navid_missile

Members
  • تعداد محتوا

    341
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

پست ها ارسال شده توسط navid_missile


  1. از دکتر ن. واحدی



    (انفجاردر هيروشيما)

    در 17 ژانويه امسال (2007) حکومت اسلامي ي ران موشکهي جدي دي را پنهاني آزمود. اين موشکهای زمين به زمين SSM که توسعه موشکهای اسکود SCOUD شوروی سابق هستند، ميتوانند تا سه کلاهک اتمی را حمل کنند و دارای بُرد حدود 2000 کيلومتر مي باشند. هدف ازآزميش اين موشکهای باليستيک، يعنی بدون موتور، چندين اندازه گيری الکترونيکی و هواپويائی ، به هنگام پرواز بوده، که از قرار نتي جه ي خوب داشته است. ي ن آزمي ش با مسئولي ت 15 مهندس در رشته هي متفاوت و زي ر نظر مستقيم ريئس جمهور احمدی نژاد صورت گرفته که ضمنأ در تماشای آن چندين فرمانده سپاه پاسداران انقلاب و رياست آن رحيم صفوی نيز حضورداشته اند. هم اوست که در 28 ژانويه در تلويزيون ابراز خرسندی می کند که اکنون ايران برخوردار از داشتن موشکهای باليستيک با بُرد 2000 کيلومتر می باشد.

    اما اين آزميشها در واقع نقطه پايانی مرحله نخست فعاليتهای 15 ساله رژيم، يعنی از سال 1990 برای دستيابی به سلاحهای هسته ای و استفاده از آنها می باشد.

    به اين معنی که بعد از بحران سياسی - نظامی خليج فارس به سال 91- 1990 رژيم جمهوری اسلامی به اين باور گرويد که فقط با داشتن سلاحهای هسته ای و راهکارهای جنگی می توان مانع حمله نظامی امريکا به کشور گرديد. این جهت گيری بخصوص به دليل پشتيبان ايران از تروريستهای جهاد اسلامی و توسعه همه جانبه آنها در خاور ميانه ضروری و واجب به نظر می رسيد. لذا حکومت بطور محرمانه برای خريد لوازم لازم برای اجرای برنامه اتمی شدن کشور فعّال شد، که به قرار زير عبارت است از:

    تهيه کلاهکها ی اتمی:

    بی نیاز بودن کشور به اورانيوم غني شده و پلوتونيوم برای ساختن بمب و کلاهک اتمی در داخل کشور تهيه موشک برای پرتاب اين کلاهکها خريد يا ساختن موشکهای هوانورد، Cruise Missile، و توانا به حمل کلاهکهای اتمی برای حمله به نقاط دوردست .

    اجرای اين برنامه در دوره رفسنجانی، به اصطلاح سالار سازندگی، آغاز و در زمان دولت خاتمی، اصلاح طلب و طالب گفتگوی تمدنها، به شدّت ادامه يافت تا دولت احمدی نژاد آن را با لعاب ملی به دنيا بفروشد. بدون اينکه ملّت در آغاز و انجام آن سهمی داشته باشد.

    اما در راه تحققّ اين برنامه اقمار شوروی سابق به دليل فقر مالی که داشتند از همه بیشتر مورد توجه قرار گرفتند. مسئلهء موشک سازی و آزمايش موتور آنها در ايران بی سابقه نبود و ارتش امکانات زيادی نيز در اين مورد داشت. يعنی در زمان شاه فقيد ارتش ايران در پارچين، در کوههای کنارهء جاجرود، در کار موشک سازي (ضدّ تانک) بسيار موفق و مجهز بود. لذا فرهنگ ايران کار، برخلاف کار غنی کردن اورانيوم، در مملکت موجود بود.

    از قرار بعد از جنگ هشت ساله با عراق و مليون ها نفر کشته و زخمی بجای مانده، نظام مذهبی کشور به موشکهای زمين به زمين و باليستيک SSM علاقه يافت و آنها را در دستور کار دفاعی خود قرار داد. بدين منظور ايران به کشورهای کره شمالی و کشورهای جدا شده از شوروی سابق روی آورد. کره شمالی از موشکهای اسکود شوروی نوعي به نام نودونگگ NO-DONG بوجود آورد که حدود 3000 کيلومتر بُرد داشت. تکنولوژی اين ساخته را کره شمالی به پاکستان و ايران فروخته که موشکهای هاتفV (پاکستان) و شهاب 33 (ايران) از مشتقات آن است.

