Navard

VIP
  • تعداد محتوا

    1,023
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    42

Navard آخرین امتیاز شما در روز 23 خرداد

Navard شما بیشتری مطالب مورد علاقه کاربران را دارید!

اعتبار در انجمن

8,207 نشان معرفت

10 دنبال کنندگان

درباره Navard

  • رتبه حساب کاربری
    ستوان دوم

Profile Information

  • Gender
    Female

آخرین بازدید کنندگان پروفایل

5,387 نمایش های پروفایل
  1. سلام، عرض ادب شعرای پسا اسلامی ایران عموما از صوفیان هستند یا در نهایت تحت تاثیر افکار عرفانی بودند. بعضی از این شعر ها آنقدر معنای عمیقی دارند که حقیقتا از یک انسان معمولی بر نمیاد. حالا این وسط عطار گل سر سبد است و دوران شکوفایی شعر فارسی دقیقا در همان سال ها و دنباله رو های عطار را شامل میشود. اونجا که مولانا که خود جز دو سه شاعر نامی ایران هست میگه «هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم ). این هفت شهر منظور هفت مرحله تصوف است که صوفیان باید بگذرانند. صوفیان بسیار به عملگرایی معتقد بودند و اعتقاد داشتند که برای رسیدن به مراحل بالاتر ایمان باید عملگرا و راهی را طی کرد. این شعر معروف هم که بالا آورده شد ظاهراً در همین مضمون است. هر چند بطور مستقیم از این ایه ای که آوردین گرفته نشده اما بطور غیر مستقیم این آیه و آیه دیگر إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم (توبه ۱۱1) مرتبط است. اما این نکته لازم گفته بشه که معنای فنا فی‌الله، تسلیم، سیر سلوک، جهاد با نفس در تمام اشعار شاعران عرفانی ما همراه است. این وسط بنظرم مولانا اشعارش از همه تفسیر گونه تر است . فیلسوف چینی هم چنین سخنی داره «هر راهی با یک قدم آغاز می‌شود» دقیقا در همین مضمون است. این اولین بار نیست که افکار اسلامی با افکار شرق آسیایی همخوانی دارد . جمله معروف حضرت علی که فرمودند آنچه برای خود نمی پسندی را برای دیگران هم نپسند یکی از جملات معروف کنفوسیوس چینی هم هست. در حقیقت اعتقاد اول اخلاق کنفوسیوسی ها است. احتمالا صوفیان اسلامی یک نگاهی به عقاید چینی و بودایی هم داشتند. بخصوص اینکه هر دوی این ها در مسیر تزکیه نفس هم بودند و کمی زندگی رو بر خودشون سخت می‌گرفتند. و در کل این قرابت بین ما و شرق آسیا بسیار ریشه دار است.
  2. فیلم هایی از حملات کواد کوپتری اوکراین به پایگاه های هوایی در عمق خاک روسیه https://aparat.com/v/nil9as7
  3. سرویس امنیتی اوکراین مدعی است که ۳۴ درصد از بمب‌افکن‌های روسی که قادر به پرتاب موشک‌های کروز به سمت اوکراین بودند را هدف قرار داده است. این عملیات که به مدت ۱۸ ماه برنامه‌ریزی شده بود، با استفاده از پهپادهای انتحاری (FPV) انجام شد که درون سازه‌های چوبی مخفی شده و توسط کامیون‌ها به نزدیکی پایگاه‌های هوایی روسیه منتقل شده بودند. پس از رسیدن به موقعیت‌های مورد نظر، سقف این سازه‌ها باز شده و پهپادها به سمت اهداف پرتاب شدند. برخی از این پایگاه‌ها، مانند پایگاه بلایا در سیبری، بیش از ۴۳۰۰ کیلومتر از خطوط مقدم اوکراین فاصله داشتند. این حمله در آستانه مذاکرات صلح صورت گرفته تا احتمالا دست اوکراینی ها باز تر شود! منبع منبع۲ بمب افکن های روسی نقش پر رنگی در حملات کروز و هماهنگی آن ها داشتند و از طرفی هزینه این نوع حملات رو هم کاهش میدادند. تولید و بازیابی این هواپیما ها دشوار است. سوال این است وقتی یک پایگاهی در فاصله بیش از ۴۰۰۰ کیلومتری بدین شکل هدف قرار میگیرد آیا ایده های گذشته پاسخگو تهدیدات نوین هستند؟ باید دید این تعداد کواد کوپتر با چه وسیله ای و روشی به سوی اهداف هدایت شدند. در ماه مه اوکراین از توانایی هدایت کواد ها بر اساس هوش مصنوعی پرده برداشت . احتمالا در این حمله پای هوش مصنوعی در میان باشد. در گذشته هم سی آن آن چنین ادعایی در مورد حملات به تاسیسات نفتی روس ها داشت. چه بسا تنها فرد عمل کننده در عملیات اخیر(تار عنکبوت) راننده بوده باشد! منبع منبع۲
