آیا موجی از انقلابهای مارکسیستی در راه است؟

[arminheidari 24,199]

[quote]من از باب رد کردن عقایدش نگفتم. من اینجا نظری راجع به درست و نادرستی این افکار نمیدم. اما نمیشه یه تیکه از یه فلسفه رو گرفت و بقیشو ول کرد چون اینا به هم پیوستن و نتیجه منطقیه همن. در قیاس مناقشه نیست، فرضا نمیشه کسی بگه من اسلامو قبول دارم اما پیامبرشو نه! یا مثلا نصف قرآنو قبول دارم مابقی بدون شک و قطعا اشتباهه. میوه فروشی نیس که بشه سوا کرد[/quote]

این از طرف خدا نیست که اگه دخل و تصرف درش ببریم کافر بشیم
طرف یک نظر داده است نظری انسانی که شاید بعضی قسمت هایش بکار بیاید برای مثال اگر سیبی نصفش خراب شود چون پیوسته است کسی حق ندارد سمت سالمش را بخورد؟

[quote]حتی هنگام وقوع این انقلابها هیچ یک از این کشورها صنعتی نبودند. تنها عده ای انقلابی از شعارهای زیبای مارکس استفاده(سو استفاده) کرده و حمایت افکار عمومی را جلب کردند. پس شکست این کشورها شکست مارکس تلقی نمی شود.[/quote]
بماند که من کلا به نظرات مارکس را قبول ندارم
دلیلش هم این است که ما هر چقدر هم خودمون رو بکشیم از شوروی ها که معتقد تر که نمی شویم
آنها هر کاری که می توانستند کردن تا این ایدئولوژی موفق باشد اما نشد چرا که مانع گردش مالی می شد
شاید با تغییراتی در آن بشود ازش استفاده کرد اما به نظر شخصه من در قیاس با سرمایه داری خیلی خیلی ضعیف تر است

اما در کل حرف شما درست است و شکست شوروی شکست نظر مارکس نیست اما همه دنیا شوروی کره شمالی را می بینند و تغییر رویه اقتصادی چین کمونیستی را هم مشاهد می کنند

-------------------
در خود اسلام ما روی تجارت و تولید و فروش بحث زیاد شده است و آن را در حالت کار عبادت بیان کرده است
اما در اسلام قوانینی فرض شده است مانند دوری از نزول، کم فروشی و خمس، زکات ...
و برای کسانی که درآمد های بالا دارند گفته شده است از درآمد خود به دیگران ببخشید چرا که سهمی از آن مال نیازمندان است بویژه نیازمندان نزدیک شما
و تاکید شده است که کمک و بخشش شما آموزش راه رسم کار باشد نه فقط دادن پول ( آموزش ماهیگری نه دادن ماهی)

در مقایسه سیستم شرقی و غربی ، سیستم سرمایه داری نزدیک تر است تا سیستم مارکسیستی
برای مثال در غرب کسانی که از درآمد خود به مراکز خیریه کمک می کنند تخفیف مالیاتی بالا داده می شود و نهاد های خیریه کمک های دولتی دریافت می کنند
سود بانکی در غرب زیر 6 درصد است که آن را از حالت نزول خارج می کند ( سودی کمتر از سود در کشور خودمان )
سیستم های مدیریت کیفیت تمام نهاد ها را زیر نظر دارند و اجازه دخل و تصرف در اجناس را نمی دهند

البته کلی مشکل هم دارند که با تفکر تجارتی به سوی رفع آنها پیش می روند اما در هر مرحله اصلاح یک چنین اعتراضاتی شکل می گیرد
واقعیت این است که در تفکر جدید سرمایه داری تجارت خوب یک معامله برد- برد است یعنی همه از معامله راضی باشند
این تفکر باعث می شود که به سمت بهبود معاملات و روش های تجاری خود بروند برای سود و معامله ی بیشتر

[MacTavich 36]

