mm1368

سلطه و سامانه موشکی جهانی(2)

امتیاز دادن به این موضوع:

Recommended Posts

تصویر
◄ به بهانه ی طرح سپر دفاع موشكي آمريكا در شرق اروپا
تدوين كنندگان راهبرد جديد امنيت ملي آمريكا بر اين عقيده بودند كه با توجه به ظهور برخي بازيگران جديد در عرصه سياست و اقتصاد «... اگر آمريكا در بيست و پنج سال نخست قرن 21 سرمايه گذاري عاقلانه اي جهت حفظ قدرت خود انجام ندهد، در سال هاي بعد از آن از قدرت و نفوذ اين كشور كاسته خواهد شد و منافع آن بيش از گذشته مورد تهديد قرار خواهد گرفت»


● نويسنده: علي - آجورلو

● منبع: سایت - باشگاه اندیشه





2) نو محافظه كاران و طرح سپر دفاع ملي موشكي آمريكا
با جابجايي قدرت در كاخ سفيد و روي كار آمدن نو محافظه كاران در آخرين سال قرن بيستم، فصل جديدي از مسائل نظامي و امنيتي در داخل و خارج از آمريكا گشوده شد. در عرصه خارجي، اشغال افغانستان و عراق، كاهش نيروهاي نظامي اين كشور در اروپاي مركزي و متمركز نمودن آن در خاورميانه، تغيير مركز فرماندهي آمريكا از اقيانوس هند (ديوگوگارسيا) به خاورميانه (قطر) و ايجاد مركز جديد فرماندهي در شمال آفريقا و توجه ويژه به مناطقي همچون آسياي مركزي و قفقاز و شرق اروپا، پرده اصلي برنامه هاي جديد نظامي آمريكا بود. در داخل نيز ضمن توسعه نسل جديدي از سلاح هاي هسته اي تاكتيكي و گسترش بي حد و حصر سلاح هاي متعارف، اين كشور درصدد راه اندازي سپر دفاع ملي موشكي جهت مقابله با تهديدات موشكي بالستيك برآمد.
از آنجا كه رهايي از هرگونه تهديدات نظامي و امنيتي در داخل و خارج (امنيت مطلق) محور اصلي تفكرات نئوكانها به شمار مي رود، در همان زمان براي همگان آشكار بود كه يكي از اولويت ها و برنامه هاي اصلي هيات حاكمه جديد آمريكا پرداختن به مسئله دفاع موشكي اين كشور خواهد بود – حتي اگر به قيمت خروج يكجانبه آمريكا از پيمان هاي نظامي و امنيتي باشد.
بنابراين، هرچند طرح دفاع ضد موشكي كلينتون با شكست مواجه شد،‌ولي بهانه خوبي براي نو محافظه كاران بود تا همانطور كه در تبليغات انتخاباتي خود نيز تاكيد مي كردند، اين بار آنها تحت هر شرايطي اين پروژه را به اتمام برسانند.
بدين ترتيب بلافاصله بعد از رسيدن به قدرت و سپردن وزارت دفاع آمريكا به رامسفلد (يكي از هواداران اصلي پروژه دفاع موشكي در دهه 1370)، تيم جديد بر مبناي همان طرح دفاع ضد موشكي كلينتون اقدامات اوليه جهت طراحي و اجراي دفاع موشكي تحت عنوان پروژه «دفاع ملي موشكي» را آغاز كرد، البته با اين تفاوت كه كلينتون از طرح سپر دفاع موشكي محدود و مستقر در زمين حمايت مي كرد، در صورتي كه اين پروژه خواهان سامانه دفاع ملي موشكي گسترده تري در دريا و زمين بود. در آن مقطع زماني تهديدات موشكي كره شمالي، عراق و ليبي از جمله مواردي بود كه نئوكانها توانستند با ايجاد موج هاي رسانه اي تهديد محور و تشديد وجود چنين تهديداتي عليه خاك آمريكا، ضرورت و اهميت اجراي پروژه دفاع ملي موشكي آمريكا را به افكار عمومي داخلي و خارجي اين كشور القاء نمايند. سپر دفاع ملي موشكي آمريكا كه در آن برهه با اسم مستعار «پسر جنگ ستارگان» ناميده مي شد شباهت نسبي با طرح جنگ ستارگان ريگان داشت، با اين تفاوت كه سامانه رهگيري و دفاعي آن به جاي فضا، در زمين و دريا استقرار يافته و هزينه آن نيز از پروژه جنگ ستارگان بسيار كم تر است.
به هر حال با وجود مخالفت هاي خارجي به ويژه از سوي روسيه و چين، سپر دفاع ملي موشكي آمريكا درنهايت با استقرار موشك هاي رهگير اين سامانه در آلاسكا و گرينلند و با هزينه اي بالغ بر 60 ميليارد دلار به مرحله اجرا رسيد و مخالفان اين پروژه نيز در عمل نتوانستند اقدامي جهت ممانعت از آن به عمل آورند. زيرا مقامات سياسي و نظامي آمريكا به خوبي بر اين امر آگاه بودند كه روسيه – در مقام جدي ترين مخالف اين پروژه – به علت ضعف اقتصادي و ناتواني مالي قادر به مقابله با اين پروژه نخواهد بود. البته اين پيش بيني نيز چندان دور از واقعيت نبود، زيرا عملاً روسيه به جز آزمايش چند موشك ميان برد (از جمله موشك اسكندر)، نتوانست اقدام خاصي جهت انصراف واشنگتن از پيگيري پروژه دفاع ملي موشكي انجام دهد.
با اجراي اين پروژه،آمريكا عملاً از پيمان A.B.M خارج شد و عدم پايبندي اين كشور به قراردادهاي متعدد نظامي همچون استارت 1 و 2 و سالت به اثبات رسيد. زيرا به موجب پروژه دفاع ملي موشكي آمريكا، علاوه بر استفاده از ماهواره هاي نظامي خاص كشف و شناسايي موشك هاي تهاجمي، از رادارهاي بانديكس و رادارهاي دريا پايه مستقر در ناوهاي ايجيس و يكصد رادار رهگير مستقر در داكوتاي شمالي و صدها موشك رهگير مستقر در آلاسكا، گرينلند و انگلستان استفاده مي شد تا به محض ورود موشك هاي بالستيك دشمن به فضاي آمريكا، در خارج از جو زمين شناسايي و نابود شوند، در حالي كه غايت اصلي پيمان A.B.M اجتناب دو كشور آمريكا و شوروي سابق از مسلح شدن به موشك هاي ضد بالستيك بود.