    در اواخر سال 1991 دولت ايران از قرار دو کلاهک اتمی با قدرت 40Kt از قزاقستان تهيه کرده است. هر Kt برابر با قدرت انفجار 1000 تُن مادّه TNT، ( يعني Trinitrotoluoll ) مي باشد.


    اين گونه کلاهکها، کلاهک تفنگی نام دارند، زيرا در لوله ای شبيه لوله تفنگ در دومحل اورانيوم غنی شده (حدود 80 در صد) يکی در سر، بنام هدفف target، و ديگری در انتها به نام گلوله Bullet، قرار داده اند. هر دو مادهّ اورانيوم دارای جرمی زير جرم بحرانی مي باشند. جرم بحرانی جرمی است که هسته ای اورانيوم شروع به شکستن زنجيره ای ميکنند. وقتی ميخواهند بمب را فعّال کنند (يعنی شکستن زنجيره ای را راه بياندازند) مادهّ شيميائی بخصوصی را مانند Kordit منفجر ميکنند. اين انفجار سبب ميشود تا گلوله اورانيوم در درون لوله بسوی هدف اورانيوم شليک شود. در نتيجه در اثر تداخلی اين دو، (معمولأ در فاصلهء 25 سانتی متری) جرم بحرانی حاصل ميگردد که درشهر هيروشيما تا شعاع 10 کيلومتری هر موجود زنده ای را از بين برد. در زير اشاره خواهد شد که چرا اين کلاهک های قديمی و پرخرج را جمع ميکنند و ديگر مورد استفاده قرار نميدهند. خريد اين کلاهکها که در واقع ته انباری هستند، زيان مالی و فرهنگی عظيمی بری ملّت ايران داشته است.

    شکل 1 اين کلاهک اتمی و شکل 2 شهر هیروشيما را قبل و بعد از انفجار اتمی نشان ميدهد.


    شکل 1: (کلاهک اتمِی)




    شکل 2 شهر هيروشيما : بالا قبل و پائين بعد از انفجاربمب اتمی Little Boy


    بعلاوه همزمان ايران، از همان منبع، يک بمب اتمی از نوع قابل حمل بوسيلههواپيماهی MiG-27 و يک توپ 152 ميليمتری هسته ای نيز خريداری نموده است. تمام این سلاحها از قرار در آوريل سال 1992 برای اســتفاده آمــــاده بوده اند. چه رهبر جمهوری اسلامی ، علی خامنه ای، در اکتبر 1992 اظهار می دارد: "من در اصفهان تأسيسات نظامی را بازديد کردم و از توانائی هسته ای کشور اطمينان يافتم".

    منظور وی ولی در واقع تحققّ بند 1 و 3 برنامهی تسليحاتی دولت در بالا مي باشد.

    ( نقل از Defense & Foreign Affairs Daily, 7,3, 2006 andFeb. 1992 )

    با ين حال معلوم نيست آيا اين کلاهکها با محموله اتمی تحويل داده شده اند يا بدون آن؟


    در پائيز سال 1992 ا یران باز از قزاقستان 4 عدد کلاهک اتمی Kt 50 خريداری کرده است، که مدرن تر و برای نصب روی موشکهای نوع SSM دریافتی از کرهء شمالي پيش بينی شده بودند. طبق اطلاعاتی که يوسف بدانسکی (Yossef Bodansky, defense & Foreign Affairs) می دهد، این کلاهکها با کشتی به کرهی شمالی حمل و در آنجا مطابق ميل ايران برای نصب روی موشکهای نودونگ1 کره ای (Nodong-1)، که از نوع زمين به زمين اند، آماده و سپس به ايران تحويل گرديده اند (در پائيز 1993). يوسف بدانسکی متخصص و مسئول برجسته کنگره امريکا درامر تروريسم مي باشد.

    اما چون سپاه پاسداران برخورد نظامی با امريکا و اسرائيل را در منطقه قطعی ميداند، (بعد از حمله تروريستی به امريکا) ايرانان در سال 2001 به اوکراين مراجعه و 12 عدد موشک هوانورد تاکتيکی Kh-55 و Kh55M خريده اند (توليد شوروی و CIS کنونی ). (در جهت اجرای بند 4 برنامهی تسليحاتی ارتش در بالا). شکل 3 این موشک هوانورد را نشان مي دهد.



