alala

Editorial Board
  • تعداد محتوا

    5,269
  • عضوشده

  • آخرین بازدید

  • Days Won

    144

تمامی ارسال های alala

  1. کلیپ پرتکرار دختر یکی از شهدای مدافع حرم نکته جالبی داره و فیلم خاطره ای هم که تعریف میکنه تا جایی که سردار میگه از اینجا به بعدش را دیگه فیلم نگیرید هست. جایی که بعد از کلی خواهش سردار برای دعا برای شهادت ایشون و امتناع دختر و گفت و گوی حول این موضوع و عبارت دختر که آخه شما نیاز هست بمونید برای این کشور سردار میگن من دیگه طاقت ندارم دوباره سر بزنم و اشک و فرزندان کوچیک شهدای جدید را ببینم در حالیکه خودم هنوز هستم. منظورم اینه جایی هست که شهید واقعا ارتباطش را با دنیای واقعی قطع میکنه و تمام وابستگی ها را رها میکنه و سرریز میشه تحمل و صبرش و جایی هست که دعاش مستجاب میشه. برای شهید واقعا تمام این سالها شهادت تک تک دوستان و سربازانش سخت بوده در حالیکه مجبور بوده همچنان مقتدر در صحنه باشه تا بقیه روحیشون حفظ بشه و در اوج غم لبخند بزنه به فرزندان شهدا تا کمتر کمبود پدران خودشون را حس کنند.
  2. دیروز سوم ژانویه بود. رییس ستاد مشترک اسراییل چندین ماه پیش اعلام کرده بود از شروع سال جدید میلادی ما راهبرد جدید در پی میگیریم و اون هم وارد اوردن بیشترین و مستقیم تلفات انسانی به محور مقاومت هست. حالا با کنار هم قرار دادن اتفاقات اخیر میشه اینطور تحلیل کرد که حلقه دوم استراتژیستهای امریکایی/عبری دارند برنامه های مدونی که به نظر در اسراییل هماهنگ میشه را به طور منسجم پیش میبرند. اقدام مستقیم علیه حشد با 100 شهید و زخمی و بعد هم اقدامی بی سابقه یعنی شهادت بلند مرتبه ترین فرماندهان مقاومت شاید قدمی به زعم خودشون محکم و اولی برای این استراتژی هست. اصطلاحا با شوک اولیه قدرتمند. برای همین دیروز عنوان شد قبل از هر اقدامی اول باید پروتکلهای امنیتی و موقعیت منابع انسانی مقاومت چه فرماندهان و چه نیروها تغییر پیدا کنه و تقویت بشه. ( دیدیم حمله دوباره بامداد امروز به کاروان حشد را ) بعد هم تغییرات اساسی متناسب با این استراتژی دشمن انجام بگیره هر چه زودتر (پایگاه ها و استراتژیها و تاکتیکها) . بعد برسیم به برنامه پاسخگویی، قرار نیست در ضربه دوم دشمن ما متحمل تلفات سنگین دیگه ای بشیم از حیث نیروی انسانی و فرماندهان. یک نکته مهم و شاید مهمترین نکته هم تقویت حتی چندبرابری انسجام نیروهای مقاومت هست. تزریق نیروهای بیشتر و با انگیزه و مقتدر. افزایش تماسها با گروه ها. تحرک خیلی خیلی بیشتر میان رده ها. بلافاصله تهیه برنامه های عملیاتی و روتین حتی برای خارج شدن از شوک و رخوت اولیه حادثه. قطعا جوانان بسیاری هستند که شاید قاسم سلیمانی نشند خصوصا با کوله باری از چهل سال تجربه ولی میتونند قدرت جوانی و ذهن پیش رو و امروزی تر را جایگزین اون تجربه کنند. تنها فقدان میمونه کاریزما و ارتباطات فوق العاده سردار و اعتباری که داشتند و توکل میکنیم بر خدا که نسل سوم و چهارم را مهیای ذخیره چنین نیرویی کرده باشه از قبل برای اینده.
  3. بله ولی الان در صورت انتقام هم نباید این عزیزان در معرض خطر دوباره ای باشند. دیگه قرار نیست که فکر انتقام مختل کنه منطقمون را. الان که دشمن پیه این کار را به تنش مالیده براش یکی یا دو نفر بیشتر که رده پایینتری دارند از سردار کاری نداره. نباید حالا که زخم خوردیم تنمون را کامل جلوی شمشیرش بزاریم. اون در درازمدته که پاسخ قاطع جلوی جری تر شدنش را میگیره ولی الان داریم در مورد تغییر تمام موارد ثابت قبل صحبت میکینم فعلا.
  4. اولین کار اینه مراقب فرماندهان دیگه مجاهد عراقی باشیم. دبیر کل نجبا، عصائب و حتی سید حوثی و باقی مجاهدین در سوریه و باقی نقاط جهان ... که خیلی هم شدید دارند واکنش نشون میدند و دقیقا خودشون را در راستای پاسخ پیش دستانه امریکا قرار میدند ( مشخصه که باکی ندارند ولی ما که باید حواسمون بهشون باشه ) - از همه بیشتر مراقب سید حسن. حالا که دشمن خطری اینچنینی کرده خبطهای دیگه هم ازش هیچ بعید نیست و ممکنه از نظر اطلاعاتی الان گرای همه را هم داره. قبل از همه چیز باید تمام پروتکل های حفاظتی را بازنگری کنیم و تغییر موقعیتها انجام بشه که اگر حادثه ای رقم خورد و یا اقدامی کردیم باز غافلگیر نشیم.
  5. عجب حال عجیب و غریبی برای سردار تصویر شده. جان در بدن تکه تکش نداره گویی در مرز این جهانی و آن جهانی است هنوز و در آغوش وصال
  6. نجف زاده از نیویورک ولادت حضرت زینب (س) بود. یک بار در اتفاقی اشاره به تحمل ایشون شد و مقایسش با ما. حالا هم ما با این خوشحالی های دوردست زخمی تر میشه دلمون و ولی ایشون جلوی چشمانشون روی پیکرها میدید این خوشحالی ها و رقصها را. در مسیر میدید این خوشحالی ها و کنایه ها را مستقیم خطاب به خودشون و کاروان در حالیکه پیکرها همچنان اسباب تفریح دشمن بودند. لااقل پیکر شهدای ما میان دوستانشون هست.
  7. خبر بی بی سی فارسی که تازه در اون خبر ترور را کاملا درز میگیره و هیچ اشاره ای بهش نمیکنه و عنوان میکنه کشته شد تا زمان اسکرین شات عکس 235 هزار لایک خورده. اصلا مرعوب و تاثیرپذیر عده و کثرت قطعا نیستیم که اگر چنین بود تاریخ از این نمایشها زیاد داره که حق جایی بود که هیچ همراهی نداشت. ولی صحبت از شرافت آدم هاست و دقیقا شرافت آدم ها بدون هیچ تکمله و توضیح و تفسیر و توجیهی.
  8. این به قوت اونا ربط نداره چندان. فرودگاه بغداد و صدها عراقی مطیع و حتی دوستدار آمریکا ( طرفدار بعث یا تکفیریها یا ملی گراها و یا حتی مزدورها و جاسوسها) براشون اینکه چه کسی آمد و رفت خیلی راحت هست. آسمان عراق و کنترل و هدایت تمامی بر عهده امریکایی هست تقریبا و فرودگاه غیرنظامی و عمومی و صدها کارمند اصلا دخالت اطلاعات را هم نمیخواد. بماند جاسوسهای درون سیستم نظامی/غیرنظامی/سیاسی عراق. ما مسئله را به گمان این ده بیست سال اخیر خیلی ساده گرفتیم.
  9. قطعا شهادت و قربانی شدن سردار سلیمانی که شاید هدفش و افق دیدش بیش از همه ما بود در مورد ثبات و امنیت و موفقیت ایران و جبهه جهانی مقاومت تقصیر تک تک ما هرکدوم به شکلی هست. کم یا زیاد قهرمانان قربانی میشند تا بازتابی باشند برای این قصورها و تقصیرها. قبل از آمریکا ما بستر شهادت ایشون را فراهم کردیم ولی این واقعه دو سو میتونه داشته باشه در راهبرد ادامه راه: به قول جناب حیدری کربلا یا احد یا که بدر در دید نهایی تقابل.
  10. از دریغ ها و حسرتهای دیگه اینه که سردار سلیمانی را حالا سلطه رسانه ها و افکار عمومی سوار بر موجهای موجوداتی چون سلبریتیها که خودشون توسط هزاران اکانت و بمباران رسانه ای هدفمند هدایت میشند چنان به انزوا میکشونند که احتمالا نسلهای بعد ایران نه تنها رشادتها و سرافرازیها و جانبازیهاش را برای دفاع از این کشور از حمله صدام تا تکفیریهای تشنه خون نه تنها شیعیان که به قول خودشون ایرانیان مجوس به یاد نمیارن که کاملا در مقابل شاید تصویر وارونه ای از ایشون را هم ترسیم کنند و بهشون قالب کنند. ولی خب واقعه عاشورا چشمه امیدی است که لااقل در دل بسیاری از شیعیان زنده موند اتفاقی که رخ داده بود قرنها بعد حتی با وجود اکثریت دشمن.
  11. بحث شهادت سردار و وسعت اثر حضور ایشون در دل جبهه مقاومت یک طرف هست. بحث وقاحت دشمن در این حمله و نوع ترور و شهادت یک قهرمان ملی تاریخ این کشور به همین راحتی هم یک طرف.
  12. نکته ای که هست بعد از شهادت سردار سلیمانی بسیار باید مراقب سید حسن نصرالله بود. حالا برای دشمن که خط قرمز سردار را پشت سر گذاشته خط قرمز دیگه ای وجود نداره. از طرفی باید جبهه مقاومت را انسجامش را حفظ کرد. سردار مثل ستون این جبهه و خیمه بود. باید محکم تر ایستاد، وقت همدلی کردن های بیشتر هست. وقت امید دادن هست. مجاهدانی که در جبهاتی به گستردگی شام تا عراق و نیجریه و یمن مشغول نبرد هستند پدری را از دست دادند که نباید گذاشت زانوانشون سست بشه. مصیبت بزرگه و غیرقابل باور. حفره بزرگی در دل مقاومت ایجاد شده که ابومهدی و سردار سلیمانی فقط بخشی از اون هستند.
  13. بدانید که مالک بن حارث، روزگار خود را به پایان برد و به پیمان خویش وفا نمود و به دیدار پرورگارش شتافت. خدا مالک را بیامرزد! اگر کوه مى بود، قلّه اى دست نیافتنى و دور و بلند مى نمود! و اگر سنگ مى بود، صخره اى سخت مى نمود! آفرین بر مالک! مالک که بود؟! آیا زنان، مانند مالک را مى زایند؟! آیا در روزگار ما چون مالک هست؟! شهادت مالک اشتر، معاویه را بسیار خرسند ساخت. شادی معاویه از کشته شدن مالک، جایگاه رفیع او را در دفاع از امام می رساند. معاویه گفت: علی، دو دست و بازو داشت. یکی را در صفّین قطع کردم (منظورش شهادت عمار یاسر بود)، دیگری هم امروز قطع شد.
  14. من هم شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی مهندس و همراهانشون را تسلیت میگم. برای جبهه مقاومت ضربه بسیار سنگینی است. لیاقت سردار شهادت بود. نه در میدان های جعلی جنگ و یک خمپاره سرگردان و گروهک های مزدور تکفیری و عبری که به دست شقی ترین رهبرشون، منشا تمام ظلم و جور و ماشین کشتار فعلی جهان یعنی خود خود آمریکا. ولی این دلیل بر این نیست خون این شهیدان که امیدهای جبهه مقاومت بودند را بی پاسخ بگذاریم. پاسخی در خور شان و بدون ترس. این دستور قتل بزدلانه نه در یک میدان جنگ و رویارویی واقعی که در خفای شب و نابرابر و حمله مسلحین به غیرمسلحین و کاملا بزدلانه به شیوه مادر تروریستهای منطقه صهیونیستها انجام شده پس یک پاسخ واقعی میخواد.
  15. این بحث بارها از زوایای گوناگون مورد بررسی واقع شده. قصد داشتم اتفاقا مطلبی در تاپیک مربوط به خودش ارسال کنم در همین رابطه. به هر حال یکی از زوایای این زورگویی و به آتش کشیدن و ویران کردن منطقه ما اون هم به شکل به نظر تفریحات سیاسی/نظامی قلدر فعلی جهان ( به اصطلاح ابرقدرت ) این هست که سرزمین اصلیش و مردمانش کاملا مصون از هرگونه خطر و پاسخگویی متقابل حتی در صورت استفاده از خشونت و سلاح های غیرانسانی! هستند و اصولا وقتی تمام این اتش بازیها و ویرانی ها و قلدریها در این سمت جهان به مثابه یک تفریح برای دولتشون؛ برای مردمان مثلا امریکایی حتی یک نسیم هم ایجاد نمیکنه همین یکی از اون مورادی است که باعث میشه این روند ادامه داشته باشه و شدت پیداکنه و برای مردم و حکومت امریکا فی المثل یا مشابهاتش هیچ اهمیتی نداشته باشه چه رخ میده چون سرزمین اصلیشون ( همون نگاه مشهور جلو کشیدن خط تدافعی که امریکا با صدها پایگاه به دور از خاک اصلیش به خوبی پیادش کرده ) کاملا مصون از تهدیدات به حرکت و غنای خودش ادامه میده. حالا پرسش میتونه این هم باشه که چه راه/راه هایی برای تهدید سرزمین اصلی این دشمن فعلی از حیث نظامی میشه متصور بود؟ تهدید معتبر و البته قابل اجرا و البته لااقل روی کاغذ با درصدی از شانس. این بحث بسیار عمیق تر از این حرفهاست چون مثلا ما مورادی از جمله پاکستان را داریم و یا حتی بازدارندگی معتبر در زمان مشخص. یک استدلال این هست که دشمن با علم قطعی به اینکه ما دنبال سلاح نیستیم (هرچند در زبان چیز دیگه ای بگه ) تا به حال سعی کرده از این حربه تنها برای فشار استفاده کنه ولی اگر یقین پیدا کنه به سمت سلاح رفتیم قبل ساخت اولین نمونه حمله خواهد کرد ( اگر ما به بازدارندگی این سلاح این همه اعتقاد داریم چرا دشمن نباید جدیش بگیره؟ به هر حال اینطور که ما تحلیل میکنیم ایران بدون سلاح را میشه به راحتی تهدید کرد ) حالا ما زمان کافی داریم؟ یک زمانی مثل پاکستان اگر پیش میرفتیم و مثلا منافقین و اذناب داخلی و خارجی خیانتی نمیکردند شاید میشد به نقطه بدون بازگشت رسید ولی حالا باز طبق یک نظریه زمان و امکان چنان هست که رفتن به این سمت ضررش بیش از نرفتن هست به این جهت که به نظر اصلا فرصت پیدا نخواهیم کرد برای رسیدن به نقطه مطلوب بازدارندگی. ولی خرید اگر امکانش بود و انتقالش البته شاید میتونست یک راه باشه که بسیار بسیار خصوصا بحث انتقالش بعید هست. خریدش بماند. هرچند میشه باز بحث کرد منطقی و مستدل. فتوا میتونه ابعاد مختلفی داشته باشه، از جمله در نظر گرفتن تمام این استدلالها. بی فایده هم نبود. پاسخی غیرمستقیم به تعرض به کنسولگری های ما هم بود. شب سال نو حمله به بزرگترین سفارت امریکا در منطقه هم بازتاب زیادی داشت در رسانه ها و درخواست ترامپ از دولت عراق که مستعفیش کرد به زور برای تامین امنیتش. (هر چند هنوز خون بیش از 30 شهید گرمه و پاسخ داده نشده ) بیانیه حشد طوری صادر شده که به درخواست مکرر دولت گفته احترام میزاره ( به هر حال ادعا میکنیم حشد یک نیروی رسمی است تحت فرمان دولت ) و وزیرخارجه هم گفته صدای شما شنیده شد و حالا بزارید ما پیش ببریم ماجرا را. بهتر میبود ولی خانواده ها خصوصا ادامه میدادند که به نظر خب این رغبت و یا شاید فرهنگ وجود نداره یا دلایل دیگه. ولی جلوی سفارت نیروهای حشد عمدتا بودند که خب وقتی دولت فرمان میده اگر عمل نکنند خناثان باز دوباره رسانه دستشون شروع میکنند به فتنه انگیزی. فقط یک نکته منفی داشت. احتمالا ترامپ بهره برداری میکنه ازش که حاصل تهدید اون بوده. هرچند سخنان صبح رهبری کمی زهر ماجرا را میگیره جلوتر ( اشاره کردند این یک تصمیم عراقی است و ما دخالتی نداریم و تهدید هم کسی کرده غلط کرده )
  16. نباید از قلدری و تهدیدهای امثال ترامپ ترسید. به نظر این تهدید نظامی آشکار تظاهر کنندگان عراقی ( ما مرگبارترین اسلحه ها را فرستادیم برای مقابله و حفاظت از سفارت ) که به کشتار هموطنانشون معترض هستند و همچنین تهدید ایران از ناکجا آباد ماجرا که همه چیز تقصیر تو هست که جلوی سفارت ما تظاهرات میکنند و تو مسئول در و پنجره سفارت ما هم هستی برای بزرگ کردن ماجرای تظاهرات و تحصن مقابل سفارت برای جلوگیری از یک پاسخ جدی تر به ماجرا و معکوس کردن روند اعتراضات به اشغالگری آمریکا و درخواستها برای خروج آمریکا از عراق هست. نباید اسیر این بازی شد و اجازه داد با این سر و صدا و وحشت آفرینی به زعم خودشون این طرف ماجرا رها بشه، اتفاقا الان وقت نشان دادن عزم جدی تر هست. اگر عراقی ها (قطعا منظور جوکرهای تحریر بغداد نیستند که تلویحا و طبق اخبار گفتند ما اصلا اعتراضی به آمریکا نداریم و دخالت هم نمیکنیم و به ما مربوط نیست کشتار آمریکا! لابد و منظور خانواده شهدا و حشد و قربانیان واقعی و آگاه اشغالگری ساله کشورشون هست ) عزمی داشته باشند باید هر روز بر میزان تحصن کنندگان اضافه بشه و سفارت را کامل فلج کنند، هر چند این شهر چند هکتاری سخته همه سوراخ و سنبه هاش را محاصره کردن. پ ن: باید مراقب بود، امثال پمپئو و نتانیاهو الان احتمالا در حال تحریک ترامپ و پنتاگون برای اقدامی در مثلا سوریه هستند تا ماجرا کمی از تمرکز خارج بشه و احتمالا پیامی هم برای ایران فرستاده باشند. یا در نقطه ای دیگه (به نظر غیر از عراق) حالا میتونه تروریستهای داخلی و مرزی باشه یا کشتی ها در دریای سرخ و ... گراهام بلافاصله در توییت دیگه ای اشاره کرده ضربه را به دردناکترین جا میزنیم. به نظر در یک برنامه احتمالی مثلا با توجه به لغات بلد شده تهاجم به بخش پالایشگاهی و پتروشیمی (پر اثر کردن تحریمها) در نظر گرفته شده. این مورد هم باید مدنظر باشه، هرچند ما در بعد پاسخ متقابل میتونیم بازدارندگی داشته باشیم ولی خب برای دفاع هم شاید بشه کارهای بیشتری کرد. نکته اینجاست همچنان بسیار خشمگین هستند که افکار عمومی عراق را ضد آمریکا تفسیر کنند در اخبار و به شدت در حال تبلیغ این موضوع هستند که اینها از سمت ایران مامور شدند و عراقی ها ما را دوست دارند و حتی ترامپ مردم عراق را دعوت کرده به مقابله برخیزند!! ( اشاره شد به شدت در تلاش هستند اصل ماجرا و بمباران و افتخار بعدش و پخش فیلم و ... را زیر این سرو صداها پنهان کنند ) پ ن2: یک موضوع دیگه در چند مورد لباس نظامی به تن داشتن و شعار روی دیوارهای سفارت و اظهار محبت به سردار سلیمانی و ... نکته اینجاست که رابطه ایران با گروه های عراقی خصوصا حشد رابطه ای نیست که بر اساس دستور و برنامه ریزی و سلسله مراتب شکل گرفته باشه( اتفاقا از بعد حرفه ای همیشه ضعف محسوب میشده طبیعتا)، در بسیاری مصاحبه ها حتی در ایام اربعین برخی عراقی ها مثلا افتخار میکنند در فلان جبهه سرباز سلیمانی بودند و چه و چه. عاقلانه نگاه کنی همه میدونیم این شعارها و لباسها با قوت رسانه ای دشمن به علیه ما تبدیل میشه ولی واقعیت این هست برای چیزی که دستوری شکل نگرفته ( جنگ کنار هم و هم عقیده بودن و اعتقاد مثلا به عناصری ورای خطوط مرزی و نژادی و زبانی و ... و اظهار محبت ها ) نمیشه دستور منعی صادر کرد ( حالا که برای تشییع میرید لباس های عقیدتیتون را نپوشید، اظهار محبت به من نکنید، مثلا فقط از منظر ملی گرایانه شعار بدید و ...) نهایتا برخی امور دست ما نیست چون دستوری نیستند. دشمن میتونه همچنان تحلیل کنه حزب الله از شهید چمران و امام موسی صدر و انصار الله از رهبر شهیدشون تا حالا و شیخ زکزاکی ها و مهندس و خزعلی ها و حشدی ها از ابتدای انقلاب تا به حال بر اساس یک برنامه ریزی بلند مدت و حساب شده و مکانیکی و محصول سازمان های اطلاعاتی بزرگ و منابع مالی تخصیص داده شده ویژه و چشم اندازهای ده ساله و صدساله هستند ( از بعد حرفه ای خود غرب شاید آرزو کنیم حتی ما هم کاش چنین بود ) ولی همه میدونیم که بیش از برنامه ریزی این اعتقاد و مسیر و آرمان یکسانی بوده که سبب شکل گیری این گروه ها شده و البته کمی جبر زمانه و دشمن و پس چندان هم مثل مثلا گروه های غرب ساخته برای اهداف مشخص نمیشه بهشون نگاه و تحلیل کرد. ( توجه کنید این یک تحلیل از کلیت ماجراست و جزییات بسیار عمیق تر و حتی متفاوت تر از این تحلیل میتونند باشند )
  17. بر خلاف اظهارات خشمگینانه ترامپ و سناتورها و توهم توطئه! که از حمله به سفارتشون بسیارناراضی هستند و ایران را تحریک کننده میدونند اتفاقا به نظر روشن هست که یک کار حساب شده نیست، اگر حساب شده بود و نه از روی هیجان باید اجازه میدادیم کم کم جمعیت اضافه بشه تا شب ( این زمان مورد علاقه غربی ها!! در اعتراضات) و بعد شب هنگام مثل تمام حملات به مراکز دیپلماتیک ما گروه های نقاب زده ( بر تن داشتن لباس پلنگی! و چهره های بدون نقاب در روز روشن باز یکی از دلایل اتفاقا مردمی و خودجوش بودن اعتراضات هست ) حمله میکردند و کلیتش را به اتش میکشیدند. نه تنها ورود به این شهر امریکایی! در دل عراق چه قدر میتونست دستاورد داشته باشه و حتی اگر گنجینه هم درش یافت نمیشد اتش کشیده شدن کلش(مثل کنسولگری ما در بصره) ماه ها زمان میبرد تا دوباره برپاش کنند (با حساسیت های امنیتی و تدارکاتی غربی) بلکه نهایتا امریکا میخواست دولت عراق را بازخواست کنه؟ (خب دولتی وجود نداره با تلاش آمریکا) نیروهای امنیتی را (وزیر و فرمانده کل قوایی حاضر نیستند سر کارشون رسمی که) مردم عراق را تحریم کنه؟ ( خب فعلا که حامی این مردم مظلوم خروشیده ضد ایران هست) و نهایتا به سازمان های بین المللی رجوع کنه ( برای بازخواست چه کسی در کشوری که ماه هاست محل تحریک و آشوب حمله به پایگاه های نیروهای دوست ایران و مراکز دیپلماتیکش هست ) در آخر هم ما حمله به مراکز دیپلماتیک را نه چندان مناسب قلمداد میکردیم ولی عنوان میکردیم مسببش کسی است که عراقی ها را کشته! پ ن: واکنش قاطع عبدالمهدی هم جالبه، در مقابل اطلاع از حمله امریکا به نیروهای رسمی عراق اعلام ناخشنودی و در مقابل معترضین عراقی توسل به تهدید و برخورد و عواقب خطناک برای معترضین اون هم نه بعد از واقعه که قبل واقعه. نکته اینجاست مسئولیتی نداره فعلا و وقتی استعفا داد باید حساب میکرد که الان نمیتونه تهدید و جلوگیری کنه اگر معترضین تصمیم بگیرند هونطور که از حمله امریکا نتونست. پ ن2: کلمات ترامپ در توییتش هم جالبه، هم اون و هم سناتور امریکایی در واکنش به تظاهرات مقابل سفارت از کلمه orchestrating استفاده کردند. به نظر توجه ترامپ را احتمالا (اگر زمان توییتش بعد باشه) به توییت های سناتورها را نشون میده و کپی برداری.