3)خصوصيات و مجريان پروژه دفاع موشكي آمريكا

الف- سامانه دفاع موشكي چگونه كار مي كند؟
همانطور كه مطرح شد، فناوري دفاع موشكي آمريكا از لحاظ فني بسيار پيچيده مي باشد كه بررسي آن از اين زاويه مورد هدف اين نوشتار نمي باشد، در عين حال اشاره مختصري به آن مي تواند در شناخت هرچه بيشتر طرح هايي از اين قبيل موثر واقع شود. اين سامانه مشتمل بر انواع ماهواره هاي نظامي شناسايي و مراقبت، رادارهاي ثابت و سيار، شبكه هاي ارتباطي و بازدارنده ها (Intercepters) و راكت هاي پشتيباني (Booster Rocket)كننده مي باشد. محور اصلي اين سامانه موشكي بر مبناي فناوري «سلاح هاي نابود كننده انرژي جنبشي» يا «تاد» (THAAD:theatre High Altitude Air defence) طراحي شده است. موشك «تاد» به عنوان يك موشك ضد موشك با برد متوسط (حدود 150 كيلومتر) با درصد اصابت بسيار بالا به هدف قابل پرتاب از سكوهاي ثابت و متحرك مي باشد.
يكي از بخش هاي سامانه دفاع موشكي آمريكا، دفاع موشكي دريا پايه است كه مبناي آن بهينه سازي ناوشكن ها و ناوهاي رزمي ايجيس براي مشاركت آنها در اين سامانه مي باشد. اين واحدها عمدتاً به عنوان واحدهاي جلويي در آبهاي مناطقي كه تهديد موشكي از ناحيه آنان احساس مي شود (نظير سواحل كره شمالي) بكار گرفته مي شوند تا بتوانند موشكها را در مرحله اوليه شليك رديابي و نابود كنند. در پروژه دفاع موشكي آمريكا جهت اطمينان از كامل شدن اين سپر دفاعي، علاوه بر موشك «تاد» از سيستم پدافندي پاتريوت و هاگ نيز (كه سامانه هاي پدافندي كوتاه بردي هستند) جهت پر كردن نقاط كور و فضاهاي خالي سامانه «تاد» استفاده شده است. بنابراين سامانه زمين پايه «تاد» براي رهگيري و نابود كردن موشك هاي بالستيك در مراحل اوليه و ثانويه شليك و سامانه هاي پاتريوت و هاگ براي رهگيري موشك هاي تهاجم در مرحله نهايي پرواز موشك مهاجم (كه كمترين فاصله با هدف را دارد) در نظر گرفته شده اند.
آنچه در اجراي پروژه دفاع موشكي آمريكا، چه در داخل و چه در خارج از مرزهاي اين كشور، مهم و اساسي مي باشد محل استقرار اين سامانه نسبت به مناطق و كشورهاي تهديد مي باشد؛ يعني با محاسبه اي كه آژانس دفاع موشكي آمريكا (به عنوان مجري طرح) از فواصل و مناطق تهديد زا برآورد مي نمايد، سامانه هاي راداري و موشكي در نزديكي و مسير احتمالي موشك هاي شليك شده دشمن مستقر مي شوند.
از جمله مسائل مهمي كه در طراحي سامانه جديد دفاع موشكي آمريكا مد نظر طراحان و مجريان آن بوده است، دفاع چند لايه اي و هدف قرار دادن موشك هاي متخاصم در يكي از مراحل شليك اوليه، مرحله مياني و مرحله نهايي پرواز موشك مي باشد. در مرحله شليك اوليه موشك بالستيك كه با روشن شدن راكت هاي كمكي موشك همراه است و موشك هنوز در جو زمين قرار دارد، بيشترين تهديد براي آنها وجود دارد. زيرا دود و آتش ناشي از روشن شدن راكت هاي كمكي موجب شناسايي و رديابي سريع و آسان توسط رادارهاي ثابت و سيار (مستقر در ناوهاي ايجيس) مي شود. علاوه بر اين از آنجا كه در اين مرحله موشك در حال اوج گرفتن مي باشد و همه اجزاي آن همراه راكت اصلي مي باشند و هدف واحدي براي سامانه هاي شناسايي تلقي مي گردد، احتمال مورد هدف قرار گرفتن توسط سامانه دفاع موشكي بسيار بالا مي باشد. در مرحله دوم كه موشك بيشترين مسير خود را خارج از اتمسفر طي مي نمايد، موتورهاي خود را يكي پس از ديگري مورد استفاده قرار داده و به جز راكت اصلي، ساير بخش هاي موشك از آن جدا مي شوند. از آنجا كه هريك از موتورهاي جدا شده از موشك مي توانند به عنوان يك هدف مجازي و گمراه كننده براي سامانه رهگيري باشند، اين مرحله از دفاع موشكي بسيار حساس و حياتي مي باشد.
زيرا سامانه دفاع كننده بايد اين قابليت را داشته باشد كه هدف هاي مجازي را از هدف هاي اصلي تشخيص داده و اطلاعات لازم اين اهداف را جهت نابود كردن به سامانه موشكي خود انتقال نمايد. درنهايت، در مرحله سوم كه در واقع موشك روي هدف قرار دارد و مرحله برخورد با هدف مي باشد، موشك شروع به نزول براي ورود به اتمسفر زمين مي كند. در اين مرحله كه به لحاظ زماني بسيار محدودتر از دو مرحله قبلي مي باشد، اگر سامانه دفاع موشكي نتواند در مراحل اوليه و ثانويه موشك مهاجم را شناسايي و نابود كند، در اين مرحله يك دقيقه فرصت دارد تا نسبت به شناسايي و هدفگيري آن اقدام كند. بنابراين برخلاف پروژه «جنگ ستارگان» ريگان كه در نظر داشت جهت محافظت و حراست از خاك ايالات متحده آمريكا در برابر موشك هاي دشمن، يك سامانه رهيگري جهاني و تعداد بيشماري از سلاح هاي هسته اي را در فضا مستقر نمايد، هم سامانه راداري و شناسايي و هم سامانه موشكي «پروژه دفاع موشكي» كنوني بر روي زمين و بصورت منطقه اي استقرار مي يابند و هر مجموعه از اين سامانه ها ماموريت محافظت از مناطق خاصي را بر عهده خواهند داشت.
پروژه «دفاع ملي موشكي آمريكا» بر اساس نحوه عملكرد همين سامانه طراحي و به اجرا گذارده شد و آنچه كه امروزه تحت عنوان «دفاع موشكي آمريكا در شرق اروپا» از آن ياد مي شود نيز در واقع طرحي است در همين قالب كه قرار است حهت دفاع از متحدين و نيروها و پايگاه هاي نظامي اين كشور در مناطق راهبردي جهان و از جمله شرق اروپا استقرار يابد.

