قالب وردپرس پوسته وردپرس قالب فروشگاهی وردپرس وردپرس قالب وردپرس

ناوگان سفید

زمانی که صحبت از دریا و نیروی دریایی می شود، یکی از اولین مواردی که در ذهن شکل می گیرد، ناوهای هواپیمابر و نیروی دریایی شماره ی یک دنیا، یعنی نیروی دریایی ایالات متحده است. اما آیا تا الان از خود پرسیده اید که چه شد که این نیروی دریایی این گونه شد که الان می بینیم؟

نیروی دریایی ایالات متحده با بیش از 320 هزار نفر پرسنل مستقیم، بیش از 270 یگان رزمی در سراسر دنیا، 3700 هواگرد فعال، 10 ناوهواپیمابر فعال، 2 ناوهواپیمابر رزرو و 3 ناو هواپیمابر در حال ساخت، سال هاست که با اختلافی زیاد نسبت به رتبه های بعدی، حرف اول را در دریاها می زند.

شکل گیری

تشکیل نیروی دریایی ایالات متحده به دوران جنگ 8 ساله ی استقلال امریکا در سال 1775 باز می گردد. سال هایی که بزرگ ترین دغدغه ی دریایی برای آن ها، جلوگیری از رسیدن اسلحه و تدارکات به سربازان بریتانیایی بود.

thumb_2~8.jpg

جان آدامز، از بنیان گذاران اصلی نیروی دریایی امریکا

در کنگره، عده ای اعتقاد داشتند که برای دفاع از سواحل، حفظ خطوط کشتیرانی و کمک گرفتن از کشور های خارجی، وجود یک نیروی دریایی ضروری است، اما عده ی دیگری معتقد بودند که باوجود نیروی دریایی قدرتمند بریتانیا، پا گذاشتن به دریا احمقانه و نوعی خودکشیست. اما در نهایت دستور جورج واشنگتن خاتمه ای بر این نزاع بود. او دستور داد که به سرعت یک نیروی دریایی تشکیل شود. نحوه ی تشکل نیروی دریایی هم به این صورت بود که کشتی های تجاری-باری تسلیح شدند و پا به نبرد گذاشتند. پنج کشتی با نام های آلفرد، اندرودوریا، کابوت و کلمبوس تحت فرماندهی اسک هاپکینز، اولین کشتی های نیروی دریایی ایالات متحده بودند. بلافاصله فرمان ساخت 13 کشتی هم توسط کنگره صادر شد تا این نیروی دریایی کوچک بتواند علیه ناوگان بریتانیا که از بنادر کانادا به نیویورک هجوم می آوردند اقدام موثر انجام دهد. اما این نیروی دریایی تقریبا هیچ حرفی در برابر نیروی دریایی باتجربه و پرشمار بریتانیا نداشت و تمامی آن ها تا سال 1781 یا غرق شدند یا به تسخیر در آمدند.

thumb_3~7.jpg

فریگت های هنکاک و بوستون در حال تسخیر فریگت بریتانیایی فاکس. 7 ژوئیه ی 1777.

نیروی دریایی اولیه ی امریکا سرانجام چندان خوشی نداشت. از مجموع 65 کشتی ساخته شده، خریداری شده، تسخیر شده و قرض گرفته  شده ی آن ها، تنها 11 کشتی از سال های جنگ جان سالم به در بردند. بعد از معاهده ی 1783 پاریس، جنگ خاتمه یافت. اقتصاد امریکا و به تبع آن نیروی های مسلح به قدری تضعیف شده بود که دیگر قادر به حفظ نیروی دریایی نبودند. کشتی ها به مزایده گذاشته شدند و به بالاترین پیشنهاد فروخته شدند. آخرین کشتی که فریگت Alliance بود نیز به قیمت 26 هزار دلار فروخته شد که مهر خاتمه ای بود بر نیروی دریایی.

به مدت تقریبا یک دهه، امریکا هیچ گونه نیروی دریایی نداشت و به تدریج این دزدان دریایی بودند که بر دریاهای اطراف سیطره پیدا کردند تا این که کنگره در ابتدا اقدام به ایجاد گارد ساحلی نمود و بعد از مشاهده ی ناکارآمدی گارد ساحلی در مقابله با دزدان دریایی، در سال 1794 با تصویب کنگره، نیروی دریایی مجددا تاسیس شد. دستور به ساخت 6 فریگت داده شد و 3 سال بعد، یعنی در اکتبر 1797، اولین کشتی ها یعنی USS United States ، USS Constellation و  USS Constitution به نیروی دریایی تحویل داده شدند و نیروی دریایی مجددا آغاز به کار کرد.

در ابتدای امر، رئیس جمهور جفرسون و حزب جمهوری خواه پشتیبان او مخالف وجود یک نیروی دریایی قدرتمند بودند، چرا که از نظر آن ها کشور تنها به قایق های توپ دار کوچک نیاز داشت تا فقط از بنادر اصلی کشور محافظت کند. اما این تئوری در عمل غیر موثر ازآب در آمد.

جنگ های دریایی که بین نیروی دریایی ایالات متحده و بریتانیا و بعد از آن نبرد های دریایی که با مکزیکی ها رخ داد به تدریج اهمیت یک نیروی دریایی قدرتمند را بر سیاست مداران آشکار ساخت و برشمار کشتی های نیروی دریایی افزوده شد تا جایی که در یکی از نبردها، نیروی دریایی 12 هزار سرباز را در یک تهاجم آبی-خاکی جابه جا کرد که در نوع خود کم نظیربود.