[quote]سود بانکی در غرب زیر 6 درصد است که آن را از حالت نزول خارج می کند ( سودی کمتر از سود در کشور خودمان ) [/quote]
دوست عزیز سیستم بانکداری ما مشارکت کار و سرمایه هست که مراجع هم تایید کرده اند. کی گفته سود بالاتر از 6 درصد نزول به حساب میاد؟؟؟؟
[quote]واقعیت این است که در تفکر جدید سرمایه داری تجارت خوب یک معامله برد- برد است یعنی همه از معامله راضی باشند این تفکر باعث می شود که به سمت بهبود معاملات و روش های تجاری خود بروند برای سود و معامله ی بیشتر[/quote]
ظاهرا بله، اما وقتی اصل موضوع تغییر نکنه و کماکان انسان رو بصورت «پول میدهیم، کار میکند و دیگر هیچ» تعریف کنیم، باز هم اکثریت نفعی نخواهند برد. مارکس هم با همین مقابله کرده:
«در جامعه کمونیسمی، که دایره آزادی هر فرد بیش از همیشه‌است و وی می‌تواند در رشته مورد علاقه به موفقیت دست پیدا کند، جامعه فرآیند تولید را کنترل می‌کند و بنابراین فردی مثل من می‌تواند امروز کاری انجام دهدو فردا کار دیگری، صبح شکار کند، بعدازظهر ماهیگیری کند، شب گله را به چرا ببرد، بعد از شام هم به انتقاد بپردازد، همان چیزی که در ذهنش است را اجرا کند بدون آنکه شکارچی، ماهیگیر، چوپان یا نقاد باشد.»

[arminheidari 24,199]

[quote]دوست عزیز سیستم بانکداری ما مشارکت کار و سرمایه هست که مراجع هم تایید کرده اند. کی گفته سود بالاتر از 6 درصد نزول به حساب میاد؟؟؟؟ [/quote]

من نگفتم سود بانکی ما نزول است
ولی نظر شخصی من در مورد سود وام های مسکن و بعضی وام های داخلی چیزی نزدیک به نزول است
البته این فکر من است و نظر بعضی مراجع هم روی بعضی وام های مسکن نظر به شبه دار بودن است ولی نظر من دال بر درستی نیست و مطمئنا غالب نیست

حال بحث سر سود پولی خودمان نبود بحث مقایسه بود و خواستم یک مثال زده باشم که سیستم آنها در بعضی جهات هم زیاد خارج از معیار اسلامی نیست
چون بانک ها هم کارهایی مشابه بانک های ما می کنند

[quote]«در جامعه کمونیسمی، که دایره آزادی هر فرد بیش از همیشه‌است و وی می‌تواند در رشته مورد علاقه به موفقیت دست پیدا کند، جامعه فرآیند تولید را کنترل می‌کند و بنابراین فردی مثل من می‌تواند امروز کاری انجام دهدو فردا کار دیگری، صبح شکار کند، بعدازظهر ماهیگیری کند، شب گله را به چرا ببرد، بعد از شام هم به انتقاد بپردازد، همان چیزی که در ذهنش است را اجرا کند بدون آنکه شکارچی، ماهیگیر، چوپان یا نقاد باشد.»[/quote]

این حرف را خوب نفهمیدم اما حس کردم جامعه ی نا متعارفی را توصیف کرده که از حالت تولید و پیشرفت خارج شده است
در ایده آل حرف شما خوب است و اما اجرایی نیست

در درون مایه ما انسان ها خواست مالکیت وجود دارد، من و شما می خواهیم حداقل چیزی هایی برای خود خودمان داشته باشیم
مسواک خودمان، حوله خودمان، تخت خواب خودمان، خانه خودمان کار خودمان ماشین خودمان و ...
که در کشور های کمونیستی قابل قبول نبوده است کره شمالی مثال زنده است
شوروی مثال قبل ها و چین تغییر این شیوه است


دلیل تغییر روش چین:
------------------------------------------------------
در اواخر دهه هفتاد میلادی سوسیالیسم مرکزی و دیوان سالارانه چین با ادامه سیاست کشاورزی در مزارع اشتراکی حیات روستائی را با مرگ تدریجی روبرو کرده بود.

سیاست "جهش بزرگ" مائو به قحطی و مرگ میلیونها روستائی انجامیده بود و کشاورزان در سرتاسر چین در حال رها کردن کمون ها وکشت زارهای اشتراکی بودند.

در این اثنا در روستای کوچکی بنام شیائوگنگ ۱۸ تن از روستائیان تصمیم گرفتند مزرعه اشتراکی شان را میان خود تقسیم کرده به کار روی مزارع فردی بپردازند. در میان خود عهدنامه ای هم امضا کردند که که تاریخ آن نوامبر ۱۹۷۸ است.

در این پیمان نامه دهقانان سوگند خورده بودند که که در برابر فشارهای حزب کمونیست منطقه برای انحلال مزارع فردی ،تا پای جان بایستند. تجربه خصوصی کردن زراعت در شیائو گنگ با موفقیت خیره کننده ای روبرو شد و در عرض یکسال درآمد این دهقانان به بیست برابر دستمزد پیشین آنها بالغ شد.

داستان این تمرد وسرپیچی کشاورزان از کانالهای اطلاعاتی حزب کمونیست بالا رفت و به گوش دنگ شیائو پینگ رهبر حزب هم رسید.

