aryoreza

Members
  • تعداد محتوا

    165
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

تمامی ارسال های aryoreza

  1. اما جوانان ما بايد خيلي سعي و دقت كنند كه فريب اين ديو سياه را نخورند چون بهرحال هركسي خودش مسئول كارهاش هست و اگر كسي نخواهد كاري را انجام دهد هيچ كس نمي تواند اور را مجبور كند بنابر اين جوانان در اين دوره با الگو قرار دادن جواناني كه سالهاي سال يك جنگ تمام عيار را اداره كردند و در مقابل هيچ دشمني سر فرو نياورده و با غيرت و عزت از اين آب و خاك دفاع نمودند بايد سعي كنند از هر زشتي و پليدي دوري كنند.مگر پرسنل پليس تا كجا مي توانند جلوي اين ديو سياه را گرفته و از نفوذ آن جلوگيري نمايند.پس بايد همه دست بدست هم داده و از نفوذ دشمن جلوگيري نمايم.
  2. هيچ دليل قانع كننده اي نداشتند.حتي وقتي با اصرار من به فهرست اسامي غير مجاز مراجعه كردند نتوانستند آريو برزن را پيدا كنند.ولي همين پيدا نكردن شد دليل آنان براي جلوگيري از اين اسم.گفتند چون ما با اين اسم آشنا نيستيم پس شما نمي توانيد از آن استفاده كنيد .جالب است بگويم بعد از اينكه نا اميد شدم و اسم ديگري را ثبت كردم يكي از دوستانم گفت كه براي او هم مشكل مشابه اي براي ناميدن دخترش بنام آتنا پيش آمده كه توانسته با تغيير املاي آتنا به عاتنا از اين اسم در شناسنامه دخترش استفاده كنه.يكي ديگه هم به من گفت اگر به جاي ثبت احوال شمال تهران به ثبت احوال شميرانات مراجعه مي كردي(چون در منطقه اي زندگي مي كنم كه مي توانم از هر دو ثبت احوال شمال تهران و شميرانات استفاده كنم) مي توانستي آريو را ثبت كني چون در گاهي اوقات ثبت اسامي سليقه اي و در گاهي اوقات به اطلاعات و آگاهي مامور مربوطه بستگي داره.بهر حال نشد !!!
  3. البته مطمئنا اين سري مطالب كاملا آماتور و با اطلاعات ناقص من تنظيم شده و ارزش گرد آوري در يك مجموعه را ندارد ولي اگر شما مايل باشيد من مخالفتي ندارم .ضمن اينكه در آنصورت عكسها و توضيحات بيشتري نيز ارائه خواهم نمود.
  4. saman_777عزيز بسيار سپاسگزارم كه در اين بخش سعي نموده اي تا اطلاعات و آگاهي كاربران در خصوص افتخارآفرينان ايراني را تقويت كني. يك نكته تاسف آور اينكه متاسفانه برخي از كارمندان ادارات ثبت احوال هيچگونه اطلاعي از تاريخ گذشته سرزمين ونياكان خود ندارند و در زمان ثبت نام يك نوزاد در شناسنامه تنها با استناد به اينكه نام انتخاب شده برايشان اشنا نيست از ثبت آن خودداري مي كنند. همين موضوع براي من پيش آمد!!!! وقتي پسرم بدنيا آمد تصميم گرفتم بمنظور احياي نامهاي ايراني او را آريو بنامم و به همين منظور به اداره ثبت احوال شمال تهران مراجعه و درخواست ثبت نام آريو را در شناسنامه فرزندم نمودم. ولي با كمال تاسف شنيدم كه نام آريو جزو اسامي مجاز نيست و هرچه اصرار كردم موفق به ثبت اين نام در شناسنامه فرزندم نگرديدم.بگذريم از اينكه بهرحال با اينكه به اجبار نام ديگر را در شناسنامه فرزندم ثبت كردم ولي الان او را آريو صدا مي زنم و مطمئن هستم كه وقتي بزرگ شد خواهد فهميد كه دليل اين كار من چيست. اما نتوانستم بفهمم كه آريو برزن سردار بزرگ ايراني كه جان خود را در راه دفاع از اين آب و خاك فدا كرد چه گناهي مرتكب شده كه اجازه نمي دهند فرزندان ايراني را به اين نام مفتخر كنيم!!!!