از آن جایی که همیشه این جنگ است که باعث پیشرفت تسلیحات می شود، صلح 20 ساله ی ایالات متحده در قرن 19، باعث شد تا نیروی دریایی دوباره رو به افول برود. تا این که با پیشرفت صنایع فولاد در اواخر قرن 19 و دگردیسی کشتی ها از چوب به استیل، بار دیگر نیروی دریایی امریکا جانی تازه گرفت. درگیری با نیروی دریایی اسپانیا نیز مزید علت شد و نیروی دریایی بار دیگر نیز مورد توجه سیاست مداران قرار گرفت.

در سال 1901، با رسیدن تئودور روزولت به ریاست جمهوری ایالات متحده، ورق در دفتر نیروی دریایی برگشت. این نیرو که تا پیش از این همیشه مورد بی مهری قرار داشت، حالا یک حامی قدرتمند پیدا کرد، چه کسی بهتر از شخص اول مملکت؟

روزولت جمله ی معروفی دارد: “آرام سخن بگو و با خودت یک چماق بزرگ داشته باش، به هرجایی خواهی رسید“. این ایدئولوژی “چماق بزرگ” او حتی امروزه نیز خط مشی ایالات متحده مانده است. چماق بزرگی که در قالب یک نیروی دریایی تجلی پیدا کرد.

 

4~6.jpg

با حمایت روزولت و کنگره، بودجه ی زیادی به نیروی دریایی اختصاص پیدا کرد. برنامه با ساخت 90 کشتی شروع شد که حدود دو سوم آن ها فلزی بودند. نیروی دریایی به سرعت مدرن سازی شد. بدنه ی هر یک از کشتی ها به رنگ سفید رنگ آمیزی شد و به آن ها لقب “ناوگان سفید” داده شد.

thumb_5~5.jpg  thumb_6~4.jpg thumb_7~5.jpg  thumb_8~4.jpg

 

روزولت برنامه ی بزرگی تدارک چید. 16 رزمناو، تحت قالب دو اسکادران به مدت 2 سال به کشورهای زیادی سفر کردند تا پیام صلح و دوستی ایالات متحده را به تمام جهان مخابره کنند. چیزی که مثلا آرام سخن گفتن بود، اما اگر به آن دقت می شد، این چماق خیلی بزرگ بود که رویت می شد!

ناوگان در زمان صلح به اهداف از پیش تعیین شده ی خود رسید، اما بار دیگر جنگ در گرفت، این بار جنگ جهانی. رئیس جمهور ویلسون با تصویب کنگره، 500 میلیون دلار به نیروی دریایی اختصاص داد. نیروی دریایی که اکنون درگیر جنگ با آلمان ها بود، خون تازه ای به رگ هایش تزریق شد. 500 میلیون دلار ظرف مدت 3 سال صرف ساخت 10 رزمناو، 6 نبردناو، 30 زیردریایی، 50 ناوشکن و کشتی های تدارکاتی مورد نیاز آن ها شد.

9~2.jpg

جنگ کارامد بودن این ناوگان بزرگ و اهمیت یک نیروی دریایی قدرتمند را بر سران واشنگتن به خوبی آشکار کرد تا جایی که یک روز رئیس جمهور ویلسون به سرهنگ ادوارد هاوس گفت: “منتظر روزی هستم که نیروی دریایی امریکا از نیروی دریایی بریتانیا هم قدرتمند تر شود”.

با پایان یافتن جنگ جهانی اول، برخلاف ادوار گذشته که معمولا نیروی دریایی دچار رکود می شد، این بار این گونه نشد. رئیس جمهور و دو حزب اصلی ایالات متحده سر هر چیزی که اختلاف نظر داشتند، در مورد داشتن یک نیروی دریایی قدرتمند هم رای بودند. ساخت و ساز های سنگینی انجام گرفت و صدها کشتی جدید ساخته شد، کار به جایی رسید که نیروی دریایی ایالات متحده 18 ناوهواپیمابر و 8 نبردناو عملیاتی در اختیار داشت و بیش از 70 درصد شناورهای نظامی با تناژ بالای 1000 تن متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده بود.

نیروی دریایی امریکا به قدری قدرتمند شده بود که حتی حمله ی ویران گر ژاپن به پرل هاربر و تار مار کردن نیروهای امریکایی در آن جا نتوانست چیزی از قدرت این نیرو کم کند، نبرد توامان با ژاپن و همین طور آلمان که هر یک قدرت های دریایی بزرگی به شمار می رفتند، باز هم نتوانست مانع پیشرفت هر چه بیشتر نیروی دریایی امریکا شود.

thumb_10~2.jpg  thumb_11~2.jpg

نتیجه ی حمله ی 450 هواپیمای ژاپنی که از 6 ناو هواپیمابر به بندرپرل حمله کردندو این گونه بود که نیروی دریایی شماره ی یک دنیا پا به عرصه گذاشت.

برای حسن ختام، گفتنیست که نیروی دریایی امریکا در جبهه ی نرماندی، در سال 1945، 6768 کشتی را در عملیات شرکت داد که در نوع خود بی نظیر به شمار می رود.

 

Commandant

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *