hamedof

سلاح های مورد استفاده در جنگ های جهانی

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

The Junkers Ju 88


هواپیمای نیروی هوایی لوفت وافه آلمان بود . این هواپیما داری دو موتور و نقش وسیله چند منظوره در ارتش را داشته است . هواپیما توسط کمپانی هوگو جانکر که دو مهندس امریکایی در اواسط سال 1930 طراحی کرده بودند ساخته شد. از این هواپیما به عنوان بمب افکن ، جنگنده شب ،بمب افکن اژدر، شناسایی هواپیما ، جنگنده سنگین و در مراحل پایانی به عنوان بمب اندازی هوایی استفاده شده است. با وجود توسعه طولانی مدت این نوع هواپیما یکی از مهمترین دارایی های لوفت وافه محسوب میشد . خط مونتاژ از سال 1936 تا 1945 تولید مستمر داشته است و بیش از 16000 از این نسخه تولید کرده بودند که بیشترین تولید هواپیماهای دو موتوره در آلمانی نازی محسوب می شود . در طول این سال ها بدنه و قسمت اصلی هواپیما ثابت بود و فقط تجهیزات جزیی آن به مرور تغییر می یافت .
[color=#ff0000]طراحی و گسترش The Junkers Ju 88[/color]
در آگوست سال 1935 وزارت حمل ونقل هوایی آلمان درخواست هواپیماهایی با سرعت بالا و قابلیت حمل بمب با کمترین هزینه و استفاده از اجناس مقرون به صرفه به وزن 800 تا 1000 کیلوگرم (1760 تا 200 پوند ) را داد . کمپانی جانکر در ماه ژوین سال 1936 اولین طراحی های خود را ارایه دادند و دو مدل از هواپیمای The Junkers Ju 88 را در اختیار دولت آلمان قرار دادند اما به دلیل نواقصی که طرح اولیه داشت نمی توانستند در جنگ از آن استفاده کنند .
در سال 1938 آخرین مدل از این هواپیما بهره برداری شد که از قابلیت های آن نسبت به مدل های قبلی می توان به تقویت شدن بال ها ، ترمز ها ، استحکامات کششی و مهمتر قابلیت حمل و پرتاب بمب اشاره کرد ، با توجه به این پیشرفت هواپیمای The Junkers Ju 88 برای ورود به عرصه جنگ به عنوان یک بمب افکن آماده بود . اولین پرواز این هواپیما در 21 سپتامبر سال 1936 برای نیروی هوایی لوفت وافه که فرمانده آن هرمان گورینگ بود انجام شد . در آزمایش اول این هواپیما حدود 580 گیلومتر یا سرعت 360 مایل را طی نمود .
در پاییز سال 1938 دکتر هاینریش کوپنبرگ مدیر عامل شرکت جامو 300 مدل از The Junkers Ju 88 در ماه تولید کرد و در اختیار گورینگ گذاشت که انبوه ترین نوع از تولید چنین هواپیمایی بود ، درحمله به لهستان در سال 1938 هواپیمای The Junkers Ju 88 نقش کلیدی را بازی کرده بود .

[url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/03/The_Junkers_Ju_88_4.jpg"]http://www.nazicente...ers_Ju_88_4.jpg[/url]
صحنه ای از نبرد هوایی در حمله به یونان



[b][color=#ff0000]تنوع و توسعه عملیاتی : [/color][/b]
در اکتبر سال 1937 ژنرال ارنست اودت درخواست یک فروند هواپیمای بمب افکن شیرجه را داد .علت درخواست این نوع هواپیما موفقیتش نسبت به دیگر مدل ها بود .
مرکز توسعه تکنولوژی جانکر در دسایو اولویت تمام کارهایش را به این نمونه اختصاص داده بود تا تمام اجزای آن از جمله سیستم های الکتریکی ، ترمز و بهتر شیرجه رفتن را به کیفیت مطلوبی برساند .
نسخه استاندارد جنگنده بمب افکن The Junkers Ju 88 بر اساس نسخه های قبلی این مدل بوده است و از تجربیات 6 مدل گذشته استفاده های زیاده شده در این مدل هم از موتور های جامو استفاده شده و در این نسخه ظرفیت حمل و نقل هم افزوده شده است یعنی قابلیت حمل آن نسبت به هواپیما های جنگنده دیگر بیشتر است .
[url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/03/The_Junkers_Ju_88_1.jpg"]http://www.nazicente...ers_Ju_88_1.jpg[/url]

هواپیمای Ju 88 واحد LG1 در جبهه شرقی


[b][color=#ff0000]سابقه عملیاتی :[/color][/b]
[color=#008000]لهستان :[/color]

فقط 12 هواپیمای The Junkers Ju 88 در جنگ لهستان شرکت کردند . واحد هوایی اکو 88 وظیفه آزمایش این هواپیمای بمب افکن جدید را داشتند . این 12 هواپیما و 12 سر نشین موفق به پوشش هوایی در لهستان شدند و از این جنگ سربلند بیرون آمدند و ارتش لوفت وافه روی این هواپیما حساب ویژه ای کردند .
[color=#008000]نبرد نروژ :[/color]

در این نبرد 30 هواپیمای The Junkers Ju 88 به جنگ فرستاده شد .
همچنین در نهم آپریل سال 1940 هواپیمای The Junkers Ju 88 در مدت زمان 111 ثانیه توانست باران بمب در نبرد تولید کند .
[color=#008000]نبرد فرانسه 1940 :[/color]
به دستور لوفت وافه هواپیمای The Junkers Ju 88 وارد جنگ فرانسه شد و در این جنگ این هواپیما نقش اصلی و مهمی را بازی کرد . در این نبرد هم علاوه بر نقش بمب افکن ، جا به جایی و انتقال تجهیزات را هم به عهده داشت .