  4. در مورد خاص که اسرائیل به یک پایگاه زیرزمینی فعال در سوریه حمله می‌کند سرآغاز یک روش خطرناک است. که به نظر هر برخورد با ایران به یک درگیری خطرناک دچار شود. از آنجایی که بخش مهمی از تاسیسات هسته‌ای ایران و دست کم آن بخشی که توان ساخت سلاح دارد به زیر زمین و در اقص نقاط کشور پراکنده شده است. منطقه بسیار صعب العبور و توسط رینگ‌های پدافندی فشرده دفاع میشود. عمق عموم پایگاه‌ها به چند صد متر می‌رسد. و با در نظر گرفتن تمام عوامل سترسی هوایی به این پایگاه‌ها دشوار است. اما دسترسی پرتاب‌ها در نهایت امکان‌پذیر است اما در مورد پایگاه زیرزمینی مسئله کمی پیچیده است. یک پایگاه زیرزمینی نقاط محرمانه بسیاری دارد. از طرفی دسترسی به اطلاعات در مورد تغییرات درون آن کار سختی است و نیاز به نیروی نفوذی دارد. در حقیقت برخلاف پایگاه‌های سطحی در پایگاه زیرزمینی ما توانایی گسترش پنهانی داریم. برای حمله هوایی نیاز به اطلاعات جز به جز از تک تک بخش‌های آن پایگاه است. حمله هوایی صورت می‌گیرد و می‌تواند بخش‌هایی را هم تخریب کند اما آیا تضمینی است که این پایگاه و تاسیسات زیر زمینی بطور کامل در این حمله نابود شود؟ آیا اساسا پرتاب تعدادی بمب و نابود کردن بخش هایی از آن ها به معنای تمام شدن کار است ؟ آیا این شک وجود نخواهد داشت که همچنان بقایایی از این تونل مشغول کارست و دارد بمب اتم میسازد؟ حقیقتا همیشه این شک وجود خواهد داشت تا اینکه سال ها بگذرد و ایران به بمب اتم دست پیدا کند یا نکند! در نتیجه اطمینان پذیر ترین راه حمله زمینی مانند آن چیزی است که در سوریه رخ داد. ایجاد شرایط آشوب در مملکت و سو استفاده از آن وضعیت توسط نیروی وزینی و استفاده هم زمان از قوای خرابکار داخلی در همه اماکن مشکوک. چنین حمله ای بسیار فراگیر و گیج کننده خواهد بود. قطعا چیزی به مراتب بدتر از عملیات پیجر ها هم برای این روز کنار خواهند گذاشت تا شوک به معنی واقعی کلمه وارد شود. قطعا نگرانی اصلی از پاسخ ایران است و طوری عملیات را پیش خواهند برد که عده ای در ایران را به فکر فرو ببرد، تا تصمیم بگیرند در این مورد صبر پیشه کنند. جنگ روانی عظیم به همراه خرابکاری و یا حمله گنگ و چه بسا با عامل نا مشخص در کنار ایجاد جریان های آشوب و اعتراضی هر حاکمیتی را آنقدر تحت فشار میگذارد تا بین گزینه های پاسخ کمی محتاط باشد. اقدام زمینی حقیقتا تهدید جدی تر است برای ما بخصوص آنکه ظرفیت های آن کاملا در این سال ها دیده شده یا به وجود آمده راحت بودن خرید جاسوس و نفوذی در ایران... میانگین کف حقوق در ایران مبلغی مابین ۱۲ میلیون تا ۲۰ میلیون تومان است. اگر عدد عدد بزرگتر را ملاک قرار دهیم در سال یک کارمند به درآمد ۲۴۰ میلیون تومان می رسد. قیمت هر موشک تمیر سامانه گنبد آهنین حداقل ۶۰ هزار دلار است. با یک محاسبه سر انگشتی با دلار ۵۹ هزار تومانی، میتواند فهمید که قیمت هر فروند تمیر برای اسرائیل ۳/۵ میلیارد تومان آب می خورد. بسیاری در این مملکت هستند که همین ۳/۵ میلیارد تومان انتهای آرزویشان است و خرج خرید یک جاسوس در مملکت یک موشک تمیر است که اسرائیل در جنگ روزانه ده ها فروند از آن را به آتش می کشد. اصلا پارا فراتر بگذاریم. آیا اسرائیل نمی تواند ده تیر تمیر را فدای یک جاسوس و پارتیزان در ایران کند؟ وطن پرست ترین افرادش هم با ۳۵ میلیارد تومان وسوسه می شوند، چه برسد به عده ای که ابتداییترین آرمانهای وطن پرستی و مذهب و غیرت را از دست داده اند و کشور و آینده اش ذره ای برایشان مهم نیست و تعدادشان در این روز ها کثیر است و .... پ ن: برای دیگر کشور های متحد ما هم اوضاع بهتر از این نیست.