    شکل 33 : Kh-55

    Kh-55 موشکی است که از روی زمين پرتاب می شود و سرعتی زير سرعت صوت دارد، در حالي که Kh-55M موشکی با سرعت مافوق صوت و از هواپيما پرتاب می شود. هر دو موشکها اتمی - تاکتيکی هستند. لذا بايد هدف را به آنها تغذيه نمود. بُرد اين موشکها حدود 2500 کيلومتر است. بعلاوه اين سفارشات با خريد 4 عدد کلاهک اتمي با قدرت 200Kt نيز تؤام بوده است. مطالبی که از طرف توم وارنر Tom Warner در کيف Kiev در 2 فوريه 2005 و روزنامه تاس در 18 مارس 2005 فاش شده اند.

    همينطور در معامله ديگری با اوکراين با وساطت آقای سرفراز حيدر، يک دلاّل اسلحه در بازار بين المللي، شخصي ايراني - افغاني و ساکن استراليا، که در سال 2004 در قبرس به قتل رسيد، ايران جمعأ 6 کلاهک اتمي و 12 موشک هوانورد خريده است. علّت اين معامله معلوم نيست. به نظر ميرسد که آنها به تکميل و توسعه موشکهای خود زياد اطمينان نداشته اند (شکل 4). اما ناگهان طرف معامله ايران تغيير پيدا مي کند. شايد چون اوکراين ديگر، به دليل انقلاب نارنجي، مورد اعتماد تهران نبود. چه ملاحطه مي شود که در پائيز سال 2004 ايران از کره شمالي قطعات لازم براي سرهم کردن 18عدد موشک BM-25 را دريافت داشته است (شکل 5). نقل از: 12/16/05 : FRANCE--PRESSE, BERLIN


    شکل 4 :شهاب 3 را به هنگام آزمايش نشان مي دهد..که 1300 کيلومتر بُرد دارد..



    (کليه اين مطالب به اشکال مختلف برملا شده اند. از جمله از طرف راديوي صدای آلمان در 16 فوريه 2005 که منبع اطلاعات خود را دستگاه اطلاعاتي آلمان BND معرفي مي کند. همينطور همزمان در هامبورگ روزنامه بيلد Bild نيز در اين مورد بطور وسيعي گزارش داده است. بعلاوه مي توان درمجله:

    Jane's Missiles and Rockets magazine به مقاله Doug Richardson (دسامبر 2005) مراجعه نمود.

    در 28 ژانويه 2005 يکي از نمايندگان مجلس اوکراين آقای Hryhoriy Omelchenko در يک نامه سر گشاده به رئيس جمهور ( Viktor Yushchenko) در باره فروش غير قانوني موشکهای هوانورد اوکراين به ايران توضيح خواست. در اين نامه اسم بانک و مبلغي را که ايران بوسيله يک شرکت موهومي در سيپرن پرداخته است ذکر شده است. بالاخره در 22 مارس 2005 سر مدعي العموم اوکراين آقاي Svyatoslav Piskun به تايمز مالي خبر داد که کيف Kiev در سال 2001 به تهران و پکن 18 عدد موشک X-55 هوا به زمين فروخته است. X-55 همان Kh-55 مي باشد)


    با اين توضيحات بايد پرسيد چرا ايران به موشکهاي هوانورد Kh-55 يا BM-25 که هم ريشه موشکهای SS-N-6 شوروي سابق است علاقه دارد، بدون اينکه توانائي استفاده از آنها را داشته باشد.

    پاسخ اين است که اين موشکها داري موتوري بسيار قوي و سريع هستند. در حالي که موشک شهاب 3 چنين قدرت و سرعتي را ندارد. لذا ايرانان موتور اين موشکها را براي توليد موشکهای دور بُرد شهاب 5 لازم دارند. جالب اينجاست، همان مهندسين خارجي که طراح کارهای موشکي ايران اند، حقوق بگير دوطرفه مي باشند. يعني علاوه بر ايران، نقشه های شان را به سرويسهای خبري نيز مي فروشند. شکل 6 طرح موشک شهاب 5 را نشان مي دهد.