[url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/03/The_Junkers_Ju_88_3.jpg"]http://www.nazicente...ers_Ju_88_3.jpg[/url]


Ju 88C سری سنگین جنگنده های هوایی


خط تولید
[url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/03/The_Junkers_Ju_88_2.jpg"]http://www.nazicente...ers_Ju_88_2.jpg[/url]

منبع : [url="http://www.nazicenter.ir/1252/هواپیماهای-آلمانی-junkers-ju-88.html"]http://www.nazicenter.ir/1252/هواپیماهای-آلمانی-junkers-ju-88.html[/url]
[hr]
[color=#4b0082]منبع ویرایش و تاپیک منتقل شدSHAHABESAGEB[/color]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اولین هواپیمای رادارگریز جهان gotha 229

[color=#000000][size=3]هورتن[/size][size=3]H.IX،طراحیHo 229) RLMباتوجه به هویت سازنده هواپیما انتخاب شده) آخرین مدل جنگنده بمب افکن [color=#000000]جنگ جهانی‌[/color][color=#000000] دوم [/color]بود که توسط والتر و رمیر هورتن طراحی و توسط Gothaer Waggonfabrik ساخته شده بود. این اولین پهپادطراحی شده با یک موتور جت بود. این تصویب شخصی، توسط رایش مارشال [color=#000000]هرمان [/color][color=#000000]گورینگ [/color]داده شد و تنها هواپیمای نزدیک به سه عملکرد مورد نیاز خود بود یعنی باحمل 1000 کیلوگرم بمب درفاصله 1000 کیلومتر با سرعت 1000 کیلومتربرساعت.[/size][/color]
[size=3][color=#000000]در سال های اخیر این به امری عادی تبدیل شده تا این طرح به عنوان اولین هواپیما و به عنوان سمبل آنچه که در حال حاضر به عنوان تکنولوژی رادارگریزشناخته شده توصیف شود. اما این مورد هدف اصلی نمی باشد،از آنجا که هدف اولیه برادران هورتن ساخت هواپیمایی‌ بودکه پارازیت را تا حد امکان حذف کند.این به شدت تکیه به تجربه بدست آمده در آزمایش با گلایدر بی دم از اواسط 1930دارد.با این حال ، قصد معرفی اقدامات ضد رادار که بخشی از طراحی اولیه نیست نیز وجود دارد.[/color]

[color=#000000][url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/03/German_airplane_1.jpg"]http://www.nazicente..._airplane_1.jpg[/url][/color][/size]


[size=3][color=black][color=black][b][size=4]طراحی و توسعه[/size][/b][/color][/color][/size]

[color=black][size=3]در اوایل 1930 برادران هورتن علاقه مند به طراحی پهپاد به عنوان یک روش بهبود عملکرد گلایدرها شده بودند .[/size][/color]
[size=3][color=black]در آن زمان[/color][color=black] دولت آلمان در باشگاه گلایدر[/color][color=black] سرمایه گذاری کرده بود[/color] چون تولید هواپیماهای نظامی و حتی موتوری طبق معاهده ورسای پس از جنگ جهانی اول ممنوع شد. هر سطح غیر ضروری در طرح پهپاد حذف شد.پیکربندی یک بال اجازه می دهد تا یک گلایدر با بال کوتاهتر و در نتیجه داشتن مقاومت بیشتربدون اضافه کردن طول بدنه ایجاد شود.و نتیجه هورتنH. IV شد.در سال 1943 رایش مارشال گورینگ درخواست برای طراحی وتولید یک بمب افکن که قادر به حمل 1000 کیلوگرم (2،200 پوند) بار با برد بیش از 1000 کیلومتر (620 مایل) در 1000 کیلومتر / ساعت (620 مایل در ساعت) بود را صادر کرد.به اصطلاح پروژه ” 1000 * 3 “نام گرفت.بمب افکن های متعارف آلمانی می توانستندبه مراکز فرماندهی نیروهای متفقین در بریتانیا برسد اما دچار زیان های ویرانگر از مبارزان متفقین می شدند.. در آن زمان ، هیچ راهی برای پاسخگویی به این اهداف وجود نداشت.400Junkers Jumo جدید می تواندسرعت مورد نیاز را فراهم کنداما مصرف سوخت بیش از حد داشت.[/size]

[size=3]برادران Horten به این نتیجه رسیدند که باعقب کشیدن طراحی بال پهپاد می توان به همه اهداف رسید. وزارت هوایی دولت،طرح پیشنهادی هورتن راتصویب کرد، اما دستور داد دو توپ 30 میلیمتری به آن اضافه شود، چرا که آنها احساس می کردند هواپیما به عنوان جنگنده نیز مفید خواهد بودکه ناشی ازسرعت بالای آن بودکه به میزان قابل توجهی بالاتر از هر هواپیمای متفقین است .این هواپیما در اصل برای موتور جت BMW 003 طراحی شده بود اما این موتور کاملا آماده نبود و موتور Junkers Jumo 004[/size][size=3] جایگزین شد[/size].


[b][size=4]تست و ارزیابی[/size][/b]

[size=3][color=black][size=3]نمونه اوليه اولين هورتن [/size][size=3]IX V1 ،تنها در شش ماه به پايان رسيد ، و آزمون پرواز برای اولين بار در فوريه 1944 درGöppingen انجام شد.به موازات تست های V1 ، نمونه دوم V2در حال توسعه بود. اولين پروازH.IX V2 در Oranienburg در 2 فوريه 1945،انجام شده .[color=black] خلبان [/color][color=black]آزمايش[/color][color=black] ،[/color][color=black]اروين[/color][color=black]Ziller [/color][color=black]شد[/color][color=black].[/color][color=black] بنا به گزارش کيفيتی بسيار خوب ، با تنها سايه ای از بی ثباتی[/color][color=black]( [/color][color=black]چون هواپيماهای بی دم بود) را نشان داد.[/color][color=black]پرواز دوم به همان اندازه موفق بود ، اما زير بدنه به هنگام فرود سنگین بدلیل بازکردن زودهنگام[/color] ترمز [color=black]چتر نجات توسط [/color][color=black] Ziller[/color][color=black] آسيب ديده بود[/color][color=black].[/color][color=black]گزارش هایی وجود دارد که در طول یکی از این پرواز های آزمایشی [/color][color=black];[/color][color=black]H. IX V2[/color][color=black] شبیه سازی[/color][color=black] مبارزه با [/color][color=black]Messerschmitt Me 262[/color] ،[color=black]نخستین جنگنده جت عملیاتی را برعهده گرفت و[/color][color=black] H. IX V2 [/color][color=black]عملکرد بهتری نسبت به 262[/color][color=black]Me [/color][color=black] داشت.[/color][color=black]دو هفته بعد ، در پرواز سوم يک فاجعه رخ داد[/color][color=black].[/color][/size][/color][/size]

[size=3][color=black][size=3][color=black][url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/03/German_officer.jpg"]http://www.nazicente...man_officer.jpg[/url][/color][/size][/color][/size]


[size=3][color=black][size=3]Ziller مانند قبل هواپیمارا بدون هیچ مشکلی برای انجام تست پرواز بلند کرد. پس از حدود 45 دقیقه در ارتفاع 800 متری یکی از موتورهای جت توربینی 004 Jumo دچار یک مشکل شد آتش گرفت و متوقف شد.Ziller چندین بار هواپیما را بالا برده وسپس در حالت شیرجه قرار داد تا موتور را دوباره روشن کند و بتواند هواپیما را حفظ کند .Ziller از رادیوی خود استفاده نکرد و یا از هواپیما بیرون نپرید.ناگهان در 400 متری کنترل هواپیما را ازدست داد و سرعت از کنترل خارج شد.هواپیما در خارج از مرز فرودگاه سقوط کرد. Ziller از هواپیما به بیرون پرتاب شد ودو هفته بعد در اثر جراحات درگذشت.این هواپیما ی نمونه به طور کامل نابود شد. [/size][/color][/size]

[size=3][color=black][size=3]14 آوريل سال 1945کارخانه گوتا توسط نيروهای اياﻻت متحده تصرف شد وHo 229به دست امریکایی ها افتاد و بديهی است که يک ماده بسيار خوبی برای مطالعه است.[/size][/color][/size]

[size=3][color=black][size=3]نمونه ی این هواپیما در موزه[/size][/color][/size]
[size=3][color=black][size=3][url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/03/German_airplane_3.jpg"]http://www.nazicente..._airplane_3.jpg[/url][/size][/color][/size]

نمونه هورتن هو 229 V3 در موزه ملی سازمان هوا و فضا ( اسمیتسونیان ) نگه داری میشود.
آمریکا از روی این مدل،بمب افکن B-2 را ساخته.
ترجمه شده از: www.wikipedia.org

منبع:
[url="http://www.nazicenter.ir/883/اولین-هواپیمای-رادارگریز-آلمان-نازی.html"]http://www.nazicente...آلمان-نازی.html[/url]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=#0000ff]نفربر زرهی sdkfz 251 (میلترر شاتزن پانزر واگن)[/color]


Sdkfz 251 محصولی از شرکت هانوماگ مستقر در هانوفر بود اما بدنه و ابر سازه آن توسط باسینگ_NAG ساخته می شد. در اوایل سال 1939 نخستین نمونه های تولیدی به لشگر اول پانزر داده شد.
SDKFZ 251 یک نفربر زرهی قادر به حمل 12 نفر (یک بخش کامل پیاده نظام) بود که در 22 مدل مختلف ساخته شده بود.و نمونه ی SDKFZ 251/1 آن در بیشترین تعداد تولید شد.SDKFZ 251/1 مجهز به دست کم دو تیربار به علاوه جنگ افزارهای خدمه بوده،یک سکوی جنگی بسیار مفید بود که قابلیت همگامی با تشکیلات تندروی پانزر را دارا بود.چهار نمونه متفاوت بدنه از این نمونه تولید شد که بیشتر در نتیجه نیاز به تولید بیشترو بیشتر این خودرو برای دستیابی به نیاز همیشه رو به گسترش نیروهای خط مقدم بود.ضخامت زرهی از 6 تا 5.14 م.م متغیر بود
این 22 گونه شامل انواعی مانند حامل های جنگ افزار تا آمبولانس ها گسترش داشت و دربین آنها خودروهای شناسایی برای شکل های مختلف توپخانه، فرماندهی و ارتباطی(هم رادیویی و هم تلفنی) ،نمونه های حامل نورافکن های فروسرخ،جنگ افزارهای ضدهوایی و حتی تانک کش های مجهز به توپ های ضدتانک 7/5 سانتی متری وجود داشت.
اما نیرومندترین این حامل های جنگ افزار یک نمونه از SDKFZ 251/1 پایه بود که با عنوان اشتوکا زوم فاس (بمب افکن شیرجه ای پیاده یا اشتوکای پیاده)معروف شد.این خورو یک نفربر دارای چهارچوبی از لوله های فولادی بر روی بدنه بود که سه قالب پرتابگر موشک را در هر دو طرف خودرو حمل میکرد،موشک های 28 یا 32 سانتی متری در حالی که هنوز در جعبه های حمل خود بوده بر روی چهارچوب های پهلویی نصب شده بود و در بردهای کوتاه بر ضد اهداف ثابت یا منطقه ای شلیک میشدند.
آنها جنگ افزارهای نیرومندی به ویژه برای جنگ های خیابانی بودند اما نمونه های دیگرSDKFZ 251 نظیر SDKFZ 251/9 مجهز به یک توپ تانک کوتاه 5.7 سانتی متری بسیار دقیق بودند.حتی یک نمونه شعله افکن(SDKFZ 251/16) و یک مدل پدافند هوایی ارتفاع کم(SDKFZ 251/21 )مجهز به سه قبضه تیربار 5.1 یا 2 سانتی متری هواپیما (MG 151) که مستقر بر روی یک پایه بود وجود داشت.
SDKFZ 251 در تمامی اشکال خود در هزاران دستگاه تولید شد و مبدل به یک نشانه واقعی تشکیلات پانزر شد. این خورو در تمامی جبهه ها، معمولا در عملیات همکاری نزدیک با تانک ها مورد استفاده قرار میگرفت این خودرو نگهداشته شد و مبدل به یک خودروی نیرومند و قابل اطمینان در هرنقشی که استفاده می شد،گردید.
مشخصات SKDFZ 251 :
خدمه: 12 نفر
وزن: 7810 کیلوگرم
پیشرانه: یک دستگاه موتور بنزینی 6 سیلندر میباخ HL 42 به قدرت 74.6 کیلو وات (100 اسب بخار)
ابعاد: طول: 5.80 متر، عرض:2.10 متر، ارتفاع:1.75 متر
اجرا: سرعت بیشینه جاده ای:52.5 کیلومتر بر ساعت،برد جاده ای: 300 کیلومتر، شیب قابل عبور:24 درجه، عمق آب قابل عبور:6. متر
عکسهای چهارتا از معرفترین نفربر های SDKFZ 251:


[size=2][b][color=#b22222]SDKFZ 251/1[/color][/b][/size]

[size=2][b][color=#b22222][url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/02/Armoured_personnel_carrier_1.jpg"]http://www.nazicente...l_carrier_1.jpg[/url][/color][/b][/size]

[size=2][b][color=#b22222]SDKFZ 251/9[/color][/b][/size]

[size=2][b][color=#b22222][url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/02/Armoured_personnel_carrier_2.jpg"]http://www.nazicente...l_carrier_2.jpg[/url][/color][/b][/size]

[b][color=#b22222][size=2]SDKFZ 251/16[/size][/color][/b]

[b][color=#b22222][size=2][url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/02/Armoured_personnel_carrier_3.jpg"]http://www.nazicente...l_carrier_3.jpg[/url][/size][/color][/b]

[b][size=2][color=#b22222]SDKFZ 251/21[/color][/size][/b]
[b][size=2][color=#b22222][url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/02/Armoured_personnel_carrier_4.jpg"]http://www.nazicente...l_carrier_4.jpg[/url][/color][/size][/b]


[b][size=2][color=#b22222]منبع:[url="http://www.nazicenter.ir/738/نفربر-زرهی-آلمانی-sdkfz-251.html"]http://www.nazicenter.ir/738/نفربر-زرهی-آلمانی-sdkfz-251.html[/url][/color][/size][/b]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=#ff0000]نارنجک های جنگ جهانی دوم[/color]

[color=#7030a0]The Model 43 Stielhandgranate [/color]

[color=#800080]نارنجک آلمانی The Model 43 Stielhandgranate یکی از شناخته شده ترین نارنجکهای جنگ جهانی دوم بود.این نارنجک که به خاطر ظاهرش سربازان بریتانیایی به آنها لقب نارنجک چوبی “stick grenade” و سربازان روس لقب گوشت کوب سیب زمینی یا خرد کننده ی سیب زمینی “potato masher”(در بازی کال اف داتی هم سربازان روس نارنجک آلمانیها را پوتایتو ماشر فریاد میزدند) داده بودند از اواخر جنگ جهانی اول تولید و تا پایان جنگ جهانی دوم در ارتش آلمان مورد استفاده قرار گرفت.[/color]


[color=#800080][url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/02/1.jpg"]http://www.nazicente...s/2012/02/1.jpg[/url][/color]

[color=#800080]نارنجک چکشی آلمانی، معروف به نام نارنجک گوشکوبی[/color]


نارنجک چوبی در اواخر جنگ جهانی اول و در سال 1915 طراحی شد(با نام The Model 24 Stielhandgranate) و روش عملکرد آن برای کشورهای دیگر بسیار غیر متداول بود به اینگونه که در زیر دسته ی آن یک طناب قرار داشت که از دسته ی چوبی که تو خالی بود عبور میکرد و به فیوز کوچک زیر کلاهک انفجاری برخورد میکرد, ماده ی منفجره در کلاهک فلزی نارنجک قرار داشت.با کشیده شدن طناب فیوز زیر ماده ی منفجره روشن میشد و 5 ثانیه بعد نارنجک منفجر میگشت.
نارنجک The Model 43 Stielhandgranate که در سال 1941 برای ارتش آلمان نازی تولید گشت نسبت به مدل اولیه ی خود بسیار پیشرفته تر بود به این صورت که کلاهک انفجاری اینبار به صورت خوشه ای طراحی شده بود و تعداد بسیار زیادی فلزات ریز دندانه شکل در کلاهک آن تعبیه شده بود و همچنین دسته ی چوبی نارنجک بلندتر شده بود و به سرباز این امکان را میداد تا نارنجک را تا فصله ی 30 یا 40 متری پرتاب کند و این خصوصیات سبب شده بود نارنجک دسته چوبی به سلاحی موثر برای نابودی نفرات و پاکسازی سنگرهای دشمن بدل شود.

[url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/02/2.jpg"]http://www.nazicente...s/2012/02/2.jpg[/url]
The Model 43 Stielhandgranate


[color=#7030a0]The Mk 2 grenade[/color]

[color=#7030a0][url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/02/3.jpg"]http://www.nazicente...s/2012/02/3.jpg[/url][/color]


نارنجک آمریکایی mk2 که از نوع نارنجکهای تکه تکه شونده (خوشه ای)به شمار میرفت در طول جنگ جهانی دوم و جنگهای پس از آن مانند جنگ ویتنام مورد استفاده ی نظامیان آمریکایی قرار گرفت. پیشینه ی این نارنجک به سال 1917 باز میگردد که با عنوان نارنجک mk در جنگ جهانی استفاده میشد.نارنجک mk2 در سال 1920 به تولید انبوه رسید و به طور گسترده تمام جنگهایی که نیروهای آمریکایی در آن حضور داشتند تا سال 1960 مورد استفاده قرار میگرفت.
نارنجک mk2 که در بین سربازان آمریکایی با نام pineapple grenade”" (نارنجک آناناسی)شهرت داشت و در طول جنگ کارنامه ی درخشانی از خود بر جای گذاشت و جز معدود سلاحهای غیر آلمانی جنگ جهانی بود که بعدها به طور گسترده از روی آن کپی برداری شد و به شکل نارنجکهای امروزی درامد.ماده ی منفجره ی mk2 پودر TNT بود, داخل نارنجک از این نوع پودر پر شده بود و با کشیدن حلقه ی بالای نارنجک و آزاد شدن ضامن 5 تا 7 ثانیه بعد عمل میکرد و با منفجر شدن این ماده نارنجک تکه تکه میشد و تکه های آهنی داغ داخل آن در هوا پراکنده میشد و تلفات زیادی برجای میگذاشت.

[color=#7030a0]Sticky bomb[/color]

[color=#7030a0][url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/02/4.jpg"]http://www.nazicente...s/2012/02/4.jpg[/url][/color]

[color=#7030a0]The Grenade, Hand, Anti-Tank No74[/color]


در طول جنگ جهانی دوم به خصوص در طول سالهای 1941 تا 1943 کشور انگلستان از نظر سلاح و مهمات وضیعت بسیار وخیمی داشت و و این کشور محتاج مواد خام اولیه برای ساخت سلاح بود.فرماندهان ارتش به سلاحهای ضد تانک شدیدا نیاز داشتند ولی این سلاح حیاتی در ارتش بسیار محدود بود و همین سلاحهای آنتی تانک محدود هم کیفیت لازم را نداشت در نتیجه دو فرمانده ی خلاق انگلیسی به نامهای Major Millis Jefferis و Stuart Macrae دست به تولید نوعی نارنجک دستی ضد تانک زدند که در میان ارتشیان به نام بمب چسبی شهرت یافته بود. مواد منفجره ی داخل بمب که نیترو گلیسیرین بود توسط نوعی چسب قوی پوشش داده میشد و داخل یک تیوپ فلزی قرار میگرفت, یک طرح ساده اما بسیار موثر و در بین سالهای 1940 تا 1943 حدود 2.5 میلیون The [b]Grenade, Hand, Anti-Tank No74 [/b]یا بمب چسبی در ارتش انگلیس تولید شد و در نبرد فرانسه و شمال افریقا بسیار مورد استفاده قرار گرفت.در قسمت بالایی این بمب ضامن و اهرمی موجود بود که با کشیدنش روکش فلزی باز میشد و بمب مانند یک آب نبات چوبی بزرگ میشد که براحتی به تانکها و وسایل نقلیه میچسبید.اما این نارنجک مشکلات متعددی هم داشت از جمله وزن زیادش که حمل نارنجک را به شدت مشکل میساخت(وزن این نارنجک0.57 کیلوگرم بود) و مشکل بزرگتر نیترو گلیسیرین استفاده شده در نارنجک 74 The [b]Grenade, Hand, Anti-Tank No[/b]بود همانطور که میدانید نیترو گلیسیرین یکی از ناپایدارترین مواد انفجاری جهان بوده که هرچه بیشتر از تاریخ تولیدش بگذرد ناپایدارتر شده و استفاده از آن خطرناکتر میگشت.

[color=#7030a0]The Type 97 Hand Grenade[/color]

[color=#7030a0][url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/02/5.jpg"]http://www.nazicente...s/2012/02/5.jpg[/url][/color]

نارنجک دستی تکه تکه شونده نوع 97 نوع بهبود یافته ی نارنجک نوع 10 بود که طراحی آن به سال 1936 باز میگردد و تولید انبوه این نارنجک از سال 1937 آغاز گشت و تا پایان جنگ جهانی دوم مورد استفاده ی سربازان امپراطوری ژاپن بود.نارنجک The Type 97 Hand Grenadeدر حمله به چین و فیلیپین مورد استفاده قرار گرفت و با اعلان جنگ آمریکا به ژاپن نیروهای آمریکایی هم مزه ی تکه های گداخته ی جدا شده از این نارنجک را چشیدند.ضامن نارنجک The Type 91 هم در قسمت فوقانی تعبیه شده بود اما مشکل بزرگی که این نارنجک ازش رنج میبرد عدم پخش شدن حساب شده ی مواد منفجره(TNT) در داخل نارنجک و شکل ناهماهنگ بدنه ی نارنجک نوع 97 بود که باعث میشد در بسیاری از موارد به طور ناقص منفجر شده و ترکشهای داخل آن در هوا پخش نشود و این مشکل تا پایان جنگ حل نشده باقی ماند با تمام این اوصاف نارنجک The Type 91 از بهترین نارنجکهای جنگ جهانی دوم بود.


نارنجک ژاپنی تکه تکه شونده :
[url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2012/02/6.png"]http://www.nazicente...s/2012/02/6.png[/url]

منبع:
[url="http://www.nazicenter.ir/722/نارنجکهای-جنگ-جهانی-دوم.html"]http://www.nazicenter.ir/722/نارنجکهای-جنگ-جهانی-دوم.html[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=#008000]اشتورم تایگر [/color]


[color=#000000][size=1][size=3]اشتورم تایگر بر اساس شاسی تانک موثر تایگر بود اما برجک آن با یک بدنه پوشیده و جنگ افزار 88mm آن با یک خمپاره موشکی 380mm عظیم جایگزین شده و پرتابه قادر به تخریب یک ساختمان در یک شلیک یا نفوذ در دو و نیم متر بتن مسلح بود. اشتورم تایگر دارای یک انبار مهمات داخلی فوق العاده بزرگ به اندازه موشکها بود و در کل 15 موشک حمل میکرد. برای پر کردن مجدد انبار یک دریچه ویژه در روی سقف بدنه ساخته شده و یک بازوی بارگیری و سامانه قرقره نیز به عقب ضمیمه شده بود.این سامانه به خدمه امکان میداد تا در خارج تانک ایستاده و گلوله ها داخل بگذارند.[/size][/size][/color]

[color=#000000]اشتورم تایگر اوایل آگوست 1943 هنگامی که یکبار دیگر تهاجم به شرق آغاز شد پیشنهاد شد و گودریان از آن حمایت کرد. او به وضوح میدید که حتی تانکهای سنگین در جنگ شهری محدودیت دارند و جنگ افزاری میخواست که بتواند پشتیبان پیاده نظام بوده و دشمن را از دشوار ترین موقعیتها هدف قرار دهد.این جنگ افزار از یک پروژه سری نیروی دریایی مشتق شده بود که هدف آن توسعه جنگ افزارهای زیردریایی برای گلوله باران مواضع ساحلی بود.Kriegsmarine این پروژه را رها کرد ولی این پروژه ثابت کرد که برای اشتورم تایگر کاملا مناسب میباشد و با تغییراتی پذیرفته شد.[/color]
[color=#000000]از بخت بد هنگامی که تنها 18 دستگاه در کارخانه آلکت ساخته شده بود به عنوان یک تانک کندرو و ضد پناهگاه مورد تردید بود.با این حال اشتورم تایگر عملکرد خوبی داشت و در دفاع از وضعیت رو به وخامت رایش در درگیریهای ضد تانک و پیاده نظام ارزش خود را به اثبات رسانید…[/color]

[color=#000000][url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2011/10/Sturm_Tiger.jpg"]http://www.nazicente...Sturm_Tiger.jpg[/url][/color]


[size=3][b][color=#800000]منبع: [/color][/b]
[url="http://www.nazicenter.ir/167/sturm-tiger.html"][b][color=#800000]http://www.nazicenter.ir/167/sturm-tiger.html[/color][/b][/url][/size]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=4][color=#0000ff]بالون های آتشین[/color]



[color=#2f4f4f]در سالهای پایانی جنگ برنامه ریزان نظامی ژاپن به فکر استفاده از نیروی طبیعت برای مقاصد نظامی شان افتادند. جریان هوای جت استریم در اقیانوس آرام به تازگی کشف شده بود و ژاپنی ها فکر میکردند که میتوانند با استفاده از آن بالونهایی را بسوی سواحل غربی آمریکا بفرستند. جریان جت استریم می توانست ظرف 3 روز یک بالون را از عرض اقیانوس آرام عبور دهد.
آنها امیدوار بودند که با ارسال بالونهای منفجر شونده جنگلها را به آتش بکشند یا حتی خسارتهای سنگین تری به حریف وارد کنند. اما از دید فنی کار به این راحتی هم نبود. هیدروژن که قرار بود برای پر کردن بالونها بکار رود ماده ای فوق العاده فرار بود و هنگامی که بالون در ارتفاع بالا توسط اشعه خورشید گرم میشد از تمام درزهای بالون فرار میکرد در نتیجه ارتفاع بالون کم و کمتر میشد. برای حل این مشکل ژاپنی ها راه حل هوشمندانه ای یافتند:
آنها دریچه ای در بالون تعبیه کردند که در صورت بالا رفتن فشار هیدروژن با ز میشد.از طرف دیگر یک ارتفاع سنج در بالون نصب کردند که بصورت خودکار در صورت کم شدن ارتفاع کیسه های شن اطراف بالون را رها میکرد.قرار بود که این بالونها بمبهای 12کیلوگرمی آتشزا یا بمبهای 15 کیلویی ضدنفر با خود حمل کنند.برای ساخت بالونها از کاغذهای مخصوصی به نام واشی استفاده شد و هزاران دختر مدرسه ای برای بریدن و چسباندن قطعات بدنه ی بالون بکار گرفته شدند.این بالونها در حدود 10 متر قطر حجمی برابر با 540 متر مکعب داشت.[/color]

[color=#2f4f4f]آزمایش و حمله :[/color]
[color=#2f4f4f]اولین بمب بالونی ژاپنی ها در روز سوم سپتامبر 1944 به هوا فرستاده شد تا عملکرد آن مورد آزمایش قرار بگیرد. پس از آن اولین بالون مجهز به بمب در نوامبر 1944 به سوی آمریکا پرواز کرد.پس از اینکه چند بالون در آمریکا فرود آمد آمریکایی ها هشیار شدند و چند اسکادران جنگنده برای رهگیری آنها درنظر گرفتند.اما ارتفاع بالونها آنقدر زیاد بود هواپیماهای آمریکایی به آنها نمیرسیدند و تنها توانستند در حدود 20 بالون را در آسمان نابود کنند.
با وجود اینکه حملات بالونی ژاپنی ها عملا تلفات کمی برجای گذاشت اما سبب وحشت زمامداران آمریکایی شد. آنها میدانستند که ژاپن به صورتی وسیع درباره ی سلاح های میکروبی تحقیق میکند و از این میترسیدند که حمله ی بعدی با بالونهای حاوی سلاح های میکروبی صورت پذیرد.هیچکس فکر نمیکرد که این بالونها مستقیما از ژاپن آمده باشند و آمریکایی ها فکر میکردند که آنها از زیردریایی های ژاپنی رها شده اند. آنها شنهای بدست آمده ازکیسه شن یک بالون سقوط کرده را برای آزمایش به آزمایشگاه زمین شناسی ارتش فرستادند و مشخص شد که این شنها متعلق به سواحل ژاپن میباشد. دولت آمریکا به رسانه های جمعی این کشور پیام داد که نباید هیچ اشاره ای به حملات بالونی ژاپن بکنند.[/color]