  5. آیا نیروی هوایی ایران هیچ اقدامی برای خرید جنگنده نکرده است؟ همین ابتدا گفت که این تلاش ها همه خبر های ضد و نقیض هستند و اما از تمام آن ها میتواند به این نتیجه رسید که حقیقتا تلاشی در جریان بود تا نیروی هوایی بخصوص پس از جنگ از رکود و کمبود هایش خارج شود. در همه این موارد سنگ بزرگی به اسم آمریکا جلوی خرید های ایران بود که در اکثرشان با فشار این کشور به طرف ثالث در لحظه پایانی سبب لغو قرار داد شد. مانند آن چیزی که در قضیه اس۳۰۰ ایرانی در دوره اولین خرید رخ داد و آنقدر تحویل آن گذشت که دیگر اس۳۰۰ آن زهر ابتدایی مدنظر در خدمت ایران نداشت! ایران در تلاشی موفق در دهه۱۹۹۰ توانست جنگنده های میگ۲۹ و سوخو۲۴ MK را از شوروی خرید کند و این زمان مصادف بود با فرار جنگنده های مشابه عراقی به ایران ایران از چین در همان دهه جنگنده های F-7 و همینطور نسخه آموزشی دو کابین آن را تحویل گرفت. ایران طی دهه اخیر حتی به هند و پاکستان نزدیک شد که جنگنده های این کشور ها را بررسی کند. دستکم در مورد پاکستان این خبر مستند است که ایران توجهاتی به جنگنده تاندر داشته اما در مورد هند تنها در حد شایعه باقی مانده، دامنه این بررسی به جنگنده جی۱۰ چین هم کشید که هنوز سرنوشت این موارد مشخص نیست. ایران در دهه ۱۳۷۰ مذاکراتی با بلاروس برای خرید جنگنده‌های MiG-29 و Su-24 داشت. بلاروس پس از فروپاشی شوروی وارث انبار بزرگی از تجهیزات هوایی شد. و منابع غربی حتی مدعی بودند که دستکم قطعات از این کشور به ایران منتقل شده منبع کشور دیگری که ذخایر بزرگی از شوروی به ارث برد اوکراین بود. روابط ایران در بخش های مختلف با اوکراین نیاز به گفتن نیست که شامل بخش های موشکی و زرهی و ... میشد. گفته میشود درسال های ابتدایی پس از فروپاشی شوروی،تلاش‌هایی برای دریافت قطعات یدکی یا حتی جنگنده از اوکراین توسط ایران صورت گرفت. تمرکز بر هواپیماهای MiG-29 و Su-24 بود منبع۱ منبع۲ منبع۳ شایعاتی نسبت به خرید جنگنده دسته دوم از لیبی شامل MiG-23 و MiG-25 وجود دارد که ناکام ماند.( تنها شایعه است که با توجه به زمین گیری بخش بزرگی از ناوگان این کشور در آن سال ها شکل گرفته بود و برای این مورد منبعی پیدا نکردم) برخی منابع غیررسمی در دهه ۱۳۸۰ شمسی ادعا میکردند که ایران علاقه‌مند به خرید جنگنده‌های MiG-21 و MiG-29 از یوگسلاوی سابق یا صربستان بود. این کشور ۱۶ فروند میگ۲۹ و تعداد زیادی میگ۲۱ در اختیار داشت که خودشان هم با تحریم هایی رو به رو شدند و این مسئله هم تنها در حد شایعه است که باید آورده میشد. ارمنستان و قزاقستان و سایر جمهوری‌های شوروی سابق نیز شایعات مشابهی در موردشان وجود دارد که ایران از آن ها می‌خواسته قطعات هوایی و ... خریداری کند. شواهد غیررسمی و گزارش‌های اطلاعاتی نشان می‌دهند که ایران در اوایل دهه ۹۰ میلادی برای خرید برخی تسلیحات (به‌ویژه قطعات یا حتی جنگنده‌های MiG-29، MiG-23 و Su-22) که سابقاً در اختیار آلمان شرقی بودند، ابراز علاقه کرده بود. اما این تلاش‌ها با مخالفت شدید دولت آلمان غربی و فشار آمریکا ناکام ماند.نیروی هوایی آلمان غربی صاحب ناوگانی بزرگ از جنگنده‌های بلوک شرق شد که بسیاری از این هواپیماها برای ناتو کاربرد نداشتند یا استاندارد غربی نداشتند، بنابراین برای فروش یا اسقاط آماده شدند. این کشور در آن زمان ۲۴ فروند MiG-29A و همینطور جنگنده های Su-22، MiG-23، MiG-21 را در اختیار داشت. منبع غربی در آن زمان به این موضوع اشاره کرده اند. احتمالاً هدف اصلی MiG-29A و قطعات یدکی مربوط به آن‌ها بود، زیرا ایران در همان زمان از شوروی نیز MiG-29 خریده بود. آلمان ۲۳ فروند MiG-29A آلمان شرقی را تا سال ۲۰۰۳ در خدمت نگه داشت، سپس همگی را به قیمت نمادین ۱ یورو به لهستان واگذار کرد. در سال ۱۹۹۷، ایالات متحده ۲۱ فروند جنگنده MiG-29 را از مولداوی خریداری کرد تا از انتقال آن‌ها به ایران جلوگیری کند. این اقدام نشان‌دهنده نگرانی‌های غرب نسبت به تلاش‌های ایران برای دستیابی به جنگنده‌های ساخت شوروی سابق از کشورهای اروپای شرقی است. ( آمریکا به این منظور حتی ناوگان تامکت های خود را بازنشسته کرد!) منبع منبع۲ منبع۳ منبع۴ منبع۵ پ ن: آیا مشکل نداشتن نیروی هوایی مناسب از درون است؟ آیا آمریکا در دنیای تک قطبی مانع بزرگی بود؟ پاسخی برای آن ندارم.