    شکل 5 BM-25: موشک هوانورد کرهء شمالي

    شکل6 : شهاب 3 و بالاترش

    بطوريکه ملاحطه می شود شهاب 3 همان موشک نودونگ کره ای با کمی تغيير است. در حالی که شهاب 5 موشک چند طبقه ای ست که طبقه اوّل آن را نودونگ تشکيل می دهد. با اين دگرگونی ها تهران اميد دارد موشکهای قاره پيمائی بسازد که بُردی حدود 10.000 کيلومتر دارند و می توانند امريکا را هدف بگيرند.

    در حال حاضر ايران مشغول ساختن پي گاه پرتاب موشک در کرمانشاه، همدان و تبريز است. به اين شکل سپاه پاسداران انقلاب مي تواند، (به نظر خود)، اسرائيل و قلب اروپا را هدف قرار بدهد.

    واضح است که ايران برای کلاهکهای و بمبهای اتمی خود به اورانيوم و ي ا پلوتوني وم ني از دارد. بري ي ن کار استخراج و غني کردن سنگهي معادن اوراني وم کشور ضرورت دارد. ي ن برنامه تا بحال بطور مخفي صورت مي گرفته است.

    بطور خلاصه حدس زده مي شود ي ران تا بحال بري خري د موشک و کلاهک از سال 2000 تا 2004 حدود 20 مي لي ارد دولار و از سال 2004 تا بحال حدود 17 مي لي ارد دولار هزينه کرده است. هزينهء ساختن کارخانه های لازم برای غنی کردن اورانيوم نيز حدود 15 ميليارد برآورد شده است.


    غارت بيت المال به دليل نادانی و يا خيانتکاری:

    مسائلی را که بايد ملّت ايران يعنی سالار کشور بداند.

    1 - بطوريکه گفته می شود، ايران بابت هر موشک هوانورد مبلغی حدود 500.000 تا يک مليون دولار پرداخت کرده است. حاليکه اگر متخصصين واقعی مملکت بکار گرفته می شدند، که نشده است، هزينه اينکارمی توانست حدود 5000 دولار باشد. مثال بارز اين ادعارا می توان درکار يک مهندس زلاند نو به نام Bruce Simpson مشاهده کرد. (شکل 7) . رجوع شود به مقالهء زير در ينترنت :

    Telepolis Artikel

    شکل 7 :آقای بروس سيمپسون با قطعه ای از موشک خود ساخته اش

    اين مطلب يعنی احتمالأ رايج شدن موشکهای خود ساخته خطر عظيمی است که از جانب تروريسم به واقع جهان را تهديد می کند. به خصوص اگر اورانيوم غنی شده ايران بدست آنها بی افتد.

    2- کلاهک و احيانأ بمبهای اتمی که ايران تحصيل کرده و يا خود خواهد ساخت، از نوع فشنگی یا شبيه بمب منفجر شده در هيروشيماست. ساخته ای که بسيار ساده بدست ميايد. اين بمبها علاوه بر اينکه گران تمام می شوند، دنيا را نيز آلوده و موّاد اتمی را بی جهت تلف می کنند. زيرا هر يک گرم اورانيوم غنی شده يکه بسوزد، معادل 1Kt انرژی توليد می کند ( يعنی انرژی 1000 تن TNT). در هروشيما 50 گرم اورانيوم غنی شده مصرف شده است. در خود بمب ولی 64 کيلوگرم اورانيوم % 85 غنی شده وجود داشته که پس از انفجار (منهای 50 گرم) به باد رفته و سالهای سال زمين و هوا را آلوده کرده است.

    با توجه به اينکه هواپيماهای آواکس و ماهواره های موجود بر فراز خاورميانه، به شدّت مراقب حرکات ا یرانند و هر موشکی را که احتمالأ بسوی اروپا و يا اسرائيل شليک شود به سرعت منهدم می سازند، خطر عظيمی با سقوط ا ین موشکها در خود مملکت شهرها و قصبات ايران را تهديد می کند.

    امروز بمب ها و يا کلاهکهای اتمی با روش انفجار به درون آماده می شوند که به هر حال هم مادهّ اتمی کمتری لازم دارند (در مورد پلوتونيوم حتی حدود 400 گرم) و هم چون سنگين نيستند با موشکهای با قدرت کمتری می توانند پرتاب شوند. شکل 8 طرح اين بمب را نشان می دهد که چون به الکترونيک پيچيده ای نياز دارد، توليد آن در توانائی کنوني ايران امروزی نيست.