[color=#2f4f4f]سرانجام:[/color]
[color=#2f4f4f]ژاپنی ها در حدود 9000 بالون منفجر شونده به سوی دشمن رها کردند و امیدوار بودند که دست کم 900 بالون به آمریکا برسد.طبق گزارشها در حدود 300 عدد از آنها به آمریکای شمالی رسیدند ولی خسارتهای خیلی کمی وارد کردند. تلفات آمریکایی ها تنها 6 نفر غیر نظامی بود که در حقیقت تنها غیر نظامیان آمریکا هستند که در طی عملیات جنگی در خاک اصلی آمریکا کشته شدند.پس از پایان جنگ تا سالها این بالونهای پرنده توسط مردم و جهانگردان پیدا میشدند.آخرین مورد در سال 1978 بود که قسمتهایی از یک بالون ژاپنی در ایالت اورگن پیدا شد و به موزه تاریخ و دریانوردی فرستاده شد.ممکن است که هنوز هم ده ها بالون منفجر نشده دیگردر سواحل غربی آمریکا پنهان شده باشند…….[/color][/size]

منبع:
[url="http://www.nazicenter.ir/165/بالونهای-آتشین.html"]http://www.nazicenter.ir/165/بالونهای-آتشین.html[/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
زره پوش شعله افکن آلمان


این خانواده شامل 6 مدل متفاوت خوردروی زرهی است که سعی می کنیم مختصری از آن را اینجا برایتان قرار دهیم
flamm Panzer flamingo
Flammpanzer 38
Panzerkampfwagen B2
Flammpanzer III Ausf M/Panzer III
Sdkfz 251/16 Flammpanzerwagen
StuG III (FLAMM

...................
flamm Panzer flamingo
[url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2011/10/Panzer_fire_1.jpg"]http://www.nazicente...nzer_fire_1.jpg[/url]

در تاریخ 21 فوریه سال 1933 فرمانده ای ارتش آلمان دستور توسعه و ساخت تانک های شعله ا فکن را صادر کرد.به همین خاطر برای تولید این نوع تانک قرار دادی با دو شرکت MAN (Maschinenfabrik Augsburg-Nuremberg)وdaimler_benz بسته شد.

[url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2011/10/Panzer_fire_2.jpg"]http://www.nazicente...nzer_fire_2.jpg[/url]


[color=#000000]تانک را با دولوله شعله افکن مجهز کردن این دو لوله در قسمت جلوی تانک و در دو سمت راست و چپ تانک سوار شد بود.[/color]
[color=#000000]لوله های شعله افکن هر کدوم مجزا بروی یک برجک کوچک با قابلیت چرخش 180 درجه سوار شده بود.[/color]
[color=#000000]این لوله ها به طور مجزا از مخزن های باظرفیت 160 لیتر تعذیه می شد که قابلیت 80 پرتاب با حداکثر پرتاب 25 متر را دارا بود.[/color]
[color=#000000]سوخت شعله افکن مخلوطی از روغن و بنزین بود.عمل پرتاب با کمک نیتروژن (ازت) تحت فشار ذخیر شده در شش مخزن تحت فشار انجام می شد. مشعل با شعله استلین فندک مشتعل می شد.[/color]
[color=#000000]تسلیحات اضاف آن شامل یک مسلس mg43 کالیبر 7.92mmبا مهمات 1800قطار فشنگ بود[/color]
[color=#000000]مسلسل در یک برجک متحرک کوچک سوار شد که ساخت کارخانه kugelblende بود این برجک قابلیت چرخش ٣۶٠ درجه را دارا بود.[/color]
[color=#000000]تعداد خدمه این تانک ٣ نفر بود که شامل راننده،بیسم چی و فرمانده ویک نفر مسول شعله افکن.[/color]
[color=#000000]ضخامت زره تانک بین١۴.۵mmتا 30mm بود. تانک دارای موتور 6سیلندر HL62 maybachاز نوعTRMبا قدرت 140hpبود. که سرعتی معادل 55kmبرساعت را برای این خودرو به وجود می اورد.[/color]

[color=#000000]وزن 12 تن[/color]
[color=#000000]3 خدمه[/color]

[color=#000000][url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2011/10/Panzer_fire_3.jpg"]http://www.nazicente...nzer_fire_3.jpg[/url][/color]


[color=#000000]سرعت: 55km / ساعت[/color]
[color=#000000]درازا: 4.90m[/color]
[color=#000000]پهنا: 2.40m[/color]
[color=#000000]بلندی: 1.85m[/color]
[color=#000000]جنگ افزار: x2 Flammenwerfer-Anlagen & 7.92mm MG34 2 Flammenwerfer – Anlagen & 7.92mm MG34[/color]
[color=#000000]مهمات: 320 لیتر سوخت[/color]
[color=#000000]7.92mm – 1800-دور[/color]

[color=#000000][url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2011/10/Panzer_fire_4.jpg"]http://www.nazicente...nzer_fire_4.jpg[/url][/color]

[color=#000000]منبع:[/color]
[url="http://www.nazicenter.ir/163/زره-پوش-های-شعله-افکن-المانی.html"][color=#000000]http://www.nazicenter.ir/163/زره-پوش-های-شعله-افکن-المانی.html[/color][/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[size=4][font=arial,helvetica,sans-serif][color=#ff0000]تانک دژکوب (رم تایگر)[/color][/font][/size]