ب- مجريان سامانه دفاع موشكي
برخلاف پروژه هاي موشكي قبلي كه پنتاگون راساً اقدام به طراحي و اجراي آنها مي نمود، اين بار مسئوليت طراحي و اجراي پروژه دفاع موشكي آمريكا (در داخل و خارج) به آژانس مستقلي تحت عنوان «آژانس دفاع موشكي آمريكا» واگذار شده است. ايجاد و توسعه يك سامانه دفاع موشكي چند لايه و مديريت و تطبيق همه برنامه ها و فناوري هاي دفاع موشكي ماموريت اصلي اين آژانس مي باشد كه با همكاري و مشاركت چندين شركت تخصصي و مجتمع نظامي -صنعتي آمريكا موفق به طراحي اين پروژه گرديده است. در اين پروژه (كه بصورت اشتراكي صورت پذيرفته) هريك از بخش هاي آن توسط يكي از شركت ها طراحي و ساخته شده و با مديريت آژانس دفاع موشكي آمريكا مورد بهره برداري قرار مي گيرند. طراح اصلي و مجري بخش «زمين پايه» اين سامانه دفاع موشكي شركت «بوئينگ»، شركت «نور تروپ گرومان» نيز طراح و مجري ساخت سامانه هاي نابود كننده و شركت «لاكهيد مارتين» هم مجري ساخت پرتاب كننده موشكي اين سامانه مي باشد.