  5. مراسم اعطاي سردوشي به دانش آموختگان هفدهمين دوره دانشكده افسري نيروي انتظامي در مورخ 86/8/16 با حضور رهبر انقلاب انجام شد. رهبر معظم انقلاب در حال اعطاي درجه به يكي از دانش آموختگان سردار مقدم فرمانده نيروي انتظامي ج.ا.ا لابد مي پرسيد مراسم پايان دوره دانشجويان پليس چه ارتباطي به داستان ديو سياه دارد؟ خب ادامه مطلب را بخوانيد تا متوجه شويد!!! همانطور كه ميدانيد نيروهاي پليس در تمام دنيا بايد از علم و اطلاعات كامل در خصوص نحوه فعاليت و چگونگي برخورد با مجرمان را برخوردار باشند. دانشجويان در دانشكده هاي پليس با آخرين روشهاي پليسي و همچنين جديدترين ومدرن ترين سلاحها آشنا خواهند شد. در كشور مانيز درسالهاي قبل و بعد از انقلاب توجه خاصي به مقوله آموزش پرسنل پليس معطوف بوده است.اين دانشجويان در سالهاي دانشجويي فرا مي گيرند كه چگونه دين خود را به آب و خاك خود ادا نموده و جامعه را از لوث وجود بدكاران و جنايتكاران پاك كنند اما چه تفاوتي در آموزشهاي قبل و بعد از انقلاب است؟همه ميدانيم كه نيروهاي پليس بايد در كنار برخورداري از تكنيك هاي مدرن و سلاحهاي پيشرفته به آموزه هاي ديني و الهي نيز مجهز باشند و اين است تفاوت آموزش در اين 2 دوره. تمام جواناني كه با تصميم خدمت وارد دانشگاه پليس مي شوند مي دانند كه در آينده ركن مهم و اساسي تامين امنيت در كشور خواهند بود. اما ميدانيد چرا افتخار دريافت سردوشي را از دست يك انسان پاك دارند؟چون اين جوانان بايد به جنگ ديوهاي سياه بروند و اينكار جز با ياد خدا و دعاي انسانهاي پاك امكان پذير نيست . زماني كه بسياري از مردم در كنار خانواده خود اوقات خوش و آرامي را سپري مي كنند اين حافظان امنيت هستند كه با نثار راحتي و آسايش و حتي جان خود نويد بخش امنيت و آرامش در جامعه هستند. شايد خيلي از مردم حتي نتوانند تصور كنند كه براي ايجاد امنيت در كشور چه زحماتي كشيده مي شود.جايي كه فرزندان اين آب و خاك در بيابانهاي كويري در مناطق شرقي كشور در كمين اشرار و قاچاقچيان مواد مخدر كه گاها تا بن دندان مسلح هستند مي نشينند و فقط خدا مي داند كه در آن شرايط چگونه لحظات سپري مي شود و هر لحظه بمانند يك عمر طولاني و سخت خواهد بود. و اما داستان ديو سياه!!!! :lol: :lol: مجسم كنيد در ساعات اول بامداد و در تاريكي مطلق با چندين نفر از همرزمان خود در كوير و در كنار تپه اي كه شايد مسير عبور قاچاقچيان باشد سنگر گرفته ايد و اسلحه خود را محكم بدست گرفته و منتظر هستيد و حتي نمي توانيد آب دهان خود را محكم قورت بدهيد كه نكند لحظه اي از صداهاي اطراف خود غافل شده و حركت مشكوكي را احساس نكنيد.خستگي و نا آشنا بودن با محيط را نيز به همه اين شرايط اضافه كنيد.صداي باد و خنكاي بامدادي در كوير صورت را نوازش مي دهد ولي شما در موقعيتي نيستيد كه از اين نوازش طبيعت لذت ببريد.