[size=4][font=arial,helvetica,sans-serif][color=#000000]در 22 نوامبر 1942 پیشوای نازی آلمان بر مبنای تجربه جنگ خیابانی استالینگراد با تولید یک رم تایگر (نابود کننده سنگر و موانع) موافقت نمود. در 7 دسامبر 1942 پورشه مرحله طراحی را تکمیل کرد و در5 ژانویه 1943 پیشوا با تغییر سه شاسی P)VK4501) و تبدیل آنها به Raumpanzer tiger موافقت کرد. قرار بود این خودرو که با جنگ افزارهای سبک (تیربارهای MG) مسلح بود دارای یک بدنه استاندارد VK4501 باشد که مجهز به ساختار بالایی پوشیده و سپر ضد موانع بود.[/color][/font][/size]

[size=4][font=arial,helvetica,sans-serif][color=#000000]در فرضیه شکل پوشیده سازه به خودرو امکان میداد تا آوار فروریخته شده به روی آن به راحتی به اطراف ریخته شود.در مه 1943 سه بدنه کامل شده و در آگوست 1943 سه رم تایگر حاضر بودند. سرنوشت آنها پس از آگوست 1943 نامعلوم است ولی شرکت آنها در نبرد نامحتمل است و احتمالا در نیبلانگنرک باقی مانده اند.برخی منابع اظهار میدارند که هنگام رد کامل طرح تنها یک مدل مقیاس 1 به 10 یا 1 به 15 ساخته شده و سه شاسی تایگر P طبق برنامه قبلی استفاده شده اند.تا به حال هیچ عکس موثقی از رم تایگر در آرشیو روسها یافت نشده است….[/color][/font][/size]

[size=4][font=arial,helvetica,sans-serif][color=#000000][url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2011/10/Tiger_tank.jpg"]http://www.nazicente.../Tiger_tank.jpg[/url][/color][/font][/size]

[size=4][font=arial,helvetica,sans-serif][color=#000000]منبع:[/color][/font][/size]
[url="http://www.nazicenter.ir/161/تانک-دژکوب-رم-تایگر.html"][size=4][font=arial,helvetica,sans-serif][color=#000000]http://www.nazicenter.ir/161/تانک-دژکوب-رم-تایگر.html[/color][/font][/size][/url]

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
[color=#ff0000][size=5]تانک کروی نازی ها!!![/size][/color]



[color=#000000]کوگل پانزرکه ترجمه ی دقیق آن به معنای تانک گلوله ای میباشد نادرترین و عجیب ترین خودروی رزمی زرهی است که تا به حال ساخته شده است. تنها یک نمونه از این رول زئوگ (خودروی غلطان) شناسایی که در جنگ دوم جهانی به غنیمت روسها درآمده و دربخش خودروهای زرهی آلمان درموزه کوبینکای روسیه باقی مانده است. کوگل پانزر با عنوان آیتم 37 در فهرست ثبت و با رنگ سفید متمایل به خاکستری رنگ آمیزی شده است.[/color]
[color=#000000]منابع اطلاعاتی ناقص ذکر کرده اند که فرمان خودرو جدا شده و اجازه داده نشده تا هیچ نمونه فلزی از آن برداشته شود.تاریخچه این خودرو تقریبا ناشناخته باقی مانده است چون هیچ مدرکی در رابطه با آن پیدا نشده و خودرو دارای هیچ علایم مشخصی نیست.تنها 5 مشخصه ی واقعی از آن وجود دارد:[/color]


[color=#000000]1-کوگل پانزر یک خودروی ساخت آلمان بود که از طریق انتقال (کشتی) به ژاپن حمل شد.[/color]
[color=#000000]2-کوگل پانزر یک خودروی شناسایی سبک بود.[/color]
[color=#000000]3-کوگل پانزر در 1945 در منچوری به غنیمت روسها در آمد.[/color]
[color=#000000]4-زره بدنه تنها 5 میلیمتر ضخامت دارد.[/color]
[color=#000000]5-نیروی کوگل پانزر توسط یک موتور تک سیلندر دو مرحله ای تامین میشد.[/color]
[color=#000000]تفکر در مورد چگونگی کارکرد و اجرای این ماشین سخت میباشد ولی با استناد به شواهد معلوم میشود که یک تانک شناسایی یک نفره با پوسته ای زرهی و دارای مجرای دید میباشد. شاید در زیر یا پشت راننده یک موتور نصب شده باشد و یک چرخ کوچک راهبر برای ثبات در عقب خودرو نصب شده تا دو چرخ بزرگ کروی در طرفین را هدایت کند..[/color]
[color=#000000]در حال حاضر در عقب خودرو یک بازوی کوچک و چرخ عقبی وجود دارد. برخی از افراد بر این باورند که ممکن است آنها فرمی از مکانیزم حرکتی باشند.به هرحال از شواهد اینطور برمی آید که بازوی سنگین عقبی به تعادل و حفظ ثبات خودرو کمک میکرده است.با توجه به زره سبک و طراحی ساده آن خودرو را نمیتوان به عنوان خودروی شناسایی یا خودروی زرهی یدک کش محسوب کرد و همچنین بعید به نظر میرسد که آن را به عنوان پلتفرم سلاح یا یک سلاح هجومی درنظر گرفته باشند.[/color]

[color=#000000][url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2011/10/Kugelpanzer_1.jpg"]http://www.nazicente...gelpanzer_1.jpg[/url][/color]
[color=#000000][url="http://www.nazicenter.ir/wp-content/uploads/2011/10/Kugelpanzer_2.jpg"]http://www.nazicente...gelpanzer_2.jpg[/url][/color]

[color=#000000]منبع:[/color]
[url="http://www.nazicenter.ir/159/تانک-کروی-krupp-kugelpanzer.html"][color=#000000]http://www.nazicenter.ir/159/تانک-کروی-krupp-kugelpanzer.html[/color][/url]
  • Upvote 1

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.