دنگ که خود به تازگی بر رقبای رادیکال خود در باند چهار نفره به ریاست بیوه مائو فائق آمده بود، از نابودی این روستا بوسیله نیروهای امنیتی جلوگیری کرد و از نزدیک به تحلیل کامیابی چشمگیر آن پرداخت.

تیم دنگ شیائو پنگ می دانستند که توسعه سوسیالیستی به بیراهه رفته بود و رژیم با خطر اضمحلال روبرو بود. لذا دل به دریا زدند وآن ابتکار را مدل قراردادند. این مدل توسعه بجز آن روستای کوچک در جائی دیگرسابقه نداشت.
به این ترتیب بود که روش خصوصی سازی زراعت بتدریج از روستای شیائوگنگ به جامعه ۸۰۰ میلیونی کشاورزان چینی تعمیم یافت و جهش اقتصادی چین مانند انقلاب سیاسی سه دهه قبل از آن، از روستاها آغاز شد.

بنا بنوشته این سایت ،امروز روستای شیائوگنگ به اسطوره های ملی چین پیوسته و به محلی توریستی تبدیل شده که در میدان آن تندیسی از دهاتیان در حال امضای پیمان نامه ۱۹۷۸ خودنمائی می کند.

گروه دنگ شیائو پنگ برای برون رفت از تنگنای اقتصادی، و با الهام از موفقیت اهالی شیائوگنگ سیاست اقتصادی جدیدی را اعلام کرد که بنا به قولی در خارج به"اقتصاد قفسی" موسوم شد.
http://irdiplomacy.ir/Modules/News/Phtml/News.PrintVersion.Html.php?Lang=fa&TypeId=16&NewsId=12860

[MacTavich 36]

[quote]گروه دنگ شیائو پنگ برای برون رفت از تنگنای اقتصادی، و با الهام از موفقیت اهالی شیائوگنگ سیاست اقتصادی جدیدی را اعلام کرد که بنا به قولی در خارج به"اقتصاد قفسی" موسوم شد.[/quote]
جالبه. بعبارتی چنین ساختاری دارای یک کلیت اشتراکی و اجزای خصوصی هست.
در واقع نقطه ضعف نظام کمونیستی رو (فساد ایجاد شده بدلیل تمرکز سرمایه در یک نقطه) متعادل می کنه. دقیقا برعکس نظام فئودالی هست که کلیت خصوصی (متعلق به ارباب یا لرد) و اجزا اشتراکی (در اختیار رعیت یا سلف) هست. تشکر فراوان از arminheidar عزیز!

[einstein 19]

نکته ی اساسی در نظام اقتصادی غرب بانک ها یا بهتر بگم بزرگترین موسسات رباخواری جهان هستن
اگر خوب برین تو بحث بانک ها با شبکه ی عظیمی از مبادلات پولی و مالی سرکار پیدا می کنید
و بزرگترین بخشش هم می تونم به فارکس اشاره کنم ( بازار مجازی ارزها که ایتدا فقط مبادلات بین بانکی انجام می داد و مبادلات روزانش تا همین چند وقت پیش 2.5 تریلیون دلار در روز بود )

بانکها با دادن وام ها و یا دادن اعتبار به مشتریان آنها رو هر روز بدهکار تر کردن ، افزایش بدهی یعنی باید بیشتر کار کنی تا بیشتر در بیاری ولی وقتی عادت کردی به مصرف دیگه نمی تونی پایین بیاریش ترجیح می دی بیشتر کارکنی تا پولشو بدی - همینطور که جلوتر میری بجایی میرسی که دیگه توان باز پس دهی بدهیاتون و ندارین اونوقت مجبوری تمام اون چیزایی که براش تلاش کردی و وام گرفته تو چندین سال یه شبه تحویل بانک بدی ( اینجاست که بانک داره سودش و میگیره غیره اون سودهای ماهانه )

تو حسابداری به ما میگن ماهیت بانک بدهکاره ولی در واقع خوب نگاه می کنی این مردم اند که بدهکار بانکها هستن ، بقول استاد بزرگ فریب و نیرنگ : من فقط دعوت می کنم شما اجابت می کنید . بانکها هم دقیقا فقط با دادن انواع وامها شما رو دعوت به مصرف می کنند

خوب دقت کنید که رسم و رسومهای غلط و چشم و هم چشمی ها داره مشه همون آفتی که تو غرب گریبان گیرشون شد

هر کی می تونه کتاب اقتصاد ما نوشته ی محمد باقر صدر و بخونه ( اگه تونستین پیدا کنید ) این کتاب یک مکتب اقتصادی براساس دین اسلام مطرح می کنه مثل مکتب مارکسیسم کارل مارکس یا مکتب کلاسیک اسمیت یا مکاتب اقتصادی دیگه

