-
تعداد محتوا
438 -
عضوشده
-
آخرین بازدید
-
Days Won
2
تمامی ارسال های Yasin313
-
تاپیک جامع تحولات یمن (1) تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)
Yasin313 پاسخ داد به reza4087 تاپیک در اخبار تحلیلی
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری فارس، شب گذشته نیروهای قبیله «طخیه» در شمال یمن با حمله به مواضع نیروهای ارتش عربستان 18 نظامی سعودی را کشتند. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
Yasin313 پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
«دعد قنوع» عضو جریان معارض تغییر مسالمتآمیز در سوریه، به مهمترین مسائل مورد تفاهم بین طرفهای معارض و جامعه مدنی برای گفتوگو با هیئت دولت در کنفرانس مسکو 2 پرداخت اشاره کرد و در مورد فعالیتهای نشست مسکو 2 گفت: بحث و گفتوگوهای مثبتی بین جریانهای معارض و نهادهای جامعه مدنی جریان دارد، هنوز بر سر برخی مسائل از جمله بیانیه ژنو اختلاف بر سر مفهوم و محتوای آن وجود دارد اما درباره ابزارهای اجرای این بیانیه توافقاتی حاصل شده است. وی افزود: قرار است در پایان گفتوگوهای بین مخالفان سند تفاهمنامهای که بیانگر دیدگاه مخالفان شرکت کننده در مسکو 2 است، تدارک دیده شود. این شخصیت معارض سوری گفت: مطمئنا همه مخالفان خواستار راه حل سیاسی بر اساس بیانیه ژنو و اصول آن هستند که در تاریخ سی ام ژوئن 2012 تدوین شده و شورای امنیت طی قطعنامه 2118 آن را تصویب کرده است، به گونهای که با کار سیاسی سوریه، منطقه و جامعه بین المللی زمینه برای برگزاری کنفرانس ژنو 3 فراهم شود به گونهای که این کنفرانس تضمین دهنده حقوق کامل سوریها و همه اقوام و طوایف آن باشد. قنوع تاکید کرد: معارضان و جامعه مدنی بر سر مسائل متعددی در نشست مسکو به تفاهم رسیدهاند که از جمله آن نخست، تاکید بر قطعیت راه حل سیاسی بر اساس بیانیه ژنو است، همه احزاب سوری خواستار ایجاد راه حل سیاسی و شریک شدن در روند سیاسی سوریه و گفتوگوی سوری-سوری هستند. وی افزود: از مهمترین مسائل در دستور کار گفتوگوی ملی نخست، تلاش برای توقف فوری همه خشونتها و درگیریها در خاک سوریه است، دوم اینکه برای فجایع انسانی که سوریها با آن دست و پنجه نرم میکنند راه حلهایی پیدا شود، سوم اینکه با تروریسم مبارزه و آن را شکست داده شود. عضو جریان معارض تغییر مسالمتآمیز سوریه، چهارمین اصل مورد توافق بین احزاب معارض را ضرورت تغییر و انتقال دموکراتیک قدرت به دولتی مدنی و دموکراتیک بر اساس حق شهروندی و برابری بین سوریها دانست و گفت: این تغییر باید همراه با تضمین حقوق سوریها و اقوام و طوایف آن و آزادی عبادی همه سوریها باشد به گونهای که همه تجربیات میدانی که در جریان بحران سوریه حاصل شد مورد بررسی قرار گیرد و نتایج مثبت آن به خصوص در ارتباط با تجربه، شوراهای اداری محلی و تجریات جامعه مدنی در دیگر مناطق سوریه تعمیم داده شود. قنوع پنجمین اصل را نیز مقابله با دخالت خارجی و آزادسازی اراضی تحت اشغال خواند و گفت: راه عملی شدن اصول مذکور مذاکره برای دستیابی به توافق بر سر گامهای ضروری و اجرای آن از طریق ساز و کارها و نهادهایی مشترک است. وی ضمن اعلام مخالفت با هر گونه راه حل سیاسی بر اساس اصول طائفهای یا مذهبی گفت: جامعه بین المللی باید همه طرف های منطقهای و بین المللی را که در ریخته شدن خون مردم سوریه و شعلهور کردن آتش درگیریها سهیم هستند، تحت فشار گذارد و همه اقدامات لازم را برای خارج کردن جنگجویان غیر سوری از سوریه را اتخاذ و همه پشتیبانیها از تروریسم و خشونت در سوریه را متوقف کند. این شخصیت معارض سوری پروندههای جدی مطرح در نشست مسکو را به شرح زیر خواند، نخست اینکه حملات علیه غیرنظامیان و به خصوص تک تیراندازیها یا گلوله بارانها و بمبارانهای عمدی و کور از سوی هر طرفی که باشد متوقف شود و هرگز غیرنظامیان به عنوان سپر انسانی به کار گرفته نشوند. وی افزود:مساله دوم آزادی همه بازداشتیهای سیاسی و فعالان صلحجو و در وهله نخست زنان و کودکان و مساله سوم آزادی ربوده شدگان و اسرا بخصوص زنان و کودکان و مساله چهارم ورود آذوقه و دارو به همه مناطق سوری و متعهد شدن به قطعنامه بین المللی 2139 شورای امنیت است. قنوع تلاش فوری برای بازگشت آوارگان در داخل و خارج سوریه به وطنشان و فراهم شدن کمک ها و امداد از سوی نهادهای بین المللی ذیربط را مساله پنجم خواند و گفت: تشکیل شورای عالی حقوق بشر سوریه و ورود مستقیم و بیمانع آن در هر قضیه مربوط به نقض حقوق بشر مساله ششم و مهم مطرح در نشست مسکو است. عضو جریان تغییر مسالمتآمیز سوریه لغو انحصار رسانهها و گشودن عرصه رسانه به روی همه سوریها و جرم زدایی از صاحبان نظر و ایده و بازداشت یا محاکمه نکردن آنها هفتمین مساله مطرح در مسکو شمرده میشود. وی تلاش برای رفع تحریمهای اقتصادی و پایان دادن به محاصره اقتصادی تحمیل شده علیه ملت سوریه را هشتمین مساله خواند و گفت:حل شدن پرونده بازداشتیهای قدیمی و صدور و تمدید گذرنامه برای شهروندان سوری و اعضای خانوادههایشان نهمین و دهمین مساله مطرح در مسکو است. قنوع افزود: یازدهمین مساله مطرح فعال شدن نقش جامعه مدنی سوریه مبتنی بر چندین شرط است، نخست اینکه جامعه مدنی باید به دنبال اولویتها و منافع ملت سوریه باشد و به ایجاد صلح و نظارت بر اجرای توافقنامهها و برنامههای مورد توافق کمک کند. وی دومین درخواست را فراهم شدن فضای کافی کار برای جامعه مدنی دانست به گونهای که بتواند با خیال راحت به انجام وظیفه بپردازد. عضو جریان تغییر مسالمت آمیز سوریه التزام در سومین موضوع مطرح،التزام همه طرفهای سوری و بین المللی به اجرای قطعنامه های1325، 1820، 1888، 1889، 1960، 1206، 2122 درباره زنان در درگیریهای مسلحانه را خواستار شد. فنوع تلاش برای تضمین مشارکت فعال زنان در کمیتههای گفتوگو و مذاکره و حضور حداقل پنجاه درصدی زنان در روند سیاسی را پنجمین اصل مطرح دانست و گفت: در هر حال دوازدهمین اصل مشترک بین مخالفان و جامعه مدنی در یان است که باید در نشست مسکو ساز و کارهای روشن و کمیتههای مشترکی برای عملی شدن خواسته های مشترک برداشته شود. -
نخستوزیر عراق، روز گذشته با شماری از مراجع دینی در نجف اشرف از جمله آیتالله سید علی سیستانی دیدار و با آنها درخصوص چالشهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی، فساد اداری و مالی و نیز نحوه مواجهه با آنها بحث و گفتوگو کرد. طبق این گزارش، آیتالله سیستانی در این دیدار حمایت کامل خود را از نیروهای امنیتی و بسیج مردمی اعلام کرده و همچنین خواستار آن شده است از تصاویرش و نیز تصاویر دیگر علمای دینی در مناطق آزاد شده کشور استفاده نکنند بلکه این تنها پرچم عراق است که باید در همه جا برافراشته شود. آیتالله سیستانی همچنین بر ضرورت سرعت بخشیدن به عملیات پاکسازی همه شهرها از لوث وجود گروههای تروریستی تأکید کرد. طرفین در این دیدار همچنین وضعیت کلی آوارگان عراقی و تلاش برای بهبود اوضاع آنها را بررسی کردند.
-
تاپیک جامع تحولات یمن (1) تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)
Yasin313 پاسخ داد به reza4087 تاپیک در اخبار تحلیلی
وقایع دوران ظهور «حدیث لوح» حضرت فاطمه(س) در کتاب «کمالالدین و تمام النعمه»، باب ۲۸ از شیخ صدوق روایاتی درباره لوح حضرت زهرا(س) آمده است که در آن لوح به نام و تعداد امامان(ع) اشاره شده است، به مناسبت سالروز ولادت ام ابیها انسیه حورا حضرت فاطمه زهرا(س) متن این روایت در ادامه آورده میشود: امام صادق(ع) فرمود: پدرم محمد بن على باقر(ع) روزى به جابر بن عبدالله انصارى گفت: جابر! سخنى با تو داشتم، چه موقع فارغ بال مىشوى تا درباره موضوعى با تو سخن گویم؟ جابر به حضرت(ع) عرض کرد: هر وقت شما اراده کنید. فرصتى پیش آمد و امام با جابر خلوت کرد و به گفتوگو پرداختند، در این گفتگو امام از جابر خواست تا آنچه را که در جریان مشاهده لوحى که در دست جدهاش حضرت فاطمه(س) دیده بود، براى او بازگو کند و او را از آنچه حضرت فاطمه(س) از مطالب مکتوب در لوح به او خبر داده، آگاه کند. جابر پاسخ داد: شهادت مىدهم که روزى در ایام حیات رسول الله(ص) مادرت فاطمه(س) را ملاقت کردم تا ولادت حسین را به او تبریک بگویم که در دستان آن بانوى بزرگ، لوح سبزینه را دیدم که گمان کردم زمرّد است، در آن لوح، کتاب سفیدى را که به درخشندگى خورشید بود مشاهده کردم. به آن حضرت عرض کردم: پدر و مادرم فداى تو باد! این لوح چیست؟ فاطمه(س) فرمود: «این لوحى است که خداوند ـ عزوجل ـ آن را به رسولش محمد مصطفى(ص) اهدا کرد، در این لوح نام پدر و همسر و فرزندانم(حسن و حسین) و نام اوصیا و امامانى که از نسل فرزندم (حسین) هستند ذکر شده است، پدرم رسول الله(ص) آن را به من بخشیده است تا با نگاه کردن در آن دلم شاد شود». جابر آن گاه اضافه کرد: سپس مادرت فاطمه(س) آن لوح را در اختیار من قرار داد سپس آنچه در لوح نوشته شده بود خواندم و نسخهاى از آن را در ذهن نگاه داشتم(یا از روى آن نوشتم).. امام صادق(ع) در ادامه روایت مىفرماید: آنگاه پدرم به جابر فرمود: جابر! آیا آن نسخه هنوز هم در دست توست؟ آیا آن را بر من عرضه مىکنى؟ جابر بن عبدالله گفت: آرى! آن گاه پدرم با جابر همراه شد تا به منزل جابر رسیدند، جابر صحیفهاى از پوست نازک آورد، آن را گشود و به رؤیت پدرم رسانید. پدرم به جابر فرمود: جابر! حال به صحیفهاى که در نزد توست بنگر تا براى تو از حفظ بخوانم، جابر به نسخهاى که در دستش بود، نگریست پدرم تمام مطالب صحیفه را از حفظ براى جابر خواند. سوگند به خدا حرفى از کلام امام با حرفى از صحیفهاى که در دست جابر بود، مخالف نبود. پس از آنکه قرائت امام به پایان رسید، جابر گفت: خداى بزرگ را شاهد مىگیرم که آنچه در صحیفه نزد فاطمه(س) دیدم، همین بود که شما خواندید، اما متن این لوح طبق نقل چنین است: *حدیث لوح بسم اللّه الرحمن الرحیم این کتابى است از سوى خداوند شکست ناپذیر و حکیم به محمد(ص) نور و فرستاده خدا و حجاب، دلیل و آیت او در زمین. این نوشته توسط جبرئیل امین از جانب رب العالمین آورده شد. اى محمد(ص)! اسماء الهى را بزرگ شمار، نعمتهایم را شکرگزار باش، هرگز نشانههایم را انکار نکن. من پروردگار و معبود جهانیانم و جز من خدایى نیست؛ درهم کوبنده جباران و خوار کننده ستمگران و حسابرس روز جزایم، من همان الله و معبود شمایم که جز من الله و معبودى نیست، هر که به فضل کسى جز من امیدوار باشد یا از چیزى جز عدل الهى خوف داشته باشد، او را به عذابى سخت گرفتار خواهم ساخت که احدى از جهانیان آن را نچشیده است، سپس فقط مرا پرستش کن و بر من توکل کن، من هیچ رسولى را مبعوث نکردم و رسالت او را تکمیل نکردم و دوران تبلیغ و رسالت او را به پایان نرساندم مگر اینکه براى او وصىاى قرار دادم. -اى محمد(ص)- تو را بر تمام پیامبران برترى بخشیدم؛ وصى تو را نیز بر تمام اوصیا برترى دادم. سپس از وصى و جانشینت، تو را به وجود دو فرزند دلاور، حسن و حسین گرامى داشتم. بعد از پایان دوره -حیات و امامت- پدرش-على (ع)- حسن را معدن علم خود و حسین را نگهبان و حافظ وحى خود قرار دادم؛ نعمت شهادت را به حسین بخشیدم و او را بدین سبب گرامى داشتم و براى او سعادت خواستم. حسین با فضیلتترین کسى است که شهید گشت و در بین شهیدان بالاترین درجه و مقام را داراست؛ امامت و توحید تمام و کمال را با او همراه کردم، حج بالغه خود را نزد او قرار دادم؛ بر اساس-رضایت و غضب- اهل بیت و عترت او پاداش مىدهم و طالحان و بدکاران را به سزاى اعمال خوش مىرسانم. اولین فرزند و عترت حسین(ع)، (على) سرور پرستندگان و زینت دوستان من است، پس از او فرزندش که شبیه و همنام جدش است محمد، شکافنده علم الهى و معدن حکمت اوست. به زودى تردیدکنندگان -در حقانیت- جعفر بن محمد هلاک خواهند شد؛ هر کس به او (و مکتب او) باز گردد، گویى به من -و دین من- باز گشته است. سخن حق از من است: سوگند مىخورم که منزلت دانش جعفر بن محمد -و هر آن که بر او ایمان آورد- را گرامى بدارم؛ محبت و عشق به او را در دل دوستان، شیعیان، پیروان و یارانش قرار خواهم داد، سپس فتنه کور و سیاه گمنامى و تقیه را از برابر امام موسى(ع) کنار خواهم زد؛ چرا که سیر فرمان و اطاعت الهى هرگز منقطع نخواهد شد و حجت و دلیل من از دید مردم پنهان نخواهد ماند و دوستانم هرگز تیره بخت نخواهند شد. -اى محمد! به خلق بگو- اگر کسى یکى از حُجج مرا انکار کند، نعمتى را که دادهام انکار کرده است و هر که آیهاى از کتابم را تغییر دهد بر من تهمت بسته است، واى بر افترا زنندگانِ انکارگر، آن زمان که دوران امامت بنده و دوست و برگزیدهام موسى-بن جعفر(ع)-به پایان رسد. آگاه باشید! هر که هشتمین حجت مرا دروغ شمارد، گویى همه اولیاى مرا انکار کرده است. على-بن موسى(ع)- دوست و یاور من -و رهبر شما- است و من ثِقل علم و عصمت و صفات نبوت را در او قرار مىدهم؛ توان او را در پاسدارى از آن مى آزمایم؛ عفریت ستمگر و متکبر او را مىکشد و در شهرى که عبد صالح ذوالقرنین ساخت دفن مىشود. سخن حق آن است که من بگویم: دیدگان موسى را با تولد فرزندش محمد و خلیفه و جانشین پس از او روشنى بخشم. محمد-بن على بن موسى الرضا(ع)- وارث علم و دانش من و معدن حکمت و جایگاه راز من و حجت من بر بندگانم است. بهشت را جایگاه او قرار دادم و او را شفیع هفتاد نفر از افراد خانواده-منسوبان او- که جهنم بر آنان واجب شد قرار دادم. -پس از او- فرزندش على-بن محمد بن على بن موسى الرضا(ع)- دوست و یاورم را سعادتمند کردم؛ او امانتدار وحى من خواهد بود؛ از صُلب او، حسن-بن على بن محمد- را بر خواهم آورد که دعوت کننده مردم به راه خدا و نگاهبان علم الهى است. آنگاه -پس از او- حجت خویش را با آمدن فرزندش-قائم آل محمد(عج)- که رحمت واسعه براى جهانیان است تکمیل خواهم کرد، قدرت و کمال موسوى، عظمت و نور عیسوى و صبر ایوب همه را در او مىبینید؛ او در زمانى خواهد آمد که دوستان من خوار شده و چون مغولان و دیلمیان مشرک، سرافکنده گشته و به آتش کشیده مىشوند، سرهاى آنان به عنوان هدیه به اطراف و اکناف فرستاده مىشود و ترسان و لرزان مىشوند، زمین از خون آنان رنگین مىشود و هلاکت و فریاد و شیون در بین زنانشان همه گیر مىشود. آنان به حقیقت حجّت و اولیاى من در زمین خواهند بود. به واسطه اینان هر فتنه کور و سیاه را از خلق دور خواهم ساخت و با آنها حرکتهاى ظریف و پنهان -معاندان دین الهى- کشف مىشود و قید و بندها و زنجیرهاى بندگى از دوش خلق برداشته مىشود، صلوات و رحمت خداوند بر آنان باد! اینان همان هدایت یافتگانند». *موضوعات مطرح شده در حدیث لوح - تنصیص به امامت ائمه اثنى عشر(ع) – پیشبینى برخى حوادث که همزمان با حیات ائمه اتفاق خواهد افتاد، از جمله علم امام، چگونگی شهادت امام، محل شهادت امام و نوع برخوردهاى مخالفان و معاندان با امام. - توصیف خصوصیات ظاهرى و معنوى امام مهدى(عج) و بیان وضعیت سیاسى، اجتماعى و فرهنگى عصر ظهور و نیز وقایع و اصلاحات اجتماعى که پس از ظهور آن حضرت اتفاق خواهد افتاد. – تمام امامان روح واحدى در کالبدهاى مختلف هستند، اهداف آنان منطبق بر یکدیگر و عالىترین مقصد آنان سعادت بشر از طریق پرستش صحیح خداى واحد و به کار بستن عقل و درایت به منظور بهبود وضعیت زندگى و رسیدن به کمال است، بنابراین راه سعادت در پذیرش امامت هر دوازده امام معصوم است، توقف بر یکى از ائمه به معناى انکار و نادیده گرفتن بقیه ائمه خواهد بود. - اکمال سلسله امامت به وجود حضرت حجت(ع) است، در واقع تحقق اهداف اصلى امامت تام ائمه در امامت حضرت مهدى(عج) خواهد بود، همان طور که امامت حضرت امیرالمومنینِ على(ع) اکمال رسالت رسول اللّه(ص) است. - امامت حضرت مهدى(عج) فقط مخصوص مسلمانان یا شیعیان نیست، بلکه امامت آن حضرت رحمت گستردهاى است که همه مردم را فرا مىگیرد، در حدیث لوح از وجود آن حضرت به رحمه للعالمین تعبیر شده است و در سایه حکومت و امامت ایشان همه مستضعفان به حقوق خود مىرسند، حق همه افراد از غاصبان ستانده و به ایشان بازگردانده مىشود. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
Yasin313 پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
دو سال پیش وقتی پیکر اولین شهید فاطمیون به دلیل حضور اقوامش راهی مشهد شد و در بهشت رضا(ع) به خاک سپرده شد؛ ابتدای محله گلشهر مشهد، یک ماشین نیروی انتظامی ایستاده بود که تعدادی مهاجر افغانستانی که به صورت غیرقانونی وارد خاک ایران شده بودند را دستگیر کرده و برای طی مراحل اداری و انتقال به خاک افغانستان به اردوگاه سنگبست میبرد. چند سرباز که برای گذراندن دوره دوسالهشان لباس نظامی بر تن کرده بودند وقتی هجم افغانستانیهای متکثر در تشییع پیکر یک شهید را دیده بودند، شوکه شده بودند و دو نفر از آنان به میان جمعیت رفته بودند و دانه دانه کارت مهاجرت، تشییعکنندگان را بررسی میکردند. برای مهاجرانی که قلبشان در سوگ شهیدشان شکسته بود، تحمل این اقدام ولو در ظاهر قانونی خیلی سنگین بود. این اقدام در ظاهر قانونی به دلیل اجرا در زمان نامناسب رنگی غیرانسانی و غیر اخلاقی داشت. فرمانده انتظامی منطقه بعد از شنیدن ماوقع به شدت برآشفته بود و دو سرباز خاطی را تنبیه و جریمه کرده بود. این مسأله تا به امروز رسانهای نشد. بعد از آن اشتباه و موقعیتنشناسی ولو در عمل به وظیفه اجباری، حالا ماجرا جور دیگری رقم خورده است. در زمان تشییع پیکر شهدای فاطمیون دیگر آن نگاه مرسوم چککننده گذرنامهها و کارتهای مهاجرت جایگاهی ندارد. حالا میان افغانستانیهایی -که چشمهای بادامی و ظریفشان نشانهای برای چک کردن مدارک بود- ایرانیهای زیادی هم دیده میشوند که برای تشییع شهدا و شرکت در مراسم عزاداری آنان به حرم رضوی و بهشت رضا(ع) میروند. جمع زیادی از مردم ایران پیش قدم شدند. این آغاز یک تغییر فرهنگی و ترویج نگاه انسانی به بشر افغانستانی متولد و ساکن شده در سرزمین جمهوری اسلامی است. ماجرا ادامه پیدا کرد و در روز تشییع پیکر شهیدان علیرضا توسلی معروف به ابوحامد و رضا بخشی معروف به فاتح، شهر مشهد پر شد از بنرهای تصویر فرماندهان شهید افغانستانی و امروز در مسیر تشییع شهدا، نیروهای نظامی ایران، به مناسبت ورود پیکر پاک آنان به سرزمین امام راحل(ره) مارش نظامی مینوازند. سرداران نظامی ایران سر با تابوت شهدا گذاشته و گریه میکنند. سربازان نیروی انتظامی همراه مردم زیر تابوت شهیدان را گرفتهاند. انسانها براساس تقوایشان ارج نهاده شدهاند. اینجا زیر پای شهیدان، دیگر قومیت ملاک نیست. کملطفیها به مدد فراگیر شدن گفتمان اسلامی، انسانی و اخلاقی رهبران ایران اسلامی رو به جبران است. 40 روز از شهادت علیرضا توسلی و رضا بخشی میگذرد. فراتر از نگاههای ناسیونالیستی مرسوم باید نگریسته شود تا شهادت «فاتح» متجلی شود. خیر محمد بخشی، پدر شهید فاتح، مثل بسیاری از مهاجران افغانستانی ساکن ایران یک کارگر سختکوش است. زحمتکشی را از دستان ترک خورده و پینهبستهاش به راحتی میتوان درک کرد. در گوش خود سمعکی دارد و صبورانه به مهمانان خوشآمد میگوید. نجابت از سیمایش پیداست. جوان از دست داده اما بیتابی نمیکند. سرش را آرام پایین انداخته و به اعلامیه بزرگداشت و تشییع پیکر رضا، فرزند پنجم خود خیره میشود. هیچکس نمیداند در فکر و دل او چه میگذرد. هنوز یک هفته از بازگشت پیکر فرزندش که حالا قهرمان پذیرفته شده جامعه است، نمیگذرد. سجاد، عباس، قاسم، محمد و علی به همراه دو خواهر امروز سیاه پوش برادر میانی خود شدند. برادری که فرمانده بوده و آنها نمیدانستند و امروز وصف او را بیشتر از دوستان و نیروهایش میشنوند. رضا و همه خواهران و برادرانش در همین مشهد و محلههای طلاب و جاده سیمان و ... به دنیا آمدند. وقتی از اصالت خانوادگیشان و اینکه ساکن کدام بخش از خاک افغانستان بودند، پرسیده میشود، عباس، برادر بزرگتر شهید میگوید: «مهم نیست، مهم این است که مسلمان و شیعه هستند. از همین خاک هستند.» قبل از انقلاب به ایران آمدند. چوبدستی تراشیده شده غلامحسین بخشی، پدربزرگ رضا را خیلیها میشناسند. مشهور است که آن را همراه با دوستانش زیر کت خود مخفی کرده و در تظاهرات قبل از انقلاب شرکت میکرد. از صبح که از خانه بیرون میزدند، بعد از تظاهرات حوالی ظهر به سمت قلعه ساختمان، نزدیکیهای جاده سرخس میرفتند و برای برنامهریزی کارهای روزهای بعد آنجا مستقر میشدند و جلسه میگرفتند. ایرانی و افغانستانی باهم علیه استبداد پهلوی متحد شده بودند. همه یک رهبر میشناختند:«خمینی». پدربزرگ انقلابی رضا بخشی هنوز در قد حیات است و هرچند به دلیل کسالت در این گفتوگو حضور ندارد، اما به گفته خانواده در جریان روزهای مقاومت رضا و آسمانی شدن او قرار گرفته است. مادر سرش را پایین انداخته است و حرفی نمیزند. درباره تولد رضا میگوید: سال 1365 بود که به دنیا آمد. در همین خانه هم به دنیا آمد. سجاد بزرگترین برادر او، در دوران نوجوانی به حوزه علاقمند میشود. این علاقه را به لقمه حلالی مرتبط میداند که با عرق جبین پدرش بر سر سفرهشان آمده است. سجاد چند سالی سواد حوزوی دارد و بعد درس را رها کرده و به سراغ کار خیاطی رفته است. اما با تکیه بر همین چند سال، از گوشه و کنار برای صحبتهایش آیه و حدیث میآورد. 15-16 سالگی رضا بوده که دست او را میگیرد و او را همراه خود به حوزه علمیه حضرت قائم (عج) میبرد. حالا در روز سوم مراسم گرامیداشت شهادت فرمانده شهید، رضا بخشی، این اساتید حوزه او هستند که بر منبر میروند و در وصف او سخن میگویند. رضا در جامعهالمصطفی تحصیلات حوزوی خود را ادامه داده و مدرک لیسانس حوزوی خود را دریافت کرده است. او برای دوره کارشناسی ارشد هم پذیرفته شد و عباس، برادر شهید میگوید: «قبل از رفتن به سوریه مدتی بود که روی پایاننامه خود درباره این کشور و تحولات آن کار میکرد و امروز نتیجه کار تحقیقاتی و پژوهشها و درس خواندنهای او در دوره کارشناسی ارشد در زمانی که خودش حضور ندارد، مشخص میشود.» فاتح، دانشجو هم بود. در دانشگاه فریمان درس خوانده بود. طبق گفته عباس، فردای شهادت رضا بوده که خیلی تصادفی از دانشگاه با منزل آنها تماس گرفته میشود و گفته میشود:«به آقای رضا بخشی بگویید، مدارک فارغالتحصیلی دوره لیسانس ایشان آماده شده است و میتوانند بیایند و مدرک خود را بگیرند.» حالا بنر تسلیت و تبریک همکلاسیها و اساتید دانشگاه برای بزرگداشت رضا بخشی به چشم میخورد. رضا بخشی، افغانستانی به دنیا آمده در مشهد امروز قهرمانی است که دانشجویان ایرانی و افغانستانی برای او در دانشگاه مراسم بزرگداشت میگیرند. جای او را خالی کرده و در وصفش سخن و خاطره میگویند. خواهر شهید فاتح، دکترای علوم سیاسی دارد و امروز استاد دانشگاه است. او میگوید: «شهید رضا بخشی علاوه بر تسلط علمی که در رشتههای تحصیلی خود پیدا کرده بود بر زبان انگلیسی به صورت کامل مسلط بود و عربی را هم به نحو خوبی آموخته بود. آنطور که مطلع شدیم یکی از دلایل موفقیت او در سوریه و اینکه خیلی زود به عنوان معاون فرمانده انتخاب شده بودند، این بود که چنین تواناییهایی در تحلیل شرایط و ارتباطگیری داشتند.» حرفهای خانواده شهید رضا بخشی، مشهور به فاتح، جانشین فرمانده تیپ فاطمیون که این روزها به یک تیپ با شهرت جهانی تبدیل شده است در وصف روحیات او علیرغم همه افتادگی و کتمانی که در میان خانواده داشت، بوی خاصی دارد. خانواده از موقعیت برادر «سر به مهر» خود شگفتزده هستند و همین بیآلایشی و کتوم بودن بیشترین شوک را به آنان وارد کرده است. هیچکس تصور نمیکند، برادری که چنان بیپیرایه با همه آنان بگو و بخند داشته یک نیروی زبده و توانمند در تراز یک فرمانده جنگهای چریکی و نامنظم بوده است و چنین بیادعا روزگار میگذرانده است. متن این گفتوگو را در ادامه میخوانید: اگر موافق باشید بحث را از اینجا شروع کنیم که چه شد که شهید فاتح به سوریه رفت؟ درباره علل سفرش چیزی برای شماها گفته بود؟ چه اتفاقاتی افتاد که نظرشان بر رفتن شد؟ عباس برادر شهید: درباره رفتن به سوریه به خانواده هیچ چیزی نگفته بودند. بعد از مدتی که کارهایشان را برای رفتن آماده کرده بودند و بر تصمیمشان مصمم بودند، آن را برای من شرح دادند و به من خبر دادند که با تعدادی از دوستانشان تصمیم بر این گرفتند که بروند. از او پرسیدم که «برای چه می خواهی بروی؟ اگر دلیلی غیر از دلایل معنوی هست، نرو». که به من گفت «حرف شما درست است و من به این تصمیم رسیدهام که باید بروم.» ما از کارهای او خبر درستی نداشتیم. او هم از جزئیاتش هیچوقت هیچ چیزی به ما نمیگفت. روزی که خبر شهادتش را به من دادند، همان شب بود که به ما گفتند اگر میخواهید بنر یا پلاکارد بزنید، بزنید «سردار شهید رضا بخشی» و آن زمان بود که ما تازه فهمیدیم ایشان در چه ردهای قرار دارند. سجاد برادر شهید: من که برادر بزرگ او بودم تا آن روز نیمدانستم که ایشان چه کاره بوده است و چه نفوذی داشته است. تازه در این روزها است که دوستانش برای ما درباره او میگویند. گویا 2 سال و 8 ماه بوده است که ایشان به شدت درگیر فضای مقاومت در سوریه بوده است و ما نمی دانستیم. آن زمانی که وارد این تیپ میشود گویا از طریق تعدادی از دوستان طلبهاش که دو نفر از آنان هم شهید شدهاند، وارد این سیستم شده است. حجج اسلام شهید محمود کلانی و شهید محمد رضایی از دوستان صمیمی او بودند که با هم عازم جبهههای جنگ میشوند. گویا آن اوایل ابوحامد، را با نام آقای توسلی میشناخته و به شدت علاقمند شخصیت ایشان شده بود. مدت زیادی از حضور ایشان میگذرد و به جهت قابلیتها و تواناییهایی که داشته است، بعد از شهادت شهید سید محمد حسینی، که اولین شهید فاطمیون بود، ایشان به عنوان جانشین فرمانده انتخاب میشود. از آن زمان به بعد نام «فاتح» را برای او انتخاب میکنند. عباس برادر شهید: یکی از رزمندگان افغانستانی ساکن سوریه که از فرماندهان مقاومت آنجا هم برشمرده میشود، میگفت: «انگار نه انگار که فاتح فرمانده بود، مثل پروانه دور و بر بچهها میچرخید و به کارهای شان رسیدگی میکرد. خستگیناپذیر بود.» هر بار که به اینجا میآمد هیچ حرف و سخنی درباره آنجا نمیزد. ما حتی اسم فرماندهشان یعنی آقای ابوحامد یا همان شهید توسلی را هم از ایشان مستقیم نشنیده بودیم. در این چند سال، یکی دوبار هم که آمده بود، بارها دیده بودیم که سر سفره غذا یا زمانی که برایش چای آورده بودند، آنقدر سرش شلوغ بود که چای یا غذایش سرد میشد. پیکر او را «ابوعباس» که از فرماندهان افغانستانی ساکن سوریه است در داخل قبر گذاشت و صورتش را باز کرد. دوستانش میگویند تنها حرف رضا این بوده که مادرم از جزئیات ماجرا خبردار نشود. وابستگی عجیبی به پدر و مادر داشت و احترام عجیبی برای آنان قائل بود. ما این روزها هنوز شوکه هستیم. خواهر شهید: اگر به شخصیت ایشان دقیقتر نگاه کنیم، متوجه میشویم که اخلاق ایشان از زمانی که وارد حوزه شده بودند، به گونه دیگری به شدت متفاوت شده بود. احترام گذاشتنهای ایشان به خواهران و برادران کوچکتر و بزرگتر و پدر و مادر و سایر اقوام و دوستان به عنوان یک ویژگی ملموس زبانزد بود. به هر حال ما در بطن جامعه و حلقه دوستان ایشان نبودیم و از ارتباطات ایشان اطلاع چندانی نداشتیم. اما این روزها که دوستانشان برای عرض تسلیت به منزل ما میآیند از تکثر آنان متوجه میشویم که فردی با روابط عمومی بسیار بالا بوده و دوستانی در تراز علمی و فرهنگی متعالی داشته است. برادرم رضا، در منزل هم شخصیتی متواضع داشت. هیچوقت ما را با اسم کوچک و تنها خطاب نمیکردند حتماً از لفظ «خانم» یا «آقا» استفاده میکردند. از در که وارد میشد، بلا استثناء دست پدرم را میبوسیدند.در درس هم همینطور بودند. در دانشگاه شاگرد ممتاز بودند. در حوزه هم سواد علمی و رشد و پشتکار ایشان این روزها از جانب اساتیدشان تایید میشود. آقا رضا اهل قرآن بود. من خوب به یاد دارم که برای شرکت در کنکور سراسری ایران چقدر تلاش کرد و درس خواند و همزمان درس حوزه را میخواند. به او گفتم یکی را کنار بگذار و دیگری را بخوان تا فشار روی تو کمتر شود. به من گفت: خواهر من حوزه و دانشگاه مکمل هم هستند. چندی پیش که درباره دروس دکترای خودم با ایشان مشورت میکردم به من میگفت علاقمند است که بعد از دفاع از پایاننامهاش برای دکترا آماده شود و در رشته حقوق، ادامه تحصیل دهد و برای ادامه به تهران برود. تا آخرین لحظه در هر زمینهای تا انتهای مسیر پیش میرفت. علاقمند بود در هر مسیری بهترین باشد. عباس برادر شهید: استاد حوزه او که در روز تشییع جنازه آمده بود به عکسی که این روزها از او مشهور شده اشاره میکرد و میگفت: «آقا رضا! همیشه همین قدر آراسته بود و لبخند به لب داشت.» پیرمردی در مجلس ختم به سراغ من آمد که او را نمیشناختم بعدها فهمیدم که از فرماندهان گردان بوده است و علیرغم سن بالایش خیلی متواضعانه میگفت که «آقا رضا! استاد ما بودند.» یکی از دوستانش یک خاطره شیرین تعریف میکرد که برای عملیات در سوریه بودیم که خبر دادند فرزند من به دنیا آمده است، همه بچهها مرا دوره کردند که باید شیرینی بدهی، من هم هیچ پولی در جیبم نبود. رو کردم به فاتح و گفتم «آقا رضا! مثل داداش من است. چه فرقی میکند؟ من و او ندارد. آقا رضا حساب میکند.» میگفت من شوخی کردم اما شهید فاتح بدون هیچ درنگی دست کرد در جیبش و پول داد به بچهها که بروند و شیرینی تولد بچه من را بخرند و بیاورند. خواهر شهید: همه دلسوزی ما بر سر این است که چرا این برادر هیچوقت درباره مقام و مرتبهاش برای ما نگفت. چرا درباره تواناییهایش برای ما نمیگفت و انقدر افتاده بود. از چهرهاش هیچگاه نمیشد پی به اسرار درونش برد. خوب به یاد دارم که در دوران تحصیل دکترا در چند زمینه مرتبط با متون تخصصی دچار اشکال شدم و به شدت مضطرب و فکرم مشغول بود، اما ایشان با حوصله برای من وقت گذاشتند و مرا حسابی در آن زمینه راهنمایی کردند. شاید باورتان نشود، ظرف چند ساعت تمام نگرانیهای چند روزه من با راهنمایی و کمک ایشان حل شد اما ایشان هیچ ادعایی نداشتند که در بسیاری از زمینهها توانایی بالاتری دارند. آنجا بود که متوجه شدم ایشان چقدر مسلط بر زبانهای خارجه انگلیسی و عربی بودند. ایشان بدون هیچ ادعایی مرا متوجه توانایی خودشان کرده بودند. این خاطراتی که شما میگویید ما را یاد فرماندهان شهید جنگ 8 ساله میاندازد که بدون هیچ ادعایی خیلی افتاده در ردههای بالا مشغول خدمت بودند و اطرافیان آنان هیچ شناختی از تواناییهای آنان نداشتند. جالب اینکه درباره شهید کلانی هم که فرمودید چندی پیش تصاویری از ایشان دیده بودم که در اردوهای راهیان نور حضور پیدا کرده بودند و آلبومی از تصاویر شهدای ایرانی همچون شهید همت و ... جمعآوری کرده بودند. یک ویژگی مشترک که در میان رزمندگان تیپ فاطمیون شهره است و شنیدهایم این است که آنان به شدت درباره اهلبیت(ع) حساس بودند و درباره حفاظت از حریم ایشان بسیار غیرتمندانه در میدان حضور دارند. شهید ابوحامد و شهید فاتحه هم در ایام فاطمیه به شهادت رسیدند. دوست داریم قدری برایمان درباره این اعتقادات و علاقه بگویید. عرصه و زمینه را چطور میدیدند؟ خواهر شهید: شهید فاتحف مداح اهل بیت(ع) بود. همیشه 10 روز اول ماه محرم مجلس روضهای که مادر ما برگزار میکردند را ایشان پیش میبردند. تمام روضههای خانه را شهید فاتح میخواندند. جای دیگر منبر نمیرفتند، حالا حساب همین تواضع بود یا مشغله کاری زیادشان، نمیدانم اما غیر از خانه خودمان جای دیگری روضه نمیخواندند. صدای فوقالعادهای هم داشتند. همه اقوام و خویشاوندان در خانه جمع میشدیم و هیأت ما را ایشان میگرداند. فقط این را هم اطلاع دارم که صبحهای جمعه هم برای تعدادی از بچههای مسجد سخنرانی میکرد و درباره مسائل روز دنیا حرف میزد و شرایط را تحلیل میکرد. برای هیأت خیاطان افغانستانی ساکن مشهد هم ایشان هم منبر میرفت هم در مناسبت های مذهبی مداحی میکرد. قصه مهاجران افغانستانی داخل ایران از ابتدای انقلاب تا امروز دارای فراز و فرودهای زیادی بوده است. جمله مشهوری هم امام دارند که فرمودند «اسلام مرز ندارد.» و بسیاری از مهاجران به این جمله استناد میکنند و در بیان جهانبینی خود آن را تکرار می کنند. شناخت آنان از دین و هویت گویا جور دیگری است. امروز عملکرد افرادی مانند شهید فاتح هم گویا امروز مؤید این نگاه است. جوانانی که ملیت افغانستانی دارند، در ایران بزرگ شدهاند و امروز در خاک کشور سومی مثل سوریه برای دفاع از مناسبات دینی و مذهبی به مبارزه با دشمن مشغولند. این نشان از یک نگاه با المانهایی متفاوت با ملاکهای ناسیونالیستی مرسوم یا محدود شده جغرافیایی دارد. نگاهی که شاید با دید ترویج یافته منفعتگرایی که این روزها بر زندگی جامعه جدید سایه افکنده زیاد قابل توجیه و درک نباشد. مخالفانی دارد همانطور که موافقانی هم دارد. اما گویا افرادی مانند شهید فاتح از زاویهای دیگر به این موضوع نگاه میکنند و حساب و کتاب و منفعت در سیستم فکری آنان به گونه دیگری تعریف شده است که در این مسیر از جان خود نیز می گذرند. هیچ منفعتگرایی مادی توان توجیه اقدام آنان را ندارد. تمایل دارم درباره این «آرمانگرایی بدون مرز» اگر نظراتی از شهید میدانید که میتواند تبیینکننده این نگاه باشد، برایمان بگویید و در این باره قدری صحبت کنیم. عباس برادر شهید: ببینید، برآورد ما این است که این روزها اسلام حقیقی در خطر است. گونههای انحرافی و افراطی از اسلام در حال معرفی به مردمان دنیا است که قطعاً اصلیترین قربانی این نگاههاف اسلام اصیل و ناب خواهد بود. روز گذشته یکی از مشاوران سابق دکتر کرزی که فرزندش از دوستان رضا بود، در مجلس او سخنرانی میکرد و ابعاد فتنه داعش را تشریح میکرد. او میگفت: «سوریه، عراق و ایران دریچههای حیاتی قلب اسلام هستند که قرائتی متفاوت و در ضدیت با امپریالیسم بینالمللی را پپیش میبرند. بقیه کشورها که تسلیم قلدران شدهاند و اسلامی که حکومتهای آنان دنبال میکند نهایتاًٌ یک مسلمانی بیآرمان، بیجهت و خنثی خواهد بود که به شدت با نسخه اصیل اسلام در آزادی و مدنیت فاصله دارد. اگر این 3 کشور لطمه بخورند یا از بین بروند، اسلام لطمات زیادی میخورد.» وقتی به مسأله این مدلی نگاه کنیم، دیگر ایرانی، افغانستانی، عراقی و سوری معنا ندارد. سجاد برادر شهید: وقتی ما مسلمانیم همه باید زیر یک پرچم جمع شویم. وقتی همه دنیا علیه ما متحد شده است، ایرانی، افغانستانی، ترک، عرب، بلوچ و ... معنا ندارد. همه مسلمانان که به دنبال اسلام اصیل هستند باید زیر یک پرچم باشند و برای حفاظت از آن تلاش کنند. در تشییع پیکر آقا رضا هم شرایط همینطور بود، دوستان ایرانی که ما آنان را انصار میخوانیم، در کنار ما مهاجران حضور یافته بودند و پا به پای ما در مراسم حضور داشتند. این ارزشمند است. خواهر شهید: دوستان ایرانی و افغانستانی زیادی داشتند. در مواردات اجتماعی ایشان بارها دیده شده بود که در ذهنیت ایشان این ملاکهای مرسوم که شما گفتید، وزنی ندارد. اگر کسی را برادر خود میداند آن را برگرفته از نگاه دینی و مذهبیاش میشناخت و به او علاقه داشت. برای او قومیت معنا نداشت. ایشان در رفتار خود روی این مسأله تأکید داشت که اسلام را «بدون مرز» ببیند. افغانستانی و ایرانی مطرح نیست. مهم اعتقادات و اهداف ماست که برای سعادت به دنبال آن در حرکت هستیم. با اینکه خانواده را به خاطر مادرم در جریان نگذاشته بودند، اما برای دفاع از اسلام و مقدسات ما رهسپار کشور دیگری شده بود. او این هدف را درک کرده بود. وقتی به جمعبندی رسیده بودند که مسأله سوریه یک مسأله حیاتی و کلیدی برای جهان اسلام است، برای حضور در آنجا اقدام کرده بودند. عباس برادر شهید: عکسی که از شهید فاتح در این روزها مشهور شده است را حتماً دیدهاید. روی سینه ایشان نوشته شده است: «یا فاطمه الزهرا(س)». یکی از رزمندگان برای من تعریف میکرد برخی نیروها هستند که بنا به دلایلی حاضر نیستند آن اوایل نام و نشانی این چنینی روی لباسهایشان هک شود، اما شهید فاتح شجاعانه ایدئولوژی و آرمان و هدفش را با یک شعار بر روی پیراهنش نقش میکرد و پا به میدان میگذاشت. پا به میدانی که به دلیل جنگ تن به تن و چریکی، احتمال اسارت در آن بسیار جدی بود. ملیگرایی جغرافیایی و مرز بندی شده برای این آرمانگرایی شجاعانه، چیزی شبیه شوخی است. شما چطور درباره شهادت ایشان مطلع شدید؟ خبر را به شما چطور دادند؟ مادر شهید: روز دوشنبه بود که به خانه ما تلفن زدند. یک آقایی پشت تلفن بود. گفت منزل آقای بخشی؟ گفتم بله. گفت شما مادر آقا رضا هستید؟ گفتم بله. گفت: ما میخواهیم به سوریه برویم میخواهیم یک چیزی که ایشان سفارش کرده بودند برایشان ببریم را بیاییم و از شما بگیریم و ببریم. گفتم چه چیزی میخواهید؟ گفت: حاج خانم به شما زحمت نمیدهم. من شمارهام را میدهم بگویید پدر یا یکی از برادرهایش تماس بگیرند من به آنها بگویم و قرار بگذارم برای اینکه ببینمشان. پسرم علی را صدا کردم که بیا این شماره را بنویس. خواهر شهید: من بلافاصله مشکوک شدم و تماس گرفتم که اگر چیزی شده به من بگویید. که گفتند نه بفرمائید برادرشان تماس بگیرند من با ایشان درمیان میگذارم. برادرم که تماس گرفت ماجرا را به ایشان گفتند. البته بازهم چند ساعتی ما خبر نداشتیم. چون به خاطر حال مادرم، برادرانم چیزی به ما نگفتند. عباس برادر شهید: ما اصلاً تصور نمیکردیم که رضا شهید شده باشد. چون وقتی فهمیدیم که سوریه میرود و از او پرسیدیم که تو آنجا چکار میکنید به همه ما گفته بود که من آنجا یک مقدار کار دفتری میکنم تا امورات طی شود. بعضی مواقع هم با این رزمندههایی که میجنگند به حرم حضرت زینب(س) میروم و آنجا برایشان مداحی میکنم و بعد مجدداً بر میگردم به محل کارم. خب، ما فکر نمیکردیم، داداش رضا فردی بوده که چندین عملیات نظامی را فرماندهی کرده است. خواهر شهید: با اینکه احساس میکردیم که خیلی به ایشان نزدیک هستیم، حالا میفهمیم که چقدر از درونیات ایشان بیاطلاع بودیم. سری آخر که رفته بودف گفت این سری بروم، دو هفتهای بر میگردم. واقعاً هم دو هفتهای برگشت. یک هفته قبل از بار آخری که میخواستند بروند، خیلی جدی با ایشان صحبت کردم و گفتم من از شما خواهش میکنم که نروید، بمانید و این روزهای پایانی درستان را تمام کنید. برای دکترا برنامهریزی کنید. به هر حال کشور افغانستان امروز به بچههایی که در مقاطع تحصیلی ارشد و دکترا هستند، خیلی نیاز دارد. این بچهها اگر وارد کشور شوند بلافاصله موقعیتهای شغلی خوب خواهند داشت و میتوانند به راحتی جذب سیستم شوند. اگر زبان خوب داشته باشند هم با حقوق بسیار عالی میتوانند مشغول فعالیت شوند. با توجه به اطلاع دقیقی که از سیستم افغانستان داشتم، به ایشان گفتم که اگر با این رده علمی شما وارد کشور شوید حداقل ماهی 7 تا 8 میلیون درآمد خواهید داشت و میتوانید در ردههای متعالی وارد سیستم شده و مشغول به کار شوید. علیرغم همه توضیحات من و آگاهیای که خودشان داشتند و از نفع مادی ماجرا آگاه بودند، اما به هیچ عنوان زیر بار نرفتند. به من گفتند: «خواهرم، من هدفم را انتخاب کردم. ولی چون شما اصرار میکنید و بزرگتر هستید من گوش میکنم. فقط اجازه بدهید من این بار آخر را بروم و قول میدهم که دو هفته دیگر برگردم و این مسیر را پیش بگیرم.» رفت و به دو هفته هم نکشید که برگشت. مادر شهید: خون رضا، در راه اسلام ریخته شد. درخت اسلام ریشهاش با خون این شهیدان محکم میشود. شکر خدا که در راه او شهید شدند. خون ایشان روی زمین نمیماند و به امید خدا پیروزی با ماست. فرزندان ما برای دین ما رفتند، به برکت خون ایشان، انشاءالله وحدت ما بیشتر شود. مصلحت حق این بوده است که این چنین بروند. سجاد برادر شهید: ما بیشتر از قبل شگفتزده شدیم وقتی یک شب بعد از شهادت رضا، یکی از فرماندهان انتظامی رده بالای استان خراسان سرزده به منزل ما آمدند و شهادت او را به پدرم تبریک و تسلیت گفتند. ایشان از جوانی رضا و آرمانگراییاش شگفتزده بودند و برای پدرم سخن میگفتند. در مراسم تشییع پیکر رضا و شهید ابوحامد این نیروهای انتظامی ایران بودند که برای یک مهاجر افغانستانی مارش نظامی زدند و مردم ایران و افغانستانیهای ساکن مشهد همه و همه آمده بودند. مراسم تشییع پیکر ایشان خیلی باشکوه بود. در حرم رضوی و بعد که براساس هماهنگیها پیکرشان در بهشت رضا(ع) مشهد به خاک سپرده شد، جمعیت خیلی عجیب بود. مشهد پر شده بود از برنهایی که تصویر برادر رضا و شهید ابوحامد روی آن نقش بسته بود. رضا برای دین رفت و امروز شهادتش افتخاری برای همه مسلمانان شده است. از آنجاییکه شهید فاتح یک جوان تحصیلکرده در رده بالای علمی در فضای دانشگاهی و حوزوی بوده است، مسلط بر دو زبان بینالمللی بوده است، موقعیتهای خوب شغلی در انتظار او بوده است، نمیتوان گفت که فردی با چنین درک و استعدادی، تصادفی و هیجانی این مسیر مقاومت و حضور در جبهه را انتخاب کرده باشد. همانطور که خانم دکتر فرمودند، موقعیتهای خیلی بهتری هم برای ایشان در خاک افغانستان بسیار فراتر از خاک ایران برای ایشان فراهم بوده است. اما شهید فاتح راه دیگری که همان طی مسیر آرمانها بوده است را انتخاب میکند. در روزگاری که میل طبیعی جامعه گذار به بیآرمانی و منفعتگرایی شخصی شده است، او چطور این مسیر را انتخاب کرده است؟ ملاک او برای ادامه زندگی چه بوده است؟ چه چیزی در نظر او چنان ارزش بالایی داشته است که آن را در خطر دیده است و برای حفظ آن پا به میدان گذاشته است؟ من فکر میکنم حتماً درباره یک موضوع دریافتی داشته است که اگر آن موضوع یا آرمان لطمه ببیند یا ضربه بخورد، دیگر ادامه زندگی رضا بخشی معنا ندارد و باید این اصل و بنیان حفظ شود. درباره این موضوع با شما گفت وگو کرده بود؟ عباس برادر شهید: رضا آدم کوتهنظر و بستهای نبود. موقعیت شناسی بالایی داشت. همیشه توان تحلیل پدیدهها را داشت. درگیر محدودیتهای امروز زندگی ما نبود. او آگاهانه هر مسیری را انتخاب میکرد. او نوک پیکان را دید. او حفاظت از کیان دین را انتخاب کرد. سجاد برادر شهید: بدون تعارف، رضا جبهه را جبهه مقابله با صهیونیستها دیده بود. لب مرز آنان بود که به شهادت رسید. در مطالبش هست که چیزی نمانده تا با مادر اصلی این تکفیریها و داعشیها که همان صهیونیستها هستند، رودررو شویم. او از ابتدا هم برای جنگ با کفار رفته بود. میان مسلمانان و برادران شیعه و سنی، با تکفیریها فاصله و زاویه خیلی زیاد است. با این حال شهید فاتح دشمن اصلی را تکفیری ها نمیدید، آنها را عروسک دست صهیونیستها میدید و فاطمیون برای نبرد نهایی در سرزمین قدس آمادهاند. شهادت ایشان این مسیر را محکم میکند. بعد از شهادت او خون خیلیها اعم از ایرانی و افغانستانی به جوش آمده بود. خیلی از کشورها برنامه دارند تا ریشه اسلام را از بین ببرند. این رزمندگان برای مقابله با آنان وارد میدان شدهاند. خواهر شهید: آخرین باری که با شهید فاتح صحبت میکردم، به ایشان گفتم: «شما بیش از 2 سال در این جبهه جنگیدید. بس است دیگر. شما به وظیفه خودتان عمل کردید و کافی است. دیگر نروید» اما ایشان همان حرفهای بار اول را به من زدند که «من راه خودم را انتخاب کردم. باید برای دفاع از اسلام و اهل بیت(ع) رفت.» ایشان این قضیه را به نحوی جدی و آگاهانه درک کرده بودند. ایشان اسلامف دین و مذهب ما را در معرض خطر دیده بودند. دین حقیقی در موقعیتی قرار گرفته است و برای حفظ آن باید راهی حسینی را در پیش گرفت. با این برآورد و درک ایشان وارد میدان شدند. ایشان با عملکرد خودشان به ما فهماندند که مسأله اصلی «نژاد» و «ملیت» نیست بلکه مهم هدف و برنامهای است که برای آن خلق شدهایم و باید برای حفظ آن تلاش کنیم. طبق فرمایشات برادرانم، این شهیدان با خون خودشان اثبات کردند که چطور این مسیر را باید طی کرد. افرادی که هیچ اطلاعی نداشتند به دنبال این بودند که چه شده و چطور ما میتوانیم راه ایشان را ادامه بدهیم. سجاد برادر شهید: اگر بخواهم حقیقی حرف بزنم. من با اینکه برادر بزرگتر او بودم زیاد درباره رفتن او توجیه نبودم و با او موافق نبودم اما نه اینکه امروز چون برادر شهید شدهام، این را بگویم، والله قسم این دشمنان خیلی قسیالقلبند و باید برای دفاع برخیزیم. مدتی است که برخی از رسانههای خارجی تمایل دارند که فضا را یک دعوای میان مذهبی نمایش دهند. در حالی که حقیقت امر تا آنجایی که داریم با این خبرسازیها متفاوت است و اتفاقاً هجم زیادی از رزمندگان اهل سنت دوشادوش رزمندگان شیعه و ... در عراق و سوریه در حال نبرد با داعشیها هستند. نگاه شهید فاتح در ضدیت با ملاکهای قومگرایانه را تبیین فرمودید، علاقمندم که قدری درباره تحلیلهای درون دینی ایشان بشنوم. ایشان به مسأله چطور نگاه میکردند؟ خواهر شهید: امام خمینی(ره) فرمودند که در هر شرایطی باید وحدت خود را حفظ کنیم. همینطور که قومیت و ملیت، مسأله نیست، شیعه و سنی هم در این میادین مهم نیست. ما همه با هم برادر و خواهریم و باید متحدانه در کنار هم علیه دشمنان بایستیم. دشمن متوجه این شده است که از هر راهی بخواهد وارد شود، امکان ضربه زدن ندارد. شاید ندیده باشیم اما زیاد درباره دسیسههای آنان شنیدهایم. امروز هم القای جنگ بین مذهبی و تفرقهاندازی میان مسلمانان و فرق مختلف هم رویه جدید آنان است. در تمامی کشورهای منطقه اعم از عربی و غیر عربی و حتی داخل ایران روی این موضوع سرمایهگذاری کردهاند. اما امروز جوانان ما این موضوع را درک کردهاند. همراه با شهیدان توسلی و فاتح تعداد زیادی از رزمندگان هستند که با نیروهای تکفیری میجنگند و بارها شنیدهایم و برای ما نقل کردهاند که هجم زیادی از برادران اهل تسنن در خط مقدم جبههها حضور دارند و متحدانه و همراه با برادران شیعه با دشمن تکفیری میجنگند. چرا که این را درک کردهاند رسانههای دشمن به دنبال چه هستند و این تفرقه میان فرق مسلمان بازی چه کسانی است و نتیجه آن به سود چه کسانی خواهد بود. عباس برادر شهید: همین سری آخر که همراه شهید فاتح تعدادی از شهدا را به ایران آوردند، مطلع شدیم که یک شهید متعلق به یک خانواده اهل سنت و ساکن شیراز در میان آنان بوده است. خب این یک سند است که رزم برای دفاع از کیان اسلام و دین و مقابله با دشمن تکفیری شیعه و سنی ندارد و همه با هم علیه دشمن متحد هستند. سجاد برادر شهید: اگر اجازه بدهید من یک گلایه هم دارم و آن اینکه بارها دیدم که اگر برادران اهل سنت به هم میرسند از هر جای دنیا که باشند وقتی با هم روبرو میشوند، دیدهبوسی میکنند و همدیگر را در آغوش میگیرند. حتی با بسیاری از برادران شیعه هم این چنین رفتار میکنند. بخش قابل توجهی از شیعیان هم متقابلاً همین رویه را دارند و برایشان شیعه و سنی ندارد و با همدیگر مهربانانه و برادرانه مواجه میشوند. اما عدهای از برادران شیعه خودمان هم هستند که گلایه من از آنان است که تا میفهمند شیعه هستی، سؤال بعدیشان این است که بچه کجایی؟ ترکی؟ لری؟ افغانستانی هستی؟ یا ... و بعد با شنیدن پاسخ سؤالشان دوباره مرزتراشی های مضحک و الکی میکنندو مرزهایی که در تعریف اسلام هیچکدام رسمیت ندارد. خب این روند باید در فرهنگ ما تغییر کند. این به مغایرت مسلمانی ما با اسلام راستین هم برمیگردد. باید قدری در این باره بیشتر فکر کنیم تا این روند انشاءالله در میان ما اصلاح شود. اینها همه درد است. دردهایی که به اتحاد ما خدشه میزند. شنیدم که هر دو شهید بزرگوار نزدیک مرز اسرائیل شهید شدند. بارها شنیدیم و در اخبار و اسناد تصویری ویدئویی هم دیدیم که حتی سلاحها و تجهیزات نظامی داعشیها هم متعلق به آمریکاییها، سعودیها و اسرائیلیها است و از طرف آنان تجهیز میشدند. جالب اینکه نوک پیکان مقاومت در برابر آنان در اکثر کشورهای منطقه خصوصاً سوریه، امروز مجاهدان افغانستانی هستند. این برای من بسیار قابل توجه بود. عباس برادر شهید: شهید فاتح گفتههایی دارند که این مطلب را تأیید میکند و پیش از اینکه همین بار آخر بروند، گفته بودند که این بار باید بروم چون به اصل ماجرا و دشمن حقیقی که پشت اینها مخفی شده است، بسیار نزدیک شدهایم. سجاد برادر شهید: ابوعباس، مهاجر افغانستانی ساکن سوریه و فرمانده نیروهای آنجا است. او میگفت اگر شما به مسأله دقیق نگاه کنید، حقیقت جنگ این است که جنگ امروز جنگ اسلام با یهود است. ماجرا برای ما تکرار ماجرای خیبر است. وقتی به مسأله این چنین نگاه میکنیم تا سرنگونی دشمن اصلی پیش میرویم. اگر به مسأله اینطور نگاه شود، به گواه گفتههای بزرگان دین، امروز اجر این شهدا همتراز شهدای خیبر خواهد بود. مادر شهید: من همه غصهام این است که رضا به من هیچ چیزی از خودش نمیگفت. رازدار بود. بار آخر به من گفت بروم وسایلم را تحویل بدهم، دو هفتهای برمیگردم. رضا از همه ما جلو زد و زودتر از همه ما رفت. «والسابقون السابقون اولئک المقربون». -
تاپیک جامع تحولات یمن (1) تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)
Yasin313 پاسخ داد به reza4087 تاپیک در اخبار تحلیلی
یمن ویتنام عربستان بامداد پنجشنبه(۶ فروردین) سفیر عربستان در آمریکا از آغاز عملیات «توفان قاطع» برای تجاوز نظامی به یمن خبر داد. ۱۰کشور در این تجاوز نظامی مشارکت دارند که شامل اعضای شورای همکاری خلیج فارس جز کشور عمان، به علاوه ترکیه، اردن، مصر، الجزائر و سودان است زمزمههایی نیز از پیوستن پاکستان و حتی افغانستان به این ائتلاف به گوش میرسد .اما سؤالاتی که در این میان ذهن تحلیگران را به خود مشغول کرده این است که چرا عربستان دست به چنین ماجراجویی خطرناکی زد؟ فرجام تجاوز نظامی به خاک یمن چه خواهد بود؟ و آیا عربستان خواهد توانست از این گردابی که خود را در آن وارد کرده خارج شود یا اینکه یمن به ویتنامی دیگر برای عربستان تبدیل خواهد شد؟ ساعت ۲۴ روز پنج شنبه(۶فروردین سال جاری) «محمد بن سلمان» فرزند پادشاه و وزیر دفاع جوان و بیتجربه عربستان فرمان حمله نظامی به یمن را صادرکرد. طبق این فرمان هواپیماهای عربستان اهدافی را در صنعا پایتخت یمن بمباران کردند (به گفته برخی منابع در این حملات ۱۷۰ هواپیما شرکت داشتند که تعداد زیادی از آنها متعلق به عربستان بوده است)و در عین حال حدود ۱۵۰ هزار نظامی این کشور در پشت مرزهای این کشور با یمن مستقر شدند. به دنبال این حملات و در سکوت تائید آمیز سازمان ملل تا کنون صدها غیرنظامی یمنی که بیشترشان نیز زن و کودک هستند کشته و زخمی شدهاند و بسیاری از زیرساختهای یمن نیز نابود شده است. بلافاصله پس از شروع تجاوز نظامی به یمن وزرای خارجه ۲۲ کشور عربی در نشستی در شهر «شرمالشیخ» مصر با پیشنویس قطعنامهای که خواستار تشکیل ارتش متحد عربی است موافقت کردند. کشورهای عربی مدعیاند خواستار تشکیل این ارتش برای مقابله با تهدیدهای امنیتی در منطقه هستند. ائتلاف ۱۰ کشور تحت رهبری عربستان اعلام کرده اند که بنا به درخواست «منصور هادی» رئیس جمهور مستعفی و متواری یمن تصمیم به مقابله با حوثیها گرفتهاند و اینکه هدف از این حمله نظامی نجات مردم یمن از دست حوثیها است! و چون یمن به اشغال نظامی ایران!! درآمده ائتلاف تحت رهبری عربستان مجبور به این مداخله نظامی شده است .سخنگوی نیروهای متجاوز به یمن موسوم به عملیات «توفان قاطع» نیز هدف از حملات در یمن را نابودی انصارالله و بازگرداندن حکومت «منصور هادی» در این کشور ذکر کرد. اما بلافاصله تحلیگران مسائل منطقه سؤالات متعددی را پیش روی عربستان و ائتلاف تحت رهبری او قرار دادند؛ اگر هدف از این تجاوز نجات مردم یمن است چرا عربستان در موارد مشابه برای نجات سایر ملتهای عرب منطقه از اشغال نظامی آمریکا و رژیم صهیونیستی در عراق و لبنان و فلسطین دست به کار نشد؟ چرا عربستان برای رهایی فلسطین که بیش از ۶۰ سال است تحت اشغال نظامی رژیم اسرائیل قرار دارد، دست به تشکیل ائتلاف و حمله به سرزمینهای اشغالی نمیزند؟ اگر عربستان واقعا از عملیات نظامی در یمن حسن نیت داشت چرا در مورد حمله اخیر نظامی رژیم صهیونیستی به نوار غزه و کشتار صدها زن و کودک مظلوم فلسطینی دست به چنین قاطعیتی نزد؟ اگر کشورهای عربی توانایی گردهم آمدن و حمایت از اعراب را داشتند چرا برای حمایت از ملت فلسطین که هم عرب است و هم سنی وارد عمل نمیشوند؟ اگر هدف حمایت از دولت مشروع یک کشور عربی میباشد پس چرا برای حمایت از بشار اسد در سوریه وارد عمل نشدند؟ اگر «عبد ربه منصور هادی» رئیس جمهور مشروع و مورد حمایت مردم یمن است. پس چرا هیچ کس در یمن حاضر نیست از او حمایت کند و وی مدام در حال فرار است؟ اما جدای از نیات واقعی عربستان در این تجاوز نظامی به کشور یمن نکتهای که نباید در تحلیلها آن را فراموش کرد این است که در این حمله یک اجماع معنیدار و یک اتحاد طبیعی بین آمریکا، اروپا، رژیم صهیونیستی و حتی گروههای تروریستی وابسته به القاعده نیز شکل گرفته است. حمله به یمن با چراغ سبز جناح غربی شورای امنیت انجام شد و این تجاوز نظامی ۲ روز بعد از پایان سفر «فیلیپ هامون» وزیر امور خارجه انگلیس به ریاض آغاز شد. وی آخرین مقام غربی بود که با مسؤلان سعودی پیش از حمله به یمن دیدار کرده بود. مقامات آمریکایی اعلام کردند که واشنگتن در جریان این حمله بوده و با عربستان همکاری اطلاعاتی و لجستیکی داشته است. باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا نیز در یک تماس تلفنی با پادشاه عربستان، از تجاوز هوایی این کشور به یمن حمایت کرد. دیوید کامرون نیز در تماس تلفنی با ملک سلمان تأکید کرد انگلیس تمامی آنچه در توان دارد را برای حمایت از عربستان» انجام خواهد داد. یک مقام آمریکایی نیز اعلام کرد که این کشور، اهدای هواپیماهای سوخترسان و ردیاب به عربستان برای شرکت در حملات هوایی علیه یمن را بررسی میکند. هماکنون عربستان با استفاده از جنگندههای اف-۱۵ آمریکایی و تورنادوی انگلیسی، مناطق مسکونی یمن را بمباران میکند. دیپلماتهای فرانسوی آمریکایی و انگلیسی در کنار دیپلماتهای عرب و ترک نیز در سازمان ملل به شدت مشغول رایزنیهای دیپلماتیک هستند تا در کنار حمله نظامی به یمن با وضع قطعنامه، تحریم اقتصادی و تسلیحاتی فشارها به ملت مبارز یمن را تشدید کنند. در کنار اروپا، آمریکا، اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس گروههای تروریستی متحد القاعده و داعش نیز از حامیان این حمله هستند.گروه تروریستی تکفیری موسوم به «جیش الاسلام» در صفحه اختصاصی خود در پایگاه اجتماعی تویتر اعلام کرده که «در حمله به یمن در کنار عربستان قرار دارد».«زهران علوش» سرکرده این گروه تروریستی اعلام کرد ۵ هزار جنگجو به یمن برای جنگ با حوثیها اعزام کرده است.این گروه تروریستی تکفیری تاکید کرده اعزام این تعداد تروریست به یمن به درخواست رسمی عربستان صورت گرفته است. «حسن زید» دبیر کل حزب «الحق» یمن نیز گفته که نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی در این تجاوز نظامی به یمن شرکت دارد. حسن زید در صفحه فیسبوک خود نوشت: «این اولین بار است که یهودیهای صهیونیست در ائتلافی مشترک با عربها، عملیاتی مشترک اجرا میکنند. از طرف دیگر تجاوز نظامی عربستان به یمن چند هفته پس از آن صورت گرفت که بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سخنانی در مراسم معرفی «گادی آیزنکوت» به عنوان رئیس ستاد مشترک ارتش این رژیم از اینکه حوثیها بر باب المندب تسلط پیدا کنند ابراز نگرانی کرده و در واقع یکی از ماموریتهای وی را مقابله با آن اعلام کرده بود.روزنامه عبری زبان «یلی» نیز به نقل از « امیر ایشیل» فرمانده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی فاش کرد که در حال حاضر یک اسکادران از جنگندههای اسراییلی به کشورهای عربی برای سیطره بر یمن کمک کرده و به اهدافی در این کشور عربی حمله میکنند. براساس برخی گزارشهای درز کرده از منابع اطلاعاتی منطقه نیز پیش از حمله نظامی به یمن، کارشناسان نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی مدلی جامع از چگونگی حمله و حواشی آن را از طریق سعود الفیصل وزیر امور خارجه عربستان منتقل کرده بودند. در مدل رژیم صهیونیستی، به ضعف مفرط ارتش آل سعود اشاره و مروری بر رویارویی ارتش سعودی با حوثیها در سال ۲۰۰۹ شده است که در آن، شکست سنگینی را عربستان متحمل شد بر همین اساس پیشنهاد شده از ارتش های منطقه که با عربستان سعودی نزدیک هستند از جمله مصر، پاکستان و اردن در این حمله مشارکت داشته باشند. اما سؤال اینجاست که علت اصلی ایجاد این اجماع بیسابقه بر ضد مردم یمن و حمله عربستان به این کشور چیست؟ پاسخ به این سؤالات را باید در شعارهای جنبش انصارالله، جاه طلبیهای عربستان، جغرافیای یمن و تحولات میدانی این کشور باید جست وجو کرد. یکی از دلایل این اجماع بیسابقه در شعارها و آرمانی است که رهبران جنبش انصارالله دنبال میکنند.«حسین بدرالدین حوثی»، نماینده شیعیان صعده در مجلس یمن و دبیر کل حزب الحق، در ۱۷ ژانویه ۲۰۰۲ خواستار تحریم کالاهای آمریکایی و اسرائیلی شد. وی شعار« الله اکبر، مرگ بر آمریکا، مرگ بر اسرائیل، نفرین بر یهود و پیروز باد اسلام» را شعار رسمی شیعیان منطقه اعلام کرد. پس از این خواسته حوثیها، جمعیت زیادی از مردم یمن از آن استقبال کردند. و درست بعد از اعلام رسمی این شعار و همبستگی بخش زیادی از ملت یمن با این جنبش بود که دولت علی عبدالله صالح به همراه آل سعود و همچنین در ائتلاف با آمریکا تصمیم به مقابله جدی با جنبش حوثیها گرفتند که این مقابله علی رغم تحمیل چند جنگ هیچ موفقیتی که نداشته هیچ بلکه حتی علی رغم شهادت شماری از رهبران حوثیها از جمله حسین الحوثی این جنبش روز به روز بر وجهه مردمیش نیز افزوده شده است. چرایی حمله به یمن دخالت نظامی عربستان در یمن تازگی ندارد و این رژیم تا کنون چندین جنگ را به مردم یمن تحمیل کرده است.اما حمله اخیر ابعاد گسترده تری داردکه نشان از برنامهریزی قبلی دارد. شواهدنشان میدهدعربستان از چند ماه پیش در تدارک تجاوز نظامی به یمن بوده است. و برگزاری رزمایشهای متعدد نظامی و افزایش خریدهای تسلیحاتی مقدمهای برای این تجاوز بوده است. عوامل تاثیر گذار برتجاوز نظامی عربستان به یمن را میتوان در مجموعهای از عوامل داخلی منطقهای و بینالمللی دانست. سطح داخلی جابجایی قدرت و کنار زدن منسوبین و فرزندان شاه سابق از ساختار سیاسی به شدت سنتی و قبیلهای عربستان و انتقال قدرت به نسل دوم از شاهزادگان سعودی موجب شد که این شاهزادگان برای مانور قدرت و اثبات کارآمدی به چنین قمار خطرناکی دست بزنند. نسل جدید شاهزادگان سعودی دیگر سیاست محافظه کارانه سلفهای خود را کنار گذاشتهاند. محمد بن سلمان وزیر دفاع جدید عربستان که دستور حمله نظامی به یمن را صادر کرد از جوانترین شاهزادگان سعودی است که به این مقام منصوب شده است. تصمیمگیریهای کنونی عربستان حول محمد بن سلمان وزیر دفاع جدید این کشور و فرزند مورد علاقه پادشاه جدید که «جوانی بین ۲۷ تا ۳۵ ساله» و «بیتجربه» است شکل میگیرد که تنها از دو ماه قبل سابقه فعالیت نظامی دارد. وی در حالی در نشست کابینه سعودی شرکت میکند که کسانی چون سعود الفیصل در آن شرکت دارند، که پیش از به دنیا آمدن وی، وزیر خارجه بوده است. افرادی مثل سلمان با بیتجربگی تمام آل سعود را وارد معرکهای کرده است که معلوم نیست دولت ضعیف و ناکارآمد سعودی بتواند از آن خارج شود. بر این اساس میتوان گفت بخشی از تجاوز گسترده عربستان به یمن از بیتجربگی و ناپختگی محمد بن سلمان وزیر دفاع کنونی ناشی میشود و از این دید اگر یکی از شاهزادگان نسل اول همچنان در این مقام حضور میداشت شاید عربستان بیمحابا بیگدار به آب نمیزد و میکوشید با احتیاط کار را پیش ببرد . سطح منطقه ای در بعد منطقهای شاید بتوان یکی از مهمترین دلایل حمله به یمن را استیصال عربستان در مقابل جبهه مقاومت و رسیدن گفتمان مقاومت به یک منزلت هژمونیک در سطح منطقه دانست. هم اینک در عراق، بحرین، سوریه، لبنان و فلسطین این تنها گفتمان مقاومت است که توانسته عزت و اعتبار را برای امت اسلامی پس از چند دهه تحقیر در مقال تجاوزگری بازگرداند. جنبش انصارالله یمن نیز دقیقا تحت تاثیر این گفتمان به دنبال کسب عزت و استقلال واقعی برای مردم یمن بود که دههها تحت اشغال غیرمستقیم عربستان سعودی قرار داشت. آل سعود به شدت از این وحشت داشت که در داخل یمن نیز به تاسی از گفتمان مقاوت جنبش انصارالله تبدیل به مدل دیگری از حزب الله لبنان شود. اشتباه بزرگ آل سعود این است که فکر میکند این روند را میتواند با مداخله نظامی متوقف کند. حمله به یمن را میتوان حاصل نگرانی شدید عربستان از سونامی گفتمان مقاومت از عراق تا بحرین و از فلسطین تا لبنان و از بحرین تا یمن دانست. شاید دلیل این اجماع بیسابقه آمریکا، اروپا و رژیم صهیونیستی نیز در همین نکته باشد عربستان میخواهد نقشی را که ایران در جبهه مقاومت ایفا میکند در جبهه سازش ایفا کند ولی چون در صحنه بازی را به حریف واگذار کرده است سعی دارد با این لشکر کشیها موقعیت خود را به عنوان یک رهبر منطقهای از سوی سایر بازیگران به رسمیت بشناساندو غرور جریحهدار شده خود را در نزد ملتهای منطقه بازیابی کند. سطح بین المللی در سطح بینالمللی نیز عربستان همچون رژیم صهیونیستی به شدت از این مسئله وحشت دارد که آمریکا و اروپا در سایه توافق با ایران آل سعود را در منطقه خاورمیانه تنها بگذارد. عرصه برای یکه تازی بیش از پیش ایران فراهم شود. بر این اساس حمله نظامی به یمن را میتوان واکنش عجز آلود آل سعود به افزایش احتمال تقویت موقعیت منطقهای و بینالمللی ایران به دنبال توافق احتمالی در مذاکرات هستهای دانست. تحولات داخلی یمن را نیز میتوان از عوامل تسریعکننده تجاوز نظامی عربستان به این کشور داست. به عبارت دیگر تجاوز نظامی به یمن واکنش وحشت زده عربستان به تحولات داخلی یمن بود. اما علت این وحشت زدگی را در جغرافیا و موقعیت استراتژیک یمن باید جست وجو کرد. تسلط مردم یمن بر سرنوشت خودشان و به وجود آمدن یک نظام سیاسی مستقل در یمن میتواند تاثیرات ژئوپلتیکی گستردهای داشته باشد. اشراف یمن بر تنگه باب المندب و بر دریای سرخ در واقع وضعیت یمن را ویژه کرده است همگرایی با شیعیان عربستان و احتمال به خطر افتادن منابع نفتی عربستان نیز میتواند از دلایل حمله شتابزده عربستان به یمن باشد. یمن از لحاظ استراتژیکی دارای اهمیّت ویژهای است، زیرا جنوب یمن در بخش شمال غربی و شامل شرقی «باب المندب» قرار گرفته و این تنگه بین دریای سرخ و اقیانوس هند واقع شده است و نزدیکترین آبراه بین شرق و غرب است. این کشور یکی از نقاط حساس استراتژیکی مورد نظر شرق و غرب است. یمن با تسلط بر تنگه «بابالمندب» قادر به کنترل دریای سرخ بوده و حتّی میتواند آنجا را با دارا بودن جزیره مهم و استراتژیکی«بریم» ببندد. این جزیره، تنگه «بابالمندب» را به ۲ بخش آبراه شرقی به نام «بابالاسکندر» و آبراه غربی به نام «میون» تقسیم کرده است.علاوه بر جزیره «بریم»، جزیره «زقر» که در فاصله ۲۹ کیلومتری یمن قرار دارد، امکان کنترل و مراقبت فعالیتهای دریایی آن نقطه را میسر میسازد. محاصره «بابالمندب» از سوی نیروهای ارتش مصر در جنگ ۵ روزه سال ۱۹۴۶ یک تجربه تاریخی برای رژیم اشغالگر قدس بود، لذا امنیّت یمن برای آن رژیم نیز دارای اهمیّت حیاتی است.دارا بودن سواحل طولانی در دریای سرخ و دریای عرب و نیز به علّت وجود بنادر مهمّی مانند عدن، حدید و فحاء که به اهمیّت استراتژیکی یمن میافزاید. کشف نفت نیز در مرزهای مشترک یمن و عربستان موجب درگیریهایی بین دو کشور شده است و دولت عربستان در صدد ضمیمه کردن مناطق نفتخیز یمن به خاک خود میباشد. هر طرفی در درگیریهای داخل یمن پیروز شود، به صورت عملی کنترل گذرگاهی که نفت دریای سرخ را از طریق گذرگاههای دریایی اقیانوس هند به آسیا میرساند، در اختیار خواهد داشت«سلطه کامل بر تنگه استراتژیک باب المندب» از سوی یمن و جنبش انصارالله از یک سو و تسلط ایران بر تنگه هرمز از سوی دیگر یعنی ۲ شاهراه مهم اصلی و استراتژیک انتقال نفت منطقه به بازاهای بینالمللی کابوسی است که هم عربستان و هم آمریکا و رژیم صهیونیستی را به شدت نگران کرده است. آل سعود با آگاهی کامل از این موقعیت استراتژیک همواره در طول چند دهه گذشته تلاش کرده بر سیاست و حکومت یمن سیطره داشته و همواره سعی کرده بود با دخالتهای سیاسی و حتی لشکر کشی نظامی دولت حاکم بر یمن را در مدار خود حفظ کند. جنبش انصارالله یمن این بازی آل سعود را به هم ریخت و یمن به تدریج طی چند سال گذشته از حوزه نفوذ عربستان خارج شد. سیاستهای غلط عربستان در یمن و نفرت تاریخی یمنیها از آل سعود نیز عامل تسریعکننده این روند و قدرت گرفتن جنبش مردمی انصارالله بود. به گفته دبیر کل حزب الله لبنان دلیل واقعی برای این جنگ آن بود که عربستان در یمن شکست خورد و احساس کرد که یمن حق حاکمیت واقعی خود را پیدا کرده و در برابر کسی سر تعظیم فرود نمیآورد و هدف از این جنگ بازگرداندن سیطره و سلطه عربستان بر یمن بود. با قدرت گرفتن روز افزون جنبش مردمی انصارالله در یمن و حمایت گسترده مردمی از این جنبش تمامی نقشههای عربستان که در طول چند سال گذشته برای آن تلاش کرده بود در یمن نقش بر آب شد و در نهایت حتی صنعا پایتخت نیز به دست انقلابیون افتاد. با سقوط پایتخت به دست انقلابیون، عربستان تلاش زیادی کرد که یک دولت موازی در شهر «عدن» تشکیل دهد. بر این اساس ریاض «عبد ربه منصور هادی» رئیس جمهور مستعفی و مزدور خود و وزرای کلیدی وی را از صنعا به عدن فراری داد و در یک هماهنگی به همراه چهار کشور عرب امارات، کویت، بحرین و قطر سفارت خانههای خود را نیز از صنعا به عدن منتقل کرد تا با تشکیل دولت موازی جنوب یمن را تحت اختیار خود بگیرند. آل سعود برای پشتیبانی این دولت خیالی خود و تحمیل خواستههای نامشروع خود به انقلابیون حتی دست به تهدید زده و اعلام کرد که عدن خط قرمز عربستان است.اما این طرح نیز به سرعت و با پیشرفت سریع انقلابیون به سمت عدن و سقوط این شهر به دست ارتش و نیروهای مردمی جنبش انصارالله نقش بر آب شد و رژیم آل سعود مجبور شد اشتباه استراتژیک خود را مرتکب شده و وارد باتلاق یمن شود. ۶ دلیل برای شکست عربستان عربستان، مصر و کم و بیش سایر دولتهای شرکتکننده در ائتلاف نظامی علیه یمن اعلام کردهاند که اگر حملات هوایی نتواند جنبش مردمی انصارالله را نابود کند آنها به حمله زمینی دست خواهند زد. اما حتی در صورت آغاز حمله زمینی نیز دلایل عدیدهای را میتوان مطرح کرد که حمله نظامی به یمن نه تنها شکست میخورد بلکه در نهایت به ضرر عربستان که صحنه گردان اصلی این معرکه نیز هست منتهی خواهد شد؛ ۱- تاریخ ثابت کرده که حملات هوایی برای دست یابی به موفقیتهای نظامی و سیاسی در سطح زمین به هیچ وجه قرین موفقیت نبوده است. حمله ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا جدیدترین مورد این شکستها است.اگر حملات هوایی آمریکا در عراق برای نابودی داعش و در پاکستان، افغانستان، سومالی و یمن برای نابودی القاعده موثر بود در آن صورت میشد انتظار داشت حملات هوایی عربستان نیز با هدف نابودی جنبش انصار الله موثر باشد. این حملات قادر نخواهد بود در روی زمین موازنه قوا را به نفع دوستان آل سعود و به ضرر جنبش انصارالله تغییر دهد. در همین چند روز شروع حملات هوایی عربستان نیز این حملات در متوقف کردن انقلابیون یمنی هیچ توفیقی نداشته است. ۲- نظامیان سعودی فاقد هنر جنگیدن هستند. آل سعود از نظامی گری تنها خرید و انبار کردن سلاح را به خوبی میداند. عربستان فاقد توانایی برجسته نظامی از بعد نیروی زمینی است و همین شرایط درباره سایر کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس نیز صدق میکند. ارتش کوچک عربستان ترکیبی است از نیروهای پاکستانی، افغانی، بنگلادشی، سومالیایی و بعضی از ملیتهای دیگر است و این ارتش اجارهای هیچ انگیزهای غیراز پول برای جنگیدن ندارد و مهمتر از آن فاقد تجربه جنگیدن نیز است و قادر نیست اهداف بلند پروازانه عربستان را در یمن تحقق بخشد. عربستان پیش از این نیز تجربه مداخله نظامی در کشورهای منطقه را داشته که بلااستثناء در همه موارد شکست خورده است. لشکر کشی نظامی عربستان به بحرین با هدف مقابله با انقلاب بحرین شکست خورد آن هم در شرایطی که انقلابیون بحرینی مسلح نبوده و فقط با برپایی تظاهرات مبارزه میکنند! در یمن نیز تاریخچه طولانی درگیریها همه از شکست مداخله گران خارجی حکایت دارد. ۳- توانایی ذاتی مبارزان جنبش انصارالله یمن دلیل دیگری است که چشمانداز مداخله نظامی عربستان را در یمن تیره و تار میکند. ارتش کلاسیک و اجارهای عربستان در صورت حمله زمینی در مقابل چند صدهزار نیروی مردمی یمن که از بدو تولد سلاح در دستشان است و چریک از مادر زاده میشوند هیچ شانسی نخواهد داشت. جنگهای ۶ گانهای که مبارزان حوثی بر ضد دولت یمن انجام دادهاند، تجربه نظامی گستردهای را در اختیار آنها قرار داده است. در جنگ سال ۲۰۰۹ میلادی مبارزان حوثی در همان ابتدای درگیریها با نفوذ در عمق ۳۰ کیلومتری خاک عربستان بر ۲۵ روستای مرزی عربستان سعودی در کمتر از یک هفته مسلط شدند و شماری از ادوات نظامی سعودیها را نیز به غنیمت گرفتند .در آن زمان عربستان مجبور شد برای بازپس گرفتن تجهیزات نظامی خود پول بپردازد. ارتش عربستان یک هفته پس از درگیری مستقیم زمینی با مبارزان الحوثی، در هفته اول دسامبر ۲۰۰۹، در یک فراخوان از نیروهای ذخیره و احتیاط ارتش خواست که خود را برای شرکت در جنگ معرفی کنند.ارتش عربستان در این جنگ سه پایگاه نظامی خود را به نامهای قمرا، الجابری و جبل الدخان از دست داد و این پایگاهها به تصرف مبارزان الحوثی در آمد. عربستان در جنگ سال ۲۰۰۹ و پس از استیصال در مقابل مبارزان حوثی حتی از بمب فسفری علیه مرزنشینان غیرنظامی شیعه نیز استفاده کرد. حتی با شکست ارتش یمن و ارتش عربستان در مقابل مبارزان حوثی جنگندههای آمریکایی نیز در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۹ چندین نوبت مناطقی از استان صعده، شرق شهر ضحیان و مناطق طخیه و یسنم را هدف حملات هوایی قرار دادند. عفو بینالملل نیز در همان زمان اعلام کرد که بنابر شواهد و مدارک موجود، در این حملات از موشکهای کروز و بمبهای خوشهای ساخت آمریکا استفاده شده است. توانمندی نظامی حوثیها با در نظر گرفتن تسلیحات تحت اختیار آنها نشان میدهد این گروه قادر به ورود در دو نوع جنگ نظامی و چریکی هستند. توانمندی انصارالله نسبت به سال ۲۰۰۹ پیشرفت بسیار چشمگیری داشته است و نسبت به چند سال گذشته در شرایط کنونی توانایی و ادوات جنگی و زرهی ارتش یمن نیز در کنار مبارزان الحوثی برای مقابله با این جنگ تحمیلی قرار دارد. در همین جنگ اخیر نیز منابع آگاه یمنی درصنعا تاکید کردهاند که جنبش «انصار الله» و کمیتههای مردمی با نفوذ به عمق خاک عربستان بیش از ۳۰ نظامی سعودی را به اسارت گرفتهاند. علاوه بر آن تا کنون چندین جنگنده سعودی نیز توسط پدافند هوایی یمن سرنگون شده است. ۴- جنبش انصارالله یک جنبش زودگذر در یمن نیست بلکه به شدت در تاریخ یمن ریشه دارد. جنبشی که در تاریخ یمن ریشه دارد با حملات هوایی نه تنها نابود نمیشود بلکه همبستگی با آن بیشتر شده و موقعیتش نیز تقویت میشود.۴۰ درصد از ساکنان یمن که بالغ بر ۲۴ میلیون نفر جمعیت دارد وابسته به زیدیها هستند که حوثیها موقعیت ویژهای در میان آنها دارند. اکثر قبایل یمن که از قضا به دلایل تاریخی به شدت نیز از عربستان متنفرند مسلح بوده و در صورت وقوع جنگ به سرعت میتوانند نیرویی چندصد هزار نفری را برای مقابله با نیروی زمینی اجارهای عربستان تشکیل داده و جنگ را تا عمق خاک عربستان بکشانند.شاید بتوان اعلام آماده باش عربستان برای ۱۵۰ هزار نظامی این رژیم در مرزهای یمن را که رسانههای عربستان اعلام کردهاند، دلیلی بر اطلاع ریاض از این ظرفیت قوی دانست. انصارالله و دیگر مبارزان و مردم یمن نفرت انباشتهای از عربستان و شرکای منطقهایاش دارند و چنین اتفاقی مشروعیت مردمی مبارزه و مقاومت را افزایش داده و مسیر مبارزه را تسهیل خواهد کرد و در صورت شروع جنگ زمینی در محتملترین حالت اگر جنگ به عمق خاک عربستان کشیده نشود تبدیل به یک جنگ فرسایشی خواهد شد. ۵- از دیگر دلایل شکست احتمالی ائتلاف تحت رهبری عربستان در تجاوز نظامی به یمن اهداف متعارض کشورهای عضو ائتلاف و مسائل و بحرانهای داخلی آنها است که هر کدام با آن دست به گریبان هستند. مصر با ترکیه، عربستان با قطر، قطر با امارات دچار اختلافات سیاسی هستند. بیشتر کشورهای عضو ائتلاف جدای از اختلافات عدیده سیاسی و مرزی دچار بحرانهای داخلی نیز هستند. مصر یک دولت ورشکسته و با مشکلات سیاسی و اقتصادی بسیار است و ضرورتی برای مداخله در یمن بیشتر از آنچه که عربستان در آن کشور انجام میدهد نمیبیند و تنها از ترس قطع کمکهای مالی عربستان است که با آل سعود همراه شده است. ترکیه نیز انگیزهای مثل عربستان در یمن ندارد و بعید است که حاضر به فرستادن نیروی زمینی به یمن باشد. تنها نفع ترکیه از این همراهی خروج آنکارا از انزوایی است که بعد از شکست طرحهای بلندپروازانه اردوغان در منطقه با آن مواجه شده است. در مجموع با توجه به عمق اختلافات بین حکام بلاد عربی بعید به نظر میرسد که عربستان بتواند یک اتحاد پایدار جدید یا ارتش مشترکی به وجود بیاورد یا سایر کشورها را قانع کند که نیروی زمینی به یمن اعزام کنند در حملات هوایی نیز بیشتر هواپیماها و تجهیزات نظامی به کار گرفته شده از سوی دولت عربستان بوده و سایر کشورها مشارکت چندانی در این تجاوز نظامی ندارند. ۶- عربستان فاقد یک حکومت کارآمد و منسجم است و در صورت طولانی شدن و فرسایشی شدن جنگ در یمن و کشیده شدن جنگ به داخل خاک عربستان (که با توجه به تجربه جنگهای قبلی حوثیها با آل سعود و مرزهای طولانی دو کشور بعید نیست) به نظر میرسد که اختلاف و دو دستگی داخل ساختار حاکمیتی آل سعود، آنها را به عقب نشینی مفتضحانه از یمن متقاعد کند. شاهزادگان سعودی مخالف جریان حاکم و مقاماتی که اخیرا و پس از جابه جایی قدرت کنار گذاشته شدهاند در کمین شکست جنگ یمن نشستهاند در همین چند روز شروع این جنگ نیز گروه «ائتلاف جوانان الجزیره» از گروههای معارض عربستان در بیانیهای از اختلافات میان سران آل سعود درباره این جنگ خبر داد و اعلام کرد همزمان با ادامه عملیات «توفان قاطع» عربستان علیه یمن، شاهزادگان سعودی درباره این عملیات و تاثیرات و پیامدهای آن بر آینده نظام عربستان سعودی دچار اختلاف و تردید شدهاند و حتی برخی از آنان درباره موفق بودن نتیجه جنگ تردید کردهاند.ائتلاف جوانان الجزیره اعلام کرد: برخی از شاهزادگان در ساعات اولیه این عملیات علیه یمن، مخالفت خود را اعلام کردهاند و از جمله اینها، مقرن بن عبدالعزیز ولیعهد سعودی و «متعب بن عبدالله» پسر ملک عبدالله و رئیس گارد ملی هستند که مخالفت خود را اعلام کردهاند. مسئله دیگری نیز که جدای از اختلاف در بین شاهزادگان آل سعود را نگران میکند اعلام همبستگی شیعیان عربستان و قبایلی که در مرز مشترک و طولانی دو کشور زندگی میکنند با مردم یمن است. بسیاری از اهالی جنوب عربستان هم مرز با یمن نیز همزمان با تشدید نگرانی از پاسخ ارتش یمن و انصارالله به حملات جنگندههای سعودی مجبور شدند خانه و کاشانه خود را ترک کنند. در صورت شروع حرکتهای اعتراضی در مناطق شیعه نشین عربستان از یک سو و حرکتهای اعتراضی ناگهانی و پیش بینی نشده در سایر مناطق عربستان( مثل اقدامات مخالفان حمله به یمن در شهرهای بزرگ عربستان) معلوم نیست آل سعود چگونه خود را از این گرداب خود ساخته باید خلاصی دهد. هزاران یمنی در عربستان زندگی میکنند که ظرفیت ویژهای را به انصارالله میدهد تا پاسخ به این تجاوزگری را در داخل خاک عربستان و در شهرهای بزرگ این کشور انجام بدهد. نتیجه گیری روزنامه «واشنگتن پست» پس از شروع تهاجم نظامی عربستان به یمن در یادداشتی با نگاهی به تاریخچه مداخلات خارجی در یمن مینویسد: «در سالهای دهه ۱۹۶۰، مصر به باتلاق نبردی طولانی و پرهزینه در یمن وارد شد و دولت قاهره بهای بسیار هنگفتی برای این مداخله نظامی در یمن پرداخت: بیش از ۱۰ هزار سرباز مصری کشته شدند و بدهی بزرگی روی دست کشور ماند. این درگیری با عنوان «ویتنام مصر» لقب گرفت و رسانههای غربی نیز در آن زمان، مداخله در یمن را اشتباه کلاسیک در اوضاع درهم و برهم، سرزمینی دور ترسیم کردند.هماکنون این داستان میتواند بیشتر از مصر، برای عربستان سعودی که در عملیات «توفان قاطع» شرکت کرده، قابل تامل باشد. عملیاتی که شرکت مصریها در آن به نوشته نیروانا محمود، بلاگر مصری، «مهر تاییدی بر این امر است که رهبران قاهره نمیتوانند به عربستان سعوی «نه» بگویند.«توفان قاطع» عملیاتی برای ایجاد ثبات در یمن نیست بلکه عملیاتی است که بناست غرور فرسوده شده سعودیها دربرابر سلطه رو به رشد ایران در منطقه را به آنها بازگرداند. اما ماجراجویی خارجیها در تاریخ یمن، به ندرت آن طور که برنامهریزی شده بود، پیش رفته است.» خیلی طول نخواهد کشید که رسانهها از یمن به ویتنام عربستان نیز یاد خواهند کرد باید منتظر بود. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
Yasin313 پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
العالم ، روزنامه حریت چاپ ترکیه نوشت: دادگاهی دراستانبول قرار بازداشت 17 نظامی را به علت توقیف کامیون های حامل اسلحه برای تروریست های فعال درسوریه، صادر کرد که این نظامیان هم اکنون در بازداشت هستند. این 17 نظامی قبل از بازداشت به مدت 3 روز تحت بازجویی بودند و سرانجام به اتهام عضویت در گروهی تروریستی، تلاش برای براندازی نظام ترکیه و منع کارمندان از انجام وظایف خود بازداشت شدند. حریت اعلام کرد : 15 نظامی دیگر آزاد شدند ولی 10 نفر دیگر، تحت کنترل هستند و حق خروج از ترکیه را ندارند. عزیز تاکچی، دادستان کل سابق ترکیه که به علت صادر کردن دستوربازرسی و توقیف کامیونها عزل شد، روز سه شنبه این هفته اعلام کرد که از زمان صادر کردن این دستور تهدید به قتل می شود.در سال 2014 ، تعداد 32 نظامی در استان آدانا چند کامیون سرویس اطلاعاتی ترکیه را که برای تروریست های فعال در سوریه محموله های تسلیحاتی حمل می کردند، متوقف نمودند که 17 نفر از آنها با قرار دادگاه بازداشت شدند. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
Yasin313 پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
دو شهر شیعه نشین «فوعه» و «کفریا» در استان «ادلب» سوریه که چند هفتهای است دوباره به محاصره گروههای تکفیری درآمدهاند، هم اکنون به صورت کامل تحت تحت سیطره ارتش سوریه و نیروهای مردمی قرار دارند، اما نگرانیها در خصوص حمله قریب الوقوع گروههای تکفیری به این دو شهر و کشتار دسته جمعی شیعیان افزایش پیدا کرده است. ارتش سوریه برای رساندن موادغذایی و دارو به این دو شهر از بالگرد استفاده میکند و این اجناس از طریق هوا به این دو شهر میرسد، اما حجم کالاهای جابه جا شده از طریق، جوابگوی نیازهای مردم شهرهای فوعه و کفریا نیست. گروههای تکفیری با اشغال راههای شهرهای فوعه و کفریا به مناطق دیگر سوریه مانع از رفت و آمد مردم این دو شهر و نیز رسیدن کالاها و مواد غذایی به این دو شهر شدهاند. با وجود اینکه دو شهر شیعه نشین فوعه و کفریا در میان مناطق تکفیری نشین همچون شهر «بنش» قرار دارند، اما مردم این دو شهر به جای رها کردن منازلشان، راه مقاومت در برابر تکفیریها را انتخاب کردند و دهها تن از ساکنان این شهرها در راه مقابله با گروههای تکفیری به شهادت رسیدند. گروههای تکفیری در هفتههای اخیر پس از آنکه از اشغال شهرهای شیعه نشین فوعه و کفریا ناامید شدند، به شدت این دو شهر را با خمپاره و موشک هدف قرار دادند که این حملات منجر به شهادت و مجروحیت دهها تن از زنان، کودکان و مردم غیرنظامی این دو شهر شده است. ارتش سوریه هم در مقابل برای آزادی شهر ادلب و باز شدن راههای دسترسی به دو شهر شیعه نشین فوعه و کفریا عملیاتی را در روزهای اخیر شروع کرده است که این عملیات تاکنون با پیشروی ارتش سوریه و هلاکت دهها تن از تروریستها همراه بوده است. دو شهر شیعه نشین فوعه و کفریا در استان ادلب سوریه قرار دارد و این دو شهر تنها سی کیلومتر از مرزهای سوریه با ترکیه فاصله دارد. بیش از چهل هزار شیعه سوری در این دو شهر زندگی میکنند که تکفیریها به دنبال قتل عام آنها هستند. -
تاپیک جامع تحولات یمن (1) تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)
Yasin313 پاسخ داد به reza4087 تاپیک در اخبار تحلیلی
شبکه خبری العربیه اعلام کرد که یک افسر ایرانی در جنوب یمن به اسارت نیروهای هوادار عبدربه منصور هادی رئیس جمهور مستعفی این کشور درآمده است. العربیه که همزمان با حملات رژیم سعودی به خاک یمن دروغ پراکنی و شایعه سازی خود را افزایش داده است افزود: این افسر ایرانی سرگرد قاسم آصف زاده است که در منطقه خورمکسر و در ابتدای ورودی المعلا دستگیر شده است. جمهوری اسلامی ایران مسائل و تحولات یمن را صرفا یک امر داخلی میداند و ضمن رد هرگونه توسل به زور جهت حل مسائل این کشور بر راه حل سیاسی تاکید کرده است. چهارشنبه گذشته نیز در پی اظهارات بیاساس و واهی «العسیریی» سخنگوی حملات نظامی عربستان سعودی به یمن مبنی بر دخالت جمهوری اسلامی ایران در آموزش نیروهای انصارالله جهت ضربه زدن به مردم یمن و تخریب زیرساختهای حیاتی این کشور، کاردار عربستان به وزارت امور خارجه فراخوانده و مراتب اعتراض شدید جمهوری اسلامی ایران به وی ابلاغ گردید. دروغ گویی و اتهامهای واهی العربیه برای توجیه جنایات عربستان و آمریکا علیه غیرنظامیان و تاسیسات عمومی و خدماتی یمن صورت میگیرد. این دروغ پردازیها در چارچوب تبلیغات گسترده رسانهای برای گمراه کردن افکار عمومی و خدشه وارد کردن به وجهه مبارزان یمن صورت میگیرد که از سرزمین و عزت و کرامت خویش دفاع میکنند. -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
Yasin313 پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
دیروز پنج شنبه گلزار شهدای اهواز بر سر تربت پاک شهدای مدافع حرم اهواز شهیدان سید حمید تقوی، سید مهدی موسوی، جبار دریساوی، حسن حزباوی و و سردار شهید علی هاشمی فرمانده سپاه ششم امام صادق علیه السلام در زمان دفاع مقدس نائب الزیاره شما بودیم... امروز نیز در قطعه ای از بهشت کربلای شلمچه و یادمان شهدای هویزه بر سر تربت پاک سردار شهید سید حسین علم الهدی دعاگویتان بودیم... -
تیتر نمیخواد !
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
Yasin313 پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
تیتر نمیخواد ! -
تاپیک جامع تحولات یمن (1) تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)
Yasin313 پاسخ داد به reza4087 تاپیک در اخبار تحلیلی
«مجتهد»، فعال توئیتری عربستانی، در مجموعه ای از توئیت های تازه، گزارشی از وضع جسمی «سلمان بن عبدالعزیز»، پادشاه عربستان و خیز «محمد بن سلمان»، وزیر دفاع و پسر پادشاه برای رسیدن به قدرت ارائه داده است. برابر این توئیت ها یکی از نگرانی های محمد بن سلمان که ریاست دیوان پادشاهی را در دست دارد این است که پدرش در سخنرانیها گافی بدهد و اشتباه کند. به گفته «مجتهد سلمان بن عبدالعزیز» از سال 2011 به آلزایمر مبتلا شده و وضعیت جسمی اش وخیم شده اما با این وجود گاهی توان عقلی اش سالم به نظر می رسد. برابر این خبر وی همچنین با بیماری قلبی دست و پنجه نرم می کند و دچار گرفتگی عروق و فشار خون است. همه خاندان آل سعود اعتراف می کنند که نقش ملک سلمان در اداره حکومت نمایشی است و تئوریسین سیاسی، اقتصادی و امنیتی عربستان محمد بن سلمان است که وزارت دفاع را نیز در دست دارد. به گفته برخی منابع در وزارت خارجه عربستان، مسئولان کشورهای دیگر نیز کاملا از وضع سلمان و نقش پسرش در اداره کشور آگاه هستند. بر این اساس «نایف بن محمد» که جانشین «مقرن بن عبدالعزیز» ولیعهد عربستان است به دنبال کنار گذاشتن ولیعهد و رسیدن به پادشاهی است و به محمد بن سلمان نیز وعده داده که او را به ولیعهدی خواهد رساند. از سوی دیگر روایت دیگری نیز حاکی است که محمد بن سلمان به دنبال برکنار کردن نایف و مقرن است تا پس از پدرش به پادشاهی برسد. مجتهد می افزاید محمد بن سلمان به منظور تقویت جایگاه خود برای اجرای عملیات «طوفان کوبنده» و حمله به یمن هیجان زده بود اما با طولانی شدن این عملیات، در پی ایجاد راه حلی برای آن است به همین علت از «محمد بن نایف» خواسته بود تا به ترکیه سفر کند و پیش از سفر «رجب طیب اردوغان»، رئیس جمهور این کشور با او گفتگو کند. بر اساس این خبر عربستان از ترکیه خواسته محرمانه به ایران خبر دهد که ریاض آمادگی حل بحران یمن را دارد. --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- عبدالباری عطوان، روزنامه نگار عرب نوشت: حملات ائتلاف عربستان سعودی و متحدانش اهداف مورد نظر عربستان را تامین نکرده و اعضای این ائتلاف به سردرگمی و تردید دچارند. عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه اینترنتی «رای الیوم»، در یادداشتی در این روزنامه به شکننده و شکست پذیر بودن ائتلاف عربستان سعودی با برخی از کشورهای عربی و غیر عربی در حمله به یمن اشاره کرد و نوشت: حملات هوایی عربستان سعودی به مواضع حوثی ها در یمن همچنان ادامه دارد، اما تا کنون در رسیدن به بیشتر اهدافش ناکام مانده است. این نویسنده افزود: از سوی دیگر با وجود اینکه جنگ علیه یمن به سه هفته نزدیک شده است کسی به درخواست ها برای مداخله نظامی در چارچوب عملیات طوفان کوبنده توجهی نمی کند. منطقه صحنه تحرکات دیپلماتیک برای یافتن گزینه سیاسی با هدف برون رفت از بحران یمن است تا طرف های اصلی ائتلاف متشکل از عربستان و برخی کشورهای عربی و غیرعربی از جمله پاکستان و ترکیه از مخمصه دخالت زمینی خارج شوند، زیرا بیشتر اعضای این ائتلاف چنین چیزی نمی خواهند. رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، در نشست مشترک خبری با حسن روحانی، همتای ایرانی اش، در تهران به همه مسائل مهم در منطقه پرداخت؛ جز مسئله یمن، زیرا کاملا عیان بود که وی به علت بلندپروازی هایش درباره تبادل تجاری با ایران از پرداختن به مسائل پیچیده مانند سوریه، عراق و یمن پرهیز کرد تا مبادا سخنان وی در نقش احتمالی اش در آینده به عنوان میانجی برای برون رفت از بحران یمن تاثیرگذار باشد. در پاکستان نیز نواز شریف، نخست وزیر این کشور دچار سردرگمی بی سابقه ای شده است و به نظر می رسد که از پاسخ مثبت به درخواست متحد سعودی اش در اعزام نیروی نظامی به یمن ناتوان مانده است و علت آن نیز نگرانی وی از آغاز جنگ داخلی و ناامنی طایفه ای در کشورش است زیرا بیش از بیست درصد از نیروی ارتش این کشور را شیعیان تشکیل می دهند. از این رو، او برای رایزنی عازم ترکیه شد، اما در آنجا اردوغان را نیز به همان دلایل، بیش از خود سردرگم و مردد دید. در ترکیه، بیش از شانزده میلیون علوی ساکن هستند. چه بسا عربستان سعودی به طور اساسی از متحد مصری اش و عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور آن نیز ناامید شده باشد، کسی که عربستان بیش از پانزده میلیارد دلار تا کنون به رژیم او کمک مالی کرده است، اما او را بیشتر از همتای پاکستانی و ترکیه ای اش مردد دید. تفاوتی که میان پاکستان و مصر وجود دارد این است که نواز شریف دارای مجلسی است که می تواند مخالفت آن را با اعزام نیرو بهانه قرار دهد، اما عبدالفتاح السیسی چنین امکان دموکراتیکی در اختیار ندارد. شاید به علت تردید عبدالفتاح السیسی بود که عربستان به طرف ترکیه و پاکستان متمایل شد. مصر درباره یمن تجربه خونباری دارد که سبب شد این کشور جان بیش از پانزده هزار نفر را به بهای آن بدهد و آن زمانی بود که قاهره برای حمایت از انقلاب یمن در سال هزار و نهصد و شصت و دو در یمن دخالت کرد و در نتیجه شکست سال هزار و نهصد و شصت و هفت مصر در برابر رژیم صهیونیستی نیز نتیجه مستقیم جنگ اول آن بود. بنابراین، اکنون پارلمان پاکستان از سه روز پیش در حال بررسی این موضوع است و اردوغان نیز پس از دیدار با رهبر معظم ایران از مزایای حل و فصل سیاسی سخن گفت. عبدالفتاح السیسی نیز اکنون حضور کشتی های جنگی [ناوگروه نیروی دریایی ارتش] ایران را در تنگه باب المندب که ادامه مسیر آن به کانال سوئز انجامید، پیگیری می کند و در این زمینه سکوت اختیار کرده و در حال بررسی اوضاع است. همزمان با پیشروی انصارالله در پانزدهمین روز از حملات محور سعودی ـ آمریکایی به یمن دست کم 10 تن امروز در بمباران شهر عمران در شمال این کشور کشته و پانزده تن دیگر زخمی شدند. کشتی های جنگی سعودی هم یک ورزشگاه فوتبال را در منطقه شمال شیخ عثمان گلوله باران کردند. در همین حال خبرها از کنترل انصارالله یمن بر شش استان شمال و غرب این کشور حکایت دارد. بنابر گزارش های منتشر شده کنترل استان های صعده، حَجه، عُمران، صنعا، ذَمار و الحدیده به طور کامل در اختیار جنبش مردمی انصارالله قرار گرفته است. -
تاپیک جامع تحولات یمن (1) تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)
Yasin313 پاسخ داد به reza4087 تاپیک در اخبار تحلیلی
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
Yasin313 پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
امشب ... حرم حضرت زینب سلام الله علیه .. -
مسئولین انبار و نینوی در برابر ورود شیعیان مقاومت می کنند اگر عصائب-بدر-کتائب عملیات انبار و نینوی رو به عهده بگیرن کمتر از یک سال کل بساط داعش از عراق جمع میشه. آمریکاییها و ترکیه و اردن و عربستان به اهل سنت فشار میارن. ظاهرا نقشه دارن اقلیم سنی در عراق تشکیل بدن عراق رو تجزیه کنن. امیدوارم حیدر العبادی نخست وزیر عراق هوشیار باشه.
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
Yasin313 پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
پیکر مطهر هفت شهید پاکستانی که به تازگی در جریان نبرد با تروریستهای تکفیری در جبهه سوریه به شهادت رسیده بودند، از مسجد امام حسن عسکری(ع) قم به سمت حرم مطهر حضرت معصومه(س) تشییع شد. کسی این آقا رو میشناسه icon_eek http://www.abna24.com/persian/service/pictorial/archive/2015/04/09/682377/story.html -
تاپیک جامع تحولات یمن (1) تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)
Yasin313 پاسخ داد به reza4087 تاپیک در اخبار تحلیلی
عام الفیل آل سعود سال گذشته وقتی آمریکایی ها پس از ۱۱ سال دست و پا زدن برای اشغال عراق دمشان را روی کولشان گذاشتند و رفتند، اغلب اندیشکده های راهبردی ایالات متحده بر سر یک تابو متفق القول بودند: «جنگ را ما کردیم اما عراق به ایران رسید!» البته این جمله معترضه یک وجه پنهان داشت که خوی اشغالگری یانکی ها را در مقابل انگیزه آزادیبخش ایران قرار می داد و غرض اصلی آن پایان اشغال عراق توسط آمریکا بود نه اشغال آن توسط یک نیروی جدید. نخستین بار ۵ سال پیش«پیتر فان بارن» کهنه سرباز و قهرمان جنگی یانکی در مقام یک تحلیلگر برجسته مسائل نظامی مقاله ای معروف با این عنوان نوشت که در حقیقت زبان حال اغلب دیپلمات های جمهوریخواه یا دموکرات بود: «چه کسی جنگ عراق را برد؟ ایران!» از آن پس بود که سیلی از تحلیل ها و گزارش ها در رسانه ها و اتاق های فکر غربی روی این تابو متمرکز شده بود البته هنوز مانده بود که در پی تاخت و تاز بربرهای داعشی، آنها اتحاد تاریخی ۲ همسایه را پس از قرن ها در جهاد بزرگ در آمرلی و صلاح الدین علیه مزدوران نیابتی آمریکا، عربستان و اسرائیل مشاهده کنند. حال، سعودی های آشفته از میراث سلطنتی بیمار، در دوازدهمین سالگرد حمله مارس ۲۰۰۳ آمریکا و ائتلاف آنگلو- ناتویی اش به عراق، راهی را می روند که اربابشان به تازگی نادم و شکست خورده از آن بازگشته است. سوال اینجاست که پس از تجربه های تلخ پنتاگون در عراق و افغانستان، آل سعود با ارتشی سنگین، بی انگیزه و عمدتا مزدور که در این سال ها از پس قبایل و گروهک های شبه نظامی هم بر نیامده است و با اتکا به ائتلافی آبکی موسوم به ناتوی عربی می خواهند چه شاهکاری در یمن بزنند که مجهز ترین ارتش جهان با لشکر ۴۰۰ هزار نفری آمریکایی-آنگلو-ناتویی، شامل قوای بریتانیایی، کانادایی، استرالیایی و لهستانی، ظرف ۱۲ سال و صرف بیش از ۳ تریلیون دلار و تلفات سیاسی و اجتماعی سنگین تر از عهده اش برنیامد. عربستان چرا خود را به چاهی می اندازد که از چاه بین النهرین هم عمیق تر است؟ حتی اگر جنون بوش و نومحافظه کاران در حمله به عراق را به خاطر بوی نفت خام بدانیم، در انتهای چاه یمن تنها آتش ناآرامی در مرزهای جنوبی انتظار شاه تازه به تاج و تخت رسیده سعودی و پسر پر سودایش محمد بن سلمان را می کشد. ارتش بی اراده عربستان که لایه های بالایی اش را چندین ردیف مستشار آمریکایی و حتی اسرائیلی، درجه دارانش را شکم گنده های سعودی که هیچ گاه در هیچ جنگ واقعی محک نخورده اند و نیروی پیاده نظامش را مزدوران دیگر کشورهای عربی و همین طور آفریقایی ها و پاکی ها و بنگالی ها تشکیل می دهند، طی بیش از یک دهه همه توان خود را برای سرکوب جنبش حوثی که در ابتدا یک نیروی قبیله ای محدود در شمال یمن بود گذاشت و حتی با وجود اشغال بخش هایی از استان های شمالی و همراهی کامل ارتش یمن در دوران دیکتاتوری صالح نتوانست این شیعیان نحیف و آفتاب سوخته اما پرخروش و سینه سوخته را متوقف کند طوری که حالا از پی ۵ دوره جنگ مستقیم با ریاض (۲۰۱۰-۲۰۰۴) و ۲ انقلاب متوالی در صنعا، آنها با جنبش فراگیر انصارالله تقریبا تمام شهرهای اصلی یمن را تحت کنترل خود و ارتشی می بینند که کاملا ملی شده و برای نخستین بار از زمان تشکیلش در ظهور جمهوری عربی (مصر،سوریه و یمن) دیکتاتوری بالای سرش نیست. طی ۲ هفته ای که از تجاوز ائتلاف سعودی و همپیمانان پیدا و پنهانش به یمن می گذرد، برآورد پادشاه در سایه ریاض- پسر جاه طلب سلمان- مبنی بر اینکه هدف آسانی مثل یمنِ درگیر انقلاب و کشمکش داخلی، بهترین فرصت را برای معرفی ناتوی عربی- اسرائیلی به رهبری عربستان به دست می دهد، یکسره به خیالی خام تبدیل شده است. در پس حملات هوایی کور به غیرنظامیان، مناطق مسکونی، جاده ها، ژنراتورها، بیمارستان ها، پمپ بنزین ها، کارخانه ها و انبارهای مواد غذایی، کابوس جنایت های اسرائیل در غزه و لبنان با طعم خاطرات جنایات و مکافات آمریکایی ها در جنگ ویتنام به طور یکجا به سراغ آل سعود و شرکای بندانگشتی و دست نشانده شان در خلیج فارس آمده است. دیدار رهبران ائتلاف در شرم الشیخ با شرمساری کامل آنها در جوامع عربی و مسلمان قرین شد وقتی که روزنامه اسرائیلی هاآرتص خبر داد فرمانده نیروی هوایی عربستان ابراز غرور کرده از اینکه اف-۱۸ اسرائیلی از فراز سرش پریده و حوثی ها را بمباران کرده است. دیکتاتورهای ممالک بزرگ تر آلوده به ائتلاف هم که قرار بود ستون اتکای اصلی این ناتوی عربی- اسرائیلی باشند، مثل مصر، پاکستان و ترکیه، قبل از اینکه کاملا آلوده این تجاوز ننگین یک طرفه شوند هر یک به دنبال بهانه ای برای خروج از قائله ای هستند که می دانند در انتهای آن آل سعود با دستان و دشداشه های خونین با بحران مشروعیتی که از مرزهایشان فراتر خواهد رفت تنها می مانند. در حالی که سفرنامه رئیس جمهور ترکیه به تهران حکم ندامتنامه او از همراهی این ائتلاف کودک کش- لقبی که روزی رجب طیب اردوغان به همتای اسرائیلی اش می داد- را دارد، ژنرال السیسی به وضوح از حضور نیروهای زمینی مصری در خاک یمن طفره می رود و مشابه همین داستان را در اسلام آباد هم شاهد هستیم که نواز شریف، غلام خانه زاد دربار سعودی، زیرکانه و تدریجی ارتش پاکی را با آگاهی از ماهیت ناپاک این تجاوز و به بهانه نظر مخالف پارلمان از مرزهای جنوبی فرا می خواند. مصر، پاکستان، سودان و ترکیه به خاطر خوش خدمتی شان به ملک سلمان تا همین جا از کمک های اقتصادی بهره مند شده اند و انگیزه بیشتری ندارند. تکلیف بقیه ائتلاف هم روشن است؛ شیخ نشین ها که به یک موج خلیج فارس هراسان می شوند و مدال ها و سردوشی های پادشاهان اردن و مراکش هم که تزئینی است. پس اگر هم به فرض، های و هوی سعودی ها را برای اشغال زمینی یمن جدی بگیریم و کابوس یک دهه ای آنها از جنگ با چریک های انصارالله (حوثی ها) در کوهستان های صعده را فراموش کنیم، تنها شریک عربستان در این جنگ از پیش باخته همان نیروی نیابتی آل سعود و غرب یعنی تروریست های تکفیری داعش، القاعده و به اصطلاح جیش الاسلام هستند که در ماه های گذشته با کشتی های ناتوی اصلی (آمریکا، ترکیه، انگلیس و اسرائیل) و ناتوی عربی (مصر، عربستان و سودان) به سواحل جنوبی و غربی یمن گسیل شده اند. در حقیقت تنها بخت عربستان برای اشغال یمن همین جنگ تروریستی نیابتی است که البته رقبای قدری مثل انصارالله و دیگر انقلابیون یمنی دارد. آل سعود در نهایت بی خردی بدترین زمان را برای به راه انداختن جنگ تکفیری در خاک همسایه جنوبی شان انتخاب کرده اند. مردم شهرهای بزرگ یمن که در ۴سال اخیر ۲ انقلاب را از سر گذرانده اند، به سادگی خام انقلاب دروغین داعشی- وهابی نمی شوند. حتی جنوبی ها (بویژه در عدن) که دنبال تجزیه از یمن واحد بودند در نهایت وقتی پای داعش و القاعده به میان آمد وحدت را ترجیح دادند. فقط برخی مناطق قبایلی که از دیرباز چندان تحت نفوذ حکومت های صنعا نبوده اند، مثلا حضرموت، به تروریست های مورد حمایت عربستان و متحدان غربی اش روی خوش نشان داده اند که تکفیری ها در آنجا ها هم به تدریج دچار همان سردرگمی و ریزشی می شوند که داعشی ها در موصل و الرقه تجربه می کنند و نمی توانند دایره حملاتشان را به سراسر یمن بسط دهند که تازه در این صورت غرب از چنین هرج و مرجی در جوار تنگه باب المندب خوشش نمی آید، چون بهانه را به دست قدرت های شرقی می دهد تا یقه اش را در این گلوگاه حساس جهان بگیرند. در نهایت سرنوشت جنگ یمن به پیش بینی سیدحسن نصرالله نزدیک می شود و این انصارالله است که جنگ نکرده پیروز خواهد شد. آنها وقتی راهبرد جنگی سعودی ها روی هوا بود شکیبایی به خرج دادند و به جای مقابله به مثل با حملات بی هدف متجاوز خارجی، پایشان را در خاک خودشان مستحکم کردند. آنها درایتی کم نظیر از خود نشان دادند و صبر کردند تا عربستان با غرق شدن هر چه بیشتر در گرداب جنایت های بشری اش در یمن در وضعیتی شبه ویتنامی گرفتار شود و تنها بماند. جنگ یمن شاید اولین و آخرین جنگ خاندان سعودی باشد که در شرایط آشفته داخلی، اطراف خود را هم آشفته ساخت. ۱۴۴۷ سال پس از عام الفیل، سپاه ابرهه در مسیری معکوس این بار از حجاز به یمن حرکت کرد و زمینگیر شد. حالا آل سعود باید منتظر عام الفیل محتوم خود بماند. -
تاپیک جامع تحولات یمن (1) تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)
Yasin313 پاسخ داد به reza4087 تاپیک در اخبار تحلیلی
روزنامه صهیونیستی: جنگ عربستان با یمن همان جنگ صهیونیستهاست با شیعیان مرکز مطالعات عربی المستقبلیه در مقاله ای در پایگاه اینترنتی خود به بررسی توهمات حاکمان آل سعود در ماجراجویی های خود در یمن پرداخته و نوشت: در محافل واشنگتن مشخص شده است که تجاوز عربستان سعودی به یمن از ماهها پیش با همکاری سعودی ها با آمریکا طراحی شده، اما اقدام به این حمله بر اساس گام های فوق العاده در هفتههای اخیر با مشورت آمریکاییها و برخی دولت های منطقهای آغاز شده است که ریاض مشارکت آنها در ائتلاف به رهبری خود را اعلام کرده است. به ویژه ورود نیروهای زمینی پاکستانی به یمن بعد از تحولات میدانی که نگرانیها در مورد از بین رفتن نیروهای محلی وابسته به عربستان سعودی برای تقویت جایگاه رئیسجمهور سابق یمن را افزایش داد، در دست اقدام بود. از دید عربستان سعودی و متحدانش، یمن در مسیری قرار گرفت که بتواند رکن محوری در درگیری بر ضد اسرائیل باشد، این اتفاق پس از آن رخ داد که نظام اخوان المسلمین در خارطوم شکست خورد و ایجاد تسهیلات لجستیک برای ادامه امکان پایداری در فلسطین اشغالی از طریق دریای سرخ متوقف گشت. تحلیلگران ارشد اسرائیلی به مقامات سیاسی این رژیم هشدار دادند که باید نگران حوادث یمن باشند، چرا که عربستان سعودی در یمن شکست خورده و ایران پیروز شده است. روزنامه اسرائیل الیوم واضحترین تحلیل را در این زمینه ارائه داده و مینویسد که یگانهای کماندویی پاکستان برای حمایت از سعودیها موضع گیری کردهاند، چه کسی میتواند تصور کند که تنگه استراتژیک باب المندب تحت تسلط ایرانیها قرار خواهد گرفت؟ روزنامه تایمز آف اسرائیل در این زمینه واشنگتن را مسئول حوادث نگران کننده در یمن دانسته و هشدار میدهد که نتایج عملیات نظامی عربستان سعودی احتمالاً سرنوشت ساز نخواهد بود. به نوشته این روزنامه سرخوردگی عربستان و اردن و مصر از ایران نیست، بلکه در درجه اول مسئولیت آن برعهده واشنگتن است. آلکس فیشمن تحلیلگر نظامی روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت در گزارشی صراحتاً اعلام میکند که جنگ عربستان سعودی در یمن در راستای منافع اسرائیل است و منافع مشترکی بین اسرائیل و عربستان سعودی و برخی دولتهای خلیجفارس وجود دارد و این فرصت برای بهره برداری استراتژی حیاتی امنیت رژیم اسرائیل به وجود آمده است. وی تأکید میکند که سعودیها در طول هفتههای گذشته برای درگیری با حوثیها آماده بودند و نیروهای دریایی و زمینی خود را با هماهنگی آمریکاییها در طول مرزهای این کشور با یمن مستقر کردند. روزنامه صهیونیستی: جنگ عربستان با یمن همان جنگ صهیونیستهاست با شیعیان/ سعودیها با چه توهمی به یمن حمله کردند/ پناه بردن سعودیها به مداخله نظامی مستقیم در یمن خروج این کشور از روش سنتی در مداخله با قدرت نرم یا مداخله پشت پرده در تحولات منطقه با استفاده از مازاد بودجه خود از ثروتهای نفتی به شمار میرود. خاندان حاکم عربستان سعودی به صورت سنتی در تأمین آن چه که تهدیدی برای امنیت خود میدانست، به آمریکا و دولتهای منطقهای متکی بود و ارتزاق امنیتی را به عنوان وسیله مهمی برای رسیدن به امنیت مورد توجه قرار میداد تا جایی که نیروهای پاکستانی و شهروندان دیگر کشورها را به صورت دائمی در اراضی خود مستقر کرده بود. این عناصر علاوه بر نیروهای آمریکایی و غربی بود که همواره در این کشور حضور داشتند. حال این سوال مطرح است که چه اتفاق تازهای افتاده که عربستان سعودی تصمیم به اتخاذ نقش منطقهای جدیتری یا بهتر بگوییم ماجراجویی اینچنینی گرفته است تا بتواند آنچه را که عقب نشینی نقش آمریکا و دست برداشتن از حضور مستقیم نیروهای آن در منطقه در جنگهای افغانستان و عراق نامیده، جبران نماید. عواملی که باعث شده واشنگتن به درخواستها و مطالبات متحدانش به ویژه عربستان سعودی برای مداخله نظامی جهت براندازی دولت سوریه پاسخ مثبت ندهد. روزنامه صهیونیستی: جنگ عربستان با یمن همان جنگ صهیونیستهاست با شیعیان/ سعودیها با چه توهمی به یمن حمله کردند/ناچار شدن عربستان سعودی برای این اقدام بیسابقه به معنی موارد زیر است: - عربستان سعودی حمله خود را یک اقدام پیش دستانه برای جلوگیری از توقف تسلط و نفوذ گذشته خود در اوضاع یمن میداند و میخواهد امکان تبدیل شدن این کشور به یک دولت مستقل با مواضع و تصمیم گیریهای جدا از تمایلات عربستان را از بین ببرد، به ویژه این که نیروهایی که نقش و موقعیت آنها در داخل یمن تقویت شده، مانند حوثی ها از گروههایی هستند که عمدتاً مواضع و رویکردهای متناقض با سیاستهای عربستان سعودی و غرب دارند. - مقامات سعودی معتقدند که نمیتوانند در صورت بروز چالشهای داخلی یا خارجی تهدید کننده پادشاهی آنها تنها بر مداخله آمریکا یا غرب برای حمایت از بقای خود در قدرت حساب کنند، به همین علت برای کاستن از این احتمالات ناگزیر به ممانعت از ایجاد هر حاکمیت خارج از اراده و همگرایی خود بویژه در کشور مجاور یعنی یمن هستند. - با وجود موفقیت عربستان سعودی در سالهای اخیر به ویژه در استفاده از ثروت و منابع تبلیغاتی و ابزارهای خود در ایجاد فتنههای مذهبی سنی – شیعه و تحریک برای تبدیل کردن درگیری تاریخی عربی – اسرائیلی به درگیری منفعلانه ایرانی –عربی، اما این کشور در سیاستهای کلی خود در منطقه برای ایجاد تنشها و التهابات مذهبی به ویژه در دو عرصه سوریه و عراق شکست خورده است، علاوه بر اینکه تغذیه این رویکردهای فرقهگرایانه بعد از تبدیل شدن داعش به تهدیدی پیرامون این کشور، به سمت خود عربستان سعودی در حال بازگشت است. - تلاش مأیوسانه عربستان سعودی برای ایجاد ائختلاف علنی با رویکردهای مذهبی متعدد به بهانه خطر روز افزون ایران که بر اساس محاسبات ریاض تا یمن نیز کشیده شده است، به این معنی است که این کشور در تلاشی تقریباً ناامیدانه به دنبال جمع کردن آخرین فشنگ های خود برای نجات موقعیت و هیبت و سیاستهای شکست خورده خود در منطقه است و در این راستا وارد ماجراجویی خطرناکی شده است که ممکن است درگیریها را برای اولین بار به اراضی این کشور بکشاند، علاوه بر اینکه ورود به جنگ فرسایشی هزینه بر با یمن نیز بعید نیست. - رهبران سعودی نمیتوانند آثار روانی و مادی تقویت جایگاه منطقهای ایران و متحدانش در اردوگاه محور مقاومت را پس از پیروزی مذاکرات در زمینه برنامه هستهای ایران کاهش داده یا از بین ببرند، شکی نیست که این تحول سیگنالهایی را برای ریاض خواهد فرستاد که نشانگر تقویت موقعیت نیروهای مخالف با تجاوز عربستان سعودی به یمن است. - به نظر میرسد عربستان سعودی از جنگ در یمن به دنبال رسیدن به نقش فرماندهی منطقه است، این در حالی است که این کشور در سالهای گذشته سعی کرده با رشوههای مالی و ضمن استفاده از پتانسیل اماکن مقدس دینی این نقش را مصادره کند، این تلاشها به ویژه در سایه پیچیدگیهای موجود بر سر راه دولتهای منطقه رقیب مانند مصر و ترکیه به سهولت محقق نخواهد شد. این کشور بزودی متوجه خواهد شد که فقدان نیروهای میدانی فعال وابسته به ریاض در داخل یمن و همچنین عدم آمادگی دولتهای ائتلاف برای ورود به درگیریهای زمینی در یمن و همچنین ناتوانی این کشور در استفاده از نیروهای زمینی خود به صورت تأثیر گذار و مداوم باعث میشود ریاض در بحرانی واقعی وارد شود که در نهایت این کشور را وادار به عقبنشینی خواهد کرد. از نکات جالب در این رابطه موضع تشکیلات خودگردان فلسطین در رام الله است که به صورتی شتابزده حمایت خود از تجاوز عربستان سعودی به بهانه تضمین وحدت اراضی یمن و حمایت از مشروعیت در این کشور را اعلام کرد. نبیل ابو ردینه سخنگوی ریاست تشکیلات خودگردان در این رابطه گفت: طوفان قاطع خاورمیانه را وارد مرحله جدید و سرنوشت سازی میکند که عنوان اصلی آن صف بندی ملی عربی است که زندگی را به ملت های منطقه باز می گرداند. در طرف مقابل گروه تروریستی القاعده در یمن نیز مداخله خارجی در این کشور را رد کرده و داعش نیز از ترس کشته شدن عناصر مبارز خود به دست حامیان و تامین کنندگان مالی خود، این حمله را مردود دانسته است. روزنامه صهیونیستی: جنگ عربستان با یمن همان جنگ صهیونیستهاست با شیعیان/ سعودیها با چه توهمی به یمن حمله کردند/ نقش پشت پرده آمریکا در تجاوز به یمن دولت آمریکا برای اینکه پس از خارج کردن کادر دیپلماتیک خود از یمن و بیرون بردن نیروهای ویژه از پایگاههای این کشور از سوی رقبای داخلی و متحدان منطقهای به فرار از یمن متهم نشود، گمشده خود را در حمایت از مداخله نظامی عربستان سعودی در این کشور یافت. این در حالی بود که مقامات عربستان از چند ماه پیش به آمریکاییها اصرار میکردند که اقدام نظامی مشترک در یمن را برای تثبیت حاکمیت وابسته به ریاض در صنعا آغازکنند. اما بعد از اینکه عربستان سعودی طرح تشکیل ائتلافی از تعدادی از کشورهای عربی به علاوه پاکستان را در دستور کار قرار داد، آمریکا خود را از زیر بار مسئولیت مداخله مستقیم در این حمله کنار کشید. دولت اوباما در این راستا با ارائه کمکهای لجستیک و اطلاعاتی و ایجاد ستاد برنامهریزی مشترک با حضور ۱۲ عضو آمریکایی در ریاض موافقت کرد. محاسبات واشنگتن مبتنی بر این است که متحد نگران و ناراحت خود از سستی واشنگتن در تکیه بر سیاستهای منطقهایش را راضی نگه دارد، این در حالی است که نگرانی سعودیها از ادامه مذاکرات واشنگتن و تهران در زمینه برنامه هستهای همچنان ادامه دارد، علاوه بر اینکه بروز جنگ محدود نیابتی فروش تسلیحات آمریکا به عربستان سعودی و دولتهای ائتلاف جدید را بیشتر میکند. با این وجود موضع دولت آمریکا از انتقادات داخلی در این کشور در امان نماند، انتقاداتی که ابراز داشتند واشنگتن اولویت یا فرماندهی در پیگیری بحران یمن را در اختیار ندارد. در این راستا جان آلترمن یکی از مسئولان ارشد مرکز مطالعات بینالمللی و استراتژیک که از عناصر نزدیک به کاخ سفید به شمار میرود، ابراز داشت که تصمیم دولت آمریکا برای حمایت لجستیک و اطلاعاتی از عربستان سعودی بدون مشارکت در حملات هوایی نشان میدهد که این کشور باب گفتگوها با حوثی ها را باز نگه داشته است تا شاید بتواند با آنها به روشی برای حل این بحران بر اساس بهترین شرایط برسد. یکی از مهمترین واکنشها، گزارش مربوط به روزنامه نیویورک تایمز تحت عنوان “معمای اهداف و ائتلافهای آمریکا در خاورمیانه” بود، که در آن تأکید شده است: با وجود سختیهایی که دولت آمریکا در تعامل با هرجومرج موجود در بسیاری از کشورهای خاورمیانه با آن مواجه است، این کشور همچنان به مداخله در درگیری جدید در منطقه ادامه میدهد. در این راستا دولت باراک اوباما از حمله نظامی به رهبری عربستان سعودی به یمن برای شکست دادن حوثی های مورد حمایت تهران حمایت می کند، این در حالی است که خطر افزایش درگیریهای منطقهای با ایران وجود دارد. البته آمریکا در عراق و سوریه در مبارزه با گروه داعش در صف ایران مبارزه میکند و حملات هوایی را در ضمن حمله برای بازپس گیری تکریت که از سوی ایران حمایت شده، انجام داده است . آمریکا در همین راستا برای فرماندهی این عملیات با ایران وارد رقابت شده است. در چنین شرایطی دولت اوباما به دنبال امضای توافقنامهای با ایران برای رفع تحریمهای اقتصادی در برابر ایجاد محدودیتهایی در برنامه هستهای این کشور است. این موضوع نگرانیهای عربستان سعودی و اسرائیل را به دنبال داشت. تحلیل این روزنامه آمریکایی اشاره میکند که دولت آمریکا تلاش زیادی دارد تا ساختار در هم تنیده ائتلافهای متزلزل و عرصههای متعدد درگیریها را با گذشت ۴ سال از انقلابهای عربی همچنان حفظ نماید. این در حالی است که امیدهای رسیدن به دموکراسی که در مدت زمان کوتاهی در تمامی بخشهای منطقه از منظر اخلاقی مشخص بود، از بین رفته و جای آن را گزینههای تعصبی و غیرقابل قبول بین دشمنان و متحدان برای پر کردن خلأ حاکمیت در منطقه گرفته است. به نوشته این مقاله درگیریهای موجود بین مجموعه ای از بازیگران داخلی و نیروهای منطقهای در مسیر رقابت برای تأسیس اوضاع جدید در منطقه یا تسلط حداکثری در بخشی از منطقه دنبال میشود. این تحلیل به نقل از تمارا کوفمن ویتس مسئول سابق وزارت خارجه آمریکا مینویسد که سیاستهای کنونی دولت باراک اوباما مانند معمایی است که نشان دهنده عدم وجود سیاستهای هماهنگ در این دولت است. این موضوع همچنین میزان پیچیدگی درگیریهای قدرت موجود در منطقه را نشان میدهد. ویتس تأکید میکند که هرجومرج موجود در منطقه به رقبای منطقهای انگیزه و میدان بیشتری برای ورود در جنگ قدرت میدهد. همچنین سرعت حوادث موجود در منطقه نیز انتقادات زیادی از دولت باراک اوباما را به دنبال داشته که اعلام میکنند این دولت استراتژی طولانی مدتی در قبال تحولات منطقه ندارد. روزنامه صهیونیستی: جنگ عربستان با یمن همان جنگ صهیونیستهاست با شیعیان/ سعودیها با چه توهمی به یمن حمله کردند/ رقبای دولت آمریکا اعتقاد دارند که این کشور با انتخاب وکلا و متحدان خود برای اقدام بر اساس منافعشان به هرجومرج موجود در منطقه دامن زده است. شاید تقویت گروههای تروریستی و تعمیق فرصتهای کشیده شدن به درگیری بدون تمایل آمریکاییها را نیز بتوان در این محور بررسی کرد. این گروهها میگویند که دولت آمریکا تا مدت زمان کوتاهی پیش از این از یمن حمایت میکرد و آن را نمونهای از موفقیت حملات خود در مبارزه با تروریسم مینامید، اما خیلی زود دولت مورد حمایت آمریکا در صنعا شکست خورد و تلاشها بر ضد عناصر القاعده تا مدت زمان نامعلومی متوقف گشت. پیتر هارلینگ یکی از عناصر برجسته در مجموعه بحرانهای بینالمللی میگوید که دولت آمریکا از حمایت از تحولات سیاسی برای ایجاد دولت در یمن و سوریه و عراق و اماکن دیگر سخن میگوید، اما رفتارهای آن در واقع به فروپاشی دولتهای مرکزی در این کشورها کمک میکند. به این ترتیب است که در تمامی این کشورها قدرت نیروهای محلی مانند داعش افزایش پیدا کرده است تا خلأ قدرت و حاکمیت موجود در آنها را پر کند، این در حالی است که این گروهها اعتبار و تأمین مالی کافی برای ایجاد وحدت در میان ملت یا حاکمیت بر آنها را ندارند. هارلینگ معتقد است که با این وجود واشنگتن همچنان در هر حالتی این دروغ را ترویج میدهد که گروههای داخلی موردنظر آن ها همچنان فرصت زیادی برای بازسازی دولت متحد دارند. وی میافزاید «نیروهای غربی نیاز دارند وانمود کنند که اوضاع بد نیست تا مجبور نشوند شکست خود را بپذیرند و مسئولیتهای مواضع خویش را بر دوش بکشند. این در حالی است که حمله نظامی عربستان سعودی بر ضد حوثی ها نگرانیها در مورد بروز جنگ نیابتی بین قدرتهای بزرگ در منطقه خاورمیانه را افزایش داده است. البته مشخص نیست ایران به صورت مستقیم به این حمله که رهبری آن را ائتلافی از دولتهای سنی بر عهده دارند، پاسخ خواهد داد یا نه. با این وجود برخی تحلیلگران خاورمیانه اعتقاد دارند که حوثی ها ابزار دست تهران نیستند و به صورت مستقل عمل میکنند.» از سوی دیگر مقامات آمریکایی روز پنجشنبه ۲۶ مارس اعلام کردند که این کشور موضوع تجهیز عربستان سعودی به هواپیماهای راداری برای هشدار سریع و همچنین انجام عملیات سوخترسانی به هواپیماهای جنگی در هوا برای مشارکت در عملیات طوفان قاطع را بررسی میکند. مسئولان پنتاگون اعلام کردند که این موضوع حتماً بر روی میز خواهد بود و مورد بررسی قرار خواهد گرفت. این در حالی بود که کاخ سفید نیز مدتی پیش از آن اعلام کرده بود باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا اجازه ارائه کمکهای لجستیک و اطلاعاتی به عملیات نظامی سعودیها در یمن را داده است. به این ترتیب واشنگتن تاکنون ۱۲ نظامی خود را مأمور کرده تا ستاد هماهنگی با دولتهای عضو ائتلاف حمله به یمن تشکیل دهند. ژنرال استفان وورین سخنگوی پنتاگون در این زمینه میگوید که نقش آمریکاییها در وهله اول باز نگهداشتن خطوط همگرایی بین آمریکا و کشورهای خلیج فارس است. روزنامه صهیونیستی: جنگ عربستان با یمن همان جنگ صهیونیستهاست با شیعیان/ سعودیها با چه توهمی به یمن حمله کردند/ همچنین برخی منابع پنتاگون پس از آن اعلام کردند که نیروهای دریایی آمریکا نیز با درخواست عربستان سعودی برای نجات ۲ خلبان این کشور از آبهای خلیج عدن بعد از سقوط جنگندههای اف ۱۵ آنها در منطقه موافقت کرده است. فرمانده نیروهای آمریکایی در خاورمیانه در این راستا میگوید که ارتش آمریکا با وجود درگیری و بیثباتی در یمن با شرکای خلیجی و اروپایی خود برای تضمین باز نگهداشتن تنگه استراتژیک باب المندب به روی کشتیرانی تجاری همکاری میکند. ژنرال لوید اوستن در نشست مجلس سنای آمریکا در این رابطه گفت: ما ضمن همکاری با شرکای خود در شورای همکاری خلیج فارس برای تضمین باز نگهداشتن این تنگه ها (باب المندب و تنگه هرمز) فعالیت میکنیم. وی تصریح کرد: منافع اساسی ما در تضمین کشتیرانی آزاد تجاری از طریق این دو تنگه است. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز تأکید کرد که جان کری وزیر خارجه این کشور در دیدار روز ۲۶ مارس با همتای ایرانی خود پیش از بازگشت به میز مذاکرات هستهای در لوزان سوییس به موضوع یمن پرداخته است. جف راتکی در این زمینه گفت جان کری موضوع درگیریها در یمن را با محمد جواد ظریف همتای ایرانی خود در نشست دوجانبهای بررسی کرده است، البته این موضوع محور مذاکرات انجام شده در لوزان نبود و این مذاکرات در زمینه برنامه هستهای ایران بوده است. راتکی تصریح کرد: کری به صورت خلاصه در این دیدار با همتای ایرانی خود به اوضاع یمن پرداخته است، اما بگذارید تأکید کنم که این موضوع محور مذاکرات نبوده و نیست. همچنین یک مقام ارشد در هیئت مذاکره کننده آمریکایی در لوزان در این رابطه گفت که موضوع یمن هیچ تأثیری در مذاکرات نداشته است. -
تاپیک جامع تحولات یمن (1) تهاجم ارتجاع عرب ( به رهبری آل سعود ) به یمن / خبر ، گزارش ، تحلیل و ... (1)
Yasin313 پاسخ داد به reza4087 تاپیک در اخبار تحلیلی
استان شرقی عربستان که قسمت اعظم نفت عربستان از اون استخراج میشه و بزرگترین بنادر این کشور در حاشیه این استان قرار داره، بیشتر از 5 میلیون شیعه داره که حدود 20 درصد از جمعیت عربستان رو شامل میشن.. رژیم آل سعود برای جلوگیری از پیشرفت این شیعیان، ستم های بسیاری رو بهشون روا داشته به طوری که از فقیر ترین مردم عربستان هستن.. اکثریت شیعیان عربستان، شیعه دوازده امامی هستند که بیشتر در منطقه الشرقیه، یا همان استان شرقی زندگی میکنند. استان شرقی، استانی است که شیعیان به لحاظ جمعیتی اکثریت غالب را تشکیل داده و اکثریت قریب به اتفاق آنها در شهرها و روستاهای بین دو واحه بزرگ قطیف و حساء زندگی میکنند.. شیعیان عربستان سعودی بنا به سه دلیل اساسی از جایگاه مهمی برخوردارند: نخست اینکه در منطقهای نفتخیز سکونت و اشتغال دارند و میادین نفتی غوار و قطیف در حوزه مناطق شیعهنشین قرار گرفتهاند؛ گفتنی است که میدان غوار بیش از 60 میلیارد بلکه (تقریباً دو برابر کل ذخایر نفتی امریکا) ذخیره قطعی نفت دارد و هزینه استخراج نفت از این منطقه کمتر از سه دلار است. دوم اینکه جهان تا حد چشمگیری به این مناطق شیعهنشین عربستان سعودی، خلیجفارس وابسته است؛ به این دلیل روشن که 95/90 درصد درآمد ارزی عربستان سعودی و 15/درصد نفت مصرفی جهان از این منطقه تأمین میشود، همچنین 60-40 درصد نیروی کار شاغل در صنعت نفت عربستان، شیعه هستند. سوم اینکه منطقه شیعهنشین عربستان سعودی با کشورهایی همجوار است که اکثریت جمعیت آنها شیعه میباشند؛ 65 درصد جمعیت بحرین، 90 درصد جمعیت ایران و 60 درصد جمعیت عراق شیعه هستند و این سه کشور با منطقه شیعهنشین عربستان همسایه هستند.. تأثیر قیام شیعیان یمن بر عربستان: در عربستان ضربالمثلی وجود دارد که میگوید هر بلایی که وارد این کشور شود از ناحیه یمن است. این موضوع بهخوبی میتواند نوع نگاه سعودیها را نسبت به همسایه جنوبی خود نشان دهد. شیعیانی که در یمن زندگی میکنند همواره برای عربستان سعودی بهعنوان تهدیدی جدی مطرح بودهاند. با شروع موج بیداری اسلامی در سال 2011 این تهدید رنگ واقعیت به خود گرفت و جامعه آل سعود که از سیاستهای وهابیها و آل سعود به تنگ آمده بودند جرقه اولین اعتراضات جدی خود را زدند. این مسئله در مناطق شیعهنشین بهویژه الشرقیه به شکل جدیتری پیگیری شد.هرچند که انقلاب مردم یمن با طرح شورای همکاری خلیجفارس عقیم ماند اما شروع موج دوم انقلاب در این کشور در ماههای اخیر که شیعیان حوثی رهبری آن را بر عهده داشتند نویدبخش قیامی جدید بود. در شرایط کنونی حوثیها توانستهاند شرایط یمن را به نفع خود تغییر دهند. این مسئله میتواند تأثیرات زیادی بر شیعیان عربستان بگذارد. شیعیان اسماعیلی و زیدیها در جنوب عربستان ساکن هستند و این مناطق به استانهای شیعهنشین یمن نزدیک است. این جمعیت بهصورت مستقیم میتوانند تحت تأثیر قیام حوثیهای یمن قرار بگیرند. در صورت سرایت قیام حوثیها به جنوب عربستان مناطق الشرقیه نیز بهسرعت میتوانند تحت تأثیر این حرکت قرار بگیرند. ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ با شکست تمامی گروه های مقابله کننده با انصارالله در غرب یمن، حوزه فعالیت این گروه ها به شرق یمن منتقل شده. از مهمترین این گروه ها میشه به القاعده یمن و جنبش یمن جنوبی اشاره کرد.. هرچند در حوزه فعالیت این گروه ها شهر های زیادی وجود ندارد اما با توجه به اینکه قسمت زیادی از مساحت بیابانهای کشور یمن در این منطقه واقع شده، خطر چند تکه شدن کشور احساس میشود.. در راستای فعالیت گروه جنبش یمن جنوبی، این گروه مسلح پس از شکست در مناطق مرکزی کشور، سعی دارد به شهر های استانهای شرقی همجوار دریا تسلط پیدا کند تا علاوه بر داشتن پایگاهی امن، امکان دریافت سلاح از طریق دریا رو هم داشته باشه.. با اینکه این نیروهای مسلح تا کنون به هیچ شهری مسلط نیستند اما با حملات مقطعی به مقر های ارتش در استان شبوه، تلاش دارند به سلاح های مدرن و سنگین دست پیدا کنن. در این راستا امروز این نیروها به مقر فرماندهی ارتش در شهر عتق حمله برده و برای فتح آن تلاش کرده اند. -
در این مراسم که به همت دوستان و همرزمان آن شهید در هیئت مکتبالشهداء و با حضور اقشار مختلف مردم برگزار خواهد شد، سردار سعید قاسمی از فرماندهان دفاع مقدس به سخنرانی خواهد پرداخت. مهندس شهید علی یزدانی از مستشاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عراق بود، که به منظور کمک به ارتش و نیروهای مردمی این کشور در امر مبارزه با داعش در عراق حضور یافته بود. شهید یزدانی از مجاهدان و مدافعان حرم اهل بیت عصمت و طهارت سوم فروردین ماه سال 1394 همزمان با شب شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) به همراه شهید هادی جعفری طی عملیات مستشاری عراق در مبارزه با عوامل تکفیری داعش در تکریت، به شهادت رسید و پیکر مطهر این شهید بزرگوار در گلزار شهدای یافتآباد واقع در میدان الغدیر کنار دیگر شهدا آرام گرفت. بنابر این گزارش، مراسم بزرگداشت شهادت شهید علی یزدانی، چهارشنبه (19 فروردین) از ساعت 20 در حسینه محزون ابوالفضل(ع) واقع در منطقه 17، خیابان شهید حسنی(قلعهمرغی)، کوچه شهید نجفی، حسینیه محزون ابوالفضل(ع) و با مدیحهسرای حاج سید محمد جوادی برگزار خواهد شد. ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ ارتش در حال عملیات در منطقه السجاریه میباشد. طبق بیانه ای که مجلس محلی استان الانبار منتشر کرده، عملیات آزادسازی استان الانبار با نام "عملیات آزادسازی استان بزرگ الانبار" از روز چهار شنبه شروع شده. هدف نهایی این عملیات آزادسازی و پاکسازی کلیه شهرها و روستاهای این استان میباشد که شروع آن با آزاد سازی روستاهای اطراف الرمادی و در اولین مرحله با آزاد سازی روستای السجاریه است. نیروهای شرکت کننده در عملیات: ارتش عراق، پلیس محلی، تیپ واکنش سریع هستند. البته نیروهای محلی (عشایر اهل سنت منطقه) نیرویی 10000 نفری را برای پشتیبانی و کمک به نیروهای نظامی تشکیل داده اند.
-
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
Yasin313 پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
حلب هم روزانه شاهد خمپاره پراکنی های طرفین هست . مسلحین تروریست روزانه باشکوی ، حندرات ، شهرکهای نبل و الزهرا رو بمباران میکنند . ارتش سوریه هم در مقابل محل حضور مسلحین در اطراف باشکوی ، دویرالزیتون ، حریتان رو بمباران میکنه . امروز 12 نفر در روستای مارع بر اثر انفجار یک ماشین بمبگذاری شده کشته شدند . این انتحاری توسط داعش انجام شد . در بین کشته ها یحیى زکریا حافظ ملقب به"أبو مریم" وحازم الصالح ملقب به"أبو نجیب" از فرماندهان مسلحین دیده میشود .مارع در کنترل لواء توحید هست. در کل خبری هم از پیشروی هیچ یک از طرفین نیست . نقشه ی زیر آخرین وضعیت شمال حلب انتحاری داعش در مارع ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ این تصویر متعلق به ابو مریم از فرماندهان مسلحین هستند که در مارع بر اثر انتحاری داعش به هلاکت رسید . خبرش رو قبلتر در پست حلب گذاشت بودم . ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ نقشه ی زیر وضعیت فعلی دیرالزور هست . مواضع طرفین به غیر از جنوب دیرالزور در پیشروی هایی که به سمت شولا انجام شد ؛ چند ماه هست که ثابته . دیروز جنگندهای ارتش جفره و مریعیه و مناطق حسینیه در شمال دیرالزور و عیاش رو بمباران کردند . نیروهای حاضر در تیپ 137 هم عیاش رو زیر آتش خمپاره های خودشون گرفتند . -
آیا نساختن بمب اتمی توسط ایران تصمیم اشتباهی است ؟
Yasin313 پاسخ داد به SoheilEsy تاپیک در مباحث جامع نظامی
سریال مستند ظهور (The Arrivals) واقعا عالی بود اما تعجب داره این قسمت -
آیا نساختن بمب اتمی توسط ایران تصمیم اشتباهی است ؟
Yasin313 پاسخ داد به SoheilEsy تاپیک در مباحث جامع نظامی
جالب تر از این تو این سریال همچنین ریس جمهور امریکا را شخصی سیاهپوست برعهده شد وجالب اینجاست برای اولین بار هم اوباما ریس جمهور شد یک فرد سیاهپوست اونم در سال 2010 قبل از همه حرفا الان -
تحولات سوریه (1) تحلیل و پیگیری تحولات سوریه (1)
Yasin313 پاسخ داد به death-white تاپیک در اخبار تحلیلی
واقعا آخر نمکدون شکستنند ... دانشجویان دختر دانشگاه اسلامی غزه به منظور اعلام همبستگی با ساکنان اردوگاه یرموک در جنوب دمشق که تحت حمله گروه داعش قرار گرفتهاند تجمع کردند. در این تجمع دانشجویان از پرچم معارضان و مخالفان سوری به جای پرچم رسمی سوریه استفاده کردند تا حمایت خود را نیز از تروریستها اعلام کنند. http://www.abna24.com/persian/service/pictorial/archive/2015/04/08/682000/story.html