Seyedaha

Members
  • تعداد محتوا

    2
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

اعتبار در انجمن

0

درباره Seyedaha

  1. [quote]دوست گرامي. شخصي كه شما فرمودين، پدر حصين بن نمير نبود. بلكه طبق مستندات موجود (مانند بحار الانوار - جلد دهم - روايت از اصبغ بن نباته و نظير آن)، اين شخص سعد بن ابي وقاص، سردار فاتح ايران و پدر عمر بن سعد بن ابي وقاص، فرمانده اشقياء دشت نينوا بود. البته شايد شما هم در اين زمينه مستنداتي داشته باشين كه در اينصورت خوشحال مي‌شم از اون‌ها مطلع بشم. [/quote] سلام جناب مصطفی خان عرضم به حضورتون که مستدرک های تاریخی همونطور که قطعا خودتون بیش از من اطلاع دارید و اینطور که مشخص هست به تاریخ اشراف خوبی دارید ، به یک شکل روایت نمیشه ، و روایت های مختلفی از یک واقعه ذکر میشه بنده هم هم در بحار و هم در نقلی از مرحوم شوشتری (ره) به این نقلی که شما ذکر کردید رسیدم و قطعا بدون دلیل از کنار اون نمی گذرم و الانم که بر مبنای خودم اعتقاد دارم ، این نقل رو هم به عنوان یک نقل از منابع معتبر رد نمی کنم . اما یک نقل هم در طیری ( متاسفانه به دلیل اینکه الان این منبع در اختیارم نیست ، امکان درج آدرس دقیق رو ندارم و اون منابع اینترنتی هم که این نقل رو ذکر کردند ، بخاطر اینکه این داستان رو به صورت احساسی و بدون نقل از تاریخ و بر مبنای شنیده ها ذکر کردند ، آدرس تاریخی پیدا نکردم که در صورتی که توضیحات قانع کننده نبود و یا لازم به پیدا کردنش بود حتما سعی می کنم که سریعا پیدا کنم ) اما بعد ، در نقل کلی آمده ( به مضمون و نه به متن ) که امام فرمودند که از من بپرسید قبل از اینکه مرا نیابید ، مردی در بین جمعیت گفت ، که تعداد مو های من چه میزان است که امام می فرمایند به خدا که می دانم ، ولی حجتی پیش تو هست تا صحت حرف مرا تایید کند ؟ و صحبت مرا اثبات کند ؟ مرد ساکت شد و امام ادامه داد که اما تورا از رازی دیگر آگاه کنم و ادامه دادند : در خانه تو فرزندی هست که پسر دختر پیامبر صلوات الله علیه واله را خواهد کشت. بر اساس این نقل بسیاری از نویسندگان ، آن فرد را عمر بن سعد می خوانند زیرا وی فرمانده سپاه مقابل امام در عاشورا بود ، و البته در این میان تاریخ هایی هم این نقل را تایید و اون فرد را سعد می نامند . اما نقل های دیگری از تاریخ هم وجود داره که اون فرد رو نمیر کندی ، پدر حصین بن نمیر ، (حصین) یکی از سرداران سپاه در عاشورا ذکر می کنند که هم خودش و هم پدرش دشمنی دیرینه ای با آل علی داشتند و آن روایت را نقض نمی کند از طرفی سوالی مطرح میشه که زمان طرح این ندا کی بود ؟ بیشتر نقل های تاریخی و البته استنباط عقلی اینطوری برداشت می کنه که این صحبت زمانی پیش میاد که امام در اواخر حکومت و عمر شریفشون بوده باشند و بر همه ما مشخص است که امام بعد از واقعه و جنگ جمل به کوفه نقل مکان کردند و در آنجا حکومتشون رو ادامه دادند . و خیلی از نقل ها هم بیان می کنه که این ندا بعد از جنگ دوم یا سوم حضرت و در کوفه و یا در خلال یکی از جنگ ها بیان شده (این یا ها برای این است که نقل است که در خلال فاصله میان صفین و نهروان و نقل دیگری نیز وجود دارد که در کوفه و بعد از نهروان بیان شده است و در مسجد و یکی از خطبه ها ) ضمنا در