تو فضای باز تجمع نکنن، همیشه تو پناه یه سنگی صخره ای دیواری چیزی جمع بشن، تو تمام این سه ویدیو میتونستن با جابجا شدن (حداکثر بیست متر) تو نقطه امن دور هم جمع بشن.تو فضای باز نباید بیشتر از دو نفر تو یه نقطه جمع بشن. این سه تا ویدیوی فیلق الشام اعصابمون و خورد کرده راحت سی، چهل نفر شهید یا مجروح شدند،

دوستانی که پشت صفحه کلید و نمایشگر رایانه تو خونه و زیر باد کولر پس از سقوط یکی دو روستا در جنوب حلب، اینچنین نا امید شدند و قافیه رو باختن، اگه تو گود بودن، میون خمپاره و موشک و انتحاری اونوقت چکار میکردن؟ اندکی صبر کنید دوستان، این عملیاتهای جیش الفتح خوی اصلی اونها رو واسه تموم دنیا آشکار میکنه، از اواسط هفته آینده حملات روسها و نیروهای مقاومت آغاز میشه به امید خدا.

کردها در سوریه بازیگر قدرتمندی نیستند، به شدت در مورد قدرتشون غلو کردن، درست مثل جمعیتشون که ادعا میکنن دو میلیون کرد در سوریه زندگی میکنه. گرفتن و تثبیت مرکز خلافت داعش لقمه ای بزرگتر از دهان نیروهای کرد سوریه است، ضمن اینکه هنوز ارتش سوریه درون منطقه مورد ادعای کردها(روژاوا) حضور داره(هم در قامشلی و هم در حسکه)، واسه بالا کشیدن مناطق نفتی سوریه کردها راه درازی و خونباری رو باید طی کنن.

عملیات این چند وقت گذشته در غوطه شرقی آتش به اردوگاه ترورستها انداخته، مدام در حال متهم کردن همدیگه هستند. انواع و اقسام میانجیگری و ریش سفیدی بین تروریستها در حال انجام هست تا جلو پیشرفت مقاومت گرفته بشه. ولی به امید خدا با این روحیه عالی که بدست اومده ما باید ازین آشفتگی خطوط دفاعی و جبهه درهم و برهم اونا نهایت استفاده رو ببریم و ضربه های کاری تر و نابودکننده تر به پیکر نحس تکفیری ها وارد کنیم. پیروزیهایی مانند آنچه امروز در غوطه شرقی بدست آمد از نوع اراده شکن بود. اراده خود تروریستها در میدان و ارباباشون تو ریاض و دوحه و آنکارا و... نابود شده. ناحیه جنوبی غوطه شرقی (که امروز آزاد شد) از لحاظ کشاورزی به حدی مهم بود که خیلی ها از اون به عنوان سبد (سفره) غذایی دمشق و ریف دمشق یاد میکنند.

امروز قسمت جنوبی غوطه شرقی تقریبا همش آزاد شد(دیرالعصافیر، زبدین، حوش الحمصی).یکی از دلایل این پیشرفت عالی هلاکت ظهران علوش میتونه باشه، با نبود یک رهبر که بتونه اتحاد این گروه ها رو حداقل بصورت ظاهری حفظ کنه، این گروه ها به جون همدیگه می افتند، و تلفات بزرگی از هم میگیرن. باید روی عملیاتهایی شبیه عملیات ترور ظهران علوش کار بشه جنگهای داخلی تروریستها، کار نیروهای ما رو سبک میکنه. اللهم اضرب الضالمین بالضالمین، و اخرجنا من بین ایدیهم سالمین و امنین و غانمین.