  6. فاصله ۱۸۰۰ کیلومتر + آسیب جدی به هواگرد های با ارزش بمب افکن و آواکس و ...+ حمله با ساده ترین نوع تهدید( احتمالا FPV) +حمله همزمان به سه پایگاه ایرادی که همیشه به نیروی هوایی می‌گرفتم، امروز به نحو احسن در مورد نیروی هوایی روسیه اتفاق افتاد . هواپیما وقتی در آسمان است تحرک بالایی دارد ولی باید توجه شود که نیروی هوایی دستگاهی عریض و طویل بر روی زمین هم هست و تنها به آسمان خلاصه نمیشود. دستگاه عریض طویل بر روی زمین بسیار ساکن و صلب و مستعد حمله است. در عصر نقطه زنی در فاصله هزاران کیلومتری که موشکی میتواند این فاصله را در کسری از ساعت طی کند. آنقدر ساکن بودن از تهدید فراتر رفته و به معنای خودکشی است. این بدان معناست که در زمان جنگ با قدرتی تمام عیار نیروی هوایی برای بقا مجبور است از پایگاه های خود دست بکشد و در نتیجه استفاده از آن در یک جنگ تمام عیار به تعداد محدودی هواگرد محدود میشود. تاکید میکنم این به معنای نابودی ایده نیروی هوایی نیست. این ایده باید اصلاح شود. باید نحوه استفاده از آن هم عوض شود. برخی کشور های در بخش آسمان نیروی هوای تغییراتی ایجاد کردن که البته با محدود کردن نیرو رو به روست . در بخش زمین تغییرات جدی نیست و عجیب است وقتی نیروی حداقل تاسیساتش را به زیر زمین انتقال میدهد ( مانند عقاب ۴۴ و یا پایگاه های چین) گروهی میگویند این کار مشابه همان طرز فکر اشتباه صدام است؟ صدام حسین جنگنده را با بلودزر دفن کرد و برای آن ها ساختار نظام مند زیر زمینی نساخت که مهندسی شده باشد! این دو چه شباهتی با هم دارند؟(پاسخ به استاتوسی در روز های قبل) یک ساختار نظام مند برای نیروی هوایی در زیر زمین یا ... با تهدیدات نوین ایجاد شود و آن را بطور موثر در کشور پراکنده کنند آن وقت بسیار از این وضعیت پایگاه های زمینی بقا پذیر تر میشوند. تاکتیک های جدید که آمریکایی ها پیشرو آن هستند در بحث هوا باید مورد توجه قرار بگیرند چون همواره آن ها با این موضوع درگیر بودند و تاکتیک های پدافند غیر عامل هم باید از دیگر کشور ها درس گرفت که این تهدید را بطور جدی لمس کردند. خطر فلان جنگنده نیست این ها همه ابزار هستند آن ایده ای که پشت اجرای تاکتیک است اهمیت دارد. یک موشک از جنگنده پاکستانی شلیک میشود و جنگنده هندی را میزند اینطور نشود همه آن موشک را ببینیم و آن لحظه دردناکی که هند با آن مواجه شدو علتش را نبینیم . این قسمت درد دار باید بدون تعصب بررسی بشود و برای آن چاره اندیشی شود. پ ن: با همه نقص ها به نیروی هوایی ایران با ساخت عقاب ۴۴ و... باید دست مریزاد گفت که با این نداری تهدیدات جدید را بهتر درک کرده تا اسرائیل و روسیه و ...