4) استراتژي امنيت ملي آمريكا در قرن 21 و ضرورت توجه به سامانه دفاع موشكي
حفظ مستمر برتري قدرت نظامي و برقراري توازن راهبردي در برابر بلوك شرق از جمله اهداف و برنامه هاي راهبردي آمريكا در دوره جنگ سرد بود. به عبارت ديگر، در بخش عمده قرن گذشته،‌ راهبرد امنيت ملي آمريكا تا اندازه چشمگيري در جهت مهار شوروي و كمونيسم تمركز يافته بود. ولي با فروپاشي شوروي و حذف ابرقدرت شرق و نهادهاي سياسي و نظامي - امنيتي وابسته به آن از عرصه سياست بين الملل، آمريكا (به عنوان تنها ابرقدرت) خود را در راس نظام بين الملل تنها ديد و درصدد برآمد تا بعد از فروپاشي نظام دو قطبي، نظام جهاني به چند قطبي تبديل نگردد، بلكه يك نظام تك قطبي با محوريت اين كشور در نظام بين الملل شكل گيرد. بنابراين ترسيم و تثبيت نظم جديدي از نظام بين الملل (كه آمريكا در راس و ساير كشورها با توجه به حجم قدرت خود در مراتب پايين تري قرار مي گيرند)، تحت عنوان «نظم نوين جهاني» در دستور كار سياست خارجي بوش پدر قرار گرفت. ولي در آن مقطع زماني فرصت تدوين يك راهبرد كلان بر مبناي فضاي جديد جهاني براي استراتژيست ها و سياستگذاران آمريكا وجود نداشت. از همين رو، با وجود گسترش حضور نظامي در مناطق راهبردي جهان و صرف هزينه هاي زياد و انجام برخي اقدامات نظامي يك جانبه، آمريكا در طول دهه 1370 نتوانست به اين هدف نائل آيد.
با استمرار چنين شرايطي، در سال 1376 برخي از نمايندگان كنگره آمريكا با ملاحظه تحولات جديد جهاني، ضرورت تغيير در «قانون امنيت ملي» آمريكا كه بعد از جنگ جهاني دوم تنظيم و تصويب شده بود را پيشنهاد دادند كه در نهايت طرح جديدي تحت عنوان راهبرد امنيت ملي آمريكا در قرن 21 مورد موافقت كنگره و كاخ سفيد قرار گرفت و جهت اجراي اين طرح كلان كميسيوني متشكل از برخي سياستمداران، قانونگذاران و پژوهشگران برجسته كشور تشكيل شد. اين كميسيون بر اساس تغييرات سياسي و ژئوپليتيك جهان و دگرگوني هاي جديد در عرصه علوم و فناوري ارتباطات و اطلاعات، اقتصاد و امور نظامي و امنيتي جهان، ضرورت هاي جديدي را در قالب «امنيت ملي آمريكا در قرن 21» پيش روي سياستمداران و تصميم گيرندگان آمريكا قرار دارد.
محور اصلي راهبرد مذكور آمريكا تبديل شدن اين كشور به قدرت مسلط جهاني در قرن جديد است. تدوين كنندگان راهبرد جديد امنيت ملي آمريكا بر اين عقيده بودند كه با توجه به ظهور برخي بازيگران جديد در عرصه سياست و اقتصاد «... اگر آمريكا در بيست و پنج سال نخست قرن 21 سرمايه گذاري عاقلانه اي جهت حفظ قدرت خود انجام ندهد، در سال هاي بعد از آن از قدرت و نفوذ اين كشور كاسته خواهد شد و منافع آن بيش از گذشته مورد تهديد قرار خواهد گرفت» يعني اگر آمريكا مي خواهد در قرن بيست و يكم همچنان به عنوان قدرت برتر جهان باقي بماند و با قرار گرفتن در راس نظام بين الملل به