چرا كه وظيفه شما جنگيدن با كساني است كه آرامش و امنيت را در اين سرزمين نشانه گرفته اند.و انجام اين وظيفه شما را از بسياري از لذات دور نموده است .آيا ميدانيد كه هر لحظه در اين شرايط چقدر طولاني خواهد بود. به ناگهان آنچه منتظرش بوديد از راه ميرسد.ديو سياه و خشمناكي كه تنوره كشان به سراغ شما مي آيد.صداي شليك سلاحها و انفجار نارنجك و آر.پي.جي از هر طرف به گوش ميرسد و جرثومه هاي ديو سياه به هر طرف سر كشيده و قصد جان شما و ياران شما را كرده اند.هر لحظه بيم آن ميرود كه نتوانيد اين ديو سياه را به بند كشيده و اسير كنيد. به ناگهان همرزمي كه كنار شما مي جنگد و شما سالهاي دانشجويي را با او گذرانده بوديد و خاطرات بسياري با او داشتيد با شراره هاي آتش برآمده از دل ديو سياه شهيد مي شود و شما در حالي كه با تمام قوا با سلاحتان بسوي ديو سياه شليك مي كنيد از ته دل فرياد بر مي آوريد كه اي خدا چرا؟ چرا بايد جوانان پاك اين مرزوبوم به خاك بيفتند و چرا اين ديو سياه سايه شوم خود را از اين كشور نمي برد. و همچنان به شليك هاي قدرتمند خود ادامه مي دهيد و ...... و فقط ياد خدا و عشق به اين سرزمين است كه ميتواند قوت قلب اين جوانان از جان گذشته باشد. البته اين صحنه گوشه كوچكي بود از هزاران هزار عمليات كه در مناطق مختلف كشور توسط اين عزيزان انجام مي شود و خيلي از ماها از آن ها بي خبريم. خداوند يار و ياورشان باد.
  6. قابلي نداره.اميدوارم اين مطالب مورد توجه و استفاده عزيزان قرار بگيره.
  7. سلاح كمري اسميت اند ويسون(Smit&Wesson) كاليبر 38 ايالات متحده امريكا بعنوان اولين توليد كننده سلاحهاي كمري توپي دار در جهان شناخته شده است.قدمت اين سلاحهاي كمري به قبل از جنگ هاي داخلي امريكا باز مي گردد ولي در زمان جنگهاي داخلي پيشرفت قابل توجهي نصيب اين مدل سلاح كارآمد شده است. يكي از مزاياي برجسته اين مدل از سلاحهاي كمري اين است كه تيرانداز مي تواند صددرصد از شليك اسلحه مطمئن باشد و از معايبي همچون گير كردن فشنگ در سلاح مبري است.همانطور كه ميدانيد يكي از نگرانيهاي تيراندازان در زمان درگيري گير كردن سلاح ميباشد چرا كه زمان از دست رفته براي رفع گير يا تعويض فشنگ ممكن است به قيمت جان يك تيرانداز تمام شود.سلاحهاي كمري كه از مكانيزم توپي براي تغذيه استفاده مي كنند قادر هستند در صورت معيوب بودن فشنگ يا نم كشيدن باروت يا هر اشكال ديگر با چرخيدن و قرار دادن فشنگ بعدي در مسير شليك بسرعت به وضعيت عملياتي بازگردند. يكي از بهترين سلاحهاي كمري توپي دار اسلحه اي است با كاليبر 38 و از توليدات كارخانه اسميت اندويسونSmit&Wesson. تعداد بسيار زيادي از اين اسلحه توسط شهرباني كل كشور در رژيم گذشته از كارخانه سازنده خريداري و بخدمت گرفته شد و اين اسلحه با توجه به توان بالاي عملياتي خود توانست سالهاي زيادي در كشور بعنوان سلاح سازماني پليس خدمت نمايد و حتي در سالهاي پس از انقلاب نيز تا مدتها بعنوان برترين سلاح كمري نيروهاي پليس در قبل از ادغام و همچنين نيروي انتظامي محسوب مي گرديد و اگر توجه كنيد هنوز نيز اين سلاح را همراه بسياري از گشتهاي سواره يا پياده پليس خواهيد ديد.