حرفتون درسته، یه جاهایی دیگه راهی برا عقب نشینی باقی نمی مونه، مانند اتفاقی که الان در شهر داریا افتاده. ولی باز هم هنگامی که تمام راههای عقب نشینی فیزیکی تموم شده باشه میتونیم از راههای عقب نشینی روانی استفاده کنیم، مثل بخشش، عفو عمومی یا چه میدونم آشتی ملی. چیزی که مهمه کاشتن این وسوسه، پس ذهن دشمن هست که مدام بهش بگه لازم نیست تا آخرین قطره خون مقاومت کنی و بجنگی،

ارتش سوریه تازگیها روش تا کردن با تروریستها در پیرامون پایتخت رو بخوبی یاد گرفته و داره این روشها رو پیاده میکنه، داریا و جوبر آنقدر انرژی و هزینه از ارتش و مقاومت گرفته که دیگه دنبال محاصره کامل یک شهرک یا محله نیستند. بهترین روش همین کاری هست که الان داره تو دیرالعصافیر و زبدین انجام میشه و قبلا در شرق حلب انجام شده. همیشه باید یه راه فرار در پس ذهن تروریستها باقی بمونه.

خدا خودش به مردم سوریه رحم کنه. اگه بشار اسد رییس جمهور سوریه اتفاقی براش بیفته، سوریه به معنای واقعی کلمه نابود میشه. الان تقریبا تمام تروریستها یک اتحاد صوری و نانوشته باهم بر علیه ارتش سوریه دارن، ولی وای به روزی یا به مکانی که حضور ارتش سوریه کمرنگ بشه، مردم سوریه بین آرواره های این گروهک ها ازبین خواهند رفت. دوستان حوادث ماههای گذشته در استان ادلب(شهرهای معره النعمان و کفرنبل) و در گیری های بین فرقه 13 و النصره رو بخاطر دارند. این ماجرا در غوطه شرقی دمشق هم با وحشیگری و خونریزی های بیشتری داره دنبال میشه، طی چند هفته گذشته 450 نفر(البته بیشتر افراد مسلح) در این درگیریها از بین رفتن. این درگیری ها که به جنگ کفتارها شباهت داره، بین جیش الاسلام از یه طرف و فیلق الرحمن و جیش الفسطاط از طرف دیگه داره توان این گروهها رو از درون تحلیل میبره، این گروهها بشدت تشنه قدرت و ثروت هستند، و مدام همدیگه رو متهم به وابستگی وجیره خواری برای دیگر کشورها میکنن. این ماجرا یه پتانسیل بالا رو واسه ما ایجاد میکنه تا اونها رو با دست خودشون نابود کنیم.

تروریستها دارن از حمله نیروهای ما به روستای ابورویل (جنوب شرق الحاضر) خبر میدن، بعضی از کاربران هوادار مقاومت هم خبر این حمله رو توییت میکنن. به امید پیروزی

کسانی که پیکر شهید بدرالدین رو دیدن، گفتن پیکر ایشون کاملا سالم بوده و فقط یه جای زخمهای کوچیک (به نظر من جای ترکشها کوچیک) رو تنش بوده. دوستان یادشونه که شیخ نعیم قاسم دیروز از وقوع انفجار بزرگ صحبت میکردن، ولی اینکه چطور تو این انفجار بزرگ فقط همین یک عزیز شهید شدن، توجه ها رو میبره سمت همون ترکش، ممکنه اصلا ترور برنامه ریزی شده نبوده باشه و این اتفاق زیر سر یک گلوله سرگردان و کور بوده باشه، ضمن اینکه نیم ساعت قبل از انفجار، حاج قاسم تو اون مقر بوده، دشمنان تکفیری که به خون حاج قاسم تشنه اند، اگر طبق برنامه این ترور رو انجام داده باشن، باید مدت زیادی رو صرف رصد و مانیتورینگ میکردن و با این اوصاف میتونستن نیم ساعت زودتر عملیات رو انجام بدن، که عوض یک ماهی دوتا ماهی بزرگ صید کنن.

حزب الله: شهادت بدرالدین (ذوالفقار) بدلیل حمله توپخانه ای گروه های تروریستی تکفیری بوده است. ترور کار صهیونیستها نبوده.

فارین پالسی: تعداد داوطلبان ایرانی برای نبرد در سوریه آنقدر زیاد است که فرماندهان ایرانی نمی دانند چه کنند. خلاصه مقاله: آقای اصغر آبیاری (59) ساله از اینکه پسرش عباس(24) ساله (هر دو نفر عضو بسیج)داره میره سوریه بسیار عصبانی است، ولی نه به اون دلیلی که شما انتظار دارید. به این دلیل که به تازگی مقرر شده از هر خانواده فقط یک نفر میتواند به سوریه فرستاده شود. و این شانس نصیب عباس شده. آقایان آبیاری (پدر و پسر) در نوامبر 2015 (آبان 94) دوره های آموزشی نظامی رو گذروندن تا به عنوان مشاور به سوریه رفته و نیروهای طرفدار بشاراسد رو آموزش بدن. ایران از سال 2012 نیروهای مستشاری به سوریه میفرسته ولی در سال 2015 با بالا گرفتن نبردها و گسترده شدن جبهه های نبرد سپاه پاسداران تصمیم گرفت از هر شش نیروی اصلی خودش (من جمله بسیج) داوطلب برای عملیات اموزشی و مستشاری به سوریه بفرسته، فرماندهی عملیات هنوز هم تحت رهبری ژنرال سلیمانی (فرمانده نیروی قدس) هست و ایشان تصمیم گرفتن از خانواده فقط یک نفر (حداقل سازی فداکاری) به سوریه فرستاده بشه. در ضمن آقای آبیاری که نیروهای بسیج تحت آموزشش سهمیه 1000 نفره داشتن، هم با کاهش شدید روبرو شده، سهمیه 1000 نفره اونها در اوایل دسامبر 2015(آذر 94) به 500 نفر کاهش داده شده و نصف این نفرات عملا نمی توانند به سوریه اعزام بشن.

ترکیه قلاب رو خیلی وقت پیش گرفته، ماهیگیر هر لحظه اراده کنه میتونه بکشدش بالا. ولی جناب ماهیگیر منتظره و خیلی دلش می خواد ماهی های بیشتری با این طعمه بگیره.

هنوز حزب الله حمله بمب افکن های اسراییلی رو تایید نکرده، حزب الله اعلام کرده یک انفجار بزرگ نزدیک مقر ما در فرودگاه دمشق اتفاق افتاده و این دلیل شهادت بدرالدین بوده، و اعلام کرده درین باره درحال تحقیق هستیم.