روياي نظم نوين جهاني خود جامه عمل بپوشاند، مي بايست در نخستين سال هاي اين قرن (كه از نظر آنها سال هاي سرنوشت ساز مي باشد) فاصله خود با ساير قدرت ها در عرصه هاي مختلف علوم نوين و توانايي تبديل آنها به فناوري برتر را افزايش داده و اين برتري را حفظ نمايد. در همين راستا، حفظ امنيت انرژي، اقتصاد، ارتباطات و حمل و نقل و دسترسي به منابع لازم جهت تقويت قدرت اقتصادي و بهبود اوضاع اجتماعي و همچنين افزايش قدرت نظامي آمريكا جهت ايجاد بازدارندگي در برابر تهديدات بالفعل و بالقوه جديد نيز از ديگر تجويز هاي مستتر دراين راهبرد مي باشند.
علاوه بر توصيه هاي سياسي، اقتصادي، علمي – فناوري و فرهنگي، راهبرد جديد امنيت ملي آمريكا در حوزه نظامي و امنيتي نيز تجويزهاي روشن و صريحي به سياستمداران اين كشور دارد كه همراه و هماهنگ با ساير ابعاد آن، به نوعي چشم انداز نظامي آمريكا در قرن پيش رو را به تصوير مي كشد. از نظر تدوين كنندگان اين راهبرد، آمريكا هم اكنون در آستانه ظهور عصر جديدي در روابط بين الملل قرار دارد و منافع امنيتي و اقتصادي آمريكا به طور مستقيم از تحولاتي كه در خارج از اين كشور به وقوع مي پيوندد تاثير خواهد پذيرفت. هرچند در حال حاضر آمريكا با اتكا به ابرقدرتي خود به ظاهر در آينده توان تاثيرگذاري بر نظام بين الملل و هدايت و شكل دهي آن را دارد، اما تداوم اين كار مستلزم آن است كه با يك راهبرد نظامي جديد و توان دفاعي كافي و به طور فعالانه وارد صحنه نظام بين الملل شود تا بتواند از قدرت برتر نظامي خود جهت نيل به اهداف پيچيده سياسي به نحو احسن بهره برداري نمايد. زيرا در قرن آينده آمريكا همچنان در خارج از مرزهايش داراي منافع حياتي خواهد بود كه بدون آنها حفظ و بقاء ابرقدرتي اين كشور دچار اختلال خواهد گرديد. لذا احتمال استفاده از قدرت نظامي جهت دفاع از منافع حياتي آمريكا در قرن 21 همچنان وجود دارد.
بعد از اين اشارات كلي، نويسندگان راهبرد امنيت ملي آمريكا سعي مي كنند به صراحت و با تاكيد مضاعفي خطوط اصلي راهبرد نظامي اين كشور را نيز در قرن جديد ترسيم نمايند. از نظر آنها در قرن 21 هيچ قدرت مهاجم و متخاصمي نبايد در مرزهاي آمريكا مستقر باشد و يا بتواند كنترل خطوط ارتباط زميني، هوايي و دريايي اين كشور را در اختيار بگيرد و بر محيط اطلاعاتي آن دسترسي داشته باشد. آمريكا بايد مراقب باشد تا هيچ نوع قدرت سلطه جوي مخالف آمريكا در مناطق مهم و راهبردي جهان حضور تعيين كننده نداشته باشد، رقيب جدي در اين مناطق به وجود نيايد و كشورهاي مختلف در قالب ائتلاف و به صورت رقيب در جهان،‌ در برابر آمريكا ظهور پيدا نكنند. امنيت دوستان و متحدان آمريكا در مناطق مختلف جهان، جلوگيري از دستيابي كشورهاي مخالف و يا بالقوه مخالف به سلاح هاي تخريب و كشتار جمعي نيز از جمله منافع حياتي آمريكا مي باشند. حصول به اين اهداف مستلزم آن است كه ايالات متحده در سياست بازدارندگي قدرتمند در برابر هر نوع حمله به قلمرو سرزميني، منافع حياتي اين كشور در سراسر جهان، دوستان و هم پيمانان خود بازنگري اساسي نمايد. براساس همين توصيه ها، در اروپا هدف اصلي راهبرد نظامي آمريكا دفاع از متحدان اين كشور در ناتو، اطمينان بخشيدن به كشورهاي اروپاي شرقي و بازداشتن روسيه – ضمن حفظ روابط مبتني بر همكاري – از نفوذ مجدد در تحولات سياسي و امنيتي كشورهاي اين منطقه است. در آسيا دفاع از ژاپن و كره جنوبي و بازداشتن كره شمالي از هرگونه تعرض نظامي به هم پيمانان و نيروهاي نظامي، منصرف ساختن چين و روسيه از انجام رفتارهاي خصمانه عليه منافع اين كشور و اطمينان خاطر دادن به كشورهاي دوست در جنوب و جنوب شرق آسيا هدف و محور اصلي راهبرد نظامي آمريكاست. در خاورميانه نيز دفاع از دوستان و متحدان منطقه اي و بازداشتن كشورهاي مخالف از تسلط و تعرض به منافع حياتي آمريكا سرمشق اصلي نظامي آمريكا مي باشد.
به طور كلي در راهبرد نظامي جديد آمريكا، ضمن تاكيد بر فاصله گرفتن از شرايط دوران جنگ سرد، سياست تحديد نفوذ و بازدارندگي در برابر تهديدات از رئوس برنامه هاي نظامي و دفاعي اين كشور است. همين احساس ضرورت ايجاد بازدارندگي موثر در برابر تهديدات نظامي پيش روي اين كشور در قرن 21، استراتژيست ها و تدوين كنندگان راهبرد جديد آمريكا را بر آن داشت تا در نهايت به اين نتيجه برسند كه ايجاد يك سامانه دفاع موشكي جهت مقابله با موشك هاي بالستيك و كروز نيز مي بايست از رئوس اصلي برنامه هاي نظامي و دفاعي اين كشور باشد. زيرا فقدان اين سامانه دفاع موشكي رهبران آمريكا را از دست زدن به هر اقدامي در جهان باز مي دارد. در اين راهبرد علاوه بر ضرورت توجه ويژه به مسائل فني، منابع مالي و امكانات مورد نياز، فراهم نمودن شرايط و زمينه هاي سياسي نيز از پيش شرط هاي اجرايي شدن كامل آن برشمرده شده تا در مقام اجرا با موانع سياسي عمده اي روبرو نگردد.

ادامه دارد ...

منبع

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر
اين سه مقاله جامه درباره ي سلطه و سامانه موشکی جهانی icon_cool لينكش
سلطه و سامانه موشکی جهانی(1)
سلطه و سامانه موشکی جهانی(2)
سلطه و سامانه موشکی جهانی(3)

به اشتراک گذاشتن این پست


لینک به پست
اشتراک در سایت های دیگر

ایجاد یک حساب کاربری و یا به سیستم وارد شوید برای ارسال نظر

کاربر محترم برای ارسال نظر نیاز به یک حساب کاربری دارید.

ایجاد یک حساب کاربری

ثبت نام برای یک حساب کاربری جدید در انجمن ها بسیار ساده است!

ثبت نام کاربر جدید

ورود به حساب کاربری

در حال حاضر می خواهید به حساب کاربری خود وارد شوید؟ برای ورود کلیک کنید

ورود به سیستم

  • مرور توسط کاربر    0 کاربر

    هیچ کاربر عضوی،در حال مشاهده این صفحه نیست.