و جالب است بدانيد پرسنل نيروي انتظامي در حال حاضر و در زمان دوره آموزش و دانشكده پليس اين سلاح را بعنوان يكي از سلاحهاي سازماني آموزش مي بينند و اين بدين معني است كه اسلحه كمري كاليبر 38 SW هنوز از رده خارج نگرديده و عملياتي است.البته در چند سال قبل سلاح مشابه اي نيز از كشور برزيل خريداري گرديد كه از نظر ظاهري هيچگونه تفاوتي با اسلحه كمري كاليبر 38 SW ندارد و تنها تفاوت آن اين است كه سوزن اسلحه كمري كاليبر 38 SW به قسمت خروسك يا چخماق متصل ميباشد ولي در سلاح مشابه برزيلي سوزن در داخل سلاح تعبيه گرديده است. اسلحه كمري كاليبر 38 SWدر 2 مدل لوله كوتاه و لوله بلند عرضه شده كه با توجه به نوع ماموريت نيروهاي استفاده كننده انتخاب مي گردد.(مدل لوله بلند توسط پرسنلي كه از لباس فرم استفاده مي كردند و اين امكان را داشتند كه سلاح خود را در قلاف چرمي و بر روي كمر حمل نمايند استفاده مي گرديد و مدل لوله كوتاه معمولا توسط كارآگاهان اداره آگاهي يا مامورين مخفي استفاده مي شده است). مدلهاي مشابه اين سلاح كه توسط كارخانه هاي كلت و كبرا توليد شده است نيز در ايران استفاده شده است.
  8. aryoreza

    جشن یک سالگی میلیتاری!

    سعيد جان يه كم دير ساعت كنفرانس رو اعلام كردي.باور كنيد من با تمام مشغله اي كه داشتم هر وقت تونستم به اين تاپيك سر زدم ولي خبري از اعلام ساعت كنفرانس نبود.ولي به هر حال همانطور كه گفتي... بيخيال. انشالله بازهم فرصت آشنا شدن باهم رو پيدا مي كنيم.فعلا اين مهمه كه سايتي كه پايه اش رو گذاشتي داره روز به روز پيشرفت مي كنه و علاقه مندان به اطلاعات نظامي رو سيراب مي كنه.من كه مي گم همينطور برو جلو تا خدا هم كمك كنه و اين سايت بين المللي بشه.يا حق
  9. ضمن تشكر از شما در خصوص اطلاع رساني در مورد تيربار HK-21 عرض مي كنم كه چون من در ايران با سلاح HK-21E كه شما معرفي فرمورديد مواجه نشده ام بطور كل اطلاعي از وجود اين سلاح نداشتم . بنابراين باز هم پوزش مي طلبم كه با اطلاعات ناقص در مورد اين موضوع با شما صحبت كردم.پوزش مرا بپذيريد.اما با توجه به توضيحاتي كه شما داديد بايد عرض كنم كه ظاهرا سازندگان HK-21 بعد از توليد اين سلاح تصميم گرفته اند كه از مجموع كارايي ژ-3 و HK-21 تواما استفاده كنند كه منجر به توليد سلاح بعدي با پسوند E گرديده است.اما چون من فعلا در اين سلسه مقالات به سلاحهاي مورد استفاده در نيروي انتظامي مي پردازم قاعدتا به سلاحهاي مشابه كه فعلا در ايران استفاده نمي شود توجه نكرده ام ولي با سپاس از شما قول مي دهم در تاپيك هاي آينده حتما به مقايسه سلاحها و تحقيق در خصوص سلاحهاي مشابه نيز خواهم پرداخت.