    شکل 8 : بمب اتمي با انفجار به درون


    3 - صف آرائی در برابر امريکا

    قدرت آتش جنگی اتمی امريکا به اختصار عبارت است از:

    - وجود برنامه سه جانبه و همآهنگ اتمی در سياست دفاعی امريکا که مرکب است از، موشکهای قاره پيما، موشکهای باليستيک قابل پرتاب از زير دريائی و کشتی، بمب افکنهای استراتژیک

    - بمبهای نوترونی

    - بمبهای نوک کوچک Mini Nukes ( به قدرت Kt1)

    - مخرب ساز پناهگاهی زير زميني و يا در دل کوه ها (تا 18 متربه داخل پناهگاه می تواند نفوذ کند)

    - بمبهای کثيف

    - موشکهای متفاوت با بُردهای متفاوت

    - موشکهي هوانورد و هواپي ماهي بي سرنشي ن

    - هواپيماهی آواکس;

    - هواپيماهای B-52

    - به ويژه بيد چند نمونه موشکهای هوانورد مدرن را که برای رادار دشمن غير قابل رؤيت هستند دراينجا ذکر نمود. مانند:


    موشک هوانورد MX که می تواند تا 1090000 کيلومترپرواز کند و در نوک خود جای 10 کلاهک اتمی، هر يک به قدرت Kt 475 دارد.
    (اين بمب ها هيدروژنی هستند)



    و بالاخره موشک هوا نورد X-45A. اين موشکها که در واقع هواپيمای کوچک بی سرنشين اند، برای مبارزه با تروريسم ساخته شده اند. بدي ن معنی که می توانند هزاران کيلومتر را طی کنند(قابل هدايتند) و هدف خود را(حتا يک فرد) جستجو کرده و آن را از بين به برند.

    مادّه رزمی آنها می تواند اتمی و يا شيمايی و يا بيولوزيکی باشد. دارای چهار سيستم هدايت می باشند:

    - سيستم IGS (هدايت اينرسيال) - سيستم TERCOM(ميزان کردن خود با سطح زمين)

    - سيستم DSMAC ( تصحيح راه خود نسبت به هدف) - و بالاخره مراقبت و هدايت بوسيله ماهواره

    عظمت زرادخانه امريکا در حمله به عراق معلوم شد که در عرض 24 ساعت اوّل 800 موشک هوانورد به آن

    مملکت شليک نمود. بعلاوه ايالات متحّده در جمع دارای بيش از 10.000 کلاهک اتمی است.

    نتيجه :

    با توجه به نيروی عظيم اتمی امريکا که متکی به ظرفيت علمی، فنی، اقتصادی و فکری شهروندانش می باشد، ملاحظه می گردد تا چه اندازه صدای چکاچک شمشير جمهوری اسلامی ملايان بچگانه است. به ويژه که مملکت نه مستقل که سخت به کشورهای بيگانه، چون روسيه و چين و کره شمالی وابستگی دارد. فرياد استقلال و حقوق ملّي هردو سرپوشی بر نبود آنهاست. همينطور فرياد مرگ بر این و برآن ضعف فرزانگی و خردمندی است. انسان فرزانه مشت گره نمی کند و آزاد انديش است. آنها که مشت های گره خورده توده های مسخ شده را ميجويند، عجز و زبونی و نا توانی انديشيدن خود را به نمايش می گذارند.