[arminheidari 24,199]

[quote]بانکها با دادن وام ها و یا دادن اعتبار به مشتریان آنها رو هر روز بدهکار تر کردن ، افزایش بدهی یعنی باید بیشتر کار کنی تا بیشتر در بیاری ولی وقتی عادت کردی به مصرف دیگه نمی تونی پایین بیاریش ترجیح می دی بیشتر کارکنی تا پولشو بدی - همینطور که جلوتر میری بجایی میرسی که دیگه توان باز پس دهی بدهیاتون و ندارین اونوقت مجبوری تمام اون چیزایی که براش تلاش کردی و وام گرفته تو چندین سال یه شبه تحویل بانک بدی ( اینجاست که بانک داره سودش و میگیره غیره اون سودهای ماهانه )

تو حسابداری به ما میگن ماهیت بانک بدهکاره ولی در واقع خوب نگاه می کنی این مردم اند که بدهکار بانکها هستن ، بقول استاد بزرگ فریب و نیرنگ : من فقط دعوت می کنم شما اجابت می کنید . بانکها هم دقیقا فقط با دادن انواع وامها شما رو دعوت به مصرف می کنند [/quote]

بانک ها فقط وام نمی دهند، حتما پیش آمده است از کسی پول قرض کنید . واقعیت این است که آنچه در غرب باعث سقوط شده است آزادی بیش از حد در ریسک مالی موسسات مالی می باشد
همچنین مصرف زیاد در جامعه مثل آمریکا که به حالت اسراف رسیده و صدای جامعه شناسان را هم در آورده است

در اسلام هم در بر تجارت آزاد تاکید شده است
اگر دقت کرده باشید در زمان پیامبر تجارت از مهمترین بحث های موجود در آن زمان بود حتی خود پیامبر هم چند بار در سفر تجارتی حضور داشت و حتی جنگ بدر در حفاظت از کاروان تجارتی مکه حادث شد
حتی مکه و مدینه بخاطر درآمد سرشار تجارت از شهر های مهم اقتصادی شبه جزیره عربستان بودند ( جدا از بحث کعبه و احترام آن )
در خود ایران نگاه کنید [b]تجارت و بازگانی[/b] و [b]تولید ( کشاورزی و معدن و صنایع )[/b] و [b]مذهبی[/b] باعث حفظ و توسعه شهرهای موجود شده است


[quote]هر کی می تونه کتاب اقتصاد ما نوشته ی محمد باقر صدر و بخونه ( اگه تونستین پیدا کنید ) این کتاب یک مکتب اقتصادی براساس دین اسلام مطرح می کنه مثل مکتب مارکسیسم کارل مارکس یا مکتب کلاسیک اسمیت یا مکاتب اقتصادی دیگه[/quote]

من پیشنهادم کتاب اقتصاد اسلامی شهید مطهری است

اقتصاد اسلامی که خیلی از ما از آن حرف می زنیم مربوط به زمان پیامبر و حضرت علی است و با شرایط امروز فرق می کند
اما اصول هنوز یکی مانده است
و بعد از حضرت علی ما دیگر اقتصاد اسلامی که منظور اساتید است ندیده ایم حتی در شرایط فعلی بانک داری ما الگویی ضعیف از بانکداری و اقتصاد غربی است

[IRIAFtomcat 43]

دوستان شرمنده مطلب اشتباهی ارسال کردم به این تاپیک که پاکش کردم

[arminheidari 24,199]

شهید مطهری یک حرف جالب زده بود که برای تدریس و نشان دادن ضعف کمونیست و اندیشه مارکسیست می بایست کسی را از شوروی آورد که به مارکسیسم معتقد و با ایمان باشد
نه یک مسلمان و کسی که مارکسی را قبول ندارد در جهت دفاع از او بیاوریم

در صحبت های دوستان من حس کردم دوستان بیشتر تنها مطلبی از حرف های مارکس را خوانده اند تا باور به درستی راهش داشته باشند
کاش کسی حرف های مارکس را از منبعی که به مارکس ایمان داشته باشد ارائه دهد تا بتوانیم روی درستی یا عدم درستی آن بحث کنیم

من خودم به عنوان کسی که نظریات مارکس را تا حدود زیادی قبول ندارم نمی توانم در جهات اثبات حرفش حرفی بزنم
بویژه که چین نشان دهنده اثر تغییر روش از سمت نظرات اقتصادی مارکس به نظرات اقتصادی بازار آزاد می باشد

http://irdiplomacy.ir/Modules/News/Phtml/News.PrintVersion.Html.php?Lang=fa&TypeId=16&NewsId=12860