البته اگر عمري باقي باشد!!! در خصوص نارنجك انداز 40 م.م مورد سوال حضرتعالي نيز بايد عرض كنم شخصا در سالهاي گذشته با اين سلاح نارنجك اندازي كرده ام.عرض مي كنم نارنجك اندازي و نه گاز اشك آور .گو اينكه ماموريت اين سلاح پرتاب بسياري از مهمات منفجره و تاخيري همچون گاز اشك آور نيز هست ولي چون يگانهاي ضد اغتشاش در حال حاضر به سلاحها و تجهيزات مدرني مجهز شده اند كه آنان را از استفاده از سلاحهاي قديمي بي نياز كرده است اين سلاح نيز از ليست تجهيزات ضد اغتشاش حذف گرديده مگر در موارد معدود و در مناطقي كه دسترسي به سلاحهاي مدرن مقدور نباشد. ضمنا اين درست است كه سلاح مورد نظر در حال حاضر در اغلب ارتشهاي دنيا از رده خارج و در واقع با تغييراتي در زير تفنگهاي سبك جاسازي و مورد استفاده قرار مي گيرد ولي نبايد قابليت انكار ناپذير اين سلاح در تيراندازي دقيق (در حد يك نارنجك انداز) و قدرت يكي از مهمات آن (نارنجك 40م .م ) را در جنگهاي شهري و چريكي كتمان نماييم(نگارنده شخصا شاهد تاثيرات مفيد آن بوده است) در واقع اكنون كه اين سلاح بعنوان يكي از سلاحهاي همراه در اختيار رزمندگان قرار گرفته دلگرمي قابل قبولي به تيرانداز خواهد داد چرا كه قدرت تخريب انفرادي را چندين برابر كرده است و رزمندگان را از پرتاب نارنجك توسط دست كه معمولا فاصله زيادي را طي نمي كرد بي نياز نموده.در همين جا قول مي دهم كه در يك تاپيك جداگانه مطالب مفيدي در توضيح اين سلاح و نسل بعدي آن كه در زير تفنگهاي سبك مستقر شده است درج نمايم.الله المستعان
  10. ضمن سلام بايد عرض كنم اگر در عكسهايي كه لطف كردي توجه كنيم خواهيم يافت كه مكانيزم روآيك و آلات متحركه در اين سلاح بسيار متفاوت از HK-21 ميباشد.چون در سلاحي كه شما آپ كردي قسمت آلات متحركه بمنظور تغذيه با خشاب طراحي شده ولي در عكسهاي بالا_تيربارHK-21) كه در پست قبلي من آپ شده مي بينيم كه تغذيه سلاح با استفاده از صفحه خوراك دهنده و از طريق قطار فشنگ انجام مي شود.بهر حال خيلي لطف كردي كه اين عكسها را نيز در اين تاپيك آپ كردي كه ما بدانيم تلفيق 2 سلاح ژ-3 و تيربار HK-21 نيز امكان پذير مي باشد.لطفا اگر اطلاعات تكميل تري بدست آوردي ما را نيز بي نصيب نگذار.ارادتمندم
  11. تيربار 7/62ميلي متري HK-21 يكي از احتياجات غير قابل انكار نيروهاي پليس و يگانهاي كوماندويي برخورداري از سلاحهايي است كه قدرت مقابله سريع و پرقدرت و همچنين امكان حمل و جابجايي آسان را داشته باشند. و تيربارهاي سبك نيز از اين جمله است. نيروهاي مسلح ايران در قبل از انقلاب از تيربارهاي سبكي مانند MG-3-A1 بصورت مشترك استفاده مي كردند و اين تيربار داراي مشكلاتي بود كه در تيربارهاي نسل بعدي رفع گرديد. معايبي همچون سنگيني سلاح-گير كردن به هنگام شليك (اگر تيرانداز MG-1-A3 بعد از شليك هاي طولاني بصورت مداوم سلاح خود و بخصوص