  18. جالبه بعد از قلدربازی اولیه و رفع اون شعف و غرور ناشی از اون و حتی اشاره اسپر که نه خیر! این یک حمله تدافعی نبوده بلکه تهاجمی بوده، ( البته با کد دادن چند نفر از سیاسیون عراقی به نظر ) آمریکا روییش را عوض کرد و زوم کرد روی این موضوع که بله این پاسخ به شیطنت ایران بوده فقط و اصلا ما دخالتی در عراق نداریم و ایران عراق را کرده محل تصفیه حساب و درگیری و پمپئو بلافاصله تماس گرفت با دبیر کل سازمان ملل که این یک اقدام دفاعی و پاسخی به ایران بوده و بعد هم این خط را در رسانه های متعدد عربی/غربی/فارسی زبانشون پی گرفتند که به عراقی ها ( خصوصا در این موقعیت که اشوبها به نفعشون داشت پیش میرفتو کمی مختل کرد اون جریان یکنواخت را ) القا کنند که ما نمیخواستیم اینطور بشه بلکه ایران عراق شما! را کرده محل درگیری. قطعا امریکا در روزهای اینده به شدت این مطلب ( احتمالا تظاهرکنندگان فصلی و بعضا گروه های سیاسی عراق هم همین خط را برای کمک به امریکا و منافعشون تقویت و ترویج میکنند ) را دنبال خواهند کرد و تنها راه فعلی خنثی کردن این خط فریب و توطئه در میدان ماندن مردم هست. هرچند ترامپ و سناتورهای امریکایی همین حالا به شدت و خشمگین اعتراضات مقابل سفارت را مستقیم به ایران دارند نسبت میدند و باز دوباره با انبوه رسانه ها (وجریان های سیاسی و سازمان های بین المللی که البته زمان حمله به کنسولگری ایران کاملا ساکت هستند و حتی حامی و مردم را محق میدونند عصبانی باشند، حالا مردم را محق نمیدونند که از کشته و زخمی شدن بیش از هشتاد عراقی اون هم وقتی با وقاحت تمام حتی فیلمش را منتشر میکنه طرف اشغالگر و بهشون انواع و اقسام برچسبها را نسبت میدند و وابسته توصیفشون میکنند و دستور گرفته از ایران) سعی دارند زمینه را عوض کنند و از زیرپاگذاشتن پیمان دفاعی با عراق و نقض صریح حاکمیت عراق؛ دوباره اول کی بود؟ ایران بود! که حاکمیت عراق را نقض کرد را بلد کنند در افکار عمومی با شعبده بازی. پ ن: احتمالا توجه سیاسیون امریکایی به گروه های مرجع فکری و اندیشکده ها را باید از دو روی متفاوت شب حمله و 48 ساعت گذشته پمپئو و مصاحبه های پرتعدادش جستجو کرد، عوض کردن کامل رویه و حتی شاید پشیمان شدن از انتشار فیلم حمله ( که هیچ نیازی نبود و به نظر یک اقدام سرمستانه و پیام مثلا سرسختانه به ایران بود)