یه مطلبی چند وقته تو ذهن من هستش میخوام با دوستان در میون بذارم، ممکنه خیلی ها این طرز فکر رو نپسندن و حتی ناراحت کننده باشه واسشون. خیلی از ما (همه ما) اگه تو جایگاه انتخاب باشیم، بین یه مشت تو صورت یا همون مشت تو شکم، دومی رو انتنخاب میکنیم،(انتخاب بین بد و بدتر- قاعده دفع افسد به فاسد) چرا که  جبران خسارت و جذب ضربه ی تو شکم راحت تره، درد و آسیبش هم کمتره. وقتی که پارسال ارتش سوریه زیر باران موشکهای تاو بود و چپ و راست تروریستها تانک و نفربرهاش رو میزدن، ما تو سایت میلیتاری داشتیم حرص میخوردیم که چرا ارتش سوریه ادوات زرهیش رو قفسی نمیکنه، مگه چقدر کار داره، مگه چقد خرج داره و ....  بعضی دوستان حتی حساب کرده بودن که با پنج میلیون تومان، میشه یه تانک چند میلیارد تومانی رو قفسی کرد و سر جنگی موشک رو در فاصله امن منفجر کرد که هم از تانک و هم از خدمه تانک محافظت بشه. آیا این موضوع رو ارتش سوریه خودش نمی دونه؟ ارتشی با اون عرض و طول و دم و دستگاه و موسسه و کلی مشاور و مستشار؟ یا شایدم ارتش سوریه این مطلب رو از همه ما بهتر میدونه ولی چاره ای  جز تحمل نداره. همه میدونیم که زرهی ارتش سوریه جز نقاط قوت ساختار کلی ارتش سوریه ست، ارتش سوریه تصمیم گرفته اون ضربه مشت به شکمش برخورد کنه. حاضره تانک از دست بده تا هلی کوپتر. وگرنه اگه سوریه تانکها و زرهیش رو مجهز میکرد تا از گزند تاو در امان باشن، اونوقت همون کسانی که تاو رو در اختیار تروریستها قرار دادن، بعد از دیدن اینکه تاوها پادزهر دارن و هیچ خسارتی وارد نمی کنن، آیا بیکار مینشستند؟ یا برا ضربه زدن و ریختن زهرشون، دوشپرتاب میرسوندن به تروریستها؟ ممکنه ارتش سوریه در مقام انتخاب، بین تاو و دوشپرتاب اولی رو انتخاب کرده باشه. اینطوری ممکنه حامی جبهه تروریستی با دیدن منفجر شدن تانکها و جزغاله شدن خدمه، احساس پیروزی کنه و به سراغ تحویل دوشپرتاب به تروریستها نره.  خیلی درآور و ظالمانه ست ولی جبرانش آسونتره. تصور کنین به جای این چندهزار موشک تاو، فقط دویست تا دوشپرتاب میرسید دست تروریستها. چه اتفاقی واسه نیروی  هوایی سوریه می افتاد؟ حالا بیایم سراغ نیروهای خودمون، چرا تعداد شهدای ما ازهمین موشکهای ضد زره اینقدر زیاده؟ چرا ما فکری واسه این تاوها نمیکنیم؟ آیا ما هم باید بین بد و بدتر یکی رو انتخاب کنیم؟آیا ما هم مشت  توشکم رو انتخاب کردیم؟  امیدوارم اینطور نباشه و بزودی راهکار خوبی مثل سراب-1داشته باشیم و تاوهای اهدایی آمریکا و سعودی به تروریستها پس از برخورد به در و دیوار و خاکریزها و درحاشیه امن نیروهای ما منفجر بشه.

تروریستهای النصره و هم پیمانهاش(احرارالشام، اجنادالحمص، اهل السنة و الجماعة) از صبح امروز پنج شنبه، به شهرک الزاره در شمال استان حمص حمله کردن. این شهرک در غرب شهر مهم الرستن و جنوب شرقی حربنفسه قرار داره.تروریستا تونستن این شهرک علوی نشین رو اشغال کردند. گویا بمانند همیشه شروع به وحشیگری و غارت کرده و بعضی از مردم شهرک رو در جا اعدام کردن و خیلی از زن ها و بچه ها رو به شهرها و روستاهای تحت اشغال خودشون مانند الرستن منتقل کردن. گویا این شهرک رو ارتش سوریه حدود سه ماه پیش آزاد کرده بود، ولی با توافقی که در جهت صلح و آتش بس با ساکنان منطقه شمالی حمص امضا شده بوده، نیروهای ارتش ازین شهرک خارج شده بودن و به شهرک جرجیسه در شمال شرق این شهرک عقب نشینی کردن. در این حمله تروریستها یک تانک و یک نفربر بی ام پی غنیمت گرفتن. و شهردار (کدخدا بگیم بهتره) این شهرک رو گروگان گرفتن.

یکی دیگر از نیروهای نظامی روسیه در سوریه کشته شد، اینبار یه سروان به نام Anton Erygin (آنتون اریگین)، گویا ایشون محافظ گروه روس گفتگوهای صلح و آتش بس در مناطق مرکزی استان حمص بودن، و در گلوله باران گروه های تکفیری زخمی میشه، میبرنش به پایگاه روسها تا پزشکهای روس نجاتش بدن، ولی بع از دو روز تلاش گروه پزشکی، ایشون دووم نمی اره. روسیه میگه این نهمین (9) نفر هستش که از شروع عملیات ضد تروریستی تو سوریه کشته شده. ماه گذشته هم تو پالمیرا یکی از افسران روس به نام (Aleksandr Prokhorenko) واسه جلوگیری از اسارت بدست داعش، موقعیت خودش رو جهت بمباران گرا میده، تا زنده بدست داعش نیفته.