بوش سر لوله را تميز نمي كرد با مشكل گير كردن در هنگام شليك روبرو مي شد) و بخصوص عدم برخورداري از جعبه قطار فشنگ كه در عمليات چريكي و رزم هاي در حال حركت تير انداز را با مشكل روبرو مي كرد و تير انداز اين سلاح هميشه ميبايست تعداد زيادي قطار فشنگ را روي دست و يا روي دوش خود حمل مي كرد مواجه مي ساخت. در سالهاي بعد از انقلاب تيربار HK-21 از توليدات كارخانه HK در كميته انقلاب اسلامي بخدمت گرفته شد و از آن در رزم هاي بياباني با قاچاقچيان و اشرار و همچنين در درگيري هاي خانه هاي تيمي با گروهكهاي ضد انقلاب استفاده گرديد. همچنين در تيپ موسي ابن جعفر (ع) كميته انقلاب اسلامي در مناطق جنگ تحميلي نيز بعنوان يك تير بار كارآمد در كنار تيربارهاي ديگر همچون بكتا و گرينوف استفاده شده است. اين تيربار با برخورداري از امكان تعويض لوله در تيراندازيهاي طولاني و همچنين استفاده از جعبه قطار فشنگ براي حمل آسان مهمات و با برخورداري از دو پايه سبك و دوربين براي تيراندازي دقيق و برگه ناظم آتش كه در 3 وضعيت ضامن- تك تير و رگبار تنظيم مي شود مانند يك تفنگ سبك احساس راحتي در شليك را به تيرانداز القاء مي نمايد. شباهت ظاهري آن با اسلحه ژ-3 اين احساس را در بيننده ايجاد مي نمايد كه اين اسلحه همان ژ-3 است كه از قطار فشنگ نيز استفاده مي نمايد ولي بايد بگويم كه نه تنها از نظر روش تغذيه هيچگونه شباهتي با ژ-3 ندارد( بدليل برخورداري از صفحه خوراك دهنده و چرخ دنده هاي حامل قطار فشنگ) بلكه مكانيزم داخلي بسيار متفاوتي با ژ-3 دارد كه بطور كل آنرا از استفاده از خشاب 20 تيري ژ-3 محروم نموده است. تنها وجه اشتراك HK-21 با برادر كوچكتر خود استفاده از درجه نشانه روي و طريقة مسلح شدن آن توسط گلنگدن مشابه ژ-3 و استفاده از گاز مستقيم باروت جهت ادامه تيراندازي ميباشد.
  12. aryoreza

    جشن یک سالگی میلیتاری!

    با عرض تشكر از اينكه از پيشنهاد من استقبال كردين ولي ميگم فكر نمي كنين همين يك كار براي بزرگداشت سالگرد تولد سايت كافي نباشه.خب دوستان ديگه هم اگه چيزي و كاري به ذهنشون ميرسه لطف كنن و پيشنهاد بدن.درسته كه آشنا شدن با هم ديگه بسيار خوبه ولي براي بزرگداشت سالگرد تولد سايت كارهاي ديگه هم ميشه كرد و يكيش اينه كه هركدوم از دوستان سعي كنن با لوازم و چيزايي كه دم دستشون دارن يك طرح جالب درست كنن و ازش عكس بگيرن آپلود كنن تا همه ببينيم. چطوره؟ يادم مياد يه سال توي جبهه براي سالگرد جنگ از لوازمي كه دم دستمون بود يه چيزاي جالبي درست كرديم.مثلا يه تانك ساختيم كه چرخهاش قوطي گلوله هاي خمپاره 60 بود و شني هاش قطار فشنگ تيربار .برجكشو با يونوليت ساختيم و لوله اونو از قوطي خالي خرج آر پي جي. به جاي آنتن بيسيمش هم يه سمبه كلاش گذاشتيم. البته شايد پيشنهادم جالب نباشه ولي خب پيشنهاده ديگه!!!!!
  13. aryoreza

    جشن یک سالگی میلیتاری!