نقل ها اومده که سعد ابی وقاص بعد از شورای 6 نفره و بعد از مدتی که از ولایت بر کوفه توسط عثمان عزل شد ، به مدینه باز گشت و تا آخر عمرش در مدینه ماند تا مرد . و مسافرتی آن هم به صورتی که به کوفه و مقر حکومت امیرالمومنین بیاد و در خطبه اون حضرت شرکت و با اون سبقه که حتی در شورای شش نفره قرار داشته ، خودش رو اینقدر خار و کوچک جلوه بده ، بسیار دور از موقعیت های فکری و عقلیست . و فقط زمانی میشه که این نقل رو پذیرفت که ما بپذیریم که اکثر نقل های قولی و حتی نقل فکری باطل و این جمله قبل از حکومت آن حضرت رخ داده باشه که این هم بعید هست. اما در مورد نمیر بنی تیمیمی ، باید عرض کنم که این فرد همونطور که از نام قبیله اش پیداست ، از قبایل ساکن در کوفه بوده و دور از ذهن نیست که این نقل ها صحبح و این ملعون این مسئله رو ذکر کرده باشه به هر حال من از نظر عقلی و دلیل انتخاب این نقل رو شرح دادم ، متاسفانه اونطور که شما خواستید مستدرک رو نتونستم ذکر کنم و اگر عمری باشه و نیازی ، قطعا دسترسی به مستدرک ها رو هم امکان پذیر می کنم . در کل اون صحبت برای این بود که رذالت این خانواده پست و دشمن اهل بیت ذکر بشه ، اگر از نظر تاریخی هم صحیح نباشه به قول معروف چیزی از ارزش های این ام الخبائث کم نمی کنه . موفق باشید یا حق [/quote]
  2. رامتین جان ، خیلی ممنون از این تحقیق ارزشمند و بزرگت ، گرچه دوستان احتمالا تا به حال منو ندیدند اما خب من معمولا پیگیری می کنم تاپیک های سایت رو و مخصوصا بخش تاریخی که البته کم بهش لطف میشه اما دو نکته : [quote] گفتنی است که ابراهیم بن مالک یکی از بزرگترین شمشیر زنان تاریخ جهان بود و در جنگاوری اگر از پدرش برتر نبود،قطعا ضعیفتر نبود[/quote] در مورد این بند بیشتر توضیح بده ، قطعا با شناختی که هست ، در مورد شمشیر زن های شهیر تاریخ اسلام اطلاع هایی وجود داره ، و مقایسه هایی صورت گرفته ، خیلی علاقه مندم که یه صحبت این چنینی اینجا رخ بده که در قدرت جنگاوری ، هر کدوم از بزرگان تاریخ در چه قیاسی نسبت به هم قرار می گرفتند خب ما مثلا می دونیم که امیرالمومنین که بی رقیب صحنه های نبرد بوده ، و بعد از جنگ خندق هیچ یل عربی با اینکه گاها قرار می گرفته روبرو امیر المومنین ، اما علاقه ای به اینکار نداشته. مالک ، ابراهیم و خود جناب مختار هم همچین صحبت هایی در بارشون هست ، خیلی علاقه مندم اگر تحلیلی در این باره هست و یا میشه جمع آوری کرد رو ببینم کاش در مورد شخص ابن نمیر و کشته شدنش هم بیشتر توضیح میدادی ، چون حصین بن نمیر یکی از پست ترین اشقیا بود ، که هم در کربلا ، هم در کوباندن خانه کعبه و هم در جنگ با توابین هم فرمانده سپاه بود و با سلیمان جنگید و شخصا وی را به شهادت رساند . جالب است که پذر وی همان کسی بود که زمانی که امیرالمومنین اواخر عمر خود ندای سلونی قبل ان تفقدونی سر دادند ، از ایشان پرسید اگر راست میگویی تعداد مو های سر من چقدر است !! و از اون پدر چنین پسری بعید نبود یه مقدار فکر می کنم در مورد به درک واصل شدن این شقی بیشتر توضیح میدادی ، مقاله جامع تر و کامل ترین میشد گرچه مثل همیشه ، تحقیق هات فوق العلاده هستند ، اگر روی یه موضوع خاص کار کنی با این قلم قشنگ و اطلاعاتت می تونی یه کتاب بی نظیر بنویسی !! یا حق