  7. جنگنده بمب افکن F-15E امریکایی مجهز به 6 پرتاب گر راکت هدایت لیزری APKWS در نقش ضد پهپاد (مجموعا 42 تیر!) مرتبط
  8. نسل‌های اولیه پهپاد کرار که به پیشران طلوع ۴ مجهز بودند عموماً تا سقف ۳۵هزار پا می‌توانستند پرواز کنند. در تست موشک صیاد ۴ بی که از سامانه باور ۳۷۳ قرار بود شلیک بشود نیاز به یک هدف با سقف پروازی بیشتر احساس شد در نتیجه نیروی پدافند هوایی نسخه جدیدی از کرار با پیشران طلوع ۵ را توسعه داد. استفاده از طلوع ۵ باعث شد که سقف پروازی پهپاد کرار به طور چشمگیری افزایش پیدا کند. گفته شد که کرار در این ورژن می‌تواند در نهایت به سقف پروازی ۴۳۰۰۰ پا برسد. سقف پروازی عموم جنگنده‌ها بین ۴۵ هزار تا ۶۵ هزار پا است.(F16 و F18 و F-35 در سقف ۵۰ هزار پا و F15 و F22 و یورو فایتر تایفون در ۶۵ هزار پا). البته دو مفهوم سقف پروازی وجود دارد. سقف پروازی عملیاتی با سقف پروازی مطلق متفاوت است که اولی ارتفاعی است که هواپیما می‌تواند در شرایط جنگی پرواز مؤثر داشته باشد، دومی حداکثر ارتفاعی است که هواگرد با کاهش عملکرد موتور مواجه می‌شود. در نتیجه جنگنده ها هم با افزایش ارتفاع تا سقف پروازی با کاهش عملکرد رو به رو میشن و در نتیجه عموما پرواز در این سقف صورت نمیگیرد( مگر جنگنده های خاص همچون میگ۳۱ که مخصوصا برای این منظور ساخته باشند . میگ ۳۱ به سقف ۷۰ هزار پا می‌رسد که مرز جو است) . سقف پروازی بمب‌افکن‌ها و هواپیماهای آواکس معمولاً از جنگنده‌ها کمتر یا در برخی با کف سقف پرواز جنگنده ها مشابه است. که خب انتظار می‌ره موشک های پدافندی دوربرد و پهپادهای ضد هوایی علیه این گروه از هواگرد ها بیشتر فعالیت کنند. بخصوص اینکه سرعت و توانایی مانور کمتری در این هواگرد های پهن پیکر هم وجود دارد. (آواکس E-3 دارای سقف پروازی ۳۵ هزار تا ۴۰ هزار پا و E-2 دارای سقف پرواز ۳۵ هزار است. عموم آواکس های دنیا در همین ارتفاع بین ۳۰هزار تا ۴۰ هزار پا فعالند که دقیقا منطقه تهدید پهپاد کرار هستند. بمب افکن B-52 و B-2 و B-21 در ۵۰ هزار پا می‌توانند پرواز کنند. B-1 در ۶۰ هزار پا پرواز میکند. سوخت رسان KC-135 در ۵۰ هزار پا و KC-10 و KC-46 در ۴۳ هزار پا و بوئینگ 707-c در ۴۲ هزار پا می‌توانند پرواز کنند.) با داده ها بالا پهپاد کرار دستکم در سقف پروازی مجهز به موشک های هوا به هوا برای سوخت رسان ها و آواکس ها میتواند خطر جدی ایجاد کند و برای بمب افکن ها هم خطر زا باشد. اما باید توجه شود که در این مطلب بحث اهداف نزدیک شونده و دور شونده در نظر گرفته نشده که نکات خودشان را دارند. از طرفی پهپاد کرار در نسخه پدافندی با توجه به نیاز های ارتباطی برد محدود چند صد کیلومتری دارد و از آنجا که ارتباط ماهواره ای در کار نیست، بنابراین تنها در برابر اهدافی تا نهایت ۴۰۰ کیلومتر میتواند اقدام کند، مگر اینکه این وسط پهپادی نقش رله ارتباطی را بازی کند و یک دویست سیصد کیلومتری پهپاد جلوتر برود و با رله چند لایه هم نهایت برد بی برگشت ۱۰۰۰ کیلومتر است که آن هم بدون سلاح است(بصورت انتحاری). هر چند ممکن است با توسعه شبکه محور و توانایی اشتراک گذاری موثر اطلاعات در بین دسته های پروازی، برد را بدون حضور ماهواره هم افزایش داد . قدیم اشاره شد که بمب افکن های آمریکایی عموما به تسلیحات دورایستا مجهز هستند که اساسا وارد رینگ ۴۰۰ کیلومتری نمی شوند (مگر شرایط خاص). اما آواکس ها و ... همچنان باید نزدیک شوند.
  9. برای مطلب به ظاهر کوتاه بالا شاید به چشم نیاید اما نزدیک ۱ تا ۲ ساعت وقت گذاشته شد تا این مطالب از منابع تخصصی کتاب‌ها برداشت بشه. دوستانی که مقالات گردآوری شده تهیه کردن می‌دانند چقدر کار گردآوری سخته نسبت به کار ترجمه. طی یک ساعت این مطلب از جدیدترین پست های فروم خارج شد که تنها دو نفر این پست رو ببینند. البته طی ماه های اخیر بار ها این اتفاق افتاده که چه مطلب بنده و چه دیگران اینطور سریع از دید خارج بشه. امیدوارم قانون و محدودیتی برای تعداد کلمات و تعداد پست های روزانه در بخش تاپیک اعمال بشه تا اینطوری هدر نره ...