    ضمن تبريك به خاطر حضور يك ساله در فضاي جهاني اينترنت و خسته نباشيد به همه دوستان مي خواستم بگم خوبه كه در روز 12 آبان ماه كليه كاربران و مديران سايت در طي چند ساعت مشخص يكبار Log In كنن و به صحبت بايكديگر بپردازند.يكي از مزاياش اينه كه همه با هم از نزديك اشنا ميشيم و اگه كلامي براي گفتن داريم بتونيم بصورت رودرو بگوييم. دوستاني كه با اين پيشنهاد موافقن نظرات خودشونو بگن :|
  14. همانطور كه فرموديد صنايع اسلحه سازي در دنيا با توسعه همه جانبه و انطباق با پيشرفتهاي تكنولوژيكي روز سعي دارند از صنايع ديگر عقب نمانند و بسيار منطقي است اگر در فكر توليد سلاحهايي باشند كه كارآيي و قدرت نفوذ بيشتري داشته باشد. زماني كه MP5 توليد شد هنوز نسل جديد جليقه هاي ضد گلوله متولد نشده بودند و امكانات تروريستي و ضد تروريستي در دنيا بسيار عقب تر از چيزي بود كه حالاشاهد آن هستيم. قطعا هر نيروي مسلحي چه نيروهاي دولتي و پليس و چه جنايتكاران خواهان برتري و تفوق بيشتر بر طرف مقابل هستند و اين موضوع و سرعت پيشرفت تكنولوژيك در دنيا موجب گرديده كه مقابله اين دو گروه هر روز با امكانات و تجهيزات متفاوت صورت گيرد. ضمن تشكر از دوست عزيزمانhosseingmn جان بخاطر توضيحات مفيد و پيشنهاد مقايسه 3 گروه از سلاحهاي مشابه بايد عرض كنم قصد اينجانب در حال حاضر آشنايي كاربران با سلاحهاي بكار گرفته شده (در حال و گذشته) در نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران ميباشد و انشالله در پايان اين مقال و در مباحث بعدي تا آنجا كه اطلاعاتم ياري كند اقدام به تحقيق و ترجمه مطالبي در معرفي و مقايسه گروههاي مختلف اسلحه كه در نيروهاي مسلح كشورهاي ديگر بخدمت گرفته شده اند خواهم نمود و در اختيار علاقه مندان قرار خواهم داد.الله المستعان
  15. دوست عزيزsaman_777 جان امكان داره اين فرمايش شما صحيح باشه ولي حتي كارخانه سازنده اين سلاح در خيلي از موارد در بروشورهاي خود فقط به MP5 قناعت ميكنه بنابر اين اطلاق اين لغت خيلي بيراه نيست.مضافا اينكه در خيلي از موارد سلاحهايي مانند MG1A3 با لغت مخفف MG3 ناميده مي شوند. ولي بهر صورت متشكرم از ياد آوري كه كردي
  16. كوچك ولي مرگبار اين اصطلاحي است كه سازنده مسلسل دستي پرقدرت و منحصر بفرد MP5 براي تعريف از اين سلاح معجز بكار ميبرد. مسلسل هاي كوچك هميشه جايگاه ويژه اي در جنگهاي شهري دارند و در اين ميان پليس ها و محافظان بيشترين نياز را به اين مرگ آفرينان كوچك داشته اند چرا كه قابليت حمل آسان امتياز مهمي است كه قدرت مانور و حركت نيروهاي امنيتي را بهبود مي بخشد. اما زماني كه بحث مقابله با جنايتكاراني كه براي انجام مقاصد خود از هيچ اقدامي رويگردان نيستند پيش آيد متوجه خواهيم شد كه حمل آسان و راحت يك سلاح سبك به تنهايي به كار نخواهد آمد و اين جا است كه به اسلحه اي احتياج داريم كه در عين سبك بودن پرقدرت هم باشد. نيروهاي ويژه پليس –ژاندارمري و كوماندوهاي ارتش در قبل از انقلاب از سلاح بسيار خوبي بنام مسلسل يوزي استفاده مي كردند كه به حق بايد اذعان كنيم كه در زمان خود جزء بهترين ها محسوب مي شده است و چه بسا هم اكنون نيز داراي امتيازات منحصر بفرد باشد. يكي از امتيازات يوزي اين بود كه چون قبضه - ماشه و خشاب در نقطه ثغل سلاح قرارداشت تيرانداز اين امكان را داشت كه در زمان نيازبا يك دست تيراندازي نمايد و همينطور امتيازات ديگر كه در آينده در مورد آن خواهم نوشت. در سالهاي