دوستان مثل اینکه حمله اصلی نیروهای مقاومت برای آزاد سازی خان طومان شروع شده. اکانت های مقاومت از حمله توامان به حندرات هم خبر میدن. دوباره تکفیریها یه کلیپ منتشر کردن از هدف قرار گرفتن نیروهای ما توسط موشک تاو. در این کلیپ نیروهای ما در منطقه راشدین پنجم در غرب حلب، توی یک کوچه شبیه کوچه باغهای روستایی خودمون هدف قرار میگیرن، باز هم در آخرین لحظات بچه ها متوجه موشک میشن که دیگه خیلی دیر شده، تواین کلیپ بنظر میرسه فاصله پایگاه تاو(لانچر) تا هدف خیلی کمتر از موارد مشابه پیشین باشه. تمام نیروهای مقاومت که به سوریه واسه دفاع میرن، نباید به هیچ عنوان در مناطق باز که تا شعاع چهار کیلومتر پیداست تجمع بیش از دو نفر داشته باشن. و همیشه باید در پناه یک دیوار، سنگ، یا هر چیز حایل دیگه ای باشن. تکفیری ها واسه چنین اهدافی ممکنه روزهای متوالی در یک منطقه کمین کنن، از هیجان بعد از اصابت تو بعضی کلیپها پیداست که خیلی انتظار کشیدن واسه این لحظه.

[quote name="vhsjdvsjd" post="494081" timestamp="1462913472"] اخرین اوضاع در تدمر: وحوش داعش با پیشروی به سمت شهر خط دفاع را تنگ تر کرده اند و همچنین با اجرای یک تک جاده میان تدمر و التیاس را قطع کرده اند (همان فرودگاه T4) بربریت و پایان انسانیت در (بنش: این تصویر مربوط به هدف قرار گرفتن درمانگاه اصلی النصره در شهر بنش است، النصره مثل همیشه در لابلای مردم مخفی شده، و مهمترین درمانگاه خود رو در مسجد جامع شعیب شهر بنش برپا کرده. در این تصویر شخصی که در زمان حمله اونجا بوده و سهوا جز تلفات بوده.

دوست عزیز از کدوم محاصره صحبت میکنید؟ اونجا تو خان طومان محاصره ای نبوده؟!

خبر حمله اسراییل به کاروان حزب الله صحیح نیست، فعالان حزب الله تکذیب کردنش.

نه دوست عزیز مطمین باش تعداد شهدای ما در همین حدودی هست که خود سپاه اعلام کرده یعنی 13 نفر و ممکنه ازون مجروحین تعدادی شون شرایط سخت و وخیمی داشته باشند که به این عدد خدای نکرده اضافه بشه. من از پنج شنبه تا حالا تموم توییتر و یوتوب و اینستاگرام رو دارم شخم میزنم، و با اطمینان میگم که آمار همینه که سپاه اعلام کرده. چهار تا اسیر داشتیم که دوتاشون نیروی فاطمیون بودن، دوتاشونم سوری یکی اهل حلب( که زمانی که دارن میبرنشون ادلب تو ماشین رو به دوربین جندالاقصی و زیر مشت و سیلی میگه ارتشیا من رو تو شهر گرفتن و بزور آوردنم بجنگم) اون یکی هم انگار اهل شهر اثریا ست ( که میگه من زندانی بودم و با زور آوردنم). عکسهای شهدا که منتشر شده در صفحات تروریستها، شاید حدود بیست نفر باشند که ازین تعداد هفت تا هشت نفرشون بچه های فاطمیون اند. و شش یا هفت نفرشونم بچه های ما هستند.که اسامی شونم عنوان شده.(که ممکنه درست نباشه) این تروریستها از کاه دارن کوه میسازن، خیلی از عکسایی که دارن پخش میکنن قدیمیه، و برا جاهای دیگه ست. اگه عکسی از شهدای ما غیر از اون مواردی که عرض کردم وجود داشت تا حالا هزار بار پخشش کرده بودن، منظور، تموم شهدای ما که در اختیار اون حرامیا هست همون شش یا هفت نفر بیشتر نیست.