  10. بمب های سرشی ... در بمب سرشی آرمان ۱ که بدون پیشران است برد ۲۰ کیلومتر و در آرمان ۲ که به پیشران الکتریکی مجهز شده برد به ۱۰۰ کیلومتر افزایش پیدا کرده. این بمب با توجه به وزن سبک توسط عموم پهپاد های تهاجمی ایران از جمله پهپاد کرار قابل حمل است. با این حال با توجه ضعف خدای اینرسی در ایران ضعف دقت وجود خواهد داشت و بهتر است به سمت هدایت های اپتیکی رفت که چنین چیزی در ایران معمول است و در این صورت سلاحی خطرناک در برابر نقاط حساس شناور های جنگی بدست خواهد آمد بمب یاسین یکی از اولین بمب های سرشی ایران بود که توسط پهپاد کرار حمل شد و احتمالا بدین طریق به برد بیش از ۳۰ کیلومتر می رسید. اخیرا دوگونه افزایش برد یافته از این بمب توسعه داده شده است. یکی از نسخه ها با بوستر راکتی و دیگری با پیشران میکرو جت است. در نسخه راکتی برد ۱۵۰ کیلومتر است که البته دقت پایینی دارد و همچنین ادعا میشود که در گونه پیشران جت این بمب دارای برد ۲۱۰ کیلومتر است که شخصا منبعی پیدا نکردم. البته برد بیشتر از نسخه راکتی برای آن قابل تصور است. بمب یاسین از تسلیحات اصلی پهپاد کرار است که باید توجه شود که وزن این بمب ها افزایش پیدا کرده و ممکن است از کرار فعلی نتوان آن ها را پرتاب کرد. اما ارتقای جدید کرار با پیشران قوی تر طلوع ۵ که در پدافند هوایی صورت گرفته ممکن است این مشکل را هم حل کند. در بازدید اخیر رهبر ایران از دستاورد های هوا فضا سپاه دو بمب سرشی جدید بر پایه بمب های خانواده سدید رویت شد که دارای بال های بزرگ برای افزایش نیروی پسا (Drag) بودند. این بال ها تا شونده هستند در نتیجه این دو بمب را میتوان از درون محفظه داخلی سلاح پهپاد های پنهان کار همچون خانواده RQ170 ایرانی پرتاب کرد. بمب مذکور دارای برد ۴۰ کیلومتر است و اما بمب دوم دارای پیشران است که قطعا برد بیشتری دارد. پهپاد پنهان کار و سبکی همچون شاهد۱۹۷ میتواند در عمق خاک ایران از روی یک وانت به پرواز در آید و دو عدد بمب از این دو گونه را قبل از آنکه شناسایی شود بسوی هدف رها کند. خب مشخص است که این دو بمب دورایستا مینیاتوری از تاثیر گذار ترین تسلیحات ایران خواهند بود. هر چند این چند سلاح نامبرده سرآمد های این عرصه ایران هستند اما در این بخش تنوع تسلیحات بسیار زیاد است. برای مثال حتی بمب های سری قائم نیز تسلیحات سرشی محسوب میشوند و ... شاهد ۱۹۷ نسخه اصلاح شده پهپاد شاهد۱۸۱ است
  11. نیروی هوایی اسرائیل در تخریب ساختمان ها تاکتیکی دارد که در آن سعی میکند ستون های حساس یک ساختمان را هدف قرار دهد و این کار توسط چند بمب سبک و یا با هدف قرار دادن یک ناحیه حساس ساختمان با یک بمب سنگین صورت میگیرد. هدف در این نوع حمله ایجاد تخریب پیشرونده (progressive destruction ) است. تخریب پیشرونده در حقیقت با حذف یک المان و تحمیل بار های تحمل شده توسط آن به دیگر المان ها صورت میگیرد و از آنجا که دیگر المان های سازه توان تحمل یک بار ( وزن) مشخص را دارند وقتی از این آستانه عبور میکنند دچار وضعیتی بحرانی و ریزش میشوند و وقتی یک سقف خراب میشود و روی سقف بعدی میریزد ممکن است از تحمل سقف پایینی خارج باشد و این ریزش تا طبقه همکف ادامه پیدا کند. البته باید به این نکته توجه شود که انفجار شدیدترین نیرویی است که یک سازه میتواند تجربه کند ( بیشترین کرنش به سازه را وارد میکند) و عموم ساختمان ها برای چنین وضعیتی ساخته نمی‌شوند. معروف ترین مثال تاریخی تخریب پیشرونده، انفجار برج های تجارت جهانی نیویورک است. در آیین نامه های مختلف بین المللی راهکار های طراحی متعددی برای این منظور ارائه کرده اند که چه کار کنیم تا یک سازه پس از نابودی تعدادی از ستون ها یا تیر ها سالم بماند. استاندارد ها و آیین نامه های مختلف در ایران و انگلیس و آمریکا و کانادا که به این مورد از پدافند غیر عامل پرداختند، عموما به تقویت ستون های بیرونی اشاره کرده اند. در حقیقت حساس ترین ستون های یک سازه ستون های بیرونی آن است و پس از آن به تقویت دیگر المان های سازه اشاره شده است