بعد از انقلاب و در زمان جنگ تحميلي كه نيروهاي مسلح در صدد ارتقاء لجستيك و تجهيزات بودند نياز به يك مسلسل سبك و كارآمد براي استفاده نيروهاي پليس- محافظان- گاردهاي ويژه و يگانهاي تكاور احساس مي شد و به همين علت اسلحه پرقدرت و مدرن MP5 كه نسل تكامل يافته همنوعان قديمي خود بود از كارخانه H&K آلمان خريداري و بخدمت گرفته شد. از مزاياي بارز و برجسته MP5 ميتوان به نواخت تير بالا(400 گلوله در هر دقيقه)وزن سبك(2800 گرم با خشاب پر)و طول كم (60 سانتي متر) اشاره كرد.همچنين امكان استفاده از نور هالوژن در اماكن تاريك و تجهيزات صدا خفه كن اين سلاح را به يكي از مرگ بارترين مسلسل هاي دنيا تبديل كرده است. در حال حاضر اين سلاح در كليه يگانهاي نيروي انتظامي بكار گرفته مي شود و جالب توجه اينكه نيروهاي ويژه پليس حتي در كشورهايي كه خود صاحب تكنولوژي توليد پيشرفته ترين سلاحها هستند نيز از اسلحه MP5 بهر مي برند. برادر كوچكتر اين سلاح با نام MP5K نيز در ايران جهت حفاظت از محموله هاي بانكي در اختيار محافظان بانك قرار دارد. جالب است بدانيد پرسنل استفاده كننده از MP5 در ايران بدليل تشابه بسيار زياد اين سلاح با برادر بزرگترش ژ-3 در مكانيزم و ساختار گلنگدن –آلات متحركه-– روآيك- درجه نشانه روي -قبضه و ماشه به آن بچه ژ-3 نيز مي گويند. []
  17. reichmarshalعزيز سپاس بخاطر توضيحاتي كه داديد و در ادامه بايد عرض كنم پرسنل نيروي انتظامي كه اين شانس را داشته اند كه P226 را از واحد اسلحه و مهمات بصورت آكبند تحويل بگيرند ميدانند كه اين سلاح در يك پكيج كامل شامل سلاح-2 عدد خشاب-وسايل تنظيف-سيبل آزمايشي مربوط به قلق اوليه در كارخانه و كاتالوگ تحويل پرسنل مي شود و من با ديدن آن كاتالوگ بود كه متوجه شدم اين اسلحه ساخت H&K ميباشد.مگر اينكه بعدها توسط كارخانه ديگري توليد شده باشد كه متاسفانه من با خبر نيستم.
  18. دوست عزيز و ارجمندمان TANK سپاس از شما كه در آستانه هفته نيروي انتظامي از فرماندهان قديمي اين نيرو ياد كرديد.همانطور كه آقاي سيف الهي گفته اند ادغام در ناجا يكي از بزرگترين و سخت ترين مراحلي بود كه اين نيرو پشت سر گذاشت. هماهنگ و يكدست نمودن نيروهايي كه (كميته-ژاندارمري- شهرباني) هر كدامشان مدعي انجام صحيح و بدون اشكال وظايف خود بودند و خودشان را اصلح تر از نيروهاي ديگر ميدانستند كار بسيار مشكلي بود و بايد بگويم يكي ديگر از مشكلات ادغام اعطاي درجات به پرسنل كميته انقلاب اسلامي بود كه نوعا تحصيلات آكادميك پليس را نداشته ولي تجربيات موثري در طول خدمت خود كسب كرده بودند كه از نظر عملي كمتر از تحصيلات آكادميك نبود ولي بهر حال براي تطابق درجات مشكلات فراواني وجود داشت. حتي در گاهي اوقات پرسنل كميته درجات اعطايي را در شان خود نمي دانستند و در گاهي اوقات پرسنلي كه در پست هاي ارشد خدمت مي كردند داراي سابقه خدمت كمتر از پرسنل ديگر بودند ولي بدليل پست سازماني اي كه در زمان ادغام داشتند درجات بالا تر دريافت كردند. بهر حال خوشحاليم كه نيروي انتظامي در حال حاضر اين مشكلات را پشت سر گذاشته و پرسنل زحمت كش اين نيرو مشغول حفاظت از امنيت و آرامش در كشور هستند.
  19. بله همينطوره كه فرموديد.سلاح جالبيه ولي فكر كنم كارخانه هاي توليد اسلحه در ايران خيلي هم به فكر توليد سلاح كمري نيستند و تمركزشونو گذاشتن روي سلاحهايي با قدرت تخريب زياد. اينطور نيست.شايدم من اشتباه مي كنم ولي هنوز سلاح كمري ساخت ايران نديدم