    دولت برای ساختن موشکهای چند طبقه نياز به دايره های لاستيکي ويژه ي دارد. برای تهيه اين لاستيکها حکومت مجبور است به چين متوسل شود. مملکتی که خود نفت دارد، کارخانه پترو شيمي دارد چطور نمی تواند ا ین لاستيک ها را خود بسازد ولی خويشتن را سرآمد عالم می داند و به مستقل بودن خود فخر می فروشد. نه! فرار مغزها نتيجه سياستی است که کشور را بسوی وابستگی علمی و فنی کشیده و او را به دامن سرمايه داری کلان جهانی نشانده است. اين سياست همان سياستی است که قاری خوانان ديروز را دولت مردان امروز ساخته تا به همان سبک، يعنی روضه خوانی، مردم را به هواداری از برنامه اتمی فاجعه انگيز خويش بسيج کند. هيچکس با استفاده علمي از نیروی هسته ای در کشور مخالف نيست (که در باره آن در مقاله ديگری به تفصيل سخن خواهد رفت)، بلکه مخالف هزينه درجهت تسلط بر چرخه سوخت هسته ای ست که منجر به ساختن سلاحهای اتمی و عاقبت زباله های ا ین چرخه سوخت می باشد. مسئله ای که حتی کشورهای پيشرفته صنعتی و غير وابسته با آن روبرو هستند. شهروندان اين کشورهابه مخالفت با اين تکنولوژی برخاسته اند. با اين حال گونه استفاده علمي از نيروي هسته ای را تنها دانشمندان آزاد انديش و دولتمردان مسئوليت شناس، در جهت مصالح کشور، يعني نياز و اقتصادی بودن آن با توجه به نسلهای آينده، می توانند تعيين کنند. تازه اگر هم برای حفظ کشور و امنيت ملّی نياز به سلاح اتمی باشد، بنابر گفته دکتر اسد همايون، در اين باره می تواند وبايد دولتی مسئول و دمکرات و در جوّ جامعه ای سکولار تصميم بگيرد. آنها که از سوی مردم برگزيده نيستند و آنها که اطلاعات کافی از علم و فن ندارند، تنها ما را به پرتگاه نيستی می کشانند. اينان با زندگی آت جوانان کشور بازی می کنند و ملّت ايران راچون گوشت قربانی به ميان ميز بازی شطرنج چهار قدرت امريکا، اروپا، روس و چين انداخته اند.

    امروز با گزارشهای منتشر شده و به صورّ متفاوت معلوم است که ايران نه يک کشور توليدي که مملکتی عقب افتاده و مصرفی می باشد. دولت غير ملّی و غير قانوني ايران (تنها با رای حدود 4 مليون نفر) تا بحال بازار اين مصرف را که بر درآمد نفت استوار است می توانست با کشش ديني و با پشتيبانی سرمايه داری بين المللي گرم نگه دارد. اما اکنون که نه دين کششی مردمی دارد و نه مردم اميدی به آينده دارند و با کوهی از مشکلات زندگی دست به گريبان اند و طغيان آنها رژيم را سخت به ترس و واهمه انداخته است، نسخه ملی گرائی را حضرات به ميان کشيده اند تا با اين تله هيتلری مردم را به دور يک نخود سياه به گردش وادارند. عجب اين است که بسياری از مخالفين رژيم در اين لحظات حساس که بايد ميان خود و رژيم مرزبندی کنند، تا هويتشان برای مردم زمين گير مملکت روشن گردد، به اين تله مي افتند و با رژيم هم آخور می شوند تا از جامعه شريف و پر مهر ايران جامعه ای فاشيستي و خشن و از هم گسسته بسازند.

    اينان باید می گفتند: "ملّت ايران ملّتی صلح دوست است و با همهی مردم جهان، در مرام رواداری و دوستی و محبت و آزادي، زندگي آسوده زمينی را طالب مي باشد. لذا هر جنگی که برپا شود و هر صدمه ای که به کشور و تماميت آن بخورد، ما و تمام شهروندان کشور دولت را مسئول آن می دانيم که با ديوانگی خود بی جهت مصالح کشور را بخطر انداخته است. اين مصالح به هيج وجه با تروريست پروری و حمايت تروريسم جهانی موازی نیست. چنين دولتی باید به پای ميز محاکمه خوانده شود"

    منبع:http://www.iranianacademy.com/Atom&Iran.asp


    نكته جالب تو اين به اصطلاح تحليل اينه كه گفته در صورت به كار گيري متخصصين داخلي مي شه يه موشك اتمي رو با هزينه 5000 دلار تهيه كرد يعني از قيمت پيكان هم كمتر

    يا يه چيز ديگه اينكه گفته امريكا ميتونه با هواپيما هاي اواكس و ماهواره هاش موشك هاي ايران رو نابود كنه.والا تا اونجا كه ما ميدونيم وظيفه اواكس اصلا جنگيدن نيست بلكه يه رادار پرنده است
    دوستان من حوصلم نيومد بقيه شو بخونم شما بخونيد و سوتي هاشو بگيريد دور هم يه كم بخنديم