تا بتوانند جور المان از دست رفته را بکشند. به این مفهوم در مهندسی Redundancy یا افزونگی (پدرخواندگی) گفته میشود. در علم سازه این مفهوم به معنای افزایش نامعینی است. هر چه سازه نامعین تر باشد، سازه مقاوم تری در برابر تخریب پیش رونده خواهیم داشت. به معنی ساده تر اگر هر چه بر تعداد تیر ها و ستون ها بیفزاییم و بین آن ها یکپارچگی ایجاد کنیم سازه قوی تر خواهد بود. راهبرد حملات هوایی اسرائیل دقیقا در مقابل حملات با تناژ سنگین روس هاست. هر چند اسرائیلی ها هم حملات هوایی تناژ سنگین انجام میدهند. با این حال با توجه به کمرنگ شدن اثر برتری هوایی کامل در جنگ های حال و حاضر و نیاز به حملات دور ایستا، بخش بزرگی از وزن یک پرتابه به پیشران و سازه هایش منتقل شده و از طرفی حملات تک پرتابه ای هم جایش را به سوارم پرتابه ها داده است. در نتیجه هر چه بگذرد ما با سرجنگی هایی با قدرت انفجار کمتر ولی با برد و تعداد بیشتر رو به رو خواهیم بود. در یک جنگ آینده چه بسا برد دورایستایی تسلیحات بسیار بیشتر از چیزی خواهد بود که اکنون در اوکراین میبینیم باشد. پس لازم است که تسلیحاتی که در تهاجم نقش دارند انقدر دقیق باشند که بتوانند یک چنین هدف کوچکی (برای مثال ستون یک ساختمان) را هدف قرار دهند. هدایت ترکیبی گزینه مستعدی برای چنین حملاتی است. موشک های کروزی همچون استروم شادو در فاز پایانی هدایت اپتیکی دارند و این باعث دقت زیاد و ضد اخلال بودن آن ها می شود. در نتیجه میتوان با چنین تسلیحاتی حملات دقیق انجام داد. در مورد تسلیحاتی که از جنگنده ها هم رها می‌شوند از جمله در بمب های سرشی نیز برای دقت و اثر گذاری بیشتر می توان به چنین روش هدایتی روی آورد. هدایت اپتیکی در فاز نهایی در چنین تسلیحاتی باعث میشود که این تسلیحات ارزان کشندگی بالایی داشته باشند. حملات از فاصله نزدیک به هدف روز به روز دشوارتر میشود. نیروی هوایی باید برای چنین هدف و دقتی آماده شود.
  12. گر مَردِ رهی، میانِ خون باید رفت وز پای فتاده، سرنگون باید رفت تو پای به ره در نِه و از هیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید رفت عطار نیشابوری، مختار نامه
  13. لبنان با کمک اطلاعاتی اسرائیل، در حال خلع سلاح حزب‌الله در جنوب است در تاریخ ۲۸ مه ۲۰۲۵ وال استریت ژورنال در خبری با عنوان . ذکر شده اعلام کرد که دولت لبنان با استفاده از اطلاعاتی که از طریق ایالات متحده از اسرائیل دریافت کرده، موفق شده که حدود ۸۰٪ از اهداف خود در خلع سلاح حزب‌الله در جنوب لبنان را محقق کند. این اقدامات در چارچوب توافق آتش‌بس نوامبر ۲۰۲۴ صورت گرفته و ارتش لبنان توانسته است کنترل مناطق جنوب رودخانه لیتانی را به دست گیرد. همچنین، نواف سلام، نخست‌وزیر لبنان، در این گزارش تأیید کرده است که دولت او در مسیر برچیدن شبه‌نظامیان و انحصار تسلیحات در جنوب لبنان پیشرفت قابل توجهی داشته است. منبع
  14. موشک الماس مثال خوب در باب اهمیت عملیات پیجر ها همانطور که در بالا گفته شد، عملیات انفجار پیجر ها و واکی تاکی ها در روز های ۱۷ و ۱۸ سپتامبر ۲۰۲۴ اجرا شدند. پس از این عملیات بنظر می‌رسد که حداقل بخشی از یگان های تخصصی حزب الله با محدودیت و منکوب رو به رو شده باشند. این کمبود نیرو تا روز های پایانی جنگ ادامه میابد تا اینکه حزب الله با انتشار فیلمی از بازگشت نیروهای جانباز خود خبر داد. در همین ایام حملات پهپادی و موشکی حزب الله افزایش و تنوع جدی به خودش دید. بعد مدت ها پدافند حزب الله به فعالیت بازگشت و موشک الماس مجدد شلیک های مستند از خود ثبت کرد. این دوره مصادف است ما دوره نقاهت آسیب دیدگان در انفجار های مذکور و بد نیست به این نکته اشاره شود که آخرین فیلم منتشر شده از شلیک الماس قبل از انفجار پیجرها به تاریخ ۱ سپتامبر باز می‌گشت که در آن ایام شرایط جنگ به سمت تغییر حرکت می کرد و بعد به مدت نزدیک به ۴۵ روز از الماس خبری نبود تا اینکه مجدد در تاریخ ۱۵ اکتبر و در اوج جنگ ۲۰۲۴، فیلمی از هدف قرار گرفتن تجمع نیروهای اسرائیلی توسط این موشک منتشر شد.
  15. اینورتر های آلوده چینی در نیروگاه‌های برق تجدید پذیر آمریکا منابع آگاه به خبرگزاری رویترز گفته‌اند که مقامات انرژی آمریکا در حال بررسی دوباره خطرات احتمالی تجهیزات ساخت چین در زیرساخت‌های انرژی تجدیدپذیر هستند. این اقدام پس از آن صورت گرفته که در برخی از اینورترهای خورشیدی ساخت چین، تجهیزات ارتباطی ناشناخته‌ای پیدا شده است. اینورترها که عمدتاً در چین تولید می‌شوند، برای اتصال پنل‌های خورشیدی و توربین‌های بادی به شبکه برق استفاده می‌شوند و همچنین در باتری‌ها، پمپ‌های حرارتی و شارژر خودروهای برقی کاربرد دارند. اگرچه این دستگاه‌ها قابلیت دسترسی از راه دور به منظور بروزرسانی و تعمیر دارند اما شرکت‌های پشتیبانی کننده معمولاً با Firewall از ارتباط مستقیم با چین جلوگیری می‌کنند. با این حال کارشناسان آمریکایی هنگام بررسی امنیتی تجهیزات متصل به شبکه، تجهیزات ارتباطی غیرمجاز و ثبت‌نشده‌ای در برخی از اینورترهای چینی یافته‌اند. در ۹ ماه گذشته، تجهیزات ارتباطی در برخی باتری‌های ساخت چندین پیدا شده‌اند. به گفته این منابع، قطعات مخرب مسیرهای ارتباطی اضافی و ناشناخته‌ای ایجاد می‌کنند که می‌توانند سیستم های حفاظتی را دور زده و امکان دسترسی از راه دور را فراهم کنند؛ امری که می‌تواند پیامدهای فاجعه‌باری داشته باشد. مایک راجرز، رئیس پیشین آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) می‌گوید: «چین معتقد است که قرار دادن زیرساخت‌های حیاتی ما در معرض تخریب یا اختلال، برایش ارزشمند است. استفاده گسترده از اینورترها ممکن است گزینه‌های امنیتی غرب را محدود کند.» سخنگوی سفارت چین در واشنگتن در واکنش گفت: «ما با مربوط کردن بی‌رویه امنیت ملی آمریکا به چین و زیر سوال بردن دستاوردهای زیرساختی چین مخالفیم.» کارشناسان هشدار داده‌اند که استفاده از این تجهیزات برای دور زدن دیوارهای آتش و خاموش‌کردن یا دستکاری از راه دور اینورترها می‌تواند باعث بی‌ثباتی شبکه‌های برق، آسیب به زیرساخت‌های انرژی و قطعی گسترده برق شود. یکی از منابع گفته است: این عملاً به این معناست که راهی داخلی برای تخریب فیزیکی شبکه برق وجود دارد. دو منبع از افشای نام تولیدکنندگان چینی اینورترها و باتری‌هایی که دارای تجهیزات ارتباطی اضافی بوده‌اند، خودداری کردند و نگفتند چه تعداد از این تجهیزات کشف شده‌اند. وجود این قطعات مخفی تاکنون گزارش نشده بود و دولت آمریکا نیز هنوز به‌صورت عمومی آن را تأیید نکرده است. در پاسخ به پرسش رویترز، وزارت انرژی آمریکا اعلام کرد که همواره خطرات مرتبط با فناوری‌های نوظهور را ارزیابی می‌کند و اذعان داشت که یکی از چالش‌های مهم، عدم شفافیت تولیدکنندگان در ارائه اطلاعات عملکردی تجهیزات است. حتی اگر این قابلیت‌ها قصد مخرب نداشته باشند، ضروری است که خریداران شناخت کامل از توانایی‌های محصولات دریافتی داشته باشند. منبع